تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر سوره‌ی قاف


مکی و ۴۵ آیه دارد.

آیه‌ی ۴-۱:

﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِیدِ١[ق: ۱]. «قاف، سوگند به قرآن مجید».

﴿بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌ٢[ق: ۲]. «بلکه به شگفت آمدند از اینکه بیم دهنده‌ای از خودشان به‌سوی آنان آمد. پس کافران گفتند: این چیز شگفتی است».

﴿أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ٣[ق: ۳]. «آیا هنگامی‌که مردیم و خاک شدیم (برانگیخته خواهیم شد؟) چنین بازگشتی بعید است»!.

﴿قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢ٤[ق: ۴]. «به‌راستی آنچه را که زمین از آنان می‌کاهد می‌دانیم و نزد ما کتابی نگهدارنده است».

خداوند متعال به قرآن مجید سوگند می‌خورد، قرآن مجید معنی قرآنی که معانی آن گسترده و والا است و ابعاد زیاد و برکت‌های فراوانی دارد و نیکویی‌ها و افتخاران آن فراوان است، «مجد» یعنی بزرگی و گستردگی اوصاف. و سزاوارترین سخنی که به این صفت‌ها متّصف است قرآن است که مشتمل بر دانش‌های گذشتگان و آیندگان است، و دارای کامل ترین فصاحت و بزرگ‌ترین کلمات است و دارای فراگیرترین و بهترین معانی است. و این باعث می‌شود تا کاملا از آن پیروی شود و فورا تسلیم آن شد و شکر خداوند را به خاطر اینکه آن‌را ارزانی داشته به‌جا آورد.

ولی بیش‌تر مردم قدر نعمت‌های خداوند را نمی‌دانند، بنابراین، خداوند متعال فرمود: ﴿بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡتکذیب کنندگان پیامبرصاز این که بیم‌دهنده‌ای از خودشان به‌سویشان آمد به شگفت آمدند، بیم‌دهنده‌ای که آن‌ها را از آنچه به آنان زیان می‌رساند بیم می‌داد و آن‌ها را به چیزی فرمان می‌داد که به سودشان بود. این پیامبر از جنس خودشان بود و آن‌ها می‌توانستند از او یاد بگیرند و حالات و صداقت او را بشناسند. پس آن‌ها از چیزی تعجّ کردند که نباید از آن تعجب کرد بلکه آن چه مایه شگفتی است عقل کسی است که از چنین چیزی تعجب می‌کند. ﴿فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌپس آنچه کافران را وادار به این کرد، کفر و تکذیبشان بود نه این که نقصی در هوشیاری خردهایشان داشته باشند. آن‌ها گفتند: این چیزی شگفت آور است. آن‌ها در این شگفت زدگی یکی از دو حالت را داشتند: یا در تعجّب خود راستگو بودند و این بر نهایت جهالت و نادانی و ضعف عقل‌هایشان دلالت می‌کند. مانند دیوانه‌ای که از سخن عاقل تعّجب می‌کند. و همانند این است که بخیل و تنگ چشم از سخاوتمندی سخاوتمندان تعجّب کند. و یا اینکه شخص ترسو از رویارویی سوارکاران جنگجو به تعّجب و شگفت بیفتد. پس چنین کسی اگر تعجّب کند تعجب کردن او چه زیانی دارد؟! و آیا تعجب او جز این که دلیلی بر جهالت و ستمگری زیاد او باشد چیزی دیگر است؟ و یا آن‌ها تعجب می‌کردند، و در همان حال اشتباه خود را می‌دانستند. پس این بزرگ‌ترین و زشت ترین ستمگری است.

﴿أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ٣آیا هنگامیکه مردیم و خاک شدیم باز زنده می‌شویم؟ چنین بازگشتی بعید و دور از عقل است. آن‌ها توانایی و قدرت کسی را که بر همه چیز تواناست و از هر جهت کامل است با توانایی بنده نیازمند و ناتوان مقایسه کردند، و جاهل و نادانی را که هیچ نمی‌داند، با کسی مقایسه کردند که همه چیز را می‌داند.

﴿قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡبه‌درستی‌ که ما آن چه را زمین در دوران زندگی شان در برزخ از جسدهایشان می‌خورد و می‌کاهد می‌دانیم و در کتاب خدا ثبت و ضبط گردیده است. ﴿وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢو نزد ما کتابی وجود دارد که از تغییر و تبدیل محفوظ می‌باشد و همه آنچه را که در زندگی و مرگشان بر سر آنان می‌آید ثبت و ضبط کرده است. این استدلال حاکی از گستردگی دانش و آگاهی خداوند که جز او کسی بر آن احاطه ندارد می‌باشد، و این که او بر زنده کردن مردگان تواناست.

آیه‌ی ۵:

﴿بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍ٥[ق: ۵]. «بلکه آنان حق را چون برایشان آمد دروغ انگاشتند و آنان در کاری پریشان هستند».

