تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ دخان

سورۀ دخان

مکی است؛ ترتیب آن 44؛ شمار آیات آن 59

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿حمٓ ١.

حا. میم؛ خداوند متعال به مراد خویش در معنای این کلمات که از جملۀ حروف مقطّعات است داناتر می‌باشد.

﴿وَٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡمُبِینِ ٢.

خداوند عزوجل به قرآن کریم سوگند یاد کرده که دارای معانی واضح و الفاظ فصیح است، احکام مفصّل دارد و در وعده و وعید خود صادق است.

﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةٖ مُّبَٰرَکَةٍۚ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ ٣.

همانا الله تعالی قرآن کریم را در شب قدر فرو فرستاده است؛ شبی که در دهۀ آخر ماه مبارک رمضان است و اوتعالی با کثرت خوبی‌ها، چند برابر شدن پاداش حسنات و عفو گناهان در آن برکت داده است. خداوند متعال بندگان را بیم می‌دهد چون در این کار نفع و صلاح‌شان نهفته است و آنان را با فرستادن پیامبران و نازل کردن کتاب‌ها از اموری که به ضررشان است برحذر می‌دارد تا تکذیب کنندگان حجّتی نداشته باشند که رسالت و پیام آورانی نبوده است.

﴿فِیهَا یُفۡرَقُ کُلُّ أَمۡرٍ حَکِیمٍ ٤.

در شب قدر انجام هر امر حکم شدل ثابتی، چون مدّت عمرها و رزق و روزی بندگان و همچنان حوادثی که در همان سال به وقوع می‌پیوندد در لوح محفوظ مقدّر می‌شود، بدون اینکه در آن تغییر و تبدیلی صورت گیرد.

﴿أَمۡرٗا مِّنۡ عِندِنَآۚ إِنَّا کُنَّا مُرۡسِلِینَ ٥.

این امر مُحکم و حکم نافذ به اساس فرمان است که از جانب حق‌تعالی صادر شده است. بنابراین هر چیزی به قضا و قدر الله تعالی صورت می‌گیرد و آنچه را به سوی پیامبرانش وحی می‌فرستد، به اذن و علم الهی انجام می‌یابد. یقیناً خداوند عزوجل پیامبران را به سوی مردم به عنوان مژده دهنده و بیم دهنده می‌فرستد.

﴿رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٦.

بعثت پیامبران رحمتی از جانب خداوند پاک برای بندگانی است که به سوی‌شان فرستاده می‌شوند؛ زیرا پیامبران علیهم السلاممردم را به استوارترین راه رهبری می‌کنند و ایشان را از گناهان و معاصی تزکیه می‌نمایند. خداوند عزوجل همه آوازها و حرکات را می‌شنود و به همه سخن‌ها، کارها و احوال داناست.

﴿رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَآۖ إِن کُنتُم مُّوقِنِینَ ٧.

الله سبحانه وتعالی آفریدگار آسمان‌ها و موجودات میان آن‌هاست، اگر شما به درستی یقین و اعتقاد دارید که اوتعالی پروردگار و آفریگار و تدبیر کنندۀ آن‌هاست، پس وی را به یگانگی عبادت کنید و به او چیزی را شریک نیاورید.

﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ رَبُّکُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِکُمُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٨.

جز خداوند یگانه که شریکی ندارد، هیچ معبودی که سزاوار عبادت باشد وجود ندارد، همه پیامبران علیهم السلامبه سوی همین دعوت فراخوانی داشتند و مفهوم کلمۀ توحید همین است. اوتعالی زنده می‌کند و می‌میراند و او آفریدگار مردم و پدران نخستین‌شان است. بنابراین تنها او مستحقّ عبادت می‌باشد و واجب است عبادت برای او خالص ساخته شود، از پیامبرش پیروی صورت گیرد و از کتابش هدایت خواسته شود.

﴿بَلۡ هُمۡ فِی شَکّٖ یَلۡعَبُونَ ٩.

با این هم کافران در قرآن کریم و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شکّ و تردید دارند، با غفلت به محبّت دنیا مصروف اند، در شهوات مشغول می‌باشند و نمی‌دانند که چه چیزی در انتظار آنان است.

﴿فَٱرۡتَقِبۡ یَوۡمَ تَأۡتِی ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِینٖ ١٠.

ای پیامبر! برای گروه کافران روزی را انتظار داشته باش که آسمان با دودی پوشانده می‌شود که پراکنده، ضخیم و واضح است و مردم در آن نظر می‌کنند.

﴿یَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٞ ١١.

دود یاد شده مردم را تحت پوشش قرار می‌دهد و آنگاه برای‌شان گفته می‌شود: این عذاب دردناک و درد آور به سبب گناهان بندگان پدید آمده است.

﴿رَّبَّنَا ٱکۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ ١٢.

آنگاه که مردم دود غلیظ را می‌بینند پروردگارشان را ندا می‌کنند: پروردگارا! عذاب را از ما دور ساز و در این صورت به پیامبرت تصدیق می‌کنیم و به کتابت ایمان می‌آوریم.

﴿أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّکۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِینٞ ١٣.

اما چگونه و از کجا پند گرفتن و اعتبار بعد از نزول عذاب برای‌شان میسّر خواهد بود، در حالی که پیش از این، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تکذیب نمودند؛ با وجودی که حجّت واضح و معجزۀ آشکاری را برای آنان آورده بود که قرآن کریم است.

﴿ثُمَّ تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَقَالُواْ مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌ ١٤.

بعد از آن کافران از تصدیق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رو گشتاندند و گفتند: دانش خویش را از مردم، یا از کاهنان و یا از شیطان فرا گرفته و او دیوانه است که پروردگارش نفرستاده است.

﴿إِنَّا کَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِیلًاۚ إِنَّکُمۡ عَآئِدُونَ ١٥.

 یقیناً که خداوند عزوجل به زودی عذاب را زمان اندکی از کافران برمی‌دارد، امّا به زودی باز به سوی تکذیب، کفر و عنادی که داشتند باز می‌گردند و این دفع عذاب در دنیاست.

﴿یَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ١٦.

الله تعالی کافران را به سخت‌ترین عذاب که دخول در آتش دوزخ است مجازات می‌کند. واقعاً خداوند عزوجل به زودی انتقام می‌گیرد، سخت مجازات می‌کند و گرفتنش شدید است.

﴿وَلَقَدۡ فَتَنَّا قَبۡلَهُمۡ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ وَجَآءَهُمۡ رَسُولٞ کَرِیمٌ ١٧.

بدون شک خداوند متعال پیش از کافران این امّت، قوم فرعون را مورد امتحان قرار داد چنان‌چه موسی علیه السلام را که در نزد پروردگار کریمش صاحب جاه و با کرامت بود به سوی آنان فرستاد. امّا او را تکذیب کردن، با وی جنگیدند و به آزار و اذیتش پرداختند. در نتیجه الله تعالی آنان را هلاک ساخت و این سنّت الهی دربارۀ هر گروهی است که پیامبران‌شان را تکذیب نمایند.

﴿أَنۡ أَدُّوٓاْ إِلَیَّ عِبَادَ ٱللَّهِۖ إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ ١٨.

موسی علیه السلام برای فرعون و قومش گفت: قوم بنی اسرائیل را به من بسپارید و بگذارید با من بروند تا به عبادت خداوند یگانه توانایی داشته باشند؛ زیرا آنان در مصر تحت سیطره قرار داشتند و مغلوب بودند. موسی علیه السلام گفت: حق‌تعالی مرا به رسالتش فرستاده و امین وحیش مقرّر داشته تا دعوت توحید را به شما برسانم.

﴿وَأَن لَّا تَعۡلُواْ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنِّیٓ ءَاتِیکُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٖ ١٩.

بر خداوند عزوجل تکبّر نورزید که با فرمانش مخالفت کنید و پیامبرش را تکذیب نمایید. من با دلیل واضح معجزۀ آشکاری که به درستی رسالتم دلالت می‌کند به نزد شما آمدم.

﴿وَإِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ ٢٠.

و موسی علیه السلام گفت: من به الله تعالی که من و شما را آفریده تمسّک می‌جویم و پناه می‌برم از اینکه مرا با سنگباران به قتل رسانید.

﴿وَإِن لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ لِی فَٱعۡتَزِلُونِ ٢١.

اگر مرا تصدیق نمی‌کنید و به من ایمان نمی‌آوردید، پس آزارم ندهید و اذیتم نکنید، راهم را باز گذارید و از جنگ با من دست کشید.

﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ مُّجۡرِمُونَ ٢٢.

آنگاه که فرعون و قومش دعوت موسی علیه السلام را رد کردند، پروردگارش را دعا نمود و گفت: پروردگارا! این گروه، قومی کافر و بدکاراند و خداوند عزوجل از آنان انتقام گرفت.

﴿فَأَسۡرِ بِعِبَادِی لَیۡلًا إِنَّکُم مُّتَّبَعُونَ ٢٣.

آنگاه پروردگارش به او فرمان داد که بندگانش، یعنی بنی اسرائیل را شب هنگام در تاریکی با خود ببرد تا حال‌شان پوشیده‌تر باشد؛ زیرا فرعون و لشکریانش تعقیب‌شان خواهند کرد و به زودی خداوند متعال مؤمنان را نجات می‌دهد و کافران را غرق می‌نماید.

﴿وَٱتۡرُکِ ٱلۡبَحۡرَ رَهۡوًاۖ إِنَّهُمۡ جُندٞ مُّغۡرَقُونَ ٢٤.

ای موسی! دریا را به حالتی که هست و از آن گذشتی رها بگذار که جریان نیابد و تحرّک نپذیرد تا فرعون و قومش در آن درآیند و خداوند عزوجل آنان را غرق نماید.

﴿کَمۡ تَرَکُواْ مِن جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ ٢٥.

فرعون و قومش بعد از هلاکت خود چه اندازه باغ‌های سر سبز، باغچه‌های پر درخت و چشمه‌های آب روان را باقی گذاشتند.

﴿وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ کَرِیمٖ ٢٦.

بعد از هلاکت خود چه کشت‌ها، درخت‌های میوه‌دار، کاخ‌های بلند و سراهای زیبا را از خود به جای گذاشتند.

﴿وَنَعۡمَةٖ کَانُواْ فِیهَا فَٰکِهِینَ ٢٧.

چه زندگی فراوانی را که در آن با نعمت‌ها و آسودگی به سر می‌بردند بعد از خود باقی گذاشتند. آری! وقتی کافر شدند به هلاکت و نابودی گرفتار آمدند؛ زیرا گناهان نعمت‌ها را دور می‌سازد و سبب نزول عذاب می‌شود.

﴿کَذَٰلِکَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا قَوۡمًا ءَاخَرِینَ ٢٨.

همانند این مجازات، خداوند بزرگ هر کافر تکذیب کننده را جزا می‌دهد. چنان‌چه حق‌تعالی نعمت‌هایی را که فرعون و قومش باقی گذاشتند به قوم دیگری از بنی اسرائیل بخشید.

﴿فَمَا بَکَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَا کَانُواْ مُنظَرِینَ ٢٩.

در آن هنگام آسمان و زمین در غم فراق فرعون و قومش گریه نکردند؛ زیرا آنان از این ناچیزتر و حقیرتر بودند و خداوند عزوجل عقوبت و جزایی را که بر آنان مقدّر کرده بود به تأخیر نینداخت، بلکه در وقتش واقع شد.

﴿وَلَقَدۡ نَجَّیۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِینِ ٣٠.

به یقین که خداوند عزوجل بنی اسرائیل را از عذاب فرعون یعنی قتل فرزندان و استخدام زنان‌شان نجات داد.

﴿مِن فِرۡعَوۡنَۚ إِنَّهُۥ کَانَ عَالِیٗا مِّنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَ ٣١.

عذاب بنی اسرائیل از طرف فرعون زورمند صادر شده بود که از حدود خداوند عزوجل تجاوز می‌کرد، در گناهان اسراف می‌نمود و صاحب عداوت و سرکشی بود.

﴿وَلَقَدِ ٱخۡتَرۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ عِلۡمٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ ٣٢.

به راستی خداوند متعال بنی اسرائیل را بر امّت‌های زمان‌شان بر گزیده بود؛ چنان‌چه نبوّت، علم و حکمت را در قوم‌شان مقرّر داشته بود.

