ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿ٱقۡتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمۡ وَهُمۡ فِی غَفۡلَةٖ مُّعۡرِضُونَ ١ مَا یَأۡتِیهِم مِّن ذِکۡرٖ مِّن رَّبِّهِم مُّحۡدَثٍ إِلَّا ٱسۡتَمَعُوهُ وَهُمۡ یَلۡعَبُونَ ٢ لَاهِیَةٗ قُلُوبُهُمۡۗ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَى ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ هَلۡ هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡۖ أَفَتَأۡتُونَ ٱلسِّحۡرَ وَأَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ ٣ قَالَ رَبِّی یَعۡلَمُ ٱلۡقَوۡلَ فِی ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٤ بَلۡ قَالُوٓاْ أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمِۢ بَلِ ٱفۡتَرَىٰهُ بَلۡ هُوَ شَاعِرٞ فَلۡیَأۡتِنَا بَِٔایَةٖ کَمَآ أُرۡسِلَ ٱلۡأَوَّلُونَ ٥ مَآ ءَامَنَتۡ قَبۡلَهُم مِّن قَرۡیَةٍ أَهۡلَکۡنَٰهَآۖ أَفَهُمۡ یُؤۡمِنُونَ ٦ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَکَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِیٓ إِلَیۡهِمۡۖ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّکۡرِ إِن کُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٧ وَمَا جَعَلۡنَٰهُمۡ جَسَدٗا لَّا یَأۡکُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَمَا کَانُواْ خَٰلِدِینَ ٨ ثُمَّ صَدَقۡنَٰهُمُ ٱلۡوَعۡدَ فَأَنجَیۡنَٰهُمۡ وَمَن نَّشَآءُ وَأَهۡلَکۡنَا ٱلۡمُسۡرِفِینَ ٩ لَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکُمۡ کِتَٰبٗا فِیهِ ذِکۡرُکُمۡۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٠
به نام الله بخشندۀ مهربان
حساب مردم به آنها نزدیک شده است، در حالیکه آنها در غفلت روی گردانند. ﴿۱﴾هیچ پند تازهای از جانب پروردگارشان برای آنها نمیآید، مگر آنکه بازیکنان به آن گوش میدهند. ﴿۲﴾(در حالی که) دلهای شان غافل (و در لهو سرگرم) است. و کسانیکه ستمکار بودند پنهانی نجوی کردند (و گفتند:) «آیا جز این است که او بشری مانند شماست؟! آیا به جادو روی میآورید، در حالیکه (حقیقت را) میبینید؟!» ﴿۳﴾(پیامبر) گفت: «پروردگارم هر سخنی را که در آسمان و زمین باشد، میداند، و او شنوای داناست». ﴿۴﴾بلکه (آنها) گفتند: «(آنچه او آورده) خوابهای آشفته است، بلکه آن را به دروغ (به الله) افترا بسته است، (نه) بلکه او شاعر است، پس (اگر راست میگوید) برای ما معجزهای بیاورد، چنانکه پیامبران پیشین (با معجزات) فرستاده شدند». ﴿۵﴾پیش از آنها هیچ (آبادی و) قریهای که آن را هلاک کردیم؛ ایمان نیاورده بودند، آیا اینها ایمان میآورند؟! ﴿۶﴾و (ای پیامبر!) پیش از تو، جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم؛ نفرستادیم، پس (ای مردم!) اگر نمیدانید از اهل کتاب بپرسید. ﴿۷﴾و (ما) آنها را پیکرهایی که غذا نخورند، قرار ندادیم، و (در دنیا) جاوید هم نبودند. ﴿۸﴾سپس وعدهای را که به آنها داده بودیم راست گردانیدیم (و وفا کردیم) پس آنها و هر که را خواستیم (از دشمنانشان) نجات دادیم، و مسرفان را هلاک کردیم. ﴿۹﴾به راستی به سوی شما کتابی نازل کردیم که آوازه (و عزت) شما در آن است، آیا خرد نمیورزید؟ ﴿۱۰﴾
﴿ وَکَمۡ قَصَمۡنَا مِن قَرۡیَةٖ کَانَتۡ ظَالِمَةٗ وَأَنشَأۡنَا بَعۡدَهَا قَوۡمًا ءَاخَرِینَ ١١ فَلَمَّآ أَحَسُّواْ بَأۡسَنَآ إِذَا هُم مِّنۡهَا یَرۡکُضُونَ ١٢ لَا تَرۡکُضُواْ وَٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰ مَآ أُتۡرِفۡتُمۡ فِیهِ وَمَسَٰکِنِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تُسَۡٔلُونَ ١٣ قَالُواْ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ١٤ فَمَا زَالَت تِّلۡکَ دَعۡوَىٰهُمۡ حَتَّىٰ جَعَلۡنَٰهُمۡ حَصِیدًا خَٰمِدِینَ ١٥ وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا لَٰعِبِینَ ١٦ لَوۡ أَرَدۡنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهۡوٗا لَّٱتَّخَذۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّآ إِن کُنَّا فَٰعِلِینَ ١٧ بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَیَدۡمَغُهُۥ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞۚ وَلَکُمُ ٱلۡوَیۡلُ مِمَّا تَصِفُونَ ١٨ وَلَهُۥ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَنۡ عِندَهُۥ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَلَا یَسۡتَحۡسِرُونَ ١٩ یُسَبِّحُونَ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ لَا یَفۡتُرُونَ ٢٠ أَمِ ٱتَّخَذُوٓاْ ءَالِهَةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ هُمۡ ُنشِرُونَ ٢١ لَوۡ کَانَ فِیهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا یَصِفُونَ ٢٢ لَا یُسَۡٔلُ عَمَّا یَفۡعَلُ وَهُمۡ یُسَۡٔلُونَ ٢٣ أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗۖ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَکُمۡۖ هَٰذَا ذِکۡرُ مَن مَّعِیَ وَذِکۡرُ مَن قَبۡلِیۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٱلۡحَقَّۖ فَهُم مُّعۡرِضُونَ ۲٤﴾
چه بسیار شهرهایی را که (ساکنانش) ستمکار بودند؛ درهم شکستیم، و بعد از آنها قوم دیگری را پدید آوردیم. ﴿۱۱﴾پس چون عذاب ما را احساس کردند، ناگهان آنها ازآنجا میگریختند. ﴿۱۲﴾(گفتیم:) فرار نکنید، به سوی خانههایتان و نعمتهای که در آن آسوده بودید، باز گردید، باشد که باز خواست شوید. ﴿۱۳﴾گفتند: «وای بر ما، یقیناً ما ستمکار بودیم». ﴿۱۴﴾پس پیوسته فریاد شان این بود، تا آنکه آنها را (چون کشت) درو شده خاموش ساختیم. ﴿۱۵﴾و (ما) آسمان و زمین، و آنچه را که در میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم. ﴿۱۶﴾(به فرض محال) اگر میخواستیم که سر گرمی بگیریم، همانا آن را از نزد خودمان بر میگرفتیم، اگر (چنین کاری) میکردیم. ﴿۱۷﴾بلکه ما حق را بر باطل میافکنیم، پس آن را درهم میشکند و ناگاه آن (باطل) نابود میشود، و وای بر شما (ای کافران) از آنچه توصیف میکنید. ﴿۱۸﴾و هرکس که در آسمانها و زمین است، از آن اوست، و آنان که نزد او هستند، (هیچگاه) از عبادتش سرکشی نمیکنند، و (هرگز) خسته نمیشوند. ﴿۱۹﴾شب و روز تسبیح میگویند، سستی نمیورزند. ﴿۲۰﴾آیا آنها معبودانی از زمین برگزیدهاند، که آنها (مردگان را) بر میانگیزند. ﴿۲۱﴾اگر در این دو (= آسمان و زمین) معبودانی جز «الله» بود، مسلماً هر دو (= آسمان و زمین) تباه میشدند (و نظام هستی به هم میخورد) پس منزه است الله، پروردگار عرش، از آنچه آنها توصیف میکنند. ﴿۲۲﴾(او) از آنچه میکند، باز خواست نمیشود، و آنان باز خواست میشوند. ﴿۲۳﴾آیا به جز او معبودانی را بر گزیدهاند؟! بگو: «دلیل تان را بیاورید، این پند کسانی است که با من هستند، و پند آنان که پیش از من بودند» بلکه بیشتر آنها حق را نمیدانند، لذا آنها (از آن) روی گردانند. ﴿۲۴﴾
