ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مدنی است؛ ترتیب آن 8؛ شمار آیات آن 75
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِۖ قُلِ ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَیۡنِکُمۡۖ وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ ١﴾.
از تو ای محمد دربارۀ تقسیم غنائم جنگ میپرسند به آنها خبر بده که حکم تقسیم آن نزد خدا عزوجل و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. پس بر شماست تا تقوای خدا عزوجل و طاعت او را برجای آورید و از او بترسید و به سویش رجوع کنید تا به اصلاح امورتان بپردازد و به شما از فضل خود روزی دهد.
حق خدایتعالی این است که تقوایش رعایت شود و حق مردم اصلاح روابط از طریق ترک اختلاف، شقاق و دوری از بغض و کینه است. شما هر اختلافی را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش ارجاع کنید که با اینکار طاعت خدا عزوجل و اطاعت از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تحقق میبخشید و هر کسی که به اصلاح آنچه بین او را خدایش و بین او و مردم است بپردازد و کتاب و سنّت را در زندگی خود حاکم کند حتماً رستگار میشود و خوبی دنیا و آخرت را به دست میآورد. این امر برای کسی است که در ایمان خود صادق و در طاعت خود اخلاص دارد.
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٢﴾.
مؤمنان کامل کسانیاند که قلبهایشان هنگام ذکر مولایشان میترسد و در پی سماع آیات و ایمانشان زیاد میگردد و امور خود را به پروردگار خود میسپارند و تنها به او اعتماد میکنند نه به دیگران.
این آیه دلالت بر خوف از خدا عزوجل هنگام ذکر او دارد و اینکه ایمان کم و زیاد میشود و اینکه توکل از جملۀ بزرگترین اعمال و میوۀ آن عزّت و نیرومندی است.
﴿ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٣﴾.
این مؤمنان صادق کسانیاند که نماز را بر کاملترین وجه آن و در اوقات مخصوص توأم با خشوع و آداب ادا مینمایند و زکات اموال خود را به مستحقان آن میدهند و زیادۀ روزیی را که خدایتعالی به آنها داده صدقه میدهند و به این ترتیب آنها هم زکات روح را که عبادت از نماز است ادا میکنند و هم زکات مال را.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ ٤﴾.
این مؤمنان کسانیاند که در ایمان خود صادقاند و اعمال خویش را به نیکوئی انجام میدهند. اینها کسانیاند که به حقیقت رسیده و بهترین راه را لازم گرفتهاند. برای اینها نزد پروردگارشان منزلتهایی بلند و مراتب عالیۀ از احترام در سرای سلامتی و نعمت و در جوار پادشاه دانا توأم با مغفرت گناهان است و بر آنها هیچگونه عتاب و عقابی نیست و نه هم مؤاخذه خواهند شد. روزی آنها هرگز به سختی حاصل نمیشود بلکه عطایی است بدون هیچگونه کدورت و نعمتی است که دچار هیچ شبهه و شائبهای نمیگردد.
﴿کَمَآ أَخۡرَجَکَ رَبُّکَ مِنۢ بَیۡتِکَ بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ لَکَٰرِهُونَ ٥﴾.
همانگونه که بعضی از مؤمنان از تقسیم غنائم در روز «بدر» ناخشنود شدند همانگونه بیرون شدن به جنگ را با تو بد بردند در حالی که بیرون شدنت به سوی جنگ مصلحتی است واضح و کاری است که به یقین درست بوده و رشدی است آشکار که خدایتعالی به آن اجازه داده و آن را دوست دارد و راه آن را به تو برگزیده است در حالی که برخی بیرون شدن به جهاد را نظر به کمی آمادگیها و کمبود ابزار جنگی نمیپسندیدند و پیروزی را بعید میشمردند.
﴿یُجَٰدِلُونَکَ فِی ٱلۡحَقِّ بَعۡدَ مَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى ٱلۡمَوۡتِ وَهُمۡ یَنظُرُونَ ٦﴾.
این مؤمنان با تو در بیرون شدن به سوی «بدر» مجادله میکنند در حالی که این بیرون شدن کاملاً مشروع و خروجی است موفق و سفری است رهیاب. گویا آنها نظر به شکی که در پیروزی دارند به سوی مرگ دفع میشوند در حالی که بینهایت میترسند و از جنگ بد میبرند و از پیکار حذر دارند.
﴿وَإِذۡ یَعِدُکُمُ ٱللَّهُ إِحۡدَى ٱلطَّآئِفَتَیۡنِ أَنَّهَا لَکُمۡ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیۡرَ ذَاتِ ٱلشَّوۡکَةِ تَکُونُ لَکُمۡ وَیُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَیَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٧﴾.
و یاد آورید هنگامی را که خدایتعالی به شما یکی از دو گروه را وعده نمود، کاروانی که از شام میآمد و حامل طعام بود و یا گروهی که از مکه با سلاح و امکانات نظامی میآمدند در حالی که شما کاروان غیر مسلح را اراده داشتید تا بدون جنگ غنیمت به دست آورید ولی خدایتعالی ارادۀ عزّت دین و شکست کفار و طهارت مؤمنان و نصرت پیامبر خویش و شما را نمود تا حق بر باطل و اهل آن بلند گردد و کفار ریشهکن شوند.
﴿لِیُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَیُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٨﴾.
تا دین، بندگان، اولیا و دوستان خود را و همچنان رسالت پیامبرش را نصرت دهد و کفر و پیروانش را شکست دهد و خوار و ذلیل نماید، اگرچه اهل شرک و عبادت کنندگان طاغوت بد برند که کلمۀ خدا تمام و دین او یاری داده شده و حزبش غالب و دشمنش خوار و ذلیل است.
﴿إِذۡ تَسۡتَغِیثُونَ رَبَّکُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَکُمۡ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ مُرۡدِفِینَ ٩﴾.
و هنگامی را یاد آورید که از خدای خود به اصرار میخواستید تا شما را بر دشمنتان یاری دهد این بود که اوتعالی شما را با یکهزار مَلَک که از آسمان فرود آمدند یاری رسانید و این ملائکه در کنار شما با مشرکان میجنگیدند و پیدرپی و در صفهایی محکم و به هم بسته نازل میشدند.
﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ وَلِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُکُمۡۚ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ١٠﴾.
و خدایتعالی نزول ملائکه را جز به عنوان بشارتی بر یاری خویش نازل نکرد و تا قلبهای شما از ترس آرام شود و تنها خدایتعالی یاری دهنده است نه دیگران. پس این نه شما بودید و نه ملائکه که پیروزی را مقدر کردید بلکه مالک این امر خدایتعالی است و جنگ شما صرفاً سبب بود است.
و خداوند عزوجل نیرومندی است که هرگز مغلوب نمیشود و قهاری است که هرگز کسی نمیتواند با او بجنگد. اوتعالی در کارهای خود حکمت دارد و نظر به علم شامل و حکمت متناهیی که دارد هر چیزی را به جایش میگذارد.
این آیه بین توکل و اخذ به اسباب جمع میکند.
﴿إِذۡ یُغَشِّیکُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیۡکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّیُطَهِّرَکُم بِهِۦ وَیُذۡهِبَ عَنکُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّیۡطَٰنِ وَلِیَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِکُمۡ وَیُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ ١١﴾.
و یاد آورید روزی را که خدایتعالی در شب «بدر» بر شما خواب را مستولی نمود تا احساس امنیت و آرامش کنید و از شما ترس و نگرانی را دور کند و بر شما ابرهایی را فرستاد که آب پاک بارید و شما با آن وضو گرفته خود را از حدث و از جنابت با غسل پاک نمودید و تا از شما وسوسۀ شیطان را دور کند و تا قلبهایتان تقویت شود و ثابت قدم شده دچار ترس و وحشت نشوید و تا بعد از نزول باران قدمهایتان در زمین ثابت بماند؛ زیرا اوتعالی زمین را بعد از اینکه شست بود با این باران محکم کرد و به این ترتیب قلبها را با آرامش مطمئن نمود و قدمها را با باران.
﴿إِذۡ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ أَنِّی مَعَکُمۡ فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ سَأُلۡقِی فِی قُلُوبِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ وَٱضۡرِبُواْ مِنۡهُمۡ کُلَّ بَنَانٖ ١٢﴾.
و یاد آورید روزی را که خدایتعالی به ملائکۀ خود وحی کرد که من با یاری و تأیید خود با شمایم پس مؤمنان را در میدان «بدر» بدارید و به آنها مژدگانی پیروزی بر اهل کفر را بدهید و به زودی من ترس را در دلهای کافران خواهم انداخت تا پشت به شما نموده فرار کنند. پس شمشیرهای خود را بر گردنهای آنها بگذارید تا سرهایشان را از تنهاشان جدا کنید و انگشتانشان را قطع کنید تا نتوانند شمشیر و نیزه به کف گیرند.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ وَمَن یُشَاقِقِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ١٣﴾.