﴿بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّبلکه سخنی که از آن‌ها سر زده عناد و تکذیب است و آن‌ها حق را که بالاترین انواع صدق است تکذیب کردند ﴿لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍهنگامیکه برایشان آمد پس آنان دارای حالی پریشان و کار نابسامانی هستند و بر یک چیز استوار نمی‌مانند. گاهی می‌گویند تو جادوگری، و گاهی می‌گویند دیوانه‌ای، و گاهی می‌گویند شاعر هستی. و همچنین هریک درباره قرآن طبق نظر فاسد خود اظهار نظر می‌کنند. و اینگونه است کسی که حق را تکذیب کند. پس او در امر و حالتی به هم ریخته و نابسامان است، جهت و ثبات او مشخص نیست و کارهایشان را می‌بینی که متناقض و به هم بافته ایست. امّا کسی که از حق پیروی کند و آن‌را تصدیق نماید کار و راه و سخن و کردارش راست و درست می‌شود.

آیه‌ی ۱۱-۶:

﴿أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا وَزَیَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ٦[ق: ۶]. «آیا بر فرازشان به آسمان ننگریسته‌اند که ما چگونه آن‌را ساخته و آراسته‌ایم و در آن هیچ شکافی نیست»؟!.

﴿وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَیۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ٧[ق: ۷]. «و زمین را گسترده و کوه‌های محکم و پابرجایی را در آن فرو افکنده‌ایم و در آن از هر نوع (گیاه) پسندیده رویانده‌ایم».

﴿تَبۡصِرَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ٨[ق: ۸]. «(این‌ها را) برای راهنمایی و پند دادن هر بندۀ توبه‌کننده‌ای مقرّر داشته‌ایم».

﴿وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَکٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِیدِ٩[ق: ۹]. «و از آسمان آب پر برکتی را بارانده و بدان باغ‌ها رویانده‌ایم، و دانه‌های کشتزارهایی را برآورده‌ایم که درو می‌گردد».

﴿وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ١٠[ق: ۱۰]. «و درختان بلند خرما که آن میوه‌ای انباشته برهم دارد».

﴿رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ١١[ق: ۱۱]. «(آن‌را) برای روزی بندگان (آفریده‌ایم) و با آن سرزمین پژمرده را زنده کرده‌ایم. رستاخیز (نیز) بدینسان است».

وقتی خداوند حالت تکذیب کنندگان و مذّمت آن‌ها را بیان کرد آنان‌را فرا خواند تا به آیات و نشانه‌های آفاقی بنگرند و عبرت بگیرند و از آن بر چیزهایی استدلال نمایند که نشانه‌هایی بر آن امر قرار داده شده‌اند. پس فرمود: ﴿أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡآیا به آسمان که بر بالای سرشان است ننگریسته‌اند؟ یعنی این نگاه کردن نیازی به تحمّل سختی، و سفر ندارد، بلکه در نهایت آسانی است. پس آن‌ها بنگرند که ﴿کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَاچگونه آسمان را به صورت گنبدی که همه زوایای آن برابر است ساخته‌ایم و با ستاره‌ها و سیاره‌هایی که حرکت می‌کنند و از نگاه پنهان می‌شوند آراسته‌ایم. آسمانی که از این کرانه تا آن کرانه‌اش در نهایت زیبایی قرار دارد و هیچ عیب و شکاف و خللی در آن مشاهده نمی‌شود. خداوند این آسمان را سقفی برای اهل زمین قرار داده و بسیاری از منافع ضروری انسان‌ها را در آن به ودیعه نهاده است.

﴿وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَاو آیا به زمین ننگریسته‌اند که چگونه آن را گسترده‌ایم، به گونه‌ای که هر حیوانی می‌تواند در آن مستقر شود، و زمین برای استحصال هر نوع منافعی آماده است. و این زمین را به وسیله کوه‌ها محکم و پابرجا نموده‌ایم تا تکان نخورد و پابرجا باشد. ﴿وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖو در آن از هر نوع گیاه مسّرت بخشی که بینندگان را شگفت زده می‌نماید و موجب شادیشان می‌شود رویانده‌ایم، تا انسان‌ها و چهارپایانشان از آن بخورند، و این گیاهان را برای منافعشان آفریده‌ایم. و از میان این منافع، باغ‌هایی را که مشتمل بر میوه‌های خوشمزه و لذیذ است از قبیل انگور و انار و لیمو و سیب و دیگر انواع میوه‌ها به‌طور ویژه بیان کرد. همچنین درختان بلند خرما که فایده آن تا مدّت طولانی ادامه دارد و تنه آن به‌سوی آسمان بالا می‌رود که بسیاری از درخت‌ها نمی‌توانند به اندازه آن قامت بکشند. پس خرمای روی هم انباشته از خوشه‌های آن بیرون می‌آید و روزی بندگان می‌گردد و از آن می‌خورند و ذخیره‌اش می‌کنند و چهارپایانشان نیز از آن استفاده می‌کنند.

