تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ بلد

سورۀ بلد

مکی است؛ ترتیب آن 90؛ شمار آیات آن 20

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿لَآ أُقۡسِمُ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ١.

به شهر با حرمت مکّه مکرّمه سوگند یاد می‌کنم. به شهری که حرم الهی، جای نزول وحی، مولد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و موضع مناسک حجّ است و نیز خانۀ خداوند عزوجل در آن موقعیت دارد.

﴿وَأَنتَ حِلُّۢ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٢.

و تو نیز در این شهر سکنی‌گزین هستی که برایش شرف بزرگی داده است. آری! وجودت در این شهر شرف و رفعتش را تقاضا می‌نماید؛ زیرا مواضع به خاطر ساکنانش بزرگی می‌یابند.

﴿وَوَالِدٖ وَمَا وَلَدَ ٣.

به هر زاینده و زاده‌شده‌ای از مخلوقات که توالد و تناسل دارند سوگند یاد می‌کنم؛ زیرا این امر، باعث بقای حیات و حفظ نوع مخلوقات است و برهانی است که بر عظمت و قدرت باری‌تعالی بر مخلوقات و حکمتش در پیدایش آنان دلالت می‌کند.

﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِی کَبَدٍ ٤.

هر آینه انسان را طوری آفریدیم که در سختی‌ها رنج می‌کشد، با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند و به مصیبت‌ها گرفتار است؛ یعنی راه دشوار و طریق سختی را در پیش دارد، کدورت‌ها حیاتش را تیره می‌سازد و خطر‌ها بر او احاطه دارد.

﴿أَیَحۡسَبُ أَن لَّن یَقۡدِرَ عَلَیۡهِ أَحَدٞ ٥.

آیا انسان گمان می‌کند که کسی توان ندارد از او انتقام گیرد و بر او قهر و غلبه نماید؟ این اندیشه نادانی، غرور و خودبینی است، بلکه خداوند عزوجل بر او قهر و غلبه می‌کند و از او انتقام می‌گیرد.

﴿یَقُولُ أَهۡلَکۡتُ مَالٗا لُّبَدًا ٦.

از روی تکبّر و خیال‌پرستی و به منظور فخر‌فروشی بر دیگران ادّعا‌های دروغین می‌کند و می‌گوید: من اموال و ثروت زیادی را به مصرف رساندم؛ همچنان که بعضی از مشرکان به دروغ می‌گویند: ما در زمینۀ عداوت با محمّد صلی الله علیه و آله و سلم مبالغ زیادی را به مصرف رساندیم.

﴿أَیَحۡسَبُ أَن لَّمۡ یَرَهُۥٓ أَحَدٌ ٧.

آیا می‌پندارد که به حقیقت امر و اندازۀ انفاقش کسی آگاه نخواهد بود؟ این‌چنین نیست، بلکه الله عزوجل داناست که چه اندازه خرج کرده است، آگاه است که چه قدر اعطا نموده و به زودی از همه مال‌هایی که انفاق کرده از او حساب می‌گیرد.

﴿أَلَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ عَیۡنَیۡنِ ٨.

آیا برای انسان دو چشم نبخشیدیم که با آن می‌بیند؟ آری! بینایی انسان نعمت بزرگی است، از آن‌رو که با چشمانش وسایل زندگی و مهمّات حیاتش را می‌بیند تا بدین وسیله وجودش قوام یابد.

﴿وَلِسَانٗا وَشَفَتَیۡنِ ٩.

برای انسان زبان ناطق و فصیحی عطا کردیم که مقصودش را با آن دا می‌کند و به مطلوبش می‌رسد، همچنان برایش لب‌هایی بخشیده‌ایم که او را در سخن‌زدن و خاموشی و در تناول طعام کمک می‌کند؛ حال آنکه هردو جمالش را زیبا ساخته‌اند و صُنعی مُتقَن در آن‌ها به کار رفته است.