سبب قتل مشرکان این است که آنها با خدا عزوجل و پیامبرش جنگیدند و با دینش دشمنی نموده آیاتش را منکر شدند و هر کس با خدای یکتا و یگانه دشمنی کند و با پادشاه پادشاهان بجنگد یقیناً هلاکت، شکست و نابودی نصیبش خواهد شد که خدایتعالی گرفت سختی دارد و به سرعت کیفر میدهد و کسانی را که با او میجنگند خوار و ذلیل میسازد و هلاک مینماید.
﴿ذَٰلِکُمۡ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٤﴾.
ای کافران! کیفری که به شما در روز «بدر» و توسط ملائکه، مهاجران و انصار رسید عذاب دنیائیتان است پس آن را بچشید و جام جان کندن آن را سرکشید و برای شما در آخرت عذاب آتش توأم با غل و زنجیر و عاقبت و حالت زشت و بد است.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ زَحۡفٗا فَلَا تُوَلُّوهُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ ١٥﴾.
ای مؤمنان! هرگاه در برابر کفار صف بستید و با آنها در جنگ روبرو شدید هرگز فرار نکنید و در مقابل آنها شکست نخورید، بلکه بر شما لازم است تا ثابت قدم و استوار باشید و صبر کنید که پیروزی از آن شماست.
﴿وَمَن یُوَلِّهِمۡ یَوۡمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفٗا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٖ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ ١٦﴾.
و هر کس از مواجهه با کفار فرار نماید و به آنها پشت کند محققاً که به سوی خشم و غضب خدای جبار رجوع نموده است؛ زیرا زندگی را بر آخرت ترجیح و در وعدۀ اوتعالی شک نموده است و به دین اهانت کرده است. مگر زمانی که هدف، جنگ و گریز، جولان دادن و یورش و هجوم و فریب دشمن باشد یا اینکه قصد الحاق به گروهی دیگر از مؤمنان را داشته باشد تا در کنار آنها با دشمنان بجنگد. ولی هر کس بدون عذر فرار کند جزایش آتش دوزخ است و چه بد قرارگاه است. این آتش توأم با خشم شدیدی از سوی خدا عزوجل خواهد بود. پس بر هر مسلمان لازم است تا در برابر دشمنان ملت و در هر ساحه از ساحات جهاد علمی، فکری، ادبی وغیره از صبر و استقامت کار گیرد.
﴿فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡۚ وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبۡلِیَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ مِنۡهُ بَلَآءً حَسَنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ ١٧﴾.
شما مشرکان را با قوت و نیروی خود نکشتید، ولی این خداست که آنها را با قوت و نصرتی که به شما داده کشته است. او بر هر چیزی غالب است و تو ای پیامبر هنگامی که با سنگ ریزهها به سوی مشرکان پرتاب کردی تو این کار را نکردی، بلکه خدا عزوجل کرد و این رمی بر آنها واقع شد. او کسی است که مقدر نموده، کمک و تأیید کرده و یاری رسانیده و خدایتعالی مؤمنان را با نصرت و تأیید خود و عزّت و قدرتی که به آنها در زمین داده مورد آزمایش قرار داده است.
او هر سخن میشنود و به هر چیزی عالم و داناست، او اقوال را میشنود و بر احوال علم دارد، بنابراین انتخاب و اختیار او براساس علم و تقدیرش براساس حکمت است.
این آیه دلالت بر آن دارد که وجود اسباب و وسایل تنها کافی نیست، بلکه در کنار آن لازم است تا بر خدا عزوجل توکل صورت گیرد و از او کمک خواسته شود.
﴿ذَٰلِکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُوهِنُ کَیۡدِ ٱلۡکَٰفِرِینَ ١٨﴾.
این پیروزیی که خدایتعالی به شما در «بدر» ارزانی کرد به منظور امتحان مؤمنان و ابطال کافران و ناکام کردن تدبیر مشرکان صورت گرفته است.
﴿إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡفَتۡحُۖ وَإِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡۖ وَإِن تَعُودُواْ نَعُدۡ وَلَن تُغۡنِیَ عَنکُمۡ فِئَتُکُمۡ شَیۡٔٗا وَلَوۡ کَثُرَتۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٩﴾.
اگر شما ای مشرکان در دعای خود قبل از «بدر» میخواستید تا خداوند عزوجل سزاوارترین گروه را به نصرت خویش یاری دهد، این حکم در «بدر» اینگونه صورت گرفت که اوتعالی دوستان خود را یاری رسانید و دشمنانش را شکست داد و اهل حق را تأیید و اهل باطل را خوار و ذلیل نمود و به مؤمنان قدرت داد و کافران را توهین نمود و اگر شما از دشمنی با اسلام و از تکذیب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پرستش بتها دست بر دارید چنین کاری برای دنیا و آخرت شما بهتر است و اگر بر علیه دین کید و مکر کنید ما نیز بر شما با کید و مکر باز خواهیم گشت و هربار که بجنگید ما شما را تا به ابد شکست میدهیم و هرگز جمع شما به هر اندازه که بزرگ هم باشد نفعی به حال شما نخواهد داشت، چون خدا عزوجل قوی و بزرگتر است و هیچکس جز او شما را نصرت و یاری نمیرساند و حقتعالی همواره با دوستان مؤمن خویش با تأیید و نصرت و کمک و برابر کردن امور میباشد و هر که خدا عزوجل با او باشد از کی میترسد؟ و هر که خدا عزوجل بر ضد او باشد از کی امید خواهد داشت؟
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَأَنتُمۡ تَسۡمَعُونَ ٢٠﴾.
ای مؤمنان! اوامر خدای را اجرا کنید و از نواهی او دوری گزینید و از پیامبرش پیروی کنید تا در هردو سرای خوشبخت و رستگار شوید و هرگز از هدایت خدا عزوجل و پیامبرش اعراض نکنید در حالی که شما قرآن و سنّت و موعظهها و نصیحتها و وعدهها و تهدیدهایش را میشنوید.
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَهُمۡ لَا یَسۡمَعُونَ ٢١﴾.
و مانند کسانی نباشید که به خدا عزوجل کفر ورزیده و ادعای شنیدن هدایتی را نمودند که اوتعالی بر پیامبران خویش نازل کرده است، حال آنکه در حقیقت توأم با قبول و پذیرش، عمل و فهم، و فقه و شناخت نشنیده بلکه سماع او مانند شنیدن چهارپایان بوده که فقط صدا و آواز را میشنوند، بدون اینکه فحوا و محتوا را بفهمند، آنها تنها الفاظ را میشنوند نه معانی را.
﴿۞إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُکۡمُ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ ٢٢﴾.
بدترین جنبندگان روی زمین در پیشگاه خدا عزوجل کسانیاند که گوشهایشان از شنیدن دعوتگر حق کَر و زبانهایشان از نطق راستی و صدق گنگ است، آنانی که فهمی نسبت به معانی ندارند و مقاصد را نمیدانند و نفع و ضرر را درک نمینمایند و بین حق و باطل تمیز نمیکنند، پس آنها مانند چهارپایان رها شده و چهارپایان سرگرداناند. فطرتهای آنها معکوس و چشمهایشان کور شده است. جهل آنها جهلی است کاملاً منطبق بر آنها و نادانیشان در حق آنها محقق است.
﴿وَلَوۡ عَلِمَ ٱللَّهُ فِیهِمۡ خَیۡرٗا لَّأَسۡمَعَهُمۡۖ وَلَوۡ أَسۡمَعَهُمۡ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ ٢٣﴾.
و اگر خدایتعالی میدانست که این کافران هدایت را دوست دارند و آمادۀ پذیرش حق میباشند و فطرتهای آنها آمادۀ قبول هست، حتماً آنها را به گونهای میشنوانید که از آن نفع برند و خطاب را بفهمند و اگر در چنین حالی خداوند عزوجل آنها را میشنوانید و آنها بازهم از ایمان بازمیداشتند و از هدایت به قرآن اعراض میکردند طبیعتاً این عمل آنها بنابر سرکشی و استکبار و عناد و بدکارگی میبود.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمۡ لِمَا یُحۡیِیکُمۡۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَحُولُ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ وَأَنَّهُۥٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ ٢٤﴾.
ای مؤمنان در استجابت خود از خدا عزوجل با پیروی امر و اجتناب از نهیش به نیکوئی عمل کنید و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با حسن انقیاد و متابعت نیکو و اقتدا به سنتش استجابت کنید که در استجابت خدا و پیامبر زندگانی سعادتمند شما و عزّت گرانبهایتان است و پیروزی بزرگ و رستگاری همیشگی شما نیز در آن است؛ زیرا شما بدون این استجابت مانند مردگانی هستید ذلیل و هلاک شده و یقین داشته باشید که خدایتعالی توان این را دارد تا بین شما و قلبهایتان تحول بخشد و در آن به گونهای که بخواهد تصرف نماید و بر این اساس ایمان را از آن سلب و یقین را دور و هدایت را محو و نور را در حجاب قرار دهد، ضمن اینکه معاد نیز به سوی اوست و حساب نزد او میباشد تا هر کسی را مطابق عملش جزا دهد.