﴿وَءَاتَیۡنَٰهُم مِّنَ ٱلۡأٓیَٰتِ مَا فِیهِ بَلَٰٓؤٞاْ مُّبِینٌ ٣٣.

خداوند عزوجل برای بنی اسرائیل معجزه‌های آشکار و روشنی را به دست موسی علیه السلام عطا کرد؛ معجزه‌هایی که با آن‌ها در فراوانی و تنگدستی و در آسانی و دشواری مورد امتحان و آزمایش قرار گرفتند تا شکر گزاران از کافران باز شناخته شوند.

﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَیَقُولُونَ ٣٤.

ای پیامبر! به راستی که این گروه از کافران قوم تو که به قیامت باور ندارند و آن را تکذیب می‌کنند می‌گویند:

﴿إِنۡ هِیَ إِلَّا مَوۡتَتُنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُنشَرِینَ ٣٥.

جز همین یک بار مردن، چیزی دیگر وجود ندارد و همین مردن ما، مرگ اوّلی و آخری است که بعد از آن زنده شدن دوباره، حساب اعمال، پاداش و جزایی نمی‌باشد. این سخن را به دروغ و ناحق ارائه داشتند.

﴿فَأۡتُواْ بِ‍َٔابَآئِنَآ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٣٦.

کافران می‌گویند: ای مؤمنان! اگر شما در این عقیده که خداوند عزوجل مرده‌های قبرها را زنده می‌کند راستگوی هستید، پس پدران ما را برای ما زنده گردانید.

﴿أَهُمۡ خَیۡرٌ أَمۡ قَوۡمُ تُبَّعٖ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ أَهۡلَکۡنَٰهُمۡۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَ ٣٧.

آیا این کافران بهتراند یا قوم تُبَع حمیری و دیگر امّت‌های تکذیب کنند‌ه‌ای که پیش از آنان بودند و خداوند عزوجل آنان را به سبب کفر و تکذیب‌شان هلاک ساخت؛ یعنی این کافران از آن اقوام بهتر نیستند که از مجازات الهی نجات یابند و از عذابش سالم بمانند، بلکه بازگشت همه آنان یکی است.

﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا لَٰعِبِینَ ٣٨.

الله تعالی آسمان‌ها و زمین و موجودات میان آن‌ها را بازیچه و بیهوده نیافریده است، بلکه بر مبنای حکمت عظیم و مقصد بزرگی به وجود آرده است.

﴿مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٩.

خداوند متعال آسمان‌ها و زمین را نیافریده مگر به حقّانیتی که آن را در آفرینش، تدبیر، زنده کردن و میرانیدن، روش خویش مقرّر داشته است؛ یعنی آن‌ها را عبث و بی‌فایده به وجود نیاروده و اوتعالی از بیهودگی منزّه است. اما بیشتر مردم به علّت نادانی از حق رو گردان‌اند و نمی‌اندیشند و از مشاهدۀ نشانه‌ها و شنیدن موعظه‌ها پند نمی‌گیرند.

﴿إِنَّ یَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِیقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِینَ ٤٠.

یقیناً روز قیامت خواهی نخواهی واقع شدنی است و وعده گاه همه آفریده‌هاست، در آن روز میان خلایق حکم صورت می‌گیرد؛ یعنی نیکوکاران پاداش و بدکاران جزا داده می‌شوند.

﴿یَوۡمَ لَا یُغۡنِی مَوۡلًى عَن مَّوۡلٗى شَیۡ‍ٔٗا وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ ٤١.

در آن روز هیچ همنشینی برای همنشینش فایده نمی‌رساند، هیچ رفیقش را یاری نمی‌کند و هیچ خویشاوندی از خویشاوندش ضرری را دفع نمی‌نماید.

﴿إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ ٤٢.

مگر کسی از دوستان خداوند متعال که مورد رحمتش قرار گیرد؛ زیرا دوستانش برای یک دیگر شفاعت می‌نمایند؛ آن هم وقتی که حق‌تعالی به شفات کننده اجازه دهد و از کسی که برایش شفاعت صورت می‌گیرد راضی باشد حق‌تعالی در پادشاهی و حکمش با عزت، در انتقام از دشمنانش نیرومند و به دوستانش مهربان است؛ چنان‌که امور ناخوشایند را از آنان دور می‌سازد و نعمت‌ها را برای‌شان افزون می‌دارد.

﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ ٤٣.

به راست که درخت زقّوم، یعنی درختی که در بخش بنیادین آتش دوزخ بیرون می‌شود.

﴿طَعَامُ ٱلۡأَثِیمِ ٤٤.

طعام گنهگاران است؛ یعنی میوۀ این درخت، طعام بدکاران کافری است که گناهان زیادی را انجام داده‌اند.

﴿کَٱلۡمُهۡلِ یَغۡلِی فِی ٱلۡبُطُونِ ٤٥.

میوۀ درخت زقّوم مانند قطران، مس و یا نقره‌ای است که با آتش ذوب شده باشد، در شکم‌های کافران می‌جوشد و روده‌های بدکاران را قطع می‌کند.

﴿کَغَلۡیِ ٱلۡحَمِیمِ ٤٦.

جوشش میوۀ درخت زقُّوم در شکم‌های مجرمان، مانند جوشش آبی است که بسیار داغ باشد.

﴿خُذُوهُ فَٱعۡتِلُوهُ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلۡجَحِیمِ ٤٧.

فرمان داده می‌شود که ای زبانیه! این کافر بدکار را بگیرید، به سوی آتش ببرید، او را به جانب خشم خداوند جبّار سوق دهید و با اشرار در میان دوزخ قرار دهید.

﴿ثُمَّ صُبُّواْ فَوۡقَ رَأۡسِهِۦ مِنۡ عَذَابِ ٱلۡحَمِیمِ ٤٨.

بعد از آن آب جوشان بسیار داغی را بر سر این بدکار بریزید که جسمش را بریان کند و پوستش را پاره نماید.

﴿ذُقۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡکَرِیمُ ٤٩.

برای این کافر بدکار گفته می‌شود: این جزای سخت و عذاب درد آور را بچش، به‌راستی تو در میان قومت صاحب عزّت بودی و جایگاه با کرامتی داشتی، این اوصاف به گونۀ تمسخر و توهین به او اطلاق می‌شود.

﴿إِنَّ هَٰذَا مَا کُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ ٥٠.

عذاب آتش دوزخ که اکنون به شما کافران رسیده، همان عذابی است که در دنیا تکذیب می‌کردید.

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٖ ٥١.

یقیناً پرهیز گاران که با انجام طاعات و اجتناب از گناهان از خداوند عزوجل می‌ترسند، در جایگاه راستینی قرار دارند که از تمام آفات در امان‌اند و همه انواع شادمانی‌ها را درمی‌یابند.

﴿فِی جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ ٥٢.

با خورسندی و شادمانی و با سرور و شادکامی، در باغ‌های سرسبز و بستان‌های فراخی که چشمه‌های آب زلال و خوشگواری از زیر درختان آن‌ها جاری است مقام دارند.

﴿یَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِینَ ٥٣.

این ابرار نیکوکار، لباس‌های نازک و ضخیم ابریشمین را می‌پوشند، روبروی همدیگر قرار می‌گیرند و میان‌شان نیکوترین سخن و سودمندترین کلام جریان می‌یابد.

﴿کَذَٰلِکَ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِینٖ ٥٤.

همان گونه که الله عزوجل بر این گروه ابرار، با دستیابی به انواع شادمانی‌ها و خوبی‌ها کرامت بخشیده، با همسران زیبا و خوش چهره‌ای که دارای چشم‌های فراخ‌اند کرامت‌شان می‌بخشد.

﴿یَدۡعُونَ فِیهَا بِکُلِّ فَٰکِهَةٍ ءَامِنِینَ ٥٥.

نیکوکاران از انواع و اصناف میوه‌های بهشت، هر اندازه که خواسته باشند طلب می‌کنند؛ در حالی که از فناشدن و انقطاع نعمت‌ها و از هر ترس و آفتی در امان‌اند.

﴿لَایَذُوقُونَ فِیهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰۖ وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ ٥٦.

ابرار در دار قرار، دیگر مرگ را نمی‌چشند؛ یعنی در نعمت‌های بهشت همیشه و جاودان‌اند، جز یک مرگ ندارند و آن همان مرگی است که در دنیا آن را چشیده‌اند و حق‌تعالی ایشان را از عذاب دوزخ نگه می‌دارد.

﴿فَضۡلٗا مِّن رَّبِّکَۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٥٧.

نعمت‌هایی که خداوند متعال در بهشت برای دوستانش ارزانی کرده، از فضل و احسان اوتعالی است که برای‌شان کرامت و منّت فرموده است. این کامیابی است که دیگری را در پی دارد و دست‌یابی به بزرگ‌ترین مطالب و بالاترین مقاصد است.

﴿فَإِنَّمَا یَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٥٨.

همانا الله عزوجل لفظ قرآن و معانی آن را به زبان عربی که زبان رسول الله است آسان ساخته تا مردم با فهم این کلام معانی‌اش را بدانند، از تهدیداتش پند بگیرند و از احکامش سودمند شوند.

﴿فَٱرۡتَقِبۡ إِنَّهُم مُّرۡتَقِبُونَ ٥٩.

ای پیامبر! آنچه را خداوند عزوجل برایت از پیروزی بر کافران و مجازات بدکاران وعده داده انتظار بکش، به راستی که کافران نیز مرگ تو را انتظار می‌کشند و حوادث ناگوار را بر تو آرزو می‌بردند. امّا به زودی خواهند دانست که در نهایت امر، پیروزی و کامیابی و تأیید و تمکین برای چه کسی خواهد بود.

آری! همه این امور آشکار شد و نصرت و کامیابی برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پیروانش تا روز قیامت میسّر است. خداوند متعال ما را از جملۀشان داشته باشد.


سوره دخان

سوره دخان

Ayah: 1

حمٓ

حم [حا. میم].

 

Ayah: 2

وَٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡمُبِینِ

و سوگند به کتاب روشنگر.

 

Ayah: 3

إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةٖ مُّبَٰرَکَةٍۚ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ

[که] ما قرآن را در شب مبارک [و فرخندۀ قدر] نازل کردیم [زیرا] که ما [همواره] هشداردهنده بوده‌ایم.

 

Ayah: 4

فِیهَا یُفۡرَقُ کُلُّ أَمۡرٍ حَکِیمٍ

در آن [شب،] هر امر مهمى فیصله مى‌یابد [و تدبیر می‌شود].

 

Ayah: 5

أَمۡرٗا مِّنۡ عِندِنَآۚ إِنَّا کُنَّا مُرۡسِلِینَ

[این‌] کارى است [که‌] از جانب ما [صورت مى‌گیرد] بى‌گمان، ما فرستنده[ی پیامبران] بوده‌ایم.

 

Ayah: 6

رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ

به عنوان رحمتى از پروردگارت. بی‌تردید، او شنوای داناست.

 

Ayah: 7

رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَآۖ إِن کُنتُم مُّوقِنِینَ

پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست. اگر [به این حقیقت] یقین دارید [به الله و پیامبرش ایمان بیاورید].

 

Ayah: 8

لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ رَبُّکُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِکُمُ ٱلۡأَوَّلِینَ

هیچ معبودی [به‌حق] جز او نیست؛ زندگی می‌بخشد و می‌میراند؛ پروردگار شما و نیاکان شماست؛

 

Ayah: 9

بَلۡ هُمۡ فِی شَکّٖ یَلۡعَبُونَ

ولى مشرکان تردید دارند و سرگرم [لذت‌های دنیا] و بازى هستند.

 

Ayah: 10

فَٱرۡتَقِبۡ یَوۡمَ تَأۡتِی ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِینٖ

پس [ای پیامبر] منتظر روزی باش که آسمان، دودی آشکار [پدید] آورد.

 

Ayah: 11

یَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٞ

که [تمام] مردم را فرامی‌گیرد. این عذابی دردناک است.

 

Ayah: 12

رَّبَّنَا ٱکۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ

[آنگاه کافران می‌گویند:] «پروردگارا، [این] عذاب را از ما برطرف کن که ایمان آورده‌ایم».

