ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 111؛ شمار آیات آن 5
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿تَبَّتۡ یَدَآ أَبِی لَهَبٖ وَتَبَّ ١﴾.
هردو دست ابیلهب شقاوتپیشه هلاک و زیانمند باد! او که از حساب اعمال انکار کرد، کتاب الهی را تکذیب نمود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را آزار داد، با دین و شریعت مقابله نمود و در مالش بخالت ورزید.
﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا کَسَبَ ٢﴾.
مال و منالش فایدهای به او نرساند، به دفاعش نپرداخت و خشم خداوند عزوجل را رد ننمود، بلکه با اعمال ناپسند، خویشتن را با اهل و مالش به زیانمندی گرفتار ساخت.
﴿سَیَصۡلَىٰ نَارٗا ذَاتَ لَهَبٖ ٣﴾.
به زودی با آتش شعلهوری سوختانده میشود، در عذاب دوزخ بریان میگردد و به جزای دشوار اعمال خویش در عذاب شدیدی گرفتار خواهد شد؛ چنانچه جزای هر شخص ستمگر عنادپیشه همین است.
﴿وَٱمۡرَأَتُهُۥ حَمَّالَةَ ٱلۡحَطَبِ ٤﴾.
همسرش نیز با او عذاب میشود؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را اذیت نمود، با اسلام به ستیزه پرداخت، از راه خدا جلوگیری کرد و خارها را در راه میانداخت.
﴿فِی جِیدِهَا حَبۡلٞ مِّن مَّسَدِۢ ٥﴾.
ریسمانی که با آن هیزم میکشید، طنابی از لیف خشن میشود و طوق گردنش میگردد. توسط آن آتش دوزخ بر او زبانه میکشد، گلویش را فشار میدهد و او را به سوی دوزخ میکشاند.
مکی و ۵ آیه است.
آیهی ۵-۱:
﴿تَبَّتۡ یَدَآ أَبِی لَهَبٖ وَتَبَّ١﴾[المسد: ۱]. «شکسته باد دو دستان ابولهب و (ابولهب) هلاک باد».
﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا کَسَبَ٢﴾[المسد: ۲]. «دارائی و آنچه را به دست آورده است سودی بدو نمیرساند».
﴿سَیَصۡلَىٰ نَارٗا ذَاتَ لَهَبٖ٣﴾[المسد: ۳]. «به آتش شعلهور درخواهد آمد».
﴿وَٱمۡرَأَتُهُۥ حَمَّالَةَ ٱلۡحَطَبِ٤﴾[المسد: ۴]. «و زنش (نیز به دوزخ درمیآید. نکوهش میکنم) آن هیزمکش را».
﴿فِی جِیدِهَا حَبۡلٞ مِّن مَّسَدِۢ٥﴾[المسد: ۵]. «در گردن او طنابی از لیف خرماست».
ابولهب عموی پیامبرصبود. او به شدت با پیامبر دشمن بود و او را اذیت و آزار میرساند. او نه دین داشت و نه غیرت خویشاوندی. خداوند او را زشت بگرداند! پس خداوند با این مذمت بزرگ ابولهب را مذمت کرد. مذمّتی که تا روز قیامت مایه خواری و رسواییاش خواهد بود. پس فرمود: ﴿تَبَّتۡ یَدَآ أَبِی لَهَبٖ وَتَبَّ١﴾هلاک و بریده باد دستهای ابولهب و او هلاک باد.
﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا کَسَبَ٢﴾مال و دارایی که داشت و او را سرکش کرده بود، سودی به او نمیرساند و عذاب خدا را از او دور نمیکند. ﴿سَیَصۡلَىٰ نَارٗا ذَاتَ لَهَبٖ٣ وَٱمۡرَأَتُهُۥ حَمَّالَةَ ٱلۡحَطَبِ٤﴾آتش دوزخ او را از هر سو احاطه خواهد کرد و زن هیزمکش وی را نیز احاطه مینماید. زنش نیز به شدت پیامبرصرا اذیت میکرد و شوهرش را برای انجام گناه و دشمنانگی کمک میکرد و نهایت تلاش خود را برای جمع آوری معصیت خداوند و آزار دادن پیامبرصمبذول میداشت، همانند کسی که هیزم جمع کرده و با طناب ﴿مِّن مَّسَدِۢ﴾از لیف بر پشت خود حمل مینماید.
با معنی ﴿وَٱمۡرَأَتُهُۥ حَمَّالَةَ ٱلۡحَطَبِ٤ فِی جِیدِهَا حَبۡلٞ مِّن مَّسَدِۢ٥﴾این است که این زن در جهنم برای سوختن شوهرش هیزم جمع میکند و طنابی از لیف خرما بر گردن دارد. به هر حال این سوره یکی از نشانههای آشکار خداوند است، خداوند این سوره را در زمانی نازل کرد که هنوز ابولهب و همسرش هلاک نشده بودند و خبر داد که آنها در آتش دوزخ عذاب داده خواهند شد. و لازمه آن این است که آنها در امان نخواهند بود. و همان طور که خداوندِ دانای پیدا و پنهان خبر داده بود، اتفاق افتاد.
پایان تفسیر سورهی مسد
سورة المسد - سورة 111 - تعداد آیات 5
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله بخشندة مهربان
تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ بریده باد هر دو دست ابو لهب و هلاک باد! ﴿1﴾
مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ مال و ثروتش و آنچه را به دست آورده بود به او سودی نبخشید. ﴿2﴾
سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ بزودی به آتش شعلهور در خواهد آمد. ﴿3﴾
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ و (نیز) همسرش (ام جمیل، آن) هیزمکش (وارد آتش میشود). ﴿4﴾
فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ در گردنش طنابی از لیف خرماست. ﴿5﴾
سورة مسد
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
تَبَّتۡ یَدَآ أَبِی لَهَبٖ وَتَبَّ ١ مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا کَسَبَ ٢ سَیَصۡلَىٰ نَارٗا ذَاتَ لَهَبٖ ٣ وَٱمۡرَأَتُهُۥ حَمَّالَةَ ٱلۡحَطَبِ ٤ فِی جِیدِهَا حَبۡلٞ مِّن مَّسَدِۢ ٥
سوره مسد
به نام خداوند بخشندة مهربان
شکسته باد دو دستان ابولهب و (ابولهب) هلاک باد. ﴿1﴾ دارائی و آنچه را به دست آورده است سودی بدو نمیرساند. ﴿2﴾ به آتش شعلهور درخواهد آمد. ﴿3﴾ و زنش (نیز به دوزخ درمیآید. نکوهش میکنم) آن هیزمکش را. ﴿4﴾ در گردن او طنابی از لیف خرماست. ﴿5﴾