هم‌چنین خداوند به وسیله باران و به وسیله جویبارهایی که در اثر نزول باران در روی زمین روانند دانه‌های کشتزارهایی را می‌رویاند که درو می‌گردد، از قبیل گندم و جو و ذرّت و برنج و ارزن و غیره.

پس نگاه کردن به این چیزها (آسمان و زمین و آنچه که در آنهاست) ﴿تَبۡصِرَةٗراهنمایی و بینشی است که آدمی را از نابینایی جهالت بیرون می‌آورد. ﴿وَذِکۡرَىٰو پندی است که به سبب آن آدمی متذکر می‌شود و چیزهایی را به یاد می‌آورد که در دین و دنیا به وی سود می‌رساند و نیز به ـ سبب آن ـ آنچه را که خداوند و پیامبرانش از آن خبر داده‌اند به یاد می‌آورد، و این برای هرکسی نیست، بلکه ﴿لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖبرای آن بنده‌ایست که با ترس و امید و پذیرفتن حق، و اجابت دعوتگر الهی به‌سوی خدا روی آورده است.

امّا نشانه‌ها و هشدارها برای شخص روی گردان و یا تکذیب کننده سودی ندارند، چون این چیزها برای قومی که ایمان نمی‌آورند سودبخش نیستند. حاصل امر این که آفرینش مبهوت کننده و شدّت و قوّتی که در آسمان و زمین وجود دارد، دلیلی بر قدرت و کمال خداوند متعال است.

و صنعت شگفت‌انگیز و آفرینش زیبا و استواری که در آنها وجود دارد دلیلی است بر اینکه خداوند عادل‌ترین داوران است و او به هر چیزی داناست. و منافع و مصلحت‌هایی که در آن برای بندگان قرار دارد دلیلی است بر این که رحمت خداوند همه چیز را فرا گرفته است و عظمت آفرینش و نظام زیبای آن دلیلی است بر این که خداوند متعال یکتای یگانه و والا مقام است و همه برای رفع نیازهایشان به او روی می‌آورند. و خدایی است که همسر و فرزند و همتایی ندارد و عبادت و کرنش و محبّت جز او سزاوار کسی نیست.

و زنده گرداندن زمین پس از پژمردنش دلیلی است براین که خداوند متعال مردگان را زنده می‌نماید تا آن‌ها را طبق اعمالشان مجازات کند. بنابراین فرمود: ﴿وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُو با آن سرزمین پژمرده را زنده کرده‌ایم، رستاخیز نیز بدینسان است. وقتی آن‌ها را با این نشانه‌های آسمانی و زمینی تذکّر داد و هشدار داد که به تکذیب خود ادامه ندهند زیرا به آن چه تکذیب کنندگان بدان گرفتار شدند، گرفتار خواهند شد، فرمود:

آیه‌ی ۱۵-۱۲:

﴿کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ١٢[ق: ۱۲]. «پیش از اینان قوم نوح و یاران «رس» و قوم ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند».

﴿وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ١٣[ق: ۱۳]. «و (هم‌چنین) قوم عاد و فرعون و قوم لوط».

﴿وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَیۡکَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ کُلّٞ کَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ١٤[ق: ۱۴]. «و اصحاب ایکه و قوم تبّع هریک پیامبران را تکذیب کردند و وعدۀ عذاب من دربارۀ ایشان تحقّق یافت».

﴿أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ١٥[ق: ۱۵]. «آیا ما از آفرینش نخستین درمانده و ناتوان بوده‌ایم؟ (خیر) بلکه آنان دربارۀ آفرینش مجدّد تردید دارند».

پیش از ایشان، امّت‌ها پیامبران بزرگوارشان را تکذیب کردند مانند نوح که قومش او را تکذیب کردند، و قوم ثمود صالح را، و قوم عاد هود را، و قوم لوط، لوط را تکذیب کردند. و اصحاب ایکه شعیب را و قوم تبّع تبّع به هر پادشاهی گفته می‌شود که قبل از اسلام بر یمن حکم کرده است پیامبران را که خداوند به‌سوی آن‌ها فرستاده بود تکذیب کردند.

خداوند به ما خبر نداده که آن پیامبر چه کسی بوده است و قوم کدام تبع از تبع‌ها پیامبرشان را تکذیب کرده‌اند، چون ـ والله اعلم ـ این ماجرا در آن زمان نزد عرب معروف بود، زیرا این قوم جزو آن دسته از عرب‌های اصیل بودند که داستان و سرگذشت آنان به ویژه این واقعه مهم و بزرگ بر سایر عرب‌ها پوشیده نیست.

پس این‌ها همه پیامبرانشان را که خداوند به سوی آن‌ها فرستاده بود تکذیب کردند، ان گاه وعده عذاب الهی بر آنان تحّقق یافت. و شما ای کسانی که محمّدصرا تکذیب می‌کنید! از آن‌ها بهتر نیستند، و پیامبران آن‌ها نیز نزد خداوند از پیامبر شما گرامی‌تر نبودند! پس، از جنایتی که آنان مرتکب شدند بپرهیزند تا به عذابی گرفتار نشوید که آن‌ها بدان گرفتار شدند.