این امر مستوجب برحذر بودن از انحراف قلب و بیم داشتن از بازگشت به سوی دانای غیبهاست و بر لزوم دوری از معصیتها و گناهان دلالت دارد.
﴿وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِیبَنَّ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٥﴾.
ای مؤمنان! از فتنهای بترسید که شاید به شما به سبب کوتاهیتان از ابتاع و بیتوجهی به نصیحت بر شما واقع شود و همه را دربر گیرد و ضرر آن به تمام مردم به علت فعل بدکار و سکوت بریء برسد. مانند کسی که منکری را ببیند و توان انکار آن را داشته باشد ولی این کار را انجام ندهد و به این ترتیب عموم مردم به واسطۀ گناه خواص عذاب شود و یقین داشته باشید که خداوند عزوجل دارای عذاب بسیار شدید و عقابی نیرومند و اخذ او دردناک است و اگر قریهها را بگیرد فنا میسازد و اگر مردم را کیفر دهد آنها را نیست و نابود مینماید و اگر غضب کند تلف میکند و اگر عقاب کند هلاک مینماید. پس تو ای کسی که کشتی امّت را در حال غرق میبینی! دست گناهکار را بگیر ورنه تو نیز با غرق شدگان غرق میشوی و در آن روز هیچ بازدارندهای از امر خدا عزوجل نیست مگر کسی که خدایتعالی بر او رحم کند.
﴿وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ أَنتُمۡ قَلِیلٞ مُّسۡتَضۡعَفُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ ٱلنَّاسُ فََٔاوَىٰکُمۡ وَأَیَّدَکُم بِنَصۡرِهِۦ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٢٦﴾.
و شما ای مؤمنان روزهای قبل از هجرت را یاد آورید زمانی که اندک و ذلیل بودید و از مشرکان میهراسیدید این در حالی بود که آنها از هر طرف احاطه داشتند و بر شما اذیت، بدی و تعذیب را بسط دادند، این بود که خدایتعالی به شما مدینه را آماده نمود تا از شما حمایت کند و به عنوان ملجائی باشد که مشرکان را از شما باز دارد و اوتعالی شما را در «بدر» و سایر غزوات یاری رسانید و به شما روزی حلال و پاکیزهای از غنائم و غیره را آماده نمود تا پروردگار خویش را با طاعت و عبادت نیکو و پیروی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اجتناب از منهیات شکر کنید در حالی که یکی از ستونهای شکر این است که انسان به یاد مشکلات پیش از نعمت بیفتد و در سختیها پیش از گشایش فکر کند تا شکرش از دلش سرچشمه بگیرد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِکُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٧﴾.
ای مؤمنان! از طریق پیمان شکنی و ترک اوامر و ارتکاب گناهان و نقض تعهداتی که بر خود در عقاید، عبادات و معاملات لازم گرفتید به خدا عزوجل و از طریق خارج شدن از هدایت پیامبر و دوری از سنّت ایشان و ایستادن در کنار دشمنانش به پیامبر خیانت نکنید همچنانی که نباید در امانتها، حقوق، واجباب، اسرار، تعهدات و قرار دادها خیانت روا دارید در حالی که شما میدانید که چنین کاری حرام است و شما قصداً آن را مرتکب میشوید.
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَأَوۡلَٰدُکُمۡ فِتۡنَةٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ ٢٨﴾.
و یقین داشته باشید که اموال و اولادتان مایۀ ابتلا و آزمایشی از جانب خداست تا واضح شود چه کسی طاعت و مراد خدایتعالی را بر مراد، مال و اولاد خود ترجیح میدهد و تا ظاهر گردد چه کسی امور دوست داشتنی خدا را بر امور دوست داشتنی خود مانند مال و فرزند مقدم میدارد؛ زیرا فرزند مایۀ جبن و بزدلی و مایۀ بخل است و امساک در مال به سبب محبت فرزند بروز میکند. فرزند مایۀ غم و اندوه است و فقدان او انسان را غمگین میسازد چنانچه مال نیز سبب بسیاری از فتنهها و معصیتها و عُجب است و آنچه نزد خدایتعالی از پاداش و ثواب توأم با نعمت ماندگار در بهشت نعمت و در روز قیامت است از تمام اموال و اولادی که آنها را بر طاعت خدا و رضوان او ترجیح میدهید و عبادت خدا را به سبب آن ضایع میسازید بهتر است.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ یَجۡعَل لَّکُمۡ فُرۡقَانٗا وَیُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیَِّٔاتِکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ ٢٩﴾.
ای مؤمنان! اگر طاعت خدای را با انجام طاعات و عبادات و ترک گناهان رعایت کنید اوتعالی در قلبهای شما نوری را روشن میکند که با آن میتوانید حق را بشناسید و از آن پیروی و باطل را درک کنید و از آن اجتناب نمائید و از طریق بصیرت نافذ و نیروی ادراک و توان تمییز بتوانید بین خیر و شر تفاوت قایل شوید؛ زیرا فاجر و بدکار، دارای قلبی کور است و نظر به تراکم گناهان بر قلبش، فهم او در حجاب و پرده قرار دارد.
با تقوا خدایتعالی گناهان را محو میکند و از آنچه گذشته و گام انسان به خطا رفته و موجب ندامت شده درمیگذرد و خطاها را پنهان میدارد، چون اوتعالی دارای عطای جزیل است و عطایش عمومی و نعمتهایش بزرگ است.
﴿وَإِذۡ یَمۡکُرُ بِکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِیُثۡبِتُوکَ أَوۡ یَقۡتُلُوکَ أَوۡ یُخۡرِجُوکَۚ وَیَمۡکُرُونَ وَیَمۡکُرُ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَیۡرُ ٱلۡمَٰکِرِینَ ٣٠﴾.
و یاد آور ای پیامبر روزی را که گمراهان قریش در حق تو دسیسه چیده و اراده داشتند که یا تو را حبس کنند و یا بکشند و یا از خانه و کاشانهات بیرون کنند در حالی که حبس، اخراج از وطن و اعدام از جملۀ شدیدترین عذابها و بدترین اذیتهاست. کفار قریش در حق پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم این دسیسهها را چیدند و در خفا حیله و برنامه ریختند ولی خدایتعالی باطل کنندۀ مکر و حیلۀ آنهاست که او بهترین کسی است که سنجش میکند و قهر مینماید و او کسی است که اگر بجنگد غالب میشود و دشمنش خوار و ذلیل است و خصمش هلاک میباشد.
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا قَالُواْ قَدۡ سَمِعۡنَا لَوۡ نَشَآءُ لَقُلۡنَا مِثۡلَ هَٰذَآ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٣١﴾.
و هرگاه تو ای محمد بر مشرکان آیات کتاب خدا را میخوانی آنها میگویند آنچه خواندی شنیدیم و آنچه تلاوت کردی شناختیم، در آنچه تلاوت نمودی چه چیزی مایۀ تعجب و شگفتی است؟ این سخن و خرافات گذشتگان است. آنها در این ادعای خود دروغ میگفتند و ادعا میکردند که ما میتوانیم مانند و شبیه آن سخن بگوئیم و قرآن سخنی کاملاً عادی است. اینها در این ادعای خود سرکش بوده میخواستند مانع راه خدا عزوجل شوند.
﴿وَإِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن کَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِکَ فَأَمۡطِرۡ عَلَیۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٖ ٣٢﴾.
و یادآور ای محمد این گفتۀ مشرکان را که در دعای خود میگفتند: ای خدا! اگر این قرآن که محمد آورده حق است پس برما سنگهایی از آسمان نازل کن تا ما را هلاک کند. آنها این سخن را از روی تمسخر و استهزا میگفتند و آن را بعید و دور میدانستند و در ضمن هدفشان تحدی و به مبارزه طلبی نیز بود. آنها سپس گفتند یا ما را به عذابی از نوعی دیگر عذابی کن. این سخن، سخن کسی است که به کیفر الهی استخفاف میکند و از مکر خدا خود را در امان میداند و به آیات الهی استهزا مینماید.
آنچه به آن وعده داده شده بودند تحقق یافت.
﴿وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِیهِمۡۚ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ یَسۡتَغۡفِرُونَ ٣٣﴾.
و خداوند عزوجل نمیخواهد در حالی آنها را هلاک کند که تو در میان آنها هستی، چون اوتعالی میخواهد تو را از خلال چنین کاری گرامی دارد، پس تو سبب امان آنها از عذاب خدای دیان است.
علت دوم این امان این است که آنها هنگام طواف به دور خانۀ کعبه میگویند «غفرانک».
