تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ مدّثر

سورۀ مدّثر

مکی است؛ ترتیب آن 74؛ شمار آیات آن 56

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١.

ای کسی که خویشتن را به جامه‌هایت پیچانده‌ای! خطاب این آیه متوجه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌باشد، چون بعد از اینکه با ترسناکی از غار حراء بازگشتند، ایشان را با پوشاک‌ها پوشاندند.

﴿قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢.

از خوابگاهت برخیز، قوم خویش را به عذاب پروردگارت بیم ده و به سوی توحید فرا خوان. اگر با تو مخالفت ورزیدند و از امرت فرمان نبردند، آنان را از عذاب دشواری بترسان.

﴿وَرَبَّکَ فَکَبِّرۡ ٣.

پروردگارت را با یگانه‌شناختن و منزّه‌شمردن از همانندان و همتایان بزرگ دار، به ذکر و یادش دوام بده و او را به صفت‌های توصیف نما که خویشتن را بدان وصف کرده است.

﴿وَثِیَابَکَ فَطَهِّرۡ ٤.

جامه‌هایت را از پلیدی‌ها، دینت را از گناهان و مخالفت‌ها و توحید خود را از مظاهر شرک پاک نگه دار تا از هر گناه و عیبی پاکیزه شوی.

﴿وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ ٥.

انواع شرک چون عبادت بت‌ها، پرستش تمثال‌ها و معبودان باطلی که جز خداوند عزوجل عبادت می‌شوند همه را ترک نما و توحید خویش را برای پروردگار یگانۀ دیّان خالص بگردان.

﴿وَلَا تَمۡنُن تَسۡتَکۡثِرُ ٦.

چیزی را به منظور اینکه بیشتر از آن برایت داده شود بخشش مکن و با عطای خود بر کسی منّت مگذار؛ به گونه‌ای که صاحبش را اذیت کنی و کثرت عطا و بخشش خود بر مردم را آشکار نمایی.

﴿وَلِرَبِّکَ فَٱصۡبِرۡ ٧.

بر ادای طاعات، پرهیز از معاصی و برداشت مصیبت‌ها برای رضای پروردگار صبر نما و پاداش خود را از خداوند یگانه طلب کن.

﴿فَإِذَا نُقِرَ فِی ٱلنَّاقُورِ ٨.

آنگاه که نفخۀ بعث و نشور در شاخ دمیده می‌شود و هنگامی که خطاب‌ها سخت و دشواری‌ها بزرگ می‌شود؛ زیرا امر سختی در پیش‌رو قرار دارد.

﴿فَذَٰلِکَ یَوۡمَئِذٖ یَوۡمٌ عَسِیرٌ ٩.

این روز، روز بسیار دشوار و موقف خطرناکی است؛ زیرا هولناکی زیاد و دهشت سختی دارد و امور بزرگی در آن تحقّق می‌یابد.

﴿عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ غَیۡرُ یَسِیرٖ ١٠.

این روزی بر کافران بسیار دشوار است؛ از آن‌رو که خطر‌هایی را مشاهده می‌کنند. آری! در آن هنگام است که در حساب به مناقشه رو‌برو می‌شوند؛ عذاب را می‌چشند و مجازات می‌شوند.

﴿ذَرۡنِی وَمَنۡ خَلَقۡتُ وَحِیدٗا ١١.

مرا با کسی که او را از شکم مادرش تنها و فقیر و بدون دارایی و اولاد آفرید رها بگذار. مراد این آیه ولید بن مغیره است که به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تکذیب می‌کرد.

﴿وَجَعَلۡتُ لَهُۥ مَالٗا مَّمۡدُودٗا ١٢.

آنکه برایش مال زیاد و وافری بخشیدم و بعد از اینکه چیزی از مال نداشت با عطا‌های خویش توانگرش ساختم.

﴿وَبَنِینَ شُهُودٗا ١٣.

برایش فرزندانی بخشیدم که در مکّه به نزدش حضور دارند و برای آنان چنان ثروت بخشیدم که از سفر برای معیشت بی‌نیاز اند و از خدمتش غیابت ندارد.

﴿وَمَهَّدتُّ لَهُۥ تَمۡهِیدٗا ١٤.

راه‌های رزق و روزی را برایش آسان ساختیم و اسباب معیشت را سهل نمودیم، طوری که ثروتش زیاد شد و مرتبۀ بزرگی به دست آورد.

﴿ثُمَّ یَطۡمَعُ أَنۡ أَزِیدَ ١٥.

بعد از این همه عطا و بخشش، باز مال و نعمت و خدمتگاران بیشتری را طلب می‌کند؛ یعنی حرص و طمع بسیار دارد و سیر نمی‌شود.

﴿کَلَّآۖ إِنَّهُۥ کَانَ لِأٓیَٰتِنَا عَنِیدٗا ١٦.

واقعیت چنان نیست که این کافر گنهکار می‌پندارد و بیشتر از این برایش عطا نمی‌کنم؛ زیرا او با حق عناد ورزیده، از وحی انکار نموده و با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به جنگ پرداخته است.

﴿سَأُرۡهِقُهُۥ صَعُودًا ١٧.

به زودی او را به دشواری‌ها و مشقّت‌هایی چون عذاب و عقوبت و به سختی‌ها و دشواری‌هایی که راحتی در آن نیست گرفتار می‌سازیم.

﴿إِنَّهُۥ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ١٨.

