تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سوره اعراف

سوره اعراف

Ayah: 1

الٓمٓصٓ

المص [= الف. لام. میم. صاد].

 

Ayah: 2

کِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَیۡکَ فَلَا یَکُن فِی صَدۡرِکَ حَرَجٞ مِّنۡهُ لِتُنذِرَ بِهِۦ وَذِکۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ

[ای پیامبر، این قرآن،] کتابی است که بر تو نازل شده است؛ پس نباید در سینه‌ات نسبت به آن تردیدی باشد؛ [نازل شده] تا با آن [مردم را] بیم دهی و برای مؤمنان پند [و تذکری] باشد.

 

Ayah: 3

ٱتَّبِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَیۡکُم مِّن رَّبِّکُمۡ وَلَا تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَۗ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ

[ای مردم،] از آنچه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده است پیروی کنید و از [دوستان و] کارسازانِ دیگر به جز او پیروی نکنید؛ چه اندک پند می‌پذیرید!

 

Ayah: 4

وَکَم مِّن قَرۡیَةٍ أَهۡلَکۡنَٰهَا فَجَآءَهَا بَأۡسُنَا بَیَٰتًا أَوۡ هُمۡ قَآئِلُونَ

چه بسیار [ساکنانِ روستاها و] شهر‌ها که نابودشان کردیم و عذاب ما شب‌هنگام [که در خواب بودند] یا در حالی که به خواب نیمروزی فرورفته بودند به سراغشان آمد.

 

Ayah: 5

فَمَا کَانَ دَعۡوَىٰهُمۡ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَآ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ

و چون عذاب ما به سراغشان آمد، سخن[و دعای]شان جز این نبود که گفتند: «به راستی که ما [کافر و] ستمکار بودیم [و پشیمانیم]».

 

Ayah: 6

فَلَنَسۡـَٔلَنَّ ٱلَّذِینَ أُرۡسِلَ إِلَیۡهِمۡ وَلَنَسۡـَٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِینَ

مسلّماً ما از کسانی ‌که [پیامبرانمان] به سویشان فرستاده شدند، [دربارۀ پذیرش پیام حق] سؤال خواهیم کرد؛ و قطعاً از پیامبران [نیز دربارۀ پاسخ امت‌هایشان به دعوت آنان] خواهیم پرسید.

 

Ayah: 7

فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیۡهِم بِعِلۡمٖۖ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ

یقیناً [کردار بندگان را] با علم [خود] برایشان بیان می‌کنیم؛ و ما هرگز غایب [و غافل از احوال آنان‌] نبوده‌ایم‌.

 

Ayah: 8

وَٱلۡوَزۡنُ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّۚ فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِینُهُۥ فَأُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ

در آن روز، وزن [و معیار سنجشِ اعمال، عادلانه و] درست است؛ پس هر‌ کس کفه میزان [اعمال‌] وی سنگین باشد، چنین کسانی رستگارند.

 

Ayah: 9

وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِینُهُۥ فَأُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بِـَٔایَٰتِنَا یَظۡلِمُونَ

و هر کس کفه میزان [اعمال‌] وی سبک باشد، اینانند که به خود زیان رسانده‌اند؛ چرا که [با انکار قرآن،] به آیاتِ ما ستم می‌کردند.

 

Ayah: 10

وَلَقَدۡ مَکَّنَّـٰکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلۡنَا لَکُمۡ فِیهَا مَعَٰیِشَۗ قَلِیلٗا مَّا تَشۡکُرُونَ

و [ای مردم،] به راستی که ما شما را در زمین جای دادیم و وسایل [و امکاناتِ] زندگی را در آن برایتان نهادیم. چه اندک شکر می‌گزارید!

 

Ayah: 11

وَلَقَدۡ خَلَقۡنَٰکُمۡ ثُمَّ صَوَّرۡنَٰکُمۡ ثُمَّ قُلۡنَا لِلۡمَلَـٰٓئِکَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِیسَ لَمۡ یَکُن مِّنَ ٱلسَّـٰجِدِینَ

و بی‌تردید، ما [نسلِ] شما را [در زمین] پدید آوردیم، سپس شما را [به بهترین حالت] شکل دادیم، آنگاه به فرشتگان گفتیم: «برای [بزرگداشت و احترام، به] آدم سجده کنید»؛ پس [همگی] سجده کردند، مگر ابلیس که از سجده‌کنندگان نبود.

 


Ayah: 12

قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسۡجُدَ إِذۡ أَمَرۡتُکَۖ قَالَ أَنَا۠ خَیۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِی مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِینٖ

[الله] فرمود: «وقتی که تو را [به سجده] فرمان دادم، چه چیز تو را بازداشت از اینکه سجده کنی؟» [ابلیس] گفت: «من از او بهترم: مرا از آتش آفریدی و[لی] او را از گِل پدید آوردی».

 

Ayah: 13

قَالَ فَٱهۡبِطۡ مِنۡهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَٱخۡرُجۡ إِنَّکَ مِنَ ٱلصَّـٰغِرِینَ

[الله] فرمود: «از این [بهشت برین] فرود آی [زیرا] حق تو نیست که در آن [مکان، گردنکشی و] تکبر کنی؛ پس بیرون رو [که] بی‌تردید، تو از خوارشدگانی».

 

Ayah: 14

قَالَ أَنظِرۡنِیٓ إِلَىٰ یَوۡمِ یُبۡعَثُونَ

[ابلیس] گفت: «تا روزی‌ که [انسان‌ها] برانگیخته ‌شوند، مرا مهلت بده».

 

Ayah: 15

قَالَ إِنَّکَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِینَ

[الله] فرمود: «قطعاً تو از مهلت‌یافتگانی».

 

Ayah: 16

قَالَ فَبِمَآ أَغۡوَیۡتَنِی لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ صِرَٰطَکَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ

[ابلیس] گفت: «پس به خاطر آنکه مرا در گمراهی [و هلاکت] افکندی، من نیز بر سر راه مستقیم تو برای [فریب] آنان می‌نشینم،

 

Ayah: 17

ثُمَّ لَأٓتِیَنَّهُم مِّنۢ بَیۡنِ أَیۡدِیهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَعَنۡ أَیۡمَٰنِهِمۡ وَعَن شَمَآئِلِهِمۡۖ وَلَا تَجِدُ أَکۡثَرَهُمۡ شَٰکِرِینَ

سپس بر آنان ـ از روبرو و از پشت سر و از طرف راست و چپشان‌ـ درمى‌آیم و [چنان می‌کنم که] بیشتر آنان را شکرگزار [نعمت‌های خود] نیابی».

 

Ayah: 18

قَالَ ٱخۡرُجۡ مِنۡهَا مَذۡءُومٗا مَّدۡحُورٗاۖ لَّمَن تَبِعَکَ مِنۡهُمۡ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکُمۡ أَجۡمَعِینَ

[الله] فرمود: «از آنجا [= بهشت] نکوهیده و رانده‌شده بیرون رو. هر یک از آنان که از تو پیروی کند، [در سپاهِ توست و روز قیامت،] قطعاً دوزخ را از همۀ شما پر خواهم کرد.

 

Ayah: 19

وَیَـٰٓـَٔادَمُ ٱسۡکُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُکَ ٱلۡجَنَّةَ فَکُلَا مِنۡ حَیۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ ٱلظَّـٰلِمِینَ

و ای آدم، تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و از [خوردنی‌های آن از] هر جا که خواستید بخورید؛ و[لی] به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران [نافرمان] خواهید بود».

 

Ayah: 20

فَوَسۡوَسَ لَهُمَا ٱلشَّیۡطَٰنُ لِیُبۡدِیَ لَهُمَا مَا وُۥرِیَ عَنۡهُمَا مِن سَوۡءَٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَىٰکُمَا رَبُّکُمَا عَنۡ هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَکُونَا مَلَکَیۡنِ أَوۡ تَکُونَا مِنَ ٱلۡخَٰلِدِینَ

پس شیطان آن دو را وسوسه کرد تا آنچه از شرمگاهشان بر آنان پوشیده مانده بود، برایشان آشکار سازد [پس حیله‌ای اندیشید] و گفت: «پروردگارتان شما را از [خوردن میوۀ] این درخت منع نکرد مگر [براى‌] آنکه [مبادا تبدیل به] دو فرشته گردید یا از جاودانان شوید».

 

Ayah: 21

وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ ٱلنَّـٰصِحِینَ

و برای آن‌ دو سوگند یاد کرد که: «من قطعاً خیرخواهتان هستم»‌.

 

Ayah: 22

فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖۚ فَلَمَّا ذَاقَا ٱلشَّجَرَةَ بَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخۡصِفَانِ عَلَیۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَنَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمۡ أَنۡهَکُمَا عَن تِلۡکُمَا ٱلشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّکُمَآ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ لَکُمَا عَدُوّٞ مُّبِینٞ

پس آنها را با فریب [از مقام و منزلشان] فرود آورد و چون از [میوۀ] آن درخت [ممنوعه] چشیدند، شرمگاهشان بر آنان نمایان شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگ[های درختانِ] بهشت بر [شرمگاه] خود [تا آن را بپوشانند]؛ و پروردگارشان [اینچنین] به آنها ندا داد: «آیا شما را از [خوردنِ میوۀ] آن درخت منع نکردم و به شما نگفتم که بی‌تردید، شیطان دشمن آشکار شماست؟».

 


Ayah: 23

قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ

[آن دو] گفتند: «پروردگارا، ما [با سرپیچی از دستور تو] به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما رحم نکنی، قطعاً از زیانکاران خواهیم بود».

 

Ayah: 24

قَالَ ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُکُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ وَلَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِینٖ

[الله] فرمود: «[از بهشت بر زمین] فرود آیید. [در حالی که زین پس] برخی از شما دشمن برخی دیگرید و در زمین تا مدتی [معیّن] قرارگاه و بهره‌مندی برایتان خواهد بود».

 

Ayah: 25

قَالَ فِیهَا تَحۡیَوۡنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنۡهَا تُخۡرَجُونَ

[و] فرمود: «در آن زندگی می‌کنید و در همان[جا] می‌میرید و [روز قیامت نیز] از آن بیرون آورده می‌شوید».

 

Ayah: 26

یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ قَدۡ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکُمۡ لِبَاسٗا یُوَٰرِی سَوۡءَٰتِکُمۡ وَرِیشٗاۖ وَلِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِکَ خَیۡرٞۚ ذَٰلِکَ مِنۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ

ای فرزندان آدم، همانا لباسی برایتان فرو فرستادیم که شرمگاهتان را می‌پوشانَد و [مایۀ] زینت شماست؛ و [برای مؤمن،] لباس پرهیزگاری بهتر است. این از نشانه‌های [قدرتِ] الله است؛ باشد که [انسان‌ها] پند گیرند.

 

Ayah: 27

یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ لَا یَفۡتِنَنَّکُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ کَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَیۡکُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ یَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ یَرَىٰکُمۡ هُوَ وَقَبِیلُهُۥ مِنۡ حَیۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّیَٰطِینَ أَوۡلِیَآءَ لِلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ

ای فرزندان آدم، [آگاه باشید که] شیطان شما را نفریبد چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد و لباس آن دو را از تنشان [بیرون] کشید تا شرمگاهشان را به آنان نشان دهد. بی‌تردید، او و گروهش، از جایی که آنها را نمی‌بینید، شما را می‌بینند. به راستی که ما شیاطین‌ را دوستان کسانی قرار داده‌ایم که ایمان نمی‌آورند.

 

Ayah: 28

وَإِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةٗ قَالُواْ وَجَدۡنَا عَلَیۡهَآ ءَابَآءَنَا وَٱللَّهُ أَمَرَنَا بِهَاۗ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَأۡمُرُ بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ

و چون [مشرکان] کار‌‌ زشتی [از قبیل شرک یا طواف در حال برهنگی] انجام می‌دهند، می‌گویند: «ما نیاکان خود را بر این [کار] یافته‌ایم و الله ما را به [انجامِ] آن فرمان داده است». بگو: «الله هرگز به زشتکاری فرمان نمی‌دهد. آیا سخنی را که نمی‌دانید به الله نسبت می‌دهید؟».

 

Ayah: 29

قُلۡ أَمَرَ رَبِّی بِٱلۡقِسۡطِۖ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمۡ عِندَ کُلِّ مَسۡجِدٖ وَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَۚ کَمَا بَدَأَکُمۡ تَعُودُونَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «پروردگارم به عدالت فرمان داده است و [اینکه همه جا، به ویژه] در هر مسجدی [خالصانه] به سوی [قبلۀ او] روی آورید و او را در حالی [به عبادت و دعا] بخوانید که دین [خود] را برایش خالص نموده‌اید. [و بدانید] همان گونه که شما را در آغاز پدید آورْد، [پس از مرگ نیز بار دیگر به سویش] بازمی‌گردید.

 

Ayah: 30

فَرِیقًا هَدَىٰ وَفَرِیقًا حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلضَّلَٰلَةُۚ إِنَّهُمُ ٱتَّخَذُواْ ٱلشَّیَٰطِینَ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَیَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ

[الله] گروهی را هدایت کرد و بر گروهی [دیگر] گمراهی مقرر گشته است؛ زیرا آنان به جای الله، شیاطین را [به عنوان] دوستان [خویش] برگزیدند و گمان می‌کنند که هدایت‌یافته‌اند».

 


Ayah: 31

۞یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمۡ عِندَ کُلِّ مَسۡجِدٖ وَکُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ

ای فرزندان آدم، هنگام رفتن به مسجد [و در هر نمازی] زینت خود را برگیرید [و عورت‌هایتان را بپوشانید و لباس شایسته بپوشید] و [در زندگی، از خوراکی‌های پاکیزه] بخورید و بیاشامید؛ و[لی] اسراف نکنید [که] بی‌تردید، الله اسرافکاران را دوست ندارد.

 

Ayah: 32

قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِینَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِیٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّیِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِیَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا خَالِصَةٗ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «لباس [و زینت‌هایی] را که الله برای بندگانش پدید آورده و [همچنین] روزی‌های پاکیزه را چه کسی حرام کرده است؟». بگو: «این [نعمت‌ها] در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده‌اند [و اگر چه کافران نیز از آنها بهره‌مندند،] روز قیامت، مخصوص [مؤمنان] خواهد بود. ما اینچنین آیات [خود] را برای گروهی که می‌دانند، به تفصیل بیان می‌کنیم.

 

Ayah: 33

قُلۡ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَ وَٱلۡإِثۡمَ وَٱلۡبَغۡیَ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَأَن تُشۡرِکُواْ بِٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ

بگو: «پروردگارم زشتکاری‌ها را ـ چه آشکار [باشد] و چه پنهان‌ـ و گناه و ستم ناحق را حرام نموده است و اینکه کسی [یا چیزى] را شریک الله بدانید که دلیلى بر [حقانیت‌] آن نازل نکرده است و اینکه چیزى را که نمى‌دانید به الله نسبت دهید.

 

Ayah: 34

وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٞۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا یَسۡتَأۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا یَسۡتَقۡدِمُونَ

هر امتی، اَجَلی دارد؛ و هنگامی‌ که اجلشان به سر آید، نه لحظه‌ای [از آن] تأخیر ‌می‌کنند و نه [بر آن] پیشی می‌گیرند.

 

Ayah: 35

یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ إِمَّا یَأۡتِیَنَّکُمۡ رُسُلٞ مِّنکُمۡ یَقُصُّونَ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِی فَمَنِ ٱتَّقَىٰ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ

ای فرزندان آدم، اگر پیامبرانی از خود شما [نزدتان] بیایند که آیات مرا برایتان بخوانند، [از آنان پیروی کنید]؛ پس کسانی که پرهیزگاری نمایند و [رفتارهای گذشته‌ را] اصلاح کنند، نه ترسی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند.

 

Ayah: 36

وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا وَٱسۡتَکۡبَرُواْ عَنۡهَآ أُوْلَـٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ

و کسانی‌ که آیات ما را دروغ می‌پندارند و در برابر آنها [گردنکشی و] تکبر می‌ورزند، اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند.

 

Ayah: 37

فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِـَٔایَٰتِهِۦٓۚ أُوْلَـٰٓئِکَ یَنَالُهُمۡ نَصِیبُهُم مِّنَ ٱلۡکِتَٰبِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُنَا یَتَوَفَّوۡنَهُمۡ قَالُوٓاْ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰفِرِینَ

پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر الله دروغ می‌بندد یا آیاتش را دروغ می‌پندارد؟ آنان کسانی هستند که نصیبشان از آنچه [در لوح محفوظ برایشان] مقرر شده است، به آنان خواهد رسید تا آنگاه که فرستادگان ما به سراغشان می‌آیند که جانشان را بگیرند [به آنان] می‌گویند: «آنهایی که به جای الله [به یاری و دعا] می‌خواندید کجا هستند؟» [آنان] می‌گویند: «از [نزد] ما گم شدند»؛ و [این گونه] علیه خود گواهی می‌دهند که کافر بوده‌اند.

 


Ayah: 38

قَالَ ٱدۡخُلُواْ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِکُم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ فِی ٱلنَّارِۖ کُلَّمَا دَخَلَتۡ أُمَّةٞ لَّعَنَتۡ أُخۡتَهَاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا ٱدَّارَکُواْ فِیهَا جَمِیعٗا قَالَتۡ أُخۡرَىٰهُمۡ لِأُولَىٰهُمۡ رَبَّنَا هَـٰٓؤُلَآءِ أَضَلُّونَا فَـَٔاتِهِمۡ عَذَابٗا ضِعۡفٗا مِّنَ ٱلنَّارِۖ قَالَ لِکُلّٖ ضِعۡفٞ وَلَٰکِن لَّا تَعۡلَمُونَ

[فرشتگان] به آنها می‌گویند: «در بین گروه‌هایی از جن و انس که پیش از شما [کافر و گمراه] بوده‌اند، در آتش [دوزخ] وارد شوید». هر گاه گروهی وارد می‌شوند، گروه دیگر را لعنت می‌کنند تا هنگامی‌ که [سرانجام] همگی در آنجا به هم می‌رسند. [آنگاه] پیروان [فریب‌خوردۀ] آنها دربارۀ رهبرانشان می‌گویند: «پروردگارا، اینان بودند که ما را گمراه کردند؛ پس عذابی چند برابر از آتش به آنان بده». [الله] می‌فرماید: «برای هر کدام [از شما عذابی] چند برابر است؛ ولی نمی‌دانید».

 

Ayah: 39

وَقَالَتۡ أُولَىٰهُمۡ لِأُخۡرَىٰهُمۡ فَمَا کَانَ لَکُمۡ عَلَیۡنَا مِن فَضۡلٖ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡسِبُونَ

رهبران آنها به پیروانشان می‌گویند: «شما هیچ امتیازی بر ما ندارید؛ پس به [کیفر] آنچه می‌کردید، عذاب را بچشید».

 

Ayah: 40

إِنَّ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا وَٱسۡتَکۡبَرُواْ عَنۡهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمۡ أَبۡوَٰبُ ٱلسَّمَآءِ وَلَا یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ حَتَّىٰ یَلِجَ ٱلۡجَمَلُ فِی سَمِّ ٱلۡخِیَاطِۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُجۡرِمِینَ

کسانی‌ که آیات ما را تکذیب کردند و در برابر آنها [گردنکشی و] تکبر نمودند، درهای آسمان هرگز برایشان گشوده نمی‌شود و به بهشت وارد نخواهند شد، مگر آنکه شتر از سوراخ سوزن وارد شود؛ و گناهکاران را اینچنین کیفر می‌دهیم.

 

Ayah: 41

لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٞ وَمِن فَوۡقِهِمۡ غَوَاشٖۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلظَّـٰلِمِینَ

بستری از [آتش] دوزخ برایشان [مهیّاست] و [رواندازشان نیز] پوشش‌هایی [از آتش است]؛ و ستمکاران را اینچنین کیفر می‌دهیم.

 

Ayah: 42

وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ لَا نُکَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَآ أُوْلَـٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ

کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، [هر اندازه عمل نیک کرده‌اند می‌پذیریم؛ چرا که‌] بر هیچ کس جز به اندازۀ توانش تکلیف نمی‌کنیم‌. اینان بهشتی‌اند و در آن جاودان خواهند بود.

 

Ayah: 43

وَنَزَعۡنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنۡ غِلّٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی هَدَىٰنَا لِهَٰذَا وَمَا کُنَّا لِنَهۡتَدِیَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُۖ لَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّۖ وَنُودُوٓاْ أَن تِلۡکُمُ ٱلۡجَنَّةُ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

و هر کینه‌اى را از سینه‌هایشان مى‌زداییم؛ از زیر [قصرهای] آنان جویبارها جاری است و می‌گویند: «سپاس مخصوص الله است که ما را [توفیقِ عبادت داد و] به این [بهشت] هدایت نمود؛ و اگر الله ما را هدایت نمی‌کرد، هرگز راه نمی‌یافتیم. بی‌تردید، رسولان پروردگارمان، حق را آوردند». [آنگاه] به آنان نِدا داده می‌شود که: «این بهشت، به پاداش آنچه می‌کردید به شما رسیده است».

 


Ayah: 44

وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ أَن قَدۡ وَجَدۡنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّٗا فَهَلۡ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمۡ حَقّٗاۖ قَالُواْ نَعَمۡۚ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُۢ بَیۡنَهُمۡ أَن لَّعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّـٰلِمِینَ

بهشتیان به دوزخیان ندا مى‌دهند که: «ما آنچه را که پروردگارمان به ما وعده داده بود درست یافتیم. آیا شما [نیز] آنچه را که پروردگارتان وعده داده بود درست یافتید؟» آنان مى‌گویند: «آرى». آنگاه ندادهنده‌ای در میان آنان ندا درمى‌دهد که: «لعنتِ الله بر ستمکاران [کافر] باد

 

Ayah: 45

ٱلَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ وَیَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ کَٰفِرُونَ

[همان] کسانی‌ که [مردم را] از راه الله باز می‌داشتند و آن را [با القاى شُبهات‌] منحرف مى‌خواستند و آخرت را باور نداشتند».

 

Ayah: 46

وَبَیۡنَهُمَا حِجَابٞۚ وَعَلَى ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٞ یَعۡرِفُونَ کُلَّۢا بِسِیمَىٰهُمۡۚ وَنَادَوۡاْ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَن سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡۚ لَمۡ یَدۡخُلُوهَا وَهُمۡ یَطۡمَعُونَ

در میان آن دو [گروه بهشتی و دوزخی،] مانعی است و بر اَعراف [= بلندی‌های آن مانع] مردانی هستند که هر یک [از آن دو گروه] را از [نشانه‌های] چهره‌شان می‌شناسند و [از بلندای اعراف،] اهل بهشت را ندا می‌دهند که: «سلام بر شما باد». اینان امید [ورود به] بهشت دارند و هنوز به آن وارد نشده‌اند.

 

Ayah: 47

۞وَإِذَا صُرِفَتۡ أَبۡصَٰرُهُمۡ تِلۡقَآءَ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّـٰلِمِینَ

و هنگامی که چشمانشان متوجه اهل دوزخ می‌شود، می‌گویند: «پروردگارا، ما را با گروه ستمکاران [در یکجا] قرار نده».

 

Ayah: 48

وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٗا یَعۡرِفُونَهُم بِسِیمَىٰهُمۡ قَالُواْ مَآ أَغۡنَىٰ عَنکُمۡ جَمۡعُکُمۡ وَمَا کُنتُمۡ تَسۡتَکۡبِرُونَ

اهل اعراف، مردانی [از دوزخیان را] که آنان را از چهره‌هایشان می‌شناسند، صدا می‌زنند [و] می‌گویند: «جمعیت [و مال‌اندوزیِ] شما و آن [همه‌] گردنکشى [و تکبر] که مى‌کردید، سودی به حالتان نداشت».

 

Ayah: 49

أَهَـٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِینَ أَقۡسَمۡتُمۡ لَا یَنَالُهُمُ ٱللَّهُ بِرَحۡمَةٍۚ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ لَا خَوۡفٌ عَلَیۡکُمۡ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ

آیا اینها [= بهشتیان] همان کسانی هستند که سوگند یاد می‌کردید که الله [هرگز] رحمتی به آنان نمی‌رسانَد؟ [سپس الله می‌فرماید: ای مؤمنان،] به بهشت وارد شوید [که در آنجا] نه ترسی خواهید داشت و نه اندوهگین می‌شوید.

 

Ayah: 50

وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَنۡ أَفِیضُواْ عَلَیۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ أَوۡ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُۚ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ

اهل دوزخ، به بهشتیان ندا می‌دهند که: «از آن آب یا آنچه الله روزی‌تان کرده است اندکی ما را بهره‌مند سازید». [آنان در پاسخ] می‌گویند: «الله هر دو را بر کافران حرام کرده است».

 

Ayah: 51

ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ دِینَهُمۡ لَهۡوٗا وَلَعِبٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَاۚ فَٱلۡیَوۡمَ نَنسَىٰهُمۡ کَمَا نَسُواْ لِقَآءَ یَوۡمِهِمۡ هَٰذَا وَمَا کَانُواْ بِـَٔایَٰتِنَا یَجۡحَدُونَ

[همان] کسانی که دین خود را به سرگرمى و بازى گرفتند و زندگى دنیا فریبشان داد. پس چنان که آنان دیدار امروزشان را از یاد بردند و آیات ما را انکار ‌کردند، ما [نیز‌] امروز آنان را از یاد مى‌بریم [و در عذاب رها می‌کنیم].

 


Ayah: 52

وَلَقَدۡ جِئۡنَٰهُم بِکِتَٰبٖ فَصَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ عِلۡمٍ هُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ

به راستی، ما کتابی برایشان آوردیم که آن را بر [اساسِ] علم [بیکران الهی] به تفصیل بیان کرده‌ایم [و نازل کردیم] تا براى گروهى که ایمان مى‌آورند، هدایت و رحمتى باشد.

 

Ayah: 53

هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّا تَأۡوِیلَهُۥۚ یَوۡمَ یَأۡتِی تَأۡوِیلُهُۥ یَقُولُ ٱلَّذِینَ نَسُوهُ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَیَشۡفَعُواْ لَنَآ أَوۡ نُرَدُّ فَنَعۡمَلَ غَیۡرَ ٱلَّذِی کُنَّا نَعۡمَلُۚ قَدۡ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ

آیا آنان [= کافران] جز تأویل آیات [و فرا رسیدنِ قیامت] انتظار [دیگری] دارند؟ روزی ‌که تأویلش [= قیامت] فرارسد، کسانی‌ که آن را پیشتر فراموش کرده بودند می‌گویند: «یقیناً رسولانِ پروردگارمان حق را آوردند؛ پس آیا [امروز] شفاعتگرانی داریم که شفاعت ما را بکنند یا [می‌توانیم به دنیا] بازگردیم تا کارهایی غیر از آنچه می‌کردیم انجام دهیم؟» بی‌تردید، [آنان‌] به خود زیان زدند و آنچه را به دروغ [معبودِ خود] مى‌ساختند [همه] محو و نابود شد.

 

Ayah: 54

إِنَّ رَبَّکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ یُغۡشِی ٱلَّیۡلَ ٱلنَّهَارَ یَطۡلُبُهُۥ حَثِیثٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ وَٱلنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتِۭ بِأَمۡرِهِۦٓۗ أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَکَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

[ای مردم،] بی‌گمان، پروردگار شما الله است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید؛ سپس [آن گونه که شایسته جلال و عظمت اوست] بر عرش قرار گرفت. [تاریکیِ] شب را با [روشناییِ] روز می‌پوشانَد که [هر یک،] آن [دیگری] را شتابان [و پیوسته] می‌جوید و خورشید و ماه و ستارگان را [پدید آورد] که [همگی] به فرمانِ او به خدمت [انسان] گماشته شده‌اند. آگاه باشید! آفرینش و فرمانروایی، از آنِ اوست. پربرکت [و بزرگ] است الله که پروردگار جهانیان است.

 

Ayah: 55

ٱدۡعُواْ رَبَّکُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡیَةًۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِینَ

[ای مؤمنان،] پروردگارتان را به زاری و پنهانی بخوانید که او متجاوزان [از حدود الهی] را دوست ندارد.

 

Ayah: 56

وَلَا تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا وَٱدۡعُوهُ خَوۡفٗا وَطَمَعًاۚ إِنَّ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ قَرِیبٞ مِّنَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ

و در زمین ـ پس از آنکه [با بعثت پیامبران و دینداریِ مؤمنان] اصلاح گشته است ـ فتنه و فساد نکنید و او [= الله] را با بیم و امید بخوانید [که] بی‌تردید، رحمت الله به نیکوکاران نزدیک است.

 

Ayah: 57

وَهُوَ ٱلَّذِی یُرۡسِلُ ٱلرِّیَٰحَ بُشۡرَۢا بَیۡنَ یَدَیۡ رَحۡمَتِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَقَلَّتۡ سَحَابٗا ثِقَالٗا سُقۡنَٰهُ لِبَلَدٖ مَّیِّتٖ فَأَنزَلۡنَا بِهِ ٱلۡمَآءَ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ مِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ کَذَٰلِکَ نُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ

او ذاتی است که پیشاپیشِ [بارانِ] رحمتش، بادها را بشارت‌بخش می‌فرستد تا ابرهای سنگین‌بار [از آب] را [بر دوش] کشند [و] آن را به سوی سرزمینی [خشک و] مرده می‌فرستیم؛ آنگاه بر آن [سرزمین،] آب فرو می‌باریم و با [برکتِ] آن [آب] هر گونه میوه‌اى برمی‌آوریم. این‌گونه، مردگان را [نیز از قبر] خارج مى‌سازیم؛ باشد که پند گیرید.

 


Ayah: 58

وَٱلۡبَلَدُ ٱلطَّیِّبُ یَخۡرُجُ نَبَاتُهُۥ بِإِذۡنِ رَبِّهِۦۖ وَٱلَّذِی خَبُثَ لَا یَخۡرُجُ إِلَّا نَکِدٗاۚ کَذَٰلِکَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَشۡکُرُونَ

سرزمین پاکیزه [و آماده،] گیاهش به فرمان پروردگارش [فراوان و پُربار] می‌روید و از آن [شوره‌زاری] که ناپاک است، جز [گیاهی] اندک و بی‌ارزش نمی‌روید. این گونه آیات [خود] را برای گروهی که سپاس می‌گزارند، گوناگون بیان می‌کنیم.

 

Ayah: 59

لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَقَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ

بی‌تردید، ما نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس گفت: «ای قوم من، الله را عبادت کنید که جز او معبودی [به‌حق] ندارید. [اگر او را عبادت نکنید،] من بر شما از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم».

 

Ayah: 60

قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَىٰکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ

اشراف [و بزرگان] قومش گفتند: «به راستی که ما تو را در گمراهیِ آشکار می‌بینیم».

 

Ayah: 61

قَالَ یَٰقَوۡمِ لَیۡسَ بِی ضَلَٰلَةٞ وَلَٰکِنِّی رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

او گفت: «ای قوم من، هیچ گونه گمراهی [و انحرافی] در من نیست؛ بلکه من فرستاده‌ای از [جانب] پروردگار جهانیان هستم.

 

Ayah: 62

أُبَلِّغُکُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَکُمۡ وَأَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ

پیام‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم و برایتان خیرخواهی می‌کنم و از [شریعتِ] الله چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید.

 

Ayah: 63

أَوَعَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَکُمۡ ذِکۡرٞ مِّن رَّبِّکُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنکُمۡ لِیُنذِرَکُمۡ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ

آیا تعجب کرد‌ه‌اید که پندى از جانب پروردگارتان توسط مردى از خودِ شما برایتان آمده است تا شما را [از عذاب قیامت] بیم دهد که پروا پیشه کنید و باشد که مشمول رحمت گردید؟»

 

Ayah: 64

فَکَذَّبُوهُ فَأَنجَیۡنَٰهُ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥ فِی ٱلۡفُلۡکِ وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمًا عَمِینَ

اما وی را دروغگو پنداشتند؛ آنگاه ما او و کسانی را که همراهش در کشتی بودند نجات دادیم و کسانی ‌که آیات ما را تکذیب کرده بودند غرق کردیم. به راستی که آنان [در قبال حق،] گروهی نابینا بودند.

 

Ayah: 65

۞وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓۚ أَفَلَا تَتَّقُونَ

و به [سوی قوم] عاد، برادرشان ـ هودـ را [فرستادیم]. او گفت: «ای قوم من، الله را عبادت کنید که جز او معبودی [به‌حق] ندارید. آیا پروا نمی‌کنید؟»

 

Ayah: 66

قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَىٰکَ فِی سَفَاهَةٖ وَإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ ٱلۡکَٰذِبِینَ

اشراف [و بزرگان] قوم او که کافر بودند گفتند: «بی‌گمان، ما تو را در نادانی می‌بینیم؛ و ما قطعاً تو را از دروغگویان می‌پنداریم».

 

Ayah: 67

قَالَ یَٰقَوۡمِ لَیۡسَ بِی سَفَاهَةٞ وَلَٰکِنِّی رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

گفت: «ای قوم من، هیچ‌ گونه نادانی‌ای در من نیست؛ بلکه من فرستاده‌ای از [جانب] پروردگار جهانیان هستم.

 


Ayah: 68

أُبَلِّغُکُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّی وَأَنَا۠ لَکُمۡ نَاصِحٌ أَمِینٌ

پیام‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم و من خیرخواهی امین برایتان هستم.

 

Ayah: 69

أَوَعَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَکُمۡ ذِکۡرٞ مِّن رَّبِّکُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنکُمۡ لِیُنذِرَکُمۡۚ وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَکُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ قَوۡمِ نُوحٖ وَزَادَکُمۡ فِی ٱلۡخَلۡقِ بَصۜۡطَةٗۖ فَٱذۡکُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ

آیا تعجب کرد‌ه‌اید که پندى از جانب پروردگارتان توسط مردى از خودِ شما برایتان آمده است تا شما را [از عذاب قیامت] بیم دهد؟ و به یاد آورید هنگامی ‌که [الله] پس از قوم نوح، شما را جانشینان [آنان] قرار داد و به شما در آفرینش، فزونی [و قدرت] داد. پس نعمت‌های الله را به یاد آورید؛ باشد که رستگار شوید».

 

Ayah: 70

قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِنَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَحۡدَهُۥ وَنَذَرَ مَا کَانَ یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّـٰدِقِینَ

[کافران] گفتند: «آیا به سوی ما آمده‌ای که فقط الله را عبادت کنیم و آنچه را پدرانمان عبادت می‌کردند رها کنیم؟ پس اگر از راستگویانی، آنچه [از عذاب الهی که] به ما وعده می‌دهی، بیاور».

 

Ayah: 71

قَالَ قَدۡ وَقَعَ عَلَیۡکُم مِّن رَّبِّکُمۡ رِجۡسٞ وَغَضَبٌۖ أَتُجَٰدِلُونَنِی فِیٓ أَسۡمَآءٖ سَمَّیۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُکُم مَّا نَزَّلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٖۚ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَ

[هود] گفت: «بی‌تردید، عذاب و خشمی [سخت] از [سوی] پروردگارتان بر شما واقع شده [و شما را فراگرفته] است. آیا دربارۀ اسم‌هایی که خودِ شما و پدرانتان آنها را [معبود] نام نهاده‌اید و الله هیچ دلیلی بر [حقانیتِ] آنها نازل نکرده است با من مجادله می‌کنید؟ پس منتظر باشید [که] بی‌گمان، من [نیز] با شما از منتظرانم».

 

Ayah: 72

فَأَنجَیۡنَٰهُ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَقَطَعۡنَا دَابِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَاۖ وَمَا کَانُواْ مُؤۡمِنِینَ

پس او و کسانی را که همراهش بودند به رحمت [و لطفی] از [جانب] خویش نجات دادیم و ریشۀ کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و از مؤمنان نبودند، برانداختیم.

 

Ayah: 73

وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ قَدۡ جَآءَتۡکُم بَیِّنَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡۖ هَٰذِهِۦ نَاقَةُ ٱللَّهِ لَکُمۡ ءَایَةٗۖ فَذَرُوهَا تَأۡکُلۡ فِیٓ أَرۡضِ ٱللَّهِۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَیَأۡخُذَکُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ

و به [سوی قوم] ثَمود، برادرشان ـ صالح ـ را [فرستادیم]. او گفت: «ای قوم من، الله را عبادت کنید که جز او معبودی [به‌حق] ندارید. بی‌تردید، دلیل روشنی از [سوی] پروردگارتان برای شما آمده است. این ماده‌شترِ الله [که از دلِ صخره‌ها بیرون آمده است] معجزه‌ای برایتان است؛ پس او را [به حال خود] واگذارید تا در زمین الله [بچرد و علف] بخورد و به او آزار [و آسیبی] نرسانید که شما را عذابی دردناک فرا خواهد گرفت.

 


Ayah: 74

وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَکُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ عَادٖ وَبَوَّأَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورٗا وَتَنۡحِتُونَ ٱلۡجِبَالَ بُیُوتٗاۖ فَٱذۡکُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِینَ

و به یاد آورید هنگامی ‌که [الله] شما را پس از [قوم] عاد، جانشینان [آنان] قرار داد و در زمین مستقر ساخت که در دشت‌هایش قصرهایی بنا می‌کنید و در کوه‌ها خانه‌هایی می‌تراشید. پس نعمت‌های الله را به یاد آورید و در زمین به فساد [و تباهی] نکوشید».

 

Ayah: 75

قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لِلَّذِینَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ لِمَنۡ ءَامَنَ مِنۡهُمۡ أَتَعۡلَمُونَ أَنَّ صَٰلِحٗا مُّرۡسَلٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قَالُوٓاْ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلَ بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ

اشراف [و بزرگان] قومِ او که گردنکشی می‌کردند، به مستضعفان ـ به [همان] کسانی از آنان که ایمان آورده بودندـ گفتند: «آیا [به یقین] می‌دانید که صالح از [طرف] پروردگارش فرستاده شده است؟» [آنان] گفتند: «ما به آنچه او با آن فرستاده شده است ایمان داریم».

 

Ayah: 76

قَالَ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا بِٱلَّذِیٓ ءَامَنتُم بِهِۦ کَٰفِرُونَ

کسانی که گردنکشی می‌کردند گفتند: «ما به آنچه شما به آن ایمان آورده‌اید، باور نداریم».

 

Ayah: 77

فَعَقَرُواْ ٱلنَّاقَةَ وَعَتَوۡاْ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهِمۡ وَقَالُواْ یَٰصَٰلِحُ ٱئۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ

پس ماده‌شتر را پِی کردند و از فرمان پروردگارشان سرپیچی نمودند و گفتند: «ای صالح، اگر از پیامبران [الهی] هستی، آنچه از عذاب که به ما وعده می‌دهی [بر سرمان] بیاور».

 

Ayah: 78

فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِی دَارِهِمۡ جَٰثِمِینَ

سرانجام زمین‌لرزه [شدیدی] آنان را فراگرفت؛ و در خانه‌های خود به روی افتادند [و هلاک شدند].

 

Ayah: 79

فَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ یَٰقَوۡمِ لَقَدۡ أَبۡلَغۡتُکُمۡ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحۡتُ لَکُمۡ وَلَٰکِن لَّا تُحِبُّونَ ٱلنَّـٰصِحِینَ

پس [صالح] از آنان روی گردانْد و گفت: «ای قوم من، من پیام پروردگارم را به شما رساندم و برایتان خیرخواهی کردم؛ ولى شما [خیرخواهان و] نصیحت‌گران را دوست ندارید».

 

Ayah: 80

وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِینَ

و لوط را [به پیامبری فرستادیم‌] ‌که به قوم خود گفت: «آیا کار بسیار زشتی را انجام می‌دهید که پیش از شما هیچ یک از جهانیان انجام نداده است؟

 

Ayah: 81

إِنَّکُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ

شما از روى شهوت، به جاى زنان، با مردان مى‌آمیزید. آرى، شما [از حدود الهی فراتر رفته‌اید و] گروهى تجاوزکارید».

 


Ayah: 82

وَمَا کَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوهُم مِّن قَرۡیَتِکُمۡۖ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ یَتَطَهَّرُونَ

و[لى] پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: «آنان را از شهرتان بیرون کنید؛ [چرا که] بی‌تردید، اینها افرادی پاکدامن [و مقدس‌مَآب] هستند».

 

Ayah: 83

فَأَنجَیۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ کَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِینَ

پس ما او و خاندانش را نجات دادیم؛ مگر همسرش که از بازماندگان [در عذاب] بود.

 

Ayah: 84

وَأَمۡطَرۡنَا عَلَیۡهِم مَّطَرٗاۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ

و بارانی [از سنگ] بر آنان باریدیم. پس بنگر که سرانجام گناهکاران چگونه بود.

 

Ayah: 85

وَإِلَىٰ مَدۡیَنَ أَخَاهُمۡ شُعَیۡبٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ قَدۡ جَآءَتۡکُم بَیِّنَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡۖ فَأَوۡفُواْ ٱلۡکَیۡلَ وَٱلۡمِیزَانَ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡیَآءَهُمۡ وَلَا تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَاۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ

و به سوی [مردم] مَدیَن، برادرشان شُعیب را [فرستادیم]. او گفت: «ای قوم من، الله را عبادت کنید که جز او معبودی [به‌حق] ندارید. یقیناً از [سوی] پروردگارتان دلیلی روشن برای شما آمده است؛ پس [حقِ] پیمانه و ترازو را کامل [و درست] ادا کنید و از اجناس مردم نکاهید و در زمین ـ پس از اصلاحش ـ فساد نکنید. اگر ایمان دارید، این برای شما بهتر است؛

 

Ayah: 86

وَلَا تَقۡعُدُواْ بِکُلِّ صِرَٰطٖ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِهِۦ وَتَبۡغُونَهَا عِوَجٗاۚ وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ کُنتُمۡ قَلِیلٗا فَکَثَّرَکُمۡۖ وَٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِینَ

و بر سر هر راهى ننشینید که [با زورگیری و دزدی و تهدید به قتل، مردم را] بترسانید و هر کس را که ایمان دارد از راه الله بازدارید و راهش را منحرف بخواهید [که به هدایت دست نیابد]؛ و به یاد آورید هنگامى را که اندک بودید، سپس الله [تعداد] شما را فزونی بخشید؛ و بنگرید که سرانجامِ مفسدان [تبهکار] چگونه بود.

 

Ayah: 87

وَإِن کَانَ طَآئِفَةٞ مِّنکُمۡ ءَامَنُواْ بِٱلَّذِیٓ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَطَآئِفَةٞ لَّمۡ یُؤۡمِنُواْ فَٱصۡبِرُواْ حَتَّىٰ یَحۡکُمَ ٱللَّهُ بَیۡنَنَاۚ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡحَٰکِمِینَ

اگر گروهى از شما به آنچه با آن فرستاده شده‌ام ایمان آوردند و گروه دیگر ایمان نیاوردند، صبر کنید تا الله میان ما داورى کند و او بهترین داور است».

 


Ayah: 88

۞قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَنُخۡرِجَنَّکَ یَٰشُعَیۡبُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَکَ مِن قَرۡیَتِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَاۚ قَالَ أَوَلَوۡ کُنَّا کَٰرِهِینَ

اشراف [و بزرگان] قومش که تکبر مى‌ورزیدند گفتند: «ای شعیب، قطعاً تو و کسانی را که همراهت ایمان آورده‌اند از شهرمان بیرون می‌کنیم؛ [پس یا بروید] یا به آیین ما باز‌گردید». [شعیب] گفت: «آیا [بازگردیم حتی] اگر از آن کراهت داشته [و بیزار] باشیم؟

 

Ayah: 89

قَدِ ٱفۡتَرَیۡنَا عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا إِنۡ عُدۡنَا فِی مِلَّتِکُم بَعۡدَ إِذۡ نَجَّىٰنَا ٱللَّهُ مِنۡهَاۚ وَمَا یَکُونُ لَنَآ أَن نَّعُودَ فِیهَآ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّنَاۚ وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمًاۚ عَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡنَاۚ رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡفَٰتِحِینَ

اگر به آیین شما برگردیم پس از آنکه الله ما را از آن نجات بخشید، در حقیقت، به الله دروغ بسته‌ایم؛ و سزاوار ما نیست که به آن بازگردیم، مگر آنکه الله ـ پروردگار ما ـ بخواهد. علم پروردگارمان همه چیز را فراگرفته است؛ بر الله توکل کرده‌ایم. پروردگارا، میان ما و قوممان به حق داورى کن و تو بهترین داورى».

