تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سوره هود

سوره هود

Ayah: 1

الٓرۚ کِتَٰبٌ أُحۡکِمَتۡ ءَایَٰتُهُۥ ثُمَّ فُصِّلَتۡ مِن لَّدُنۡ حَکِیمٍ خَبِیرٍ

الر [= الف. لام. را]. این [قرآن،] کتابى است که آیات آن استحکام یافته [که هیچ خلل و نقصانی در آن وجود ندارد]، سپس از جانب [ذات] حکیمى آگاه، به روشنى بیان شده است.

 

Ayah: 2

أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۚ إِنَّنِی لَکُم مِّنۡهُ نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ

[پیام پیامبر این است] که جز الله را عبادت نکنید [که] بی‌تردید، من از سوی او برایتان بیم‌دهنده و بشارتگر هستم.

 

Ayah: 3

وَأَنِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِ یُمَتِّعۡکُم مَّتَٰعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَیُؤۡتِ کُلَّ ذِی فَضۡلٖ فَضۡلَهُۥۖ وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٖ کَبِیرٍ

و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاهش توبه کنید تا شما را [در زندگی دنیا‌] تا سرآمدی معیّن، به خیر و خوبی بهره‌مند سازد و به هر صاحب فضیلتی [که الله را به یگانگی عبادت نموده و نیکوکاری پیشه کرده است، پاداش و] فزونی بخشد؛ و اگر [از ایمان] روی بگردانید، [بدانید که من] به راستی از عذاب روزی سهمگین برایتان می‌ترسم‌.

 

Ayah: 4

إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُکُمۡۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ

[شما ای مردم،] بازگشتتان به سوى الله است و او بر هر چیزى تواناست.

 

Ayah: 5

أَلَآ إِنَّهُمۡ یَثۡنُونَ صُدُورَهُمۡ لِیَسۡتَخۡفُواْ مِنۡهُۚ أَلَا حِینَ یَسۡتَغۡشُونَ ثِیَابَهُمۡ یَعۡلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعۡلِنُونَۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ

آگاه باشید! آنها [کفر را] در سینه‌هایشان نهان می‌کنند تا آن را از او [= الله] پنهان دارند. آگاه باشید! آنگاه که آنان جامه‌هایشان را بر سر مى‌کشند، الله آنچه پنهان می‌سازند و آنچه آشکار مى‌دارند، [همه را] مى‌داند. بی‌تردید، او به اسرارِ سینه‌ها داناست.

 


Ayah: 6

۞وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا وَیَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا وَمُسۡتَوۡدَعَهَاۚ کُلّٞ فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٖ

و هیچ جنبنده‌اى در زمین نیست، مگر [اینکه‌] روزی‌اش بر عهدۀ الله است و [او] قرارگاه و محل مرگش را مى‌داند. همه [اینها] در کتابى روشن [ثبت‌] است.

 

Ayah: 7

وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَکَانَ عَرۡشُهُۥ عَلَى ٱلۡمَآءِ لِیَبۡلُوَکُمۡ أَیُّکُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗاۗ وَلَئِن قُلۡتَ إِنَّکُم مَّبۡعُوثُونَ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡمَوۡتِ لَیَقُولَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِینٞ

و اوست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و [پیش از آن،] عرشِ او بر آب بود، تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید. و اگر [به مشرکان] بگویى: «شما پس از مرگ برانگیخته مى‌شوید»، کسانى که کفر ورزیدند می‌گویند: «این [قرآن چیزی] نیست مگر جادویی آشکار».

 

Ayah: 8

وَلَئِنۡ أَخَّرۡنَا عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابَ إِلَىٰٓ أُمَّةٖ مَّعۡدُودَةٖ لَّیَقُولُنَّ مَا یَحۡبِسُهُۥٓۗ أَلَا یَوۡمَ یَأۡتِیهِمۡ لَیۡسَ مَصۡرُوفًا عَنۡهُمۡ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ

و اگر ما عذابشان را تا مدت محدودی به تأخیر بیندازیم، البته [از روی تمسخر] می‌گویند: «چه چیزی مانع [وقوعِ] آن شده است؟» آگاه باشید! روزی‌ که [عذاب] به سراغشان بیاید، از آنان بازگردانده نخواهد شد و آنچه را به مسخره می‌گرفتند، دامنگیرشان خواهد شد.

 

Ayah: 9

وَلَئِنۡ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ ثُمَّ نَزَعۡنَٰهَا مِنۡهُ إِنَّهُۥ لَیَـُٔوسٞ کَفُورٞ

و اگر از جانب خویش رحمتی به انسان بچشانیم، سپس آن را از او بگیریم، قطعاً دلسرد [و] ناسپاس می‌گردد.

 

Ayah: 10

وَلَئِنۡ أَذَقۡنَٰهُ نَعۡمَآءَ بَعۡدَ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ ٱلسَّیِّـَٔاتُ عَنِّیٓۚ إِنَّهُۥ لَفَرِحٞ فَخُورٌ

و اگر پس از رنجی که به او رسیده است نعمتى به او بچشانیم قطعاً می‌گوید: «سختی‌ها [و ناگواری‌ها] از من دور شد». حقا که او [از روی ناسپاسی] سَرخوش و [به داشتن نعمت‌ها] فخرفروش است.

 

Ayah: 11

إِلَّا ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ أُوْلَـٰٓئِکَ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ کَبِیرٞ

مگر کسانی ‌که شکیبایی نمودند و کارهای نیکو انجام دادند [که] برای اینان آمرزش و پاداش بزرگی [در پیش] است.

 

Ayah: 12

فَلَعَلَّکَ تَارِکُۢ بَعۡضَ مَا یُوحَىٰٓ إِلَیۡکَ وَضَآئِقُۢ بِهِۦ صَدۡرُکَ أَن یَقُولُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ کَنزٌ أَوۡ جَآءَ مَعَهُۥ مَلَکٌۚ إِنَّمَآ أَنتَ نَذِیرٞۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٌ

و [ای پیامبر،] مبادا [ابلاغِ] برخى از آنچه را که به سویت وحى مى‌شود ترک کنی و سینه‌ات از آن به تنگ آید که [مشرکان] مى‌گویند: «چرا گنجى بر او نازل نگشته است یا فرشته‌اى با او نیامده است؟». جز این نیست که تو فقط بیم‌دهنده‌اى و الله [مراقب و] کارگزارِ هر چیزى است.

 


Ayah: 13

أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِعَشۡرِ سُوَرٖ مِّثۡلِهِۦ مُفۡتَرَیَٰتٖ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ

یا می‌گویند: «[محمد] آن [کتاب‌] را برساخته است». بگو: «اگر راست می‌گویید، ده سورۀ برساخته همانند آن بیاورید و جز الله هر ‌کس را می‌توانید به یاری بخوانید».

 

Ayah: 14

فَإِلَّمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَکُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أُنزِلَ بِعِلۡمِ ٱللَّهِ وَأَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ

پس اگر آنان دعوتتان را نپذیرفتند، بدانید که [قرآن] فقط به علم الله نازل شده است و اینکه هیچ معبودی [به‌حق] جز او نیست؛ پس آیا تسلیم [امرِ الله و پیامبر] مى‌شوید؟

 

Ayah: 15

مَن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِیهَا وَهُمۡ فِیهَا لَا یُبۡخَسُونَ

کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را می‌خواهند، [پاداش] کارهایشان را در این [دنیا] به تمامی به آنان می‌دهیم و در آن [پاداش، هیچ] کم و کاستی نخواهند دید.

 

Ayah: 16

أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ لَیۡسَ لَهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَبَٰطِلٞ مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

اینان کسانی هستند که در آخرت جز آتش [دوزخ، هیچ نصیبی] نخواهند داشت و آنچه در دنیا انجام داده‌اند، بر باد رفته است و آنچه می‌کردند، تباه است.

 

Ayah: 17

أَفَمَن کَانَ عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ وَیَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ وَمِن قَبۡلِهِۦ کِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةًۚ أُوْلَـٰٓئِکَ یُؤۡمِنُونَ بِهِۦۚ وَمَن یَکۡفُرۡ بِهِۦ مِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ فَٱلنَّارُ مَوۡعِدُهُۥۚ فَلَا تَکُ فِی مِرۡیَةٖ مِّنۡهُۚ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یُؤۡمِنُونَ

آیا کسی که از سوی پروردگارش بر دلیل روشنی [از بصیرت و بینش] متکی باشد و [قرآن، به عنوان] گواهی از جانب او [تعالی] به دنبال آن آید [و آن را تصدیق نماید]، و قبل از آن [= قرآن]، کتاب موسی که پیشوا و مایۀ رحمت بود [بر حقانیّت آن گواهی می‌دهد، همانند کافران گمراه است که چنین دلایلی ندارند؟!] اینان [= مسلمانان] به آن [کتاب] ایمان دارند؛ و هر کسی از گروه‌ها[ی مختلف مشرکان] که به آن کفر بورزد [و آن را انکار کند] آتش دوزخ وعده‌گاهِ اوست. پس [ای پیامبر،] از [قرآن و حقیقتِ وعده‌های‌] آن در تردید مباش. بی‌تردید، آن [کتابی] راست و درست از سوی پروردگار توست؛ ولی بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند.

 

Ayah: 18

وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًاۚ أُوْلَـٰٓئِکَ یُعۡرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمۡ وَیَقُولُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ هَـٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ أَلَا لَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّـٰلِمِینَ

و کیست ستمکارتر از آن کس که [با نسبت دادن فرزند یا شریک،] بر الله دروغ می‌بندد؟ آنان [روز قیامت] بر پروردگارشان عرضه می‌شوند و گواهان [= پیامبران و فرشتگان] می‌گویند: «اینها همان کسانی هستند که بر پروردگارشان دروغ می‌بستند». هان! لعنت الله بر ستمکاران [مشرک] باد!

 

Ayah: 19

ٱلَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ وَیَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ کَٰفِرُونَ

[همان] کسانی ‌که [مردم را] از راه الله بازمی‌دارند و آن را منحرف می‌خواهند؛ و همان‌ها آخرت را باور ندارند.

 


Ayah: 20

أُوْلَـٰٓئِکَ لَمۡ یَکُونُواْ مُعۡجِزِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا کَانَ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِنۡ أَوۡلِیَآءَۘ یُضَٰعَفُ لَهُمُ ٱلۡعَذَابُۚ مَا کَانُواْ یَسۡتَطِیعُونَ ٱلسَّمۡعَ وَمَا کَانُواْ یُبۡصِرُونَ

آنان در زمین ناتوان‌کننده[ی الله از وقوع عذاب خویش] نیستند و جز الله، دوستانى ندارند. عذاب برایشان چندین برابر مى‌شود [چرا که] آنان نه توان شنیدن [حق را] داشتند و نه [حقایق را] مى‌دیدند.

 

Ayah: 21

أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ

آنان کسانی هستند که به خویش زیان زدند و دروغ‌هایی که می‌بافتند، [همه] محو و نابود شد.

 

Ayah: 22

لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ

ناگزیر، آنان در آخرت از همه زیانکارترند.

 

Ayah: 23

إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ وَأَخۡبَتُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ أُوْلَـٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ

کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و در برابر پروردگارشان فروتنی نموده‌اند، اینان یقیناً بهشتی‌اند [و] هم اینان در آن جاودانند.

 

Ayah: 24

۞مَثَلُ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ کَٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡأَصَمِّ وَٱلۡبَصِیرِ وَٱلسَّمِیعِۚ هَلۡ یَسۡتَوِیَانِ مَثَلًاۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ

مَثَل این دو گروه [کافر و مؤمن]، همانند نابینا و ناشنوا [از یک سو] و بینا و شنوا [از سوی دیگر] است. آیا با یکدیگر برابرند؟ آیا پند نمی‌گیرید؟

 

Ayah: 25

وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦٓ إِنِّی لَکُمۡ نَذِیرٞ مُّبِینٌ

و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم [با این پیام] که: «به راستی که من بیم‌دهنده‌ای‌ آشکار برایتان هستم.

 

Ayah: 26

أَن لَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۖ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ أَلِیمٖ

جز الله را عبادت نکنید [که] بی‌تردید، من از عذاب روزی دردناک بر شما می‌ترسم».

 

Ayah: 27

فَقَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ مَا نَرَىٰکَ إِلَّا بَشَرٗا مِّثۡلَنَا وَمَا نَرَىٰکَ ٱتَّبَعَکَ إِلَّا ٱلَّذِینَ هُمۡ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ ٱلرَّأۡیِ وَمَا نَرَىٰ لَکُمۡ عَلَیۡنَا مِن فَضۡلِۭ بَلۡ نَظُنُّکُمۡ کَٰذِبِینَ

بزرگانی از قوم او که کفر ورزیده بودند، [در پاسخ] گفتند: «تو را جز بشری همانند خویش نمی‌بینیم و جز فرومایگان ما ـ [آن هم ندانسته و‌] نسنجیده‌‌ـ [کسی دیگر را] نمی‌بینیم که از تو پیروی کرده باشد؛ و برایتان [هیچ] برتری‌ای بر خود نمی‌بینیم؛ بلکه شما را دروغگو می‌پنداریم»‌.

 

Ayah: 28

قَالَ یَٰقَوۡمِ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَءَاتَىٰنِی رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِهِۦ فَعُمِّیَتۡ عَلَیۡکُمۡ أَنُلۡزِمُکُمُوهَا وَأَنتُمۡ لَهَا کَٰرِهُونَ

[نوح] گفت: «ای قوم من، به من بگویید [که] اگر از سوی پروردگارم دلیل [و معجزۀ] آشکاری داشته باشم و او از جانب خویش رحمتی [= نبوت] به من بخشیده باشد و [این موهبت] از دید شما پوشیده باشد، آیا ما می‌توانیم شما را به [پذیرشِ] آن وادار کنیم و حال آنکه کراهت دارید؟

 


Ayah: 29

وَیَٰقَوۡمِ لَآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ مَالًاۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۚ وَمَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْۚ إِنَّهُم مُّلَٰقُواْ رَبِّهِمۡ وَلَٰکِنِّیٓ أَرَىٰکُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ

و ای قوم من، برای این [رسالت‌، من هیچ ثروت و] مالى از شما درخواست نمى‌کنم. پاداش من جز بر [عهدۀ] الله نیست؛ و کسانى را که ایمان آورده‌اند از خود نمى‌رانم. بی‌تردید، [روز قیامت] آنان ملاقات‌کنندۀ پروردگارِ خویشند؛ ولی من شما را گروهی مى‌بینم که نادانی می‌کنید.

 

Ayah: 30

وَیَٰقَوۡمِ مَن یَنصُرُنِی مِنَ ٱللَّهِ إِن طَرَدتُّهُمۡۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ

و ای قوم من، اگر من آنان[= مومنان] را طرد کنم، کیست که مرا در برابر [کیفرِ] الله یاری رساند؟ پس آیا پند نمی‌گیرید؟

 

Ayah: 31

وَلَآ أَقُولُ لَکُمۡ عِندِی خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ وَلَآ أَقُولُ إِنِّی مَلَکٞ وَلَآ أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزۡدَرِیٓ أَعۡیُنُکُمۡ لَن یُؤۡتِیَهُمُ ٱللَّهُ خَیۡرًاۖ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا فِیٓ أَنفُسِهِمۡ إِنِّیٓ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّـٰلِمِینَ

و به شما نمى‌گویم که گنجینه‌هاى الله نزد من است و غیب [نیز] نمى‌دانم و نمى‌گویم که من فرشته‌ام و دربارۀ کسانى که به چشم شما حقیر مى‌آیند، نمى‌گویم که الله خیرى نصیبشان نخواهد کرد. الله به آنچه در دل‌هایشان وجود دارد آگاه‌تر است. [اگر چنین بگویم،‌] در آن صورت، قطعاً از ستمکاران خواهم بود».

 

Ayah: 32

قَالُواْ یَٰنُوحُ قَدۡ جَٰدَلۡتَنَا فَأَکۡثَرۡتَ جِدَٰلَنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّـٰدِقِینَ

[قومش] گفتند: «ای نوح، به راستی که با ما جدال کردی و بسیار [هم] جدال کردی؛ پس اگر راست می‌گویی، آنچه [از عذاب] را که به ما وعده می‌دهی بیاور».

 

Ayah: 33

قَالَ إِنَّمَا یَأۡتِیکُم بِهِ ٱللَّهُ إِن شَآءَ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ

[نوح] گفت: «تنها الله است که اگر بخواهد، آن را بر [سرِ] شما مى‌آورَد و شما ناتوان‌کننده [او از عذاب کردن] نیستید.

 

Ayah: 34

وَلَا یَنفَعُکُمۡ نُصۡحِیٓ إِنۡ أَرَدتُّ أَنۡ أَنصَحَ لَکُمۡ إِن کَانَ ٱللَّهُ یُرِیدُ أَن یُغۡوِیَکُمۡۚ هُوَ رَبُّکُمۡ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ

و اگر من بخواهم شما را نصیحت کنم، نصیحت کردنِ من سودی برایتان ندارد اگر الله بخواهد [که نابود و] گمراهتان سازد. او پروردگار شماست و [همگی] به سویش بازگردانده می‌شوید».

 

Ayah: 35

أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَیۡتُهُۥ فَعَلَیَّ إِجۡرَامِی وَأَنَا۠ بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُجۡرِمُونَ

آیا [مشرکان] می‌گویند: «او [= محمد] این سخنان را به دروغ به الله نسبت داده است؟ بگو: «اگر من اینها را از پیش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم، گناهش بر [عهدۀ] من است و[لی] من از گناهان شما بیزارم».

 

Ayah: 36

وَأُوحِیَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُۥ لَن یُؤۡمِنَ مِن قَوۡمِکَ إِلَّا مَن قَدۡ ءَامَنَ فَلَا تَبۡتَئِسۡ بِمَا کَانُواْ یَفۡعَلُونَ

و به نوح وحی شد که: «از قوم تو ـ‌ جز کسانی که ایمان آورده‌اندـ دیگر هیچ کس ایمان نمی‌آورد؛ پس بر آنچه می‌کردند غم مخور.

 

Ayah: 37

وَٱصۡنَعِ ٱلۡفُلۡکَ بِأَعۡیُنِنَا وَوَحۡیِنَا وَلَا تُخَٰطِبۡنِی فِی ٱلَّذِینَ ظَلَمُوٓاْ إِنَّهُم مُّغۡرَقُونَ

و [اکنون] کِشتی را زیر نظر ما و به وحی [و راهنماییِ] ما بساز و دربارۀ [گذشت از] کسانى که ستم کردند با من سخن مگو [چرا که] آنها قطعاً غرق‌شدنى هستند».

 


Ayah: 38

وَیَصۡنَعُ ٱلۡفُلۡکَ وَکُلَّمَا مَرَّ عَلَیۡهِ مَلَأٞ مِّن قَوۡمِهِۦ سَخِرُواْ مِنۡهُۚ قَالَ إِن تَسۡخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسۡخَرُ مِنکُمۡ کَمَا تَسۡخَرُونَ

و [نوح‌] کشتی را می‌ساخت و هر گاه بزرگانی از قومش بر او می‌گذشتند، مسخره‌اش می‌کردند. [او] می‌گفت: «اگر ما را مسخره کنید، ما [نیز] به همان صورت که ما را مسخره می‌کنید، شما را مسخره خواهیم کرد.

 

Ayah: 39

فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن یَأۡتِیهِ عَذَابٞ یُخۡزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیۡهِ عَذَابٞ مُّقِیمٌ

به زودى خواهید دانست که عذاب [الهى‌] سراغ چه کسى مى‌آید که خوارش سازد و عذابى پایدار بر او فرود آید».

 

Ayah: 40

حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَمۡرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ قُلۡنَا ٱحۡمِلۡ فِیهَا مِن کُلّٖ زَوۡجَیۡنِ ٱثۡنَیۡنِ وَأَهۡلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیۡهِ ٱلۡقَوۡلُ وَمَنۡ ءَامَنَۚ وَمَآ ءَامَنَ مَعَهُۥٓ إِلَّا قَلِیلٞ

[این حالت همچنان ادامه داشت] تا زمانی که فرمان [عذاب] فرارسید و [آب از] تنور فوران کرد. [به نوح] گفتیم: «از هر [صنف حیوان] یک جفت [نر و ماده] در آن [کشتی] سوار کن و [همچنین] خاندان خود را؛ مگر کسی‌ که وعدۀ [هلاکت] قبلاً بر او مقرر شده است و [نیز] کسانی‌ را که ایمان آورده‌اند [سوار کن]»؛ و جز [افراد] اندکی همراه او ایمان نیاورده بودند.

 

Ayah: 41

۞وَقَالَ ٱرۡکَبُواْ فِیهَا بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآۚ إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ

[نوح] گفت: «در آن [کشتی] سوار شوید. حرکت و توقفش با نام [و خواستِ] الله است. بی‌تردید، پروردگارم آمرزندۀ مهربان است».

 

Ayah: 42

وَهِیَ تَجۡرِی بِهِمۡ فِی مَوۡجٖ کَٱلۡجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُۥ وَکَانَ فِی مَعۡزِلٖ یَٰبُنَیَّ ٱرۡکَب مَّعَنَا وَلَا تَکُن مَّعَ ٱلۡکَٰفِرِینَ

و آن [کشتى‌،] آنان را در میان امواجى کوه‌پیکر [پیش] مى‌بُرد و نوح پسرش را که در کنارى [ایستاده] بود صدا زد: «پسرم، با ما سوار شو و همراه کافران نباش».

 

Ayah: 43

قَالَ سَـَٔاوِیٓ إِلَىٰ جَبَلٖ یَعۡصِمُنِی مِنَ ٱلۡمَآءِۚ قَالَ لَا عَاصِمَ ٱلۡیَوۡمَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَۚ وَحَالَ بَیۡنَهُمَا ٱلۡمَوۡجُ فَکَانَ مِنَ ٱلۡمُغۡرَقِینَ

[پسرِ نوح] گفت: «به کوهی پناه خواهم ‌برد که مرا از آب محافظت ‌کند». [نوح] گفت: «امروز هیچ نگهدارنده‌ای در برابر فرمان الله نیست، مگر کسی ‌که [الله] به او رحم کند» و[لی ناگاه] موج در میان آن دو فاصله انداخت؛ پس [پسر نوح نیز] از غرق‌شدگان گردید.

 

Ayah: 44

وَقِیلَ یَـٰٓأَرۡضُ ٱبۡلَعِی مَآءَکِ وَیَٰسَمَآءُ أَقۡلِعِی وَغِیضَ ٱلۡمَآءُ وَقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ وَٱسۡتَوَتۡ عَلَى ٱلۡجُودِیِّۖ وَقِیلَ بُعۡدٗا لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّـٰلِمِینَ

و گفته شد: «ای زمین، آبت را فرو بَر و ای آسمان، [از باریدن] باز ایست؛ و آب فرونشست و کار به انجام رسید و [کشتی] بر [کوه] جودی قرار گرفت؛ و گفته شد: «دوری [از رحمت الهی] بر گروه ستمکاران باد

 

Ayah: 45

وَنَادَىٰ نُوحٞ رَّبَّهُۥ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ٱبۡنِی مِنۡ أَهۡلِی وَإِنَّ وَعۡدَکَ ٱلۡحَقُّ وَأَنتَ أَحۡکَمُ ٱلۡحَٰکِمِینَ

و نوح پروردگارش را ندا داد و گفت: «پروردگارا، پسرم از خاندان من است و بی‌گمان، وعدۀ تو [دربارۀ نجات خاندانم] حق است؛ و تو بهترین داوری».

 


Ayah: 46

قَالَ یَٰنُوحُ إِنَّهُۥ لَیۡسَ مِنۡ أَهۡلِکَۖ إِنَّهُۥ عَمَلٌ غَیۡرُ صَٰلِحٖۖ فَلَا تَسۡـَٔلۡنِ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۖ إِنِّیٓ أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ

[الله] فرمود: «ای نوح، در حقیقت، او از خاندان تو نیست. [کردارِ] او، کرداری ناشایست است. پس چیزی را که به آن دانش نداری از من نخواه. من به تو پند می‌دهم که مبادا از جاهلان باشی».