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِیٓ إِلَیۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۚ بَلۡ عِبَادٞ مُّکۡرَمُونَ ٢٦ لَا یَسۡبِقُونَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ وَهُم بِأَمۡرِهِۦ یَعۡمَلُونَ ٢٧ یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا یَشۡفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ٱرۡتَضَىٰ وَهُم مِّنۡ خَشۡیَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ ٢٨ ۞وَمَن یَقُلۡ مِنۡهُمۡ إِنِّیٓ إِلَٰهٞ مِّن دُونِهِۦ فَذَٰلِکَ نَجۡزِیهِ جَهَنَّمَۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلظَّٰلِمِینَ ٢٩ أَوَ لَمۡ یَرَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ کَانَتَا رَتۡقٗا فَفَتَقۡنَٰهُمَاۖ وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ کُلَّ شَیۡءٍ حَیٍّۚ أَفَلَا یُؤۡمِنُونَ ٣٠ وَجَعَلۡنَا فِی ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِیَ أَن تَمِیدَ بِهِمۡ وَجَعَلۡنَا فِیهَا فِجَاجٗا سُبُلٗا لَّعَلَّهُمۡ یَهۡتَدُونَ ٣١ وَجَعَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ سَقۡفٗا مَّحۡفُوظٗاۖ وَهُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِهَا مُعۡرِضُونَ ٣٢ وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ کُلّٞ فِی فَلَکٖ یَسۡبَحُونَ ٣٣ وَمَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِکَ ٱلۡخُلۡدَۖ أَفَإِیْن مِّتَّ فَهُمُ ٱلۡخَٰلِدُونَ ٣٤ کُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۗ وَنَبۡلُوکُم بِٱلشَّرِّ وَٱلۡخَیۡرِ فِتۡنَةٗۖ وَإِلَیۡنَا تُرۡجَعُونَ ٣٥ ﴾
و (ما) پیش از توهیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر آنکه به او وحی کردیم که: «معبودی جز من نیست، پس تنها مرا عبادت کنید». ﴿۲۵﴾و گفتند: «(الله) رحمان فززندی برگزیده است» او منزه است، بلکه آنان (= فرشتگان) بندگان گرامی (او) هستند، ﴿۲۶﴾(هرگز) در سخن بر او پیشی نمیگیرند، و به فرمان او کار میکنند. ﴿۲۷﴾(الله) آنچه که در پیش روی آنها است، و آنچه که پشت سر آنهاست میداند، و آنها جز برای کسیکه (الله از او خشنود باشد و) بپسندد، شفاعت نمیکنند، و آنها از ترس او بیمناک اند. ﴿۲۸﴾و هر کس از آنها بگوید: «همانا من به جای او معبود هستم» پس سزای چنین کسی را جهنم میدهیم، و ستمکاران را این گونه سزا میدهیم. ﴿۲۹﴾آیا کسانیکه کافر شدند؛ ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، پس (ما) آنها را از یکدیگر باز کردیم، و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم؟! آیا ایمان نمیآورند؟! ﴿۳۰﴾و در زمین، کوهها (ی استوار) قرار دادیم، که (مبادا) آنها را بلرزاند، و در آن راههایی گشاده قرار دادیم؛ باشد که آنان راه یابند. ﴿۳۱﴾و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم، و آنها از آیات آن روی گردانند. ﴿۳۲﴾و او کسی است که شب و روز، و خورشید و ماه را آفرید، هر یک در مداری شناورند. ﴿۳۳﴾و پیش از تو (ای پیامبر!) برای هیچ بشری جاودانگی قرار ندادیم، آیا اگرتو بمیری، پس آنها جاوید خواهند بود؟! ﴿۳۴﴾هر کسی چشندهی مرگ است، و شما را به بدی و نیکی (کاملاٌ) آزمایش میکنیم، و به سوی ما باز گردانده میشوید. ﴿۳۵﴾
﴿وَإِذَا رَءَاکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِی یَذۡکُرُ ءَالِهَتَکُمۡ وَهُم بِذِکۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ هُمۡ کَٰفِرُونَ ٣٦ خُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ مِنۡ عَجَلٖۚ سَأُوْرِیکُمۡ ءَایَٰتِی فَلَا تَسۡتَعۡجِلُونِ ٣٧ وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٣٨ لَوۡ یَعۡلَمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ حِینَ لَا یَکُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ ٱلنَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمۡ وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ ٣٩ بَلۡ تَأۡتِیهِم بَغۡتَةٗ فَتَبۡهَتُهُمۡ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمۡ یُنظَرُونَ ٤٠ وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِکَ فَحَاقَ بِٱلَّذِینَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٤١ قُلۡ مَن یَکۡلَؤُکُم بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ مِنَ ٱلرَّحۡمَٰنِۚ بَلۡ هُمۡ عَن ذِکۡرِ رَبِّهِم مُّعۡرِضُونَ ٤٢ أَمۡ لَهُمۡ ءَالِهَةٞ تَمۡنَعُهُم مِّن دُونِنَاۚ لَا یَسۡتَطِیعُونَ نَصۡرَ أَنفُسِهِمۡ وَلَا هُم مِّنَّا یُصۡحَبُونَ ٤٣ بَلۡ مَتَّعۡنَا هَٰٓؤُلَآءِ وَءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ طَالَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡعُمُرُۗ أَفَلَا یَرَوۡنَ أَنَّا نَأۡتِی ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَآۚ أَفَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٤٤ ﴾
و کسانیکه کافر شدند؛ هنگامیکه تو را ببینند، فقط تو را به ریشخند میگیرند، (و میگویند:) «آیا این همان کسی است که معبودان شما را (به بدی) یاد میکند؟!» در حالیکه خودشان یاد (الله) رحمان را انکار میکنند. ﴿۳۶﴾انسان از شتاب آفریده شده، به زودی آیات خود را به شما نشان خواهیم داد، پس شتاب نکنید. ﴿۳۷﴾و میگویند: «اگر راست میگویید، این وعدهی (قیامت) کی خواهد بود؟!». ﴿۳۸﴾اگر کسانیکه کافر شدند؛ میدانستند زمانی که (قیامت فرا رسد) نمیتوانند (شعلهها ی) آتش را از چهرههایشان و نه از پشتهایشان باز دارند، و نه کسی آنها را یاری میکند، (چنین نمیگفتند). ﴿۳۹﴾بلکه (حق این است که آن) ناگهانی به سراغشان میآید، پس مبهوتشان میکند، آنگاه نمیتوانند آن را دفع کنند، و نه به آنها مهلت داده شود. ﴿۴۰﴾و به راستی به پیامبران پیش از تو (نیز) استهزاء شد (و مورد تمسخر قرار گرفتند)، پس آنچه را مسخره میکردند، (از عذاب الهی) دامان کسانی از آنها را که مسخره میکردند گرفت (و هلاک شدند). ﴿۴۱﴾(ای پیامبر!) بگو: «چه کسی شما را در شب و روز از (عذاب الله) رحمان نگاه میدارد؟ بلکه (حق این است که) آنها از یاد پروردگارشان روی گردانند. ﴿۴۲﴾آیا آنها معبودانی دارند که (می توانند) آنها را در برابر (عذاب) ما (حفظ کنند و) باز دارند. (آنها) نمیتوانند خودشان را یاری دهند، و نه آنها از (عذاب) ما محفوظ هستند. ﴿۴۳﴾بلکه، (ما) آنها و پدرانشان را (از نعمتهای دنیوی) بهرمند ساختیم، تا اینکه عمرشان به درازا کشید (و مغرور شدند) آیا نمیبینند که ما پیوسته به سراغ (سر) زمین (کفر) میآییم، که آن را از اطراف (و دامنههایش) میکاهیم؟! آیا آنها پیروزند، (یا ما)؟! ﴿۴۴﴾