حالا سبب اول امان یعنی وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برداشته شده و هر کسی که میخواهد از غضب و خشم خدای جبار در امان و از هلاکت به دور باشد و از آتش دوزخ نجات یابد و دارای بهرۀ نیکو از قبیل صحت، اولاد، مال و باران گردد پس باید که استغفار کند.
﴿وَمَا لَهُمۡ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ ٱللَّهُ وَهُمۡ یَصُدُّونَ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَمَا کَانُوٓاْ أَوۡلِیَآءَهُۥٓۚ إِنۡ أَوۡلِیَآؤُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُتَّقُونَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٤﴾.
چه خصوصیتی در آنها وجود دارد تا خدایتعالی عذاب را از آنها باز دارد در حالی که مستحق چنین عذابیاند و چرا آنها را بر عملکردشان عذاب نکند، در حالی که اهل اسلام را از داخل شدن به مسجد الحرام مانع میشوند. به هیچ وجه درست نیست چنین کسانی متولیان حرم و امانت نگهداران خانۀ خدا باشند به خصوص در حالتی که به خدا عزوجل شرک میورزند و پیامبرش را تکذب میکنند. کسی مستحق تولیت خانۀ خداست که به اوتعالی ایمان داشته باشد و از پیامبرش پیروی و با هدایت او رهیاب شود و اوامرش را اطاعت و از نواهیاش اجتناب کند چنین کسی مستحق سرپرستی وعدهداری شرف رعایت خانۀ کعبه است.
﴿وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَیۡتِ إِلَّا مُکَآءٗ وَتَصۡدِیَةٗۚ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ ٣٥﴾.
نماز مشرکان در حرم جز دست زدن و شیپور نواختن چیز دیگری نبود. در چنین کارهایی نه عبادت خداست و نه طاعتی مشروع و نه سنتی پیروی شده، تمام اینها گمراهی، نادانی و سفاهت است. پس ای دشمنان خدا عزوجل عذاب اوتعالی را در دنیا با کشته شدن، اسارت، شکست و کیفر بچشید و در آخرت با آتش و غضب خدای جبار. اینها کفر شما و پیامد جنگ شما با دوستان خداست.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ لِیَصُدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ فَسَیُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیۡهِمۡ حَسۡرَةٗ ثُمَّ یُغۡلَبُونَۗ وَٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ یُحۡشَرُونَ ٣٦﴾.
کفار اموال خود را به منظور جنگ با خدا از طریق ممانعت مردم از داخل شدن به دینش و آزار و اذیت بندگان و فساد و تباهیگری در زمین به مصرف میرسانند و گمان میکنند که این کار، آنها را یاری میرساند و نفعی به حالشان دارد، در حالی که همۀ اینها مایۀ پشیمانی، خواری، آتش و عار دنیا و آخرت است و به زودی خواهند دانست این اموال نفعی به حال آنها نداشته بلکه به زودی شکست خواهند خورد و در آخرت نیز به سوی آتش سوق داده میشوند.
پس هر کس مال خود را در حرام و امور فحشا و گناهان به مصرف برساند در دنیا با انواع و اقسام مصیبتها از قبیل بیماری، و با و کدورت مبتلا میشود و در آخرت برای چنین کسانی بر عملکرد گناه آلودشان عذابی است دردناک.
﴿لِیَمِیزَ ٱللَّهُ ٱلۡخَبِیثَ مِنَ ٱلطَّیِّبِ وَیَجۡعَلَ ٱلۡخَبِیثَ بَعۡضَهُۥ عَلَىٰ بَعۡضٖ فَیَرۡکُمَهُۥ جَمِیعٗا فَیَجۡعَلَهُۥ فِی جَهَنَّمَۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٣٧﴾.
و خدایتعالی این کار را انجام میدهد تا بین اهل حق و اهل باطل تفاوت ایجاد شود. اوتعالی اراده دارد تا اهل باطل را گفتار زشت و اعمال باطل و علوم فاسد و اموال حرامشان روی یکدیگر بگذارد و سپس همه را در آتش دوزخ بیندازد و حقیقتاً که اینها زیانکارانیاند که زندگی در سایۀ نعمت ماندگار را از دست داده و از همه شدیدتر عذاب میشوند.
﴿قُل لِّلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِن یَنتَهُواْ یُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ وَإِن یَعُودُواْ فَقَدۡ مَضَتۡ سنّت ٱلۡأَوَّلِینَ ٣٨﴾.
ای محمد ج! برای کسی که به خدا کفر ورزیده بگو اگر آنها شرک را ترک کنند و داخل اسلام شوند خدایتعالی گناهان گذشتۀشان را میبخشد. این عمل خدا عزوجل مبتنی بر رحمت وسیع و عفو اوست، چون او توبه را بر دشمنان خو عرضه داشته تا آنها را از این طریق به سوی دین ترغیب کند، ولی اگر آنها دوباره به جنگ با مسلمانان بازگردند و به پروردگار عالمیان کفر ورزند، در چنین حالتی روش خدا در تعامل با دشمنانش کاملاً واضح و آشکار است، چنانچه این روش در امتهای سابق، گذشته و در میان آنها با تباهی و ویرانی و تعذیب تبلور یافته است.
﴿وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتۡنَةٞ وَیَکُونَ ٱلدِّینُ کُلُّهُۥ لِلَّهِۚ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِمَا یَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ ٣٩﴾.
ای مسلمانان! با مشرکان تا زمانی بجنگید که شأن و شوکت آنها بشکند و سلاحهایشان نابود گردد و جمعشان شکست بخورد و تا نیرویی که با حق بجنگد و یا گروهکی که در برابر دین بایستد وجود نداشته باشد و تا تمام عبادتها از آن خدای متعال قرار گیرد و هیچکس جز او پرستش نشود و هیچ حکمی جز حکم او نافذ نگردد و زندگی کلاً اسلامی شود.
و هرگاه اهل باطل از جنگ با اسلام خودداری نموده و سلاح خود را کنار بگذارند و دشمنی را ترک کنند در چنین حالی خدایتعالی اعمال آنها را میداند و اگر راست بگویند و ایمان بیاورند خداوند به آنها ثواب و پاداش میدهد، ولی اگر بر کفر خویش اصرار ورزند حتماً به آنها کیفر میدهد.
این آیه دلالت بر باز بودن دروازۀ رجا و امید برای هر گمراه دارد تا به سوی رحمت پروردگار خویش بازگردد.
﴿وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰکُمۡۚ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِیرُ ٤٠﴾.
و اگر کفار از پذیرش حق ابا ورزند و از توبه و پشیمانی اعراض کنند، بدانید که خدا عزوجل با یاری و نصرت خود با شماست و به زودی آنها را محو میکند؛ زیرا کسی که خدایتعالی دوست او باشد از هیچ چیزی نمیهراسد که او در مشکلات بهترین کمک کننده و در امور مهم برترین وکیل و در تمام مشکلات بسنده است و چه نیکو یاری دهندهای است که پیامبرش را بر دشمنانش یاری میدهد و بهترین کمک کننده در حالت فتنه و مصیبت است. با برکت است اسم او و مقدس است عظمتش و هر که ارادۀ ولایتش را دارد باید که در طاعت اوتعالی اخلاص داشته باشد و هر کس نصرت و یاری او را دوست دارد باید که از امر اوتعالی اطاعت کند.
﴿۞وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا یَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ یَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ ٤١﴾.
و ای مسلمانان بدانید که اموال غنیمت در پنج دسته تقسیم میشوند. چهار قسمت آن از آن مجاهدان و قسمت پنجم از آن خدا عزوجل و پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم و مصالح عمومی مسلمین است.
چهار قسمت متذکره به این صورت خواهد بود که یک قسمت از نزدیکان پیامبر از بنی هاشم و بنی مطلب است و سهمی برای ایتام، سهمی برای فقرا و سهمی دیگر برای مسافری است که از سفر خویش بازمانده است.
کسی چنین تقسیم میکند که به آنچه از جانب خدا عزوجل آمده باور و ایمان دارد و به قرآنی که در روز «بدر» نازل شده نیز ایمان دارد، روز بدر که خداوند عزوجل بین دوستان و دشمنانش تفریق و تمایز ایجاد کرد، روزی که گروه مسلمان با گروه کافر وارد جنگ شدند.
و خدایتعالی بر هر چیز قادر و تواناست و از جملۀ قدرت او یکی هم این است که او شما را با وجود تعداد اندکی که بودید بر کفار با وجود آنکه بسیار بودند پیروز گردانید و شما را عزّت بخشید و آنها را ذلیل ساخت و شما را بر آنها طوری مسلط کرد که برخی از آنها را اسیر گرفتید و برخی دیگر را کشتید.
