مکی است؛ ترتیب آن 40؛ شمار آیات 85
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿حمٓ ١﴾.
حا. میم؛ از جملۀ حروف مقطّعات است که خداوند عزوجل به مراد خویش در فرود آوردن آنها داناتر میباشد.
﴿تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ ٢﴾.
قرآن کریم وحیی از جانب خداوند متعال است که بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است و حقتعالی ذات باعزّتی است که دوستانش را عزّت میدهد و دشمنانش را خوار و ذلیل میسازد. همچنان او داناست؛ چنانکه هیچ امر پنهانی بر او پوشیده نیست، با عزّتش بر دیگران قهر و غلبه دارد و با علمش بهترین حکم را صادر میکند.
﴿غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِیدِ ٱلۡعِقَابِ ذِی ٱلطَّوۡلِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ إِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ ٣﴾.
خداوند عزوجل آمرزندۀ گناه آمرزش خواهان است، پذیرندۀ توبۀ تائبان است و بر رجوع کنندگان مهربان است. اوتعالی کسانی را که از حدودش تجاوز کنند، امرش را بیارزش شمارند و بر گناهان اصرار ورزند سخت عذاب میکند، بر بندگانش صاحب احسان و بر مخلوقات صاحب انعام است، معبود برحقّی جز او نیست، خدایی جز او وجود ندارد، در پادشاهیاش بدون شریک است و همه مخلوقات به سوی او باز میگردند تا حقّ هر کس برایش سپرده شود و هر کدام را مطابق استحقاقش مجازات کند.
﴿مَا یُجَٰدِلُ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَا یَغۡرُرۡکَ تَقَلُّبُهُمۡ فِی ٱلۡبِلَٰدِ ٤﴾.
جز تکذیب کنندگان ستیزه جو و منکر، هیچ کسی در براهین خداوندی خصومت نمیورزد، از آنها انکار نمیکند و در دلایل یگانگی خداوند عزوجل شریک نمینماید. پس ای پیامبر! تردّد کافران در سفرها برای جمعآوری درهم و دینار، اشتغال آنان به کار و کشت و لذّتیابی آنان از متاع دنیوی تو را فریب ندهد؛ زیرا آنان به سوی هلاکت سعی و کوشش میکنند و جای بود و باش آنان دوزخ است که بد جایگاهی است.
﴿کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۖ وَهَمَّتۡ کُلُّ أُمَّةِۢ بِرَسُولِهِمۡ لِیَأۡخُذُوهُۖ وَجَٰدَلُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ لِیُدۡحِضُواْ بِهِ ٱلۡحَقَّ فَأَخَذۡتُهُمۡۖ فَکَیۡفَ کَانَ عِقَابِ ٥﴾.
پیش از کافران مکّه قوم نوح و اهل قرنهای بعد از آنان پیامبران را تکذیب کردند، به تعذیب آنان اتفاق نمودند و به کشتنشان تصمیم گرفتند، آنان به حکم خواهشهای نفسانی خود با حق معارضه کردند و براهین الهی را با تکذیب و انکار رد نمودن، قصد آنان از انجام این امور، خوامش ساختن نور خدا و رد کردن حق بود. از این رو الله عزوجل آنان را مجازات نمود و تباه ساخت. ببین که انتقام پروردگار از دشمنان و عذاب او بر آنان چگونه بود؟
﴿وَکَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ ٦﴾.
همچنان که اهل قرنهای گذشته مستوجب عذاب شدند، عذاب خداوند عزوجل بر این کافران نیز واجب است و اینان هم مستحقّ عذاب دوزخ میباشند؛ از آنرو که به خداوند یگانۀ قهّار کافر شدند.
﴿ٱلَّذِینَ یَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْۖ رَبَّنَا وَسِعۡتَ کُلَّ شَیۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِینَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِیلَکَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ ٧﴾.
فرشتگان حامل عرش که در نزد خداوند مقام برتر و بهتر دارند و نیز فرشتگان با کرامتی که به اطراف عرش هستند و بدان احاطه دارند به تمجید و تقدیس پروردگار مصروف اند، اوتعالی را ازهمه عیبها منزّه میشمارند و به ستایش و صفاتی که خود برایش ثابت دانسته یاد و توصیف مینمایند. این فرشتگان با رسوخ و اخلاص به حقتعالی ایمان دارند و از پروردگارشان برای بندگان مؤمن آمرزش میخواهند و میگویند: پروردگارا! رحمت و عملت همه چیز را فرا گرفته است، پس برای کسانی که از کفر و گناه توبه کردن، به هدایتت راهیاب شدند و راه مستقیم اسلام را در پیش گرفتند بیامرز، ایشان را به رحمت خویش از عذاب دوزخ دور گردان و نجات بخش.
این آیه به فضیلت توبه و اکرام بندگان مؤمن دلالت میکند؛ چنانچه فرشتگان را مقرّر داشته شدند تا برایشان آمرزش بخواهند. همچنان دلالت دارد که راه خداوند عزوجل حقّ است که اوتعالی بدان راضی میشود.
﴿رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِی وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّیَّٰتِهِمۡۚ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٨﴾.
پروردگارا! بندگان مؤمنت را به پاداش ایمان و اعمال نیکو به بهشتهای جاودانهای داخل گردان که در دنیا برایشان وعده کرده بودی. همچنان پدران، همسران و فرزندان صالح و نیکوکار آنان را همراهشان به بهشت داخل نما، به راستی که تو ذات با عزّتی که با حکم غالب خود از دشمنانت انتقام میگیری، در آفرینش و صُنع خویش و در حکم و شریعت خود با حکمتی.
﴿وَقِهِمُ ٱلسَّیَِّٔاتِۚ وَمَن تَقِ ٱلسَّیَِّٔاتِ یَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥۚ وَذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٩﴾.
پروردگارا! ایشان را از عاقبت بدِ گناهان نگه دار؛ یعنی آنان را عفو نما و عذابشان مکن. آری! هر که را از انجام گناهان دور داری، با بهره بخشی از بهشت، نجات از آتش دوزخ و نایل ساختن به رضای خویش بر او رحمت نمودهای و این همان کامیابی به بزرگترین مقاصد و دستیابی به بلندترین مراتب است.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنَادَوۡنَ لَمَقۡتُ ٱللَّهِ أَکۡبَرُ مِن مَّقۡتِکُمۡ أَنفُسَکُمۡ إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِیمَٰنِ فَتَکۡفُرُونَ ١٠﴾.
آنگاه که کافران بدکار به خاطر ترک ایمان و مشاهدۀ زیانمندی بر خویشتن عیب میگیرند، وظیفه داران دوزخ بر آنان چنین ندا میکنند: تقبیح اعمال شما در دنیا از طرف خداوند عزوجل در آن وقت که نافرمانی کردید و پیامبران را تکذیب نمودید، از تقبیح خود شما سختتر بود. اکنون شما وقتی خود را ملامت میکنید که عذاب را مشاهده کردید و یقین داشتید که بر مبنای عدل الهی وقت مجازات شما در برابر ترک توحید باریتعالی فرا رسیده است.
﴿قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَیۡنِ وَأَحۡیَیۡتَنَا ٱثۡنَتَیۡنِ فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِیلٖ ١١﴾.
کافران میگویند: پروردگارا! دو بار ما را میراندهای: یک بار آنگاه که ما جنینهایی در شکمهای مادران خود بودهایم و هنوز روح در ما دمیده نشده بود و بار دوم آنگاه که عمرهای ما در زندگی دنیا کامل شد. همچنان ما را دو بار زنده نمودی: یک بار در زنگی دنیا، آنگاه که مادران مان ما را تولّد نمودند و بار دوم روزی که ما را از قبرهای ما برانگیختی، اکنون ما به گناهان خود اعتراف داریم، آیا برای ما کدام حیلهای وجود دارد که به وسیلهاش از آتش دوزخ بیرون شویم و به دنیا باز گردیم تا به تو ایمان آوریم و از پیامبرانت پیروی نماییم؟ اما چنین کاری بسیار دور است؛ زیرا وقتش گذشته و اکنون زمان ایمان آوردن نیست.
﴿ذَٰلِکُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِیَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ کَفَرۡتُمۡ وَإِن یُشۡرَکۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُکۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِیِّ ٱلۡکَبِیرِ ١٢﴾.
سبب گرفتاری شما به این عذاب شدید آن است که چون به سوی عبادت خداوند یگانه و ترک شرک فرا خوانده شدید، به دعوت و نصیحت کفر ورزیده از آنرو گشتاندید. امّا شرک به حقتعالی را پذیرفتید و مرتکب آن شدید. اکنون صدور حکم در اختیار الله متعال است، او به عدالت حکم میکند و بر کسی ستم روا نمیدارد، هر که را بخواهد هدایت میکند و مورد رحمت قرار میدهد و هر که را خواسته باشد گمراه میسازد و عذاب مینماید. او در مقدّراتش با حکمت و در کارهایش صاحب احسان است، در ذات و قدرت و قهرش بلند مرتبه است و کبریا و جلال و عظمت سزاوار اوست.
﴿هُوَ ٱلَّذِی یُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُنَزِّلُ لَکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ رِزۡقٗاۚ وَمَا یَتَذَکَّرُ إِلَّا مَن یُنِیبُ ١٣﴾.
ای انسانها! الله عزوجل خداوندی است که شما را به براهین دلالتگر به صُنع بدیع و کمال قدرتش در آفاق و انفس آگاه میسازد. او از ابرها آب با برکتی را فرود میآورد که به اذن خداوند عزوجل سبب سرسبزی، تر و تازگی، رشد و نمو، و زندگی اشیا و زنده جانها میشود. اما از این براهین جز کسانی که با طاعت، اخلاص عبادت و توبۀ بسیار به سوی خداوند عزوجل برمیگردند نفع نمیگیرند و در آنها تفکّر نمیکنند.
﴿فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ ١٤﴾.
ای مردم! خدا را پرستش کنید، با اخلاص عبادت بخوانید، خواستههای خود را تنها از او مسألت نمایید و به او چیزی دیگری را شریک نیاورید، اگرچه کافر از عملکردتان به خشم آیند، زیرا آنان به شما ضرری رسانده نمیتوانند. پس در اخلاص عبادت برای اوتعالی ثابت قدم باشید.
﴿رَفِیعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ یُلۡقِی ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ لِیُنذِرَ یَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ ١٥﴾.
الله عزوجل خداوندی است که قدر و مرتبۀ بلند دارد؛ یعنی در ذات و منزلت و در غلبه بر مخلوقات بلند مرتبه است و این وصف مخصوص اوتعالی است. او صاحب عرش عظیمی است که بزرگی آن را جز وی کسی نمیداند و طوری که شایستۀ جلال اوست بر عرش استوا دارد. از لطف الهی به مخلوقاتش این است که پیامبران را به سوی بندگان مبعوث نموده حکمت، علم نافع و هدایت را به سویشان وحی میفرستد و به منزلۀ روحی انسانها را زندگی میبخشد، بلکه حیات انسان با وحی وهدایت الهی بزرگتر از حیاتش به وسیلۀ روح است. با این وحی است که پیامبران الهی مردم را از روز رستاخیز بزرگ میترسانند و از همه اعمالی که موجب عذاب روز قامت میشود برحذر میدارند؛ روزی که با همگان ملاقات میکنند؛
﴿یَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَۖ لَا یَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَیۡءٞۚ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ ١٦﴾.
در روزی که مردم در محضر خداوند بزرگ برای حساب در عرصۀ قیامت حاضر میآیند. در آن روز از مردم و اعمالشان هیچ چیزی از خدا غایب نمیماند؛ زیرا وی به همه امور داناست، به احوال هر چیز اطلاع دارد، همه چیز را بر شمرده و به زودی از مردم حساب میگیرد. خداوند بزرگ در روز قیامت میگوید: امروز پادشاهی برای کیست؟ هیچ فرشتۀ مقّرب و پیامبر مرسلی پاسخ نمیدهد. در آن هنگام خود حقتعالی برای خویشتن جواب میدهد و میفرماید: پادشاهی برای خداوندی است که تنها او سزاوار بندگی است. پروردگار قهّاری که بر همگان غلبه دارد، دوستانش را عزّت میبخشد و دشمنانش را خوار میسازد. او یگانهای است که صفات الوهیت مخصوص اوست و قهّاری است که صفا ربوبیت تنها به او تعلّق دارد.
﴿ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَىٰ کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا کَسَبَتۡۚ لَا ظُلۡمَ ٱلۡیَوۡمَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ ١٧﴾.
در روز قیامت هر کس موافق عمل خوب و بدی که در دنیا انجام داده پاداش داده میشود و در روز حساب با زیادت گناهان و کمشدن حسنات بر هیچ بندهای ستم روا داشته نمیشود. به یقین که خداوند به سرعت حساب گیرنده است؛ یعنی روز حساب از شما به تأخیر نمیافتد، بلکه نزدیک است و به آن آمادگی بگیرید.
﴿وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ کَٰظِمِینَۚ مَا لِلظَّٰلِمِینَ مِنۡ حَمِیمٖ وَلَا شَفِیعٖ یُطَاعُ ١٨﴾.
ای پیامبر! بندگان را از روز بازگشت که وقوعش قریب است بترسان، روزی که از هولناکی آن دلها از جایگاهش فراز آمده به سینهها میرسد و به گلوها نزدیک میشود. مردم در غم عمیق و اندوه سختی گرفتار اند و در آن هنگام برای کافران، خویشاوندی که نفعشان رساند، دوستی که شفاعتشان کند و یاری دهندهای که عذاب را از آنان دفع کند وجود ندارد.
﴿یَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡیُنِ وَمَا تُخۡفِی ٱلصُّدُورُ ١٩﴾.
خداوند عزوجل نگاه ناگهانی چشمها را میداند و به امور مخفی آگاه است؛ یعنی که حرکات چشم و رازهای دلها برای اوتعالی معلوم است.
﴿وَٱللَّهُ یَقۡضِی بِٱلۡحَقِّۖ وَٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَقۡضُونَ بِشَیۡءٍۗ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ٢٠﴾.
خداوند متعال میان بندگان در روز بازگشت به عدل حکم میکند؛ یعنی برای نیکوکار پاداش نیکو و به بدکار جزای دشوار میدهد. در آن وقت معبودان باطل کافران، نفع و ضرری رسانده نمیتوانند و حکمی از آنها صادر نمیشود؛ زیرا از این امور ناتوان اند. بدون شک حقتعالی به همه آوزاها شنوا و به همه اعمال و نیتها بیناست، همه سخنها را میشنود و همه اعمال را میبیند.
﴿۞أَوَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَمَا کَانَ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ ٢١﴾.
آیا کافران در اطراف زمین به سیر و سیاحت نپرداختند تا آثار بدکاران و معاملۀ خداوند عزوجل با آنان را مشاهده کنند و بدانند که وقتی کافر شدند و به پیامبران تکذیب کردند اوتعالی با آنان چه کرد؟ آری! کافران پیشین از نگاه قدرت و مکنت، توان جسمی و اسباب و وسایل قدرتمندتر و قویتر بودند و در دنیا بناهای مستحکم تری داشتند، اما قوت و نیروی آنان عذاب الهی را دفع نکرد، بلکه حقتعالی آنان را به اثر گناهان کفر و معصیت هلاک ساخت و کسی نبود که از عذاب نگاهشان دارد.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَانَت تَّأۡتِیهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَکَفَرُواْ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٢﴾.
عذابی را که خداوند عزوجل بر دشمنانش نازل کرد، بدان سبب بود که به پیامبران کافر شدند و بعد از اینکه رسولان الهی براهینی را برای اثبات نبوّت و توحید باریتعالی آوردند به تکذیبشان پرداختند و در نتیجه حقتعالی آنان را هلاک و نابود کرد. آری! پروردگار سبحان نیرومند است، هر که با او بستیزد قهرش میکند و هر که با وی زور آزمایی کند خوارش میسازد. او سرکشان را به سختی عذاب میکند و دشمنانش را به شدّت مؤاخذه مینماید.
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔایَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ ٢٣﴾.
یقیناً خداوند متعال موسی علیه السلام را با براهینی که بر وحدانیتش دلالت میکرد فرستاد. او با دلایل واضح و آشکار آمد که بر درستی نبوّتش و بر نادرستی و کذب دعوای فرعون دلالت مینمود.
﴿إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَقَٰرُونَ فَقَالُواْ سَٰحِرٞ کَذَّابٞ ٢٤﴾.
خداوند عزوجل موسی علیه السلام را با براهینی به سوی فرعون پادشاه طغیانگر مصر، وزیرش هامان و قارون که صاحب گنجها بود فرستاد. آنان به رسالت آنحضرت کافر شدند و گفتند: او ساحری است که عقلش زایل شده، در گفتارش دروغگوست و چنین کسی نمیتواند پیامبر باشد.
﴿فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ ٱقۡتُلُوٓاْ أَبۡنَآءَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ وَٱسۡتَحۡیُواْ نِسَآءَهُمۡۚ وَمَا کَیۡدُ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٖ ٢٥﴾.
آنگاه که موسی علیه السلام به نزد فرعون، هامان و قارون آمد آنان به او کافر شدند و تکذیبش نمودند. علاوه بر آن به کشتن پسران و نگهداشتن زنان برای خدمتگاری دستور دادند. اما مکر و تدبیر کافران فایدهای برای آنان بازدهی نمیکند، مگر اینکه آنان را از حق دور سازد و به هلاکت نزدیک گرداند.
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ذَرُونِیٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَلۡیَدۡعُ رَبَّهُۥٓۖ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمۡ أَوۡ أَن یُظۡهِرَ فِی ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ ٢٦﴾.
فرعون برای سرکردگان قومش گفت: مرا بگذاری که موسی را به قتل برسانم و او از پروردگارش که وی را فرستاده بخواهد تا از من حمایتش کند. من میترسم موسی دین ما را با دین دیگری که به سویش فرا میخواند تبدیل نماید، یا در زمین مصر فساد برپا کند. این ادّعای فرعون از قبیل قلب حقایق بود؛ زیرا مصلح، به عنوان مفسد و مفسد، مصلح قلمداد شده است.
﴿وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُم مِّن کُلِّ مُتَکَبِّرٖ لَّا یُؤۡمِنُ بِیَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ ٢٧﴾.
موسی علیه السلام برای فرعون و قومش گفت: من از هر متکّبر، منکر و ستیزه جویی که به رسالت تکذیب کند و به روز قیامت تصدیق نکند به خداوندی که پروردگارر من و شماست پناه میجویم و کسی که چنین باشد، جز پروردگار جهان کسی او را از عملکردش باز داشته نمیتواند.
﴿وَقَالَ رَجُلٞ مُّؤۡمِنٞ مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ یَکۡتُمُ إِیمَٰنَهُۥٓ أَتَقۡتُلُونَ رَجُلًا أَن یَقُولَ رَبِّیَ ٱللَّهُ وَقَدۡ جَآءَکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ مِن رَّبِّکُمۡۖ وَإِن یَکُ کَٰذِبٗا فَعَلَیۡهِ کَذِبُهُۥۖ وَإِن یَکُ صَادِقٗا یُصِبۡکُم بَعۡضُ ٱلَّذِی یَعِدُکُمۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ کَذَّابٞ ٢٨﴾.
یکی از اعضای خانوادۀ فرعون که بطور پوشیده به خدا ایمان داشت و موسی علیه السلام را تصدیق میکرد گفت: چگونه ارادۀ قتل شخصی را دارید که گناهی ندارد و میگوید: خداوند عزوجل پروردگار من و مستحقّ عبادت است، بر علاوه این شخص برای راستی رسالتش دلایل درستی را آورده است؟ اگر موسی در ادّعایش دروغگوی باشد ضرر دروغش به خودش برمیگردد و عواقب آن را خودش بر خواهد داشت. اما اگر راستگوی باشد و شما او را تکذیب کنید، آنچه را وعده میدهد به شما خواهد رسید. به یقین که الله عزوجل کسی را که با انجام کفر و گناه از حد بگذرد به سوی هدایت رهنمایی نمیکند؛ زیر او به اختیار بیراهه را در پیش گرفته و باطل را اختیار نموده است. همچنان دروغگوی را به سبب کفر و گناهی که انجام میدهد به سوی خویش هدایت نمیکند؛ زیرا او مردم را به شک میاندازد و از این رو حق بر او پوشیده میماند.
﴿یَٰقَوۡمِ لَکُمُ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَ ظَٰهِرِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَمَن یَنصُرُنَا مِنۢ بَأۡسِ ٱللَّهِ إِن جَآءَنَاۚ قَالَ فِرۡعَوۡنُ مَآ أُرِیکُمۡ إِلَّا مَآ أَرَىٰ وَمَآ أَهۡدِیکُمۡ إِلَّا سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ ٢٩﴾.
شخص مذکور علاوه کرد که ای قوم من! شما در این مقطع زمانی در مصر سلطنت داشته و سردار بنی اسرائیل هستید، اگر عذاب خدا بر ما واقع شود چه کسی ما را از آن نگه میدارد؟ فرعون برای ردّ سخن آن شخص، قومش را مخاطب قرار داد و گفت: من شما را به گونهای مشوره میدهم و نصیحت میکنم که به خود مشوره دهم و نصیحت کنم، شما را جز به روشی درست و رأیی محکم رهنمایی نمینمایم.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ یَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُم مِّثۡلَ یَوۡمِ ٱلۡأَحۡزَابِ ٣٠﴾.
شخص مؤمن خانوادۀ فرعون، با پنددهی و بیم دادن قومش گفت: ای قوم من! اگر موسی علیه السلام را به قتل رسانید، از روز خطرناک و سیاهی بر شما میترسم که عذاب شما را فراگیرد همچنان که عذاب بر احزاب آمد؛ آنگاه که به جنگ با پیامبران خویش اتفاق کردند.
﴿مِثۡلَ دَأۡبِ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِینَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۚ وَمَا ٱللَّهُ یُرِیدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعِبَادِ ٣١﴾.
مانند رفتار و عادت قومهای نوح، عاد، ثمود و اهل قرنهای بعد از آنکه در کفر و تکذیب فرو رفتند و خداوند عزوجل آنان را به سبب ارتکاب گناهان مورد عذاب قرار داد؛ نه اینکه بر آنان ستم روا داشته باشد. پروردگار متعال با عدلش عذاب میکند، با فضلش رحمت مینماید و بلندتر است از اینکه بر بندگان ستم کند؛ بلکه به سبب کفر و فساد مجازاتشان مینماید.
﴿وَیَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ یَوۡمَ ٱلتَّنَادِ ٣٢﴾.
ای قوم من! اگر کافر شوید از وقوع عذاب روزی برشما میترسم که مردم در آن از اثر خطری که متوجهشان شده یک دیگر را ندا میکنند و آن روز قیامت است.
﴿یَوۡمَ تُوَلُّونَ مُدۡبِرِینَ مَا لَکُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ ٣٣﴾.
در آن روز از هول انگیزی موقف میگریزید، اما گریز گاهی برای شما وجود ندارد. کسی نیست که عذاب را از شما دفع کند و شما را در هنگام وقوع مجازات یاری نماید، هر که را خداوند عزوجل از هدایت باز دارد و به حق توفیق نبخشد، هیچکس از مردم توان هدایتش را ندارد.
﴿وَلَقَدۡ جَآءَکُمۡ یُوسُفُ مِن قَبۡلُ بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَمَا زِلۡتُمۡ فِی شَکّٖ مِّمَّا جَآءَکُم بِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَا هَلَکَ قُلۡتُمۡ لَن یَبۡعَثَ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِهِۦ رَسُولٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ مُّرۡتَابٌ ٣٤﴾.
به راستی یوسف علیه السلام به عنوان رسول و پیام آوری از جانب خداوند عزوجل با براهین آشکار و واضحی بر درستی نبوّتش آمد و شما را به سوی توحید و طاعت پروردگار فراخواند. اما شما در تمام حیاتش در رسالت وی شکّ و تردید داشتید و چون او را حقتعالی وفات گردانید، شکّ و حیرت شما بیشتر شد و گفتید: الله متعال هرگز پیامبری را بعد از وفات یوسف علیه السلام نمیفرستد. آری! همچنان که شما گمراه شدید، آفریدگار منّان گمراهی را بر کسی که از حدود الهی تجاوز کند و در الوهیتش شک ورزد مقدّر میسازد. در نتیجه چنین شخصی در برابر حق تکبّر میورزد، در سخن راست شک میکند و به راه حق و صواب توفیق نمییابد.
﴿ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡۖ کَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ کَذَٰلِکَ یَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ قَلۡبِ مُتَکَبِّرٖ جَبَّارٖ٣٥﴾.
کسانی که بطور باطل خصومت میورزند و براهینی را که خداوند عزوجل به وسیلۀ پیامبرانش فرستاده بدون دلیل و با هوای نفسانی خود رد مینمایند، عملکرد آنان در ناپسندی و جُرمش در پیشگاه پروردگار سبحان و در نزد مؤمنان کار بزرگی است. همچنان که الله عزوجل دلهای افراد امتهای پیشین را که به باطل مجادله میکردند مُهر نهاد، بر دل هر شخص مستکبر، ستیزه جو، منکر، ستمگر و مستبدّ مُهر مینهد. آنگاه با تکبّر حق را رد میکند، با قدرتش به باطل عمل مینماید و به سویش فرا میخواند.
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ یَٰهَٰمَٰنُ ٱبۡنِ لِی صَرۡحٗا لَّعَلِّیٓ أَبۡلُغُ ٱلۡأَسۡبَٰبَ ٣٦﴾.
بعد از آنکه فرعون، موسی علیه السلام را تکذیب کرد و به ردّ شریعتش پرداخت، با تهدید و قدرت نمایی به وزیرش گفت: ای هامان! برایم کاخ بلند و مرتفعی را بنا کن تا بر آن بالا روم و به دروازههای آسمان دست یابم.
﴿أَسۡبَٰبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّی لَأَظُنُّهُۥ کَٰذِبٗاۚ وَکَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِفِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَصُدَّ عَنِ ٱلسَّبِیلِۚ وَمَا کَیۡدُ فِرۡعَوۡنَ إِلَّا فِی تَبَابٖ ٣٧﴾.
آنگاه که بالا روم و به دروازههای آسمان دسترسی پیدا کنم، به سوی خدای موسی نظر خواهم کرد تا راستی و دروغگویی موسی را باز شناسم، هرچند پیش از این کار، به گمان غالبم او دروغگوی است. بدینگونه فعل بدش را نیکو دانست و مستحسن پنداشت و به سبب باطلی که در نظرش نیکو نمایان شد از هدایت منصرف شد، مکر و تدبیر فرعون و حیلهبازیاش به منظور ردّ رسالت موسی علیه السلام تأثیری نداشت مگر اینکه زیان، هلاکت، نابودی و تباهی را برای خودش پدید آورد؛ زیرا نتیجۀ زشت تدبیرش به خود و قومش باز گشت.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ یَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُونِ أَهۡدِکُمۡ سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ ٣٨﴾.
شخص مؤمن خانوادۀ فرعون، دعوت و موعظهاش را دوباره تکرار کرد و گفت: ای قوم من پیروی کنید که شما را به سوی حق فرا میخوانم، به راه هدایت رهنمایی مینمایم و از طریق هلاکت بر حذر میدارم.
﴿یَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا مَتَٰعٞ وَإِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِیَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ ٣٩﴾.
ای قوم من! یقیناً زندگی دنیا کوتاه و فنا شدنی است، روزهای نعمتهایی و لذّتش اندک و زودگذر است، پس بدان مغرور نشوید و به بقای آن دل نبندید. اما دار آخرت برای مؤمنان نیکوکار سرای نعمت دایمی، سرور جاودانی، زندگی با امن و خوشنودی همیشگی است، بنابراین اعمالی چون ایمان به خداوند عزوجل و اخلاص در عبادت را که مربوط به آخرت است، بر اعمال دنیا و مغرورشدن بدان مقدّم سازید.
﴿مَنۡ عَمِلَ سَیِّئَةٗ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَاۖ وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ یُرۡزَقُونَ فِیهَا بِغَیۡرِ حِسَابٖ ٤٠﴾.
کسی که در زندگی مرتکب گناهی شود، خداوند عزوجل جزایی را به اندازۀ گناهش بر او مقررّ میدارد. اما هر که کار خیری مانند طاعت خداوند، اعمال نیکو و ترک معصیتها را با توحید باریتعالی و اخلاص عمل انجام دهد، برابر است که زن باشد یا مرد سعادتمند شده است. برای اینان بهشتهای پر از نعمت آماده شده که در آن داخل میشوند و ماندگار هستند. خداوند عزوجل خوردنیها و نوشیدنیهای لذیذ و خوشمزه، زنان هم سنّ و سال، زیورات و جامههای نیکو و بیحسابی را برایشان در بهشت آماده کرده است.
﴿۞وَیَٰقَوۡمِ مَا لِیٓ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلنَّجَوٰةِ وَتَدۡعُونَنِیٓ إِلَى ٱلنَّارِ ٤١﴾.
ای قوم من! چگونه من شما را به سوی توحید خداوند عزوجل و پیروی از پیامبرش موسی علیه السلام فرا میخوانم که شما را از عذاب خدا نجات میدهد و رسیدن به بهشتهای پر از نعمت را برایتان تضمین میکند، اما شما مرا به سوی کفر به پروردگار و تکذیب موسی علیه السلام فرا میخوانید که عاملش را به آتش دوزخ همیشگی میرساند؟!
﴿تَدۡعُونَنِی لِأَکۡفُرَ بِٱللَّهِ وَأُشۡرِکَ بِهِۦ مَا لَیۡسَ لِی بِهِۦ عِلۡمٞ وَأَنَا۠ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡغَفَّٰرِ ٤٢﴾
شما مرا به سوی کفر و شرک به خداوند عزوجل و اعراض از طاعتش فرا میخوانید؛ حال آنکه نمیدانم که کسی جز اوتعالی سزاوار عبادت باشد. امّا من شما را به عبادت خداوندی فرا میخوانم که در پادشاهیاش با عزّت و در انتقامش نیرومند است و گناهان کسی را که توبه کند و به وی رجوع نماید میآمرزد. او پروردگار عزیزی است که دوستانش را عزّت میبخشد و برای توبهکارانی که به سویش باز میگردند آمرزنده است.
﴿لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدۡعُونَنِیٓ إِلَیۡهِ لَیۡسَ لَهُۥ دَعۡوَةٞ فِی ٱلدُّنۡیَا وَلَا فِی ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَآ إِلَى ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ ٤٣﴾.
آنچه مرا به عبادتش فرا میخوانید بدون شک سزاوار نیست که عبادت شود، یا از آن چیزی خواسته شود و یا در نیازهای دنیوی و اخروی به آن پناه جسته شود. به راستی بازگشت همه مردم در آخرت به سوی خداوند عزوجل است تا اعمالشان را محاسبه نماید. آری! هر که از حدود الهی تجاوز کند، به اوتعالی کافر شود، دست به خونریزی زند و بر مردم ستم روا دارد باز گشتش به سوی دوزخ است.
﴿فَسَتَذۡکُرُونَ مَآ أَقُولُ لَکُمۡۚ وَأُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِیرُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٤٤﴾.
بعد از آنکه آنان را نصیت کرد و بیم داد و سرانجام از پذیرش نصایحش نا امیدشد، برای آنان خبر داد که حتماً پشیمان خواهند شد؛ آنگاه که پشیمانی بعد از لغزش قدم سودی ندارد و نیز اعلام داشت که خود به پروردگارش اعتماد میکند، به مولایش توکّل میورزد و به سوی آفریدگارش رجوع مینماید؛ زیرا اوتعالی به اعمال و سخنان مردم داناست و هیچ امر وعملی از وی پنهان و پوشیده نمیباشد.
﴿فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَیَِّٔاتِ مَا مَکَرُواْۖ وَحَاقَ بَِٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ ٤٥﴾.
خداوند عزوجل شخص مؤمن خانوادۀ فرعون را از انتقام کافران و عاقبت مکر آنان نگه داشت؛ زیرا وی تنها به اوتعالی توکّل نمود. امّا کافران در این دنیا به عذاب بدی گرفتار آمدند و نیز در آتش دوزخ ماندگار خواهندبود.
﴿ٱلنَّارُ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِیّٗاۚ وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ ٤٦﴾.
قوم فرعون که در دنیا با غرق شدن مجازات شدند و در آخرت به آتش دوزخ عذاب میشوند اکنون صبح و شام به آتش عرضه میشوند و این دلیلی برای اثبات عذاب قبر است. اما در روز قیامت با آتش دوزخ درمیآیند، در آن همیشه جاودان میمانند و جزای کفر و تکذیب خویش را میچشند.
﴿وَإِذۡ یَتَحَآجُّونَ فِی ٱلنَّارِ فَیَقُولُ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا کُنَّا لَکُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا نَصِیبٗا مِّنَ ٱلنَّارِ ٤٧﴾.
از آنگاه یاد کن که میان کافران در آتش دوزخ خصومت پدید میآید؛ یعنی پیروان، رعایا و مقلّدان برای بزرگان و سرکردگان میگویند: ما در زندگی دنیا در امور اعتقادی خود از شما پیروی نمودیم، آیا اکنون چیزی از عذاب آتش را که ما بدان گرفتاریم برمیدارید؛ زیرا شما سبب گمراهی و کفر ما شدهاید؟
﴿قَالَ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا کُلّٞ فِیهَآ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ حَکَمَ بَیۡنَ ٱلۡعِبَادِ ٤٨﴾.
بزرگان و سر کردگان برای پیروان میگویند: ما توان نداریم چیزی از عذاب را از شما کم کنیم؛ زیرا همه ما در آتش دوزخ به سر میبریم و راه بیرون شدن برای ما میسّر نیست. خداوند در بین مردم حکم کرده و به هرکدام آنچه را از عذاب و پاداش مستحق بوده طور عادلانه داده است.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ فِی ٱلنَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ٱدۡعُواْ رَبَّکُمۡ یُخَفِّفۡ عَنَّا یَوۡمٗا مِّنَ ٱلۡعَذَابِ ٤٩﴾.
کافران، اعم از سرکردگان و پیروان که در آتش دوزخ قرار دارند برای وظیفه داران دوزخ میگویند: از خداوند عزوجل بخواهید یک روز عذاب را از ما تخفیف دهد تا وقت اندکی از آن راحت باشیم.
﴿قَالُوٓاْ أَوَ لَمۡ تَکُ تَأۡتِیکُمۡ رُسُلُکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِۖ قَالُواْ بَلَىٰۚ قَالُواْ فَٱدۡعُواْۗ وَمَا دُعَٰٓؤُاْ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٍ ٥٠﴾.
وظیفه داران دوزخ سخن کافران را رد میکنند و میگویند: هرگز عذاب از شما تخفیف نمییابد. آیا پیامبران الهی با براهین دلالت کننده بر یگانگی اوتعالی و درستی رسالتشان نیامدند و شما کافر شدید و تکذیب نمودید؟ کافران اقرار مینمایند که به آیات خداوند یگانۀ قهّار تکذیب نمودند. وظیفه داران دوزخ میگویند: ما تخفیف عذاب را برایتان خواستار نمیشویم و شفاعت نمیکنیم خود شما دعا کنید و بخواهید، اما دعای شما فایدهای ندارد و قبول نمیشود؛ زیرا دعای کافران فایدهبخش نیست، حقتعالی آن را نمیپذیرد و بینتیجه است.
﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَیَوۡمَ یَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ ٥١﴾.
خداوند متعال پیامبران و بندگان مؤمن را یاری میکند و بر کسانی که با ایشان جنگ مینمایند، هم در زندگی دنیا پیروزی میبخشد و هم در آخرت؛ در آن روز که فرشتگان، پیامبران و بندگان نیکوکار بر امتهای کافر گواهی میدهند و نیز پیامبران شهادت میدهند که رسالت خود را تبلیغ کردند، اما کافران به تکذیبشان پرداختند.
﴿یَوۡمَ لَا یَنفَعُ ٱلظَّٰلِمِینَ مَعۡذِرَتُهُمۡۖ وَلَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ ٥٢﴾.
معذرت کافران در روز قیامت برای آنان فایدهای ندارد و از رحمت خداوند عزیز و آمرزگار دور اند، در دار آخرت بدترین قرار گاهی دارند که آتش دوزخ است.