او با خویشتن اندیشید و سخنی را مهیّا نمود که به وسیله‌اش بر قرآن طعنه زند؛ یعنی به کار‌های بد آمادگی دارد و برای انجام گناه در کمین نشسته است.

﴿فَقُتِلَ کَیۡفَ قَدَّرَ ١٩.

مطرود و هلاک باد و مغلوب و مقهور باد! چگونه طعنه به قرآن را در دلش آماده کرده؟ چه طور این اعمال بد را در ضمیرش نهان داشته و چه امری او را بر این کار باعث شده است؟

﴿ثُمَّ قُتِلَ کَیۡفَ قَدَّرَ ٢٠.

باز ملعون و هلاک باد! چگونه این بی‌ادبی را آماده کرده و این طعن را از خود ساخته؟ چه امری او را بر این کار جرأت بخشیده است؟

﴿ثُمَّ نَظَرَ ٢١.

بعد از آن در تدبیر خود نظر انداخت و در اندیشه‌اش تفکّر کرد؛ یعنی رأیش را به جولان آورد تا طعنی را جستجو نماید و فکرش را به کار انداخت تا عیبی را طلب کند.

﴿ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ٢٢.

بعد از آنگاه که از دریافت عیبی ناتوان ماند، چهره‌اش را در هم کشید و زشت نمودار کرد؛‌ یعنی آنگاه که میدان حیله‌اش در آگاهی بر عیب‌ها تنگ آمد،‌ چهره‌اش به شکل بد و زشتی آشکار شد.

﴿ثُمَّ أَدۡبَرَ وَٱسۡتَکۡبَرَ ٢٣.

سپس از راه صواب رو گشتاند و از حق تکبّر ورزید؛ یعنی به هدایت پُشت گشتاند، از شناخت پروردگار ابا آورد و چون هدایت بر او آمد تنفّرش را از آن اظهار داشت.

﴿فَقَالَ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ یُؤۡثَرُ ٢٤.

دربارۀ قرآن گفت: این جادویی است که از پیشینیان آموزش گرفته می‌شود و از گذشتگان نقل یافته است؛ یعنی با تلقّی از دیگران به دست می‌آید و با آموزش حاصل می‌شود.

﴿إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا قَوۡلُ ٱلۡبَشَرِ ٢٥.

قرآنی که ارائه می‌کند جز سخن مردم چیزی نیست؛ یعنی سخنی است که آن را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از زبان مردم گرفته، دروغ و ناحق است و وحی نمی‌باشد.

﴿سَأُصۡلِیهِ سَقَرَ ٢٦.

به زودی او را در آتش خواهم انداخت تا به گرمی سوزانش وصل شود، در شعله‌اش بسوزد، در زبانه‌هایش گرفتار باشد و در سوزندگی‌اش بریان شود.

﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا سَقَرُ ٢٧.

چه می‌دانی که این آتش چیست؟! آتشی است که از نگاه عذاب و دردش بالاتر از وصف و از نگاه دشواری و عقوبتش بالاتر از تصوّر و خیال است.

﴿لَا تُبۡقِی وَلَا تَذَرُ ٢٨.

گوشت و استخوان را باقی نمی‌گذارد، هیچ بشر و اثری را رها نمی‌کند،‌ بدن‌ها را می‌سوزاند و بدن‌ها را می‌گدازد.

﴿لَوَّاحَةٞ لِّلۡبَشَرِ ٢٩.

پوست وجود را تغییر می‌دهد و سیاه می‌سازد، جسم و گوشت را می‌سوزاند و بریان می‌نماید و انسان در آن به ذغال تبدیل می‌شود و سیاه می‌گردد.

﴿عَلَیۡهَا تِسۡعَةَ عَشَرَ ٣٠.

نُه تن از فرشتگان زبانیه که بسیار سختگیر، زورمند و نیرومند هستند بر آن موظّف اند و اشراف دارند.

﴿وَمَا جَعَلۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ إِلَّا مَلَٰٓئِکَةٗۖ وَمَا جَعَلۡنَا عِدَّتَهُمۡ إِلَّا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ لِیَسۡتَیۡقِنَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ وَیَزۡدَادَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِیمَٰنٗا وَلَا یَرۡتَابَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَلِیَقُولَ ٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡکَٰفِرُونَ مَاذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِی مَن یَشَآءُۚ وَمَا یَعۡلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَۚ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکۡرَىٰ لِلۡبَشَرِ ٣١.

ما موظّفان آتش را جز فرشتگان سخت‌دل و زورآور مقرّر نساختیم و نیز این تعداد از فرشتگان را مقرّر نداشتیم مگر برای اینکه تکذیب‌کنندگان و منکران را امتحان نماییم، برای اینکه یهودیان و نصرانیان یقین نمایند که آیات قرآن با محتوای کتاب‌های آنان‌که از جانب خداوند رحمان فرود آمده موافقت دارد و در نتیجه ایمان در نزدشان بزرگ آید و نیکو جلوه کند. همچنان بدین وسیله تصدیق، رسوخ و تحقیق مؤمنان زیاد شود و در درستی آن یهودیان و نصرانیان که کتاب‌های پیشین بر آنان نازل شده و نیز کسانی که به خداوند عزوجل و رسولش ایمان آوردند شک نورزند و تا اهل کفر و نفاق، و شکّ و شقاق دربارۀ راز این عدد با تعجّب سخن زنند که خداوند بزرگ، با اختیار این شمار از فرشتگان چه امری را اراده داشته است؟ آری! حق‌تعالی با نزول این آیات کسانی را که ارادۀ گمراهی‌شان را داشته گمراه می‌سازد و هر که را هدایتش در ارادۀ اوست هدایت می‌نماید. بنابراین قرآن کریم هدایتی برای اهل ایمان و خساره‌ای برای اهل کفر و طغیان است و این تعداد از فرشتگان را جز خداوند یگانۀ یکتا کسی نمی‌داند و آتش دوزخ جز تذکّری برای اهل بصیرت، پندی برای اهل اعتبار و موعظه‌ای برای کسانی که از پروردگار یگانۀ قهّار بترسند نمی‌باشد.