﴿إِذۡ أَنتُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلدُّنۡیَا وَهُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلۡقُصۡوَىٰ وَٱلرَّکۡبُ أَسۡفَلَ مِنکُمۡۚ وَلَوۡ تَوَاعَدتُّمۡ لَٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡمِیعَٰدِ وَلَٰکِن لِّیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗا لِّیَهۡلِکَ مَنۡ هَلَکَ عَنۢ بَیِّنَةٖ وَیَحۡیَىٰ مَنۡ حَیَّ عَنۢ بَیِّنَةٖۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ ٤٢﴾.
و یاد آورید روز «بدر» را هنگامی که شما در قسمت پائین مدینه اردو زده بودید و کفار در قسمت دورتر اردو زده بودند در حالی که کاروان ابیسفیان پائینتر از محلی که شما بودید قرار داشت و اگر بین شما و کفار موعدی برای مبارزه تعیین میشد شما از این موعد تخلف میورزیدید، از اینروی مواجهۀ شما با کفار به همان صورتی تحقق پذیرفت که خدایتعالی اراده نمود بود. و اوتعالی شما را بدون وعده و قرار به هم رسانید و رو در رو کرد تا آنچه را برای شما در خصوص پیروزی بر کفار مقدر نموده بود تحقق یابد و آنها را خوار و ذلیل سازد.
این تقدیر الهی از اینروی بود که تا کافر اگر کافر میشود بعد از اقامۀ برهان کافر شود و مؤمن اگر ایمان میآورد بعد از وضوح حجّت ایمان آورد و خدایتعالی همۀ اقوال را میشنود، هم مخفی را و هم آشکار را و تمام افعال را نیز میداند چه در خفا انجام شود و یا در انظار عامه. و او براساس سمع و علم خود تقدیر نیکو نموده و قضا و تدبیر خود را به محکمی و استواری به انجام رسانیده است. او عواقب و مصیر هر کس را میتواند و هر که را خواست نصرت داد و آنکه را اراده نمود به حکمت خود خوار و ذلیل نمود.
﴿إِذۡ یُرِیکَهُمُ ٱللَّهُ فِی مَنَامِکَ قَلِیلٗاۖ وَلَوۡ أَرَىٰکَهُمۡ کَثِیرٗا لَّفَشِلۡتُمۡ وَلَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٤٣﴾.
و از نعمتهای خدا عزوجل بر تو ای پیامبر یکی هم این است که اوتعالی لشکر مشرکان را پیش از معرکۀ «بدر» در خواب تو اندک جلوه داد از اینروی شما در مصاف با آنها علاقمند و در جنگ با آنها حماسی شُدید و اگر خدایتعالی آنها را در خواب شما بسیار جلوه میداد و تو مسلمانان را در جریان این امر قرار میدادی یقیناً تردید میکردند و در مسألۀ جنگ با آنها دچار تفرقه و اختلاف میشدند ولی خداوند عزوجل شما را از شکست نجات داد و از ذلیل شدن حفظ نمود و حتی شما را با نصرت و یاری خود تأیید نمود و لشکرش را نازل کرد و در پی این امور بود که پیروزی به دست آمد و خدایتعالی به آنچه دلها پنهان میدارند داناست از اینروی قضای او براساس علم و تقدیرش براساس حکمت بود و او هر مسألهای را فرا خور حالش مقدر نموده و هر چیزی را در جایش گذاشته است.
﴿وَإِذۡ یُرِیکُمُوهُمۡ إِذِ ٱلۡتَقَیۡتُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِکُمۡ قَلِیلٗا وَیُقَلِّلُکُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِهِمۡ لِیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗاۗ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٤٤﴾.
و یاد آورید روزی را که در «بدر» با کفار مصاف دادید و لشکر کفار در نظر و دیدگان شما اندک جلوهگر شد و شما در نبرد با آنها تشویق شدید، چنانچه تعداد شما نیز در نظر مشرکان اندک جلوه داده شد و آنها نیز در مصاف با شما حماسی شدند و اگر شما را زیاد میدیدند حتماً فرار میکردند، زیرا خداوند عزوجل اراده داشت تا این معرکه واقع شود تا دوستان خود را یاری و دشمنانش را شکست دهد و دین خود را غالب گرداند و باطل و اهلش را خوار و ذلیل کند، پس پاک و منزه است خدایی که هرگاه چیزی را اراده کند اسباب و وسایلش را آماده مینماید تا امر خدا عزوجل و قضا و قدرش تحقق یابد و تنها به سوی خدایتعالی عواقب تمام امور و مصادر اعمال باز میگردد و او هر کسی را مطابق عملش خواه بد باشد یا خوب جزا میدهد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ٤٥﴾.
ای کسانی که به آنچه خدایتعالی نازل نموده و به پیامبر و وعد و عیدهایش باور دارید هرگاه با کفار در میدان معرکه روبرو شدید بر شماست تا ثابت و استوار باشید و صبر کنید تا خداوند عزوجل وعدۀ خود را در نصرت شما تحقق بخشد و از زیاد گفتن ذکر خدا عزوجل استعانت بجوئید که ذکر اوتعالی بهترین کمک و توشه و قویترین سلاح و ابزار و برترین آمادگی برای جهاد به شمار میرود؛ زیرا با ذکر خدا عزوجل رحمت نازل میشود و برکات الهی انسان را میپوشاند. با ذکر، صبر و شکر رستگاری بزرگ به دست میآید.
در یادآوری از ذکر در اینجا این نکته نهفته است که انسان همواره هنگام مشکلات به یاد دوستان و احباب خود میافتد و شکی نیست که بزرگترین دوست یک انسان مؤمن، خدایتعالی و بزرگترین عمل ذکر و سختترین آن جهاد است، از اینروی مناسب این است که ذکر یاد گردد، چون کاری است سهل و آسان و دارای فوائد و عوائد نیکوست و اگر ذکر نفعی هم نمیداشت همینقدر کافی بود. ذکر کنندگان کسانیاند که از دیگران به رستگاری دنیا و آخرت پیشی میجویند.
﴿وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ ٤٦﴾.
و بر شماست تا طاعت خدا عزوجل و پیامبرش را از طریق امتثال اوامر و اجتناب از نواهی لازم گیرید و هرگز اختلاف نکنید که نیرو، توان و هیبت شما از بین میرود و از پیروزی و ظفر یافتن بر دشمن محروم میشوید و بر شماست تا در سختیها صبر کنید و مشکلات را تحمل نمائید که خدایتعالی صبر کنندگان را به کمک و تأیید خود تأیید میکند و آنها را با پیروزی خود گرامی میدارد.
این آیه دلالت بر آن دارد که طاعت خدا و پیامبر و همچنان با جماعت مسلمانان بودن سبب قوت و نیرومندی و راهی به سوی رستگاری و پیروزی است و اینکه اختلاف و چند دستگی سبب ناکامی و شکست میشود.
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ ٤٧﴾.
و ای مؤمنان! از این برحذر که مانند مشرکان شوید، آنگاه که از مکه به سوی بدر در نهایت تکبر، فخر فروشی و جبروت و در حالت قدرتنمائی بیرون شدند تا مدح و ستایش شوند و مردم را از اسلام باز دارند و خدایتعالی به همۀ آنچه انجام دادهاند عالم و داناست و بر تمام آنچه میکنند اطلاع دارد. او تمام اعمال و گفتار آنها را در کتابی خاص آمار گرفته تا به شدیدترین کیفرها برسند و سختترین عذاب را بچشند.
﴿وَإِذۡ زَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَکُمُ ٱلۡیَوۡمَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَإِنِّی جَارٞ لَّکُمۡۖ فَلَمَّا تَرَآءَتِ ٱلۡفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَىٰ عَقِبَیۡهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنکُمۡ إِنِّیٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوۡنَ إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَۚ وَٱللَّهُ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٤٨﴾.
و یاد آورید روزی را که شیطان، جنگ با اهل ایمان را در نظر بتپرستان نیکو بیناند بر مکر و حیله به آنها وعدۀ نصر و پیروزی داد و تعداد افراد و قوتشان را در نظر آنها بسیار جلوهگر کرد طوری که گمان کردند او آنها را از دشمنانشان حفظ میکند و هنگام ملاقیشان یاری میرساند، ولی زمانی که مؤمنان و مشرکان روی در روی قرار گرفتند شیطان پیمان خود را شکست و بر خلاف وعدهای که به آنان مبنی بر یاری رسانیدن به آنها داده بود عمل کرد و پا به فرار گذاشت و ناامید و متواری گشت و گفت من شما را یاری نمیرسانم و نمیتوانم در کنار شما باشم، من ملائکهای نیرومند، استوار و دارای شدّت عمل میبینم که هیچکس توان نبرد با آنها را ندارد من از این میهراسم که خدایتعالی عذاب خود را بر من از هر طرف احاطه سازد و هلاکم کند که اوتعالی دارای کیفر و عقاب شدید است و هرگز مغلوب نمیشود، او دارای عذاب قویی است که هرگز گسی با او جنگیده نمیتواند.