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أُنذِرُکُم بِٱلۡوَحۡیِۚ وَلَا یَسۡمَعُ ٱلصُّمُّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا مَا یُنذَرُونَ ٤٥ وَلَئِن مَّسَّتۡهُمۡ نَفۡحَةٞ مِّنۡ عَذَابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٤٦ وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِینَ ٱلۡقِسۡطَ لِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَیۡٔٗاۖ وَإِن کَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَیۡنَا بِهَاۗ وَکَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِینَ ٤٧وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ٱلۡفُرۡقَانَ وَضِیَآءٗ وَذِکۡرٗا لِّلۡمُتَّقِینَ ٤٨ ٱلَّذِینَ یَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَیۡبِ وَهُم مِّنَ ٱلسَّاعَةِ مُشۡفِقُونَ ٤٩ وَهَٰذَا ذِکۡرٞ مُّبَارَکٌ أَنزَلۡنَٰهُۚ أَفَأَنتُمۡ لَهُۥ مُنکِرُونَ ٥٠ ۞وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَآ إِبۡرَٰهِیمَ رُشۡدَهُۥ مِن قَبۡلُ وَکُنَّا بِهِۦ عَٰلِمِینَ ٥١ إِذۡ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوۡمِهِۦ مَا هَٰذِهِ ٱلتَّمَاثِیلُ ٱلَّتِیٓ أَنتُمۡ لَهَا عَٰکِفُونَ ٥٢ قَالُواْ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا لَهَا عَٰبِدِینَ ٥٣ قَالَ لَقَدۡ کُنتُمۡ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُکُمۡ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٥٤ قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا بِٱلۡحَقِّ أَمۡ أَنتَ مِنَ ٱللَّٰعِبِینَ ٥٥ قَالَ بَل رَّبُّکُمۡ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلَّذِی فَطَرَهُنَّ وَأَنَا۠ عَلَىٰ ذَٰلِکُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِینَ ٥٦ وَتَٱللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصۡنَٰمَکُم بَعۡدَ أَن تُوَلُّواْ مُدۡبِرِینَ ٥٧ ﴾
(ای پیامبر!) بگو: «من تنها شما را به وحی هشدار میدهم» و کران هنگامیکه هشدار میشوند، ندا را نمیشنوند. ﴿۴۵﴾اگر شمّهای از عذاب پروردگارت به آنها برسد، قطعاً خواهند گفت: «ای وای بر ما! بیگمان ما (همگی) ستمکار بودیم». ﴿۴۶﴾و (ما) در روز قیامت ترازوهای عدل را مینهیم، پس به هیچ کس، هیچ ستمی نمیشود، و اگر (عملی) به مقدار سنگینی یک دانهی خردل باشد، آن را (به حساب) میآوریم، و حسابرسی ما کافی است. ﴿۴۷﴾و به راستی به موسی و هارون فرقان (= جدا کنندهی حق از باطل) و روشنی و پندی برای پرهیزگاران، دادیم. ﴿۴۸﴾(همانا) کسانیکه در نهان از پروردگارشان میترسند، و آنان از قیامت بیم دارند. ﴿۴۹﴾و این (قرآن) پند مبارکی است که آن را نازل کردیم، آیا شما آن را انکار میکنید؟! ﴿۵۰﴾به راستی (ما) پیش از این به ابراهیم رشد (و راه یابی اش) را دادیم، و به (حال) او آگاه بودیم. ﴿۵۱﴾چون به پدرش و قومش گفت: «این مجسمهها چیست که شما به (پرستش) آنها دل نهادهاید؟! ﴿۵۲﴾گفتند: «ما پدران خود را پرستش کنندگان آنها یافتهایم». ﴿۵۳﴾(ابراهیم) گفت: «به راستی شما و پدرانتان، در گمراهی آشکار بودهاید». ﴿۵۴﴾گفتند: «آیا برای ما (سخن) حق را آوردهای، یا تو از بازی کنندگانی (و شوخی میکنی)؟!» ﴿۵۵﴾گفت: «بلکه پروردگار شما، پروردگار آسمانها و زمین است، آن که آنها را پدید آورد، و من بر این (سخن) از گواهانم. ﴿۵۶﴾و (آهسته گفت:) به الله سوگند، بعد از آن که پشتکنان روی بگردانید برای (نابودی) بتهای شما تدبیری خواهم اندیشید. ﴿۵۷﴾
﴿فَجَعَلَهُمۡ جُذَٰذًا إِلَّا کَبِیرٗا لَّهُمۡ لَعَلَّهُمۡ إِلَیۡهِ یَرۡجِعُونَ ٥٨ قَالُواْ مَن فَعَلَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَآ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥٩ قَالُواْ سَمِعۡنَا فَتٗى یَذۡکُرُهُمۡ یُقَالُ لَهُۥٓ إِبۡرَٰهِیمُ ٦٠ قَالُواْ فَأۡتُواْ بِهِۦ عَلَىٰٓ أَعۡیُنِ ٱلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ یَشۡهَدُونَ ٦١ قَالُوٓاْ ءَأَنتَ فَعَلۡتَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَا یَٰٓإِبۡرَٰهِیمُ ٦٢ قَالَ بَلۡ فَعَلَهُۥ کَبِیرُهُمۡ هَٰذَا فَسَۡٔلُوهُمۡ إِن کَانُواْ یَنطِقُونَ ٦٣ فَرَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ فَقَالُوٓاْ إِنَّکُمۡ أَنتُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٦٤ ثُمَّ نُکِسُواْ عَلَىٰ رُءُوسِهِمۡ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا هَٰٓؤُلَآءِ یَنطِقُونَ ٦٥قَالَ أَفَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکُمۡ شَیۡٔٗا وَلَا یَضُرُّکُمۡ ٦٦ أُفّٖ لَّکُمۡ وَلِمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٧ قَالُواْ حَرِّقُوهُ وَٱنصُرُوٓاْ ءَالِهَتَکُمۡ إِن کُنتُمۡ فَٰعِلِینَ ٦٨ قُلۡنَا یَٰنَارُ کُونِی بَرۡدٗا وَسَلَٰمًا عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِیمَ ٦٩ وَأَرَادُواْ بِهِۦ کَیۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَخۡسَرِینَ ٧٠ وَنَجَّیۡنَٰهُ وَلُوطًا إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِی بَٰرَکۡنَا فِیهَا لِلۡعَٰلَمِینَ ٧١ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَ نَافِلَةٗۖ وَکُلّٗا جَعَلۡنَا صَٰلِحِینَ ٧٢ ﴾
پس (در غیاب بتپرستان) همهی آنها - جز (بت) بزرگشان - را قطعه قطعه کرد، باشد که به سوی او باز گردند. ﴿۵۸﴾(و هنگامیکه به بت خانه آمدند و دیدند) گفتند: «هر کسیکه با معبودان ما چنین کرده است، مسلماً او از ستمکاران است». ﴿۵۹﴾(عدهای) گفتند: «شنیدیم جوانی که او را ابراهیم میگویند، آنها (= بتها) را (به بدی) یاد میکرد». ﴿۶۰﴾گفتند: «پس او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، باشد که آنها گواهی دهند». ﴿۶۱﴾(هنگامیکه ابراهیم را حاضر کردند) گفتند: «ای ابراهیم! آیا تو این (کار) را با معبودان ما کردهای؟!» ﴿۶۲﴾گفت: «بلکه این بزرگشان این (کار) را کرده است، پس از آنها بپرسید اگر سخن میگویند!». ﴿۶۳﴾آنگاه (آنها) به خود باز گشتند، پس گفتند: «بیگمان شما خود ستمکار هستید». ﴿۶۴﴾سپس (با شرمندگی) سر به زیر انداختند (و گفتند:) «مسلماً تو میدانی که اینها سخن نمیگویند». ﴿۶۵﴾(ابراهیم) گفت: «آیا به جای الله چیزی را میپرستید که هیچ نفعی برای شما ندارد، و نه زیانی به شما میرساند؟! ﴿۶۶﴾اف برشما، و بر آنچه به جای الله میپرستید، آیا نمیاندیشید؟!» ﴿۶۷﴾گفتند: «او را بسوزانید، و معبودان خود را یاری کنید، اگر کنندهی (کاری) هستید». ﴿۶۸﴾(سر انجا م آنها او را به آتش انداختند، ولی ما) گفتیم: «ای آتش! بر ابراهیم سرد و سلامت باش». ﴿۶۹﴾و آنها خواستند برای (نابودی) او نیرنگ (خطرناکی) ورزند، پس آنها را زیانکارترین (مردم) قرار دادیم. ﴿۷۰﴾و او و لوط را به سرزمینی که در آن برای جهانیان برکت دادهایم، نجات دادیم. ﴿۷۱﴾و اسحاق، و افزون (بر اونوهاش) یعقوب را به او بخشیدیم، و همهی آنان را شایسته قرار دادیم. ﴿۷۲﴾
﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ یَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡهِمۡ فِعۡلَ ٱلۡخَیۡرَٰتِ وَإِقَامَ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِیتَآءَ ٱلزَّکَوٰةِۖ وَکَانُواْ لَنَا عَٰبِدِینَ ٧٣ وَلُوطًا ءَاتَیۡنَٰهُ حُکۡمٗا وَعِلۡمٗا وَنَجَّیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَرۡیَةِ ٱلَّتِی کَانَت تَّعۡمَلُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَٰسِقِینَ ٧٤ وَأَدۡخَلۡنَٰهُ فِی رَحۡمَتِنَآۖ إِنَّهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٧٥ وَنُوحًا إِذۡ نَادَىٰ مِن قَبۡلُ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَنَجَّیۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡکَرۡبِ ٱلۡعَظِیمِ ٧٦ وَنَصَرۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِینَ ٧٧ وَدَاوُۥدَ وَسُلَیۡمَٰنَ إِذۡ یَحۡکُمَانِ فِی ٱلۡحَرۡثِ إِذۡ نَفَشَتۡ فِیهِ غَنَمُ ٱلۡقَوۡمِ وَکُنَّا لِحُکۡمِهِمۡ شَٰهِدِینَ ٧٨ فَفَهَّمۡنَٰهَا سُلَیۡمَٰنَۚ وَکُلًّا ءَاتَیۡنَا حُکۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَسَخَّرۡنَا مَعَ دَاوُۥدَ ٱلۡجِبَالَ یُسَبِّحۡنَ وَٱلطَّیۡرَۚ وَکُنَّا فَٰعِلِینَ ٧٩وَعَلَّمۡنَٰهُ صَنۡعَةَ لَبُوسٖ لَّکُمۡ لِتُحۡصِنَکُم مِّنۢ بَأۡسِکُمۡۖ فَهَلۡ أَنتُمۡ شَٰکِرُونَ ٨٠ وَلِسُلَیۡمَٰنَ ٱلرِّیحَ عَاصِفَةٗ تَجۡرِی بِأَمۡرِهِۦٓ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِی بَٰرَکۡنَا فِیهَاۚ وَکُنَّا بِکُلِّ شَیۡءٍ عَٰلِمِینَ ٨١﴾
و (نیز) آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند، و انجام کارهای نیک و بر پاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم، و آنها (همه) عبادتگزار ما بودند. ﴿۷۳﴾و لوط را حکمت (= نبوت) و دانش دادیم، و او را از شهری که (مردمانش) اعمال زشت (و پلید) انجام میدادند، نجات دادیم، بیشک آنها مردم بدِ فاسقی بودند. ﴿۷۴﴾و او را در رحمت خود داخل کردیم، بیگمان او از صالحان بود. ﴿۷۵﴾و (ای پیامبر!) نوح را (به یاد آور) هنگامیکه پیش از آن (ما را) ندا داد، پس ما (دعایش) را برای او اجابت کردیم، آنگاه او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم. ﴿۷۶﴾و او را بر قومیکه آیات ما را تکذیب کرده بودند؛ یاری دادیم، بیگمان آنها قوم بدی بودند، پس همهی آنها را غرق کردیم. ﴿۷۷﴾و داود و سلیمان را (به یاد آور) هنگامیکه در (بارهای) کشتزاری که گوسفندان قوم، شبانه در آن چریده بودند، داوری میکردند، و ما بر حکم (و قضاوت) آنها شاهد بودیم. ﴿۷۸﴾پس آن (شیوهی قضاوت عادلانه و درست) را به سلیمان فهماندیم، و به هر یک از آنان حکمت (= داوری) و دانش عطا کردیم، و کوهها و پرندگان را با داود مسخر ساختیم که (همراه او) تسبیح میگفتند، و ما این (همه) را انجام دادیم. ﴿۷۹﴾و ساختن زره را بخاطر شما به او آموختیم، تا شما را از (آسیب) جنگهای تان محفوظ دارد، پس آیا شکر گزار هستید؟!. ﴿۸۰﴾و تند باد را مسخر (و مطیع) سلیمان کردیم، که به فرمان او به سوی سرزمینی که در آن برکت دادیم، حرکت میکرد، و ما بر هر چیز آگاهیم. ﴿۸۱﴾
﴿وَمِنَ ٱلشَّیَٰطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُۥ وَیَعۡمَلُونَ عَمَلٗا دُونَ ذَٰلِکَۖ وَکُنَّا لَهُمۡ حَٰفِظِینَ ٨٢ ۞وَأَیُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ ٨٣ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَکَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَذِکۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِینَ ٨٤ وَإِسۡمَٰعِیلَ وَإِدۡرِیسَ وَذَا ٱلۡکِفۡلِۖ کُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰبِرِینَ ٨٥ وَأَدۡخَلۡنَٰهُمۡ فِی رَحۡمَتِنَآۖ إِنَّهُم مِّنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٨٦ وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَیۡهِ فَنَادَىٰ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٨٧ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَکَذَٰلِکَ نُۨجِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٨٨ وَزَکَرِیَّآ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ رَبِّ لَا تَذَرۡنِی فَرۡدٗا وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡوَٰرِثِینَ ٨٩ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ یَحۡیَىٰ وَأَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ یُسَٰرِعُونَ فِی ٱلۡخَیۡرَٰتِ وَیَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَکَانُواْ لَنَا خَٰشِعِینَ ٩٠ ﴾
و (نیز) از شیاطین کسانی را (مسخر کردیم) که برایش غواصی میکردند، و کارهایی غیر از این (نیز) انجام میدادند، و (ما) حافظ آنها بودیم. ﴿۸۲﴾و (ای پیامبر!) ایوب را (به یاد آور) هنگامیکه پروردگارش را ندا داد: «رنج و بیماری به من رسیده است، و تو مهربانترین مهربانانی». ﴿۸۳﴾پس (ما) دعای او را اجابت کردیم، و رنج و ناراحتی که داشت بر طرف ساختیم، و خانوادهاش و (نیز) همانندشان را با آنها به او بازگرداندیم، (تا) رحمتی از جانب ما، و پندی برای عبادت کنندگان باشد. ﴿۸۴﴾و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را (به یاد آور) که همگی از صابران بودند. ﴿۸۵﴾و (ما) آنها را در رحمت خود وارد کردیم، بیگمان آنها از صالحان بودند. ﴿۸۶﴾و ذوالنون (= یونس) را (به یاد آور) هنگامیکه خشمگین (از میان قومش) رفت، پس چنین پنداشت که ما هرگز بر او تنگ نمیگیریم، پس (وقتی که در شکم ماهی فرو رفت) در تاریکیها ندا داد که: «(پروردگارا!) هیچ معبودی بر حق جز تو نیست، تو منزهی! بیگمان من از ستمکاران بودم». ﴿۸۷﴾پس دعای او را اجابت کردیم، و از اندوه نجاتش دادیم، و این گونه مؤمنان را نجات میدهیم. ﴿۸۸﴾و زکریا را (به یاد آور) هنگامیکه پروردگارش را ندا داد: «پروردگارا! مرا تنها مگذار، و تو بهترین وارثانی». ﴿۸۹﴾پس دعای او را اجابت کردیم، و یحیی را به او بخشیدیم، و همسرش را (بعد از آن که نازا بود) برایش شایسته (و آماده بار داری) گردانیدیم. بیگمان آنها همواره در کارهای خیر میشتافتند، و در حال بیم و امید ما را میخواندند، و پیوسته برای ما (خاشع و) فروتن بودند. ﴿۹۰﴾