 

Ayah: 90

وَقَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَئِنِ ٱتَّبَعۡتُمۡ شُعَیۡبًا إِنَّکُمۡ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ

و اشراف [و بزرگان] قومش که کافر بودند گفتند: «اگر از شعیب پیروی کنید، قطعاً زیانکار خواهید بود».

 

Ayah: 91

فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِی دَارِهِمۡ جَٰثِمِینَ

آنگاه زلزلۀ [شدیدی] آنان را فراگرفت؛ و در خانه‌های خود به رویْ درافتادند [و هلاک شدند].

 

Ayah: 92

ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیۡبٗا کَأَن لَّمۡ یَغۡنَوۡاْ فِیهَاۚ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیۡبٗا کَانُواْ هُمُ ٱلۡخَٰسِرِینَ

کسانی که شعیب را دروغگو انگاشتند [چنان از بین رفتند که] گویی هرگز در آن [دیار] نبوده‌اند؛ و آنان که شعیب را دروغگو انگاشتند، خود زیانکار بودند.

 

Ayah: 93

فَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ یَٰقَوۡمِ لَقَدۡ أَبۡلَغۡتُکُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّی وَنَصَحۡتُ لَکُمۡۖ فَکَیۡفَ ءَاسَىٰ عَلَىٰ قَوۡمٖ کَٰفِرِینَ

پس [شعیب‌] از آنان روى برگرداند و گفت: «اى قوم من، بی‌تردید، پیام‌های پروردگارم را به شما رساندم و پندتان دادم. پس چگونه برای گروهى کافر [لجوج] اندوهگین باشم؟»

 

Ayah: 94

وَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِی قَرۡیَةٖ مِّن نَّبِیٍّ إِلَّآ أَخَذۡنَآ أَهۡلَهَا بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ یَضَّرَّعُونَ

و ما در هیچ شهر [و دیاری] پیامبری نفرستادیم، مگر اینکه ساکنانش را به رنج‌ها و سختی‌ها گرفتار ساختیم؛ باشد که [به درگاه الهی، فروتنی و] تضرع کنند.

 

Ayah: 95

ثُمَّ بَدَّلۡنَا مَکَانَ ٱلسَّیِّئَةِ ٱلۡحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدۡ مَسَّ ءَابَآءَنَا ٱلضَّرَّآءُ وَٱلسَّرَّآءُ فَأَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ

سپس به جای ناخوشی [و بدی،] نیکی [و خوشی] آوردیم تا افزون شدند و گفتند: «بی‌تردید، به پدران ما [نیز به حکم طبیعت،‌] سختی و راحتی مى‌رسید». پس در حالى که بی‌خبر بودند، ناگهان آنان را [به عذاب سخت] گرفتیم.

 


Ayah: 96

وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَیۡهِم بَرَکَٰتٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذۡنَٰهُم بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ

و اگر اهل آن شهرها ایمان می‌آوردند و پروا می‌کردند، [درهای‌] برکات آسمان و زمین را بر آنان می‌گشودیم؛ ولی [آیات و پیام‌های ما را] تکذیب کردند؛ پس به [کیفرِ] آنچه می‌کردند، آنان را [به عذاب] فروگرفتیم‌.

 

Ayah: 97

أَفَأَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن یَأۡتِیَهُم بَأۡسُنَا بَیَٰتٗا وَهُمۡ نَآئِمُونَ

آیا ساکنان [این] شهرها در امانند از اینکه عذاب ما [ناگهان] شب‌هنگام‌ که خفته‌اند به سراغشان بیاید؟

 

Ayah: 98

أَوَأَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن یَأۡتِیَهُم بَأۡسُنَا ضُحٗى وَهُمۡ یَلۡعَبُونَ

و آیا ساکنان [این] شهرها در امانند از اینکه عذاب ما نیمروز ‌که به بازی [و امور بیهوده] سرگرمند، به سراغشان بیاید؟

 

Ayah: 99

أَفَأَمِنُواْ مَکۡرَ ٱللَّهِۚ فَلَا یَأۡمَنُ مَکۡرَ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ

آیا خود را از مکر [و تدبیر] الله ایمن دانسته‌اند؟ [حال آنکه‌] جز مردمِ زیانکار، [کسى‌] خود را از مکرِ الله در امان نمى‌داند.

 

Ayah: 100

أَوَلَمۡ یَهۡدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ أَهۡلِهَآ أَن لَّوۡ نَشَآءُ أَصَبۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡۚ وَنَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا یَسۡمَعُونَ

مگر براى کسانى که زمین را پس از ساکنان [پیشین‌] آن به ارث مى‌برند، روشن نشده است که اگر می‌خواستیم، آنان را به [کیفر] گناهانشان نابود می‌کردیم و بر دل‌هایشان مُهر مى‌نهادیم تا دیگر [ندای حق را] نشنوند؟

 

Ayah: 101

تِلۡکَ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآئِهَاۚ وَلَقَدۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ مِن قَبۡلُۚ کَذَٰلِکَ یَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡکَٰفِرِینَ

[ای پیامبر،] اینها شهرهایی است که برخى از خبرهایشان را بر تو حکایت مى‌کنیم. بی‌تردید، پیامبران آنها دلایل روشن را برایشان آوردند؛ ولی آنان نمی‌خواستند به چیزی که پیشتر دروغ شمرده بودند ایمان بیاورند. الله بر دل‌های کافران، این گونه مُهر [غفلت] می‌نهد.

 

Ayah: 102

وَمَا وَجَدۡنَا لِأَکۡثَرِهِم مِّنۡ عَهۡدٖۖ وَإِن وَجَدۡنَآ أَکۡثَرَهُمۡ لَفَٰسِقِینَ

و در بیشتر آنان وفای به عهد نیافتیم و اکثرشان را جداً نافرمان یافتیم.‌

 

Ayah: 103

ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ بِـَٔایَٰتِنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِۦ فَظَلَمُواْ بِهَاۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِینَ

سپس بعد از آنها موسی را با آیات خویش به سوی فرعون و بزرگان قومش فرستادیم؛ ولى آنها به آن [آیات‌] کفر ورزیدند؛ پس بنگر که سرانجامِ تبهکاران چگونه بوده است‌.

 

Ayah: 104

وَقَالَ مُوسَىٰ یَٰفِرۡعَوۡنُ إِنِّی رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

و موسی گفت: «ای فرعون، من فرستاده‌ای از [سوی] پروردگار جهانیانم.

 


Ayah: 105

حَقِیقٌ عَلَىٰٓ أَن لَّآ أَقُولَ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّۚ قَدۡ جِئۡتُکُم بِبَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّکُمۡ فَأَرۡسِلۡ مَعِیَ بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ

سزاوار است که در مورد الله جز [به راستى و] حق سخن نگویم. بی‌تردید، من دلیل [و معجزه‌ای روشن] از پروردگارتان برای شما آورده‌ام؛ پس بنی‌اسرائیل را همراه من بفرست».

 

Ayah: 106

قَالَ إِن کُنتَ جِئۡتَ بِـَٔایَةٖ فَأۡتِ بِهَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّـٰدِقِینَ

[فرعون] گفت: «اگر معجزه‌ای آورده‌ای [و] اگر راست می‌گویى، آن را بیاور».

 

Ayah: 107

فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعۡبَانٞ مُّبِینٞ

پس [موسی] عصایش را انداخت و ناگهان [تبدیل به] اژدهایی آشکار [و بزرگ تبدیل] شد.

 

Ayah: 108

وَنَزَعَ یَدَهُۥ فَإِذَا هِیَ بَیۡضَآءُ لِلنَّـٰظِرِینَ

و دستش را [از گریبان‌] بیرون آورد و ناگهان براى تماشاگران سپید [و درخشان‌] می‌نمود.

 

Ayah: 109

قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِیمٞ

اشراف [و بزرگان] قوم فرعون گفتند: «حقا که این [مرد] جادوگری داناست».

 

Ayah: 110

یُرِیدُ أَن یُخۡرِجَکُم مِّنۡ أَرۡضِکُمۡۖ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ

[فرعون گفت:] «او می‌خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند؛ پس نظرتان چیست؟»

 

Ayah: 111

قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَأَخَاهُ وَأَرۡسِلۡ فِی ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِینَ

آنان گفتند: «کارِ او و برادرش را به تأخیر بینداز و مأمورانِ جمع‌آوری‌ را به [همۀ] شهرها بفرست؛

 

Ayah: 112

یَأۡتُوکَ بِکُلِّ سَٰحِرٍ عَلِیمٖ

تا همۀ جادوگران دانا [و ماهر] را نزدت بیاورند».

 

Ayah: 113

وَجَآءَ ٱلسَّحَرَةُ فِرۡعَوۡنَ قَالُوٓاْ إِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن کُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِینَ

و [سرانجام‌،] جادوگران نزد فرعون آمدند [و] گفتند: «آیا اگر ما پیروز شدیم، [نزد تو] پاداشی خواهیم داشت؟»

 

Ayah: 114

قَالَ نَعَمۡ وَإِنَّکُمۡ لَمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِینَ

[فرعون] گفت: «آری، قطعاً شما از مقرّبان [درگاهم] خواهید بود».

 

Ayah: 115

قَالُواْ یَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ نَحۡنُ ٱلۡمُلۡقِینَ

[در روز موعود، جادوگران مغرورانه] گفتند: «ای موسی، یا تو نخست [عصایت را] بیفکن یا ما [ابزار خود را] می‌افکنیم».

 

Ayah: 116

قَالَ أَلۡقُواْۖ فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ سَحَرُوٓاْ أَعۡیُنَ ٱلنَّاسِ وَٱسۡتَرۡهَبُوهُمۡ وَجَآءُو بِسِحۡرٍ عَظِیمٖ

[موسی] گفت: «شما بیفکنید». هنگامی که [ابزارشان را] افکندند، چشمان مردم را افسون کردند و آنان را سخت ترساندند و جادویی بزرگ [پدید] آوردند.

 

Ayah: 117

۞وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَلۡقِ عَصَاکَۖ فَإِذَا هِیَ تَلۡقَفُ مَا یَأۡفِکُونَ

و [ما] به موسی وحی کردیم که: «عصایت را بینداز». ناگهان آن [عصا، به مار بزرگی تبدیل شد و] آنچه را به دروغ ساخته بودند، فرو ‌بلعید.

 

Ayah: 118

فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

پس حقیقت آشکار گردید و آنچه مى‌کردند باطل شد.

 

Ayah: 119

فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَٱنقَلَبُواْ صَٰغِرِینَ

و [فرعون و فرعونیان همگی در] آنجا شکست خوردند و خوار گردیدند،

 

Ayah: 120

وَأُلۡقِیَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِینَ

و جادوگران به سجده افتادند.

 


Ayah: 121

قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

گفتند: «به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم؛

 

Ayah: 122

رَبِّ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ

پروردگار موسی و هارون».

 

Ayah: 123

قَالَ فِرۡعَوۡنُ ءَامَنتُم بِهِۦ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَکُمۡۖ إِنَّ هَٰذَا لَمَکۡرٞ مَّکَرۡتُمُوهُ فِی ٱلۡمَدِینَةِ لِتُخۡرِجُواْ مِنۡهَآ أَهۡلَهَاۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ

فرعون گفت: «پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ قطعاً این نیرنگى است که در شهر به راه انداخته‌اید تا ساکنانش را از آن بیرون کنید. پس به زودى [نتیجۀ کارتان را] خواهید دانست.

 

Ayah: 124

لَأُقَطِّعَنَّ أَیۡدِیَکُمۡ وَأَرۡجُلَکُم مِّنۡ خِلَٰفٖ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمۡ أَجۡمَعِینَ

یقیناً دست و پایتان را بر خلافِ یکدیگر [از چپ و راست] قطع مى‌کنم و همگی شما را به دار مى‌آویزم».

 

Ayah: 125

قَالُوٓاْ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ

آنان گفتند: «بی‌تردید، ما [پس از مرگ] به سوی پروردگارمان بازمی‌گردیم

 

Ayah: 126

وَمَا تَنقِمُ مِنَّآ إِلَّآ أَنۡ ءَامَنَّا بِـَٔایَٰتِ رَبِّنَا لَمَّا جَآءَتۡنَاۚ رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَیۡنَا صَبۡرٗا وَتَوَفَّنَا مُسۡلِمِینَ

و [ای فرعون،] تو از ما ایراد نمى‌گیری جز به این سبب که به معجزات پروردگارمان ـ آنگاه که به ما رسید ـ ایمان آوردیم. پروردگارا، بر ما شکیبایی [و استقامت] ببار و ما را در حالی بمیران که تسلیم [فرمان تو] هستیم».

 

Ayah: 127

وَقَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوۡمَهُۥ لِیُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَیَذَرَکَ وَءَالِهَتَکَۚ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَنَسۡتَحۡیِۦ نِسَآءَهُمۡ وَإِنَّا فَوۡقَهُمۡ قَٰهِرُونَ

و بزرگان قوم فرعون [به او] گفتند: «آیا موسی و قومش را رها می‌کنی تا در این سرزمین فساد کنند و تو و معبودانت را رها کنند؟». [فرعون] گفت: «[هرگز؛ بلکه] پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را [برای کنیزی‌] زنده خواهیم گذاشت؛ و ما بر آنان چیره‌ایم».

 

Ayah: 128

قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱسۡتَعِینُواْ بِٱللَّهِ وَٱصۡبِرُوٓاْۖ إِنَّ ٱلۡأَرۡضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِینَ

موسی به قومش گفت: «از الله یاری بجویید و شکیبایی [و استقامت] پیشه کنید. بی‌تردید، زمین از آنِ الله است [و] آن را به هر‌ یک از بندگانش که بخواهد، به میراث می‌دهد؛ و سرانجام نیک، از آنِ پرهیزگاران است».

 

Ayah: 129

قَالُوٓاْ أُوذِینَا مِن قَبۡلِ أَن تَأۡتِیَنَا وَمِنۢ بَعۡدِ مَا جِئۡتَنَاۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّکُمۡ أَن یُهۡلِکَ عَدُوَّکُمۡ وَیَسۡتَخۡلِفَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرَ کَیۡفَ تَعۡمَلُونَ

[بنی‌اسرائیل] گفتند: «پیش از آنکه نزد ما بیایی و [حتی] پس از آنکه نزد ما آمدی، [از ستم‌های فرعون] آزار و اذیت دیده‌ایم». [موسی] گفت: «امید است که پروردگار شما دشمنتان را هلاک کند و شما را در زمین جانشین [آنان] سازد؛ آنگاه بنگرد که چگونه رفتار می‌کنید».

 

Ayah: 130

وَلَقَدۡ أَخَذۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ بِٱلسِّنِینَ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ

و بی‌تردید، ما فرعونیان را به خشکسالى و کمبود محصولات دچار کردیم؛ باشد که پند گیرند [و توبه کنند].

 


Ayah: 131

فَإِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَٰذِهِۦۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةٞ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓۗ أَلَآ إِنَّمَا طَـٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ

اما وقتی نیکی [و فراوانیِ نعمت] به آنان می‌رسید، می‌گفتند: «این به سبب [شایستگىِ‌] خود ماست» و اگر بدی [و خشکسالی] به آنان می‌رسید، به موسی و کسانی که همراهش بودند، شگونِ بد می‌زدند. آگاه باشید! سرنوشتِ شوم آنان، تنها نزد الله [و به قضا و قدر او] است؛ اما بیشتر آنان نمی‌دانند.

 

Ayah: 132

وَقَالُواْ مَهۡمَا تَأۡتِنَا بِهِۦ مِنۡ ءَایَةٖ لِّتَسۡحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحۡنُ لَکَ بِمُؤۡمِنِینَ

و [پیروان فرعون به او] گفتند: «هر [معجزه و] نشانه‌ای برایمان بیاوری تا ما را با آن جادو کنی، [هرگز] به تو ایمان نمی‌آوریم».

 

Ayah: 133

فَأَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمُ ٱلطُّوفَانَ وَٱلۡجَرَادَ وَٱلۡقُمَّلَ وَٱلضَّفَادِعَ وَٱلدَّمَ ءَایَٰتٖ مُّفَصَّلَٰتٖ فَٱسۡتَکۡبَرُواْ وَکَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِینَ

پس [بلاهایی همچون] طوفان و ملخ و شته و قورباغه‌ها و [رودِ پر] خون بر آنان فرستادیم [که] نشانه‌هایی جدا [از هم و پیاپی] بودند؛ اما [باز هم] گردنکشی کردند و گروهی گناهکار بودند.

 

Ayah: 134

وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیۡهِمُ ٱلرِّجۡزُ قَالُواْ یَٰمُوسَى ٱدۡعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَۖ لَئِن کَشَفۡتَ عَنَّا ٱلرِّجۡزَ لَنُؤۡمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرۡسِلَنَّ مَعَکَ بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ

و هنگامی که عذاب بر آنان واقع ‌شد، ‌گفتند: «ای موسی، از پروردگارت برای ما بخواه، بنا به پیمانی که با تو دارد [تا این عذاب و بلا را از ما دور کند]. اگر این عذاب را از ما برداری، قطعاً به تو ایمان می‌آوریم و بنى‌اسرائیل را همراه تو روانه می‌کنیم».

 

Ayah: 135

فَلَمَّا کَشَفۡنَا عَنۡهُمُ ٱلرِّجۡزَ إِلَىٰٓ أَجَلٍ هُم بَٰلِغُوهُ إِذَا هُمۡ یَنکُثُونَ

اما چون عذاب را تا مدت معینی که [پیش از هلاکت] فرصت داشتند از آنان دور کردیم، باز هم پیمان‌شکنی کردند.

 

Ayah: 136

فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ فِی ٱلۡیَمِّ بِأَنَّهُمۡ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا وَکَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِینَ

پس از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان ساختیم؛ زیرا آیات [و معجزات] ما را دروغ می‌انگاشتند و از آن غافل بودند.

 

Ayah: 137

وَأَوۡرَثۡنَا ٱلۡقَوۡمَ ٱلَّذِینَ کَانُواْ یُسۡتَضۡعَفُونَ مَشَٰرِقَ ٱلۡأَرۡضِ وَمَغَٰرِبَهَا ٱلَّتِی بَٰرَکۡنَا فِیهَاۖ وَتَمَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ ٱلۡحُسۡنَىٰ عَلَىٰ بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ بِمَا صَبَرُواْۖ وَدَمَّرۡنَا مَا کَانَ یَصۡنَعُ فِرۡعَوۡنُ وَقَوۡمُهُۥ وَمَا کَانُواْ یَعۡرِشُونَ

و به آن گروهى که همواره مورد ستم واقع مى‌شدند، [بخش‌های] شرقی و غربیِ سرزمین [شام‌] را ـ که به آن برکت بخشیده بودیم ـ به میراث عطا کردیم و به پاداش آنکه شکیبایی کردند، وعدۀ نیکوى پروردگارت به بنی‌اسرائیل [= یاریِ ستمدیدگان] تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قومش می‌ساختند و برمی‌افراشتند [یکسره] ویران کردیم.

 


Ayah: 138

وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتَوۡاْ عَلَىٰ قَوۡمٖ یَعۡکُفُونَ عَلَىٰٓ أَصۡنَامٖ لَّهُمۡۚ قَالُواْ یَٰمُوسَى ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا کَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞۚ قَالَ إِنَّکُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ

و بنی‌اسرائیل را از دریا گذراندیم و [در راه] به قومى رسیدند که برای [عبادت‌] بُت‌هایشان گرد آمده بودند؛[در این هنگام بنی­اسرائیل] گفتند: «اى موسى، همان گونه که آنان معبودانی دارند، براى ما [نیز] معبودی تعیین کن». [موسی] گفت: «بی‌تردید، شما گروهی هستید که جهالت [و نادانى] مى‌کنید [و عظمتِ الله را نمی‌دانید].

 

Ayah: 139

إِنَّ هَـٰٓؤُلَآءِ مُتَبَّرٞ مَّا هُمۡ فِیهِ وَبَٰطِلٞ مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

یقیناً آیین [مشرکانۀ] اینها نابودشدنى است و آنچه می‌کنند [نیز] باطل است».

 

Ayah: 140

قَالَ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِیکُمۡ إِلَٰهٗا وَهُوَ فَضَّلَکُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ

[سپس] گفت: «آیا به جز الله معبودی [دیگر] برایتان بجویم در حالی‌ که او شما را بر جهانیان [هم‌عصرتان] برتری داده است؟»

 

Ayah: 141

وَإِذۡ أَنجَیۡنَٰکُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ یَسُومُونَکُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبۡنَآءَکُمۡ وَیَسۡتَحۡیُونَ نِسَآءَکُمۡۚ وَفِی ذَٰلِکُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّکُمۡ عَظِیمٞ

و [به یاد آورید] زمانی که شما را از [آسیبِ] فرعونیان نجات دادیم [که] بدترین [و خفت‌بارترین] عذاب را بر سرتان می‌آوردند: پسرانتان را می‌کشتند و زنانتان را [برای کنیزی] زنده نگه می‌داشتند؛ و در این [عذاب و نجات،] آزمایشی بزرگ از جانب پروردگارتان برای شما بود.

 

Ayah: 142

۞وَوَٰعَدۡنَا مُوسَىٰ ثَلَٰثِینَ لَیۡلَةٗ وَأَتۡمَمۡنَٰهَا بِعَشۡرٖ فَتَمَّ مِیقَٰتُ رَبِّهِۦٓ أَرۡبَعِینَ لَیۡلَةٗۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَٰرُونَ ٱخۡلُفۡنِی فِی قَوۡمِی وَأَصۡلِحۡ وَلَا تَتَّبِعۡ سَبِیلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ

و با موسی سی شب [برای مناجات] وعده نهادیم و آن را با ده شب [دیگر] کامل کردیم؛ به این ترتیب وعدۀ پروردگارش [با او] در چهل شب تمام شد. و موسی [هنگام رفتن به کوه طور] به برادرش هارون گفت: «جانشین من در میان قومم باش و [امورشان را] اصلاح کن و از راهِ مفسدان پیروی نکن».

 

Ayah: 143

وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِیقَٰتِنَا وَکَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِیٓ أَنظُرۡ إِلَیۡکَۚ قَالَ لَن تَرَىٰنِی وَلَٰکِنِ ٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡجَبَلِ فَإِنِ ٱسۡتَقَرَّ مَکَانَهُۥ فَسَوۡفَ تَرَىٰنِیۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَکّٗا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقٗاۚ فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبۡحَٰنَکَ تُبۡتُ إِلَیۡکَ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ

و هنگامی‌ که موسی به وعده‌گاهِ ما آمد و پروردگارش [بی‌واسطه] با او سخن گفت. [موسی] عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من نشان بده تا به تو بنگرم». [الله] فرمود: «[در دنیا] هرگز مرا نخواهی دید؛ ولی به این کوه بنگر؛ اگر در جای خود برقرار باقی ماند، تو [نیز] مرا خواهی دید». پس چون پروردگارش بر [آن] کوه تجلی کرد، آن را متلاشی [و پراکنده] ساخت و موسی مدهوش افتاد و چون به هوش آمد، عرض کرد: «[بار الها،] تو پاک و منزّهی. به درگاهت توبه کردم و بی‌تردید، من [میان قومِ خود] نخستین مؤمن هستم».

 


Ayah: 144

قَالَ یَٰمُوسَىٰٓ إِنِّی ٱصۡطَفَیۡتُکَ عَلَى ٱلنَّاسِ بِرِسَٰلَٰتِی وَبِکَلَٰمِی فَخُذۡ مَآ ءَاتَیۡتُکَ وَکُن مِّنَ ٱلشَّـٰکِرِینَ

[الله] فرمود: «ای موسی، [بدان که‌] من تو را به پیام‌ها و کلام [بی‌واسطۀ] خویش، بر مردمان برگزیدم. آنچه به تو می‌بخشم بگیر و سپاسگزار باش»‌.

 

Ayah: 145

وَکَتَبۡنَا لَهُۥ فِی ٱلۡأَلۡوَاحِ مِن کُلِّ شَیۡءٖ مَّوۡعِظَةٗ وَتَفۡصِیلٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ فَخُذۡهَا بِقُوَّةٖ وَأۡمُرۡ قَوۡمَکَ یَأۡخُذُواْ بِأَحۡسَنِهَاۚ سَأُوْرِیکُمۡ دَارَ ٱلۡفَٰسِقِینَ

و در الواح [تورات‌] براى او در هر موردى پندى [آوردیم] و براى هر امری شرحی نگاشتیم [و به موسی فرمودیم:] «آن را با جدیّت بگیر و به قومت دستور بده که نیکوترین آنها را فراگیرند [و به آن عمل کنند]؛ و به زودی [جایگاه و] سرای نافرمانان را به شما نشان خواهم داد».

 

Ayah: 146

سَأَصۡرِفُ عَنۡ ءَایَٰتِیَ ٱلَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَإِن یَرَوۡاْ کُلَّ ءَایَةٖ لَّا یُؤۡمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوۡاْ سَبِیلَ ٱلرُّشۡدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلٗا وَإِن یَرَوۡاْ سَبِیلَ ٱلۡغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلٗاۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا وَکَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِینَ

به زودی کسانی را که به ناحق در زمین [برتری‌جویی و] تکبر می‌کنند، از [فهمِ] آیات خویش باز خواهم داشت [چنان که‌] اگر هر نشانه‌اى [از قدرتم‌] را بنگرند، به آن ایمان نیاورند و اگر راهِ حق را ببینند، آن را در پیش نگیرند و اگر راهِ گمراهی را ببینند آن را بر‌گزینند. این [مجازات،] برای آن است که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل بودند.

 

Ayah: 147

وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا وَلِقَآءِ ٱلۡأٓخِرَةِ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡۚ هَلۡ یُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

و کسانی‌ که آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب کردند، کارهایشان تباه گشته است. آیا جز [در برابر] آنچه مى‌کردند مجازات می‌شوند؟

 

Ayah: 148

وَٱتَّخَذَ قَوۡمُ مُوسَىٰ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِنۡ حُلِیِّهِمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٌۚ أَلَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّهُۥ لَا یُکَلِّمُهُمۡ وَلَا یَهۡدِیهِمۡ سَبِیلًاۘ ٱتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَٰلِمِینَ

و قوم موسی پس از [رفتنِ] او [به کوه طور،] از زیورهایشان مجسمۀ گوساله‌ای را ساختند [و عبادت کردند] که صدایی [همچون صدای گوساله] داشت. آیا نمی‌دیدند که [آن پیکرِ بی‌جان] با آنان سخن نمی‌گوید و آنان را به راهی هدایت نمی‌کند؟ آن را [معبود] گرفتند و [به خاطر این شرک، نسبت به خویش] ستمکار بودند.

 

Ayah: 149

وَلَمَّا سُقِطَ فِیٓ أَیۡدِیهِمۡ وَرَأَوۡاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ یَرۡحَمۡنَا رَبُّنَا وَیَغۡفِرۡ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ

و چون [از کردۀ خویش] پشیمان شدند و دیدند که به راستی گمراه شده‌اند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، مسلّماً زیانکار خواهیم بود».

 


Ayah: 150

وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗا قَالَ بِئۡسَمَا خَلَفۡتُمُونِی مِنۢ بَعۡدِیٓۖ أَعَجِلۡتُمۡ أَمۡرَ رَبِّکُمۡۖ وَأَلۡقَى ٱلۡأَلۡوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأۡسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُۥٓ إِلَیۡهِۚ قَالَ ٱبۡنَ أُمَّ إِنَّ ٱلۡقَوۡمَ ٱسۡتَضۡعَفُونِی وَکَادُواْ یَقۡتُلُونَنِی فَلَا تُشۡمِتۡ بِیَ ٱلۡأَعۡدَآءَ وَلَا تَجۡعَلۡنِی مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّـٰلِمِینَ

و چون موسی به سوی قومش بازگشت [و آنان را بر شرک و گمراهی یافت،] با خشم و اندوه گفت: «پس از من، چه بد جانشینی کردید! آیا از حکم پروردگارتان پیشی گرفتید؟» و [آنگاه] الواح را انداخت و [ریش و موی] سرِ برادر خود را گرفت و به سوی خود کشید. [هارون] گفت: «ای پسرِ مادرم، به راستی این قوم، مرا ناتوان پنداشتند [و تحقیر کردند] و نزدیک بود مرا بکشند؛ پس دشمنان را با [سرزنش] من ‌شادمان نکن و مرا در زمرۀ گروه ستمکار [و نافرمان] قرار نده».

 

Ayah: 151

قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِی وَلِأَخِی وَأَدۡخِلۡنَا فِی رَحۡمَتِکَۖ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّـٰحِمِینَ

[موسی] گفت: «پروردگارا، من و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه‌] رحمت خویش درآور؛ و تو مهربان‌ترین مهربانانی».

 

Ayah: 152

إِنَّ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ سَیَنَالُهُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَذِلَّةٞ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُفۡتَرِینَ

بی‌تردید، کسانی ‌که گوساله را [معبود] گرفتند، به زودی خشمی از پروردگارشان و ذلّتی در زندگی دنیا به آنان خواهد رسید؛ و ما دروغ‌پردازان را اینچنین کیفر می‌دهیم.

 

Ayah: 153

وَٱلَّذِینَ عَمِلُواْ ٱلسَّیِّـَٔاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِهَا وَءَامَنُوٓاْ إِنَّ رَبَّکَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ

و کسانی که مرتکب کارهای ناشایست [= کفر و گناه] شدند، سپس بعد از آن توبه نمودند و ایمان آوردند، بی‌گمان، پروردگارت از آن پس، آمرزندۀ مهربان است‌.

 

Ayah: 154

وَلَمَّا سَکَتَ عَن مُّوسَى ٱلۡغَضَبُ أَخَذَ ٱلۡأَلۡوَاحَۖ وَفِی نُسۡخَتِهَا هُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلَّذِینَ هُمۡ لِرَبِّهِمۡ یَرۡهَبُونَ

و چون خشم موسی فرونشست، الواح [تورات] را برگرفت و در نوشته‌هایش برای کسانی که از پروردگارشان می‌ترسند، هدایت و رحمتی [بزرگ] بود.

 

Ayah: 155

وَٱخۡتَارَ مُوسَىٰ قَوۡمَهُۥ سَبۡعِینَ رَجُلٗا لِّمِیقَٰتِنَاۖ فَلَمَّآ أَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ قَالَ رَبِّ لَوۡ شِئۡتَ أَهۡلَکۡتَهُم مِّن قَبۡلُ وَإِیَّـٰیَۖ أَتُهۡلِکُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَّآۖ إِنۡ هِیَ إِلَّا فِتۡنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهۡدِی مَن تَشَآءُۖ أَنتَ وَلِیُّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَاۖ وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡغَٰفِرِینَ

و موسی از قومش، هفتاد مرد را برای وعده‌گاهِ ما [در طور سینا] برگزید [تا به خاطر شرک و گناه قومشان به درگاه الهی توبه کنند]. هنگامی‌ که [به دلیل نافرمانی و درخواستِ رؤیت الله،] زلزله [شدید] آنان را فراگرفت [و همگی مردند، موسی] گفت: «پروردگارا، اگر می‌خواستی، آنان و مرا پیش از این هلاک می‌کردی. آیا ما را به خاطر آنچه افراد بی‌خبر ما کرده‌اند هلاک می‌کنی؟ این [عذاب، چیزی] نیست، مگر آزمایش تو؛ به [وسیلۀ] آن هر کس را بخواهی، گمراه می‌سازی و هر کس را بخواهی، هدایت می‌کنی. تو [دوست و] کارسازِ مایی؛ پس ما را بیامرز و بر ما رحم آور؛ و تو بهترین آمرزنده‌ای.

 


Ayah: 156

۞وَٱکۡتُبۡ لَنَا فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٗ وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِ إِنَّا هُدۡنَآ إِلَیۡکَۚ قَالَ عَذَابِیٓ أُصِیبُ بِهِۦ مَنۡ أَشَآءُۖ وَرَحۡمَتِی وَسِعَتۡ کُلَّ شَیۡءٖۚ فَسَأَکۡتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَٱلَّذِینَ هُم بِـَٔایَٰتِنَا یُؤۡمِنُونَ

و در این دنیا و در سرای آخرت، نیکی برایمان مقرر فرما [که] بی‌تردید، ما به سوی تو بازگشتیم». [الله] فرمود: «عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و رحمتم همه چیز را فراگرفته است؛ پس آن را برای کسانی‌ مقرر خواهم داشت که پروا پیشه می‌کنند و زکات می‌دهند و [همچنین برای] کسانی ‌که به آیات ما ایمان می‌آورند.

 

Ayah: 157

ٱلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ ٱلرَّسُولَ ٱلنَّبِیَّ ٱلۡأُمِّیَّ ٱلَّذِی یَجِدُونَهُۥ مَکۡتُوبًا عِندَهُمۡ فِی ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِیلِ یَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّیِّبَٰتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡخَبَـٰٓئِثَ وَیَضَعُ عَنۡهُمۡ إِصۡرَهُمۡ وَٱلۡأَغۡلَٰلَ ٱلَّتِی کَانَتۡ عَلَیۡهِمۡۚ فَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِهِۦ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَٱتَّبَعُواْ ٱلنُّورَ ٱلَّذِیٓ أُنزِلَ مَعَهُۥٓ أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ

همان کسانی که از فرستاده و پیامبرِ درس‌ناخوانده [= اُمّی] پیروی می‌کنند؛ [همان] که نام [و نشانه‌های‌] او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته‌شده می‌یابند؛ [همو] که آنان را به نیکی‌ها فرمان می‌دهد و از زشتی‌ها [و کارهای ناپسند] باز می‌دارد و پاکیزه‌ها را برایشان حلال می‌گردانَد و پلیدی‌ها را بر آنان حرام می‌کند و اعمال مشقت‌بار و قید و بندهایی را که بدان مکلف شده بودند از [عهدۀ] آنان برمى‌دارد. پس کسانی‌ که به او ایمان آوردند و گرامی‌اش داشتند و یاری‌اش کردند و از نوری که با او نازل شده است پیروی نمودند، آنانند که رستگارند».

 

Ayah: 158

قُلۡ یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّی رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَیۡکُمۡ جَمِیعًا ٱلَّذِی لَهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ فَـَٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِ ٱلنَّبِیِّ ٱلۡأُمِّیِّ ٱلَّذِی یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَکَلِمَٰتِهِۦ وَٱتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمۡ تَهۡتَدُونَ

بگو: «ای مردم، من فرستادۀ الله به سوی همۀ شما هستم؛ همان [پروردگاری] که فرمانرواییِ آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست؛ معبودی [به‌حق] جز او نیست؛ زنده می‌کند و می‌میراند؛ پس به الله و فرستاده‌اش ـ‌آن پیامبرِ درس‌ناخوانده‌ای که به الله و سخنانش باور داردـ ایمان بیاورید و از او پیروی کنید؛ باشد که هدایت شوید».

 

Ayah: 159

وَمِن قَوۡمِ مُوسَىٰٓ أُمَّةٞ یَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَبِهِۦ یَعۡدِلُونَ

و گروهی از قوم موسی هستند که [مردم را] به [راه] حق هدایت می‌کنند و بر اساس آن [نیز قضاوت و] عدالت می‌کنند.

 


Ayah: 160

وَقَطَّعۡنَٰهُمُ ٱثۡنَتَیۡ عَشۡرَةَ أَسۡبَاطًا أُمَمٗاۚ وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ إِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰهُ قَوۡمُهُۥٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاکَ ٱلۡحَجَرَۖ فَٱنۢبَجَسَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَیۡنٗاۖ قَدۡ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡۚ وَظَلَّلۡنَا عَلَیۡهِمُ ٱلۡغَمَٰمَ وَأَنزَلۡنَا عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰۖ کُلُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰکُمۡۚ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ

و آنان را به دوازده قبیله [که هر کدام] شاخه‌ای از نوادگان [یعقوب] بودند تقسیم کردیم؛ و به موسی ـ آنگاه که قومش از او آب خواستند ـ وحی کردیم که: «عصایت را بر سنگ بزن»؛ به‌ناگاه دوازده چشمه از آن جوشید [و] هر گروهی آبشخورِ خود را شناخت؛ و ابر را بر [سرِ] آنان سایه‌گستر نمودیم و تَرَنجَبین و بلدرچین بر آنان فروفرستادیم [و گفتیم:] «از چیزهای پاکیزه‌ای که روزی‌تان کرده‌ایم بخورید». آنان [با نافرمانی‌ و مخالفت، در حقیقت] به ما ستم نکردند؛ بلکه به خویشتن ستم می‌نمودند.

 

Ayah: 161

وَإِذۡ قِیلَ لَهُمُ ٱسۡکُنُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡیَةَ وَکُلُواْ مِنۡهَا حَیۡثُ شِئۡتُمۡ وَقُولُواْ حِطَّةٞ وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا نَّغۡفِرۡ لَکُمۡ خَطِیٓـَٰٔتِکُمۡۚ سَنَزِیدُ ٱلۡمُحۡسِنِینَ

و [یاد کن از] هنگامی که به آنان گفته شد: «در این شهر [= بیت‌المقدس] ساکن شوید و [از نعمت‌های] آن ـ از هر جا [و هر وقت] که - خواستید- بخورید و [برای عذرخواهی‌] بگویید: «[پروردگارا،] گناهانمان را فرو ریز» و با فروتنی از دروازه[ی شهر] وارد شوید تا گناهانتان را بیامرزیم؛ [و پاداش دنیا و آخرتِ] نیکوکاران را خواهیم افزود».

 

Ayah: 162

فَبَدَّلَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ قَوۡلًا غَیۡرَ ٱلَّذِی قِیلَ لَهُمۡ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا کَانُواْ یَظۡلِمُونَ

اما افرادی از آنها که [نافرمان و] ستمکار بودند، سخن را به چیزی غیر از آنچه که به آنان گفته شده بود تبدیل کردند [و به جای طلب آمرزش، کلمات تمسخرآمیزی گفتند]؛ پس به [کیفرِ] آنکه ‌ستم می‌کردند، عذابی از آسمان بر آنان فروفرستادیم.

 

Ayah: 163

وَسۡـَٔلۡهُمۡ عَنِ ٱلۡقَرۡیَةِ ٱلَّتِی کَانَتۡ حَاضِرَةَ ٱلۡبَحۡرِ إِذۡ یَعۡدُونَ فِی ٱلسَّبۡتِ إِذۡ تَأۡتِیهِمۡ حِیتَانُهُمۡ یَوۡمَ سَبۡتِهِمۡ شُرَّعٗا وَیَوۡمَ لَا یَسۡبِتُونَ لَا تَأۡتِیهِمۡۚ کَذَٰلِکَ نَبۡلُوهُم بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ

و [ای پیامبر،] از آنان دربارۀ [ساکنان] شهری که نزدیک دریا بود بپرس؛ هنگامی ‌که آنان از [حکمِ تحریمِ صید در روز] شنبه تجاوز می‌کردند، و ماهی‌هایشان در روزهای شنبه [که روز تعطیل و عبادت بود] روی آب ظاهر می‌شدند و روزهای غیرشنبه به سوی آنان نمی‌آمد. آنان را به [خاطر] آنکه نافرمانی می‌کردند، اینچنین آزمودیم.

 


Ayah: 164

وَإِذۡ قَالَتۡ أُمَّةٞ مِّنۡهُمۡ لِمَ تَعِظُونَ قَوۡمًا ٱللَّهُ مُهۡلِکُهُمۡ أَوۡ مُعَذِّبُهُمۡ عَذَابٗا شَدِیدٗاۖ قَالُواْ مَعۡذِرَةً إِلَىٰ رَبِّکُمۡ وَلَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ

و [یاد کن از] هنگامی که گروهی از آنان [به گروه دیگر] گفتند: «چرا قومی را پند می‌دهید [که سرانجام،] الله آنان را هلاک خواهد کرد یا به عذابی شدید گرفتار خواهد نمود؟» [ناصحان] گفتند: «این [پند و نهی، در حُکمِ‌] معذرتی به درگاه پروردگار شماست و باشد که پروا کنند».

 

Ayah: 165

فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِۦٓ أَنجَیۡنَا ٱلَّذِینَ یَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلسُّوٓءِ وَأَخَذۡنَا ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابِۭ بَـِٔیسِۭ بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ

اما چون آنچه را به آنان پند داده بودند به فراموشی سپردند، کسانى را که از [کارِ] بد بازمى‌داشتند نجات دادیم و کسانى را که [با نادیده گرفتن حکمِ الهی به خود] ستم کرده بودند ـ به سزاى آنکه نافرمانى مى‌کردند ـ به عذابى شدید گرفتار نمودیم.

 

Ayah: 166

فَلَمَّا عَتَوۡاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنۡهُ قُلۡنَا لَهُمۡ کُونُواْ قِرَدَةً خَٰسِـِٔینَ

و چون در برابر آنچه از آن نهى شده بودند [لجاجت و] سرپیچى کردند، به آنان گفتیم: «به صورت بوزینه‌هایی [خوار و] رانده‌شده درآیید».

 

Ayah: 167

وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبۡعَثَنَّ عَلَیۡهِمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ مَن یَسُومُهُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِۗ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ ٱلۡعِقَابِ وَإِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ

و [یاد کن از] هنگامی ‌که پروردگارت فرمود یقیناً تا روز قیامت، کسی را بر آنان [=یهود] خواهد گماشت که همواره بدترین [و خفت‌بارترین] عذاب را بر سرشان ‌بیاورد. بی‌گمان، پروردگارت زودکیفر است، و[لی] او تعالی قطعاً آمرزندۀ مهربان است.

 

Ayah: 168

وَقَطَّعۡنَٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ أُمَمٗاۖ مِّنۡهُمُ ٱلصَّـٰلِحُونَ وَمِنۡهُمۡ دُونَ ذَٰلِکَۖ وَبَلَوۡنَٰهُم بِٱلۡحَسَنَٰتِ وَٱلسَّیِّـَٔاتِ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ

و آنان را در زمین به صورت گروه‌هایی [مختلف] پراکنده ساختیم. [برخی] از آنان نیکوکار اند و [برخی میانه‌رو هستند و گروهی نیز] غیر از اینند؛ و آنان را با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمودیم؛ باشد که [به راه حق‌] بازگردند.

 

Ayah: 169

فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٞ وَرِثُواْ ٱلۡکِتَٰبَ یَأۡخُذُونَ عَرَضَ هَٰذَا ٱلۡأَدۡنَىٰ وَیَقُولُونَ سَیُغۡفَرُ لَنَا وَإِن یَأۡتِهِمۡ عَرَضٞ مِّثۡلُهُۥ یَأۡخُذُوهُۚ أَلَمۡ یُؤۡخَذۡ عَلَیۡهِم مِّیثَٰقُ ٱلۡکِتَٰبِ أَن لَّا یَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِیهِۗ وَٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ

و پس از آنان، جانشینان [ناشایستی‌] آمدند که کتاب [تورات] را به ارث بردند. آنان [ثروت و] کالای این [دنیای] پست را می‌گیرند [که سخنان الله را تحریف و به ناحق حکم کنند] و می‌گویند: «بخشیده خواهیم شد»؛ و اگر کالایی [دیگر] همانند آن برایشان بیاید، آن را [نیز] می‌گیرند. آیا در کتاب [آسمانی] از آنان پیمان گرفته نشده است که دربارۀ الله جز [سخن] حق نگویند؟ [پس نافرمانی‌شان از روی نادانی نیست؛ زیرا بارها تورات را خوانده‌اند] و آنچه را که در آن است آموخته‌اند؛ و سرای آخرت برای کسانی که پروا پیشه کنند بهتر است. آیا نمی‌اندیشید؟

 

Ayah: 170

وَٱلَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِٱلۡکِتَٰبِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُصۡلِحِینَ

و کسانی که به کتاب [الله] تمسّک می‌جویند و نماز را برپا می‌دارند، به یقین [بدانند که] ما پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کنیم.

 


Ayah: 171

۞وَإِذۡ نَتَقۡنَا ٱلۡجَبَلَ فَوۡقَهُمۡ کَأَنَّهُۥ ظُلَّةٞ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُۥ وَاقِعُۢ بِهِمۡ خُذُواْ مَآ ءَاتَیۡنَٰکُم بِقُوَّةٖ وَٱذۡکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ

و [یاد کن از] هنگامی ‌که کوه [طور] را [از جای برکندیم و] همچون سایبانی بر فرازشان بر‌افراشتیم و پنداشتند که بر آنان فرود می‌آید [و در این حالت، از آنان عهد گرفتیم و گفتیم:] «آنچه را که به شما داده‌ایم، با نیرو [و جدیّت] بگیرید و آنچه را که در آن است به یاد داشته باشید [و به آن عمل نمایید]؛ باشد که پروا کنید.

