تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر سوره‌ی نازعات


مکی و ۴۶ آیه است.

آیه‌ی ۱۴-۱:

﴿وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا١[النازعات: ۱]. «سوگند به فرشتگانی که به سختی جان (کافران را) می‌ستانند».

﴿وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا٢[النازعات: ۲]. «و سوگند به فرشتگانی که جان (مؤمنان را) به نرمی می‌کشند».

﴿وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا٣[النازعات: ۳]. «و سوگند به فرشتگانی که شناورند».

﴿فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا٤[النازعات: ۴]. «و سوگند به فرشتگانی پیشتاز».

﴿فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا٥[النازعات: ۵] «و سوگند به فرشتگانی که همۀ کارها را تدبیر می‌کنند».

﴿یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ٦[النازعات: ۶]. «در آن روز زلزله‌ای درمی‌گیرد».

﴿تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ٧[النازعات: ۷]. «پی آینده‌ای در پی آن درمی‌آید».

﴿قُلُوبٞ یَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ٨[النازعات: ۸]. «دل‌هایی در آن روز ترسان باشند».

﴿أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ٩[النازعات: ۹]. «چشمان آن (گروه) فرو افتاده است».

﴿یَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِی ٱلۡحَافِرَةِ١٠[النازعات: ۱۰]. «می‌گویند: آیا ما دوباره به زندگی بازگردانده می‌شویم»؟.

﴿أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ١١[النازعات: ۱۱]. «آیا چون استخوان‌های پوسیده شویم (بازگردانده می‌شویم)»؟.

﴿قَالُواْ تِلۡکَ إِذٗا کَرَّةٌ خَاسِرَةٞ١٢[النازعات: ۱۲]. «می‌گویند: آن‌گاه آن بازگشتی زیانبار است».

﴿فَإِنَّمَا هِیَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ١٣[النازعات: ۱۳]. «پس آن‌ تنها یک بانگ بلند است».

﴿فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ١٤[النازعات: ۱۴]. «پس آن‌گاه آنان بر زمین هموار می‌آیند».

در اینجا خداوند به فرشتگان و کارهایشان که نشانگر کمال فرمانبرداری آن‌ها از خدا و شتاب آنان در اجرای دستور او می‌باشد، سوگند خورده است. احتمال دارد که آنچه برای اثبات آن سوگند خورده شده جزا و زنده شدن پس از مرگ باشد. و احتمالا آنچه برای اثبات قیامت بیان شده است. و احتمالا آنچه برای اثبات آن سوگند خورده شده و آنچه به آن سوگند یاد شده است یکی هستند و خداوند به فرشتگان قسم خورده تا وجود آن‌ها ثابت گردد. چون اعتقاد به وجود فرشتگان یکی از ارکان شش گانه ایمان است.

نیز پرداختن به کارهایشان متضّمن جزا و پاداشی است که به هنگام مرگ و قبل و بعد از آن بر عهده فرشتگانی است. فرشتگانی هستند که ارواح را با قدرت و شدت بیرون می‌کشند و در کشیدن آن غرق می‌گردند تا این که روح بیرون می‌آید و طبق عملی که کرده است جزا و سزا می‌بیند.

فرشتگانی هستند که با قدرت و نشاط جان‌ها را می‌ستانند. و یا «نشط»برای ارواح مومنان و «نزع» برای ارواح کافران است. و سوگند به فرشتگانی که در بالا و پائین سیر می‌کنند. و سوگند به فرشتگانی که برای انجام امر الهی از دیگر فرشتگانی پیشی می‌گیرند. نیز از شیطان‌ها پیشی می‌گیرند تا وحی خداوند را به پیامبرانش برسانند و شیطان‌ها نتوانند آن‌را بدزدند.

و سوگند به فرشتگانی که خداوند آن‌ها را برای تدبیر بسیاری از کارها در جهان بالا و پائین از قبیل باران و روئیدن گیاهان و وزیدن بادها و اداره دریاها و حیوانات و بهشت و جهّنم و غیره مقرر داشته است.