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡهُدَىٰ وَأَوۡرَثۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡکِتَٰبَ ٥٣﴾.
به یقین که خداوند عزوجل تورات را بر موسی علیه السلام نازل فرمود؛ کتابی را که در آن هدایت و بیان وجود دارد و دارای احکامی است که به خیر و هدایت دلالت میکند و نیز مقرّر داشت که بنی اسرائیل آن را قرنی بعد از قرن دیگر به ارث برند.
﴿هُدٗى وَذِکۡرَىٰ لِأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٥٤﴾.
کتاب تورات، پیش از اینکه تحریف شود و با شریعت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم منسوخ گردد، رهنمایی به سوی راه راست بود و در آن پند، موعظه و یاد آوریهایی برای صاحبان عقلهای سلیم و فطرتهای معتدل وجود داشت.
﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِکَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ بِٱلۡعَشِیِّ وَٱلۡإِبۡکَٰرِ ٥٥﴾.
ای پیامبر! در برابر تکذیب کافران و اذیت بدکاران صبر پیشه نما؛ زیرا خداوند عزوجل پیروزی، قدرتمندی و بلندمرتبهگی را برای تو وعده نموده و وعدهاش را خلاف نمیکند، بلکه آن را عملی میسازد؛ چنانچه عملی شد. بر تو لازم است از گناهان آمرزش بخواهی؛ زیرا با آمرزش خواهی خوشنودی الله عزوجل به دست میآید و از خطرها نجات حاصل میشود. در هر صبح و شام، پروردگارت را با تسبیحی که نقایص را از اوتعالی دور سازد منزّه بدان و بزرگ بشمار؛ با تسبیحی که مقرون به حمد باشد و کمال را برای اوتعالی به اثبات رساند.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ إِن فِی صُدُورِهِمۡ إِلَّا کِبۡرٞ مَّا هُم بِبَٰلِغِیهِۚ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ٥٦﴾.
کسانی که دربارۀ براهین دلالت کننده بر وحدانیت و عظمت خداوند عزوجل مخاصمه میکنند، حق را به باطل میآمیزند و برای مخالفت و اثبات دعوای خود دلیل درستی هم ندارند، آنان را کبر، ستیزهجویی و عُجبی که در دلهای آنان پیچیده بر این کار وا داشته است. آنان در فضل و احسانی که الله عزوجل به تو بخشیده حسد میورزند، امّا هرگز به این فضل الهی دست نمییابند و به تو ضرری رسانده نمیتوانند. پروردگار نگهبان توست، بنابراین به او پناه جوی و در برابر آزار کافران از او حمایت بخواه؛ زیرا او گفتههای شما را میشنود، احوال و افعال شما را میبیند و به همه احاطه دارد.
﴿لَخَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَکۡبَرُ مِنۡ خَلۡقِ ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٥٧﴾.
به راستی که آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش مردم و زنده ساختن بعد از مردنشان کاری بزرگتر و عظیمتر است. پس به چه دلیل در قدرت خداوند عزوجل به زنده کردن مردم از قبرها شک مینمایند؟ بیشتر مردم حقیقت این سخن را نمیدانند که آفرینش هر چیز بر اوتعالی آسان است و باز آفریدن آسمانها و زمین از آفریدن انسان بزرکتر است.
﴿وَمَا یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَلَا ٱلۡمُسِیٓءُۚ قَلِیلٗا مَّا تَتَذَکَّرُونَ ٥٨﴾.
شخص نابینا و بینا در کمال دیدن و تمییز اشیاء با یک دیگر برابر نیستند، به همینگونه مؤمن نیکوکار و کافر ستیزه جو با هم برابر نمیباشند. ای مردم! چه قدر از براهین الهی کم پند میگیرید و چه اندازه تدبُّر، انتفاع و دانش شما از این براهین اندک است!
﴿إِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِیَةٞ لَّا رَیۡبَ فِیهَا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یُؤۡمِنُونَ ٥٩﴾.
به راستی که روز قیامت خواهی نخواهی آمدنی است، برای آن روز با اخلاص عبادت برای خداوند عزوجل و با توشه گیری از اعمال نیکو آمادگی بگیرید. امّا بیشتر مردم به روز آخرت تصدیق نمیکنند و آن را نمیدانند، بلکه در غفلت و اعراض به سر میبرند.
﴿وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ ٦٠﴾.
ای مردم! پروردگار شما فرمود: تنها مرا بخوانید و عبادت را برای من خالص سازید من از شما میپذیرم، نیازهای شما را بر آورده میسازم و دشواریهایتان را بر طرف مینمایم. همانا کسانی که از بندگی خداوند عزوجل و اقرار به اوتعالی تکبّر میورزند، با خواری و زیانمندی به دوزخ داخل میشوند.
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَشۡکُرُونَ ٦١﴾.
خداوند عزوجل ذاتی است که شب را برایتان آفرید تا در آن خواب شوید، آرام باشید و از مشقّت اعمال استراحت جویید. روز را با تابش خورشید برایتان روشن آفرید تا در آن به طلب روزی بپردازید و به انجام کارهای خویش اقدام کنید. بدون شک خداوند عزوجل بر بندگانش صاحب نعمتهای بزرگی است. اما بیشتر انسانها اوتعالی را با اخلاص عبادت و طاعت شکر گرازی نمیکنند.
﴿ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ ٦٢﴾.
خداوند یگانه ذاتی است که با این نعمتها بر شما احسان کرده است، همانا او پروردگار شماست و آفریدگار روزی دهندهای است که همه چیزها را از عدم خلق نموده است، جز او معبود بر حقّی نیست و برای او شریکی وجود ندارد. پس چگونه شما از یگانه شناسی خداوندی که بلند مرتبه و بزرگ است و پروردگاری جز او برای شما نیست به سوی شرک و عبادت دیگر چیزها رو میآورید.
﴿کَذَٰلِکَ یُؤۡفَکُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ ٦٣﴾.
همچنان که شما از عبادت خداوند عزوجل و توحیدش انحراف و اعراض کردید، هر منکر و ستیزهجویی که دلیل را نپذیرد و از حق پیروی نکند از آیات الهی انحراف میورزد.
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَصَوَّرَکُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَکُمۡ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ فَتَبَارَکَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٦٤﴾.
ای مردم! الله عزوجل خداوندی است که زمین را برای شما آفرید، گهوارهای ساخت و برابر نمود تا بر روی آن استقرار یابید و به آسانی زندگی کنید، آسمان را سقف مرفوع زمین ساخت و نشانههایی چون خورشید، ماه، ستارهها و ابرها را در آن پدید آورد که همه نعمتهایی برایتان است. همچنان شمارا با زیباترین صورت و کاملترین سیما آفرید و با خوردنیها و نوشیدنیهای خوش مزّه و گوارا، با وسایل سواری و روزیهای کافی و با لذایذ زندگی و سهولتهای حیات بر شما احسان کرد. کسی که با این نعمتها بر شما انعام و احسان نموده پروردگار یگانهای است که بلند مرتبه و متعالی است و احسان بسیار دارد، فضلش عام وجودش فراگیر است، از هر وصفی که سزاوار او نیست مقدّس است و او آفریدگار همه مخلوقات و کائنات است.
﴿هُوَ ٱلۡحَیُّ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَۗ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٦٥﴾.
او خداوندی است که به زندگی کامل و بیپایانی زنده است و حیاتش به حیات مخلوقات که ناقص و دارای نهایت است همانندی ندارد. تنها و تنها او سزاوار عبادت است؛ نه دیگران. پس او را عبادت کنید، نیازهای خویش را از او بخواهید و با او شریک نیاورید. سپاس و ستایش شایسته و شکران بزرگ مخصوص اوتعالی است که آفریدگار کائنات و موجودات است.
﴿۞قُلۡ إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَمَّا جَآءَنِیَ ٱلۡبَیِّنَٰتُ مِن رَّبِّی وَأُمِرۡتُ أَنۡ أُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٦٦﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: خداوند عزوجل مرا از عبادت بتهایی که شما پرستش میکنید نهیکرده و با آمدن براهین واضح و درست، به یگانهشناسیاش توصیه نوده است. همچنان پروردگارم مرا مأمور داشته که از فرمانش اطاعت نمایم، به حکمش منقاد باشم و یقین کنم که او آفریدگار مخلوقات و پروردگار کائنات است.
﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ یُخۡرِجُکُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّکُمۡ ثُمَّ لِتَکُونُواْ شُیُوخٗاۚ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّىٰ مِن قَبۡلُۖ وَلِتَبۡلُغُوٓاْ أَجَلٗا مُّسَمّٗى وَلَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ ٦٧﴾.
ای انسانها! الله عزوجل خداوندی است که پدر شما آدم را از خاک به وجود آورد، بعد از آن شما را با توالد و تناسل از آبی بیارزش و سپس از خون بسته و باز از قطعۀ گوشتی آفرید، آنگاه هر کدام شما از مادرش به گونۀ طفل کوچکی تولد میشود، باز هر کدامتان به مرحلۀ کمال رشد و قوت جسمی خود میرسید، بعد از آن افسرده میشود و با سپریشدن عمر پیر مرد بزرگسال و ناتوانی میگردد، امّا بعضی از شما پیش از بزرگسالی وفات میکنید. این همه برای آن است که به آنچه حقتعالی بر شما مقدّر کرده در مدّت عمر خویش دست یابید و برای این است که در براهین و آفرینش تعحبآور و نفاذ قدرتش بیندیشید، در صُنع بدیعش تفکر کنید، او را به یگانگی بشناسید و عبادت را برای او خالص سازید.
﴿هُوَ ٱلَّذِی یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ فَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ ٦٨﴾.
اوتعالی پروردگاری است که مخلوقات را از عدم میآفریند بعد از آن شما را میمیراند و باز بعد از مردن دوباره زنده میسازد. چون کاری را اراده کند به کلمۀ «کُن» به پیدایش آن حکم مینماید و آنگاه به اذن اوتعالی پدید میآید.
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ أَنَّىٰ یُصۡرَفُونَ ٦٩﴾.
ای پیامبر! آیا از عملکرد کافران تعجّت نمیکنی که در براهین و دلایل راستین و درست خداوند عزوجل که به یگانگی وی طور یقین دلالت میکند خصومت میورزند؟ چگونه با وجود درستی و راستی این آیات و دلایل، انحراف میورزند و چگونه بعد از اقامۀ حجّت آشکار گمراه میشوند!
﴿ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِٱلۡکِتَٰبِ وَبِمَآ أَرۡسَلۡنَا بِهِۦ رُسُلَنَاۖ فَسَوۡفَ یَعۡلَمُونَ ٧٠﴾.
این کافران، کسانی اند که به قرآن کریم و به کتابهای قبل از آن بر پیامبران الهی نازل شده تکذیب کردند. به زودی نتیجۀ کفر خویش را آشکارا خواهند دید؛ آنگاه که خداوند عزوجل سختترین عذاب را در روز قیامت به عنوان جزای تکذیبشان بر آنان فرود آورد.
﴿إِذِ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِیٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ وَٱلسَّلَٰسِلُ یُسۡحَبُونَ ٧١﴾.
در آن روز که طوقهای آتشین در گردنهای کافران انداخته شود و دستهای آنان به زنجیر کشیده شود.
﴿فِی ٱلۡحَمِیمِ ثُمَّ فِی ٱلنَّارِ یُسۡجَرُونَ ٧٢﴾.
«زبانیه» کافران را به سوی آب بسیار داغ و جوشانی میکشانند و بعد از آن در آتش دوزخ سوختانده میشوند.
﴿ثُمَّ قِیلَ لَهُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تُشۡرِکُونَ ٧٣﴾.
بعد از آن برای کافران که در آتش دوزخ قرار دارند به گونۀ توبیخ گفته میشود: معبودان باطلی که به عبادت آنها میپرداختید کجا هستند؟
﴿مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا بَل لَّمۡ نَکُن نَّدۡعُواْ مِن قَبۡلُ شَیۡٔٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٧٤﴾.
آیا معبودانی که غیر از خداوند عزوجل به پرستش آنها میپرداختید، شما را یاری کرده میتوانند؟ آیا در توان آنها هست که امروز عذاب حقتعالی را از شما دفع کنند؟ کافران میگویند: امروز آن معبودان از چشمهای ما غایب شدهاند، ما را رها کردند و هیچ فایدهای به ما نمیرسانند. بدینگونه به خطا وجرم خویش در عبادت غیر پروردگار و شرک ورزیدن به اوتعالی و به اینکه در بیخردی و راه باطل روان بودند اقرار و اعتراف مینمایند. همچنان که الله عزوجل این کافران را به عبادت چیزهایی که نفع و ضرری رسانده نمیتوانند گمراه کرد، هر منکر و ستیزه جویی را که حق را رد کند و وحی را تکذیب نماید گمراه میسازد.
﴿ذَٰلِکُم بِمَا کُنتُمۡ تَفۡرَحُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَمۡرَحُونَ ٧٥﴾.
ای کافران! عذابی که به شما رسیده، به سبب غفلت از طاعت پروردگار، شادمانی به انجام گناهان، فریفتگی به شهوات و گرفتاری به مظاهر فریبندۀ دنیاست و به سبب بدکاری، کبر، غرور و خود خواهیی که داشتید شما را فرا گرفته است.
﴿ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَکَبِّرِینَ ٧٦﴾.
برای کافران گفته میشود: به دروازههای دوزخ داخل شوید و به عذاب آن دوامدار و ماندگار گرفتار باشید. دوزخ برای هر متکبّر و ستیزهگر جایگاه زشتی است و بد اشخاصی را در خود جای داده است.
﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۚ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیۡنَا یُرۡجَعُونَ ٧٧﴾.
ای پیامبر! در برابر مشکلاتی که در برابر دعوت پدید میآید استقامت کن، بر هر اذیتی که در راه خدا به تو میرسد صبر نما و در روش خود ثابت قدم باش، خداوند عزوجل تو را به پیروزی و نیرومندی وعده داده و قطعاً وعدهاش را عملی میسازد؛ بدینگونه که یا در زندگیات عذابی را که برای کافران وعده کرده خواهی دید، یا اینکه پیش از فرارسیدن وقت عذاب و مجازات آنان، تو وفات مینمایی، به هر صورت باز گشت کافران در روز قیامت به سوی اوتعالی است و آنان را در برابر اعمال کفر و تکذیبی که انجام دادهاند عذاب میکند. از این رو بر تو لازم است دعوت را ادامه دهی و در آن استقامت وثبات داشته باشی.
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِکَ مِنۡهُم مَّن قَصَصۡنَا عَلَیۡکَ وَمِنۡهُم مَّن لَّمۡ نَقۡصُصۡ عَلَیۡکَۗ وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأۡتِیَ بَِٔایَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ فَإِذَا جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قُضِیَ بِٱلۡحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ ٧٨﴾.
ای پیامبر! به یقین که الله عزوجل پیش از تو پیامبرانی را به سوی اقوامشان فرستاد، چنانچه از احوال بعضی به تو خبر داده و از بعضی خبر نداده است. همه این پیامبران رسالت خویش را انجام دادند، اما هیچیک توان این را نداشته که برای قومش معجزه، آیۀ شرعی، و یا آیۀ کونیی را بدون خواستۀ خداوند متعال بیاورد. در نهایت کار، وقتی نزول عذاب فرا رسد حقتعالی بین پیامبران و تکذیب کنندگان به عدل حکم میکند و در نتیجه تکذیب کنندگانی که بر خداوند سبحان افترا کردند هلاک میشوند و به جزای اعمال خویش یعنی عذاب الهی گرفتار میشوند.
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمَ لِتَرۡکَبُواْ مِنۡهَا وَمِنۡهَا تَأۡکُلُونَ ٧٩﴾.
ای انسانها! الله عزوجل خداوند یگانهای است که چار پایان را برایتان آفرید و منافعی را در وجود آنها برای شما مقرّر داشت. از آن جمله اینکه بر پشت بعضی سوار میشوید و از گوشت برخی میخورید. اینها نعمتهایی است که واجب است در برابر آنها از پروردگار سبحان شکر گزاری شود.
﴿وَلَکُمۡ فِیهَا مَنَٰفِعُ وَلِتَبۡلُغُواْ عَلَیۡهَا حَاجَةٗ فِی صُدُورِکُمۡ وَعَلَیۡهَا وَعَلَى ٱلۡفُلۡکِ تُحۡمَلُونَ ٨٠﴾.
همچنان در وجود چارپایان برای شما منافع زیادی نهفته است؛ مانند اینکه از پوست، موی، کُرک و پشم آنها استفاده مینمایید. و نیز برای این آفریده شدهاند که توسط آنها مقاصد دل خود مانند سفر به جایهای دور را بر آورده سازید؛ چنانچه کالاهای تجارتی خود را در خشکی به وسیلۀ همین چارپایان و در دریا توسط کشتیها انتقال میدهید.
﴿وَیُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ فَأَیَّ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ تُنکِرُونَ ٨١﴾.
خداوند عزوجل براهین و دلایلی را برای شما نشان میدهد که به یگانگی، عظمت و صُنع نیکویش دلالت میکند، اکنون از کدام یک از این براهین و دلایل انکار میکنید و برای شما پوشیده و ناشناخته است؟ همه این دلایل واضح و آشکار است.
﴿أَفَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَانُوٓاْ أَکۡثَرَ مِنۡهُمۡ وَأَشَدَّ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ٨٢﴾.
آیا کافران در اطراف زمین به سیر و سیاحت نپرداختند تا در آثار بدکارانی که خداوند یگانۀ قهّار آنان را هلاک ساخته بیندیشند؟ آنان نسبت به کافران کنونی از تعدّد افراد، ازدیاد وسایل، برخورداری از امکانات، داشتن ساختمانها، دسترسی به صنایع و زراعت و مانند این امور نیرومندتر بودند. امّا قوّت، وسایل و امکاناتی که داشتند عذاب الهی را از آنان دفع نکرد، بلکه حقتعالی آنان را به هلاکت و تباهی رساند.
﴿فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٨٣﴾.
آنگاه که پیامبران علیهم السلامبراهین دلالت کننده بر یگانگی و قدرت خداوند متعال را برای این کافران آوردند؛ از روی نادانی و غرور به دانش خویش که با براهین پیامبران معارضه داشت اظهار شادمانی کردند. در نتیجه عقوبت و عذابی را که در برابر تمسخر پیامبران و استهزا به آیات الهی مستحق بودند بر آنان فرود آمد.
این آیه دلالت دارد بر اینکه هر عملی که با شریعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مخالفت داشته باشد زیان آور و زشت است.
﴿فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَکَفَرۡنَا بِمَا کُنَّا بِهِۦ مُشۡرِکِینَ ٨٤﴾.
اما آنگاه که کافران مجازات پروردگار یگانۀ قهّار را مشاهده کنند اقرار مینمایند و میگویند: به خداوند عزیز و آمرزگار ایمان آوردیم و به همه معبودان باطل که از سنگ و چوب اند کافر هستیم، ولی اکنون اقرار به اوتعالی برای آنان فایدهای ندارد.
﴿فَلَمۡ یَکُ یَنفَعُهُمۡ إِیمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سنّت ٱللَّهِ ٱلَّتِی قَدۡ خَلَتۡ فِی عِبَادِهِۦۖ وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨٥﴾.
ایمان کافران در این هنگام برای آنان مفید نیست؛ زیرا بعد از گذشت وقت خود و در هنگامی است که خواری و ذلّت را مشاهده میکنند. سنّت الهی طوری است که چون به کافران عذاب فرود آید، ایمان آنان فایدهای ندارد؛ چون ایمان جبری و اضطراری است. در آن هنگام عذاب و مجازات خداوند عزوجل فرا میرسد و دشمنان منکر و ستیزه گرش به هلاکت میرسند.
سوره غافر
حمٓ
حم [حا. میم]
تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ
نزول [این] کتاب، از سوی الله شکستناپذیرِ داناست.
غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِیدِ ٱلۡعِقَابِ ذِی ٱلطَّوۡلِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ إِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ
[پروردگاری که] آمرزندۀ گناه و توبهپذیر، سختکیفر و نعمتبخش است؛ هیچ معبودی [بهحق] جز او نیست و بازگشت [همه] به سوی اوست.
مَا یُجَٰدِلُ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَا یَغۡرُرۡکَ تَقَلُّبُهُمۡ فِی ٱلۡبِلَٰدِ
تنها کافران هستند که دربارۀ آیات الهی مجادله مىکنند؛ پس مبادا رفت و آمدشان در شهرها [برای تجارت و بهرهمندیشان از نعمتهای دنیا] تو را بفریبد.
کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۖ وَهَمَّتۡ کُلُّ أُمَّةِۭ بِرَسُولِهِمۡ لِیَأۡخُذُوهُۖ وَجَٰدَلُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ لِیُدۡحِضُواْ بِهِ ٱلۡحَقَّ فَأَخَذۡتُهُمۡۖ فَکَیۡفَ کَانَ عِقَابِ
پیش از آنان قوم نوح، و پس از آنان نیز گروههای دیگری [همچون قوم عاد و ثمود و لوط نیز پیامبرانشان را] دروغگو شمردند و هر قومی خواست پیامبرش را دستگیر کند [و به قتل برساند]. آنان به باطل مجادله کردند تا به وسیله آن، حق را از میان بردارند؛ من نیز آنان را عذاب کردم؛ [پس بنگرید که] عذابِ من چگونه بود.
وَکَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ
و فرمان عذابِ پروردگارت درباره کافران اینچنین به تحقق پیوست که آنان اهل آتشند.
ٱلَّذِینَ یَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْۖ رَبَّنَا وَسِعۡتَ کُلَّ شَیۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِینَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِیلَکَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ
فرشتگانى که عرش را حمل مىکنند و فرشتگانى که گردِ آن حلقه زدهاند، پروردگارشان را به پاکی میستایند و به او ایمان دارند و [این گونه] براى اهل ایمان آمرزش مىخواهند: «پروردگارا، رحمت و دانشت، هر چیزى را فراگرفته است؛ پس کسانى را که توبه کردند و پیرو راه تو شدند، بیامرز و از عذاب دوزخ دور نگاه دار».
رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّـٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِی وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّیَّـٰتِهِمۡۚ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ
پروردگارا، آنان و پدران [و مادران] و همسران و فرزندان صالحشان را در باغهای جاودان بهشت که وعده دادهاى، داخل کن، که بیتردید، تو شکستناپذیر و حکیمی.
وَقِهِمُ ٱلسَّیِّـَٔاتِۚ وَمَن تَقِ ٱلسَّیِّـَٔاتِ یَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥۚ وَذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ
[بار الها،] آنان را از [کیفرِ] بدیها حفظ کن؛ و قطعاً هر کس را که در آن روز از [کیفرِ] بدیها نگاه دارى، مشمول رحمتت قرار دادهاى. این، همان کامیابى بزرگ است».
إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنَادَوۡنَ لَمَقۡتُ ٱللَّهِ أَکۡبَرُ مِن مَّقۡتِکُمۡ أَنفُسَکُمۡ إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِیمَٰنِ فَتَکۡفُرُونَ
[در دوزخ] به کافران ندا مىدهند که: «دشمنى و خشم الله، سختتر از دشمنى و خشم شما نسبت به خودتان است؛ چرا که به ایمان دعوت مىشدید، ولى [با دشمنى نسبت به خود، عقیدۀ توحیدی را] انکار مىکردید».
قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَیۡنِ وَأَحۡیَیۡتَنَا ٱثۡنَتَیۡنِ فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِیلٖ
آنان [در پاسخ] میگویند: «پروردگارا، ما را دوبار میراندی و دو بار زنده کردی؛ پس [اکنون که] به گناهان خود اعتراف کردیم، آیا راهی برای خروج [از دوزخ] وجود دارد؟»
ذَٰلِکُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِیَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ کَفَرۡتُمۡ وَإِن یُشۡرَکۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُکۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِیِّ ٱلۡکَبِیرِ
[به آنان گفته میشود:] «این [عذاب] به سبب آن است که چون الله به یگانگی خوانده میشد، انکار میکردید؛ ولی اگر به او شرک آورده میشد ایمان میآوردید. [اکنون] داوری از آن الله بلندمرتبۀ بزرگ است.
هُوَ ٱلَّذِی یُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُنَزِّلُ لَکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ رِزۡقٗاۚ وَمَا یَتَذَکَّرُ إِلَّا مَن یُنِیبُ
او همان ذاتی است که نشانههای [توان و تدبیر] خود را به شما ارائه میدهد و [با نزول باران] از آسمان روزى برایتان مىفرستد؛ ولى تنها کسانى پند مىگیرند که [خالصانه به درگاه الهی] توبه کنند.
فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ
[ای مردم! تنها] الله را با خلوصِ اعتقاد بخوانید؛ هر چند کافران خوششان نیاید.
رَفِیعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ یُلۡقِی ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ لِیُنذِرَ یَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ
او دارای درجات رفیع و صاحبِ عرش است؛ و به سوی هر یک از بندگانش که بخواهد، به فرمان خویش وحى مىفرستد تا دربارۀ روز ملاقات [به آنان] هشدار دهد.
یَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَۖ لَا یَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَیۡءٞۚ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ
روزی که مردم حاضر و نمایان میشوند و چیزی از آنان بر الله پوشیده نخواهد ماند، [الله میفرماید:] «امروز فرمانروایی از آنِ کیست؟» [آنگاه خود میفرماید:] «از آنِ الله یگانه پیروزمند».
ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَىٰ کُلُّ نَفۡسِۭ بِمَا کَسَبَتۡۚ لَا ظُلۡمَ ٱلۡیَوۡمَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ
امروز هر کس در برابر آنچه کرده است، پاداش داده میشود و هیچ ستمی در میان نیست. بیگمان، الله در حسابرسی سریع است.
وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ کَٰظِمِینَۚ مَا لِلظَّـٰلِمِینَ مِنۡ حَمِیمٖ وَلَا شَفِیعٖ یُطَاعُ
در مورد روز قیامت [که بسیار نزدیک است] به آنان هشدار بده؛ آنگاه که جانها [از شدت وحشت] به گلوگاه مىرسد، در حالى که سرشار از اندوه شدهاند. [در آن روز،] ستمگران نه دوستى مهربان دارند و نه شفیعی که سخنش پذیرفته شود.
یَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡیُنِ وَمَا تُخۡفِی ٱلصُّدُورُ
[الله] حرکات شرورانۀ چشمها و آنچه را که در دلهای افراد نهفته است، [به خوبی] مىداند.
وَٱللَّهُ یَقۡضِی بِٱلۡحَقِّۖ وَٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَقۡضُونَ بِشَیۡءٍۗ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ
الله به عدالت داوری مىکند؛ و معبودانى که [مشرکان] به جاى الله عبادت میکنند، هیچ گونه [حق] داوری ندارند. به راستی که الله شنوای بیناست.
۞أَوَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَمَا کَانَ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ
آیا مشرکان در زمین نگشتهاند تا ببینند سرانجامِ کسانی که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آن اقوام گذشته، نیرومندتر از اینها بودند و آثار و بناهای [استوارتر] بیشتری در زمین پدید آوردند؛ اما الله آنان را به [سبب] گناهانشان عذاب کرد، در حالی که در برابرِ [عذاب] الله، هیچ [یار و] مدافعی نداشتند.
ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَانَت تَّأۡتِیهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَکَفَرُواْ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ
این [کیفر] به سبب آن بود که پیامبرانشان نشانههاى روشن برایشان ارائه مىکردند، ولى آنان انکار میورزیدند و الله [نیز] آنان را عذاب کرد. بیگمان، او توانمندى سختکیفر است.
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بِـَٔایَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ
ما موسى را با معجزاتِ خود و دلیلى قاطع فرستادیم.
إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَقَٰرُونَ فَقَالُواْ سَٰحِرٞ کَذَّابٞ
به سوی فرعون و هامان و قارون؛ ولی [آنان] گفتند: «[او] جادوگری دروغگوست».
فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ ٱقۡتُلُوٓاْ أَبۡنَآءَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ وَٱسۡتَحۡیُواْ نِسَآءَهُمۡۚ وَمَا کَیۡدُ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٖ
اما هنگامی که موسی، معجزات الهی و دلایل محکم را از جانب ما بر آنان ارائه کرد، [فرعون و یارانش سرکشی کردند و] گفتند: «پسران کسانى را که به موسى ایمان آوردهاند، بکشید و زنانشان را [براى کنیزی] زنده نگاه دارید»؛ و[لى] نیرنگ کافران، محکوم به فناست.
وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ذَرُونِیٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَلۡیَدۡعُ رَبَّهُۥٓۖ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمۡ أَوۡ أَن یُظۡهِرَ فِی ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ
فرعون گفت: «بگذارید موسى را بکشم؛ و [چون کسى را ندارد،] ناگزیر است پروردگارش را به یاری بخواند [و من از وی هراسی ندارم]. مىترسم که او دینتان را دگرگون سازد یا در این سرزمین تباهى به بار آورد».
وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُم مِّن کُلِّ مُتَکَبِّرٖ لَّا یُؤۡمِنُ بِیَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ
موسی گفت: «من از [شر] هر متکبری که به روز حساب باور ندارد، به پروردگار خویش و پروردگار شما پناه میبرم».
وَقَالَ رَجُلٞ مُّؤۡمِنٞ مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ یَکۡتُمُ إِیمَٰنَهُۥٓ أَتَقۡتُلُونَ رَجُلًا أَن یَقُولَ رَبِّیَ ٱللَّهُ وَقَدۡ جَآءَکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ مِن رَّبِّکُمۡۖ وَإِن یَکُ کَٰذِبٗا فَعَلَیۡهِ کَذِبُهُۥۖ وَإِن یَکُ صَادِقٗا یُصِبۡکُم بَعۡضُ ٱلَّذِی یَعِدُکُمۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ کَذَّابٞ
و مرد مؤمنی از خانوادۀ فرعون که ایمانش را پنهان میداشت، گفت: «آیا میخواهید این مرد را [فقط به این جرم] بکشید که میگوید: "پروردگارم الله است" و [در تأیید سخنش نیز] دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است؟ اگر دروغگو باشد، [گناه] دروغش بر عهدۀ خودِ اوست؛ و اگر راست گفته باشد، [دستکم] برخى از عذابهایی که وعده مىدهد، به شما خواهد رسید. بیتردید، الله، کسی را که اسرافکار و دروغگوست، هدایت نمیکند.
یَٰقَوۡمِ لَکُمُ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَ ظَٰهِرِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَمَن یَنصُرُنَا مِنۢ بَأۡسِ ٱللَّهِ إِن جَآءَنَاۚ قَالَ فِرۡعَوۡنُ مَآ أُرِیکُمۡ إِلَّا مَآ أَرَىٰ وَمَآ أَهۡدِیکُمۡ إِلَّا سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ
ای قوم من، امروز فرمانروایى در اختیار شماست [و] در این سرزمین سُلطه دارید؛ ولى اگر سختگیرىِ الله دامنگیرمان شود، چه کسى ما را یارى خواهد کرد؟» فرعون گفت: «من فقط آنچه را صلاح میدانم میگویم و شما را به راه راست هدایت مىکنم».
وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ یَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُم مِّثۡلَ یَوۡمِ ٱلۡأَحۡزَابِ
آن مرد مؤمن گفت: «ای قوم من، میترسم عذابی همچون عذاب اقوام پیشین [که از پیامبرانشان سرپیچی کردند] بر سرتان بیاید؛
مِثۡلَ دَأۡبِ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِینَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۚ وَمَا ٱللَّهُ یُرِیدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعِبَادِ
مانند شیوۀ [عذاب] قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آنان بودند؛ در حالی که الله ستمی برای بندگانش نمیخواهد.
وَیَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ یَوۡمَ ٱلتَّنَادِ
و ای قوم من، از روزی بر شما میترسم که مردم به فریاد از یکدیگر یاری میخواهند.
یَوۡمَ تُوَلُّونَ مُدۡبِرِینَ مَا لَکُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ
[همان] روزى که همگی [از ترس] به عقب بازمىگردید و در برابر [مجازاتِ] الله، هیچ محافظى ندارید؛ و هر کس که الله او را گمراه کند، هیچ هدایتگری نخواهد داشت.
وَلَقَدۡ جَآءَکُمۡ یُوسُفُ مِن قَبۡلُ بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَمَا زِلۡتُمۡ فِی شَکّٖ مِّمَّا جَآءَکُم بِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَا هَلَکَ قُلۡتُمۡ لَن یَبۡعَثَ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِهِۦ رَسُولٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ مُّرۡتَابٌ
پیش از این نیز یوسف با دلایل روشن نزدتان آمد؛ اما شما از آنچه برایتان آورده بود پیوسته در شک بودید، تا زمانی که از دنیا رفت [و بر تردیدتان افزوده شد]؛ آنگاه گفتید: «الله هرگز پس از وی پیامبری را مبعوث نخواهد کرد». الله، اسرافکارِ بدگمان را اینگونه گمراه میسازد.
ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡۖ کَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ کَذَٰلِکَ یَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ قَلۡبِ مُتَکَبِّرٖ جَبَّارٖ
کسانى که در مورد آیات الهی ـ بدون اینکه دلیلى داشته باشند ـ به مجادله برمىخیزند، [رفتارشان] نزد الله و مؤمنین، سخت ناپسند است. الله اینگونه بر دل هر متکبرِ خودکامهای مهر [غفلت] مىنهد».
وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ یَٰهَٰمَٰنُ ٱبۡنِ لِی صَرۡحٗا لَّعَلِّیٓ أَبۡلُغُ ٱلۡأَسۡبَٰبَ
فرعون [به وزیرش] گفت: «ای هامان، بنای بلندی برایم بساز؛ شاید به راههایی برسم؛
أَسۡبَٰبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّی لَأَظُنُّهُۥ کَٰذِبٗاۚ وَکَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِفِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَصُدَّ عَنِ ٱلسَّبِیلِۚ وَمَا کَیۡدُ فِرۡعَوۡنَ إِلَّا فِی تَبَابٖ
راههایی در آسمانها [که مرا تا عرش الهی ببرد] تا به معبود موسی بنگرم [و از او آگاه شوم]؛ هر چند که من قطعاً او را دروغگو میپندارم». اینگونه، زشتیِ کردارِ فرعون، [در نظرش] آراسته گشت و از راه [حق] بازماند؛ و نیرنگ فرعون، به زیان و تباهی انجامید.
وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ یَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُونِ أَهۡدِکُمۡ سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ
آن مرد مؤمن گفت: «ای قوم من، از من پیروی کنید تا شما را به راه راست هدایت کنم.
یَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا مَتَٰعٞ وَإِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِیَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ
ای قوم من، این زندگی دنیا، بهرهای [اندک و زودگذر] است؛ و آخرت، سرای جاودان است.
مَنۡ عَمِلَ سَیِّئَةٗ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَاۖ وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَـٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ یُرۡزَقُونَ فِیهَا بِغَیۡرِ حِسَابٖ
هر کس کار بدی مرتکب شود، به تناسبِ آن کیفر خواهد دید؛ و مردان و زنان مؤمن و نیکوکار، به بهشت وارد میشوند و در آنجا از نعمتِ بیشمار برخوردار خواهند شد.
۞وَیَٰقَوۡمِ مَا لِیٓ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلنَّجَوٰةِ وَتَدۡعُونَنِیٓ إِلَى ٱلنَّارِ
ای قوم من، چه شده که من شما را به راه نجات دعوت مىکنم، و[لى] شما مرا به آتش فرامىخوانید؟
تَدۡعُونَنِی لِأَکۡفُرَ بِٱللَّهِ وَأُشۡرِکَ بِهِۦ مَا لَیۡسَ لِی بِهِۦ عِلۡمٞ وَأَنَا۠ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡغَفَّـٰرِ
مرا دعوت مىکنید که الله را انکار کنم و چیزى را [در قدرت] با الله شریک گردانم که هیچ اطلاعى از آن ندارم؛ در حالى که من شما را به سوى [پروردگار] شکستناپذیر و آمرزگار فرامىخوانم.
لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدۡعُونَنِیٓ إِلَیۡهِ لَیۡسَ لَهُۥ دَعۡوَةٞ فِی ٱلدُّنۡیَا وَلَا فِی ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَآ إِلَى ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ
قطعاً، آنچه مرا به آن دعوت مىدهید، در دنیا و آخرت [توان اجابت] دعایى را ندارد؛ و بازگشت ما به پیشگاه الله است، و اسرافکاران [در کفر و گناه،] دوزخى هستند.