﴿وَهَدَیۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَیۡنِ ١٠.

راه حقّ و باطل و مسیر هدایت و ضلالت را برایش واضح ساختیم تا در وضاحت قرار داشته باشد و بعد از آشکار‌شدن فرق، یکی از این دو راه را بر‌گزیند.

﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ ١١.

چرا با انجام اوامری چون کار‌های نیکو و صداقات فرض و نفل، از این گردنه و راه دشوار نمی‌گذرد تا به رستگاری دست یابد و نجات را به چنگ آورد.

﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ ١٢.

چه می‌دانی که این گردنه و راه دشوار چیست؟ به راستی گذاشتن از آن برای کسی که خداوند عزوجل توفیقش را اراده نکرده باشد دشوار است. امّا برای کسی که پروردگار توفیقش دهد آسان است.

﴿فَکُّ رَقَبَةٍ ١٣.

این همان خلاصی برده‌ای است تا آزادی خود را به دست آورد، از حقوقش برخوردار شود و انسانیتش کمال یابد. آری! اسلام حرّیت و آزادگی را به ارمغان می‌آورد.

﴿أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِی یَوۡمٖ ذِی مَسۡغَبَةٖ ١٤.

یا صرف طعام برای فقیران و مسکینان در هنگام گرسنگی‌شان است؛ طوری که با وجود نیازمندی و کمبود آذوقه مسکینان را بر خود ترجیح دهد.

﴿یَتِیمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ ١٥.

و طعام‌دادن، سرپرستی و رسیدگی به امور یتیمی است که از خویشاوندان باشد؛ یتیمی که کسی را ندارد تا رعایت و تفقّدش کند و با دلشکستگی احساس ذلّت می‌نماید.

﴿أَوۡ مِسۡکِینٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ ١٦.

یا طعام‌دادن مسکینی است که نزدیک است دستش از افلاس و ناداری به خاک رسد؛ یعنی مستحقّ است بعد از اینکه راه‌ها به رویش بسته شده، با وی معاونت صورت گیرد و به او بخشش شود.

﴿ثُمَّ کَانَ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡمَرۡحَمَةِ ١٧.

بعد از آن کسی می‌تواند از گردنۀ اعمال دشوار بگذرد که مؤمن باشد –نه کافر و منافق- و خویشتن و دیگران را به صبر مشروع، یعنی صبر بر طاعات و مصایب و صبر از معاصی، توصیه نماید. همچنان به رحمت و مهربانی بر یکدیگر در جامعۀ اسلامی توصیه داشته باشد تا امن و سلامتی عمومیت یابد.

﴿أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَیۡمَنَةِ ١٨.

اهل صفات یاد شده اصحاب یمین‌اند که در سرای رستگاران قرار دارند، نامۀشان به دست راست داده می‌شود، یُمن و برکت را به همراه دارند، به مطلوب خود رسیدند و از ترسناکی نجات یافتند.

﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشۡ‍َٔمَةِ ١٩.

امّا کسانی که منکر آیات اند و به رسالت‌ها تکذیب نمودند اصحاب شمال‌اند. با اهل گمراهی جمع می‌شوند، در عقوبت و عذاب مقیّد اند و به خاطر اعمال بدی که انجام دادند نامۀ اعمال به دست چپ آنان قرار دارد.

﴿عَلَیۡهِمۡ نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ ٢٠.

عذاب سوزانی آنان را فرا گرفته که چهره‌ها را بریان می‌کند و بدن‌ها را می‌گدازد. دروازده‌ها بر آنان بسته است تا بیرون شده نتوانند و به عذاب دوامداری گرفتار اند که نه می‌میرند و نه زنده‌اند. این عذابی است همیشگی و در بد‌ترین جایگاهی استقرار دارند.