در آن روز زلزله‌ای درمی‌گیرد و آن روز، روز قیامت است. و زلزله‌ای دیگر به دنبال آن می‌آید. دل‌هایی در آن روز از سختی و وحشت آنچه می‌بینند و می‌شنوند ترسان می‌شوند. چشمان آن‌ها فرو افتاده و ترس دل‌هایشان را فرا گرفته و وحشت دل‌هایشان را از بین برده و تأسف و حسرت بر آن‌ها مستولی و چیره گشته است.

کافرانی که در دنیا زنده شدن پس از مرگ را با تمسخر انکار می‌کردند می‌گویند: آیا پس از مرگ به آفرینش نخستین باز می‌گردیم؟! این استفهام، انکاری است که مشتمل بر غایت تعجب است. یعنی آن‌ها زنده شدن پس از مرگ را انکار کردند. سپس آن را بیشتر بعید دانسته و به آن ادامه دادند.

کافران در دنیا به صورت تکذیب می‌گویند: آیا وقتی که تبدیل به استخوان‌های پوسیده و از هم پاشیده‌ای شدیم باز به زندگی بر می‌گردیم؟ آن‌ها بعید می‌دانند که خداوند آنان را پس از مرگ و بعد از آن که به استخوان‌های پوسیده تبدیل گشتند دوباره زنده گرداند. چون آنان نسبت به قدرت و توانایی خداوند جاهل بودند و در حق او جسارت می‌کردند.

خداوند در بیان این که زنده کردن مردگان برایش آسان است می‌فرماید: آن تنها یک بانگ بلند است که در صور دمیده می‌شود.

ناگهان همه مردم روی زمین ایستادند و نگاه می‌کنند. پس خداوند آن‌ها را گرد می‌آورد و با حکم دادگرانه‌اش میانشان قضاوت می‌نماید و آن‌ها را جزا و سزا می‌دهد.

آیه‌ی ۲۶-۱۵:

﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ١٥[النازعات: ۱۵]. «آیا خبر موسی به تو رسیده است»؟.

﴿إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى١٦[النازعات: ۱۶]. «بدان‌گاه که پروردگارش او را در سرزمین مقدس طوی صدا زد».

﴿ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ١٧[النازعات: ۱۷]. «به‌سوی فرعون برو که سرکشی و طغیان کرده است».

﴿فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ١٨[النازعات: ۱۸]. «آن‌گاه بگو: آیا (هیچ) می‌خواهی که پاکیزه شوی»؟.

﴿وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ١٩[النازعات: ۱۹]. «و تو را به‌سوی پروردگارت راه نمایم تا تو بیمناک گردی».

﴿فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ٢٠[النازعات: ۲۰]. «و (موسی) معجزۀ بزرگ را به او نشان داد».

﴿فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ٢١[النازعات: ۲۱]. «آن‌گاه دروغ انگاشت و سرپیچی کرد».

﴿ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ٢٢[النازعات: ۲۲]. «سپس پشت کرد و رفت و به سعی و تلاش پرداخت».

﴿فَحَشَرَ فَنَادَىٰ٢٣[النازعات: ۲۳]. «و گرد آورد و سپس ندا داد».

﴿فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ٢٤[النازعات: ۲۴]. «آن‌گاه گفت: من پروردگار برتر شما هستم».

﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ٢٥[النازعات: ۲۵]. «پس خدا او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار کرد».

﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ٢٦[النازعات: ۲۶]. «بی‌گمان در این (رویداد) برای کسی‌که از خدا بترسد پند بزرگی است».

خداوند متعال به پیامبرش محمدصمی‌فرماید: ﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ١٥آیا خبر موسی به تو رسیده است؟ این سوال از امر بزرگی است که به وقوع پیوسته است. یعنی آیا خبر او به تو رسیده است آنگاه که ﴿نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًىپروردگارش او را در وادی پاک «طوی» صدا زد؟

طوی جایی است که خداوند در آن جا با موسی سخن گفت و با اعطای رسالت بر او منت گذارد و او را به همراه وحی مبعوث کرد و برگزید. پس به او فرمود:

﴿ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ١٧برو به‌سوی فرعون که او سرکشی کرده است. یعنی برو و با سخنانی نرم و مهربانانه او را از سرکشی و طغیان و شرک ورزیدن و نافرمانی بازدار. ﴿لَّعَلَّهُۥ یَتَذَکَّرُ أَوۡ یَخۡشَىٰ[طه: ۴۴]. «شاید او پند پذیرد یا بترسد».