﴿کَلَّا وَٱلۡقَمَرِ ٣٢.

واقعیت موافق پندار تکذیب‌گرایانۀ آنان نیست. به ماه که نشانۀ بر صُنع نیکو و استحکام بدیع آفرینش است سوگند یاد می‌کنم.

﴿وَٱلَّیۡلِ إِذۡ أَدۡبَرَ ٣٣.

و به شب آنگاه که با تاریکی‌اش رخت سفر بربندد و با سیاهی‌اش پشت گرداند سوگند یاد می‌کنم؛ آنکه با چادر و جامۀ سیاه رنگش جهان را تحت پوشش قرار داده است.

﴿وَٱلصُّبۡحِ إِذَآ أَسۡفَرَ ٣٤.

و به بامداد سوگند یاد می‌کنم آنگاه که روشن شود، با نورش بدرخشد و با طلعت زیبا، اشراق پر فروغ و چهرۀ نورانی‌اش طلوع نماید.

﴿إِنَّهَا لَإِحۡدَى ٱلۡکُبَرِ ٣٥.

هر آینه آتش دوزخ یکی از بلا‌های بزرگ است؛ از بلا‌های بزرگی که یادش پشت‌ها را می‌کشند و از هولناکی آن دل‌ها تنگ می‌شود.

﴿نَذِیرٗا لِّلۡبَشَرِ ٣٦.

آتش دوزخ وسیلۀ ترسی برای بندگان است تا برای روز معاد آمادگی بگیرند. آری! یاد‌آوری دوزخ بیمی است که دل هر مستکبر زور‌آوری را تکان می‌دهد.

﴿لِمَن شَآءَ مِنکُمۡ أَن یَتَقَدَّمَ أَوۡ یَتَأَخَّرَ ٣٧.

برای کسی که مایۀ ترس است که با انجام طاعات تقرّب جوید یا از عمل به محرّمات امتناع ورزد. بنابراین تصدیق کننده با صلاحش به پیش می‌رود و تکذیب‌کننده با فسادش به تأخیر می‌افتد.

﴿کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا کَسَبَتۡ رَهِینَةٌ ٣٨.

هر شخصی در بند اعمال خود قرار دارد و در گرو کار‌هایی است که انجام داده است؛ یعنی تا حقوق را ادا نکند رها نمی‌شود و تا از واجبات و سایر مکلّفیت‌ها حساب ندهد خلاصی ندارد.

﴿إِلَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡیَمِینِ ٣٩.

مگر مؤمنانی که اصحاب یمین اند، گردن‌های‌شان را با پیروی از کتاب و سنّت خلاص نمودند و به انجام اسباب نیکو رهایی بخشیدند.

﴿فِی جَنَّٰتٖ یَتَسَآءَلُونَ ٤٠.

با بهترین حال، نیکوترین جایگاه و راحت دل در بهشت‌های پر از نعمت فرود آمدند و برای زیادت اُنس و سرور از یکدیگر سوال می‌کنند.

﴿عَنِ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٤١.

مؤمنان در بهشت از کافران اهل دوزخ سؤال می‌کنند و این برای آن است که چون اهل بهشت با سلامتی خویش اهل دوزخ را در عذاب ببینند، آرزومندی‌شان به بهشت زیاد شود؛ زیرا که هر چیز با ضدّ خود بهتر باز شناخته می‌شود.

﴿مَا سَلَکَکُمۡ فِی سَقَرَ ٤٢.

با انجام چه عملی به آتش دوزخ داخل شدید؟!! این سؤال به منظور زیادت دردناکی بد‌کاران صورت می‌گیرد؛ زیرا آنگاه که از شخص گرفتار در عذاب سبب عذابش را بپرسند دردش مزید می‌شود.

﴿قَالُواْ لَمۡ نَکُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّینَ ٤٣.

مجرمان برای مؤمنان می‌گویند: بدان سبب به آتش دوزخ داخل شدیم که در دنیا از جملۀ نماز‌گزاران نبودیم.

﴿وَلَمۡ نَکُ نُطۡعِمُ ٱلۡمِسۡکِینَ ٤٤.

به فقیران صدقه نمی‌کردیم و به مسکینان چیزی نمی‌دادیم. آری! آنان با ترک نماز از ادای زکات هم امتناع می‌ورزیدند؛ از دو فریضه‌ای که خداوند عزوجل پیامبرش را مأمور داشت با مردم تا اقامۀ آن‌ها جنگ نماید.

﴿وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ ٱلۡخَآئِضِینَ ٤٥.

ما در دنیا به هر سخن گناهی و در بازۀ هر کاری حرامی چون باطل و ناحق، دروغ و بدکارگی، و سرکشی و گمراهی سخن می‌زدیم.

﴿وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوۡمِ ٱلدِّینِ ٤٦.

ما از روز قیامت و روز جزا و حساب انکار می‌ورزیدیم و می‌پنداشتیم که واقع نمی‌شود و هر سخنی دربارۀ وقوعش دروغ است.