سپس خداوند متعال از آفرینش نخستین بر آفرینش مجّدد و زنده شدن در آخرت استدلال کرد و فرمود: همان طور که آن‌ها را از نیستی پدید آورده است نیز بعد از مرگشان آنان را دوباره زنده می‌نماید، بعد از آن که مردند و به استخوان‌هایی پوسیده تبدیل شدند. ﴿أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِآیا ما در آفرینش نخستین درمانده و ناتوان بوده‌ایم؟ نه چنین نیست، ما ناتوان و درمانده نبوده‌ایم و در این شکّی نیست، ﴿بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖبلکه آنان درباره آفرینش مجّدد تردید دارند. این چیزی است که آن‌ها در آن تردید دارند با این که تردیدی در آن نیست چون بازگرداندن از آغاز کردن آسان‌تر است، همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: [الروم: ۲۷]. ﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَیۡهِ[الروم: ۲۷]. «و اوست خدایی که آفرینش را می‌آغازد سپس آن را باز می‌گرداند و آن برایش آسان‌تر است».

آیه‌ی ۱۸-۱۶:

﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ١٦[ق: ۱۶].

«همانا ما انسان را آفریده‌ایم و می‌دانیم آنچه را که نفسش به او وسوسه می‌کند و ما از شاهرگ گردن بدون نزدیکتریم».

﴿إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ١٧[ق: ۱۷]. «آن‌گاه که دو (فرشته‌ی) دریافت کننده در (سمت) راست و چپ مراقب و ملازم هستند».

﴿مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ١٨[ق: ۱۸]. «هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد مگر آنکه نزدش نگهبانی آماده (حضور) دارد».

خداوند متعال خبر می‌دهد که او جنس انسان اعم از زنان و مردان را به تنهایی آفریده است، و او حالات انسان و آن چه او را شاد می‌کند و به خاطرش می‌گذرد می‌داند، و می‌فرماید: ﴿وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِما به او از شاهرگ گردنش ـ که از هر چیزی به انسان نزدیک‌تر است نزدیکتریم ـ و این چیزی است که انسان را متذکر می‌شود که همواره خداوند را در نظر داشته باشد، خداوندی که بر قلب او آگاه است و به او نزدیک می‌باشد.

پس باید شرم کند از این که خداوند او را در جایی ببیند که او را نهی کرده است، و یا او را در جایی نیابد که به او دستور داده‌است.

همچنین انسان باید فرشتگان گرامی را که اعمال او را می‌نویسند در نظر داشته باشد، و آنها را گرامی بدارد و بپرهیزد از اینکه سخن یا کاری از وی صادر شود و آنان آن را بنویسند که پرودگار جهانیان از آن خشنود نباشد. بنابراین فرمود: ﴿إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ١٧یعنی همۀ اعمال انسان را دریافت می‌دارند، یکی در سمت راست نشسته و نیکی‌ها را می‌نویسد و دیگری در سمت چپ بدی‌ها را می‌نویسد، و هریک از این دو برای انجام دادن کارش آماده است و پیوسته آن را انجام می‌دهد.

﴿مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍانسان هیچ سخن خوب و بدی را به زبان نمی‌آورد، ﴿إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞمگر ان که نزدش نگهبانی آماده حضور دارد. همانطور که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَإِنَّ عَلَیۡکُمۡ لَحَٰفِظِینَ١٠ کِرَامٗا کَٰتِبِینَ١١ یَعۡلَمُونَ مَا تَفۡعَلُونَ١٢[الانفطار: ۱۰-۱۲]. «و بی‌گمان بر شما نگهبانانی مقّرر است، و فرشتگان بزرگواری که می‌نویسند و آنچه را می‌کنید می‌دانند».

آیه‌ی ۲۲-۱۹:

﴿وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُ١٩[ق: ۱۹]. «و سخنی مرگ، حقیقت را به همراه می‌آورد، این همان چیزی است که از آن می‌گریختی».

﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ٢٠[ق: ۲۰]. «و در صور دمیده می‌شود، این روز (تحقّق) وعدۀ کیفر است».

﴿وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ٢١[ق: ۲۱]. «و هرکسی در حالی می‌آید که سوق‌دهنده و گواهی، با خود دارد».

﴿لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ٢٢[ق: ۲۲]. «به‌راستی از این (امر) در غفلت بودی، پس پرده‌ات را زا (دیده‌ات) برداشتیم و امروز چشمانت تیزیین است».

﴿وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّو سکرات مرگ بطور حقیقی به نزد این غافل و تکذیب کننده آیات خدا آمد که بازگشتی ندارد و گریزی از آن نیست. ﴿ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُاین همان چیزی است که از آن می‌گریختی.

﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ٢٠و در صور دمیده می‌شود، و آن روزی است که خداوند عقابی را که به ستمکاران وعده داده بود، به آنان می‌رساند، و ثوابی را که به مومنان وعده داده بود، به آنان می‌دهد. ﴿وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ٢١و هرکسی در حالی می‌آید که سوق دهنده‌ای او را به سوی جایگاه قیامت پیش می‌برد، نیز گواهی که بر اعمال خیر و شر او گواهی می‌دهد با خود دارد. و این دالّ بر این است که خداوند متعال بندگان را مورد توّجه قرار می‌دهد و اعمالشان را ثبت و ضبط می‌نماید و عادلانه آن‌ها را جزا و سزا می‌دهد. پس این چیزی است که بنده باید همواره آن را مدّ نظر قرار دهد.

ولی بیش‌تر مردم از این غافل هستند، بنابراین فرمود: ﴿لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَادر روز قیامت به اعراض کننده و تکذیب کننده به صورت سرزنش گفته می‌شود که تو این روز را تکذیب کردی و برای آن عمل انجام ندادی، ﴿فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَپس اکنون پرده‌ای را که قلبت را پوشانده بود و خوابت را فزون کرده بود و به سبب آن روی گردانی ات ادامه یافته بود کنار زده‌ایم. ﴿فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞپس امروز چشمانت کاملا تیزبین هستند، و انواع شکنجه و عذاب‌های وحشتناک را به خوبی می‌بینند.

یا اینکه خداوند با این کلام بنده را مورد خطاب قرار می‌دهد، زیرا بنده در دنیا از هدفی که برای آن آفریده شده غافل مانده بود امّا در روز قیامت بیدار می‌شود و خواب غفلت از او دور می‌گردد، زمانی که جبران آن چه که از دست رفته برایش ممکن نیست. و اینگونه خداوند بندگان را می‌ترساند، و با بیان آن چه که در آن روز بزرگ بر سر تکذیب کنندگان می‌آید بندگان را هشدار می‌دهد.

آیه‌ی ۲۹-۲۳:

﴿وَقَالَ قَرِینُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ٢٣[ق: ۲۳]. «و همراهش می‌گوید: این است آنچه در نزد من آماده است».

﴿أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ٢٤[ق: ۲۴]. «هر کافر سرکشی را به دوزخ بیندازید».

﴿مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِیبٍ٢٥[ق: ۲۵]. «هر باز‌دارندۀ تجاوز‌گر شک آورنده‌ای را».

﴿ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِ٢٦[ق: ۲۶]. «آن کسی که معبود دیگری را با خدا برگزیده است پس او را در عذاب سخت (دوزخ) بیندازید».

﴿قَالَ قَرِینُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُۥ وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖ٢٧[ق: ۲۷]. «هم‌نشین او می‌گوید: پروردگارا! من او را گمراه نساختم بلکه (خود) در گمراهی دور و درازی بود».

﴿قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِ٢٨[ق: ۲۸]. «(خداوند) می‌فرماید: در پیشگاه من ستیزه مکنید و بی‌گمان (پیش از این) برایتان هشدار فرستاده بودم».

﴿مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ٢٩[ق: ۲۹]. «سخن در نزد من تغییر داده نمی‌شود و من نسبت به بندگان ستمگر نیستم».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَقَالَ قَرِینُهُفرشته‌ای که خداوند همدم و همراه این تکذیب کننده روی‌گردان قرار داده‌است که یکی از فرشتگانی است که خداوند آن‌ها را مامور نموده تا آن انسان را حفظ نمایند و اعمالش را بنویسند آن تکذیب کننده و اعمالش را در روز قیامت حاضر می‌گرداند و می‌گوید: ﴿هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌآن‌چه را که مقّرر شده بود و بر او و اعمالش نگهبانی دهم و آن ر ثبت و ضبط نمایم آماده کرده‌ام. پس آن گاه انسان طبق عملش مجازات می‌گردد.

و به کسانی که سزاوار جهنّم هستند گفته می‌شود: ﴿أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ٢٤هر کافر سرکشی که مخالف آیات خداست و گناهان زیادی را انجام داده‌است در دوزخ بیندازید.

﴿مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِیعنی خیری را که پیش روی اوست که بزرگ‌ترین آن ایمان آورد به خدا و پیامبر و فرشتگان و کتاب‌هایش می‌باشد از خود و دیگران منع می‌کند. و از منافع مالی و جانی‌اش جلوگیری می‌نماید. ﴿مُعۡتَدٖو از حدود الهی تجاوز می‌کند و بر بندگان الهی تعدی می‌نماید. ﴿مُّرِیبٍو در وعده وعید الهی شک دارد، پس نه ایمان دارد و نه نیکی می‌کند، بلکه کفر و تجاوزگری و شک و بخل تبدیل به صفات او گشته‌اند نیز به جای خدا معبودان دیگری را برگزیده است، بنابراین فرمود: ﴿ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَکسی‌که به همراه خدا معبود دیگری را به پرستش گرفته است، معبودی که برای خویش اختیار هیچ سود و زیان و مرگ و زندگی را ندارد.

﴿فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِپس ای دو فرشته‌ای که همراه او هستید! او را در عذابی بیندازید که سخت تری و بزرگ‌ترین عذاب است.

