ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 54؛ شمار آیات آن 55
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١﴾.
قیامت نزدیک شد و وقتش قریب آمد، ماه شق شد و دو نیمه گردید. این واقعه وقتی به وقوع پیوست که کافران از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستند برایشان نشانهای ارائه نماید، آنحضرت دعا کردند و پروردگارش ماه را برایش دو نیمه ساخت.
﴿وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢﴾.
اگر کافران نشانه و برهانی را برای صداقت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مشاهده کنند بازهم از ایمان و قرآن رو میگردانند و میگویند: این جادوی باطل و از بین رفتنی است، ثباتی ندارد و به زودی نابود و مضمحل میشوند.
﴿وَکَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ ٣﴾.
کافران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تکذیب نمودند، از خواهش نفسهای امّاره بالسّوء پیروی کردند در نتیجه از راه هدایت به گمراهی رفتند، در حالی که جزا و پاداش هر امر صلاح و فساد در روز قیامت به صاحبانش فرودآمدنی است.
﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ ٤﴾.
به یقین که از اخبار تکذیبکنندگان پیشین و عذابهایی که بدان گرفتار شدند، به اندازهای که مایۀ پند و اندرز باشد برای کافران رسیده است و در صورتی که از آن فایده بگیرند کافی است.
﴿حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ٥﴾.
قرآن کریم دارای حکمتهای والایی است که در بیان، برهان و تهدیدش به نهایت درجه رسیده، اما بیم دادنش برای قومی که از موعظهها رو گردانند و از دلایل بهره نجویند فایدهای نمیرساند.
﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍ ٦﴾.
پس ای پیامبر! از کافران اعراض کن و در انتظار روز قیامت باش؛ در انتظار روزی که دعوتگر الهی مردم را به سوی موقف دشوار، امر هولناک و مقام ناخوشایند و ترس آوری فرا میخواند.
﴿خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ ٧﴾.
کافران در خواری و ذلّت قرار دارند و مذلّت از چشمان آنان هویداست، از قبرهای خود بیرون میشوند و در پراکندگی و شتاب به سوی حساب، مانند ملخهای پراگنده میباشند.
﴿مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞ ٨﴾.
مردم به سوی موقفی که خداوند عزوجل آنان را فراخوانده میشتابند و کافران میگویند: امروز، روز بسیار دشوار و ترسآوری است.
﴿۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩﴾.
پیش از کافران مکّه قوم نوح علیه السلام که بنده و پیامبر الهی بود به تکذیب پیامبر خود پرداختند و دربارۀ وی گفتند: او دیوانهای است که عقلش زایل شده است. او را زجر و سرزنش نمودند، مورد تهدید قرار دادند و به عذاب وعده دادند.
﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠﴾.
نوح علیه السلام پروردگارش را دعا کرد که پروردگارم! من در برابر تهدید کافران ناتوان هستم؛ از اینرو با فرستادن عذاب بر آنان مرا یاری و پیروزی بخش.
﴿فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١﴾.
خداوند عزوجل دعای نوح علیه السلام را پذیرفت و دروازههای آسمان را با آب زیادی که در قوّت و ریزش خود تیز و جهنده بود باز گشاد.
﴿وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢﴾.
همچنان پروردگار جهان زمین را شگافت تا از آن آب فوران نماید. در نتیجه آب آسمان و زمین به منظور هلاکت و نابودی آنانکه از جانب حقتعالی به عنوان عذاب مقدّر شده بود یکجا شد.
﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣﴾.
خداوند متعال نوح علیه السلام و همراهانش را برای کشتیی حمل کرد و سوار نمود که از تختهها ساخته شده بود و با میخهایی مستحکم و استوار گردیده بود.
﴿تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ ١٤﴾.
این کشتی زیر نظر پروردگار حرکت میکرد و مورد حفظ و رعایت حقتعالی قرار داشت. خداوند بزرگ کافران را هلاکت ساخت تا هم مجازات کفر آنان و هم پیروزی و یاری نوح که قومش او را تکذیب میکردند تحقّق یابد.
این آیه صفت دو چشم برای خداوند عزوجل با به گونهای که سزاوار ذات اوست به اثبات میرساند.
