ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 30؛ شمار آیات آن 60
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿الٓمٓ ١﴾.
الف. لام. میم؛ از جملۀ حروف مقطّعات است. هرچند میدانیم که این حروف معناهای ارزنده دارد، امّا خداوند متعال به مرادش در آوردن این حروف در قرآن کریم داناتر است.
﴿غُلِبَتِ ٱلرُّومُ ٢﴾.
اهل فارس بر کشور روم غلبه میکنند، بر آن سرزمین تسلّط مییابند و بر مردمش پیروز میشوند.
﴿فِیٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَیَغۡلِبُونَ ٣﴾.
این پیروزی در سرزمینی از شام به وقوع میپیوندد که به فارس بسیار نزدیک است، امّا باز اهل روم در آیندۀ نه چندان دور بر فارس غلبه خواهند یافت.
﴿فِی بِضۡعِ سِنِینَۗ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ مِن قَبۡلُ وَمِنۢ بَعۡدُۚ وَیَوۡمَئِذٖ یَفۡرَحُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٤﴾.
این پیروزی و تسلّط، عنقریب در ظرف سالهای اندکی بین ده سال تا سه سال – به وقوع میپیوندد. امّا تدبیر همه امور، پیش از پیروزی فارس بر روم و بعد از پیروزی روم بر فارس، خصوص خداوند عزوجل است. آنگاه که روم بر فارس غلبه یابد، مؤمنان از اثرش شادمان میشوند؛ زیرا مردم روم، اهل کتاب و اهل فارس بتپرست اند. از همین است که رومیان به قبول حق نزدیکتر بودند.
﴿بِنَصۡرِ ٱللَّهِۚ یَنصُرُ مَن یَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ ٥﴾.
خداوند پاک هر که از بندگانش را بخواهد پیروزی میبخشد و هر که را بخواهد به حالش وامیگذارد. او ذات باعزّتی است که با اعمال غلبه قهر میکند و با حکمش امور را مقدّر ساخته است. بر مخلوقات طالب رحمت مهربان است و رحمت وی همه چیزها را فرا گرفته است. آری! وعدۀ الهی به وقوع پیوست، اهل روم بعد از چند سال بر فارس پیروزی یافتند و بندگان مؤمن حقتعالی به این امر شادمان شدند.
﴿وَعۡدَ ٱللَّهِۖ لَا یُخۡلِفُ ٱللَّهُ وَعۡدَهُۥ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٦﴾.
حقتعالی بندگان مؤمنش را طور مؤکّد به پیروزی رومیان نصرانی اهل کتاب بر اهل فارس بتپرست وعده داد، امّا بیشتر کافران قریش نمیدانند که وعدۀ خداوند عزوجل به بندگانش حقّ است.
﴿یَعۡلَمُونَ ظَٰهِرٗا مِّنَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَهُمۡ عَنِ ٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ غَٰفِلُونَ ٧﴾.
علم کافران به زیب و زینت ظاهری دنیا خلاصه میشود. آنان از حقایق آخرت و نعمتهایی که پروردگار منّان در آن روز برای دوستانش آماده کرده و نیز از عذابهایی که برای دشمنانش مهیّا نموده بیخبراند، نه از این امور پند میگیرند و نه در این باره میاندیشند.
﴿أَوَ لَمۡ یَتَفَکَّرُواْ فِیٓ أَنفُسِهِمۗ مَّا خَلَقَ ٱللَّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَأَجَلٖ مُّسَمّٗىۗ وَإِنَّ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ بِلِقَآیِٕ رَبِّهِمۡ لَکَٰفِرُونَ ٨﴾.
آیا کافران نمیاندیشند که خداوند عزوجل آنان را از عدم پدید آورده و فکر نمیکنند که آسمانها و زمین و موجودات آنها را نیافریده، مگر برای اینکه عدل و مساوات اقامه شود، نیکوکاران پاداش یابند و بدکاران مجازات شوند و برای اینکه دلیلی بر قدرت و الوهیتش باشد؟ آیا نمیاندیشند که مدّت زندگی دنیا تا هنگام معلومی یعنی تا روز قیامت است و با آمدن آن پایان مییابد؟ با این هم بیشتر مردم از روز قیامت و لقای پروردگار منکراند و ایمان ندارند که به زودی خداوند متعال از اعمالشان حساب میگیرد، بنابراین در لهو و بازی مصروفاند.
﴿أَوَ لَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَأَثَارُواْ ٱلۡأَرۡضَ وَعَمَرُوهَآ أَکۡثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِۖ فَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ٩﴾.