﴿وَٱلَّتِیٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلۡنَٰهَا وَٱبۡنَهَآ ءَایَةٗ لِّلۡعَٰلَمِینَ ٩١ إِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُکُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَأَنَا۠ رَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُونِ ٩٢ وَتَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَیۡنَهُمۡۖ کُلٌّ إِلَیۡنَا رَٰجِعُونَ ٩٣ فَمَن یَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا کُفۡرَانَ لِسَعۡیِهِۦ وَإِنَّا لَهُۥ کَٰتِبُونَ ٩٤ وَحَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡیَةٍ أَهۡلَکۡنَٰهَآ أَنَّهُمۡ لَا یَرۡجِعُونَ ٩٥ حَتَّىٰٓ إِذَا فُتِحَتۡ یَأۡجُوجُ وَمَأۡجُوجُ وَهُم مِّن کُلِّ حَدَبٖ یَنسِلُونَ ٩٦ وَٱقۡتَرَبَ ٱلۡوَعۡدُ ٱلۡحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَٰخِصَةٌ أَبۡصَٰرُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یَٰوَیۡلَنَا قَدۡ کُنَّا فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا بَلۡ کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٩٧ إِنَّکُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمۡ لَهَا وَٰرِدُونَ ٩٨ لَوۡ کَانَ هَٰٓؤُلَآءِ ءَالِهَةٗ مَّا وَرَدُوهَاۖ وَکُلّٞ فِیهَا خَٰلِدُونَ ٩٩ لَهُمۡ فِیهَا زَفِیرٞ وَهُمۡ فِیهَا لَا یَسۡمَعُونَ ١٠٠ إِنَّ ٱلَّذِینَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِکَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ ١٠١ ﴾
و (ای پیامبر! به یاد آور) زنی را که شرمگاهش را پاک نگاه داشت، پس (ما) از روح خود در آن دمیدیم [۹۲]، و او و فرزندنش را نشانهای برای جهانیان قرار دادیم. ﴿۹۱﴾بیتردید این است آیین شما که آیینی یگانه است، و من پروردگار شما هستم، پس مرا پرستش کنید. ﴿۹۲﴾و (گروهی از پیروان انبیا) در میان خود در امر (دین) شان فرقه فرقه شدند، همگی به سوی ما باز میگردند. ﴿۹۳﴾پس کسیکه از کارهای شایسته را انجام دهد در حالیکه مؤمن باشد، کوشش او ناسپاسی نخواهد شد، و بیگمان ما (اعمالش را) برایش مینویسیم. ﴿۹۴﴾و (مردم)هر شهری را که (بر اثر کفر و گناه) آن را هلاک کردیم، محال است که (به دنیا) بازگردند. ﴿۹۵﴾تا وقتیکه (سد) یأجوج و مأجوج گشوده شود، و آنها از هر (تبه و) بلندی شتابان سرازیر گردند. ﴿۹۶﴾و وعدهی حق (= قیامت) نزدیک شود، پس در آن هنگام چشمهای کسانیکه کافر شدند (از و حشت) خیره ماند (گویند:) ای وای بر ما که از این (واقعه) در غفلت بودیم، بلکه ما ستمکار بودیم! ﴿۹۷﴾یقیناً شما و آنچه به جای الله میپرستید، هیزم جهنم هستید، شما در آن وارد خواهید شد. ﴿۹۸﴾اگر اینها (= بتها) معبودانی (برحق) بودند، هرگز وارد آن نمیشدند، و (آنها) همگی در آن جاودان خواهند ماند. ﴿۹۹﴾برای آنها در آن (= جهنم) نالههای (دردناکی) است، و آنها در آن (چیزی) نمیشنوند. ﴿۱۰۰﴾به راستی کسانیکه پیشتر از سوی ما (وعدهای) نیکوی برای آنها مقرر شده است، آنها از آن (= جهنم) دور نگاه داشته میشوند. ﴿۱۰۱﴾
﴿لَا یَسۡمَعُونَ حَسِیسَهَاۖ وَهُمۡ فِی مَا ٱشۡتَهَتۡ أَنفُسُهُمۡ خَٰلِدُونَ ١٠٢ لَا یَحۡزُنُهُمُ ٱلۡفَزَعُ ٱلۡأَکۡبَرُ وَتَتَلَقَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ هَٰذَا یَوۡمُکُمُ ٱلَّذِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ ١٠٣ یَوۡمَ نَطۡوِی ٱلسَّمَآءَ کَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡکُتُبِۚ کَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِیدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَیۡنَآۚ إِنَّا کُنَّا فَٰعِلِینَ ١٠٤وَلَقَدۡ کَتَبۡنَا فِی ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعۡدِ ٱلذِّکۡرِ أَنَّ ٱلۡأَرۡضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ ٱلصَّٰلِحُونَ ١٠٥ إِنَّ فِی هَٰذَا لَبَلَٰغٗا لِّقَوۡمٍ عَٰبِدِینَ ١٠٦ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِینَ ١٠٧ قُلۡ إِنَّمَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٨ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ ءَاذَنتُکُمۡ عَلَىٰ سَوَآءٖۖ وَإِنۡ أَدۡرِیٓ أَقَرِیبٌ أَم بَعِیدٞ مَّا تُوعَدُونَ ١٠٩ إِنَّهُۥ یَعۡلَمُ ٱلۡجَهۡرَ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَیَعۡلَمُ مَا تَکۡتُمُونَ ١١٠ وَإِنۡ أَدۡرِی لَعَلَّهُۥ فِتۡنَةٞ لَّکُمۡ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِینٖ ١١١ قَٰلَ رَبِّ ٱحۡکُم بِٱلۡحَقِّۗ وَرَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ١١٢﴾
آنها (حتی) صدایش را نمیشنوند، و در آنچه دلشان بخواهد جاودانه (متنعم) هستند. ﴿۱۰۲﴾و حشت بزرگ (قیامت) آنها را اندوهگین نسازد، و فرشتگان به استقبالشان آیند (گویند:) «این همان روز تان است که به شما وعده داده میشد». ﴿۱۰۳﴾روزیکه آسمان را چون طوماری نوشته شده درهم میپیچیم، همانگونه که نخستین آفرینش را آغاز کردیم، (دیگر بار) آن را باز میگردانیم، (این) وعدهای بر ما است، قطعاً آن را انجام خواهیم داد. ﴿۱۰۴﴾و به راستی بعد از ذکر (= تورات) در زبور نوشتیم که: «زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد». ﴿۱۰۵﴾بیگمان در این (امر) برای گروه عبادت کنندگان پیام روشنی است. ﴿۱۰۶﴾و (ای پیامبر!) تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم. ﴿۱۰۷﴾بگو: «تنها به سوی من وحی میشود که همانا معبود شما، معبود یگانه است، پس آیا شما تسلیم میشوید؟!». ﴿۱۰۸﴾پس اگر (باز) روی گردان شوند، بگو: «من شما را یکسان آگاه کردم (و اعلام خطر میکنم) و نمیدانم آنچه که به شما وعده داده میشود؛ نزدیک است یا دور؟! ﴿۱۰۹﴾بیشک او سخن آشکار را میداند، و (نیز) آنچه را (در دل خود) کتمان میکنید؛ میداند. ﴿۱۱۰﴾و من نمیدانم، شاید این (تأخیر عذاب) برای شما آزمایشی، و بهرهمندی تا مدتی (معین) باشد». ﴿۱۱۱﴾(و پیامبر) گفت: «ای پروردگارا! به حق داوری کن، و پروردگار ما (الله) رحمان است، که از او استمداد میشود در برابر آنچه شما بیان میکنید». ﴿۱۱۲﴾
[۹۲] گفته میشود که جبرئیل ÷در گریبان حضرت مریم‘دمید، آنگاه به فرمان الله متعال حامله شد. (تفسیر قرطبی)