این آیه دلالت بر آن دارد که راه شیطان مبتنی بر نیکو جلوه دادن امور خطا و خوشنما ساختن گمراهی است و اینکه هرگاه بندهای را در ورطهای قرار دهد او را به حال خودش رها مینماید از اینروی بر بنده لازم است تا از تلبیس او برحذر باشد و از مخفیکاریهای شیطان احتیاط کند.
﴿إِذۡ یَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَٰٓؤُلَآءِ دِینُهُمۡۗ وَمَن یَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٤٩﴾.
و یاد آورید روزی را که منافقان و انسانهای شکمند گفتند: این مؤمنان به دین خویش فریب خورده و غره شده و گمان کردند که پیروز خواهند شد در حالی که آنها ذلیل، اندک و ضعیفاند. خدایتعالی به آنها چنین خبر داد که هر که بر خدا عزوجل اعتماد و توکل کند و امور خود را به او بسپارد، خداوند عزوجل او را یاری میرساند و عزّت و قدرت میدهد و دشمنش را دچار شکست مینماید، اگرچه نسبت به دشمن ضعیفتر و اندکتر هم باشد. چرا که خدایتعالی نیرومندی است که مغلوب نمیشود، او کسی را که از درگاهش طالب کمک شود یاری میرساند و کسی را که بر او توکل کند تأیید میکند. اوتعالی حکیمی است که در بهترین وجه به تدبیر امور میپردازد و راهش به محکمی و استواری منتهی میشود.
﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ یَتَوَفَّى ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِیقِ ٥٠﴾.
و تو ای مسلمان اگر شاهد کفار هنگامی باشی که در سکرات مرگ قرار میگیرند و ملائکه ارواحشان را توأم با خشونت قبض مینمایند و آن را به قوت میکشند و رویها و پشتهایتان را با پاره آهنها به منظور تعذیب و تذلیل بیشتر میکوبند و در کمال اهانت و تحقیر به آنها میگویند: عذاب شعلهور و سوزنده و دوزخ افروخته را بچشید تا کیفری در بدل اعمال بد و کفر آمیز و تکذیبگرانۀ شما باشد.
﴿ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَیۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ٥١﴾.
عذابی که به کفار از قبیل زدن بر روی و پشت میرسد، به سبب کفرشان به خدا عزوجل و تکذیب پیامبر و جنگ با دوستان خدا عزوجل و مانع شدن از راه حق میباشد و اوتعالی هرگز بر آنها ظلم ننموده که آنها را بیجهت و بدون گناه عذاب کند، بلکه آنها مستحق این کیفر هستند و خداوند عزوجل هیچگاه بر بندگان خود ظلم نمینماید بلکه با فرستادن پیامبران و انزال کتابهای آسمانی و واضح ساختن برهان بر آنها اقامه حجّت میکند و اینطور نبوده که آنها را مهمل و سر به خود بگذارد، بلکه برای آنها حق را از باطل بیان نموده و سپس آنها را عادلانه جزا داده است.
﴿کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٥٢﴾.
عادت این مشرکان مانند عادت قوم فرعون و کسانی است که پیش از آنها بودهاند، همۀ آنها به خدا عزوجل کفر ورزیده و پیامبران خدا عزوجل را تکذیب نمودند. روش خدا در قبال اینها مانند روش او با کسانی است که پیش از آنها گذشته و خدایتعالی آنها را به سبب گناهانشان عذاب کرد و کیفر داد؛ چون گرفت او بسیار نیرومند و قوی و عذابش دردناک است.
چون در اینجا کفر آنها مربوط به عقیده و توحید بود از اینروی لفظ جلالۀ «الله» به کار برده شده است و هرگاه کفر نعمت مطرح شود در آنجا خواهیم دید که لفظ «رب / پروردگار» به کار میرود.
یاد آوری از فرعون و قومش روی این اساس بوده که او در استکبار و اصرار بر گمراهی و ادعای خدائی از دیگران شهرت بیشتری دارد و قبل از او هیچیک از انسانها چنین ادعای گزافی ننموده است.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ یَکُ مُغَیِّرٗا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَىٰ قَوۡمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ ٥٣﴾.
کیفری که خدایتعالی بر آنها نازل نموده مبتنی بر روش خداست، روشی که براساس آن هیچگاه نعمت و بخشش را به مشقت تبدیل نمیکند مگر اینکه صاحب نعمت خود زمینۀ چنین کاری را فراهم نماید و اعمال خوب خود را به اعمال بد، نیکو را به زشت و طاعت را به معصیت تغییر دهد. در چنین حالی خداوند عزوجل نعمت را از آنان میگیرد و عذاب را سرازیر مینماید و عزتشان را تبدیل به ذلت، قوتشان را تبدیل به ضعت و ناتوانی و ثروتشان را به فقر و امنیتشان را تبدیل به خوف و ترس مینماید و چون سمع خدایتعالی و علم او برهر چیزی احاطه دارد از اینروی با عذاب جز کسی را که نافرمانی نماید تأدیب نمیکند و عذابش را جز بر کسی که ابا آورد نازل نمینماید.
او با سمع خود تمام گفتههای آنان را شنیده است هم گفتار بد را و هم گفتار خوب را. او با علم خود بر هر عمل و حالتی اطلاع پیدا کرده هم خوب آن و هم زشت آن، پس جزایش براساس عدالت نازل شده و رحمتش براساس فضل.
﴿کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَۚ وَکُلّٞ کَانُواْ ظَٰلِمِینَ ٥٤﴾.
عادت این مشرکان مانند عادت قوم فرعون و کسانی است که قبل از اینها بودهاند. روش همه در تکذیب یکسان است. همه به حجّت پروردگار خویش که آنها را خلق نموده، روزی داده، با نعمتها تربیه کرده کفر ورزیدند روی این اساس خدایتعالی تمام آنها را به سبب عصیانشان نیست و نابود کرد و فرعون و همراهانش را غرق نمود.
همۀ این کفار با سرکشی و عصیان بر خویشتن ظلم کردند از اینروی مستحق زیان و خسران شدند پس هلاکت آنها مبتنی بر عدالتی از جانب خداوند بوده است.
﴿إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ٥٥﴾.
بدترین جنبندۀ روی زمین کفاریاند که آیات خدا را انکار نموده و پیامبرانش را تکذیب کردهاند. اینها نه به وحدانیت اوتعالی باور دارند و نه او را در الوهیتش یکتا میدانند و طاعت خویش را نیز تنها به خاطر او انجام نمیدهند، بنابراین کافر از چهارپا بدتر است چون کافر خلق شده تا عبادت کند در حالی که چهارپا مکلف به این امر نیست پس کافر گمراهتر است.
﴿ٱلَّذِینَ عَٰهَدتَّ مِنۡهُمۡ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهۡدَهُمۡ فِی کُلِّ مَرَّةٖ وَهُمۡ لَا یَتَّقُونَ ٥٦﴾.
یهودیان بنی قریظه قبلاً نیز با شما پیمان بسته بودند و عهد کردند که هیچگاه مشرکان را یاری نرسانند، ولی آنها قرار داد و عهد و پیمان خود را بارها شکستند و تقوای الهی را در آنچه تعهد کرده بودند رعایت نکردند و خائنان آنها از عذاب اوتعالی نمیهراسند. پس این جاهل به عظمت خداست که در برابر پروردگار خود تمرد میکند و از اوتعالی نافرمانی مینماید.
﴿فَإِمَّا تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡحَرۡبِ فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ ٥٧﴾.
و هرگاه با آنان در میدان معرکه مواجه شدی پس به آنان کیفر بده و از این طریق کسانی را که در پشت آنها قرار دارند بترسان تا از تو در بیم و هراس باشند و به این ترتیب آنان از کسانی که کیفر دیدند عبرت بگیرند و از پیمان شکنی دست بردارند.
و اگر تو کفار قریش را بترسانی یهود مدینه نیز از تو خواهند ترسید و باید که حق نیرو، قوّت، چیرگی، غلبه و دولتی داشته باشد تا از خود حمایت کند و نیرومند و مقدس باشد.
﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوۡمٍ خِیَانَةٗ فَٱنۢبِذۡ إِلَیۡهِمۡ عَلَىٰ سَوَآءٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡخَآئِنِینَ ٥٨﴾.
و هرگاه یقین نمودی که دشمنت اراده دارد تا با نقض عهد و پیمان بر تو خیانت کند، تو نیز عهدش را به سویش بینداز تا تو و او به طور مساویانه نقض عهد را بدانید؛ زیرا اگر به صورت مخفیانه پیمان را نقض کنی آنها تو را به خیانت متهم میکنند و اگر به پیمان وفادار بمانی در چنین حالی این وفا فقط از جانب تو خواهد بود، بنابراین هرگاه نشانههای خیانت از سوی دشمنان ظاهر گشت تو به شکل علنی معاهده را پایان یافته اعلان کن و علناً جنگنما که خدایتعالی کسی را که در امانت خیانت روا دارد و پیمان را بشکند دوست ندارد بلکه اوتعالی انسان صادق، امین و وفادار را دوست میدارد.