 

Ayah: 47

قَالَ رَبِّ إِنِّیٓ أَعُوذُ بِکَ أَنۡ أَسۡـَٔلَکَ مَا لَیۡسَ لِی بِهِۦ عِلۡمٞۖ وَإِلَّا تَغۡفِرۡ لِی وَتَرۡحَمۡنِیٓ أَکُن مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ

[نوح] گفت: «پروردگارا، من به تو پناه می‌برم از اینکه چیزی را که به آن دانشی ندارم از تو بخواهم و اگر مرا نبخشی و بر من رحم نکنی، از زیانکاران خواهم بود».

 

Ayah: 48

قِیلَ یَٰنُوحُ ٱهۡبِطۡ بِسَلَٰمٖ مِّنَّا وَبَرَکَٰتٍ عَلَیۡکَ وَعَلَىٰٓ أُمَمٖ مِّمَّن مَّعَکَۚ وَأُمَمٞ سَنُمَتِّعُهُمۡ ثُمَّ یَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٞ

گفته شد: «ای نوح، با [امنیت و] سلامتی از جانب ما و [نیز همراه با] برکت‌های [فراوان] بر تو و بر گروه‌هایی که همراهت هستند، [بر زمین] فرود آی؛ و گروه‌هایی [نیز] هستند که به زودی آنان را [از نعمت‌ها] بهره‌مند می‌سازیم، سپس عذاب دردناکی از سوی ما به آنان خواهد رسید».

 

Ayah: 49

تِلۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَیۡبِ نُوحِیهَآ إِلَیۡکَۖ مَا کُنتَ تَعۡلَمُهَآ أَنتَ وَلَا قَوۡمُکَ مِن قَبۡلِ هَٰذَاۖ فَٱصۡبِرۡۖ إِنَّ ٱلۡعَٰقِبَةَ لِلۡمُتَّقِینَ

[ای پیامبر،] اینها از خبرهای غیب است که آن را به تو وحی می‌کنیم. نه تو آنها را پیش از این می‌دانستی و نه قومت؛ پس [در برابر آزارشان] شکیبایی کن. یقیناً عاقبت [نیکو] از آنِ پرهیزگاران است.

 

Ayah: 50

وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓۖ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا مُفۡتَرُونَ

و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را [فرستادیم که] گفت: «ای قوم من، الله را عبادت کنید که معبودی [به‌حق] جز او ندارید [و] شما [در شرک به الله] دروغ‌بافانی بیش نیستید.

 

Ayah: 51

یَٰقَوۡمِ لَآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًاۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَى ٱلَّذِی فَطَرَنِیٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ

«ای قوم من، برای [رساندن] این [دعوت] از شما پاداشی نمی‌طلبم. پاداش من تنها بر [عهدۀ] ذاتی است که مرا آفرید. آیا نمی‌اندیشید؟

 

Ayah: 52

وَیَٰقَوۡمِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِ یُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَیۡکُم مِّدۡرَارٗا وَیَزِدۡکُمۡ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِکُمۡ وَلَا تَتَوَلَّوۡاْ مُجۡرِمِینَ

و ای قوم من، از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید [و توبه کنید] تا [باران] آسمان را پیاپی بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید و گنهکارانه [از حق] روی نگردانید».

 

Ayah: 53

قَالُواْ یَٰهُودُ مَا جِئۡتَنَا بِبَیِّنَةٖ وَمَا نَحۡنُ بِتَارِکِیٓ ءَالِهَتِنَا عَن قَوۡلِکَ وَمَا نَحۡنُ لَکَ بِمُؤۡمِنِینَ

آنان گفتند: «ای هود، دلیل روشنی برایمان نیاورده‌ای و ما به [خاطر] گفتار تو، معبودانمان را رها نمی‌کنیم و به تو ایمان نمی‌آوریم.

 


Ayah: 54

إِن نَّقُولُ إِلَّا ٱعۡتَرَىٰکَ بَعۡضُ ءَالِهَتِنَا بِسُوٓءٖۗ قَالَ إِنِّیٓ أُشۡهِدُ ٱللَّهَ وَٱشۡهَدُوٓاْ أَنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ

[ما چیزی] جز این نمی‌گوییم که برخی از معبودانمان به تو گزندی رسانده‌اند [و دیوانه شده‌ای]». [هود] گفت: «الله را گواه می‌گیرم و شما [نیز] گواه باشید که من از آنچه [با الله] شریک قرار می‌دهید بیزارم.

 

Ayah: 55

مِن دُونِهِۦۖ فَکِیدُونِی جَمِیعٗا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ

[آری،] به جز او [تعالی، از هر معبودی بیزارم]. پس همگى [در باره] من نقشه بکشید و مهلتم ندهید.

 

Ayah: 56

إِنِّی تَوَکَّلۡتُ عَلَى ٱللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُمۚ مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذُۢ بِنَاصِیَتِهَآۚ إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ

من بر الله که پروردگار من و شماست توکل کرده‌ام. هیچ جنبنده‌ای نیست، مگر اینکه در حیطۀ قدرت و فرمانروایىِ اوست. بی‌تردید، پروردگارم بر راه راست است.

 

Ayah: 57

فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقَدۡ أَبۡلَغۡتُکُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦٓ إِلَیۡکُمۡۚ وَیَسۡتَخۡلِفُ رَبِّی قَوۡمًا غَیۡرَکُمۡ وَلَا تَضُرُّونَهُۥ شَیۡـًٔاۚ إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٍ حَفِیظٞ

پس اگر روی بگردانید، [بدانید که‌] من یقیناً آنچه را که به خاطر آن به سوى شما فرستاده شده‌ام به شما رساندم؛ و پروردگار من، قومی غیر از شما را جانشین [تان] می‌کند و شما نمی‌توانید هیچ زیانی به او برسانید [چرا که] بی‌تردید، پروردگارم بر همه چیز، نگهبان است».

 

Ayah: 58

وَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّیۡنَا هُودٗا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَنَجَّیۡنَٰهُم مِّنۡ عَذَابٍ غَلِیظٖ

و هنگامی‌ که فرمان [عذاب] ما فرارسید، هود و کسانی را ‌که همراهش ایمان آورده بودند، به رحمتی از [جانب] خویش نجات دادیم و آنان را از عذاب سخت رهاندیم.

 

Ayah: 59

وَتِلۡکَ عَادٞۖ جَحَدُواْ بِـَٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ وَعَصَوۡاْ رُسُلَهُۥ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٖ

و این [قوم] عاد بودند که آیات پروردگارشان را انکار کردند و از پیامبرانش نافرمانی نمودند و از فرمان هر سرکشِ ستیزه‌گری پیروی کردند.

 

Ayah: 60

وَأُتۡبِعُواْ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا لَعۡنَةٗ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ عَادٗا کَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّعَادٖ قَوۡمِ هُودٖ

و در این دنیا و روز قیامت [نیز] لعنتی به دنبالشان است. آگاه باشید! قوم عاد به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان! عاد ـ قوم هودـ [از رحمت الهی] دور باد!

 

Ayah: 61

۞وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱسۡتَعۡمَرَکُمۡ فِیهَا فَٱسۡتَغۡفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِۚ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٞ مُّجِیبٞ

و به سوی [قوم] ثمود، برادرشان ـ صالح ـ را [فرستادیم]. او گفت: «ای قوم من، الله را عبادت کنید که جز او معبودی [به‌حق] ندارید. او شما را از زمین پدید آورد و آبادانىِ آن را به شما واگذاشت؛ پس از او آمرزش بطلبید سپس به سویش بازگردید [و توبه کنید]. بی‌تردید، پروردگارم نزدیک [و] اجابتگر است».

 

Ayah: 62

قَالُواْ یَٰصَٰلِحُ قَدۡ کُنتَ فِینَا مَرۡجُوّٗا قَبۡلَ هَٰذَآۖ أَتَنۡهَىٰنَآ أَن نَّعۡبُدَ مَا یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِی شَکّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَآ إِلَیۡهِ مُرِیبٖ

آنان گفتند: «ای صالح، پیش از این، تو میان ما مایۀ امیدوارى بودى. آیا ما را از عبادت آنچه پدرانمان عبادت می‌کردند بازمی‌داری؟ و به راستی، ما از آنچه که ما را به سوی آن دعوت می‌کنی، سخت تردید داریم».

 


Ayah: 63

قَالَ یَٰقَوۡمِ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَءَاتَىٰنِی مِنۡهُ رَحۡمَةٗ فَمَن یَنصُرُنِی مِنَ ٱللَّهِ إِنۡ عَصَیۡتُهُۥۖ فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیۡرَ تَخۡسِیرٖ

[صالح] گفت: «ای قوم من، به من بگویید [که] اگر از سوی پروردگارم دلیل [و معجزۀ] آشکاری داشته باشم و او از جانب خویش رحمتی [= نبوت] به من بخشیده باشد، اگر از او نافرمانی کنم، چه کسی مرا در برابرِ الله یاری می‌کند؟ [آنگاه] شما جز [گمراهی و] زیانکاری، [چیزی] بر من نمی‌افزایید.

 

Ayah: 64

وَیَٰقَوۡمِ هَٰذِهِۦ نَاقَةُ ٱللَّهِ لَکُمۡ ءَایَةٗۖ فَذَرُوهَا تَأۡکُلۡ فِیٓ أَرۡضِ ٱللَّهِۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَیَأۡخُذَکُمۡ عَذَابٞ قَرِیبٞ

ای قوم من، این ماده‌شترِ الله است که برای شما نشانه‌ای است [بر درستیِ دعوتم]؛ پس بگذارید تا در زمینِ الله بچرد و آزاری به او نرسانید که [در غیر این صورت،] عذابی زودرس شما را فرامی‌گیرد».

 

Ayah: 65

فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِی دَارِکُمۡ ثَلَٰثَةَ أَیَّامٖۖ ذَٰلِکَ وَعۡدٌ غَیۡرُ مَکۡذُوبٖ

اما آن [ماده شتر] را پِی کردند؛ آنگاه [صالح به آنان] گفت: «سه روز در خانه‌هایتان [از نعمت‌های دنیا] بهره‌مند گردید [و پس از آن، عذاب خواهد آمد]. این وعده‌ای است که دروغ نخواهد بود».

 

Ayah: 66

فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّیۡنَا صَٰلِحٗا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَمِنۡ خِزۡیِ یَوۡمِئِذٍۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡعَزِیزُ

پس چون فرمان [عذاب] ما فرارسید، صالح و کسانی‌ را که همراهش ایمان آورده بودند به رحمتی از [جانب] خویش از [عذاب و] رسوایی آن روز نجات دادیم. بی‌گمان، پروردگارت همان توانمندِ شکست‌ناپذیر است.

 

Ayah: 67

وَأَخَذَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ ٱلصَّیۡحَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِی دِیَٰرِهِمۡ جَٰثِمِینَ

و کسانی را که ستم کرده بودند، بانگی [مرگبار] فروگرفت؛ و در جای خویش به روی افتادند و هلاک شدند.

 

Ayah: 68

کَأَن لَّمۡ یَغۡنَوۡاْ فِیهَآۗ أَلَآ إِنَّ ثَمُودَاْ کَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّثَمُودَ

چنان که گویی هرگز در آن [دیار] نبوده‌اند. آگاه باشید! [قوم] ثمود به پروردگارشان کفر ‌ورزیدند. هان! ثمود [از رحمت الهی] دور باد!

 

Ayah: 69

وَلَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُنَآ إِبۡرَٰهِیمَ بِٱلۡبُشۡرَىٰ قَالُواْ سَلَٰمٗاۖ قَالَ سَلَٰمٞۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَآءَ بِعِجۡلٍ حَنِیذٖ

به راستی، فرستادگان ما با بشارت [تولد فرزند] نزد ابراهیم آمدند [و] گفتند: «سلام [بر تو]». [او نیز در پاسخ] گفت: «سلام [بر شما]» و دیری نپایید که [ابراهیم برایشان] گوساله‌ای بریان آورد.

 

Ayah: 70

فَلَمَّا رَءَآ أَیۡدِیَهُمۡ لَا تَصِلُ إِلَیۡهِ نَکِرَهُمۡ وَأَوۡجَسَ مِنۡهُمۡ خِیفَةٗۚ قَالُواْ لَا تَخَفۡ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمِ لُوطٖ

اما چون دید به سوی آن [غذا] دست نمی‌برند [و چیزی نمی‌خورند]، با آنان احساس بیگانگی کرد و [از بیم آنکه قصد جانش را داشته باشند،] ترسی از آنان به دل گرفت. [فرشتگان] گفتند: «نترس؛ ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم».

 

Ayah: 71

وَٱمۡرَأَتُهُۥ قَآئِمَةٞ فَضَحِکَتۡ فَبَشَّرۡنَٰهَا بِإِسۡحَٰقَ وَمِن وَرَآءِ إِسۡحَٰقَ یَعۡقُوبَ

و همسرش [ساره که پشتِ پرده] ایستاده بود، [از شنیدنِ مژده تولد فرزند] خندید؛ آنگاه او را به اسحاق و پس از او به یعقوب بشارت دادیم.

 


Ayah: 72

قَالَتۡ یَٰوَیۡلَتَىٰٓ ءَأَلِدُ وَأَنَا۠ عَجُوزٞ وَهَٰذَا بَعۡلِی شَیۡخًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَیۡءٌ عَجِیبٞ

[ساره] گفت: «ای وای بر من! آیا در حالی که خودم پیرزنم و این شوهرم پیرمردی [فرتوت‌] است، فرزند می‌زایم؟ به راستی، این امری شگفت‌آور است‌».

 

Ayah: 73

قَالُوٓاْ أَتَعۡجَبِینَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَکَٰتُهُۥ عَلَیۡکُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَیۡتِۚ إِنَّهُۥ حَمِیدٞ مَّجِیدٞ

[فرشتگان] گفتند: «آیا از فرمان الله تعجب می‌کنی؟ رحمت الله و برکاتش بر شما اهل خانه [نبوت] باد. بی‌تردید، او [تعالی در ذات و صفات و افعالش] ستوده‌ای بزرگوار است».

 

Ayah: 74

فَلَمَّا ذَهَبَ عَنۡ إِبۡرَٰهِیمَ ٱلرَّوۡعُ وَجَآءَتۡهُ ٱلۡبُشۡرَىٰ یُجَٰدِلُنَا فِی قَوۡمِ لُوطٍ

هنگامی که ترس از [دل] ابراهیم [بیرون] رفت و بشارت [تولد فرزند] به او رسید، دربارۀ [تأخیرِ عذاب یا نجات مؤمنانِ] قوم لوط با ما به بحث [و چون و چرا] پرداخت.

 

Ayah: 75

إِنَّ إِبۡرَٰهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّـٰهٞ مُّنِیبٞ

به راستی که ابراهیم بردبار و بسیار نیایشگر و بازآینده [به درگاه ما] بود.

 

Ayah: 76

یَـٰٓإِبۡرَٰهِیمُ أَعۡرِضۡ عَنۡ هَٰذَآۖ إِنَّهُۥ قَدۡ جَآءَ أَمۡرُ رَبِّکَۖ وَإِنَّهُمۡ ءَاتِیهِمۡ عَذَابٌ غَیۡرُ مَرۡدُودٖ

[فرشتگان گفتند:] «ای ابراهیم، از این [سخن] بگذر؛ [چرا که] به راستی فرمان [عذاب] پروردگارت فرارسیده است و مسلماً عذابی بازگشت‌ناپذیر برایشان خواهد آمد».

 

Ayah: 77

وَلَمَّا جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِیٓءَ بِهِمۡ وَضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗا وَقَالَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَصِیبٞ

و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از [تصور بی‌شرمىِ قومش نسبت به] آنان نگران و دلتنگ شد و گفت: «امروز، روز بسیار سختی است».

 

Ayah: 78

وَجَآءَهُۥ قَوۡمُهُۥ یُهۡرَعُونَ إِلَیۡهِ وَمِن قَبۡلُ کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٱلسَّیِّـَٔاتِۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ هَـٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطۡهَرُ لَکُمۡۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُخۡزُونِ فِی ضَیۡفِیٓۖ أَلَیۡسَ مِنکُمۡ رَجُلٞ رَّشِیدٞ

و قوم او شتابان [به قصد کامجویی از مهمانان لوط‌] به سوى [خانۀ] او هجوم آوردند، در حالى که پیش از آن [نیز‌] مرتکب کارهای زشتى مى‌شدند. [لوط] گفت: «ای قوم من، اینان دختران [= زنانِ امتِ] من هستند؛ [با آنها ازدواج کنید.] آنان برای شما پاکیزه‌ترند؛ پس از الله بترسید و مرا در [مقابل] مهمانانم شرمسار نکنید. آیا بین شما مرد خردمندی نیست [که شما را از این کار بازدارد]؟».

 

Ayah: 79

قَالُواْ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنۡ حَقّٖ وَإِنَّکَ لَتَعۡلَمُ مَا نُرِیدُ

آنان گفتند: «تو خود می‌دانی که ما به دختران [= زنانِ امتِ] تو نیازی نداریم و خوب می‌دانی که ما چه می‌خواهیم».

 

Ayah: 80

قَالَ لَوۡ أَنَّ لِی بِکُمۡ قُوَّةً أَوۡ ءَاوِیٓ إِلَىٰ رُکۡنٖ شَدِیدٖ

[لوط] گفت: «کاش در برابر شما قدرتی داشتم یا می‌توانستم به تکیه‌گاهی استوار [همچون خانواده و قبیله‌ام] پناه ‌ببرم».

 

Ayah: 81

قَالُواْ یَٰلُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَن یَصِلُوٓاْ إِلَیۡکَۖ فَأَسۡرِ بِأَهۡلِکَ بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّیۡلِ وَلَا یَلۡتَفِتۡ مِنکُمۡ أَحَدٌ إِلَّا ٱمۡرَأَتَکَۖ إِنَّهُۥ مُصِیبُهَا مَآ أَصَابَهُمۡۚ إِنَّ مَوۡعِدَهُمُ ٱلصُّبۡحُۚ أَلَیۡسَ ٱلصُّبۡحُ بِقَرِیبٖ

[فرشتگان] گفتند: «ای لوط، ما فرستادگان پروردگارت هستیم. آنان هرگز به تو دست نمی‌یابند؛ خانواده‌ات را در پاسی از شب،[از این شهر بیرون] ببر و هیچ یک از شما به پشت سر نگاه نکند؛ مگر همسرت که آنچه [از عذاب] که به آنان می‌رسد، قطعاً به او [نیز] خواهد رسید. در حقیقت، وعده‌گاهشان صبح است. آیا صبح نزدیک نیست؟»

 


Ayah: 82

فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا جَعَلۡنَا عَٰلِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمۡطَرۡنَا عَلَیۡهَا حِجَارَةٗ مِّن سِجِّیلٖ مَّنضُودٖ

هنگامی که فرمان ما فرارسید، آن [سرزمین] را زیر و رو کردیم و بر آنان سنگ‌گِل‌هایی پیاپی باریدیم.

 

Ayah: 83

مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَۖ وَمَا هِیَ مِنَ ٱلظَّـٰلِمِینَ بِبَعِیدٖ

[سنگ‌هایی که] نزد پروردگارت نشاندار بود؛ و این [عذاب دردناک،] از ستمکاران [دیگر‌] دور نیست.

 

Ayah: 84

۞وَإِلَىٰ مَدۡیَنَ أَخَاهُمۡ شُعَیۡبٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ وَلَا تَنقُصُواْ ٱلۡمِکۡیَالَ وَٱلۡمِیزَانَۖ إِنِّیٓ أَرَىٰکُم بِخَیۡرٖ وَإِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٖ مُّحِیطٖ

و به سوی [مردم] مَدیَن، برادرشان شعیب را [فرستادیم]. او گفت: «ای قوم من، الله را عبادت کنید که معبودی [به‌حق] جز او ندارید؛ و پیمانه و میزان را کم نکنید. به راستی، شما را در نعمت می‌بینم؛ و[لی] از عذاب روز فراگیر بر شما می‌ترسم.

 

Ayah: 85

وَیَٰقَوۡمِ أَوۡفُواْ ٱلۡمِکۡیَالَ وَٱلۡمِیزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡیَآءَهُمۡ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِینَ

و ای قوم من، پیمانه و میزان را با عدالت، تمام [و کامل] بپردازید و کالاهای مردم را کم ندهید و در زمین به فساد [و گناه] نکوشید.

 

Ayah: 86

بَقِیَّتُ ٱللَّهِ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِحَفِیظٖ

اگر ایمان داشته باشید، آنچه [از کسب حلال که‌] الله [پس از تحویل کامل پیمانه و ترازو]، برایتان باقى می‌گذارد بهتر است؛ و من بر شما نگهبان نیستم».

 

Ayah: 87

قَالُواْ یَٰشُعَیۡبُ أَصَلَوٰتُکَ تَأۡمُرُکَ أَن نَّتۡرُکَ مَا یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَآ أَوۡ أَن نَّفۡعَلَ فِیٓ أَمۡوَٰلِنَا مَا نَشَـٰٓؤُاْۖ إِنَّکَ لَأَنتَ ٱلۡحَلِیمُ ٱلرَّشِیدُ

آنان گفتند: «ای شعیب، آیا نمازت تو را بر آن می‌دارد که [به ما امر کنی تا‌] دست از آنچه پدرانمان عبادت می‌کردند برداریم یا در اموالمان هر کاری که می‌خواهیم نکنیم؟ تو که بردبار [و] خردمندی [پس چرا چنین می‌گویی؟]».

 

Ayah: 88

قَالَ یَٰقَوۡمِ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَرَزَقَنِی مِنۡهُ رِزۡقًا حَسَنٗاۚ وَمَآ أُرِیدُ أَنۡ أُخَالِفَکُمۡ إِلَىٰ مَآ أَنۡهَىٰکُمۡ عَنۡهُۚ إِنۡ أُرِیدُ إِلَّا ٱلۡإِصۡلَٰحَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُۚ وَمَا تَوۡفِیقِیٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ

[شعیب] گفت: «ای قوم من، به من بگویید [که] اگر از سوی پروردگارم دلیل [و معجزۀ] آشکاری داشته باشم و از جانب خویش روزیِ نیکویی به من عطا کرده باشد، [آنگاه چه می‌کنید؟] و من نمی‌خواهم در آنچه شما را از آن بازمی‌دارم با شما مخالفت کنم [و خودم انجامش دهم‌]. تا آنجا که در توان دارم، جز اصلاح نمی‌خواهم؛ و توفیق من، جز به [لطف و خواستِ] الله نیست؛ بر او توکل کرده‌ام و به سوی او بازمی‌گردم.

 


Ayah: 89

وَیَٰقَوۡمِ لَا یَجۡرِمَنَّکُمۡ شِقَاقِیٓ أَن یُصِیبَکُم مِّثۡلُ مَآ أَصَابَ قَوۡمَ نُوحٍ أَوۡ قَوۡمَ هُودٍ أَوۡ قَوۡمَ صَٰلِحٖۚ وَمَا قَوۡمُ لُوطٖ مِّنکُم بِبَعِیدٖ

و ای قوم من، دشمنی [و مخالفت] با من سبب نشود که همانند آنچه که به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید، به شما [نیز] برسد؛ و [به خصوص عذاب] قوم لوط [که از لحاظ زمان و مکان] چندان از شما دور نیست.

 

Ayah: 90

وَٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِۚ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٞ وَدُودٞ

و از پروردگارتان آمرزش بخواهید؛ سپس به سوی او بازگردید [و توبه کنید که] بی‌تردید، پروردگارم مهربان [و] دوستدار [توبه‌کنندگان‌] است».

 

Ayah: 91

قَالُواْ یَٰشُعَیۡبُ مَا نَفۡقَهُ کَثِیرٗا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَىٰکَ فِینَا ضَعِیفٗاۖ وَلَوۡلَا رَهۡطُکَ لَرَجَمۡنَٰکَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡنَا بِعَزِیزٖ

آنان گفتند: «ای شعیب، بسیاری از آنچه را که می‌گویی نمی‌فهمیم و یقیناً تو را در میان خود ناتوان می‌بینیم؛ و اگر [احترام] قبیله‌ات نبود، مسلماً سنگسارت می‌کردیم و تو نزد ما توانمند [و گرانقدر] نیستی».