﴿وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٥﴾.
یقیناً خداوند بزرگ سرگذشت نوح علیه السلام و قومش را باقی نگه داشت تا نشانه و برهانی باشد که به قدرت، عظمت و وحدانیت الله عزوجل دلالت کند و کسانی که بعد از نوح علیه السلام میآیند در آن بیندیشند. آیا کسی هست تا از این پندها و موعظهها پندپذیر و فایدهمند شود؟
﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٦﴾.
پس عذاب و بیمدادن الله تعالی چگونه است؛ برای کسانی که با اوتعالی به جنگ میپردازند، پیامبرانش را تکذیب میکنند و به کتابهایی که توسط انبیا فرستاده ایمان نمیآورند؟ به یقین که عذاب سخت و بیمدادن بزرگی است.
﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٧﴾.
خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عملکردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی از موعظههای آن پند بگیرد و از محتویاتش نصیحت پذیر شود؟
﴿کَذَّبَتۡ عَادٞ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٨﴾.
قوم عاد پیامبر خویش هود علیه السلام را تکذیب کردند و خداوند آنان را هلاک ساخت. ببین که عذاب الهی در برابر کفر و تکذیب آنان چگونه بود؟ آری! عذاب سخت و دردآوری بود.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ ١٩﴾.
یقیناً پروردگار بزرگ باد بسیار سردی را در روز زشت و شقاوتباری بر قوم عاد فرستاد که عذاب دایمی و هلاکت همیشگی را برای آنان به بارآورد.
﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠﴾.
مردم را از جایگاهشان برمیداشت و بر سرهای آنان چنان فرود میآورند که مغزهایشان را میشکافت، گردنهای آنان را میکوفت و جمجمههایشان را از شانهها جدا میکرد؛ مانند درختهای خرما که از بیخ برکنده و به دور افکنده شده باشند.
﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٢١﴾.
عذاب خداوند عزوجل برای قوم عاد و بیمدادنهایش برای کسانی که پیامبرانش را تکذیب کردند چگونه بود؟ واقعاً شدید، دردآور و دشوار بود.
﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٢٢﴾.
خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عملکردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی هست که از موعظههای آن پند گیرد و از محتویاتش نصیحت پذیر شود؟
﴿کَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ ٢٣﴾.
قوم ثمود پیامبر خویش صالح علیه السلام را تکذیب کردند و آیات و نشانههایی را که آورده بود نپذیرفتند.
﴿فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ ٢٤﴾.
قبیلۀ ثمود گفتند: چگونه از انسانی همانند خود که از جملۀ ماست و بر ما امتیازی ندارد پیروی کنیم در حالی که او یک نفر است و ما جماعت بزرگی هستیم؟ اگر ما از او پیروی کنیم یقیناً از حق دور میباشیم و دیوانه و بیخرد خواهیم بود.
﴿أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞ ٢٥﴾.
چگونه وحی بر صالح علیه السلام نازل میشوند و بر ما به نبوّت امتیاز مییابد، در حالی که او هم انسانی مانند ماست؟ بلکه او در گفتارش دروغگوی و در کردارش خودکامه است؛ یعنی دروغ میگوید و کارهای بد انجام میدهد. این در حالی است که خود آنان دروغ میگفتند، او پیامبر بزرگوار و آنان دروغگویان بدکردار بودند.
﴿سَیَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡکَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ ٢٦﴾.
آنگاه که در دنیا و آخرت مجازات شوند، قطعاً برای آنان آشکار خواهد شد که دروغگوی، بدکار و خودکامه کیست.
﴿إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ٢٧﴾.
خداوند عزوجل شتری را که خواسته بودند به منظور امتحان آنان از صخره بیرون میآورند. اکنون تو ای صالح! عذابی را انتظار بکش که زود به آنان خواهد رسید و بر تبلیغ رسالت و آزار و اذیت آنان صبر پیشه کن.
﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ ٢٨﴾.
برای قوم خویش خبر ده که آب میان آنان و شتر تقسیم شده، یک روز برای شتر و روز دیگر نصیب آنان است. هر روزی صاحب نوبت برای استفاده از آب حاضر شود، امّا کسی که نوبتش نیست منع است و نباید حاضر شود.