﴿حَتَّىٰٓ أَتَىٰنَا ٱلۡیَقِینُ ٤٧.

تا اینکه مرگ با سختی‌هایش در حالی فرا رسید که ما در گمراهی‌ها قرار داشتیم، به بعث و نشور انکار می‌کردیم و ناگهان به چنگال کمر‌شکنش گرفتار آمدیم.

﴿فَمَا تَنفَعُهُمۡ شَفَٰعَةُ ٱلشَّٰفِعِینَ ٤٨.

اکنون شفاعت پیامبران، فرشتگان و صالحان عذاب را از اینان بازنمی‌دارد؛ زیرا حق‌تعالی برای کسی اجازه نداده که برای آنان شفاعت نماید و اوتعالی از این بد‌کاران راضی نیست.

﴿فَمَا لَهُمۡ عَنِ ٱلتَّذۡکِرَةِ مُعۡرِضِینَ ٤٩.

این کافران بد‌کار را چه رسیده که از نصیحت‌آموزی به قرآن منصرف شدند و از اندیشه در احکام فرقانش رو گشتاندند.

﴿کَأَنَّهُمۡ حُمُرٞ مُّسۡتَنفِرَةٞ ٥٠.

گویا آنان در فرار از شنیدن قرآن کریم خر‌های وحشی هستند؛ زیرا با وجود فرار و اعراض از حق، حیوانیت، نافهمی، بی‌خردی و ناکار‌آمدی عقل را در خود جمع کردند.

﴿فَرَّتۡ مِن قَسۡوَرَةِۢ ٥١.

مانند خر‌های وحشیی که از نزد شیر زور‌آور و بی‌رحمی بگریزند و فرار نمایند؛ یعنی به جانب پیش روی خود به سرعت فرار کنند. اینان هم وقتی رسالت آن‌حضرت صلی الله علیه و آله و سلم را شنیدند از قبولش نفرت خود را اعلام داشتند.

﴿بَلۡ یُرِیدُ کُلُّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن یُؤۡتَىٰ صُحُفٗا مُّنَشَّرَةٗ ٥٢.

بلکه هر‌یک از مشرکان طعمگار است که قرآنی منشور از آسمان بر او نازل شود؛ همچنان که بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرود آمده است. چگونه این کار ممکن خواهد بود، در حالی که رسالت و وحی، گزینش و اختیار الهی است و بر مبنای خواهش و آرزو نمی‌باشد.

﴿کَلَّاۖ بَل لَّا یَخَافُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ ٥٣.

واقعیت مطابق پندارهای آن‌ها نیست، بلکه بدان سبب کافر شدند که از عذاب آخرت نترسیدند و به زنده‌شدن بعد از مرگ ایمان ندارند و این امر آنان را به کفر و بد‌کارگی وا داشته است.

﴿کَلَّآ إِنَّهُۥ تَذۡکِرَةٞ ٥٤.

حقیقت این است که قرآن کریم موعظۀ بزرگ، حجّتی کامل و پند و یاد‌آوریی برای کسانی است که دل‌های‌شان با نصایح بزرگ و وصیت‌های ارزشمندی بیدار می‌شود.

﴿فَمَن شَآءَ ذَکَرَهُۥ٥٥.

اکنون هر که توان انتفاع را دارد از آن فایده‌مند شود و هر که دوست دارد از نصایحش درس‌آموز شود؛ یعنی اختیار هدایت طور تحمیلی نیست هر که خواهد هدایت را برگزیند و هر که می‌خواهد در گمراهی فرو رود.

﴿وَمَا یَذۡکُرُونَ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُۚ هُوَ أَهۡلُ ٱلتَّقۡوَىٰ وَأَهۡلُ ٱلۡمَغۡفِرَةِ ٥٦.

جز به مشیّت خداوند مهربان از مواعظ قرآن کریم فایده نمی‌برند و بدون اینکه اراده کند با هدایتش راهیاب نمی‌شوند. بنابراین تنها اوتعالی سزاوار است که از وی بترسند و اطاعت کنند و تنها او برای کسانی که اطاعت کنند اهل آمرزش است. از این‌رو سزاوار است که یگانۀ شناخته شود و پرستش شود. همچنان حقّ یکتا‌پرست بر اوتعالی این است که او را عذاب نکند، بلکه نعمتش دهد و سعادتمندش گرداند.


تفسیر نور: سوره مدّثر

تفسیر نور:
سوره مدثر آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای جامه بر سر کشیده ( و در بستر خواب آرمیده ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُدَّثِّرُ » : کسی که جامه بر سر کشیده باشد . اصل آن ( الْمُتَدَثِّرُ ) است . مخاطب پیغمبر اسلام است که از تمسخر کفّار و سخنان ناروای ایشان به خانه خود رفته و جامه‌ای بر سر می‌کشد ، و یا به بستر می‌رود . امّا فرمان آسمانی او را به جدّ و جهد در کار تبلیغ می‌خواند . یا مراد جامه نبوّت و پیغمبری است ( نگا : قاسمی ) .‏

سوره مدّثر آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ قُمْ فَأَنذِرْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برخیز و ( مردمان را از عذاب یزدان ) بترسان !‏

‏توضیحات : ‏
‏« قُمْ » : برخیز . کوشا باش ! ( نگا : قاسمی ) .‏

سوره مدّثر آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و تنها پروردگار خود را به بزرگی و کبریائی بستای ( و تنها او را بزرگ بشمار ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَبِّرْ » : به عظمت و کبریائی یاد کن ( نگا : اسراء / 111 ) .‏

