تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر سوره‌ لیل

سوره‌ لیل

مکی‌ است‌ و دارای‌ (21) آیه‌ است‌.

وجه‌ تسمیه: این‌ سوره‌ بدان‌ جهت‌ «لیل‌» نامیده‌ شد که‌ با سوگند الهی‌ به‌ شب‌ ـ که‌ با تاریکی‌ خود پوشاننده‌ جهان‌ است‌ ـ افتتاح‌ شده‌است‌.

﴿وَٱلَّیۡلِ إِذَا یَغۡشَىٰ١

«سوگند به‌ شب‌ چون‌ فروپوشاند» با تاریکی‌ خود آنچه‌ را که‌ با روز روشن‌ بود.

﴿وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ٢

«و سوگند به‌ روز چون‌ جلوه‌گری‌ کند» و از پرده‌ شب‌ بیرون‌ آید زیرا با از بین‌ رفتن ‌تاریکی‌ شب‌، روز آشکار می‌شود.

﴿وَمَا خَلَقَ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ٣

«و سوگند به‌ آن‌ که‌ نر و ماده» یعنی: دو جنس‌ مذکر و مؤنث‌ از بنی‌آدم‌ و غیر آنان‌ «را آفرید».

﴿إِنَّ سَعۡیَکُمۡ لَشَتَّىٰ٤

ابن ‌کثیر می‌گوید: چون‌ قسم‌ به‌ اشیای‌ متضاده‌ بود پس‌ مقسم‌ علیه‌ یعنی‌ جواب ‌قسم‌ نیز متضاد است‌، از این‌ جهت‌ فرمود: «که‌ همانا کوشش‌ شما پراکنده ‌است» یعنی: عمل‌ شما نیز مختلف‌ و متضاد است‌؛ برخی‌ از آن‌ خیر و برخی‌ از آن‌ شر است‌، برخی‌ از آن‌ برای‌ بهشت‌ و برخی‌ از آن‌ برای‌ دوزخ‌ است‌، کسی‌ در نجات ‌نفس‌ خود سعی‌ و تلاش‌ دارد و کسی‌ هم‌ در نابودی‌ آن‌.

﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ٥

«اما هرکس‌ عطا کرد» مالش‌ را در راه‌های‌ خیر «و پرهیزکاری‌ نمود» از محرماتی‌ که‌ خداوند عزوجل  از آن‌ها نهی‌ نموده‌ است‌؛

﴿وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٦

«و باور داشت‌ وعده‌ نیک‌ الهی‌ را» در مورد این‌که‌ برایش‌ در عوض‌ آنچه‌ که ‌انفاق‌ کرده‌ است‌، پاداش‌ نیک‌ می‌دهد. یا باور داشت‌ آیین‌ پسندیده‌ اسلام‌ را. یا باور داشت‌ پاداش‌ نیکوتر را که‌ بهشت‌ است‌. یا باور داشت‌ کلمه‌ نیکوتر را که ‌(لا اله الا الله) است‌؛

﴿فَسَنُیَسِّرُهُۥ لِلۡیُسۡرَىٰ٧

«پس‌ زودا که‌ راهش‌ را به‌سوی‌ خیر و آسانی‌ هموار کنیم» یعنی: به‌ زودی‌ او را به ‌انفاق‌ در راه‌ خیر و عمل‌ به‌ طاعت‌ خویش‌ توفیق‌ می‌دهیم‌ و اسباب‌ آن‌ را برایش‌ آماده‌ و راهش‌ را به‌ رویش‌ هموار می‌کنیم‌.

مفسران‌ در بیان‌ سبب‌ نزول‌ گفته‌اند: این‌ آیات‌ در باره‌ ابوبکر صدیق‌ رضی الله عنه  نازل ‌شد زیرا او شش‌ نفر از مؤمنانی‌ را که‌ در دست‌ مشرکان‌ مکه‌ اسیر بودند و در راه‌ خدا عزوجل  عذاب‌ و شکنجه‌ می‌دیدند، خرید و آزادشان‌ کرد.