 

Ayah: 172

وَإِذۡ أَخَذَ رَبُّکَ مِنۢ بَنِیٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمۡ ذُرِّیَّتَهُمۡ وَأَشۡهَدَهُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَلَسۡتُ بِرَبِّکُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ شَهِدۡنَآۚ أَن تَقُولُواْ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ إِنَّا کُنَّا عَنۡ هَٰذَا غَٰفِلِینَ

و [یاد کن از] هنگامی ‌که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، نسلشان را برگرفت و آنان را بر خودشان گواه گرفت [و فرمود:] «آیا من پروردگار شما نیستم؟» آنان گفتند: «آری؛ [بر این حقیقت] گواهی می‌دهیم». [الله فرمود: «از شما اقرار گرفتم] تا مبادا روز قیامت بگویید که "ما قطعاً از این [امر] بی‌خبر بودیم".

 

Ayah: 173

أَوۡ تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أَشۡرَکَ ءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةٗ مِّنۢ بَعۡدِهِمۡۖ أَفَتُهۡلِکُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ

یا [مبادا] بگویید که پدرانمان پیشتر شرک آورده بودند و ما نیز فرزندانی پس از آنان بودیم. آیا ما را به [سزای] آنچه [کافران و] باطل‌اندیشان انجام دادند، هلاک می‌کنی؟»

 

Ayah: 174

وَکَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ

و اینچنین آیات [خود] را به تفصیل بیان می‌کنیم [تا آنها را بفهمند] و باشد که [به توحید] بازگردند.

 

Ayah: 175

وَٱتۡلُ عَلَیۡهِمۡ نَبَأَ ٱلَّذِیٓ ءَاتَیۡنَٰهُ ءَایَٰتِنَا فَٱنسَلَخَ مِنۡهَا فَأَتۡبَعَهُ ٱلشَّیۡطَٰنُ فَکَانَ مِنَ ٱلۡغَاوِینَ

و [ای پیامبر،] سرگذشت کسی را بر آنان حکایت کن که آیات [و نشانه‌های] خویش را به او دادیم و [او حقانیت این آیات را درک کرد؛ ولی] از آنها جدا [و عاری] گشت؛ پس شیطان به دنبالش افتاد [و بر وی مسلط گردید] و او از گمراهان شد.

 

Ayah: 176

وَلَوۡ شِئۡنَا لَرَفَعۡنَٰهُ بِهَا وَلَٰکِنَّهُۥٓ أَخۡلَدَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُۚ فَمَثَلُهُۥ کَمَثَلِ ٱلۡکَلۡبِ إِن تَحۡمِلۡ عَلَیۡهِ یَلۡهَثۡ أَوۡ تَتۡرُکۡهُ یَلۡهَثۚ ذَّـٰلِکَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَاۚ فَٱقۡصُصِ ٱلۡقَصَصَ لَعَلَّهُمۡ یَتَفَکَّرُونَ

و اگر می‌خواستیم، [مقام و منزلت] او را به خاطر [پایبندی و عمل به] آن [آیات] بالا می‌بردیم؛ ولی او به دنیا [و پستی‌] گرایید و از هوای نفس خویش پیروی کرد. پس مَثَل او [در دنیادوستی] همچون مَثل سگ است که اگر به او حمله کنی [و او را برانی]، زبان از دهان بیرون می‌آورد و اگر او را [به حال خود] واگذاری، [باز هم] زبان از دهان بیرون می‌آورد [چنین شخصی را نیز چه پند بدهی یا پند ندهی، تفاوتی ندارد]. این، مَثَلِ گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند. پس این داستان را [برایشان‌] حکایت کن؛ باشد که بیندیشند.

 

Ayah: 177

سَآءَ مَثَلًا ٱلۡقَوۡمُ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا وَأَنفُسَهُمۡ کَانُواْ یَظۡلِمُونَ

چه زشت است داستان گروهى که آیات ما را تکذیب کردند و به خویش ستم ‌نمودند!

 

Ayah: 178

مَن یَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِیۖ وَمَن یُضۡلِلۡ فَأُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ

کسی که الله او را هدایت کند، هدایت‌یافته [واقعی] است؛ و کسی که الله او را گمراه سازد، آنانند که زیانکارند.

 


Ayah: 179

وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا یَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡیُنٞ لَّا یُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا یَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَـٰٓئِکَ کَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ

و بی‌تردید، بسیارى از جنّیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده‌ایم؛ [زیرا‌] دل‌هایی دارند که با آنها [حقایق را] درک نمى‌کنند و چشمانى دارند که با آنها [نشانه‌های توان و تدبیر الهی را] نمى‌بینند و گوش‌هایی دارند که با آنها [سخنان حق را] نمى‌شنوند. آنان همچون چهارپایانند، بلکه [از آنها هم] گمراه‌تر. [آرى،] آنانند که [از آخرت] غافلند.

 

Ayah: 180

وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِینَ یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَـٰٓئِهِۦۚ سَیُجۡزَوۡنَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

و الله زیباترین نام‌ها را دارد؛ پس او را به آن [نام‌ها] بخوانید و کسانی را که در [مورد] نام‌هایش بیراهه می‌روند [و آنها را تحریف می‌کنند] رها کنید. آنان به [سزاى‌] آنچه مى‌کردند، مجازات خواهند شد.

 

Ayah: 181

وَمِمَّنۡ خَلَقۡنَآ أُمَّةٞ یَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَبِهِۦ یَعۡدِلُونَ

و از [میان] کسانی که آفریده‌ایم، گروهی هستند که [مردم را] به حق هدایت می‌نمایند و بر [اساسِ] آن، به عدالت رفتار می‌کنند.

 

Ayah: 182

وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَیۡثُ لَا یَعۡلَمُونَ

و کسانی ‌که آیات ما را تکذیب کردند، [درهای روزی را به رویشان می‌گشاییم تا بیشتر در گناه غرق شوند، و این‌گونه] آنان را به تدریج از جایى که نمى‌دانند [به کیفر خود] گرفتار خواهیم ساخت.

 

Ayah: 183

وَأُمۡلِی لَهُمۡۚ إِنَّ کَیۡدِی مَتِینٌ

و به آنان مهلت می‌دهم. به راستی که تدبیرِ من، استوار [و حساب‌شده] است.

 

Ayah: 184

أَوَلَمۡ یَتَفَکَّرُواْۗ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍۚ إِنۡ هُوَ إِلَّا نَذِیرٞ مُّبِینٌ

آیا نیندیشیده‌اند که همنشینِ آنان [= رسول الله] هیچ جنونی ندارد؟ او جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیست.

 

Ayah: 185

أَوَلَمۡ یَنظُرُواْ فِی مَلَکُوتِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَیۡءٖ وَأَنۡ عَسَىٰٓ أَن یَکُونَ قَدِ ٱقۡتَرَبَ أَجَلُهُمۡۖ فَبِأَیِّ حَدِیثِۭ بَعۡدَهُۥ یُؤۡمِنُونَ

آیا در فرمانرواییِ آسمان‌ها و زمین و آنچه الله آفریده است نمی‌نگرند و اینکه چه بسا هنگام مرگشان نزدیک شده باشد؟ پس بعد از این [قرآن] به کدام سخن ایمان می‌آورند؟

 

Ayah: 186

مَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَا هَادِیَ لَهُۥۚ وَیَذَرُهُمۡ فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ

هر‌ کس که الله او را گمراه کند، [هیچ] راهنمایی برایش نیست و آنان را در سرکشیِ خویش سرگردان رها می‌کند.

 

Ayah: 187

یَسۡـَٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّیۖ لَا یُجَلِّیهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَۚ ثَقُلَتۡ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَا تَأۡتِیکُمۡ إِلَّا بَغۡتَةٗۗ یَسۡـَٔلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنۡهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ

[ای پیامبر، کافران مکه] دربارۀ قیامت از تو می‌پرسند [که] چه زمانی واقع می‌شود؟ بگو: «بی‌تردید، دانش آن فقط نزد پروردگار من است و هیچ‌ کس جز او تعالی [نمی‌تواند] آن را در وقت معیّنش پدیدار سازد؛ این امر [= ظهور قیامت] بر اهل آسمان‌ها و زمین دشوار است و جز به طور ناگهانی به سویتان نمی‌آید». [آنان چنان] از تو می‌پرسند که گویی تو خود مشتاق [دانستن زمان] آن هستی [حال آنکه تو دربارۀ زمان وقوعش هیچ نمی‌پرسی]. بگو: «دانش آن فقط نزد الله است؛ ولی بیشتر مردم نمی‌دانند».

 


Ayah: 188

قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ

[ای پیامبر،] بگو: «من مالکِ سود و زیان خویشتن نیستم، مگر آنچه را که الله بخواهد؛ و اگر غیب می‌دانستم، خیر [و سود] بسیاری [برای خود] فراهم می‌ساختم و هیچ بدی [و زیانی] به من نمی‌رسید. من [کسی] نیستم، مگر بیم‌دهنده و بشارت‌بخشی [دلسوز] برای گروهی که ایمان دارند.

 

Ayah: 189

۞هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَجَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا لِیَسۡکُنَ إِلَیۡهَاۖ فَلَمَّا تَغَشَّىٰهَا حَمَلَتۡ حَمۡلًا خَفِیفٗا فَمَرَّتۡ بِهِۦۖ فَلَمَّآ أَثۡقَلَت دَّعَوَا ٱللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنۡ ءَاتَیۡتَنَا صَٰلِحٗا لَّنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّـٰکِرِینَ

[ای مردم،] او ذاتی است که شما را از یک تن آفرید و همسرش را از او پدید آورد تا در کنارش آرام گیرد. پس [نظام تولد و تناسل آغاز شد؛] چون شوهری با همسرش آمیزش نمود، زن به حملی سبک باردار شد، و [نخستین ماه‌های بارداری‌ را] گذرانید؛ و چون سنگین‌بار شد، زن و شوهر، الله ـ پروردگار خود- را [به دعا] ‌خواندند که: «اگر [فرزندى تندرست و‌] شایسته به ما عطا کنى، قطعاً سپاسگزار خواهیم بود».

 

Ayah: 190

فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُمَا صَٰلِحٗا جَعَلَا لَهُۥ شُرَکَآءَ فِیمَآ ءَاتَىٰهُمَاۚ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا یُشۡرِکُونَ

اما هنگامی که [الله، فرزندى تندرست و‌] شایسته به آنان داد، در این نعمت که به آنها بخشیده بود، شریکانی برایش قرار دادند؛ و الله از آنچه که شریک [و همتای] او می‌سازند برتر و منزه است.

 

Ayah: 191

أَیُشۡرِکُونَ مَا لَا یَخۡلُقُ شَیۡـٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ

آیا چیزهایی را شریک [الله] قرار می‌دهند که چیزی نمی‌آفرینند و خود آفریده می‌شوند؟

 

Ayah: 192

وَلَا یَسۡتَطِیعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ

و نه می‌توانند آنان را یاری کنند و نه به خویشتن یاری می‌رسانند.

 

Ayah: 193

وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا یَتَّبِعُوکُمۡۚ سَوَآءٌ عَلَیۡکُمۡ أَدَعَوۡتُمُوهُمۡ أَمۡ أَنتُمۡ صَٰمِتُونَ

و [ای مشرکان،] اگر آنها [= معبودها] را به [راه] هدایت دعوت کنید، از شما پیروی نمی‌کنند. چه آنها را دعوت کنید و چه خاموش باشید، برایتان یکسان است [و پاسخی نخواهید شنید].

 

Ayah: 194

إِنَّ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُکُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ

بی‌گمان، آنهایی که به جای الله [به یاری و دعا] می‌خوانید، بندگان[و آفریدگان]ی همچون خودتان هستند؛ پس آنها را [در سختی‌ها به یاری و دعا] بخوانید. اگر راست مى‌گویید، باید پاسخ شما را بدهند.

 

Ayah: 195

أَلَهُمۡ أَرۡجُلٞ یَمۡشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَیۡدٖ یَبۡطِشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَعۡیُنٞ یُبۡصِرُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ ءَاذَانٞ یَسۡمَعُونَ بِهَاۗ قُلِ ٱدۡعُواْ شُرَکَآءَکُمۡ ثُمَّ کِیدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ

آیا آنها پاهایی دارند که با آنها راه بروند یا دست‌هایی دارند که با آنها [یاری‌تان دهند و از شما] دفاع کنند؟ آیا چشمانی دارند که با آنها ببینند یا گوش‌هایی دارند که با آنها بشنوند؟ [ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «شریکانتان را بخوانید، سپس [علیه من] تدبیر [و نیرنگ] کنید و به من مهلت ندهید.

 


Ayah: 196

إِنَّ وَلِـِّۧیَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلۡکِتَٰبَۖ وَهُوَ یَتَوَلَّى ٱلصَّـٰلِحِینَ

بی‌تردید، [دوست و] کارسازِ من الله است که [این] کتاب را نازل کرده است و او برای شایستگان [دوستی و] کارسازی می‌کند.

 

Ayah: 197

وَٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَسۡتَطِیعُونَ نَصۡرَکُمۡ وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ

و کسانی را که [شما مشرکان] به جای او [به یاری و دعا] می‌خوانید، نه می‌توانند شما را یاری کنند و نه به خویشتن یاری رسانند.

 

Ayah: 198

وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا یَسۡمَعُواْۖ وَتَرَىٰهُمۡ یَنظُرُونَ إِلَیۡکَ وَهُمۡ لَا یُبۡصِرُونَ

و اگر آنان را به [راه] هدایت دعوت کنید، [سخنانتان را] نمی‌شنوند؛ و آنان را می‌بینی که [ظاهراً] به تو نگاه می‌کنند، در حالی ‌که نمی‌بینند».

 

Ayah: 199

خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِینَ

[ای پیامبر، با آنان] مدارا کن و به نیکی فرمان بده و از نادانان روی بگردان.

 

Ayah: 200

وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

و اگر وسوسه‌ای از سوی شیطان به تو رسید، به الله پناه ببر [که] بی‌تردید، او شنوای داناست.

 

Ayah: 201

إِنَّ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَـٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ

در حقیقت، کسانى که [از الله] پروا می‌کنند، چون وسوسه‌اى از جانب شیطان به آنان برسد، [الله را] به یاد می‌آورند و آنگاه [نسبت به حقیقت] بینا می‌شوند.

 

Ayah: 202

وَإِخۡوَٰنُهُمۡ یَمُدُّونَهُمۡ فِی ٱلۡغَیِّ ثُمَّ لَا یُقۡصِرُونَ

و برادرانشان [= برادران کافران و مشرکان که شیاطین هستند] آنان را به گمراهی می‌کشانند و [هرگز در این کار] کوتاهی نمی‌کنند.

 

Ayah: 203

وَإِذَا لَمۡ تَأۡتِهِم بِـَٔایَةٖ قَالُواْ لَوۡلَا ٱجۡتَبَیۡتَهَاۚ قُلۡ إِنَّمَآ أَتَّبِعُ مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ مِن رَّبِّیۚ هَٰذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمۡ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ

و [ای پیامبر،] هنگامی که [نزول وحی به تأخیر می‌افتد و] تو آیه‌ای برایشان نمی‌آوری، می‌گویند: «چرا تو خود آن را نمی‌سازی؟». بگو: «من فقط از چیزی پیروی می‌کنم که از سوی پروردگارم به من وحی می‌شود. این [قرآن، شامل] روشنگری‌هایی از سوی پروردگارتان است و برای گروهی که ایمان می‌آورند، هدایت و رحمت است.

 

Ayah: 204

وَإِذَا قُرِئَ ٱلۡقُرۡءَانُ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ

و هنگامی که قرآن خوانده می‌شود، به آن گوش فرادهید و خاموش باشید؛ باشد که مشمول رحمت شوید».

 

Ayah: 205

وَٱذۡکُر رَّبَّکَ فِی نَفۡسِکَ تَضَرُّعٗا وَخِیفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ وَلَا تَکُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِینَ

و پروردگارت را در دل خویش با تضرّع و ترس، بدون آواى بلند [در] بامدادان و شامگاهان یاد کن و [از یاد الله] غافل نباش.

 

Ayah: 206

إِنَّ ٱلَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَیُسَبِّحُونَهُۥ وَلَهُۥ یَسۡجُدُونَۤ۩

[ای پیامبر،] کسانى که نزد پروردگار تو هستند [= فرشتگان] یقیناً از عبادت وی [سرکشی و] تکبر نمى‌ورزند و او را به پاکى مى‌ستایند و برایش سجده مى‌کنند.

 


 


Al-A‘rāf

 

سوره الأعراف

سورة الأعراف - سورة 7 - عدد آیاتها 206

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

 


  1. المص المص (الف. لام. میم. صاد). ﴿1﴾

  2. کِتَابٌ أُنزِلَ إِلَیْکَ فَلاَ یَکُن فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ این کتابی است که بر تو نازل شده است، پس نباید در سینه‌ات از آن تنگی باشد، تا به آن (مردم را) بیم دهی، و برای مؤمنان پند (و تذکری) باشد. ﴿2﴾

  3. اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ آنچه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده، پیروی کنید، و از اولیاء (و معبود‌های) دیگر جز او، پیروی نکنید، چه اندک پند می‌‌پذیرید. ﴿3﴾

  4. وَکَم مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَیَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ چه بسیار شهر‌ها (و آبادی‌ها) که آن‌ها را نابود کردیم، و عذاب ما به هنگام شب، یا در هنگام خواب نیم‌روز، به سراغ‌شان آمد. ﴿4﴾

  5. فَمَا کَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَن قَالُواْ إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ و چون عذاب ما به سراغ آن‌ها آمد، سخنی نداشتند جز اینکه گفتند:  «بی‌گمان ما ستمکار بودیم». ﴿5﴾

  6. فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ مسلّماً ما از کسانی‌که (پیامبران) به سوی آن‌ها فرستاده شدند، سؤال خواهیم کرد، و البته از پیامبران (نیز) سؤال می‌کنیم. ﴿6﴾

  7. فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِم بِعِلْمٍ وَمَا کُنَّا غَائِبِینَ

  8. وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

  9. وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ

  10. وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ

  11. وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ

  12. قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ

  13. قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ

  14. قَالَ أَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ

  15. قَالَ إِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ

  16. قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ

  17. ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ

  18. قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکُمْ أَجْمَعِینَ

  19. وَیَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ فَکُلاَ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ

  20. فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ

  21. وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ

  22. فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّکُمَا إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ

  23. قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ

  24. قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ

  25. قَالَ فِیهَا تَحْیَوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ

  26. یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ

  27. یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ

  28. وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ

  29. قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ

  30. فَرِیقًا هَدَى وَفَرِیقًا حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ اللَّهِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ

  31. یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ

  32. قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ

  33. قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِکُواْ بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ

  34. وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ

  35. یَا بَنِی آدَمَ إِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ

  36. وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُواْ عَنْهَا أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

  37. فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ أُوْلَئِکَ یَنَالُهُمْ نَصِیبُهُم مِّنَ الْکِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَافِرِینَ

  38. قَالَ ادْخُلُواْ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُم مِّن الْجِنِّ وَالإِنسِ فِی النَّارِ کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَکُواْ فِیهَا جَمِیعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لأُولاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلاء أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلَکِن لاَّ تَعْلَمُونَ

  39. وَقَالَتْ أُولاهُمْ لأُخْرَاهُمْ فَمَا کَانَ لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْسِبُونَ

  40. إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمِینَ

  41. لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ

  42. وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

  43. وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ

  44. وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ

  45. الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ کَافِرُونَ

  46. وَبَیْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلامٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَهُمْ یَطْمَعُونَ

  47. وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ

  48. وَنَادَى أَصْحَابُ الأَعْرَافِ رِجَالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسِیمَاهُمْ قَالُواْ مَا أَغْنَى عَنکُمْ جَمْعُکُمْ وَمَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ

  49. أَهَؤُلاء الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لاَ یَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ

  50. وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُواْ عَلَیْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ

  51. الَّذِینَ اتَّخَذُواْ دِینَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فَالْیَوْمَ نَنسَاهُمْ کَمَا نَسُواْ لِقَاء یَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا کَانُواْ بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ

  52. وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

  53. هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِیلَهُ یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَیَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ

  54. إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ

  55. ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ

  56. وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ

  57. وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ

  58. وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَ یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِدًا کَذَلِکَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ

  59. لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ

  60. قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی ضَلالٍ مُّبِینٍ

  61. قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلالَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ

  62. أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ

  63. أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ

  64. فَکَذَّبُوهُ فَأَنجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُواْ قَوْمًا عَمِینَ

  65. وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ

  66. قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکَاذِبِینَ

  67. قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفَاهَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ

  68. أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَأَنَاْ لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ

  69. أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَاذْکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْکُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

  70. قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ

  71. قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِی فِی أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُکُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُنتَظِرِینَ

  72. فَأَنجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَمَا کَانُواْ مُؤْمِنِینَ

  73. وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءَتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ

  74. وَاذْکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتًا فَاذْکُرُواْ آلاء اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ

  75. قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ

  76. قَالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِیَ آمَنتُمْ بِهِ کَافِرُونَ

  77. فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ یَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ

  78. فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ

  79. فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَلَکِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ

  80. وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِینَ

  81. إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ

  82. وَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ

  83. فَأَنجَیْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ

  84. وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ

  85. وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءَتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ

  86. وَلاَ تَقْعُدُواْ بِکُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْکُرُواْ إِذْ کُنتُمْ قَلِیلاً فَکَثَّرَکُمْ وَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ

  87. وَإِن کَانَ طَائِفَةٌ مِّنکُمْ آمَنُواْ بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ یُؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى یَحْکُمَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ

  88. قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یَا شُعَیْبُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَکَ مِن قَرْیَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ کُنَّا کَارِهِینَ

  89. قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا یَکُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِیهَا إِلاَّ أَن یَشَاء اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَیْرُ الْفَاتِحِینَ

  90. وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْبًا إِنَّکُمْ إِذَاً لَّخَاسِرُونَ

  91. فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ

  92. الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْبًا کَأَن لَّمْ یَغْنَوْا فِیهَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْبًا کَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِینَ

  93. فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ

  94. وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ

  95. ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لاَ یَشْعُرُونَ

  96. وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ

  97. أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ

  98. أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ یَلْعَبُونَ

  99. أَفَأَمِنُواْ مَکْرَ اللَّهِ فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ

  100. أَوَلَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ یَسْمَعُونَ

  101. تِلْکَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ مِن قَبْلُ کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىَ قُلُوبِ الْکَافِرِینَ

  102. وَمَا وَجَدْنَا لأَکْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ

  103. ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ

  104. وَقَالَ مُوسَى یَا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ

  105. حَقِیقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُم بِبَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرَائِیلَ

  106. قَالَ إِن کُنتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ

  107. فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ

  108. وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاء لِلنَّاظِرِینَ

  109. قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ

  110. یُرِیدُ أَن یُخْرِجَکُم مِّنْ أَرْضِکُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ

  111. قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ

  112. یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ

  113. وَجَاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالُواْ إِنَّ لَنَا لأَجْرًا إِن کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ

  114. قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ

  115. قَالُواْ یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ

  116. قَالَ أَلْقُواْ فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاؤُوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ

  117. وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ

  118. فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ

  119. فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِینَ

  120. وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ

  121. قَالُواْ آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ

  122. رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ

  123. قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هَذَا لَمَکْرٌ مَّکَرْتُمُوهُ فِی الْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

  124. لأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلافٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ

  125. قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ

  126. وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ

  127. وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ

  128. قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ

  129. قَالُواْ أُوذِینَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِیَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّکُمْ أَن یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الأَرْضِ فَیَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ

  130. وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ

  131. فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللَّهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ

  132. وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آیَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ

  133. فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آیَاتٍ مُّفَصَّلاتٍ فَاسْتَکْبَرُواْ وَکَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِینَ

  134. وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ یَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ لَئِن کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ

  135. فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنکُثُونَ

  136. فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ

  137. وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُواْ یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُواْ یَعْرِشُونَ

  138. وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ یَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ

  139. إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِیهِ وَبَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ

  140. قَالَ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ

  141. وَإِذْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ وَفِی ذَلِکُم بَلاء مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ

  142. وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ

  143. وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ

  144. قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاتِی وَبِکَلامِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُن مِّنَ الشَّاکِرِینَ

  145. وَکَتَبْنَا لَهُ فِی الأَلْوَاحِ مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِیلاً لِّکُلِّ شَیْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِیکُمْ دَارَ الْفَاسِقِینَ

  146. سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِن یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَإِن یَرَوْا سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ

  147. وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ

  148. وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لاَ یُکَلِّمُهُمْ وَلاَ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً اتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَالِمِینَ

  149. وَلَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ

  150. وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ

  151. قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

  152. إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ

  153. وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ

  154. وَلَمَّا سَکَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ

  155. وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلاً لِّمِیقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِیَّایَ أَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِیَ إِلاَّ فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِی مَن تَشَاء أَنتَ وَلِیُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ

  156. وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ

  157. الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

  158. قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ

  159. وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ

  160. وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَیْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ

  161. وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُواْ هَذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُواْ مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ

  162. فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا کَانُواْ یَظْلِمُونَ

  163. وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَیَوْمَ لاَ یَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِیهِمْ کَذَلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ

  164. وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ

  165. فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ

  166. فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ

  167. وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَن یَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ

  168. وَقَطَّعْنَاهُمْ فِی الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِکَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ

  169. فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأَدْنَى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا وَإِن یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِم مِّیثَاقُ الْکِتَابِ أَن لاَّ یَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِیهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ

  170. وَالَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ

  171. وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ

  172. وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ

  173. أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ

  174. وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ وَلَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ

  175. وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِیَ آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ

  176. وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ذَّلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ

  177. سَاء مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ کَانُواْ یَظْلِمُونَ

  178. مَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِی وَمَن یُضْلِلْ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ

  179. وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ

  180. وَلِلَّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ

  181. وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ

  182. وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ

  183. وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ

  184. أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِیرٌ مُّبِینٌ

  185. أَوَلَمْ یَنظُرُواْ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَیْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ

  186. مَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَلاَ هَادِیَ لَهُ وَیَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ

  187. یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی لاَ یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیکُمْ إِلاَّ بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ

  188. قُل لاَّ أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

  189. هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِیفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَیْتَنَا صَالِحًا لَّنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ

  190. فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلاَ لَهُ شُرَکَاء فِیمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ

  191. أَیُشْرِکُونَ مَا لاَ یَخْلُقُ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ

  192. وَلاَ یَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلاَ أَنفُسَهُمْ یَنصُرُونَ

  193. وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ یَتَّبِعُوکُمْ سَوَاء عَلَیْکُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ صَامِتُونَ

  194. إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ

  195. أَلَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُواْ شُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلاَ تُنظِرُونِ

  196. إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ

  197. وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَکُمْ وَلا أَنفُسَهُمْ یَنصُرُونَ

  198. وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ یَسْمَعُواْ وَتَرَاهُمْ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ وَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ

  199. خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ

  200. وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

  201. إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ

  202. وَإِخْوَانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الْغَیِّ ثُمَّ لاَ یُقْصِرُونَ

  203. وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآیَةٍ قَالُواْ لَوْلاَ اجْتَبَیْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا یُوحَى إِلَیَّ مِن رَّبِّی هَذَا بَصَائِرُ مِن رَّبِّکُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

  204. وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ

  205. وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَکُن مِّنَ الْغَافِلِینَ

  206. إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یَسْجُدُونَ





سورة اعراف

 