﴿فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ١٨پس به او بگو: آیا می‌خواهی به خصلتی پسندیده و زیبا که خردمندان در به دست آوردن آن از یکدیگر پیشی می‌گیرند روی بیاوری؟ و آن این است که خود را پاکیزه گردانی و خویشتن از از آلودگی کفر و طغیان پاک کنی و به‌سوی ایمان و عمل صالح بیرون بیایی؟!.

﴿وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَو تو را به‌سوی خدا راهنمایی کنم و عوامل رضایت و خشم خدا را برایت بیان نمایم؟! ﴿فَتَخۡشَىٰپس چون راه راست را بشناسی از پروردگارت بیمناک خواهی شد. اما فرعون از پذیرفتن آنچه موسی او را به‌سوی آن فرا خواند امتناع ورزید.

﴿فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ٢٠و نشانه‌ای بزرگ را به او نشان داد. پس این منافاتی با تعدّد معجزات ندارد. ﴿فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعۡبَانٞ مُّبِینٞ٣٢ وَنَزَعَ یَدَهُۥ فَإِذَا هِیَ بَیۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِینَ٣٣[الشعراء: ۳۲-۳۳]. «موسی عصایش را انداخت و ناگهان به اژدهایی آشکار تبدیل شد. و دست خودش را از گریبان بیرون کشید و ناگهان برای بینندگان سفید و درخشنده گردید».

﴿فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ٢١فرعون حق را دروغ انگاشت و از فرمان خدا سرپیچی کرد. ﴿ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ٢٢سپس پشت کرد و رفت و برای مبارزه با حق به کوشش و تلاش پرداخت.

﴿فَحَشَرَ فَنَادَىٰ٢٣ فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ٢٤فرعون لشکریانش را جمع کرد و ندا زد و به آن‌ها گفت: «من پروردگار برتر شما هستم». پس مردم سخن او را باور کردند و به باطل او اقرار نمودند زیرا عقل آن‌ها را به بازیچه گرفته بود.

﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ٢٥خداوند عذاب فرعون را نمونه‌ای از عذاب دنیا و آخرت و هشداری برای ستمگران قرار داد. ﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ٢٦بی‌گمان در گرفتار شدن فرعون به عذاب برای کسی که از خدا بترسد پند و عبرت بزرگی است. چون هرکس که از خدا بترسد از نشانه و عبرت‌ها فایده می‌برد. پس وقتی عذاب فرعون را ببیند می‌داند که هرکس تکبر ورزد و نافرمانی کند و با پادشاه برتر و والا به مبارزه برخیزد خداوند او را در دنیا و آخرت عذاب می‌دهد. ولی هرکس که ترسی از خدا در دل او نباشد به هیچ نشانه‌ای ایمان نمی‌آورد.

آیه‌ی ۳۳-۲۷:

﴿ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا٢٧[النازعات: ۲۷]. «آیا قریش شما سخت‌تر است یا آفرینش آسمان که خداوند آن‌را ساخته است».

﴿رَفَعَ سَمۡکَهَا فَسَوَّىٰهَا٢٨[النازعات: ۲۸]. «بلندی آن‌را برافراشته و آن‌را به سامان ساخت».

﴿وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا٢٩[النازعات: ۲۹]. «و شب آن‌را تاریک کرد و روز آن‌را روشن نمود».

﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ٣٠[النازعات: ۳۰]. «و پس از آن زمین را هموار ساخت».

﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا٣١[النازعات: ۳۱]. «از (زمین) آب آن و چراگاهش را بیرون آورد».

﴿وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا٣٢[النازعات: ۳۲]. «و کوه‌ها را استوار ساخت».

﴿مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَ لِأَنۡعَٰمِکُمۡ٣٣[النازعات: ۳۳]. «برای منفعت شما و چهارپایانتان».

خداوند برای کسانی که زنده شدن پس از مرگ را انکار می‌کنند دلیل روشن و واضحی ارائه می‌دهد و می‌فرماید: ﴿ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا٢٧ای انسان‌ها! آیا آفرینش شما سخت‌تر است یا آفرینش آسمان‌ها با آن حجم بزرگ و خلقت محکم و ارتفاع شگفت‌انگیز که خداوند آن‌را ساخته است؟

﴿رَفَعَ سَمۡکَهَاجرم و سیمای آسمان را برافراشته و ارتفاع آن را بالا برده است. ﴿فَسَوَّىٰهَاو با استحکام و استواری شگفت‌انگیز، آن را سامان داده‌است.