 

Ayah: 92

قَالَ یَٰقَوۡمِ أَرَهۡطِیٓ أَعَزُّ عَلَیۡکُم مِّنَ ٱللَّهِ وَٱتَّخَذۡتُمُوهُ وَرَآءَکُمۡ ظِهۡرِیًّاۖ إِنَّ رَبِّی بِمَا تَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ

[شعیب] گفت: «ای قوم من، آیا قبیله‌ام نزد شما گرامی‌تر از الله است که [فرمان] او را [فراموش کردید و] پشت سر خویش انداخته‌اید. بی‌تردید، پروردگارم به آنچه انجام می‌دهید احاطه دارد.

 

Ayah: 93

وَیَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنِّی عَٰمِلٞۖ سَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن یَأۡتِیهِ عَذَابٞ یُخۡزِیهِ وَمَنۡ هُوَ کَٰذِبٞۖ وَٱرۡتَقِبُوٓاْ إِنِّی مَعَکُمۡ رَقِیبٞ

و ای قوم من، شما به روش خود عمل کنید، من نیز [به روش خود] عمل می‌کنم. به زودى خواهید دانست که عذاب رسواکننده بر چه کسى فرود مى‌آید و دروغگو کیست. شما منتظر باشید و من [نیز] با شما در انتظارم».

 

Ayah: 94

وَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّیۡنَا شُعَیۡبٗا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَأَخَذَتِ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ ٱلصَّیۡحَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِی دِیَٰرِهِمۡ جَٰثِمِینَ

و چون فرمان ما فرارسید، شعیب و کسانی را که همراهش ایمان آورده بودند، به رحمتی از [جانب] خویش نجات دادیم و کسانی را که ستم کردند، بانگی [مرگبار] فروگرفت، که در جای خود به روی افتادند و هلاک شدند؛

 

Ayah: 95

کَأَن لَّمۡ یَغۡنَوۡاْ فِیهَآۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّمَدۡیَنَ کَمَا بَعِدَتۡ ثَمُودُ

چنان [هلاک شدند] که گویی هرگز در آن [دیار] نبودند. هان! [قوم] مَدیَن [از رحمت الهی] دور باد! چنان که [قوم] ثمود دور شدند.

 

Ayah: 96

وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بِـَٔایَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ

و به راستی موسی را با آیات خود و دلیلی آشکار فرستادیم.

 

Ayah: 97

إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِۦ فَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ فِرۡعَوۡنَۖ وَمَآ أَمۡرُ فِرۡعَوۡنَ بِرَشِیدٖ

به سوی فرعون و بزرگان [و اشرافِ قومِ] او؛ اما آنان از فرمان فرعون پیروی کردند و فرمان فرعون درست [و بخردانه] نبود.

 


Ayah: 98

یَقۡدُمُ قَوۡمَهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَأَوۡرَدَهُمُ ٱلنَّارَۖ وَبِئۡسَ ٱلۡوِرۡدُ ٱلۡمَوۡرُودُ

[فرعون] روز قیامت پیشاپیش قومش مى‌رود و آنان را به آتش [دوزخ] وارد مى‌کند؛ و چه بد جایگاهی است که به آن وارد می‌شوند!

 

Ayah: 99

وَأُتۡبِعُواْ فِی هَٰذِهِۦ لَعۡنَةٗ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۚ بِئۡسَ ٱلرِّفۡدُ ٱلۡمَرۡفُودُ

و در این [دنیا] و روز قیامت، نفرین به دنبال دارند و چه بد ارمغانی به آنان مى‌بخشند!

 

Ayah: 100

ذَٰلِکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّهُۥ عَلَیۡکَۖ مِنۡهَا قَآئِمٞ وَحَصِیدٞ

[ای پیامبر،] این [برخی] از خبرهای آن [سرزمین‌ها و] شهرهاست که آنها را برایت بازگو می‌کنیم؛ برخی از آنها [هنوز] پابرجاست و [برخی دیگر] ویران [گشته است].

 

Ayah: 101

وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰکِن ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡۖ فَمَآ أَغۡنَتۡ عَنۡهُمۡ ءَالِهَتُهُمُ ٱلَّتِی یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مِن شَیۡءٖ لَّمَّا جَآءَ أَمۡرُ رَبِّکَۖ وَمَا زَادُوهُمۡ غَیۡرَ تَتۡبِیبٖ

و ما به آنان ستم نکردیم؛ بلکه آنان [خود] به خویشتن ستم کردند؛ و هنگامی ‌که فرمان پروردگارت [برای عذابشان] فرارسید، معبودانشان که [آنها را] به جای الله می‌خواندند، سودی برایشان نرساندند [و یاری‌شان ندادند] و بر آنان جز هلاکت [و تباهی] نیفزودند.

 

Ayah: 102

وَکَذَٰلِکَ أَخۡذُ رَبِّکَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِیَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِیمٞ شَدِیدٌ

و چنین است بازخواستِ پروردگارت که اهالی شهرهایی را که ستمکار [و مشرک‌] بودند فرومی‌گرفت. بی‌گمان، بازخواستِ او دردناک و سخت است‌.

 

Ayah: 103

إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّمَنۡ خَافَ عَذَابَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمٞ مَّجۡمُوعٞ لَّهُ ٱلنَّاسُ وَذَٰلِکَ یَوۡمٞ مَّشۡهُودٞ

یقیناً در این [داستان‌ها، پند و] نشانه‌ای است برای کسی‌ که از عذاب آخرت می‌ترسد. آن [روز،] روزی است که مردم را برای [حسابرسی در] آن جمع می‌کنند و آن [روز،] روزی است که [تمام اهل محشر] آن را می‌بینند.

 

Ayah: 104

وَمَا نُؤَخِّرُهُۥٓ إِلَّا لِأَجَلٖ مَّعۡدُودٖ

و ما آن [روز] را جز تا مدتی معیّن به تأخیر نمی‌اندازیم.

 

Ayah: 105

یَوۡمَ یَأۡتِ لَا تَکَلَّمُ نَفۡسٌ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ فَمِنۡهُمۡ شَقِیّٞ وَسَعِیدٞ

وقتی این روز فرا رسد هیچ کس جز به اجازۀ او [= الله] سخن نمی‌گوید؛ [در آن روز] برخی از آنان بدبختند و [برخی دیگر] نیکبخت.

 

Ayah: 106

فَأَمَّا ٱلَّذِینَ شَقُواْ فَفِی ٱلنَّارِ لَهُمۡ فِیهَا زَفِیرٞ وَشَهِیقٌ

اما کسانی‌ که بدبخت شدند، [دوزخی‌اند و] در آتش [با هر دم و بازدمی] ضجّه و ناله‌ای برایشان است.

 

Ayah: 107

خَٰلِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّکَۚ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٞ لِّمَا یُرِیدُ

تا آسمان‌ها و زمین [باقی] است، در آن [عذاب] جاودانند؛ مگر آنکه پروردگارت بخواهد [که موحدان گناهکار را از دوزخ خارج سازد]. بی‌تردید، پروردگارت آنچه را که بخواهد انجام می‌دهد.

 

Ayah: 108

۞وَأَمَّا ٱلَّذِینَ سُعِدُواْ فَفِی ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّکَۖ عَطَآءً غَیۡرَ مَجۡذُوذٖ

و اما کسانی ‌که نیکبخت [و سعادتمند] شدند، تا آسمان‌ها و زمین [باقی] است، جاودانه در بهشتند؛ مگر آنکه پروردگارت بخواهد [موحدان گناهکار را پیش از ورود به بهشت، در دوزخ مجازات کند. این نعمت،] بخششی بی‌پایان است.

 


Ayah: 109

فَلَا تَکُ فِی مِرۡیَةٖ مِّمَّا یَعۡبُدُ هَـٰٓؤُلَآءِۚ مَا یَعۡبُدُونَ إِلَّا کَمَا یَعۡبُدُ ءَابَآؤُهُم مِّن قَبۡلُۚ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمۡ نَصِیبَهُمۡ غَیۡرَ مَنقُوصٖ

پس، از [باطل بودنِ] آنچه اینان [= مشرکان] عبادت می‌کنند در تردید نباش. آنان این معبودان را عبادت نمی‌کنند مگر به [تقلید و] همان‌ شکلی که پدرانشان [نیز] پیشتر عبادت می‌کردند؛ و ما سهمشان را [از عذاب] بی‌کم‌وکاست به آنان خواهیم داد.

 

Ayah: 110

وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ فَٱخۡتُلِفَ فِیهِۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۚ وَإِنَّهُمۡ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُ مُرِیبٖ

و به راستی [ما] به موسی کتاب دادیم؛ سپس در آن اختلاف شد؛ و اگر پیشتر [در مورد مهلت به گناهکاران و حسابرسی در قیامت] سخنی از جانب پروردگارت بیان نشده بود، یقیناً [در همین دنیا] در میانشان داورى مى‌شد [و عذاب نازل می‌گشت]؛ و به راستی که آنان [= یهود و مشرکان] دربارۀ [حقانیتِ] این [قرآن] سخت در تردیدند.

 

Ayah: 111

وَإِنَّ کُلّٗا لَّمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمۡ رَبُّکَ أَعۡمَٰلَهُمۡۚ إِنَّهُۥ بِمَا یَعۡمَلُونَ خَبِیرٞ

و پروردگارت [پاداش] اعمال همگان را قطعاً بی‌کم‌وکاست خواهد داد. بی‌تردید، او به آنچه می‌کنند آگاه است.

 

Ayah: 112

فَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطۡغَوۡاْۚ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ

پس [ای پیامبر،] چنان که فرمان یافته‌ای، [در برابر مشرکان] استقامت کن و کسی‌ که همراه تو [به پیشگاه الهی] روی آورده است [نیز باید در دینداری استقامت کند] و [از حدود الهی] تجازو نکنید. بی‌تردید، او به آنچه می‌کنید بیناست.

 

Ayah: 113

وَلَا تَرۡکَنُوٓاْ إِلَى ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِنۡ أَوۡلِیَآءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ

به کسانی‌ که ستم کردند [= کافران‌] گرایش نیابید که [اگر چنین کنید،] آتش [دوزخ] به شما نیز خواهد رسید و در برابر الله [هیچ] دوستی ندارید و آنگاه یاری نمی‌شوید.

 

Ayah: 114

وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَیِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفٗا مِّنَ ٱلَّیۡلِۚ إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ یُذۡهِبۡنَ ٱلسَّیِّـَٔاتِۚ ذَٰلِکَ ذِکۡرَىٰ لِلذَّـٰکِرِینَ

و در دو طرف روز [= آغاز و پایان روز] و ساعاتی از شب، نماز بگزار. بی‌تردید، نیکی‌ها بدی‌ها را از بین می‌برد. این [سخن،] پندی است برای پندپذیران.

 

Ayah: 115

وَٱصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ

و شکیبایی کن [که] بی‌تردید، الله پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کند.

 

Ayah: 116

فَلَوۡلَا کَانَ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِن قَبۡلِکُمۡ أُوْلُواْ بَقِیَّةٖ یَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡفَسَادِ فِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا قَلِیلٗا مِّمَّنۡ أَنجَیۡنَا مِنۡهُمۡۗ وَٱتَّبَعَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مَآ أُتۡرِفُواْ فِیهِ وَکَانُواْ مُجۡرِمِینَ

پس چرا در میان امت‌های پیش از شما ـ جز اندکی از کسانی که آنان را [از عذاب] نجات دادیم ـ [مؤمنان و] خردمندانی نبودند که [مردم را] از فساد در زمین بازدارند؟ و کسانى که ستم کردند، به دنبال ناز و نعمتی که یافته بودند رفتند و گناهکار بودند.

 

Ayah: 117

وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهۡلِکَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا مُصۡلِحُونَ

و [سنتِ] پروردگارت [هرگز] چنین نبوده است که شهرها را ـ در حالی‌ که ساکنانش [افرادی] نیکوکار بودند ـ به ستم نابود کند.

 


Ayah: 118

وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ ٱلنَّاسَ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗۖ وَلَا یَزَالُونَ مُخۡتَلِفِینَ

و اگر پروردگارت می‌خواست، [همۀ] مردم را یک امت [موحد و درستکار] قرار می‌داد؛ ولی [آنان] همواره مختلفند.

 

Ayah: 119

إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَۚ وَلِذَٰلِکَ خَلَقَهُمۡۗ وَتَمَّتۡ کَلِمَةُ رَبِّکَ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِینَ

مگر کسانى که پروردگارت به آنان رحم کرده باشد و به همین هدف [آزمودن به وسیله اختلاف] آنان را آفریده است؛ و وعدۀ پروردگارت [چنین‌] تحقق پذیرفته است [که:] «قطعاً دوزخ را از جن و انسان [گناهکار] انباشته خواهم ساخت».

 

Ayah: 120

وَکُلّٗا نَّقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِۦ فُؤَادَکَۚ وَجَآءَکَ فِی هَٰذِهِ ٱلۡحَقُّ وَمَوۡعِظَةٞ وَذِکۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ

و [ای محمد،] از اخبار پیامبران این همه را بر تو حکایت مى‌کنیم تا دلت را با [بیان] آنها ثبات [و آرامش] ‌بخشیم؛ و در این [سرگذشت‌ها] حقیقت برایت آمده است و [این داستان‌ها] پندی است [برای کافران] و تذکری است براى مؤمنان.

 

Ayah: 121

وَقُل لِّلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنَّا عَٰمِلُونَ

و به کسانی که ایمان نمی‌آورند بگو: «شما به روش خود عمل کنید، ما [نیز به شیوۀ خود] عمل می‌کنیم.

 

Ayah: 122

وَٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ

و منتظر باشید [که] بی‌تردید، ما [نیز] منتظریم».

 

Ayah: 123

وَلِلَّهِ غَیۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَإِلَیۡهِ یُرۡجَعُ ٱلۡأَمۡرُ کُلُّهُۥ فَٱعۡبُدۡهُ وَتَوَکَّلۡ عَلَیۡهِۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ

و [آگاهی از] غیبِ آسمان‌ها و زمین، از آنِ الله است و همۀ کارها به سوی او بازگردانده می‌شود؛ پس او را عبادت کن و بر او توکل نما؛ و پروردگارت از آنچه می‌کنید [هرگز] غافل نیست.

 


 


Hūd

 

تفسیر نور: سوره هود

تفسیر نور:
سوره هود آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ الَر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . را . ( این قرآن ) کتاب بزرگواری است که آیه‌های آن ( توسّط خدا ) منظّم و محکم گردیده است ( و لذا تناقض و خلل و نسخی بدان راه ندارد ) و نیز آیات آن از سوی خداوند ( جهان ) شرح و بیان شده است که هم حکیم است و هم آگاه ( و کارهایش از روی کاردانی و فرزانگی انجام می‌پذیرد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الر » : الف . لام . را ( نگا : بقره / 1 ) . « أُحْکِمَتْ » : محکم و استوار و متقن و منظّم گردیده است . « ثُمَّ » : علاوه از آن . سپس . با توجّه به معنی اوّل بیانگر ترتیب اخباری ، و با توجّه به معنی دوم ، بیانگر ترتیب زمانی است . « فُصِّلَت » : شرح و بیان شده است . تدریجاً سوره سوره و آیه آیه برحسب وقائع و مصالح نازل شده است ( نگا : إسراء / 106 ، فرقان / 32 ) . همچون گردنبند ، درّ و گوهرهای دلائل توحید ، احکام ، مواعظ ، قصص ، صفات حق تعالی ، و وعد و وعیدها در آن به رشته کشیده شده است و با الفاظ زیبا و معانی والا آراسته و پیراسته گشته است . « مِن لَّدُنْ » : از جانب . از سوی .‏

سوره هود آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنَّنِی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! بدیشان بگو : ) این که جز خدا را نپرستید . بیگمان من از سوی خدا بیم دهنده ( کافران به عذاب دوزخ ) و مژده‌دهنده ( مؤمنان به نعمت بهشت ) هستم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلاّ » : این که نه . تا این که نه . « أَلاّ تَعْبُدُوا » : مفعول به فعل مقدّر ( قُلْ ) در اوّل آن است . معنی بالا با توجّه بدین نکته است . امّا این جمله می‌تواند علّت دو فعل ( اُحْکِمَتْ . . . فصّلت ) در آیه قبلی باشد که معنی چنین می‌شود : تحکیم و تفصیل آیات ، به زبان حال . یعنی به زبان برهان و استدلال ، شما را فریاد می‌دارند که جز خدا را نپرستید .‏

سوره هود آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعاً حَسَناً إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَیُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و این که از پروردگارتان طلب آمرزش کنید و به سوی او برگردید که خداوند ( به سبب استغفار صادقانه و توبه مخلصانه ) شما را تا دم مرگ به طرز نیکوئی ( از مواهب زندگی این جهان ) بهره‌مند می‌سازد ، و ( در آخرت برابر عدل و داد خود ) به هر صاحب فضیلت و احسانی ( پاداش ) فضیلت و احسانش را می‌دهد . اگر هم پشت بکنید ( و از ایمان به یزدان و طاعت و عبادت خداوند رحمن روی بگردانید ، بر رسولان پیام باشد و بس ) من بر شما از عذاب روز بزرگی ( که روز قیامت است ) بیمناکم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَتاعاً » : بهره‌مند ساختن . مفعول مطلق از غیر لفظ فعل است ، از قبیل ( أَنبَتَکُم مِّنَ الأرْضِ نَبَاتاً ) یا به معنی کالا و مفعولٌ‌به است ( نگا : نوح / 10 ، 11 ، 12 ) . « أَجَلٍ مُّسَمّیً » : پایان عمر با فرا رسیدن مرگ . پایان عمر جهان . « ذِی فَضْلٍ » : محسن . نیکوکار . « فَضْلَهُ » : پاداش احسان و نیکوکاریش . مرجع ضمیر ( هُ ) می‌تواند خدا باشد ، یعنی خداوند از فضل خود بدو می‌دهد . « تَوَلَّوْا » : پشت بکنید و روی بگردانید . اصل آن ( تَتَوَلَّوْا ) است .‏

سوره هود آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُکُمْ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برگشت شما به سوی خدا است ، و خدا بر هر چیزی توانا است . ( او است که به شما زندگی می‌بخشد و شما را می‌میراند و دوباره جان به پیکرتان میدواند و برای حساب و کتاب در قیامت جمعتان می‌گرداند و به دوزخ یا بهشتتان می‌رساند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَرْجِع‌ » : مصدر میمی و به معنی رجوع است .‏

سوره هود آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ أَلا إِنَّهُمْ یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِیَسْتَخْفُواْ مِنْهُ أَلا حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیَابَهُمْ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هان ! ( برخی از ) آنان ، کینه و دشمنی ( پیغمبر و مؤمنان ) را به دل می‌گیرند و سعی می‌کنند تا آن را از خدا پنهان دارند ! هان ! آنان هنگامی که با جامه‌ها خویشتن را می‌پوشانند ( و رازها به همدیگر می‌گویند و نیرنگها می‌جویند تا با آشکار شدن کارشان رسوا نشوند ) خداوند از آنچه نهان می‌دارند و از آنچه آشکار می‌سازند ( به طور یکسان ) باخبر و آگاه است . چرا که او آگاه از رازهای سینه‌ها است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَثْنُونَ » : خم می‌کنند و پیچ می‌دهند . در هم می‌پیچند و پنهان می‌دارند . از ماده ( ثنی ) . « یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ » : سینه‌هایشان را می‌پیچانند و خمیده و دولایش می‌گردانند . مراد پنهان داشتن کارها و مخفی کردن رازها است . « یَسْتَغْشُونَ » : حجاب و پرده می‌گردانند . « یَسْتَغْشُونَ ثِیَابَهُمْ » : با جامه‌هایشان خویشتن را می‌پوشانند ( نگا : نوح / 7 ) . « ذَاتِ الصُّدُورِ » : ( نگا : مائده / 7 ) .‏

سوره هود آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر این که روزیِ آن ، بر عهده خدا است ( و خدا روزی مناسب هر یک را در بحر و برّ می‌رساند ) و محلّ زیست ( دوران حیات ) و محلّ دفن ( پس از ممات ) او را می‌داند . همه اینها در کتاب روشنی ( به نام لوح محفوظ ، موجود و مضبوط ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« دَآبَّةٍ » : جانور . جنبنده . شامل‌انسان هم می‌گردد ( نگا : بقره‌ / 164 ) . « مُسْتَقَرّ » : قرارگاه . محلّ زیست . « مُسْتَوْدَع‌ » : آرامگاه . محلّ دفن . « کِتَابٍ مُّبِینٍ » : نوشته آشکار . کتاب روشن . مراد لوح محفوظ است ( نگا : انعام / 59 ) .‏

سوره هود آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِی خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّکُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا آن کسی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید و ( پیش از آن ، جهان هستی جز موادّ مذاب گازی شکل گسترده در گستره گیتی نبود ، و این جهان هستی و پای ) تخت قدرت خدا بر ( این ماده عظیم به ظاهر ) آب ، قرار داشت . ( این آفرینش سترگ و شگفت را بدین خاطر ساخت ) تا شما را بیازماید ( و معلوم شود ) که چه کسانی از شما کارهای نیکو می‌کنند ( و چه افرادی از شما کارهای بد می‌کنند ) . اگر به آنان بگوئی شما بعد از مرگ برانگیخته می‌شوید ( و زندگی دوباره پیدا می‌کنید ) کافران ( از روی شگفت ) می‌گویند ( چیزی را می‌گوئی باورکردنی نیست و واقعیّت ندارد ؛ بلکه ) این یک جادوگری آشکاری است ( که خردها را به بازیچه می‌گیرد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سِتَّةِ أیَّامٍ » : شش دوره ( نگا : اعراف / 54 ، یونس / 3 ) . « عَرْش‌ » : قوام کار . تخت سلطنت که مراد تصرّف و قدرت است . موجود ناشناخته‌ای که فراتر از درک و علم انسانها است ( نگا : اعراف / 54 ، توبه / 129 ، یونس‌ / 3 ) . مجموعه جهان هستی ، چرا که تخت قدرت یزدان محیط بر همه جهان است . « الْمَآءِ » : آب . شاید مراد موادّ مذاب و آبگونه‌ای باشد که در آغاز جهان ، به صورت گازهای فوق العاده فشرده در پهنه کائنات پراکنده بوده است ( نگا : انبیاء / 30 ، فصّلت / 11 ) . « مَبْعُوثُونَ » : برانگیختگان . زنده‌شدگان . « سِحْر » : جادو . در اینجا مراد سخن عاری از حقیقت و گفتار بی‌اساس ، و به تعبیر دیگر ، حُقّه و کلک است .‏

سوره هود آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّیَقُولُنَّ مَا یَحْبِسُهُ أَلاَ یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر عذاب را تا مدّت زمان محدودی ( که پایان عمر جهان و آغاز قیامت است ) به تأخیر اندازیم ، ( از روی استهزاء ) می‌گویند : چه چیز مانع آن ( از رسیدن به ما الآن ) شده است‌ ؟ ( اگر وعده خدا راست است ، عذاب را همین الآن بر سر ما بیاورد و ما را مهلت ندهد ) . هان ! روزی عذاب به سراغ آنان می‌آید و دیگر از ایشان دور نمی‌گردد ( و دست از سرشان برنمی‌دارد ) وچیزی را که در ( دنیا ) مسخره می‌کردند ، از هر سو دربرشان می‌گیرد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمَّةٍ » : مدّتی از زمان ( نگا : یوسف / 45 ) . « مَعْدُودَةٍ » : اندک . کم ( نگا : یوسف / 20 ) . « یَحْبِسُهُ » : آن را باز می‌دارد و به تأخیر می‌اندازد . « یَوْمَ » : روزی . مراد قیامت است . « مَصْرُوف‌ » : برگردانده . دفع شده . « حَاقَ بِهِمْ » : آنان را فرو گرفت . ایشان را احاطه کرد .‏

سوره هود آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَؤُوسٌ کَفُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر از سوی خود به انسان نعمتی بچشانیم ( و مثلاً روزی فراوان و صحّت و امنیّت برسانیم و بنا به حکمتی ) سپس آن را از او بگیریم و بستانیم ، بسیار ناامید ( از برگشت دوباره این نعمت به خود ) و ناسپاس ( در برابر سایر نعمتهای دیگر ) می‌شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَذَقْنَا » : چشاندیم . « رَحْمَةً » : احسان . نعمت که از رحمت سرچشمه می‌گیرد . « نَزَعْنَا » : سلب کردیم . به در آوردیم . بازپس گرفتیم . « یَؤُوسٌ » : بسیار ناامید و مأیوس . « کَفُورٌ » : بسیار ناشکر و ناسپاس .‏