یقیناً (کردارشان را) با علم (خود) برایشان بیان می‌کنیم، و ما هرگز غایب نبوده‌‌ایم. ﴿7﴾ وزن (و سنجش اعمال) در آن روز حق است، پس کسانی‌که کفة ترازوی شان سنگین است، آنانند که رستگارند. ﴿8﴾ و کسانی‌که کفهٴ ترازوی شان سبک است، آنان کسانی هستند که به (خاطر انکار و) ستمی که نسبت به آیات ما می‌کردند به خویش زیان رساندند (و سرمایهٴ وجود خود را از دست داده‌اند). ﴿9﴾ و به راستی ما شما را در زمین اقتدار (و استقرار) دادیم، و در آن وسایل معیشت را برای شما قرار دادیم. چه اندک شکر گزاری می‌کنید. ﴿10﴾ و بتحقیق ما شما را آفریدیم، آنگاه شما را شکل و صورت دادیم. سپس به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید» پس (همه) سجده کردند؛ جز ابلیس که از سجده‌کنندگان نبود. ﴿11﴾  (الله) فرمود: «وقتی که تو را فرمان دادم، چه چیز مانع سجده کردنت شد؟!» (ابلیس) گفت: «من از او بهترم، مرا ازآتش آفریده‌ای و او را از گِل (آفریده‌ای)». ﴿12﴾ فرمود: «از آن (بهشت) فرود آی، که حق تو نیست که در آن تکبر ورزی، پس بیرون رو، بی‌شک تو از خوارشدگانی». ﴿13﴾ (ابلیس) گفت: «تا روزی‌که (مردم) بر انگیخه می‌شوند، مرا مهلت ده». ﴿14﴾ (الله) فرمود: «مسلّماً تواز مهلت یافتگانی». ﴿15﴾ (ابلیس) گفت: «پس به‌سبب آنکه مرا گمراه کردی، من (نیز) بر سر راه مستقیم تو برای (گمراه ساختن) آن‌ها در کمین می‌نشینم، ﴿16﴾ سپس از پیش روی شان و از پشت سرشان و از (سمت) راست شان و از (سمت) چپ شان بر آن‌ها می‌تازم، و بیشترشان را شکر گزار نخواهی یافت». ﴿17﴾ (الله) فرمود: «از آن نکوهیده و خوار بیرون رو، قطعاً هرکس از آن‌ها از تو پیروی کند، جهنم را از شما همگی پر خواهم کرد. ﴿18﴾ و ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن (شوید)، پس از هر جا که خواستید، بخورید، و به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود». ﴿19﴾ پس شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از شرمگاه‌شان که از آن‌ها پوشیده بود؛ در نظرشان آشکار سازد، و گفت: «پروردگارتان شما را از این درخت نهی نکرده است؛ مگر بخاطر اینکه مبادا (با خوردن آن) فرشته شوید، یا از جاودانان گردید». ﴿20﴾ و برای آن‌ دو سوگند یاد کرد که من برای شما از خیر خواهانم. ﴿21﴾ پس (به این ترتیب) آن‌ها را با فریب (از مقام و منزل‌شان) فرود آورد، و چون از آن درخت چشیدند، شرمگاه‌شان بر آن‌ها آشکار شد، و شروع کردند به قرار دادن برگ (درختان) بهشت بر خود (تا آن را بپوشانند) و پروردگارشان آن‌ها را نِدا داد: «آیا شما را از آن درخت منع نکردم، و به شما نگفته بودم که شیطان دشمن آشکار شماست؟!». ﴿22﴾ (آن دو) گفتند: «پروردگارا! ما به خود ستم کردیم، و اگر ما را نیامرزی و بر ما رحم نکنی، مسلّماً از زیان‌کاران خواهیم بود». ﴿23﴾ (الله) فرمود: «فرود آیید، در حالی‌که بعضی از شما نسبت به بعض دیگر دشمن خواهید بود، و برای شما در زمین تا مدت معینی قرارگاه و بهرمندی خواهد بود». ﴿24﴾ فرمود: «در آن زندگی می‌کنید و در آن می‌میرید، و (در رستاخیز) از آن بیرون آورده خواهید شد». ﴿25﴾ ای فرزندان آدم! به راستی برای شما لباسی که شرمگاه‌تان را می‌پوشاند و (مایهٴ) زینت شماست، نازل کردیم، و لباس تقوا بهتراست، این از آیات (و نشانه‌های) الله است تا (انسان‌ها) متذکر شوند. ﴿26﴾ ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباس‌شان را از تن‌شان کند (کشید)؛ تا شرمگاه‌شان را به آن‌ها نشان دهد. بی‌گمان او و همکارانش شما را می‌بینند از جایی که شما آن‌ها را نمی‌بینید، براستی ما شیطان‌ها  را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آورند. ﴿27﴾ و چون کار‌‌ زشتی انجام دهند، گویند: «نیاکان خود را بر این (کار) یافته‌ایم، و الله ما را بدان فرمان داده است». بگو: «الله (هرگز) به کار زشت فرمان نمی‌دهد، آیا چیزی را که نمی‌دانید به الله نسبت می‌دهید؟!». ﴿28﴾ بگو: «پروردگارم به عدالت فرمان داده است، و (نیز) در هر مسجدی (و به هنگام هر نمازی) روی‌هایتان را به سوی او کنید و او را (به دعا و نیایش) بخوانید؛ در حالی‌که دین (خود) را برای او خالص گردانید. همانطور که در آغاز شما را آفرید (بعد از مرگ، باردیگر بسویش) باز می‌گردید. ﴿29﴾ گروهی را هدایت نمود و گروهی (دیگر) گمراهی بر آن‌ها محقق (و ثابت) گشت، زیرا آن‌ها شیطان‌ها  را به جای (الله)، سرپرست (و دوستان خویش) برگزیدند، و گمان می‌کنند که آنان هدایت یافته‌اند». ﴿30﴾ای فرزندان آدم! به هنگام رفتن به مسجد (و در هر نمازی) زینت خود را بر گیرید (و لباس‌های شایسته بپوشید) و (نیز) بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید، بی‌گمان الله اسراف‌کاران را دوست نمی‌دارد. ﴿31﴾ بگو: «چه کسی لباس (و زینت‌های) را که الله برای بندگانش پدید آورده و روزی‌های پاکیزه را حرام کرده است؟!». بگو: «این (چیزها) در زندگی دنیا، برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، (اگر چه کافران نیز از آن‌ها بهره‌مند می‌شوند اما) روز قیامت خاص (برای مومنان) خواهد بود. این چنین آیات (خود) را برای گروهی که می‌دانند بیان می‌کنیم. ﴿32﴾ بگو: (الله) فقط کارهای زشت را، چه آشکارا باشد و چه پنهان، و (نیز) گناه و سرکشی بنا حق را؛ حرام کرده است، و این که چیزی را شریک الله قرار دهید که الله دلیلی بر (حقانیت) آن نازل نکرده است، و چیزی را که نمی‌دانید به الله نسبت دهید (حرام نموده است). ﴿33﴾ و برای هر امتی زمان (و مدت معینی) است، پس هنگامی‌که اجل‌شان فرا رسد، نه لحظه‌ای (از آن) تأخیر کنند و نه (بر آن) پیشی گیرند. ﴿34﴾ ای فرزندان آدم! هرگاه پیامبرانی از خود شما (به نزد شما) بیایند که آیات مرا برای شما بخوانند (از آن‌ها پیروی کنید) پس هرکس که پرهیزگاری کند و (اعمال خود را) اصلاح کند، نه ترسی بر آن‌هاست، و نه آنان اندوهگین شوند. ﴿35﴾ و کسانی‌که آیات ما را تکذیب کنند، و در برابر آن (گردن‌کشی و) تکبر ورزند، آنان اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند. ﴿36﴾ پس چه کسی ستمکار‌‌‌‌تراست از کسی‌که بر الله دروغ می‌بندد، یا آیات او را تکذیب می‌کند؟! آن‌ها نصیب (و بهرهٴ) شان از کتاب (لوح محفوظ، آنچه مقرر شده) به آنان می‌رسد، تا زمانی که فرستادگان ما به سراغ‌شان روند که جان‌شان را بگیرند، گویند: «کجایند آن چیز‌هایی که به جای الله می‌پرستیدید؟!» (آن‌ها) گویند: «آن‌ها  (نابود و) گم شدند» و بر (زیان) خود گواهی دهند که کافر بوده‌اند. ﴿37﴾ (الله) به آنان) می‌فرماید: «در بین گروه‌های از جن و انس که پیش از شما گذشته‌اند، در آتش (دوزخ) وارد شوید!». هرگاه که گروهی وارد می‌شوند، گروه دیگر را لعنت می‌کنند، تا هنگامی‌که همگی در آنجا به هم رسند، گروه آخر (و پیروان) در باره‌ی گروه اول (و پیشوایان خود) گویند: «پروردگارا! اینها بودند که ما را گمراه کردند، پس عذابی دو چندان از آتش به آنان بده» (الله) می‌فرماید: «برای هر کدام (از شما عذاب) دو چندان است، ولی شما نمی‌دانید». ﴿38﴾ و گروه اول (و پیشوایان‌ شان) به گروه آخر (و پیروان‌شان) گویند: «شما  را بر ما هیچ برتری نیست، پس به (کیفر) آنچه انجام می‌دادید؛ عذاب را بچشید». ﴿39﴾ بی‌گمان کسانی‌که آیات ما را تکذیب کردند، و در برابر آن (گردن‌کَشی و) تکبر ورزیدند، درهای آسمان (هرگز) برای‌شان گشوده نمی‌شود، و به بهشت داخل نخواهند شد، مگر این که شتر از سوراخ سوزن درآید، و این چنین، گناه‌کاران را کیفر می‌دهیم. ﴿40﴾ برای آن‌ها بستری از (آتش) جهنم و (نیز) روی آن‌ها پوشش‌های (از آتش جهنم) است. و این چنین ستمکاران را کیفر می‌دهیم. ﴿41﴾ و کسانی‌که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند – هیچ کس را جز به‌اندازهٴ توانش تکلیف نمی‌کنیم – آن‌ها اهل بهشت هستند، و جاودانه در آن خواهد ماند. ﴿42﴾ و آنچه از کینه (و نفرت) که در سینه‌هایشان است بر می‌کنیم. و از زیر (درختان و مسکن‌های) آن‌ها نهر‌ها جاری است. و گویند: «ستایش مخصوص الله است که ما را به این (بهشت) هدایت نمود، و اگر الله ما را هدایت نمی‌کرد؛ ما هرگز راه نمی‌یافتیم. مسلّماً فرستاد‌گان پروردگار ما به حق آمدند». و (آنگاه) به آنان نِدا داده می‌شود که: «این بهشت را به پاداش آنچه که انجام می‌دادید، به (شما داده‌اند و) ارث بردید». ﴿43﴾واهل بهشت، اهل دوزخ را صدا می‌زنند که: «آنچه را که پروردگار‌مان به ما وعده داده بود، (همه را) حق یافتیم، پس آیا شما (نیز) آنچه را پروردگار‌تان به شما وعده داده بود؛ حق یافتید؟!». گویند: «آری». پس ندا دهنده‌ای در میان آن‌ها ندا دهد که: «لعنت الله بر ستمکاران باد، ﴿44﴾ (همان) کسانی‌که (مردم را) از راه الله باز میداشتند، و آن را کج می‌طلبیدند، و (نیز) آن‌ها به آخرت کافر بودند». ﴿45﴾ و در میان آن دو (گروه بهشتی و دوزخی) حجابی است، و بر اعراف (= بلندی‌های آن) مردانی هستند که هریک (از آن دو گروه) را از سیما (و چهره) شان می‌شناسند، و اهل بهشت را صدا می‌زنند که: «سلام بر شما باد» اینان طمع (و امید) بهشت را دارند، و هنوز بدان در نیامده‌اند. ﴿46﴾ و چون چشم‌شان به سوی اهل دوزخ گردانده شود، گویند: «پروردگارا! ما را با گروه ستمکاران قرار مده». ﴿47﴾ و اهل اعراف، مردانی (از اهل دوزخ را) که از سیما (و چهره) شان آن‌ها را می‌شناسند، صدا می‌زنند، گویند: «جمعیت (و مال اندوزی) شما، و آن سرکشی (و تکبر) های شما، به حال‌تان فایده‌ای نبخشید!». ﴿48﴾ آیا اینها (همان) کسانی هستند که سوگند یاد میکردید که (هرگز) الله رحمتی به آنان نمیرساند؟ (به آن‌ها گفته می‌شود): «به بهشت داخل شوید، نه ترسی بر شماست، و نه شما اندوهگین میشوید». ﴿49﴾ و اهل دوزخ، اهل بهشت را صدا می‌زنند که: «اندکی از آب، یا از آنچه الله به شما روزی داده، بر ما بریزید» (آن‌ها) گویند: «بی‌گمان الله هر دو را بر کافران حرام کرده است». ﴿50﴾ آنان که دین خود را سرگرمی و بازیچه گرفتند، و زندگی دنیا آن‌ها را فریفت، پس امروز ما آن‌ها را فراموش می‌کنیم، همانطور که آن‌ها دیدار چنین روزی را فراموش کردند، و آنکه آیات ما را انکار می‌کردند. ﴿51﴾و بتحقیق ما کتابی برای آن‌ها آوردیم که آن را از روی دانش به تفصیل بیان کردیم، که مایهٴ هدایت و رحمت برای قومی است که ایمان می‌آورند. ﴿52﴾ آیا آن‌ها جز انتظار (سرانجام و) تأویلش را دارند؟! روزی‌که (نتیجه و) تأویلش فرا رسد، کسانی‌که آن را پیش از این فراموش کرده بودند می‌گویند: «مسلّماً فرستادگان پروردگارمان به حق آمده بودند، پس آیا (امروز) برای ما شفیعانی هستند که برای ما شفاعت کنند، یا باز گردیم آنگاه اعمالی غیر از آنچه میکردیم، انجام دهیم؟!». بتحقیق آن‌ها به خود زیان رسانیدند، و (معبود‌هایی ساختگی و) آنچه دروغ میبافتند (همگی) از (نظر) آنان ناپدید (و گم) شد. ﴿53﴾ (ای مردم) بی‌گمان پروردگار شما الله است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش مستقر شد، شب را به روز می‌پوشاند که شتابان در پی آن می‌رود، و خورشید و ماه و ستاره‌گان (را آفرید) که مسخر فرمان او هستند، آگاه باشید که آفرینش و فرمانروایی از آنِ او است، پر برکت (و به غایت بزرگ) است الله که پروردگار جهانیان است. ﴿54﴾ پروردگارتان را با تضرع (و زاری) و در پنهانی، بخوانید، همانا او از حد درگذرندگان را دوست نمیدارد. ﴿55﴾ و در زمین، پس از اصلاح آن فساد نکنید، و او را با بیم و امید بخوانید، همانا رحمت الله به نیکوکاران نزدیک است. ﴿56﴾ و او کسی است که باد‌‌‌ها را بشارت‌دهنده در پیشاپیش (باران) رحمتش می‌فرستد، تا هنگامی‌که ابرهای سنگین بار را بر دارند، ما آن را به سوی (شهر و) سرزمینی مرده می‌فرستیم، سپس از آن؛ آب را نازل می‌کنیم، آنگاه از آن (آب) هر گونه میوهای (از دل خاک) بیرون می‌آوریم، این گونه مردگان را (زنده می‌کنیم و از قبرها) بیرون می‌آوریم، شاید پند گیرید. ﴿57﴾سرزمین پاکیزه (و خوب) گیاهش به فرمان پروردگارش می‌روید، و سرزمین ناپاک (و بد) جز اندک و بی‌ارزش، از آن نمی‌روید، اینگونه آیات (خود) را برای گروهی که سپاس می‌گزارند، گوناگون بیان می‌کنیم. ﴿58﴾ همانا ما نوح را به سوی قومش فردستادیم، پس گفت: «ای قوم من! الله را بپرستید، که جز او معبودی (راستین) برای شما نیست، (و اگر او را عبادت نکردید) بی‌گمان من بر شما از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم». ﴿59﴾ اشراف (و بزرگان) قومش گفتند: «به راستی ما تو را در گمراهی آشکار می‌بینیم». ﴿60﴾ گفت: «ای قوم من! هیچ گونه گمراهی در من نیست، بلکه من فرستاده‌ای از (جانب) پروردگار جهانیان هستم. ﴿61﴾ پیام‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم و شما را اندرز می‌دهم، و از (شریعت) الله چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید. ﴿62﴾ آیا تعجب کرده‌اید که پندی از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از خود شما، برای شما برسد تا شما را بیم دهد و تا پرهیزگاری پیشه کنید و باشد که مشمول رحمت گردید؟!». ﴿63﴾ پس او را تکذیب کردند، آنگاه ما او و کسانی را که با وی در کشتی بودند، نجات دادیم، و کسانی‌که آیات ما را تکذیب کردند، غرق کردیم، براستی آن‌ها گروهی نابینا (و کوردل) بودند. ﴿64﴾ و به (سوی قوم) عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! الله را پرستش کنید که جز او معبودی (راستین) برای شما نیست، آیا پرهیزگاری پیشه نمی‌کنید؟!». ﴿65﴾ اشراف (و بزرگان) قوم او که کافر بودند گفتند: «بی‌گمان ما تو را در سفاهت (و نادانی) می‌بینیم، و ما مسلماً تو را از دروغ‌گویان می‌پنداریم». ﴿66﴾ گفت: «ای قوم من! هیچ‌گونه سفاهت (و نادانی) در من نیست، بلکه من فرستاده‌ای از (جانب) پروردگار جهانیان هستم، ﴿67﴾پیام‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم. و من خیر خواه امینی برای شما هستم. ﴿68﴾ آیا تعجب کرده‌اید که پندی از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از خود شما، برای شما برسد تا شما را بیم دهد؟! و به یاد آورید هنگامی‌که پس از قوم نوح شما را جانشینان (آنان) قرار داد، و شما را در آفرینش فزونی (و قدرت) داد. پس نعمت‌های الله را به یاد آورید، شاید رستگار شوید». ﴿69﴾ گفتند: «آیا به (نزد) ما آمده‌ای که تنها الله را عبادت کنیم، و آنچه را نیاکان‌مان می‌پرستیدند، رها کنیم؟! پس اگر از راستگویان هستی، آنچه را (از عذاب الهی) به ما وعده می‌دهی، بیاور». ﴿70﴾ (هود) گفت: «به تحقیق عذاب و غضب از (جانب) پروردگارتان بر شما واقع شده (و شما را فراگرفته) است، آیا با من در (بارهٴ) نام‌هایی مجادله می‌کنید که شما و نیاکان‌تان (بر بت‌ها) نهاده‌اید، در حالی‌که الله هیچ دلیل (و برهانی) در بارهٴ آن نازل نکرده است، پس شما منتظر باشید، بی‌گمان من (نیز) باشما از منتظرانم». ﴿71﴾ پس او، و کسانی را که با او بودند؛ به رحمت (و لطفی) از (سوی) خویش نجات دادیم، و ریشه کسانی‌که آیات ما را تکذیب کردند و از مؤمنان نبودند، قطع کردیم. ﴿72﴾ و به (سوی قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! الله را بپرستید، که جز او معبودی (راستین) برای شما نیست. همانا دلیل روشنی از (سوی) پروردگارتان برای شما آمده است، این ماده شتر الله، برای شما معجزه‌ای است، پس او را (به حال خود) وا گذارید که در زمین الله (بچرد و علف) بخورد، و آن را آزار (و آسیبی) نرسانید، که عذاب درد‌‌ناکی شما را خواهد گرفت. ﴿73﴾وبه یاد آورید هنگامی‌که شما را پس از (قوم) عاد جانشینان (آنان) قرار داد، و در زمین مستقر ساخت، که در دشت‌های آن قصرهایی بنا می‌کنید، و در کوه‌ها خانه‌هایی می‌تراشید. پس نعمت‌های الله را بیاد آورید، و در زمین به فساد (و تباهی) نکوشید». ﴿74﴾ اشراف (و بزرگان) از قوم او که گردن‌کشی میکردند به مستضعفان، به (همان) کسانی از آنان که ایمان آورده بودند گفتند: «آیا شما براستی یقین دارید که صالح از (طرف) پروردگارش فرستاده شده است؟!» (آن‌ها) گفتند: «ما به آنچه او بدان فرستاده شده، ایمان داریم». ﴿75﴾ آنان که گردن‌کشی می‌کردند گفتند: «ما به آنچه شما به آن ایمان آورده‌اید، (منکر و) کافریم». ﴿76﴾ پس ماده شتر را پی کردند، و از فرمان پروردگارشان سر باز زدند، و گفتند: «ای صالح! اگر تو از پیامبران (الله) هستی، آنچه را به ما وعده می‌دهی بیاور!». ﴿77﴾ آنگاه زلزله‌ی آن‌ها را فرا گرفت، در نتیجه در خانههای خود از پای در آمدند (و مردند). ﴿78﴾ پس (صالح) از آن‌ها روی گردانید و گفت: «ای قوم! من پیام پروردگارم را به شما رساندم، و برای شما خیر خواهی کردم، ولی شما خیر خواهان را دوست نمی‌دارید». ﴿79﴾ و (به یاد آورید) لوط را، هنگامی‌که به قوم خود گفت: «آیا کار بسیار زشتی را انجام می‌دهید که پیش از شما هیچ یک از جهانیان انجام نداده است؟! ﴿80﴾ همانا شما به جای زنان با مردان شهوت می‌رانید، راستی که شما قومی تجاوز کار هستید». ﴿81﴾و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: «اینها را از شهر (و دیار) تان بیرون کنید، که اینها مردمی هستند که پاکیزگی می‌طلبند (و از کار ما بیزارند)». ﴿82﴾ پس ما او و خاندانش را نجات دادیم، جز همسرش که از بازماندگان بود. ﴿83﴾ و بارانی (از سنگ) بر آن‌ها بارانیدیم (که آن‌ها را نابود ساخت) پس بنگر که سر‌‌‌‌انجام گناه‌کاران چگونه بود. ﴿84﴾ و به سوی (مردم) مدین برادرشان شعیب را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! الله را بپرستید، که جز او معبودی (راستین) برای شما نیست، مسلّماً دلیل روشنی از (طرف) پروردگارتان برای شما آمده است، پس (حق) پیمانه و ترازو را کامل (و درست) ادا کنید، و از (اموال و) چیزهای مردم را (چیزی) نکاهید، و در زمین، پس از اصلاحش، فساد نکنید، اگر ایمان دارید، این برای شما بهتر است. ﴿85﴾ و بر سر هر راهی ننشینید که (مردم را) تهدید کنید، و از راه الله کسی را که به او ایمان آورده است، باز دارید، و آن را کج می‌خواهید، و به یاد آورید زمانی را که اندک بودید، و او شما را بسیار گرداند، و بنگرید سرانجام مفسدان چگونه بود. ﴿86﴾ و اگر گروهی از شما به آنچه من به آن فرستاده شده‌ام، ایمان آورده‌اند، و گروهی (دیگر) ایمان نیاورده‌اند، پس صبر کنید (و منتظر بمانید) تا الله میان ما داوری کند([1])، که او بهترین داوران است».﴿87﴾اشراف (و بزرگان) از قوم او که سرکشی می‌کردند، گفتند: «ای شعیب!  قطعاً تو و کسانی را که با تو ایمان آورده‌اند، از شهر (و دیار) خویش بیرون خواهیم کرد، یا اینکه به آیین ما باز گردید». (شعیب) گفت: «آیا (باز گردیم) اگر چه از آن کراهت داشته (و بیزار) باشیم؟! ﴿88﴾ اگر ما به آیین شما باز گردیم، بعد از آنکه الله ما را از آن نجات داد، بتحقیق بر الله دروغ بسته‌ایم، و شایسته‌ی ما نیست که به آن باز گردیم، مگر آنکه الله، پروردگار ما بخواهد، (زیرا) علم (و دانش) پروردگار ما، بر همه چیز احاطه دارد، ما بر الله توکل کرده‌ایم، پروردگارا! میان ما و قوم مان بحق (راهی بگشا و) داوری کن، که تو بهترین (راه‌گشایان و) داورانى». ﴿89﴾ و اشراف (و بزرگان) از قوم اوکه کافر بودند، گفتند: «اگر از شعیب پیروی کنید، قطعاً شما زیان‌کار خواهید بود». ﴿90﴾ آنگاه زلزلۀ (شدیدی) آن‌ها را فرا گرفت، پس در خانه‌های خود از پا در آمدند (و مردند). ﴿91﴾ آنان که شعیب را تکذیب کردند (چنان نابود شدند) که گویا هرگز در آن (دیار و خانه‌ها) نبوده‌اند، و آنان که شعیب را تکذیب کردند؛ خود زیان‌کار بودند. ﴿92﴾ آنگاه (شعیب) از آنان روی گرداند، و گفت: «ای قوم من! به راستی من پیام‌های پروردگارم را به شما رساندم و برای شما خیر خواهی (و نصیحت) نمودم، پس چگونه بر گروه کافر (و بی ایمان) افسوس بخورم؟!». ﴿93﴾ و ما در هیچ شهر (و دیاری) پیامبری نفرستادیم؛ مگر اینکه اهلش را به رنج‌ها و سختی‌ها گرفتار ساختیم، شاید تضرع و زاری کنند (و به سوی الله بر گردند). ﴿94﴾ سپس به جای نا خوشی (و بدی)، خوشی (و نیکی) آوردیم، تا اینکه افزون شدند، و گفتند: «بی‌گمان به نیاکان ما (نیز) رنج و راحتی رسیده بود» پس نا گهان آن‌ها را در حالی‌که بی‌خبر (و غافل) بودند گرفتیم. ﴿95﴾واگر اهل شهرها (و آبادی‌ها) ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، قطعاً (در‌‌های) برکات از آسمان و زمین را بر آن‌ها می‌گشودیم، و لکن (آن‌ها  آیات و پیامبران ما را) تکذیب کردند، پس ما (نیز) آن‌ها را به کیفر آنچه انجام می‌دادند، فرو گرفتیم. ﴿96﴾ آیا اهل (این) شهرها (و آبادی‌ها) ایمن هستند از اینکه عذاب ما؛ در شب، هنگامی‌که خفته باشند سراغ‌شان بیاید؟! ﴿97﴾ آیا اهل (این) شهرها (و آبادی‌ها) ایمن هستند از اینکه عذاب ما؛ در روز، هنگامی‌که سرگرم بازی (و امور بیهوده) هستند، به سراغ‌شان بیاید؟! ﴿98﴾ آیا آن‌ها از مکر (و گرفت) الله در امانند؟! در حالی‌که جز زیان‌کاران (کسی) از مکر (و گرفت) الله ایمن نمی‌شود. ﴿99﴾ آیا برای آنان که زمین را پس از (نابود کردن) اهلش به ارث می‌برند، روشن (و واضح) نشده است که اگر بخواهیم آن‌ها را (نیز) به (کیفر) گناهان‌شان هلاک می‌کنیم، و بر دل‌های شان  مهرمی نهیم، آنگاه آنان (صدای حق و پندی را) نمی‌شنوند. ﴿100﴾ این‌ها، شهرها (و آبادی‌هایی) است که برخی از اخبار آن را بر تو حکایت می‌کنیم، و محققاً پیامبران‌شان دلایل (و معجزات) روشن برای آنان آورند، پس هرگز به آنچه از پیش تکذیب کرده بودند، ایمان نیاوردند، اینگونه الله بر دل‌های کافران مهر می‌نهد. ﴿101﴾ و در بیشترشان (وفای به) عهد نیافتیم، و به راستی بیشتر آن‌ها را نافرمان (و فاسق) یافتیم. ﴿102﴾ سپس بعد آن‌ها موسی را با آیات (و نشانه‌های) خویش به سوی فرعون و اطرافیان او فرستادیم، آنگاه آن‌ها به آن (آیات) ستم کردند (و کافر شدند) پس بنگر عاقبت مفسدان چگونه بود! ﴿103﴾ و موسی گفت: «ای فرعون! من فرستاده‌ای از (سوی) پروردگار جهانیان هستم. ﴿104﴾سزاوار است که جز (سخن) حق بر الله نگویم، بتحقیق من دلیل (و معجزه‌ای روشن) از پروردگار تان برای شما آورده ام، پس بنی اسرائیل را با من بفرست». ﴿105﴾ (فرعون) گفت: «اگر معجزه‌ای آورده‌ای، آن را بیاور اگر از راستگویانى». ﴿106﴾ پس (موسی) عصای خود را انداخت، ناگهان آن اژدهای آشکار شد. ﴿107﴾ و دست خود را (از گریبان) بیرون آورد، پس ناگهان آن سفید (و درخشان) برای بینندگان بود. ﴿108﴾ اشراف (و بزرگان) از قوم فرعون گفتند: «به راستی این (شخص) جادوگری (ماهرو) داناست. ﴿109﴾ می‌خواهد شما را از سرزمین تان بیرون کند، پس چه فرمان می‌دهید؟». ﴿110﴾ (آنگاه به فرعون) گفتند: «او و برادرش را بازداشت کن، (و مهلت دهید) و جمع‌آوری کنندگان را به (همۀ) شهرها بفرست. ﴿111﴾ تا همۀ ساحران دانا (و ماهر) را به نزد تو بیاورند. ﴿112﴾ و ساحران نزد فرعون آمدند، گفتند: «آیا اگر ما پیروز شدیم، پاداشی برای ما خواهد بود؟». ﴿113﴾ (فرعون) گفت: «آری! بتحقیق شما از مقربان خواهید بود». ﴿114﴾ (روز موعد فرا رسید، ساحران) گفتند: «ای موسی! یا نخست تو (عصای خود را) بیفکن، یا ما (ابزار خود را) می‌افکنیم». ﴿115﴾ (موسی) گفت: «شما بیفکنید» چون (ابزار خود را) افکندند، چشم‌های مردم را افسون کردند و آن‌ها را ترساندند، و سحر عظیمی (پدید) آوردند. ﴿116﴾ و (ما) به موسی وحی کردیم که: «عصای خود را بیفکن» پس ناگهان آن (عصا، به صورت اژدهای درآمد) آنچه را که به دروغ بر ساخته بودند، می‌بلعید. ﴿117﴾ آنگاه حق آشکار (و پیروز) شد و آنچه آن‌ها (ساخته بودند و) انجام می‌دادند باطل گشت. ﴿118﴾ پس در آنجا (فرعون و فرعونیان همگی) مغلوب شدند و خوار و زبون بازگشتند. ﴿119﴾ و ساحران به سجده افتادند. ﴿120﴾گفتند: «به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم، ﴿121﴾ پروردگار موسی و هارون». ﴿122﴾ فرعون گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم، به او ایمان آوردید؟! قطعاً این دسیسه و نیرنگی است که در شهر اندیشیده‌اید، تا اهلش را از آن بیرون کنید، پس بزودی خواهید دانست. ﴿123﴾ البته دست‌هایتان و پاهای‌تان را به خلاف یکدیگر خواهم برید، سپس همگی شما را به دار خواهم زد». ﴿124﴾ گفتند: «(پس از شهادت) ما به سوی پروردگارمان باز می‌گردیم، ﴿125﴾ و تنها انتقام تو از ما بخاطر این است که ما به آیات پروردگارمان هنگامی‌که به سوی ما آمد، ایمان آوردیم، پروردگارا! بر ما صبر (و استقامت) فرو ریز، و ما را مسلمان بمیران». ﴿126﴾ و اشراف (و بزرگان) از قوم فرعون (به او) گفتند: «آیا موسی و قومش را رها می‌کنی تا در زمین فساد کنند، و تو و معبودانت را وا گذارند؟».  (فرعون) گفت: «بزودی پسران‌شان را می‌کشیم، و زنان‌شان را (برای خدمت‌کاری) زنده نگه می‌داریم، و بی‌گمان ما برآن‌ها  چیره و مسلط هستیم». ﴿127﴾ موسی به قومش گفت: «از الله یاری بجویید، و صبر (و استقامت) پیشه کنید، همانا زمین از آنِ الله است، به هرکس از بندگانش که بخواهد آن را به میراث می‌دهد (و می بخشد) و عاقبت (نیک) از آنِ پرهیزگاران است». ﴿128﴾ (قوم موسی) گفتند: «پیش از آنکه به سوی ما بیایی آزار دیده‌ایم، و بعد از آنکه نزد ما آمدی (نیز آزار می‌بینیم!)». (موسی) گفت: «امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند، و شما را در زمین جانشین سازد، پس بنگرد چگونه عمل می‌کنید». ﴿129﴾ و به راستی ما قوم (و نزدیکان) فرعون را به قحط سالی و کمبود میوه‌ها گرفتار کردیم، شاید که آنان پندگیرند. ﴿130﴾پس هنگامی‌که نیکی (و نعمت) به آن‌ها روی آورد، گفتند: «این حق ماست» و اگر بدی (و رنجی) به آن‌ها می‌رسید، به موسی و کسانی‌که با او بودند فال بد می‌زدند. آگاه باشید، همانا فال بدشان فقط به نزد الله است، (و به کیفر گناهان‌شان می‌باشد) و لیکن بیشتر آن‌ها نمی‌دانند. ﴿131﴾ و گفتند: «هرچه را که از نشانه (و معجزه) برای ما بیاوری، تا ما را بدان جادو کنی، ما به تو ایمان نمی‌آوریم». ﴿132﴾ پس (عذاب و بلاهای آشکار از قبیل:) طوفان، و ملخ، و شپش، و قورباغه‌ها، و خون را (که هر کدام معجزه و) نشانه‌هایی روشن و جدا جدا بود، بر آن‌ها فرستادیم، باز سرکشی کردند، و گروهی گناهکار (و مجرم) بودند. ﴿133﴾ و هنگامی‌که عذاب بر آن‌ها واقع می‌شد، می‌گفتند: «ای موسی! پروردگارت را برای ما بخوان، به آنچه به تو وحی (و عهد) کرده است، اگر این عذاب را از ما بر طرف کنی، قطعاً به تو ایمان می‌آوریم، و بنی اسرائیل را با تو خواهیم فرستاد». ﴿134﴾ پس هنگامی‌که عذاب را، تا مدت معینی که آنان به آن می‌رسیدند، از آن‌ها بر طرف کردیم، ناگهان پیمان‌شکنی کردند. ﴿135﴾ پس از آن‌ها انتقام گرفتیم، و آن‌ها را در دریا غرق کردیم، زیرا که آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند. ﴿136﴾ و شرق و غرب زمین را که در آن برکت داده بودیم؛ به گروهی که ناتوان (و مستضعف) شمرده می‌شدند، به میراث دادیم، و وعدۀ نیک پروردگارت بر بنی اسرائیل، بخاطر صبر (و استقامتی) که کردند، تحقق یافت، و آنچه فرعون و قوم او می‌ساختند، و آنچه را که بر می‌افراشتند در هم کوبیدیم (و ویران کردیم). ﴿137﴾وما بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم، آنگاه بر گروهی گذشتند که اطراف بت‌های خود با تواضع و فروتنی گرد آمده بودند. گفتند: «ای موسی! برای ما (نیز) معبودی قرار ده، همان‌گونه که آن‌ها معبودهای دارند». (موسی) گفت: «حقا، شما گروهی نادان و جاهل هستید (و عظمت الله را نمی‌دانید). ﴿138﴾ بی‌گمان این‌ها عاقبت کارشان نابودی است و آنچه انجام می‌دادند (نیز) باطل است». ﴿139﴾ (سپس) گفت: «آیا غیر از الله، معبودی برای شما بجویم؟! در حالی‌که او شما را بر جهانیان (= مردم عصرتان) برتری داد». ﴿140﴾ و (به یاد آورید) زمانی را که شما را از (فرعون و) فرعونیان نجات دادیم، آن‌ها پیوسته شما را به بدترین صورت شکنجه می‌دادند، پسران‌تان را می‌کشتند و زنان‌تان را زنده نگه می‌داشتند، و دراین، (برای) شما آزمایش بزرگی از جانب پروردگارتان بود. ﴿141﴾ و با موسی، سی شب وعده نهادیم، و آن را با ده شب (دیگر) کامل کردیم، پس میعاد پروردگارش (با او) چهل شب تمام شد. و موسی به برادرش هارون گفت: «جانشین من در میان قوم من باش، و (آن‌ها  را) اصلاح کن، و از راه مفسدان پیروی نکن». ﴿ 142﴾ و هنگامی‌که موسی به میعاد ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان بده، تا به تو بنگرم» فرمود: «(در دنیا) هرگز مرا نخواهی دید، و لیکن به کوه بنگر، پس اگر در جایش ثابت ماند، تو (نیز) مرا خواهی دید». پس چون پروردگارش بر (آن) کوه تجلی کرد، آن را متلاشی (و هموار) ساخت، و موسی بیهوش افتاد، پس هنگامی‌که به هوش آمد، عرض کرد: «تو پاک و منزهی، من به سوی تو بازگشتم (و توبه کردم) و من نخستین مؤمنانم». ﴿143﴾ (الله) فرمود: «ای موسی! من تو را با پیام‌هایم و با سخن خود، بر مردم (برتری دادم و) برگزیدم، پس آنچه را به تو داده ام، بگیر، و از سپاس‌گزاران باش». ﴿144﴾ و برای او در لوح‌ها هرگونه پند، و تفصیل و بیان هر چیز را نوشتیم، (و به موسی فرمودیم:) «پس آن را با نیرومندی (و جدیت) بگیر، و به قومت فرمان ده تا به نیکوترین آن، عمل کنند، و به زودی (جایگاه و) سرای نا فرمانان را به شما نشان خواهم داد». ﴿145﴾ بزودی کسانی را که به نا حق در روی زمین تکبر می‌ورزند، از آیات خود باز می‌دارم، و اگر هر (معجزه و) نشانه‌ای را ببینند، به آن ایمان نمی‌آورند، و اگر راه هدایت را ببینند، آن را در پیش نمی‌گیرند، و اگر راه گمراهی را ببینند، آن را بر می‌گزینند، این بدان (خاطر) است که آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند. ﴿146﴾ و کسانی‌که آیات ما، و دیدار آخرت را تکذیب کردند، اعمال‌شان تباه (و نابود) شد، آیا جز آنچه را عمل می‌کردند، کیفر داده می‌شوند؟! ﴿147﴾ و قوم موسی بعد از (رفتن) او (به میعادگاه) از زیورهای‌شان گوساله‌ای ساختند، جسد بی جانی که صدای گوساله داشت، آیا نمی‌دیدند که با آن‌ها سخن نمی‌گوید، و به راهی هدایت‌شان نمی‌کند؟! آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند([2]). ﴿148﴾ و چون پشیمان شدند، و دیدند که به راستی گمراه شده‌اند، گفتند: «اگر پروردگار مان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، مسلّماً از زیان‌کاران خواهیم بود». ﴿149﴾و چون موسی خشمگین و اندوه‌ناک به سوی قومش بازگشت، گفت: «پس از من، چه بد جانشینانی برایم بودید، آیا از حکم پروردگارتان پیشی گرفتید؟!». و لوح‌ها را انداخت، و سر برادر خود را گرفت و به سوی خود کشید، (هارون) گفت: «ای پسر مادرم! به راستی این قوم مرا (در تنگا قرار دادند و) ناتوان کردند، و نزدیک بود مرا بکشند، پس با (اهانت) من (کاری نکن که) دشمنان مرا شماتت کنند، و مرا با گروه ستمکاران قرار مده». ﴿150﴾ (موسی) گفت: «پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خویش داخل کن، و تو مهربان‌ترین مهربانان هستی». ﴿151﴾ به راستی کسانی‌که گوساله را (به معبودیت) گرفتند، بزودی خشمی از پروردگارشان، و ذلت (و خواری) در زندگی دنیا به آن‌ها می‌رسد، و این چنین دروغ‌پردازان را کیفر می‌دهیم. ﴿152﴾ و کسانی که مرتکب کارهای بد شدند، سپس بعد از آن توبه نمودند، و ایمان آوردند، همانا پروردگار تو پس از آن، مسلّماً آمرزندۀ مهربان است. ﴿153﴾ و چون خشم از (خاطر) موسی فرو نشست، الواح (تورات) را بر گرفت و در نوشته‌های آن، هدایت و رحمت برای کسانی بود که از پروردگارشان می‌ترسند. ﴿154﴾ و موسی از قومش، هفتاد مرد را برای میعاد ما برگزید، پس هنگامی‌که زلزله آن‌ها را فرا گرفت، (و همه مردند، موسی) گفت: «پروردگارا، اگر می‌خواستی پیش از این آن‌ها و مرا هلاک می‌کردی، آیا ما را به آنچه نادانان انجام داده‌اند، هلاک می‌کنی؟! این جز آزمایش تو چیزی نیست، هر که را بخواهی به (و سیلۀ) آن گمراه می‌سازی، و هر که را بخواهی، هدایت می‌کنی، تو یاور (و کارساز) مایی، پس ما را بیامرز، و بر ما رحم کن، و تو بهترین آمرزندگانی. ﴿155﴾وبرای ما در این دنیا، و در سرای آخرت، نیکی مقرر فرما، ما به سوی تو باز گشته‌ایم». (الله) فرمود: «عذابم را به هرکس که بخواهم می‌رسانم، و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است، پس آن را برای کسانی‌که تقوا پیشه می‌کنند، و زکات می‌دهند، و کسانی‌که به آیات ما ایمان می‌آورند، مقرر خواهم داشت. ﴿156﴾ آنان که از (این) رسول (الله)، پیامبر «أمی» (= درس ناخوانده) پیروی می‌کنند، که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است، نوشته می‌یابند. آن‌ها را به (کارهای) خوب و پسندیده فرمان می‌دهد و از زشتی (و کارهای نا پسند) بازشان می‌دارد. و پاکیزه‌ها را برایشان  حلال می‌گرداند، و پلیدی‌ها را بر آنان حرام می‌کند، و بارهای سنگین، و قید (و زنجیرهایی) را که بر آن‌ها بود، از (دوش) آن‌ها بر می‌دارد، پس کسانی‌که به او ایمان آوردند، و او را گرامی داشتند، و او را یاری دادند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنانند که رستگارند». ﴿157﴾ بگو: «ای مردم! من فرستادۀ الله به سوی همۀ شما هستم، آن پروردگاری که فرمان‌روایی آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست، معبود (راستینی) جز او نیست، زنده می‌کند، و می‌میراند، پس به الله و فرستاده‌اش آن پیامبر «أمّی» (درس ناخوانده) که به الله و کلماتش ایمان دارد، ایمان بیاورید، و از او پیروی کنید؛ باشد که هدایت شوید. ﴿158﴾ و از قوم موسی، گروهی هستند که (مردم را) به (سوی) حق هدایت می‌کنند، و به آن (حق) عدالت (و حکم) می‌کنند. ﴿159﴾و آن‌ها را به دوازده قبیله، گروه گروه (که هریک شاخه‌ای از دودمان یعقوب بود) تقسیم کردیم، و به موسی، آنگاه که قومش از او آب خواستند، وحی کردیم، که: «عصایت را بر سنگ بزن» ناگهان دوازده چشمه از آن بیرون جست، هر گروهی آبشخور خود را دانست. و ابر را بر (سر) آن‌ها سایبان ساختیم، و بر آن‌ها «من» (= ترنجبین) و «سلوی» (= بلدرچین) فرو فرستادیم، (و به آنان گفتیم:) از آنچه از پاکیزه‌ها روزی‌تان کرده‌ایم، بخورید، آن‌ها (با نافرمانی شان) بر ما ستم نکردند؛ بلکه بر خویشتن ستم می‌نمودند. ﴿160﴾ و (به یاد آورید) هنگامی را که به آن‌ها گفته شد: «در این شهر (بیت المقدس) ساکن شوید، و از هر جا که خواستید، از (نعمت‌های) آن بخورید، و بگویید: «گناهان ما را بریز» و با خشوع و فروتنی به دروازه در آیید، (اگر چنین کنید) گناهان شما را می‌بخشم، (و) نیکوکاران را (پاداش) افزونتری خواهیم داد». ﴿161﴾ آنگاه ستمگران آن‌ها، این سخن را که به آن‌ها گفته شده بود، تغییر دادند، (و به جای آن کلمۀ مسخره‌آمیزی گفتند) پس به (کیفر) ستمی که می‌کردند، عذابی از آسمان بر آن‌ها نازل کردیم. ﴿162﴾ و از آن‌ها دربارۀ (اهل) قریة([3]) که نزدیک دریای (سرخ) بود بپرس، هنگامی‌که آن‌ها در (روز) شنبه تجاوز می‌کردند، چون ماهیان آن‌ها در (روز) شنبه شان (که روز تعطیل و عبادت، بود روی آب) آشکار می‌شدند، و روزی‌که (تعظیم) شنبه نمی‌کردند، به (سراغ) آن‌ها نمی‌آمدند، این چنین آن‌ها را به (کیفر) آنکه نافرمانی می‌کردند، آزمایش کردیم. ﴿163﴾و (به یاد آور) هنگامی را که گروهی از آن‌ها (به گروه دیگر) گفتند: «چرا گروهی را اندرز می‌دهید که الله آن‌ها را هلاک یا به عذاب شدیدی گرفتارشان خواهد کرد؟!» گفتند: «تا ما را نزد پروردگارتان عذری باشد، و شاید آن‌ها تقوا پیشه کنند». ﴿164﴾ پس چون آنچه را که به آن پند داده شدند، فراموش کردند، کسانی را که از بدی نهی می‌کردند، نجات دادیم، و کسانی را که ستم کردند، به (کیفر) آنکه نافرمان بودند، به عذابی سخت گرفتار ساختیم. ﴿165﴾ پس چون از (ترک) آنچه از آن نهی شده بودند، سرپیچی کردند، به آن‌ها گفتیم: «به صورت بوزینه‌های (خوار و) مطرود در آیید». ﴿166﴾ و (نیز به یاد آور) هنگامی‌که پروردگارت اعلام کرد، مسلّماً تا روز قیامت، کسی را بر آن‌ها مسلط خواهد کرد، که همواره به آن‌ها عذاب‌‌‌ سختی بچشاند، بی‌گمان پروردگارت زود کیفر است، و (برای توبه کننده گان) همانا  او آمرزندۀ مهربان است. ﴿167﴾ و آن‌ها را در زمین، بصورت گروه گروه، پراکنده ساختیم، (گروهی) از آن‌ها  صالح، و (گروهی) غیر صالح اند، و آن‌ها را با نیکی‌ها و بدی‌ها  آزمودیم، شاید (توبه کرده، به راه راست) باز گردند. ﴿168﴾ پس از آن‌ها، گروهی (غیر صالح) جانشین آن‌ها شدند، که کتاب (تورات) را به ارث بردند، متاع این (دنیای) پست را می‌گیرند، و می‌گویند: «به زودی آمرزیده  خواهیم شد». و اگر متاع (دیگری) همانند آن برایشان  بیاید، آن را (نیز) می‌گیرند، آیا پیمان کتاب (الله) از آن‌ها گرفته نشده است که بر الله جز حق نگویند؟ و آنچه در آن است خوانده‌اند؟ و سرای آخرت برای کسانی‌که تقوا پیشه کنند، بهتراست، آیا نمی‌اندیشید؟! ﴿169﴾ و کسانی‌که به کتاب (الله) تمسک می‌جویند، و نماز را بر پا  می‌دارند، (پاداش بزرگی خواهند داشت) به راستی ما پا داش درست کاران را ضایع نخواهیم کرد. ﴿170﴾و (به یاد آورید) هنگامی‌که کوه را همچون سایبانی بر فرازشان بر‌‌‌‌افراشتیم، و پنداشتد که بر آنان فرود می‌آید، (و در چنین حالت از آن‌ها عهد گرفتیم، و گفتیم:) آنچه را که به شما داده‌ایم، با نیرو (و جدیّت) بگیرید، و آنچه را که در آن است، یاد کنید، (و به آن عمل نمائید) تا پرهیزگار شوید. ﴿171﴾ و (به یاد بیاور) هنگامی‌که پروردگارت از پشت‌های فرزندان آدم، ذریۀ آن‌ها را برگرفت، و ایشان را بر خودشان گواه  ساخت، (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، (هستی) گواهی می‌دهیم». و (این گواهی بدین خاطر بود که مبادا) در روز قیامت بگویید: «ما ازاین، بی‌خبر بودیم». ﴿172﴾ یا (مبادا) بگویید: «پدران‌مان، از پیش شرک آورده بودند، و ما هم فرزندانی بعد از آن‌ها  بودیم، آیا ما  را  به آنچه باطل گرایان انجام دادند، نابود (و  مجازات) می‌کنی؟». ﴿173﴾ و این چنین، آیات را بتفصیل بیان می‌کنیم، و شاید (به سوی حق) باز گردند. ﴿174﴾ و (ای پیامبر!) بر آن‌ها بخوان سر گذشت کسی را که آیات خود را به او دادیم، آنگاه از آن جدا (و عاری) گشت، پس شیطان درپی او افتاد، و از گمراهان شد. ﴿175﴾ و اگر می‌خواستیم (مقام و منزلت) او را با آن (آیات) بالا می‌بردیم، ولی او بسوی زمین (و دنیا) مایل شد (و به پستی گرایید) و از هوای خویش پیروی کرد، پس مثل او چون مثل سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، زبان از دهان بیرون می‌آورد، و اگر اورا به حال خود و اگذاری، (بازهم) زبانش را از دهان بیرون می‌آورد، این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند، پس (این) داستان‌ها را (بر آن‌ها) باز گوکن، شاید بیندیشند. ﴿176﴾ چه بد مثلی دارند، گروهی که آیات ما را تکذیب کردند، و آن‌ها بر خویشتن ستم می‌کردند. ﴿177﴾ هرکس را که الله هدایت کند، پس او هدایت یافته (واقعی) است، و هرکس را که گمراه سازد، پس آن‌ها زیان‌کاران (واقعی) هستند. ﴿178﴾بتحقیق، گروه بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریده‌ایم، آن‌ها دل‌های دارند که با آن نمی‌فهمند، و چشمانی دارند که با آن نمی‌بینند، و گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شنوند، آنان مانند چهار پایانند، بلکه اینان گمراه‌ترند، اینان همان غافلانند. ﴿179﴾ و برای خدا، نام‌های نیک است، پس به آن (نام‌ها) او را بخوانید، و کسانی را که در نام‌هایش تحریف (و کجروی) می‌کنند، رها کنید، بزودی آن‌ها کیفر آنچه را می‌کردند، داده خواهند شد. ﴿180﴾ و از (میان) آنان که آفریده‌ایم، گروهی هستند که به حق هدایت می‌نمایند، و به آن (حکم و) عدالت می‌کنند. ﴿181﴾ و کسانی‌که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمی‌دانند، گرفتارشان خواهیم کرد. ﴿182﴾ و به آن‌ها مهلت می‌دهم، بی‌گمان تدبیر من متین (و استوار) است. ﴿183﴾ آیا فکر نکرده‌اند  که همنشین آن‌ها (= رسول الله) هیچ گونه (نشانی از) دیوانگی ندارد؟ او تنها بیم‌دهنده‌ی آشکار است. ﴿184﴾ آیا در ملکوت آسمان‌ها و زمین، و آنچه الله آفریده است، نمی‌نگرند؟! و (آیا فکر نمی‌کنند) شاید اجل‌شان نزدیک شده باشد؟! پس بعد از این (قرآن)، به کدام سخن، ایمان خواهند آورد؟! ﴿185﴾ هرکس را که الله گمراه کند، پس هدایت کننده‌ای برایش نیست، و آن‌ها را در سرکشی و طغیان‌شان سرگردان رها می‌کند. ﴿186﴾ (ای پیامبر) در بارۀ قیامت از تو سوال می‌کنند، کی واقع می‌شود؟ بگو: «مسلماً علم آن فقط نزد پروردگار من است، و هیچ‌کس جز او (نمی‌تواند) آن را در وقت معینش آشکار سازد؛ (دانستن آن) در آسمان‌ها و زمین سنگین (و پوشیده) است، و جز  بطور ناگهانی، به سوی شما نمی‌آید». (چنان) از تو سوال می‌کنند که گویی تو  از و قوع آن خبر داری، بگو: «علم آن، فقط نزد الله است، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند». ﴿187﴾بگو: «من مالک سود و زیان خویشتن نیستم، مگر آنچه را الله بخواهد، و اگر غیب می‌دانستم، خیر (و سود) بسیاری (برای خود) فراهم  می‌ساختم، و هیج بدی (و زیانی) به من نمی‌رسید، من (کسی) نیستم، جز بیم‌دهنده، و بشارت‌دهنده‌ای برای گروهی که ایمان دارند. ﴿188﴾ اوست که شما را از یک تن آفرید، و همسرش را (نیز) از خودش پدید آورد؛ تا در کنار او آرام بگیرد، پس چون (مرد باهمسرش) آمیزش کرد، حملی سبک بر داشت، پس مدتی با آن (حمل) گذرانید، و چون سنگین شد، هر دو (زن و شوهر) به درگاه الله، پروردگار شان دعا کردند، که: «اگر (فرزندی) تندرست (و شایسته) به ما بدهی، مسلماً از سپاس‌گزاران خواهیم بود». ﴿189﴾ پس چون (الله، فرزندی) تندرست (و شایسته) به آن‌ها داد، برای او در آنچه به آنان داده بود، شریکانی قرار دادند، پس الله برتراست از آنچه شریک (و همتای) او قرار می‌دهند. ﴿190﴾ آیا چیزی را شریک می‌گیرند که چیزی را نمی‌آفریند و خودشان مخلوق اند. ﴿191﴾ و نمی‌توانند آن‌ها را یاری کنند، و نه خودشان را یاری می‌دهند. ﴿192﴾ و اگر آن‌ها را به سوی هدایت دعوت کنید، از شما پیروی نمی‌کنند، برای شما یکسان است، خواه آن‌ها را دعوت کنید و یا خاموش باشید. ﴿193﴾ بی‌گمان آن‌هایی را که غیر از الله می‌خوانید، بندگانی همچون شما هستند، پس آن‌ها را بخوانید، اگر راست می‌گویید (و آن‌ها الله هستند)، پس باید (دعای) شما را اجابت کنند! ﴿194﴾ آیا پا‌‌هایی دارند که با آن راه بروند؟! یا دست‌هایی دارند، که با آن چیزی را بگیرند؟! یا چشمانی دارند، که با آن ببینند؟! آیا گوش‌هایی دارند، که با آن بشنوند؟! (ای پیامبر! به مشرکین) بگو: «شریکان‌تان را بخوانید، سپس (بر ضد من) تدبیر (و نیرنگ) کنید، و مرا مهلت ندهید. ﴿195﴾همانا یاور (و سرپرست) من، الله است که (این) کتاب را نازل کرده، و او یاور (و کار ساز) صالحان است. ﴿196﴾ و کسانی را که به جای او می‌خوانید، نمی‌توانند شما را یاری کنند، و نه خودشان را یاری دهند. ﴿197﴾ و اگر آن‌ها را به سوی هدایت دعوت کنید، (سخنان‌تان را) نمی‌شنوند، و آنان را می‌بینی که به تو نگاه می‌کنند، در حالی‌که نمی‌بینند». ﴿198﴾ (ای پیامبر!) گذشت را پیشه کن، و به نیکی فرمان ده، و از نادانان روی بگردان. ﴿199﴾ و اگر از سوی شیطان وسوسه‌ای به تو رسد، به الله پناه ببر، بی‌گمان او شنوای داناست. ﴿200﴾ همانا کسانی‌که پرهیزگاری می‌کنند، چون (خاطره و) وسوسه‌ای از شیطان به آن‌ها برسد، به یاد (الله) می‌افتند (و الله را یاد می‌کنند) پس نا گهان بینا می‌گردند. ﴿201﴾ و برادران‌شان (از شیطان) آنان را به گمراهی می‌کشانند، سپس (در این زمینه) کوتاهی نمی‌کنند. ﴿202﴾ و چون آیه (و معجزه‌ای که آن‌ها می‌خواهند) برای آنان نیاوری، گویند: «چرا خودت آن را بر نگزیدی؟!». بگو: «من فقط از چیزی پیروی می‌کنم که از پروردگارم به من وحی می‌شود، این (قرآن) حجت‌ها (و بینا)یی از طرف پروردگارتان، و مایۀ هدایت و رحمت است برای گروهی که ایمان می‌آورند»([4]). ﴿203﴾ و چون قرآن خوانده شود، پس به آن گوش فرا دهید، و خاموش باشید، تا مشمول رحمت شوید. ﴿204﴾ و پروردگارت را در دل خود، با تضرع و بیم، نه با صدای بلند، در صبحگاهان و شامگاهان، یادکن، و از غافلان مباش. ﴿205﴾ همانا کسانی‌که در نزد پروردگار تو هستند، از عبادتش تکبر نمی ‌ورزند، و او را به پاکی یاد می‌کنند، و برایش سجده می‌کنند. ﴿206﴾


[1]- شاید این فیصله در دنیا نیز انجام گیرد، البته داوری بین مردم در روز قیامت یقیناً خواهید بود، چنانچه در آن روز از هریک بازپرسی خواهد شد و سپس طبق آن فیصله خواهد گردید، چنانکه رسول الله  فرموده‌اند: «هرکدام از شما مسئول هست و از او در بارۀ زیر دستانش پرسیده خواهید شد». سپس رسول اللهr مسئولیت امام، شوهر، همسر و خدمتگزار را جداگانه بیان فرمودند. (صحیح بخاری: 7138)

[2]- هنگامی‌که موسی جهت چهل شب به سوی کوه طور رفت، شخصی به نام سامری به وسیلۀ زیورات طلایی و خاک اثر سم‌های اسب جبرئیل مجسمۀ گوساله‌ای را ساخت، از این مجسمه آوازی بیرون می‌آمد. در این اختلاف است که آیا آن گوسالۀ حقیقی بود یا این که مجسمه‌ای بود به شکل گوساله که با ورود هوا به آن سبب ایجاد آواز می‌شد. (تفسیر ابن کثیر).

[3]- در تعیین این قریه اختلاف رأی است، ولی مفسرین می‌گویند: به احتمال زیاد به «ایله» اشاره می‌کند که میان مدین و کوه طور بر ساحل دریای قلزم واقع بود.