آیا کافران در اطراف زمین به سیر و سیاحت نپرداختند تا با تأمّل و اعتبار نظر اندازند و بیندیشند که بازگشت اقوام گذشته چون عاد و ثمود که به تکذیب انبیا و رسالتشان پرداختند چگونه بوده است؟ به راستی که آن اقوام، دارای نیروی بزرگتر و جسمی قویتر بودند و به بهرهیابی از لذایذ دنیوی بیشتر دسترسی داشتند؛ از آن جهت که زمینهایشان را کشت مینمودند، خانههای مستحکمی را بنا میکردند و از اهل مکّه بیشتر به عمارت کاخها پرداخته بودند. اما خانههای آباد، کشت زمینها و بهرهمندی مزید، برای این تکذیب کنندگان فایدهای به همراه نداشت آری! پیامبران الهی دلایل قاطع و براهین روشنی را که به الوهیت خداوند متعال دلالت داشت با خود آوردند، اما آنان ارمغان پیامبران را رد کرده به تکذیبشان پرداختند و به ایشان مقابله کردند. خداوند آنان را هلاک نمود و در هم کوبید. امّا حقتعالی با این کار بر آنان ستم نکرد؛ زیرا مستحقّ عذاب بودند و خود با کفر و تکذیب بر نفسهای خویش ستم روا داشتند.
﴿ثُمَّ کَانَ عَٰقِبَةَ ٱلَّذِینَ أَسَٰٓـُٔواْ ٱلسُّوٓأَىٰٓ أَن کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَکَانُواْ بِهَا یَسۡتَهۡزِءُونَ ١٠﴾.
بعد از آن مرجع مجرمان، یعنی سرکشان و مفسدان روی زمین، بدترین باز گشت و زشتترین سرانجامی است؛ زیرا آنان به خداوند عزوجل کفر ورزیده پیامبر و آیات الهی را به مسخره گرفتند و در نتیجه مستحقّ عذاب شدند.
﴿ٱللَّهُ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ ثُمَّ إِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ١١﴾.
تنها و تنها خداوند عزوجل همه مخلوقات را پدید آورده و هیچکس در آفرینش با او شرکت نداشته است. اوست که همگان را بعد از نابودی به حیات نخستین باز میگرداند و سپس همه مردم در روز قیامت به سویش باز میگردند تا مطیعان را پاداش و گنهکاران را جزا دهد.
﴿وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ یُبۡلِسُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ١٢﴾.
آنگاه که روز قیامت و هنگام حساب اعمال فرا رسد، کافران از نجات مأیوس میشوند و به هلاکت خویش یقین میکنند. در آن وقت هیچ دلیل و عذر معقولی ندارند.
﴿وَلَمۡ یَکُن لَّهُم مِّن شُرَکَآئِهِمۡ شُفَعَٰٓؤُاْ وَکَانُواْ بِشُرَکَآئِهِمۡ کَٰفِرِینَ ١٣﴾.
در آن روز خدایان باطل کافران که در دنیا به عبادت آنها پرداختند و آنها را شریک حقتعالی دانستند شفیع و عذر خواه آنان نمیشوند، بلکه از شرک آنان به سوی خدا بیزاری میجویند. کافران نیز با مشاهدۀ عذاب از خدایان خویش اعلان بیزاری میکنند؛ زیرا هیچ کسی در نزد خداوند عزوجل نمیتواند شفاعت کند مگر آنگاه که وی اجازه دهد و از شخصی که برایش شفاعت صورت میگیرد راضی باشد.
﴿وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ یَوۡمَئِذٖ یَتَفَرَّقُونَ ١٤﴾.
آنگاه که روز قیامت پدید آید و فرا رسد، مسلمانان باور مند و کافران تکذیبگر از هم جدا میشوند.
﴿فَأَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَهُمۡ فِی رَوۡضَةٖ یُحۡبَرُونَ ١٥﴾.
کسانی که با ایمان به خداوند عزوجل از پیامبرش پیروی کردند و اعمال پسندیدهای را انجام دادهاند، به سوی باغهای پُر از نعمت و آسایشی باز میگردند و با برخورداری از نعمتها در آنجا مورد اکرام قرار گرفته در شادمانی به سر میبرند.
﴿وَأَمَّا ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَکَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَا وَلِقَآیِٕ ٱلۡأٓخِرَةِ فَأُوْلَٰٓئِکَ فِی ٱلۡعَذَابِ مُحۡضَرُونَ ١٦﴾.
امّا کافران تکذیبگر که به آیات الهی و به روز قیامت تکذیب کردند، در عذاب دوزخ ماندگار میباشند؛ نه از آن بیرون میشوند و نه عذاب از آنان تخفیف مییابد.
﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ حِینَ تُمۡسُونَ وَحِینَ تُصۡبِحُونَ ١٧﴾.
ای مؤمنان! پروردگارتان را در هنگام شب و در صبحگاهان تسبیح گویید، به پاکی یاد کنید، بزرگش بدارید و از شریک و همسر و فرزند منزّه بشمارید. او را با نامهای نیکو و صفات بلندش ستایش کنید و اوصافی را برایش ثابت بدانید که خود برای خویشتن ذکر کرده است.
﴿وَلَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَعَشِیّٗا وَحِینَ تُظۡهِرُونَ ١٨﴾.
آری! سزاوار و شایسته آن است که همه ستایشهای نیکو، حمد و سپاس بینهایت و شکر همه شکر گزاران در تمام آسمانها و زمین، در نیمۀ شب و اوّل و آخر روز برای خداوند اختصاص یابد.
﴿یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَیُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتَ مِنَ ٱلۡحَیِّ وَیُحۡیِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۚ وَکَذَٰلِکَ تُخۡرَجُونَ ١٩﴾.