﴿وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسۡتَغۡنَىٰ٨

«و اما هرکس‌ بخل‌ ورزید» به‌ مال‌ خویش‌ و آن‌ را در راه‌ خیر بذل‌ و بخشش ‌نکرد «و خود را بی‌نیاز شمرد» از مزد و ثواب‌ و با وابستگی‌ به‌ شهوات‌ دنیا از نعمت‌های آخرت‌ بی‌نیازی‌ جست‌، یا خود را از پروردگارش‌ بی‌نیاز شمرد و از او پروا نکرد؛

﴿وَکَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٩

«و وعده‌ نیک‌ را دروغ‌ انگاشت» یعنی: این‌ وعده‌ را که‌ خداوند عزوجل  در عوض ‌انفاقش‌ به‌ او در آخرت‌ پاداش‌ نیکوتری‌ می‌بخشد، یا اسلام‌، یا بهشت‌ را دروغ‌ انگاشت‌.

﴿فَسَنُیَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ١٠

«به‌ زودی‌ راهش‌ را به‌سوی‌ شر و دشواری‌ هموار کنیم» یعنی: او را برای‌ خصلت ‌دشواری‌ آماده‌ کرده‌ و راه‌ آن‌ را بر رویش‌ هموار می‌کنیم‌، به‌ این‌ ترتیب‌ که‌ اسباب ‌خیر و صلاح‌ بر او دشوار شده‌ و از انجام ‌دادن‌ آن‌ها سست‌ و ناتوان‌ می‌گردد و خود این‌ امر، او را به‌ دوزخ‌ که‌ سرای‌ دشواری‌ است‌، می‌کشاند. در حدیث‌ شریف‌ به‌ روایت‌ بخاری‌ و مسلم‌ از علی ‌بن ‌ابی‌ طالب‌ رضی الله عنه  آمده‌است‌ که‌ گفت: با رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  در تشییع‌ جنازه‌ای‌ حضور داشتیم‌ پس‌ فرمودند: «هیچ‌ کس‌ از شما نیست‌ مگر این‌ که‌ قطعا جایگاهش‌ از بهشت‌ و جایگاهش‌ از دوزخ‌ نوشته‌ شده‌ است‌. اصحاب‌ گفتند: یا رسول ‌الله! «حالا که‌ همه ‌چیز نوشته‌ شده‌ است» آیا ما بر آن‌ تکیه‌ نکنیم‌ (و از عمل‌ دست‌ نکشیم)؟ فرمودند: خیر! عمل‌ کنید زیرا هرکس‌ برای‌ همان‌ چیزی‌ آماده‌ ساخته‌ شده‌ که‌ برای‌ آن‌ آفریده‌ شده ‌است‌ پس‌ هرکس‌ از اهل‌ سعادت‌ باشد، برای‌ عمل‌ اهل‌ سعادت‌ آماده‌ ساخته‌ می‌شود و هر کس‌از اهل‌ شقاوت‌ باشد، برای‌ عمل‌ اهل‌ شقاوت‌ آماده‌ ساخته‌ می‌شود». سپس‌ این‌ آیات‌ را تلاوت‌ نمودند: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٦ [اللیل: 5-6] تا ﴿فَسَنُیَسِّرُهُۥ لِلۡیُسۡرَىٰ٧ [اللیل: 7].

ابن ‌عباس‌ در بیان‌ سبب‌ نزول‌ می‌گوید: این‌ آیات‌ درباره‌ امیه ‌بن‌ خلف‌ نازل‌ شد.

﴿وَمَا یُغۡنِی عَنۡهُ مَالُهُۥٓ إِذَا تَرَدَّىٰٓ١١

«و آن‌گاه‌ که‌ نگونسار افتد» یعنی: هلاک‌ گردد و در جهنم‌ فروافتد «دیگر مال ‌او» که‌ بدان‌ بخل‌ ورزیده ‌است «به‌ کارش‌ نمی‌آید» زیرا او در مالی‌ که‌ پشت‌ سر خود به‌جا می‌گذارد، هیچ‌ مزد و بهره‌ای‌ ندارد مگر این‌که‌ آن‌ مال‌ را برای‌ فرزندان ‌نیازمند خود باقی‌ گذاشته ‌باشد. پس‌ آنچه‌ که‌ در روز قیامت‌ به‌ او نفع‌ می‌رساند، همان‌ مالی‌ است‌ که‌ با انفاقش‌ در راه‌ خیر، آن‌ را برای‌ خود پیش‌ فرستاده ‌است‌.