[4]- مشرکین مکه از رسول الله  خواستند که معجزه‌ای به آنان نشان دهد، آنگاه پیامبرr (شق القمر) دو نیم‌شدن ماه را به آنان نشان داد. (صحیح بخاری: 3637) و عبدالله بن مسعود  می‌گوید: در زمان رسول الله r ماه به دو نیم تقسیم شد، آنگاه پیامبر  فرمودند: «گواه باشید». (صحیح بخاری: 3636)

تفسیر نور: سوره اعراف

تفسیر نور:
سوره أعراف آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ المص ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . میم . صاد .‏

‏توضیحات : ‏
‏ذکر حروف مقطّعه در اوائل برخی از سوره‌ها ، علاوه از جلب توجّه شنوندگان ، و دعوت آنان به سکوت و استماع ، عربها را فریاد می‌دارد که این قرآن از همان حروف هجائی فراهم آمده است که شما گفتار و نوشتار خود را بدان اداء می‌کنید . پس اگر درباره آسمانی‌بودن قرآن دچار شکّ و تردیدید ، سوره‌ای همچون یکی از سوره‌های آن را بسازید و ارائه دهید ، و . . . ( نگا : بقره / 23 ) .‏

سوره أعراف آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ کِتَابٌ أُنزِلَ إِلَیْکَ فَلاَ یَکُن فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( این قرآن ) کتابی است که از ( سوی یزدان جهان ) بر تو نازل شده است و نباید از ناحیه آن هیچ گونه نگرانی و ناراحتی به خود راه دهی . ( نه نگرانی از ناحیه بار سنگین رسالتی که بر دوش داری و نه از جانب عکس‌العملهائی که دشمنان سرسخت در برابر آن نشان می‌دهند ، و نه از سوی نتیجه و برداشتی که از تبلیغ این رسالت انتظار می‌رود . چرا که هدف از نزول این قرآن این است ) که بدان ( کافران را از عواقب شوم افکار و اعمالشان ) بترسانی ، و مؤمنان را پند و اندرز دهی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِتُنذِرَ » : متعلّق به ( أُنزِلَ ) است . « ذِکْرَیا » : پند و اندرز دادن . پنددهنده و اندرزگو . این واژه مصدر و به معنی ( تذکیر ) است . مجرور بوده و عطف بر محلّ ( لِتُنذِرَ ) است . تقدیر چنین می‌شود : لِلإِنذَارِ وَ التَّذْکِیرِ . یا این که ( ذِکْری ) به معنی اسم فاعل یعنی ( مذکّر ) است . مرفوع بوده و خبر مبتدای محذوف است . تقدیر چنین می‌شود : وَ هُوَ ذِکْری لِلْمُؤْمِنینَ . و . . .‏

سوره أعراف آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از چیزی پیروی کنید که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده است ، و جز خدا از اولیاء و سرپرستان دیگری پیروی مکنید ( و فرمان مپذیرید ) . کمتر متوجّه ( اوامر و نواهی خدا ) هستید ( و کمتر پند می‌گیرید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مِن دُونِهِ » : بجز او . به جای او . ضمیر ( هِ ) به ( رَبِّ ) برمی‌گردد . اگر مرجع آن ( ما ) باشد ، پیش از ( اَوْلِیَآءَ ) مضافی چون ( أَباطیل ) محذوف است . در این صورت معنی چنین می‌شود : جز از وحی آسمان ، از یاوه‌سرائی سرپرستان دیگری پیروی مکنید . « قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ » : کمتر پند می‌گیرید و متذکّر می‌گردید . راجع به قوانین و احکام الهی چندان چیزی نمی‌دانید . گاه‌گاهی یادآور و پندپذیر می‌گردید . ( قَلِیلاً ) صفت موصوف محذوفی چون ( زَمَاناً ) یا ( تذکّراً ) است و ( ما ) زائد و برای تأکید قلّت است .‏

سوره أعراف آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ وَکَم مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا فَجَاءهَا بَأْسُنَا بَیَاتاً أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه بسیار شهرها و آبادیهائی که آنها را ( به سبب گناهان فراوان ساکنان آنجاها ) ویران کرده‌ایم و عذاب ما مردمان آنجاها را در برگرفته است ، در شبانگاهان ( که در خواب ناز بوده‌اند ، مانند قوم لوط ) یا در چاشتگاهان که به استراحت پرداخته‌اند ( مانند قوم شعیب ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَمْ » : چه بسیار . « قَرْیَةٍ » : شهر . روستا . در اینجا مراد ساکنان شهر یا روستا است . « بَأْس‌ » : عذاب . « بَیَاتاً » : شب هنگام . در حالی که شب را می‌گذراندند . این واژه می‌تواند مفعول‌فیه بوده و یا این که مصدر و به معنی ( بائِتینَ ) و حال باشد . « قَآئِلُونَ » : خفتگان در نیمروز . استراحت‌کنندگان در چاشتگاه . از ماده ( قَیْل ) .‏

سوره أعراف آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ فَمَا کَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَن قَالُواْ إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن موقع که عذاب ما به سراغ ایشان آمده است ، دعا و استغاثه‌ای جز این نداشته‌اند که گفته‌اند : واقعاً ما ستمکار بوده‌ایم ( و با دست خود بر خود ستم کرده‌ایم و هم اینک پشیمانیم و چشم به راه عفو یزدانیم ! امّا بدین هنگام پشیمانی را چه سود ؟ ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« دَعْوَاهُمْ » : دعای ایشان . استغاثه آنان .‏

سوره أعراف آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در روز قیامت ) به طور قطع از کسانی که پیغمبران به سوی آنان روانه شده‌اند می‌پرسیم ( که آیا پیام آسمانی به شما رسانده شده است یا خیر و چگونه بدان پاسخ داده‌اید ؟ ) و حتماً از پیغمبران هم می‌پرسیم ( که آیا پیام آسمانی را رسانده‌اید و از مردمان در قبال فرمان یزدان چه شنیده و چه دیده‌اید ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمُرْسَلِینَ » : فرستادگان . پیغمبران .‏

سوره أعراف آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِم بِعِلْمٍ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً ( اعمال همه را مو به مو و ) آگاهانه برای آنان شرح می‌دهیم‌ ؛ چرا که ما از آنان به دور نشده‌ایم ( و همه‌جا حاضر و ناظر کردار و رفتارشان بوده‌ایم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَلَیْهِمْ » : برای همه مردمان . برای پیغمبران ، در توضیح پاسخ ایشان به خدا : لا عِلْمَ لَنا ( نگا : مائده / 109 ) . « بِعِلْمٍ » : آگاهانه . از روی علم . « مَا کُنَّا غَآئِبِینَ » : غائب نبوده‌ایم . غافل و بی‌خبر نبوده‌ایم .‏

سوره أعراف آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سنجش درست ( و دقیق اعمال ) در آن روز انجام می‌گیرد . پس هر که ( کفّه حسنات ) ترازوی او سنگین شود ( و بر کفّه سیّئات او رجحان پذیرد ) این چنین کسانی رستگارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْوَزْنُ » : وزن‌کردن . سنجش . مبتدا است و خبر آن ( یَوْمَئِذٍ ) است . « الْحَقُّ » : صحیح . درست . صفت ( الْوَزْنُ ) است . این صفت و موصوف ، معنی مبتدا و خبر نیز می‌دهند . یعنی : وزن‌کردن اعمال در آن روز صحیح است . « مَوَازِین‌ » : جمع میزان : ترازوها . و جمع موزون : سنجیده‌ها .‏

سوره أعراف آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بِآیَاتِنَا یِظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و کسی که ( کفّه حسنات او از کفّه سیّئات ) ترازوی او سبک شود ، این چنین کسانی به سبب پیوسته انکار کردن آیات ما ( سرمایه وجود ) خود را از دست داده‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَسِرُوا » : از دست داده‌اند . زیانکار و بی‌بهره نموده‌اند . « یَظْلِمُونَ » : ظلم در اینجا در معنی تکذیب و انکار به کار رفته است .‏

سوره أعراف آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما را در زمین مقیم کرده‌ایم و قدرت و نعمتتان داده‌ایم ، و وسائل زندگیتان را در آن مهیّا نموده‌ایم ، ( امّا شما در برابر نعمتهای فراوان ) بسیار کم سپاسگزاری می‌کنید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَکَّنَّاکُمْ » : شما را قدرت و نعمت دادیم . و قوّه و سلطه بخشیدیم . به شما مکان و مأوی دادیم . « مَعَایِشَ » : جمع مَعیشة و مَعاش ، وسائل زندگی و مایه بقاء . از قبیل : خوردنیها و نوشیدنیها .‏

سوره أعراف آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آدم ، جدّ نخستین ) شما را آفریدیم و سپس صورتگری کردیم . بعد از آن به فرشتگان ( و از جمله ابلیس که در صف آنان قرار داشت ، ولی از ایشان نبود ) گفتیم : برای آدم سجده ( خضوع و تواضع ) کنید ( و بزرگ و گرامیش دارید ) . پس ( همه فرشتگان به فرمان یزدان ) سجده کردند ( و تعظیم و تکریم به جای آوردند ) مگر ابلیس که ( از جنّیان بود و فرمان نبرد و ) سجده نکرد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَلَقْنَاکُمْ » : شما را آفریدیم . در اینجا مراد این است که : اصل شما یعنی نیای نخستینتان را آفریدیم ( نگا : حجر / 28 - 33 ) . صیغه جمع برای تعظیم آدم است که ابوالبشر است . « صَوَّرْنا » : صورت‌بندی و صورتگری کردیم . آدم را از خاک آفریدیم و جان به کالبدش دمیدیم و پیکر زیبا و قامت رعنا و اندیشه والا بدو دادیم . « إِلآّ إِبْلِیسَ » : مگر اهریمن . مستثنی منقطع است . زیرا که ابلیس از جنس فرشتگان نیست ( نگا : کهف / 50 و حجر / 27 ) .‏

سوره أعراف آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند به او ) گفت : چه چیز تو را بازداشت از این که سجده ببری ، وقتی که من به تو دستور ( تعظیم و تواضع برای آدم ) داده‌ام‌ ؟ ( ابلیس از روی عناد و تکبّر پاسخ ) گفت : من از او بهترم . چرا که مرا از آتش آفریده‌ای و او را از خاک . ( و آتش کجا و خاک کجا ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا مَنَعَکَ ؟ » : چه چیز تو را باز داشت‌ ؟ چه چیز مانع شد ؟ « طِینٍ » : گِل ( نگا : صافّات / 11 ) . خاک ( نگا : آل‌عمران / 59 ) . زیرا خاک عام است و بر گِل و غیرگِل اطلاق می‌شود . استعمال ( طین ) در اینجا چه بسا اشاره به مرحله‌ای از مراحل تدریجی خِلقت آدم باشد .‏

سوره أعراف آیه 13
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند بدو ) گفت : پس از این ( بهشت آسمانی یا بهشت زمینی ، یا از میان فرشتگان ، و یا از این منزلت و مرتبت ) فرود آی ! تو را نرسد که در این ( مکان دل‌آرا ، و جایگاه والا ، نافرمانی کنی و ) تکبّر ورزی . پس بیرون رو ، تو از زمره خوارانی ( و جای تو در میان اشرار است ، نه در میان اخیار ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إهْبِطْ » : فرود آی . پائین رو . تنزّل کن . « مِنْها » : از آن . مرجع ( ها ) واژه ( جَنَّة ) مفهوم از مقام است ، همان گونه که در آیه 61 سوره نحل ، ( ها ) به ( أَرْضِ ) مفهوم از مقام برمی‌گردد : وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْها مِن دآبَّةٍ . مراد از ( جَنَّة ) بهشت موعود ، یا بهشت موجود در زمین است . یا این که مرجع ( ها ) منزلت و مرتبت و یا ( مَلائِکَة ) در آیه 11 است . « الصَّاغِرینَ » : خواران ، افراد پست و حقیر . از مصدر ( صَغار ) به معنی ذُلّ ( نگا : انعام / 124 ) .‏

سوره أعراف آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ أَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اهریمن ) گفت : مرا تا روزی مهلت ده و زنده بدار که ( قیامت نام است و مردمان در آن زنده می‌شوند و از گورها ) برانگیخته می‌گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنظِرْنی‌ » : مرا مهلت ده . مراد این که مرا زنده بدار و ممیران .‏

سوره أعراف آیه 15
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ إِنَّکَ مِنَ المُنظَرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ) گفت : شما از زمره مهلت یافتگانی ( و مدّتهای مدید در زمین ماندگار می‌مانی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمُنظَرِینَ » : مهلت‌یافتگان . مهلت داده‌شدگان .‏

سوره أعراف آیه 16
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اهریمن ) گفت : بدان سبب که مرا گمراه داشتی ، من بر سر راه مستقیم تو در کمین آنان می‌نشینم ( و با هرگونه وسائل ممکن در گمراهی ایشان می‌کوشم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَغْوَیْتَنِی‌ » : مرا گمراه ساختی . حکم گمراهی درباره‌ام صادر کردی . « صِرَاط‌ » : راه . منصوب به نزع خافض است و در اصل ( عَلی صِراطِکَ ) است . می‌تواند مفعول‌فیه نیز باشد .‏

سوره أعراف آیه 17
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس از پیش‌رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ ( و از هر جهت که بتوانم ) به سراغ ایشان می‌روم و ( گمراهشان می‌سازم و از راه حق منحرفشان می‌نمایم . تا بدانجا که ) بیشتر آنان را ( مؤمن به خود و ) سپاسگزار نخواهی یافت .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَیْمان » : جمع یَمین ، طرف راست . « شَمَآئِل‌ » : جمع شِمال ، طرف چپ .‏

سوره أعراف آیه 18
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُوماً مَّدْحُوراً لَّمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنکُمْ أَجْمَعِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ) گفت : خوار و حقیر و رانده و ذلیل از این ( جایگاه قدس و قدسیان ) بیرون رو . سوگند می‌خورم ، دوزخ را از تو و از همه کسانی پر می‌سازم که از تو پیروی کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَذْؤُوماً » : مذموم . ننگین . حقیر . حال اوّل برای ضمیر مستتر در فعل ( أُخْرُجْ ) است . « مَدْحُوراً » : مطرود . رانده شده . حال دوم است . « مِنکُمْ » : از شما . در اصل : ( مِنکَ وَ مِنْهُمْ ) است و از راه تغلیب ضمیر مخاطب به کار رفته است .‏

سوره أعراف آیه 19
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ فَکُلاَ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدم ! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و در هر کجا که خواستید ( بگردید و از نعمتهای آن ) بخورید ، ولی به این درخت ، نزدیک نشوید ( و از آن نخورید ، که اگر چنین کنید ) از زمره ستمکاران خواهید شد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَیْثُ » : هرجا . « الشَّجَرَةَ » : درخت . بوته گیاه ( نگا : صافّات / 146 ) . خداوند نوع درخت یا گیاه مورد نظر را مشخّص نفرموده است .‏

سوره أعراف آیه 20
‏متن آیه : ‏
‏ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس اهریمن آنان را وسوسه کرد تا ( مخالفت با فرمان خدا را در نظرشان بیاراید و لباسهایشان را از تن به در آورد و برهنه و عریانشان سازد ) و عورات نهان از دیده آنان را بدیشان نماید ، و ( بدین منظور ) گفت : پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشته است ، مگر بدان خاطر که ( اگر از این درخت بخورید ) دو فرشته می‌شوید ، و یا این که ( جاودانه می‌گردید و ) از زمره جاویدانان ( در این سرا ) خواهید شد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِیُبْدِیَ » : تا ظاهر و آشکار سازد . « وُورِیَ » : مستور شده است . پوشیده گشته است . مجهول فعل ماضی ( واری ) از مصدر ( مُواراه ) است . « سَوْءَات‌ » : جمع ( سَوْءَة ) ، عورت . شرمگاه .‏

سوره أعراف آیه 21
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و برای آنان بارها سوگند خورد که من خیرخواه شما هستم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَاسَمَ » : سوگند خورد . بارها سوگند خورد . « النَّاصِحِینَ » : خیرخواهان . مخلصان .‏

سوره أعراف آیه 22
‏متن آیه : ‏
‏ فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّکُمَا إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس آرام آرام آنان را با مکر و فریب ( به سوی نافرمانی و خوردن از آن درخت ) کشید . هنگامی که از آن درخت چشیدند ، عورات خویش بدیدند ، و ( برای پوشاندن شرمگاه‌های خود ) شروع به جمع‌آوری برگهای ( درختان ) بهشت کردند و آنها را بر خود افکندند . پروردگارشان ( به سرزنش ایشان پرداخت و خطاکاری آنان را متذکّر شد و ) فریادشان زد که آیا شما را از آن درخت نهی نکردم و به شما نگفتم که اهریمن دشمن آشکارتان است ( و خیر شما را نمی‌خواهد ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَدَلاّهُمَا » : فعل ( دَلّی ) از ماده ( دلو ) ، یعنی : اهریمن آن دو را آهسته آهسته از درجه و مقام والایشان فرود آورد و از شاخسار اطاعت به چاهسار معصیت انداخت . یا فعل ( دَلّی ) در اصل ( دلل ) و مضاعف بوده و لام دوم به یاء تبدیل شده است . در این صورت معنی چنین می‌شود : اهریمن آن دو را بر انجام کار ناشایست دل و جرأت بخشید . « بِغُرُورٍ » : با نیرنگ و فریب . « طَفِقَا » : شروع کردند . از افعال مقاربه است . « یَخْصِفَانِ » : از ماده ( خصف ) به معنی : الصاق . چسباندن . پینه‌کردن . یعنی : برگ درختان را بر اندام خود می‌انداختند و عورت خویشتن را با آن می‌پوشاندند .‏

سوره أعراف آیه 23
‏متن آیه : ‏
‏ قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آدم و همسرش ، دست دعا به سوی خدا برداشتند و ) گفتند : پروردگارا ! ما ( با نافرمانی از تو ) بر خویشتن ستم کرده‌ایم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 24
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند خطاب به آدم و حوّاء و ابلیس ) گفت : ( از این جایگاه والا ) پائین روید . برخی دشمن برخی خواهید بود . در زمین تا روزگاری استقرار خواهید داشت و ( از نعمتهای آن ) بهره‌مند خواهید شد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ » : مراد این است که شما مردمان با اهریمنان دشمن خواهید بود . یا این که فرزندان آدم و حوّاء برخی دشمن برخی خواهند بود . « مستقرّ » : قرارگاه . استقرار . « مَتَاعٌ » : تمتّع . بهره‌مندی . کالا و قُوت زندگی . « إِلیا حِینٍ » : تا زمانی که مرگتان فرا می‌رسد . تا وقتی که روزگارتان به پایان می‌رسد و قیامت بپا می‌شود .‏

سوره أعراف آیه 25
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ فِیهَا تَحْیَوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ) گفت : در زمین ( تولید نسل می‌کنید و ) زندگی بسر می‌برید و در آن می‌میرید ( و دفن می‌شوید ) و از آنْ ( هنگام رستاخیز زنده می‌گردید و ) بیرون می‌آئید .‏

‏توضیحات : ‏
‏در « فِیهَا » و « مِنْهَا » مرجع ضمیرِ ( ها ) أَرْض است .‏

سوره أعراف آیه 26
‏متن آیه : ‏
‏ یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاساً یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشاً وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدمیزادگان ! ما لباسی برای شما درست کرده‌ایم که عورات شما را می‌پوشاند ، و لباس زینتی را ( برایتان ساخته‌ایم که خود را بدان می‌آرائید . امّا باید بدانید که ) لباس تقوا و ترس از خدا ، بهترین لباس است ( که انسان خود را بدان می‌آراید و خویشتن را از عذاب آخرت می‌رهاند ) . این ( آفرینش لباسهای ظاهری و باطنی ) از نشانه‌های ( فضل و رحمت ) خدا است تا بندگان متذکّر ( نعمتهای پروردگار ) شوند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنزَلْنَا » : آفریدیم . درست کردیم . ( نگا : زمر / 6 ، حدید / 25 ) . « یُوارِی‌ » : می‌پوشاند . پنهان می‌دارد . « رِیشاً » : پر . در اینجا مراد لباس زینت و وسائل آرایش است . « ذلِکَ » : آن آفرینش لباس به طور مطلق ، یا آن آفرینش لباس تقوا .‏

سوره أعراف آیه 27
‏متن آیه : ‏
‏ یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدمیزادگان ! شیطان شما را نفریبد ، همان گونه که پدر و مادرتان را ( فریفت و ) از بهشت بیرونشان کرد و لباسشان را از ( تن ) ایشان بیرون ساخت تا عوراتشان را بدیشان نماید . شیطان و همدستانش شما را می‌بینند ، در صورتی که شما آنها را نمی‌بینید ( لذا از راههای گوناگون و به شیوه‌های مختلفی که نهان از دید شما است بر شما یورش می‌آورند . باید چنین دشمنانی را پائید و از کید و مکرشان ترسید . با این توضیح که آنان بر مؤمنان تسلّط ندارند و بلکه ) ما شیاطین را دوستان و یاران کسانی ساخته‌ایم که ایمان نمی‌آورند ( یعنی اهریمنان تنها بر غیر مؤمنان تسلّط دارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا یَفْتِنَنَّکُمْ » : شما را گول نزند و نفریبد . « یَنزِعُ » : به در می‌آورد . می‌کند . « قَبِیل‌ » : اعوان . یاران و همدستان . « مِنْ حَیْثُ » : از راهی که . به گونه‌ای که . « جَعَلْناَ الشَّیَاطِینَ » : مراد این است که شیطان و یارانش تنها بر افراد بی‌ایمان و بر کسانی که ایمان سستی دارند مسلّط هستند ( نگا : حجر / 42 ، نحل / 99 و 100 ) .‏

سوره أعراف آیه 28
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( کافران ) وقتی که کار زشتی ( همچون شرک و طواف کعبه را در حال برهنگی ) انجام می‌دهند ، می‌گویند : پدران خود را بر این کار دیده‌ایم ( و نیاکانمان را بر این روش و برنامه یافته‌ایم و ما به دنبال آنان رفته و از ایشان پیروی می‌کنیم ) و خدا ما را بدان دستور داده است ! بگو ( ای پیغمبر ! ) : خداوند به کار زشت دستور نمی‌دهد . آیا چیزی را به خدا نسبت می‌دهید که ( مستند و دلیل صحّت آن را ) نمی‌دانید ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَاحِشَةً » : عمل قبیح . گناه بسیار زشت . « الْفَحْشَآء » : عمل قبیح . گناه بسیار زشت .‏

سوره أعراف آیه 29
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارم ( همگان را در هر زمان و مکانی ) به دادگری فرمان داده است ، و ( دستور او ) این ( است ) که در هر عبادتی رو به خدا کنید و از وی مخلصانه اطاعت نمائید و او را صادقانه بپرستید . خداوند همان گونه که شما را در آغاز آفریده است ، ( به همان سادگی پس از مرگ شما را زنده می‌کند و به سوی او ) برمی‌گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْقِسْطِ » : دادگری . میانه‌روی . « وُجُوهٌ » : جمع وجه . چهره . ذات . « عِندَ » : در . « مَسْجِد » : مکان عبادت . زمان عبادت . سجود که مراد از آن نماز است . « أَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ » : در هر مسجدی به نماز ایستید و دل خود را متوجّه خدا کنید . در هر زمان و مکان عبادتی خالصانه به خدا رو کنید و تنها او را در نظر داشته باشید . در هر سجده و کرنشی رو به سوی خدا دارید و عبادتتان تنها برای او باشد . « أُدْعُوهُ » : او را عبادت کنید و بپرستید . دعاء در اینجا به معنی عبادت است . « الدِّینَ » : اطاعت . عبادت . انقیاد .‏

سوره أعراف آیه 30
‏متن آیه : ‏
‏ فَرِیقاً هَدَى وَفَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ اللّهِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن وقت که به سوی او برمی‌گردید ، دو گروه خواهید بود : ) گروهی که ( خداوند ایشان را موفّق گردانده است و به سبب پیروی از رهنمود پیغمبران ) هدایتشان بخشیده است ، و گروهی که درخور گمراهی گردیده و سرگشته شده‌اند ، چرا که به جای یزدان شیاطین را به دوستی و سروری گرفته‌اند و خویشتن را راه‌یافته پنداشته‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَرِیقاً » : گروه . دسته . واژه نخست ، مفعولٌ‌به مقدّم فعل ( هَدی ) است ، و واژه دوم مفعول به فعل محذوفی چون ( أَضَلَّ ) است . « مِن دُونِ اللهِ » : به جای خدا .‏

سوره أعراف آیه 31
‏متن آیه : ‏
‏ یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدمیزادگان ! در هر نماز گاه و عبادتگاهی ، خود را ( با لباس مادی که عورت شما را بپوشاند ، و با لباس معنوی که تقوا نام دارد ) بیارائید ، و بخورید و بنوشید ولی اسراف و زیاده‌روی مکنید که خداوند مسرفان و زیاده‌روی کنندگان را دوست نمی‌دارد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خُذُوا زِینَتَکُمْ » : مراد این است که به هنگام نماز و انجام عبادت لباسهای زیبا و مؤدّبانه و پاکیزه بپوشید و به نام پرهیزگاری از لباسهای کثیف و مندرس و یا ناشایست و جلف استفاده نکنید ، و نیز تقوا و اخلاص داشته باشید . « الْمُسْرِفِینَ » : متجاوزین از حدود حرام و حلال خدا .‏

سوره أعراف آیه 32
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای محمّد ! زشتی کارِ افتراء تحلیل و تحریم را بدیشان خاطرنشان ساز و به آنان ) بگو : چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگانش آفریده است و همچنین مواهب و روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است‌ ؟ بگو : این ( نعمتها و موهبتهای حلال و ) چیزهای پاکیزه ، برای افراد باایمان در این جهان آفریده شده است ( و دیگران نمی‌بایست از آن استفاده کنند . ولی در این دنیا بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست ، و این هم از رحمت واسعه خدا و لطف او است . امّا ) در روز قیامت اینها همه در اختیار مؤمنان قرار می‌گیرد ( و دیگران به کلّی از آن محروم می‌گردند ) . این چنین آیات ( خود را درباره احکام حلال و حرام ) برای کسانی توضیح و تشریح می‌کنیم که آگاهند و می‌فهمند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخْرَجَ » : بیرون آورده است . در اینجا مراد این است که : آفریده است و به مرحله ظهور رسانده است . « خَالِصَةً » : دربست . به تمام و کمال . حال است .‏

سوره أعراف آیه 33
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِکُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : خداوند حرام کرده است کارهای نابهنجار ( چون زنا ) را ، خواه آن چیزی که آشکارا انجام پذیرد و ظاهر گردد ، و خواه آن چیزی که پوشیده انجام گیرد و پنهان ماند ، و ( هر نوع ) بزهکاری را و ستمگری ( بر مردم ) را که به هیچ وجه درست نیست ، و این که چیزی را شریک خدا کنید بدون دلیل و برهانی که از سوی خدا مبنی بر حقّانیّت آن خبر در دست باشد ، و این که به دروغ از زبان خدا چیزی را ( درباره تحلیل و تحریم و غیره ) بیان دارید که ( صحّت و سقم آن را ) نمی‌دانید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَطَنَ » : پنهان ماند . مخفی گردید . « الإِثْمَ » : گناه . بزهکاری . عطف عام بر خاصّ است . « الْبَغْیَ » : ظلم و ستم . تعدّی . عطف خاصّ بر عام است . « بِغَیْرِ الْحَقِّ » : باطل . نادرست . ذکر این قید برای توضیح و تأکید است‌ ؛ چرا که هر نوع ظلم و ستمی باطل و نادرست است . یا این که معنی آن چنین است : به ناحق . یعنی تعدّی و تجاوزی که حق است و از روی مُشاکله تعدّی و تجاوز نامیده می‌شود ، بلامانع است ( نگا : بقره‌ / 194 ) . « سُلْطَاناً » : دلیل و برهان .‏

سوره أعراف آیه 34
‏متن آیه : ‏
‏ وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر گروهی دارای مدّت زمانی ( مشخّص و معلوم ) است ، و هنگامی که زمان ( محدود ) آنان به سر رسید ، نه لحظه‌ای ( از آن ) تأخیر خواهند کرد و نه لحظه‌ای ( بر آن ) پیشی می‌گیرند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَجَلٌ » : مدّت . زمان . وقت سررسید . « سَاعَةً » : مراد کمترین وقت ممکن است . « لا یَسْتَأْخِرُونَ » : درنگ نمی‌کنند . « لا یَسْتَقْدِمُونَ » : پیشی نمی‌گیرند و جلو نمی‌افتند .‏

سوره أعراف آیه 35
‏متن آیه : ‏
‏ یَا بَنِی آدَمَ إِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدمیزادگان ! اگر پیغمبرانی از جنس خود شما انسانها به نزدتان بیایند و آیات مرا برای شما بازگو بنمایند ، ( شما دو گروه خواهید شد . گروهی حق را می‌پذیرد ، و گروهی حق را تکذیب می‌دارد ) پس کسانی که پرهیزگاری کنند ( و با انجام طاعات و ترک محرّمات ، خویشتن را از عذاب خدا در امان دارند ) و به اصلاح ( حال خود و دیگران ) بپردازند ، ( در آخرت ) نه ترسی بر آنان است و نه غمگین می‌گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِمَّا » : اگر . این واژه فراهم آمده است از : ( إِنْ ) شرطیّه و ( ما ) زائد که برای تأکید شرط ذکر شده است .‏

سوره أعراف آیه 36
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُواْ عَنْهَا أُوْلََئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و کسانی که آیات مرا تکذیب کنند و از ( پیروی آیات و دریافت رهنمود از ) آنها ، خویشتن را فراتر گیرند و سرپیچی کنند ، آنان دوزخیانند و جاودانه در آن می‌مانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِسْتَکْبَرُوا عَنْهَا » : خویشتن را بالاتر از آن می‌دانند که آیات خدا را بپذیرند و از آنها رهنمود گیرند .‏

سوره أعراف آیه 37
‏متن آیه : ‏
‏ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ أُوْلَئِکَ یَنَالُهُمْ نَصِیبُهُم مِّنَ الْکِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آخر چه کسی ستمکارتر از کسانی است که بر خدا دروغ می‌بندند یا این که آیات او را تکذیب می‌نمایند ؟ نصیب مقدّرشان بدیشان می‌رسد ( و در جهان روزگار معیّن خود را بسر می‌برند و روزیِ مشخّص خویش را می‌خورند ) تا آن گاه که فرستادگان ما ( یعنی فرشتگان قبض ارواح ) به سراغشان می‌آیند تا جانشان را بگیرند . ( بدین هنگام بدیشان ) می‌گویند : معبودهائی که جز خدا می‌پرستیدید کجایند ؟ ( بدیشان بگوئید بیایند و شما را از چنگال مرگ بربایند ! ) . می‌گویند : از ما نهان و ناپیدا شده‌اند و به ترک ما گفته‌اند ( و امید نفع و خیری بدانان نداریم . در اینجا است که ) آنان علیه خود گواهی می‌دهند و اعتراف می‌کنند که کافر بوده‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَصِیبَهُمْ مِنَ الْکِتَابِ » : قسمت مقدّر روزی . مدّت معیّن عمر . « الْکِتَابِ » : مقدّر . نوشته شده . مصدر است و به معنی اسم مفعول یعنی مکتوب است . « یَتَوَفَّوْنَهُمْ » : آنان را می‌میرانند . جان آنان را می‌گیرند . « کُنتُمْ تَدْعُونَ » : عبادت می‌کردید . به فریاد می‌خواندید و استمداد می طلبیدید . « ضَلُّوا عَنَّا » : از ما نهان و ناپیدا شده‌اند و به ترک ما گفته‌اند . ( ضَلُّوا ) در اینجا به معنی ( غابُوا ) است . « شَهِدُوا » : گواهی دادند . اعتراف نمودند .‏

سوره أعراف آیه 38
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ ادْخُلُواْ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُم مِّن الْجِنِّ وَالإِنسِ فِی النَّارِ کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَکُواْ فِیهَا جَمِیعاً قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لأُولاَهُمْ رَبَّنَا هَؤُلاء أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَاباً ضِعْفاً مِّنَ النَّارِ قَالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلَکِن لاَّ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در روز قیامت خداوند به این کافران ) می‌گوید : به همراه گروهها و دسته‌هائی از کافران انس و جنّی که پیش از شما ( در دنیا مدّتی زندگی کرده‌اند و آن گاه از جهان ) رفته‌اند وارد آتش دوزخ شوید ! ( در این هنگام ) هر وقت گروهی داخل آتش شود ، گروه همجنس ( پیشین ) خود را نفرین می‌فرستد ، تا آن گاه که همه به هم می‌رسند و پیش هم گرد می‌آیند ، آن وقت پسینیان خطاب به پیشینیان می‌گویند : پروردگارا ! اینان ما را گمراه کرده‌اند ( زیرا که پیش از ما بوده‌اند و ما را به سوی کفر رهبری نموده‌اند ) پس آتش آنان را چندین برابر ( تیزتر و عذابشان را بیشتر ) گردان . ( پروردگار خطاب بدیشان ) می‌گوید : عذاب هر یک از شما ( پیروان و پسروان و بالادستان و زیردستان ، به سبب کفر و ضلال و تقلید کورکورانه از همدیگر ) چندین برابر است ، ولی ( به علّت عذاب سخت خود ، اندازه عذاب دیگران را ) نمی‌دانید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أدْخُلُوا فِی‌ » : واژه ( فی ) در اینجا به معنی ( مَعَ ) است . یعنی . همراه با . « خَلَتْ » : رفته‌اند . گذشته‌اند . « أُخْتَهَا » : خواهرش . در اینجا مراد همجنس و همکیش است که اینان بر اثر آنان رفته‌اند و از ایشان تقلید نموده‌اند . « إدَّارَکُوا » : به هم رسیدند . با هم گرد آمدند . اصل این فعل ( تَدارَکُوا ) و از باب تفاعُل است . « أُخْرَاهُمْ » : پسینیان . مراد پیروان و تقلیدکنندگان است . « اُولاهُمْ » : پیشینیان . مراد پیشوایان و تقلیدشدگان است . « ضِعْفاً » : دو چندان . چند برابر .‏

سوره أعراف آیه 39
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَتْ أُولاَهُمْ لأُخْرَاهُمْ فَمَا کَانَ لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و رؤساء و پیشینیان به پیروان و پسینیان می‌گویند : شما هیچ گونه امتیازی بر ما ندارید ( و تخفیفی از عقاب نه شما را است و نه ما را ؛ چاره‌ای نیست جز واویلا و مدارا ! ) پس بچشید عذاب را به سبب کاری که خود کرده‌اید ( و خود کرده را چاره نیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَضْلٍ » : برتری . مراد برتری از لحاظ تخفیف عذاب است .‏

سوره أعراف آیه 40
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بیگمان کسانی که آیات ( کتابهای آسمانی و نشانه‌های گسترده جهانی ) ما را تکذیب می‌کنند و خویشتن را بالاتر از آن می‌دانند که بدانها گردن نهند ، درهای آسمان بر روی آنان باز نمی‌گردد ( و خودشان بی‌ارج و اعمالشان بی‌ارزش می‌ماند ) و به بهشت وارد نمی‌شوند مگر این که شتر از سوراخ سوزن خیاطی بگذرد ( که به هیچ وجه امکان ندارد ، و لذا ایشان هرگز به بهشت داخل نمی‌گردند ) . این چنین ما گناهکاران را جزا و سزا می‌دهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّمَآءِ » : مراد این است که دعاها و اعمالشان پذیرفته نمی‌شود . اعمالشان به سوی خدا اوج نمی‌گیرد ( نگا : فاطر / 10 ) و به سوی ( علّیّین ) بالا نمی‌رود و بلکه در ( سِجّین ) ثبت و ضبط می‌شود ( نگا : مطفّفین / 7 و 19 ) . ارواح آنان به سوی بهشت پر نمی‌کشد که در آسمانها و آن بالا بالاها قرار دارد ( نگا : نجم / 15 ) . « یَلِجَ » : داخل شود . « سَمِّ » : سوراخ . « الْخِیَاطِ » : سوزن . « حَتَّیا یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ » : تا آن گاه که شتر از سوراخ سوزن بگذرد . این سخن بر سبیل ضرب‌المثل است و بیانگر چیز ناممکن و ناشدنی است .‏

سوره أعراف آیه 41
‏متن آیه : ‏
‏ لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برای آنان ( در دوزخ ) بستری از آتش و بالاپوشهائی از آتش است . ما این چنین جزا و سزای ستمکاران ( گمراه و کفرپیشه ) را می‌دهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مِهَادٌ » : بستر . زیرانداز . « غَوَاشٍ » : جمع غاشِیَة ، بالاپوش . پوشش . مراد آتش است که از هر سو ایشان را احاطه می‌کند ( نگا : زمر / 16 ) ( غَواشٍ ) مبتدای مؤخّر و ( مِن فَوْقِهِمْ ) خبر مقدم آن است .‏

سوره أعراف آیه 42
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام دهند - به هیچ کس ( از آنان ) جز به اندازه تاب و توانش تکلیف نمی‌کنیم‌ - ایشان بهشتیانند و جاودانه در آن می‌مانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ألَّذِینَ » : مبتدا است ، و ( أولئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ) خبر آن است . « لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَهَا » : به هیچ کسی جز به اندازه تاب و توانش تکلّیف نمی‌کنیم و جز به اندازه استعداد فکری و جسمی و امکاناتش انتظار نداریم . جمله معترضه است .‏

سوره أعراف آیه 43
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگونه کینه‌ای را از دلهایشان می‌زدائیم ( تا برادرانه در کمال صفا و صمیمیّت در بهشت بسر برند ) . در زیر ( قصرها و درختان ) آنان رودبارها جاری می‌گردد . ( خرّم و خندان خدای را سپاس می‌گذارند ) و می‌گویند : خدائی را سپاسگزاریم که ما را بدین ( نعمت جاویدان و بی‌پایان ) رهنمود فرمود و اگر ( لطف عمیم و فضل کریم ) خدا ( نبود و توسّط پیغمبران ما را توفیق عنایت نمی‌فرمود و ) رهنمودمان نمی‌نمود ، هدایت فراچنگ نمی‌آوردیم . واقعاً پیغمبرانِ پروردگارمان حق آوردند ( و حق گفتند و به سوی حق همگان را رهبری نمودند . در اینجا از سوی فرشتگان خدا ) ندا داده می‌شود که : این بهشت شما است ( که در جهان به شما وعده داده شده بود ، و هم اینک ) آن را به خاطر اعمالی ( بایسته و کردارهای شایسته‌ای ) که انجام داده‌اید به ارث می‌برید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَزَعْنَا » : بیرون کشیدیم . « غِلٍّ » : کینه . دشمنی .‏

سوره أعراف آیه 44
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّاً فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقّاً قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پس از استقرار بهشتیان در بهشت ، و دوزخیان در دوزخ ) بهشتیان دوزخیان را صدا می‌زنند که ما آنچه را پروردگارمان ( توسّط پیغمبران ) به ما وعده داده بود همه را حق یافته‌ایم ( و به نعمت و کرامت خدای خود رسیده‌ایم ) ، آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافته‌اید ( و به عقاب و عذاب خدا گرفتار آمده‌اید ؟ ) . می‌گویند : بلی ! ( همه را عین حقیقت دیده‌ایم و به عقاب هولناک و عذاب دردناکی دچار آمده‌ایم . دریغا و فسوسا ! در این هنگام ، میان بهشت و دوزخ ) ندادهنده‌ای در میانشان ندا درمی‌دهد که نفرین خدا بر ستمگران باد !‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَقّاً » : حال یا مفعول دوم است . « أَذَّنَ » : صدا زد . ندا در داد . « مُوَذِّنٌ » : ندا دهنده . این ندا دهنده شاید فرشته‌ای یا انسانی باشد .‏

سوره أعراف آیه 45
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجاً وَهُم بِالآخِرَةِ کَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن ستمگرانی که ( مردمان را ) از راه خدا باز می‌داشتند ، و ( بر راستای خداشناسی سدها و مانعها ایجاد می‌کردند ، و در دلهای مردمان شکّها و گمانها می‌انداختند تا آنان را منحرف سازند و بدیشان ) راه خدا را کج و نادرست نشان دهند ، و آنانی که به آخرت کفر می‌ورزیدند ( و به جهان دیگر ایمان نداشتند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَّذِینَ » : صفت ( الظَّالِمِینَ ) است . « یَبْغُونَهَا عِوَجاً » : آن را کج می‌خواهند . یعنی همیشه در صدد آن هستند که جاده مستقیم الهی را کج نشان دهند و نادرست جلوه بنمایند .‏

سوره أعراف آیه 46
‏متن آیه : ‏
‏ وَبَیْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَهُمْ یَطْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در میان بهشتیان و دوزخیان مانعی وجود دارد ( اَعراف نام ) و بالای اعراف مردانی ( از بهترینِ مؤمنان و برگزیده‌ترینِ ایشان ) قرار دارند و ( از آنجا همه مردمان را می‌نگرند و نیکان و بدان ) جملگی را از روی سیمای ( سعادت یا شقاوتِ ) ایشان می‌شناسند . بهشتیان را بدان گاه که هنوز وارد بهشت نشده‌اند و می‌خواهند بدان داخل شوند فریاد می‌دارند که درودتان باد ! ( مژده باد که شما را که خوفی و هراسی ندارید و جاودانه در بهشت ماندگارید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حِجَابٌ » : سِتر . مانع . مراد دیواری است که دروازه‌ای دارد و عرض و طول و چگونگی آن بر ما مجهول است ( نگا : حدید / 13 ) . « الأعْرَافِ » : جمع عُرْف ، بلندیها ، در اینجا مراد بلندیهای ( سُور ) مذکور در ( حدید / 13 ) است . « رِجالٌ » : مردانی که بر اعراف قرار دارند که برخی آنان را از زبدگان مؤمنان می‌دانند ، و برخی ایشان را کسانی می‌دانند که حسنات و سیّئات ایشان مساوی است و هنوز تکلیفشان روشن نگشته است ، ولی امیدوارند که به بهشت روند . « لَمْ یَدْخُلُوهَا . . . » : مرجع ضمیر ( و ) می‌تواند واژه ( رِجالٌ ) یا ( أَصْحاب ) باشد .‏

سوره أعراف آیه 47
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که چشمان ( مؤمنان مستقرّ در اعراف ) متوجّه دوزخیان می‌شود ، ( آنچه نادیدنی است آن بینند ، و از هراس آتش دوزخ ) می‌گویند : پروردگارا ! ما را با ( این ) گروه ستمگر همراه مگردان .‏

‏توضیحات : ‏
‏« صُرِفَتْ » : متوجّه گردانده شد . « تِلْقَآءَ » : جهت . سو . مصدر ( لَقِیَ ) است .‏

سوره أعراف آیه 48
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَادَى أَصْحَابُ الأَعْرَافِ رِجَالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسِیمَاهُمْ قَالُواْ مَا أَغْنَى عَنکُمْ جَمْعُکُمْ وَمَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان که بر اعراف جایگزینند ، مردانی ( از دوزخیان ) را که از سیمایشان آنان را می‌شناسند ، صدا می‌زنند و می‌گویند : آیا گردآوری ( مال و ثروت و سپاه و حشم ) شما ، و چیزهائی که ( می‌پرستیدید و ) بدانها می‌نازیدید و بزرگ می‌داشتید ، چه سودی به حالتان داشت‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَآ أَغْنَیا عَنکُمْ » : چه سودی به حالتان داشت‌ ؟ چه سودی برایتان نداشت . « جَمْعُکُمْ » : گردآوری مال و ثروت و سپاه و غیره . جمعیّت . تعداد افراد . « مَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ » : چیزهائی که بزرگشان می‌داشتید و بتانی که می‌پرستید . چیزی که همیشه بدان تکبّر می‌کردید . خود را بزرگتر از آن می‌دیدید که حق را بپذیرید .‏

سوره أعراف آیه 49
‏متن آیه : ‏
‏ أَهَؤُلاء الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لاَ یَنَالُهُمُ اللّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا اینان ( که هم اکنون به بهشت می‌روند و غرق نعمت جاوید یزدان می‌شوند ) همان کسانی نیستند که ( در دنیا ) سوگند می‌خوردید : ممکن نیست خداوند رحمی بدیشان کند ( و آنان را به بهشت نائل گرداند ؟ ای مؤمنان ! به کوری چشم کافران ) به بهشت درآئید . نه ترسی متوجّه شما می‌گردد و نه به غم و اندوهی گرفتار می‌آئید . ( چرا که بهشت جای سعادت و سرور و شادمانی و نعمت جاویدان یزدانی است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَقْسَمْتُمْ » : سوگند خوردید . « أُدْخُلُوا الْجَنَّةَ . . . » : این عبارت می‌تواند فرموده خدا خطاب به اصحاب اعراف یا سائر مؤمنان باشد ؛ و یا گفته اصحاب اعراف خطاب به مؤمنان بشمار آید .‏

سوره أعراف آیه 50
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُواْ عَلَیْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دوزخیان بهشتیان را صدا می‌زنند که مقداری از آب یا از چیزهائی که خداوند قسمت شما فرموده است به ما عطاء کنید . بهشتیان می‌گویند : خداوند آب و چیزهای بهشت را بر کافران قدغن کرده است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَادَی‌ » : صدا زد . چگونگی صدازدن بر ما مجهول است ، جز این که چنین صدازدنی دلیل بر قرب مکانی بهشت و دوزخ نمی‌باشد . امروزه در دنیا به وسیله دستگاهها با هم صحبت‌کردن و یکدیگر را از مسافت دور دیدن چیز عادی است . « أََفِیضُوا » : عطاء کنید .‏

سوره أعراف آیه 51
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ دِینَهُمْ لَهْواً وَلَعِباً وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فَالْیَوْمَ نَنسَاهُمْ کَمَا نَسُواْ لِقَاء یَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا کَانُواْ بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن کسانی که ( به دنبال دین حق راه نیفتادند و بلکه ) خوشگذرانی و بازی را آئین خود کردند ( و دین را مسخره پنداشتند و به بازیچه گرفتند ) و زندگی دنیا آنان را گول زد ( و جهان عاجل ، ایشان را از جهان آجل بازداشت ) ، پس امروز ایشان را ( از برخورداری از الطاف و انعام خود بی‌نصیب و آنان را ) از یاد می‌بریم ، چون که ایشان رسیدن به چنین روزی را از یاد بردند و آیات ( دیدنیِ جهان و خواندنیِ قرآن و سائر کتابهای آسمانی ) ما را انکار کردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً » : لَهْو و لعب را آئین خود کردند . دین خود را به بازی و شوخی گرفتند . « کَمَا » : همان گونه که . چون که . زیرا که . حرف ( ک ) می‌تواند برای تشبیه یا تعلیل باشد . واژه ( ما ) در ( کَما ) و در ( وَ ما کانُوا . . . ) مصدری است و بعد از تأویل به مصدر چنین می‌شود : کَنِسْیَانِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ . لِنِسْیانِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ .‏

سوره أعراف آیه 52
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بیگمان کتاب بزرگی ( به نام قرآن ) را برای ایشان فرستاده‌ایم که با آگاهی ( کامل و شامل خدایانه خود از فطرت انسان و سرشت جهان ، احکام و معانی ) آن را توضیح داده و تبیین کرده‌ایم تا مایه هدایت ( ایشان به سوی سعادت ) و رحمت ( خدا در هر دو سرا ) برای کسانی باشد که مؤمنین ( بدان ) باشند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَصَّلْناهُ » : معانی و مفاهیم آن را اعم از عقائد و احکام و مواعظ ، مفصّلاً و مشروحاً بیان داشته‌ایم و روشن نموده‌ایم . « عَلی عِلْمِ » : آگاهانه . مشتمل بر دانش بسیار . حال ضمیر فاعلی ( نا ) و به معنی ( عالِمینَ ) و یا حال ضمیر مفعولی ( هُ ) و به معنی ( مُشْتَمِلاً عَلی عِلْمٍ کَثیرٍ ) است . « هُدیً وَ رَحْمَةً » : مفعولٌ‌له یا حال ( کِتابٍ ) یا ضمیر ( هُ ) است .‏