﴿وَلَا یَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ سَبَقُوٓاْۚ إِنَّهُمۡ لَا یُعۡجِزُونَ ٥٩﴾.
آن دسته از دشمنانت که از کشته شدن نجات پیدا کردند گمان نکنند که از کیفر الهی و اخذ او فرار نمودند. آنها هرگز نمیتوانند خدای را از دسترسی به خود باز دارند. اوتعالی حتماً آنها را در وقت مناسب خواهد گرفت. یهودیان هنگامی که از آنچه به مشرکان در جنگ «بدر» رسید نجات یافتند گمان کردند که آنها خداوند عزوجل را از تسلط بر خود و هلاک خویش عاجز ساختند، در اینجا خدایتعالی خبر میدهد که برای آنها مدتی معلوم است و برای کافران نیز.
﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ یَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیۡءٖ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یُوَفَّ إِلَیۡکُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ ٦٠﴾.
و ای مسلمانان! برای دشمنان خود تمام اسباب قوت و قدرت مادی و معنوی از قبیل: سلاح، ابزار، مال و علم را آماده کنید تا با این قوت و قدرت دشمنان خدا عزوجل و خود را اعم از: مشرکان، ملحدین، اهل کتاب و هر کافر دیگری را بترسانید و تا جانب اسلام در دیگران ترس ایجاد کند و اهل آن غالب و تعالیمش مقدس باشد؛ زیرا حق بدون قوت سرقت و مشاع میشود و کیان بدون عزّت متاعی است که زایل میگردد و ضعیف به گونهای است که دیگران در او طمع دارند و به سویش با دید حقارت مینگرند و کسی که ذلیل و خوار باشد همواره توهین میشود.
بنابراین بذل نیرو در راه اسلام کاری است مطلوب که این قوت باید با اسبهای آماده و سلاح و عتاد و اموال ذخیره شده و لشکرهای تمرین یافته و کارخانجات برپا و عقلهای تولیدگر باشد و شما با این توان و نیرو دشمنان معروف و غیر معروف خود را میترسانید. این نکته را نیز باید متوجه باشید هر عزتی که در دو پهلوی آن خون ریخته نشود حتماً سقوط مینماید.
و آنچه شما در راه خدا عزوجل به مصرف میرسانید اعم از مال، سعی و کوشش تمام اینها در پیشگاه خدای متعال محفوظ است و اوتعالی به زودی شما را به خاطر آن در دنیا با عزّت و پیروزی و بهرۀ نیکو پاداش میدهد و در آخرت با نعمت ماندگار و جایگاه گرامی و خجسته و هیچ چیزی از ثواب اوتعالی کم نمیشود، بلکه این ثواب همواره در ازدیاد است و فضل و کرمی از جانب خدایتعالی است.
﴿۞وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٦١﴾.
و اگر کفار به صلح و سِلم تمایل کردند تو نیز به اینکار تمایل نشان بده و با آنها در آنچه خیر و سعادت مسلمانان است و جنگ را دور میسازد صلح کن و در آنچه عهد بستی بر خدای خود اعتماد کن که اوتعالی تو را از آنچه از آن بیم داری در امان نگه میدارد و حمایت مینماید، چون خداوند عزوجل اقوال را میشنود و بر تمام احوال و نیتها و امور پوشیده و مخفی آگاهی دارد و میداند چه کسی به پیمان خویش وفادار باقی میماند و چه کسی نقض میکند، او میداند چه کسی درستکار است و چه کسی خیانتکار.
﴿وَإِن یُرِیدُوٓاْ أَن یَخۡدَعُوکَ فَإِنَّ حَسۡبَکَ ٱللَّهُۚ هُوَ ٱلَّذِیٓ أَیَّدَکَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٦٢﴾.
و اگر آنها نیتی در خیانت به تو داشته باشند، پروردگار تو را از مکر آنها کفایت میکند و حفظ مینماید چنانچه اوتعالی تو را با نصرت و پیروزی خود و همچنان با پیروان مؤمنی که داری کمک کرده و نیرومند ساخته است. و چون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بر خدا عزوجل توکل نمود، حقتعالی برایش لشکری از میان مؤمنان قرار داد تا در کنار او بجنگند و به این ترتیب او را یاری رسانید و اینگونه کسی که با خدای خود صادق باشد، نصرت و یاری رسانیده میشود و آنکه خیانت ورزد حتماً رانده میشود و آنکه در جهاد صبر کند و قربانی دهد سپاسگذاری خواهد شد و مزد دریافت خواهد نمود.
﴿وَأَلَّفَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡۚ لَوۡ أَنفَقۡتَ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا مَّآ أَلَّفۡتَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ أَلَّفَ بَیۡنَهُمۡۚ إِنَّهُۥ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٦٣﴾.
خداوند متعال بین قلبهای مسلمانان بعد از اینکه پیش از اسلام باهم بغض و کینه داشتند الفت ایجاد کرد و در پی آن مسلمانان باهم در ایمان برادر شده و یکدیگر خویش را دوست گرفتند و اگر تو تمام گنجهای روی زمین را به مصرف میرسانیدی تا این قلبها را بر محبت جمع کنی نمیتوانستی چنین کنی، چون این قلبها را جز ایمان به دانای غیب چیز دیگری نمیتواند جمع کند؛ زیرا قبلها بدون ایمان خودخواه و حزبگرا میشوند و در آنها تعصب، طمع، حب ذات و میل به سوی قبیله و خانواده غلبه مییابد ولی خدایتعالی با فضل و رحمت خود قلبهای مؤمنان را جمع کرد. پس حمد و سپاس بر او که غالب و تواناست و امرش بدون معارضی نافذ است و مردانش بدون غلبهگری کامل میشود. او در آنچه انجام میدهد حکمت دارد و حکم خود را به دقت و به نیکوئی به انجام میرساند.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَسۡبُکَ ٱللَّهُ وَمَنِ ٱتَّبَعَکَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٦٤﴾.
ای پیامبر! خداوند عزوجل تو را از شر دشمنانت حفظ و در برابر مکر و حیلۀ آنها حمایت مینماید و پیروان مؤمن و صادق تو را به خود دوست میگیرد و آنها را توفیق میدهد و تحت رعایت خویش قرار میدهد و کسی که خداوند عزوجل برایش کافی باشد، اوتعالی بدون داشتن قوم و عشیره او را یاری میرساند و بدون مال برایش نیرو میبخشد و بدون جایگاه او را عزیز میسازد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ عَلَى ٱلۡقِتَالِۚ إِن یَکُن مِّنکُمۡ عِشۡرُونَ صَٰبِرُونَ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفٗا مِّنَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ ٦٥﴾.
ای پیامبر ج! مؤمنان را در مصاف با دشمنانشان از کفار محارب تشویق کن و آنان را ترغیب نما تا در معرکه صبر کنند و ثبات داشته باشند و به آنها بشارت بده که بیست تن صابر از آنها دوصد تن از دشمنان خود را مغلوب میسازند و اگر یکصد جنگجوی صابر داشته باشد هزار تن از کافران را مغلوب خواهند نمود؛ زیرا کافر، اسرار واقعی جنگ و همچنان مقاصد آن را نمیداند. چون او سبب بزرگ نصرت و پیروزی را که عبارت از ایمان به خداست ترک نموده، از اینروی بصیرت و بینش او کور شده و شکست در حقش تحقق یافته و حتمی شده است.
﴿ٱلۡـَٰٔنَ خَفَّفَ ٱللَّهُ عَنکُمۡ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمۡ ضَعۡفٗاۚ فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ صَابِرَةٞ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُمۡ أَلۡفٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفَیۡنِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ ٦٦﴾.
امروز خدایتعالی آسان گرفته و به علت ضعفی که یک تن از شما در برابر ده تا از دشمنان دارد، بر شما رخصت داده است، روی این اساس باید یکی از شما در برابر دوتن از آنها بایستد و به این ترتیب یکصد مرد صابر و محتسب اجر و پاداش به اذن خدا عزوجل بر دوصد تن از دشمنان غلبه خواهند کرد و هزارتن از چنین کسانی دوهزار تن از دشمنان را شکست خواهند داد. همۀ اینها به کمک و قوت خدا عزوجل به انجام خواهد رسید چرا که اوتعالی صابران را تأیید میکند و بر دشمنانشان پیروز مینماید.
این آیه دلالت بر آن دارد که: اهل اسلام هرگاه کم باشند و در برابر انبوهی از دشمنان مسلح قرار گیرند نباید بترسند؛ اینکه مسلمانان در عدم مواجهه با آنها از انواع و اقسام حیلهها کار گیرند تا زمانی که جانب مسلمانان تقویه شود؛ و اینکه قوت و نیرو ملازم توکل بر خداست.