خداوند عزوجل زنده را از مرده بیرون میآورد؛ همچنان که جوجه از تخم پدید میآید، مرده را از زنده بیرون میآورد؛ چنانکه تخم را از مرغ به وجود میآورد و زمین را بعد از اینکه سر سبزیاش را با خشکسالی و قحطی از دست داده زنده میسازد. آری! همچنان که الله تعالی زمین مرده را حیات میبخشد شما را نیز بعد از مردن از قبرهایتان زنده میگرداند و برای حساب اعمال بیرون میآورد.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ إِذَآ أَنتُم بَشَرٞ تَنتَشِرُونَ ٢٠﴾.
از براهینی که به قدرت خداوند عزوجل و بزرگیاش دلالت دارد این است که آدم پدر مخلوقات را از خاک آفرید، بعد از آن با توالد و تناسل تعداد ذریهاش افزون شد و در زمین به طلب روزی پراکنده شدند.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡکُنُوٓاْ إِلَیۡهَا وَجَعَلَ بَیۡنَکُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةًۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ٢١﴾.
از نشانههایی که بر عظمت، قدرت، جلال و شایستگی پروردگار به عبودیت دلالت دارد این است که برای شما – ای مردان – زنانی را از جنس خودتان آفرید و آنان را به ازدواج شما در آورد تا در زندگی با ایشان انس گیرید؛ از این رو در میان زن و مرد محبّت و مهربانی را برقرار ساخت. به یقین که ایجاد این امور از جانب الله عزوجل – در نظر کسی که در آیات بیندیشد و در دلایل تدبّر نماید – برهان روشنی است بر اینکه اوتعالی در خدایی خود یکتاست و به کمال قدرتش یگانه میباشد.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفُ أَلۡسِنَتِکُمۡ وَأَلۡوَٰنِکُمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّلۡعَٰلِمِینَ ٢٢﴾.
آفرینش باشکوه، بنایی تعجّب آور و ارتفاع بدون ستون آسمانها بر زمین؛ همواری و پهنایی زمین، و اینکه گهوارهای برای مخلوقات ساخته شده؛ اختلاف زبانها، تعدّد لهجهها، تباین شکلها و تنوّع رنگهای سفید، سرخ و سیاه در نسل انسانی، همه براهین و دلایلیاند که به قدرت با عظمت و بینهایت و کمال بزرگی خداوند عزوجل دلالت دارند. به راستی که این دلایل، کسانی را که علمی نافع دارند به فهم حقایق میرساند و به اسرار آفرینش آگاه میسازد.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ مَنَامُکُم بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱبۡتِغَآؤُکُم مِّن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَسۡمَعُونَ ٢٣﴾.
از جملۀ دلایل قدرت خداوند بزرگ این است که خواب را برای بندگان راحتی از دشواری کارها و راهی برای جدایی از مصروفیتها ساخته؛ چنانکه نه زندگی است و نه مرگ به شمار میرود و روز را آفریده و تعیین کرده تا به طلب رزق و روزی و کار و کوشش بپردازند. بدون شک این امور دلایل آشکار و براهین روشنی است که به قدرت بیحد، کمال بزرگی و الوهیت حقتعالی دلالت میکند؛ البته برای کسی که آیاتش را با گوش شنوا و با تدبّر و قبول بشنود و مسلّماً چنین کسانی از این دلایل بهره میگیرند.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ یُرِیکُمُ ٱلۡبَرۡقَ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَیُنَزِّلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَیُحۡیِۦ بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَآۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ٢٤﴾.
از دلایل قاطعی که به قدرت آفریدگار سبحان، حکمتش در مخلوقات و قدرتش بر اجرای امور دلالت دارد این است که صاعقه را برای بندگان طوری نشان میدهد که از آوازش میهراسند، اما با نزول باران امیدوار میشوند. اوتعالی از ابرها آب با برکتی را فرود میآورد که به وسیلۀ آن زمین را با نباتات، کشتها و میوهها بعد از قحطی و خشکسالی زنده میسازد. به راستی که در این امور برهان واضحی بر قدرت، حکمت، استحکام آفرینش و صنع بدیع اوتعالی است و صاحبان خرد و اندیشه و پذیرندگان دلایل الهی از آن فایده میبرند.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦٓ أَن تَقُومَ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ بِأَمۡرِهِۦۚ ثُمَّ إِذَا دَعَاکُمۡ دَعۡوَةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ إِذَآ أَنتُمۡ تَخۡرُجُونَ ٢٥﴾.
از نشانهها و دلایلی که به قدرت و یگانگی خداوند عزوجل دلالت دارد این است که آسمانها و زمین به امر اوتعالی ثبات و استقرار یافتهاند؛ چنانکه از بین نمیروند و به سقوط مواجه نمیشوند. بعد از آن وقتی شما را به سوی روز جزا و حساب فرا خواند از قبرهایتان شتابان به سوی میدان محشر بیرون میشوید.
﴿وَلَهُۥ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ کُلّٞ لَّهُۥ قَٰنِتُونَ ٢٦﴾.