فَسَتَذۡکُرُونَ مَآ أَقُولُ لَکُمۡۚ وَأُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِیرُۢ بِٱلۡعِبَادِ
به زودى سخنان مرا به یاد خواهید آورد؛ و من کار خود را به الله واگذار مىکنم؛ زیرا الله نسبت به [کردارِ] بندگان بیناست».
فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَیِّـَٔاتِ مَا مَکَرُواْۖ وَحَاقَ بِـَٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ
الله او را از آسیب دسیسۀ آنان حفظ نمود و عذاب سخت، دامنگیر فرعونیان شد.
ٱلنَّارُ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِیّٗاۚ وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ
همان آتشی که [در قبرهایشان] بامداد و شامگاه بر آن عرضه مىشوند؛ و روزی که قیامت برپا گردد، [فرمان میرسد که:] «فرعونیان را در سختترین عذاب درآورید».
وَإِذۡ یَتَحَآجُّونَ فِی ٱلنَّارِ فَیَقُولُ ٱلضُّعَفَـٰٓؤُاْ لِلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا کُنَّا لَکُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا نَصِیبٗا مِّنَ ٱلنَّارِ
آنگاه که در آتش دوزخ کشمکش [و مجادله] میکنند، مردمانِ زیردست به رهبران گمراهگر میگویند: «ما پیرو شما بودیم؛ آیا ممکن است بخشى از عذاب آتش را از ما دور کنید؟»
قَالَ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا کُلّٞ فِیهَآ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ حَکَمَ بَیۡنَ ٱلۡعِبَادِ
رهبران گمراهگر میگویند: «بیتردید، همۀ ما در آتش خواهیم بود. الله میان بندگان [خود] داورى کرده است».
وَقَالَ ٱلَّذِینَ فِی ٱلنَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ٱدۡعُواْ رَبَّکُمۡ یُخَفِّفۡ عَنَّا یَوۡمٗا مِّنَ ٱلۡعَذَابِ
و کسانى که در آتشند، به نگهبانان دوزخ مىگویند: «از پروردگارتان بخواهید که برای یک روز، این عذاب را از ما بردارد».
قَالُوٓاْ أَوَلَمۡ تَکُ تَأۡتِیکُمۡ رُسُلُکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِۖ قَالُواْ بَلَىٰۚ قَالُواْ فَٱدۡعُواْۗ وَمَا دُعَـٰٓؤُاْ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٍ
آنان پاسخ مىدهند: «مگر پیامبرانتان نشانههاى روشن بر شما ارائه نکردند؟ دوزخیان مىگویند: «بله»؛ و مأموران مىگویند: «پس [بىنتیجه] درخواست کنید که درخواست کافران، [مردود و] تباه است».
إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَیَوۡمَ یَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ
بیگمان، ما پیامبران خویش و اهل ایمان را در زندگى دنیا و روزى که گواهان [به شهادت] برمیخیزند، یارى مىکنیم.
یَوۡمَ لَا یَنفَعُ ٱلظَّـٰلِمِینَ مَعۡذِرَتُهُمۡۖ وَلَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ
روزى که عذرخواهىِ ستمگران سودى به حالشان نخواهد داشت؛ آنان از رحمت الهی به دورند و دشوارى عذاب آخرت را [در پیش] دارند.
وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡهُدَىٰ وَأَوۡرَثۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ ٱلۡکِتَٰبَ
ما [مقام] هدایت به موسی بخشیدیم و بنیاسرائیل را وارثان تورات قرار دادیم؛
هُدٗى وَذِکۡرَىٰ لِأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ
[کتابیکه] برای خردمندان، هدایت و پند است.
فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِکَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ بِٱلۡعَشِیِّ وَٱلۡإِبۡکَٰرِ
پس [ای پیامبر، بر آزارِ مشرکان] شکیبا باش [که] قطعاً وعدۀ الهی راست است و براى گناهت آمرزش بخواه و پروردگارت را شامگاه و بامداد، به پاکی ستایش کن.
إِنَّ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ إِن فِی صُدُورِهِمۡ إِلَّا کِبۡرٞ مَّا هُم بِبَٰلِغِیهِۚ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ
کسانى که در مورد آیات الهی ـ بدون اینکه دلیلى در اختیارشان باشد ـ به مجادله برمىخیزند، در دلهایشان [غرور و] تکبری است که هرگز به آن نخواهند رسید؛ پس [از شرِ آنان] به الله پناه ببر که به راستی، او شنوای بیناست.
لَخَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَکۡبَرُ مِنۡ خَلۡقِ ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ
مسلماً آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینشِ انسانهاست؛ [بنابر این برپاییِ قیامت، برای الله دشوار نیست]؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند.
وَمَا یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ وَلَا ٱلۡمُسِیٓءُۚ قَلِیلٗا مَّا تَتَذَکَّرُونَ
نابینا و بینا هرگز برابر نیستند، و مؤمنان نیکوکار با بدکاران یکسان نخواهند بود؛ [ولى] عدۀ کمى از شما پند مىپذیرید.
إِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِیَةٞ لَّا رَیۡبَ فِیهَا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یُؤۡمِنُونَ
هیچ تردیدی در این نیست که روز قیامت فرامیرسد؛ ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند.
وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ
پروردگارتان فرمود: «مرا به دعا بخوانید، تا [دعای] شما را اجابت کنم. کسانی که از عبادت من سرکشی میکنند، به زودی با خواری به جهنم وارد میشوند».
ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَشۡکُرُونَ
الله است که شب را برایتان پدید آورد تا در آن آرامش یابید و روز را روشنىبخش [قرار داد تا به تلاش پردازید]. به راستى، الله نسبت به مردم [لطف و] بخشش دارد؛ ولى بیشتر مردم سپاس نمیگزارند.
ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ
این است الله، پروردگار شما [که] آفرینندۀ هر موجودی [است]. هیچ معبودی [بهحق] جز او نیست؛ پس چگونه [از عبادت او] منحرف میشوید؟
کَذَٰلِکَ یُؤۡفَکُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ بِـَٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ
به همین صورت، کسانى که آیات الهی را انکار مىکنند نیز [از حق] منحرف میگردند.
ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَصَوَّرَکُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَکُمۡ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ فَتَبَارَکَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
الله است که زمین را قرارگاه و آسمان را سرپناهتان مقرر داشت و شما را صورتگرى کرد و نیکو صورتگرى کرد و از نعمتهای پاکیزه به شما روزى داد؛ این است الله، پروردگار شما؛ پس پر برکت و بزرگوار است الله که پروردگار جهانیان است.
هُوَ ٱلۡحَیُّ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَۗ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
الله زنده [و پاینده] است و معبودى [بهحق] جز او نیست؛ پس او را با خلوص اعتقاد بخوانید. ستایش و سپاس مخصوص الله، پروردگار جهانیان است.
۞قُلۡ إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَمَّا جَآءَنِیَ ٱلۡبَیِّنَٰتُ مِن رَّبِّی وَأُمِرۡتُ أَنۡ أُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
[ای پیامبر،] بگو: «من از عبادت افرادى که شما به جاى الله [به نیایش] مىخوانید، نهى شدهام؛ زیرا نشانههاى روشنی از جانب پروردگارم به من رسیده است و فرمان یافتهام که [تنها] در برابر پروردگار جهانیان تسلیم باشم».
هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ یُخۡرِجُکُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّکُمۡ ثُمَّ لِتَکُونُواْ شُیُوخٗاۚ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّىٰ مِن قَبۡلُۖ وَلِتَبۡلُغُوٓاْ أَجَلٗا مُّسَمّٗى وَلَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ
او تعالی ذاتی است که شما را از خاک، و سپس [طى مراحل مختلف] از نطفه و آنگاه خون بسته [= جنین ابتدایى] آفرید؛ سپس شما را [به صورت] کودکى [به دنیا] مىآورد، و امکان مىدهد تا به حد رشد [و کمال نیرو] برسید؛ سپس [سالها زندگی میکنید تا] سالخورده میشوید. برخی از شما دچار مرگِ زودرس خواهند شد و [به گروهى دیگر امکان میدهد] تا به اجل معیّن برسید؛ باشد که بیندیشید.
هُوَ ٱلَّذِی یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ فَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ
او ذاتی است که زنده میکند و میمیرانَد و هنگامی که چیزی را میخواهد، تنها به آن میگوید: «موجود شو»؛ پس [بیدرنگ] موجود میشود.
أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ أَنَّىٰ یُصۡرَفُونَ
آیا ندیدی کسانی که دربارۀ آیات الهی مجادله میکنند، چگونه [از راه حق] منحرف میگردند؟
ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِٱلۡکِتَٰبِ وَبِمَآ أَرۡسَلۡنَا بِهِۦ رُسُلَنَاۖ فَسَوۡفَ یَعۡلَمُونَ
کسانی که کتاب [آسمانى] و پیام پیامبران ما را دروغ شمردند، به زودى [نتیجۀ کردارشان را] خواهند دانست.
إِذِ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِیٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ وَٱلسَّلَٰسِلُ یُسۡحَبُونَ
آنگاه که غل و زنجیر بر گردنشان قرار گرفته و کشیده میشوند.
فِی ٱلۡحَمِیمِ ثُمَّ فِی ٱلنَّارِ یُسۡجَرُونَ
[ابتدا] در آب داغ [و] سپس در آتش دوزخ افروخته مىشوند.
ثُمَّ قِیلَ لَهُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تُشۡرِکُونَ
سپس به آنان گفته میشود: «چیزهایی که شریک [الله] قرار مىدادید، کجا هستند؟
مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا بَل لَّمۡ نَکُن نَّدۡعُواْ مِن قَبۡلُ شَیۡـٔٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلۡکَٰفِرِینَ
[همان معبودانی که آنها را] به جای الله [عبادت میکردید]. آنان گویند: «از [نظر] ما ناپدید شدند؛ گویی ما هرگز پیش از این چیزی را [به عبادت] نمیخواندیم». اینگونه الله کافران را گمراه میکند.
ذَٰلِکُم بِمَا کُنتُمۡ تَفۡرَحُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَمۡرَحُونَ
این [عذاب] از آن جهت است که به ناحق در زمین شادمانى و سرمستى مىکردید و فخر مىفروختید.
ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَکَبِّرِینَ
[اکنون] از درهای جهنم وارد شوید و جاودانه در آنجا بمانید. و [به راستى که] جایگاه متکبران چه بد [جایگاهى] است!
فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۚ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیۡنَا یُرۡجَعُونَ
[ای پیامبر، بر آزار مشرکان] شکیبا باش که وعدۀ الهی حق است؛ و اگر برخى از مجازاتهایی را که به آنان وعده دادهایم، [در زندگی] به تو بنماییم یا [پیش از نزول عذاب،] جان تو را بگیریم، در هر حال، به پیشگاه ما بازگردانده مىشوند [و راه گریزی از عذاب ندارند].
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِکَ مِنۡهُم مَّن قَصَصۡنَا عَلَیۡکَ وَمِنۡهُم مَّن لَّمۡ نَقۡصُصۡ عَلَیۡکَۗ وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأۡتِیَ بِـَٔایَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ فَإِذَا جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قُضِیَ بِٱلۡحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ
پیش از تو نیز پیامبرانی فرستادهایم که [سرگذشت] برخى از آنان را برایت حکایت کردهایم و [سرگذشت] برخى دیگر را حکایت نکردهایم؛ و هیچ رسولى نمیتوانست بدون فرمان الهی معجزهاى ارائه کند؛ و آنگاه که فرمان الله [براى پاداش و کیفر] فرارسد، به حق و عدالت داورى خواهد شد و باطلاندیشان زیانکار خواهند بود.
ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمَ لِتَرۡکَبُواْ مِنۡهَا وَمِنۡهَا تَأۡکُلُونَ
الله است که چهارپایان را برایتان آفرید تا از برخى براى سوارى و از برخى براى تغذیه استفاده کنید.
وَلَکُمۡ فِیهَا مَنَٰفِعُ وَلِتَبۡلُغُواْ عَلَیۡهَا حَاجَةٗ فِی صُدُورِکُمۡ وَعَلَیۡهَا وَعَلَى ٱلۡفُلۡکِ تُحۡمَلُونَ
و سودهای دیگری نیز در آنها برایتان است؛ و [نیز] برای آنکه سوار بر آنها به مقصدی که در دل دارید برسید؛ و بر آنها و بر کشتیها [به هر جا که میخواهید] منتقل میشوید.
وَیُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ فَأَیَّ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ تُنکِرُونَ
الله نشانههای [قدرت و تدبیرِ] خود را به شما نشان میدهد؛ پس کدام یک از نشانههای الهی را انکار میکنید؟
أَفَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَانُوٓاْ أَکۡثَرَ مِنۡهُمۡ وَأَشَدَّ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ
آیا مشرکان در زمین نگشتهاند تا ببینند سرانجامِ کسانی که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آن اقوام گذشته، نفراتشان از اینها افزونتر بود و آثار و بناهای بیشتری در زمین پدید آورده بودند؛ اما [در هنگام نزول عذاب،] دستاورد آنان سودى به حالشان نداشت.
فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ
هنگامى که پیامبرانشان با نشانههاى روشن به سراغشان آمدند، به دانش و کاردانىِ خود سرمست [و از توحید، رویگردان] شدند و همان عذابى که آن را مسخره مىکردند، دامنگیرشان شد.
فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَکَفَرۡنَا بِمَا کُنَّا بِهِۦ مُشۡرِکِینَ
هنگامی که عذاب ما را دیدند، گفتند: «تنها به الله ایمان آوردیم و معبودانی را که شریک او قرار داده بودیم، انکار میکنیم».
فَلَمۡ یَکُ یَنفَعُهُمۡ إِیمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی قَدۡ خَلَتۡ فِی عِبَادِهِۦۖ وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡکَٰفِرُونَ
اما ایمانآوردنشان به هنگام مشاهدۀ عذاب، هیچ سودی نداشت. این سنت الهی [که در هنگام عذاب، توبۀ کسی پذیرفته نمیگردد، همواره] در مورد بندگانِ الله جارى بوده است؛ و در این هنگام، کافران زیانکار شدهاند.
Ghāfir
مکی و ۸۵ آیه است.
آیهی ۳-۱:
﴿حمٓ١﴾[غافر: ۱]. «حا میم».
﴿تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ٢﴾[غافر: ۲]. «فرو فرستادن این کتاب از سوی خداوند چیرۀ آگاه است».
﴿غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِیدِ ٱلۡعِقَابِ ذِی ٱلطَّوۡلِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ إِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ٣﴾[غافر: ۳]. «(خدایی که) آمرزگار گناه (و) پذیرندۀ توبه (است). سختکیفر و صاحب نعمت (می باشد). هیچ معبود به حقّی جز او نیست، بازگشت (همه) بهسوی اوست».
خداوند متعال از کتاب بزرگش خبر میدهد و میفرماید: این کتاب از سوی او نازل شده است، خداوندی که معبود راستین است، چون دارای کمال میباشد و در کارهایش تنهاست. ﴿ٱلۡعَزِیزِ﴾توانمند است و با تواناییاش بر هر مخلوقی چیره و غالب است. ﴿ٱلۡعَلِیمِ﴾و به همه چیز آگاه و داناست.
﴿غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ﴾آمرزنده گناه گناهکاران است. ﴿وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ﴾و توبه توبه کنندگان را میپذیرد. ﴿شَدِیدِ ٱلۡعِقَابِ﴾هرکس که جرأت به انجام گناه نماید و از آن توبه نکند و او را سختکیفر میدهد. ﴿ذِی ٱلطَّوۡلِ﴾صاحب فضل و احسانِ فراگیر است. خداوند از کمال خود چیزهایی را بیان کرد و این ایجاب میکند تا تنها او معبود باشد، معبودی که اعمال و طاعتها فقط برای او انجام میشود. پس فرمود: ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ إِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ﴾هیچ معبود به حقّی جز او نیست، بازگشت بهسوی اوست. وجه مناسب ذکر نزول قرآن از جانب خداوندی که به این صفتها متصف میباشد این است که این اوصاف مستلزم همه معانیی است که قرآن در بر دارد. پس به درستی که قرآن یا از اسماء و صفات و افعال خدا خبر میدهد که این همان اسماء و افعال و صفات خداست، و یا از مسایل پوشیده و مخفی گذشته و آینده خبر میدهد، که این جزو یاد دادنِ خداوندِ دانا برای بندگانش است، و یا از نعمتهای بزرگ و برکات چشمگیر و فرمانهایی خبر میدهد که انسان را به آن نعمتها میرساند، که ﴿ذِی ٱلطَّوۡلِ﴾بر این مفهوم دلالت میکند. و یا از عذابهای سخت خدا و گناهانی که باعث کیفرهای سخت الهی میشوند سخن میگوید، و ﴿شَدِیدِ ٱلۡعِقَابِ﴾بر این مطلب دلالت مینماید. و یا گناهکاران را به توبه و بازگشت و طلب آمرزش فرا میخواند که ﴿غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِیدِ ٱلۡعِقَابِ﴾بر آن دلالت مینماید. و یا از این خبر میدهد که خداوند تنها معبود به حق است، و بر این مطلب دلایل عقلی و نقلی اقامه میکند، و مردم را بر آن تشویق مینماید و از عبادت غیر خداوند نهی مینماید و دلایل عقلی و نقلی بر فساد آن اقامه میکند و مردمان را از آن برحذر میدارد، که ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ﴾بر آن دلالت دارد. و یا از فرمان عادلانهی جزایی خدا و پاداش نیکوکاران و کیفر گناهکاران را خبر میدهد.
آیهی ۶-۴:
﴿مَا یُجَٰدِلُ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَا یَغۡرُرۡکَ تَقَلُّبُهُمۡ فِی ٱلۡبِلَٰدِ٤﴾[غافر: ۴]. «جز کافران در آیات خداوند مجادله نمیکنند، پس آمد و رفت آنها در شهرها نباید تو را فریفته سازد».
﴿کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۖ وَهَمَّتۡ کُلُّ أُمَّةِۢ بِرَسُولِهِمۡ لِیَأۡخُذُوهُۖ وَجَٰدَلُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ لِیُدۡحِضُواْ بِهِ ٱلۡحَقَّ فَأَخَذۡتُهُمۡۖ فَکَیۡفَ کَانَ عِقَابِ٥﴾[غافر: ۵]. «پیش از اینان قوم نوح و دستهها و گروههایی که بعد از ایشان بودهاند تکذیب کردهاند و هر امّتی آهنگ پیامبر خود کرد تا او را بگیرد، و به ناحق حدال و نزاع ورزید تا به وسیلۀ باطل، حق را نابود کنند ولی من ایشان را گرفتار ساختم ،پس بنگر که کیفر من چگونه بود»؟!.
﴿وَکَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ٦﴾[غافر: ۶]. «و اینچنین فرمان پروردگارت بر کافران تحقّق یافت و آن اینکه ایشان دوزخیانند».
خداوند تبارک و تعالی خبر میدهد که: ﴿مَا یُجَٰدِلُ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ﴾هیچکس جز کافران در مقابل آیات خدا به ستیز نمیایستند. منظور از مجادله در اینجا رد نمودن آیات خدا و مقابله کردن با آن به وسیله باطل است. پس این، کار کافران میباشد. اما مومنان در مقابل حق تسلیم میشوند تا به وسیله آن باطل را در هم بشکنند. ونباید انسان به حالت دنیوی کسی فریب بخورد که خداوند به او در دنیا نعمت بخشیده است، و گمان برد که این دلیلی است بر این که خدا او را دوست دارد و او بر حق است. بنابراین فرمود: ﴿فَلَا یَغۡرُرۡکَ تَقَلُّبُهُمۡ فِی ٱلۡبِلَٰدِ﴾آمد و رفت آنها در شهرها برای انجام دادن انواع تجارتها تو را گول نزند، بلکه بر بنده لازم است که مردم را با معیار حق بسنجد، و به حقایق شرعی بنگرد و به وسیله آن مردم را بسنجد. و مردم را معیار حق نداند همچنان که کسی که علم و عقل ندارد چنین میکند.
سپس کسی راکه با آیات خدا به مجادله میپردازد تا آن را باطل کند، تهدید کرد. همانطور که امتّهای پیشین از قبیل قوم نوح و عاد و گروههایی که پس از آنان آمدند نیز چنین کردند، آنهایی که علیه حق بسیج شدند تا آنرا باطل کنند، و بر باطل گرد آمدند تا آن را یاری نمایند. ﴿وَهَمَّتۡ کُلُّ أُمَّةِۢ بِرَسُولِهِمۡ لِیَأۡخُذُوهُ﴾و تحزّب، آنها را به جایی کشاند که هر امّتی آهنگ پیامبر خود را کرد تا او را به قتل برساند، پیامبرانی که رهبران اهل خیر بودند و حق با آنها بود، حقّی که هیچ شکّی در آن نبود، آنها خواستند پیامبران را به قتل برسانند و این سختترین چیزی بود که در حق پیامبران روا میداشتند. پس آیا بعد از این تجاوز و گمراهی و بدبختی جز عذاب بزرگ چیزی دیگر را انتظار میکشند! عذابی که از آن هرگز خارج نمیشوند؟! بنابراین، در مورد کیفر دنیوی و اخروی آنها فرمود: ﴿فَأَخَذۡتُهُمۡ﴾به سبب تکذیب و تجزّبشان آنها را گرفتار ساختیم. ﴿فَکَیۡفَ کَانَ عِقَابِ﴾پس کیفر و عذاب من چگونه بود؟! آری! سختترین و بدترین کیفر بود، و آن فقط یک صدای مرگبار یا سنگهایی بود که از آسمان بر آنها میبارید، و یا خداوند زمین را دستور داد که آنها را فرو ببرد وبگیرد، و یا به دریا فرمان داد که غرقشان کند و ناگهان از پای درآمدند.
﴿وَکَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ﴾و همانگونه که فرمان و حکم پروردگارت بر کافرانِ امتهای پیشین مبنی بر دوزخی بودن آنان تحقق یافت، به همان شیوه فرمان و حکم الهی مبنی بر گمراه شدن کسانی از قومت که کفر ورزیدند، تحقق یافت، فرمان و حکمی که دوزخی بودند آنان از آن نشأت گرفته است، بنابراین فرمود: ﴿أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ﴾یعنی زیرا ایشان دوزخیانند.
آیهی ۹-۷:
﴿ٱلَّذِینَ یَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْۖ رَبَّنَا وَسِعۡتَ کُلَّ شَیۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِینَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِیلَکَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ٧﴾[غافر: ۷]. «کسانیکه عرش را حمل میکنند و آنان که پیرامون (عرش) هستند به ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان طلب آمرزش میکنند (و میگویند:) پروردگارا! مهربانی و دانش تو همه چیز ار فرا گرفته است، پس آنانرا که توبه کردهاند و از راه تو پیروی نمودهاند بیامرز و آنانرا از عذاب دوزخ حفظ کن».
﴿رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِی وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّیَّٰتِهِمۡۚ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ٨﴾[غافر: ۸]. «پروردگارا! و آنانرا به باغهای همیشه ماندگار بهشتی داخل گردان که به ایشان وعده دادهای (نیز) هرکس از پدران و همسران و فرزندانشان را که درستکارند (به همان بهشت داخل گردان) بیگمان شما چیره و باحکمت هستی».
﴿وَقِهِمُ ٱلسَّیَِّٔاتِۚ وَمَن تَقِ ٱلسَّیَِّٔاتِ یَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥۚ وَذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ٩﴾[غافر: ۹]. «و آنها را از بدیها نگهدار، و هرکه را در آنروز از کیفر بدیها نگهداری واقعاً به او رحم کردهای و این است کامیابی بزرگ».
خداوند متعال از کمال لطف خویش نسبت به بندگان مومنش و از اسبابی که برای سعادت آنها فراهم آورده و از توان آنها خارج است خبر میدهد، مانند طلب آمرزش کردن فرشتگان مقرب برای آنها و این که آنان آنچه را که صلاح دین و آخرتشان در آن است برایشان از خدا میخواهند. در ضمن از شرافت حاملان عرش و آنهایی که پیرامون آن هستند و از نزدیک بودنشان به پروردگارشان و از کثرت عبادت آنها و خیرخواهیشان برای بندگان خدا چون که میدانند که خداوند این امور را دوست دارد خبر میدهد. پس فرمود: ﴿ٱلَّذِینَ یَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ﴾آنانکه عرش خداوند را حمل میکنند. عرش سقف همه آفریدهها و بزرگترین و گستردهترین و زیباترین مخلوقات است و از همه به خداوند نزدیکتر است و آسمانها و زمین و کرسی را فرا گرفته است.
و خداوند این فرشتگان را به حمل عرش برگماشته است و شکّی نیست که آنها از بزرگترین و قوی ترین فرشتگان میباشند. و انتخاب آنها از سوی خدا برای حمل عرش و مقدّم نمودن آنها در ذکر، و نزدیک بودنشان از خدا بر این دلالت مینماید که آنها برترین فرشتگان ‡هستند. خداوند متعال فرمود: ﴿وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ﴾[الحاقة: ۱۷]. «و در آنروز هشت فرشته عرش پروردگارت را بالای خود حمل میکنند». ﴿وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ﴾و فرشتگان مقربی که پیرامون عرش هستند به ستایش پروردگارشان مشغولند.
در اینجا آنها به علّت کثرت بندگی کردن خدا به ویژه محمد و تسبیحشان مورد ستایش قرار گرفتهاند. و سایر عبادتها در تسبیح و ستایش خداوند داخل هستند، چون تسبیح یعنی منزّه دانستن خدا و این که بنده این عبادت را برای کسی دیگر انجام نمیدهد. ذکر «سُبحَان َ اللهِ وَبِحَمدِهِ» در این داخل است و از جمله آن عبادتهاست. ﴿وَیُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ﴾و به او ایمان دارند و برای مومنان آمرزش میخواهند. و این از جمله فواید ایمان و فضیلتهای زیاد آن است که فرشتگان که به خداوند ایمان دارند و گناهی مرتکب نمیشوند برای مومنان طلب آمرزش مینمایند. پس مومن به سبب ایمانش از چنین فضیلت بزرگی برخوردار میگردد. واز آن جا که آمرزش لوازمی دارد که جز با آن کامل نمیگردد غیر از آن چه که به بسیاری از اذهان خطور میکند مبنی بر این که طلب آمرزش نتیجهاش فقط بخشوده شدن گناهان است خداوند نحوهی آمرزش خواستن را بیان کرد که جز با آن کامل نمیگردد. پس فرمود: ﴿رَبَّنَا وَسِعۡتَ کُلَّ شَیۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا﴾پروردگارا! دانش و مهربانی تو همه چیز را فرا گرفته و هیچ چیزی بر تو پوشیده نمیماند و به اندازه ذرّهای، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن در آسمانها و زمین از نگاه تو پنهان نمیماند، و رحمت تو همه چیز را فرا گرفته است. پس جهان بالا و پایین از رحمت الهی لبریز گشته و رحمت الهی آنها را فرا گرفته است و به سبب رحمت او بندگان به اینجا رسیدهاند. ﴿فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِینَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِیلَکَ﴾پس کسانی را که از شرک و گناهان توبه کردهاند و با پیروی از پیامبران و در پیش گرفتن راه توحید و اطاعت، از تو تبّعیت کردهاند. بیامرز. ﴿وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ﴾و آنان را از عذاب و از اسباب عذاب مصون بدار.
﴿رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِی وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّیَّٰتِهِمۡ﴾پروردگارا! و آنان را به باغهای همیشه ماندگار بهشتی داخل گردان که بر زبان پیامبرانت به آنها وعده داده ای، نیز پدران و همسران و فرزندان و دوستانشان را که با ایمان و انجام د ادن کارهای شایسته سامان یافتهاند، به این بهشت داخل گردان. ﴿إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ﴾بیگمان تو بر همه چیز چیره و غالب هستی، پس با عزّت و قدرت خویش گناهانشان را میآمرزی و ناگواریها را از آنان دور مینمایی و آنها را به هر خیر و خوبی میرسانی. و دارای حکمت هستی و هر چیزی را در جایش قرار میدهی. پس پروردگارا! ما از تو چیزی نمیخواهیم که حکمت تو خلاف آن را اقتضا مینماید، بلکه از جمله حکمت تو که بر زبان پیامبرانت از آن خبر دادهای و فضل تو آن را اقتضا نموده آمرزش مومنان است.
﴿وَقِهِمُ ٱلسَّیَِّٔاتِ﴾و آنها را از اعمال بد و سزای آن محافظت فرما. زیرا کارهای زشت صاحبش را زشت میگرداند. ﴿وَمَن تَقِ ٱلسَّیَِّٔاتِ یَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُ﴾و هرکس را در روز قیامت از بدیها نگه داری همانا بر او رحم نموده ای، چون رحمت تو همواره شامل حال بندگان است و گناهان و بدیهای بندگان مانع از رحمت تو نمیشود، پس هرکس را از بدیها حفظ کنی در حقیقت او را بر انجام نیکی و پاداش آن توفیق دادهای. ﴿وَذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیم﴾و این است کامیابی بزرگ.
یعنی برطرف شدن ناگواری به وسیلهی مصون ماندن از بدیها، و به دست آوردن امور دوست داشتنی به وسیلهی به دست آوردن رحمت خدا کامیابی بزرگ است که هیچ کامیابی همانند آن نیست، و رقابت کنندگان در چیزی بهتر از آن نمیتوانند به رقابت بپردازند. این دعای فرشتگان متضمن کمال شناخت آنها نسبت به پروردگارشان است و آنها یا اسماء حسنی به خدا متوسّل میشوند، اسمایی که خداوند دوست دارد بندگان با توسّل به آن دعا کنند و نیز دوست دارد در تمامی دعاهایشان اسمی از اسماء الله به کار ببرند که با درخواستی که آنها از خداوند خواستند تا رحمت را بر آنها نازل گرداند و آنچه را که نفس انسانی اقتضا نماید از آنان دور کند، انسانی که خداوند نقص آن را میداند وهمواره مایل به ارتکاب گناهان است.
و امثال این مبادی و اسبابی که علم الهی بر آن محیط است. از این رو آنها به نام « الرحیم» و «العلیم» متوسّل میشوند. و دعای فرشتگان کمال ادب آنان نسبت به خداوند متعال است، زیرا به ربوبیت عام و خاص الهی نسبت به خودشان اعتراف میکنند، و این که آنها هیچ اختیاری ندارند و این که دعای آنان و درخواستشان از پروردگار درخواست فردی است که از هر جهت نیازمند و محتاج است، و چیزی را بر پروردگارش تحمیل نمینماید، بلکه فقط از سر فضل و کرم و احسان او چیزی را از وی میطلبند. همچنین دعای فرشتگان متضمن آن است که آنان کاملا با پروردگارشان موافق هستند، اعمالی را دوست دارند که مورد پسند پروردگارشان است و آن عبادتهایی است که انجام دادهاند، و همانند کسانی تلاش کردهاند که خدا را دوست دارند و آنها مومنانی هستند که خداوند آنانرا از میان بندگانش دوست دارد پس خداوند از دیگر انسانهای مکلّف به جز مومنانشان نفرت دارد، و فرشتگان چون مومنان را دوست دارند برای آنها نزد خدا دعا کرده و برای بهبود یافتن احوالشان میکوشند، چرا که دعا برای شخص روشنترین دلیل بر محبت آن فرد از سوی دعاگو است، چون او جز برای کسی که دوستش دارد دعا نمیکند.
توضیح و شرح دعای فرشتگان که خداوند بعد از ﴿وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ﴾بیان کرده است کیفیت تدبّر در کتاب خدا را در بر دارد که تدبّر فقط به معنی مشغول شدن به واژهها نیست بلکه باید به معنی آنها فکر کرد، و وقتی آدمی آن را بهطور درست فهمید با عقل خویش به آن مسئله بنگرد و به راههایی که انسان را به آن میرساند و آنچه که جز با آن مطلوب کامل نمیگردد، فکر کند، و یقین داشته باشد که این مفهوم منظور الهی است، همانطور که در معنی کلمه یقین دارد که همین مراد خداست.
و آنچه باعث میشود تا او یقین پیدا کند که این مفهوم مورد نظر خدا است دو چیز است: یکی این که او بداند و یقین داشته باشد که این مفهوم از توابع معنی است و معنی کلمه بر آن متوقّف میباشد. دوم بداند که خداوند بر همه چیز آگاه است و بندهاش را فرمان داده تا در کتابش تدبّر نماید و بیندیشد. و یقین داشته باشد که خداوند آنچه را از این معانی برمیآید میداند و خداوند خیر داده که کتابش هدایت و نور و بیانگر هر چیزی است، و شیواترین کلام و روشنترین آن است. پس از این طریق بنده به دانش بزرگ و خیر فراوانی به همان اندازه که خداوند به او توفیق میدهد دست مییابد. و در این تفسیر مسایل زیادی از این نوع وجود دارد که خداوند به ما ارزانی نموده است. و در برخی از آیات مأخذ تفسیر برای کسی که درست نمیاندیشد نامعلوم و پنهان به نظر میآید که از خداوند میخواهیم از خزانههای رحمت خویش درهایی به روی ما بگشاید تا سبب اصلاح احوال ما و مسلمانها شود. پس ما راهی جز این نداریم که دست به دامان کرم و فضل او شویم و به احسان او توسل جوییم، احسانی که ما همواره و در همه لحظات در آن غ وطه ور هستیم. و از او میخواهیم که به لطف خویش ما را از شرّ نفسهایمان نجات بدهد، شرّی که مانعی است بر سر راه رسیدن به رحمت الهی. بیگمان او بزرگوار و بخشنده است و اسباب و مسبّبات را ارزانی مینماید. و آیه این مطلب را نیز دربردارد که همنشین از قبیل همسر و فرزند و دوست به سبب همنشینیاش با سعادتمندان خوشبخت میگردد و صرفِ ارتباط او سبب بهرهمند شدن از خیری میگردد که خارج از عمل و سبب عمل اوست. همانطور که فرشتگان برای مومنان دعا میکنند و برای پدران و همسران و فرزندان درستکارشان دعا مینمایند. و گفته میشود که همنشینی ِ صرف با اهل سعادت برای برخورداری از خیر کافی نیست، بلکه فرد باید خود دارای صلاح و خیر باشد، به دلیل اینکه میفرماید: ﴿وَمَن صَلَحَ﴾(پدران و همسران و فرزندان که صالح بودند). بنابراین، بهرهمند شدن این همنشینان از خیر، نتیجه عملِ خودشان است. والله اعلم.
آیهی ۱۲-۱۰:
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنَادَوۡنَ لَمَقۡتُ ٱللَّهِ أَکۡبَرُ مِن مَّقۡتِکُمۡ أَنفُسَکُمۡ إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِیمَٰنِ فَتَکۡفُرُونَ١٠﴾[غافر: ۱۰]. «بیگمان کافران صدازده میشوند (:که) قطعاً خدا بیش از اینکه خودتان بر خویشتن خشمگین هستید بر شما خشمگین است چراکه به ایمان فراخوانده میشدید آنگاه کفر میورزیدید».
﴿قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَیۡنِ وَأَحۡیَیۡتَنَا ٱثۡنَتَیۡنِ فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِیلٖ١١﴾[غافر: ۱۱]. «میگویند: پروردگارا! ما را دوبار میراندی و ما را دوبار زنده گرداندی، پس به گناهان خود اعتراف کردهایم آیا راهی برای خارج شدن وجود دارد»؟.
﴿ذَٰلِکُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِیَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ کَفَرۡتُمۡ وَإِن یُشۡرَکۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُکۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِیِّ ٱلۡکَبِیرِ١٢﴾[غافر: ۱۲]. «این (کیفر) به آن خاطر است که چون وقتی خداوند به تنهایی یاد میشد انکار میکردید و اگر برای خدا انبازی قرار داده میشد باور میداشتید، پس (اینک) داوری با خداوند والا و بزرگ است».