تفسیر نور: سوره بلد

تفسیر نور:
سوره بلد آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سوگند به این شهر ( مکّه که کعبه در آن است ) !‏

‏توضیحات : ‏
‏« لآ أُقْسِمُ . . . » : سوگند می‌خورم ( نگا : واقعه‌ / 75 ، حاقّه‌ / 38 ، قیامت‌ / 1 ) . « هذَا الْبَلَدِ » : این شهر . مراد مکّه است که بیت‌الحرام در آن است .‏

سوره بلد آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شهری که تو ساکن آنجا هستی ( و وجود پرفیض و پربرکت تو ، بر شرافت و عظمت آن افزوده است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَ أَنتَ » : در حالی که تو . و تو . حرف واو ، حالیّه یا اعتراضیه است و جمله بعد از آن معترضه . « حِلٌّ » : نازل و ساکن . مصدر و به معنی اسم فاعل ، یعنی حال است . برخی آن را به معنی حَلال ضدّ حرام می‌دانند ( نگا : مائده‌ / 5 ) که اشاره به توطئه آینده قریشیان برای کشتن پیغمبر در منزل خود است که منتهی به هجرت نبوی گردید . یا اشاره به مدّتی از روز فتح مکّه است که جنگیدن در مکّه برای پیغمبر حلال و مباح گشت . « أَنتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ » : تو ساکن این شهری . خون تو در این شهر حلال می‌گردد . جنگیدن در این شهر برای تو حلال و مباح می‌شود .‏

سوره بلد آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سوگند به پدر ، و فرزندی که به وجود می‌آورد !‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَالِدٍ » : پدر . « وَلَدَ » : به وجود آورد . مرجع ضمیر فاعلی ( والد ) است . « وَالِدٍ وَ مَا وَلَدَ » : اشاره به هر پدر و فرزندی است ، اعم از انسان و حیوان ( نگا : المصحف المیسّر ) . چرا که مسأله توالد و تناسل انسان و دیگر جانداران در طول ادوار مختلف ، به گونه تساوی تقریبی نر و ماده ، از شگفت‌انگیزترین مسائل خلقت است .‏

سوره بلد آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آدمی را برای رنج و محنت آفریده‌ایم ( نه برای راحت و آسایش ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَقَدْ خَلَقْنَا . . . » : جواب قسمهای بالا است . « فِی‌ » : معنی مصاحبت و مرادفت دارد . یعنی انسان همراه و همزاد با رنج و زحمت است و زندگی این جهان او برای استراحت و خوشی نیست . سرتاسر حیات او میدان مبارزه با مشکلات است و زندگی وی غرق در درد و رنج ، حرف ( فی ) علاوه از معنی ظرفیّت ، مقارن حرف لام نیز می‌باشد . گویند : إِنَّما أَنْتَ لِلْعَنَاءِ وَ النَّصَبِ . یا این که : إَنَّمَا أَنْتَ فِی الْعَنَاءِ وَ النَّصَبِ ( نگا : روح‌البیان ، کبیر ) . « کَبَدٍ » : درد و رنج . مشقّت و محنت . « فِی کَبَدٍ » : حال انسان است ( نگا : روح‌البیان ) .‏

سوره بلد آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ أَیَحْسَبُ أَن لَّن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا انسان ( با وجود این همه درد و رنجی که بدان گرفتار است و نشانه ضعف او است ) گمان می‌برد هرگز کسی بر او توانائی ندارد و بدو دست نمی‌یابد ؟ ( لذا هر کاری را بکند بازخواست نمی‌شود و از قلمرو مجازات در امن و امان است ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنْ » : مخفّف از مثقّله است ، و تقدیر جمله چنین است : أَنَّهُ لَن یَقْدِرَ عَلیْهِ أَحَدٌ . . . مفهوم آیه این است : کافر گمان می‌برد هرگونه فسق و فجوری را مرتکب شود ، بازخواستی در میان نیست ، و از قلمرو مجازات الهی برکنار است ، و کسی نمی‌تواند قدرت و یا ثروت وی را پس بگیرد . در صورتی که زندگیِ آمیخته با درد و رنجِ انسان ، دلیل بر ضعف و ناتوانی او در برابر خدا است .‏