﴿مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ یُثۡخِنَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡیَا وَٱللَّهُ یُرِیدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٦٧﴾.
برای پیامبر مجاز نیست اسیرانی را به منظور اخذ فدیه بگیرد مگر زمانی که در کشتن کفار محارب، آنانی که مانع راه خدا عزوجل میشوند و با بندگان او میجنگند مبالغه کند و از این طریق جانب دولت اسلام تقویت شود و مایۀ ترس و احترام واقع شود.
و شما ای مسلمانان در اخذ فدیه ارادۀ متاع زندگی دنیا را دارید در حالی که خدایتعالی برای شما ارادۀ بهشتهای نعمت و رستگاری بزرگ را از خلال جهاد در راه خدا عزوجل و دفاع از دین دارد. اوتعالی نیرومندی است که بر کار خود چیره است و کسی را که یاریش دهد یاری میدهد و کسانی را که با او بجنگند محو مینماید. او در تقدیر و تدبیر خود حکمت دارد و با عزّت خود شما را در جنگ یاری میرساند و با حکمت خود به شما احکام خویش از قبیل جنگ، اسارت، غنیمت، صلح وغیره را میآموزاند.
﴿لَّوۡلَا کِتَٰبٞ مِّنَ ٱللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمۡ فِیمَآ أَخَذۡتُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ ٦٨﴾.
اگر خدایتعالی نمینوشت که او مجتهد به خطا رفته را نگیرد حتماً شما را به سبب فدیه گرفتن از اسیران بدر به جای کشتن آنها دچار عذاب شدید مینمود؛ چرا که آنها با خدا و پیامبرش جنگیدند و به منظور مانع شدن از راه خدایتعالی بیرون شدند.
شاید هم منظور از نوشتن، نبشتهای است که خدایتعالی در علم و قضای خود تعیین نموده که برای اهل بدر ببخشد از اینروی بر آنها رحم نموده و آنان را مؤاخذه نکرده است.
﴿فَکُلُواْ مِمَّا غَنِمۡتُمۡ حَلَٰلٗا طَیِّبٗاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٦٩﴾.
ای مؤمنان! از غنائمی که خدایتعالی بر شما مباح نموده بخورید که از آن جمله گرفتن فدیه از اسیران است، چنین چیزی برای شما پاکیزه و حلال است و در آن حرمت و خباثتی نیست و با اجرای فرامین پروردگار و اجتناب از نواهی او تقوا را رعایت کنید و خدایتعالی برای کسی که گناه کند و توبه نماید بسیار بخشنده است. اوتعالی برای کسی که به سویش بازگردد دارای رحمت فراوان است و از جملۀ مغفرت او یکی هم این است که از کسانی که مرتکب کار بد شوند درمیگذرد و از جملۀ رحمت او یکی هم این است که بندگان خود را در جهت کسب رضای خود توفیق میدهد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ قُل لِّمَن فِیٓ أَیۡدِیکُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ إِن یَعۡلَمِ ٱللَّهُ فِی قُلُوبِکُمۡ خَیۡرٗا یُؤۡتِکُمۡ خَیۡرٗا مِّمَّآ أُخِذَ مِنکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٧٠﴾.
ای پیامبر! برای اسیران بدر بگو اگر خدایتعالی در قلبهای شما محبتی نسبت به ایمان و رغبت و توجهی به سوی خود و آمادگیی برای قبول حق میدید حتماً از فضل خود برای شما بزرگتر از آنچه به عنوان قدیه به مسلمانان دادهاید ارزانی میداشت و به شما خیر بسیار عطا میکرد و در آخرت نیز به شما پاداشی بزرگ و مغفرتی وسیع برای گناهانتان میداد چون خدایتعالی گناه بزرگ را میبخشد چرا که او بخشاینده و مهربان است و رحمت او شامل همۀ پدیدههاست و فضل او بر هر مخلوقی عمومیت دارد.
﴿وَإِن یُرِیدُواْ خِیَانَتَکَ فَقَدۡ خَانُواْ ٱللَّهَ مِن قَبۡلُ فَأَمۡکَنَ مِنۡهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ٧١﴾.
و اگر اسیران کردند آنچه را کردند و به منظور مکر و فریب فدیه دادند و سخن نرم گفتند، آنها قبلاً نیز فریبکاری نموده و دست به خیانت زدند ولی خدایتعالی تو را در بدر بر آنها قدرت و یاری داد. خدایتعالی به همۀ امور پوشیده و نهان آگاه است و بر آنچه در نهاد انسانها قرار دارد اطلاع دارد و اوتعالی در امر و خلق خود حکمت دارد. بین چگونه خیانت را با خیانت پاسخ نداد، چون اوتعالی از چنین کاری پاک و منزه است.
یاد آوری از قدرت دادن و متمکن ساختن بر آنها به این علت است که این کار دلالت بر کمال عم و حکمت خداوند عزوجل دارد.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یُهَاجِرُواْ مَا لَکُم مِّن وَلَٰیَتِهِم مِّن شَیۡءٍ حَتَّىٰ یُهَاجِرُواْۚ وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ فَعَلَیۡکُمُ ٱلنَّصۡرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ ٧٢﴾.
آنانکه به خدا عزوجل ایمان آورده و از پیامبرش پیروی نمودند و از بلاد کفر به سرزمین اسلام هجرت کرده و با جان و مال خویش در راه خدا عزوجل و به منظور اعلای کلمۀ او جهاد نمودند (مهاجران) و آنانی که اینها را جای داده و یاری رسانیدند و محل نزولشان را گرامی داشتند و با جان و مال خویش با آنها همدردی نمودند (انصار) اینها باهم در نصرت و جهاد و نیکی و تقوا برادر اند.
اما آنانی که ایمان آورده ولی در دیار کفر باقی ماندند و مهاجرت ننمودند طبیعی است که بین شما و آنها برادری و دوستیی نیست مگر زمانی که بلاد کفر را ترک کنند و به بلاد اسلام هجرت گزینند، با این حال اگر اینان از شما برای رفع ظلم و ستم کمک خواستند به آنها یاری برسانید، مگر زمانی که طرف مقابل آنها قومی باشند که بین شما و آنها معاهداتی باشد که در این صورت باید این عهد و پیمان را محترم بدارید و مسلمانان را بر کافران معاهد یاری نرسانید به خصوص اگر آن مسلمانان با آن کفار در دیارشان باشند و خداوند عزوجل نهان و آشکار را میداند و به تمام امور پوشیده و ظاهر آگاهی و بر همه چیز احاطه دارد.
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٍۚ إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَکُن فِتۡنَةٞ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ کَبِیرٞ ٧٣﴾.
آنانی که به خدا عزوجل کافر شدند برخی برخی دیگر را یاری میرسانند و با هم دوستی میکنند، ولی مؤمنان را یاری نمیدهند و مؤمنان نیز به آنها کمکی نمیکنند. اگر شما به این قاعده در دوستی و موالات با مؤمنان و دشمنی با کفار عمل نکنید و به اجرای فرامین پروردگار خود نپردازید یقیناً فتنه و فسادی بزرگ واقع خواهد شد و اهل کفر بر اهل اسلام قوت و نیرو خواهند یافت و جانب دین ضعیف خواهد شد آنگاه خواهید دید که همۀ کفار بر علیه مؤمنان اثتلاف خواهند کرد و با پیروزی کفر و الحاد فساد برپای خواهد گشت.
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ ٧٤﴾.
و آنانی که به خدا و پیامبر ایمان آورده و از بلد کفر به بلد اسلام مهاجر شدند و در راه خدا عزوجل و به منظور اعلای کلمۀ او جهاد کردند و آن دسته از اهل مدینه که به آنها یاری رسانیده و جایشان دادند، اینها کسانیاند که در ایمان خویش صادق و به پروردگار خود مخلصاند و به زودی خدایتعالی گناهانشان را خواهد بخشید و به آنها روزیی پاکیزه و با برکت و گرامی عطا خواهد نمود، این روزی در بهشت نعمت توأم با روشنی چشم و آسودگی خاطر و سرور نفس خواهد بود.
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَکُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ مِنکُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ ٧٥﴾.
و آنانی که به خدا عزوجل و پیامبرش ایمان آورده و از سرزمینهای کفر به سوی دیار اسلام هجرت نمودند و با اهل ایمان در راه خدای دیّان جهاد کردند، اینها در برادری و نصرت و موالات از خود شمایند.
برخی از اهل قرابت مؤمنان بر برخی دیگر از مهاجران در میراث و براساس حکم شریعت اولیتر اند؛ زیرا خدایتعالی تمام آنچه را که در آن مصالح بندگان است و همچنان نحوۀ ادای حقوق به اهل آن را میداند که از آن جمله میراث است. اوتعالی این امور را نظر به علم و حکمت خود برای هریکی سنجش و مقدر مینماید.