خداوند متعال از خواری و رسواییای که به کافران میرسد و از این که بازگشت به دنیا و بیرون رفتن از جهنم را میطلبند و این غیر ممکن است و از سرزنش کردن آنها خبر میدهد و میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ﴾بیگمان کسانی که کفر ورزیدهاند. کفر را بهطور مطلق بیان نمود تا همه انواع کفر را شامل شود از قبیل کفر ورزیدن به خدا یا به کتابها و یا به پیامبرانش یا به روز قیامت. کافران وقتی وارد جهنّم میشوند و اقرار میکنند که آنها به خاطر گناهانی که مرتکب شدهاند سزاوار عذاب جهنّم هستند، در این وقت به شدت از خود نفرت دارند و بر خویشتن خشمگین هستند، پس در این هنگام صدا زده میشوند و به آنها گفته میشود: ﴿لَمَقۡتُ ٱللَّهِ﴾خدا بیش از اینکه خودتان بر خویشتن خشمگین هستید بر شما خشمگین است.
﴿إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِیمَٰنِ فَتَکۡفُرُونَ﴾چرا که پیامبران و پیروانشان شما را به ایمان فرا خواندند ودلایل را برایشان اقامه نمودند و در پرتو آن حق روشن گردید، اما شما کفر ورزیدید و علاقهای به ایمان نشان ندادید، ایمانی که خداوند شما را برای آن آفریده است. و از رحمت گسترده الهی بیرون رفتید، و خداوند بر شما خشم گرفت. ﴿أَکۡبَرُ مِن مَّقۡتِکُمۡ أَنفُسَکُمۡ﴾پس خشم خداوند از خشم و دشمنی خودتان با خویشتن بزرگتر و بیشتر است. یعنی همواره بر شما خشمگین است و خداوند بزرگوار از شما خشنود است. پس امروز غضب و عذاب خدا شما را فرا گرفته است، حال آنکه مومنان به خشنودی خداوند و پاداش الهی دست یافتهاند.
آنان آرزوی بازگشت به دنیا را میکنند، ﴿قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَیۡنِ﴾و میگویند: پروردگارا! دو بار ما را میراندی. یا منظورشان مرگ اول و بین دو دمیدن صور است. یا منظورشان از مردن اول عدم و نیستی است که قبل از به دنیا آمدن در آن قرار داشتند، سپس خداوند آنها را پدید آورد و باز آنها را میمیراند. ﴿وَأَحۡیَیۡتَنَا ٱثۡنَتَیۡنِ﴾و دو بار ما را زنده گرداندی، یکی زندگی دنیا و دیگری زندگی آخرت. ﴿فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِیلٖ﴾به گناهان خود اعتراف کردهایم، پس آیا راهی برای خارج شدن وجود دارد؟ یعنی حسرت میخورند و این را میگویند اما فایدهای ندارد و آنها به خاطر فراهم نکردن اسباب نجات سرزنش میشوند و به آنها گفته میشود: ﴿ذَٰلِکُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِیَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ﴾این کیفر به آن خاطر است که چون وقتی به توحید خدا و اخلاص عمل برای او دعوت میشدید و از شرک ورزیدن به او نهی میشوید، ﴿کَفَرۡتُمۡ﴾کفر میورزیدید و متنفر میماندید، ﴿وَإِن یُشۡرَکۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْ﴾و آنچه شما را در این جایگاه قرار داده آن است که ایمان را نمیپذیرفتید و کفر را راضی و خشنود میشدید، و آنچه را که مایه خیر و صلاح دنیا و آخرت است ناپسند میدانستید، و آنچه راکه سبب شقاوت و ذلت و خشم بود ترجیح میدادی و به آنچه که سبب رستگاری و کامیابی و موفقّیت بود تمایلی نشان نمیدادید. ﴿وَإِن یَرَوۡاْ سَبِیلَ ٱلۡغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلٗاۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَا وَکَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِینَ﴾[الأعراف: ۱۴۶]. «و اگر راه هدایت را ببینند آن را به عنوان راه انتخاب نمیکنند، و اگر راه گمراهی را ببینند آن را به عنوان راه بر میگیرند». ﴿فَٱلۡحُکۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِیِّ﴾پس اینک داوری از آن خداوند والا و بزرگ است، خداوندی که از همه جهت دارای علوّ و بلندی مطلق است، ذات او بلند و جایگه او بلند است، و قدرتش نیز بسیار میباشد. و از علّو قدر و جایگاه او کمال عدالت اوست و او هر چیزی را در جایگاه خودش قرار میدهد و پرهیزگاران و فاسدان را برابر قرار نمیدهد. ﴿ٱلۡکَبِیرِ﴾بزرگ است، خدایی که در نامها و صفات و افعالش دارای کبریا و عظمت میباشد و از هر آفت و عیب و نقصی پاک و مبّرا است. پس وقتیکه حکم از آن خداست، و حکم به همیشه ماندنِ شما کرده است، حکم او تغییر و تبدیل نمییابد.
آیهی ۱۷-۱۳:
﴿هُوَ ٱلَّذِی یُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُنَزِّلُ لَکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ رِزۡقٗاۚ وَمَا یَتَذَکَّرُ إِلَّا مَن یُنِیبُ١٣﴾[غافر: ۱۳]. «او خدایی است که نشانههای خود را به شما مینمایاند و از آسمان برای شما روزی میفرستد و جز کسیکه رو (بهسوی خدا) میآورد پند نمیپذیرد».
﴿فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ١٤﴾[غافر: ۱۴]. «پس خدا را به فریاد بخوانید و عبادت و طاعت را خاص او بدانید هرچند که کافران دوست نداشته باشند».
﴿رَفِیعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ یُلۡقِی ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ لِیُنذِرَ یَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ١٥﴾[غافر: ۱۵]. «خدا دارای مقامات بالا و صاحب عرش است، او وحی را به فرمان خود بر هرکس از بندگانش که بخواهد نازل میکند تا (شما را) از روز رویارویی بترساند».
﴿یَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَۖ لَا یَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَیۡءٞۚ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ١٦﴾[غافر: ۱۶]. «روزیکه آنان آشکار شوند چیزی از آنان بر خدا پنهان نمیماند (خداوند میفرماید:) امروز فرمانروایی از آن چه کسی است؟ (در پاسخ میفرماید:) از آن خداوند یکتای چیره و تواناست».
﴿ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَىٰ کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا کَسَبَتۡۚ لَا ظُلۡمَ ٱلۡیَوۡمَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ١٧﴾[غافر: ۱۷]. «امروز هرکس در برابر کاری که کرده است جزا و سزا داده میشود، امروز هیچگونه ستمی وجود ندراد بیگمان خداوند سریع الحساب است».
خداوند متعال با تبیین حق از باطل از طریق نشان دادن نشانههای انفس و آفاق و نشانههای قرآنی به بندگانش که بر هر مطلوبی دلالت مینمایند و هدایت را از گمراهی مشخّص میکنند، طوری که برای کسی که در آن میاندیشد کوچکترین شکی در شناخت حقایق باقی نمیماند نعمتهای عظیمش را بر بندگانش یادآور میشود، و این از بزرگترین نعمتهای خدا بر بندگانش میباشد که او حق را شفاف و روشن کرده و راه درست را مشخص نموده است. بلکه نشانههای گوناگونی را ارائه داده است، ﴿لِّیَهۡلِکَ مَنۡ هَلَکَ عَنۢ بَیِّنَةٖ وَیَحۡیَىٰ مَنۡ حَیَّ عَنۢ بَیِّنَةٖ﴾[الأنفال: ۴۲]. «تا هرکس هلاک میشود از روی دلیل هلاک گردد، و هرکس زنده میماند از روی دلیل زنده بماند». و هر اندازه مسائل بزرگتر و مهمتر باشند دلایلی که بر آن دلالت مینمایند بیشتر و آسانتر هستند. به موضوع توحید نگاه کنید، از آنجا که مسئلهی توحید بزرگ ترین مسئله است دلایل عقلی و نقلی زیادی برای اثبات آن ارائه کرده و مثالها زده است. بنابراین، آنرا در اینجا بیان کرد و جملهای از دلایل آن را گوشزد نمود. پس فرمود: ﴿فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ﴾بنابراین، خداوند را بخوانید درحالیکه دین و طاعت را خاص او کردهاید. وقتی بیان کرد که او نشانههایش را به بندگانش نشان میدهد، نشانه بزرگی را گوشزد نمود. پس فرمود: ﴿وَیُنَزِّلُ لَکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ رِزۡقٗا﴾و از آسمان بارانی برای شما میباراند که با آن روزی داده میشوید و شما و چهارپایانتان زندگی میکنید. این دلالت مینماید که نعمتها همه از جانب اوست. پس نعمتهای دینی از جانب اوست و آن عبارت از تبیین مسایل دینی و ارائه دلایل آن و عمل به آن میباشد، و نعمتهای دنیوی همان نعمتهایی هستند که از باران پدید میآیند و شهرها و بندگان با آن زنده میگردند، و این به صورت قاطعانه دلالت مینماید، که خداوند یکتا و معبود حقیقی است که طاعت و عبادت باید فقط برای او انجام شود، همانطور که تنها او نعمت دهنده است. ﴿وَمَا یَتَذَکَّرُ إِلَّا مَن یُنِیبُ﴾و از آیات پند نمیپذیرید مگر کسی که با روی آوردن به محبت خدا و ترس از او و انجام دادن طاعت و زاری نمودن بهسوی او، به طرف خدا برگردد. پس این فرد از نشانهها بهرهمند میشود و نشانهها در حق او رحمت میگردند و بینش او با آن افزوده میشود.
و از آنجا که آدمی از نشانهها پند میپذیرد و پند پذیرفتن باعث خالص نمودن عبادت و طاعت برای خدا میگردد موضوعی را که میخواهد به آن بپردازد و برآن مطلب، مترتّب شود با حرف «فا» که بر سببّیت دلالت مینماید، آغاز میکنند و میفرماید: ﴿فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ﴾پس خدا را به ف ریاد بخوانید و عبادت و طاعت را خاص او کنید، و این هم شامل دعیا عبادت و هم شامل دعای خواست میشود. اخلاص یعنی اینکه در همه عبادتهای واجب و مستحب فقط خدا مدنظر باشد. و در ادای حقوق خدا وحقوق بندگان خدا، هدف فقط خدا باشد. (خلاصه، آیه).
یعنی هدفتان از تمام چیزهایی که به عنوان دین انجام میدهید و با آن به خدا نزدیکی میجویید هدفتان فقط خدا باشد. ﴿وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ﴾هرچند که کافران دوست نداشته باشند. بنابراین، به آنها توجه نکنید و شما را از دینتان باز ندارند و سرزنش هیچ سرزنش کنندهای شما را از خدا دور نکند. کافران یگانهپرستی و انجام خالصانه عبادت و طاعت برای خدا را نمیپسندند و به شدّت از آن نفرت دارند، همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَإِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُکِرَ ٱلَّذِینَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ یَسۡتَبۡشِرُونَ٤٥﴾[الزمر: ۴۵]. «و هرگاه خداوند به تنهایی یاد شود کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند خشمگین و ناراحت میشوند و هرگاه کسانی غیر از خدا یاد شوند به ناگاه آنان شاد و خوشحال میگردند».
سپس از جلال و کمال خودش سخن به میان آورد که این اقتضا مینماید عبادت خالصانه برای او انجام شود، پس فرمود: ﴿رَفِیعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ﴾خدایی که بلند و بلندتر است، و بر بالای عرش است و عرش از آن اوست و دارای مراتب و مقامات بالاست، و به سبب این بلند بودن از مخلوقاتش تمایز پیدا کرده است و جایگاهش والا گشته است و صفاتش از عظمت و بزرگی برخوردار گشته است و ذاتش برتر و بالاتر است از این که بندگان جز با عمل پاک و مخلصانه به او نزدیکی جویند، و مقامات مخلصین به وسیله آن بالا میرود و اخلاص آنها را به خدا نزدیک مینماید و آنان را از خلق خدا برتر قرار میدهد. سپس نعمت رسالت و وحی را بر بندگانش ذکر نمود و فرمود: ﴿یُلۡقِی ٱلرُّوحَ﴾وحی را میفرستد که برای دلها به منزله روح برای اجساد است. پس همانگونه که جسم بدون روح زنده نمیماند و زندگی نمیکند، و روان و قلب نیز بدون روح وحی بهبود نمییابد و کامیاب نمیگردد. پس خداوند متعال ﴿یُلۡقِی ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِ﴾وحی را که سود و مصلحت بندگان در آن نهفته است به فرمان خود برای هرکس از بندگانش که بخواهد نازل میکند و آنها پیامبران هستند که خداوند آنان را فضیلت داده و وحی خویش و دعوت کردن بندگانش را به آنان اختصاص دادهاست.
فایده ارسال پیامبران این است که بندگان سعادت دین و دنیا و آخرتشان را به دست آورند و از بدبختی و شقاوت در دین و دنیا و آخرت مصون بمانند. بنابراین فرمود: ﴿لِیُنذِرَ یَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ﴾تا کسی که وحی بر او القا میشود مردم را از روز رویارویی (قیامت) با آن وحی بترسانی و آنها را تشویق نمایند تا به وسیله اسبابی که باعث نجات میگردند خود را برای آن روز آماده نمایند، و آنروز را روز «رویا رویی» نامید، چون در آن روز خالق و مخلوق با همدیگر روبرو میشوند و مخلوقها با همدیگر، و عمل کنندگان با اعمال و سزا و جزایشان رو به رو میشوند.
﴿یَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَ﴾روزی که در یک میدان جمع میشوند و هیچ کجی و پستی در آن نیست و آنها روی زمین آشکار هستند و صدای فرا خواننده به همه آنان میرسد و همه در معرض دید قرار دارند. ﴿لَا یَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَیۡءٞ﴾نه آنها و نه چیزی از اعمالشان و نه سزا و جزا آن بر خداوند پنهان نمیماند. ﴿لِّمَنِ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَ﴾صاحب و فرمانروای این روز بزرگ کیست که پیشینیان و پسینیان و اهل آسمانها و زمین را گرد آورده و شریکی در فرمانروایی ندارد؟ و هیچ سبب و وسیلهای در میان نمانده و جز اعمال نیک و بد چیزی باقی نمیماند. ﴿لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ﴾فرمانروایی از آنِ خداوند است که در ذات و اسما و صفات و کارهایش، یگانه است و او در هیچ چیزی از اینها به هیچ صورت شریکی ندارد. ﴿ٱلۡقَهَّارِ﴾خداوندی که بر همه مخلوقات چیره و غالب است و مخلوقات در برابر او فروتن هستند خصوصا در آن روز که مردم در برابر پروردگار زنده همیشه پایدار سر تسلیم فرود آوردهاند، در آن روز هیچکس سخن نمیگوید مگر با اجازه خدا.
﴿ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَىٰ کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا کَسَبَتۡ﴾امروز هرکسی در برابر کار نیک وبدی که در دنیا کرده است کم باشد یا زیاد سزا و جزا داده میشود، ﴿لَا ظُلۡمَ ٱلۡیَوۡمَ﴾امروز بر هیچکسی ستمی نمیشود تا بدیهایش بیشتر شود، و یا از نیکیهایش کاسته شود، ﴿إِنَّ ٱللَّهَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ﴾آن روز را دیر نپندارید، چون آن روز خواهد آمد و هرآنچه که میآید نزدیک است. نیز خداوند در روز قیامت بهخاطر آنکه علم او فراگیر است و قدرتش کامل میباشد زود از بندگانش حساب میگیرد.
آیهی ۲۰-۱۸:
﴿وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ کَٰظِمِینَۚ مَا لِلظَّٰلِمِینَ مِنۡ حَمِیمٖ وَلَا شَفِیعٖ یُطَاعُ١٨﴾[غافر: ۱۸]. «و آنانرا از روز نزدیک (قیامت) بترسان، آنگاه که دلها به حلقومها میرسند درحالیکه ساکت هستند و سخن نمیگویند. ستمگران نه دارای دوستی دلسوزند و نه دارای میانجیگری که میانجی او پذیرفته گردد».
﴿یَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡیُنِ وَمَا تُخۡفِی ٱلصُّدُورُ١٩﴾[غافر: ۱۹]. «(خداوند) خیانت چشمان و آنچه را که دلها نهفته میدارند میداند».
﴿وَٱللَّهُ یَقۡضِی بِٱلۡحَقِّۖ وَٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَقۡضُونَ بِشَیۡءٍۗ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ٢٠﴾[غافر: ۲۰]. «و خداونند به حق حکم میکند و کسانی را که بهجای او به فریاد میخوانند بهچیزی حکم نمیکنند بیگمان خداوند شنوای بیناست».
خداوند متعال به پیامبرش محمدصمیفرماید: ﴿وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ﴾و آنانرا از روز قیامت که نزدیک شده و زمان فرا رسیدن وحشتها و زلزلهها و آشفتگیهای آن نزدیک شده است، بترسان، ﴿إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ کَٰظِمِینَ﴾یعنی دلهایشان از جا کنده شده و جای آن خالی مانده است و ـ دلهایشان ـ از ترس و اندوه به حنجرهها میرسد و چشمهایشان خیره شده است. ﴿لَّا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَقَالَ صَوَابٗا﴾[النبأ: ۳۸]. «سخن نمیگویند، مگر کسیکه خداوند به او اجازه بدهد و او نیز سخن راست و درست بگوید». در برابر آن ترس شدید و اضطرابهای هولناکی که در دلهایشان است خاموش و ساکت هستند. ﴿مَا لِلظَّٰلِمِینَ مِنۡ حَمِیمٖ﴾ستمگران در آن روز هیچ دوست و یاری ندارند، ﴿وَلَا شَفِیعٖ یُطَاعُ﴾و نه شفاعت کنندهای دارند که سخنش را بپذیرند. چون شفاعت کنندگان در مورد کسی که با شرک ورزیدن بر خود ستم کرده باشد شفاعت نمیکنند، و به فرض اگر شفاعت نمایند خداوند از این شفاعت راضی نمیشود، پس آنرا قبول نمیکنند.
﴿یَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡیُنِ﴾خداوند خیانت چشمها را میداند. منظور از خیانت چشمها آن نگاه دزدانهای است که آدمی آن را از رفیق و همنشین پنهان میدارد. ﴿وَمَا تُخۡفِی ٱلصُّدُورُ﴾و آنچه را که بنده برای کسی بیان نکرده است خداوند آن امر پنهان را نیز میداند. پس چیزهای آشکار را به طریق اولی میداند. ﴿وَٱللَّهُ یَقۡضِی بِٱلۡحَقِّ﴾و خداوند به حق داوری مینماید، چون گفته او حق است و حکم شرعی و جزایی او حق است. و دانش او همه چیز را احاطه نموده و ثبت کرده است و او از ستمگری و نقص و سایر عیبها پاک و منزّه است. و اوست که قضاوت تقدیری خود را مینماید که هرگاه چیزی را بخواهد پدید آید آن چیز به وجود میآید، و هرچه را که نخواهد، به وجود نمیآید. و اوست که میان بندگان مومن و کافر خود در دنیا قضاوت مینماید و دوستانش را یاری میکند. ﴿وَٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَقۡضُونَ بِشَیۡءٍ﴾و هرآنچه ر ا که به جای خدا میپرستند به علت ناتوانیشان و اینکه خبر را نمیخواهند و توانایی انجام دادن آن را ندارند به چیزی حکم نمیکنند، ﴿إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ﴾بیگمان خداوند همه صداها و همه زبانها و همه نیازها را میشنود، و به آنچه که شده و به آنچه که میشود و به آنچه که دیده میشود و به آنچه که دیده نمیشود و به آنچه که بندگان میدانند و به آنچه که نمیدانند بیناست. قبل از این آیه فرمود: ﴿وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ﴾و آنانرا از روز نزدیک قیامت بترسان، سپس آن را با این اوصاف توصیف نمود که اقتضا مینماید برای آن روز بزرگ خود را آماده کرد. چون آیات هم مشتمل بر ترساندن و هم مشتمل بر تشویق کردن هستند.
آیهی ۲۲-۲۱:
﴿أَوَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَمَا کَانَ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ٢١﴾[غافر: ۲۱]. «آیا در زمین به سیر و سیاحت نپرداختهاند تا بنگرند که سرانجام کسانیکه پیش از ایشان بودهاند به کجا کشیده است؟ آنان از اینان توانمندتر و آثارشان در زمین بیشتر بوده است و خداوند ایشان را به سبب گناهانشان گرفتار ساخت و آنان در برابر خداوند پناه دهندهای نداشتند».
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَانَت تَّأۡتِیهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَکَفَرُواْ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٢٢﴾[غافر: ۲۲]. «این (کیفر) بدان خاطر بوده است که پیامبران با نشانهها به نزد آنان میآمدند و آنان کفر میورزیدند در نتیجه خداوند آنان را گرفتار ساخت. بیگمان او توانمند و سخت کیفر است».
خداوند متعال میفرماید: ﴿أَوَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾آیا با دلها و جسمهایشان به قصد عبرت گرفتن و اندیشیدن در آثار در زمین به سیر و سیاحت نپرداختهاند، ﴿فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾تا بنگرند که سرانجام کسانی که پیش از اینان بودهاند به کجا کشیده است؟ آنهایی که تکذیب میکردند، پس خواهند دید که سرانجام آنها بدترین سرانجام و هلاکت و نابودی و رسوایی بوده است. ﴿کَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾آنان از آنها توانمندتر بودند و لشکریان بیشتر و ساز و برگ اسلحه بیشتر و جسمهای بزرگتری داشتند، و در زمین نشانهها و آثار بیشتری داشتند. یعنی ساخت وساز بیشتری کرده و درختانِ بیشتری کاشته بودند. و قوت آثار بر قوت موثّر دلالت مینماید و این که آنها به وسیله آنچه درست کرده بودند میخواستند خود را حفاظت کنند. ﴿فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ﴾امّا وقتی آنها بر گناهانشان اصرار ورزیدند و به آن ادامه دادند، خداوند آنها را به کیفر و عذاب خود گرفتار ساخت. ﴿إِنَّهُۥ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾بیگمان خداوند توانمند و سخت کیفر است. پس قدرت و توانمندی کافران نتوانست آنها را در برابر قدرت خدا حفاظت نماید بلکه قدرتمندترین همه امتّها قوم عاد بودند که گفتند: ﴿مَنۡ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً﴾[فصلت: ۱۵] «چه کسی قوّتش از ما بیشتر است». امّا خداوند بهسوی آنها بادی فرستاد که نیروهایش را ضعیف کرد و آنان را کاملا نابود گرداند.
آیهی ۴۶-۲۳:
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔایَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ٢٣﴾[غافر: ۲۳]. «و همانا ما موسی را با نشانههای خویش و دلیلی روشن فرستادیم».
﴿إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَقَٰرُونَ فَقَالُواْ سَٰحِرٞ کَذَّابٞ٢٤﴾[غافر: ۲۴]. «بهسوی فرعون و هامان و قارون، پس گفتند: او جادوگر دروغگوئی است».
﴿فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ ٱقۡتُلُوٓاْ أَبۡنَآءَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ وَٱسۡتَحۡیُواْ نِسَآءَهُمۡۚ وَمَا کَیۡدُ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٖ٢٥﴾[غافر: ۲۵]. «پس وقتی با (پیام) حق از سوی ما به نزد آنان آمد، گفتند: پسران آنانرا که همراه با او ایمان آوردهاند بکشید و زنانشان را زنده بگذارید، و نیرنگ کافران جز در تباهی نیست».
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ذَرُونِیٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَلۡیَدۡعُ رَبَّهُۥٓۖ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمۡ أَوۡ أَن یُظۡهِرَ فِی ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ٢٦﴾[غافر: ۲۶]. «و فرعون گفت: بگذارید موسی را بکشم و او پروردگارش را به فریاد بخواند، همانا من میترسم که دینتان را تغییر دهد یا اینکه در این سرزمین فساد را گسترش دهد».
﴿وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُم مِّن کُلِّ مُتَکَبِّرٖ لَّا یُؤۡمِنُ بِیَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ٢٧﴾[غافر: ۲۷]. «موسی گفت: همانا من به پروردگار خود و پروردگار شما از هر متکبّری که به روز حساب ایمان نداشته باشد پناه میبرم».
﴿وَقَالَ رَجُلٞ مُّؤۡمِنٞ مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ یَکۡتُمُ إِیمَٰنَهُۥٓ أَتَقۡتُلُونَ رَجُلًا أَن یَقُولَ رَبِّیَ ٱللَّهُ وَقَدۡ جَآءَکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ مِن رَّبِّکُمۡۖ وَإِن یَکُ کَٰذِبٗا فَعَلَیۡهِ کَذِبُهُۥۖ وَإِن یَکُ صَادِقٗا یُصِبۡکُم بَعۡضُ ٱلَّذِی یَعِدُکُمۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ کَذَّابٞ٢٨﴾[غافر: ۲۸]. «و مرد مؤمنی از خاندان فرعون که ایمانش را پنهان میکرد گفت: آیا مردی را میکشید که میگوید: پروردگار من الله است. درحالیکه دلایل روشن و معجزات آشکاری از جانب پروردگارتان برایتان آورده است؟ اگر او دروغگو باشد (گناه) دروغش بر (عهدۀ) اوست و اگر راستگو باشد و یقین برخی از آنچه به شما وعده میدهد به شما میرسد، بیگمان خداوند کسی را که تجاوزکار و دروغپرداز باشد هدایت نمیکند».
﴿یَٰقَوۡمِ لَکُمُ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَ ظَٰهِرِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَمَن یَنصُرُنَا مِنۢ بَأۡسِ ٱللَّهِ إِن جَآءَنَاۚ قَالَ فِرۡعَوۡنُ مَآ أُرِیکُمۡ إِلَّا مَآ أَرَىٰ وَمَآ أَهۡدِیکُمۡ إِلَّا سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ٢٩﴾[غافر: ۲۹]. «ای قوم من! امروز فرمانروایی در دست شماست و در این سرزمین پیروز و چیرهاید اما اگر عذاب سخت خدا دامنگیرمان شود چه کسی ما را یاری خواهد کرد؟ فرعوت گفت: جز آنچه درمییابم به شما نمینمایانم و شما را جز به راه راست رهنمون نمیشوم».
﴿وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ یَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُم مِّثۡلَ یَوۡمِ ٱلۡأَحۡزَابِ٣٠﴾[غافر: ۳۰]. «و کسیکه ایمان آورده بود، گفت: ای قوم من! میترسم همان بلایی به شما برسد که در گذشته به گروهها و دستهها رسیده است».
﴿مِثۡلَ دَأۡبِ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِینَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۚ وَمَا ٱللَّهُ یُرِیدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعِبَادِ٣١﴾[غافر: ۳۱]. «همچون سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانیکه بعد از آنان آمدند، و خداوند نمیخواهد بر بندگان ستمی کند».
﴿وَیَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ یَوۡمَ ٱلتَّنَادِ٣٢﴾[غافر: ۳۲]. «ای قوم من! همانا بر شما از روزی بیمناکم که (مردم) همدیگر را به فریاد میخوانند».
﴿یَوۡمَ تُوَلُّونَ مُدۡبِرِینَ مَا لَکُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ٣٣﴾[غافر: ۳۳]. «آن روز پشت میکنید و میگریزید شما در برابر خداوند هیچ نگهدارندهای ندارید، و هرکس را که خداوند گمراه سازد دیگر او هیچ هدایتگری ندارد».
﴿وَلَقَدۡ جَآءَکُمۡ یُوسُفُ مِن قَبۡلُ بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَمَا زِلۡتُمۡ فِی شَکّٖ مِّمَّا جَآءَکُم بِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَا هَلَکَ قُلۡتُمۡ لَن یَبۡعَثَ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِهِۦ رَسُولٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ مُّرۡتَابٌ٣٤﴾[غافر: ۳۴]. «و به راستی یوسف پیش از این با نشانهها(ی فراوان) به نزد شما آمد، و همواره از آنچه برایتان آودره بود در شک بودید تا اینکه درگذشت (و) گفتنید: خداوند بعد از او هرگز پیغمبری را مبعوث نخواهد کرد. اینچنین خداوند اشخاص متجاوز و متردد را گمراه و سرگشته میسازد».
﴿ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡۖ کَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ کَذَٰلِکَ یَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ قَلۡبِ مُتَکَبِّرٖ جَبَّارٖ٣٥﴾[غافر: ۳۵]. «کسانیکه بدون هیچ دلیلی که داشته باشند در مورد آیات الهی بهستیز و کشمکش میپردازند (این مجادلۀ آنان) در نزد خداوند و نزد مؤمنان بس ناپسند است. اینگونه خداوند بر هر دلی که خود بزرگبین و سرکش باشد مهر میزند».
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ یَٰهَٰمَٰنُ ٱبۡنِ لِی صَرۡحٗا لَّعَلِّیٓ أَبۡلُغُ ٱلۡأَسۡبَٰبَ٣٦﴾[غافر: ۳۶]. «فرعون گفت: ای هامان! کاخی برای من بساز شاید به راهها دستیابم».
﴿أَسۡبَٰبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّی لَأَظُنُّهُۥ کَٰذِبٗاۚ وَکَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِفِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَصُدَّ عَنِ ٱلسَّبِیلِۚ وَمَا کَیۡدُ فِرۡعَوۡنَ إِلَّا فِی تَبَابٖ٣٧﴾[غافر: ۳۷]. «راههای آسمانها، تا به خدای موسی بنگرم، و همانا گمان من بر این است که موسی دروغگوست. اینچنین برای فرعون بدیِ کردارش آراسته شد و از راه (حق) بازداشته شد و نیرنگ فرعون جز در تباهی نبود».
﴿وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ یَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُونِ أَهۡدِکُمۡ سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ٣٨﴾[غافر: ۳۸]. «و کسیکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم».
﴿یَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا مَتَٰعٞ وَإِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِیَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ٣٩﴾[غافر: ۳۹]. «ای قوم من! جز این نیست که زندگانی دنیا کالای ناچیزی است و بیگمان آخرت سرای پایدار (و جاودانه) است».
﴿مَنۡ عَمِلَ سَیِّئَةٗ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَاۖ وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ یُرۡزَقُونَ فِیهَا بِغَیۡرِ حِسَابٖ٤٠﴾[غافر: ۴۰]. «هرکس کار بدی انجام دهد جز به مانند آن کیفر داده نمیشود، ولی هرکس کار خوبی انجام دهد، مرد باشد یا زن به شرط اینکه مؤمن باشد چنین کسانی به بهشت میروند و در آنجا روزیِ بیشما مییابند».
﴿۞وَیَٰقَوۡمِ مَا لِیٓ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلنَّجَوٰةِ وَتَدۡعُونَنِیٓ إِلَى ٱلنَّارِ٤١﴾[غافر: ۴۱]. «و ای قوم من! مرا چه شده است که شما را بهسوی نجات میخوانم و شما مرا بهسوی آتش میخوانید»؟.
﴿تَدۡعُونَنِی لِأَکۡفُرَ بِٱللَّهِ وَأُشۡرِکَ بِهِۦ مَا لَیۡسَ لِی بِهِۦ عِلۡمٞ وَأَنَا۠ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡغَفَّٰرِ٤٢﴾[غافر: ۴۲]. «مرا فرا میخوانید تا به خداوند کافر شوم و چیزی را که من به (حقیقت) آن علم ندارم شریکش سازم درحالیکه من شما را بهسوی (خداوند) پیروزمندِ آمرزگار فرا میخوانم».
﴿لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدۡعُونَنِیٓ إِلَیۡهِ لَیۡسَ لَهُۥ دَعۡوَةٞ فِی ٱلدُّنۡیَا وَلَا فِی ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَآ إِلَى ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ٤٣﴾[غافر: ۴۳]. «قطعاً آنچه مرا بهسوی آن فرا میخوانید نه در دنیا و نه در آخرت دعا را استجابت نمیکند، و به یقین بازگشت ما بهسوی خداست و اسرافکاران، دوزخی و همدم آتشند».
﴿فَسَتَذۡکُرُونَ مَآ أَقُولُ لَکُمۡۚ وَأُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِیرُۢ بِٱلۡعِبَادِ٤٤﴾[غافر: ۴۴]. «بهزودی آنچه را من به شما میگویم یاد خواهید کرد و من کار خود را به خدا میسپارم، بیگمان خداوند به (حال) بندگان بیناست».
﴿فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَیَِّٔاتِ مَا مَکَرُواْۖ وَحَاقَ بَِٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ٤٥﴾[غافر: ۴۵]. «پس خداوند او را از سوء توطئهها و نیرنگهای ایشان مصون و محفوظ داشت و عذاب سخت، فرعونیان را فرو گرفت».
﴿ٱلنَّارُ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِیّٗاۚ وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ٤٦﴾[غافر: ۴۶]. «و آن آتش دوزخ است که به هنگام صبح و شام بر آن عرضه میشوند و روزی که قیامت برپا شود (خداوند دستور میدهد:) خاندان فرعون را به شدیدترین عذاب درآورید».
سپس نمونهای از حالات آنهایی که پیامبران را تکذیب کردهاند که فرعون و لشکریانش باشند بیان نمود و فرمود: ﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ﴾تا ﴿أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ﴾یعنی موسی بن عمران را با نشانههای بزرگ خود که به طور قطع بر حقیقت آنچه پیامبران با آنها فرستاده شدند و بر باطل بودن شرکی که آنها بر آن قرار داشتند دلالت میکرد به سوی همکیشان این تکذیب کنندگان فرستادیم. ﴿وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ﴾و با حجتی روشن که بر دلها چیره میگردد و دلها به آن یقین میکنند میفرستادیم، همانند تبدیل شدن عصای موسی به اژدها و دیگر معجزات آشکاری که خداوند موسی را به وسیله آنها تائید نمود.
﴿إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَقَٰرُونَ﴾او به سوی فرعون و وزیرش هامان و قارون که از قوم موسی بود و به علّت ثروت خود علیه آنها دست به طغیان زده بود فرستاده شد. اینها به شدّت دعوت موسی را رد کردند و گفتند: ﴿سَٰحِرٞ کَذَّابٞ﴾او جادوگر دروغگویی است. ﴿فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ مِنۡ عِندِنَا﴾و هنگامیکه موسی از جانب ما حق را برایشان رساند و خداوند او را با معجزات آشکار که سبب یقین کامل میگردند تایید نمود آنها یقین کامل نکردند و به ترک گفتن و روی گردانی اکتفا ننمودند و نیز به انکار آن و مخالفت با آن به وسیله باطل خود بسنده نکردند بلکه حالت زشت آنان به جایی رسید که ﴿قَالُواْ ٱقۡتُلُوٓاْ أَبۡنَآءَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ وَٱسۡتَحۡیُواْ نِسَآءَهُمۡ﴾گفتند: پسران آنانرا که همراه با او ایمان آوردهاند بکشید، و زنانشان را زنده بگذارید، ﴿وَمَا کَیۡدُ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٖ﴾و کافرانی که این توطئه را کردند و گمان بردند هرگاه پسران آنان را به قتل برسانند آنها قوی نخواهند بود و ایستادگی نخواهند کرد بلکه تحت بندگی و فرمانشان باقی خواهند ماند، کید و نیرنگشان تباه و بینتیجه بوده و جز گمراهی نخواهد بود، چون آنچه اراده کرده بودند برایشان تحقق نیافت بلکه موضوع برعکس شد. و خداوند آنها را هلاک کرد و همه آنان را نابود و از میان برد.
در این نکته تدّبر کن ـ که زیاد در قرآن تکرار شده است ـ و آن اینکه هرگاه داستان یا امر مشخّصی بیان شود و خداوند بخواهد در مورد آن قضیه معین حکم نماید، حکم را منحصر به آن قضیه نمیکند بلکه آنرا به صورت کلی بیان میکند تا فراگیرتر باشد و قضیهای نیز که سیاق کلام در مورد آن آورده شده در آن داخل گردد، و این توهم پیدا نشود که این حکم ویژه همین ماجرا است. بنابراین نفرمود: «وَمَا کَیدُهُم إِلَّا فِی ضَلَالِ» نیرنگ آنها بینتیجه بوده و جز گمراهی نخواهد بود، بلکه فرمود: ﴿وَمَا کَیۡدُ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٖ﴾و نیرنگ کافران بینتیجه بوده و جز گمراهی نخواهد بود. فرعون با تکبّر و غرور و سرکشی به قوم بیخردش گفت: ﴿ذَرُونِیٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَلۡیَدۡعُ رَبَّهُ﴾بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را به فریاد بخواند تا او را از دست من نجات دهد. یعنی او ادّعا میکرد که اگر رعایت خاطر قومش نبود موسی را میکشت، و نیز از این که موسی پروردگارش را به کمک بطلبد جلوگیری نمیکند. سپس انگیزهای که او را وادار مینماید تا موسی را بکشد بیان کرد و گفت: این کار را به خاطر خیرخواهی قوم خود و از بین بردن فساد و شر از روی زمین انجام میدهد. پس گفت: ﴿إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمۡ﴾من میترسم که دین شما را تغییر دهد، ﴿أَن یُظۡهِرَ فِی ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ﴾یا اینکه در این سرزمین فساد به پا کند. و این خود عجیب ترین چیز است که بدترین انسان مردم را نصیحت کند تا از بهترین انسان دوری کنند. این در حقیقت گول زدن و فریب دادن است که فقط در عقل کسانی جای میگیرد که خداوند در مورد آنها فرموده است: ﴿فَٱسۡتَخَفَّ قَوۡمَهُۥ فَأَطَاعُوهُۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِینَ٥٤﴾[الزخرف: ۵۴]. «پس قومش را سبکسر انگاشت و آنها از او اطاعت کردند، بیگمان آنها قومی فاسق و مجرم بودند».