سوره هود آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر بعد از ناخوشی و زیان و ضرری که به انسان رسیده است ، خوشی و نعمت و منفعتی بدو برسانیم ، می‌گوید : بدیها و سختیها از من به دور شده‌اند ( و مشکلات و ناراحتیها دیگر هرگز برنمی‌گردند . دوباره دچار سُرور و غرور بیجا می‌گردد و ) بسی شادان ( از متاع دنیا ) و نازان ( بر دیگران ) می‌شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَعْمَآءَ » : نعمت . « ضَرَّآءَ » : شدّت . ناخوشی . « مَسَّتْهُ » : بدو رسیده است . دامنگیرش شده است . « السَّیِّئَات » : بدیها . مصائب و بلایا . « فَرِحٌ » : شادمان . « فَخُورٌ » : بسیار فخرفروش ( نگا : نساء / 36 ) .‏

سوره هود آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ إِلاَّ الَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِکَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر کسانی که ( به هنگام شدائد ) شکیبائی کنند ، و ( در وقت خوشی و ناخوشی و ثروتمندی و مستمندی ) کارهای شایسته و بایسته انجام دهند ، بیگمان آنان بخشایش ( یزدان شامل گناهانشان می‌گردد ) و پاداش بزرگی ( در برابر اعمال صالحه ) دارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إلاَّ الَّذِینَ . . . » : عیبهای مذکور را تنها کسانی ندارند که . . .‏

سوره هود آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَعَلَّکَ تَارِکٌ بَعْضَ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَضَآئِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَن یَقُولُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ کَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّمَا أَنتَ نَذِیرٌ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! برای خوشنودی مشرکان تلاش مکن . آنان نمی‌خواهند ایمان بیاورند . اگر برای ارضاء آنان بکوشی ) چه بسا تو برخی از چیزهائی را که به تو وحی می‌شود ( از قبیل آیاتی که درباره نکوهش معبودهای دروغین ایشان است ) فروگذاری و از ( تبلیغ ) آن ( به مشرکان ) دلتنگ و ناراحت شوی‌ ؟ زیرا که نکند ( آن را تکذیب کنند و مانند همیشه ) بگویند : چرا گنجی رایگان بدو ارمغان نمی‌گردد ، یا این که او با فرشته‌ای نمی‌آید ( تا صحّت نبوّت وی را به ما اعلام نماید . ای پیغمبر ! ) تو تنها بیم‌دهنده ( کافران و مژده‌رسان مؤمنان ) هستی ( و وظیفه تو تبلیغ کلام آسمانی است وبس ) و خداوند مطّلع و مراقب هرچیزی است ( و از احوال تو و احوال ایشان آگاه است و اعمال همگان را می‌پاید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَعَلَّ » : در اینجا برای استفهام انکاری است و معنی نهی دارد ( نگا : کهف / 6 ، شعراء / 3 ) . « ضَآئِقٌ » : دلتنگ . غمگین . « أَن یَقُولُوا » : از ترس این که نگویند که . تا نگویند که . « کَنزٌ » : گنج . مراد مشرکان ، گنج بادآورده و رایگانی است که دالّ بر صدق نبوّت پیغمبر باشد ( نگا : فرقان / 8 ) . « نَذِیرٌ » : بیم‌دهنده ( نگا : رعد / 7 ، نازعات / 45 ) . « وَکِیلٌ » : مطّلع . مراقب . پیغمبر از آنجا که انسان بوده است ، تبلیغ مطالبی برای او مشکل و ناراحت‌کننده بوده است ، ولی کوچکترین تعلّلی در کار تبلیغ نداشته است . البتّه اگر یاری و مددالهی نبود ، دچار چنین لغزشی می‌شد ( نگا : اسراء / 74 ) .‏

سوره هود آیه 13
‏متن آیه : ‏
‏ أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلکه ( مشرکان پا از درخواست گنج رایگان و نزول فرشتگان بالاتر می‌گذارند و ) می‌گویند : ( محمّد خودش قرآن را تألیف کرده است و ) آن را به دروغ به خدا نسبت می‌دهد ! بگو : ( اگر این قرآن را انسانی چون من نوشته است ) شما ( هم ) ده سوره دروغین همانند آن را ( بنویسید و برای ما ) بیاورید و غیر از خدا هرکس را که می‌توانید دعوت کنید ( و به یاری خود بطلبید ) اگر ( در ادّعای خویش ) راستگوئید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« اَمْ » : یا . بلکه . « مِثْلِهِ » : مانند آن . مِثْل صفت اوّل ( سُوَرٍ ) است و با موصوف خود می‌تواند مطابقت بکند یا نکند ( نگا : مؤمنون / 47 ، اعراف / 194 ) . « مُفْتَرَیَاتٍ » : به هم بافته‌ها . ساخته‌های دروغین . صفت دوم ( سُوَرٍ ) است . « مِن دُونِ اللهِ » : سوای خدا . جار و مجرور متعلّق به فعل ( أُدْعُوا ) است .‏

سوره هود آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ فَإِن لَّمْ یَسْتَجِیبُواْ لَکُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أُنزِلِ بِعِلْمِ اللّهِ وَأَن لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( ای مشرکان ! ) اگر ( کسانی را که برای یاری در این کار دعوت می‌کنید ) پاسخ شما را ندادند ( و استدعای شما را نپذیرفتند ، چرا که از انجام آن ناتوانند ) بدانید که این قرآن با آگاهی الله و وحی خدا نازل شده است ( و از علم الهی سرچشمه گرفته است ) و معبودی جز خدا نیست ( و نزول این آیاتِ معجز ، دلیلی و نشانی بر این حقیقت است ) . پس آیا اسلام را می‌پذیرید و فرمانبردار خدا می‌گردید ؟ ( باید که تسلیم شوید اگر طالب حقّ می‌باشید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَإِن لَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکُمْ . . . » : مرجع ضمیر ( و ) در این فعل به ( مَنْ ) در آیه قبلی ، یعنی مدعوّین مشرکان جهت یاری ایشان برمی‌گردد ، و ضمیر ( کُمْ ) به خود مشرکان مخاطب ، امّا اگر مرجع ( و ) ، مشرکان مخاطب ، و مرجع ( کُمْ ) ، پیغمبر و مؤمنان باشد ، معنی چنین می‌شود : اگر مشرکان دعوت شما مسلمانان را اجابت نکردند و حاضر نشدند لااقل ده سوره همانند این سوره‌ها را بیاورند ، شما مؤمنان بدانید که این ضعف و ناتوانی نشانه آن است که این آیات از علم الهی سرچشمه گرفته است ، و . . . ( نگا : قصص / 50 ) . « أُنزِلَ بِعِلْمِ اللهِ » : نازل شده است با دانش خدا نه با دانش محمّد یا دیگران ( نگا : نساء / 166 ، هود / 49 ) .‏

سوره هود آیه 15
‏متن آیه : ‏
‏ مَن کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لاَ یُبْخَسُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که ( تنها ) خواستار زندگی دنیا و زینت آن باشند ( و جز خوردن و نوشیدن و اموال و اولاد را طالب نبوده و چشم‌داشتی به آخرت نداشته باشند ، برابر سنّت موجود در پیکره هستی ، پاداش دسترنج و ) اعمالشان را در این جهان بدون هیچ گونه کم و کاستی به تمام و کمال می‌دهیم ( چرا که مدار این جهان بر اعمال استوار است‌ ؛ نه بر نیّات و مقاصد ، و بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست ) وحقی از آنان در آن ضایع نمی‌گردد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَن کَانَ یُرِیدُ . . . » : ( نگا : اسراء / 18 ، شوری / 20 ) . « زینَتَها » : ( نگا : آل‌عمران / 14 ) . « لا یُبْخَسُونَ » : حقّی از آنان ضایع نمی‌گردد و نتیجه اعمالشان نقصان نمی‌بیند .‏

سوره هود آیه 16
‏متن آیه : ‏
‏ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَبَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان کسانیند که در آخرت جز آتش دوزخ بهره و سهمی ندارند ، و آنچه در دنیا انجام می‌دهند ، ضایع و هدر می‌رود ( و بی‌اجر و پاداش می‌شود ) و کارهایشان پوچ و بیسود می‌گردد ( هرچند که اعمالشان به ظاهر انسانی و مردمی و عبادی باشد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَبِطَ » : هدر رفت . پوچ و بی‌ثمر شد ( نگا : بقره / 217 ، آل‌عمران / 22 ) .‏

سوره هود آیه 17
‏متن آیه : ‏
‏ أَفَمَن کَانَ عَلَى بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إَمَاماً وَرَحْمَةً أُوْلَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا کسی که دلیل و برهان روشنی ( به نام فطرت و عقل سلیم ) از سوی پروردگار خود دارد ( و با نور آن به آفاق و انفس می‌نگرد و به وجود آفریدگار جهان پی می‌برد ) و گواهی از جانب خدا ( به نام قرآن ) به دنْبال آن می‌آید ( و بر صدق دریافت عقل او از جهان ، شهادت می‌دهد و برداشت وی را تصدیق می‌نماید ) و قبل از قرآن ( هم جملگی کتابهای آسمانی ، این راه را تأیید کرده‌اند و در این مسیر رفته‌اند ، از آن جمله تورات ، یعنی ) کتاب موسی که رهبر و رحمت بوده است ، ( آیا چنین کسانی با افرادی برابرند که با چشم خرد به ملکوت جهان نمی‌نگرند ، و به کتابهای آسمانی و پیغمبران الهی گوش دل فرا نمی‌دهند ، و جز به فکر دنیا نبوده و گمراه بسر می‌برند و گمراه می‌میرند ؟ ) . آنان ( که درباره کائنات می‌اندیشند و با چراغ عقل پروردگار خود را می‌یابند و تاریخ انبیاء و گذشتگان را پیش چشم می‌دارند ) بیگمان به قرآن ایمان می‌آورند ( چرا که آن را با دید جهان‌بین و بینش حقّگرای خویش همگام و همنوا می‌بینند ) . هرکس از گروهها ( و طوائف گمراه که دشمن حق و حقیقت و ادیان و انبیاء خدایند ) به قرآن ایمان نیاورد ، میعادگاه او آتش است ( و جملگی گمراهان گریزان از نور قرآن ، در آتش سوزان دوزخ گرد می‌آیند و چه بد جایگاهی است ! ای پیغمبر ! ) درباره قرآن شکّ و گمانی به خود راه مده . قرآن حق است و از سوی پروردگارت آمده است ، ولی بیشتر مردم ( حق را نمی‌پذیرند و به چیزی که باید ایمان داشت ) ایمان نمی‌آورند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَیِّنَةٍ » : دلیل و برهان روشن . بیانگر حق و باطل و جداسازنده آن دو از یکدیگر . در اینجا مراد فطرت خداجو و عقل سلیم است . « یَتْلُوهُ » : به دنبال آن می‌آید . « شَاهِدٌ » : گواه . مراد قرآن است . « مِنْهُ » : مرجع ضمیر ( هُ ) واژه ( رَبّ ) است . « مِن قَبْلِهِ » : پیش از قرآن . مرجع ( هِ ) واژه ( شاهِدٌ ) است . « إِمَاماً » : مقتدی . راهنما . حال ( کِتابُ ) است . « اُوْلئِکَ » : آنان . مراد افراد برحق و با ایمان است . مفرد آمدن ( مَنْ ) در آغاز آیه ، و جمع آمدن ( أولئِکَ ) در وسط آن ، با توجّه به لفظ و معنی موصول است . « بِهِ » : به قرآن . « الأحْزَابِ » : جمع حِزْب ، گروه‌ها و دسته‌ها . در اینجا مراد همه طوائف و قبائل و کسانی است که کفر و ضلال آنان را به هم مربوط می‌سازد و در یک صف قرار می‌دهد . « مَوْعِد » : وعده‌گاه . مراد جایگاه و قرارگاه است . « مِرْیَةٍ » : شکّ و تردید .‏

سوره هود آیه 18
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِباً أُوْلَئِکَ یُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه کسی ستمگرتر از کسی است که به خدا دروغ بندد ؟ ! ( کسانی که به خدا دروغ می‌بندند و چیزهائی را بدو نسبت می‌دهند که از او نیست ، در قیامت به گونه خاصّی ) آنان به پروردگارشان عرضه می‌گردند ( و در دادگاه عدل الهی به‌سان می‌شوند ) و گواهان ( حاضر در آنجا ، اعم از پیغمبران و فرشتگان و غیره بر آنان گواهی می‌دهند و ) می‌گویند : اینان بر پروردگار خود دروغ بسته‌اند ( و لذا زشت‌ترین گناه و رسواکننده‌ترین ستم را مرتکب شده‌اند ) . هان ! نفرین خدا بر ستمگران باد !‏

‏توضیحات : ‏
‏« الأشْهَادُ » : جمع شَهید یا شاهِد ، مثل أشْراف و شَریف ، و أَصْحاب و صاحِب ، گواهان . مراد پیغمبران ( نگا : نساء / 41 ) و مؤمنان ( نگا : بقره / 143 ) و فرشتگان ( نبأ / 38 ) و اعضاء بدن ( نگا : نور / 24 ) است . « أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ » : هان ! نفرین خدا بر ستمکاران باد . بدانید که نفرین خدا ستمکاران را دربر می‌گیرد .‏

سوره هود آیه 19
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجاً وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن ستمکارانی که ( مردمان را ) از راه خدا باز می‌داشتند ، و ( بر راستای خداشناسی سدها و مانعها ایجاد می‌کردند ، و در دلهای مردمان شکّها و گمانها می‌انداختند تا آنان را منحرف سازند و بدیشان ) راه خدا را کج و نادرست نشان دهند ، و آنانی که به آخرت کفر می‌ورزیدند ( و به جهان دیگر ایمان نداشتند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الَّذِینَ » : صفت واژه ( الظَّالِمِینَ ) در آیه قبلی است . « یَبْغُونَهَا عِوَجاً » : آن را کج می‌خواهند . یعنی همیشه در صدد آن هستند که جاده مستقیم الهی را کج نشان دهند و نادرست جلوه بنمایند .‏

سوره هود آیه 20
‏متن آیه : ‏
‏ أُولَئِکَ لَمْ یَکُونُواْ مُعْجِزِینَ فِی الأَرْضِ وَمَا کَانَ لَهُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاء یُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا کَانُواْ یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ وَمَا کَانُواْ یُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( این کافران ) چنان نیستند که آنان بتوانند ( خدا را از عذاب رساندن به خود ) در دنیا ناتوان و درمانده سازند ( و از قلمرو قدرت او خارج شوند . اگر خدا بخواهد ایشان را گرفتار عذاب و بلائی کند ) آنان بجز خدا یاور و فریادرسی ندارند ( که ایشان را از عذاب و بلای آسمانی برهاند . در آخرت هم به سبب عصیان و طغیانشان ) عذابشان چندین برابر می‌گردد ( و پیوسته افزونتر و افزونتر می‌شود . چرا که در دنیا ) آنان نمی‌توانستند ( نشانه‌های خداشناسیِ پخش در آفاق و انفس را ) ببینند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الأرْض‌ » : زمین . مراد دنیا است . « أَوْلِیَآءَ » : یاران و مددکاران . آلهه و معبودان . « مَا کَانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ . . . » : تاب شنیدن حق و چشم دیدن نشانه‌های دالّ بر وجود آفریدگار ، و توان پیروی از قرآن را نداشته‌اند ، و در حقیقت از گوش و چشم خود سود نبرده‌اند .‏

سوره هود آیه 21
‏متن آیه : ‏
‏ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان کسانیند که خویشتن را زیانبار می‌کنند و هستی خود را می‌بازند ، و معبودهائی را که به دروغ به هم‌ می‌بافند و می‌سازند ، گم و ناپدید می‌گردند ( و دروغگوئیها و یاوه‌سرائیهایشان از بین می‌رود و بیفائده و بیسود می‌شود ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ » : خود را زیانبار کرده و وجود خویش را باخته‌اند . به خویشتن زیان رسانده‌اند . « مَا » : مراد معبودهای دروغین و اکاذیب و دعاوی باطل است که در قیامت کاری از دست معبودها ساخته نیست ، و در جهانِ حقائق ، اباطیل بی‌ثمر است .‏

سوره هود آیه 22
‏متن آیه : ‏
‏ لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الآخِرَةِ هُمُ الأَخْسَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً آنان زیانبارترین ( مردمان ) هستند ( چرا که سعادت خود را باخته‌اند ، و باقی را به فانی ، و نعمت را به نقمت ، و جنّان را به نیران داده‌اند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا جَرَمَ » : حَقّاً . مسلّماً .‏

سوره هود آیه 23
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُواْ إِلَى رَبِّهِمْ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بیگمان کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و به خدای خویش آرمیده‌اند ( و کرنشش برده‌اند و تسلیم فرمانش شده‌اند ) آنان بهشتیانند و در آنجا جاودانه می‌مانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخْبَتُوا إِلَیا رَبِّهِمْ » : در برابر خدای خود فروتنی و کرنش می‌کنند . به عدالت و قضاوت خدای خود اطمینان دارند ( نگا : حجّ / 34 و 54 ) .‏

سوره هود آیه 24
‏متن آیه : ‏
‏ مَثَلُ الْفَرِیقَیْنِ کَالأَعْمَى وَالأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلاً أَفَلاَ تَذَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حال این دو گروه ( یعنی مؤمنان و کافران ) همانند حال کور و کر ، یا بینا و شنوا است . آیا حال و مآل این دو گروه یکی است‌ ؟ آیا یادآور و پندپذیر نمی‌گردید ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْفَرِیقَیْنِ » : دو گروه . دو دسته . مراد این است که همان گونه که شخص کور و کر با شخص بینا و شنوا در پیداکردن راه و تشخیص آن از چاه ، یکی نیست ، پویندگان راه یزدان ، و روندگان راه شیطان هم برابر و یکسان نیستند . « مَثَلاً » : حال و وضع . تمییز یا حال فاعل است و یا این که صفت مصدر محذوف ( إِسْتِواءً ) است .‏

سوره هود آیه 25
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همان گونه که تو را به پیش قومت فرستادیم و گروهی به دشمنانگی و سرکشی پرداختند ) نوح را ( هم ) به پیش قومش فرستادیم ( و او بدیشان گفت : ) من بیم‌دهنده ( شما از عذاب خدا و ) بیانگر ( راه نجات ) برای شما می‌باشم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُبِینٌ » : آشکار . بیان‌کننده .‏

سوره هود آیه 26
‏متن آیه : ‏
‏ أَن لاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همچنین بدیشان گفت : ) جز الله ( ، یعنی خدای واحد یکتا ) را نپرستید . بیگمان من از عذاب روز پر رنج ( قیامت ) بر شما می‌ترسم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلاّ تَعْبُدُوا . . . » : مقول قول نوح است . « أَلِیمٍ » : دارای درد و رنج .‏

سوره هود آیه 27
‏متن آیه : ‏
‏ فَقَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قِوْمِهِ مَا نَرَاکَ إِلاَّ بَشَراً مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ وَمَا نَرَى لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کَاذِبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف کافر قوم او ( بدو پاسخ دادند و ) گفتند : تو را جز انسانی همچون خود نمی‌بینیم ( و لذا به پیغمبری تو باور نداریم ) . ما می‌بینیم که کسی جز افراد فرومایه و کوتاه‌فکر و ساده‌لوح ما ( به تو نگرویده و ) از تو پیروی نکرده است . ( شما ای پیروان نوح ! نه نوح و نه ) شما را برتر از خود نمی‌بینیم و بلکه دروغگویانتان می‌دانیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَرَاذِل‌ » : جمع أَرْذَل ، اشخاص بسیار کوچک و فرومایه و « بَادِیَ الرَّأْیِ » : سطحی نگر و کوتاه‌فکر . ساده لوح و ظاهربین . با توجّه بدین معانی ، واژه ( بادِیَ ) از ماده ( بَدْو ) است . امّا به معنی : در نگاه اوّل . سهل و ساده . بدون تفکّر و اندیشه زیاد . از ماده ( بَدْء ) است .‏

سوره هود آیه 28
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَى بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّیَ وَآتَانِی رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ أَنُلْزِمُکُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا کَارِهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای قوم من ! به من بگوئید ، اگر من دلیل روشنی از پروردگارم داشته باشم ( که علم ضروری من برگرفته از دانش و بینش پیغمبری است ) و خداوند از سوی خود رحمتی به من عطاء فرموده باشد ( که نبوّت است ) و این رحمت الهی ( به سبب توجّه شما به مادیات و غفلت از معنویات ) بر شما پنهان مانده باشد ، آیا ما می‌توانیم شما را به پذیرش آن واداریم ، درحالی که شما دوستش نمی‌دارید و منکر آن می‌باشید ؟ ( دین را با اجبار که نمی‌شود به دیگران تحمیل و تزریق کرد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَرَأَیْتُمْ » : مرا خبر دهید ( نگا : انعام / 40 ، یونس / 50 ) . « بیّنه » : نور بصیرت . حجّت و برهان ( نگا : هود 17 ) . « رَحْمَةً » : مراد نبوّت است . « عُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ » : بر شما مخفی و پنهان شده باشد . « أَنُلْزِمُکُمُوهَا » : آیا به پذیرش آن ، شما را مجبور کنیم ، و با اکراه آن را به شما بقبولانیم‌ ؟ . ضمائر ( کُمْ ) و ( ها ) مفعول اوّل و دوم ( نُلْزِمُ ) است . حرف ( و ) میان این ضمائر ، برگشت به اصل و تکمله ( کُمْ ) است .‏

سوره هود آیه 29
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَا قَوْمِ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَمَا أَنَاْ بِطَارِدِ الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّهُم مُّلاَقُو رَبِّهِمْ وَلَکِنِّیَ أَرَاکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای قوم من ! من در برابر آن ، ( یعنی تبلیغ رسالت پروردگارم ) از شما ( پول و مزد و ثروت و ) مالی نمی‌خواهم ، چرا که مزد من جز بر عهده خدا نیست ( و پاداش خود را تنها از او می‌خواهم و بس ) . و من کسانی را که ایمان آورده‌اند ( از مجلس و همدمی خود به خاطر شما ) نمی‌رانم . آنان ( در روز قیامت ) خدای خود را ملاقات می‌کنند ( و اگر آنان را برانم در آن وقت از من شکایت می‌کنند ) . و امّا من شما را گروه نادانی می‌دانم ( چرا که معیار ارزش انسانها را در مال و جاه می‌دانید ؛ نه در پیروی از حق و انجام کار نیک ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَلیْهِ » : بر آن . در برابر آن . مرجع ضمیر ( ه ) تبلیغ مفهوم از آیات قبلی است ( نگا : هود / 51 ) . « طَارِد » : طردکننده . دورکننده .‏

سوره هود آیه 30
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَا قَوْمِ مَن یَنصُرُنِی مِنَ اللّهِ إِن طَرَدتُّهُمْ أَفَلاَ تَذَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای قوم من ! اگر من مؤمنان ( فقیر و به گمان شما حقیر ) را از پیش خود برانم ، چه کسی مرا ( از دست انتقام خدا می‌رهاند و ) در برابر ( مجازات شدید ) الله یاری می‌دهد ؟ ( هیچ کسی ) . آیا یادآور نمی‌شوید ( و نمی‌اندیشید که آنان خدائی دارند و انتقام ایشان را می‌گیرد ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَن یَنصُرُنِی مِنَ اللهِ ؟ » : چه کسی مرا از عقاب خدا مصون و محفوظ می‌کند ؟‏