سوره مدّثر آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و جامه خویش را پاکیزه دار ( و خویشتن را از آلودگیها پاک گردان ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ثِیَاب‌ » : جمع ثَوْب : جامه . هم جامه ظاهری مراد است و هم جامه باطنی ، یعنی عمل . چرا که اعمال هرکس به منزله لباس او است ، و ظاهر هر شخص بیانگر باطن او است .‏

سوره مدّثر آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از چیزهای کثیف و پلید دوری کن .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الرُّجْزَ » : چیزهای کثیف و پلید . وسوسه و نیرنگ اهریمن . بتها . گناه . این واژه مفهوم جامعی دارد و هرگونه عمل زشت و پلید و هر کاری را شامل می‌شود که موجب خشم و عذاب الهی باشد .‏

سوره مدّثر آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَا تَمْنُن تَسْتَکْثِرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بذل و بخشش برای این مکن که افزون‌طلبی کنی . ( بلکه برای رضای خدا احسان و صدقه و بذل و بخشش کن ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا تَمْنُنْ » : عطاء مکن . ( مَنّ ) در اینجا به معنی انعام و اعطاء است ( نگا : ص‌ / 39 ) . « تَسْتَکْثِرُ » : افزون می‌خواهی . بیشتر می‌طلبی . فاعل آن ضمیر مستتر ( انت ) است . جمله فعل و فاعل ، حال است . مراد این است که احسانگر برای این ندهد تا بیشتر بگیرد و افزون‌طلبی کند ( نگا : روم‌ / 39 ) .‏

سوره مدّثر آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و برای ( خوشنودی و محض رضای ) پروردگارت شکیبائی کن .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِرَبِّکَ » : برای رضای پروردگارت . به خاطر پروردگارت .‏

سوره مدّثر آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که در صور دمیده می‌شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نُقِرَ » : دمیده شد . « النَّاقُورِ » : بوق . شیپور . مراد صور است که برای زنده شدن مردگان ، بار دوم به صدا در می‌آید .‏

سوره مدّثر آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن روز ، روز سختی خواهد بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَسِیرٌ » : سخت ( نگا : فرقان‌ / 26 ، قمر / 8 ) .‏

سوره مدّثر آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برای کافران آسان نخواهد بود ( و بلکه پر مشقّت و دردسر خواهد بود ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَسِیرٍ » : آسان . ساده . « غَیْرُ یَسِیرٍ » : سخت و پرمشقّت .‏

سوره مدّثر آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏مرا واگذار با آن کسی که او را تک و تنها ( و بدون دارائی و اموال و اولاد ) آفریده‌ام .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَحِیداً » : تک و تنها . مراد بدون اموال و اولاد است . اشاره به ولید پسر مُغیره است که یکی از افراد سرشناس مکّه بود و برای اذیّت و آزار مؤمنان تلاش بسیار می‌کرد . در اینجا هر کافر و منافقی مراد است که برای جلوگیری از اسلام و اذیّت مسلمانان در تک و تاز باشد . واژه ( وَحِیداً ) می‌تواند حال مفعول محذوفی ، یا حال فاعل باشد . معنی دیگر آیه : مرا واگذار با کسی که تنها خودم او را آفریده‌ام . مرا تنها واگذار با کسی که او را آفریده‌ام ( که برای عذاب و عقاب او من کافی و بسنده‌ام ) .‏

سوره مدّثر آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ وَجَعَلْتُ لَهُ مَالاً مَّمْدُوداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ثروت بسیاری بدو داده‌ام .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَمْدُوداً » : گسترده . فراوان .‏

سوره مدّثر آیه 13
‏متن آیه : ‏
‏ وَبَنِینَ شُهُوداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پسرانی بدو داده‌ام که ( همواره در پیش او آماده ، و در مجالس برای خدمتگذاریش ) حاضرند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« شُهُوداً » : جمع شاهِد ، حاضران . آمادگان . حال است .‏

سوره مدّثر آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( وسائل زندگی را ) از هر نظر برای او فراهم ساخته‌ام ( و بدو دم و دستگاه داده‌ام ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَهَّدْتُ » : فراهم و مهیّا کرده‌ام . گسترانیده‌ام .‏

سوره مدّثر آیه 15
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گذشته از این ( بدون شکر و سپاسی که بکند ) امیدوار است که ( بر نعمت و قدرتش ) بیفزایم !‏

‏توضیحات : ‏
‏« ثُمَّ » : گذشته از این . سپس .‏

سوره مدّثر آیه 16
‏متن آیه : ‏
‏ کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگز ! ( چنین نخواهد شد و بدانچه آرزو می‌کند نخواهد رسید ) . چرا که با آیات ما دشمن و ستیزه‌جو است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَنِیداً » : مخالف . ستیزه‌گر ( نگا : هود / 59 ، ابراهیم‌ / 15 ، ِ / 24 ) .‏

سوره مدّثر آیه 17
‏متن آیه : ‏
‏ سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏به زودی او را به بالا رفتن از گردنه ( مشکلات و معضلات زندگی ) وامی‌دارم ( و به سختیها و دشواریهای فراوان دچار می‌سازم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَأُرْهِقُهُ » : او را وادار می‌کنم ( نگا : کهف‌ / 73 و 80 ) . « صَعُوداً » : گردنه سخت و بلند . مراد مبتلا ساختن به سختیها و دشواریها و واداشتن به مشقّتها و ناگواریها و دردها و رنجها است .‏