 

Ayah: 13

أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّکۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِینٞ

چگونه [و از کجا] پند می‌پذیرند در حالی که [پیشتر،] پیامبر روشنگر به سویشان آمده بود؟

 

Ayah: 14

ثُمَّ تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَقَالُواْ مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌ

اما از او روی گرداندند و گفتند: «[او] آموزش‌یافته‌ای دیوانه است».

 

Ayah: 15

إِنَّا کَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِیلًاۚ إِنَّکُمۡ عَآئِدُونَ

[براى آزمایش شما] زمانى ‌اندک عذاب را برمى‌داریم؛ و[لى] شما [به کفرِ خویش] بازمى‌گردید.

 

Ayah: 16

یَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ

روزی که سخت بر آنان می‌تازیم. [آری،] ما [از کافران به خاطر کفر و تکذیبشان،] انتقام‌ می‌گیریم.

 

Ayah: 17

۞وَلَقَدۡ فَتَنَّا قَبۡلَهُمۡ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ وَجَآءَهُمۡ رَسُولٞ کَرِیمٌ

پیش از آنان نیز قوم فرعون را آزمودیم و پیامبری بزرگوار به سویشان آمد

 

Ayah: 18

أَنۡ أَدُّوٓاْ إِلَیَّ عِبَادَ ٱللَّهِۖ إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ

[که به آنان گفت:] «بندگان الله [= بنی‌اسرائیل‌] را به من بسپارید که من پیامبری امین برایتان هستم.

 


Ayah: 19

وَأَن لَّا تَعۡلُواْ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنِّیٓ ءَاتِیکُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٖ

و [نیز] بر الله برتری مجویید که من دلیل روشنی برایتان آورده‌ام؛

 

Ayah: 20

وَإِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ

و از اینکه سنگسارم کنید به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می‌برم.

 

Ayah: 21

وَإِن لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ لِی فَٱعۡتَزِلُونِ

اگر به من ایمان نمی‌آورید، از من کناره بگیرید [و رهایم کنید]».

 

Ayah: 22

فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَـٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ مُّجۡرِمُونَ

آنگاه به درگاه پروردگارش دعا کرد که: «[بار الها،] اینان گروهی تبهکارند».

 

Ayah: 23

فَأَسۡرِ بِعِبَادِی لَیۡلًا إِنَّکُم مُّتَّبَعُونَ

[به موسی وحی کردیم که:] «بندگانم را شبانه [از مصر] بیرون ببر؛ زیرا [سپاه فرعون] شما را تعقیب خواهند کرد؛

 

Ayah: 24

وَٱتۡرُکِ ٱلۡبَحۡرَ رَهۡوًاۖ إِنَّهُمۡ جُندٞ مُّغۡرَقُونَ

و دریا را آرام پشت سر بگذار که آنان سپاهى هستند که غرق خواهند شد.

 

Ayah: 25

کَمۡ تَرَکُواْ مِن جَنَّـٰتٖ وَعُیُونٖ

چه بسیار باغ‌ها و چشمه‌سارها که رها کردند [و رفتند]،

 

Ayah: 26

وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ کَرِیمٖ

و کشتزارها و قصر‌های نیکو [و زیبا]،

 

Ayah: 27

وَنَعۡمَةٖ کَانُواْ فِیهَا فَٰکِهِینَ

و نعمتی که در آن شادمان [و بهر‌ه‌مند] بودند.

 

Ayah: 28

کَذَٰلِکَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا قَوۡمًا ءَاخَرِینَ

[سرنوشتشان] این گونه [بود] و [تمامى] آن نعمت‌ها را به گروهى دیگر واگذاشتیم.

 

Ayah: 29

فَمَا بَکَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَا کَانُواْ مُنظَرِینَ

آسمان و زمین قطرۀ اشکی بر [نابودى] آنان نریخت و مهلتى [برای توبه] نیز نیافتند.

 

Ayah: 30

وَلَقَدۡ نَجَّیۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِینِ

بی‌تردید، بنی‌اسرائیل را از عذاب خفت‌بار نجات دادیم؛

 

Ayah: 31

مِن فِرۡعَوۡنَۚ إِنَّهُۥ کَانَ عَالِیٗا مِّنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَ

از فرعون که [رهبر] سرکشی در زمرۀ اسرافکاران بود.

 

Ayah: 32

وَلَقَدِ ٱخۡتَرۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ عِلۡمٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ

ما با دانشِ خود بنی‌اسرائیل را بر مردم زمانه برترى دادیم،

 

Ayah: 33

وَءَاتَیۡنَٰهُم مِّنَ ٱلۡأٓیَٰتِ مَا فِیهِ بَلَـٰٓؤٞاْ مُّبِینٌ

و نشانه‌هایى [از قدرت خویش] در اختیارشان گذاشتیم که آزمایشى روشن در آن بود.

 

Ayah: 34

إِنَّ هَـٰٓؤُلَآءِ لَیَقُولُونَ

این [کافران] مى‌گویند:

 

Ayah: 35

إِنۡ هِیَ إِلَّا مَوۡتَتُنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُنشَرِینَ

«جز مرگِ نخستینِ ما، هیچ [زندگیِ دیگری] نیست و هرگز برانگیخته نخواهیم شد؛

 

Ayah: 36

فَأۡتُواْ بِـَٔابَآئِنَآ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ

و اگر راست می‌گویید، نیاکانمان را [زنده کنید و] بیاورید».

 

Ayah: 37

أَهُمۡ خَیۡرٌ أَمۡ قَوۡمُ تُبَّعٖ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ أَهۡلَکۡنَٰهُمۡۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَ

آیا اینان بهترند یا قوم [نیرومندِ] «تُبَّع» و پیشینیان آنها که چون بزهکار بودند آنان را نابود کردیم؟

 

Ayah: 38

وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا لَٰعِبِینَ

ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست به بازی نیافریده‌ایم؛

 

Ayah: 39

مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ

آنها را به‌حق [و با هدف] آفریده‌ایم؛ ولى بیشتر آنان نمى‌دانند.

 


Ayah: 40

إِنَّ یَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِیقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِینَ

بی‌تردید، روزِ داوری [= قیامت] وعده‌گاه همۀ آنان است.

 

Ayah: 41

یَوۡمَ لَا یُغۡنِی مَوۡلًى عَن مَّوۡلٗى شَیۡـٔٗا وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ

روزى که هیچ دوستى براى دوست خود سودمند نیست و [از هیچ سو] یارى نمی‌شوند؛

 

Ayah: 42

إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ

مگر کسى که الله [بر او] رحم کند که او تعالی شکست‌ناپذیرِ مهربان است.

 

Ayah: 43

إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ

بی‌گمان، درخت زَقّوم،

 

Ayah: 44

طَعَامُ ٱلۡأَثِیمِ

غذای گناهکاران است.

 

Ayah: 45

کَٱلۡمُهۡلِ یَغۡلِی فِی ٱلۡبُطُونِ

[میوه‌اش، به سبب گرمای زیاد،] همچون مسِ گداخته در شکم‌ها می‌جوشد؛

 

Ayah: 46

کَغَلۡیِ ٱلۡحَمِیمِ

مانند جوششِ آب داغ.

 

Ayah: 47

خُذُوهُ فَٱعۡتِلُوهُ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلۡجَحِیمِ

[خطاب مى‌رسد:] «آن [ستمکار] را بگیرید و به میان دوزخ درافکنید؛

 

Ayah: 48

ثُمَّ صُبُّواْ فَوۡقَ رَأۡسِهِۦ مِنۡ عَذَابِ ٱلۡحَمِیمِ

آنگاه از عذاب آب داغ بر سرش فروریزید».

 

Ayah: 49

ذُقۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡکَرِیمُ

[در آن حال، به او گفته می‌شود:] «بچش که تو [در میان قوم خود] عزتمند و بزرگواری.

 

Ayah: 50

إِنَّ هَٰذَا مَا کُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ

این همان [سرنوشت دردناکی] است که در موردش تردید داشتید».

 

Ayah: 51

إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٖ

یقیناً پرهیزگاران در جایگاه امنی هستند؛

 

Ayah: 52

فِی جَنَّـٰتٖ وَعُیُونٖ

در [میان] باغ‌ها و [کنار] چشمه‌سار‌های بهشت.

 

Ayah: 53

یَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِینَ

لباس‌هایی از دیبای نازک و دیبای ضخیم می‌پوشند، در حالى که رویاروى یکدیگر [به صحبت] نشسته‌اند.

 

Ayah: 54

کَذَٰلِکَ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِینٖ

چنین است [وضع آنان]؛ و [نیز] حور العین را به همسری آنان درمی‌آوریم.

 

Ayah: 55

یَدۡعُونَ فِیهَا بِکُلِّ فَٰکِهَةٍ ءَامِنِینَ

در آنجا هر میوه‌اى که اراده کنند، بى دغدغه در اختیارشان است.

 

Ayah: 56

لَا یَذُوقُونَ فِیهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰۖ وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ

در بهشت طعم مرگ را نخواهند چشید؛ جز همان مرگ نخستین [در دنیا]؛ و [پروردگار مهربان] آنان را از مجازات دوزخ محفوظ می‌دارد.

 

Ayah: 57

فَضۡلٗا مِّن رَّبِّکَۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ

[این] بخششی است از [جانب] پروردگارت؛ و این همان کامیابی بزرگ است.

 

Ayah: 58

فَإِنَّمَا یَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ

[ای پیامبر،] ما قرآن را به زبان تو روان [و آسان] ساختیم؛ باشد که [مشرکان] پند گیرند.

 

Ayah: 59

فَٱرۡتَقِبۡ إِنَّهُم مُّرۡتَقِبُونَ

پس در انتظار [وعده‌های الهی] باش که بی‌گمان، آنان [نیز] منتظر [شکست و مرگ تو] هستند.

 


 


Ad-Dukhān

 

تفسیر سوره‌ی دخان


مکی و ۵۹ آیه است.

آیه‌ی ۱۶-۱:

﴿حمٓ١[الدخان: ۱]. «حا، میم».

﴿وَٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡمُبِینِ٢[الدخان: ۲]. «سوگند به کتاب روشن و روشنگر».

﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةٖ مُّبَٰرَکَةٍۚ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ٣[الدخان: ۳]. «بدون شک ما آن‌را در شبی خجسته نازل کرده‌ایم و ما همواره بیم‌دهنده بوده‌ایم».

﴿فِیهَا یُفۡرَقُ کُلُّ أَمۡرٍ حَکِیمٍ٤[الدخان: ۴]. «هرکار استواری در آن (شب) بیان و مقرّر می‌گردد».

﴿أَمۡرٗا مِّنۡ عِندِنَآۚ إِنَّا کُنَّا مُرۡسِلِینَ٥[الدخان: ۵]. «کاری که از سوی ما صادر و بدان دستور داده شده است. بی‌گمان ما فرستنده بوده‌ایم».

﴿رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ٦[الدخان: ۶]. «(این کار) به خاطر رحمتی از سوی پروردگارت است، بی‌گمان او شنوای داناست».

﴿رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَآۖ إِن کُنتُم مُّوقِنِینَ٧[الدخان: ۷]. «پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آن‌ دو است اگر اهل یقین هستید».

﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ رَبُّکُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِکُمُ ٱلۡأَوَّلِینَ٨[الدخان: ۸]. «معبود به حقّی جز او نیست و اوست که زنده می‌گرداند و می‌میراند و پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست».

﴿بَلۡ هُمۡ فِی شَکّٖ یَلۡعَبُونَ٩[الدخان: ۹]. «بلکه آنان در شک‌اند و سرگرمند».

﴿فَٱرۡتَقِبۡ یَوۡمَ تَأۡتِی ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِینٖ١٠[الدخان: ۱۰]. «پس چشم به راه روزی باش که آسمان دور آشکاری را پدیدار می‌کند».

﴿یَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٞ١١[الدخان: ۱۱]. «مردم را فرو می‌پوشاند، این عذابی دردناک است».

﴿رَّبَّنَا ٱکۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ١٢[الدخان: ۱۲]. «پروردگارا! عذاب را از ما دور دار، همانا ما ایمان آورندگانیم».

﴿أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّکۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِینٞ١٣[الدخان: ۱۳]. «چگونه آنان را پند باشد درحالیکه پیامبری بیان‌کننده به نزد آنان آمده بود».