سوره هود آیه 31
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَآئِنُ اللّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ لَن یُؤْتِیَهُمُ اللّهُ خَیْراً اللّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنفُسِهِمْ إِنِّی إِذاً لَّمِنَ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های ( رزق و روزی ) خدا در دست من است ( و هرگونه که بخواهم در آن تصرّف می‌کنم و کسانی را که از من پیروی کنند ، ثروتمند می‌سازم ) و به شما نمی‌گویم که من غیب می‌دانم ( و آگاه از علم خدا می‌باشم و از چیزهائی باخبرم که دیگران از آنها بی‌خبرند ) و من نمی‌گویم که من فرشته‌ام . و من ( هرگز برای خوشایند شما ) نمی‌گویم آنان که در نظر شما خوار می‌آیند ، خداوند هیچ گونه خوبی و نیکی بهره ایشان نمی‌سازد ( و اجر و پاداش فراوان و قابل توجّهی بدانان عطاء نمی‌کند . من جز ایمان و صداقت از آنان نمی‌بینم و من مأمور به ظاهرم ) و خدا از چیزهائی که در اندرون دارند آگاه‌تر ( از هر کسی ) است . ( اگر آنچه شما دوست دارید بگویم و بکنم ، ) در این صورت من از زمره ستمکاران ( به خود و به دیگران ) خواهم بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَ لآ أَعْلَمُ الْغَیْبَ » : عطف بر ( عِندِی خَزآئِنُ اللهِ ) است و تکرار ( لا ) برای تأکید نفی است . « تَزْدَرِی‌ » : حقیر می‌بینند . خوار و پست می‌بینند . از باب افتعال و از ماده ( زری ) است . « خَیْراً » : خوبی . نیکی . مراد خوشبختی دنیا و آخرت است که در برابر داشتن ایمان به مؤمنان وعده داده شده است ( نگا : یونس / 63 و 64 ، زمر / 10 ، نور / 55 ) .‏

سوره هود آیه 32
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتَنِا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ای نوح ! با ما جرو بحث کردی ( تا به تو ایمان بیاوریم ) و جرو بحث را به درازا کشاندی ( تا آنجا که ما را خسته کردی . جانمان از این همه گفتار به لب رسیده است و دیگر تاب تحمّل شنیدن سخنانت را نداریم ) . اگر راست می‌گوئی ( که تو پیغمبری و اگر به تو ایمان نیاوریم ، عذاب خدا گریبانگیرمان می‌گردد ) آنچه را که ما را از آن‌ می‌ترسانی ، به ما برسان ( و هیچ درنگ مکن . حرف بس است ، عذاب کو ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَدْ جَادَلْتَنَا » : با ما بسی مجادله و جرّ و بحث کردی . با ما ستیزه و پرخاش نمودی .‏

سوره هود آیه 33
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ إِنَّمَا یَأْتِیکُم بِهِ اللّهُ إِن شَاء وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : ( رساندن عذاب در دست خدا است‌ ؛ نه در دست من ) این خدا است که آن را به شما می‌رساند اگر بخواهد ( و حکمتش اقتضاء کند ) ، و شما نمی‌توانید ( خدا را ) درمانده کنید ( و از نزول عذاب او جلوگیری نمائید و یا از آن بگریزید و خویشتن را برهانید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَأْتِیکُم بِهِ » : آن را به شما می‌رساند .‏

سوره هود آیه 34
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ یَنفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَکُمْ إِن کَانَ اللّهُ یُرِیدُ أَن یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگاه خدا بخواهد شما را ( به خاطر فساد درون و گناهان فراوان ) گمراه و هلاک کند ، هرچند که بخواهم شما را اندرز دهم ، اندرز من سودی به شما نمی‌رساند ( و پندهایم در شما نمی‌گیرد ) . خدا پروردگار شما است و به سوی او برگردانده می‌شوید ( و به مجازات خود می‌رسید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نُصْحِی‌ » : پند من . اندرز من . خلوص و خیرخواهی من . « یُغْوِیَکُمْ » : شما را گمراه کند . در اینجا مراد از گمراهی ، نتیجه و اثر گمراهی است که عذاب و هلاک است .‏

سوره هود آیه 35
‏متن آیه : ‏
‏ أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَعَلَیَّ إِجْرَامِی وَأَنَاْ بَرِیءٌ مِّمَّا تُجْرَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا مشرکان می‌گویند که ( محمّد ) این ( قرآن ) را از پیش خود ساخته است و آن را به دروغ به خدا نسبت داده است‌ ؟ بگو : اگر آن را از پیش خود ساخته باشم و به دروغ به خدا نسبت داده باشم ، ( جرم بزرگی مرتکب شده‌ام و سزای ) بزهکاری من بر گردن من است ( و مجازات آن را خواهم دید . ولی اگر من راستگو باشم ، شما گناهکارید ) و من از ( آثار ) بزهکاری شما ( بر کنار و ) سالم می‌باشم ( و به گناه شما نمی‌سوزم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَمْ » : یا این که . آیا . « إِفْتَرَاهُ » : آن را از پیش خود ساخته است و به دروغ به خدا نسبت داده است . فاعل ( إِفْتَری ) می‌تواند پیغمبر اسلام باشد ، و این آیه به عنوان یک جمله معترضه ذکر شده باشد ، و می‌تواند نوح باشد و قوم او گفته باشند که وی این قصص و اخبار را از پیش خود می‌گوید . « إِجْرام‌ » : گناه‌کردن . مجرم به معنی گناهکار ، از این واژه است . « بَرِی‌ءٌ » : برکنار . به دور ( نگا : یونس / 41 ) . متنفّر و بیزار ( نگا : انعام / 19 )‏

سوره هود آیه 36
‏متن آیه : ‏
‏ وَأُوحِیَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَن یُؤْمِنَ مِن قَوْمِکَ إِلاَّ مَن قَدْ آمَنَ فَلاَ تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به نوح وحی شد که جز آنان که ( تا کنون ) ایمان آورده‌اند ، هیچ کس دیگری از قوم تو ایمان نخواهد آورد . بنابراین از کارهائی که می‌کنند غمگین مباش . ( ما هرچه زودتر سزای اذیّت و آزار و تهمت و تکذیب ایشان را در کف دستشان خواهیم گذاشت ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا تَبْتَئِسْ » : محزون مشو . غمگین مباش .‏

سوره هود آیه 37
‏متن آیه : ‏
‏ وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا وَلاَ تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به نوح وحی شد که ) کشتی را تحت نظارت ما و برابر تعلیم وحی ما بساز ( و بدان که تو و مؤمنان همراه تو از مراقبت و محافظت ما برخوردارید و محفوظ از ظالمان ، و مصون از اشتباه در کار ساختن کشتی می‌باشید . از این پس به مشرکان رحم مکن ) و با من درباره ( گذشت از ) ستمگران گفتگو منما ( که آنان محکوم به عذابند و ) مسلّماً ایشان غرق خواهند شد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِأَعْیُنِنَا » : تحت رعایت و نظارت ما ( نگا : طه / 39 ، طور / 48 ) . « بِوَحْیِنَا » : با راهنمائیها و تعلیمات وحی ما . « مُغْرَقُونَ » : غرق‌شدگان . در آب خفه‌شدگان .‏

سوره هود آیه 38
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَصْنَعُ الْفُلْکَ وَکُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُواْ مِنْهُ قَالَ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنکُمْ کَمَا تَسْخَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نوح دست‌اندر کار ساختن کشتی شد . هر زمان که گروهی از اشراف قوم او از کنار وی می‌گذشتند ، او را مسخره می‌کردند ( و می‌خندیدند و می‌گفتند : دیوانه شده است . به سرش زده است . پیغمبری را ترک گفته است و نجّاری را پیشه کرده است ! نوح هم بدیشان پاسخ می‌داد و ) می‌گفت : اگر شما ما را مسخره می‌کنید ، ما هم همان گونه شما را مسخره می‌کنیم . ( امروز از بی‌خبری شما از پیام آسمانی می‌خندیم و فردا به سبب شکنجه و عذابی که گریبانگیرتان می‌گردد به تمسخرتان می‌نشینیم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کُلَّمَا » : هر زمان که . هر وقت که . « سَخِرُوا مِنْهُ » : مسخره‌اش می‌کردند .‏

سوره هود آیه 39
‏متن آیه : ‏
‏ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُّقِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرچه زودتر خواهید دانست که عذاب خوارکننده و رسواکننده ( در دنیا ) بهره چه کسی ، و شکنجه جاودان ( در آخرت ) گریبانگیر کدام یک از مردمان می‌گردد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُخْزیهِ » : رسوایش می‌سازد . خوارش می‌کند . « مُقِیم‌ » : جاودان . همیشگی و ناگسستنی .‏

سوره هود آیه 40
‏متن آیه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلاَّ مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِیلٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( نوح به کار خود مشغول بود و کافران هم به تمسخر خود ادامه دادند ) تا آن گاه که فرمان ما ( مبنی بر هلاک کافران ) در رسید و آب از زمین جوشیدن گرفت ( و خشم ما به غایت رسید . به نوح ) گفتیم : سوار کشتی کن از هر صنفی نر و ماده‌ای را ، و خاندان خود را ، مگر کسانی را که فرمان هلاک آنان قبلاً صادر شده است ( که همسر و یکی از پسران تو است ) ، و کسانی را ( در آن بنشان ) که ایمان آورده‌اند . و جز افراد اندکی بدو ایمان نیاورده بودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَتَّیا » : غایت است برای ( یَصْنَعُ ) و کلام میان این دو واژه ، حال ضمیر مستتر ( هُوَ ) در فعل مذکور است . « فَارَ » : فوران کرد . جوشیدن گرفت . « التَّنُّورُ » : سطح زمین ( نگا : قمر / 12 ) . چشمه‌ساران . تنور پخت و پز نان . که جوشیدن آب از آن بیانگر دگرگونی و پیدایش حادثه‌ای نوظهور بود . « فَارَ التَّنُّورُ » : کنایه از آب زیاد و همچنین شدّت خشم خدا است . همان گونه که می‌گویند : ( حَمیَ الْوَطیسُ ) : تنور گرم شد ، که مراد گرمی معرکه و کارزار است . « اثْنَیْنِ » : دوتا . مراد نر و ماده است . مفعول ( إِحْمِلْ ) است . « سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ » : درباره او قبلاً سخن رفت که ( إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ ) است ( نگا : هود / 37 ) . این فرمان شامل کافران به طور عام و شامل همسر نوح ( واعِلَة ) و پسرش ( کَنْعان ) به طور خاصّ است .‏

سوره هود آیه 41
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ ارْکَبُواْ فِیهَا بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( نوح خطاب به خاندان و بستگان باایمان خود و سائر مؤمنان ) گفت : سوار کشتی شوید ( و نترسید ) که حرکت و توقّف آن با یاری خدا و حفظ و عنایت الله است ( و به هنگام ورود به کشتی و حرکت آن ، و در وقت لنگر انداختن و خروج از آن ، نام خدا را بر زبان رانید و از حضرت باری یاری بطلبید ، و از او آمرزش گناهان خود را بخواهید و بدانید که ) بیگمان پروردگار من بسیار آمرزنده و بس مهربان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِسْمِ اللهِ » : به نام خدا . با یاری و نگهداری و قوّت و قدرت خدا . « مَجْری‌ » : حرکت . زمان حرکت . مسیر حرکت . مصدر میمی و اسم زمان و مکان است . « مُرْسی‌ » : لنگر انداختن . زمان ایستادن . لنگرگاه . مصدر میمی و اسم زمان و مکان است و از ماده ( رسو ) می‌باشد . « بِسْمِ اللهِ مَجْریها وَ مُرْساها » : این جمله می‌تواند متّصل به ( إِرْکَبُوا ) و حال از ضمیر ( و ) بوده و تقدیر چنین باشد : مُسَمّینَ اللهَ . یا این که : قائِلینَ بِسْمِ الله وَقْتَ إِجْرائِها وَ وَقْتَ إرْسائِها . و همچنین می‌تواند کلام جداگانه‌ای باشد و مژده‌ای از سوی پروردگار به حفظ و حراست کشتی در همه احوال بشمار آید .‏

سوره هود آیه 42
‏متن آیه : ‏
‏ وَهِیَ تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ کَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَکَانَ فِی مَعْزِلٍ یَا بُنَیَّ ارْکَب مَّعَنَا وَلاَ تَکُن مَّعَ الْکَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مؤمنان سوار کشتی شدند و ) کشتی با سرنشینانش ( سینه ) امواج کوه پیکر را می‌شکافت و ( همچنان ) به پیش می‌رفت . ( مهر پدری در میان این امواجی که از سر و دوش هم بالا می‌رفتند و روی هم می‌غلطیدند ، موج گرفت ) و نوح پسرش را که در کناری ( جدا از پدر ) قرار گرفته بود فریاد زد که فرزند دلبندم با ما سوار شو و با کافران مباش ، ( اگر به سوی خدا برگردی نجات می‌یابی ، والّا با جملگی بی‌دینان هلاک می‌گردی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَجْرِی بِهِمْ » : کشتی سرنشینانش را در میان امواجی چون کوه ، حرکت می‌داد . « فِی مَعْزِلٍ » . در کناری . در گوشه‌ای . « مَعْزِلٍ » . جای جداگانه . مکانی دور افتاده . اسم مکان از عزلت است .‏

سوره هود آیه 43
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ سَآوِی إِلَى جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمَاء قَالَ لاَ عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِلاَّ مَن رَّحِمَ وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پسر لجوج و مغرور نوح ) گفت : به کوه بزرگی می‌روم و مأوی می‌گزینم که مرا از سیلاب محفوظ می‌دارد ( و از غرقاب مصون . ) نوح گفت : امروز هیچ قدرتی در برابر فرمان خدا ( مبنی بر غرق و هلاک‌شدن کافران ) پناه نخواهد داد مگر کسی را که مشمول رحمت خدا گردد و بس . ( در همین هنگام موجی برخاست و او را در کام خود فرو برد ) و موج میان پدر و پسر جدائی انداخت و پسر در میان غرق‌شدگان جای گرفت ( و خیال خام ، او را از راه آب دنیا ، به آتش آخرت انداخت ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَئَاوَیا » : پناه خواهم برد . منزل و مأوی خواهم ساخت . « عاصِمَ » : بازدارنده و حفظ‌کننده . این واژه می‌تواند به معنی ذی‌عصمت ، یعنی محفوظ و مصون باشد ، و معنی چنین شود : امروز هیچ کسی از مرگ نجات پیدا نمی‌کند مگر آن کسی که مشمول رحمت خدا گردد . « حَالَ بَیْنَهُمَا » : میان آن دو حائل شد و میان آن دو جدائی انداخت ( نگا : انفال / 24 ، سبأ / 54 ) .‏

سوره هود آیه 44
‏متن آیه : ‏
‏ وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءکِ وَیَا سَمَاء أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَاء وَقُضِیَ الأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَقِیلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بعد از هلاک کافران ) گفته شد که : ای زمین ! آب خود را فرو خور ، و ای آسمان ! از باریدن بایست ، و ( آن گاه به دستور خدا ) آبها از میان برده شده و فرمان اجرا گردید و کار به انجام رسید ، و کشتی بر کوه جودی پهلو گرفت ( و در این وقت بود که ) گفته شد : نابود باد گروه ستمکاران !‏

‏توضیحات : ‏
‏« إبْلَعِی » : فرو خور . قورت بده . « أَقْلِعِی » : از بارش و ریزش بایست . بند بیا . أَقْلَعَ عَنْ کَذا : کَفَّ عَنْهُ وَ تَرَکَهُ . « غِیضَ » : از میان برده شد . فعل ( غاضَ ) به صورت لازم و متعدّی استعمال می‌شود . در اینجا متعدّی و مجهول است . « قُضِیَ الأمْرُ » : فرمان اجرا گردید . کار پایان گرفت . « إِسْتَوَتْ » : استقرار یافت . « الْجُودِیِّ » : نام کوهی است که آن را کوه کارد و یا اکراد نزدیک موصل در شمال عراق ، کوه ماسیس از سلسله جبال آرارات در ارمنستان ، و کوهی در قلمرو قبیله طی در عربستان دانسته‌اند . « بُعْداً » : هلاک ( نگا : هود / 60 و 68 و 95 ) مفعول مطلق فعل محذوفی است و اصل آن چنین است : بَعُدُوا بُعْداً . دورشدن از رحمت خدا .‏

سوره هود آیه 45
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَادَى نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابُنِی مِنْ أَهْلِی وَإِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نوح پروردگار خود را به فریاد خواند و گفت : پروردگارا ! پسرم ( کنعان که امواج او را فرو بلعیده است ) از خاندان من است و ( تو هنگامی که به من دستور فرمودی ، خاندان خود را سوار کشتی کنم ، در اصل وعده حفظ خاندان مرا داده‌ای ) و وعده تو راست است ( و خلافی در آن نیست ) و تو داورترین داوران و دادگرترین دادگرانی ( و درددل مرا می‌دانی . پروردگارا ! لطفی و مرحمتی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَ نَادَیا نُوحٌ » : برخی حرف واو را برای ترتیب زمانی نمی‌دانند و این دعا و تضرّع را پیش از غرق‌شدن پسر نوح و به دنبال گفتگوی نوح با کنعان می‌دانند . برخی بعد از غرق شدن پسر نوح می‌دانند که نوح به سبب مهر پدری مردن فرزند را از یاد برده است . یا این که چون به قدرت مطلقه خدا ایمان داشته فرزند خود را از آستان او خواسته است . « أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ » : آگاه‌ترین و دادگرترین و استوارترین کسانی که داوری و دادگری و فرمانروائی از ایشان انتظار می‌رود ( نگا : مائده / 50 ، اعراف / 87 ) .‏

سوره هود آیه 46
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرمود : ای نوح ! پسرت از خاندان تو نیست ، چرا که او ( به سبب رفتار زشت و کردار پلشتی که پیش گرفته است با تو فرسنگها فاصله دارد ، و ذات او عین ) عمل ناشایست است . بنابراین آنچه را از آن آگاه نیستی ( که درست است یا نادرست ) از من مخواه . من تو را نصیحت می‌کنم که از نادانان نباشی ( و ندانی که در مکتب آسمانی ، پیوند بر اساس عقیده است‌ ؛ نه گوشت و خون ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ » : او ، کار ناشایست است . یعنی او تا آنجا در کفر و الحاد و فسق و فجور فرو رفته است که انگار وجودش مجسّمه شرّ و فساد است .‏

سوره هود آیه 47
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ وَإِلاَّ تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَکُن مِّنَ الْخَاسِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نوح گفت : پروردگارا ! از این که چیزی را ( از این به بعد ) از تو بخواهم که بدان آگاه نباشم ، خویشتن را در پناه تو می‌دارم ( و عاجزانه از آستانت می‌خواهم که مرا از چنین لغزشهائی به دور داری ) . اگر بر من نبخشائی و به من رحم ننمائی از زیانکاران خواهم بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَعُوذُ بِکَ » : به تو پناه می‌آورم و خویشتن را در پناه تو می‌دارم . « إِلاّ » : مرکب از ( إِنْ ) و ( لا ) است .‏

سوره هود آیه 48
‏متن آیه : ‏
‏ قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِّنَّا وَبَرکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَکَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پس از آن که طوفان همه جا را ویران کرد ، به زبان وحی به نوح ) گفته شد : ای نوح ! از کشتی پیاده شو ( و بدان که تو و همراهانت ) از امنیّت ما برخوردارید و ( از قحطیها و بیماریها و سایر بلاها ) سالم و برکنارید و ( درهای ) برکات خدا به روی تو و گروههای همراهت ( گشوده ) است ( و نگران نباشید که محیط سالم و پربرکتی خواهید داشت و بعدها ) ملّتها و گروههای دیگری ( از نسل شما پدید می‌آیند که آنان ) را از نعمتها و خوشیها برخوردار می‌کنیم ( ولی ایشان در غرور و غفلت فرو می‌روند و ) آن گاه عذاب دردناکی از سوی ما بدانان می‌رسد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِهْبِطْ » : فرود آی . بیا پائین . « بِسَلامٍ » : به سلامت . در امن و امان از بلاهای زمین و زمان . به دور از شُرورِ کافران و دشمنانگیهای ایشان . با درود و سلام ما بر تو . « بَرَکاتٍ » : خیرات . فزونی روزی و فراوانی نیازمندیهای زندگی . « أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَکَ » : مراد کسانی است که با نوح در کشتی بوده‌اند یا همه اشخاص و جاندارانی است که در کشتی بسر برده‌اند ( نگا : انعام / 38 ) . « أُمَمٌ » : مبتدا است و خبر آن محذوف است و تقدیر چنین می‌شود : مِنْهُمْ أُمَمٌ . مراد از ( أُمَمٍ ) قبلی کسانی است که حاضرند و یا از نسل آنان پدید می‌آیند و مشمول سلام خداوندی می‌گردند ، و مراد از ( أُمَمٌ ) بعدی ، کسانی است که در آینده از نسل آنان به وجود می‌آیند و سلام خداوندی شامل ایشان نمی‌شود .‏

سوره هود آیه 49
‏متن آیه : ‏
‏ تِلْکَ مِنْ أَنبَاء الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ مَا کُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُکَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این ( قصّه و داستانهای ملّتهای پیشینی که تو آنان را ندیده‌ای ) جزو اخبار غیب است که آن را به تو ( ای پیغمبر اسلام ! ) وحی می‌کنیم . نه تو و نه قوم تو پیش از این ، آن را نمی‌دانستید . پس ( در برابر اذیّت و آزار قوم خود ) شکیبائی کن ( همان گونه که پیغمبران پیشین در برابر اذیّت و آزار اقوام خود شکیبائی کردند ، و بدان ) که سرانجام ( کار ، برد با شکیبایان و ) از آنِ پرهیزگاران است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنبَآءِ » : جمع نَبَأ ، اخبار .‏

سوره هود آیه 50
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ مُفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما به عنوان پیغمبر ) هود را به سوی قوم عاد فرستادیم که از خودشان بود . ( هود بدیشان ) گفت : ای قوم من ! خدا را بپرستید که جز او معبودی ندارید . شما ( که به خدایان متعدّدی معتقدید ، در ادّعای خود ) دروغگویانی بیش نیستید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِلَیا عَادٍ » : جار و مجرور متعلّق به محذوفی است که معطوف بر ( وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا ) در آیه 25 است . « أَخَاهُمْ هُوداً » : برادرشان هود را . مراد این است که هود فردی از افراد خودشان بود . واژه ( أخ ) مفعول فعل محذوف ( أَرْسَلْنا ) و واژه ( هُوداً ) عطف بیان است . « مُفْتَرُونَ » : افتراءکنندگان . کسانی که به دروغ انبازهائی به خدا نسبت می‌دهند .‏

سوره هود آیه 51
‏متن آیه : ‏
‏ یَا قَوْمِ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى الَّذِی فَطَرَنِی أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای قوم من ! در برابر ( تبلیغ رسالت و بیان ) آن ، من از شما پاداشی درخواست نمی‌کنم . پاداش من تنها بر آن کسی است که مرا آفریده است . آیا نمی‌فهمید ؟ ( و نمی‌دانید که چه کسی خیرخواه و چه کسی بدخواه شما است ، و چه چیز برای شما سودمند و چه چیز زیانمند است‌ ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَلَیْهِ » : بر آن . در برابر آن . مرجعِ ضمیر ( ه ) تبلیغ مفهوم از آیه قبلی است ( نگا : هود / 29 ) . « فَطَرَنِی‌ » : مرا آفریده است . مرا بر فطرت سلیم آفریده است ( نگا : روم / 30 ) .‏

سوره هود آیه 52
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَاراً وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای قوم من ! از پروردگارتان آمرزش ( گناهان و لغزشهایتان ) را بطلبید و به سوی او برگردید تا آسمان را بر شما ریزنده و بارنده کند ( و باران و برکات آن را بر شما پیاپی و فراوان گرداند ) و نیروئی بر نیرویتان ( و عزّت و شکوهی بر عزّت و شکوهتان ) بیفزاید . ( ای قوم من ! از حق و حقیقتْ ) بزهکارانه روی برنتابید ( و بر گناه مصمّم و مصرّ نشوید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« السَّمَآءَ » : هرچه بالای سر انسان باشد . آسمان . در اینجا مراد باران است . « مِدْراراً » : ریزنده . بارنده . حال سَماء است و صیغه مبالغه از ماده ( دَرّ ) . « مُجْرِمینَ » : گناهکاران . مراد از جرم ، کفر و عناد است . این واژه حال ضمیر ( و ) در فعل ( لا تَتَوَلَّوْا ) است .‏

سوره هود آیه 53
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ یَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَیِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِکِی آلِهَتِنَا عَن قَوْلِکَ وَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ای هود ! تو دلیلی برای ما نیاورده‌ای ( که بر صحّت چیزی دلالت کند که ما را بدان می‌خوانی ) و ما به خاطر سخن تو خدایان خود را رها نمی‌کنیم ( و به ترک عبادت معبودهای خویش نمی‌گوئیم ) و به تو ایمان نمی‌آوریم ( و به پیغمبریت باور نمی‌داریم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَیِّنَة‌ » : دلیل روشن و برهان آشکار .‏