﴿فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ٢٩﴾.
قوم ثمود یکی از افراد خویش را فرا خواندند و او را بر پَیکردن شتر وظیفه دادند و ترغیب نمودند، او هم شتر را به دستش گرفت و سربرید.
﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٠﴾.
خداوند عزوجل آنان را به سبب پَیکردن شتر عذاب نمود. ببین که عذاب حقتعالی چه اندازه سخت است و آنگاه که به عصیانگران فرود آید چطور بیپرواست.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ٣١﴾.
خداوند قهّار بر قبیلۀ ثمود فقط یک آوازی را فرستاد و به وسیلهاش همه را هلاک و نابود کرد؛ طوری که بعد از هلاکت، مانند علف کشت خشکیده و پژمردهای شدند که از آن جایگاه و اصطبلی برای چارپایان ساخته شده باشد.
﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٣٢﴾.
خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عملکردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی هست که از موعظههای آن پند بگیرد و از محتویاتش نصیحتپذیر شود؟
﴿کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ ٣٣﴾.
قوم لوط، پیامبر الهی حضرت لوط علیه السلام را تکذیب کردند، در حالی که با آیاتی از طرف حقتعالی آمد و آنان را به وسیلۀ آن بیم داد، ولی آنان به آیات الهی کفر ورزیدند.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّیۡنَٰهُم بِسَحَرٖ ٣٤﴾.
خداوند عزوجل بر قوم لوط علیه السلام سنگهایی را فرستاد و بر سر آنان فرو ریخت تا آنکه آنان را در هم درید. امّا الله تعالی خانوادۀ لوط را در آخر شب نجات داد.
﴿نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَن شَکَرَ ٣٥﴾.
این نعمتی از جانب خداوند عزوجل برای خانوادۀ لوط علیه السلام بود که ایشان را از عذابش نجات داد و همانگونه که حقتعالی بر خانوادۀ لوط و مؤمنان اهلش نعمت بخشید، برای همه کسانی که با عبادت مخلصانه از او شکرگزاری کنند نعمت ارزانی میکند.
﴿وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ٣٦﴾.
یقیناً لوط علیه السلام قومش را از عذاب و انتقام الهی ترساند، امّا در آن شک ورزیدند و به سخنانش توهین کردند.
﴿وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٧﴾.
آنان تصمیم گرفتند با مهمانان لوط علیه السلام که از جملۀ فرشتگان بودند کار بد انجام دهند، از اینرو خداوند بزرگ چشمهای آنان را نابینا ساخت؛ چنانکه بصیرتهایشان را کور ساخته بود. اکنون ای کافران! عذاب خداوند یگانۀ قهّار را بچشید.
﴿وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ ٣٨﴾.
واقعاً در نخستین وقت صبح، عذاب بزرگی آنان را فرا گرفت، در میانشان مستقر شد و دوام کرد تا اینکه به عذاب آتش دروزخ رسیدند. این همان عذابی بود که به وسیلهاش خود آنان سنگباران شدند و قریههای آنان از بیخ و بُن برکَنده شد.
﴿فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٩﴾.
ای کافران! اکنون از عذاب خداوند یگانۀ قهّار بچشید؛ زیرا شما دعوت لوط علیه السلام را با انکار مقاله کردید و به تکذیب وی اقدام نمودید.
﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٤٠﴾.
خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عملکردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی هست که از موعظههای آن پند بگیرد و از محتویاتش نصیحت پذیر شود؟
﴿وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١﴾.
به یقین که قوم فرعون از عذاب خداوند عزوجل به وسیلۀ موسی علیه السلام ترسانده شدند که اگر تکذیب کنند آنان را فرا میگیرد.
﴿کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزٖ مُّقۡتَدِرٍ ٤٢﴾.
امّا فرعون و قومش به براهین الهی و همه معجرههایی که موسی علیه السلام آورده بود تکذیب کردند، خداوند عزوجل آنان را به شدیدترین عذاب مجازات نمود. این مجازات خداوند با عزّتی است که هر که با وی مقابله کند خوارش میسازد، هر که با وی زورآزمایی کند مقهورش میگرداند، بر ارادهاش قدرتمند است و حکمش را کسی رد کرده و بازداشته نمیتواند.