﴿ثُمَّ تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَقَالُواْ مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌ١٤[الدخان: ۱۴]. «آن‌گاه از او روی‌گرداندند و گفتند: او دیوانه‌ای آموخته شده است».

﴿إِنَّا کَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِیلًاۚ إِنَّکُمۡ عَآئِدُونَ١٥[الدخان: ۱۵]. «به‌راستی ما اندکی عذاب را دور می‌سازیم ولی شما به (کفر) باز خواهید گشت».

﴿یَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ١٦[الدخان: ۱۶]. «روزی که به گرفتنی بزرگ فرو گیریم، بی‌گمان ما انتقام خواهیم گرفت».

در اینجا به وسیله قرآن بر قرآن سوگند یاد شده است، پس (خداوند) به کتابی که بیانگر و روشنگر هر آن چیزی است که به بیان آن نیاز است، سوگند خورده که آن‌را ﴿فِی لَیۡلَةٖ مُّبَٰرَکَةٍدر شبی دارای خیر و برکت فراوان نازل کرده است، و آن شب قدر است که از هزار ماه بهتر است. پس بهترین کلام در بهترین و برترین شب‌ها و روزها بر برترین انسانها با زبان شیوه‌ای عربی نازل شده است تا با آن قومی بیم داده شوند که جاهلیت از هر جهت آنها را فرا گرفته و شقاوت بر آنها غلبه یافته است تا در پرتو روشنایی آن حرکت کنند و از هدایت آن بهره‌مند شوند و به دنبال آن حرکت نمایند. آنگاه خبر دنیا و آخرت را به دست آورند. بنابراین فرمود: ﴿إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَما همواره بیم‌دهنده بوده‌ایم.

﴿فِیهَا یُفۡرَقُ کُلُّ أَمۡرٍ حَکِیمٍ٤در آن شب که قرآن نازل شده است هر فرمان تقدیری و تشریعی خداوند پایان می‌یابد و مشخّص می‌گردد. و این فیصله یافتن و نوشتن که در شب قدر انجام می‌گیرد یکی از فیصله یافتن‌ها و نوشته‌هایی است که نوشته می‌شود و مشخّص می‌گردد و با کتاب اوّل که خداوند در آن تقدیرهای خلایق و اجل‌ها و روزی‌هایشان و اعمال و احوالشان را نوشته است مطابق است. سپس خداوند متعال فرشتگان خود را مأمور نموده که آنچه را بر بنده می‌آید بنویسند در حالی که بنده در شکم مادرش می‌باشد. سپس بعد از آمدن او به دنیا «کراما کاتبین» را بر آنها گماشته است تا اعمال آنان را ثبت و ضبط نمایند سپس خداوند متعال در شب قدر هر آنچه را که در طول سال انجام می‌پذیرد مقدّر و اندازه‌گیری می‌نماید.

و همه‌ی اینها از کمال دانش و حکمت و توجه او به آفریده‌هایش می‌باشد. ﴿أَمۡرٗا مِّنۡ عِندِنَآاین امر و فرمان استوار، فرمانی است که از سوی ما صادر شده است ﴿إِنَّا کُنَّا مُرۡسِلِینَبدون شک ما پیامبران را فرستادیم و کتاب‌ها را نازل کردیم، وپیامبران دستورات خداوند را می‌رسانند و به آنچه مقدر نموده خبر می‌دهند. ﴿رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَفرستادن پیامبران و نازل کردن کتاب‌ها که برترین آنها قرآن می‌باشد رحمتی است از سوی پروردگار بندگان برای بندگان. پس خداوند هیچ رحمتی بزرگ‌تر از این به بندگان نداده که آنها را توسط کتاب‌ها و پیامبران هدایت نموده است. و هر خیری که در دنیا و آخرت به دست می‌آورند به خاطر این است.

﴿إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُهمانا او صداها را می‌شنود و همه‌ی امور ظاهر و باطن را می‌داند. و خداوند نیاز مبرم بندگان را به کتاب‌ها و پیامبرانش می‌دانسته است، از این رو با دادن این چیزها به آنان، آنها را مورد رحمت خویش قرار داد و بر آنها منّت گذارد. پس ستایش و منّت و احسان از آن اوست.

﴿رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَآۖ إِن کُنتُم مُّوقِنِینَ٧پروردگار آسمانها و زمین و آن چه بین آن دو است می‌باشد. یعنی آفریننده‌ی آنها و تدبیر کننده‌ی امورشان است اگر شما باور دارید. پس بدانید که پروردگار مخلوقات، معبود به حق آنهاست. بنابراین فرمود: ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَهیچ معبود حقی جز او نیست، ﴿یُحۡیِۦ وَیُمِیتُتنها اوست که می‌میراند و زنده می‌گرداند و شما را پس از مرگتان گرد خواهد آورد و آن گاه طبق عملتان شما را سزا و جزا می‌دهد، پس اگر عملتان خوب باشد به شما پاداش نیک می‌دهد و گر بد باشد به شما سزای بد می‌دهد ﴿رَبُّکُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِکُمُ ٱلۡأَوَّلِینَپروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست. یعنی پروردگار اولین و آخرین است، آنها را با نعمت‌های خویش پرورش داده و رنج‌ها را از آنان دور کرده است.

خداوند طوری بر ربوّبیت و الوّهیت خود تاکید کرد که باعث علم کامل آدمی می‌شود و هیچ شک و تردیدی برای او باقی نمی‌ماند. با این حال خبر داد که کافران با وجود چنین وضوحی ﴿فِی شَکّٖ یَلۡعَبُونَدر شک و شبهات فرو رفته و از آنچه که برای آن آفریده شده‌اند غافل مانده و به کارهای بیهوده‌ای که از آن چیزی جز زیان عادیشان نمی‌گردد مشغول شده‌اند.

﴿فَٱرۡتَقِبۡ یَوۡمَ تَأۡتِی ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِینٖ١٠ یَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٞ١١پس منتظر عذاب آنها باش، چون وقت آن نزدیک شده و فرا رسیده است، روزی که آسمان دود آشکاری را پدیدار می‌کند و این دود همه‌ی مردم را فرا می‌گیرد و به آنها گفته می‌شود: این عذابی دردناک است.

مفسّران درباره‌ی مراد از این دود اختلاف کرده‌اند، گفته شده است که این همان دودی است که مجرمان را به هنگامیکه در روز قیامت به نزدیک آتش برده می‌شوند فرا می‌گیرد. و خداوند به پیامبرش دستور داده تا برای آنها منتظر همان روز باشد. و این معنی را این امر تاکید می‌نماید که طریقه و روش قرآن در تهدید کردنِ کافران و مهلت دادن به آنها این‌گونه است و آنها را از آن روز و عذابش می‌ترساند و مومنان و پیامبران را دلجویی میدهد که کسانی که آنها را اذیت و آزار می‌رساند، باید منتظر آن روز باشند.

و نیز موید آن است که خداوند در این آیه فرموده است: ﴿أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّکۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِینٞ١٣چگونه یادآوری برای آنان فایده‌ای دارد؟ درحالیکه پیامبری بیانگر نزد آنان آمده است. و این در روز قیامت به کافران گفته می‌شود، آنگاه که آنها درخواست می‌کنند که به دنیا باز گردند: زمان بازگشت تمام شده است.

و گفته شده: منظور چیزی است که کافران قریش بدان گرفتار شدند، وقتی که از ایمان آوردن سرباز زدند و با خود بزرگ بینی حق را نپذیرفتند، پس پیامبرصعلیه آنها ادعا کرد و فرمود: «بار خدایا! آنان را به قحطی‌ای همانند قحط سالی‌های دوران یوسف گرفتار کن».

آنها حیوانات مرده و استخوان‌ها را از شدّت گرسنگی می‌خوردند و از (شدّت) گرسنگی فضای میان آسمان و زمین را همانند دود می‌دیدند، در صورتی که دودی آن‌را نپوشانده بود. پس در این صورت ﴿یَوۡمَ تَأۡتِی ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِینٖروزی که آسمان دودی آشکار پدیدار می‌سازد. یعنی دودی که آنان آن را دود به حساب می‌آورند، نه اینکه دودی حقیقی باشد. و آنها همچنان در این حالت به سر می‌برند تا این که از پیامبر خواستند آنها را مورد مِهر قرار دهد و از او خواستند تا نزد خداوند برایشان دعا نماید که خداوند این حالت را از آنان دور کند. پس خداوند به دعای پیامبر آن‌را دور نمود. بنابراین در فرموده الهی: ﴿إِنَّا کَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِیلًاۚ إِنَّکُمۡ عَآئِدُونَ١٥«ما اندکی عذاب را دور می‌سازیم ولی شما به کفر باز خواهید گشت». خداوند خبر داده‌است که قحطی و گرسنگی را از آنها دور خواهد کرد، و آنها را تهدید نمود که به خود بزرگ بینی و تکذیب باز گردند، و خبرداد که آنها به کفر و تکذیب باز خواهند گشت، و همان‌طور که خداوند خبر داده بود اتفاق افتاد، و خبر داد که خداوند آنها را به زودی و سخت و مجازات خواهد کرد. و گفته‌اند: منظور از عذاب سخت واقعه‌ی بدر است. و این گفته جای بحث است.

و گفته شده: دودی که در آسمان پدیدار می‌آید یکی از علامت‌های قیامت است و در آخر زمان دودی پدید می‌آید که در واقع عذاب خداست و نفس‌های مردم را می‌گیرد، ولی برای مومنان همانند دودی است. اما آنچه اول گفته شد صحّت بیش‌تری دارد.

و احتمال دارد که منظور از: ﴿فَٱرۡتَقِبۡ یَوۡمَ... مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌاین است که همه‌ی اینها مربوط به روز قیامت می‌باشند. و این که خداوند فرموده است: ﴿إِنَّا کَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِیلًاۚ إِنَّکُمۡ عَآئِدُونَ١٥ یَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ١٦منظور چیزی است که برای قریش اتفاق افتاد، همان طور که پیشتر بیان شد. و از آنجا که این آیات بر این دو مفهوم و معنی نازل شده‌اند، چیزی را نمی‌یابی که مدّنظر قرار دادنِ هر دو معنی را منع کند. بلکه کلمات برای لحاظ کردن هریک از این معانی کاملا آمادگی دارند و این چیزی است که نزد من راجح می‌باشد. والله اعلم.

آیه‌ی ۳۳-۱۷:

﴿وَلَقَدۡ فَتَنَّا قَبۡلَهُمۡ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ وَجَآءَهُمۡ رَسُولٞ کَرِیمٌ١٧[الدخان: ۱۷]. «و بدون شک ما پیش از اینان قوم فرعون را آزمودیم و پیامبری بزرگوار به نزدشان آمد».

﴿أَنۡ أَدُّوٓاْ إِلَیَّ عِبَادَ ٱللَّهِۖ إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ١٨[الدخان: ۱۸]. «(با این پیام) که بندگان خدا را به من بسپارید همانا من برایتان پیامبر امینی هستم».

﴿وَأَن لَّا تَعۡلُواْ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنِّیٓ ءَاتِیکُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٖ١٩[الدخان: ۱۹]. «و (اینکه) بر خدا بزرگی نکنید (همانا) من برایتان حجّتی آشکار می‌آورم».

﴿وَإِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ٢٠[الدخان: ۲۰]. «و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می‌برم از آنکه مرا سنگسار کنید».

﴿وَإِن لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ لِی فَٱعۡتَزِلُونِ٢١[الدخان: ۲۱]. «و اگر به من ایمان نمی‌آورید پس از من کناره‌گیری کنید».

﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ مُّجۡرِمُونَ٢٢[الدخان: ۲۲]. «پس او پروردگار خود را به فریاد خواند که بدون شک اینان گروهی گناهکارند».

﴿فَأَسۡرِ بِعِبَادِی لَیۡلًا إِنَّکُم مُّتَّبَعُونَ٢٣[الدخان: ۲۳]. «(به او گفتیم) پس بندگانم را شبانه کوچ بده (و بدانید که) به درستی شما تعقیب می‌شوید».

﴿وَٱتۡرُکِ ٱلۡبَحۡرَ رَهۡوًاۖ إِنَّهُمۡ جُندٞ مُّغۡرَقُونَ٢٤[الدخان: ۲۴]. «و دریا را آرمیده رها کن، ایشان گروهی هستند که قطعاً غرق می‌گردند».