﴿وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُم﴾وقتی فرعون آن سخن زشت را بر زبان آورد که سرکشیاش سبب شده بود تا چنان بگوید و از قدرت و توان خود کمک گرفت، موسی از پروردگارش کمک خواست و فرمود: من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم، ﴿مِّن کُلِّ مُتَکَبِّرٖ لَّا یُؤۡمِنُ بِیَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ﴾از هر متکّبری که به روز قیامت ایمان نمیآورد. یعنی تکبّرش و ایمان نداشتن او به روز قیامت، او را به هر شر و فسادی وادار میکند. در این مطلب فرعون و دیگران داخل هستند، همانطور که قبلا بیان شد.
خداوند موسی را از هر متکبری که به روز قیامت ایمان نداشت حفاظت کرد و اسبابی برای او فراهم نمود که به وسیله آن شر فرعون و اشراف دربار او از موسی دفع گردید. و از جمله اسباب، مرد مومن بود که از خاندان فرعون بود و سخن او پذیرفته میشد، به خصوص این که به ظاهر میگفت با آنها موافق است، و ایمانش را پنهان میکرد. پس غالبا چنین است که آنها مراعات حال او میکردند. و اگر در ظاهر با آنها مخالفت ورزیدید چندان رعایتش نمیکردند. همانطور که خداوند پیامبرش محمدصرا به وسیله عمویش ابوطالب نزد قریش بزرگ و با آنها در دینشان موافق بود، و اگر او مسلمان بود اینطور نمیتوانست پیامبر را حفاظت کند.
آن مردِ مومن رستگار و عاقل با تقبیح کار قومش و زشت خواندن تصمیمی که گرفته بودند گفت: ﴿أَتَقۡتُلُونَ رَجُلًا أَن یَقُولَ رَبِّیَ ٱللَّهُ﴾آیا مردی را میکشید که میگوید: پروردگار من الله است؟ یعنی چگونه ریختن خون او را حلال میدانید به جرم این که میگوید پروردگار من الله است؟ حال آنکه سخن او بیدلیل هم نیست. بنابراین فرمود: ﴿وَقَدۡ جَآءَکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ مِن رَّبِّکُمۡ﴾در حالی دلائل روشن و معجزات آشکاری را از جانب پروردگارتان برایتان آورده است. چون معجزه موسی نزد آنها چنان معروف بود که کوچک و بزرگ آن را میدانستند. پس چنین کسی را نباید کشت. پس چرا شما قبل از اقدام به این کار حقّی را که آورده است باطل نکردید، و برای رد نمودن برهان او برهان اقامه نکردید؟ سپس به اندیشه فرو میرفتید که آیا اگر با حجّت و برهان بر وی غلبه یافتید کشتن او جایز است یا نه؟ اینک که حجت او غالب آمده است تا کشتن وی فاصلهی زیادی دارید. سپس دلیلی عقلی برای آنها ارائه داد که هر عاقلی به آن قانع میگردد. پس گفت: ﴿وَإِن یَکُ کَٰذِبٗا فَعَلَیۡهِ کَذِبُهُۥۖ وَإِن یَکُ صَادِقٗا یُصِبۡکُم بَعۡضُ ٱلَّذِی یَعِدُکُمۡ﴾یعنی موسی در دو حالت قرار دارد، یا در ادعّایش دروغ میگوید و یا راست میگوید. پس اگر دروغ گفته باشد زیان دروغش به خودش بر میگردد و به شما زیانی نمیرسد، چون شما از پذیرفتن سخن او امتناع ورزیدهاید. و اگر راستگو باشد، در حالی که با معجزات آشکار نزدتان آمده و به شما خبر داده که اگر سخن او را قبول نکنید خداوند در دنیا و آخرت شما را عذاب میدهد پس حتما برخی از آنچه به شما وعده میدهد که عذاب دنیا است گریبانگیرتان خواهد شد.
این از خردمندی او و دفاع زیبای او از موسی بود که پاسخی ارائه داد که هیچ تشویشی در آن نبود و مسئله را میان این دو حالت قرار داد و به هر تقدیر کشتن او را بیخردی و جهالت از جانب آنان تلقی کرد. سپس آن مرد س به بالاتر از این پرداخت و این که موسی به حق نزدیک است، و گفت: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ کَذَّابٞ﴾همانا خداوند کسی را که با ترک حق و روی آوردن به باطل از حد تجاوز کرده است و با نسبت دادن تجاوزهایش به خدا راه تعّدی را پیش گرفته است به راه راست هدایت نمیکند، و همانا دلیل او و آنچه بر صحت آن دلیل میآورد نادرست میباشد و خداوند به او توفیق هدایت به راه راست را نمیدهد. یعنی شما حقّی را که موسی بهسوی آن دعوت میکند دیدید، و معجزات آسمانی و دلایل عقلی که موسی به رهنمود خداوندی آن را ارائه داد مشاهده کردید، پس هرکس این راه را در پیش گیرد ممکن نیست که تجاوزکار و دروغگو باشد. و این دلیلی است بر کمال دانش و خرد و شناخت کامل وی نسبت به پروردگارش.
سپس قومش را برحذر دشت و آنها را نصیحت کرد و از عذاب آخرت ترساند و آنان را از فریب خوردن به فرمانروایی و حکومت ظاهری نهی کرد و گفت: ﴿یَٰقَوۡمِ لَکُمُ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَ ظَٰهِرِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾ای قوم من! امروز در دنیا فرمانروایی در دست شماست، و بر رعیت و ملت خود پیروز و چیرهاید، هرآنچه بخواهید بر آنها اجرا میکنید، فرض کنید آنچه که خواستید به دست آوردید و به اتمام رسید، که هرگز به اتمام نخواهد رسید، ﴿فَمَن یَنصُرُنَا مِنۢ بَأۡسِ ٱللَّهِ إِن جَآءَنَا﴾پس اگر عذاب الهی دامنگیرمان شود چه کسی ما را یاری میدهد؟ این نشانه حسن دعوت کردن اوست که مسئله را میان خود و آنها مشترک قرار داد و گفت: ﴿فَمَن یَنصُرُنَا﴾چه کسی ما را یاری میدهد، و گفت: ﴿إِن جَآءَنَا﴾اگر به سراغ ما بیاید. تا آنها را متوّجه سازد که خیرخواهشان است، و همانطور که خیرخواه خودش نیز میباشد و آنچه برای خود دوست دارد و میپسندد برای آنها هم میپسندد. ﴿قَالَ فِرۡعَوۡنُ مَآ أُرِیکُمۡ إِلَّا مَآ أَرَىٰ وَمَآ أَهۡدِیکُمۡ إِلَّا سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ﴾فرعون با مخالفت با او در این باره و با فریب دادن قوم خود از اینکه از موسی پیروی کنند، گفت: جز آنچه را که خود بدان معتقدم به شما پیشنهاد نمیکنم، و شما را جز به راه راست رهنمون نمیشوم. و در این سخن که گفت: «جز آنچه را که خود بدان معتقدم به شما پیشنهاد نمیکنم» راست گفت. اما فرعون به چه چیزی معتقد بود؟ او بر این باور بود که قومش را سبکسر و نادان قرار دهد تا از وی پیروی نمایند و ریاست خودش را برپا دارد. او معتقد بود که حق با او نیست، بلکه حق با موسی است، و در حالی که در آن یقین داشت آن را انکار کرد. و دروغ گفت در این سخنش که گفت: ﴿وَمَآ أَهۡدِیکُمۡ إِلَّا سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ﴾و شما را جز به راه رشد و راست رهنمون نمیشوم.
این وارونه کردن حق و حقیقت است. اگر او قومش را به پیروی کردن از خود دستور میداد و میگفت: از کفر و گمراهی من پیروی کنید شرّش سبکتر بود، ولی آنها را دستور داد تا از ا و پیروی کنند و به دروغ میگفت که پیروی کردن از او پیروی کردن از حق است، و پیروی نمودن از حق را پیروی کردن از باطل میدانست.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ﴾و کسی که ایمان آورده بود در فواصل زمانی مختلفی قومش را دعوت میکرد و از هدایت شدن آنها ناامید نمیشد، آن طور که روش دعوتگران راه خداست و همواره و همیشه بهسوی پروردگارشان دعوت میکنند و هیچ چیزی آنها را از این کار باز نمیدارد و سرکشی کسی که دعوتش میکنند آنها را از تکرار دعوت باز نمیدارد. پس به آنها گفت: ﴿یَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُم مِّثۡلَ یَوۡمِ ٱلۡأَحۡزَابِ﴾ای قوم من! میترسم به عذابی گرفتار شوید که امتّهای تکذیب کننده بدان گرفتار شدند، همانهایی که به صورت حزب و گروههایی بر مخالفت با پیامبران همدست شده بودند.
سپس آن دستهها و گروهها را بیان کرد و گفت: ﴿مِثۡلَ دَأۡبِ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِینَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ﴾همانند قومِ نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آنها آمدند و به کفر ورزیدن و تکذیب پیامبران عادت کرده بودند، و خداوند هم با شیوه خود به کیفر زودرس آنها در دنیا عذاب داد. ﴿وَمَا ٱللَّهُ یُرِیدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعِبَادِ﴾و خداوند نمیخواهد بر بندگان ستمی کند و آنها را بدون این که گناهی کرده و جرمی مرتکب شده باشند عذاب بدهد.
وقتی آنها را از کیفرهای دنیوی ترساند آنان را از عذاب اخروی نیز برحذر داشت و فرمود: ﴿وَیَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ یَوۡمَ ٱلتَّنَادِ٣٢﴾ای قوم من! همانا من بر شما از روز قیامت و روزی که اهل بهشت، اهل جهنّم را صدا میزنند میترسم، آنها صدا میزنند و میگویند: ﴿أَن قَدۡ وَجَدۡنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّٗا﴾[الأعراف: ۴۴]. «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده حق یافتیم»، ﴿وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَنۡ أَفِیضُواْ عَلَیۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ أَوۡ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُۚ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ٥٠﴾[الأعراف: ۵۰]. «و اهل جهّنم بهشتیان را صدا میزنند که از آب یا از آنچه خداوند به شما روزی داده بر ما چیزی بریزید. میگویند: خداوند آن را بر کافران حرام کرده است. و هنگامی که دوزخیان مالک را صدا میزنند»، ﴿لِیَقۡضِ عَلَیۡنَا رَبُّکَ﴾[الزخرف: ۷۷]. «که پروردگارت را بگو در مورد ما فیصله کند». او میگوید: ﴿إِنَّکُم مَّٰکِثُونَ﴾«شما ماندگارید». و آن گاه که دوزخیان پروردگارشان را صدا میزنند و میگویند: ﴿رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡهَا فَإِنۡ عُدۡنَا فَإِنَّا ظَٰلِمُونَ١٠٧﴾[المؤمنون: ۱۰۷]. «پروردگارا! ما را از جهنّم بیرون کن و اگر ما دوباره کارهای گذشته را انجام دهیم پس ما ستمکاریم». خداوند در پاسخ به آنها میفرماید: ﴿ٱخۡسَُٔواْ فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ﴾[المؤمنون: ۱۰۸]. «بتمرکید در جهنّم، و سخن مگوئید». و هنگامیکه به مشرکان گفته میشود: ﴿ٱدۡعُواْ شُرَکَآءَکُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَهُمۡ﴾[القصص: ۶۴]. «شریکانتان را به فریاد بخوانید پس آنها را میخوانند. امّا پاداششان نمیدهند». آن مرد مومن سآنانرا از این روز ترسناک برحذر داشت و برایشان دلسوزی کرد که: اگر بر شرک خود باقی بمانند به این روز گرفتار میشوند، بنابراین گفت: ﴿یَوۡمَ تُوَلُّونَ مُدۡبِرِینَ﴾روزی که پشتکنان روی میگردانید و به سوی جهنّم برده میشوید، ﴿مَا لَکُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖ﴾شما در برابر خداوند هیچ نگهدارندهای ندارید، نه خودتان قدرتی دارید که عذاب خدا را دفع کنید و نه کسی به جای خدا شما را یاری میکند. ﴿یَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ٩ فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ١٠﴾[الطارق: ۹-۱۰]. «روزی که رازها آشکار میگردد، پس اینان هیچ قدرت و یاریگری ندارند». ﴿وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ﴾و هرکس را که خدا گمراه سازد هیچ هدایتگری ندارد. چون هدایت به دست خداوند متعال است و هرگاه بندهاش را از هدایت محروم کند قطعا او میداند که این بنده به خاطر پلیدیاش شایسته هدایت نیست. و راهی برای هدایت او وجود ندارد.
﴿وَلَقَدۡ جَآءَکُمۡ یُوسُفُ مِن قَبۡلُ بِٱلۡبَیِّنَٰتِ﴾و همانا قبل از آمدن موسی، یوسف بن یعقوب با معجزات و نشانههایی که بر راستگویی او دلالت میکرد به نزد شما آمد، و شما را به پرستش خدای یگانه که شریکی ندارد فرمان داد، ﴿فَمَا زِلۡتُمۡ فِی شَکّٖ مِّمَّا جَآءَکُم بِهِ﴾امّا شما در دوران حیات او درباره آنچه آورده بود پیوسته در شک و تردید بودید، ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا هَلَکَ﴾تا این که وفات کرد، آنگاه شک و تردید و شرک ورزیتان بیشتر شد و ﴿قُلۡتُمۡ لَن یَبۡعَثَ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِهِۦ رَسُولٗا﴾گفتید: خداوند بعد از او پیغمبری را مبعوث نخواهد کرد. یعنی گمان باطلتان این بود که خداوند دیگر خداوند نیست، چون خداوند مخلوقات خود را بیهوده و بدون این که آنها را امر و نهی کند، رها نمیکند، بلکه پیامبرانشان را بهسوی آنها میفرستد. و این گمان درباره خدا که پیامبری نخواهد فرستاد، گمانی است که از گمرای سرچشمه میگیرد. بنابراین فرمود: ﴿کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ مُّرۡتَابٌ﴾اینچنین خداوند اشخاص متجاوز و متردّد را گمراه و سرگشته میسازد. و این صفت حقیقی آنها بود که موسی را از روی ستمگری و برتریجویی به آن متصف کرده بودند. پس آنها خودشان تجاوزکارانند که از حق تجاوز کرده و به گمراهی روی آوردهاند.
و آنها دروغگویانند چون این را به خدا نسبت داده و پیامبرش را تکذیب کردند. پس کسی که متجاوز و دروغگوست خداوند او را هدایت نمیکند و او را برای انجام خیر توفیق نمیدهد چون او حق را پس از آنکه به وی رسید و آن را شناخت رد کرد. بنابراین، سزایش این است که خداوند او را کیفر دهد به این صورت که او را از هدایت منع کند. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَلَمَّا زَاغُوٓاْ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ﴾[الصف: ۵]. «وقتی منحرف شدند خداوند دلهایشان را کج و منحرف ساخت». ﴿وَنُقَلِّبُ أَفِۡٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ کَمَا لَمۡ یُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَنَذَرُهُمۡ فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ١١٠﴾[الأنعام: ۱۱۰]. «و دلها و چشمهایشان را دگرگون میکنیم همانطور که اولین بار به آن ایمان نیاوردند، و آنها را در گمراهیشان سرگشته رها میکنیم». ﴿وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ﴾[البقرة: ۲۵۸]. «و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمیکند».
سپس صفت متجاوزِ شک کننده را بیان کرد و فرمود: ﴿ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ﴾کسانی که درباره آیات خدا که حق را از باطل جدا میکنند و همانند خورشید آشکارند و مجادله بر میخیزند و با وجود روشنی آن آیات تلاش میکنند تا آنها را دفع و باطل کنند، ﴿بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ﴾بدون این که دلیل و حجّتی داشته باشند. و این صفتِ همه کسانی است که در برابر آیات خدا به مجادله برمی خیزند، و محال است که دلیلی داشته باشند، چون هیچ چیزی در برابر حق نمیتواند قرار بگیرد.
پس ممکن نیست که حق به وسیله دلیلی شرعی یا عقلی مخالفت شود. ﴿کَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ﴾یعنی قولی که متضمن رد کردن حق با باطل است، نزد خداوند بر مومنان بسیار منفور و ناپسند است، و پر واضح است که صاحب این گفته منفورتر و ناپسندتر است، چون این گفته تکذیب حق و تصدیق باطل و نسبت دادن آن به خدا را دارد و خداوند به شدّت از این سخنان و از کسی که چنین حالتی دارد خشمگین میشود. نیز بندگان مومن خدا به تبعیت از پروردگارشان از این چیزها به شدّت ناراحت میشوند، و اینها بندگان برگزیده خدا هستند و ناخشنودی و نفرت آنها دلیل زشت بودن کسی است که آنها از او متنفرند: ﴿کَذَٰلِکَ یَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ قَلۡبِ مُتَکَبِّرٖ جَبَّارٖ﴾همانطور که خداوند بر دلهای خاندان فرعون مُهر نهاد، بر دل هر متکّبر سرکشی مهر مینهد، کسی که با نپذیرفتن حق و با تحقیر مردم بر آنها تکبر میورزد و با کثرت ستمگری و تجاوزکاریاش سرکش و زورگویی روا میدارد.
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ﴾و فرعون با مخالفت با موسی و تکذیب او در فراخوانیاش به اعتراف و اقرار به پروردگار جهانیان که بر بالای عرش است و بر همهی مخلوقات بلند و مرتفع گردید، گفت: ﴿یَٰهَٰمَٰنُ ٱبۡنِ لِی صَرۡحٗا﴾ای هامان! ساختمانی عظیم و مرتفع برایم ساز. و منظورم از اینکار این است که شاید بنگرم ﴿إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّی لَأَظُنُّهُۥ کَٰذِبٗا﴾به خدای موسی، هرچند که من او را در این ادّعایش مبنی بر این که ما پروردگاری داریم و این پروردگار بالای آسمانهاست و دروغگو میپندارم. امّا در واقع فرعون میخواست احتیاط نماید و مسئله را شخصا آزمایش کند و راست و غلط بودن سخن موسی را امتحان نماید.
و خداوند در بیان انگیزه او برای این سخن میفرماید: ﴿وَکَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِفِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ عَمَلِهِ﴾و اینگونه برای فرعون بدی کارش آراسته شده بود، پس کار بد برای او آراسته و زیبا جلوه داده شده بود و شیطان همچنان آن را زیبا جلوه میداد و او را به آن فرا میخواند تا این که فرعون آن را خوب پنداشت و همانند کسانی که بر حق هستند درباره آن مناظره کرد درحالیکه فرعون از بزرگترین فسادکاران بود. ﴿وَصُدَّ عَنِ ٱلسَّبِیلِ﴾و به سبب باطلی که برای او زینت داده شده بود از راه حق بازداشته شد. ﴿وَمَا کَیۡدُ فِرۡعَوۡنَ إِلَّا فِی تَبَابٖ﴾و نیرنگ فرعون که با آن میخواست «علیه حق توطئه نماید و این توّهم را برای مردم ایجاد کند که او بر حق است و موسی بر باطل» جز زیان و تباهی نتیجهای نداشت و فایدهای جز بدبختی برای او در دنیا و آخرت به بار نیاورد.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ یَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُونِ أَهۡدِکُمۡ سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ٣٨﴾و کسیکه ایمان آورده بود با تکرار نصیحت گوییاش گفت: ای قوم من ! از من پیروی کنید تا شما را به راه راست هدایت کنم، نه آنگونه که فرعون به شما میگوید، چرا که او شما را جز به گمراهی و فساد هدایت نمیکند.
﴿یَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا مَتَٰعٞ﴾ای قوم من! زندگانی این دنیا کالای اندک است و تا مدّت اندکی از آن استفاده میشود. سپس از بین میرود و تمام میگردد. پس زندگانی دنیا شما را از هدفی که برای آن آفریده شدهاید، نفریبد، ﴿وَإِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِیَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ﴾و آخرت برای پایدار و جاودانه است و محل اقامت و جایگاه استقرار میباشد. پس شما باید آن را ترجیح دهید و عملی را انجام دهید که شما را در آن سرا سعادتمند نماید.
﴿مَنۡ عَمِلَ سَیِّئَةٗ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا﴾هرکس کار بدی از قبیل شرک، فسق یا هر گناه دیگری انجام دهد جز به مانند آن سزا داده نمیشود. یعنی جز با آنچه که او را ناراحت و غمگین میکند به اندازهای که سزاوارش میباشد سزا داده نمیشود، چون جزای بدی بدی است.
﴿وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ﴾و هرکس کار شایستهای انجا دهد اعم از اعمال قلبی و جوارح وگفتهها، خواه مرد باشد یا زن، ﴿وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ یُرۡزَقُونَ فِیهَا بِغَیۡرِ حِسَابٖ﴾درحالیکه او مومن است، پس ایشان وارد بهشت میشوند، و بیشمار روزی مییابند. یعنی بدون حساب و بیشمار پاداششان به آنها داده میشود بلکه خداوند به آنها به اندازهای میدهد که اعمالشان به آن اندازه نمیرسد.
﴿وَیَٰقَوۡمِ مَا لِیٓ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلنَّجَوٰةِ وَتَدۡعُونَنِیٓ إِلَى ٱلنَّارِ﴾و ای قوم من! چه خبر است؟! من با گفتههایم شما را بهسوی نجات فرا میخوانم ولی شما با پیروی نکردن از پیامبر خدا موسی÷مرا به آتش دوزخ فرا میخوانید. سپس آن را تفسیر کرد و گفت: ﴿تَدۡعُونَنِی لِأَکۡفُرَ بِٱللَّهِ وَأُشۡرِکَ بِهِۦ مَا لَیۡسَ لِی بِهِۦ عِلۡمٞ﴾مرا فرا میخوانید تا به خداوند کافر شوم و چیزی را شریک او قرار دهم که نمیدانم آیا شایستگی آن را دارد که به جای خداوند کافر شوم و چیزی را شریک او قرار دهم که نمیدانم آیا شایستگی آن را دارد که بهجای خداوند مورد پرستش قرار گیرد یا نه؟! و سخن گفتن ِ بدون علم دربارهی خدا جزو بزرگ ترین و زشتترین گناهان است. ﴿وَأَنَا۠ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلۡعَزِیزِ﴾درحالیکه من شما را به سوی خداوند توانمند فرا میخوانم که همه قدرت در دست اوست و دیگران چیزی در اختیار ندارند. ﴿ٱلۡغَفَّٰرِ﴾خداوند آمرزگاری که هرگاه بندگان بر خود اسراف ورزند و به خود جرأت دهند تا او را خشنود نمایند، سپس توبه کنند و بهسوی او باز گردند گناهان و بدیهایشان را میزداید و کیفرهای دنیوی و اخروی را که به سبب ارتکاب گناهان دامنگیر انسان میگردد از آنها دور مینماید.
﴿لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدۡعُونَنِیٓ إِلَیۡهِ لَیۡسَ لَهُۥ دَعۡوَةٞ فِی ٱلدُّنۡیَا وَلَا فِی ٱلۡأٓخِرَةِ﴾یقیناً چیزهایی که شما مرا به آن فرا میخوانید سزاوار نیستند که بهسوی آنها دعوت نمود و مردم را تشویق نمود که به آن پناه ببرند، نه در دنیا و نه در آخرت، چون عاجز و ناقص هستند وهیچ سود و زیان و مرگ و زندگی و رستاخیزی را در اختیار ندارند. ﴿وَأَنَّ مَرَدَّنَآ إِلَى ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ﴾و بازگشت ما بهسوی خداست و او هرکس را طبق عملش مجازات خواهد کرد و اسرافکاران که با جسارت در برابر پروردگارشان، با نافرمانی و کفر ورزیدن به او بر خود اسراف کردهاند دوزخی، و همدم آتشند.
وقتی آنها را نصیحت کرد و برحذر داشت و آنها از او اطاعت نکردند و با وی موافقت ننمودند، به آنان گفت: ﴿فَسَتَذۡکُرُونَ مَآ أَقُولُ لَکُمۡ﴾نصیحت مرا به زودی یاد خواهید کرد و به زودی زیان نپذیرفتن آن را خواهید دید، وقتی که عذاب شما را فرو میگیرد و از پاداش فراوان محروم میشوید. ﴿وَأُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِ﴾و کارم را به خدا میسپارم، یعنی به او پناه میبرم و همه کارهایم را به او میسپارم و سود و منفعت خود را از او میطلبم و در دفع زیانی که از جانب شما یا از سوی دیگران به من میرسد به او روی میآورم. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ بَصِیرُۢ بِٱلۡعِبَادِ﴾بیگمان خداوند به حال بندگان بیناست، حالاتشان و آنچه را که سزاوار آن هستند میداند. و حالت من و ناتوانی ام را میداند پس مرا از شما حفاظت خواهد کرد و در برابر شر شما مرا کفایت مینماید. و حالا شما را میداند پس شما جز با اراده و خواست او تصرف نمیکنید.
و اگر شما را بر من مسلط کند حکمت اوست واین امر از اراده و خواست او سرچشمه گرفته است. ﴿فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَیَِّٔاتِ مَا مَکَرُواْ﴾یعنی خداوند نیرومند و قوی، آن مرد مومن و موفّق را از توطئهی خطرناک و نیرنگی که فرعون و خاندانش برای او چیده بودند و میخواستند او را بکشند، در امان داشت چون او سخنی به میان آورده که آنها را درمانده کرد. نیز آن مرد اظهار کرد که کاملا با موسی÷موافق است و فرعونیان را به چیزی دعوت کرد که موسی آنها را به آن دعوت کرده بود. و این چیزی بود که آنها تحمل آن را نداشتند، زیرا آنها قدرتمند بودند و این مرد آنها را خشمگین کرده بود. بنابراین، خواستند علیه او توطئه کنند اما خداوند او را از توطئه و نیرنگ بد آنها، مصون داشت و مکر و حیله اشان به خودشان بازگرداند. ﴿وَحَاقَ بَِٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ﴾و خاندان فرعون را عذاب سختی فرو گرفت و خداوند در یک صبحگاه همه آنان را از اول تا آخر غرق کرد.
﴿ٱلنَّارُ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِیّٗاۚ وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ٤٦﴾در برزخ، آنان صبح و شام بر عذاب آتش دوزخ عرضه میشوند، و روزی که قیامت برپا میشود خداوند به فرشتگان دستور میدهد خاندان فرعون را به شدیدترین عذاب داخل گردانید و گرفتار سازید. این است عقوبات وحشتناک و هراسانگیز که دامنگیر تکذیب کنندگانِ پیامبر خدا و کسانی میشود که با دستور و فرمان او مبارزه میکنند.
آیهی ۵۰-۴۷:
﴿وَإِذۡ یَتَحَآجُّونَ فِی ٱلنَّارِ فَیَقُولُ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا کُنَّا لَکُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا نَصِیبٗا مِّنَ ٱلنَّارِ٤٧﴾[غافر: ۴۷]. «و آنگاه که در اتش دوزخ با همدیگر به کشمکش و پرخاشگری میپردازند، و ناتوانان به سرکشان میگویند: بیگمان ما پیرو شما بودیم آیا میتوانید بخشی از (عذاب) آتش (دوزخ) را از ما دفع کنید».
﴿قَالَ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا کُلّٞ فِیهَآ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ حَکَمَ بَیۡنَ ٱلۡعِبَادِ٤٨﴾[غافر: ۴۸]. «مستکبران میگویند: ما و شما همگی در آن (آتش) هستیم، بهراستی که خداوند میان بندگان داوری کرده است».
﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ فِی ٱلنَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ٱدۡعُواْ رَبَّکُمۡ یُخَفِّفۡ عَنَّا یَوۡمٗا مِّنَ ٱلۡعَذَابِ٤٩﴾[غافر: ۴۹]. «دوزخیان به نگهبانان دوزخ میگویند: از پروردگارتان بخواهید که یک روز (فقط یک روز) عذاب را از ما بردارد».
﴿قَالُوٓاْ أَوَ لَمۡ تَکُ تَأۡتِیکُمۡ رُسُلُکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِۖ قَالُواْ بَلَىٰۚ قَالُواْ فَٱدۡعُواْۗ وَمَا دُعَٰٓؤُاْ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٍ٥٠﴾[غافر: ۵۰]. «(نگهبانان دوزخ) میگویند: آیا پیغمبران شما با معجزههای روشن به نزدتان نمیآمدند؟ میگویند: آری. میگویند: پس خودتان دعا کنید، ولی دعای کافران جز سردرگمی نتیجهای ندارد».
خداوند از مجادله دوزخیان و سرزنش همدیگر و کمک خواستن آنها از نگهبانان، و این که این کار فایدهای برای آنان ندارد، خبر میدهد. پس میفرماید: ﴿وَإِذۡ یَتَحَآجُّونَ فِی ٱلنَّارِ﴾و آن گاه که در دوزخ پیروان، گمراه سازی سرانِ گمراه کننده را دلیل گمراهی خود بیان میکنند، و سران از پیرون خود بیزاری میجویند، ﴿فَیَقُولُ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ﴾پیروان و مقلّدان به سرانی که در برابر حق استکبار ورزیدند و آنها را به سوی چیزی دعوت کردند که به خاطر آن تکبّر ورزیدند، میگویند: ﴿إِنَّا کُنَّا لَکُمۡ تَبَعٗا﴾ما پیرو شما بودیم، شما ما را گمراه کردید و شرک ورزیدن و شر را برای ما آراستید و زیبا جلوه دادید. ﴿فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا نَصِیبٗا مِّنَ ٱلنَّارِ﴾پس آیا میتوانید بخشی اندک از عذاب آتش را از ما دور کنید و یا به جای ما پذیرای آن باشید؟!.
﴿قَالَ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ﴾مستکبران درحالیکه ناتوانی خود را بیان میکنند و نفوذ حکم الهی را در مورد همه اعلام میدارند، میگویند: ﴿إِنَّا کُلّٞ فِیهَآ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ حَکَمَ بَیۡنَ ٱلۡعِبَادِ﴾ما همگی در آتش دوزخ هستیم و خداوند میان بندگان داوری کرده است و برای هریک بهرهای از عذاب مقرّر نموده است، پس به آن نمیافزاید و از آن نمیکاهد، و آنچه که خداوند با حکمت خود حکم نموده است تغییر نمییابد.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ فِی ٱلنَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ﴾و مستکبران و ناتوانان که در آتش هستند به ماموران جهنّم میگویند: ﴿ٱدۡعُواْ رَبَّکُمۡ یُخَفِّفۡ عَنَّا یَوۡمٗا مِّنَ ٱلۡعَذَابِ﴾از پروردگارتان بخواهید که یک روز عذاب را از ما بردارد تا شاید کمی راحت شویم. ﴿قَالُوٓاْ أَوَ لَمۡ تَکُ تَأۡتِیکُمۡ رُسُلُکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ﴾نگهبانان دوزخ با سرزنش و با بیان اینکه میانجی گری آنها فایدهای برایشان ندارد و درخواستشان سودی به آنها نمیرساند به آنان میگویند: آیا پیغمبران شما آیههای روشن و دلایل آشکاری را برای شما نیاوردند تا با آن حق و صراط مستقیم و آنچه که آنان را به خدا نزدیک مینماید و آنچه که او را از خدا دور مینماید تشخیص دهید؟! ﴿قَالُواْ بَلَىٰ﴾میگویند: آری ! آنها با دلایل و نشانههای روشن به نزد ما آمدند و حجت رسای الهی بر ما اقامه شد ولی ما ستم کردیم و بعد از روشن شدن حق با آن مخالفت ورزیدیم. ﴿قَالُواْ فَٱدۡعُواْ﴾نگهبانان دوزخ با تبّری جستن از دعا کردن و شفاعت نمودن برای آنها به دوزخیان میگویند: شما خودتان درخواست کنید، ولی آیا دعای آنان کاری از پیش میبرد؟ خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا دُعَٰٓؤُاْ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٍ﴾و دعای کافران جز تباهی نیست. یعنی پوچ و بیهوده است، چون کفر همه اعمال را نابود مینماید و مانع اجابت و پذیرفته شدن دعا میگردد.
آیهی ۵۲-۵۱:
﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَیَوۡمَ یَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ٥١﴾[غافر: ۵۱]. «ما قطعاً پیغمبران خود و کسانی را که ایمان آوردهاند در زندگی دنیا و در آن روزی که گواهان بپا میخیزند یاری میدهیم».
﴿یَوۡمَ لَا یَنفَعُ ٱلظَّٰلِمِینَ مَعۡذِرَتُهُمۡۖ وَلَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ٥٢﴾[غافر: ۵۲]. «روزیکه عذرخواهی ستمگران به ایشان سودی نمیرساند و نفرین بهرۀ آنان خواهد بود و سرای بد از آن ایشان خواهد شد».
وقتی کیفر خاندان فرعون را در دنیا و برزخ و روز قیامت بیان کرد و حالت زشت و هولناک دوزخیان را که از پیامبران خدا روی برتافته و با آنها مبارزه کردهاند ذکر نمود و فرمود: ﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا﴾ما پیغمبران خود و کسانی را که ایمان آوردهاند، در زندگی دنیا با دلایل و برهان و کمک نمودن یاری میدهیم، ﴿وَیَوۡمَ یَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ﴾و در آخرت آنان و پیروانشان را با دادن پاداش یاری میکنیم. و هرکس را که با آنها سرستیز داشته است، به شدّت عذاب میدهیم. ﴿یَوۡمَ لَا یَنفَعُ ٱلظَّٰلِمِینَ مَعۡذِرَتُهُمۡۖ وَلَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ٥٢﴾روزی که عذرخواهی ِ ستمگران به آنان سودی نمیبخشد و نفرین و سرای بد بهره آنان خواهد بود که اقامت کنندگان در آن، حال و روزی بد دارند.
آیهی ۵۵-۵۳:
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡهُدَىٰ وَأَوۡرَثۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡکِتَٰبَ٥٣﴾[غافر: ۵۳]. «و همانا ما به موسی هدیا عطا کردیم و بنیاسرائیل را وارثان کتاب نمودیم».
﴿هُدٗى وَذِکۡرَىٰ لِأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ٥٤﴾[غافر: ۵۴]. «(کتابیکه) راهنما و اندرزگوی خردمندان است».
﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِکَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ بِٱلۡعَشِیِّ وَٱلۡإِبۡکَٰرِ٥٥﴾[غافر: ۵۵]. «پس شکیبایی پیشهکن، بیگمان وعدۀ خداوند حق است. و برای گناهت آمرزش بخواه و بامدادن و شامگاهان به سپاس و ستایش پروردگارت بپرداز».
وقتی آنچه را که برای موسی و فرعون اتفّاق افتاد و سرانجام فرعون و لشکریانش را بیان کرد و حکم کلّی که فرعون و دوزخیان را شامل میشود ذکر نمود، بیان داشت که او به موسی هدایت را عطا کرد. یعنی آیات و دانشی راکه هدایت یافتگان به وسیله آن راهیاب میشوند به او بخشید. ﴿وَأَوۡرَثۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡکِتَٰبَ﴾و بنی اسرائیل را وارثان کتاب نمودیم. یعنی هر نسل کتاب تورات را از نسلی دیگر به ارث میبرد. ﴿هُدٗى﴾و این کتاب مشتمل بر هدایت و رهنمود است که آن دانش احکام شرعی و غیره میباشد، ﴿وَذِکۡرَىٰ لِأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾و اندرزگوی خردمندان است، به خیر تذکر میدهد و به آن تشویق مینماید و با ترساندن آدمی از شر و بدی، وی را از آن باز میدارد. اما اینها برای هرکس مفید نیست، بلکه فقط خردمندان از آن پند میپذیرند.
﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ﴾ای پیامبر! شکیبا باش همانطور که پیامبران اولوالعزم پیش از تو شکیبایی ورزیدهاند. بیگمان وعده خدا حق است. یعنی شک یا دروغی در وعده خدا نیست، پس نباید شکیبایی ورزیدن برای تو سخت باشد، بلکه وعده الهی حق و هدایتِ خالص است، و شکیبایان باید بر آن صبر نمایند و صاحبان بینش در تمسک جستن به آن تلاش کنند. پس گفته خداوند: ﴿إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ﴾از اسبابی است که انسان را بر شکیبائی ورزیدن بر طاعت خداوند و دوری کردن از آنچه خدا دوست ندارد بر میانگیزد. ﴿وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِکَ﴾و آمرزش گناهانت را بخواه زیرا گناه تو را، از به دست آوردن سعادت و توفیق باز میدارد. پس خداوند او را به صبر فرمان داد که به وسیله آن هر امر محبوبی به دست میآید. و به طلب آمرزش فرمان داد زیرا در راستای دفع چیزی که از آن باید پرهیز شود کارساز است. ﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ بِٱلۡعَشِیِّ وَٱلۡإِبۡکَٰرِ﴾و بامدادان و شامگاهان به سپاس و ستایش پروردگارت بپرداز. این دو وقت از بهترین اوقات هستند و او را در ذکرهای واجب و مستحبّی وجود دارند که در این دو وقت باید گفته شوند چون ذکر خدا موجب جلب یاری و مدد او بر هر کاری میشود.
آیهی ۵۶:
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ إِن فِی صُدُورِهِمۡ إِلَّا کِبۡرٞ مَّا هُم بِبَٰلِغِیهِۚ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ٥٦﴾[غافر: ۵۶]. «بیگمان کسانیکه بدون دلیلی که (از سوی خدا) در دست داشته باشند در آیات خدا به ستیزهگری و کشمکش میپردازند. در سینههایشان جز برتریجویی نیست و هرگز هم به برتری نمیرسند، پس به خداوند پناه ببر، (و بدانکه) بیگمان هموست که شنوای بیناست».
خداوند متعال خبر میدهد که هرکس در آیات او به مجادله بپردازد تا به وسیله باطل آن را ابطال گرداند بدون این که از سوی او دلیل و حجتی داشته باشد اینکار از برتریجویی در حق و برکسانی که حق را آوردهاند و در سینههایشان است، سرچشمه میگیرد. آنها میخواهند با باطلی که با خود دارند برحق برتری جویند. پس قصد و مرادشان این است. اما آنها به این هدف نمیرسند. این نص صریح و مژده ایست مبنی بر این که هرکس با حق به ستیز و مجادله برخیزد مغلوب خواهد شد، و هرکس در مقابل حق به برتریجویی بپردازد در نهایت خوار و ذلیل میشود. ﴿فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ﴾پس به خدا پناه ببر. چنان نکرد که از چه چیزی به خدا پناه ببرد، چون منظور کلی است. یعنی از کبری که باعث برتریجویی بر حق میشود به خدا پناه ببر. و از شیطانهای انسی و جنّی به خدا پناه ببر، و از همه شرها به خدا پناه ببر. ﴿إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ﴾همانا که خداوند شنوای بیناست و همه صداها را با وجود تنّوع و اختلاف آن میشنود، و همه دیدنیها را در هر محل و جا و زمانی که باشند، میبیند.
آیهی ۵۹-۵۷:
﴿لَخَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَکۡبَرُ مِنۡ خَلۡقِ ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ٥٧﴾[غافر: ۵۷]. «بیگمان آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینش مردم است ولی بیشتر مردم نمیدانند».
﴿وَمَا یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَلَا ٱلۡمُسِیٓءُۚ قَلِیلٗا مَّا تَتَذَکَّرُونَ٥٨﴾[غافر: ۵۸]. «و نابینا و بینا یکسان نیستند و کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند با کسانیکه بدکار و بزکهارند برابر نیستند اما شما کمتر پند میگیرید».
﴿إِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِیَةٞ لَّا رَیۡبَ فِیهَا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یُؤۡمِنُونَ٥٩﴾[غافر: ۵۹]. «بیگمان قیامت آمدنی است و شکّی در آن نیست ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند».
خداوند متعال به آنچه که در عقلها جای گرفته است خبر میدهد، و آن این که آفرینش آسمانها و زمین با وجود بزرگی و گستردگیشان بزرگتر و مهمتر است از آفریدن مردم، چرا که آفرینش آسمانها نسبت به آفرینش آسمانها و زمین بسیار کوچک است. پس کسی که اجرام بزرگ را آفرید و محکم نموده، بر زنده کردن مردگان پس از مردنشان به طریق اولی تواناست. و این یکی از دلایل عقلی زنده شدن پس از مرگ است که قاطعانه بر معاد دلالت مینماید و فرد عاقل به محض اینکه به این دلیل بنگرد، در مییابد که زنده شدن پس از مرگ که پیامبران از آن خبر دادهاند، اتفاق خواهد افتاد، و این استدلال شک و شبهه را نمیپذیرد. اما هرکسی در این حقیقت نمیاندیشد، بنابراین فرمود: ﴿وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ﴾ولی بیشتر مردمان نمیدانند، از این رو از آفرینش آسمانها عبرت نمیگیرند و به آن توجّهی نمیکنند.
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿وَمَا یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَلَا ٱلۡمُسِیٓءُ﴾یعنی همانطور که بینا و نابینا برابر نیستند همچنین کسیکه به خدا ایمان آورده و کارهای شایسته کرده است با کسیکه از عبادت پروردگارش متکبّرانه سرباز زده و اقدام به ارتکاب گناه نموده و در راه ناخشنودی خدا تلاش کرده است برابر و یکسان نیست . ﴿قَلِیلٗا مَّا تَتَذَکَّرُونَ﴾یعنی پنذ پذیری شما اندک است و کمتر پند میگیرید، پس اگر شما مراتب و جایگاههای امورو منازل خیر و شر و تفاوت میان نیکوکاران و بدکاران را به یاد میآوردید و به آن توجّه داشتید مفید را بر مضر و هدایت را بر گمراهی و سعادت جاودانی را بر دنیا فانی ترجیح میدادید.
﴿إِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِیَةٞ لَّا رَیۡبَ فِیهَا﴾بیگمان قیامت خواهد آمد و شکّی در آن نیست و پیامبران که راستگوترین مخلوقات هستند به آمدن آن خبر دادهاند و کتابهای آسمانی که همۀ اختبار آن در بالاترین مقام راستگویی قرار دارد از آمدن آن سخن گفتهاند، و شواهدیکه با چشم دیده میشوند و نشانههای آفاقی بر آمدن آن دلالت دارند، ﴿وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یُؤۡمِنُونَ﴾امّا با وجود این امور که باعث کمال تصدیق و یقنی میگردند بیشتر مردم تصدیق نمیکنند و ایمان نمیآورند.
آیهی ۶۰:
﴿وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ٦٠﴾[غافر: ۶۰]. «و پروردگارتان میگوید: مرا به فریاد بخوانید تا شما را اجابت کنم، بیگمان آنانکه از عبادت من تکبّر میورزند با خواری به جهنّم درمیآیند».
این از لطف خداوند نسبت به بندگان و از نعمتهای بزرگ الهی بر آنان است و آنها را به چیزی فرا میخواند که صلاح دین و دنیایشان در آن است. و به آنان دستور داده تا به بارگاهش دعا کنند، دعای عبادت و دعای خواستن و طلب کردن، و به آنان وعده داده که دعاهایشان را میپذیرد و هرکس که از روی تکّبر از دعا و فراخواندن او سر باز زند وی را تهدید کرده و فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ﴾همانا کسانیکه خود را بزرگتر از آن میدانند که مرا به فریاد بخوانند، در حالی که خوار و پست هستند وارد دوزخ میگردند و به سزای استکبارشان عذاب و اهانت آنها را فرا میگیرد.
آیهی ۶۵-۶۱:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَشۡکُرُونَ٦١﴾[غافر: ۶۱]. «همانا خداوند ذاتی است که شب را برایتان آفرید تا در آن بیارامید و روز را روشنی بخش گرداند، بیگمان خداوند نسبت به مردم فضل و کرم دارد ولی بیشتر مردم سپاس نمیگزارند».
﴿ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ٦٢﴾[غافر: ۶۲]. «این است خداوند پروردگارتان آفرینندۀ هر چیزی، معبود به حقی جز او نیست، پس (از حق) به کجا برگردانده میشوید»؟!.
﴿کَذَٰلِکَ یُؤۡفَکُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ٦٣﴾[غافر: ۶۳]. «کسانیکه آیات خداوند را انکار میکردند اینگونه از حق منحرف و رویگردان میشوند».
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَصَوَّرَکُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَکُمۡ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ فَتَبَارَکَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٦٤﴾[غافر: ۶۴]. «خدا (ذاتی) است که زمین را جایگاه و قرارگاه شما کرد و آسمان را سقفی ساخت و شما را شکلی بخشید و شکلهایتان را زیبا بیافرید و از پاکیزهها به شما روزی داد. این است خداوند پروردگارتان، پس بس خجسته است پروردگار جهانیان».
﴿هُوَ ٱلۡحَیُّ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَۗ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٦٥﴾[غافر: ۶۵]. «اوست زنده، هیچ معبود به حقّی جز او نست، پس او را به فریاد بخوانید و عبادت را خاص او بدانید، سپاس و ستایش الله را سزاست که پروردگار جهانیان است».
در این آیات کریمه بیاندیش که بر گستردگی رحمت خدا و فضل و لطف فراوان او و وجوب شکرگزاری برای او دلالت دارند. نیز بر کمال قدرت و فرمانروایی بزرگ او دلالت میکنند، و این که او چیزی را آفریده و دارای حیات مطلق است و متصف بودن او به حمد، به خاطر هر صفت کاملی است که بدان متصف است، و همه کارهایش نیک میباشد. نیز بر این دلالت مینماید که او پروردگار همه هستی است و همه تدابیری که در جهان بالا و پایین و در گذشته و حال و آینده انجام میشود به دست خداست و هیچ کسی اختیاری نداشته و هیچ چیزی از قدرت را در دست ندارد. پس او خداوند معبودِ یگانه است و هیچکسی غیر از او سزاوار چیزی از عبادت نیست، همان طور که هیچ کسی مستحق ربوبیت نمیباشد. در نتیجه با انشیدن در این آیات دلها از معرفت خدا و محبت او و توسل به او و امید داشتن به وی سرشار میگردد. و خداوند خلق را به خاطر این دو امر معرفت و عبادت خدا آفریده و این همان هدفی است که خداوند تحقق آن را از بندگانش خواسته است.
این دو چیز انسان را به خوبی و موفقیت و صلاح و سعادت دنیوی و اخروی میرساند. و اینها بهترین بخششهای خداوند بزرگوار به بندگانش میباشد. و هرکس این دو چیز را از دست بدهد هر خیری را از دست داده و هر شری او را فرا گرفته است. پس، از خداوند متعال میخواهیم که دلهای ما را سرشار از محبت و معرفت خویش نماید و حرکتهای باطنی و ظاهری ما را خالص برای خود و تابع فرمان خویش بگرداند که هیچ خواستهای بر او بزرگ جلوه نمیکند و دادن هیچ چیزی برایش ناممکن نیست. پس فرموده خداوند که میفرماید: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ﴾یعنی خداوند به خاطر شما شب را تاریک قرار داده تا در آن بیارامید و از حرکت باز ایستید، حرکاتی که اگر ادامه داشته باشد به شما زیان میرساند، بنابراین، با آمدن شب به رختخوابهایشان میروید و خداوند خواب را بر شما میافکند که به وسیله آن قلب و بدن استراحت میکنند. خواب از نیازهای ضروری انسان است و بدون آن نمیتوان به زندگی ادامه داد. نیز در شب هر دوستی در کنار دوستش آرام میگیرد و فکر و حواس جمع میشود و مشغولیتها فروکش میکند. ﴿وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًا﴾و خداوند روز را به وسیله خورشید که همواره در آسمان نورافشانی میکند روشن گردانده است.
پس در روز از رختخوابهایتان بلند میشوید و به کارهای دینی و دنیوی خود مشغول میشوید. یکی به ذکر و تلاوت و دیگری به نماز میپردازد و آن یکی به دنبال دانش و درس میرود و یکی به خرید و فروش میپردازد. یکی به بنّایی و یکی به آهنگری و دیگر صنعتها مشغول میگردد. یکی به سفر در دریا و یا خشکی میپردازد و دیگری به کشاورزی میپردازد و یا به حیواناتش رسیدگی مینماید. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَشۡکُرُونَ﴾بیگمان خداوند نسبت به مردم فضل و لطف دارد ولی بیشتر مردمان نمیدانند. یعنی خداوند دارای فضل و لطف بزرگی بر مردم است که این نعمتها را به آنان بخشیده و رنجها را از آنان دور نموده است و این ایجاب مینماید تا شکر او را کاملا به جای آورند و ذکر او را انجام دهند.
﴿وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَشۡکُرُونَ﴾ولی بیشتر مردم به علّت ظلم و جهالت و نادانیشان سپاس نمیگزارند. ﴿وَقَلِیلٞ مِّنۡ عِبَادِیَ ٱلشَّکُورُ﴾[سبأ: ۱۳]. «و بندگان شگرگزارم اندک هستند»، آنهایی که به نعمتهای پروردگارشان اقرار میکنند و در برابر نعمتهای پروردگارشان اقرار میکنند و در برابر خداوند فروتنی مینمایند و او را دوست میدارند و از نعمتهای خداوند در راستای اطاعت و خشنودی پروردگارشان استفاده مینمایند. ﴿ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ﴾خدایی که آن کارها را کرده پروردگار شما و آفریدگار همه هستی است. یعنی در الوّهیت و ربوبّیت یگانه است، زیرا این نعمتها را او به تنهایی بخشیده و این ناشی از ربوبیت اوست. و الوهیت او ایجاب میکند تا شکرش گزارده شود. ﴿خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ﴾آفریننده همه چیز است. این تاکید ربوبّیت اوست. ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ﴾و این که هیچ معبود به حقی جز او نیست، تاکید بر این است که تنها خداوند سزاوار عبادت است، و شریکی ندارد. سپس با صراحت به عبادت خود فرمان داد و فرمود: ﴿فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ﴾چگونه از عبادت او که شریکی ندارد برگردانده میشوید بعد از آن که دلیل و راه را برایتان روشن کرده است؟! ﴿کَذَٰلِکَ یُؤۡفَکُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ٦٣﴾همانگونه که شما ای مشرکان از توحید و یکتاپرستی باز داشته شدید، به همان انکار نمودند، از آن بازداشته شدند. یعنی به سزای این که آیات خدا را انکار میکردند و بر پیامبرانشان تجاوز مینمودند از توحید و اخلاص و یگانهپرستی برگردانده شدند. همانگونه که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَإِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ نَّظَرَ بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٍ هَلۡ یَرَىٰکُم مِّنۡ أَحَدٖ ثُمَّ ٱنصَرَفُواْۚ صَرَفَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُم بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ١٢٧﴾[التوبة: ۱۲۷]. «و هرگاه سورهای نازل شود به همدیگر نگاه میکنند و میگویند:آیا کسی شما را میبیند؟. آن گاه بر میگردند، خداوند دلهایشان را از حق برگردانده است چون آنها قومی هستند که نمیفهمند».
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا﴾خداوند آن ذاتی است که زمین را جایگاه شما قرار داد و آن را ساکن و مهّیا گرداند به گونهای که همه مصالح و منافعتان را تامین میکند. میتوانید آن را بکاوید و شخم بزنید و در آن نهال ودرخت بکارید و بر روی آن خانه بسازید و در آن سفر کنید و اقامت ورزید. ﴿وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ﴾و آسمان را سقفی برای زمین که شما در آن هستید قرار داد. و خداوند در آسمان روشناییها و علامتهایی ستارگان را قرار داده که در تاریکیهای خشکی و دریا به وسیله آن راهیاب میشود. ﴿وَصَوَّرَکُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَکُمۡ﴾و شما را شکل بخشید، و شکلهایتان را زیبا بیافرید در میان حیوانات هیچ موجود زندهای شکل و صورت بهتری از انسان ندارد. همانطورکه خداوند متعال فرموده است: ﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِیٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِیمٖ٤﴾[التین: ۴]. «همانا ما انسان را در بهترین شکل آفریدیم». اگر میخواهی زیبایی انسان و کمال حکمت خداوند را در آن ببینی به هر عضوی از اعضای آن بنگر. آیا به نظر میآید که اگر این عضو در جای عضو دیگر بود بهتر میشد؟ و به گرایشهای قلبی انسانها به یکدیگر بنگر آیا این امر را در غیر انسانها مشاهده میکنی؟ و به عقل و ایمان و محبت و معرفت آدمی بنگر که خداوند به او اختصاص داده و از بهتری اخلاقها هستند و با زیباترین صورتها مناسب و سازگاری دارند. ﴿وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ﴾و از پاکیزهها به شما روزی داد. این شامل هرچیز پاکیزهای میباشد از قبیل خوردنی و نوشیدنی و همسر و لباس، و دیدنیها و شنیدنیها و دیگر چیزهای پاکیزهای که خداوند برای بندگانش میسر و فراهم نموده و اسباب آن را در دسترس آنها قرار داده است. و آنها را از پلیدیهایی که به بدن و دل و دینشان زیان میرساند منع کرده است. ﴿ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ فَتَبَارَکَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾آن خدایی که به تدبیر امورتان پرداخته و این نعمتها را به شما بخشیده الله پروردگار شما است. پس بالا و والا است و خیر و احسان او فراوان است. و بس خجسته است خداوند متعال که همه جهانیان را با نعمتهایش پرورش داده است.
﴿هُوَ ٱلۡحَیُّ﴾اوست زنده که دارای حیات کامل میباشد و حیات او مستلزم صفاتی ذاتی است که حیات او جز با آن کامل نمیگردد مانند شنیدن و دیدن و توانایی و علم و کلام و دیگر صفتهای کمالش که مستلزم حیات اویند. ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ﴾هیچ معبود به حقی جز او نیست. ﴿فَٱدۡعُوهُ﴾او را بخوانید، و این شامل دعای خواستن و دعای عبادت میباشد. ﴿مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ﴾در عبادت و دعایتان قصد و هدفتان فقط خداوند متعال باشد. و اخلاص چیز است که بدان فرمان داده شده است همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ حُنَفَآءَ﴾[البینة: ۵]. «و به ایشان دستور داده نشده است جز این که مخلصانه و حقگرایانه خدای را بپرستند». ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾همه ستایشها و تعریفهایی که با زبان انجام میشوند مانند ذکر و آنچه به صورت عملی انجام میگیرد از قبیل عبادت و پرستش مردم برای خدایشان، همه اینها سزاوار خداوند یگانه است که شریکی ندارد. چون او در صفتها یگانه است که شریکی ندارد. چون او در صفتها و افعال و همه نعمتهایش کامل است.
آیهی ۶۸-۶۶:
﴿قُلۡ إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَمَّا جَآءَنِیَ ٱلۡبَیِّنَٰتُ مِن رَّبِّی وَأُمِرۡتُ أَنۡ أُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٦٦﴾[غافر: ۶۶]. «بگو: من منع شدهام از اینکه کسانی را بپرستم که شما آنها را به فریاد میخوانید، از زمانیکه آیات روشن و دلایل اشکاری از جانب پروردگار برایم آمده است، و به من فرمان داده شده است که تسلیم پروردگار جهانیان گردم».
﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ یُخۡرِجُکُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّکُمۡ ثُمَّ لِتَکُونُواْ شُیُوخٗاۚ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّىٰ مِن قَبۡلُۖ وَلِتَبۡلُغُوٓاْ أَجَلٗا مُّسَمّٗى وَلَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ٦٧﴾[غافر: ۶۷]. «خدا ذاتی است که شما را از خاک سپس از نطفه آنگاه از خون بسته آفرید و آنگاه شما را به شکل نوزادی (از شکم مادرانتان) بیرون آورد. باز (به شما زندگی میبخشد) تا به کمال قوت خود پرسید آنگاه پیر میشوید و برخی از شما پیش از آن مرحله میمیرند و (مهلت میدهد) تا به مدتی معین برسید و باشد که خرد ورزید».
﴿هُوَ ٱلَّذِی یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ فَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ٦٨﴾[غافر: ۶۸]. «او خدایی است که زندگی میبخشد و میمیراندو هنگامیکه خواست کاری انجام پذیرد تنها به او میگوید: باش، پس میشود».
وقتی که فرمان داد عبادت خالصانه برای خدای یگانه انجام شود، و ادلّه آن را بیان کرد، به صورت صریح از پرستش غیر خداوند نهی نمود. پس فرمود: ﴿قُلۡ إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾ای پیامبر! بگو: من از این که معبودهایی را به جز خدا بپرستم که شما آنها را به فریاد میخوانید از قبیل بتها و هر آنچه که به جای خداوند مورد پرستش قرار میگیرد نهی شدهام. و من در کار خودم شک ندارم بلکه بر یقین و بصیرت هستم. بنابراین فرمود: ﴿لَمَّا جَآءَنِیَ ٱلۡبَیِّنَٰتُ مِن رَّبِّی وَأُمِرۡتُ أَنۡ أُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾زیرا دلایل آشکاری از جانب پروردگارم بهسوی من آمده و فرمان یافتهام که با قلب و زبان و اعضای بدنم فرمانبردار و تسلیم پروردگار باشم، به صورتی که قلب و زبان و اعضا و جوارح من مطیع و فرمانبردار او باشد. و این بهطور مطلق بزرگترین چیزی است که به آن دستور داده شده است، همانطور که نهی از عبادت غیر خدا بزرگ ترین چیزی است که از آن نهی شده است. سپس با بیان اینکه خداوند خود خالق و تکاملگر آفرینش شماست، بر توحید و یکتاپرستی تاکید نمود. پس همانطور که او به تنهایی شما را آفریده است شما هم باید فقط او را بپرستید. بنابراین فرمود: ﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ﴾او خدایی است که شما را از خاک آفرید که پدرتان آدم÷را از خاک آفریده است سپس شما را از نطفه آفرید و این ابتدای آفرینش سایر انسانها است که از شکم مادرشان شروع میشود و سپس با بیان ابتدای آفرینش به بقیه مراحل آفرینش از قبیل خون بسته، تکّه گوشت، پدید آمدن استخوانها و دمیده شدن روح اشاره کرد. ﴿ثُمَّ یُخۡرِجُکُمۡ طِفۡلٗا﴾اینگونه مراحل آفرینش الهی را میگذرانید تا این که شما را به صورت نوزادی از شکم مادرانتان بیرون میآورد. ﴿ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّکُمۡ﴾سپس شما را زنده نگه میدارد تا به کمال قوّت خود میرسید. یعنی به قوّت عقل و توانایی جسم و همه نیروهای ظاهری و باطنی میرسید. ﴿ثُمَّ لِتَکُونُواْ شُیُوخٗاۚ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّىٰ مِن قَبۡلُ﴾سپس شما را زنده نگه میدارد تا بپر و فرتوت شوید، و برخی از شما قبل از اینکه به مرحله فرتوتی برسند میمیرند. ﴿وَلِتَبۡلُغُوٓاْ أَجَلٗا مُّسَمّٗى﴾و تا با این مراحل مقدر شده به مدّت معینی برسید که در آن عمرهایتان به پایان میرسد، ﴿وَلَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ﴾و امید است شما حالات خود را بفهمید و در آن بیاندیشید، آنگاه خواهید دانست خدایی که شما را به این مراحل در میآورد دارای قدرت کامل است و او خدایی است که عبادت فقط برای او شایسته است و شما از هر جهت ناقص میباشید.
﴿هُوَ ٱلَّذِی یُحۡیِۦ وَیُمِیتُ﴾فقط او به تنهایی زنده میکند و میمیراند، پس هیچ کس با سبب یا بدون سبب جز با اجازهی او نمیمیرد. [فاطر: ۱۱]. ﴿وَمَا یُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٖ وَلَا یُنقَصُ مِنۡ عُمُرِهِۦٓ إِلَّا فِی کِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٞ﴾[فاطر: ۱۱]. «و هیچ عمر داده شوندهای عمر داده نمیشود و از عمرش کاسته نمیگردد مگر اینکه اینها در کتابی ثبت و ضبط است، بیگمان این برای خداوند آسان است». ﴿فَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا﴾هرگاه بخواهد کار بزرگ یا کوچکی انجام پذیرد، ﴿فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ﴾تنها به آن میگوید: باش، پس میشود. سخن او رد نمیگردد و کسی نمیتواند از آن جلوگیری کند، و نیازی به تکرار فرمان ندارد.
آیهی ۷۶-۶۹:
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ أَنَّىٰ یُصۡرَفُونَ٦٩﴾[غافر: ۶۹]. «مگر نمیبینی کسانیکه دربارۀ آیات خدا به کشمکش و ستیز میپردازند چگونه بازگردانده میشوند»؟!.
﴿ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِٱلۡکِتَٰبِ وَبِمَآ أَرۡسَلۡنَا بِهِۦ رُسُلَنَاۖ فَسَوۡفَ یَعۡلَمُونَ٧٠﴾[غافر: ۷۰]. «آنانکه کتاب (آسمانی) و چیزهایی که به همراه پیغمبران فرو فرستادهایم را دروغ انگاشتند، پس (حقیقت را) خواهد دانست».
﴿إِذِ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِیٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ وَٱلسَّلَٰسِلُ یُسۡحَبُونَ٧١﴾[غافر: ۷۱]. «آنگاه که طوقها و زنجیرهها در گردنشان خواهد بود (و در آتش) کشیده میشوند».
﴿فِی ٱلۡحَمِیمِ ثُمَّ فِی ٱلنَّارِ یُسۡجَرُونَ٧٢﴾[غافر: ۷۲]. «در آب بسیار داغ برافروخته و سپس در آتش تافته میشوند».
﴿ثُمَّ قِیلَ لَهُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تُشۡرِکُونَ٧٣﴾[غافر: ۷۳]. «آنگاه به ایشان گفته میشود: آن چیزهایی را که انباز خدا میکردید کجایند»؟.
﴿مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا بَل لَّمۡ نَکُن نَّدۡعُواْ مِن قَبۡلُ شَیۡٔٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلۡکَٰفِرِینَ٧٤﴾[غافر: ۷۴]. «(همان انبازهایی که) غیر از خدا میپرستید؟ میگویند: از ما ناپدید شدهاند، بلکه هرگز پیش از این چیزی (را به نیایش) نمیخواندیم، خداوند اینگونه کافران را سرگشته میسازد».
﴿ذَٰلِکُم بِمَا کُنتُمۡ تَفۡرَحُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَمۡرَحُونَ٧٥﴾[غافر: ۷۵]. «این به سبب آن است که بناحق در زمین شادی میکردید و به سبب آن است که به خود مینازیدید».
﴿ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَکَبِّرِینَ٧٦﴾[غافر: ۷۶]. «از درهای دوزخ درحالیکه در آنجا جاویدان خواهید بود داخل شوید جایگاه متکبّران چه بد جایگاهی است»..
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ أَنَّىٰ یُصۡرَفُونَ٦٩﴾آیا ننگریستهای به کسانی که در آیات روشن الهی مجادله میکنند؟ یعنی از حالت زشت آنها باید تعّجب کرد که آنها چگونه از آیات روشن الهی رویگردان میشوند؟ و بعد از این بیان کامل چه چیزی روی میآورند؟ آیا دیگر آیات روشنی مییابند که مخالف با آیات خدا باشد؟ نه سوگند به خدا چنین نیست! یا شبهاتی مییابند که با هوی و امیال آنها مطابقت دارد و به وسیله آن بر باطل خود ماندگار میشوند؟ پس بد چیزی است آنچه که آنها به جای آیات الهی گرفتهاند و بد عملی است کردار آنان، که کتابهای خدا را تکذیب کردند و از پیامبران که بهترین و راستگوترین و عاقلترین مردم هستند رویگردان شدند. اینها سزایی جز آتش داغ جهنّم ندارند بنابراین، خداوند آنها را تهدید نمود که به این عذاب گرفتار خواهند شد. پس فرمود: ﴿فَسَوۡفَ یَعۡلَمُونَ٧٠ إِذِ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِیٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ وَٱلسَّلَٰسِلُ یُسۡحَبُونَ٧١ فِی ٱلۡحَمِیمِ ثُمَّ فِی ٱلنَّارِ یُسۡجَرُونَ٧٢﴾«پس حقیقت را خواهند دانست وقتی که طوقها و زنجیرها در گردنشان خواهد بود و نمیتوانند هیچ حرکتی بکنند و آنها و شیاطینشان بدان بسته میشوند و در آب بسیار داغ کشیده میشوند سپس بر آتش تافته میگردند و شعلههای سوزان آتش بر آنها افروخته میشود»، سپس به خاطر ترک و دروغشان توبیخ میشوند.
﴿ثُمَّ قِیلَ لَهُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تُشۡرِکُونَ٧٣ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾سپس به آنان گفته میشود انبازهایی که به جای خدا پرستش مینمودید کجا هستند؟ آیا به شما فایدهای رساندند یا پارهای از عذاب را از شما دور ساختند؟ ﴿قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا﴾میگویند: آنها از دید ما ناپدید و پنهان شدند و حاضر نشدند و اگر حاضر میشدند فایدهای نمیبخشیدند. پس آنها انکار میکنند و میگویند: ﴿بَل لَّمۡ نَکُن نَّدۡعُواْ مِن قَبۡلُ شَیۡٔٗا﴾بلکه هرگز پیش از این ما چیزی را به نیاش نمیخواندیم. احتمال دارد که منظورشان انکار باشد، و گمان میبرند که این کار به آنها فایده میرساند. و احتمال دارد که منظورشان اعتراف به باطل بودن الوهیت چیزهایی باشد که عبادت میکردهاند، و اقرار میکنند که خداوند در حقیقت شریکی ندارد، بلکه اینها با پرستش چیزهایی که خدا نبودهاند گمراه و خطاکار گشتهاند. و این احتمال صحیحتر به نظر میآید.
﴿کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلۡکَٰفِرِینَ﴾نیز بر همین دلالت مینماید. یعنی ضلالتی که آنها در دنیا بر آن بودند ضلالتی است که برای هرکس آشکار میباشد. حتی آنها خودشان در روز قیامت به باطل بودن آن اقرار و اعتراف مینمایند. و معنی گفته خداوند که فرموده است: ﴿وَمَا یَتَّبِعُ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَکَآءَۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ﴾[یونس: ۶۶]. «و کسانیکه به جز خدا شریکانی میخوانند جز از گمان پیروی نمیکنند». برایشان روشن میگردد. و فرموده الهی نیز بر همین مفهوم دلالت مینماید که فرموده است: ﴿وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یَکۡفُرُونَ بِشِرۡکِکُمۡ﴾[فاطر: ۱۴]. «و در روز قیامت به شرکتان کفر میورزند و آن را انکار میکنند». ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا یَسۡتَجِیبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ﴾[الأحقاف: ۵]. «و چه کسی گمراهتر از کسی است که به جای خدا کسانی را به فریاد میخواند که در روز قیامت او را اجابت نمیکنند»؟!
و به دوزخیان گفته میشود: ﴿ذَٰلِکُم بِمَا کُنتُمۡ تَفۡرَحُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَمۡرَحُونَ٧٥﴾عذاب گوناگونی که بدان گرفتار شدهاید بدان جهت است که در زمین به سبب باطلی که بر آن بودید و با دانشی که به وسیله آن با دانش پیامبران مخالفت ورزیدید شادی میکردید، و از روی تجاوز و دشمنی و ستم و گناه بر بندگان خدا تکبر نموده و به خود مینازیدید.
همان طور که خداوند در آخر این سوره میفرماید: [غافر: ۸۳]. ﴿فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ﴾[غافر: ۸۳]. «وقتیکه پیامبرانشان با دلایل آشکار نزد آنها آمدند با دانشی که داشتند شادمانی کردند». و همانطور که قوم قارون به او گفتند: ﴿لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡفَرِحِینَ﴾[القصص: ۷۶]. «شادمان مباش که خداوند شادی کنندگان را دوست ندارد». این شادمانی مذموم است چرا که موجب عذاب و کیفر میشود. به خلاف شادی نیکو که خداوند در مورد آن فرموده است: ﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِکَ فَلۡیَفۡرَحُواْ﴾[یونس: ۵۸]. «بگو: به فضل و لطف خدا باید خوشحال شوند. و آن شاد شدن به خاطر داشتن علم مفید و عمل صالح است».
﴿ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ﴾هریک از شما به طبقهای از طبقات جهنّم که مناس با عملتان میباشد وارد شوید، ﴿خَٰلِدِینَ فِیهَا﴾و جاودانه در آن بمانید. هرگز آنها از آن بیرون نمیشوند، ﴿فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَکَبِّرِینَ﴾جایگاه متکّبران چه بد جایگاهی است! جایگاهی که در آن خوار و ذلیل میشوند و زندانی میگردند و عذاب داده میشوند و در میان گرما و سوزش آن به سر میبرند.
آیهی ۷۷:
﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۚ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیۡنَا یُرۡجَعُونَ٧٧﴾[غافر: ۷۷]. «پس باش. بیگمان وعدۀ خداوند حق است، پس اگر پارهای از عذابی که به آنها وعده میدهیم که گرفتار آن شوند، به تو نشان دهیم، (اینگونه خواهد بود)، یا اگر قبل از اینکه آنرا مشاهد کنید تو را بمیرانیم، آنان بهسوی ما بازگردانده میشوند».
﴿فَٱصۡبِرۡ﴾ای پیامبر! بر دعوت کردن قوم خود و آزاری که از جانب آنها به تو میرسد شکیبا باش. و از ایمان خود بر شکیبایی ات کمک بخواه. ﴿إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ﴾بیگمان وعده خداوند حق است و به زودی دینش را یاری خواهد کرد و آن را بالا میبرد و پیامبرانش را در دنیا و آخرت یاری میدهد. نیز از این که عذاب بر دشمنان تو در دنیا و آخرت واقع خواهد شد کمک بگیر، بنابراین فرمود: ﴿فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ﴾پس اگر پارهای از آنچه به آنها وعده میدهیم به تو نشان دهیم، اینگونه خواهد بود، ﴿أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیۡنَا یُرۡجَعُونَ﴾یا اگر قبل از اینکه آن را مشاهده کنید تو را بمیرانیم. آنان به سوی ما بازگردانده میشوند و آنها را طبق اعمالشان مجازات خواهیم کرد. ﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا یَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَ﴾[إبراهیم: ۴۲]. «پس گمان مبر که خداوند از آنچه ستمگران میکنند غافل است».
آیهی ۷۸:
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِکَ مِنۡهُم مَّن قَصَصۡنَا عَلَیۡکَ وَمِنۡهُم مَّن لَّمۡ نَقۡصُصۡ عَلَیۡکَۗ وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأۡتِیَ بَِٔایَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ فَإِذَا جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قُضِیَ بِٱلۡحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ٧٨﴾[غافر: ۷۸]. «و بیگمان پیش از تو پیغمبرانی را فرستادهایم. سرگذشت بعضی را برای تو بازگو کرده و سرگذشت برخی را بازگو نکردهایم. و هیچ پیامبری را نسزد که معجزهای درمیان آورد مگر به فرمان خدا، پس چون فرمان خدا آید به حق حکم میشود و باطلگرایان آنجا زیان ببینند».