سوره مدّثر آیه 18
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او ( برای مبارزه با پیغمبر و قرآن ) بیندیشید ( و در نظر گرفت که چه بگوید و بکند ) و نقشه و طرحی را ( در ذهن خود ) آماده ساخت .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَدَّرَ » : تعیین کرد . پیش چشم داشت . طرح‌ریزی کرد .‏

سوره مدّثر آیه 19
‏متن آیه : ‏
‏ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مرگ بر او باد ! چه نقشه‌ای که کشید و چه طرحی که ریخت‌ ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« قُتِلَ » : مرگ بر او ! کشته و نابود باد ! برای تعجّب است .‏

سوره مدّثر آیه 20
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏باز مرگ بر او باد ! چه نقشه‌ای که کشید و چه طرحی که ریخت‌ ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« ثُمَّ » : تکرار برای مبالغه است .‏

سوره مدّثر آیه 21
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ نَظَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏باز هم نگریست و دقّت کرد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَظَرَ » : ساخته و پرداخته خود را مورد نگرش و بازرسی مجدّد قرار داد .‏

سوره مدّثر آیه 22
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس چهره در هم کشید و شتابگرانه اخم و تخم کرد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَبَسَ » : روی ترش کرد . چهره در هم کشید . « بَسَرَ » : عجولانه اخم و تخم کرد . ابروها را در هم کشید ( نگا : قیامه‌ / 24 ) . عطفِ تأکید است .‏

سوره مدّثر آیه 23
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد واپس رفت و گردن افراخت .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَدْبَرَ » : بازپس رفت . به حق پشت کرد و رفت . « إسْتَکْبَرَ » : گردن افراخت و بزرگی فروخت . تکبّر ورزید و خویشتن را بالاتر از آن دید که حق را بپذیرد . معنی دیگر آیه : سپس پشت به حق کرد و تکبّر ورزید و خود را بزرگتر از این دید که حق را پذیرا گردد . سپس روی گردانید و گردنکشی کرد .‏

سوره مدّثر آیه 24
‏متن آیه : ‏
‏ فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه گفت : این ( کتاب قرآن نام ) چیزی جز جادوی منقول ( از پیشینیان و روایت شده از دیگران ) نمی‌باشد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُؤْثَرُ » : روایت می‌گردد . نقل می‌شود .‏

سوره مدّثر آیه 25
‏متن آیه : ‏
‏ إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این ( چیزهائی که محمّد کلام آسمانی نام می‌دهد ) چیزی جز سخن انسانها نیست .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنْ » : حرف نفی است . « قَوْلُ » : سخن . گفته .‏

سوره مدّثر آیه 26
‏متن آیه : ‏
‏ سَأُصْلِیهِ سَقَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرچه زودتر او را داخل دوزخ می‌سازیم و بدان می‌سوزانیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَأُصْلِیهِ . . . » : ( نگا : نساء / 30 و 56 و 115 ) . « سَقَرَ » : نامی از نامهای دوزخ است ( نگا : قمر / 48 ) .‏

سوره مدّثر آیه 27
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو چه می‌دانی که دوزخ چگونه است‌ ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَآ أَدْرَاکَ » : ( نگا : حاقّه‌ / 3 ، احزاب‌ / 63 ، شوری‌ / 17 ) .‏

سوره مدّثر آیه 28
‏متن آیه : ‏
‏ لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دوزخ نه می‌میراند و نابود می‌کند ( تا انسان از دست آن با مرگ همیشگی راحت شود ) و نه رها می‌سازد ( تا انسان از دست آن بگریزد و نجات پیدا کند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لاتُبْقی‌ » : باقی نمی‌گذارد . نابود می‌گرداند . معنی بالا با مفهوم : لا یَمُوتُ فِیهَا وَ لا یَحْیی ( طه‌ / 74 ، أعلی‌ / 13 ) هماهنگی دارد . ( نگا : روح‌البیان ) . ولی اغلب تفسیرها آیه فوق را چنین معنی فرموده‌اند : دوزخ چیزی را باقی و برجای نمی‌گذارد و چیزی را رها نمی‌کند و وا نمی‌گذارد .‏

سوره مدّثر آیه 29
‏متن آیه : ‏
‏ لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پوست تن را به کلّی سیاه و دگرگون می‌سازد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَوَّاحَةٌ » : بسیار سیاه کننده . بسیار تغییر دهنده و دگرگون کننده . « الْبَشَرِ » : اسم جنس جمعی بَشَرَة است ، پوست بدن . برخی ( بَشَر ) را به معنی انسان دانسته‌اند ؛ در این صورت ، معنی آیه چنین است : دوزخ انسان را می‌سوزاند و سیاه می‌گرداند و قیافه او را دگرگون می‌سازد ( نگا : روح‌البیان ) .‏

سوره مدّثر آیه 30
‏متن آیه : ‏
‏ عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نوزده ( فرشته ) بر آن گمارده شده‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تِسْعَةَ عَشَرَ » : نوزده فرشته . نمی‌دانیم تعداد فرشتگان عذاب تنها نوزده نفرند ، یا نوزده سالار و سردارند ، و یا نوزده لشکرند . به هر حال ، ما را با بحث در این باره چه کار ؟‏