﴿کَمۡ تَرَکُواْ مِن جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ٢٥[الدخان: ۲۵]. «چه باغ‌ها و چشمه‌ سارهای زیادی از خود به‌جای گذاشتند».

﴿وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ کَرِیمٖ٢٦[الدخان: ۲۶]. «و کشتزارها و جایگاهی ارزشمندرا».

﴿وَنَعۡمَةٖ کَانُواْ فِیهَا فَٰکِهِینَ٢٧[الدخان: ۲۷]. «و نعمتی که در آن بهره‌مند بودند».

﴿کَذَٰلِکَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا قَوۡمًا ءَاخَرِینَ٢٨[الدخان: ۲۸]. «بدینسان (شد) و ما همه‌ی این نعمت‌ها را به قوم دیگری دادیم».

﴿فَمَا بَکَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَا کَانُواْ مُنظَرِینَ٢٩[الدخان: ۲۹]. «نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه به ایشان مهلتی داده شد».

﴿وَلَقَدۡ نَجَّیۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِینِ٣٠[الدخان: ۳۰]. «و به‌درستی که ما بنی‌اسراییل را از عذاب خوارکننده رهایی بخشیدیم».

﴿مِن فِرۡعَوۡنَۚ إِنَّهُۥ کَانَ عَالِیٗا مِّنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَ٣١[الدخان: ۳۱]. «از فرعون که او سرکشی از اسرافکاران بود».

﴿وَلَقَدِ ٱخۡتَرۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ عِلۡمٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ٣٢[الدخان: ۳۲]. «و ما بنی‌اسرائیل را آگاهانه برگزیدیم و بر جهانیان برتری دادیم».

﴿وَءَاتَیۡنَٰهُم مِّنَ ٱلۡأٓیَٰتِ مَا فِیهِ بَلَٰٓؤٞاْ مُّبِینٌ٣٣[الدخان: ۳۳]. «و از نشانه‌هایی به آنان دادیم که در آن آزمونی آشکار بود».

پس از آنکه خداوند از تکذیب کسانی سخن گفت که محمّدصرا تکذیب کردند، یادآور شد که اینها سلف و پیشینیانی از تکذیب کنندگان داشته‌اند. پس داستان آنها را با موسی شروع ک رد و عذاب‌هایی را که بر تکذیب کنندگان فرود آورد، یاد آور شد تا تکذیب کنندگان قریش از آنچه که بر آن بودند بازآیند. پس فرمود: ﴿وَلَقَدۡ فَتَنَّا قَبۡلَهُمۡ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَو پیش از اینان قوم فرعون را با فرستادن پیامبر خود موسی بن عمران به سوی آنها که پیامبری بزرگوار بود و دارای چنان بزرگواری و اخلاقی بود که دیگران نداشته، آزمودیم.

﴿أَنۡ أَدُّوٓاْ إِلَیَّ عِبَادَ ٱللَّهِموسی به فرعون و درباریانش گفت: بندگان خدا (=بنی‌اسراییل) را با من بفرستید و از عذاب و شکنجه‌هایتان آنها را در امان دارید، چرا که آنان عشیره و قوم من هستند و (در زمان خودشان) برترین مردم جهانند. شما بر آنها ستم کرده و بناحق آنان را به بردگی گرفته‌اید، پس آنها را بفرستید و رها کنید تا پروردگارشان را پرستش نمایند. ﴿إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞمن برایتان پیامبری امین هستم و در آنچه مرا با آن به سوی شما فرستاده است درست کار وامانت دارم و هیچ چیزی از آن چه مرا با آن فرستاده است از شما پنهان نمی‌کنم و چیزی بر آنها اضافه نمی‌نمایم و از آن چیزی نمی‌کاهم. و این امر ایجاب می‌کرد تا آنها از او اطاعت نمایند.

﴿وَأَن لَّا تَعۡلُواْ عَلَى ٱللَّهِو این که خود را برتر ندانید از این که خدا را پرستش کنید و با تکّبر بر بندگان خدا خود را برتر از آنها بدانید. ﴿إِنِّیٓ ءَاتِیکُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٖبدون شک من برای شما حجّت و دلیلی آشکار می‌آورم و آن معجزات آشکار و دلایل قاطعی بود که او ارائه داد. اما آنها او را تکذیب کردند و آهنگ کشتن او را نمودند. پس او از شرّ آنها به خدا پناه برد و گفت: ﴿وَإِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ٢٠به درستی که من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می‌برم از این که مرا به بدترین صورت که سنگسار کردن است بکشید.

﴿وَإِن لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ لِی فَٱعۡتَزِلُونِ٢١پس سه حالت است: یا به من ایمان بیاورید که آنچه از شما می‌خواهم همین است، و اگر ایمان نمی‌آورید از من کناره‌گیری کنید، نه از من حمایت کنید و نه علیه من باشید، بلکه شر و آزارتان را از من دور نگاه دارید. پس مرحله اول و دوم را آنها انجام ندادند بلکه همواره در برابر خداوند تمّرد و سرکشی کردند و با پیامبرش موسی÷به مبارزه پرداختند و نگذاشتند قومش بنی‌اسرائیل را با خود ببرد. ﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ مُّجۡرِمُونَ٢٢پس موسی پروردگار خود را به فریاد خواند که: بدون شک اینان گروهی گناهکارند. یعنی اینها مرتکب جرم و گناهی شده‌اند که اقتضا می‌کند تا هرچه زودتر به عذاب گرفتار شوند. موسی از حالت آنان خبر داد، و این خبر دادن دعائی با زبان حال علیه آنان است که رساتر از تصریح است. همانطور که درباره‌ی خودش گفت: ﴿رَبِّ إِنِّی لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرٖ فَقِیرٞ[القصص: ۲۴]. «پروردگارا! من به خیری که به‌سوی من نازل کرده‌ای نیازمندم». خداوند موسی را فرمان داد تا بندگان او را در شب با خود ببرد و به وی خبر داد که فرعون و قومش آنها را تعقیب خواهند کرد.

﴿وَٱتۡرُکِ ٱلۡبَحۡرَ رَهۡوًاوقتی که موسی آن‌گونه که خدا به او فرمان داده بود به هنگام شب بنی‌اسراییل را با خود برد و سپس فرعون آنها را تعقیب کرد و خداوند به موسی فرمان داد تا با عصایش دریا را بزند او عصا را به دریا زد و آن گاه دوازده راه باز شد و آب در میان و کناره این راه‌ها حرکت کرده و عبور کردند. وقتی از دریا بیرون آمدند خداوند به موسی فرمان داد تا دریا را همچنان گشاده و به همان حالتش رها کند تا فرعون و لشکریانش وارد آن شوند. ﴿إِنَّهُمۡ جُندٞ مُّغۡرَقُونَایشان گروی هستند که قطعا غرق می‌گردند.

وقتی قوم موسی به‌طور کامل از دریا بیرون آمدند و قوم فرعون وارد آن شدند، خداوند به دریا دستور داد تا بر آنها جاری شود و آن گاه همه‌ی آنان غرق شدند و همه نعمت‌ها و زندگی دنیا را که از آن بهره‌مند بودند از خود بر جای گذاشتند و خداوند آن را به بنی اسراییل داد، همان بنی اسرائیلی که فرعونیان بندگان خود قرار داده بودند. بنابراین فرمود: ﴿کَمۡ تَرَکُواْ مِن جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ٢٥ وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ کَرِیمٖ٢٦ وَنَعۡمَةٖ کَانُواْ فِیهَا فَٰکِهِینَ٢٧چه باغ‌ها و چشمه سارهای زیادی از خود بجای گذاشتتند و کشتزارها و اقامت گاههای گرانقدر و نعمت‌هایی که از آن بهره‌مند بودند! ماجرای آنان این‌گونه شد و ما همه‌ی این نعمت‌ها را به قوم دیگری دادیم. ودر آیه‌ای دیگر آمده است: [الشعراء: ۵۹]. ﴿کَذَٰلِکَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ٥٩[الشعراء: ۵۹]. «و این‌گونه شد ماجرای آنها و ما آن نعمت‌ها را به بنی‌اسراییل دادیم».

﴿فَمَا بَکَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُوقتی خداوند آنها را هلاک و نابود ساخت آسمان و زمین بر آنها گریه نکردند. یعنی اهالی آسمان و زمین برای نابودی‌شان اندوهگین نشدند و از فراق آنها متاسّف نگشتند، بلکه همه از نابودی آنان شادمان شدند، حتی آسمان و زمین از هلاکت آنها خوشحال شدند، چون آنها هیچ‌کاری از خود به جای نگذاشته بودند جز آنچه که مایه روسیاهی‌شان بود و سبب می‌شد تا جهانیان آنها را نفرین کنند و از آنها متنّفر باشند. ﴿وَمَا کَانُواْ مُنظَرِینَو به آنها مهلتی داده نشد که کیفر بر آنها نیاید بلکه فورا عذاب، آنان‌را فرا گرفت. سپس خداوند منّت خویش را بر بنی‌اسراییل بیان کرد و فرمود: ﴿وَلَقَدۡ نَجَّیۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِینِ٣٠و ما بنی‌اسراییل را از عذاب خوار کننده‌ای که در آن قرار داشتند نجات داده و رهایی بخشیدیم ﴿مِن فِرۡعَوۡنَاز فرعون که پسران آنها را سر می‌برید و زنانشان را برای خدمت زنده نگاه می‌داشت. ﴿إِنَّهُۥ کَانَ عَالِیٗا مِّنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَاو بناحق در زمین بر دیگران بزرگی می‌فروخت و استکبار می‌ورزید و از کسانی بود که از حدود الهی تجاوز کرده بود و بر ارتکاب آنچه خدا حرام نموده بود گستاخ شده بودند.

﴿وَلَقَدِ ٱخۡتَرۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ عِلۡمٍو ما بنی‌اسراییل را از آنجا که از آنها آگاهی داشتیم و می‌دانستیم که شایسته هستند، برگزیدیم و بر جهانیان و مردم زمان خودشان برتری دادیم. ﴿عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَبر کسانی که در زمان خودشان و پیش از آنها و بعد از آنها بودند، برتری دادیم، تا این که خداوند امّت محمّدصرا آورد، پس آنها بر همه‌ی جهانیان برتری داده شدند و خداوند آنها را بهترین امّتی گرداند که برای سود رساندن به مردم بیرون آورده شده‌اند، و منّت‌ها و احسان‌هایی به آنها نمود که دیگران را از آن بهره‌مند نساخته بود.

﴿وَءَاتَیۡنَٰهُم مِّنَ ٱلۡأٓیَٰتِو به بنی اسراییل نشانه‌ها و معجزات آشکاری دادیم، ﴿مَا فِیهِ بَلَٰٓؤٞاْ مُّبِینٌکه در آن آزمو نی آشکار بود. یعنی احسان فراوانی در آن از جانب ما بر آنها بود و حجّتی بود بر صحّت آنچه پیامبرشان موسی÷برایشان آورده بود.

آیه‌ی ۳۷-۳۴:

﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَیَقُولُونَ٣٤[الدخان: ۳۴]. «بی‌گمان اینان می‌گویند».

﴿إِنۡ هِیَ إِلَّا مَوۡتَتُنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُنشَرِینَ٣٥[الدخان: ۳۵]. «مرگ ما جز مرگ اوّل نیست و ما برانگیخته نخواهیم شد».

﴿فَأۡتُواْ بِ‍َٔابَآئِنَآ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٣٦[الدخان: ۳۶]. «پس اگر راستگوئید پدرانمان را بیاورید».

﴿أَهُمۡ خَیۡرٌ أَمۡ قَوۡمُ تُبَّعٖ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ أَهۡلَکۡنَٰهُمۡۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَ٣٧[الدخان: ۳۷]. «آیا آنان بهترند یا قوم «تبّع»؟ و کسانی را که پیش از آنان بودند نابود کردیم چرا که آنان گناهکار بودند».

﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَیَقُولُونَ٣٤ إِنۡ هِیَ إِلَّا مَوۡتَتُنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُنشَرِینَ٣٥خداوند متعال خبر می‌دهد که این تکذیب کنندگان درحالیکه رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ را بعید می‌دانند، می‌گویند: زندگی فقط زندگی همین دنیاست و رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ وجود ندارد و بهشت و جهنّمی در کار نیست. سپس با جسارت نسبت به پروردگارشان و ناتوان قرار دادن او گفتند: ﴿فَأۡتُواْ بِ‍َٔابَآئِنَآ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٣٦پدران ما را بیاورید اگر راستگوئید. و این از پیشنهاد جاهلان معاند است. پس میان راستگویی پیامبرصو این که راستگویی او متوّقف و مشروط به آوردن پدرانشان باشد چه ملازمتی هست؟حال آنکه نشانه‌ها بر راستی آنچه او آورده است اقامه شده و از هر جهت به صورت متواتر در آمده‌اند.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَهُمۡ خَیۡرٌآیا این مخاطبان بهترند، ﴿أَمۡ قَوۡمُ تُبَّعٖ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ أَهۡلَکۡنَٰهُمۡۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَیا قوم «تبعّ» و کسانی که پیش از آنان بودند؟ ما آنان را نابود کردیم چرا که گناهکار بودند. پس ایشان از آنها بهتر نیستند و در ارتکاب جرم و گناه مشترک‌اند. پس آنان هم منتظر نابودی و هلاکتی باشند که برادران جنایت پیشه و گناهکارشان بدان گرفتار آمدند.

آیه‌ی ۴۲-۳۸:

﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا لَٰعِبِینَ٣٨[الدخان: ۳۸]. «ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را که درمیان آن دو است بیهوده و بی‌هدف نیافریده‌ایم».

﴿مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ٣٩[الدخان: ۳۹]. «ما آن دو را جز به حق نیافریده‌ایم ولی بیشترشان نمی‌دانند».

﴿إِنَّ یَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِیقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِینَ٤٠[الدخان: ۴۰]. «به درستی که روز داوری وعده‌گاه همۀ آنان است».

﴿یَوۡمَ لَا یُغۡنِی مَوۡلًى عَن مَّوۡلٗى شَیۡ‍ٔٗا وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ٤١[الدخان: ۴۱]. «روزی که هیچ دوستی از دوستی (دیگر) چیزی را دفع نکند و آنان یاری نمی‌گردند».

﴿إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ٤٢[الدخان: ۴۲]. «مگر کسیکه خدا به وی رحم کند که بی‌گمان او (=خدا) تواناو مهربان است».

خداوند متعال از کمال قدرت و حکمت خود خبر داده ومی فرماید که آسمان‌ها و زمین را برای بازی و سرگرمی نیافریده و آنها را بیهوده و بی‌فایده خلق نکرده است. و خداوند آسمان‌ها و زمین را جز به حق نیافریده است. یعنی آفریدنشان برای حق بوده و خلقت آن دو مشتمل بر حق است. خداوند آسمان‌ها و زمین را پدید آورد تا بندگان، خداوند یگانه را که شریکی ندارد پرستش کنند و تا خداوند بندگان را امر و نهی نماید و به آنها پاداش و کیفر دهد. ﴿وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَولی بیشترشان نمی‌دانند. بنابراین، در آفرینش آسمان‌ها و زمین نیاندیشیده‌اند.

﴿إِنَّ یَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِیقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِینَ٤٠به راستی روز داوری که روز قیامت است و در آن روز خداوند میان پیشینیان و آیندگان و بین همه‌ی کسانی که با هم اختلاف کرده‌اند داوری می‌نماید، میعادگاه همه‌ی خلایق است و خداوند همه را در آن‌روز گرد می‌آورد و آنها و آنچه را که انجام داده‌اند حاضر و آماده می‌گرداند و طبق اعمالشان به آنان سزا و جزا می‌دهد.

﴿یَوۡمَ لَا یُغۡنِی مَوۡلًى عَن مَّوۡلٗى شَیۡ‍ٔٗاروزی که هیچ خوشی و دوستی کمترین کمکی به خویش و دوست خود نمی‌کند، ﴿وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَو نه آنان یاری می‌شوند، یعنی نمی‌توانند عذاب خدا را از یکدیگر دور کنند، چون هیچ‌کس از میان مخلوقات اختیاری ندارد. ﴿إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ٤٢مگر کسی‌که خدا بدو رحمت کند، چرا که او توانای مهربان است و چنین کسی که مورد مرحمت خدا قرار گرفته است از رحمت خداوند متعال بهرهمند می‌گردد، زیرا برای به دست آوردن آن در دنیا تلاش کرده است.

آیه‌ی ۵۰-۴۳:

﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ٤٣[الدخان: ۴۳]. «بی‌گمان درخت زقوم».

﴿طَعَامُ ٱلۡأَثِیمِ٤٤[الدخان: ۴۴]. «خوراک (افراد) گناه‌کار است».

﴿کَٱلۡمُهۡلِ یَغۡلِی فِی ٱلۡبُطُونِ٤٥[الدخان: ۴۵]. «هم‌چون فلز گداخته شده در شکم‌ها می‌جوشد».

﴿کَغَلۡیِ ٱلۡحَمِیمِ٤٦[الدخان: ۴۶]. «چون جوشیدن آب گرم».

﴿خُذُوهُ فَٱعۡتِلُوهُ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلۡجَحِیمِ٤٧[الدخان: ۴۷]. «او را بگیرید آنگاه وی را به سختی به میانۀ دوزخ بکشانید».

﴿ثُمَّ صُبُّواْ فَوۡقَ رَأۡسِهِۦ مِنۡ عَذَابِ ٱلۡحَمِیمِ٤٨[الدخان: ۴۸]. «آنگاه بر فراز سرش از عذاب آب جوشیده بریزید».

﴿ذُقۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡکَرِیمُ٤٩[الدخان: ۴۹]. «(می‌گوییم:) بچش که تو (به خیال خود) گرامی و بزرگواری».

﴿إِنَّ هَٰذَا مَا کُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ٥٠[الدخان: ۵۰]. «بدون شک این همان چیزی است که دربارۀ آن شک می‌کردید».

وقتی خداوند متعال از روز قیامت سخن گفت و فرمود در آن روز میان بندگانش داوری خواهد کرد بیان داشت که بندگانش در آن روز به دو گروه تقسیم خواهند شد، گروهی در بهشت خواهند بود و گروهی در جهّنم خواهند ماند و آنها کسانی هستند که با انجام کفر و گناهان، مرتکب جرم و گناه شده‌اند و خوراک آنها: ﴿شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِدرخت زقّوم است که بدترین و زشت‌ترین درختان است و طعم و مزه آن ﴿کَٱلۡمُهۡلِهمانند ریم و چرک بدبو و بسیار داغ است. ﴿یَغۡلِی فِی ٱلۡبُطُونِ٤٥ کَغَلۡیِ ٱلۡحَمِیمِ٤٦و در شکم‌ها مانند آب جوشان می‌جوشد. و به فردی که عذاب داده می‌شود گفته می‌شود: ﴿ذُقۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡکَرِیمُ٤٩بچش مزّه‌ی این عذاب دردناک و کیفر وخیم را، زیرا تو به گمان خود قدرتمند بودی و از عذاب خدا جلوگیری می‌کردی، و تو به گمان خود پیش خود پیش خداوند ارزشمند بودی و (ادّعا کردی که) عذابی به تو نمی‌رسد. پس امروز برایت روشن شد که ذلیل و خوار هستی. ﴿إِنَّ هَٰذَا مَا کُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ٥٠این عذاب بزرگ همان چیزی است که درباره آن شک می‌کردید، امّا اکنون برایتان حق و یقین گشته است.

آیه‌ی ۵۹-۵۱:

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٖ٥١[الدخان: ۵۱]. «به‌راستی که پرهیزگاران در جایگاه امن و امانی هستند».

﴿فِی جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ٥٢[الدخان: ۵۲]. «در باغ‌ها و چشمه‌ساران».

﴿یَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِینَ٥٣[الدخان: ۵۳]. «آنان لباس‌هایی از حریر نازک و ضخیم می‌پوشند و در مقابل یک‌دیگر می‌نشینند».

﴿کَذَٰلِکَ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِینٖ٥٤[الدخان: ۵۴]. «بدین‌گونه (است) و حورهای درشت چشم را به‌ همسری آنان درمی‌آوریم».

﴿یَدۡعُونَ فِیهَا بِکُلِّ فَٰکِهَةٍ ءَامِنِینَ٥٥[الدخان: ۵۵]. «آنان در آن‌جا با امن و امان هر میوه‌ای را می‌طلبند».

﴿لَا یَذُوقُونَ فِیهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰۖ وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ٥٦[الدخان: ۵۶]. «در آنجا (طعم) مرگ را نچشند (طعم) مرگ نخستین را که (از پیش) چشیده بودند و خداوند آنان‌را از عذاب دوزخ بدور و محفوظ داشته است».

﴿فَضۡلٗا مِّن رَّبِّکَۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ٥٧[الدخان: ۵۷]. «فضل و بخششی است از سوی پروردگار تو، این است کامیابی بزرگ».

﴿فَإِنَّمَا یَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ٥٨[الدخان: ۵۸]. «ما قرآن را با زبان تو آسان کرده‌ایم تا پند گیرند».

﴿فَٱرۡتَقِبۡ إِنَّهُم مُّرۡتَقِبُونَ٥٩[الدخان: ۵۹]. «پس چشم به راه باش که آنان (نیز) چشم به راهند».

این پاداش کسانی است که با ترک گناهان و انجام طاعت از ناخشنودی و عذاب خدا پرهیز کرده‌اند، پس وقتی ناخشنودی و عذاب از آنها دور گشته است خشنودی خداوند و پاداش زیاد و میوه‌ها و چشمه سارها برای آنها محقق گشته است که از زیر کاخ‌های آنان جویبارها روان است و در باغ‌های بهشت آن را می‌جوشانند. باغ‌ها را به نعمت‌ها نسبت داد چون هر آنچه که این باغ‌ها در بردارند همه نعمت و شادمانی است و از هر جهت کامل می‌باشد و هیچ چیز ناخوشایند و ناگواری در آن وجود ندارد. و لباس آنها از ابریشم سبز کلفت و نازک است، ﴿مُّتَقَٰبِلِینَآنها رو به رو و در کمال راحتی و آرامش و محّت و زندگی خوب و آداب نیکو نشسته‌اند.

﴿کَذَٰلِکَنعمت و شادمانی کامل این‌گونه است. ﴿وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِینٖو زنهای زیبایی را که از زیبایی‌شان چشم‌ها و عقل‌ها حیران است و دارای چشم‌های درشت و زیبا هستند به همسری آنان در می‌آوریم.

﴿یَدۡعُونَ فِیهَا بِکُلِّ فَٰکِهَةٍآنان در بهشت هر میوه‌ای را که بخواهند از آنچه که در دنیا اسمش هست و از آنچه که در دنیا اسمی از آن نیست و شبیهی ندارد می‌طلبند، پس هر میوه ای، از هر نوع را که بخواهند بدون زحمت و مشقّت فورا برایشان حاضر می‌گردد. ﴿ءَامِنِینَو از تمام شدن آن و از زیان آن ایمن هستند و نیز از هر امر ناگوار و از بیرون آمدنِ از بهشت و از مرگ در امان می‌باشند. بنابراین فرمود: ﴿لَا یَذُوقُونَ فِیهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰاصلا و به طور کلّی در بهشت مرگی وجود ندارد و آنها هرگز نمی‌میرند و اگر در آن مرگی بود مرگ نخستین که مرگ دنیاست را استثنا نمی‌کرد. پس آنها هر آنچه دوست دارند و می‌خواهند به طور کامل برایشان فراهم است. ﴿وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ٥٦ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّکَو خداوند آنان را از عذاب جهنّم محفوظ داشته است و به دست آمدن نعمت‌ها و دور شدن عذاب از آنها از لطف و فضل خداوند بر آنهاست. و خداوند متعال است که به آنها توفیق داده تا کارهای شایسته انجام دهند، کارهایی که با آن خیر آخرت را به دست آورده‌اند، و نیز خداوند به آنها نعمت‌هایی عطا کرده است که اعمالشان به آن نمی‌رسد. ﴿ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُاین است کامیابی بزرگ. و چه کامیابی و رستگاری می‌تواند از به دست آوردن خشنودی خدا و در امان ماندن از عذاب و خشم او بزرگ‌تر باشد؟

﴿فَإِنَّمَا یَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِکَما قرآن را با زبان تو که به طور مطلق شیواترین و بزرگ ترین زبانهاست آسان کرده‌ایم پس با زبان تو کلمات قرآن و معانی آن آسان گشته است. ﴿لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَتا آنچه را که به سودشان است فرا بگیرند و آن را انجام دهند و آنچه را که به زیانشان است ترک کنند.