تنها خداوند یگانه، مالک و صاحب اختیار همه موجودات آسمانها و زمین است؛ زیرا اوست که آنها را آفریده و روزی داده است. آری! اوست که در امور همگان تصرّف میکند، تدبیرشان را به دست دارد و همه به پیشگاه هیبت و شکوهش فروتن و به فرمانش منقاد اند.
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَیۡهِۚ وَلَهُ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٢٧﴾.
الله عزوجل خداوند است که مخلوقات را از عدم پدید آورده و بعد از فناشدن همه را دوباره زنده میکند. بازگشتاندن موجود فناشده به سوی حیات، از پیداکردن نخستینش آسانتر است؛ هرچند هریک از ایجاد نخستین و اعادۀ حیات بر پروردگار آسان است. هر صفتی که اوتعالی بدان موصوف است کاملترین، بزرگترین و والاترین مرتبهاش برای او ثابت است. اوتعالی ذات عزیزی است که هیچکس بر او غلبه نمیکند، هر که با وی محاربه نماید قهرش میکند و چون با وی مقابله نماید ذلیلش میسازد. او در آفرینش و تدبیر، و در حکم و شریعتش با حکمت است.
﴿ضَرَبَ لَکُم مَّثَلٗا مِّنۡ أَنفُسِکُمۡۖ هَل لَّکُم مِّن مَّا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُم مِّن شُرَکَآءَ فِی مَا رَزَقۡنَٰکُمۡ فَأَنتُمۡ فِیهِ سَوَآءٞ تَخَافُونَهُمۡ کَخِیفَتِکُمۡ أَنفُسَکُمۡۚ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ٢٨﴾.
ای کافران! برایتان مَثَلی از خودتان ارائه نموده، آیا بردهگان و کنیزانی دارید که در رزق و روزی با شما شریک باشند و حقوق مساوی داشته باشند؟ و آیا شما در تقسیم مالها در صورتی که شریکان آزادی داشته باشید هراس دارید؟ شما به چنین معاملهای راضی نیستید. پس چگونه به چنین امری در حقّ خداوند عزوجل راضی میشوید و برایش از بندگان شریکانی را در الوهیت و ربوبیت مقرّر میدارید؟ پروردگار براهین و دلایل قاطعش را، برای صاحبان عقلهای سلیم و فطرتهای معتدل، به وسیلۀ این مَثَل واضح و روشن بیان میدارد.
﴿بَلِ ٱتَّبَعَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُوٓاْ أَهۡوَآءَهُم بِغَیۡرِ عِلۡمٖۖ فَمَن یَهۡدِی مَنۡ أَضَلَّ ٱللَّهُۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِینَ ٢٩﴾.
بلکه کافران در شرک ورزیدن به خداوند عزوجل از خواهشهای نفسانی پیروی کردند، از پدران خود بدون دلیل تقلید نمودند و با نادانی و گمراهی کار خویش را انجام دادند. کسی که الله تعالی گمراهی را بر او مقدّر کرده باشد، هیچکس توان ندارد به سوی هدایتش رهنمایی کند و توفیقش بخشد. برای کافران یاری کنندهای نیست که عذاب پروردگار یگانۀ قهّار را از آنان دفع کند.
﴿فَأَقِمۡ وَجۡهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفٗاۚ فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَیۡهَاۚ لَا تَبۡدِیلَ لِخَلۡقِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ ٱلدِّینُ ٱلۡقَیِّمُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٠﴾.
ای پیامبر! با مؤمنانی که با تو هستند اخلاصمندانه به جانب دین اسلام که از شرک به سوی توحید مایل است روی بیاور و خویشتن را به پیروی از ملت ابراهیم علیه السلام ثابت نگهدار؛ زیرا آیین او راه راست و منهج ثابتی است که رونده را به سوی رضای خدای رحمان و رحیم و باغهای پر از نعمت وصل میسازد، اما بیشتر مردم نمیدانند که آنچه خداوند ترا بدان مأمور داشته فقط اسلام است نه دیگر ادیان.
﴿۞مُنِیبِینَ إِلَیۡهِ وَٱتَّقُوهُ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَلَا تَکُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ٣١﴾.
با توبه از گناهان، اخلاص عمل، راستکاری و طاعت به سوی خداوند عزوجل باز گردید؛ با انجام اوامر الهی و پرهیز از نواهیاش تقوا را پیشه سازید؛ نمازهای مشروع را با کاملترین طریق و با مراعات ارکان، واجبات، و شرایط آن ادا نمایید و با کسانی که به الله شرک میورزند همگام نشوید، بلکه مؤحّد باشید عبادت را اخلاصمندانه به پیشگاه او تقدیم دارید.
﴿مِنَ ٱلَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمۡ وَکَانُواْ شِیَعٗاۖ کُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَیۡهِمۡ فَرِحُونَ ٣٢﴾.
از جملۀ کافران، هوا پرستان و اهل بدعت که دین خویش را تحریف نموده کتاب خدا و سنّت رسولش را تغییر دادند نباشید؛ آنانکه با موافقت خواهشهای نفسانی خود به بعضی از احکام دین ایمان آوردند و به برخی دیگر کافر شدند، به گروهها و جماعتهای مختلفی تقسیم شدند که با هم نزاع دارند، به دفاع از سر کردههای خود اقدام میکنند، برای آرای خود تعصب میورزند و به گناه و تجاوز کمک میکنند. هر گروهی به معتقداتش مسرور و شادمان است و میپندارد که حق تنها با اوست و دیگران روش باطل را در پیش گرفتهاند.