﴿قَالَ قَرِینُهُشیطانی که همدم و همنشین اوست با اظهار بیزاری از او و در حالی که گناهش را به گردن وی می‌اندازد، می‌گوید: ﴿رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُپروردگارا! من او را گمراه نساختم، چون من بر او تسلّی و حجّت و دلیلی نداشتم، ﴿وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖبلک او خود در گمراهی دور و درازی بود. پس او خودش گمراه و از حق دور گشت، همان طور که در آیه دیگری می‌فرماید: ﴿وَقَالَ ٱلشَّیۡطَٰنُ لَمَّا قُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَکُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّکُمۡ فَأَخۡلَفۡتُکُمۡ[إبراهیم: ۲۲]. «وقتی کار پایان می‌یابد شیطان می‌گوید: خداوند به شما وعده راستین و حقیقت دارد و من بر شما وعده دادم و خلاف آن‌را کردم».

خداوند در پاسخ به ستیز و مجادله شان می‌فرماید: ﴿لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّدر پیشگاه من ستیزه مکنید، یعنی مجادله و ستیر شما نزد من فایده‌ای ندارد، ﴿وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِحال آنکه من پیش از این برایتان هشدار فرستاده بودم. یعنی پیامبرانم با نشانه‌های روشن و حجّت‌های واضح و دلایل روشن نزد شما آمدند، پس حجّت من بر شما اقامه گردید و شما با کارهایی که درگذشت کرده‌اید و جزای آن قطعی گردیده، نزد من آمده‌اید.

﴿مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّامکان ندارد که آنچه خدا گفته و بدان خبر داده خلافی در آن واقع شود، چون هیچ گفته و سخنی از گفته خداوند راست‌تر نیست. ﴿وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِو من نسبت به بندگان ستمگر نیستم بلکه آن‌ها را بر اساس خیر و شّری که انجام داده‌اند جزا و سزا خواهم داد، پس به بدیهایشان افزوده نمی‌شود و از نیکی‌هایشان کاسته نمی‌گردد.

آیه‌ی ۳۵-۳۰:

﴿یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖ٣٠[ق: ۳۰]. «روزی که به دوزخ می‌گوییم: آیا پر شده‌ای؟ و (دوزخ) می‌گوید: آیا افزون بر این هم هست»؟!

﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ٣١[ق: ۳۱]. «و بهشت برای پرهیزگاران نزدیک داشته می‌شود و از آنان دور نخواهد بود».

﴿هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ٣٢[ق: ۳۲]. «این است آنچه وعده داده می‌شدید که خاصِ هر توبه‌کار (حد) نگاهدار است».

﴿مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَیۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍ٣٣[ق: ۳۳]. «همان کسی‌که در نهان از خداوند مهربان بترسد و با دلی توبه‌کار پیش آید».

﴿ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ٣٤[ق: ۳۴]. «به سلامت وارد بهشت شوید. این است روز جاودانگی».

﴿لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَا وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞ٣٥[ق: ۳۵]. «آنان در آنجا هرچه بخواهند دارند، و نزد ما افزون (بر این) است».

خداوند درحالیکه بندگانش را می‌ترساند، می‌فرماید: ﴿یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِآن روز که به جهنّم می‌گوییم: آیا پر شده‌ای؟ و این برای آن است که افراد زیادی در آن انداخته می‌شوند. ﴿وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖو جهنّم می‌گوید آیا بیشتر هم هست؟ یعنی همواره مجرمین و گناهکاران بیش‌تری را می‌طلبید و به خاطر پروردگارش خشمگین است و بر کافران خشم می‌گیرد. و خداوند وعده داد که آن را پر خواهد کرد. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِینَ[السجدة: ۱۳]. «بدون شک دوزخ را از جن و انس پر خواهم کرد». تا آنگاه که پروردگار شکوهمند پای مبارک و شریف خود را که از هر تشبیهی پاک و منزه است بر روی جهنم می‌گذارد. آنگاه جهنم فشرده می‌گردد و می‌گوید: بس است، بس است، پرشدم.

﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ٣١و بهشت برای پرهیزگاران نزدیک گردانده می‌شود، طوری که نعمت‌های پایدار و شادی و سروری که در آن هست مشاهده می‌گردد. این بهشت فقط برای کسانی نزدیک گردانده می‌شود که از پروردگارشان پروا داشته و شرک کوچک و بزرگ را ترک کرده و از دستورات پروردگارشان اطاعت نموده‌اند.

و به صورت خوش آمد به آن‌ها گفته می‌شود: ﴿هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍخداوند این بهشت و آنچه را که دل‌ها می‌خواهند و چشم‌ها از دیدن آن لذّت می‌برند به توبه کنندگان می‌دهد که همواره با ذکر و محبّت و کمک جستن از خداوند و خواندن او و ترس از او و امید داشتن به او به‌سوی خدا بر می‌گردد. ﴿حَفِیظٖو بر آن چه خداوند به آن فرمان داده بود محافظت کند و آن را مخلصانه اطاعت نماید و به بهترین صورت آن‌را انجام داده و حدود الهی را مراعات کند.