سوره بلد آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالاً لُّبَداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏می‌گوید : من دارائی فراوانی را ( در راه خوشگذرانیها و لذائذ خرج نموده‌ام و ) نابود و تباه کرده‌ام .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَهْلَکْتُ » : نابود و تباه کردم . مراد خرج کردن و مصرف نمودن است . « لُبَداً » : انباشته و فراوان . « أَهْلَکْتُ مالاً لُّبَداً » : مرادِ چنین کافری و کافرانی ، اظهار تفاخر به کثرت دارائی ، و بذل و بخشش بی‌رویه به مردمان ، و گشاده‌دستیها و ولخرجیهای فراوان است .‏

سوره بلد آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ أَیَحْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُ أَحَدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا گمان می‌برد که کسی او را ندیده است‌ ؟ ( بی‌خبر است که اگر کسی هم از آفریدگان ندیده و ندانسته است ، خدا دیده و دانسته است که او این اموال را از کجا به دست آورده است و در چه راهی مصرف کرده است و نیّت وی چه بوده است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَیَحْسَبُ . . . ؟ » : انسان مغرور و خودستا بی‌خبر است که خدا از پندار و گفتار و کردار او مطّلع است . اگر مالی دارد به شبی است ، و اگر جانی دارد به تبی است . اصلاً ثروت و قدرت و سراپای وجودش داده خدا و از آن الله است .‏

سوره بلد آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر ما برای او دو چشم را ترتیب نداده و نساخته‌ایم‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَمْ نَجْعَلْ » : مگر ترتیب نداده و نساخته‌ایم‌ ؟‏

سوره بلد آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ وَلِسَاناً وَشَفَتَیْنِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زبانی و دو لب را نیافریده‌ایم‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« شَفَتَیْنِ » : مثنّی شَفَة ، دو لب . یعنی ابزار دیدار و دستگاه گفتار و تمام وسائل اقتدار بنده ، متعلّق به خدای دادار است . پس او کی دارا است‌ ؟ بلکه نادار است .‏

سوره بلد آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( و او را به دو پستان رهنمود نکرده‌ایم‌ ؟ ) و راه خیر و شرّ را بدو ننموده‌ایم‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« النَّجْدَیْنِ » : دو راه واضح و آشکار . مراد راه خیر و شرّ است که کاملاً برای عقل انسان نمایان است ( نگا : انسان‌ / 3 ، شمس‌ / 8 ) . دو برجستگی . مراد دو پستان است ( نگا : قاموس ، زادالّمسیر ) .‏

سوره بلد آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما که دو راه پیش پای انسان نهاده‌ایم ، آن کس که ناسپاس است ) او خویشتن را به گردنه ( رهائی از شقاوت و رسیدن به سعادت ) نمی‌زند ( و آن را پشت سر نمی‌گذارد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا اقْتَحَمَ » : اقتحام ، به معنی بی‌باکانه دست به کار شدن و شجاعانه به کاری آغازیدن است . « الْعَقَبَةَ‌ » : گردنه . مراد گردنه نجات است که بر سر راه سعادت قرار دارد و باید با انجام وظائف و تکالیف بندگی ، خویشتن را بدان زد و آن را پشت سر گذاشت .‏

سوره بلد آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو چه می‌دانی آن گردنه چیست‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَآ أَدْرَاکَ » : تو چه می‌دانی‌ ؟ ( نگا : حاقّه / 3 ، مدّثّر / 27 ، مرسلات‌ / 14 ) .‏

سوره بلد آیه 13
‏متن آیه : ‏
‏ فَکُّ رَقَبَةٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آزاد کردن برده و بنده است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَکُّ » : بازکردن . مراد آزاد کردن و رها ساختن است . « رَقَبَةٍ » : گردن . مراد برده و بنده است ( نگا : نساء / 92 ، مائده‌ / 89 ، مجادله‌ / 3 ) .‏