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱقۡتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمۡ وَهُمۡ فِی غَفۡلَةٖ مُّعۡرِضُونَ ١ مَا یَأۡتِیهِم مِّن ذِکۡرٖ مِّن رَّبِّهِم مُّحۡدَثٍ إِلَّا ٱسۡتَمَعُوهُ وَهُمۡ یَلۡعَبُونَ ٢ لَاهِیَةٗ قُلُوبُهُمۡۗ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَى ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ هَلۡ هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡۖ أَفَتَأۡتُونَ ٱلسِّحۡرَ وَأَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ ٣ قَالَ رَبِّی یَعۡلَمُ ٱلۡقَوۡلَ فِی ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٤ بَلۡ قَالُوٓاْ أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمِۢ بَلِ ٱفۡتَرَىٰهُ بَلۡ هُوَ شَاعِرٞ فَلۡیَأۡتِنَا بَِٔایَةٖ کَمَآ أُرۡسِلَ ٱلۡأَوَّلُونَ ٥ مَآ ءَامَنَتۡ قَبۡلَهُم مِّن قَرۡیَةٍ أَهۡلَکۡنَٰهَآۖ أَفَهُمۡ یُؤۡمِنُونَ ٦ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَکَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِیٓ إِلَیۡهِمۡۖ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّکۡرِ إِن کُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٧ وَمَا جَعَلۡنَٰهُمۡ جَسَدٗا لَّا یَأۡکُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَمَا کَانُواْ خَٰلِدِینَ ٨ ثُمَّ صَدَقۡنَٰهُمُ ٱلۡوَعۡدَ فَأَنجَیۡنَٰهُمۡ وَمَن نَّشَآءُ وَأَهۡلَکۡنَا ٱلۡمُسۡرِفِینَ ٩ لَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکُمۡ کِتَٰبٗا فِیهِ ذِکۡرُکُمۡۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٠
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
نزدیک شد به مردمان حساب ایشان و ایشان در غفلت رو گردانند. ﴿1﴾نمىآید به ایشان هیچ پند از جانب پروردگار ایشان نوپدید آورده، مگر بشنوند آن را بازىکنان. ﴿2﴾غافل شده دلهاى ایشان و پنهان راز گفتند ایشان، این ظالمان که: نیست این شخص مگر آدمى مانند شما؟ آیا اقبال میکنید به سحر و شما مىبینید؟. ﴿3﴾گفت پیغمبر: پروردگار من میداند هر سخن راکه در آسمان و زمین باشد و او شنوای داناست. ﴿4﴾بلکه گفتند: این قرآن خوابهاى پریشان است، بلکه [میگویند]: بربسته است آن را بلکه[میگویند]: او شاعر است، پس باید که بیارد پیش ما نشانه، چنانکه فرستاده شدند به آن نخستینیان [800]. ﴿5﴾ایمان نیاورده بود پیش از این هیچ دیهى که هلاک کردیم آن را. آیا ایشان ایمان خواهند آورد. ﴿6﴾و نفرستادیم پیش از تو مگر مردمان راکه وحى میفرستادیم به ایشان، پس بپرسید از اهل کتاب اگر شما نمیدانید. ﴿7﴾و نساختیم پیغمبران را کالبدى که نخورند طعام و نبودند جاوید باشندگان. ﴿8﴾باز راست کردیم در حقِّ ایشان وعده را، پس برهانیدیم ایشان را و هر که را خواستیم و هلاک کردیم از حدگذرندگان را. ﴿9﴾هرآیینه فروفرستادیم به سوى شما کتابى که در او هست پند شما، آیا نمىفهمید؟. ﴿10﴾
﴿ وَکَمۡ قَصَمۡنَا مِن قَرۡیَةٖ کَانَتۡ ظَالِمَةٗ وَأَنشَأۡنَا بَعۡدَهَا قَوۡمًا ءَاخَرِینَ ١١ فَلَمَّآ أَحَسُّواْ بَأۡسَنَآ إِذَا هُم مِّنۡهَا یَرۡکُضُونَ ١٢ لَا تَرۡکُضُواْ وَٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰ مَآ أُتۡرِفۡتُمۡ فِیهِ وَمَسَٰکِنِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تُسَۡٔلُونَ ١٣ قَالُواْ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ١٤ فَمَا زَالَت تِّلۡکَ دَعۡوَىٰهُمۡ حَتَّىٰ جَعَلۡنَٰهُمۡ حَصِیدًا خَٰمِدِینَ ١٥ وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا لَٰعِبِینَ ١٦ لَوۡ أَرَدۡنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهۡوٗا لَّٱتَّخَذۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّآ إِن کُنَّا فَٰعِلِینَ ١٧ بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَیَدۡمَغُهُۥ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞۚ وَلَکُمُ ٱلۡوَیۡلُ مِمَّا تَصِفُونَ ١٨ وَلَهُۥ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَنۡ عِندَهُۥ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَلَا یَسۡتَحۡسِرُونَ ١٩ یُسَبِّحُونَ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ لَا یَفۡتُرُونَ ٢٠ أَمِ ٱتَّخَذُوٓاْ ءَالِهَةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ هُمۡ ُنشِرُونَ ٢١ لَوۡ کَانَ فِیهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا یَصِفُونَ ٢٢ لَا یُسَۡٔلُ عَمَّا یَفۡعَلُ وَهُمۡ یُسَۡٔلُونَ ٢٣ أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗۖ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَکُمۡۖ هَٰذَا ذِکۡرُ مَن مَّعِیَ وَذِکۡرُ مَن قَبۡلِیۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٱلۡحَقَّۖ فَهُم مُّعۡرِضُونَ 2٤﴾
و بسیار شکستیم از قِسمِ دیهى که ستمکار بودند و نوپیدا ساختیم بعدِ آن گروهِ دیگر را. ﴿11﴾پس چون دیدند عذاب ما، ناگهان ایشان از آنجا میدویدند. ﴿12﴾گفتیم مگر یزید و باز روید به سوى مکانی که آسودگى داده شد شما را در آن و سوی به خانههاى خویش تا بود که پرسیده شوید [801]. ﴿13﴾گفتند: اى واى ما را! هرآیینه ما بودیم ستمکار. ﴿14﴾پس همیشه این بود گفتار ایشان تا وقتى که گردانیدیم ایشان را مثل زراعتِ دروده شده، مانند آتش فرومرده. ﴿15﴾و نیافریدیم آسمان و زمین را و آنچه در میان آنها است، بازىکنان. ﴿16﴾اگر میخواستیم که بسازیم بازى [802]هرآیینه میساختیم آن را از نزدیک خویش اگر کننده مىبودیم [803]. ﴿17﴾بلکه مىافکنیم حق را بر باطل پس سرش میشکند، پس ناگهان باطل نابود شود. و واى شما راست از آنچه بیان مىکنید. ﴿18﴾و او راست آنکه در آسمانها و زمین است و آنانکه نزد اویند [804]، سرکشى نمىکنند از عبادت او و مانده نمىشوند. ﴿19﴾تسبیح میگویند شب و روز، سستى نمىنمایند. ﴿20﴾آیا اینچنین خدایان گرفتهاند خدایان از امتعۀ زمین [805]که ایشان را (بعدِ موت) بازبرانگیزانند؟ [806]. ﴿21﴾اگر بودى در آسمان و زمین خدایانِ چند غیر خدا، هر دو تباه گشتندى. پاکى خداى راست خداوندِ عرش از آنچه صفت میکنند. ﴿22﴾پرسیده نمىشود از آنچه میکند و ایشان پرسیده میشوند. ﴿23﴾آیا معبودان گرفتهاند بجز خدا؟ بگو بیارید دلیل خود را. این است کتاب آنانکه با منند و این است کتاب آنانکه پیش از من بودند. بلکه اکثر ایشان نمىدانند حق را پس ایشان روگردانند. ﴿24﴾