سوره مدّثر آیه 31
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَاناً وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلاً کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْبَشَرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مأموران دوزخ را جز از میان فرشتگان برنگزیده‌ایم ، و شماره آنان را نیز جز آزمایش کافران نساخته‌ایم . هدف این است که اهل کتاب یقین و اطمینان حاصل کنند ( که آنچه قرآن درباره خازنان دوزخ می‌گوید ، از طرف خدا است ) و بر ایمان مؤمنان نیز بیفزاید ، و اهل کتاب و مؤمنان ( درباره حقّانیّت این کتاب آسمانی ) تردید به خود راه ندهند ، و کسانی که در دلشان بیماری ( نفاق ) است ، و کافران بگویند : خدا مثلاً از بیان این ( چنین عددی ) چه می‌خواسته است‌ ؟ این گونه خداوند هرکس را بخواهد گمراه می‌سازد ، و هرکس را بخواهد هدایت می‌بخشد . لشکرهای پروردگارت را جز او کسی نمی‌داند ، و این جز اندرزی برای مردم نیست .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فِتْنَةً » : امتحان . آزمایش . « لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ . . . » : یقین حاصل کردن اهل کتاب بدان خاطر است که شماره نوزده ، در کتابهای خودشان نیز همین است . « مَرَضٌ » : مراد بیماری نفاق ، یا شکّ است . « مَثَلاً » : حال است . « مَاذَا . . . مَثَلاً » : ( نگا : بقره‌ / 26 ) . « هِیَ » : مرجع آن سقر ، و یا جنود ، و یا این که آیات قرآن است .‏

سوره مدّثر آیه 32
‏متن آیه : ‏
‏ کَلَّا وَالْقَمَرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این چنین نیست که ایشان می‌پندارند ! سوگند به ماه !‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَالْقَمَرِ » : سوگند خداوند به آفریده‌های خود از جمله ماه ، به خاطر جلب توجّه بدانها از نظر خِلقت است .‏

سوره مدّثر آیه 33
‏متن آیه : ‏
‏ وَاللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سوگند به شب بدان گاه که پشت کند ( و دامن برچیند و روی به رفتن آرد ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَدْبَرَ » : پشت کرد و رفت . دامن برچید و روی به رفتن آورد .‏

سوره مدّثر آیه 34
‏متن آیه : ‏
‏ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سوگند به صبح ، چون ( نقاب از چهره برگیرد ، و پرده برافکند ، و ) روشن گردد !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَسْفَرَ » : روشن گردید . این فعل در اصل به معنی از چهره نقاب برگرفتن و کشف حجاب کردن است ، و این تعبیر درباره طلوع صبح و سپیده بامدادان ، از راه تشبیه است .‏

سوره مدّثر آیه 35
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّهَا لَإِحْدَى الْکُبَرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دوزخ ( یکی از مسائل مهمّ و حوادث عظیم ، اصلاً ) بلائی از بلاهای بزرگ است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّهَا » : ضمیر ( ها ) به سقر برمی‌گردد . برخی هم آن را به ( جُنُود ) و یا مجموعه حوادث قیامت برمی‌گردانند . هر کدام که باشد ، عظمت آن روشن است . « الْکُبَرِ » : جمع کُبْری ، بلای بزرگ . حادثه مهمّ .‏

سوره مدّثر آیه 36
‏متن آیه : ‏
‏ نَذِیراً لِّلْبَشَرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وسیله بیم دادن انسانها است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَذِیراً » : بیم‌دهنده . در این صورت حال است . بیم دادن و ترساندن . در این صورت به معنی انذار و مصدر است و تمییز بشمار است .‏

سوره مدّثر آیه 37
‏متن آیه : ‏
‏ لِمَن شَاء مِنکُمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برای کسانی از شما که می‌خواهند ( به سوی خیرات و طاعات ) پیش بروند ، و یا کسانی که می‌خواهند ( از خیرات و طاعات ) عقب بکشند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَن یَتَقَدَّمَ » : قدم پیش نهد به سوی خیرات و طاعات . « یَتَأَخَّرَ » : عقب بکشد از خیرات و طاعات ، یا از بدیها و زشتیها . معنی دیگر آیه : برای کسانی که از شما می‌خواهند به سوی خیرات و طاعات پیش بروند ، و از بدیها و زشتیها کنار بکشند .‏

سوره مدّثر آیه 38
‏متن آیه : ‏
‏ کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرکسی در برابر کارهائی که کرده است ( در دوزخ زندانی می‌گردد و ) گروگان می‌شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رَهِینَةٌ » : گروگان . در اینجا مراد گروگان آتش و محبوس و مأخوذ در آن است ( نگا : المصحف‌المیسّر ) .‏

سوره مدّثر آیه 39
‏متن آیه : ‏
‏ إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر یاران سمت راستی ( که مؤمنانند و خویشتن را با انجام نیکیها در جهان از عذاب یزدان رهانیده‌اند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَصْحَابَ الْیَمِینِ » : ( نگا : واقعه‌ / 27 و 38 و 90 و 91 ) .‏

سوره مدّثر آیه 40
‏متن آیه : ‏
‏ فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان در باغهای بهشت بسر می‌برند ، و ( از دوزخیان ) می‌پرسند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَتَسَآءَلُونَ » : می‌پرسند . مورد پرسش ، دو آیه بعدی است . انتخاب باب تفاعل ، برای تکثیر است . برخی گفته‌اند : از یکدیگر درباره گناهکاران می‌پرسند .‏

سوره مدّثر آیه 41
‏متن آیه : ‏
‏ عَنِ الْمُجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از بزهکاران و گناهکاران ( می‌پرسند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَنِ الْمُجْرِمِینَ » : از بزهکاران . درباره گناهکاران .‏