﴿فَٱرۡتَقِبۡپس منتظر آن خیر و پیروزی باش که خداوند به تو وعده داده‌است: ﴿إِنَّهُم مُّرۡتَقِبُونَو مسلّما آنان هم منتظر عذابی خواهند بود که آنها را فرا خواهد گرفت. این دو انتظار کشیدن با هم تفاوت دارند. پیامبر و پیروانش منتظر خیر و خوبی در دنیا و آخرت هستند و دیگران در دنیا و آخرت منتظر شر می‌باشند.

پایان تفسیر سوره‌ی دخان

سورة الدخان

سورة الدخان - سورة 44 - عدد آیاتها 59

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. حم

  2. وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ

  3. إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ

  4. فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ

  5. أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ

  6. رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ

  7. رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِن کُنتُم مُّوقِنِینَ

  8. لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الأَوَّلِینَ

  9. بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ

  10. فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِینٍ

  11. یَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِیمٌ

  12. رَبَّنَا اکْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ

  13. أَنَّى لَهُمُ الذِّکْرَى وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُّبِینٌ

  14. ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ

  15. إِنَّا کَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِیلا إِنَّکُمْ عَائِدُونَ

  16. یَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْکُبْرَى إِنَّا مُنتَقِمُونَ

  17. وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ

  18. أَنْ أَدُّوا إِلَیَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ

  19. وَأَنْ لّا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّی آتِیکُم بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ

  20. وَإِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُمْ أَن تَرْجُمُونِ

  21. وَإِنْ لَّمْ تُؤْمِنُوا لِی فَاعْتَزِلُونِ

  22. فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هَؤُلاء قَوْمٌ مُّجْرِمُونَ

  23. فَأَسْرِ بِعِبَادِی لَیْلا إِنَّکُم مُّتَّبَعُونَ

  24. وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا إِنَّهُمْ جُندٌ مُّغْرَقُونَ

  25. کَمْ تَرَکُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ

  26. وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ

  27. وَنَعْمَةٍ کَانُوا فِیهَا فَاکِهِینَ

  28. کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِینَ

  29. فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمَاء وَالأَرْضُ وَمَا کَانُوا مُنظَرِینَ

  30. وَلَقَدْ نَجَّیْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِینِ

  31. مِن فِرْعَوْنَ إِنَّهُ کَانَ عَالِیًا مِّنَ الْمُسْرِفِینَ

  32. وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِینَ

  33. وَآتَیْنَاهُم مِّنَ الآیَاتِ مَا فِیهِ بَلاء مُّبِینٌ

  34. إِنَّ هَؤُلاء لَیَقُولُونَ

  35. إِنْ هِیَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُنشَرِینَ

  36. فَأْتُوا بِآبَائِنَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ

  37. أَهُمْ خَیْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ أَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا مُجْرِمِینَ

  38. وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لاعِبِینَ

  39. مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ

  40. إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقَاتُهُمْ أَجْمَعِینَ

  41. یَوْمَ لا یُغْنِی مَوْلًى عَن مَّوْلًى شَیْئًا وَلا هُمْ یُنصَرُونَ

  42. إِلاَّ مَن رَّحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ

  43. إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ

  44. طَعَامُ الأَثِیمِ

  45. کَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ

  46. کَغَلْیِ الْحَمِیمِ

  47. خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاء الْجَحِیمِ

  48. ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذَابِ الْحَمِیمِ

  49. ذُقْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ

  50. إِنَّ هَذَا مَا کُنتُم بِهِ تَمْتَرُونَ

  51. إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٍ

  52. فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ

  53. یَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِینَ

  54. کَذَلِکَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِینٍ

  55. یَدْعُونَ فِیهَا بِکُلِّ فَاکِهَةٍ آمِنِینَ

  56. لا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ

  57. فَضْلا مِّن رَّبِّکَ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

  58. فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ

  59. فَارْتَقِبْ إِنَّهُم مُّرْتَقِبُونَ



سورة دخان

 

به نام الله بخشندة مهربان

 

حم (حا. میم). ﴿1﴾ سوگند به کتاب روشنگر. ﴿2﴾ بی‌گمان ما آن را در شب مبارک (و فرخندۀ قدر) نازل کردیم، بی‌شک ما (همواره) هشدار دهنده بوده‌ایم. ﴿3﴾ در آن شب هر امر با حکمت (و استواری) فیصله (و تدبیر) می‌شود([1]). ﴿4﴾ فرمانی از جانب ما (بود)، بی‌گمان ما فرستندة (آن) بوده‌ایم. ﴿5﴾ رحمتی است از سوی پروردگارت، بی‌گمان او ست که شنوای داناست. ﴿6﴾ پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آن دو است، اگر شما یقین دارید. ﴿7﴾ هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، زنده می‌کند و می‌میراند، پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شماست. ﴿8﴾ بلکه، آن‌ها در شک اند (و) بازی می‌کنند. ﴿9﴾ پس (ای پیامبر) منتظر روزی باش که آسمان دودی آشکار (پدید) آورد ([2]). ﴿10﴾ که (تمام) مردم را فرا می‌گیرد، این عذابی دردناک است. ﴿11﴾ (آنگاه کافران می‌گویند:) «پروردگارا! (این) عذاب را از ما برطرف کن، بی‌گمان ما ایمان می‌آوریم» ([3]). ﴿12﴾ چگونه (و از کجا) پند می‌پذیرند در حالی‌که پیامبر روشنگر برایشان  آمد! ﴿13﴾ سپس از او روی گرداندند، و گفتند: «(او) آموزش یافتة دیوانه است». ﴿14﴾ بی‌گمان ما اندکی عذاب را برطرف می‌کنیم، (و لی) شما (به کفر و اعمال زشت خود) باز می‌گردید. ﴿15﴾ روزی‌که به گرفتنی سخت (آن‌ها  را) فروگیریم، بی‌گمان ما انتقام گیرنده‌ایم. ﴿16﴾ و به راستی ما پیش از آن‌ها قوم فرعون را آزمودیم، و پیامبری بزرگوار به سوی‌شان آمد. ﴿17﴾ (و به آن‌ها گفت:) که «بندگان الله (= بنی اسرائیل) را به من و ا گذارید، بی‌گمان من برای شما فرستادۀ امینی هستم. ﴿18﴾      و (نیز) بر الله برتری مجویید، بی‌تردید من برای شما دلیل روشنی آورده ام. ﴿19﴾ و همانا من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می‌برم، از اینکه مرا سنگسار کنید. ﴿20﴾ و اگر به من ایمان نمی‌آورید، پس از من کناره بگیرید. ﴿21﴾ آنگاه به درگاه پروردگارش دعا کرد که: این‌ها  گروهی مجرمند. ﴿22﴾ پس (به او حکم داده شد:) بندگان مرا شبانه ببر، یقیناً شما تعقیب می‌شوید. ﴿23﴾ و دریا را آرام وا گذار، بی‌گمان آن‌ها لشکری غرق شده خواهند بود. ﴿24﴾ چه بسیار باغ‌ها و چشمه‌ها را (بعد از غرق شدن‌شان) رها کردند. ﴿25﴾ و (نیز) زراعت‌ها و قصر‌های نیکو (و زیبا). ﴿26﴾ و نعمتی که در آن (شادمان) بودند. ﴿27﴾ اینچنین بود، و ما (همۀ) آن‌ها را به مردمی ‌دیگر وا گذاشتیم. ﴿28﴾ پس آسمان و زمین بر آن‌ها نگریست، و (به آن‌ها) مهلت داده نشد. ﴿29﴾ و مسلماً بنی اسرائیل را از عذاب ذلت بار نجات دادیم. ﴿30﴾ از فرعون، که او سرکشی از اسراف‌کاران بود. ﴿31﴾ و به راستی ما آن‌ها را با علم (و آگاهی) بر جهانیان (زمان‌شان) برگزیدیم. ﴿32﴾ و از نشانه‌ها آنچه به آن‌ها دادیم که آزمایش آشکاری در آن بود. ﴿33﴾ بی‌گمان این‌ها (= مشرکان) می‌گویند: ﴿34﴾ «سرانجام جز همین مرگ نخستین ما نیست، و ما هرگز بر انگیخته نخواهیم شد. ﴿35﴾ پس اگر راست می‌گویید: نیاکان ما را (زنده کنید و) بیاورید». ﴿36﴾ آیا آن‌ها بهترند یا قوم «تبّع» و کسانی‌که پیش از آن‌ها بودند؟ ما آن‌ها را هلاک نمودیم، بی‌گمان آن‌ها مجرم بودند. ﴿37﴾ و (ما) آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در میان آن دو است، به بازیچه نیافریده‌ایم. ﴿38﴾ و (ما) آن دو را جز به حق نیافریدیم، و لیکن بیشتر آن‌ها نمی‌دانند. ﴿39﴾بی‌گمان روز داوری و جدایی (= روز قیامت) وعده‌گاه همۀ آن‌هاست. ﴿40﴾ روزی‌که هیچ دوستی برای دوست خود سودمند نباشد، و آن‌ها (از سوی کسی) یاری نمی‌شوند. ﴿41﴾ مگر کسی‌که الله اورا مورد رحمت قرار داده، یقیناً او پیروزمند مهربان است. ﴿42﴾ بی‌گمان درخت زقوم. ﴿43﴾ غذای گناهکاران است. ﴿44﴾ همانند مس گداخته در شکم‌ها می‌جوشد. ﴿45﴾ جوششی همچون آب جوشان. ﴿46﴾ (آنگاه به فرشتگان می‌گوییم:) او را بگیرید، پس به سختی او را میان دوزخ بکشید. ﴿47﴾ سپس بر سرش از عذاب جوشان بریزید. ﴿48﴾ (و به او می‌گوییم:) بچش که تو (به پندار خود) پیروزمند بزرگواری. ﴿49﴾ بی‌گمان این (همان) چیزی است که در آن شک داشتید. ﴿50﴾ یقیناً پرهیزگاران در جایگاه امنی هستند. ﴿51﴾ در (میان) باغ‌ها و (کنار) چشمه‌ها. ﴿52﴾ (لباس‌هایی) از دیبای نازک و دیبای ضخیم می‌پوشند، رو بروی هم می‌نشینند. ﴿53﴾ بدین‌سان (است) و حوریان گشاده چشم (بهشتی) را به همسری آن‌ها در می‌آوریم. ﴿54﴾ در آن (بهشت) با امن (و آرامش خاطر) هر میوة را (که بخواهند) می‌طلبند. ﴿55﴾ در آن (بهشت) مرگ را نمی‌چشند، مگر همان مرگ نخستین (که در دنیا چشیده‌اند) ([4]) و (الله) آن‌ها را از عذاب دوزخ حفظ  کند. ﴿56﴾ (این) بخششی است از (سوی) پروردگارت، این همان کامیابی بزرگ است. ﴿57﴾ پس (ای پیامبر) ما آن (= قرآن) را به زبان تو آسان کردیم، تا که آن‌ها پند گیرند. ﴿58﴾ پس (ای پیامبر) منتظر (وعده‌های الهی) باش، بی‌گمان آن‌ها (نیز) منتظرند. ﴿59﴾



([1])- آنچه از روزی و عمر و مصیبت، برای انسان‌ها فیصله شده است، و در لوح محفوظ ثبت است، به فرشتگان سپرده می‌شود. (تفسیر ابن کثیر).

([2])- عبد الله بن مسعود رضی الله عنه می‌گوید: هنگامی‌که قریش ایمان نیاوردند، و نافرمانی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را نمودند، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بر آنان دعا کرد که: «پروردگارا! سال‌های قحط‌سالی و گرسنگی مانند سال‌های قحطی زمان حضرت یوسف بر آنان بیاور»، آنگاه مردم از شدت گرسنگی وقتی‌که به آسمان نگاه می‌کردند، چیزی مانند دود در آسمان مشاهده می‌کردند ...  (صحیح بخاری 4774).