سوره أعراف آیه 53
‏متن آیه : ‏
‏ هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِیلَهُ یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَیَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا ( افراد بی‌باور ) انتظار جز این را دارند که سرانجام تهدیدهای کتاب خدا را مشاهده کنند ( و عقاب و عذاب موعود او را هم اینک ببینند ؟ ) . روزی چنین سرانجامی فرا می‌رسد ( و عقاب و عذاب خدا گریبانگیرشان می‌گردد . در آن روز ) آنان که در دنیا آن را فراموش کرده‌اند و پشت گوش انداخته‌اند ، می‌گویند : بیگمان پیغمبرانِ پروردگارمان آمدند و حق را با خود آوردند ( و ما و دیگران را به سوی آن دعوت کردند ، ولی ما بدان کافر شدیم و اکنون پشیمانیم و راه چاره‌ای برای خود نمی‌دانیم ) آیا میانجیگرانی داریم که برای ما میانجیگری کنند ( و ما را از دست عذاب برهانند ؟ ) یا ( کاری کنند که مجدّدا به جهان ) برگردانده شویم تا اعمالی انجام دهیم جدای از اعمالی که قبلاً می‌کردیم‌ ؟ ( ولی مگر ممکن است چنین شود ؟ ! آنان پاسخی برای خود نمی‌شنوند . چرا که با غرور بیجا در دنیا ) ایشان خویشتن را زیانبار کرده‌اند و هستی خود را باخته‌اند ، و معبودهائی را که به دروغ ساخته بودند همگی گم گشته‌اند و ناپدید شده‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَأْوِیلَهُ » : سرانجام و عاقبت آن . مراد عقاب و عذابی است که وعده داده می‌شود . « مِن قَبْلُ » : قبلاً . در دنیا .‏

سوره أعراف آیه 54
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَکَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید ، سپس بر تخت ( مرکز فرماندهی جهان ) چیره شد ( و به اداره جهان هستی پرداخت ) . با ( پرده تاریک ) شب ، روز را می‌پوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است . خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخّر فرمان او هستند . آگاه باشید که تنها او می‌آفریند و تنها او فرمان می‌دهد . بزرگوار و جاویدان و دارای خیرات فراوان ، خداوندی است که پروردگار جهانیان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سِتَّةِ أیَّامٍ » : شش روز . مراد شش دوره از زمان است که مقدار آنها را کسی جز خدا نمی‌داند . « إسْتَوَیا » : مستولی شد . استقرار یافت . چگونگی آن بر ما مجهول است و آنچه از آن می‌فهمیم این است که خداوند به فرمانروائی و اداره جهان پرداخت . « الْعَرْش‌ » : تخت سلطنت . آفریده سترگی است که چگونگی آن بر ما مجهول است . « إِسْتَوی عَلی الْعَرْشِ » : کاملاً چیره شد و فرماندهی را به دست گرفت . « حَثِیثاً » : با سرعت . شتابان . حال فاعل ( یَطْلُبُهُ ) است . یا صفت مصدر محذوف است و تقدیر چنین است : یَطْلُبُهُ طَلَباً حَثیثاً . « مُسَخَّرَاتٍ » : فرمانبرداران . فرمانبران . حال است . « الْخَلْقُ » : آفرینش . همه مخلوقات . « الأمْرُ » : فرماندهی . رهبری و گرداندن کار و بار مخلوقات و نظارت بر احوال و اوضاع آنها . « تَبَارَکَ اللهُ » : مقدّس و منزّه خدا است . خیر و برکت مادی و معنوی خدا افزون و فراوان است . جاوید و بزرگوار خدا است . فعل ( تَبارَکَ ) از مصدر ( بَرَکَة ) به معنی کثرت و زیادت یا به معنی ثبوت و ماندگاری است .‏

سوره أعراف آیه 55
‏متن آیه : ‏
‏ ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارِ خود را فروتنانه و پنهانی به کمک بخواهید ( و در دعا با بلندگرداندن صدا یا درخواست چیز ناروا از حدّ اعتدال تجاوز مکنید که ) او تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَضَرُّعاً » : متواضعانه و خاشعانه . علنی و آشکارا . حال ضمیر ( و ) در فعل ( أُدْعُوا ) است و به معنی مُتَضَرِّعِینَ است . « خُفْیَةً » : پنهانی . نهانی .‏

سوره أعراف آیه 56
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در زمین بعد از اصلاح آن ( توسّط خدا یا بر دست انبیاء علی‌الخصوص محمّد مصطفی ) فساد و تباهی مکنید . و خدا را بیمناکانه و امیدوارانه به فریاد خوانید ؛ ( بیم از عدم پذیرش ، و امید به رحمتش ) . بیگمان رحمت یزدان به نیکوکاران نزدیک است . ( پس نیکوکار باشید تا دعای شما پذیرفته گردد و رحمت خدا شامل شما شود ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَوْفاً وَ طَمَعاً » : در حال خوف و رجا . از ترس عقاب و امید به ثواب . هر دو واژه حال و به معنی : خَآئِفِینَ وَ طَامِعِین می‌باشند . « قَرِیبٌ » : مذکّر آمدنِ ( قَریبٌ ) به سبب کسب تذکیر مضاف یعنی ( رَحْمَةَ ) از مضاف‌الیه‌یعنی ( اللهِ ) است . یا حمل فَعیل به معنی فاعِل بر فَعیل به معنی مَفْعُول است . ( نگا : روح‌المعانی ، اعراف / 56 ) .‏

سوره أعراف آیه 57
‏متن آیه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او کسی است که بادها را به عنوان مژده‌رسانهای رحمت خود پیشاپیش می‌فرستد ( تا مردمان را به باریدن باران که مایه حیات و بیانگر لطف یزدان است مژده دهند ) . هنگامی که بادها ابرهای سنگین ( و پر آب را بر دوش خود ) برداشتند ، آنها را به خاطر ( آبیاری ) زمینی ( بی‌جنب و جوش و خشکیده همچون ) مرده می‌رانیم و آب را در آنجا می‌بارانیم و با آن هر نوع میوه و محصولی را ( از خاک تیره ) پدید می‌آوریم . و همان گونه ( که زمین مرده را پرجنب و جوش و زنده می‌کنیم ) مردگان را ( نیز از دل خاک ) بیرون می‌آوریم ( و زندگی دوباره می‌بخشیم . درباره این امثال که بیانگر نمونه معاد در این دنیا است بیندیشید ) تا شما متذکّر شوید و عبرت گیرید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بُشْراً » : جمع بَشیر ، مژده‌دهندگان . « بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ » : پیشاپیش باران رحمت خود . « أَقَلَّتْ » : برداشت . « سَحاباً » : ابرها . جمع سَحابَة . « ثِقَالاً » : جمع ثَقیلَة ، سنگین از آب فراوان . « سُقْنَا » : راندیم .‏

سوره أعراف آیه 58
‏متن آیه : ‏
‏ وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَ یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً کَذَلِکَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زمین خوب ( و دارای خاک مرغوب ) ، گیاه آن به فرمان پروردگارش می‌روید و بالا می‌گیرد ، امّا زمین بد ( و شوره‌زار ) از آن جز گیاه ناچیز و کم‌سود نمی‌روید . ( این مثلی است در تأثیرِ وراثت ، تفاوتِ قابلیّت در افراد ، نجابتِ خانوادگی ، و تأثیر ایمان و کفر دودمان در زندگی زناشوئی . مردمان در فهم و ادراک ، همچون زمین خوب و بدند ) و ما برای شکرگزاران این چنین آیات را بیان می‌کنیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَکِداً » : پر درد سر و کم سود . حال ضمیر مستتر در ( یَخْرُجُ ) است .‏

سوره أعراف آیه 59
‏متن آیه : ‏
‏ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پیوسته مشرکان ، دشمنان حق بوده‌اند ، و کافران با پیغمبران جنگیده‌اند . از جمله ) ما نوح را به سوی قوم خود ( که در میانشان برانگیخته شده بود ) فرستادیم . او بدیشان گفت : ای قوم من ! برای شما جز خدا معبودی نیست . پس تنها خدا را بپرستید . من ( از شما و دلسوزتان می‌باشم . قیامت و حساب و کتابی در میان است و اگر نافرمانی کنید ) می‌ترسم دچار عذاب آن روزِ بزرگ شوید ( و به دوزخ روید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَوْمٍ عَظِیمٍ » : روز بزرگ که قیامت است .‏

سوره أعراف آیه 60
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و رؤسای قوم او گفتند : ما شما را ( دور از حق و ) در گمراهی و سرگشتگیِ آشکاری می‌بینیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمَلأُ » : اشراف رؤساء و زعماء .‏

سوره أعراف آیه 61
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلاَلَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : ای قوم من ! هیچ گونه گمراهی در من نیست و دچار سرگشتگی هم نیستم . ولی من فرستاده‌ای از سوی پرودرگار جهانیانم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ضَلالَةٌ » : کمترین گمراهی .‏

سوره أعراف آیه 62
‏متن آیه : ‏
‏ أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من مأموریّتهای ( محولّه از سوی ) پروردگارم را به شما ابلاغ می‌کنم و شما را پند و اندرز می‌دهم و از جانب خدا چیزهائی ( به من وحی می‌گردد و ) می‌دانم که شما نمی‌دانید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رِسَالات‌ » : جمع رسالت ، چیزهائی که پیغمبران را مأمور تبلیغ آنها می‌کنند .‏

سوره أعراف آیه 63
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا تعجّب می‌کنید از این که ( کتاب آسمانی پر ) اندرزی از سوی پروردگارتان بر زبان مردی از خودتان به شما برسد تا شما را بیم دهد و پرهیزگار شوید و ( در پرتو هراس از عذاب و عقاب ، و پرهیز از موجبات خشم خدا ) امید آن باشد که مشمول رحمت و رأفت گردید ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذِکْرٌ » : پند و اندرز . در اینجا مراد کتاب آسمانی است ( نگا : یوسف / 104 ، انبیاء / 50 ) .‏

سوره أعراف آیه 64
‏متن آیه : ‏
‏ فَکَذَّبُوهُ فَأَنجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُواْ قَوْماً عَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا آنان ( با وجود این همه دلائل روشن ایمان نیاوردند و ) او را تکذیب کردند . پس ما او و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم ، و کسانی را که آیات ( خواندنی و دیدنی ) ما را تکذیب نمودند ، غرق کردیم ، چرا که آنان مردمان ( کور دل و ) نابینائی بودند ( و حق را نمی‌دیدند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَّذِینَ مَعَهُ » : کسانی که با او بودند . کسانی که پیروان او بودند . « فِی الْفُلْکِ » : در کشتی . با کشتی . « عَمِینَ » : جمع عَمی ، نابینایان . کوردلان .‏

سوره أعراف آیه 65
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همان گونه که نوح را برای دعوت به توحید به سوی قوم خود فرستادیم ، ) هود را هم به سوی قوم عاد که خودش از آنان بود روانه کردیم . هود به قوم عاد گفت : ای قوم من ! خدای را بپرستید و ( بدانید ) جز او معبودی ندارید . آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید ؟ ( و نمی‌خواهید با یکتاپرستی خویشتن را از شرّ و فساد در امان دارید ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخَاهُمْ » : برادرشان . مراد اخوّت در جنس است . در میان عربها رسم است که خطاب به هم می‌گویند : یا أَخا الْعَرَبِ . واژه ( أَخا ) مفعول فعل محذوف ( أَرْسَلْنا ) است .‏

سوره أعراف آیه 66
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی سَفَاهَةٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکَاذِبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏رؤساء و اشراف کفرپیشه قوم او گفتند : ما شما را ابله می‌دانیم‌ ؛ ( آخر این چه دعوتی است که راه انداخته‌ای و این چه چیز است که ما را بدان می‌خوانی‌ ؟ ! ) و ما شما را از زمره دروغگویان می‌پنداریم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَفاهَة » : کم‌خردی . ابلهی . « مِنَ الْکَاذِبِینَ » : از زمره دروغگویان . این سخن بیانگر این است که پیغمبران پیشین را هم دروغگو پنداشته‌اند و آنان را نیز تکذیب نموده‌اند .‏

سوره أعراف آیه 67
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفَاهَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هود گفت : ای قوم من ! من ابله نیستم . بلکه من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَیْسَ بِی سَفَاهَة » : هیچ گونه سبک‌مغزی و کم‌خردی در من نیست .‏

سوره أعراف آیه 68
‏متن آیه : ‏
‏ أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَأَنَاْ لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من احکام و اوامر پروردگار خود را به شما می‌رسانم و من اندرزگوی امینی برای شما هستم ( و در آنچه می‌گویم یکرنگ و راستگویم و از خود چیزی نمی‌گویم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَاصِحٌ » : نصیحت‌کننده . دلسوز . مخلص .‏

سوره أعراف آیه 69
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَاذکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا تعجّب می‌کنید از این که ( کتاب آسمانی پر ) اندرزی از سوی پروردگارتان بر زبان مردی از خودتان به شما برسد تا شما را بیم دهد . به یاد آورید آن زمانی را که شما را بعد از قوم نوح وارثان زمین کرد و شما را در میان مردمان از سلطنت شکوهمندتر و از مملکت فراختر و از قدرت جسمانی بیشتری برخوردار کرد . پس نعمتهای خدا را به یاد آورید ( و شکر آنها را بگزارید ) باشد که رستگار شوید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْخَلْقِ » : مردمان ، آفریدگان . خلقت ، بنیه . « فِی الْخَلْقِ » : در میان مردمان . از لحاظ بدنی . « بَصْطَةً » = « بَسْطَةً » : توسعه ، گسترش . مفعول‌به یا تمییز است . « ءَالآءَ » : جمع إِلی ، نعمتها .‏

سوره أعراف آیه 70
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : آیا به پیش ما آمده‌ای ( و دست‌اندر کار تبلیغ شده‌ای ) تا ما را بر آن داری که بُتانی را رها سازیم که پدرانمان آنها را پرستیده‌اند و تنها خدا را بپرستیم و بس‌ ؟ ! ( ما هرگز چنین نخواهیم کرد . ) پس چیزی را بر سر ما بیاور که ( در برابر نافرمانیِ از خود ) به ما وعده می‌دهی ، اگر از راستگویانی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَحْدَهُ » : تنها . یگانه . حال است . « نَذَرَ » : ترک کنیم . رها سازیم .‏

سوره أعراف آیه 71
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِی فِی أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤکُم مَّا نَزَّلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُنتَظِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هود گفت : ( به سبب نافرمانی و دشمنانگیتان با حق ) مسلّماً عذاب بزرگی و خشم سترگی از سوی پروردگارتان بر شما واقع می‌شود و بیگمان دامنگیرتان می‌گردد . آیا با من درباره بتهائی ستیزه می‌کنید که از الوهیّت جز نامی ندارند و شما و نیاکان شما بر آنها نام خدا گذارده‌اید و معبودشان نامیده‌اید ، و هیچ گونه حجّتی ( که دالّ بر الوهیّت آنها باشد ) از جانب خدا در حقّ آنها نازل نشده است . ( اکنون که چنین است ) در انتظار ( عذاب خدا ) باشید و من هم با منتظرانِ ( شما چشم به راه نزول عذاب ) می‌مانم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَقَعَ » : رخ داد . ثابت و واجب گردید . « رِجْسٌ » : عذاب . « سُلْطَانٍ » : دلیل و برهان .‏

سوره أعراف آیه 72
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَنجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَمَا کَانُواْ مُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( عذاب طوفانِ باد دامنگیرشان گردید ، و ما ) هود و مؤمنانی را که با او بودند در پرتو لطف و مرحمت خود رهائی بخشیدیم ، و کسانی را که آیات ( خواندنی و دیدنی ) ما را تکذیب کردند و از زمره مؤمنان نشدند ، نابود و مستأصل گرداندیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنجَیْنَا » : نجات دادیم . « دَابِرَ » : آخر . تابع . قطعِ دابِر ، کنایه از استیصال و نابودکردن است ( نگا : انعام / 45 ) .‏

سوره أعراف آیه 73
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوَءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( از زمره پیغمبران یکی هم ) صالح را به سوی قوم ثمود که خودش از آنان بود فرستادیم . صالح بدیشان گفت : ای قوم من ! خدای را بپرستید ( و بدانید که ) جز او معبودی ندارید . هم اینک معجزه بزرگی ( بر صدق پیغمبری من ) از سوی پروردگارتان برایتان آمده است و ( آن ) این شتر خدا است ( با ویژگیهای خاصّ خود ) که به عنوان معجزه‌ای برای شما آمده است ( و یک شتر عادی و معمولی نیست ) . پس آن را به حال خود واگذارید تا در زمین هر کجا خواست بچرد ، و بدان آزاری مرسانید که ( اگر آزاری برسانید ) عذاب دردناکی دچارتان می‌گردد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَیِّنَةٌ » : دلیل . معجزه بزرگ و روشن . « ءَایَةً » : نشانه . معجزه . حال ناقه است . عامل آن معنی اشاره است که عامل معنوی است .‏

سوره أعراف آیه 74
‏متن آیه : ‏
‏ وَاذْکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُوراً وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتاً فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به یاد داشته باشید که خداوند شما را جانشینان قوم عاد کرده است و در سرزمین ( حجر ، میان حجاز و شام ) استقرار بخشیده است . ( سرزمینی با دشتهای مسطّح و حاصلخیز ، و با کوهستانهای مستحکم و مستعدّی که می‌توانید ) در دشتهای آن کاخها برافرازید و در کوههای آن خانه‌ها بتراشید و بسازید . پس نعمتهای خدا را به یاد داشته باشید و در زمین ، تباهکارانه فساد راه می‌ندازید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَوَّأَ » : استقرار بخشید . منزل و مأوی داد . « تَنْحِتُونَ » : می‌تراشید . « سُهُول‌ » : جمع سَهْل ، دشتها . « الْجِبَالَ بُیُوتاً » : واژه ( الْجِبالَ ) می‌تواند مفعول باشد و ( بُیُوتاً ) حال بوده و تأویل به مشتقّ شود ؛ یعنی انگار به معنی ( مَسْکُونَةً ) باشد . یا این که ( الْجِبَالَ ) منصوب به نزع خافض بوده و ( بُیُوتاً ) مفعول بشمار آید . « لا تَعْثَوْا » : فساد و تباهی مکنید . « مُفْسِدِینَ » : حال است و برای تأکید معنی ( لا تَعْثَوْا ) به کار رفته است .‏

سوره أعراف آیه 75
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحاً مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و رؤسای متکبّر قوم او به مستضعفانی که ایمان آورده بودند گفتند : آیا واقعاً می‌دانید که صالح فرستاده‌ای از جانب پروردگار خدا است‌ ؟ ( مستضعفان پاسخ دادند و ) گفتند : ما بدانچه او بدان مأموریّت یافته است ایمان داریم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِسْتَکْبَرُوا » : تکبّر نمودند و بزرگی فروختند و حقّ را نپذیرفتند . « اسْتُضْعِفُوا » : ضعیف بشمار آمده بودند . مراد کسانی است که استثمار شده بودند . « لِمَنْ ءَامَنَ » : بدل جزء از کلّ برای ( لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا ) است .‏

سوره أعراف آیه 76
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِیَ آمَنتُمْ بِهِ کَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستکبران ( به مستضعفان ) گفتند : ولی ما بدانچه شما بدان ایمان دارید ، ایمان نداریم .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 77
‏متن آیه : ‏
‏ فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ یَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس شتر را پی کردند و از فرمان پروردگار خود سرکشی نمودند و گفتند : ای صالح ! اگر ( راست می‌گوئی ) از زمره پیغمبرانی ، آنچه را که به ما وعده می‌دهی ( و عذابی را که ما را از آن می‌ترسانی ) بر سر ما بیاور !‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَقَرُوا » : پی‌کردند . شتر را ذبح کردند . « عَتَوْا » : سرکشی کردند .‏

سوره أعراف آیه 78
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در نتیجه ستیزه‌جوئی و طغیانگری ) زلزله‌ای ( قصرها و خانه‌های مستحکم ) ایشان را در برگرفت ( و زندگی پرزرق و برق آنان را در هم کوبید ) و در شهر و دیار خود خشکیدند و مردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الرَّجْفَةُ » : زلزله . « جَاثِمِینَ » : بر زانوها افتادگان . پیکرهای خشکیده و بی‌جان . « فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ » : صبحگاهان در خانه‌های خود اجسام بی‌جانی شدند و نقش بر زمین گشتند . با توجّه بدین معنی ، ( أَصْبَحُوا ) تامّه است و ( جَاثِمِینَ ) حال است .‏

سوره أعراف آیه 79
‏متن آیه : ‏
‏ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَلَکِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( صالح با دلی پر اندوه ) از آنان روی برتافت و گفت : ای قوم من ! من پیام پروردگارم را به شما رساندم و شما را پند دادم ، ولی شما اندرزگویان را دوست نمی‌دارید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَوَلَّیا » : روی برتافت . ایشان را ترک کرد و رفت . ترک‌کردن آنان و سخن‌گفتن با ایشان ، می‌تواند پیش از نزول بلا باشد ، و یا این که بعد از نزول بلا بوده و خطاب برای عبرت بازماندگان و اظهار تأسّف از وضع رقّت‌بار مردگان باشد . « رِسالَةَ » : پیام . آنچه پیغمبران برای تبلیغ آن فرستاده می‌شوند .‏

سوره أعراف آیه 80
‏متن آیه : ‏
‏ وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لوط را هم فرستادیم و او به قوم خود گفت : آیا کار بسیار زشت و پلشتی را انجام می‌دهید که کسی از جهانیان پیش از شما مرتکب آن نشده است‌ ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِذْ » : ظرف است برای ( أَرْسَلْنا ) و امتداد زمانی دارد و مظروف می‌تواند در برخی از اجزاء آن انجام گیرد . یا این که ( لُوطاً ) منصوب به فعل محذوف ( أُذْکُرْ ) است و . . .‏

سوره أعراف آیه 81
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جای شگفت است که ) شما به جای زنان به مردان دل می‌بازید و با آنان می‌آمیزید ! اصلاً شما مردمان تجاوزپیشه‌اید ( و به انگیزه شهوت‌رانی و هواپرستی از مرز فطرت در می‌گذرید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« شَهْوَةً » : از روی شهوت . مفعول‌له است . « مِن دُونِ » به جای .‏

سوره أعراف آیه 82
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند : اینان را از شهر و دیار خود بیرون کنید . آخر اینان مردمان پاک و پرهیزگاری هستند !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُنَاسٌ » : مردمان . « یَتَطَهَّرُونَ » : پاکی را دوست می‌دارند . زاهد و پرهیزگارند . البتّه این سخن را برای تمسخر مؤمنان می‌گفتند ، همان گونه که عادت فاسقان و کافران مقتدر و ستم‌پیشه است ( نگا : هود / 87 ) .‏

سوره أعراف آیه 83
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَنجَیْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ما لوط و مؤمنان بدو و خانواده او را نجات دادیم ، مگر همسرش را که او ( از خانواده خود گسیخته بود و به گمراهان پیوسته بود و لذا ) از جمله نابودشوندگان گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أهْلَهُ » : خانواده و خویشاوندان لوط . گروندگان بدو . « الْغَابِرِینَ » : ماندگاران . هلاک‌شدگان . واژه ( غابر ) به کسی گفته می‌شود که همراهانش بروند و از ایشان بگسلد و باقی بماند . یا به معنی رونده است و مراد از دنیارونده و هلاک‌شونده است .‏

سوره أعراف آیه 84
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَراً فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بر آنان بارانی ( از سنگ ) باراندیم ( و ایشان را سنگباران کردیم ) بنگر که سرانجام گناهکاران به کجا کشید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ » : مراد باران غضب است‌ ؛ نه رحمت . و آن این که ، پس از زیرورو شدن شهر و دیارشان ، گدازه‌هائی از سنگ بر سرشان باریدن گرفت ( نگا : هود / 82 ، فرقان / 40 ) .‏

سوره أعراف آیه 85
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْباً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شعیب را هم به سوی اهل مدین که خود از آنان بود فرستادیم بدیشان گفت : ای قوم من ! خدا را بپرستید ( و بدانید ) که جز او معبودی ندارید . معجزه‌ای از سوی پروردگارتان ( بر صحّت پیغمبری من ) برایتان آمده است . ( پیام آسمانی این است که در زندگی به ویژه در تجارت و معامله با دیگران راست و درست باشید و ) ترازو و پیمانه را به تمام و کمال بکشید و بپردازید و از حقوق مردم چیزی نکاهید ، و در زمین بعد از اصلاح آن ( توسّط خدا ، یا بر دست انبیاء ) فساد و تباهی مکنید . این کار به سود شما است اگر ( به خدا و به حقیقت ، ) ایمان دارید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَدْیَن‌ » : اسم قبیله‌ای است که از نسل مَدْیان یکی از فرزندان ابراهیم می‌باشند . این نام به مسکن ایشان هم اطلاق شده است ( نگا : قصص / 45 ) . « بَیِّنَةٌ » : دلیل . معجزه . نوع این معجزه مانند بسیاری از معجزات دیگر روشن نشده است . « لا تَبْخَسُوا » : کم مکنید . نکاهید .‏

سوره أعراف آیه 86
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ تَقْعُدُواْ بِکُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجاً وَاذْکُرُواْ إِذْ کُنتُمْ قَلِیلاً فَکَثَّرَکُمْ وَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما بر سر راهها ( ی منتهی به حق و هدایت و عمل صالح ) منشینید تا مؤمنان به خدا را بترسانید و از راه الله بازدارید و آن ( راه مستقیم ) را کج بنمائید ( و خود به راه معوجّ منحرف گردید ) . به خاطر آورید آن زمانی را که اندک بودید و خداوند ( بر اثر تلاش شبانه‌روزی خودتان نیروی انسانی و قدرت مالی ) شما را افزون کرد . و نیز بنگرید که سرانجام کار مفسدان ( همیشه به کجا انجامیده و عاقبت ) چگونه گشته است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تُوعِدُونَ » : می‌ترسانید . « تَبْغُونَها عِوَجاً » : آن راه را کج می‌خواهید . مراد این است که راه خدا را در نظر مردم کج نشان می‌دهید ، و خودتان نیز راهی جدا از راه راست را در پیش می‌گیرید .‏

سوره أعراف آیه 87
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِن کَانَ طَآئِفَةٌ مِّنکُمْ آمَنُواْ بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَآئِفَةٌ لَّمْ یْؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى یَحْکُمَ اللّهُ بَیْنَنَا وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر دسته‌ای از شما بدانچه مأمور بدان هستم ایمان بیاورد ( و پیغمبری مرا بپذیرد ) ، و دسته‌ای ایمان نیاورد ( و تنها به زندگی این جهان بچسبد ) منتظر باشید تا خداوند میان ما داوری‌کند ، و او بهترینِ داوران است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْحَاکِمِینَ » : داوران . قضات .‏

سوره أعراف آیه 88
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یَا شُعَیْبُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَکَ مِن قَرْیَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ کُنَّا کَارِهِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و سران متکبّر قوم شعیب ( که خویشتن را بالاتر از آن می‌دانستند که دین خدا را بپذیرند ، بدو ) گفتند : ای شعیب ! حتماً تو و کسانی را که با تو ایمان آورده‌اند از شهر و آبادی خود بیرون می‌کنیم مگر این که به آئین ما درآئید . شعیب گفت : آیا ما به آئین شما در می‌آئیم در حالی که ( آن را به سبب باطل و نادرست بودن ) دوست نمی‌داریم و نمی‌پسندیم‌ ؟ ! ( هرگز چنین کاری ممکن نیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَوْ » : یا این که . مگر این که . « لَتَعُودُنَّ » : در می‌آئید و می‌پذیرید . برمی‌گردید . فعل ( لَتَعُودُنَّ ) می‌تواند از افعال ناقصه و به معنی ( لَتَصِیرُنَّ ) بوده و یا از افعال تامّه باشد . « مِلَّة » : دین . آئین . « لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا » : به آئین ما در می‌آئید . به آئین ما برمی‌گردید . با توجّه به معنی دوم ، برگشتن شعیب به آئین ایشان ، از راه تغلیب و قلمدادکردن او از زمره مؤمنان است ، و یا این که به ظنّ اشراف و رؤسای قوم است ، والاّ به سبب عصمت انبیاء نه تنها شعیب بلکه هیچ پیغمبری پیش از نبوّت هم مشرک نبوده است تا دوباره به شرک برگردد .‏

سوره أعراف آیه 89
‏متن آیه : ‏
‏ قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَى اللّهِ کَذِباً إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْهَا وَمَا یَکُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِیهَا إِلاَّ أَن یَشَاءَ اللّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْماً عَلَى اللّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَیْرُ الْفَاتِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما به آئین شما درآئیم ، بعد از آن که خدا ما را از آن نجات بخشیده است ، مسلّماً به خدا دروغ بسته‌ایم ( و به گزاف خویشتن را پیروان آئین آسمانی نامیده‌ایم ) . ما را نسزد که بدان درآئیم ، مگر این که خدا که پروردگار ما است بخواهد ( که هرگز چنین چیزی را هم نخواهد خواست ) . علم پروردگار ما همه چیز را در بر گرفته است ( و او با مرحمت و محبّتی که نسبت به مؤمنان دارد ، ایمان ما را محفوظ می‌فرماید . لذا ) ما تنها بر خدا توکّل داشته ( و هم بدو پشت می‌بندیم ) . پروردگارا ! میان ما و قوم ما به حق داوری کن ( حقی که سنّت تو در داوری میان محِقّینِ مصلِحین و مبْطِلینِ مفسدین ، بر آن جاری است ) و تو بهترینِ داورانی ( چرا که بر همه‌چیز آگاه و بر هر چیز توانائی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِلاّ أَن یَشَآءَ اللهُ » : ذکر این قید برای یادآوری این مطلب است که خدا قادر مطلق است و هرچه بخواهد شدنی است ، ولی سنّت خدا برابر عدل انجام می‌گیرد و لذا هرگز چنین دستوری را صادر نمی‌فرماید . یا این که بیان این سخن از سوی شعیب ، محض تواضع و تأدّب با خدا و فرمانبریِ بی‌چون و چرا از ذات ذوالجلال است . همان گونه که پیغمبر ما به هنگام دعا می‌فرمود : « یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلیا دِینِکَ » : در صورتی که می‌دانست خداوند دل او را بر ایمان ثابت و ماندگار می‌دارد . « إِفْتَحْ » : داوری کن ( نگا : شعراء / 118 ) . « الْفَاتِحِینَ » : قضات . داوران .‏

سوره أعراف آیه 90
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْباً إِنَّکُمْ إِذاً لَّخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و سران کافر قوم او ( خطاب به پیروان خود ) گفتند : اگر از شعیب پیروی کنید در این صورت شما ( هم به سبب گرویدن به آئینی که آباء و اجدادتان بر آن نبوده‌اند ، شرف و ثروت خود را از دست می‌دهید و ) زیانکار می‌گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 91
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در نتیجه ستیزه‌جوئی و طغیانگری ) زلزله‌ای ( قصرها و خانه‌های ) ایشان را در برگرفت ( و زندگی پرزرق و برق آنان را درهم کوبید ) و در شهر و دیار خود خشکیدند و مردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الرَّجْفَةُ » ، « أَصْبَحُوا » ، « جَاثِمِینَ » : ( نگا : اعراف / 78 ) .‏

سوره أعراف آیه 92
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْباً کَأَن لَّمْ یَغْنَوْاْ فِیهَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْباً کَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که شعیب را تکذیب کردند ( آن چنان نابود شدند و شهر و دیارشان ویران گردید که ) گوئی هرگز در آنجا نبوده و سکونت نگزیده‌اند . کسانی که شعیب را تکذیب کردند ( و گمان می‌بردند آنان که از شعیب پیروی کنند زیانکار می‌شوند ، خودشان سعادت دنیا و آخرت را از دست دادند و ) زیانمند شدند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَّذِینَ » : مبتدا است . خبر آن جمله ( کَأَن لَّمْ یَغْنَوْا ) می‌باشد . « لَمْ یَغْنَوْا » : بسر نبرده‌اند . نبوده‌اند .‏

سوره أعراف آیه 93
‏متن آیه : ‏
‏ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس شعیب از آنان روی برتافت و گفت : ای قوم من ! من پیامهای پروردگارم را به شما رساندم و اندرزتان دادم ( و در حق شما خیرخواهی نمودم . ولی حق را نشنیدید و جز بر طغیان و عصیان نیفزودید ) پس با این حال چگونه بر حال قوم بی‌ایمان ( و بی‌دینی چون شما ) اندوه بخورم‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَاسَیا » : محزون می‌شوم . غم و اندوه می‌خورم . فعل مضارع ، متکلّم وحده ، ثلاثی مجرّد ، از ماده ( أسی ) و از باب چهارم است .‏

سوره أعراف آیه 94
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به هیچ آبادی و شهری پیغمبری نفرستاده‌ایم ( که او اهل آنجا را به دین راستین خدا خوانده باشد و ایشان از پذیرش دعوت او سرپیچی نموده باشند ) مگر این که ساکنان آن را به شدائد و مصائب گرفتار ساخته‌ایم تا این که ( به خود آیند و زیر ضربات حوادث و فشار مشکلات ، فطرت آنان بیدار و نیاز به پروردگار در زوایای وجودشان پرتوافکن شود و دست دعا به سوی خدا بردارند و خالصانه به درگاه الله ) تضرّع و زاری‌کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَرْیَةٍ » : مراد شهر بزرگی است که مرکز فرماندهی امراء و پایتخت رؤساء باشد . « وَ مَآ أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ » : در این کلام حذفی وجود دارد ، از قبیل : فَکَذَّبَهُ أَهْلُهَا . « یَضَّرَّعُونَ » : خشوع و خضوع کنند . فروتنی و فرمانبرداری کنند . توبه و انابت کنند . فعل مضارع از باب تفعّل است . « الْبَأْسَآءِ وَ الضَّرَّآءِ » : ( نگا : بقره / 177 و 214 ) .‏

سوره أعراف آیه 95
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لاَ یَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ( هنگامی که این هشدارها و بیدارباشها در آنان اثر نگذاشت ، ایشان را به فراوانی نعمت و اعطاء سلامت آزمودیم و ) بدی را به نیکی ( و بلا را به رفاه ) تبدیل کردیم تا بدانجا که ( از لحاظ اموال و انفس ) فزونی گرفتند و ( به سبب نادانی مغرور شدند و لاف‌زنان ) گفتند : به پدران و نیاکان ما هم خوشی و ناخوشی و ثروتمندی و مستمندی دست داده است ( و این روزگار است که گاهی به انسان رو می‌کند و گاهی به انسان پشت می‌کند و اصلاً سعادت و شقاوت ما در دست خدا نیست ! چون با پتک بلا بیدار نشدند و شکر نعمت هم نگفتند ) پس ناگهانی ایشان را ( به عذاب و عقاب ) گرفتیم و نفهمیدند ( که چه شد و چرا چنین گشت ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَفَوْا » : فزونی یافتند چه در اموال و چه در انفس . برای فهم بیشتر این آیه مراجعه شود به ( انعام / 42 - 45 ، مؤمنون / 77 ، زخرف / 75 ) .‏

سوره أعراف آیه 96
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر مردمان این شهرها و آبادیها ( به خدا و انبیاء ) ایمان می‌آوردند و ( از کفر و معاصی ) پرهیز می‌کردند ، ( درگاه خیرات و ) برکات آسمان و زمین را بر روی آنان می‌گشودیم ( و از بلایا و آفات به دورشان می‌داشتیم ) ولی آنان به تکذیب ( پیغمبران و انکار حقائق ) پرداختند و ما هم ایشان را به کیفر اعمالشان گرفتار و مجازات نمودیم ( و عبرت جهانیانشان کردیم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخَذْنَاهُمْ » : ایشان را مجازات کردیم و کیفر دادیم . « بِمَا » : به سبب کاری که . به سبب چیزی که .‏

سوره أعراف آیه 97
‏متن آیه : ‏
‏ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتاً وَهُمْ نَآئِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا مردمان این شهرها و آبادیها ( که دعوت پیغمبران را نپذیرفتند و به جای ایمان بر کفر و معاصی افزودند ، از این ) ایمن شدند که عذاب ما شبانه به سراغ آنان رود ، در حالی که ایشان غرق در خواب باشند ؟ ( شگفتا که از مکافات عمل غافل شدند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَأْس‌ » : عذاب ( نگا : غافر / 29 و 85 ) . « بَیَاتاً » : شب هنگام . در حالی که شب را می‌گذراندند ( نگا : اعراف / 4 ) .‏

سوره أعراف آیه 98
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ یَلْعَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا این که مردمان این شهرها و آبادیها ایمن شدند از این که عذاب ما چاشتگاهان به سراغشان آید ، در حالی که ( به انجام کارهای بی‌ارزشی مشغولند که انگار ) سرگرم بازی هستند ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« ضُحیً‌ » : وقت چاشتگاه . می‌شود مراد تمام روز هم باشد .‏

سوره أعراف آیه 99
‏متن آیه : ‏
‏ أَفَأَمِنُواْ مَکْرَ اللّهِ فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا آنان از چاره نهانی و مجازات ناگهانی خدا ایمن و غافل شده‌اند ؟ در حالی از چاره نهانی و مجازات ناگهانی خدا جز زیانکاران ( و از دست‌دهندگان عقل و انسانیّت ) ایمن و غافل نمی‌گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَکْرَ » : چاره نهانی و مجازات ناگهانی . مراد از مکر خدا در حق بندگان این است که ایشان را در ناز و نعمت و کفر و معاصی آزاد می‌گذارد و به ناگاه تازیانه عذاب را بر آنان می‌نوازد و کار ایشان را می‌سازد ( نگا : آل‌عمران / 54 ) .‏

سوره أعراف آیه 100
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَلَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ یَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا برای کسانی که زمین را از صاحبان قبلی آن به ارث می‌برند ( و جانشین دیگران می‌گردند ) روشن نشده است که اگر بخواهیم آنان را ( همچون پیشینیان ) به سبب گناهانشان نشانه تیر بلا می‌گردانیم و بر دلهایشان مهر می‌نهیم تا دیگر ( صدای حق را ) نشنوند ( و آهسته آهسته رهسپار دوزخ شوند ) ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَمْ یَهْدِ » : روشن نشده است و معلوم نگشته است . خداوند ایشان را رهنمود و متوجّه نکرده است . فاعل آن می‌تواند ضمیر مستتر ( هُوَ ) بوده و به ( الله ) برگردد ، و مفعول آن جمله ( أَن لَّوْ نَشَآءُ ) باشد . یا این که فاعل آن جمله ( أَن لَّوْ نَشَآءُ ) بوده و فعل لازم بشمار آید . « أَصَبْنَاهُمْ » : ایشان را نشانه تیر بلا می‌گردانیم . آنان را دچار مصیبت می‌کنیم و نابودشان می‌سازیم . « نَطْبَعُ » : مهر می‌نهیم ( نگا : نساء / 155 ) . « لا یَسْمَعُونَ » : اندرز نمی‌پذیرند . صدای حق را نمی‌شنوند و نصائح را در گوش نمی‌گیرند .‏

سوره أعراف آیه 101
‏متن آیه : ‏
‏ تِلْکَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَآئِهَا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ مِن قَبْلُ کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللّهُ عَلَىَ قُلُوبِ الْکَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اینها آبادیهائی است که برخی از اخبار آنها را برای تو روایت می‌نمائیم ( و شرح می‌دهیم که چگونه ساکنان آنجاها به سبب ایمان نیاوردن به پیغمبران ، دچار بلاها و مصائب بیشمار شدند ) . پیغمبرانشان با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند و معجزات متقن بدیشان نمودند ، امّا آنان ( به سبب لجاجتِ در کفر و ممارستِ بر تکذیب انبیاء ، روی حرف خود ایستادند و ) چیزی را که قبلاً تکذیب کرده بودند ( حاضر نشدند بپذیرند و باز هم مثل همیشه آن را تکذیب کردند و ) بدان ایمان نیاوردند . این چنین خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد ( و بر اثر ادامه گناه ، حسّ تشخیص حقّ را از آنان سلب می‌کند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تِلْکَ الْقُرَیا » : واژه ( تِلْکَ ) می‌تواند مبتدا و ( الْقُرَی ) خبر اوّل ، و جمله ( نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَآئِهَا ) خبر دوم باشد . یا این که ( تِلْکَ ) مبتدا و ( الْقُرَیا ) بَدَل ، و جمله بعدی خبر بشمار آید . « مِن قَبْلُ » : پیش از آمدن پیغمبران و بعد از آمدن آنان ، یکسان بودند . از آغاز آمدن پیغمبران تا هنگام مرگ خود .‏

سوره أعراف آیه 102
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا وَجَدْنَا لأَکْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اکثر این اقوام را بر سر پیمان ( و وفای به عهد خود ) ندیدیم و بلکه بیشتر آنان را نافرمان و گناهکار یافتیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَهْدٍ » : مراد عهد و پیمان فطری یا تشریعی و یا هردوی آنها است . « فَاسِقِینَ » : نافرمانان . گناهکاران . کافران ( نگا : بقره / 26 ، سجده / 18 ) .‏

سوره أعراف آیه 103
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس به دنبال آنان ( یعنی پیغمبران مذکور ، ) موسی را همراه با دلائل روشن و معجزات متقن خود به سوی فرعون و اطرافیان او فرستادیم ، و ایشان ( به جای این که بدانها ایمان بیاورند ) بدانها کفر ورزیدند ( و سزای کفر خود را چشیدند ) و بنگر که سرانجام تباهکاران چه شد ( و از جمله فرعون و فرعونیان کارشان به کجا کشید و چه بلاهائی بدیشان رسید ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَعَثْنَا » : مبعوث کردیم . فرستادیم . « ظَلَمُوا بِهَا » : بدانها کفر ورزیدند . به سبب تکذیب آنها کافر شدند . به سبب کفر ورزیدن بدانها ، بر خود و قوم خود ستم ورزیدند . آنها را تکذیب کردند .‏

سوره أعراف آیه 104
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ مُوسَى یَا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسی گفت : ای فرعون ! من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیان هستم ( آمده‌ام تا دعوت او را به تو و درباریان و دیگر مردمان برسانم و همگان را به سوی شریعت او فرا خوانم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْعَالَمِینَ » : جهانیان . جهان پیدا و ناپیدا ؛ یعنی همه کائنات .‏

سوره أعراف آیه 105
‏متن آیه : ‏
‏ حَقِیقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُم بِبَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سزاوار است که از زبان خدا جز حق نگویم . من از سوی پروردگارتان معجزه بزرگی برای شما دارم ( که به روشنی بر حقّانیّت رسالت من دلالت می‌نماید ) پس بنی‌اسرائیل را ( از زنجیر اسارت و بردگی خود آزاد ساز و آنان را به من واگذار و ) همراه من بفرست ( تا از سرزمین تو بکوچند و به سرزمین دیگری روند و در آنجا به پرستش خدای یگانه مشغول شوند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَقِیقٌ عَلَیا » : سزاوار من است که . سعی من در این است که . واژه ( عَلی ) به معنی ( ب ) یا ( فی ) است . « بَیِّنَةٍ‌ » : معجزه بزرگ . دلیل مهمّ و روشن . نشانه سترگ .‏

سوره أعراف آیه 106
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ إِن کُنتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون گفت : اگر معجزه بزرگ و دلیل سترگی با خود داری ، آن را بنمای ، اگر از زمره راستگویانی ( و خویشتن را پیغمبر خدا می‌دانی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 107
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس موسی فوراً عصای خود را بینداخت ، به ناگاه به صورت اژدهای آشکاری درآمد ( که از حیات کامل برخوردار بود و بدین سو و آن سو می‌خزید و می‌جهید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ثُعْبَانٍ » : اژدها . مار بزرگ . « مُبِینٌ » : آشکار . علنی . مراد از ذکر این قید این است که سحر و تردستی و چشم‌بندی در میان نبود ، بلکه عصا حقیقتاً به اژدهای زنده تبدیل شد .‏

سوره أعراف آیه 108
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاء لِلنَّاظِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و دست خود را ( از گریبان ) بیرون آورد ، به ناگاه بینندگان دیدند که ( همچون خورشید ، درخشان و ) سفید است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَزَعَ » : بیرون آورد ( نگا : قصص . 75 ) . « بَیْضَآءُ » : سفید . مراد نورانی و درخشان است .‏