سپس پیامبر را دلجویی داد و او را به وسیله سرگذشت برادران پیامبرش وادار به شکیبایی نمود و فرمود: ﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا﴾تا ﴿ٱلۡمُبۡطِلُونَ﴾یعنی پیامبران زیادی را پیش از تو به سوی اقوامشان فرستادهایم که آنها را دعوت کردند و در مقابل اذّیت و آزارشان صبر کردند. ﴿مِنۡهُم مَّن قَصَصۡنَا عَلَیۡکَ وَمِنۡهُم مَّن لَّمۡ نَقۡصُصۡ عَلَیۡکَ﴾داستان بعضیها را برایت بازگو نمودهایم و داستان برخیها را برای تو بیان نکردهایم. و همه پیامبران تحت تدبیر الهی بوده و از خود اختیاری نداشتهاند، ﴿وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأۡتِیَ بَِٔایَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ﴾و هیچ پیامبری از آن پیامبران حق نداشته است که معجزه و نشانه شنیدنی یا عقلی ارائه دهد مگر به فرمان و خواست خداوند پس این پیشنهادِ پیشنهاد کنندگان به پیامبران مبنی بر اینکه فلان نشانه و معجزه را ارائه دهند این ناشی از تکذیب و ستم و عناد پیشنهاد کنندگان است، بعد از اینکه خداوند پیامبران را به وسیله نشانههایی دالّ بر راستگوییشان و صحت آنچه که آوردهاند تاکید نمود. ﴿فَإِذَا جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ﴾پس هرگاه فرمان خدا برای قضاوت و فیصله دادن میان پیامبران و دشمنانشان سر رسد، ﴿قُضِیَ بِٱلۡحَقِّ﴾میان آنها به حق داوری میشود و به نجات پیامبران و پیروانشان و هلاک شدن تکذیب کنندگان حکم میگردد، حکمی که به جا و درست است. ﴿وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ﴾و به هنگام قضاوت مذکور باطلگرایان زیان میبینند، کسانی که باطلگرایی تبدیل به صفت آنها شده و علم و عمل و هدفی که دارند باطل گشته است. پس این مخاطبان بپرهیزند از این که باطل خود را ادامه دهند که آنگاه همانند ایشان زیانمند میگردند. هیچ خیری در اینها نیست و نه در کتابهای آسمانی نجات ایشان ثبت گردیده است.
آیهی ۸۱-۷۹:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمَ لِتَرۡکَبُواْ مِنۡهَا وَمِنۡهَا تَأۡکُلُونَ٧٩﴾[غافر: ۷۹]. «خداوند ذاتی است که چهارپایان را برای شما آفریده است تا بر (برخی) از آنها سوار شوید و (برخی) از آنها را میخورید».
﴿وَلَکُمۡ فِیهَا مَنَٰفِعُ وَلِتَبۡلُغُواْ عَلَیۡهَا حَاجَةٗ فِی صُدُورِکُمۡ وَعَلَیۡهَا وَعَلَى ٱلۡفُلۡکِ تُحۡمَلُونَ٨٠﴾[غافر: ۸۰]. «و شما در آنها منافعی دارید و تا با سوار شدن) بر آنها به هدفی که در دل دارید برسید، و بر چهارپایان و وری کشتیها حمل میشوید».
﴿وَیُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ فَأَیَّ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ تُنکِرُونَ٨١﴾[غافر: ۸۱]. «و (خداوند) نشانههای خود را به شما نشان میدهد، پس کدام یک از نشانههای خدا را انکار میکنید»؟!
خداوند بر بندگانش منّت مینهد که برای آنها چهارپایانی سودمند و مفید آفریده است. از جمله فواید آنها یکی سوار شدن و حمل بار با آنهاست، و این که از گوشت آنها استفاده شده و شیرشان نوشیده میشود. و از فوایدشان گرمازایی و تهیه وسایلی از مواد پشمهایشان میباشد، و فواید دیگری هم دارند. ﴿وَلَکُمۡ فِیهَا مَنَٰفِعُ وَلِتَبۡلُغُواْ عَلَیۡهَا حَاجَةٗ فِی صُدُورِکُمۡ﴾و تا با سوار شدن بر آنها به مقاصدی که در دل دارید برسید. از قبیل رسیدن به مناطق دور دست و به دست آورن سرور و شادی با رسیدن به آنجا. ﴿وَعَلَیۡهَا وَعَلَى ٱلۡفُلۡکِ تُحۡمَلُونَ﴾و شما بر مرکبهای خشکی و دریایی حمل میشوید. خداوندی که این چهارپایان و کشتیها را برایتان مسخّر نمود، شما را بر آن حمل مینماید و اسبابی را فراهم آورده است که متمّم کار این مرکبها است و آنها بدون این اسباب نمیتوانند کارشان را به انجام برسانند.
﴿وَیُرِیکُمۡ﴾و خداوند آیات و نشانههایش را که بر یگانگی و اسما و صفاتش دلالت میکنند به شما نشان میدهد. و این از بزرگ ترین نعمتهای خداست که آیات آفاقی و انفسی و نعمتهای آشکارش را به آنها نشان داده و برایشان برشمرده است تا آن را بشناسند و شکر آن را به جای آورند و خداوند را یاد نمایند. ﴿فَأَیَّ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ تُنکِرُونَ﴾پس کدام یک از آیات خدا را انکار میکنید و به آن اقرار نمینمائید؟! چرا که برایتان ثابت شده که همه نشانهها و نعمتها از جانب خداوند متعال هستند. پس نه تنها جایی برای انکار و روی گرداندن از آن باقی نمانده است، بلکه خردمندان باید تلاش خود را در راستای اطاعت از او، و بریدن از همه چیز و خدمت کردن به او مبذول دارند.
آیهی ۸۵-۸۲:
﴿أَفَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَانُوٓاْ أَکۡثَرَ مِنۡهُمۡ وَأَشَدَّ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ٨٢﴾[غافر: ۸۲]. «آیا در زمین به سیر و سیاحت نپرداختهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؟ آنانکه از اینان نیرومندتر و دارای آثار بیشتری در زمین بودهاند پس آنچه میکردند (عذاب خدا) را از (سر) آنان دفع نکرد».
﴿فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ٨٣﴾[غافر: ۸۳]. «پس چون پیامبرانشان با معجزهها بهسوی آنان آمدند به دانش و معلوماتی که خودشان داشتند خوشحال و شادمان شدند و آنچه که آنرا به ریشخند میگرفتند آنانرا فرو گرفت».
﴿فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَکَفَرۡنَا بِمَا کُنَّا بِهِۦ مُشۡرِکِینَ٨٤﴾[غافر: ۸۴]. «هنگامیکه کیفر ما را دیدند گفتند: تنها به خدا ایمان آوردهایم و آنچه را که شرک میآوردهایم منکر شدیم».
﴿فَلَمۡ یَکُ یَنفَعُهُمۡ إِیمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی قَدۡ خَلَتۡ فِی عِبَادِهِۦۖ وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡکَٰفِرُونَ٨٥﴾[غافر: ۸۵]. «امّا ایمانشان هنگامیکه کیفر ما را دیدند به حالشان سودی نبخشید. این سنّت و شویهی همیشگی خدا در مورد بندگانش بوده است و کافران آنجا زیان میبینند».
خداوند متعال کسانی را که پیامبران را تکذیب میکنند تشویق مینماید تا با دل و جان در زمین به سیر و سیاحت بپردازند و از دانشمندان سوال کنند. ﴿فَیَنظُرُواْ﴾و با فکر اندیشه و استدلال بنگرند، نه این که از روی غفلت و بیتوجّهی از کنار حقایق رد شوند. ﴿کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾پس بنگرند که سرانجام امتّهای گذشته همچون عاد و ثمود و غیره که قبل از ایشان بودهاند چگونه بوده است، کسانی که ﴿کَانُوٓاْ أَکۡثَرَ مِنۡهُمۡ وَأَشَدَّ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾از اینها نیرومندتر و دارای اموال و آثار بیشتری از قبیل ساختمانها و دژهای محکم و در شکوفا و کشتزارهای فراوان در زمین بودند. ﴿فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ﴾ولی چیزهایی که به دست آورده بودند ایشان را از عذاب خدا وقتی که فرمان الهی آنها را فرا گرفت نجات نداد. پس تواناییشان چیزی از عذاب را از آنها دور نکرد و نتوانستند مالهایشان را به عنوان بلاگردان خود بدهند و از عذاب نجات یابند، و نتوانستند در قلعههای خود پناه بگیرند.
سپس جنایت و جرم بزرگ آنها را بیان کرد و فرمود: ﴿فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ﴾وقتی پیامبرانشان با دلایل آشکار از قبیل کتابهای الهی و معجزات خارق العاده و علم مفید و روشنگر و هدایت دهنده از گمراهی و رهنمود کننده به سوی حق به نزد آنها آمدند، ﴿فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ﴾با دانشی که داشتند و مخالف دین پیامبران بود خوشحال شدند. و معلوم است که شاد شدن آنها بر شدت خشنودی از آن و تمسّک آنها به آن دانش، و دشمنی ورزیدنشان با حقّی که پیامبران آورده بودند دلالت مینماید. نیز نشانگر آن است که آنها باطل خود را حق قرار داده بودند. و این عام است و شامل همه علومی میباشد که به وسیله آن با آنچه پیامبران آوردهاند مخالفت ورزیده شود. و آنچه که سزاوار است بیش از دیگر علوم جزو این دانشها شمرده شود فلسفه و منطق یونانی است که به وسیله آن به مقابله با بسیاری از آیات قرآنی پرداخته شده و از جایگاه آن در دلها کاشته شده است. و دلایل یقینی و قاطع قرآن به صورت دلایلی لفظی که مفید یقین نیست و عقل بیخردان و اهل باطل بر آن مقدّم داشته شده نشان داده شده است. این بزرگترین الحاد در آیات خدا و مخالفت با آن است. ﴿وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ﴾و عذابی که آنها آن را به باد تمسخر میگرفتند آنان را فرو گرفت.
﴿فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَکَفَرۡنَا بِمَا کُنَّا بِهِۦ مُشۡرِکِینَ٨٤﴾پس وقتیکه عذاب ما را دیدند (اعتراف کردند، اما اقرارشان به آنها سودی نرساند و) گفتند: به خدای یگانه ایمان آوردهایم و به بتها و انبازهایی که به سبب آن مشرک به شمار میآمده ایم کفر ورزیدهایم (و از هر علم و عملی که با پیامبران مخالف است بیزاری میجوییم).
﴿فَلَمۡ یَکُ یَنفَعُهُمۡ إِیمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا﴾اما ایمانشان به هنگام مشاهده عذاب سخت ما بدیشان سودی نرساند. ﴿سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی قَدۡ خَلَتۡ فِی عِبَادِهِ﴾این شیوه الهی است که درباره بندگانش جاری است مبنی بر این که وقتی عذاب و کیفر خدا بر تکذیب کنندگان فرود آید و آنان در این هنگام ایما بیاورند ایمانشان اعتباری ندارد و آنها را از عذاب نجات نمیدهد. چون ایمانشان ایمان اضطراری است و مجبور شدهاند، و ایمانی است که بر اثر مشاهده انجام گرفته است، و تنها ایمانی صاحب خود را نجات میدهد که ایمان اختیاری به غیب و قبل از مشاهده قرائت عذاب باشد. ﴿وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡکَٰفِرُونَ﴾و به هنگام نابود شدن و چشاندن عذاب، کافران هنگام نابود شدن و چشاندن عذاب، کافران در دنیا و آخرتشان زیانبار میگردند، و زیانمند شدن تنها در این دنیا کافی نیست بلکه باید به عذاب سخت و ابدی گرفتار آیند.
پایان تفسیر سورهی غافر
سورة غافر - سورة 40 - عدد آیاتها 85
بسم الله الرحمن الرحیم
حم
تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ
غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ ذِی الطَّوْلِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ
مَا یُجَادِلُ فِی آیَاتِ اللَّهِ إِلاَّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَلا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلادِ
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالأَحْزَابُ مِن بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ کُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِیَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ
وَکَذَلِکَ حَقَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ
الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیُؤْمِنُونَ بِهِ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ
رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدتَّهُم وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
وَقِهِمُ السَّیِّئَاتِ وَمَن تَقِ السَّیِّئَاتِ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَکْبَرُ مِن مَّقْتِکُمْ أَنفُسَکُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الإِیمَانِ فَتَکْفُرُونَ
قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّن سَبِیلٍ
ذَلِکُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِیَ اللَّهُ وَحْدَهُ کَفَرْتُمْ وَإِن یُشْرَکْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُکْمُ لِلَّهِ الْعَلِیِّ الْکَبِیرِ
هُوَ الَّذِی یُرِیکُمْ آیَاتِهِ وَیُنَزِّلُ لَکُم مِّنَ السَّمَاء رِزْقًا وَمَا یَتَذَکَّرُ إِلاَّ مَن یُنِیبُ
فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ
رَفِیعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ لِیُنذِرَ یَوْمَ التَّلاقِ
یَوْمَ هُم بَارِزُونَ لا یَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَیْءٌ لِّمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ
الْیَوْمَ تُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْیَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ
وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ کَاظِمِینَ مَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَلا شَفِیعٍ یُطَاعُ
یَعْلَمُ خَائِنَةَ الأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ
وَاللَّهُ یَقْضِی بِالْحَقِّ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ لا یَقْضُونَ بِشَیْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ
أَوَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ کَانُوا مِن قَبْلِهِمْ کَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِی الأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا کَانَ لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِن وَاقٍ
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانَت تَّأْتِیهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَکَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِیٌّ شَدِیدُ الْعِقَابِ
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ
إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ کَذَّابٌ
فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاء الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْیُوا نِسَاءهُمْ وَمَا کَیْدُ الْکَافِرِینَ إِلاَّ فِی ضَلالٍ
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسَى وَلْیَدْعُ رَبَّهُ إِنِّی أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَن یُظْهِرَ فِی الأَرْضِ الْفَسَادَ
وَقَالَ مُوسَى إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُم مِّن کُلِّ مُتَکَبِّرٍ لّا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسَابِ
وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلا أَن یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَکُم بِالْبَیِّنَاتِ مِن رَّبِّکُمْ وَإِن یَکُ کَاذِبًا فَعَلَیْهِ کَذِبُهُ وَإِن یَکُ صَادِقًا یُصِبْکُم بَعْضُ الَّذِی یَعِدُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ
یَا قَوْمِ لَکُمُ الْمُلْکُ الْیَوْمَ ظَاهِرِینَ فِی الأَرْضِ فَمَن یَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِیکُمْ إِلاَّ مَا أَرَى وَمَا أَهْدِیکُمْ إِلاَّ سَبِیلَ الرَّشَادِ
وَقَالَ الَّذِی آمَنَ یَا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُم مِّثْلَ یَوْمِ الأَحْزَابِ
مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ
وَیَا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ یَوْمَ التَّنَادِ
یَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِینَ مَا لَکُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
وَلَقَدْ جَاءَکُمْ یُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِی شَکٍّ مِّمَّا جَاءَکُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَکَ قُلْتُمْ لَن یَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ
الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِینَ آمَنُوا کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ
وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا هَامَانُ ابْنِ لِی صَرْحًا لَّعَلِّی أَبْلُغُ الأَسْبَابَ
أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّی لَأَظُنُّهُ کَاذِبًا وَکَذَلِکَ زُیِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِیلِ وَمَا کَیْدُ فِرْعَوْنَ إِلاَّ فِی تَبَابٍ
وَقَالَ الَّذِی آمَنَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِکُمْ سَبِیلَ الرَّشَادِ
یَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الآخِرَةَ هِیَ دَارُ الْقَرَارِ
مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ
وَیَا قَوْمِ مَا لِی أَدْعُوکُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِی إِلَى النَّارِ
تَدْعُونَنِی لِأَکْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِکَ بِهِ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوکُمْ إِلَى الْعَزِیزِ الْغَفَّارِ
لا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِی إِلَیْهِ لَیْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِی الدُّنْیَا وَلا فِی الآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ
فَسَتَذْکُرُونَ مَا أَقُولُ لَکُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ
فَوَقَاهُ اللَّهُ سَیِّئَاتِ مَا مَکَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ
النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَعَشِیًّا وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ
وَإِذْ یَتَحَاجُّونَ فِی النَّارِ فَیَقُولُ الضُّعَفَاء لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِیبًا مِّنَ النَّارِ
قَالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُلٌّ فِیهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَمَ بَیْنَ الْعِبَادِ
وَقَالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکُمْ یُخَفِّفْ عَنَّا یَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ
قَالُوا أَوَلَمْ تَکُ تَأْتِیکُمْ رُسُلُکُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاء الْکَافِرِینَ إِلاَّ فِی ضَلالٍ
إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الأَشْهَادُ
یَوْمَ لا یَنفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ
هُدًى وَذِکْرَى لِأُولِی الأَلْبَابِ
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَالإِبْکَارِ
إِنَّ الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِن فِی صُدُورِهِمْ إِلاَّ کِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِیهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ
لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ
وَمَا یَسْتَوِی الأَعْمَى وَالْبَصِیرُ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلا الْمُسِیءُ قَلِیلا مَّا تَتَذَکَّرُونَ
إِنَّ السَّاعَةَ لآتِیَةٌ لّا رَیْبَ فِیهَا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ
وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ
اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ
ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ لّا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ
کَذَلِکَ یُؤْفَکُ الَّذِینَ کَانُوا بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ
اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاء بِنَاء وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَتَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ
هُوَ الْحَیُّ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِیَ الْبَیِّنَاتُ مِن رَّبِّی وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخًا وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلا مُّسَمًّى وَلَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ
هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ أَنَّى یُصْرَفُونَ
الَّذِینَ کَذَّبُوا بِالْکِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ
إِذِ الأَغْلالُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلاسِلُ یُسْحَبُونَ
فِی الْحَمِیمِ ثُمَّ فِی النَّارِ یُسْجَرُونَ
ثُمَّ قِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تُشْرِکُونَ
مِن دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَل لَّمْ نَکُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَیْئًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ الْکَافِرِینَ
ذَلِکُم بِمَا کُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَمْرَحُونَ
ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلا مِّن قَبْلِکَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَیْکَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْمُبْطِلُونَ
اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأَنْعَامَ لِتَرْکَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ
وَلَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَیْهَا حَاجَةً فِی صُدُورِکُمْ وَعَلَیْهَا وَعَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ
وَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ فَأَیَّ آیَاتِ اللَّهِ تُنکِرُونَ
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَانُوا أَکْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِی الأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ
فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُون
فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَکَفَرْنَا بِمَا کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ
فَلَمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْکَافِرُونَ
سورة غافر
به نام الله بخشندة مهربان
حم (حا. میم) ﴿1﴾ نازل شدن (این) کتاب از سوی الله پیروزمند داناست. ﴿2﴾ آمرزندة گناه، و پذیرندة توبه، سخت عقوبت، صاحب نعمت است، هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، بازگشت به سوی اوست. ﴿3﴾ در آیات الله جز کسانیکه کافر شدند، جدال نمیکنند، پس رفت و آمد آنان در شهرها تو را نفریبد. ﴿4﴾ پیش از آنها قوم نوح و گروههای (دیگر) که پس از آنان (بودند، پیامبرانشان را) تکذیب کردند، و هر امتی ارادة ان کرد که پیامبرش را دستگیر، و به باطل جدال کردند، تا با آن حق را از میان بردارند، پس من آنها را (فرو) گرفتم پس (بنگر) عقوبت من چگونه بود؟! ﴿5﴾ و اینگونه فرمان پروردگارت بر کسانیکه کافر شدند محقق شد، که آنها اهل آتشند. ﴿6﴾ کسانیکه عرش را حمل میکنند، و آنان که بر گرد آن هستند به ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند، و به او ایمان دارند و برای کسانیکه ایمان آوردهاند استغفار میکنند. (میگویند:) «پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فرا گرفته است، پس برای کسانیکه توبه کردهاند، و راه تو را پیروی کردهاند، بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار». ﴿7﴾پروردگارا! و آنها را به باغهای جاویدان (بهشت) که به آنها وعده دادهای وارد کن، و (همچنین) هر که صالح باشد از پدرانشان، و همسرانشان و فرزندانشان (به همان بهشت وارد کن) همانا تویی که پیروزمند حکیمی. ﴿8﴾ و آنها را از بدیها نگاهدار، و هر کس را که در آن روز از (کیفر) بدیها نگاهداری مسلماً به او رحم کردهای، و این همان کامیابی بزرگ است. ﴿9﴾ بیگمان کسانیکه کافر شدند (روز قیامت) ندا میزنند که: حقا که خشم (و دشمنی) الله (نسبت به شما) از خشم (و دشمنی) خودتان (نسبت به خودتان) بیشتر است، آنگاه که به (سوی) ایمان دعوت میشدید، پس شما انکار میکردید. ﴿10﴾ گویند: «پروردگارا! ما را دوبار میراندی و دو با زنده کردی ([1])، پس (اکنون) به گناهان خود اعتراف کردیم، آیا راهی برای خروج (از جهنم) وجود دارد؟» ﴿11﴾ (به آنها گفته میشود:) این (عذاب) بدان سبب است که چون الله به تنهایی خوانده میشد، انکار میکردید، و اگر به او شرک آورده میشد ایمان میآوردید، پس (اینک) داوری از آن الله بلند مرتبه است. ﴿12﴾ او کسی است که آیات خود را به شما نشان میدهد و از آسمان برای شما روزی میفرستد، تنها کسی پند میگیرد که (به سوی الله) رجوع میکند. ﴿13﴾ پس الله را در حالیکه دین خود را برای او خالص گردانیدید بخوانید، و اگر چه کافران خوش نداشته باشند ([2]). ﴿14﴾ (او) بالا برنده درجات ([3]) صاحب عرش، که روح (= وحی) را به فرمان خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد میفرستد، تا (او مردم را) از روز ملاقات (= قیامت) بترساند. ﴿15﴾ روزیکه (همه) آنان آشکار شوند چیزی از آنها بر الله پوشیده نخواهد ماند، (الله میفرماید:) «امروز فرمانروایی از آن کیست؟» ([4]) (آنگاه خود میفرماید:) از آن الله یگانه قهّار است. ﴿16﴾
امروز هر کس به (حسب) آنچه کرده است، پاداش داده میشود، امروز هیچ ستمی نیست، بیگمان الله زود شمار است. ﴿17﴾ و آنها را از روز نزدیک (= قیامت) بترسان، آنگاه که دلها لبریز از غم به حنجرهها رسد، برای ستمکاران نه دوستی وجود دارد، و نه شفیعی که (شفاعتش) پذیرفته شود. ﴿18﴾ (الله) خیانت چشمها و آنچه را که سینهها پنهان میدارند، میداند([5]). ﴿19﴾ و الله به حق داوری میکند، و کسانی را که بجای او میخوانند، به هیچ چیزی داوری نمیکنند، بیگمان الله همان شنوای بیناست. ﴿20﴾ آیا آنها در زمین سیر نکردهاند پس بنگرند که سرانجام کسانیکه پیش از آنها بودند، چگونه بود؟! آنها در توانایی و (پدید آوردن) آثار در زمین از اینها برتر (و سختتر) بودند، پس الله آنها را به (سبب) گناهانشان (فرو) گرفت، و برای آنها از (عذاب) الله هیچ پناه دهندة نبود. ﴿21﴾ این بدان سبب بود که پیامبرانشان با دلایل روشن به سوی آنها میآمدند پس آنها کفر میورزیدند، بنابر این الله آنها را (فرو) گرفت، بیگمان او نیرومند سخت کیفر است. ﴿22﴾ به راستی ما موسی را با آیات خود و حجتی آشکار فرستادیم. ﴿23﴾ به سوی فرعون و هامان و قارون، پس (آنها) گفتند: «(او) جادوگری دروغگوست». ﴿24﴾ پس چون حق را از جانب ما برای آنها آورد، گفتند: «پسران کسانی را که با او ایمان آوردهاند، بکشید و زنانشان را (برای خدمتکاری) زنده بگذارید». و نیرنگ کافران جز در گمراهی نیست. ﴿25﴾
و فرعون گفت: «بگذارید موسی را بکشم، و او پروردگارش را (برای نجات) بخواند، بیگمان من میترسم که دین شما را دگرگون کند یا در (این) سرزمین فساد انگیزد». ﴿26﴾ و موسی گفت: «من از (شر) هر متکبری که به روز حساب ایمان نمیآورد، به پروردگارم و پروردگار شما پناه میبرم»([6]). ﴿27﴾ و مرد مؤمنی از آل فرعون ([7]) که ایمانش را پنهان میداشت، گفت: آیا مردی را میکشید (برای آن) که میگوید: پروردگار من الله است، و همانا دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است؟!([8]) و اگر او درغگو باشد، (گناه) دروغش بر گردن اوست، و اگر راست گو باشد پارة از آنچه به شما وعده میدهد به شما خواهد رسید، بیگمان الله کسی را که اسرافکار دروغگو است، هدایت نمیکند. ﴿28﴾ «ای قوم من! امروز فرمانروایی از آن شماست، در این سرزمین پیروزید پس چه کسی ما را از عذاب الله یاری میدهد، اگر (عذاب) بیاید». فرعون گفت: «من شما را جز به راهی که (مصلحت) میبینم، (سفارش نمیکنم) و شما را جز به راه صحیح (و رشد) هدایت نمیکنم». ﴿29﴾ و کسیکه ایمان آورده بود، گفت: «ای قوم من! به راستی من بر شما (از روزی) همانند روز گروههای (پیشین) میترسم». ﴿30﴾ مانند (حال و) شیوة قوم نوح و عاد و ثمود، و کسانیکه بعد از آنها بودند، و الله برای بندگانش خواستار ستم نیست. ﴿31﴾ وای قوم من! بیگمان من بر شما از روزیکه (مردم) یکدیگر را صدا میزنند، (روز قیامت) میترسم، ﴿32﴾ (همان) روزیکه پشت کنان روی میگردانید، و برای شما هیچ نگه دارندة از (عذاب) الله نیست، و هر کس را که الله گمراه کند، پس هدایت کنندة برای او نیست. ﴿33﴾
و به راستی پیش از این یوسف با دلایل روشن به (نزد) شما آمده بود، پس شما از آنچه او برای شما آورده بود پیوسته در شک بودید، تا زمانیکه او مرد گفتید: «هرگز الله بعد از او پیامبری را مبعوث نخواهد کرد». اینگونه الله کسی را که اسرافکار شکاک است گمراه میسازد. ﴿34﴾ (همان) کسانیکه بی آنکه حجتی برایشان آمده باشد، در آیات الله مجادله میکنند (این عمل) نزد الله و نزد کسانیکه ایمان آوردهاند سخت ناپسند (و موجب خشم) است. این گونه الله بر دل هر متکبر سرکشی مهر مینهد». ﴿35﴾ و فرعون گفت: «ای هامان! برای من کوشک بلندی بساز، باشد که به آن درها (و راهها) دست یابم. ﴿36﴾ (راهها و) درهای آسمانها، تا به معبود موسی بنگرم (و از او آگاه شوم)، و البته من او را دروغگو میپندارم». و اینگونه برای فرعون زشتی کردارش (در نظرش) آراسته شد، و از راه (حق) باز داشته شد، وحیله (و نیرنگ) فرعون جز در تباهی نبود. ﴿37﴾ و کسیکه ایمان آورده بود، گفت: «ای قوم من! از من پیروی کنید، تا شما را به راه درست (و صواب) هدایت کنم». ﴿38﴾ ای قوم من! این زندگی دنیا تنها متاع (زود گذر) است و همانا آخرت سرای همیشگی است، ﴿39﴾ هر کس کار بدی مرتکب شود، پس جز به همانند آن کیفر نیابد، و هر کس از مرد یا زن در حالیکه مؤمن است، کار شایستهای انجام دهد([9])، پس آنها وارد بهشت میشوند، و در آن روزی بیشمار به آنها داده خواهد شد. ﴿40﴾
و ای قوم من! چیست مرا که من شما را به سوی نجات میخوانم، و (شما) مرا به سوی آتش میخوانید؟! ﴿41﴾ مرا دعوت میکنید که به الله کافر شوم و چیزی را که به آن علم ندارم شریک او قرار دهم، و من شما را به سوی (الله) پیروزمند آمرزگار دعوت میکنم. ﴿42﴾ قطعاً آنچه مرا به سوی آن دعوت میدهید نه (حق) دعوت در دنیا دارد و نه در آخرت، و همانا بازگشت ما به سوی الله است و بیگمان اسرافکارانند که اهل آتشند. ﴿43﴾ پس به زودی آنچه را به شما میگویم به یاد خواهید آورد، من کار خودم را به الله و اگذار میکنم، بیگمان الله (نسبت) به بندگان بیناست». ﴿44﴾ پس الله او را از آسیب آنچه که (برایش) مکر کرده بودند، حفظ کرد، و بدترین عذاب آل فرعون را در میان گرفت. ﴿45﴾ (آن عذاب) آتش (دوزخ است) که هر صبح و شام بر آن عرضه میشوند ([10]). و روزیکه قیامت بر پا میشود (گفته میشود:) «آل فرعون را در سخترین عذاب وارد کنید». ﴿46﴾ و چون در آتش (جهنم) با همدیگر مجادله (و کشمکش) میکنند، پس ناتوانان به کسانیکه تکبر ورزیدند، میگویند: «بیشک ما (در دنیا) پیرو شما بودیم، پس آیا شما (امروز) میتوانید بخشی از آتش را که نصیب ما شده از ما دور کنید؟!» ﴿47﴾ کسانیکه تکبر ورزیدند، گویند: «بیگمان ما همگی در آن (آتش) هستیم، همانا الله در میان بندگان داوری کرده است». ﴿48﴾ و کسانیکه در آتشند به نگهبانان جهنم میگویند: «از پروردگارتان بخواهید تا یک روز عذاب را از ما بکاهد». ﴿49﴾
(آنها) میگویند: «آیا پیامبران شما با دلایل روشن نزد شما نیامدند؟!» گویند: «آری» (نگهبانان) گویند: «پس (خودتان) دعا کنید، و دعای کافران جز در تباهی نیست». ﴿50﴾ یقیناً ما پیامبران خود و کسانی را که ایمان آوردهاند، در زندگی دنیا و روزیکه گواهان (برای گواهی) بر خیزند، یاری میکنیم. ﴿51﴾ روزیکه عذر خواهی ستمکاران سودی ندهد، و لعنت (الله) برای آنان است، و (نیز) سرای بد (= جهنم) برای آنهاست. ﴿52﴾ و به راستی ما به موسی هدایت عطا کردیم، و بنی اسرائیل را وارثان کتاب (تورات) قرار دادیم. ﴿53﴾ (کتابیکه) برای خردمندان هدایت و پند است. ﴿54﴾ پس (ای پیامبر) صبر کن، بیگمان وعدة الله حق است، و برای گناهت آمرزش بخواه ([11]) و هر صبح و شام به ستایش پروردگارت تسبیح گوی. ﴿55﴾ همانا کسانیکه در آیات الله بدون هیچ حجت (و دلیلی) که برای آنها آمده باشد، مجادله میکنند، در سینههایشان جز تکبر نیست، که خود به آن نخواهند رسید، پس به الله پناه ببر، بیگمان اوست که شنوای بیناست. ﴿56﴾ مسلماً آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینش مردم است، و لیکن بیشتر مردم نمیدانند. ﴿57﴾ و هرگز نابینا و بینا یکسان نیستند و (همچنین) کسانیکه ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام دادهاند با (افراد) بدکار (یکسان نباشند) چه اندک پند میپذیرید. ﴿58﴾
یقیناً قیامت آمدنی است، شکی در آن نیست و لیکن بیشتر مردم ایمان نمیآورند. ﴿59﴾ و پروردگار شما فرمود: «مرا بخوانید، تا (دعای) شما را اجابت کنم همانا کسانیکه از عبادت من سرکشی میکنند، به زودی با خواری به جهنم وارد میشوند»([12]). ﴿60﴾ الله کسی است که شب را برای شما قرار داد تا در آن آرام گیرید، و روز را روشن (قرار داد)، بیگمان الله بر مردم فضل (و کرم) دارد، و لیکن بیشتر مردم سپاس نمیگزارند. ﴿61﴾ این است الله، پروردگار شما، (که) آفرینندة همه چیز (است) هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، پس چگونه (از حق) منحرف میشوید؟! ﴿62﴾ این گونه کسانیکه آیات الله را انکار میکردند، (از حق) منحرف میشوند. ﴿63﴾ الله کسی است که زمین را برای شما قرارگاه، و آسمان را (همچون) سقفی قرار داد، و شما را صورت بخشید، پس صورتتان را نیکو گرداند، و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد این است الله پروردگار شما، پس پر برکت و بزرگوار است الله که پروردگار جهانیان است. ﴿64﴾ او زنده است، هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، پس در حالیکه دین خود را خالص گردانیده او را بخوانید، حمد و ستایش مخصوص الله پروردگار جهانیان است. ﴿65﴾ (ای پیامبر) بگو: «همانا من نهی شدهام از اینکه کسانی را پرستش کنم که شما بجای الله میخوانید، چون نشانههای روشن از جانب پروردگارم برای من آمده است، و مأمور شدهام که برای پروردگار جهانیان تسلیم باشم». ﴿66﴾
او کسی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از خون بسته، سپس شما را (به صورت) کودکی (از شکم مادر) بیرون میآورد، سپس (بزرگ میشود) تا به کمال نیرو و قوت خود میرسید، سپس (زندگی میکنید) تا بعد از آن پیر میشوید، و از (میان) شما کسی است که پیش از این (مرحله) میمیرد و (به بعضی از شما مهلت میدهد) تا به اجل معین برسید، و شاید بیندیشید. ﴿67﴾ او کسی است که زنده میکند و میمیراند، پس هنگامیکه چیزی را بخواهد، تنها به او میگوید: «موجود شو» پس (بی درنگ) موجود میشود. ﴿68﴾ آیا ندیدی کسانی را که در آیات الله مجادله میکنند، چگونه (از راه حق) منحرف میشوند؟! ﴿69﴾ کسانیکه کتاب (آسمانی) و آنچه پیامبرانمان را بدان فرستادهایم، تکذیب کردند، پس به زودی خواهند دانست. ﴿70﴾ آنگاه که غلها و زنجیرها در گردنشان خواهد بود، و کشیده میشوند. ﴿71﴾ در آب جوش، سپس در آتش (جهنم) افروخته میشوند. ﴿72﴾ آنگاه به آنها گفته میشود: آنچه را که شریک (الله) قرار مىدادید، کجایند؟ ﴿73﴾ (همان معبودانی که) جز الله (عبادت میکردید؛) گویند: «از (نظر) ما ناپدید شدند، بلکه ما هرگز پیش از این چیزی را نمیخواندیم». اینگونه الله کافران را گمراه میکند. ﴿74﴾ این بدان (سبب) است که به ناحق در زمین شادمان میشدید، و به آنکه مینازیدید. ﴿75﴾ از درهای جهنم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید، پس جایگاه متکبران چه بد است. ﴿76﴾ پس (ای پیامبر) صبر کن، بیگمان وعدة الله حق است، پس اگر قسمتی از چیزهایی را که به آنها وعده دادهایم به تو نشان دهیم، یا تو را بمیرانیم، پس (در هر صورت) به سوی ما باز گردانده میشوند (و آنجا کیفر میشوند). ﴿77﴾
و به راستی پیش از تو پیامبرانی فرستادیم، (داستان) بعضی از آنها را برای تو بازگو کردیم و (داستان) بعضی را برای تو بازگو نکردهایم، و هیچ پیامبری را اجازه نیست که معجزة جز به فرمان الله بیاورد، پس چون فرمان الله در رسد، به حق داوری شود، و آنجا بیهودهگویان (اهل باطل) زیان خواهند کرد. ﴿78﴾ الله کسی است که چهار پایان را برای شما آفرید، تا بر بعضی از آنها سوار شوید، و از بعضی بخورید. ﴿79﴾ و برای شما در آنها منافعی است، و تا (با سوار شدن) بر آنها به مقصدی که در دل دارید برسید، و بر آنها و (نیز) بر کشتی (ها) سوار میشوید. ﴿80﴾ و (الله) آیاتش را به شما نشان میدهد، پس کدامیک از آیات الله را انکار میکنید. ﴿81﴾ آیا در (روی) زمین سیر نکردند، پس ببینند سرانجام کسانیکه پیش از آنها بودند، چگونه بود؟ آنها (از لحاظ) تعداد افراد از اینها بیشتر بودند، و در توانایی (و پدید آوردن) آثار در زمین از اینها برتر (و سختر) بودند، پس آنچه بدست میآوردند نتوانست آنها را بینیاز کند (و عذابشان را دور نماید). ﴿82﴾ پس چون پیامبرانشان با دلایل روشن به سوی آنها آمدند، به دانشی که نزد خود داشتند خوشحال شدند، و آنچه را که مسخرهاش میگرفتند آنها را فرا گرفت. ﴿83﴾ پس چون عذاب ما را دیدند گفتند: «تنها به الله ایمان آوردیم، و به معبودهایی که شریک او قرار داده بودیم، کافر شدیم». ﴿84﴾ پس هنگامیکه عذاب ما را دیدند، ایمانشان برای آنها سودی نبخشید، (چنین) است سنت الله که در میان بندگانش گذشته است، و آنجا کافران زیانکار شدند([13]). ﴿85﴾
([1])- این آیه همانند آیه 28 سورهی بقره است که فرمود: ﴿ کیف تکفرون بالله وکنتم أمواتا فأحیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم ثم إلیه ترجعون﴾ (تفسیر ابن کثیر).