﴿ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِیٓ إِلَیۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۚ بَلۡ عِبَادٞ مُّکۡرَمُونَ ٢٦ لَا یَسۡبِقُونَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ وَهُم بِأَمۡرِهِۦ یَعۡمَلُونَ ٢٧ یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا یَشۡفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ٱرۡتَضَىٰ وَهُم مِّنۡ خَشۡیَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ ٢٨ ۞وَمَن یَقُلۡ مِنۡهُمۡ إِنِّیٓ إِلَٰهٞ مِّن دُونِهِۦ فَذَٰلِکَ نَجۡزِیهِ جَهَنَّمَۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلظَّٰلِمِینَ ٢٩ أَوَ لَمۡ یَرَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ کَانَتَا رَتۡقٗا فَفَتَقۡنَٰهُمَاۖ وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ کُلَّ شَیۡءٍ حَیٍّۚ أَفَلَا یُؤۡمِنُونَ ٣٠ وَجَعَلۡنَا فِی ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِیَ أَن تَمِیدَ بِهِمۡ وَجَعَلۡنَا فِیهَا فِجَاجٗا سُبُلٗا لَّعَلَّهُمۡ یَهۡتَدُونَ ٣١ وَجَعَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ سَقۡفٗا مَّحۡفُوظٗاۖ وَهُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِهَا مُعۡرِضُونَ ٣٢ وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ کُلّٞ فِی فَلَکٖ یَسۡبَحُونَ ٣٣ وَمَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِکَ ٱلۡخُلۡدَۖ أَفَإِیْن مِّتَّ فَهُمُ ٱلۡخَٰلِدُونَ ٣٤ کُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۗ وَنَبۡلُوکُم بِٱلشَّرِّ وَٱلۡخَیۡرِ فِتۡنَةٗۖ وَإِلَیۡنَا تُرۡجَعُونَ ٣٥ ﴾
و نفرستادیم پیش از تو هیچ پیغمبرى الاّ وحى میفرستادیم به سوى او که نیست هیچ معبود بر حقّ، غیر من، پس پرستشِ من کنید. ﴿25﴾و گفتند فرزند گرفته است خدا، پاکى او راست. بلکه [آنانکه در حق ایشان این زعم دارند] بندگان گرامىاند. ﴿26﴾پیشدستى نمیکنند بر خدا به هیچ سخن و ایشان به فرمان وى کار میکنند. ﴿27﴾میداند آنچه در پیش روى ایشان است و آنچه پسِ پشت ایشان است و شفاعت نمىکنند، الاّ براى کسی که خدا خوشنود شده است و ایشان از ترس خدا مضطربانند. ﴿28﴾و هر که بگوید از ایشان که: من خدایم بجز اللّه، پس سزا دهیم او را دوزخ. همچنین سزا میدهیم ستمکاران را. ﴿29﴾آیا ندیدند کافران که آسمانها و زمین بسته بودند پس وا کردیم اینها را [807]و پیدا کردیم از آب هر چیز زنده را. آیا ایمان نمىآرند؟. ﴿30﴾و پیدا کردیم در زمین کوهها از براى احتراز از آنکه بجنباند ایشان را و پیداکردیم در آنجا گشاده راهها تا بُوَد که ایشان راه یابند. ﴿31﴾و ساختیم آسمان را سقفى نگاه داشته شده و ایشان از نشانههاى آسمان روگردانند. ﴿32﴾و اوست آن که آفرید شب و روز را و آفتاب و ماه را. هر یکى از ستارها در آسمانى شنا میکنند. ﴿33﴾و ندادیم هیچ آدمى را پیش از تو همیشه بودن. آیا اگر تو بمیرى ایشان همیشه باشندگانند؟. ﴿34﴾هر شخصى چشندۀ مرگ است. و مبتلا مىکنیم شما را به سختى و آسودگى به طریق امتحان و به سوى ما بازگردانیده شوید. ﴿35﴾
﴿وَإِذَا رَءَاکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِی یَذۡکُرُ ءَالِهَتَکُمۡ وَهُم بِذِکۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ هُمۡ کَٰفِرُونَ ٣٦ خُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ مِنۡ عَجَلٖۚ سَأُوْرِیکُمۡ ءَایَٰتِی فَلَا تَسۡتَعۡجِلُونِ ٣٧ وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٣٨ لَوۡ یَعۡلَمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ حِینَ لَا یَکُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ ٱلنَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمۡ وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ ٣٩ بَلۡ تَأۡتِیهِم بَغۡتَةٗ فَتَبۡهَتُهُمۡ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمۡ یُنظَرُونَ ٤٠ وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِکَ فَحَاقَ بِٱلَّذِینَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٤١ قُلۡ مَن یَکۡلَؤُکُم بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ مِنَ ٱلرَّحۡمَٰنِۚ بَلۡ هُمۡ عَن ذِکۡرِ رَبِّهِم مُّعۡرِضُونَ ٤٢ أَمۡ لَهُمۡ ءَالِهَةٞ تَمۡنَعُهُم مِّن دُونِنَاۚ لَا یَسۡتَطِیعُونَ نَصۡرَ أَنفُسِهِمۡ وَلَا هُم مِّنَّا یُصۡحَبُونَ ٤٣ بَلۡ مَتَّعۡنَا هَٰٓؤُلَآءِ وَءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ طَالَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡعُمُرُۗ أَفَلَا یَرَوۡنَ أَنَّا نَأۡتِی ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَآۚ أَفَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٤٤ ﴾
و چون ببینند تو را کافران نمىگیرند تو را مگر به تمسخر. [میگویند]: آیا این شخص یاد مىکند (یعنى به اهانت) معبودانِ شما را؟ و ایشان یاد خدا را منکرند. ﴿36﴾آفریده شد انسان از شتابى [808]. خواهیم نمود شما را نشانههای خویش، پس شتاب طلب مکنید از من. ﴿37﴾و میگویند: کى خواهد بود این وعده اگر راستگو هستید؟. ﴿38﴾اگر بدانند کافران صورت حال، آن وقت که باز نتوانند داشت از روى خویش آتش را و نه از پشت خویش و نه ایشان نصرت داده شوند، چنین نگفتندی. ﴿39﴾بلکه بیاید به ایشان قیامت، ناگهان، پس حیران گرداند ایشان را، پس نتوانند دفع کردنِ آن و نه ایشان مهلت داده شوند. ﴿40﴾و هرآیینه تمسخر کرده شده به پیغامبران پیش از تو، پس در گرفت به آنانکه تمسخر کردند از ایشان، آنچه به آن استهزا میکردند. ﴿41﴾بگو: که نگاهبانى میکند شما را به شب و روز از عقوبت خدا؟ بلکه ایشان از یاد پروردگار خویش روگردانند. ﴿42﴾آیا ایشان را معبودانند [غیر ما] که نگاه میدارند ایشان را از مصایب؟ نمىتوانند نصرت دادن خویش را و نه ایشان از عقوبت ما به جمعیت خود محفوظ مانند. ﴿43﴾بلکه بهرهمند ساختهایم ایشان را و پدران ایشان را تا وقتکه دراز شد بر ایشان مدّت عمر. آیا نمىبینند که ما در گرفت مىکنیم زمین [دار الحرب] را، میکاهیم آن را از جوانب آن. آیا ایشان غلبه کنندگانند؟ [809]. ﴿44﴾