سوره هود آیه 54
‏متن آیه : ‏
‏ إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاکَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوَءٍ قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللّهِ وَاشْهَدُواْ أَنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چیزی جز این نمی‌گوئیم که یکی از خدایان ما بلائی به تو رسانده است ( و دیوانه‌ات کرده است ، بدان گاه که به بدگوئی آنها زبان گشوده‌ای و ما را از عبادتشان برحذر داشته‌ای . این است که هذیان می‌گوئی و یاوه‌سرائی می‌کنی . هود در پاسخش ) گفت : من خدا را گواه می‌گیرم و شما هم گواهی دهید ( بر گفتارم ) که من از چیزهائی که ( بجز خدا ) می‌پرستید بیزار ( و از بیماری شرک شما سالم ) و برکنارم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِعْتَرَاکَ . . . بِسُوءٍ » : بلائی بر سر تو آورده است . دیوانه‌ات نموده است . « بَرِی‌ءٌ » : بیزار . سالم . « مِمَّا تُشْرِکُونَ » : از چیزهائی که شریک خدایشان می‌دانید و برخی از پرستش را بدانها اختصاص می‌دهید . از شرک شما و انباز ورزیدنتان .‏

سوره هود آیه 55
‏متن آیه : ‏
‏ مِن دُونِهِ فَکِیدُونِی جَمِیعاً ثُمَّ لاَ تُنظِرُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بجز خدا ( از هرچه می‌پرستید گریزان و بیزارم . حال که چنین است هرچه از دستتان ساخته است کوتاهی مکنید و ) همگی به نیرنگ و چاره جوئیم بپردازید و مهلتم مدهید . ( من نه از شما و نه از معبودهائی می‌ترسم که گمان می‌برید بلائی بر سرم آورده‌اند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کِیدُونِی‌ » : چاره مرا بسازید و هر بلا و زیانی که می‌خواهید به من برسانید ، برسانید . « لا تُنظِرُونِ » : مرا مهلت مدهید .‏

سوره هود آیه 56
‏متن آیه : ‏
‏ إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللّهِ رَبِّی وَرَبِّکُم مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من بر خدا تکیه کرده‌ام که پروردگار من و پروردگار شما است . هیچ جنبنده‌ای ( اعم از انسان و غیرانسان ) نیست مگر این که خدا بر او تسلّط دارد ( و زمام اختیارش را در دست دارد . پس چرا باید از شما ترسید ؟ ! بدانید که قدرت خدای من در طریق حق و عدل جاری می‌گردد ، زیرا ) بیگمان خدای من بر صراط مستقیم ( که جاده عدل و داد است ) قرار دارد ( و کاری برخلاف حکمت و صواب انجام نمی‌دهد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَاخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا » : موی پیشانی او را در دست دارد . مراد این است که بر آن تسلّط کامل دارد و به هر سو که بخواهد می‌برد و از هرچه بخواهد باز می‌دارد . « إِنَّ رَبِّی . . . » : مراد این است که کارهای خدا بر طریق عدل ساری و در راه حق جاری می‌شود .‏

سوره هود آیه 57
‏متن آیه : ‏
‏ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقَدْ أَبْلَغْتُکُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ وَیَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیْرَکُمْ وَلاَ تَضُرُّونَهُ شَیْئاً إِنَّ رَبِّی عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( از دعوت من ) روی بگردانید ( باکی نیست . زیرا بر رسولان پیام باشد و بس ) و من رسالتی را که مأمور بدان بودم به شما رساندم . پروردگارم ( شما را می‌میراند و ) کسان دیگری را به جای شما می‌نشاند و شما کمترین زیانی ( با روگردانی از پرستش و دوری از عبادتش ) بدو نمی‌رسانید . بیگمان پروردگار من مراقب و مواظب هر چیزی است ( و کردار و رفتار شما از او پنهان نمی‌ماند و بی‌سزا و جزا نمی‌گردد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَوَلَّوْا » : پشت بکنید . اعراض نمائید . « یَسْتَخْلِف » : جاینشین و جایگزین می‌سازد . « حَفِیظٌ » : مطّلع و آگاه . مراقب و مواظب ( نگا : انعام‌ / 104 ) .‏

سوره هود آیه 58
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا نَجَّیْنَا هُوداً وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّیْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که فرمان ما ( مبنی بر نابودی قوم عاد ) در رسید ، هود و مؤمنان همراه او را در پرتو مرحمت خود نجات دادیم و ایشان را از عذاب سخت و شدید رهانیدیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَمْرُنَا » : فرمان ما مبنی بر عذاب . کار ما ، که مراد عذاب است . « غَلِیظٍ » : بسیار سخت و شدید ( نگا : حاقّه / 6 - 8 ) .‏

سوره هود آیه 59
‏متن آیه : ‏
‏ وَتِلْکَ عَادٌ جَحَدُواْ بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْاْ رُسُلَهُ وَاتَّبَعُواْ أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این هم قوم عاد بودند که آیه‌های ( آفاق و انفُس ) و دلائل پروردگارشان را انکار و تکفیر کردند و از فرمان ( پیغمبر خدا هود و در اصل از فرمان همه ) پیغمبران خدا سرکشی نمودند و از دستور هر سرکش عناد پیشه‌ای پیروی کردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تِلْکَ » : اشاره به قبیله است و مؤنّث ذکر شده است ، و اعاده ضمیر مذکّر به عاد ، در افعال ( جَحَدُوا ، عَصَوْا ، إِتَّبَعُوا ) با توجّه به لفظ قوم است . یا این که ( تِلْکَ ) اشاره به آثار باقیمانده عاد است . یعنی این آثار بر جایِ قوم عاد است و بنگرید که چه بر سرشان آمده است . « جَحَدُوا » : انکار کردند . تکفیر نمودند . « عَصَوْا رُسُلَهُ » : از فرمان پیغمبران خدا سرپیچی و سرکشی کردند . ذکر ( رُسُل ) به صورت جمع ، بیانگر این واقعیّت است که سرکشی از فرمان پیغمبری از جمله هود ، در اصل سرکشی از فرمان جملگی پیغمبران پیشین و پسین خدا است . زیرا که همه انبیاء مردمان را به توحید خوانده‌اند و هماهنگ و همگام ، در مسیری حرکت کرده‌اند . « جَبَّارٍ » : سرکش و متمرّد . زورمند و قلدری که دیگران را با زور به کاری که نمی‌خواهند وادارد . « عَنِیدٍ » : طاغی و یاغی . دشمن حق و حقیقت .‏

سوره هود آیه 60
‏متن آیه : ‏
‏ وَأُتْبِعُواْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلا إِنَّ عَاداً کَفَرُواْ رَبَّهُمْ أَلاَ بُعْداً لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در این دنیا دچار نفرین ( مردمان ) و طرد ( از رحمت یزدان ) شدند ( و از پس ایشان بدنامی و رسوائی ماند ) و در روز قیامت نیز ( همین طور به لعنت و طرد از رحمت گرفتار می‌شوند و منفور خدا و فرشتگان و مردمان می‌گردند ) . هان ! ( ای جهانیان ! بدانید که قوم ) عاد به خدای خود ( ایمان نیاوردند و نسبت بدو ) کافر شدند . هان ! ( ای مردمان ! بدانید که ) عاد ، قوم هود ( شایسته طرد از رحمت خدا و درخور هلاک شدند ، پس ) نیست و نابود باد !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُتْبِعُوا » : بدیشان رسید . گریبانگیرشان گردید . با لعن و نفرین دنبال گردیدند . « بُعْداً لِعَادٍ » : نابود باد عاد ( نگا : هود / 44 ) . « قَوْمِ هُودٍ » : ( نگا : نجم / 50 ) .‏

سوره هود آیه 61
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُّجِیبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را ( به عنوان پیغمبر ) فرستادیم که صالح نام داشت . ( به آنان ) گفت : ای قوم من ! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد ( و کسی غیر او مستحقّ پرستیدن نمی‌باشد ) . او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است ( و نیروی بهره‌وری و بهره‌برداری از آن را به شما عطاء و در شما پدید آورده است ) . پس ، از او طلب آمرزش ( گناهان خویش ) را بنمائید و به سوی او برگردید ( و با انجام عبادات و دوری از منکرات ، مغفرت و مرحمت او را بخواهید و بدانید که اگر در این کار صادق باشید ، خداوند شما را در می‌یابد و دعای شما را می‌پذیرد ) . بیگمان خداوند من ( به بندگانش ) نزدیک ( است و استغفار و انگیزه استغفارشان را می‌داند ) و پذیرنده ( دعای کسانی ) است ( که او را مخلصانه به زاری می‌خوانند و به یاریش می‌طلبند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِلَیا ثَمُودَ » : عطف بر ( إِلی عاد . . . ) در آیه 50 است . « أخاهُمْ » : ( نگا : اعراف / 65 ، هود / 50 ) . « أَنْشَأَکُم مِّنَ الأرْضِ » : شما را از زمین آفریده است . مراد این است که آدم و حوّاء را از خاک آفریده است که پدر و مادر نخستین شما هستند و شما هم از نسل آنان می‌باشید ( نگا : طه / 55 ) . « إِسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا » : توان آباد نمودن زمین را به شما داده است . از شما آبادکردن زمین را خواسته است . در زمین عمری به شما داده است و مدّت روزگاری بر جایتان داشته است . « ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ » : سپس هر وقت دچار لغزش و گناه شدید ، توبه کنید و با انجام اعمال نیک به سوی خدا برگردید . « إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ » : پروردگار من قریب الرحمه است ( نگا : اعراف / 56 ) . پروردگار من نزدیک است و از همه‌چیز آگاه است ( نگا : بقره / 186 ) . « مُجِیبٌ » : پاسخ‌دهنده . پذیرنده .‏

سوره هود آیه 62
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ یَا صَالِحُ قَدْ کُنتَ فِینَا مَرْجُوّاً قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِی شَکٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ای صالح ! پیش از این مایه امید ما بودی . آیا ما را از پرستش چیزهائی که پدرانمان می‌پرستیدند نهی می‌کنی‌ ؟ ( و از عبادت بتانی باز می‌داری که نیاکان و همچنین خودمان به عبادت آنها عادت کرده و الفت گرفته‌ایم‌ ؟ ! ) ما راجع بدانچه ما را بدان دعوت می‌کنی به شکّ و تردید عجیبی گرفتار آمده‌ایم ! ( مگر می‌شود که خدا را به یگانگی پرستید و بدون میانجیگری بتان و شفیعان به خدا تقرّب جست‌ ؟ ! این غیرممکن است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَرْجُوّاً » : محلّ امید . مایه امیدواری . « مُرِیبٍ » : به شکّ اندازنده . دلهره‌انگیز .‏

سوره هود آیه 63
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَى بَیِّنَةً مِّن رَّبِّی وَآتَانِی مِنْهُ رَحْمَةً فَمَن یَنصُرُنِی مِنَ اللّهِ إِنْ عَصَیْتُهُ فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیْرَ تَخْسِیرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : ای قوم من ! به من بگوئید ، اگر من ( در دعوت شما به پرستش خدای یگانه ) ، از سوی خدا دلیل روشنی داشته باشم و او از جانب خود به من رحمت ( نبوّت و رسالت ) داده باشد ، حال اگر از فرمان او سرکشی کنم ، چه کسی مرا در برابر ( خشم ) خدا یاری می‌دهد و از عذاب او رستگار می‌سازد ؟ ! شما که جز بر زیان و هلاک من نمی‌افزائید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَرَأَیْتُمْ » : مرا خبر دهید . « إِن کُنتُ عَلَیا بَیِّنَةٍ » : اگر مؤیّد به حجّت واضح و برهان روشن باشم . « رَحْمَةً » : مراد نبوّت و رسالت است . « یَنصُرُنِی مِنَ اللهِ » : ( نگا : هود / 30 ) . « تَخْسِیرٍ » : هلاک کردن . زیان رسانیدن . « فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیْرَ تَخْسِیرٍ » : اگر از شما پیروی کنم جز مایه زیان من نمی‌گردید . هرگاه شما را به هدایت خوانم ، بر تکذیب خود می‌افزائید و مایه افزایش خسارت و زیانتان می‌گردد و بس . اگر از شما پیروی کنم جز مایه هلاک من نمی‌گردید .‏

سوره هود آیه 64
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ قَرِیبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( صالح گفت : ) ای قوم من ! این شتر خدا است و برای شما معجزه‌ای است ( بر صدق نبوّت من . چرا که همچون شتران دیگر نیست و ویژگیهای خارق‌العاده‌ای دارد ) . پس آن را رها کنید تا در زمین ( از مراتع و علفزارها ) بخورد و اذیّت و آزاری بدان مرسانید که ( اگر چنین کنید ) هرچه زودتر به عذاب سختی گرفتار می‌آئید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَاقَةُ اللهِ » : شتر خدا . اضافه شتر به ( الله ) اضافه تشریفی است و بیانگر اکرام و احترام است . از قبیل : أَرْضُ اللهِ . بَیْتُ اللهِ . شَهْرُ اللهِ . « ءَایَةً » : معجزه . حجّت و برهان ( نگا : اعراف / 73 ، شعراء / 155 ، قمر / 23 - 31 ) .‏

سوره هود آیه 65
‏متن آیه : ‏
‏ فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِی دَارِکُمْ ثَلاَثَةَ أَیَّامٍ ذَلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا آنان شتر را سر بریدند . صالح بدیشان گفت : در خانه و کاشانه خود سه روز زندگی کنید ( و بدانید که مهلت زندگانی شما به پایان رسیده است . پس از این سه روزه حیات ، عذاب خدا به سراغ شما متکبّران و سرکشان می‌آید و طومار عمرتان را در هم می نوردد ) . این وعده‌ای است که دروغ نخواهد بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَقَرُوهَا » : آن را نحر کردند . آن را سر بریدند ( نگا : اعراف‌ / 77 ) .‏

سوره هود آیه 66
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا نَجَّیْنَا صَالِحاً وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَمِنْ خِزْیِ یَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که فرمان ما ( مبنی بر عذاب قوم ثمود ) در رسید ، صالح و مؤمنان همراه او را در پرتو لطف و مرحمت خود نجات دادیم ( و از هلاک مصون و از عذاب محفوظ داشتیم ) و از خواری و رسوائی آن روز ( بد و هولناک ) رهانیدیم . ( ای پیغمبر ! ) پروردگار تو نیرومند و چیره است ( و به قوّت و عزّت و نصرت او اطمینان داشته باش ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِرَحْمَةٍ مِّنَّا » : با لطف و مرحمت مخصوص خود . « خِزْیِ » : خواری . رسوائی .‏

سوره هود آیه 67
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏صدای شدید ( و وحشتناک صاعقه و امواج هراسناک زلزله ) ، افراد ستمکار ( قوم ثمود ) را در برگرفت و در خانه و کاشانه خود خشکیدند و بر روی افتادند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الصَّیْحَةُ » : صوت شدید . صدای مهیب ( یس / 49 و 53 ) . در جاهای دیگر قرآن ، ( صاعِقَة ) و ( رَجْفَة ) به کار رفته است که همه لازم و ملزوم یکدیگرند ( نگا : اعراف / 78 ، فصّلت / 13 ) . « فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ » : ( نگا : اعراف / 78 و 91 ) .‏

سوره هود آیه 68
‏متن آیه : ‏
‏ کَأَن لَّمْ یَغْنَوْاْ فِیهَا أَلاَ إِنَّ ثَمُودَ کَفرُواْ رَبَّهُمْ أَلاَ بُعْداً لِّثَمُودَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن چنان که گوئی هرگز ساکن آن دیار نبوده‌اند ( و در آبادانی آنجا نکوشیده‌اند . ویران و خالی و بی‌صاحب ! ) . هان ! قوم ثمود آفریدگار خود را انکار کردند . هان ! ( ای مردمان ! ) نابود باد قوم ثمود ( و از رحمت خدا مطرود . . ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَأَن لَّمْ یَغْنَوْا فِیهَا » : انگار در آنجا بسر نبرده‌اند و هرگز ساکن آن دیار نبوده‌اند ( نگا : اعراف / 92 ، یونس / 24 ) . « أَلا بُعْداً لِّثَمُودَ » : ( نگا : هود / 44 ) .‏

سوره هود آیه 69
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ جَاءتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُواْ سَلاَماً قَالَ سَلاَمٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاء بِعِجْلٍ حَنِیذٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرستادگانِ ( فرشته ) ما همراه با مژدگانی ، به پیش ابراهیم آمدند و بدو سلام کردند . ابراهیم جواب سلام ایشان را داد . آن گاه هرچه زودتر گوساله بریانی را برای ایشان آورد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْبُشْرَیا » : بشارت . مژده . مراد مژده تولّد فرزندانی است که پرچم نبوّت را بر دوش می‌کشند . « عِجْلٍ » : گوساله . « حَنیذٍ » : بریان .‏

سوره هود آیه 70
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا رَأَى أَیْدِیَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُواْ لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که دید آنان دست به سوی آن دراز نمی‌کنند ( و لب به غذا نمی‌زنند ، پیش خود فکر کرد که دوست نیستند و سر جنگ دارند ، این است که نمی‌خواهند غذا بخورند ) لذا از ایشان رمید و بدشان دید و هراسی از آنان به دل راه داد . گفتند : مترس . ما ( فرشتگان خدائیم و ) به سوی قوم لوط روانه شده‌ایم ( تا آنان را هلاک کنیم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رَأیا أَیْدِیَهُمْ لا تَصِلُ إِلَیْهِ » : دید که دستشان بدان نمی‌رسد . مراد این است که دست به طعام نمی‌زنند و از آن نمی‌خورند . حال چون فرشته بودند غذا نمی‌خوردند . یا این که به رسم عرب ، قاصدانی که برای پیام بدی همچون اعلان جنگ آمده باشند ، در منزلِ طرف غذا نمی‌خورند ، این بود که غذا نمی‌خوردند . « أَوْجَسَ » : احساس کرد . به دل راه داد . « خِیفَةً » : خوف و هراس .‏

سوره هود آیه 71
‏متن آیه : ‏
‏ وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همسر ابراهیم ( ساره که در آنجا ) ایستاده بود ( از این خبر که آنان فرشتگان خدایند و برای نجات برادرزاده شوهرش لوط و سایر مؤمنان از دست کفّار آمده‌اند شادمان شد و ) خندید ، ما ( توسّط همان فرشتگان ) بدو مژده ( تولّد ) اسحاق ( از او ) ، و به دنبال وی ( تولّد ) یعقوب ( از فرزندش اسحاق ) را دادیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ضَحِکَتْ » : خندید و مسرور گردید . شادمانی او از شنیدن ( لا تَخَفْ إِنّا أُرْسِلْنا إِلی قَوْمِ لُوطٍ ) بود .‏

سوره هود آیه 72
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَتْ یَا وَیْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِی شَیْخاً إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : ای وای ! آیا من که پیرزنی هستم و این هم ( ابراهیم ) شوهرم که پیرمردی می‌باشد ، فرزندی می‌زایم ! این چیز شگفتی ( و محالی ) است ( مگر ممکن است از ما دو نفر انسان فرتوت و فرسوده ، بچّه‌ای پدید آید ؟ ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَا وَیْلَتی‌ » : ای وای من ! « عَجُوزٌ » : پیرزن . « بَعْل‌ » : شوهر . « شَیْخاً » : پیرمرد . حال بَعْل است .‏

سوره هود آیه 73
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَّجِیدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : آیا از کار خدا شگفت می‌کنی‌ ؟ ای اهل بیت ( نبوّت ) ! رحمت و برکات خدا شامل شما است ( پس جای تعجّب نیست اگر به شما چیزی عطاء کند که به دیگران عطاء نفرموده باشد ) . بیگمان خداوند ستوده ( در همه افعال و ) بزرگوار ( در همه احوال ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَهْلَ الْبَیْتِ » : أَهْلَ منصوب به اختصاص است . « حَمِیدٌ » : ستوده . شایسته حمد و ثنا . « مَجِیدٌ » : بزرگوار . دارای فضل و احسان فراوان .‏

سوره هود آیه 74
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَجَاءتْهُ الْبُشْرَى یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که خوف و هراس از ابراهیم دور شد و مژده ( تولّد فرزند ) بدو رسید ، ( دلش به حال قوم لوط سوخت و با فرشتگان ) ما ( شروع ) به مجادله ( و گفتگو ) درباره ( هلاک ) قوم لوط کرد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الرَّوْعُ » : خوف و هراس . وحشت . « یُجَادِلُنا » : با فرستادگان ما به مجادله پرداخت .‏

سوره هود آیه 75
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُّنِیبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏واقعاً ابراهیم بسی بردبار و آه‌کشنده و توبه‌کار بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَحَلِیمُ » : بردبار و شکیبا . « أَوَّاهٌ » : آه‌کشنده . آه او به خاطر مصائبی بود که دامن مردم را گرفته بود . دلسوزانه به حال آنان تأسّف می‌خورد . « مُنِیبٌ » : رجوع‌کننده . برگردنده به خدا . توبه‌کار .‏

سوره هود آیه 76
‏متن آیه : ‏
‏ یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاء أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( فرشتگان به او گفتند : ) ای ابراهیم از این ( جدال و درخواست رحمت برای قوم لوط ) دست بکش . فرمان پروردگارت ( درباره هلاک ایشان ) شرف صدور یافته است و به طور قطع عذاب بدیشان می‌رسد و ( با جدال و التماس تو ) برگشت ندارد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَعْرِضْ » : صرف نظر کن . دست بکش . « غَیْرُ مَرْدُودٍ » : بدون ردخور . بدون بازگشت .‏

سوره هود آیه 77
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاءتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَقَالَ هَذَا یَوْمٌ عَصِیبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که فرستادگان ما ( به صورت جوانانی ) به پیش لوط درآمدند ، لوط بسیار از آمدن آنان ناراحت گردید و دانست که قدرت دفاع از ایشان ( در برابر قوم تباهکار خود ) را ندارد ، و گفت : امروز روز بسیار سخت و دردناکی است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سِی‌ءَ بِهِمْ » : حضور ایشان لوط را بدحال و ناراحت کرد ، چرا که ایشان را انسان گمان برد . « ضَاقَ بِهِم ذَرْعاً » : سخت به تنگنا افتاد و کاری برای ایشان از دستش بر نمی‌آمد . دلش به حال آنان سوخت و بسیار نگران ایشان گردید . « ذَرْعاً » : تاب و توان . ضیقِ ذِراع یا ذَرْع ، کنایه از فقدان طاقت و عدم توانائی است ، و رَحْبِ ذِراع یا ذَرع ، کنایه از تاب و توان انجام کار است . ذرع را کنایه از صدر و قلب هم گرفته‌اند . ( ذِراعاً ) تمییز است و محوَّل از فاعل ، یعنی : عَجَزَتْ قُوَّتُهُ عَنْ حِمَایَتِهِمْ مِنْ أَذی قَوْمِهِ . « عَصِیبٌ » : پیچیده و دشوار . سخت و شدید .‏

سوره هود آیه 78
‏متن آیه : ‏
‏ وَجَاءهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِن قَبْلُ کَانُواْ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ قَالَ یَا قَوْمِ هَؤُلاء بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُواْ اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَلَیْسَ مِنکُمْ رَجُلٌ رَّشِیدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم لوط ( از ورود این جوانان زیبا آگاه شدند و ) شتابان به سوی لوط آمدند . قومی که ( آلوده به گناه بودند و ) پیش از آن ( هم ) اعمال زشت و پلشتی ( چون لِواط ) انجام می‌دادند . لوط بدیشان گفت : ای قوم من ! ( شرمتان باد ! بر مهمانان من ببخشائید و ) اینها دختران منند و برای شما ( از آمیزش با ذکور ) پاکیزه‌ترند ( من حاضرم آنان را به عقد شما درآورم ) پس از خدا بترسید و در مورد مهمانانم مرا خوار و رسوا مکنید ( و بدیشان تعدّی و تجاوز منمائید ) . آیا در میان شما مرد راهیاب و راهنمائی ، یافته نمی‌شود ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ » : به سوی او شتابان آمدند . عشق گناه ایشان را شتابان به سوی او راند . « هؤُلآءِ بَنَاتِی » : اینها دختران من هستند . مراد این است که دختران خود را با عقد ازدواج در اختیار سران شما می‌گذارم . یا این که من چون پیغمبرم در حکم پدر امت خود می‌باشم و زنان آنان انگار دختران من هستند ( نگا : شعراء / 166 ) . از خدا بترسید و بروید با زنان ازدواج کنید و بیامیزید . « فِی ضَیْفِی » : درباره مهمانانم . واژه ضیف ، در اصل مصدر است و برای مفرد و تثنیه و جمع به کار می‌رود . « رَشِیدٌ » : عاقل . راهیاب . راهنما .‏