﴿أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِکُمۡ أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِ ٤٣﴾.
آیا کافران مکّه از کافران پیشین بهتراند که عذاب خداوند عزوجل به آنان نرسد؟ با اینکه حقتعالی برای آنان برائتی از عذاب را در کتابهای پیشین نازل کرده و از گرفتاری به عذاب الهی در اماناند؟
﴿أَمۡ یَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞ ٤٤﴾.
بلکه کافران میگویند: ما اصحاب رأی و ارادهایم، در امور داناییم، با هم اتفاق داریم، بر کسی که با ما بجنگد پیروزیم بر هر که با ما زورآزمایی نماید غالب میشویم.
﴿سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ٤٥﴾.
به زودی جمع کافران در رویارویی با لشکر خداوند عزوجل که فرشتگان و مؤمناناند مغلوب میشوند، از معرکه فرار میکنند و به لشکر خدا پشت میگردانند و این مژده در غزوۀ بدر تحقّق پذیرفت.
﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦﴾.
روز قیامت وعدهگاه آنان است که از اعمال خود مورد محاسبه قرار میگیرند، عذاب روز قیامت از عذاب بدر در دردناکیاش بزرگتری و دشوارتر است.
﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ ٤٧﴾.
یقیناً کافران بدکار از حق به دوراند، در بیابانی بعید از راهیابی قرار دارند و در رنج، بدبختی و دشواری به سر میبرند.
﴿یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨﴾.
در آن روز کافران در آتش دوزخ بر روی خود کشانده میشوند و برای آنان گفته میشوند: سوزندگی دوزخ و سختی عذاب دردآورش را بچشید.
﴿إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩﴾.
به راستی که خداوند عزوجل هر چیزی را آفریده و به قضای از پیش تعیین شده، بر مبنای علم و نوشتن در لوح محفوظ مقدّر کرده است. بنابراین هیچ امری در جهان جز به تقدیر خداوند متعال به وجود نمیآید.
﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ ٥٠﴾.
فرمان و حکم خداوند عزوجل برای انجامکار و امری که آن را اراده کند جز این نیست که یک بار بگوید: «کُن» و به اذن حقتعالی در سرعتش مانند یک نگاه پدید میآید و از کمال قدرت اوتعالی لحظهای به تأخیر نمیافتد.
﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٥١﴾.
خداوند بزرگ اشخاص همانند این کافران از امّتهای پیشین را با عذابش به هلاکت رساند. آیا پندگیرندهای وجود دارد تا از عذابی که بر آنان فرود آمده پند گیرد؛ یعنی ایمان آورده و به طاعت پروردگارش باز کردد؟
﴿وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ ٥٢﴾.
هر عمل نیک و بدی را که اقوام پیشین انجام دادهاند، در کتابهای که فرشتگانحفظه آنها را مینویسند نوشته شده و محفوظ است.
﴿وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣﴾.
هر امر کوچک و بزرگی از عملکردهای بندگان در نامههای اعمال نوشته شده و طور قطع در برابر آن جزا داده میشوند. برای اعمال خیر، پاداش نیکو و برای اعمال بد، جزای سختی مقرّر خواهد شد.
﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤﴾.
به راستی که پرهیزگاران در باغهای پر از درخت و بستانهای فراخ بهشت موقعیت دارند و در کنار جویهای قرار دارند که از زیر کاخها و درختهای آن جاری است.
﴿فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥﴾.
در مجلسی جایگزیناند که دارای حقّانیت است، بیهودگی و گناهی در آن نیست و دشواری و مشقّتی وجود دارد، بلکه در امن و سلامتی و در شادمانی و کرامت، در نزد پروردگار بزرگ به سر میبرند؛ در نزد پادشاه عظیم و آفریدگار رحیمی که بر هر چیزی تواناست، هیچ امری او را ناتوان ساخته نمیتواند و هیچ مطلوبی از دایرۀ قدرتش بیرون نیست.