﴿مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَیۡبِو از روی شناخت از پروردگارش در نهان بترسد و به رحمت او امید داشته باشد و در نهان و در جایی که مردم او را نمی‌بینند از خدا بترسد. این است که مردم حضور دارند و نگاه می‌کنند گاهی ممکن است از روی ریاکاری و شهرت طلبی باشد. پس این بر خشیت و ترس الهی دلالت نمی‌کند، بلکه خشیت و ترسی مفید است که در نهان و آشکار انسان از خدا بترسد. ﴿وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍو با دلی توبه کننده پیش آید. یعنی این دل دارای صفتِ بازگشتِ به‌سوی پروردگار، و روی آوردن به‌سوی چیزهایی است که رضایت و خشنودی خدا در آن است.

و به پرهیزگاران نیکوکار گفته می‌شد: ﴿ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖبه سلامت وارد بهشت شوید. یعنی ورودتان همراه با سلامت بودن از همه آفات و بدی‌هاست و از همه امور ناگوار و ناخوشایند در امان خواهید بود. پس نعم‌هایشان تمام نمی‌شود و هیچ ناراحتی و ناگواری در بهشت نیست. ﴿ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِاین روز جاودانگی است که تمام نمی‌شود و مرگی در آن نیست و هیچ چیز ناراحت کننده‌ای در آن نمی‌باشد.

﴿لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَاآنان در بهشت هر آنچه بخواهند برایشان فراهم است، ﴿وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞو افزون بر آن نزد ما هست. یعنی پاداش افزونی هست که خداوند به آن‌ها ارزانی می‌دارد، چیزی که هیچ چشمی همانند آن را و به هیچ‌گوشی نشنیده و به دل هیچ انسانی خطور نکرده است. و بالاترین و بزرگ‌ترین و برترین پاداشی که می‌دهد نگاه کردن به چهره بزرگوار خودش است و لّذت بردن و بهره‌مند شدن از سخن او و لذّت بردن از قرب اوست. پس، از او می‌خواهیم که به لطف خویش این را به ما عنایت کند.

آیه‌ی ۳۷-۳۶:

﴿وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِیصٍ٣٦[ق: ۳۶]. «ما پیش از آنان اقوام زیادی را هلاک ساختیم که از ایشان بسی نیرومندتر بودند و در شهرها سیر کردند، امّا آیا گریزگاهی داشتند».

﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞ٣٧[ق: ۳۷]. «و به‌راستی در این اندرزی است برای کسیکه دلی (آگاه) داشته باشد و با حضور قلب و گوش فرا دارد».

خداوند متعال، مشرکانی که پیامبر را تکذیب می‌کنند، می‌ترسانی و می‌فرماید: ﴿وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍو چه بسیار امّت‌هایی را پیش از آنان نابود کردیم که، ﴿هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗاآنان از ایشان بسی نیرومندتر بودند، و آثار و نشانه‌های بیش‌تر و قوی ترین در زمین داشتند.

بنابراین فرمود: ﴿فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِپس دژهای محکم و منازل مرتفعی ساختند و درختان زیادی کاشتند و جویبارها را روان ساختند، و آباد کردند و ویران نمودند. پس وقتی پیامبران خدا را تکذیب کردند و آیات الهی را انکار نمودند نابود کرد. ﴿هَلۡ مِن مَّحِیصٍآن‌ها گریز گاهی از عذاب خدا ندارند وقتی که بر آن‌ها فرود آید.

پس قدرت و اموال و فرزندانشان چیزی از عذاب خدا را از آن‌ها دور نساخت. ﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌبه راستی در این برای کسی که دلی زنده و هوشیار داشته باشد اندرز بزرگی است. پس چنین کسی هرگاه چیزی از آیات خدا بر او وارد شود از آن پند می‌پذیرد و در نتیجه مقامش بالا می‌رود. همچنین کسی که ﴿أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞبه قصد رهنمود شدن به آیات خدا و با حضور قلب گوش دهد، برای چنین کسی نیز موعظه و شفا و هدایت است. امّا کسی‌که روی‌گردان است و به آیات گوش نمی‌دهد فایده‌ای نمی‌برد، چون آیات را نمی‌پذیرد، و حکمت الهی راهیاب شدن چنین کسی را اقتضا نمی‌کند.

آیه‌ی ۴۰-۳۸:

﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ٣٨[ق: ۳۸]. «و به‌راستی آسمان‌ها و زمین و آن‌چه را که در بین آن دو است در شش روز آفریدیم و هیچ خستگی به ما نرسید».

﴿فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ٣٩[ق: ۳۹]. «پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب آن به ستایش پروردگارت تسبیح‌گوی».

﴿وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ٤٠[ق: ۴۰]. «و نیز در پاره‌ای از شب و به دنبال نمازها او را به پاکی یاد کن».