سوره هود آیه 79
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّکَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِیدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : تو که می‌دانی ما را به دختران تو نیازی نیست ، و می‌دانی که چه چیز می‌خواهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنْ حَقٍّ » : ما به دختران صلبی تو یا زنان خودمان که آنان را دختران خود می‌دانی چندان نیازی نداریم . یا این که : ما بر زنان خود حق داریم و مالک آنان هستیم ، امّا . . . « حَقٌّ » : مالکیّت . نیاز . احتیاج .‏

سوره هود آیه 80
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَى رُکْنٍ شَدِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لوط گفت : کاش ! بر شما توانائی می‌داشتم ( تا با قدرت و قوّت هرچه بیشتر با شما می‌جنگیدم و از مهمانان خود دفاع می‌نمودم ) یا این که تکیه‌گاه محکمی ( چون قوم و عشیره و پیروان فراوان و هم‌پیمانان نیرومند ) می‌داشتم و بدان ( از دست شما ) پناه می‌بردم ( و به دفع اذیّت و آزارتان از مهمانانم می‌پرداختم و شما افراد خیره‌سر و بی‌شرم را سرکوب می‌کردم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَاوِی » : پناه می‌برم . « رُکْنٍ » : تکیه‌گاه . مراد این است که کاش غریب نمی‌بود و او و عمویش ابراهیم قبیله و خویشاوندان زیادی می‌داشتند ( نگا : انبیاء / 71 ، عنکبوت / 26 ) .‏

سوره هود آیه 81
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ یَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَن یَصِلُواْ إِلَیْکَ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّیْلِ وَلاَ یَلْتَفِتْ مِنکُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَکَ إِنَّهُ مُصِیبُهَا مَا أَصَابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( فرشتگان بعد از اطّلاع از پریشانی لوط و اصرار بزهکاران ، به لوط ) گفتند : ای لوط ! ما فرستادگان پروردگارت هستیم ، ( این زشتکاران ) دستشان به تو نمی‌رسد ( و نمی‌توانند کوچکترین بلا و کمترین زیانی به تو برسانند ) . اهل و عیال خود را در پاسی از شب بکوچان ، و کسی از شما پشت سر خود را ننگرد ( تا هول و هراس عذاب را نبیند و دچار شر و مصیبتی نشود ) مگر همسر تو که او می‌ماند و به همان بلائی که آنان بدان گرفتار می‌گردند گرفتار می‌شود . موعد ( هلاک ) ایشان صبح است . آیا صبح نزدیک نیست‌ ؟ ( بلی موعد نزدیکی است و مترس هرچه زودتر فرا می‌رسد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَن یَصِلُوا إِلَیْکَ » : دستشان به تو نمی‌رسد . دسترسی به تو پیدا نمی‌کنند . یعنی در حق ما یا شما نمی‌توانند کاری بکنند . « أَسْرِ بِأَهْلِکَ » : اهل و عیال خود را در شب بکوچان . از مصدر ( إِسْراء ) به معنی : شب روی . « بِقِطْعٍ مِّنَ الَّیْلِ » : در بخشی از شب . ذکر ( لَیْل ) بعد از ( أَسْرِ ) برای تأکید بیشتر است . « إِمْرَأَتَکَ » : مستثنی از ( فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ ) است . « إِنَّهُ » : واژه ( ه ) ضمیر شأن است .‏

سوره هود آیه 82
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّیلٍ مَّنضُودٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که فرمان ما ( مبنی بر هلاک قوم لوط ) فرا رسید ، آن ( شهر و دیار ) را زیر و رو نمودیم و آنجا را با گِلهای متحجّر و پیاپی سنگباران کردیم . ( بدین ترتیب شهر و دیار کسانی که همه‌چیز را وارونه کرده بودند ، واژگونه شد و در زیر سنگها مدفون گردید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَالِیَهَا » : فوقانی آن . سطح آن . « سَافِلَهَا » : تحتانی آن . پائین آن . « أَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً » : آنجا را سنگباران کردیم . بر آنجا سنگهای فراوانی فرود آوردیم . « سِجِّیلٍ » : سنگ گِل . گِلی که به سنگ تبدیل شده باشد ( نگا : ذاریات / 33 ) . « مَنضُودٍ » : متتابع و منتظم . پیاپی . مراد رگبار سنگها و پی‌درپی آمدن آنها است .‏

سوره هود آیه 83
‏متن آیه : ‏
‏ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ وَمَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سنگهائی که از سوی پروردگار تو نشاندار ( به نشان عذاب و بدون بازدارنده قرار داده شده ) بودند . این چنین سنگهائی از ستمکاران ( دیگر هم ) به دور نیست ( و هر گروه منحرف و ملّت ستم‌پیشه‌ای چنین سرنوشتی در انتظارش می‌باشد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُسَوَّمَةً » : نشاندار . نشاندار به نشان عذاب و نشانه‌گیری شده به سوی نقطه معلوم و فرد معیّن . مسخّر و مسلّط . غیرقابل جلوگیری و پیشگیری . « مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ » : سنگها به فرمان خدا مشخّص و معلوم شده بود که به کجا و به چه کسی اصابت کنند . سنگها از سوی خدا بر آنجا و ساکنان آن مسخّر و مسلّط شده بود و چیزی و کسی نمی‌توانست از آنها جلوگیری کند و مانع اجرای فرمان خدا شود ( نگا : المنار ، جلد12 ، صفحه 137 ) . « مَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ » : چنین عذابی از سایر ستمکاران هم به دور نیست و مردمان ستم‌پیشه در هر عصر و زمانی باید انتظار این گونه مجازات را داشته باشند . سرزمین قوم لوط از ستمکاران مکّه چندان دور نیست و سر راه آنان در کوچهای زمستان و تابستان قرار دارد ( نگا : حجر / 76 ، صافّات / 137 و 138 ) .‏

سوره هود آیه 84
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْباً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ وَلاَ تَنقُصُواْ الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ إِنِّیَ أَرَاکُم بِخَیْرٍ وَإِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ مُّحِیطٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شعیب را ( نیز ) به سوی قوم مدین فرستادیم که از خود آنان بود . ( شعیب بدیشان ) گفت : ای قوم من ! خدا را بپرستید ( و بدانید که ) جز او معبودی ندارید . و از پیمانه و ترازو مکاهید . من شما را خوب و بی‌نیاز ( از کاستن از مقادیر و اوزان ) می‌بینم ( و شایسته نیست با وجود ثروتمندی از چیزهای مردم بدزدید و کم‌فروشی بکنید . اگر ایمان نیاورید و شکر نعمت را نگزارید ) من بر شما از عذاب روز فراگیر می‌ترسم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَدْیَنَ » : اسم قوم شعیب است ( نگا : اعراف / 85 ) . « الْمِکْیَالَ » : کیل و پیمانه . « الْمِیزَانَ » : ترازو . « إِنِّی أَرَاکُم بِخَیْرٍ » : من شما را خوب و محلّ امید می‌بینم . من شما را ثروتمند و نیکوحال و بی‌نیاز می‌بینم . « مُحِیطٍ » : فراگیر . مراد از فراگیری روز قیامت ، فراگیر بودن عذاب آن است . « خَیْرٍ » : در اینجا مراد از این واژه مال و دارائی است که مایه کسب خیر و صلاح و نفع و سود است ( نگا : بقره / 215 و 272 و 273 ) . یا این که مراد تشویق و ترغیب ایشان به نیکی و نیکوکاری است و ( خَیْر ) به معنی خوب و نیک است .‏

سوره هود آیه 85
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای قوم من ! پیمانه و ترازو از روی عدل و داد ، به تمام و کمال بسنجید و بپردازید و از چیزهای مردم نکاهید و در زمین تباهکارانه تباهی نکنید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَوْفُوا » : به تمام و کمال بپردازید و به تمام و کمال دریافت کنید . « لا تَبْخَسُوا » : نکاهید . کم ندهید . « لا تَعْثَوْا » : فساد راه نیندازید . تباهی مکنید . « لا تَعْثَوْا فِی . . . » : ( نگا : بقره / 60 ، اعراف / 74 ) . « لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَآءَهُمْ » : تعمیم بعد از تخصیص است و گذشته از مقادیر و اوزان ، شامل کشیده ، شمرده ، مِتْر شده ، و غیره خواهد شد .‏

سوره هود آیه 86
‏متن آیه : ‏
‏ بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای قوم من ! ) چیزی را که خداوند ( از مال حلال ) برایتان باقی می‌گذارد ( از چیزی که از مال حرام گرد می‌آورید و روی هم می‌اندوزید ) بهتر است ، اگر مؤمن باشید ( و حرف مرا و وعده خدا را باور می‌دارید ) . من ( تنها مبلّغ اوامر خدایم و ) محافظ ( اقوال و افعال ) شما نمی‌باشم ( و توانائی جزا و سزای رفتار و کردار و گفتارتان را ندارم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَقِیَّةِ اللهِ » : مراد سودی است که پس از به تمام و کمال پرداختن پیمانه و ترازو برای مؤمن می‌ماند . اعمال صالحه و ثواب معنوی ( نگا : کهف / 46 ، مریم / 76 ) . طاعت و عبادت خدا و انتظار پاداش آن . « حَفِیظٍ » : مراقب احوال و افعال . نگهدارنده از بزهکاریها و زشتکاریها .‏

سوره هود آیه 87
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ یَا شُعَیْبُ أَصَلاَتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّکَ لَأَنتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ای شعیب ! آیا نمازهایت به تو دستور می‌دهد که ما چیزهائی را ترک کنیم که پدرانمان ( از قدیم و ندیم ) آنها را پرستیده‌اند ؟ ! ( مگر می‌شود عبادت بتهائی را رها سازیم که از دیرباز نیاکانمان را بر آن دیده‌ایم و خود نیز بر آن رفته‌ایم‌ ؟ ! یا نمازهایت به تو دستور می‌دهد که ما آزادی خود را از دست بدهیم ) و ما نتوانیم به دلخواه خود در اموال خویش تصرّف کنیم‌ ؟ ! تو که مرد شکیبا و خردمندی هستی ( چرا باید چنین سخنان یاوه و پریشانی بگوئی‌ ؟ ! )‏

‏توضیحات : ‏
‏« صَلَوَات‌ » : جمع صَلاة ، نمازها . به صورت مفرد هم ذکر شده است . نماز مهمترین و آشکارترین سمبل دین است . « أَصَلَواتُکَ تَأْمُرُکَ » : این جمله به صورت استفهام انکاری و برای استهزاء است . « الْحَلِیمُ » : شکیبا . خردمند . « الرَّشِیدُ » : عاقل و بالغ . راهیاب و راسترو ( نگا : جنّ / 21 ) . « إِنَّکَ لاَنتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ » : این جمله نیز جنبه استهزاء و ریشخند را دارد .‏

سوره هود آیه 88
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَىَ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَى مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : ای قوم من ! اگر من ( بر اثر نبوّت ) دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم ( و به یقین کامل رسیده باشم ) و روزی خوبی ( علاوه از نبوّت ) به من عطاء فرموده باشد ، به من بگوئید ( آیا می‌توانم برخلاف فرمان خدا ، یعنی خالق و هادی و رازق خود رفتار کنم ، و شما را از بت‌پرستی و بزهکاری نهی ننمایم‌ ؟ ) . من نمی‌خواهم شما را از چیزی باز دارم و خودم مرتکب آن شوم ( و بلکه شما را به انجام کاری می‌خوانم که خود نیز بدان عمل می‌کنم ) . من تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح ( خویشتن و شما را ) نمی‌خواهم ، و توفیق من هم ( در رسیدن به حق و نیکی و زدودن ناحق و بدی ) جز با ( یاری و پشتیبانی ) خدا ( انجام پذیرفتنی ) نیست . تنها بر او توکّل می‌کنم و ( کار و بارم را بدو واگذار می‌سازم و با توبه و انابت ) فقط به سوی او برمی‌گردم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِن کُنتُ عَلَیا بَیِّنَةٍ . . . » : جواب شرط محذوف است که عبارت است از : أَیَصِحُّ لِی أَن لاّ ءَامُرکُمْ بِتَرْکِ عِبادَةِ الأوْثانِ ، وَالْکَفِّ عَنِ الْمَعاصی‌ ؟ « رِزْقاً حَسَناً » : روزی پاک . مراد ثروت و دارائی فراوان و حلال است که شعیب از آن برخوردار بوده است . « أَنْهَاکُمْ عَنْهُ » : شما را از آن نهی می‌کنم و بازمی‌دارم . ( أَنْهی ) فعل مضارع و متکلّم وحده است .‏

سوره هود آیه 89
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَا قَوْمِ لاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقِی أَن یُصِیبَکُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنکُم بِبَعِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای قوم من ! مخالفت ( موجود میان شما و ) من ، شما را بر آن ندارد که بر عناد با حق و اصرار بر کفر خود بیفزائید و سبب شود که همان بلائی به شما برسد که به قوم نوح یا قوم هود و یا قوم صالح رسید ، و ( مکان و زمان وقوع هلاک ) قوم لوط از شما چندان دور نیست ( و دست‌کم از ایشان عبرت بگیرید و خویشتن را بپائید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا یَجْرِمَنَّکُمْ » : شما را وادار نکند . شما را بر آن ندارد ( نگا : مائده / 2 ) . فعل مضارع از ماده ( جرم ) و مؤکّد به نون تأکید . « شِقاق » : مخالفت . دشمنانگی . « وَ مَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنکُم بِبَعیدٍ » : سرزمین قوم لوط از سرزمین شما و تاریخ نابودی ایشان از روزگار شما خیلی دور نیست .‏

سوره هود آیه 90
‏متن آیه : ‏
‏ وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از پروردگارتان آمرزش ( گناهان خود را ) بخواهید و بعد ( از هر گناه و لغزشی که در زندگی مرتکب می‌شوید پشیمان شوید و ) به سوی او برگردید . بیگمان پروردگار من بسیار مهربان ( در حق بندگان پشیمان و ) دوستدار ( مؤمنان توبه‌کار ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَدُودٌ » : بسیار بامحبّت . بسیار دوستدار .‏

سوره هود آیه 91
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ یَا شُعَیْبُ مَا نَفْقَهُ کَثِیراً مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاکَ فِینَا ضَعِیفاً وَلَوْلاَ رَهْطُکَ لَرَجَمْنَاکَ وَمَا أَنتَ عَلَیْنَا بِعَزِیزٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ای شعیب ! بسیاری از چیزهائی را که می‌گوئی نمی‌فهمیم ( و گوشمان به سخنانت بدهکار نیست ) و ما شما را در میان خود ضعیف می‌بینیم ( و قادر به دفاع از خویشتن و اقناع دیگران نمی‌دانیم ) . اگر ( به خاطر احترام ) قبیله اندک تو نبود ( که بر آئین ما می‌باشند ) ما تو را سنگباران می‌کردیم و تو در پیش ما قدر و ارزشی نداری ( تا تو را بزرگ و محترم داریم و از کشتن تو صرف نظر کنیم ، و در برابر ما قوّت و قدرت آن را نداری که از خویشتن دفاع کنی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا نَفْقَهُ » : نمی‌فهمیم . متوجّه نمی‌شویم . « رَهْطُ » : عشیره و قبیله . جماعتی از ده نفر کمتر . مراد فامیل و خویشاوندان اندک شعیب است . « مَآ أَنتَ عَلَیْنَا بِعَزِیز » : تو در پیش ما دارای قدرت و عزّت نیستی . تو در برابر ما قوّت و قدرتی نداری .‏

سوره هود آیه 92
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا قَوْمِ أَرَهْطِی أَعَزُّ عَلَیْکُم مِّنَ اللّهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءکُمْ ظِهْرِیّاً إِنَّ رَبِّی بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِیطٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شعیب گفت : ای قوم من ! آیا قبیله و عشیره من در نزد شما گرامی‌تر و مهمتر از خدا است ( و به خاطر آنان با من مدارا و سازش می‌کنید ) و خدا را فراموش می‌سازید و او را پشت سر می‌اندازید ( و به قدرت و عزّت وی اعتنائی نمی‌کنید ؟ ! ) . بیگمان پروردگار من آگاه از هر آن چیزی است که می‌کنید ( و اعمال و افعال شما از دید او مخفی نمی‌ماند و پاداش آنها را در کف دستتان می‌گذارد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَعَزُّ » : گرامی‌تر . قدرتمندتر . « ظِهْرِیّاً » : پشت سر انداخته شده . فراموش شده و اسم منسوب به ( ظَهْر ) به معنی پشت است و کسره ظاء به سبب تغییراتی است که گاهی در اسم منسوب می‌دهند ، همان گونه که در نسبت به ( أَمْسِ ) و ( دَهْر ) می‌گویند : إِمْسِیّ و دُهْرِیّ . مفعول دوم فعل ( إِتَّخَذْتُمُوهُ ) است .‏

سوره هود آیه 93
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَمَنْ هُوَ کَاذِبٌ وَارْتَقِبُواْ إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای قوم من ! هرچه در قدرت دارید انجام دهید و کوتاهی نکنید ( و بدانید که پشتیبان من خدا است و از شما باکی نیست ) . من به کار خود مشغولم ( و همان گونه که شما به راه خود ادامه می‌دهید ، من هم به راه خود ادامه می‌دهم ) . بالاخره خواهید دانست که چه کسی دچار عذابی می‌شود که او را خوار و رسوا می‌کند ، و چه کسی دروغگو است ( و از من و شما کدام راسترو و خوشبخت ، و کدام کجرو و بدبخت می‌باشیم ) . چشم به راه باشید و من هم چشم به راهم ( که عاقبت چه می‌شود ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِعْمَلُوا عَلَیا مَکَانَتِکُمْ » : با تمام نیرو و تلاش به کار خود بپردازید . هرچه از دستتان برمی‌آید ، دریغ نورزید ( نگا : انعام / 135 ) . « إِرْتَقِبُوا » : چشم به راه باشید . منتظر باشید . « رَقِیبٌ » : چشم به راه . منتظر .‏

سوره هود آیه 94
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا نَجَّیْنَا شُعَیْباً وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مَّنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که فرمان ما ( مبنی بر هلاک قوم مدین ) در رسید ، شعیب و مؤمنانِ همراهِ او را در پرتو مهر خود ( از عذاب و هلاک ) نجات دادیم و صدای ( وحشتناک صاعقه و زلزله ) ، ستمکاران را دریافت و ( بر اثر آن قالب تهی کردند و نقش زمین شدند و ) در خانه و کاشانه خود کالبدهای بی‌جانی گشتند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« جَاثِمِینَ » : در جای خود خشکیده و بر رخساره فرو افتاده ( نگا : اعراف / 78 و 91 ، هود / 67 ) .‏

سوره هود آیه 95
‏متن آیه : ‏
‏ کَأَن لَّمْ یَغْنَوْاْ فِیهَا أَلاَ بُعْداً لِّمَدْیَنَ کَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بدان گونه که انگار هرگز از ساکنان آن دیار نبوده‌اند ( و در آنجا نزیسته‌اند و روزگاری در آن بسر نبرده‌اند . نه خود ماندند و نه اثری از ایشان ماند ) . هان ! نابود ( و دور از رحمت خدا ) باد قوم مدین ! همان گونه که قوم ثمود نابود ( و دور از رحمت خدا ) شدند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَأَن لَّمْ یَغْنَوْا » : ( نگا : اعراف / 92 ، هود / 68 ) . « بُعْداً » : ( نگا : هود / 44 و 60 و 68 ) .‏

سوره هود آیه 96
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما موسی را همراه با معجزات ( دالّ بر صدق او ) و همراه با برهان آشکار ( و مؤثّر در نفوس ) فرستادیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَایَات‌ » : معجزات مذکور در ( اعراف / 107 و 108 و 133 ) . « سُلْطَانٍ مُّبِینٍ » : حجّت و برهان قوی و آشکار . مراد همان معجزات سابق است . عطف صفت بر موصوف می‌باشد ( نگا : بقره / 53 ، انبیاء / 48 ، ذاریات / 38 ) .‏

سوره هود آیه 97
‏متن آیه : ‏
‏ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسی را به سوی فرعون و اشراف و اعیان او فرستادیم ( و فرعون رسالت موسی را نپذیرفت و ) اطرافیان و زعماء فرعون از فرمان او پیروی کردند ( و دستور موسی را گردن نهادند ) ، در حالی که فرمان فرعون مترقّیانه و مایه هدایت نبود ( و ارزش پیروی را نداشت ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رَشِیدٍ » : راهبر . راهیاب . مترقّیانه ( نگا : هود / 78 ) .‏

سوره هود آیه 98
‏متن آیه : ‏
‏ یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون در روز قیامت در پیشاپیش قوم خود بوده ( و ایشان را به سوی آتش دوزخ رهبری خواهد کرد ، همان گونه که در دنیا آنان را به سوی کفر و ضلال رهبری می‌کرد ) و ایشان را به آتش دوزخ می‌اندازد . چه بد جایگاهی که بدان وارد می‌شوند !‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَقْدُمُ » : پیش می‌افتد . پیشاپیش حرکت می‌کند . « أَوْرَدَهُمْ » : آنان را وارد کرد . فعل ماضی در اینجا به معنی فعل مضارع است . یعنی : ایشان را داخل می‌سازد . « الْوِرْدُ » : آبشخور . ورود . مکان ورود . مصدر به معنی داخل‌شوندگان ( نگا : مریم / 86 ) . « الْمَوْرُودُ » : جائی که بدان وارد می‌شوند . آبی که بدان وارد می‌شوند . « بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ » : چه بد آبشخوری که آنان را بدان وارد می‌کنند . چه کسان بدبیار و بدبختی که به آتش دوزخشان داخل می‌کنند . واژه ( المورود ) را صفت واژه ( الوِرد ) دانسته و مخصوص به ذمّ ( النار ) محذوف است . یا این که ( المورود ) مخصوص به ذمّ است و حذفی در میان نیست .‏

سوره هود آیه 99
‏متن آیه : ‏
‏ وَأُتْبِعُواْ فِی هَذِهِ لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در این دنیا دچار نفرین ( مردمان ) و طرد ( از رحمت یزدان ) شدند ( و از پس ایشان بدنامی و رسوائی ماند ) و در روز قیامت نیز ( همین طور به لعنت و طرد از رحمت گرفتار می‌شوند و منفور خدا و فرشتگان و مردمان می‌گردند ) . چه بد عطائی که ( به آنان ) داده می‌شود !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُتْبِعُوا » : ( نگا : هود / 60 ) « الرِّفْدُ » : عطاء و ارمغان . « الْمَرْفُودُ » : عطاء شده . بخشش . « الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ » : مراد لعنت و نفرین است که از راه ریشخند عطاء و ارمغان نامیده شده است ( نگا : صافّات / 62 ) .‏

سوره هود آیه 100
‏متن آیه : ‏
‏ ذَلِکَ مِنْ أَنبَاء الْقُرَى نَقُصُّهُ عَلَیْکَ مِنْهَا قَآئِمٌ وَحَصِیدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این از خبرهای شهرها و آبادیهائی است که ما برای تو ( ای پیغمبر ! ) بازگو می‌کنیم ( تا قوم خود را بدانها پند دهی ، و به یاری خدا اطمینان حاصل کنی ) . برخی از این شهرها و آبادیها هنوز برپا و برجایند ( و آثاری از آنها مانده و درس عبرت همگانند ، ) و برخی درویده ( و از میان رفته‌اند همانند کشتزار درو شده ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْقُرَیا‌ » : جمع قریة ، مراد شهرها و آبادیهای بزرگ است . « قَآئِمٌ » : برجا . ماندگار . « حَصِیدٌ » : درو شده . مراد تباه و ویران شده است .‏