﴿وَإِذَا مَسَّ ٱلنَّاسَ ضُرّٞ دَعَوۡاْ رَبَّهُم مُّنِیبِینَ إِلَیۡهِ ثُمَّ إِذَآ أَذَاقَهُم مِّنۡهُ رَحۡمَةً إِذَا فَرِیقٞ مِّنۡهُم بِرَبِّهِمۡ یُشۡرِکُونَ ٣٣﴾.
طبیعت مردم این است که چون به دشواری، خواری و بلایی گرفتار شوند، با اخلاص در دعا به پیشگاه خداوند عزوجل زاری میکنند تا سختی و دشواریشان را مرفوع سازد. اما چون مورد رحمت قرار گرفتند و بلا را از آنان دور ساخت، باز گروهی از مردم، برخی چیزها را در عبادت به اوتعالی شریک میآورند و نعمتش در دور ساختن بلاها را فراموش میکنند.
﴿لِیَکۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَیۡنَٰهُمۡۚ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٣٤﴾.
تا به احسان و رحمتی که خداوند عزوجل با دور ساختن برایشان عطا کرده کافر شوند. پس اکنون کافران از لذایذ فانی و زودگذر دنیا بهرهمند شوند اما زشتی اعمال خود را در روز قیامت قطعاً خواهند دانست.
﴿أَمۡ أَنزَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ سُلۡطَٰنٗا فَهُوَ یَتَکَلَّمُ بِمَا کَانُواْ بِهِۦ یُشۡرِکُونَ ٣٥﴾.
آیا خداوند عزوجل برهان روشن و دلیل قاطعی را بر این گروه از کافران فرود آورده که شرک آنان را تأیید میکند و به درستی کفرشان گواهی میدهد؟
﴿وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ فَرِحُواْ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ إِذَا هُمۡ یَقۡنَطُونَ ٣٦﴾.
آنگاه که خداوند عزوجل نعمتی چون روزی، تندرستی، عافیت و فراوانی را برای مردم بچشاند از اثرش با فخر فروش، تکبّر و خود بزرگ بینی – نه از روی شکران – شادمان میشوند. اما آنگاه که به علّت گناهان و اعمال بدشان گرفتاریهایی مانند ناداری، بیماری، گرسنگی، ترس و سختی به آنان برسد، از دورشدن دشواریها ناامید میشوند و عادت بیشتر مردم در حالات سختی و فراوانی همینگونه است.
﴿أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٣٧﴾.
آیا مردم نمیدانند که خداوند عزوجل رزق و روزی هر که از بندگان را که بخواهد به گونۀ آزمایش فراوان میسازد؟ تا دیده شود که آیا شکر میکنند یا به کفران میپردازند؟ و آیا نمیدانند که برای شماری دیگر بر مبنای خواستهاش روزی را تنگ میگرداند تا آشکار شود که آیا صبر میکنند یا ناخوشنود میشوند؟ به راستی در فراوانی روزی و کمبود آن بر مردم، دلیل واضحی است که حکمت، آگاهی و مهربانی پروردگار منّان بر بندگان را در نظر اهل ایمان نمایان میسازد.
﴿فََٔاتِ ذَا ٱلۡقُرۡبَىٰ حَقَّهُۥ وَٱلۡمِسۡکِینَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِیلِۚ ذَٰلِکَ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجۡهَ ٱللَّهِۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٣٨﴾.
حقوق خویشاوندان را با ادای صلۀرحم، دادن صدقه و انجام کارهای نیکو ادا کن و زکات و خیرات را برای فقیران و نیازمندان راه مانده عطا نما. چنین عطایی برای اخلاصمندان بسیار نیکوست و پاداشی بزرگ دارد. کسانی که این اعمال نیکو و سایر کارهای پسندیده را انجام دهند مطلوب واقعی را دریافته به رضای خدا نایل میشوند، با دخول به بهشتش بهرهیاب شده از عذاب و خشمش نجات مییابند.
﴿وَمَآ ءَاتَیۡتُم مِّن رِّبٗا لِّیَرۡبُوَاْ فِیٓ أَمۡوَٰلِ ٱلنَّاسِ فَلَا یَرۡبُواْ عِندَ ٱللَّهِۖ وَمَآ ءَاتَیۡتُم مِّن زَکَوٰةٖ تُرِیدُونَ وَجۡهَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُضۡعِفُونَ ٣٩﴾.
ای مردم! آنچه را به منظور به دست آوردن سود به قرض میدهید تا ذریعۀ مال مردم افزونش سازید در نزد خداوند عزوجل فزونی نخواهد یافت، بلکه حقتعالی برکتش را محو و نابود میگرداند. اما چیزی را که به طور زکات و خیرات برای مستحقّان میدهید و با آن رضای خدا و پاداش اخروی را اراده دارید عملی است پذیرفتهشده که در نزد اوتعالی چندین برابر پاداش دارد؛ یعنی صدقات، رشد و برکت به ارمغان میآورد ولی سود و ربا، نابودی و خسارت را با خود دارد.