در اینجا خداوند از قدرت بزرگ و مشیت نافذ خود خبر می‌دهد که با آن بزرگ‌ترین مخلوقات را که آسمان‌ها هستند آفرید، ﴿ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖآسمان‌ها و زمین و آن چه را که در بین آن دو است در شش روز آفریدیم. آفرینش آسمانها و زمین و آن چه بین آن دو است از روز یکشنبه آغاز شد و در روز جمعه پایان یافت بدون این که کوچک‌ترین خستگی و رنجی به خداوند برسد. پس کسی که آن‌را علی رغم بزرگی و عظمتش به وجود آورده است، به طور بهتر و شایسته‌تر بر زنده گرداندن مردگان توانا است.

﴿فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَو در مقابل مذمّتی که نسبت به تو انجام می‌دهند و تکذیب آن چه که آورده‌ای شکیبا باش و آن‌ها را به حال خود بگذار و در آغاز روز و در آخر آن و در اوقات شب و بعد از نمازها به عبادت و ستایش پروردگارت مشغول باش. چون ذکر خداوند مایه تسّلی خاطر می‌گردد و شکیبایی ورزیدن را آسان می‌کند و انسان به آن انس می‌گیرد.

آیه‌ی ۴۵-۴۱:

﴿وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ٤١[ق: ۴۱]. «و (داستان) روزی را بشنو که ندادهنده از مکان نزدیکی ندا در می‌دهد».

﴿یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ٤٢[ق: ۴۲]. «روزی که به‌راستی بانگ مرگبار را می‌شنوند، آن روز، بیرون آمدن است».

﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ٤٣[ق: ۴۳]. «بی‌گمان ماییم که زنده می‌کنیم و می‌میرانیم و بازگشت به‌سوی ماست».

﴿یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ٤٤[ق: ۴۴]. «روزی‌که زمین از (فراز) آنان می‌شکافد (و) شتابان (بیرون می‌آیند). این برانگیختن بر ما آسان است».

﴿نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ٤٥[ق: ۴۵].«ما به آنچه می‌گویند داناتریم و تو بر آنان چیره و مسلّط نیستی. پس کسی را که از هشدار من می‌ترسد با قرآن پند ده».

﴿وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ٤١و با گوش دلت بشنو (ندای) روزی را که منادی اسرافی÷از جای نزدیکی از زمین ندا در می‌دهد یعنی در صور می‌دهد. ﴿یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّروزی که آن صدای هولناک و وحشتناک را که شکّی در آن نیست می‌شنوند، ﴿ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِدر آن روز از قبرها بیرون می‌آیند و خداوند تواناست که به تنهایی آن‌ها را بیرون آورد. بنابراین فرمود: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ٤٣یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡبی‌گمان ماییم که مردگان را زنده می‌کنیم و می‌میرانیم و بازگشت به‌سوی ماست. روزی که زمین از فراز مردمان می‌شکافد و کنار می‌رود، ﴿سِرَاعٗاو شتابان فریاد ندا دهنده را که آن‌ها را به جایگاه قیامت فرا می‌خواند اجابت می‌کنند. ﴿ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞآن روز، روز گردهم آیی و برای ما آسان است. یعنی حشر کردن آن‌ها برای خداوند آسان است و هیچ خستگی و مشقّتی در آن نیست.

﴿نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَما به آنچه آنان به تو می‌گویند و تو را اندوهگین می‌سازد از تو آگاهتریم. پس وقتی ما آن را بهتر می‌دانیم تو می‌دانی که چگونه مورد توجّه ما هستی و چگونه کارهایت را آسان می‌گردانیم و تو را در برابر دشمنانت یاری می‌دهیم. پس بایددلت شاد و خاطرت جمع باشد، و بدان که ما از خودت نسبت به تو مهربانتر هستیم. پس چیزی برایت باقی نمی‌ماند جز این که منتظر وعده خداوند باشی و از پیامبران اولوالعزم الگوبرداری، کنی. ﴿وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖو تو بر آنان مسلطّ نیستی. ﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٞۖ وَلِکُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ[الرعد: ۷]. «بلکه تو فقط بیم‌دهنده هستی و برای هر قومی هدایتگری هست». بنابراین فرمود: ﴿فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِپس کسی را که از هشدار خدا می‌ترسد با قرآن پند بده. و پند دادن یعنی دوست داشتن خیر و ترجیح دادن و انجام دادن آن، و نفرت داشتن از بدی و پرهیز کردن از آن، که این‌ها اموری فطری هستند و عقل این‌ها را قبول دارد. و کسی پند می‌پذیرد که از هشدارالهی می‌ترسد. و امّا آن کس که از وعید و هشدار الهی نمی‌ترسد و به آن ایمان نمی‌آورد آن را نمی‌پذیرد. و حجّت بر او اقامه می‌گردد تا نگوید: ﴿مَا جَآءَنَا مِنۢ بَشِیرٖ وَلَا نَذِیرٖ[المائدة: ۱۹]. «هیچ بیم‌دهنده و مژده دهنده‌ای نزد ما نیامده است».

پایان تفسیر سوره‌ی قاف