﴿إِنَّ عَلَیۡنَا لَلۡهُدَىٰ١٢

«بی‌گمان‌ هدایت» و نمایان‌ ساختن‌ راه‌ آن «بر ماست» فراء می‌گوید: «هرکس‌ به‌ راه‌ هدایت‌ روان‌ شد، راهنمایی‌ او بر خداست‌ پس‌ هرکس‌ خدا عزوجل  را بجوید، او بر راه‌ است‌ و هرکس‌ او را بخواهد، به‌سویش‌ راه‌ می‌یابد». آری‌! مثلی ‌است‌ معروف‌ که‌ جوینده‌، یابنده‌ بود.

﴿وَإِنَّ لَنَا لَلۡأٓخِرَةَ وَٱلۡأُولَىٰ١٣

«و بی‌گمان‌ آخرت‌ و دنیا از آن‌ ما است» یعنی: هر چه‌ در آخرت‌ و هر چه‌ در دنیاست‌ از آن‌ ما است‌ پس‌ هر گونه‌ که‌ بخواهیم‌، با آن‌ تصرف‌ می‌کنیم‌.

﴿فَأَنذَرۡتُکُمۡ نَارٗا تَلَظَّىٰ١٤

«پس‌ شما را از آتشی‌ که‌ زبانه‌ می‌کشد» یعنی: از آتش‌ دوزخ «هشدار دادم».

﴿لَا یَصۡلَىٰهَآ إِلَّا ٱلۡأَشۡقَى١٥

«جز شقاوت‌ پیشه‌ترین‌ مردم‌ در آن» به‌ طور جاودان «درنیاید» و او کافر است‌ که‌ جاودان‌ در شعله‌های‌ سرکش‌ آن‌ می‌سوزد، مانند ابوجهل‌ و امیه‌بن‌ خلف‌. ابن‌کثیر در تفسیر آن‌ می‌گوید: «در دوزخ‌ جز کسی‌ که‌ شقاوت ‌پیشه‌ترین‌ است‌ به‌درآمدنی‌ که‌ از تمام‌ جوانب‌ بر وی‌ احاطه‌ کند، در نیاید». در حدیث‌ شریف‌ به ‌روایت‌ احمد از ابوهریره‌ رضی الله عنه  آمده‌ است‌ که‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند: «لا یدخل ‌النار إلا شقی‌، قیل: و من‌ الشقی‌؟ قال: الذی‌ لا یعمل‌ بطاعة‌ ولا یترک‌ لله‌ معصیة». «در دوزخ‌ وارد نمی‌شود جز شقیی‌. کسی‌ پرسید: شقی‌ کیست‌؟ فرمودند: کسی‌ که‌ به‌ طاعتی‌ عمل‌ نمی‌کند و هیچ‌ معصیتی‌ را برای‌ رضای‌ خدا فرو نمی‌گذارد». گفتنی‌ است‌ که‌ هر یک‌ از «اتقی‌» و «اشقی‌» دو قسم‌ را شامل‌ می‌شود. پس‌ اتقی‌ هم ‌شامل‌ مؤمن‌ نیکوکردار پاکرفتاری‌ می‌شود که‌ از همه زشتی‌ها دوری‌ گزیده ‌است‌ وهم‌ شامل‌ مؤمنی‌ که‌ گاه‌ و بی‌گاه‌ مرتکب‌ گناهی‌ می‌شود و سپس‌ توبه‌ کرده‌ و پشیمان‌می‌گردد لذا پاداش‌ هر دوی‌ آن‌ها بهشت‌ است‌. اشقی‌ نیز: هم‌ شامل‌ کافری‌ می‌شودکه‌ منکر خدای‌  عزوجل ‌ و پیامبران‌ و کتاب‌های وی‌ است‌ و هم‌ شامل‌ مسلمانی‌ که‌ در دلش‌ به‌ خدا عزوجل  و رسول‌ وی‌ ایمان‌ دارد ولی‌ بر برخی‌ از گناهان‌ و بدیها پای‌ فشرده ‌و از آن‌ها توبه‌ نمی‌کند که‌ این‌ خود، دلیل‌ کمی‌ باور و تصدیق‌ وی‌ است‌، به ‌دلیل ‌حدیث‌ شریف‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم : «زناکار در هنگام‌ زنا، مرتکب‌ زنا نمی‌شود در حالی‌که‌ مؤمن‌ باشد و سارق‌ در هنگام‌ دزدی‌، سرقت‌ نمی‌کند درحالی‌که‌ مؤمن ‌باشد». باید دانست‌ که‌ گروه‌ اول‌ از قسم‌ دوم‌ جاودانه‌ در دوزخ‌اند اما گروه‌ دوم‌ از قسم‌ دوم‌ مدتی‌ را برحسب‌ مشیت‌ الهی‌ در دوزخ‌ می‌مانند اما سرانجام‌ به‌ بهشت‌ برده‌ می‌شوند.