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَکُمۡ ثُمَّ رَزَقَکُمۡ ثُمَّ یُمِیتُکُمۡ ثُمَّ یُحۡیِیکُمۡۖ هَلۡ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَفۡعَلُ مِن ذَٰلِکُم مِّن شَیۡءٖۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٤٠﴾.
ای بندگان! خداوند یگانه ذاتی است که شما را از عدم آفرید و از انواع نعمتها برایتان روزی داد. پس از کامل شدن مدتهای عمر شما را میمیراند و بعد از آن از قبرها به سوی میدان محشر برای محاسبه برمیانگیزد. آیا از جملۀ شریکانی که آنها را به خداوند شریک میآورید کسی هست که افعالی مانند آفریدن، روزی دادن، میراندن و زنده کردن را انجام دهد؟ خداوند عزوجل از شرک مشرکان منزّه و مقدّس است و هیچ معبود برحقّی جز او وجود ندارد.
﴿ظَهَرَ ٱلۡفَسَادُ فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ بِمَا کَسَبَتۡ أَیۡدِی ٱلنَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعۡضَ ٱلَّذِی عَمِلُواْ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ٤١﴾.
فساد و ناخوشایندهایی مانند قحطی، بیماری، ناداری، گرسنگی، مصیبتها و غمها به سبب گناهان مردم در خشکی و دریا آشکار میشود، برای اینکه خداوند عزوجل آنان را به سبب گناهان انجام شدۀشان مبتلا سازد تا با توبۀ خالص به سوی پروردگار خویش برگردند و از گناهان و معاصی بپرهیزند. برای اینکه نعمتها تداوم یافته عذابها برگشتانده شود، حالها صلاح یابد و آیندهها نیکوتر و بهتر شود.
﴿قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلُۚ کَانَ أَکۡثَرُهُم مُّشۡرِکِینَ ٤٢﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: به سیر و سفر در اطراف و جوانب زمین بپردازید و با تأمّل و اعتبار ببینید و بنیدیشید که بازگشت و انجام کسانی از امّتهای پیشین، مانند قوم نوح، عاد و ثمود که به تکذیب پیامبران پرداختند چگونه بوده است؟ آثار هلاکت و بربادیی را درمییابید که وقتی کافر شدند و پیامبران را تکذیب کردند، آنان را فرا گرفت.
﴿فَأَقِمۡ وَجۡهَکَ لِلدِّینِ ٱلۡقَیِّمِ مِن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَ یَوۡمٞ لَّا مَرَدَّ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۖ یَوۡمَئِذٖ یَصَّدَّعُونَ ٤٣﴾.
با عمل به اوامر و اجتناب از نواهی خداوند عزوجل به جانب راه مستقیم و دین قویمی که اسلام است رو بیاور و پیش از رسیدن روز حساب بدان تمسّک بجوی؛ پیش از روزی که هیچکس وقوع آن را جلوگیری کرده نمیتواند. در آن روز مردم برای دریافت نتیجۀ اعمال خود پراکنده و متفرّقاند، بعد از آن گروهی به سوی بهشت و گروهی به جانب دوزخ رهسپار میشوند.
﴿مَن کَفَرَ فَعَلَیۡهِ کُفۡرُهُۥۖ وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِأَنفُسِهِمۡ یَمۡهَدُونَ ٤٤﴾.
هر که به خداوند عزوجل کافر شود، زیان و عقوبت کفرش را خودش به تنهایی برمیدارد. اما هر که به اوتعالی ایمان آورد و اعمال نیک و مشروعی را انجام دهد، مقام و جایگاه راستینی را برای خویشتن آماده میسازد؛
﴿لِیَجۡزِیَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٤٥﴾.
برای آنکه خداوند عزوجل مؤمنان نیکوکار را با مهربانی و احسان، به نیکوترین پاداش جزا دهد. آری! حقتعالی کسانی را که به او کفر ورزند و پیامبرانش را تکذیب کنند دوست ندارد و مورد خشم خویش قرار میدهد.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦٓ أَن یُرۡسِلَ ٱلرِّیَاحَ مُبَشِّرَٰتٖ وَلِیُذِیقَکُم مِّن رَّحۡمَتِهِۦ وَلِتَجۡرِیَ ٱلۡفُلۡکُ بِأَمۡرِهِۦ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٤٦﴾.
از دلایلی که بر الوهیت، قدرت و عظمت خداوند عزوجل دلالت دارد این است که باد را پیش از باران میفرستد تا به فرود آمدن باران مژده داده ابرها را پراکنده سازد. در نتیجه بندگان با آن شادمان شوند و با فرود آمدن آب زلال و مبارکی از آسمان رحمت پروردگارشان را بچشند. آبی را میفرستد که بندگان و شهرها را زندگی میبخشد و بحرها را به قدرت خدا برای نَوَردیدن کشتیها مساعد میسازد تا بازرگانان با رفت و آمد بر کشتیها به طلب روزی بپردازند و اموالشان انتقال یابد. این همه برای آن است که بندگان، پروردگار خود را شکر گزاری کرده یگانهاش بشمارند و تنها او را پرستش کنند.