سوره أعراف آیه 109
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامی که موسی نشانه بزرگ خدا را بنمود ) اشراف قوم فرعون ( از راه تملّق و چاپلوسی با فرعون هم‌آوا شدند و ) گفتند : واقعاً این جادوگر ماهری است ! ( و کاری که می‌کند معجزه خدائی نیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَلِیمٌ » : بسیار دانا در دانش جادوگری و فوت و فن آن .‏

سوره أعراف آیه 110
‏متن آیه : ‏
‏ یُرِیدُ أَن یُخْرِجَکُم مِّنْ أَرْضِکُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او می‌خواهد شما را از سرزمینتان ( که مصر است ) بیرون کند . چه می‌اندیشید و چه نظر می‌دهید ؟ ( آیا باید در حق او چه کرد ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَأْمُرُونَ » : دستور می‌دهید . اشاره می‌کنید و رأی می‌دهید . آیه‌های 109 و 110 می‌تواند سخن فرعون باشد و یا این که درباریان متملّق ، سخن او را تکرار کرده باشند ( نگا : یونس / 78 ، طه / 57 ، شعراء / 34 و 35 ) . ذکر صیغه جمع خطاب به فرعون در آیه 110 ، برای تعظیم است .‏

سوره أعراف آیه 111
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَآئِنِ حَاشِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس به فرعون ) گفتند : ( عجله مکن و جریان کار ) او و برادرش ( هارون ) را به تأخیر بینداز و ( کسانی از لشکریان خود را ) به شهرها بفرست تا ( جادوگران مجرّب را ) جمع کنند ( و بدینجا گسیل دارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَرْجِهْ » : کار او را به تأخیر بینداز تا سپس درباره او تصمیم گرفته شود . اصل آن ( أَرْجِئْهُ ) است و از مصدر ( إِرْجاء ) به معنی به تأخیر انداختن . این واژه می‌تواند از ماده ( رَجا ) یا ( رَجی ) که به همین معنی است باشد ( نگا : احزاب / 51 ) . « حَاشِرِینَ » : جمع‌کنندگان . حال یا صفت موصوف محذوفی است و اصل آن : ( اَرْسِلْ رِجالاً حَاشِرِینَ ) است .‏

سوره أعراف آیه 112
‏متن آیه : ‏
‏ یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا همه جادوگران ماهر را ( به خدمت تو ) بیاورند ( و جادوی موسی را باطل و کار او را یکسره سازند و دیگر کسی گول او را نخورد و به دنبال او نرود ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 113
‏متن آیه : ‏
‏ وَجَاء السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالْواْ إِنَّ لَنَا لأَجْراً إِن کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جادوگران نزد فرعون آمدند و گفتند : آیا اگر ما پیروز گردیم اجر و پاداش مهمی‌خواهیم داشت‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّ لَنَا لأجْراً » : این جمله می‌تواند به صورت استفهامی بوده و ادات استفهام حذف شده باشد ، و یا این که به صورت غیراستفهامی بوده و جادوگران اجر و پاداش عظیمی را پیش خود مجسّم کرده باشند و فرعون به فراست آن را دریافته باشد .‏

سوره أعراف آیه 114
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ نَعَمْ وَإَنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : آری ! و ( علاوه از آن ) شما از مقرّبان ( درگاه ما ) خواهید بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 115
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس جادوگران مغرورانه رو به موسی کردند و ) گفتند : ای موسی ! یا تو ( عصای خود را ) بینداز یا ما ( ریسمانهای خویش را ) می‌اندازیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِمَّا » : یا این که . « الْمُلْقِینَ » : اندازندگان .‏

سوره أعراف آیه 116
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسی گفت : شما ( آنچه دارید ) بیندازید . هنگامی که ( وسائل جادوگری خود را ) بینداختند ، مردم را چشم‌بندی کردند و ایشان را به هراس افکندند و جادوی بزرگی از خود نشان دادند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ » : مراد این است که به مردم چنین نمودند که ریسمانهایشان مارهای زنده‌اند ، در صورتی که چنین نبود ( نگا : طه / 66 ) . « إِسْتَرْهَبُوهُمْ » : آنان را به هراس فراوانی انداختند تا آنجا که موسی نیز بترسید ( نگا : طه / 67 و 68 ) .‏

سوره أعراف آیه 117
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به موسی وحی کردیم که عصای خود را بینداز . ناگهان ( به صورت اژدهائی درآمد و ) به سرعت آنچه را بهم‌ می‌بافتند ( و تزویرهائی را که می‌نمودند همه را ) بلعید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَلْقَفُ » : می‌بلعد . قورت می‌دهد . از ماده ( لَقْف ) به معنی به سرعت بلعیدن . « یَأْفِکُونَ » : به هم می‌بافتند . به دروغ سرهم می‌کردند . از ماده ( إِفْک ) به معنی بدترین دروغ . بهتان و افتراء .‏

سوره أعراف آیه 118
‏متن آیه : ‏
‏ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس حق ( یعنی صدق موسی ) ثابت و ظاهر گردید و آنچه آنان می‌کردند باطل شد ( و پوچ از آب درآمد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَقَعَ » : استوار و آشکار گردید . ثابت و ظاهر شد . « بَطَلَ » : پوچ و باطل شد .‏

سوره أعراف آیه 119
‏متن آیه : ‏
‏ فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آنجا ( که گرد آمده بودند ، فرعون و فرعونیان ) شکست خوردند و ( از آنجا به شهر ) خوار و رسوا برگشتند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إنقَلَبُوا » : برگشتند . « صَاغِرِینَ » : رسوایانه و زبونانه . جمع ( صاغِر ) به معنی خوار و مفتضح . معنی آیه می‌تواند چنین نیز باشد : در آنجا شکست خوردند و خوار و رسوا گشتند . در این صورت ( انقلاب ) مَجاز از ( صَیْرُورت ) است .‏

سوره أعراف آیه 120
‏متن آیه : ‏
‏ وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و جادوگران به سجده افتادند ( و کرنش کردند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَاجِدِینَ » : سجده‌کنندگان . حال است .‏

سوره أعراف آیه 121
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 122
‏متن آیه : ‏
‏ رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار موسی و هارون . ( یعنی به خدائی ایمان داریم که موسی و هارون به او ایمان دارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رَبِّ » : بدل است .‏

سوره أعراف آیه 123
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هَذَا لَمَکْرٌ مَّکَرْتُمُوهُ فِی الْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون گفت : آیا به خدای ( موسی و هارون ) ایمان آوردید پیش از آن که به شما اجازه دهم‌ ؟ حتماً این توطئه‌ای است که در این شهر ( و دیار ، پیش‌تر با هم ) چیده‌اید تا اهل آن را از آنجا بیرون کنید ؛ ولی خواهید دانست ( که چه شکنجه‌ای در برابر این رفتارتان خواهید چشید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِهِ » : مرجع ضمیر ( ه ) می‌تواند خدا یا موسی باشد . « ءَاذَنَ » : اجازه دهم .‏

سوره أعراف آیه 124
‏متن آیه : ‏
‏ لأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سوگند می‌خورم که دستها و پاهای شما را در جهت خلاف یکدیگر ( یعنی دست راست با پای چپ ، یا دست چپ با پای راست ) قطع می‌کنم و ( با این حالِ پریشان و وضع اسفناک ) همگی شما را به دار می‌آویزم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُصَلِّبَنَّکُمْ » : شما را به دار می‌زنم .‏

سوره أعراف آیه 125
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جادوگران بر اثر نور ایمان ، هراسی به خود راه ندادند و ) گفتند : ( باکی نیست‌ ؛ چرا که ) ما به سوی پروردگار خود برمی‌گردیم ( و به رحمت و نعمت او دست می‌یابیم ، لذا مرگ در راه او را با آغوش باز می‌پذیریم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُنقَلِبُونَ » : برگردندگان . رجوع‌کنندگان .‏

سوره أعراف آیه 126
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْراً وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ایراد تو بر ما و آزار رساندن تو به ما جز به خاطر این نیست که ما به آیات روشن و معجزات متقن پروردگارمان - وقتی که به ما رسیده است‌ - ایمان آورده‌ایم ( و فرمان خدای خود را لبّیک گفته‌ایم ) . پروردگارا ! صبر عظیم به ما مرحمت فرما و ما را مسلمان بمیران .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاّ » : بر ما زشت نمی‌شماری مگر . از ما رخنه نمی‌گیری و بر ما عیب نمی‌دانی مگر . ما را عقوبت‌ نمی‌کنی مگر به خاطر ( نگا : بروج / 8 ) . « أَفْرِغْ عَلَیْنَا » : بر ما بریز . مراد این است که ما را غرق شکیبائی و بردباری گردان . « مُسْلِمِینَ » : مطیعان فرمان و منقادان شریعت یزدان . حال است .‏

سوره أعراف آیه 127
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف قوم فرعون ( بدو ) گفتند : آیا موسی و پیروان او را آزاد و رها می‌سازی تا در سرزمین ( مصر آزادانه ) به فساد پردازند و تو و معبودان تو را ترک گویند ( و نه به تو و نه به معبودان تو وقعی ننهند ؟ ) . گفت : پسران آنان را علی‌الدوام خواهیم کشت و دخترانشان را زنده نگاه می‌داریم ( تا کلفت‌ها و گماشتگان ما گردند ) و ما بر ایشان کاملاً مسلّط هستیم ( و هرچه بخواهیم بر سر آنان می‌آوریم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَذَرُ » : رها می‌سازی . « سَنُقَتِّلُ » : خواهیم کشت . ذکر ماده ( قَتَّلَ ) از باب تفعیل برای مبالغه در کار و استمرار در آن است . « نَسْتَحْیِی‌ » : زنده نگاه می‌داریم . « نِسَآءَ » : زنان . مراد جنس إناث یعنی زنان و دختران است . « قَاهِرُونَ » : غالبان . چیرگان .‏

سوره أعراف آیه 128
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسی به قوم خود گفت : از خدا یاری جوئید و شکیبائی کنید ( و بدانید که فرعون بنده ناتوانی بیش نیست و فرمانروای مطلق خدا است و ) بیگمان خدا زمین را به کسانی از بندگان خود واگذار می‌کند که خود بخواهد ، و سرانجام ( نیک و پسندیده در گیر و دار جهان ) از آن پرهیزگاران است ( آن کسانی که مراعات سنن و اسباب می‌دارند . از قبیل اتّحاد و اتّفاق و اعتصام به حق و اقامت عدل و صبر در برابر شدائد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُورِثُهَا مَنْ » : آن را به کسانی وامی‌گذارد . آن را ملک کسانی می‌سازد . « الْعَاقِبَةُ » : مراد نتیجه پیروزمندانه و سرانجام خداپسندانه در دنیا و همچنین در آخرت است .‏

سوره أعراف آیه 129
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ أُوذِینَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِینَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّکُمْ أَن یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الأَرْضِ فَیَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : پیش از آن که به پیش ما بیائی ( گرفتار شکنجه فرعون بوده‌ایم ) و پس از آمدنت ( هم از سوی او ) اذیّت و آزار شده‌ایم ( و هم‌اکنون نیز دچار رنج و محنت و در معرض عذاب و عقاب هستیم . موسی ) گفت : امید است که پروردگارتان دشمنتان را هلاک سازد و شما را در زمین جایگزین ( او ) گرداند تا ببیند چگونه عمل می‌کنید . ( آیا راه صلاح یا فساد در پیش می‌گیرید . دادگری یا ستم می‌ورزید . شکر نعمت به جای می‌آورید یا کفران نعمت می‌کنید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُوذِینَا » : اذیّت و آزار شده‌ایم . « یَسْتَخْلِفَکُمْ » : شما را جایگزین و جانشین گرداند .‏

سوره أعراف آیه 130
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما فرعون و فرعونیان را به خشکسالی و قحطی و تنگی معیشت و کمبود ثمرات و غلاّت گرفتار ساختیم تا بلکه متذکّر گردند ( و از خواب غفلت بیدار شوند و از سرکشی و ستم خود بکاهند و متوجّه خدا گردند و به بنی‌اسرائیل بیش از این ظلم و جور روا ندارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَالَ » : اهل . بستگان و نزدیکان . در اینجا مراد اطرافیان و همفکران است . « السِّنِینَ » : جمع سَنَة ، خشکسالی و قحطی . شدائد و سختیها .‏

سوره أعراف آیه 131
‏متن آیه : ‏
‏ فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ولی ( آنان نه تنها پند نگرفتند ، بلکه ) هنگامی که نیکی و خوشی بدیشان دست می‌داد ( که اغلب هم چنین بود ) می‌گفتند : این به خاطر ( استحقاق و امتیازی است که بر سایر مردمان داریم و ناشی از میمنت و مبارکی ) ما است . امّا هنگامی که بدی و سختی بدیشان دست می‌داد ، می‌گفتند : ( این خشکسالیها و بلاها همه ناشی از ) نحوست و شومی موسی و پیروان او است ! هان ! ( ای مردمانِ همه اعصار و قرون بدانید ) که بدبیاری آنان تنها از جانب خدا ( و با تقدیر و تدبیر او نه کس دیگری ) بوده است ، ولیکن اکثر آنان ( این حقیقت ساده را ) نمی‌دانستند ( و دیگران نیز اغلب نمی‌دانند که خوشی و ناخوشی و سختی و فراخی برابر اراده و مشیّت خدا به انسان دست می‌دهد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْحَسَنَةُ » : نیکی . خیر و نعمت . « سَیِّئَةٌ » : بدی . شرّ و مصیبت . « یَطَّیَّرُوا » : اصل آن یَتَطَیَّرُوا است و به معنی : فال بد می‌زنند . نحوست و شومی را ناشی می‌دانند از . « طَآئِر » : نحوست و شومی . خوشبختی و بدبختی . « عِندَ اللهِ » : از سوی خدا است . در دست خدا است .‏

سوره أعراف آیه 132
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آیَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان به سبب این اندیشه نادرست ) گفتند : هر اندازه برای ما معجزه بیاوری ( و هر نوعی از معجزات بنمائی ) تا ما را بدان جادو کنی ، ما به تو ایمان نمی‌آوریم ( و به تو نمی‌گرویم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَهْمَا » : هراندازه . هرگونه .‏

سوره أعراف آیه 133
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آیَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَکْبَرُواْ وَکَانُواْ قَوْماً مُّجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( هر زمان به مصیبت و نکبتی دچارشان کردیم و از جمله : ) سیل ، ملخ ، شته ، قورباغه ، و خون بر آنان فرستادیم که هر یک معجزه جداگانه و روشنی بود ( بر صدق موسی‌ ؛ و او پیشاپیش درباره هر یک جداگانه و مفصّل سخن گفته بود و وقوع هریک را خبر داده بود ) امّا آنان تکبّر ورزیدند ( و خویشتن را بالاتر از آن دیدند که حق را بپذیرند ) چرا که انسانهای گناهکاری بودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الطُّوفَانَ » : سیل . « الْجَرَادَ » : ملخ . « قُمَّلَ » : شپش را گویند ، ولی در اینجا شپش معمولی مورد نظر نیست . بلکه مراد جانوری است که آفت گیاهی است که می‌تواند شته یا ساس باشد . برخی هم آن را بید و گنه و مگسک گفته‌اند ، و برخی‌حشره‌ای دانسته‌اند که مایه تباهی گیاهان و نابودی حیوانات می‌گردد ( نگا : المنتخب / صفحه 226 ) . « الضَّفَادِعَ » : جمع ضَفْدَع ، قورباغه . « الدَّمَ » : خون . بدین معنی که آب رودبارها و جویبارها به خون تبدیل می‌گشت . یا این که به بیماریهای گوناگون مبتلا می‌شدند که مایه خونریزی از دماغ و قُبُل و دُبُر و چه بسا فلج شدن اعضاء می‌گردید . « ءَایَاتٍ مُفَصَّلاتٍ » : معجزه‌های جداگانه و نشانه‌های واضح و روشن . ( ءَایَاتٍ ) حال اشیاء متقدّم است .‏

سوره أعراف آیه 134
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ یَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ لَئِن کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر زمان که عذابی ( از عذابهای پنجگانه مذکور ) بر آنان واقع می‌شد ( از شدّت تأثیر و فزونی تألّم آن ) می‌گفتند : ای موسی ! برای ما خدای خود را به فریاد خوان و از او درخواست کن که به عهدی که با تو بسته است وفا کند ( که عهد نبوّت و رسالت است ) . اگر عذاب را از ما برداری ، سوگند می‌خوریم که به تو ایمان بیاوریم و ( همان گونه که خواسته‌ای ) بنی‌اسرائیل را همراه تو می‌فرستیم ( و آنان را آزاد می‌سازیم تا به یگانه‌پرستی مشغول شوند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الرِّجْزُ » : عذابی که دلها از آن بلرزه درآید و باعث پریشانی و سرگردانی مردم شود . « بِمَا عَهِدَ عِندَکَ » : دعا کن و در آن متوسّل به عهدی شو که با تو بسته است . و آن عهد نبوّت و رسالت است که چون تو را همچون ابراهیم به خلعت و پیشوائی بزرگوار داشته است ، دعای تو را مستجاب می‌دارد ( نگا : بقره / 124 ) .‏

سوره أعراف آیه 135
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنکُثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا هنگامی که عذاب را تا مدّتی که سپری می‌کردند از آنان برمی‌داشتیم ، ناگهان پیمان‌شکنی می‌کردند و سوگند خود را نقض می‌نمودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِلَیا أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ » : تا مدّتی که بدان می‌رسیدند . مراد این است که اندک روزگاری می‌توانستند بر سر پیمان بمانند . « یَنکُثُونَ » : پیمان‌شکنی می‌کردند . سوگند خود را نقض می‌نمودند .‏

سوره أعراف آیه 136
‏متن آیه : ‏
‏ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا ( سرانجام کار بدانجا رسید که ) از آنان انتقام گرفتیم و لذا ایشان را در دریا غرق نمودیم ، به سبب این که آنان آیات و معجزات ما را تکذیب می‌کردند و از ( ایمان و اقرار به ) آنها غافل می‌شدند ( و در حق آنها بی‌توجّهی می‌نمودند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنتَقَمْنَا مِنْهُمْ » : از آنان انتقام گرفتیم . ایشان را دچار نقمت و هلاک کردیم . « الْیَمِّ » : دریا .‏

سوره أعراف آیه 137
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُواْ یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُواْ یَعْرِشُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما همه جهات و نواحی پرنعمت و برکت سرزمین ( مصر و شام ) را به قوم مستضعف ( و دربندِ زنجیر ظلم و ستم ، یعنی بنی‌اسرائیل ) واگذار کردیم ، و وعده نیک پروردگارت بر بنی‌اسرائیل ، به خاطر صبر و استقامتی که نشان دادند ، تحقّق یافت ، و آنچه فرعونیان ( از کاخهای مجلّل ) ساخته بودند ، و آنچه از باغهای داربست فراهم آورده بودند ، درهم کوبیدیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَوْرَثْنَا » : واگذار کردیم . عطاء نمودیم . « یُسْتَضْعَفُونَ » : تحقیر و تضعیف می‌شدند . « مَشَارِقَ الأرْضِ وَ مَغَارِبَها » : مراد همه نواحی و جهات سرزمین وسیع مصر یا شام و یا هردوی آنها است که چه بسا شام تحت فرمانروائی فرعون بوده باشد . مراد از مشرقها و مغربها ، جوانب شرقی و غربی ، یا افقهای مختلفی است که سرزمین پهناور به خاطر خاصّیّت کرویّت زمین خواهد داشت . « بَارَکْنَا فِیهَا » : رزق و روزی و نعمت و سرسبزی را در آن افزودیم ( نگا : دخان / 25 - 28 ) . « تَمَّتْ » : تحقّق یافت . اجرا گردید . « کَلِمَةُ » : وعده خدا به بنی‌اسرائیل درباره نابودی دشمنانشان و جانشین گرداندن آنان ( نگا : اعراف / 129 و قصص‌ / 5 و 6 ) . « بِمَا صَبَرُوا » : به سبب صبرایشان بر شدائدی که از فرعون و فرعونیان دیدند . « دَمَّرْنَا » : تخریب و ویران کردیم . « کَانُوا یَعْرِشُونَ » : برمی‌افراشتند و استوار می‌داشتند ، اعم از کاخها و خانه‌ها و داربستِ درختها ( نگا : انعام / 141 و نحل / 68 ) .‏

سوره أعراف آیه 138
‏متن آیه : ‏
‏ وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ یَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهاً کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنی‌اسرائیل را ( از دست فرعون و فرعونیان نجات دادیم و سالم ) از دریا ( ی قلزم نزد خلیج سویس ) گذراندیم . ( در مسیر خود ) به گروهی رسیدند که بتهائی داشتند و مشغول پرستش آنها بودند . ( در این هنگام بنی‌اسرائیل به موسی ) گفتند : ای موسی ! برای ما معبودی بساز ( تا به پرستش آن بپردازیم ) همان گونه که آنان دارای معبودهائی هستند ( و به پرستش آنها مشغول می‌باشند ! موسی ) گفت : شما گروه نادانی هستید ( و نمی‌دانید عبادت راستین چیست و خدائی که باید پرستیده شود کیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« جَاوَزْنَا » : عبور دادیم . « الْبَحْرَ » : مراد دریای قلزم یا احمر نزد خلیج سویس فعلی است . « یَعْکُفُونَ » : مواظب عبادت و ملازم پرستش بودند .‏

سوره أعراف آیه 139
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِیهِ وَبَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اینان ( را که می‌بینید به بت‌پرستی مشغولند ) کارشان ( مایه ) هلاک و نابودی ( خودشان و معبودهایشان ) است ، و آنچه می‌سازند و می‌کنند پوچ و نادرست است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُتَبَّرٌ » : نابودشده و ویران گشته . اسم مفعول از مصدر ( تتبیر ) به معنی تدمیر و تخریب و هلاک‌کردن است ( نگا : اسراء / 7 ) . خبر مقدّم برای ( ما ) و جمله ( مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِیهِ ) خبر ( إِنَّ ) است . « بَاطِلٌ » : زائل و مضمحل . پوچ و نادرست . « مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ » : بتهائی که می‌سازند . عبادتی که می‌کنند .‏

سوره أعراف آیه 140
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ أَغَیْرَ اللّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهاً وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس ) گفت : آیا جز خدا ( که آفریدگار همه کائنات است ) معبودی برای شما جستجو کنم‌ ؟ ! و حال آن که او است که شما را ( با دادن زمین فراوان ) بر مردمان ( همعصرتان ) برتری داده است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَبْغِیکُمْ » : برای شما بطلبم . « فَضَّلَکُمْ عَلَی الْعَالَمِینَ » : مراد تفضیل آنان بر دیگر مردمان هم‌عصر به وسیله دادن نعمت فراوان بدانان و تجدید یگانه‌پرستی و آئین و سنّت پیغمبران در میانشان است .‏

سوره أعراف آیه 141
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ یَسُومُونَکُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ وَفِی ذَلِکُم بَلاء مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به خاطر بیاورید زمانی را که از ( دست جور فرعون و ) فرعونیان شما را نجات دادیم . آنان که به شما بدترین عذاب را می‌رساندند ، ( و شما را به کارهای طاقت‌فرسا می‌گماشتند و همچون حیوانتان می‌انگاشتند ) . پسرانتان را می‌کشتند ( تا نسل شما کم شود ) و دخترانتان را ( برای خدمتکاری خود ) زنده نگاه می‌داشتند . در این ( شکنجه و آزار فرعون و فرعونیان ، و نجات بخشیدنتان از آن ) آزمایش بزرگی برایتان از جانب پروردگارتان بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَسُومُونَکُمْ » : به شما می‌رساندند و می‌چشاندند . « سُوءَالْعَذَابِ » : بدترین عذاب و شکنجه . « بَلآءٌ » : امتحان و آزمایش .‏

سوره أعراف آیه 142
‏متن آیه : ‏
‏ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما با موسی وعده گذاشتیم ( که برای پرورش خود و دریافت پیام سهمگین آسمانی ) سی‌شب ( به مناجات و عبادت بپردازد ) و ( سپس برای پختگی کامل ) ده شب بر آنها افزودیم و بدین‌وسیله مدّت ( راز و نیاز و سوز و ساز با ) پروردگارش چهل شب تمام شد . موسی ( پیش از این که عازم عبادت و مناجات خدا شود ) به برادر خود هارون گفت : در میان قوم من جانشین من باش و اصلاحگر بوده و از راه و روش تباهکاران پیروی مکن .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَاعَدْنَا » : وعده گذاشتیم . وعده دادیم . « تَمَّ » : تمام شد . تکمیل گردید . « مِیقَاتُ » : مدّت تعیین شده . وقت معیّن . « أَرْبَعِینَ » : حال واژه ( مَعْدُوداً ) محذوف ، ظرف ، و مفعول‌به ذکر کرده‌اند ، و برخی ( تَمَّ ) را به معنی ( صَارَ ) و ( أَرْبَعینَ ) را خبر آن دانسته‌اند . « أُخْلُفْنِی‌ » : جانشین من باش .‏

سوره أعراف آیه 143
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّاً وَخَرَّ موسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، ( و کلامی را شنید که به کلام کسی نمی‌ماند ، خواست ذاتی را هم ببیند که چیزی مثل او نیست . لذا ) عرض کرد : پروردگارا ! ( خویشتن را ) به من بنمای تا تو را ببینم ( و جمال والای تو را بنگرم . تا افتخار گفتار و دیدار نصیبم گردد . خدایش بدو ) گفت : ( تو با این بنیه آدمی و در این جهان مادی تاب دیدار مرا نداری و ) مرا نمی‌بینی . ولیکن ( برای اطمینان خاطر از این که تاب دیدن مرا نداری ) به کوه ( که همچون تو ماده و بسی نیرومندتر از تو است ) بنگر ، اگر ( در برابر تجلّی ذات من ) بر جای خود استوار ماند ، تو هم مرا خواهی دید . امّا هنگامی که پروردگارش خویشتن به کوه نمود ، آن را درهم کوبید و موسی بیهوش و نقش زمین گردید . وقتی که به هوش آمد گفت : پروردگارا ! تو منزّهی ( از آن که با چشمان سر قابل رؤیت باشی . بلکه این چشمان دل و خِردند که می‌توانند تو را مشاهده کنند ) . من ( از این پرسش پشیمانم و ) به سوی تو برمی‌گردم و من نخستینِ مؤمنان ( به عظمت و جلال یزدان در این زمان ) هستم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَرِنِی‌ » : به من نشان بده . مفعول دوم آن ( ذاتَکَ ) یا ( نَفْسَکَ ) محذوف است . « لَن تَرَانِی‌ » : مراد این است که مرا در این جهان نمی‌بینی ، و یا این که هرگز مرا نمی‌بینی ( نگا : تفسیرالمنار ، جلد 9 ، صفحه 149 - 178 ) . « تَجَلَّیا » : جلوه‌گر شد . برخی گفته‌اند : مراد ظهور ذات باری است و کیفیّت آن بر ما مجهول است . بعضی هم گفته‌اند : مراد جلوه پرتوی از قدرت الهی‌است . « دَکّاً » : درهم کوبیده . با زمین یکسان شده ( نگا : کهف / 98 ) . مصدر است و به عنوان اسم مفعول یعنی ( مَدْکُوکاً ) به کار رفته است . « خَرَّ » : فرو افتاد . « صَعِقاً » : مدهوش افتاده . از حال رفته و بر زمین نقش بسته . « أَفَاقَ » : به هوش آمد . « اَوّلُ الْمُؤْمِنِینَ » : مراد نخستینِ مؤمنان در روزگار خودش است . یا نخستینِ مؤمنان به مسأله عدم رؤیت خدا در این سرا است .‏

سوره أعراف آیه 144
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِی وَبِکَلاَمِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُن مِّنَ الشَّاکِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا گفت : ای موسی ! من تو را با رسالتهای خویش و با سخن گفتنم ( با تو از فراسوی حجاب و بدون واسطه ) بر مردمان ( هم‌عصری که مأموریّت تبلیغ احکام آسمانی بدانان داری ) برگزیدم ، پس آنچه به تو داده‌ام ( یعنی توراتی را که به دست تو سپرده‌ام ، محکّم ) برگیر و از زمره شکرگزاران ( نعمت یزدان ) باش .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِصْطَفَیْتُکَ » : تو را برگزیده‌ام . « رِسَالاتِ » : جمع رسالت ، چیزهائی که پیغمبر را مأمور تبلیغ آنها می‌کنند ( نگا : اعراف‌ / 62 ) . « کَلامِ » : سخن‌گفتن .‏

سوره أعراف آیه 145
‏متن آیه : ‏
‏ وَکَتَبْنَا لَهُ فِی الأَلْوَاحِ مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِیلاً لِّکُلِّ شَیْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِیکُمْ دَارَ الْفَاسِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و برای او در الواح ( تورات ) از هرچیز ( که مورد نیاز بنی‌اسرائیل از نصائح و حِکَم و احکام حلال و حرام بود ) نوشتیم ، تا پند و اندرز ( زندگی ) و روشنگر همه چیز ( در امر تکالیف دینی و وظائف شرعی ایشان ) باشد . ( بدو گفتیم : این ) الواح را با تاب و توان برگیر ( و با نشاط فراوان و تلاش بی‌امان ، مانند دیگر پیغمبران أُولُوالعزم ، در تبلیغ آنها دامن همّت به کمر بزن ) و به قوم خود ( یعنی بنی‌اسرائیل ) فرمان بده نیکوترین آنها را به کار بندند . ( مثلاً عفو را بر قصاص ، صبرکردن را بر پیروزشدن ، آسان گرفتن را بر سخت گرفتن ، و بالاخره آنچه را که دارای اجر بیشتر است بر چیزی ترجیح دهند که از ثواب کمتری برخوردار است ) . به زودی سرزمین گنهکاران ( نافرمان و خارج‌شدگانِ از دستور یزدان ، از قبیل : عاد و ثمود و قوم لوط ) را به شما نشان می‌دهیم ( تا بنگرید و عبرت گیرید و بدانید که اگر چون ایشان شوید ، سرانجام تأسّف‌انگیزی همچون آنان خواهید داشت و به شما هم همان می‌رسد که بدیشان رسیده است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلْوَاح‌ » : جمع لَوح ، آنچه بر آن چیزی نویسند . چگونگی و جنس و تعداد این الواح بر ما مجهول است . « مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلاً » : به عنوان اندرز و توضیح . بدل از جار و مجرور است . « سَأُرِیکُمْ » : به شما نشان خواهم‌داد .‏

سوره أعراف آیه 146
‏متن آیه : ‏
‏ سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از ( اندیشیدن درباره نشانه‌های موجود در آفاق و انفس و از فهم‌کردن ) آیات خود کسانی را باز می‌دارم که در زمین به ناحق تکبّر می‌ورزند ( و خویشتن را بالاتر از آن می‌دانند که آیات ما را بپذیرند و راه انبیاء را در پیش گیرند ) ، و اگر هر نوع آیه‌ای ( از کتاب آسمانی و هرگونه معجزه‌ای از پیغمبران و هر قسم نشانه‌ای از نشانه‌های جهانی ) را ببینند بدان ایمان نمی‌آورند ، و اگر راه هدایت ( و رستگاری ) را ببینند آن را راه خود نمی‌گیرند ، و چنان که راه گمراهی را ببینند آن را راه خود می‌گیرند ، این ( انحراف از جاده شریعت خدا ) هم بدان سبب است که آیات ما را تکذیب کرده و از آنها غافل و بی‌خبر گشته‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَأَصْرِفُ » : منصرف خواهم ساخت . راه آنان را تغییر خواهم داد . « بِغَیْرِ الْحَقِّ » : به ناحق . ذکر این قید برای تأکید است‌ ؛ زیرا که تکبّر بر دیگران و خویشتن برتر گرفتن از پذیرش فرمان یزدان ، همیشه نادرست است ( نگا : بقره / 61 ) . « الرُّشْدِ » : هدایت . عکس گمراهی ( نگا : بقره / 256 ، جنّ / 2 ) . « الْغَیِّ » : گمراهی . « ذلِکَ » : یکایک این انحرافات و امور ناپسند ، از ایشان سر می‌زند به سببِ .‏

سوره أعراف آیه 147
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که آیات ( کتاب خواندنیِ آسمانی و دیدنیِ جهانی ) ما را تکذیب دارند و به ملاقات ( خدا در قیامت و به زنده‌شدن بعد از مرگ و حساب و کتاب ) آخرت ایمان نمی‌آورند ، اعمال ( نیکی که انجام داده‌اند برباد می‌رود و باطل و ) بیهوده می‌شود . مگر چنین کسانی جز در برابر کارهائی که کرده‌اند ( و معاصی و کفری که ورزیده‌اند ) پاداش داده می‌شوند ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِقَآءِ » : ملاقات . رویاروی شدن . مراد رستاخیز و حاضرشدن برای حساب و کتاب در پیشگاه خدا است . « حَبِطَتْ » : هدر رفت و ضائع شد . برباد رفت . « هَلْ یُجْزَوْنَ » : مراد این است که کارهای خوبشان هدر می‌رود و تنها کیفر اعمال بدشان نصیبشان می‌شود .‏

سوره أعراف آیه 148
‏متن آیه : ‏
‏ وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ یُکَلِّمُهُمْ وَلاَ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً اتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از ( رفتن ) موسی ( به کوه طور برای مناجات رب غفور ) ، قوم او از زیورهایشان گوساله‌ای ساختند و آن را معبود خود گرفتند که پیکر ( بی‌جانی ) بود و ( تنها با مهارتی که سامری در آن به کار گرفته بود ) صدای گاو داشت . مگر نمی‌دیدند که چنین پیکر گوساله‌گونه‌ای با آنان سخن نمی‌گوید و به راهی ایشان را راهنمائی نمی‌کند . ( به هر حال ، اندیشه گاوپرستی پیشین و بت‌پرستی پسین ایشان گُل کرد و غیبت موسی را غنیمت شمردند و ) گوساله را به خدائی گرفتند و ( به خود ) ستم کردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حُلِّیهِمْ » : زیورهای خود . زینت‌آلات خویش . « عِجْلاً » : گوساله‌ای . « جَسَداً » : پیکره‌ای . بدل یا عطف بیان است . به معنی : سرخ رنگ هم آمده است که از ( جَسَد ) به معنی خون خشکیده ، زعفران و رنگهائی چون آن است . در این صورت صفت است . « خُوَارٌ » : صدای گاو . « إتَّخَذُوهُ » : آن را معبود خود کردند . درباره گوساله سامری مراجعه شود به : ( بقره / 51 و 54 و 92 و 93 ، نساء / 153 ، طه / 85 - 91 ) .‏

سوره أعراف آیه 149
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا سُقِطَ فَی أَیْدِیهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که پشیمان و سرگردان شدند و دانستند که گمراه گشته‌اند ، گفتند : اگر پروردگارمان بر ما رحم نکند و ما را نیامرزد ، بیگمان از زیانکاران خواهیم بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ » : بسی پشیمان شدند و افسوس فراوان خوردند . در اصل دست خود را گاز گرفتن و چانه بر دست ندامت افگندن است . واژه ( فی ) به معنی ( عَلی ) است .‏

سوره أعراف آیه 150
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که موسی ( از مناجات ) به پیش قوم خود خشمگین و اندوهناک بازگشت ، گفت : پس از ( رفتن من به مناجات ) چه بد جانشینیِ مرا انجام دادید . آیا بر فرمان پرودگارتان ( مبنی بر انتظار رجوع من از میعادگاه طور و مراعات پیمان خود با من ) شتاب ورزیدید ؟ موسی الواح را بینداخت و ( موی ) سر برادرش ( هارون ) را گرفت و آن را به سوی خود کشید ( چرا که او را مقصّر می‌دید . هارون ) گفت : ای پسر مادرم ! این مردمان مرا درمانده و ناتوان کردند و نزدیک بود مرا بکشند ، پس دشمنان را به من شاد مکن و مرا از زمره قوم ستم‌پیشه مدان .‏

‏توضیحات : ‏
‏« غَضْبَانَ » : خشمگین . حال اوّل است . « أَسِفاً » : اندوهگین . حال دوم است . « إبْنَ اُمَّ » : پسر مادر . ادای سخن بدین شیوه ، برای بر سر مهرآوردن و عطوفت است . منادا است و هر دو واژه به منزله یک واژه مرکّب همچون ( خَمْسَه عَشَرَ ) بشمار آمده است . « لا تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَآءَ » : دشمنان را به من شاد مکن . از مصدر ( إِشْمات ) به معنی مسرور کردن . ثلاثی مجرّد آن ( شَمَاتَة ) است ، به معنی : از گرفتاری دشمن و مصیبت او شاد شدن .‏

سوره أعراف آیه 151
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامی که پاکی و بی‌گناهی هارون برای موسی مسلّم شد ) گفت . پروردگارا ! بر من و برادرم ببخشای ( و از کاری که من در حق هارون کردم و از قصور احتمالی او در امر جانشینی صرف نظر فرمای ) و ما را به رحمت خود داخل کن و ( ما را لطف خویشتن شامل کن . چرا که ) تو از همه مهربانان مهربانتری .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 152
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان که ( همچون سامری و راهروانش ) گوساله را معبود خود کردند ، خشم عظیمی از سوی پروردگارشان ایشان را ( در آخرت ) فرا می‌گیرد ، و خواری شدیدی در دنیا بدیشان دست می‌دهد . کسانی را هم که ( به خدا ) دروغ بندند ( و جز او را بپرستند ) این چنین جزا و سزا می‌دهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَذلِکَ » : همچون کیفر ایشان . « الْمُفْتَرِینَ » : بهتان و تهمت‌زنندگان . کسانی که به ناروا چیزهائی گویند و دروغهائی به هم بافند .‏

سوره أعراف آیه 153
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که کارهای زشتی ( چون کفر و معاصی ) انجام دهند و سپس توبه کنند و ( از آنها دست بکشند و به سوی خدا برگردند و حقیقه ) ایمان بیاورند ، خدای تو بعد از آن ( توبه که با بودن ایمان پذیرفتنی است ، نسبت بدانان ) بس آمرزنده و مهربان است ( و ایشان را به درگاه خود می‌پذیرد و از اشتباهات و گناهانشان در می‌گذرد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَامَنُوا » : ذکر خاصّ بعد از عام است . چرا که توبه از کفر و معاصی ، خود ایمان بشمار است . « مِن بَعْدِهَا » : ضمیر ( ها ) در اوّلی به سیّئات ، و در دومی به توبه برمی‌گردد . « إِنَّ رَبَّکَ . . . » : این جمله خبر ( الَّذِینَ ) است و ضمیر عائد محذوف است . تقدیر چنین می‌شود : إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِها لَغَفُورٌ لَّهُمْ ، رَحِیمٌ بِهِمْ .‏

سوره أعراف آیه 154
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا سَکَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که خشم موسی فرو نشست ، الواح ( تورات را از زمین ) برگرفت ، الواحی که در نوشته‌های آن سراسر هدایت و رحمت برای کسانی بود که از پروردگار خود می‌ترسیدند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَکَتَ » : خاموش شد . فرو نشست . « فِی نُسْخَتِهَا » : در نوشته‌های آن . نُسْخه به معنی منسوخ ، یعنی مکتوب است . « یَرْهَبُونَ » : می‌ترسند . می‌هراسند .‏

سوره أعراف آیه 155
‏متن آیه : ‏
‏ وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلاً لِّمِیقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِیَّایَ أَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِیَ إِلاَّ فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِی مَن تَشَاء أَنتَ وَلِیُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس خداوند به موسی دستور داد برای معذرت‌خواهی و توبه از کردار گوساله‌پرستان قوم ، همراه گروهی از بنی‌اسرائیل به میعادگاه او بیایند ) و موسی هفتاد مرد را از میان قوم خود ( به نمایندگی از سوی آنان ) برای میعادگاه ما برگزید ( و ایشان را به کوه طور برد . در آنجا زمین‌لرزه‌ای درگرفت ) . هنگامی که زمین لرزه آنان را فراگرفت ، موسی گفت : پروردگارا ! اگر می‌خواستی می‌توانستی آنان و مرا پیش از این نیز هلاک کنی ( تا بنی‌اسرائیل هلاک آنان را خود می‌دیدند . ولی اینک مرا به قتل ایشان متّهم می‌سازند ) . آیا ما را به سبب کاری که بی‌خردان ما کرده‌اند هلاک می‌سازی‌ ؟ ( خداوندا ! ما را به گناه آنان مگیر ) . این ( درخواست نابه‌جای رؤیت ، یا وقوع زلزله ، یا کار گوساله‌پرستی ) جز آزمایش تو چیز دیگری نیست که به سبب آن ( برابر قوانین و سنن یزدان و گسترده در پهنه جهان ) هر کس را بخواهی ( و مستحقّ بدانی ) گمراه می‌سازی ، و هر کس را بخواهی ( و شایسته بدانی ) هدایت می‌کنی . تو سرپرست ما هستی . پس بر ما ببخشای و به ما رحم فرمای ، چرا که تو بهترین آمرزندگانی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَوْمَهُ » : از قوم خود . حرف جرّ ( مِنْ ) از اوّل آن حذف شده است و تقدیر چنین بوده است : مِن قَوْمِهِ . « إِنْ هِیَ » : نیست آن . واژه ( إِنْ ) نافیه است ، و مرجع ( هِیَ ) فِتْنَة به معنی امتحان ، فَعْلَة به معنی کار ، مَسْأَلَةُ الإِرَاءَ‌ة به معنی درخواست خود را نشان دادن است که همه محذوف است و از سیاق پیدا است ، و یا این که مرجع ( هِیَ ) رَجْفَة مذکور است . « إِیَّایَ » : مرا . « فِتْنَتُکَ » : آزمایش تو .‏

سوره أعراف آیه 156
‏متن آیه : ‏
‏ وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و برای ما در این دنیا و آن دنیا ( زندگی ) نیکی مقرّر دار ( که سَروری و توفیق طاعت در این سرای ، و سعادت ناشی از رضایت و عنایت تو در آن سرای است ) چرا که ما ( توبه نموده‌ایم و ) به سوی تو بازگشت کرده‌ایم . ( خدا بدو ) گفت : عذاب خود را به هرکس که ( گناه کند و توبه نکند و خود ) بخواهم میرسانم ، و رحمت من هم همه‌چیز را در برگرفته ( و در این سرای شامل کافر و مؤمن می‌گردد ، امّا در آن سرای ) آن را برای کسانی مقرّر خواهم داشت که پرهیزگاری کنند و زکات بدهند و به آیات ( کتابهای آسمانی و نشانه‌های گسترده جهانی ) ایمان بیاورند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« اُکْتُبْ » : مقدّر فرما . تفضّل و عطاء فرما . « هُدْنَا » : بازگشتیم . توبه کردیم .‏

سوره أعراف آیه 157
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به ویژه رحمت خود را اختصاص می‌دهم به ) کسانی که پیروی می‌کنند از فرستاده ( خدا محمّد مصطفی ) پیغمبر امّی که ( خواندن و نوشتن نمی‌داند و وصف او را ) در تورات و انجیل نگاشته می‌یابند . او آنان را به کار نیک دستور می‌دهد و از کار زشت بازمی‌دارد ، و پاکیزه‌ها را برایشان حلال می‌نماید و ناپاکها را بر آنان حرام می‌سازد و فرو می‌اندازد بند و زنجیر ( احکام طاقت‌فرسای همچون قطع مکان نجاست به منظور طهارت ، و خودکشی به عنوان توبه ) را از ( دست و پا و گردن ) ایشان به در می‌آورد ( و از غُل استعمار و استثمارشان می‌رهاند ) . پس کسانی که به او ایمان بیاورند و از او حمایت کنند و وی را یاری دهند ، و از نوری پیروی کنند که ( قرآن نام است و همسان نور مایه هدایت مردمان است و ) به همراه او نازل شده است ، بیگمان آنان رستگارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمِّیَّ » : منسوب به ( أُمّ ) یعنی مادر است . مراد کسی است که نتواند بخواند و بنویسد ( نگا : عنکبوت / 48 ) . « إِصْر » : بار سنگین . مراد تکالیف سخت است ( نگا : بقره / 286 ) . « الأغْلال‌ » : جمع غُلّ ، بند و زنجیرهای آهنین . در اینجا مراد احکام طاقت‌فرسائی است که به سبب معاصی و نافرمانی بر اهل کتاب واجب گشته بود . « إِصْرَهُمْ وَ الأغْلالَ . . . » : مشکلات و مشقّات معنوی ، به وسیله بار و غل ، نموده شده است که حسّی و قابل لمس می‌باشند . یعنی آنان به کسانی می‌مانند که بار بر دوش و بند و زنجیر به دست و پا داشته باشند و . . . « عَزَّرُوهُ » : او را حمایت کردند . او را یاری نمودند . در احترام وی کوشیدند .‏