سوره هود آیه 101
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِن ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ مِن شَیْءٍ لِّمَّا جَاء أَمْرُ رَبِّکَ وَمَا زَادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بدانان ستم نکردیم ( و بیهوده نابودشان ننمودیم ) و بلکه خودشان ( با کفر و فساد و پرستش بتها و غیره ) بر خویشتن ستم روا داشتند ، و معبودهائی را که بغیر از خدا می‌پرستیدند و به فریاد می‌خواندند ، کمترین سودی بدانان نرساندند و هیچ گونه کمکی نتوانستند بدیشان بنمایند ( و مثلاً آنان را از هلاک و نابودی برهانند ) بدان گاه که فرمان ( هلاک ایشان از سوی ) پروردگارت صادر گردید ، و جز بر هلاک و زیانشان نیفزودند ( و تنها مایه بدبختی و نابودی ایشان شدند و بس ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَآ أَغْنَتْ عَنْهُمْ » : عذاب خدا را از ایشان دور نکرد . بدیشان سودی نبخشید . « مِن شَیْءٍ » : هیچ چیزی . حرف ( مِنْ ) در اینجا برای عمومیّت نفی بعد از خود می‌باشد . « تَتْبِیب‌ » : هلاک ساختن . زیانمند کردن .‏

سوره هود آیه 102
‏متن آیه : ‏
‏ وَکَذَلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِیَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏عقاب پروردگار تو این چنین است ( که درباره قوم نوح و عاد و ثمود و مدین و غیره گذشت ) هرگاه که ( بر اثر کفر و فساد ، اهالی ) شهرها و آبادیهائی را عقاب کند که ستمکار باشند . به راستی عقاب خدا دردناک و سخت است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخْذُ » : عقاب . عذاب . هلاک کردن . « الْقُرَیا » : واژه ( الْقُرَیا ) متنازع مصدر ( اَخْذُ ) و فعل ( أَخَذَ ) است .‏

سوره هود آیه 103
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الآخِرَةِ ذَلِکَ یَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَلِکَ یَوْمٌ مَّشْهُودٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به حقیقت در این ( مجازات و نابودی ملّتهای ستمگر ، و در این روایات و اخبار گذشتگان ) عبرت بزرگی است برای کسی که از عذاب آخرت بهراسد . آن روزی که مردمان را در آن ( برای حساب و کتاب ) گرد می‌آورند ، و روزی است که ( از سوی مردمان و فرشتگان و پریان ) مشاهده می‌گردد ( و همگان آن را خواهند دید و ناظر صحنه‌هایش خواهند شد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَایَةً » : نشانه قدرت و مشیّت خدا . حجّت و برهان آشکار بر اجراء قوانین و سنن خدا درباره آفریدگانش . عبرت و پند . « یَوْمٌ مَّجْمُوعٌ » : روز گردهمآئی ( نگا : تغابن / 9 ) . « یَوْمٌ مَّشْهُودٌ » : روز دیدنی ( نگا : آل‌عمران / 30 ) .‏

سوره هود آیه 104
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ مَّعْدُودٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما چنین روزی را فقط تا زمان اندکی به تأخیر می‌اندازیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَجَلٍ » : مدّت . سر رسید زمانی . « مَعْدُودٍ » : کم . اندک . « أَجَلٍ مَّعْدُودٍ » : انتهاء مدّت قلیل ، که عمر دنیا است ( نگا : شوری / 17 ) .‏

سوره هود آیه 105
‏متن آیه : ‏
‏ یَوْمَ یَأْتِ لاَ تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَسَعِیدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزی که این روز فرا می‌رسد کسی یارای سخن گفتن و دم بر آوردن ندارد ، مگر با اجازه خدا . ( در چنین روزی ، مردمان دو گروه بیش نیستند : ) دسته‌ای از آنان ( به سبب کفر و ضلال ، به انواع عذاب گرفتارند و ) بدبختند ، و دسته‌ای ( به سبب طاعت و عبادت ، غرق در نعمتهای گوناگونند و ) خوشبختند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَفْسٌ » : فردی . کسی . « شَقِیٌّ » : بدبخت . « سَعِیدٌ » : خوشبخت .‏

سوره هود آیه 106
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُواْ فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَشَهِیقٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا آنان که بدحال و بدبیارند در آتش دوزخ جای دارند و در آنجا ( در دم و بازدم خود ) ناله و فریاد سر می‌دهند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« شَقُوا » : بدبخت و بدبیار شده‌اند . « زَفِیرٌ » : صدای ناشی از بازدم و نفَس بازپس دادنِ شدید و طولانی . « شَهِیقٌ » : صدای دم و نفَس بازپس بردن شدید و طولانی .‏

سوره هود آیه 107
‏متن آیه : ‏
‏ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِّمَا یُرِیدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان در دوزخ جاودانه می‌مانند تا آن گاه که آسمانها و زمین ( آنجا ) برپا است . ( یعنی تا دوزخ ، دوزخ است در آن بسر می‌برند ) مگر این که خدای تو بخواهد ( و اوضاع را دگرگون کند ، و عذابی را جایگزین عذاب دیگری گرداند ) . بیگمان پروردگار تو هر کاری را که بخواهد انجام می‌دهد ( و چیزی نمی‌تواند جلو او را بگیرد و از انجام آن کار باز دارد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الأرْضُ » : مادام که آسمانها و زمین‌برپا است . یعنی تا دوزخْ دوزخ است . چرا که مراد از آسمانها و زمین ، آسمانها و زمین دوزخ است و آن هر آن چیزی است که بالای سر و زیر پای دوزخیان قرار دارد ( نگا : ابراهیم / 48 ) . یا این که مراد جاودانگی و نفی انقطاع است همان گونه که عرب می‌گوید : لا أَفْعَلُ کَذا ما لاحَ کَوْکَبٌ . . . مَا اخْتَلَفَ الَّیْلُ وَ النَّهارُ . « إِلاّ مَا شَآءَ رَبُّکَ » : مراد تقیید سرمدی و ابدی بودن است ، نه افاده عدم عموم ( نگا : انعام / 128 ، اعراف / 188 ، یونس / 49 ، اعلی / 7 ) . یا این که استثناء متوجّه اهل توحید گناهکار است . یعنی : افراد بدبخت در دوزخ جاودانه می‌مانند مگر مؤمنان بزهکار .‏

سوره هود آیه 108
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُواْ فَفِی الْجَنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّکَ عَطَاء غَیْرَ مَجْذُوذٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا کسانی که ( به سبب انجام کارهای نیکو ) خوشبخت شده‌اند ( وارد بهشت گشته و ) در بهشت جاودانه‌ می‌مانند ، مادام که آسمانها و زمین برپا است ، مگر این که خدا بخواهد ( و اهل توحید بزهکار را وارد بهشت نسازد و به دوزخشان دراندازد و بعدها بیرونشان آورد و به بهشتشان برد . خداوند به افراد خوشبخت ) عطیّه عظیمی می‌دهد که گسیختنی ( و کاستی پذیرفتنی ) نیست .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِلاّ مَا شَآءَ رَبُّکَ » : مراد سرمدیّت و ابدیّت است . یا این که ( ما ) به معنی ( مَنْ ) است و استثناء موحّدین بزهکار از ضمیر ( سَعِدُوا ) است که سالها بعد از چنین افراد خوشبختی از دوزخ خارج و به بهشت می‌آیند . « عَطَآءً » : عطیّه . بخشش . مفعول مطلق است و تقدیر چنین است : یُعْطِیهِمْ عَطَآءً . عَطاء مصدر یا اسم مصدر و به معنی ( إعطاء ) است . حال مفعول مقدّر و تمییز از نسبت هم بشمار آورده‌اند . « غَیْرَ مَجْذُوذٍ » : غیر مقطوع . ناگسستنی . همیشگی و پیاپی .‏

سوره هود آیه 109
‏متن آیه : ‏
‏ فَلاَ تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِّمَّا یَعْبُدُ هَؤُلاء مَا یَعْبُدُونَ إِلاَّ کَمَا یَعْبُدُ آبَاؤُهُم مِّن قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِیبَهُمْ غَیْرَ مَنقُوصٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! درباره قوم بت‌پرست خود ) شکّ و تردیدی به خویشتن راه مده که اینان همان چیزهائی را می‌پرستند و همان عبادتی را می‌کنند که پدران ایشان در گذشته آنها را می‌پرستیدند و بدان گونه پرستش‌ می‌نمودند . ( سرنوشت دنیا و آخرت بت‌پرستان و منحرفان پیشین را هم برایت روایت کردیم و دانستی که بر سرشان چه آمد و چه می‌آید ) و ما بهره ( استحقاقی جزا و سزای ) اینان را نیز بی‌کم و کاست خواهیم داد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مِرْیَة » : شکّ و تردید . « مِمَّا » : از چیزهائی که . درباره پرستشی که . ( ما ) می‌تواند مصدریّه بوده ، و یا موصوله باشد و مضاف حذف شده باشد ؛ یعنی درباره پرستشگران بتان . « غَیْرَ مَنقُوصٍ » : بی کم و کاست . به تمام و کمال . ( غَیْرَ ) حال مؤکّده ( نصیب ) است .‏

سوره هود آیه 110
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَلَوْلاَ کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما کتاب ( آسمانی تورات ) را به موسی دادیم و سپس درباره آن ( از سوی پیروان در تفسیر و معنی آن بر حسب اهواء و شهوات ایشان ) اختلاف شد ( و بسیاری از حق به دور گشتند و دسته دسته و پراکنده شدند ) و اگر سخن پروردگارت از پیش بر این نرفته بود ( که عذاب کافران و مجازات شدید مبطلان تا روز رستاخیز به تأخیر انداخته شود ) درباره چیزی که در آن اختلاف پیدا کرده بودند ( با تمییز حق از باطل ، و برجای داشتن محِقّ و نابودکردن مبطِل ) داوری می‌شد ( و مسأله کفر و نفاق خاتمه می‌یافت ، چرا که از ترس نابودی آنی ، اختیار که رمز تکامل و پیشرفت است از میان برمی‌خاست و جبر مطلق بر جامعه حاکم می‌شد . امّا چون مجازات آنی مخالف سرشت انسانی است ، خدا چنین نکرد ) . آنان ( که تورات را از پدران خود به ارث برده‌اند ) درباره کتاب ( آسمانی خود ) به شکّ و تردید شگفتی گرفتار آمده‌اند ( و از حقیقت فرسنگها به دور افتاده‌اند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ . . . » : ( نگا : یونس / 19 ) . « لَفِی شَکٍّ . . . » : ( نگا : هود / 62 ) .‏

سوره هود آیه 111
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِنَّ کُلاًّ لَّمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ رَبُّکَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارت حتماً ( پاداش و پادافره ) اعمال همگان را بی‌کم و کاست می‌دهد و او آگاه از هر آن چیزی است که می‌کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کُلاًّ » : همه مؤمنان و کافران . همه کفّارِ ملّت اسلام . « لَمَّا » : حرف جازمه است و فعل آن محذوف است و تقدیر چنین می‌شود : لَمَّا یَتْرُکُوا . لَمَّا یُهْمِلُوا . لَمَّا یَنالُوا . همان گونه که می‌گویند : خَرَجْتُ وَ لَمَّا . سافَرْتُ وَ لَمّا . قارَبْتُ الْمَدینَة وَ لَمّا . برخی هم ( لَمّا ) را زائد دانسته‌اند . بسیاری هم آن را در اصل ( مِنْ ما ) دانسته و ( ما ) را به معنی ( مَنْ ) محسوب کرده‌اند . در این صورت جار و مجرور را خبر ( إِنَّ ) بشمار آورده‌اند . یعنی : إِنَّ کلّاً لَمِنَ الَّذِینَ ؛ یا . لَمِنْ خَلْقٍ . « اعْمَالَهُمْ » : مضاف محذوف است ، یعنی جزای اعمال ایشان .‏

سوره هود آیه 112
‏متن آیه : ‏
‏ فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلاَ تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنابراین ، همان گونه که فرمان یافته‌ای ( در راه تبلیغ و ارشاد و مبارزه و پیکار و پیاده‌کردن تعلیمات قرآن ) استقامت کن همراه کسانی که ( از کفر و شرک دست کشیده‌اند و ) با تو ( به سوی خدا ) برگشته‌اند و ( ایمان آورده‌اند ، و از حدود قوانین خدا ) تجاوز نکنید ( و از جاده اعتدال به کنار نروید و راه افراط و تفریط مپوئید ) چرا که خدا می‌بیند چیزی را که می‌کنید ( پس مواظب پندار و گفتار و کردار خود باشید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِسْتَقِمْ » : راستای راه حق و حقیقت و خیر و صلاح را در پیش گیر . استقامت و پایداری کن . « کَمَآ أُمِرْتَ » : همچنان که دستور داده شده‌ای . به گونه‌ای که فرمان یافته‌اید . « لا تَطْغَوْا » : از حد اعتدال در مگذرید . در وظائف و تکالیف مقرّره افراط و تفریط مکنید و زیاده و نقصان روا مدارید .‏

سوره هود آیه 113
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ تَرْکَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به کافران و مشرکان تکیه مکنید ( که اگر چنین کنید ) آتش دوزخ شما را فرو می‌گیرد ، و ( بدانید که ) جز خدا دوستان و سرپرستانی ندارید ( تا بتوانند شما را در پناه خود دارند و شر و بلا و زیان و ضرر را از شما به دور نمایند ) و پس از ( تکیه به کافران و مشرکان ، دیگر از سوی خدا ) یاری نمی‌گردید و ( بر دشمنان ) پیروز گردانده نمی‌شوید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا تَرْکَنُوا » : تکیه مکنید . معتمد و مستند خود مسازید و مدانید . « الَّذِینَ ظَلَمُوا » : کافران و مشرکان حربی . « ثُمَّ » : پس از تکیه به کافران و مشرکان که دشمنان خدا و مؤمنانند . « لا تُنصَرُونَ » : یاری نمی‌گردید . پیروز گردانده نمی‌شوید .‏

سوره هود آیه 114
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفاً مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَلِکَ ذِکْرَى لِلذَّاکِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در دو طرف روز ( که وقت نماز صبح و عصر است ) و در اوائل شب ( که وقت نماز مغرب و عشاء است ) چنان که باید نماز را به جای آورید . بیگمان نیکیها ( و از جمله نمازهای پنجگانه ) بدیها را از میان می‌برد . بیگمان در این ( سفارشها و قانونهای آسمانی ) اندرز و ارشاد کسانی است که پند می‌پذیرند و خدای را یاد می‌کنند و به یاد می‌دارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« طَرَفَیِ النَّهارِ » : دو طرف روز . مراد اوّل و آخر روز است که هنگام گزاردن نماز صبح و عصر است . « زُلَفاً » : جمع زُلْفَة ، و در لفظ و معنی مانند ( قُرَب ) جمع قُرْبَة است . یعنی : نزدیکیها و اوائل شب که وقت نماز مغرب و عشاء است . « الْحَسَنَاتِ » : همه اعمال صالحه و از جمله ترک زشتیها و پلشتیها ( نگا : نساء / 31 ، انفال / 29 ) . « ذلِکَ » : این سفارشها و توصیه‌ها ، از امر به استقامت تا اقامه نماز . « ذِکْرَیا » : یادآوری . تذکّر . یا این که به معنی مذکّر است ، یعنی یادآورنده و تذکّر دهنده . « الذَّاکِرِینَ » : یادآورندگان . پندپذیران . به یاد دارندگان . برای پی‌بردن به اوقات پنجگانه نماز مراجعه شود به ( طه / 130 و روم / 17 و اسراء / 78 ) .‏

سوره هود آیه 115
‏متن آیه : ‏
‏ وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( در برابر سختیهای چیزهائی که به تو دستور داده شده است ) شکیبائی کن که خداوند پاداش نیکوکاران را ضائع نخواهد کرد ( و رنج آنان را در دنیا و آخرت هدر نخواهد داد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَإِنَّ اللهَ . . . » : این جمله تعلیل ( إِصْبِرْ ) است .‏

سوره هود آیه 116
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَوْلاَ کَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِکُمْ أُوْلُواْ بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الأَرْضِ إِلاَّ قَلِیلاً مِّمَّنْ أَنجَیْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مَا أُتْرِفُواْ فِیهِ وَکَانُواْ مُجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چرا نمی‌بایست که در میان ملّتهای ( گذشته ) پیش از شما فرزانگانی باشند که از فساد در زمین نهی کنند ( تا دیگران را از گرفتار آمدن به عذاب و نابود شدن رهائی بخشند ؟ ) مگر مردمان کمی که ( به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل کردند و ) ما نجاتشان دادیم ، و ( امّا در همان حال ) کافرانی می‌زیستند که از خوشگذرانی و تنعّم و تلذّذی پیروی می‌کردند که آنان را مغرور و فاسد کرده بود ، و دائماً گناه می‌ورزیدند ( و هیچ وقت به دعوت پیغمبران و خیرخواهان گوش نمی‌دادند و از فساد و تباهی دست نمی‌کشیدند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْقُرُونِ » : جمع قَرْن ، مردمان یک عصر و زمان . مراد ملّتهای پیشین است . « أُولُوا بَقِیَّةٍ » : صاحبان فضل . خیرخواهان . خردمندان خویشتندار . « بَقِیَّة‌ » : عقل و فضل . خیر و نیکی . « إِلاّ قَلِیلاً . . . » : لیکن گروه اندکی . مستثنی منقطع است . « مَآ أُتْرِفُوا فِیهِ » : خوشگذرانی و مال‌اندوزی و شهرت‌طلبی گذرائی که درآن غوطه‌ور گشتند و مایه غرور و سرکشی ایشان شد . می‌گویند : أَتْرَفَتْهُ النِّعْمَةُ : یعنی نعمت او را به سرکشی و خوشگذرانی کشاند . مُتْرِف به معنی غرق در شهوات ، از این ریشه است .‏

سوره هود آیه 117
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سنّت و عادت ) پروردگارت چنین نبوده است که شهرها و آبادیها را ستمگرانه ویران کند ، در حالی که ساکنان آنجاها ( متمسّک به حق و ملتزِم به فضائل بوده و ) درصدد اصلاح ( حال خود و دیگران ) برآمده باشند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْقُرَیا » : شهرها و آبادیها . مراد ساکنان آنجاها است . « بِظُلْمٍ » : ستمگرانه و ناعادلانه . حال فاعل است . یا این که ظلم به معنی کفر است و معنی چنین می‌شود : خداوند کافران را بر اثر کفر از میان نمی‌برد و بلکه به سبب بیدادگری و بی‌انصافی نابودشان می‌سازد . در این صورت ( بِظُلْمٍ ) حال مفعول است . « مُصْلِحُونَ » : خوبان و نیکوکاران . اصلاحگران .‏

سوره هود آیه 118
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبری که آزمند بر ایمان آوردن قوم خود و متأسّف بر روی گردانی ایشان از دعوت آسمانی هستی ! بدان که ) اگر پروردگارت می‌خواست مردمان را ( همچون فرشتگان در یک مسیر و بر یک برنامه قرار می‌داد و ) ملّت واحدی می‌کرد ( و پیرو آئین یگانه‌ای می‌نمود ، و آنان در مادیات و در معنویات و در انتخاب راه حق یا راه باطل اختیار و اختلافی نمی‌داشتند . آن وقت جهان به گونه دیگری در می‌آمد ) ولی ( خدا مردمان را مختار و با اراده آفریده و ) آنان همیشه ( در همه چیز ، حتّی در گزینش دین و اصول عقائد آن ) متفاوت خواهند ماند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمَّةً وَاحِدَةً » : ملّت واحدی . مردمان یکسان و همگونی . « لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً . . . » : مردمان را ملّت واحدی و یکسانی می‌کرد که مثلاً زندگی اجتماعی آنان همسان زندگی زنبوران عسل و مورچگان ، و زندگی روحانی ایشان همگون زندگی فرشتگان می‌شد و کارشان مبنی بر اجبار نه اختیار می‌گشت و ثواب و عقابی به اعمالشان تعلّق نمی‌گرفت ( نگا : بقره / 213 ، یونس / 19 ) . « وَلا یَزالُونَ مُخْتَلِفِینَ » : همیشه متفاوت و جداگانه می‌مانند . دسته‌ای ایمان می‌آورند و از حق جانبداری می‌نمایند و گروهی ایمان نمی‌آورند و حق را نمی‌پذیرند .‏

سوره هود آیه 119
‏متن آیه : ‏
‏ إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مردمان بنا به اختلاف استعداد ، در همه‌چیز حتی در دینی که خدا برای آنان فرستاده است متفاوت می‌مانند ) مگر کسانی که خدا بدیشان رحم کرده باشد ( و در پرتو لطف او بر احکام قطعی الدلاله کتاب خدا متّفق بوده ، هرچند در فهم معنی ظنّی الدلاله آن که منوط به اجتهاد است ، اختلاف داشته باشند ) و خداوند برای همین ( اختلاف و تحقّق اراده و رحمت ) ایشان را آفریده است ، و سخن پروردگار تو بر این رفته است که : دوزخ را از جملگی جنّیها و انسانهای ( پیرو نفْسِ امّاره و اهریمن مکّاره ) پُر می‌کنم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِذالِک خَلَقَهُمْ » : خدا آنان را بر تفاوت و تنوّع آفریده است و حق انتخاب راه درست و راه نادرست را بدیشان داده است و جوابگوی این انتخابشان کرده است . برای این رحمت ، آنان را آفریده است . برای تحقّق این اراده ایشان را آفریده است . « تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ . . . » : فرمان پروردگارت بر این رفته است و تحقّق یافته و تنفیذ گردیده است ( نگا : اعراف / 137 ) . « لَأَمْلَأَنَّ . . . » : ( نگا : اعراف / 18 ، سجده / 13 ) .‏

سوره هود آیه 120
‏متن آیه : ‏
‏ وَکُلاًّ نَّقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاء الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ وَجَاءکَ فِی هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این همه از اخبار پیغمبران بر تو فرو می‌خوانیم ، کلّاً برای این است که بدان دلت را برجای و استوار بداریم ( و در برابر مشکلات تبلیغ رسالت ، آن را تقویت نمائیم ) . برای تو در ضمن این ( سوره و اخبار مذکور در آن ، بیان ) حق آمده است ( همان حقی که پیغمبران دیگران را بدان می‌خواندند ) و برای مؤمنان پند و یادآوری مهمّی ذکر شده است ( که می‌توانند همچون ایمانداران پیشین از آن سود جویند و راه سعادت پویند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کُلاًّ » : همه . جملگی . مفعول‌به مقدّم برای فعل ( نَقُصُّ ) است . « ما » : چیزی که . بدل از ( کُلاًّ ) است . « فِی هذِهِ » : در اخبار پیغمبران . در این سوره . « ذِکْرَیا » : تذکار و یادآوری آنچه بر سرِ گذشتگان آمده است .‏

سوره هود آیه 121
‏متن آیه : ‏
‏ وَقُل لِّلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ اعْمَلُواْ عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو به کسانی که ایمان نمی‌آورند : هرچه در قدرت دارید بکنید ( و در راه خود بروید ) که ما نیز آنچه می‌توانیم می‌کنیم ( و در راه خود می‌رویم ، ولی بدانید سرانجامِ شما شکست و بدبختی ، و عاقبتِ ما پیروزی و خوشبختی است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَلَیا مَکَانَتِکُمْ » : به اندازه قدرت و استطاعتی که دارید ( نگا : انعام / 135 ) . به شیوه و برنامه خود .‏

سوره هود آیه 122
‏متن آیه : ‏
‏ وَانتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و چشم به راه باشید ( که به ما چه چیز می‌رسد از آنچه فکر می‌کنید که می‌رسد ) و ما هم چشم به راه هستیم ( که برابر وعده خدا ، دعوت آسمانی پیروز و اسلام بر شما و بر همه دشمنان دین غلبه کند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنتَظِرُوا » : منتظر عواقب باشید . تهدید دیگری است که به دنبال تهدیدات قبلی آمده است .‏

سوره هود آیه 123
‏متن آیه : ‏
‏ وَلِلّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آگاهی از ) غیب آسمانها و زمین ویژه خدا است ، و کارها یکسره بدو برمی‌گردد ( و امور جهان به فرمان او می‌چرخد ) ، پس او را بپرست و بر او تکیه کن و ( بدان که ) پروردگارت از چیزهائی که می‌کنید بی‌خبر نیست .‏

‏توضیحات : ‏
‏« غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَ الأرْضِ » : آگاهی از راز آسمانها و زمین . یعنی اطّلاع از غیب کائنات خاصّ خدا است و بس . « إِلَیْهِ یُرْجَعُ الأمْرُ » : کار و بار بدو حوالت می‌گردد . کار بندگان برای حساب و کتاب در آخرت بدو برگشت داده می‌شود . متصرّف در شؤون و گرداننده امور جهان او است .‏