سوره بلد آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا خوراک دادن در زمان گرسنگی ( قحطی و خشکسالی ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَسْغَبَةٍ » : مراد بیشتر گرسنگی زمان قحطی و خشکسالی است که در آن غذا و خوراک سخت عزیز و بسیار مهمّ است ، و در چنین موقعی ایثار نشانه باور راستین شخص به خدا و آخرت است .‏

سوره بلد آیه 15
‏متن آیه : ‏
‏ یَتِیماً ذَا مَقْرَبَةٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خاصّه ) به یتیمی خویشاوند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذَا مَقْرَبَةٍ » : دارای قرابت خویشاوندی ، یا نزدیکی همسایگی . « مَقْرَبَةٍ » : خویشاوندی . نزدیکی . واژه یتیم ، مفعولٌ‌به إطعام است .‏

سوره بلد آیه 16
‏متن آیه : ‏
‏ أَوْ مِسْکِیناً ذَا مَتْرَبَةٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا به مستمندی خاک‌نشین .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذَا مَتْرَبَةٍ » : خاک‌نشین . سخت درمانده و بیچاره . « مَتْرَبَةٍ » : فقر شدید . خاک‌نشینی .‏

سوره بلد آیه 17
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گذشته از اینها ، او باید از زمره کسانی باشد که ایمان می‌آورند و همدیگر را به صبر و شکیبائی توصیه می‌کنند ، و به ترحّم و مهربانی سفارش می‌نمایند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ثُمَّ » : گذشته از اینها . علاوه از اینها ( نگا : ابن‌کثیر ، المنتخب ، فی ظلال القرآن ، نوین ) . « ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ . . . » : گذشته از اینها باید باشد از . سپس از زمره کسانی خواهد شد که ( نگا : روح‌البیان ) . معنی آیه با توجّه به بیان اخیر چنین می‌شود : سپس از زمره کسانی می‌گردد که ایمان می‌آورند و یکدیگر را به شکیبائی می‌خوانند و به مهربانی سفارش می‌کنند . « الْمَرْحَمَةِ » : لطف و مهربانی . شفقت و دلسوزی .‏

سوره بلد آیه 18
‏متن آیه : ‏
‏ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان ( که دارای چنین صفات و خصالی هستند ) سمت راستیها و اهل سعادتند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَصْحَابُ الْیَمِینِ » : دست راستیها . آنان که در سمت راست قرار دارند . افراد مبارک و اهل سعادت ( نگا : واقعه‌ / 27 و 38 و 90 و 91 ) . « الْمَیْمَنَةِ » : سمت راست . یمن و برکت . سعادت و اقبال ( نگا : واقعه‌ / 8 ) .‏

سوره بلد آیه 19
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ولی کسانی که آیات ( کتابهای آسمانی و دلائل گسترده در گستره جهانی ) ما را نپذیرند ، ایشان سمت چپیها و اهل شقاوتند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ » : سمت چپیها . اهل شقاوت . بدبیاران و بدبختان ( نگا : واقعه‌ / 9 ) . « الْمَشْأَمَةِ » : سمت چپ . شومی و نحوست . بدبیاری و شقاوت .‏

سوره بلد آیه 20
‏متن آیه : ‏
‏ عَلَیْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آتشی آنان را در بر خواهد گرفت که سرپوشیده و دربسته است !‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَلَیْهِمْ » : بر آنان گماشته شده است . ایشان را در برگرفته است . « مُؤْصَدَةٌ » : در بسته . سرپوشیده . بر کوره سوزان دوزخ سرپوش گذاشته شده ، و درهایش بسته گشته است ، آیا دوزخیان ، در چنین جائی ، چه حالی خواهند داشت‌ ؟ !‏