﴿وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَاشبش را تاریک کرد. وقتی شب می‌شود تاریکی همه گوشه‌های آسمان را فرا می‌گیرد و زمین را تاریک می‌گرداند. ﴿وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَاو روز آن‌را روشن گرداند. هنگامی‌که خورشید طلوع می‌کند مردم به دنبال منافع دینی و دنیوی خود می‌روند.

﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ٣٠بعد از آفرینش آسمان زمین را هموار و آماده ساخت و منافع آن را در آن به ودیعه نهاد. و این منافع را چنین توضیح نمود: ﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا٣١ وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا٣٢آب زمین و چراگاهش را از آن بیرون آورد و کوه‌ها را در زمین استوار و محکم گرداند. پس خداوند براساس این آیات زمین را بعد از آفرینش آسمان‌ها هموار نمود و گستراند.

اما خود آفرینش زمین قبل از آفرینش آسمان بوده است. همان‌طور که می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَئِنَّکُمۡ لَتَکۡفُرُونَ بِٱلَّذِی خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ فِی یَوۡمَیۡنِ وَتَجۡعَلُونَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ ذَٰلِکَ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٩[فصلت: ۹]. «بگو: آیا شما به کسی کفر می‌ورزید که زمین را در دور روز آفرید و برای او همتایانی قرار می‌دهید؟ این است پروردگار جهانیان». سپس می‌فرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ[فصلت: ۱۱]. «وانگهی به‌سوی آفرینش آسمان قصد نمود».

پس خدایی که آسمان‌های بزرگ و انوار و اجرامی که در آن هست و زمین ضخیم و آنچه را از ضروریات مردم که در خود دارد آفریده است قطعا انسان‌ها را پس از مرگشان زنده می‌کند و آن‌ها را طبق اعمالشان مجازات خواهد کرد. پس هرکس کار نیک کند پاداش نیک دارد و هرکس کار بد کند جز خودش کسی را ملامت نکند. بنابراین، به موضوع قیامت و جزا و پاداش آخرت پرداخت و فرمود:

آیه‌ی ۴۱-۳۴:

﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡکُبۡرَىٰ٣٤[النازعات: ۳۴]. «هنگامی‌که بزرگ‌ترین حادثه فرا می‌رسد».

﴿یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ٣٥[النازعات: ۳۵]. «روزی‌که انسان تلاش خود را به یاد می‌آورد».

﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ٣٦[النازعات: ۳۶]. «و دوزخ برای هر فرد بینائی آشکار و نمایان می‌گردد».

﴿فَأَمَّا مَن طَغَىٰ٣٧[النازعات: ۳۷]. «پس اما کسی‌که سرکشی کرده است».

﴿وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا٣٨[النازعات: ۳۸]. «و زندگی دنیا را ترجیح داده‌است».

﴿فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٣٩[النازعات: ۳۹]. «(بداند که) دوزخ جای (او) است».

﴿وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ٤٠[النازعات: ۴۰]. «و اما کسی‌که از ایستادن در حضور پروردگارش بیمناک بوده است. و نفس را از هوی و هوس باز داشته باشد».

﴿فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٤١[النازعات: ۴۱]. «بهشت جایگاه اوست».

وقتی که رستاخیز و شدت و سختی بزرگ آن فرا می‌رسد در این هنگام پدر، فرزندش را فراموش می‌کند. و دوست، دوست خود را فراموش می‌کند.

﴿یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ٣٥روزی که انسان تلاش دنیا و کار خوب و بدی را که انجام داده‌است به یاد می‌آورد و آرزو می‌کند که ای کاش یک ذرّه به نیکی‌هایش افزوده می‌شد، و به خاطر یک ذرّه اضافه شدن بدی‌هایش اندوهگین می‌شود. و می‌داند که اساس سود و زیان تلاشی است که در دنیا کرده است و جز اعمالش هر پیوندی را که در دنیا داشته است فراموش می‌کند.

﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ٣٦و دوزخ آشکار و نمایان می‌گردد و هرکسی آن‌را می‌بیند و دوزخ برای دوزخیان آماده شده و برای گرفتن آن‌ها آماده گشته است و فقط منتظر فرمان پروردگارش می‌باشد.

﴿فَأَمَّا مَن طَغَىٰ٣٧و امّا کسی که از حد گذشته و بر ارتکاب گناهان بزرگ به خود جرات کرده است. ﴿وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا٣٨و زندگانی دنیا را بر آخرت ترجیح داده و برای زندگی دنیا تلاش کرده و تمام وقت خود را صرف لذّت‌های آن نموده و آخرت و عمل کردن برای آن را فراموش کرده است.

﴿فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٣٩کسی‌که چنین باشد جایگاه او دوزخ است. ﴿وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِاما کسی‌که از ایستادن در حضور پروردگار و از مجازات دادگرانه او ترسیده و این ترس در دل او اثر گذاشته باشد. ﴿وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰو نفس را از هوی و هوس که آن را از اطاعت خدا باز می‌دارد بازداشته باشد و از آنچه پیامبر آورده است پیروی نماید و با هوای نفس و شهوت که انسان را از خیر باز می‌دارند مبارزه کند. ﴿فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٤١کسی‌که اینگونه باشد بهشت که هر شادی و نعمت و سروری را در بردارد جایگاه اوست.

آیه‌ی ۴۶-۴۲:

﴿یَسۡ‍َٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا٤٢[النازعات: ۴۲]. «دربارۀ قیامت از تو می‌پرسند که چه زمانی واقع می‌شود»؟.

﴿فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ٤٣[النازعات: ۴۳]. «تو را چه خبر از آن»؟.

﴿إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ٤٤[النازعات: ۴۴]. «آگاهی از زمان وقوع قیامت با پروردگارت است».

﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا٤٥[النازعات: ۴۵]. «تو تنها بیم‌دهندۀ کسی هستی که از آن (قیامت) می‌ترسد».

﴿کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَهَا لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِیَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا٤٦[النازعات: ۴۶]. «روزی‌که آن‌را می‌بینند، انگار که آنان جز شبی یا روزی درنگ نکرده‌اند».

یعنی تکذیب کنندگان قیامت تو را درباره قیامت می‌پرسند که چه زمانی واقع می‌شود؟ پس خداوند آن‌ها را پاسخ داد و فرمود: ﴿فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ٤٣این که بدانید کی واقع می‌شود برای تو و آن‌ها چه فایده‌ای دارد؟ پس دانستن این مطلب نتیجه‌ای ندارد. بنابراین، آگاهی مردم از زمان وقوع قیامت برای آن‌ها هیچ مصلحت دینی و دنیوی ندارد بلکه مصلحت در این است که بر آن‌ها پوشیده بماند و دانستن و آگاهی از زمان وقوع قیامت بر همه‌ی خلائق پوشیده می‌باشد. و کسی در این زمینه چیزی نمی‌داند، بلکه فقط خداوند زمان وقوع آن را می‌داند.

﴿إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ٤٤آگاهی از زمان وقوع قیامت به پروردگارت بر می‌گردد. همان طور که خداوند متعال در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: ﴿یَسۡ‍َٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّیۖ لَا یُجَلِّیهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَ[الأعراف: ۱۸۷]. «از تو دربارۀ زمان وقوع قیامت می‌پرسند که چه زمانی خواهد بود؟ بگو: آگاهی از زمان وقوع قیامت فقط نزد پروردگارم می‌باشد، آن‌را آشکار نمی‌کند مگر در وقت آن».

﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا٤٥بیم دادن تو فقط به کسی سود می‌بخشد که از آمدن قیامت بترسد و از ایستادن در پیشگاه خداوند بیمناک باشد. چنین کسانی آنچه برایشان مهم است فقط این است که برای قیامت آمادگی حاصل نمایند و برای آن کار کنند. و اما کسی که به قیامت باور ندارد به عناد و لجاجت او نباید توجّه کرد چون لجاجت او مبنی بر تکذیب و عناد است و وقتی او به چنین حالتی رسیده است پاسخ دادن به او کار بیهوده‌ای می‌باشد و خداوند که داورترین داوران است از انجام دادن کار بیهوده پاک و منزّه است.

پایان تفسیر سوره‌ی نازعات