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَٱنتَقَمۡنَا مِنَ ٱلَّذِینَ أَجۡرَمُواْۖ وَکَانَ حَقًّا عَلَیۡنَا نَصۡرُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٤٧﴾.
یقیناً خداوند متعال پیش از پیامبر اسلام محمّد صلی الله علیه و آله و سلم پیام آوران دیگری را به سوی اقوامشان فرستاد که مردم را به رحمت الهی – در صورتی که ایمان آورند – مژده دادند و از عذابش – در صورتی که کافر شوند ترساندند، به سوی توحید فرا خواندند و از شرک باز داشتند. این پیامبران با دلایل قاطع و براهین روشنی به نزد اقوام خویش آمدند، اما بیشتر مردم کافر شدند و جز اندکی ایمان نیاوردند. خداوند عزوجل از تکذیب کنندگان انتقام گرفت، کافران را هلاک ساخت و بندگان یکتا پرستش را پیروزی بخشید. آری! یاری و نصرت حقتعالی برای دوستانش حقّ است؛ زیرا به بارگاه او منزلت و تقرّب دارند.
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی یُرۡسِلُ ٱلرِّیَٰحَ فَتُثِیرُ سَحَابٗا فَیَبۡسُطُهُۥ فِی ٱلسَّمَآءِ کَیۡفَ یَشَآءُ وَیَجۡعَلُهُۥ کِسَفٗا فَتَرَى ٱلۡوَدۡقَ یَخۡرُجُ مِنۡ خِلَٰلِهِۦۖ فَإِذَآ أَصَابَ بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ إِذَا هُمۡ یَسۡتَبۡشِرُونَ ٤٨﴾.
الله عزوجل خداوندی است که بادها را میفرستد، بادها ابرهای آبدار را طبق ارادهاش در آسمان منتشر ساخته و از هم جدا مینمایند تا در نتیجه آب از میان ابر بیرون آید. اما آنگاه که پروردگار سبحان ابرها را طبق ارادۀ خویش به وسیلۀ بادها به سرزمینی سوق میدهد، مردمش به نزول باران شادمان و مسرور میشوند؛
﴿وَإِن کَانُواْ مِن قَبۡلِ أَن یُنَزَّلَ عَلَیۡهِم مِّن قَبۡلِهِۦ لَمُبۡلِسِینَ ٤٩﴾.
هرچند بندگان پیش از نزول آب از ابرها، به خاطر طولانی شدن منع باران، از رحمت الهی ناامید و از فرود آمدن باران مأیوس بودند؛ امّا خداوند عزوجل با فرود آوردن باران، فراوانی را باز میآورد.
﴿فَٱنظُرۡ إِلَىٰٓ ءَاثَٰرِ رَحۡمَتِ ٱللَّهِ کَیۡفَ یُحۡیِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَآۚ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٥٠﴾.
اکنون ای اندیشمند! با تفکّر و اعتبار در آثار باران در زمین سرسبز، بوستانهای پر درخت و باغهای فراخ تأمّل کن که چگونه خداوند عزوجل آنها را بعد از خشکسالی و قحطی به وسیلۀ آب زنده کرده و سر سبز و پر گیاه شده است؟ به راستی کسی که زمین را بعد از مردنش با سبز کردن زنده نماید، به زنده ساختن بعد از مرگ مردم و بیرون آوردنشان از قبرها نیز توناست؛ زیرا او به هر کاری قدرت دارد، هیچ چیزی او را عاجز ساخته نمیتواند و هیچ کاری بر او ممتنع نمیباشد.
﴿وَلَئِنۡ أَرۡسَلۡنَا رِیحٗا فَرَأَوۡهُ مُصۡفَرّٗا لَّظَلُّواْ مِنۢ بَعۡدِهِۦ یَکۡفُرُونَ ٥١﴾.
اگر خداوند عزوجل بادی را برانگیزد و نباتات سبز، کشتها و میوهها را به وسیلۀ آن نابود سازد چنانکه بعد از سبزی و تازگی همه زرد شوند، بعد از مشاهدۀ این امر مشهود نیز بر کفر به اوتعالی ادامه میدهند و از آن باز نمیگردند.
﴿فَإِنَّکَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَلَا تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوۡاْ مُدۡبِرِینَ ٥٢﴾.
ای پیامبر! به راستی که تو پند و موعظه را به کسی که خداوند عزوجل قلبش را بمیرانده و گوشهایش را از شنیدن حکمت بند کرده شنوانده نمیتوانی. بنابراین کفر کافران غمگین مشو و به خاطر عدم پذیرش دعوتت نا آرام مباش؛ زیرا آنان مانند ناشنوایان و مردگانی اند که نه میشنوند و نه میدانند. حضور آنان مانند غیاب است و زندگیشان چون مرگ؛ بدان سبب که از پذیرش حق اعراض کردند و از هدایت رو گشتاندند.