سوره مدّثر آیه 42
‏متن آیه : ‏
‏ مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه چیزهائی شما را به دوزخ کشانده است و بدان انداخته است‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَلَکَکُمْ » : داخل گردانده است شما را ( نگا : حاقّه‌ / 32 ، جنّ‌ / 17 ) .‏

سوره مدّثر آیه 43
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏می‌گویند : ( در جهان ) از زمره نمازگزاران نبوده‌ایم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمُصَلِّینَ » : نمازگزاران .‏

سوره مدّثر آیه 44
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به مستمند خوراک نمی‌داده‌ایم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَمْ نَکُ . . . » : مراد از غذا دادن به بینوایان ، برآورده کردن هرگونه نیازمندیهای مستمندان است ، اعم از خوراک و پوشاک و مسکن و غیره .‏

سوره مدّثر آیه 45
‏متن آیه : ‏
‏ وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما پیوسته با باطلگرایان ( هم‌نشین و هم‌صدا می‌شده‌ایم و به باطل و یاوه و عیبجوئی ) فرو می‌رفته‌ایم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَخُوضُ » : به هرگونه باطلی فرو می‌رفتیم و در استهزاء و سخریّه حق و حقیقت شرکت می‌کردیم ( نگا : نساء / 140 ، انعام‌ / 68 ، توبه‌ / 65 و 69 ) .‏

سوره مدّثر آیه 46
‏متن آیه : ‏
‏ وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و روز سزا و جزای ( قیامت ) را دروغ می‌دانسته‌ایم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَوْمِ الدِّینِ » : ( نگا : فاتحه‌ / 4 ) .‏

سوره مدّثر آیه 47
‏متن آیه : ‏
‏ حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا مرگ به سراغمان آمد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الیَقِینُ » : مراد مرگ است ( نگا : حجر / 99 ) .‏

سوره مدّثر آیه 48
‏متن آیه : ‏
فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دیگر شفاعت و میانجیگری شفاعت‌کنندگان و میانجیگران ( اعم از فرشتگان و پیغمبران و صالحان ) بدیشان سودی نمی‌بخشد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَمَا تَنفَعُهُمْ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 51 و 70 ، شعراء / 100 ، غافر / 18 ) .‏

سوره مدّثر آیه 49
‏متن آیه : ‏
‏ فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چرا باید ایشان ، از قرآن رویگردان شوند ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« التَّذْکِرَةِ » : پند و اندرز . یادآوری : در اینجا مراد قرآن است ( نگا : المصحف‌المیسّر ) .‏

سوره مدّثر آیه 50
‏متن آیه : ‏
‏ کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انگار آنان گورخران رمنده‌ای هستند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حُمُرٌ » : جمع حِمار ، گورخر . « مُسْتَنفِرَةٌ » : گریز پا . رمنده . چموش . ذکر آن از باب استفعال برای مبالغه در رمندگی و چموشی است .‏

سوره مدّثر آیه 51
‏متن آیه : ‏
‏ فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گورخرانی که از شیر گریخته و رمیده باشند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَسْوَرَةٍ » : شیر .‏

سوره مدّثر آیه 52
‏متن آیه : ‏
‏ بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُؤْتَى صُحُفاً مُّنَشَّرَةً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اصلاً هر یک از ایشان می‌خواهد که ( از سوی خدا ، جداگانه ) نامه سرگشاده‌ای ( که همه بتوانند آن را ببینند و بخوانند ) بدو داده شود . ( نامه‌ای که ابلاغ پیغمبری یکایک آنان باشد ، یا دالّ بر صدق نبوّت پیغمبر اسلام باشد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَلْ یُرِیدُ کُلُّ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 124 ، اسراء / 93 ) .‏

سوره مدّثر آیه 53
‏متن آیه : ‏
‏ کَلَّا بَل لَا یَخَافُونَ الْآخِرَةَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نه چنین است ( که ایشان می‌گویند و می‌خواهند ) ! اصلاً آنان از آخرت بیباک هستند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کلاّ » : نه چنان است !‏

سوره مدّثر آیه 54
‏متن آیه : ‏
‏ کَلَّا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نه چنین است ( که ایشان درباره قرآن می‌اندیشند ) ! قرآن سراپا پند و اندرز و یاد و یادآوری است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّهُ » : ضمیر ( هُ ) به قرآن برمی‌گردد . « تَذْکِرَةٌ » : پند و اندرز . یاد و یادآوری .‏

سوره مدّثر آیه 55
‏متن آیه : ‏
‏ فَمَن شَاء ذَکَرَهُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرکس بخواهد ، آن را یاد می‌کند ( و می‌خواند و بدانچه در آن است عمل می‌کند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذَکَرَهُ » : یادش می‌کند . می‌خواندش . بدان عمل می‌کند .‏

سوره مدّثر آیه 56
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا یَذْکُرُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا ( در عین حال پند گرفتن از آن ، جز به مشیّت و توفیق الهی نیست ) آنان اندرز نمی‌گیرند مگر این که خدا بخواهد . سزد که از ( خشم ) خدا دوری جست ، و او را سزد که آمرزگاری کند ( و بر دیگران ببخشاید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا یَذْکُرُونَ » : پند و اندرز نمی‌گیرند . یادآور نمی‌شوند . « أَهْلُ » : سزاوار . شایسته . « أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ » : سزاوار آمرزگاری و گذشت است ، و غفار او است و بس .‏