سپس‌ حق‌ تعالی‌ شقاوت ‌پیشه‌ترین‌ مردم‌ را چنین‌ معرفی‌ می‌کند:

﴿ٱلَّذِی کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ١٦

«همان‌ که‌ تکذیب‌ کرد» حقی‌ را که‌ پیامبران  علیهم السلام  آوردند «و رخ‌ برتافت» از ایمان‌ و طاعت‌.

﴿وَسَیُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى١٧

«و پرهیزکارترین‌ از آن‌ دور داشته‌ خواهد شد» یعنی: کسی‌ که‌ از کفر به‌ پرهیزگاری‌ای‌ تمام‌ پرهیز کرده ‌است‌، از آتش‌ دوزخ‌ دور داشته‌ خواهد شد.

واحدی‌ در بیان‌ سبب‌ نزول‌ می‌گوید: «اتقی‌ به‌ قول‌ تمام‌ مفسران‌، ابوبکر صدیق‌ رضی الله عنه  است‌». یعنی: این‌ آیه‌ تا آخر سوره‌ در شأن‌ ابوبکر صدیق‌ رضی الله عنه  نازل‌ شده ‌است‌ ـ والله اعلم‌. ولی‌ حکم‌ آیه‌ عام‌ است‌.

 

 

﴿ٱلَّذِی یُؤۡتِی مَالَهُۥ یَتَزَکَّىٰ١٨

«همان‌ که‌ مال‌ خود را می‌دهد» برای‌ فقرا و آن‌ را در راه‌های‌ خیر صرف‌ می‌کند «برای‌ آن‌که‌ پاک‌ شود» یعنی: او با انفاق‌ مال‌ خود در پی‌ این‌ مقصد است‌ که‌ نزد خدا عزوجل  پاک‌ گردد. پس‌ هدفش‌ از انفاق‌ مال‌، ریا و شهرت‌ طلبی‌ نیست‌.

﴿وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُۥ مِن نِّعۡمَةٖ تُجۡزَىٰٓ١٩

«و هیچ‌کس‌ را نزد او نعمتی‌ نیست‌ که‌ باید پاداش‌ داده‌ شود» یعنی: این‌ کسی‌ که ‌مالش‌ را می‌بخشد، از کسانی‌ نیست‌ که‌ اموال‌شان‌ را می‌بخشند و صدقه‌ می‌کنند تا منتی‌ را که‌ از نعمت‌ کسی‌ بر ذمه‌ دارند، پاداش‌ و عوض‌ دهند بلکه‌ اینان‌ با صدقه ‌خود فقط طالب‌ رضای‌ خدا عزوجل  هستند.

﴿إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِ ٱلۡأَعۡلَىٰ٢٠

«ولی‌ می‌دهد به‌ طلب» یعنی: به‌ طمع‌ «خشنودی‌ پروردگارش‌ که‌ بسی‌ برتر است» نه‌ به‌ منظور پاداش ‌دادن‌ به‌ کسی‌ در برابر نعمت‌هایی‌ که‌ در زمانی‌ به‌ وی‌ داده ‌است‌ و به ‌خاطر منت‌ داری‌ وی‌ از نعمتی‌ که‌ به‌ وی‌ بخشیده ‌است‌.

﴿وَلَسَوۡفَ یَرۡضَىٰ٢١

«و قطعا به‌زودی‌ خشنود می‌شود» یعنی: سوگند به‌ ذات‌ ذوالجلالم‌ که‌ این ‌شخص‌ با آنچه‌ که‌ به‌ وی‌ از کرامت‌ و پاداش‌ عظیم‌ می‌دهم‌، به‌ زودی‌ خشنود خواهد شد.