سوره أعراف آیه 158
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای پیغمبر ! ( به مردم ) بگو : من فرستاده خدا به سوی جملگی شما ( اعم از عرب و عجم و سیاه و سفید و زرد و سرخ ) هستم . خدائی که آسمانها و زمین از آن او است . جز او معبودی نیست . او است که می‌میراند و زنده می‌گرداند . پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده‌اش ، آن پیغمبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و به سخنهایش دارد . از او پیروی کنید تا هدایت یابید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَلِمَاتِهِ » : سخنان او . مراد همه کتابهای آسمانی است ( نگا : بقره / 136 ) .‏

سوره أعراف آیه 159
‏متن آیه : ‏
‏ وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در میان قوم موسی ( یعنی بنی‌اسرائیل ) گروه زیادی ( بر دین صحیح ماندگار ) بودند که ( مردم را ) به سوی حق رهنمود می‌کردند و ( به سبب تمسّک ) به حق ( به هنگام داوری ) دادگری می‌نمودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمَّةٌ » : گروه فراوانی . مراد از این گروه زیاد ، عُقَلائی است که در زمان موسی گوساله‌پرستی نکردند و در برابر سُفَهاء قرار داشتند ، و یا این که مراد عدّه‌ای از اصحاب پیغمبر است که در صدر اسلام آئین اسلام را پذیرفتند . « بِهِ » : به حق . « یَعْدِلُونَ » : دادگری می‌کنند .‏

سوره أعراف آیه 160
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطاً أُمَماً وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَیْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنی‌اسرائیل را به دوازده قبیله و شاخه تقسیم کردیم ، و هنگامی که آنان از موسی تقاضای آب کردند ، به موسی وحی کردیم که با عصای خود بر سنگ بزن . به ناگاه دوازده چشمه از آن سنگ بیرون جوشید . هر دسته‌ای از مردمان با آبشخور خود آشنا شد ( و هیچ قبیله‌ای مزاحم قبیله دیگری نگردید ) و ابر را سایبان ایشان کردیم ( و بدین‌وسیله آنان را از گرمای سوزان بیابان محفوظ داشتیم ) و ترنجبین و بلدرچین نصیب ایشان کردیم ( و بدانان گفتیم : ) از چیزهای پاکی بخورید که روزی شما کرده‌ایم . ( ولی آنان در حق این نعمتها ناشکری کردند و ستم ورزیدند ) امّا به ما ستم نکردند بلکه به خودشان ستم نمودند ( و زیان ناسپاسی متوجّه خودشان گردید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَطَّعْنَاهُمْ » : آنان را تقسیم کردیم . « أَسْبَاطاً » : جمع سِبْط ، نوادگان . مراد قبائل است و هر قبیله‌ای از نسل مردی . بدل است‌ ؛ نه تمییز . واژه ( أَسْباط ) گاهی در معنی مفرد یعنی قبیله استعمال شده است ، همان گونه که ( أَنصار ) برای گروه ویژه‌ای از اصحاب ، عَلَم شده است . در این صورت می‌توان ( أَسْباطاً ) را تمییز بشمار آورد . « أُمَماً » : جماعت . گروه . بدل دوم ( اثْنَتَیْ عَشْرَةَ ) یا عطف بیان یا بدل ( أَسْباطاً ) است . « إِنبَجَسَتْ » : برجوشید . فوّاره زد ( نگا : بقره / 60 ) . « مَشْرَب‌ » : آبشخور . « ظَلَّلْنا » : سایبان کردیم . « غَمَام‌ » : ابر . « مَنّ » : ترنجبین . گزنگبین . « سَلْوَیا » : پرنده بلدرچین . سُمانی ( نگا : بقره / 57 ) .‏

سوره أعراف آیه 161
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُواْ هَذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُواْ مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به یاد آورید ) آن گاه را که بدیشان گفته شد : در این شهر ( بزرگی که پیغمبرتان موسی برایتان نام برده است ) سکونت گزینید و هرگونه که می‌خواهید و هرچه که لازم دارید ( از خوراکیها و میوه‌های آنجا ) بخورید و بگوئید : خداوندا ! از گناهان ما درگذر ، و از دروازه ( آن شهر ) با خشوع و خضوع وارد شوید تا گناهان شما را بیامرزیم . ما به نیکوکاران ( از عفو و مغفرت ) فزونتر می‌بخشیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حِطَّةٌ » : زدودن . برطرف‌کردن ( نگا : بقره / 58 ) . « سُجَّداً » : فروتنانه ( نگا : بقره / 58 ) .‏

سوره أعراف آیه 162
‏متن آیه : ‏
‏ فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُواْ یَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ستمگران ( از فرمان خدایشان سرپیچی کردند و ) گفتاری را که بدانان گفته شده بود دیگر کردند و دگرگون گفتند ؛ پس در برابر سرپیچی و تمرّدشان ، از آسمان بر آنان عذابی فرستادیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رِجْزاً » : عذاب . عقوبت . ( نگا : بقره / 59 ) .‏

سوره أعراف آیه 163
‏متن آیه : ‏
‏ واَسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَیَوْمَ لاَ یَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِیهِمْ کَذَلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از آنان درباره ( سرگذشت اهالی ) شهر ( ایله ) که در ساحل دریا بود بپرس . ( به یاد بیاورند ) هنگامی را که آنان ( در روز شنبه از حدود و مقرّرات خدا ) تجاوز می‌کردند . همان هنگام که ماهیانشان روز شنبه به سویشان می‌آمدند ( روی آب ) و خودنمائی می‌کردند ، امّا در غیر روز شنبه به سویشان نمی‌آمدند ( و این هم آزمایشی از سوی خدا بود ) . به همین منوال آنان را پیوسته به سبب فسق و فجور دائمی و مستمرّشان ( با آزمونهای گوناگون ) می‌آزمودیم ( تا نیکوکاران پاک‌سیرت از بدکاران بد طینت جدا و مشخّص شوند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَنِ الْقَرْیَةِ » : درباره شهر و اهل شهر . « حَاضِرَةَ الْبَحْرِ » : مشرف بر دریا . کنار دریا . « یَعْدُونَ » : تجاوز می‌کردند . ستم می‌نمودند . « حِیتَان‌ » : جمع حُوت ، ماهیها . « شُرَّعاً » : جمع شارع به معنی نزدیک و نمایان . سربرافراشته . پیاپی . حال است « تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ . . . شُرَّعاً » : ماهیهای آن نواحی روی آب خودنمائی می‌کردند . ماهیهای آنجا از آب سر به در می‌آوردند . ماهیهای آن مکان ، پیاپی می‌آمدند و به دنبال همدیگر ردیف می‌شدند .‏

سوره أعراف آیه 164
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِیداً قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به یاد یهودیان بیاور ) هنگامی را که گروهی از ( صلحای اسلاف ) ایشان ( که همچون دیگران نافرمانی و بزهکاری نمی‌کردند ) به کسانی می‌گفتند ( که سرکشان و گناهکاران را پند می‌دادند و موعظه می‌کردند : ) چرا مردمانی را پند می‌دهید که خداوند آنان را ( به سبب کفر و معاصی ، در دنیا ) نابود می‌کند یا ( در آخرت ) عذاب شدیدی خواهد داد ؟ ( مگر نمی‌دانید که پند و اندرز در اینان تأثیری ندارد و نرود میخ آهنین در سنگ‌ ؟ ) می‌گفتند : ( ما به وظیفه خود که امر به معروف و نهی از منکر است عمل می‌کنیم ) تا در پیشگاه پروردگارتان معذور بوده ( و رفع مسؤولیّت از خویشتن کرده باشیم ) و شاید هم ( این بیچارگان از گناه باز ایستند و نور ایمان زوایای درونشان را روشن سازد و راه ) تقوا و پرهیزگاری در پیش گیرند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمَّةٌ » : جماعت . گروه . « مَعْذِرَةً » : برای داشتن عذر تقصیر در پیشگاه ربّ جلیل . مفعول‌له است .‏

سوره أعراف آیه 165
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا هنگامی که پندها و اندرزهائی را نشنیدند که بدانها تذکّر داده شدند ، کسانی را که ( دیگران را نصیحت می‌نمودند و آنان را ) از بدی نهی می‌کردند از ( عذاب به دور داشتیم و از بلا ) رهانیدیم ، و کسانی را که ( مخالفت فرمان می‌کردند و بیشتر و بیشتر گناه می‌ورزیدند و بدین وسیله بر خود و جامعه ) ستم می‌نمودند ، به خاطر استمرار بر معاصی و نافرمانی ، به عذاب سختی گرفتار ساختیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَسُوا » : فراموش کردند . در گوش نگرفتند و توجّه ننمودند . « بَئِیسٍ » : سخت . شدید .‏

سوره أعراف آیه 166
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامی که از ترک چیزهائی که از آنها نهی می‌شدند سر باز زدند و سرکشی نمودند ، خطاب بدانان گفتیم : به بوزینگان مطرودی تبدیل شوید ( و به سبب خوی حیوانی از جامعه انسانی مطرود و در میان مردمان منفور و از رحمت یزدان به دور گردید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَتَوْا » : سرکشی‌کردند . « قِرَدَةً خَاسِئینَ » : ( نگا : بقره / 65 ، مائده / 60 ) .‏

سوره أعراف آیه 167
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَن یَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( نیز به یاد یهودیان بیاور ) آن گاه را که پروردگار تو ( توسّط پیغمبران به نیاکان ایشان گوشزد و ) اعلام کرد که تا دامنه روز قیامت کسی را بر آنان چیره می‌گرداند که بدترین عذاب را بدانان می‌چشاند . بیگمان پروردگار تو ( به عاصیان و طاغیان ) هرچه زودتر عقاب می‌رساند و او ( نسبت به مطیعان و توبه‌کاران ) آمرزنده و مهربان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَأَذَّنَ » : مؤکّداً اعلام کرد ( نگا : ابراهیم / 7 ) . « لَیَبْعَثَنَّ » : حتماً می‌فرستد . « یَسُومُهُم » : ( نگا : بقره / 49 ) .‏

سوره أعراف آیه 168
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِی الأَرْضِ أُمَماً مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِکَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان را در زمین به گروههائی تقسیم کردیم . برخی از ایشان صالح بودند ( که عبارتند از : مؤمنان ) و بعضی از آنان جز آنان بودند ( که عبارتند از : کافران و منافقان ) و ( همگان اعم از دینداران و بی‌دینان ) ایشان را به نیکیها و بدیها آزمایش کردیم تا این که ( پشیمان شوند و از خواب غفلت بیدار و به سوی کردگار ) باز گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَطَّعْنَاهُمْ فِی الأرْضِ أُمَماً » : یهودیان را در اقطار زمین میان دیگران پراکنده ساختیم . « بَلَوْناهُمْ » : ایشان را آزمودیم .‏

سوره أعراف آیه 169
‏متن آیه : ‏
‏ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأدْنَى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا وَإِن یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِم مِّیثَاقُ الْکِتَابِ أَن لاَّ یِقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِیهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از آن ، فرزندان ناخلفی جانشین آنان شدند که وارث کتاب ( آسمانی تورات ) گشتند ( امّا بدان عمل نکردند . چرا که به جای پیروی از حق به دنبال مادیات روان شدند و ) کالای این جهانِ دانی را دریافت می‌داشتند و ( متاع سرای باقی را نادیده می‌گرفتند و به تحریف کلام آسمانی دست می‌یازیدند و حلال و حرام را همسان می‌شمردند و به خود ) می‌گفتند : ( ان‌شاء الله ) بخشیده خواهیم شد ، و حال آن که اگر باز هم کالائی همانند کالای نخست ( از راه حرام و حتّی با تحریف کلام ) به دستشان می‌رسید آن را دریافت می‌داشتند ( و بدین وسیله با وجود اصرار بر گناه ، امید آمرزش در سر می‌پروراندند ! ) مگر از آنان در کتاب ( تورات ) پیمان گرفته نشده است که از زبان خدا جز حق نگویند ؟ و حال آن که آنچه را در کتاب ( تورات ) است خوانده و فهم کرده‌اند و ( دیده‌اند که باید حق را بگویند ؛ نه باطل را ، و متاع ) دنیای دیگر بسی بهتر ( از کالای این دنیا ) برای کسانی است که پرهیزگاری کنند ( و از خدای بترسند . چرا نمی‌اندیشید و همچنان بر گناه استمرار می‌ورزید ؟ ) مگر عقل ندارید و نمی‌فهمید ( که جهان باقی را نباید به خاطر جهان فانی از دست داد ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَلَفَ » : جانشین و جایگزین گردید . سر رشته کارها را به دست گرفت . « خَلْفٌ » : جانشینان بد . فرزندان ناصالح . اسم جمع یا مصدر است . « عَرَض‌ » : کالا . متاع . « هذا الأدْنی‌ » : اصل آن : مَتاعَ هَذا الشَّیْءِ الأدْنی است که این جهانِ فانی است .‏

سوره أعراف آیه 170
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ یُمَسَّکُونَ بِالْکِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان که به کتاب ( آسمانی تورات سخت پای‌بند بوده و بدان ) متمسّک می‌شوند و نماز ( واجب بر خویشتن ) را به جای می‌آورند ( پاداش بزرگی دارند و ) ما پاداش اصلاحگران ( خود و جامعه انسانی ) را هدر نمی‌دهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُمْسِکُونَ » : متمسّک می‌شوند . پای‌بند تعالیم آن می‌باشند .‏

سوره أعراف آیه 171
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( نیز به خاطر بنی‌اسرائیل بیاور ) هنگامی را که کوه ( طور ) را بر فراز سر آنان نگاه داشتیم . آن چنان که انگار سایبانی ( یا تکّه‌ای ابر ) است ، و ایشان گمان بردند که بر سرشان فرو می‌افتد . ( در این وقت خوف و هراس ، بدیشان گفتیم : ) آنچه را ( از تورات ) به شما دادیم محکم برگیرید و در عمل بدان کوشا باشید و آنچه را در آن است بررسی کنید و در مدّنظر گیرید تا پرهیزگار شوید ( و خویشتن را با مواظبت احکام و دستورات آن ، از عذاب به دور دارید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَتَقْنا » : از جای کندیم و بالابردیم ( نگا : بقره / 63 ) . « ظُلَّةٌ » : سایبان .‏

سوره أعراف آیه 172
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! برای مردم بیان کن ) هنگامی را که پروردگارت فرزندان آدم را از پشت آدمیزادگان ( در طول اعصار و قرون ) پدیدار کرد و ( عقل و ادراک بدانان داد تا عجائب و غرائب گیتی را دریابند و از روی قوانین و سنن منظّم و شگفت‌انگیز هستی ، خدای خود را بشناسند و بالاخره با خواندن دلائل شناخت یزدان در کتاب باز و گسترده جهان ، انگار خداوند سبحان ) ایشان را بر خودشان گواه گرفته است ( و خطاب بدانان فرموده است ) که : آیا من پروردگار شما نیستم‌ ؟ آنان ( هم به زبان حال پاسخ داده و ) گفته‌اند : آری ! گواهی می‌دهیم ( توئی خالق باری . ما دلائل و براهین جهان را موجب اقرار و اعتراف شما مردمان کرده‌ایم ) تا روز قیامت نگوئید ما از این ( امر خداشناسی و یکتاپرستی ) غافل و بی‌خبر بوده‌ایم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخَذَ » : پدید آورد . « مِن ظُهُورِهِمْ » : از پشتهای ایشان . مراد ستون فقرات است . بدل از ( مِن بَنی ءَادَمَ ) است . « أَن تَقُولُوا » : مفعول‌له برای مطالب پیشین ، یعنی پدیدارکردن و به گواهی گرفتن و گواهی دادن است .‏

سوره أعراف آیه 173
‏متن آیه : ‏
‏ أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا این که نگوئید : نیاکان ما پیش از ما شرک ورزیدند و ما هم فرزندان آنان بودیم ( و چون چیزی در دست نداشتیم که با آن حق را از باطل بشناسیم ، از ایشان پیروی کردیم . لذا خویشتن را بی‌گناه می‌دانیم . پروردگارا ! ) آیا به سبب کاری که باطلگرایان ( یعنی نیاکان مشرک ما که بنیانگذاران بت‌پرستی بوده‌اند ) کرده‌اند ما را ( مجازات می‌کنی و در روز رستاخیز با عذاب خود ) نابودمان می‌گردانی‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَفَتُهْلِکُنا » : آیا ما را نابود می‌گردانی‌ ؟ مراد از نابودی در اینجا عقاب رساندن و مجازات کردن است .‏

سوره أعراف آیه 174
‏متن آیه : ‏
‏ وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ وَلَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این چنین آیات ( کتابِ خواندنیِ آسمانی ) را توضیح می‌دهیم ( و نشانه‌های کتابِ دیدنیِ جهانیِ دالّ بر وجود خدا را می‌نمایانیم ) بلکه آنان ( که هم اینک یا در آینده می‌زیند از مخالفت با حق و تقلید از باطل ) دست بردارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَذلِکَ » : مثْلِ آن بیان شیوا و گویا .‏

سوره أعراف آیه 175
‏متن آیه : ‏
‏ وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِیَ آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! ) برای آنان بخوان خبر آن کسی را که به او ( علم و آگاهی از ) آیات خود را دادیم ( و او را از احکام کتاب آسمانی پیغمبر روزگار خود مطّلع ساختیم ) امّا او از ( دستور ) آنها بیرون رفت ( و بدانها توجّه نکرد ) و شیطان بر او دست یافت و از زمره گمراهان گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُتْلُ » : بخوان . « نَبَأ » : خبر . « الَّذِی‌ » : کسی که . مردی که . نام شخص مذکور ، در قرآن و حدیث تعیین نشده است . به هر حال مصداق آیه شریفه شامل هرکسی است که دارای چنین صفتی باشد . یعنی از حق مطّلع گردد و از آن پیروی کند ، امّا بعدها از آن برگردد و راه ستیز در پیش گیرد . « إِنسَلَخَ » : پوست انداخت . در اینجا مراد این است که نسبت به آیات کافر شد و به ترکِ آنها گفت . « أَتْبَعَهُ » : دنبالش کرد . و بدو رسید . او را پیروِ خود کرد . مراد این است که شیطان بر او تسلّط و غلبه پیدا کرد . « الْغَاوِینَ » : گمراهان .‏

سوره أعراف آیه 176
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ذَّلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا ما اگر می‌خواستیم مقام او را با این آیات بالا می‌بردیم و ( دانشش را مایه سعادتش می‌نمودیم . امّا اجبار برخلاف سنّت ما است و لذا او را به حال خود رها ساختیم ) لیکن او به زمین آویخت ( و به پستی گرائید و به سوی آسمان هدایت بالا نرفت ) و از هوی و هوس خویش پیروی کرد . مَثل او بسان مَثل سگ است که اگر بر او بتازی ، زبان از دهان بیرون می‌آورد و اگر هم آن را به حال خود واگذاری ، زبان از دهان بیرون می‌آورد . این داستان گروهی است که آیات ما را تکذیب می‌دارند . ( چنین افرادی بر اثر آرزوپرستی و دنیاپرستی ، دائماً در پی مال‌اندوزی روان و نالانند و از ترس زوال نعمت و هراس از مرگ بیقرار و بی‌آرامند ) . پس داستان را بازگو کن بلکه بیندیشند ( و از کفر و ضلال برگردند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخْلَدَ إِلَی الأرْضِ » : به دنیا چسبید و بدان گرائید . به پستی گرائید . « یَلْهَثْ » : زبان بیرون می‌آورد . « تَحْمِل » : حمله کنی . بتازی . « ذلِکَ » : آن . اشاره به وصف سگ یا اشاره به وضع شخصی است که از دلائل توحید و آیات کتاب آسمانی آگاه باشد و به ترک آنها گوید و به دنبال آرزوی نفسانی و وساوس شیطانی رود .‏

سوره أعراف آیه 177
‏متن آیه : ‏
‏ سَاء مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ کَانُواْ یَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه بد مثَلی دارند کسانی که آیات ما را تکذیب می‌کنند . آنان ( با این انحراف و انکار ، به ما ستم نمی‌رسانند ، بلکه ) به خود ستم می‌کنند ( چرا که خویشتن را از سعادت اخروی محروم می‌سازند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سآءَ مَثَلاً » : چه مثل بدی . واژه ( مَثَلاً ) تمییز است . « الْقَوْمُ » : مبتدا است و ماقبل آن خبر بشمار است ، یا این که خبر مبتدای محذوف است . « وَ أَنفُسَهُمْ کانُوا یَظْلِمُونَ » : این جمله یا جمله مستأنفه است و معنی آن گذشت . یا این که عطف بر ( کَذَّبُوا . . . ) است و معنی چنین می‌شود : چه بد مثلی دارند کسانی که آیات ما را تکذیب می‌کنند و به خود ستم می‌ورزند .‏

سوره أعراف آیه 178
‏متن آیه : ‏
‏ مَن یَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِی وَمَن یُضْلِلْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر که را خداوند ( به راه حق ) هدایت کند ، حقیقه او راه یافته ( و به سعادت دو جهان رسیده ) است ، و هر که را ( به سبب سیطره هوی و هوسش ، از این توفیق محروم و از راه حق ) گمراه کند ، زیانکار ایشانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمُهْتَدِی » : راه یافته . راهیاب . « الْخَاسِرُونَ » : زیانکاران . ذکر بخش اوّل آیه به صورت مفرد و بخش دوم آن به صورت جمع ، می‌تواند اشاره به این باشد که راه حق یکی بیش نیست و راه باطل متشعّب و فراوان است .‏

سوره أعراف آیه 179
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بسیاری از جنّیان و آدمیان را آفریده و ( در جهان ) پراکنده کرده‌ایم که سرانجام آنان دوزخ و اقامت در آن است . ( این بدان خاطر است که ) آنان دلهائی دارند که بدانها ( آیات رهنمون به کمالات را ) نمی‌فهمند ، و چشمهائی دارند که بدانها ( نشانه‌های خداشناسی و یکتاپرستی را ) نمی‌بینند ، و گوشهائی دارند که بدانها ( مواعظ و اندرزهای زندگی‌ساز را ) نمی‌شنوند . اینان ( چون از این اعضاء چنان که باید سود نمی‌جویند و منافع و مضارّ خود را از هم تشخیص نمی‌دهند ) همسان چهارپایانند و بلکه سرگشته‌ترند ( چرا که چهارپایان از سنن فطرت پا فراتر نمی‌گذارند ، ولی اینان راه افراط و تفریط می‌پویند ) . اینان واقعاً بی‌خبر ( از صلاح دنیاو آخرت خود ) هستند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذَرَأْنَا » : آفریده‌ایم و در جهان پراکنده ساخته‌ایم . « لا یَفْقَهُونَ » : نمی‌فهمند . درک نمی‌کنند .‏

سوره أعراف آیه 180
‏متن آیه : ‏
‏ وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَآئِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا دارای زیباترین نامها است ( که بر بهترین معانی و کاملترین صفات دلالت می‌نمایند . پس به هنگام ستایش یزدان و درخواست حاجات خویش از خدای سبحان ) او را بدان نامها فریاد دارید و بخوانید ، و به ترک کسانی بگوئید که در نامهای خدا به تحریف دست می‌یازند ( و واژه‌هائی به کار می‌برند که از نظر لفظ یا معنی ، منافی ذات یا صفات خدا است ) ، آنان کیفر کار خود را خواهند دید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْحُسْنَیا » : مؤنّث أَحْسَن است ، به معنی زیباترین واژه‌ها از لحاظ معانی و صفات است . « فَادْعُوهُ بِهَا » : خدا را با آنها نام ببرید و ذکر کنید و بخوانید . « ذَرُوا » : رها سازید . بی‌مبالات و بی‌توجّه شوید . « یُلْحِدُونَ » : اسامی را تحریف می‌کنند . مراد از الحاد در اسماء خدا این است که الفاظ و مفاهیم آن را تحریف کنند ، یا این که خدا را به اوصافی توصیف نمایند که شایسته ذات او نیست ، و یا این که صفات خدا را برای مخلوقات خدا به کار برند .‏

سوره أعراف آیه 181
‏متن آیه : ‏
‏ وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در میان آفریدگانمان ، گروهی هستند که به ( سبب دوست داشتِ ) حق ( دیگران را به سوی حق ) دعوت می‌کنند ، و ( در حکمها و داوریهایشان هم به سبب عشق به حق ) به حق دادگری می‌کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به سبب دوست داشت حق . به سبب ایمان به حق و تمسّک بدان .‏

سوره أعراف آیه 182
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که آیات ( قرآنی و نشانه‌های جهانی ) ما را تکذیب می‌دارند ، کم‌کم گرفتار و ( به عذاب خود ) دچارشان می‌سازیم ، از راهی و به گونه‌ای که نمی‌دانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَنَسْتَدْرِجُهُمْ » : درجه به درجه بالایشان می‌بریم و کم‌کم در پیله نعمت اسیر و گرفتارشان می‌سازیم . آهسته و آرام به سوی هلاک و عذابشان می کشانیم و می لغزانیم . « مِنْ حَیْثُ » : از راهی که . به گونه‌ای که .‏

سوره أعراف آیه 183
‏متن آیه : ‏
‏ وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به آنان مهلت می‌دهم ( و در عقوبت ایشان شتاب نمی‌ورزم و در گمراهی رهایشان می‌سازم ) . بیگمان طرح و نقشه من سخت استوار است ( و دائماً ایشان را می‌پاید و نابودشان می‌نماید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمْلِی‌ » : مهلت می‌دهم ( نگا : آل‌عمران / 178 ) . « کَیْد » : چاره‌جوئی نهانی . « مَتِینٌ » : محکم و استوار .‏

سوره أعراف آیه 184
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا آنان ( تا به حال درباره چیزی که پیغمبر ایشان را به سوی آن دعوت می‌نماید ) نیندیشیده‌اند ( تا آشکارا بدانند ) همنشین ایشان ( که از سوی خدا مبعوث شده است ) دیوانه نیست ، بلکه او تنها و تنها بیم‌دهنده آشکار ( و بیانگر احکام کردگار ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« صاحِب‌ » : همنشین . همدم . « جِنَّةٍ » : جنون . دیوانگی . ( نگا : مؤمنون / 25 ، سبأ / 8 و 46 ) . « مُبِین‌ » : واضح و آشکار . بیانگر ( نگا : مائده / 19 ) .‏

سوره أعراف آیه 185
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَلَمْ یَنظُرُواْ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَیْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان به یکتاپرستی و توحیدی که محمّد ایشان را بدان می‌خواند ، ایمان نمی‌آورند ) آیا آنان به مُلک ( پهناور و عظمت شگفت ) آسمانها و زمین ( و عجائب و غرائب آنها ) و به هر آنچه که خدا آفریده است نمی‌نگرند ( و آنها را ورانداز و وارسی نمی‌کنند ، تا کمال قدرت صانع و وحدانیّت مالک جهان را ببینند ؟ ) و آیا نمی‌اندیشند که چه بسا اجل آنان نزدیک شده باشد ؟ ( پس تا فرصت باقی است حق را بپذیرند و ایمان به حق را در خود تقویت کنند ، و در پذیرش اسلام امروز و فردا نکنند . اگر آنان به این قرآن که پر است از دلیل و برهان ، ایمان نیاورند ) پس بالاتر از آن به چه سخنی ( و دعوت دیگری ) ایمان می‌آورند ؟ ( شاید در انتظار کتابی برتر از قرآنند ؟ چه نادان مردمانند ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَلَکُوت‌ » : مُلک عظیم و سُلطه فوق‌العاده ، آنچه تحت سیطره و سیادت پادشاه قرار می‌گیرد . مراد از ملکوت آسمانها و زمین ، عجائب و غرائب و دلائل و براهین موجود در آنها است ( نگا : انعام / 75 ) . « حَدِیث‌ » : کلام . سخن . « بَعْدَهُ » : بعد از قرآن . مرجع ضمیر ( هُ ) قرآن است که از سیاق کلام پیدا است ( نگا : جاثیه / 6 ) . مراد این است که کسی به قرآن ایمان نمی‌آورد ، باید از ایمان آوردن او به چیز دیگری قطع امید کرد .‏

سوره أعراف آیه 186
‏متن آیه : ‏
‏ مَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلاَ هَادِیَ لَهُ وَیَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا هرکه را ( به سبب انتخاب راه بد و به خاطر انجام اعمال زشت و نابه کاریهای همیشگی او ، از کتابهای آسمانی منحرف و از راه حق ) گمراه سازد ، هیچ راهنمائی نخواهد داشت ، و خداوند آنان ( یعنی چنین کسی و افرادی چون او گمراه ) را رها می‌سازد تا در طغیان و سرکشی خود سرگردان و ویلان شوند ( و به سبب اصرار بر کفر و ضلال و دشمنی مستمرّ باایمان و کمال ، راه به جائی نبرند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَعّمَهُونَ » : سرگردان و حیران شوند . از ماده ( عَمَهُ ) به معنی : چرخش و گردش در امواج گمراهی و سرگردانی ( نگا : بقره / 15 ) . مفرد آوردن ضمیر در اوّل آیه ، با توجّه به لفظ ( مَنْ ) و جمع‌آوردن آن در آخر آیه با توجّه به معنی ( مَنْ ) است .‏

سوره أعراف آیه 187
‏متن آیه : ‏
‏ یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی لاَ یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیکُمْ إِلاَّ بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏راجع به قیامت از تو می‌پرسند و می‌گویند : در چه زمانی ( دنیا به پایان می‌رسد و ) قیامت رخ می‌دهد ؟ بگو : تنها پروردگارم از آن آگاه است ، و کسی جز او نمی‌تواند در وقت خود آن را پدیدار سازد ( و از پایان این جهان و سرآغاز آن جهان مردمان را بیاگاهاند . اطّلاع از هنگامه قیامت ) برای ( ساکنان ) آسمانها و زمین سنگین و دشوار است ( و هرگز دانش ایشان بدان نمی‌رسد ) . قیامت ناگهانی به وقوع می‌پیوندد و بر سرتان می‌تازد . از تو می‌پرسند : انگار تو از ( شروع ) قیامت باخبری‌ ؟ بگو : اطّلاع از آن ، خاصّ یزدان است ، ولیکن بیشتر مردمان ( این مسأله و فلسفه آن را چنان که باید ) نمی‌دانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« السَّاعَةِ » : وقت پایان جهان . قیامت . « مُرْسَاهَا » : به وقوع پیوستن آن . ( مُرْسی ) مصدر میمی و از ماده ( رَسْو ) است . « لا یُجَلّیها » : پرده از آن به کنار نمی‌زند و آشکارش نمی‌سازد . « لِوَقْتِهَا » : در هنگام خود . لام آن لام توقیت نام دارد و به معنی ( عِندَ ) است . مانند : ( أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ . . . سوره اسراء ، آیه 78 ) . « ثَقُلَتْ » : آگاهی از آن دشوار و محال است . خوف و هراس آن سنگینی می‌کند بر . « حَفِیٌّ » : مُصِرّ و حریص . آگاه . « کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا » : انگار تو سخت جویا و خواستار آنی . انگار که تو از آن مطلع و باخبری .‏

سوره أعراف آیه 188
‏متن آیه : ‏
‏ قُل لاَّ أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من مالک سودی و زیانی برای خود نیستم ، مگر آن مقداری که خدا بخواهد و ( از راه لطف بر جلب نفع یا دفع شرّ ، مالک و مقتدرم گرداند . ) اگر غیب می‌دانستم ، قطعاً منافع فراوانی نصیب خود می‌کردم ( چرا که با اسباب آن آشنا بودم ) و اصلاً شرّ و بلا به من نمی‌رسد ( چرا که از موجبات آن آگاه بودم . حال که از اسباب خیرات و برکات و از موجبات آفات و مضرّات بی‌خبرم ، چگونه از وقوع قیامت آگاه خواهم بود ؟ ) . من کسی جز بیم‌دهنده و مژده‌دهنده مؤمنان ( به عذاب و ثواب یزدان ) نمی‌باشم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لاَسْتَکْثَرْتُ » : حتماً افزون‌طلبی می‌کردم . خیلی فراهم می‌آوردم .‏

سوره أعراف آیه 189
‏متن آیه : ‏
‏ هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِیفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَیْتَنَا صَالِحاً لَّنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او آن کسی است که شما را از یک جنس آفرید ، و همسران شما را از جنس شما ساخت تا شوهران در کنار همسران بیاسایند . ولی ( بسیار اتّفاق می‌افتد که ) هنگامی که شوهران با همسران آمیزش جنسی می‌کنند ، همسران بار سبکی ( به نام جنین ) برمی‌دارند و به آسانی با آن روزگار را بسر می‌برند . امّا هنگامی که بار آنان سنگین می‌شود ، شوهران و همسران خدای خود را فریاد می‌دارند و می‌گویند : اگر فرزند سالم و شایسته‌ای به ما عطاء فرمائی از زمره سپاسگزاران خواهیم بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَفْسٍ واحِدَةٍ » : مراد نسل و نوع انسانها است ( نگا : روم / 21 ) به عبارت دیگر ، در اینجا واحد نوعی موردنظر است‌ ؛ نه واحد شخصی . « تَغَشّاها » : با او همبستر شد . « مَرَّتْ بِهِ » : او را برد . مراد این است که وجود آن سنگینی نکرد و در انجام کارها وقفه‌ای ایجاد ننمود . « أَثْقَلَتْ » : به سبب بزرگ شدن جنین ، سنگین شد . « صَالِحاً » : شایسته . مراد فرزندی است که شایسته زندگی بوده و سالم و تندرست باشد .‏

سوره أعراف آیه 190
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحاً جَعَلاَ لَهُ شُرَکَاء فِیمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا وقتی که خداوند فرزند سالم و شایسته‌ای بدانان داد ، در دادن آن ، چیزهائی ( از قبیل : قبور اولیاء و صلحاء ، و اشخاص و اصنام ) را انباز خدا می‌سازند ، و خدا بس بالاتر از آن است که همسان انبازهای ایشان شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فِیمَا » : در اعطاء . واژه ( ما ) می‌تواند مصدری و به معنی : دادن ، و یا این که موصول و به معنی : خداداد باشد . « عَمَّا » : از کاری که . از چیز یا چیزهائی که . واژه ( ما ) مصدری یا موصول است .‏

سوره أعراف آیه 191
‏متن آیه : ‏
‏ أَیُشْرِکُونَ مَا لاَ یَخْلُقُ شَیْئاً وَهُمْ یُخْلَقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا چیزهائی را انباز خدا می‌سازند که نمی‌توانند چیزی را بیافرینند و بلکه خودشان هم آفریده می‌شوند ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا یَخْلُقُ . . . یُخْلَقُونَ » : ذکر فعل نخست به صورت مفرد ، به خاطر رعایت لفظ ( ما ) و ذکر فعل دوم به صورت جمع ، به خاطر رعایت معنی آن است .‏

سوره أعراف آیه 192
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ یَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَلاَ أَنفُسَهُمْ یَنصُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انبازهای آنان نه می‌توانند ایشان را یاری دهند و نه می‌توانند خویشتن را کمک نمایند .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 193
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ یَتَّبِعُوکُمْ سَوَاء عَلَیْکُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ صَامِتُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای بت‌پرستان ! ) شما اگر انبازهای خود را به فریاد خوانید تا شما را هدایت کنند ، پاسخ شما را نمی‌توانند بدهند و خواسته شما را برآورده کنند . برای شما یکسان است ، خواه آنها را به فریاد خوانید ، و خواه خاموش باشید ( و آنها را به یاری نطلبید . در هر دو صورت تکانی و کمکی از آنها نمی‌بینید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِن تَدْعُوهُمْ إِلَی الْهُدَیا لا یَتَّبِعُوکُمْ » : اگر شما از آنها تقاضای هدایت کنید ، تقاضای شما برآورده نمی‌شود . اگر شما بخواهید آنها را هدایت کنید ، از شما پیروی نمی‌کنند . « صَامِتُونَ » : جمع صامت به معنی خاموش .‏

سوره أعراف آیه 194
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بتهائی را که بجز خدا فریاد می‌دارید و می‌پرستید ، بندگانی همچون خود شما هستند ( و کاری از آنان ساخته نیست و نمی‌توانند فریادرس شما باشند ) . آنان را به فریاد خوانید و ( از ایشان استمداد جوئید ) اگر راست می‌گوئید ( که کاری از ایشان ساخته است ) باید که به شما پاسخ دهند ( و نیاز شما را برآورده کنند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّ الّذِینَ تَدْعُونَ » : کسانی را که به کمک می‌طلبید و به فریاد می‌خوانید . بتهائی را که فریاد می‌دارید و می‌پرستید . « تَدْعُونَ » : صدا می‌زنید و به فریاد می‌خوانید . می‌پرستید . « عِبَادٌ » : مراد کسانی است که ندا می‌گردند و به کمک خوانده می‌شوند . یا مراد اصنام جمادی است که بنا به عقیده بت‌پرستان واژه‌های خاصّ ذوی‌العقول ، یعنی ( الَّذِینَ ) و ( عِبَادٌ ) برای آنها به کار رفته است ، و به حکم تکوین فرمانبردار خدایند .‏

سوره أعراف آیه 195
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُواْ شُرَکَاءکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلاَ تُنظِرُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا این بتها دارای پاهائی هستند که با آنها راه بروند ؟ یا دارای دستهائی هستند که با آنها چیزی را برگیرند ( و دفع بلا از شما و خویشتن کنند ؟ ) یا چشمهائی دارند که با آنها ببینند ؟ یا گوشهائی دارند که با آنها بشنوند ؟ ( پس آنها نه تنها با شما برابر نیستند ، بلکه از شما هم کمتر و ناتوانترند . در این صورت چگونه آنها را انباز خدا می‌کنید و آنها را می‌پرستید ؟ ) . بگو : این بتهائی را که شریک خدا می‌دانید فراخوانید و سپس شما و آنها همراه یکدیگر درباره من نیرنگ و چاره‌جوئی کنید و اصلاً مرا مهلت ندهید ( و اگر می‌توانید غضبم کنید و نابودم گردانید . امّا بدانید که اینها موجودات غیر مؤثّری هستند و کمترین تأثیری در وضع من و شما ندارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَبْطِشُونَ بِهَا » : آنچه بخواهند با آنها برمی‌دارند . با آنها دفع بلا می‌کنند . « کِیدُونِ » : برای نابودیم نقشه بکشید و مکر و کید کنید . چاره مرا بسازید . « لا تُنظِرُونِ » : مرا فرصت ندهید .‏

سوره أعراف آیه 196
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ وَلِیِّیَ اللّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بیگمان سرپرست من خدائی است که این کتاب ( قرآن را بر من ) نازل کرده است ، و او است که بندگان شایسته را یاری و سرپرستی می‌کند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَتَوَلَّیا » : سرپرستی می‌کند . یاری می‌دهد .‏

سوره أعراف آیه 197
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَکُمْ وَلا أَنفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چیزهائی را که شما بجز خدا فریاد می‌دارید و می‌پرستید ، نه می‌توانند شما را یاری دهند و نه می‌توانند خویشتن را کمک کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 198
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ یَسْمَعُواْ وَتَرَاهُمْ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ وَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر از آنها رهنمود بخواهید ، درخواست شما را نمی‌شنوند ( چه رسد به این که شما را ارشاد و راهنمائی کنند . و به ظاهر پیکره ) آنها را می‌بینید که ( انگار با چشمان خود ) به شما می‌نگرند ، ولیکن چیزی را نمی‌بینند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَ إِن تَدْعُوهُمْ . . . » : ( نگا : اعراف . 193 ) .‏

سوره أعراف آیه 199
‏متن آیه : ‏
‏ خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گذشت داشته باش و آسانگیری کن و به کار نیک دستور بده و از نادانان چشم‌پوشی کن .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْعَفْوَ » : گذشت . چیزی که آسان و ساده بوده و برای مردم میسّر باشد . « الْعُرْفِ » : رفتار و کردار شایسته و پسندیده . « أَعرِضْ » : صرف نظر کن . چشم‌پوشی کن .‏

سوره أعراف آیه 200
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر وسوسه‌ای از شیطان به تو رسید ( و خواست تو را از مسیر منحرف و از هدف باز دارد ) به خدا پناه ببر ( و خویشتن را بدو بسپار ) . او شنوای دانا است ( و همه‌چیز را می‌شنود و همه‌چیز را می‌داند و هرچه زودتر به فریادت می‌رسد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَنزَغَنَّکَ » : تو را وسوسه کند . « إِسْتَعِذْ » : پناه ببر .‏

سوره أعراف آیه 201
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌ای از شیطان می‌شوند به یاد ( عداوت و نیرنگ شیطان ، و عقاب و ثواب یزدان ) می‌افتند ، و ( در پرتو یاد خدا و به خاطر آوردن دشمنانگی اهریمن ) بینا می‌گردند ( و آگاه می‌شوند که اشتباه کرده‌اند و از راه حق منحرف شده‌اند ، و لذا شتابان به سوی حق برمی‌گردند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« طَآئِفٌ » : خیال بد . وسوسه .‏

سوره أعراف آیه 202
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِخْوَانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الْغَیِّ ثُمَّ لاَ یُقْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا شیاطین ، برادران ( اهریمن صفت ) خود ( یعنی کافران و منافقان را وسوسه می‌کنند و ) در گمراهی کمک و یاریشان می‌دهند تا بدانجا که دیگر ( از گناه باز نمی‌ایستند و از هیچ جنایتی ) کوتاهی نمی‌کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِخْوَانُهُمْ » : اخوان شیاطین که منافقان و کافرانند . « یَمُدُّونَهُمْ » : شیاطین ناپرهیزگاران را با تشویق بر گناه و سبک جلوه‌دادن آن مدد می‌دهند ، و ناپرهیزگاران هم با پیروی و فرمانبرداری از شیاطین ، آنها را کمک و یاری می‌نمایند .‏

سوره أعراف آیه 203
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآیَةٍ قَالُواْ لَوْلاَ اجْتَبَیْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا یِوحَى إِلَیَّ مِن رَّبِّی هَذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که ( در نزول وحی تأخیر می‌افتد و ) آیه‌ای برای آنان نمی‌آوری ، می‌گویند : چرا آن را بر نمی‌گزینی و از پیش خود نمی‌سازی‌ ؟ ! بگو : من تنها از قرآنی پیروی می‌کنم که به من وحی می‌شود . این قرآن بینش و هدایت و رحمت پروردگارتان است برای کسانی که مؤمن باشند ( چرا که ایشان برابر قوانین آن عمل می‌کنند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِجْتَبَیْتَهَا » : آن را برمی‌گزیدی و از پیش خود می‌ساختی و ارائه می‌دادی . « بَصائِرُ » : جمع بصیرت ، به معنی بینش درون .‏

سوره أعراف آیه 204
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که قرآن خوانده می‌شود ، گوش فرا دهید و خاموش باشید تا مشمول رحمت خدا شوید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنصِتُوا » : خاموش باشید .‏

سوره أعراف آیه 205
‏متن آیه : ‏
‏ وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَکُن مِّنَ الْغَافِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارت را در دل خود ، با فروتنی ( در برابر خدا ) و هراس ( از او ) و آهسته و آرام ، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن ، و از زمره غافلان مباش .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَضَرُّعاً وَ خِیفَةً » : فروتنانه و بیمناکانه . با فروتنی و هراس . این دو واژه حال بوده و به معنی ( مُتَضَرُّعاً وَ خائِفاً ) است ، و یا این که مضافی در تقدیر است و در اصل چنین است : ( ذا تَضَرُّعٍ وَ خِیفَةٍ ) . « دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ » : مراد این است که اگر خدای را همراه دل با زبان هم یاد کردی ، آهسته‌تر از بلندکردن صدا و بالاتر از سرّ نهان ، یعنی تنها گرداندن زبان باشد ( نگا : اسراء / 110 ) . « الْغُدُوِّ » : صبحگاهان . فاصله طلوع فجر و طلوع خورشید . « الآصالِ » : جمع أَصیل : شامگاهان . فاصله عصر و مغرب .‏

سوره أعراف آیه 206
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یَسْجُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بیگمان کسانی که مقرّبان ( درگاه ) پروردگار تو هستند ، خویشتن را بزرگتر از آن نمی‌دانند که به پرستش خدا بپردازند ، و بلکه به تسبیح و تقدیس او مشغولند و در برابر او کرنش و سجده می‌برند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ » : کسانی که در پیش پروردگار تو دارای مقام و منزلت هستند . مراد فرشتگان مقرّب است . « عِندَ رَبِّکَ‌ » : نزد پروردگارت . مراد قرب مکانی نیست ، بلکه مقصود قرب مقامی است .‏