﴿وَمَآ أَنتَ بِهَٰدِ ٱلۡعُمۡیِ عَن ضَلَٰلَتِهِمۡۖ إِن تُسۡمِعُ إِلَّا مَن یُؤۡمِنُ بَِٔایَٰتِنَا فَهُم مُّسۡلِمُونَ ٥٣﴾.
تو هدایتگر کسی نیستی که خداوند عزوجل بر دلش مُهر نهاده و چشمهایش را از دیدن حق کور ساخته است. نمیتوانی دعوتت را به گونهای که آن را قبول کنند و بپذیرند بشنوانی؛ مگر برای کسی که به قرآن ایمان آورده، به خدای رحمان تسلیم است و به دلایل دقّت و یقین میکند.
﴿۞ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن ضَعۡفٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ ضَعۡفٖ قُوَّةٗ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٖ ضَعۡفٗا وَشَیۡبَةٗۚ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِیمُ ٱلۡقَدِیرُ ٥٤﴾.
ای مردم! خداوند عزوجل ذاتی است که شما را از آبی بیارزش و ناچیز – یعنی نطفه – آفرید، پس تکبّر نکنید. سپس شما را بعد از ناتوانی کودکی، قوّت مردانگی بخشید و بعد از توانمندی مردانگی، به ناتوانی کلانسالی و پیری رساند. او هرچه را بخواهد از ناتوانی و قوّت، کودکی و جوانی، پیری و کلانسالی پدید میآورد، به مخلوقاتش داناست و به هر چیزی تواناست. آفرینش خود را با علمش مستحکم ساخته و مرادش را با قدرتش نفاذ میبخشد.
﴿وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ یُقۡسِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ مَا لَبِثُواْ غَیۡرَ سَاعَةٖۚ کَذَٰلِکَ کَانُواْ یُؤۡفَکُونَ ٥٥﴾.
روزی که قیامت برپا شود، مجرمان سوگند یاد میکنند که جز لحظۀ اندکی درنگ نکردند، اما دنیا زمان اندکی نیست که مانند یک لحظه باشد. اینچنین در سوگند خود دروغ میگویند؛ همچنان که در دنیا بر خداوند عزوجل دروغ میبستند و از شرایع پیامبران انکار کردند.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَٱلۡإِیمَٰنَ لَقَدۡ لَبِثۡتُمۡ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡبَعۡثِۖ فَهَٰذَا یَوۡمُ ٱلۡبَعۡثِ وَلَٰکِنَّکُمۡ کُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٥٦﴾.
امّا دانشمندان مؤمنی که با عمل به علمشان از پروردگار سبحان میترسیدند، برای تکذیب کنندگان منکر حق میگویند: شکی نیست که شما موافق تقدیر الهی، دورههایی را از روز آفرینش خود تا آنگاه که برانگیخته شدید درنگ کردید. اکنون این روز قیامت است که در دنیا به راستی و واقعیتش باور نداشتید، بدان تکذیب میکردید و از آن انکار میورزیدید تا پدید آمد و به وقوع پیوست.
﴿فَیَوۡمَئِذٖ لَّا یَنفَعُ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مَعۡذِرَتُهُمۡ وَلَا هُمۡ یُسۡتَعۡتَبُونَ ٥٧﴾.
آنگاه معذرت کافران فایدهای ندارد و خواسته نمیشود که خوشنودی خداوند عزوجل را به وسیلۀ عبادت، توبه و پذیرش دعوت پیامبران در روز قیامت به دست آورند؛ زیرا وقت آن گذشته و اکنون زمان عذاب و سرزنش آنان است.
﴿وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن کُلِّ مَثَلٖۚ وَلَئِن جِئۡتَهُم بَِٔایَةٖ لَّیَقُولَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا مُبۡطِلُونَ ٥٨﴾.
به یقین که خداوند عزوجل هرگونه مَثَل را به منظور اقامۀ دلایل اثبات قدرت، الوهیت و یگانگی خود در قرآن کریم برای بندگان بیان داشته است. امّا اگر – ای پیامبر – هرگونه دلیل و برهانی را به منظور اثبات نبوّتت برای کافران بیاوری برایت میگویند: تو و همراهان مؤمنت در ادعای نبوّت جز افترا کنندگانی بیش نیستید.
﴿کَذَٰلِکَ یَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡلَمُونَ ٥٩﴾.
همچنان که خداوند عزوجل بر دلهای کافران مُهر نهاده، بر دلهای کسانی که حقایق قرآن و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را نمیدانند مُهر مینهد. آنگاه از موعظه و نصیحت بهره نمیگیرند و از هیچ آیهای فایده نمیبرند.
﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ وَلَا یَسۡتَخِفَّنَّکَ ٱلَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ ٦٠﴾.
ای پیامبر! بر تو لازم است در برابر اذیت کافران و تکذیب بدکاران صبر نمایی؛ زیرا پیروزی، تأیید، قدرت بخشیدن و حسن سر انجام که از جانب پروردگار برایت وعده داده شده حتماً واقع شدنی است. کسانی که به روز قیامت و به زنده شدن بعد از مرگ ایمان و یقین ندارند و به روز جزا تصدیق نمیکنند نباید ترا متردّد سازند و از دین حق باز دارند.