و عبد الله بن عباس و جمعی از تابعان و ائمه معتقدند که این دود قبل از قیامت خواهد بود، و از نشانه‌های بزرگ قیامت است. (به کتاب «شانه‌های قیامت» رجوع فرمائید).

([3])- ابن مسعود رضی الله عنه می‌گوید: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم دعا فرمود، و الله نیز عذاب را از آنان بر طرف نمود، و لی آنها بار دیگر به کفر بازگشتند، آنگاه الله در روز بدر، از آنان انتقام گرفت. (صحیح بخاری 4822).

([4])- در حدیث صحیح رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده: «مرگ را به شکل قوچ سیاه و سفیدی می‌آورند و در میان بهشت و دوزخ نگه می‌دارند، سپس بهشتیان را ندا می‌زنند، و آنان نگاه می‌کنند، به آنها گفته می‌شود: این را می‌شناسید! می‌گویند: بله، این مرگ است، سپس دوزخیان را  ندا  می‌زنند، آنها نیز نگاه می‌کنند، پرسیده می‌شوند: این را می‌شناسید! می‌گویند: بله، مرگ است، آنگاه آن را ذبح می‌کنند، سپس منادی ندا می‌دهد: ای بهشیان زندگی جاوید خواهید داشت و مرگی نیست، وای دوزخیان! در عذاب جاویدان هستید و مرگی نیست ...». (صحیح بخاری 4730 و صحیح مسلم 2849).

سُورَةُ الدُّخَانِ

 

سُورَةُ الدُّخَانِ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

حمٓ ١ وَٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡمُبِینِ ٢ إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةٖ مُّبَٰرَکَةٍۚ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ ٣ فِیهَا یُفۡرَقُ کُلُّ أَمۡرٍ حَکِیمٍ ٤ أَمۡرٗا مِّنۡ عِندِنَآۚ إِنَّا کُنَّا مُرۡسِلِینَ ٥ رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٦ رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَآۖ إِن کُنتُم مُّوقِنِینَ ٧ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ رَبُّکُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِکُمُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٨ بَلۡ هُمۡ فِی شَکّٖ یَلۡعَبُونَ ٩ فَٱرۡتَقِبۡ یَوۡمَ تَأۡتِی ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِینٖ ١٠ یَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٞ ١١ رَّبَّنَا ٱکۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ ١٢ أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّکۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِینٞ ١٣ ثُمَّ تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَقَالُواْ مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌ ١٤ إِنَّا کَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِیلًاۚ إِنَّکُمۡ عَآئِدُونَ ١٥ یَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ١٦ ۞وَلَقَدۡ فَتَنَّا قَبۡلَهُمۡ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ وَجَآءَهُمۡ رَسُولٞ کَرِیمٌ ١٧ أَنۡ أَدُّوٓاْ إِلَیَّ عِبَادَ ٱللَّهِۖ إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ ١٨ وَأَن لَّا تَعۡلُواْ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنِّیٓ ءَاتِیکُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٖ ١٩ وَإِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ ٢٠ وَإِن لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ لِی فَٱعۡتَزِلُونِ ٢١ فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ مُّجۡرِمُونَ ٢٢ فَأَسۡرِ بِعِبَادِی لَیۡلًا إِنَّکُم مُّتَّبَعُونَ ٢٣ وَٱتۡرُکِ ٱلۡبَحۡرَ رَهۡوًاۖ إِنَّهُمۡ جُندٞ مُّغۡرَقُونَ ٢٤ کَمۡ تَرَکُواْ مِن جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ ٢٥ وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ کَرِیمٖ ٢٦ وَنَعۡمَةٖ کَانُواْ فِیهَا فَٰکِهِینَ ٢٧ کَذَٰلِکَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا قَوۡمًا ءَاخَرِینَ ٢٨ فَمَا بَکَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَا کَانُواْ مُنظَرِینَ ٢٩ وَلَقَدۡ نَجَّیۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِینِ ٣٠ مِن فِرۡعَوۡنَۚ إِنَّهُۥ کَانَ عَالِیٗا مِّنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَ ٣١ وَلَقَدِ ٱخۡتَرۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ عِلۡمٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ ٣٢ وَءَاتَیۡنَٰهُم مِّنَ ٱلۡأٓیَٰتِ مَا فِیهِ بَلَٰٓؤٞاْ مُّبِینٌ ٣٣ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَیَقُولُونَ ٣٤ إِنۡ هِیَ إِلَّا مَوۡتَتُنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُنشَرِینَ ٣٥ فَأۡتُواْ بِ‍َٔابَآئِنَآ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٣٦ أَهُمۡ خَیۡرٌ أَمۡ قَوۡمُ تُبَّعٖ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ أَهۡلَکۡنَٰهُمۡۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَ ٣٧ وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا لَٰعِبِینَ ٣٨ مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٩ إِنَّ یَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِیقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِینَ ٤٠ یَوۡمَ لَا یُغۡنِی مَوۡلًى عَن مَّوۡلٗى شَیۡ‍ٔٗا وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ ٤١ إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ ٤٢ إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ ٤٣ طَعَامُ ٱلۡأَثِیمِ ٤٤ کَٱلۡمُهۡلِ یَغۡلِی فِی ٱلۡبُطُونِ ٤٥ کَغَلۡیِ ٱلۡحَمِیمِ ٤٦ خُذُوهُ فَٱعۡتِلُوهُ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلۡجَحِیمِ ٤٧ ثُمَّ صُبُّواْ فَوۡقَ رَأۡسِهِۦ مِنۡ عَذَابِ ٱلۡحَمِیمِ ٤٨ ذُقۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡکَرِیمُ ٤٩ إِنَّ هَٰذَا مَا کُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ ٥٠ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٖ ٥١ فِی جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ ٥٢ یَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِینَ ٥٣ کَذَٰلِکَ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِینٖ ٥٤ یَدۡعُونَ فِیهَا بِکُلِّ فَٰکِهَةٍ ءَامِنِینَ ٥٥ لَا یَذُوقُونَ فِیهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰۖ وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ ٥٦ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّکَۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٥٧ فَإِنَّمَا یَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٥٨ فَٱرۡتَقِبۡ إِنَّهُم مُّرۡتَقِبُونَ ٥٩

 

 

 

 

سوره دخان

 

به نام خداوند بخشندة مهربان

 

حا، میم. ﴿1 سوگند به کتاب روشن و روشنگر. ﴿2 بدون شک ما آن‌را در شبی خجسته نازل کرده‌ایم و ما همواره بیم‌دهنده بوده‌ایم. ﴿3 هرکار استواری در آن (شب) بیان و مقرّر می‌گردد. ﴿4 کاری که از سوی ما صادر و بدان دستور داده شده است. بی‌گمان ما فرستنده بوده‌ایم. ﴿5 (این کار) به خاطر رحمتی از سوی پروردگارت است، بی‌گمان او شنوای داناست. ﴿6 پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آن‌ دو است اگر اهل یقین هستید. ﴿7 معبود به حقّی جز او نیست و اوست که زنده می‌گرداند و می‌میراند و پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست. ﴿8 بلکه آنان در شک‌اند و سرگرمند. ﴿9 پس چشم به راه روزی باش که آسمان دور آشکاری را پدیدار می‌کند. ﴿10 مردم را فرو می‌پوشاند، این عذابی دردناک است. ﴿11 پروردگارا! عذاب را از ما دور دار، همانا ما ایمان آورندگانیم. ﴿12 چگونه آنان را پند باشد درحالیکه پیامبری بیان‌کننده به نزد آنان آمده بود. ﴿13 آن‌گاه از او روی‌گرداندند و گفتند: او دیوانه‌ای آموخته شده است. ﴿14 به‌راستی ما اندکی عذاب را دور می‌سازیم ولی شما به (کفر) باز خواهید گشت. ﴿15 روزی که به گرفتنی بزرگ فرو گیریم، بی‌گمان ما انتقام خواهیم گرفت. ﴿16 و بدون شک ما پیش از اینان قوم فرعون را آزمودیم و پیامبری بزرگوار به نزدشان آمد. ﴿17  (با این پیام) که بندگان خدا را به من بسپارید همانا من برایتان پیامبر امینی هستم. ﴿18﴾و (اینکه) بر خدا بزرگی نکنید (همانا) من برایتان حجّتی آشکار می‌آورم. ﴿19 و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می‌برم از آنکه مرا سنگسار کنید. ﴿20 و اگر به من ایمان نمی‌آورید پس از من کناره‌گیری کنید. ﴿21 پس او پروردگار خود را به فریاد خواند که بدون شک اینان گروهی گناهکارند. ﴿22  (به او گفتیم) پس بندگانم را شبانه کوچ بده (و بدانید که) به درستی شما تعقیب می‌شوید. ﴿23 و دریا را آرمیده رها کن، ایشان گروهی هستند که قطعاً غرق می‌گردند. ﴿24 چه باغ‌ها و چشمه‌ سارهای زیادی از خود به‌جای گذاشتند. ﴿25 و کشتزارها و جایگاهی ارزشمندرا. ﴿26 و نعمتی که در آن بهره‌مند بودند. ﴿27 بدینسان (شد) و ما همه‌ی این نعمت‌ها را به قوم دیگری دادیم. ﴿28 نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه به ایشان مهلتی داده شد. ﴿29 و به‌درستی که ما بنی‌اسراییل را از عذاب خوارکننده رهایی بخشیدیم. ﴿30 از فرعون که او سرکشی از اسرافکاران بود. ﴿31 و ما بنی‌اسرائیل را آگاهانه برگزیدیم و بر جهانیان برتری دادیم. ﴿32 و از نشانه‌هایی به آنان دادیم که در آن آزمونی آشکار بود. ﴿33 بی‌گمان اینان می‌گویند. ﴿34 مرگ ما جز مرگ اوّل نیست و ما برانگیخته نخواهیم شد. ﴿35 پس اگر راستگوئید پدرانمان را بیاورید. ﴿36 آیا آنان بهترند یا قوم «تبّع»؟ و کسانی را که پیش از آنان بودند نابود کردیم چرا که آنان گناهکار بودند. ﴿37 ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را که درمیان آن دو است بیهوده و بی‌هدف نیافریده‌ایم. ﴿38 ما آن دو را جز به حق نیافریده‌ایم ولی بیشترشان نمی‌دانند. ﴿39﴾به درستی که روز داوری وعده‌گاه همة آنان است. ﴿40 روزی که هیچ دوستی از دوستی (دیگر) چیزی را دفع نکند و آنان یاری نمی‌گردند. ﴿41 مگر کسیکه خدا به وی رحم کند که بی‌گمان او (=خدا) تواناو مهربان است. ﴿42 بی‌گمان درخت زقوم. ﴿43 خوراک (افراد) گناه‌کار است. ﴿44 هم‌چون فلز گداخته شده در شکم‌ها می‌جوشد. ﴿45 چون جوشیدن آب گرم. ﴿46 او را بگیرید آنگاه وی را به سختی به میانة دوزخ بکشانید. ﴿47 آنگاه بر فراز سرش از عذاب آب جوشیده بریزید. ﴿48 (می‌گوییم:) بچش که تو (به خیال خود) گرامی و بزرگواری. ﴿49 بدون شک این همان چیزی است که دربارة آن شک می‌کردید. ﴿50 به‌راستی که پرهیزگاران در جایگاه امن و امانی هستند. ﴿51 در باغ‌ها و چشمه‌ساران. ﴿52 آنان لباس‌هایی از حریر نازک و ضخیم می‌پوشند و در مقابل یک‌دیگر می‌نشینند. ﴿53 بدین‌گونه (است) و حورهای درشت چشم را به‌ همسری آنان درمی‌آوریم. ﴿54 آنان در آن‌جا با امن و امان هر میوه‌ای را می‌طلبند. ﴿55 در آنجا (طعم) مرگ را نچشند (طعم) مرگ نخستین را که (از پیش) چشیده بودند و خداوند آنان‌را از عذاب دوزخ بدور و محفوظ داشته است. ﴿56 فضل و بخششی است از سوی پروردگار تو، این است کامیابی بزرگ. ﴿57 ما قرآن را با زبان تو آسان کرده‌ایم تا پند گیرند. ﴿58 پس چشم به راه باش که آنان (نیز) چشم به راهند. ﴿59