([2])- رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بعد از نمازهای فرض چنین میفرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْـمُلْکُ وَلَهُ الْـحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَلَا نَعْبُدُ إِلَّا إِیَّاهُ، لَهُ النِّعْمَةُ وَلَهُ الْفَضْلُ، وَلَهُ الثَّنَاءُ الْحَسَنُ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ».
معبودی (به حق) جز الله نیست، یگانه اوست، و شریکی ندارد، پادشاهی از آن اوست، و ستایش مخصوص اوست، و او بر همه چیز تواناست، هیچ نیرو و قوتی، جز نیرو و قوت الله و جود ندارد، هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، جز او کسی را پرستش نمیکنیم، نعمت و فضل از آن اوست، و ستایش نیکو مخصوص اوست، معبودی جز او نیست، همه ما با اخلاص او را بندگی میکنیم، هر چند کافران خوش نداشته باشند. (صحیح مسلم 139)
([3])- یا او صاحب درجات بلند است.
([4])- در حدیث «صور» آمده: «الله ارواح همة خلایق را قبض میکند، و جز ذات اقدسش کسی باقی نمیماند، آنگاه میفرماید: «امروز پادشاهی از آن کیست؟» سه بار تکرار میفرماید، آنگاه خود پاسخ میدهد: «لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ»». (تفسیر ابن کثیر)
[5]- این آیه بیانگر علم کامل الله متعال میباشد که به همه چیز حتی به کوچکترین ذره نیز آگاه است، پس انسان باید کوشش کند که تا حد امکان از نافرمانی او بپرهیزد و ترس از او را در وجود خود جای دهد.
([6])- و بدین خاطر در حدیث آمده است که: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هر گاه از قومی ترس و اندیشه داشت چنین میفرمود: «پروردگارا! ما از شر آنها به تو پناه میآوریم، و تو را در مقابل آنان قرار میدهیم». (سنن نسائی کبری 8631 و تفسیر ابن کثیر)
([7])- مشهور این است که آن مرد مؤمن فردی قبطی از خاندان فرعون بود. (تفسیر ابن کثیر)
([8])- عروه بن زبیر میگوید: به عبدالله بن عمر و بن العاص گفتم: مرا از سختترین رفتاری که قریش با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نمود؛ خبر بده. گفت: هنگامیکه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در کنار خانة الله مشغول نماز بود، عقبه بن ابی معیط آمد، و شانة رسول الله را گرفت، و پیراهنش را سخت به دور گردنش پیچاند (طوری که نفس کشیدن برای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم دشوار گردید) آنگاه ابوبکر صدیق آمد، شانة عقبه را گرفت و با قوت او را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دور کرد، سپس گفت: آیا مردی را میکشید که میگوید:
پروردگارم الله است، و دلایل روشن از سوی الله برای شما آورده است؟
(صحیح بخاری 4815)
[9]- مراد اینست که ایمان بدون عمل نیکو و یا عمل نیکو بدون ایمان ارزشی ندارد، و برای رسیدن به رستگاری باید ایمان همراه با عمل نیکو باشد.
([10])- این آیه به عذاب قبر دلالت دارد، و احادیثی که دربارة عذاب قبر آمده بسیار است. (تفسیر ابن کثیر)
[11]- مراد از گناه لغزشهای کوچکی است که از هر انسانی سر زده میشود و از طرف الله متعال مورد بخشش قرار میگیرد. یا این که استغفار نیز عبادت است و جهت افزایش اجر و ثواب به استغفار حکم داده شده است. یا این که مراد از آن پندی است به مسلمانها که از استغفار غافل نشوند.
([12])- نعمان بن بشیر از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم روایت میکند که فرمود:
«یقیناً دعا عبادت است» سپس آیه ﴿اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ﴾ را تلاوت کرد.
(مسند احمد 4/271 و سنن ابوداود 1479 و ترمذی 2969).
([13])- این حکم و سنت الهی در بارة تمام کسانی است که هنگام مشاهدة عذاب ایمان میآورند، و لذا در حدیث آمده است: «الله توبة بندگان را میپذیرد تا زمانیکه روحشان به غرغره نرسیده است». (مسند احمد 2/132 و سنن ابن ماجه 4253 و به تفسیر ابن کثیر رجوع کنید).
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
حمٓ ١ تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ ٢ غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِیدِ ٱلۡعِقَابِ ذِی ٱلطَّوۡلِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ إِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ ٣ مَا یُجَٰدِلُ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَا یَغۡرُرۡکَ تَقَلُّبُهُمۡ فِی ٱلۡبِلَٰدِ ٤کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۖ وَهَمَّتۡ کُلُّ أُمَّةِۢ بِرَسُولِهِمۡ لِیَأۡخُذُوهُۖ وَجَٰدَلُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ لِیُدۡحِضُواْ بِهِ ٱلۡحَقَّ فَأَخَذۡتُهُمۡۖ فَکَیۡفَ کَانَ عِقَابِ ٥ وَکَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ ٦ ٱلَّذِینَ یَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْۖ رَبَّنَا وَسِعۡتَ کُلَّ شَیۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِینَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِیلَکَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ ٧
سوره غافر
به نام خداوند بخشندة مهربان
حا میم. ﴿1﴾ فرو فرستادن این کتاب از سوی خداوند چیرة آگاه است. ﴿2﴾ (خدایی که) آمرزگار گناه (و) پذیرندة توبه (است). سختکیفر و صاحب نعمت (می باشد). هیچ معبود به حقّی جز او نیست، بازگشت (همه) بهسوی اوست. ﴿3﴾ جز کافران در آیات خداوند مجادله نمیکنند، پس آمد و رفت آنها در شهرها نباید تو را فریفته سازد. ﴿4﴾ پیش از اینان قوم نوح و دستهها و گروههایی که بعد از ایشان بودهاند تکذیب کردهاند و هر امّتی آهنگ پیامبر خود کرد تا او را بگیرد، و به ناحق حدال و نزاع ورزید تا به وسیلة باطل، حق را نابود کنند ولی من ایشان را گرفتار ساختم ،پس بنگر که کیفر من چگونه بود؟!. ﴿5﴾ و اینچنین فرمان پروردگارت بر کافران تحقّق یافت و آن اینکه ایشان دوزخیانند. ﴿6﴾ کسانیکه عرش را حمل میکنند و آنان که پیرامون (عرش) هستند به ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان طلب آمرزش میکنند (و میگویند:) پروردگارا! مهربانی و دانش تو همه چیز ار فرا گرفته است، پس آنانرا که توبه کردهاند و از راه تو پیروی نمودهاند بیامرز و آنانرا از عذاب دوزخ حفظ کن. ﴿7﴾
رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِی وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّیَّٰتِهِمۡۚ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٨ وَقِهِمُ ٱلسَّیَِّٔاتِۚ وَمَن تَقِ ٱلسَّیَِّٔاتِ یَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥۚ وَذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٩ إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنَادَوۡنَ لَمَقۡتُ ٱللَّهِ أَکۡبَرُ مِن مَّقۡتِکُمۡ أَنفُسَکُمۡ إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِیمَٰنِ فَتَکۡفُرُونَ ١٠ قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَیۡنِ وَأَحۡیَیۡتَنَا ٱثۡنَتَیۡنِ فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِیلٖ ١١ ذَٰلِکُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِیَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ کَفَرۡتُمۡ وَإِن یُشۡرَکۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُکۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِیِّ ٱلۡکَبِیرِ ١٢ هُوَ ٱلَّذِی یُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُنَزِّلُ لَکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ رِزۡقٗاۚ وَمَا یَتَذَکَّرُ إِلَّا مَن یُنِیبُ ١٣ فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ ١٤ رَفِیعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ یُلۡقِی ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ لِیُنذِرَ یَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ ١٥ یَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَۖ لَا یَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَیۡءٞۚ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ ١٦
پروردگارا! و آنانرا به باغهای همیشه ماندگار بهشتی داخل گردان که به ایشان وعده دادهای (نیز) هرکس از پدران و همسران و فرزندانشان را که درستکارند (به همان بهشت داخل گردان) بیگمان شما چیره و باحکمت هستی. ﴿8﴾ و آنها را از بدیها نگهدار، و هرکه را در آنروز از کیفر بدیها نگهداری واقعاً به او رحم کردهای و این است کامیابی بزرگ. ﴿9﴾ بیگمان کافران صدازده میشوند (:که) قطعاً خدا بیش از اینکه خودتان بر خویشتن خشمگین هستید بر شما خشمگین است چراکه به ایمان فراخوانده میشدید آنگاه کفر میورزیدید. ﴿10﴾ میگویند: پروردگارا! ما را دوبار میراندی و ما را دوبار زنده گرداندی، پس به گناهان خود اعتراف کردهایم آیا راهی برای خارج شدن وجود دارد؟. ﴿11﴾ این (کیفر) به آن خاطر است که چون وقتی خداوند به تنهایی یاد میشد انکار میکردید و اگر برای خدا انبازی قرار داده میشد باور میداشتید، پس (اینک) داوری با خداوند والا و بزرگ است. ﴿12﴾ او خدایی است که نشانههای خود را به شما مینمایاند و از آسمان برای شما روزی میفرستد و جز کسیکه رو (بهسوی خدا) میآورد پند نمیپذیرد. ﴿13﴾ پس خدا را به فریاد بخوانید و عبادت و طاعت را خاص او بدانید هرچند که کافران دوست نداشته باشند. ﴿14﴾ خدا دارای مقامات بالا و صاحب عرش است، او وحی را به فرمان خود بر هرکس از بندگانش که بخواهد نازل میکند تا (شما را) از روز رویارویی بترساند. ﴿15﴾ روزیکه آنان آشکار شوند چیزی از آنان بر خدا پنهان نمیماند (خداوند میفرماید:) امروز فرمانروایی از آن چه کسی است؟ (در پاسخ میفرماید:) از آن خداوند یکتای چیره و تواناست. ﴿16﴾
ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَىٰ کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا کَسَبَتۡۚ لَا ظُلۡمَ ٱلۡیَوۡمَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ ١٧ وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ کَٰظِمِینَۚ مَا لِلظَّٰلِمِینَ مِنۡ حَمِیمٖ وَلَا شَفِیعٖ یُطَاعُ ١٨ یَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡیُنِ وَمَا تُخۡفِی ٱلصُّدُورُ ١٩ وَٱللَّهُ یَقۡضِی بِٱلۡحَقِّۖ وَٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَقۡضُونَ بِشَیۡءٍۗ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ٢٠ ۞أَوَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَمَا کَانَ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ ٢١ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَانَت تَّأۡتِیهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَکَفَرُواْ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٢ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔایَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ ٢٣ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَقَٰرُونَ فَقَالُواْ سَٰحِرٞ کَذَّابٞ ٢٤ فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ ٱقۡتُلُوٓاْ أَبۡنَآءَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ وَٱسۡتَحۡیُواْ نِسَآءَهُمۡۚ وَمَا کَیۡدُ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٖ ٢٥
امروز هرکس در برابر کاری که کرده است جزا و سزا داده میشود، امروز هیچگونه ستمی وجود ندراد بیگمان خداوند سریع الحساب است. ﴿17﴾ و آنانرا از روز نزدیک (قیامت) بترسان، آنگاه که دلها به حلقومها میرسند درحالیکه ساکت هستند و سخن نمیگویند. ستمگران نه دارای دوستی دلسوزند و نه دارای میانجیگری که میانجی او پذیرفته گردد. ﴿18﴾ (خداوند) خیانت چشمان و آنچه را که دلها نهفته میدارند میداند. ﴿19﴾ و خداونند به حق حکم میکند و کسانی را که بهجای او به فریاد میخوانند بهچیزی حکم نمیکنند بیگمان خداوند شنوای بیناست. ﴿20﴾ آیا در زمین به سیر و سیاحت نپرداختهاند تا بنگرند که سرانجام کسانیکه پیش از ایشان بودهاند به کجا کشیده است؟ آنان از اینان توانمندتر و آثارشان در زمین بیشتر بوده است و خداوند ایشان را به سبب گناهانشان گرفتار ساخت و آنان در برابر خداوند پناه دهندهای نداشتند. ﴿21﴾ این (کیفر) بدان خاطر بوده است که پیامبران با نشانهها به نزد آنان میآمدند و آنان کفر میورزیدند در نتیجه خداوند آنان را گرفتار ساخت. بیگمان او توانمند و سخت کیفر است. ﴿22﴾ و همانا ما موسی را با نشانههای خویش و دلیلی روشن فرستادیم. ﴿23﴾ بهسوی فرعون و هامان و قارون، پس گفتند: او جادوگر دروغگوئی است. ﴿24﴾ پس وقتی با (پیام) حق از سوی ما به نزد آنان آمد، گفتند: پسران آنانرا که همراه با او ایمان آوردهاند بکشید و زنانشان را زنده بگذارید، و نیرنگ کافران جز در تباهی نیست. ﴿25﴾
وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ذَرُونِیٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَلۡیَدۡعُ رَبَّهُۥٓۖ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمۡ أَوۡ أَن یُظۡهِرَ فِی ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ ٢٦ وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُم مِّن کُلِّ مُتَکَبِّرٖ لَّا یُؤۡمِنُ بِیَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ ٢٧ وَقَالَ رَجُلٞ مُّؤۡمِنٞ مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ یَکۡتُمُ إِیمَٰنَهُۥٓ أَتَقۡتُلُونَ رَجُلًا أَن یَقُولَ رَبِّیَ ٱللَّهُ وَقَدۡ جَآءَکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ مِن رَّبِّکُمۡۖ وَإِن یَکُ کَٰذِبٗا فَعَلَیۡهِ کَذِبُهُۥۖ وَإِن یَکُ صَادِقٗا یُصِبۡکُم بَعۡضُ ٱلَّذِی یَعِدُکُمۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ کَذَّابٞ ٢٨ یَٰقَوۡمِ لَکُمُ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَ ظَٰهِرِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَمَن یَنصُرُنَا مِنۢ بَأۡسِ ٱللَّهِ إِن جَآءَنَاۚ قَالَ فِرۡعَوۡنُ مَآ أُرِیکُمۡ إِلَّا مَآ أَرَىٰ وَمَآ أَهۡدِیکُمۡ إِلَّا سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ ٢٩ وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ یَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُم مِّثۡلَ یَوۡمِ ٱلۡأَحۡزَابِ ٣٠ مِثۡلَ دَأۡبِ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِینَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۚ وَمَا ٱللَّهُ یُرِیدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعِبَادِ ٣١ وَیَٰقَوۡمِ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ یَوۡمَ ٱلتَّنَادِ ٣٢ یَوۡمَ تُوَلُّونَ مُدۡبِرِینَ مَا لَکُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ ٣٣
و فرعون گفت: بگذارید موسی را بکشم و او پروردگارش را به فریاد بخواند، همانا من میترسم که دینتان را تغییر دهد یا اینکه در این سرزمین فساد را گسترش دهد. ﴿26﴾ موسی گفت: همانا من به پروردگار خود و پروردگار شما از هر متکبّری که به روز حساب ایمان نداشته باشد پناه میبرم. ﴿27﴾ و مرد مؤمنی از خاندان فرعون که ایمانش را پنهان میکرد گفت: آیا مردی را میکشید که میگوید: پروردگار من الله است. درحالیکه دلایل روشن و معجزات آشکاری از جانب پروردگارتان برایتان آورده است؟ اگر او دروغگو باشد (گناه) دروغش بر (عهدة) اوست و اگر راستگو باشد و یقین برخی از آنچه به شما وعده میدهد به شما میرسد، بیگمان خداوند کسی را که تجاوزکار و دروغپرداز باشد هدایت نمیکند. ﴿28﴾ ای قوم من! امروز فرمانروایی در دست شماست و در این سرزمین پیروز و چیرهاید اما اگر عذاب سخت خدا دامنگیرمان شود چه کسی ما را یاری خواهد کرد؟ فرعوت گفت: جز آنچه درمییابم به شما نمینمایانم و شما را جز به راه راست رهنمون نمیشوم. ﴿29﴾ و کسیکه ایمان آورده بود، گفت: ای قوم من! میترسم همان بلایی به شما برسد که در گذشته به گروهها و دستهها رسیده است. ﴿30﴾ همچون سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانیکه بعد از آنان آمدند، و خداوند نمیخواهد بر بندگان ستمی کند. ﴿31﴾ ای قوم من! همانا بر شما از روزی بیمناکم که (مردم) همدیگر را به فریاد میخوانند. ﴿32﴾ آن روز پشت میکنید و میگریزید شما در برابر خداوند هیچ نگهدارندهای ندارید، و هرکس را که خداوند گمراه سازد دیگر او هیچ هدایتگری ندارد. ﴿33﴾
وَلَقَدۡ جَآءَکُمۡ یُوسُفُ مِن قَبۡلُ بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَمَا زِلۡتُمۡ فِی شَکّٖ مِّمَّا جَآءَکُم بِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَا هَلَکَ قُلۡتُمۡ لَن یَبۡعَثَ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِهِۦ رَسُولٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ مُّرۡتَابٌ ٣٤ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡۖ کَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ کَذَٰلِکَ یَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ قَلۡبِ مُتَکَبِّرٖ جَبَّارٖ ٣٥ وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ یَٰهَٰمَٰنُ ٱبۡنِ لِی صَرۡحٗا لَّعَلِّیٓ أَبۡلُغُ ٱلۡأَسۡبَٰبَ ٣٦ أَسۡبَٰبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّی لَأَظُنُّهُۥ کَٰذِبٗاۚ وَکَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِفِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَصُدَّ عَنِ ٱلسَّبِیلِۚ وَمَا کَیۡدُ فِرۡعَوۡنَ إِلَّا فِی تَبَابٖ ٣٧ وَقَالَ ٱلَّذِیٓ ءَامَنَ یَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُونِ أَهۡدِکُمۡ سَبِیلَ ٱلرَّشَادِ ٣٨ یَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا مَتَٰعٞ وَإِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِیَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ ٣٩ مَنۡ عَمِلَ سَیِّئَةٗ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَاۖ وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ یُرۡزَقُونَ فِیهَا بِغَیۡرِ حِسَابٖ ٤٠
و به راستی یوسف پیش از این با نشانهها(ی فراوان) به نزد شما آمد، و همواره از آنچه برایتان آودره بود در شک بودید تا اینکه درگذشت (و) گفتنید: خداوند بعد از او هرگز پیغمبری را مبعوث نخواهد کرد. اینچنین خداوند اشخاص متجاوز و متردد را گمراه و سرگشته میسازد. ﴿34﴾ کسانیکه بدون هیچ دلیلی که داشته باشند در مورد آیات الهی بهستیز و کشمکش میپردازند (این مجادلة آنان) در نزد خداوند و نزد مؤمنان بس ناپسند است. اینگونه خداوند بر هر دلی که خود بزرگبین و سرکش باشد مهر میزند. ﴿35﴾ فرعون گفت: ای هامان! کاخی برای من بساز شاید به راهها دستیابم. ﴿36﴾ راههای آسمانها، تا به خدای موسی بنگرم، و همانا گمان من بر این است که موسی دروغگوست. اینچنین برای فرعون بدیِ کردارش آراسته شد و از راه (حق) بازداشته شد و نیرنگ فرعون جز در تباهی نبود. ﴿37﴾ و کسیکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم. ﴿38﴾ ای قوم من! جز این نیست که زندگانی دنیا کالای ناچیزی است و بیگمان آخرت سرای پایدار (و جاودانه) است. ﴿39﴾ هرکس کار بدی انجام دهد جز به مانند آن کیفر داده نمیشود، ولی هرکس کار خوبی انجام دهد، مرد باشد یا زن به شرط اینکه مؤمن باشد چنین کسانی به بهشت میروند و در آنجا روزیِ بیشما مییابند. ﴿40﴾
۞وَیَٰقَوۡمِ مَا لِیٓ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلنَّجَوٰةِ وَتَدۡعُونَنِیٓ إِلَى ٱلنَّارِ ٤١ تَدۡعُونَنِی لِأَکۡفُرَ بِٱللَّهِ وَأُشۡرِکَ بِهِۦ مَا لَیۡسَ لِی بِهِۦ عِلۡمٞ وَأَنَا۠ أَدۡعُوکُمۡ إِلَى ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡغَفَّٰرِ ٤٢ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدۡعُونَنِیٓ إِلَیۡهِ لَیۡسَ لَهُۥ دَعۡوَةٞ فِی ٱلدُّنۡیَا وَلَا فِی ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَآ إِلَى ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ ٤٣ فَسَتَذۡکُرُونَ مَآ أَقُولُ لَکُمۡۚ وَأُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِیرُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٤٤ فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَیَِّٔاتِ مَا مَکَرُواْۖ وَحَاقَ بَِٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ ٤٥ ٱلنَّارُ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِیّٗاۚ وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ ٤٦ وَإِذۡ یَتَحَآجُّونَ فِی ٱلنَّارِ فَیَقُولُ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا کُنَّا لَکُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا نَصِیبٗا مِّنَ ٱلنَّارِ ٤٧ قَالَ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا کُلّٞ فِیهَآ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ حَکَمَ بَیۡنَ ٱلۡعِبَادِ ٤٨ وَقَالَ ٱلَّذِینَ فِی ٱلنَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ٱدۡعُواْ رَبَّکُمۡ یُخَفِّفۡ عَنَّا یَوۡمٗا مِّنَ ٱلۡعَذَابِ ٤٩
و ای قوم من! مرا چه شده است که شما را بهسوی نجات میخوانم و شما مرا بهسوی آتش میخوانید؟. ﴿41﴾ مرا فرا میخوانید تا به خداوند کافر شوم و چیزی را که من به (حقیقت) آن علم ندارم شریکش سازم درحالیکه من شما را بهسوی (خداوند) پیروزمندِ آمرزگار فرا میخوانم. ﴿42﴾ قطعاً آنچه مرا بهسوی آن فرا میخوانید نه در دنیا و نه در آخرت دعا را استجابت نمیکند، و به یقین بازگشت ما بهسوی خداست و اسرافکاران، دوزخی و همدم آتشند. ﴿43﴾ بهزودی آنچه را من به شما میگویم یاد خواهید کرد و من کار خود را به خدا میسپارم، بیگمان خداوند به (حال) بندگان بیناست. ﴿44﴾ پس خداوند او را از سوء توطئهها و نیرنگهای ایشان مصون و محفوظ داشت و عذاب سخت، فرعونیان را فرو گرفت. ﴿45﴾ و آن آتش دوزخ است که به هنگام صبح و شام بر آن عرضه میشوند و روزی که قیامت برپا شود (خداوند دستور میدهد:) خاندان فرعون را به شدیدترین عذاب درآورید. ﴿46﴾ و آنگاه که در اتش دوزخ با همدیگر به کشمکش و پرخاشگری میپردازند، و ناتوانان به سرکشان میگویند: بیگمان ما پیرو شما بودیم آیا میتوانید بخشی از (عذاب) آتش (دوزخ) را از ما دفع کنید؟. ﴿47﴾ مستکبران میگویند: ما و شما همگی در آن (آتش) هستیم، بهراستی که خداوند میان بندگان داوری کرده است. ﴿48﴾ دوزخیان به نگهبانان دوزخ میگویند: از پروردگارتان بخواهید که یک روز (فقط یک روز) عذاب را از ما بردارد. ﴿49﴾
قَالُوٓاْ أَوَ لَمۡ تَکُ تَأۡتِیکُمۡ رُسُلُکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِۖ قَالُواْ بَلَىٰۚ قَالُواْ فَٱدۡعُواْۗ وَمَا دُعَٰٓؤُاْ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٍ ٥٠ إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَیَوۡمَ یَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ ٥١ یَوۡمَ لَا یَنفَعُ ٱلظَّٰلِمِینَ مَعۡذِرَتُهُمۡۖ وَلَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ ٥٢ وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡهُدَىٰ وَأَوۡرَثۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡکِتَٰبَ ٥٣ هُدٗى وَذِکۡرَىٰ لِأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٥٤ فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِکَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ بِٱلۡعَشِیِّ وَٱلۡإِبۡکَٰرِ ٥٥ إِنَّ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ إِن فِی صُدُورِهِمۡ إِلَّا کِبۡرٞ مَّا هُم بِبَٰلِغِیهِۚ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ٥٦ لَخَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَکۡبَرُ مِنۡ خَلۡقِ ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٥٧ وَمَا یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَلَا ٱلۡمُسِیٓءُۚ قَلِیلٗا مَّا تَتَذَکَّرُونَ ٥٨
(نگهبانان دوزخ) میگویند: آیا پیغمبران شما با معجزههای روشن به نزدتان نمیآمدند؟ میگویند: آری. میگویند: پس خودتان دعا کنید، ولی دعای کافران جز سردرگمی نتیجهای ندارد. ﴿50﴾ ما قطعاً پیغمبران خود و کسانی را که ایمان آوردهاند در زندگی دنیا و در آن روزی که گواهان بپا میخیزند یاری میدهیم. ﴿51﴾ روزیکه عذرخواهی ستمگران به ایشان سودی نمیرساند و نفرین بهرة آنان خواهد بود و سرای بد از آن ایشان خواهد شد. ﴿52﴾ و همانا ما به موسی هدیا عطا کردیم و بنیاسرائیل را وارثان کتاب نمودیم. ﴿53﴾ (کتابیکه) راهنما و اندرزگوی خردمندان است. ﴿54﴾ پس شکیبایی پیشهکن، بیگمان وعدة خداوند حق است. و برای گناهت آمرزش بخواه و بامدادن و شامگاهان به سپاس و ستایش پروردگارت بپرداز. ﴿55﴾ بیگمان کسانیکه بدون دلیلی که (از سوی خدا) در دست داشته باشند در آیات خدا به ستیزهگری و کشمکش میپردازند. در سینههایشان جز برتریجویی نیست و هرگز هم به برتری نمیرسند، پس به خداوند پناه ببر، (و بدانکه) بیگمان هموست که شنوای بیناست. ﴿56﴾ بیگمان آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینش مردم است ولی بیشتر مردم نمیدانند. ﴿57﴾ و نابینا و بینا یکسان نیستند و کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند با کسانیکه بدکار و بزکهارند برابر نیستند اما شما کمتر پند میگیرید. ﴿58﴾
إِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِیَةٞ لَّا رَیۡبَ فِیهَا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یُؤۡمِنُونَ ٥٩ وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ ٦٠ ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَشۡکُرُونَ ٦١ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ ٦٢ کَذَٰلِکَ یُؤۡفَکُ ٱلَّذِینَ کَانُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ ٦٣ ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَصَوَّرَکُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَکُمۡ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ فَتَبَارَکَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٦٤ هُوَ ٱلۡحَیُّ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَۗ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٦٥ ۞قُلۡ إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَمَّا جَآءَنِیَ ٱلۡبَیِّنَٰتُ مِن رَّبِّی وَأُمِرۡتُ أَنۡ أُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٦٦
بیگمان قیامت آمدنی است و شکّی در آن نیست ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند. ﴿59﴾ و پروردگارتان میگوید: مرا به فریاد بخوانید تا شما را اجابت کنم، بیگمان آنانکه از عبادت من تکبّر میورزند با خواری به جهنّم درمیآیند. ﴿60﴾ همانا خداوند ذاتی است که شب را برایتان آفرید تا در آن بیارامید و روز را روشنی بخش گرداند، بیگمان خداوند نسبت به مردم فضل و کرم دارد ولی بیشتر مردم سپاس نمیگزارند. ﴿61﴾ این است خداوند پروردگارتان آفرینندة هر چیزی، معبود به حقی جز او نیست، پس (از حق) به کجا برگردانده میشوید؟!. ﴿62﴾ کسانیکه آیات خداوند را انکار میکردند اینگونه از حق منحرف و رویگردان میشوند. ﴿63﴾ خدا (ذاتی) است که زمین را جایگاه و قرارگاه شما کرد و آسمان را سقفی ساخت و شما را شکلی بخشید و شکلهایتان را زیبا بیافرید و از پاکیزهها به شما روزی داد. این است خداوند پروردگارتان، پس بس خجسته است پروردگار جهانیان. ﴿64﴾ اوست زنده، هیچ معبود به حقّی جز او نست، پس او را به فریاد بخوانید و عبادت را خاص او بدانید، سپاس و ستایش الله را سزاست که پروردگار جهانیان است. ﴿65﴾ بگو: من منع شدهام از اینکه کسانی را بپرستم که شما آنها را به فریاد میخوانید، از زمانیکه آیات روشن و دلایل اشکاری از جانب پروردگار برایم آمده است، و به من فرمان داده شده است که تسلیم پروردگار جهانیان گردم. ﴿66﴾
هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ یُخۡرِجُکُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّکُمۡ ثُمَّ لِتَکُونُواْ شُیُوخٗاۚ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّىٰ مِن قَبۡلُۖ وَلِتَبۡلُغُوٓاْ أَجَلٗا مُّسَمّٗى وَلَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ ٦٧ هُوَ ٱلَّذِی یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ فَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ ٦٨ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ أَنَّىٰ یُصۡرَفُونَ ٦٩ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِٱلۡکِتَٰبِ وَبِمَآ أَرۡسَلۡنَا بِهِۦ رُسُلَنَاۖ فَسَوۡفَ یَعۡلَمُونَ ٧٠ إِذِ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِیٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ وَٱلسَّلَٰسِلُ یُسۡحَبُونَ ٧١ فِی ٱلۡحَمِیمِ ثُمَّ فِی ٱلنَّارِ یُسۡجَرُونَ ٧٢ ثُمَّ قِیلَ لَهُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تُشۡرِکُونَ ٧٣ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا بَل لَّمۡ نَکُن نَّدۡعُواْ مِن قَبۡلُ شَیۡٔٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٧٤ ذَٰلِکُم بِمَا کُنتُمۡ تَفۡرَحُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَمۡرَحُونَ ٧٥ ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَکَبِّرِینَ ٧٦ فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۚ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیۡنَا یُرۡجَعُونَ ٧٧
خدا ذاتی است که شما را از خاک سپس از نطفه آنگاه از خون بسته آفرید و آنگاه شما را به شکل نوزادی (از شکم مادرانتان) بیرون آورد. باز (به شما زندگی میبخشد) تا به کمال قوت خود پرسید آنگاه پیر میشوید و برخی از شما پیش از آن مرحله میمیرند و (مهلت میدهد) تا به مدتی معین برسید و باشد که خرد ورزید. ﴿67﴾ او خدایی است که زندگی میبخشد و میمیراندو هنگامیکه خواست کاری انجام پذیرد تنها به او میگوید: باش، پس میشود. ﴿68﴾ مگر نمیبینی کسانیکه دربارة آیات خدا به کشمکش و ستیز میپردازند چگونه بازگردانده میشوند؟!. ﴿69﴾ آنانکه کتاب (آسمانی) و چیزهایی که به همراه پیغمبران فرو فرستادهایم را دروغ انگاشتند، پس (حقیقت را) خواهد دانست. ﴿70﴾ آنگاه که طوقها و زنجیرهها در گردنشان خواهد بود (و در آتش) کشیده میشوند. ﴿71﴾ در آب بسیار داغ برافروخته و سپس در آتش تافته میشوند. ﴿72﴾ آنگاه به ایشان گفته میشود: آن چیزهایی را که انباز خدا میکردید کجایند؟. ﴿73﴾ (همان انبازهایی که) غیر از خدا میپرستید؟ میگویند: از ما ناپدید شدهاند، بلکه هرگز پیش از این چیزی (را به نیایش) نمیخواندیم، خداوند اینگونه کافران را سرگشته میسازد. ﴿74﴾ این به سبب آن است که بناحق در زمین شادی میکردید و به سبب آن است که به خود مینازیدید. ﴿75﴾ از درهای دوزخ درحالیکه در آنجا جاویدان خواهید بود داخل شوید جایگاه متکبّران چه بد جایگاهی است. ﴿76﴾ پس باش. بیگمان وعدة خداوند حق است، پس اگر پارهای از عذابی که به آنها وعده میدهیم که گرفتار آن شوند، به تو نشان دهیم، (اینگونه خواهد بود)، یا اگر قبل از اینکه آنرا مشاهد کنید تو را بمیرانیم، آنان بهسوی ما بازگردانده میشوند. ﴿77﴾
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِکَ مِنۡهُم مَّن قَصَصۡنَا عَلَیۡکَ وَمِنۡهُم مَّن لَّمۡ نَقۡصُصۡ عَلَیۡکَۗ وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأۡتِیَ بَِٔایَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ فَإِذَا جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قُضِیَ بِٱلۡحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ ٧٨ ٱللَّهُ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمَ لِتَرۡکَبُواْ مِنۡهَا وَمِنۡهَا تَأۡکُلُونَ ٧٩ وَلَکُمۡ فِیهَا مَنَٰفِعُ وَلِتَبۡلُغُواْ عَلَیۡهَا حَاجَةٗ فِی صُدُورِکُمۡ وَعَلَیۡهَا وَعَلَى ٱلۡفُلۡکِ تُحۡمَلُونَ ٨٠ وَیُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ فَأَیَّ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ تُنکِرُونَ ٨١ أَفَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَانُوٓاْ أَکۡثَرَ مِنۡهُمۡ وَأَشَدَّ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ٨٢ فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٨٣ فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَکَفَرۡنَا بِمَا کُنَّا بِهِۦ مُشۡرِکِینَ ٨٤ فَلَمۡ یَکُ یَنفَعُهُمۡ إِیمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی قَدۡ خَلَتۡ فِی عِبَادِهِۦۖ وَخَسِرَ هُنَالِکَ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨٥
و بیگمان پیش از تو پیغمبرانی را فرستادهایم. سرگذشت بعضی را برای تو بازگو کرده و سرگذشت برخی را بازگو نکردهایم. و هیچ پیامبری را نسزد که معجزهای درمیان آورد مگر به فرمان خدا، پس چون فرمان خدا آید به حق حکم میشود و باطلگرایان آنجا زیان ببینند. ﴿78﴾ خداوند ذاتی است که چهارپایان را برای شما آفریده است تا بر (برخی) از آنها سوار شوید و (برخی) از آنها را میخورید. ﴿79﴾ و شما در آنها منافعی دارید و تا با سوار شدن) بر آنها به هدفی که در دل دارید برسید، و بر چهارپایان و وری کشتیها حمل میشوید. ﴿80﴾ و (خداوند) نشانههای خود را به شما نشان میدهد، پس کدام یک از نشانههای خدا را انکار میکنید؟!. ﴿81﴾ آیا در زمین به سیر و سیاحت نپرداختهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؟ آنانکه از اینان نیرومندتر و دارای آثار بیشتری در زمین بودهاند پس آنچه میکردند (عذاب خدا) را از (سر) آنان دفع نکرد. ﴿82﴾ پس چون پیامبرانشان با معجزهها بهسوی آنان آمدند به دانش و معلوماتی که خودشان داشتند خوشحال و شادمان شدند و آنچه که آنرا به ریشخند میگرفتند آنانرا فرو گرفت. ﴿83﴾ هنگامیکه کیفر ما را دیدند گفتند: تنها به خدا ایمان آوردهایم و آنچه را که شرک میآوردهایم منکر شدیم. ﴿84﴾ امّا ایمانشان هنگامیکه کیفر ما را دیدند به حالشان سودی نبخشید. این سنّت و شویهی همیشگی خدا در مورد بندگانش بوده است و کافران آنجا زیان میبینند. ﴿85﴾