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أُنذِرُکُم بِٱلۡوَحۡیِۚ وَلَا یَسۡمَعُ ٱلصُّمُّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا مَا یُنذَرُونَ ٤٥ وَلَئِن مَّسَّتۡهُمۡ نَفۡحَةٞ مِّنۡ عَذَابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٤٦ وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِینَ ٱلۡقِسۡطَ لِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَیۡٔٗاۖ وَإِن کَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَیۡنَا بِهَاۗ وَکَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِینَ ٤٧وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ٱلۡفُرۡقَانَ وَضِیَآءٗ وَذِکۡرٗا لِّلۡمُتَّقِینَ ٤٨ ٱلَّذِینَ یَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَیۡبِ وَهُم مِّنَ ٱلسَّاعَةِ مُشۡفِقُونَ ٤٩ وَهَٰذَا ذِکۡرٞ مُّبَارَکٌ أَنزَلۡنَٰهُۚ أَفَأَنتُمۡ لَهُۥ مُنکِرُونَ ٥٠ ۞وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَآ إِبۡرَٰهِیمَ رُشۡدَهُۥ مِن قَبۡلُ وَکُنَّا بِهِۦ عَٰلِمِینَ ٥١ إِذۡ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوۡمِهِۦ مَا هَٰذِهِ ٱلتَّمَاثِیلُ ٱلَّتِیٓ أَنتُمۡ لَهَا عَٰکِفُونَ ٥٢ قَالُواْ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا لَهَا عَٰبِدِینَ ٥٣ قَالَ لَقَدۡ کُنتُمۡ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُکُمۡ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٥٤ قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا بِٱلۡحَقِّ أَمۡ أَنتَ مِنَ ٱللَّٰعِبِینَ ٥٥ قَالَ بَل رَّبُّکُمۡ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلَّذِی فَطَرَهُنَّ وَأَنَا۠ عَلَىٰ ذَٰلِکُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِینَ ٥٦ وَتَٱللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصۡنَٰمَکُم بَعۡدَ أَن تُوَلُّواْ مُدۡبِرِینَ ٥٧ ﴾
بگو: جز این نیست که میترسانم شما را [به مضمون] به وحى. و نمىشنوند کران آواز خواندن را، چون ترسانیده میشوند. ﴿45﴾و اگر رسد به ایشان اندکى از عقوبت پروردگار ت، هرآیینه گویند: اى واى ما را! هرآیینه ما بودیم ستمکار .﴿46﴾و در میان نهیم ترازوى عدل را روز قیامت، پس ستم کرده نشود بر هیچ کس هیچ شیءِ. و اگر باشد عمل، هم سنگ دانۀ سپندان، حاضر کنیم آن را و حساب کننده بسایم. ﴿47﴾و هرآیینه دادیم موسى و هارون را کتاب فیصله کننده و روشنى و پندى پرهیزکاران را. ﴿48﴾آنانکه مىترسند از پروردگار خویش غایبانه و ایشان از قیامت ترسندگانند. ﴿49﴾و این قرآن پندى هست با برکت، فروفرستادیم آن را. آیا شما به آن منکرید؟. ﴿50﴾و هرآیینه دادیم ابراهیم را راهیابىِ او پیش از این و بودیم به احوالِ او دانا. ﴿51﴾چون گفت پدر خود را و قوم خود را: چیست این صورتها که شما بر آن مجاورت دارید؟. ﴿52﴾گفتند: یافتیم پدرانِ خود را آنها را پرستنده! . ﴿53﴾گفت: هرآیینه بودید شما و پدرانِ شما در گمراهىای ظاهر. ﴿54﴾گفتند: آیا آوردى به ما سخن راست را یا تو از بازى کنندگانى؟. ﴿55﴾گفت: بلکه پروردگار شما، خداوند آسمانها و زمین است، آنکه آفرید اینها را و من بر این سخن از گواهانم. ﴿56﴾و قسم به خدا! که البته بدسگالى کنم بتانِ شما را بعد از آنکه روبگردانید پشت داده. ﴿57﴾
﴿فَجَعَلَهُمۡ جُذَٰذًا إِلَّا کَبِیرٗا لَّهُمۡ لَعَلَّهُمۡ إِلَیۡهِ یَرۡجِعُونَ ٥٨ قَالُواْ مَن فَعَلَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَآ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥٩ قَالُواْ سَمِعۡنَا فَتٗى یَذۡکُرُهُمۡ یُقَالُ لَهُۥٓ إِبۡرَٰهِیمُ ٦٠ قَالُواْ فَأۡتُواْ بِهِۦ عَلَىٰٓ أَعۡیُنِ ٱلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ یَشۡهَدُونَ ٦١ قَالُوٓاْ ءَأَنتَ فَعَلۡتَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَا یَٰٓإِبۡرَٰهِیمُ ٦٢ قَالَ بَلۡ فَعَلَهُۥ کَبِیرُهُمۡ هَٰذَا فَسَۡٔلُوهُمۡ إِن کَانُواْ یَنطِقُونَ ٦٣ فَرَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ فَقَالُوٓاْ إِنَّکُمۡ أَنتُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٦٤ ثُمَّ نُکِسُواْ عَلَىٰ رُءُوسِهِمۡ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا هَٰٓؤُلَآءِ یَنطِقُونَ ٦٥قَالَ أَفَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکُمۡ شَیۡٔٗا وَلَا یَضُرُّکُمۡ ٦٦ أُفّٖ لَّکُمۡ وَلِمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٧ قَالُواْ حَرِّقُوهُ وَٱنصُرُوٓاْ ءَالِهَتَکُمۡ إِن کُنتُمۡ فَٰعِلِینَ ٦٨ قُلۡنَا یَٰنَارُ کُونِی بَرۡدٗا وَسَلَٰمًا عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِیمَ ٦٩ وَأَرَادُواْ بِهِۦ کَیۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَخۡسَرِینَ ٧٠ وَنَجَّیۡنَٰهُ وَلُوطًا إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِی بَٰرَکۡنَا فِیهَا لِلۡعَٰلَمِینَ ٧١ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَ نَافِلَةٗۖ وَکُلّٗا جَعَلۡنَا صَٰلِحِینَ ٧٢ ﴾
پس ساخت آنها را ریزه ریزه مگر بت بزرگ را از ایشان. تا بود که به سوى او ایشان بازگردند. ﴿58﴾گفتند: که کرده است این کار به خدایانِ ما؟ هرآیینه وى از ستمکاران است [به جماعت] . ﴿59﴾گفتند: شنیدیم از جوانى که ذکر بتان میکرد (یعنى عیب میکرد)، گفته میشود او را ابراهیم. ﴿60﴾گفتند: بیارید او را به حضور چشم مردمان تا بود که ایشان گواهى دهند. ﴿61﴾گفتند: آیا تو کردى این کار به خدایان ما اى ابراهیم؟!. ﴿62﴾گفت: بلکه کرده است آن را این بت بزرگ ایشان! پس سؤال کنید از بتان اگر سخن میگویند. ﴿63﴾پس رجوع کردند به خویشتن، پس گفتند با یکدیگر هرآیینه شمایید ستمکار. ﴿64﴾پس نگونسار شدند بر سر خویش [و این کنایت است از ملزم شدن]، هرآیینه تو میدانى که ایشان سخن نمیگویند. ﴿65﴾گفت: آیا عبادت میکنید بجز خدا چیزی راکه هیچ نفع نمىرساند به شما و زیان نکند شما را؟. ﴿66﴾ناخوشى است به شما و به آنچه میپرستید بجز خدا. آیا نمىفهمید؟. ﴿67﴾با یکدیگر گفتند: که بسوزانید او را و نصرت دهید خدایان خود را اگر کنندهاید [810]. ﴿68﴾گفتیم: اى آتش! سرد شو و سلامتی باش بر ابراهیم. ﴿69﴾و خواستند به او فریب کردن، پس ساختیم ایشان را زیانکارتر. ﴿70﴾و برهانیدیم ابراهیم را و لوط را به سوى زمینى که برکت نهادیم در آن عالَمها را [811]. ﴿71﴾و عطا کردیم او را اسحق و عطا کردیم یعقوب که نبیرۀ ابراهیم بود و هر یکى را ساختیم نیکوکار. ﴿72﴾
﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ یَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡهِمۡ فِعۡلَ ٱلۡخَیۡرَٰتِ وَإِقَامَ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِیتَآءَ ٱلزَّکَوٰةِۖ وَکَانُواْ لَنَا عَٰبِدِینَ ٧٣ وَلُوطًا ءَاتَیۡنَٰهُ حُکۡمٗا وَعِلۡمٗا وَنَجَّیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَرۡیَةِ ٱلَّتِی کَانَت تَّعۡمَلُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَٰسِقِینَ ٧٤ وَأَدۡخَلۡنَٰهُ فِی رَحۡمَتِنَآۖ إِنَّهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٧٥ وَنُوحًا إِذۡ نَادَىٰ مِن قَبۡلُ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَنَجَّیۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡکَرۡبِ ٱلۡعَظِیمِ ٧٦ وَنَصَرۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِینَ ٧٧ وَدَاوُۥدَ وَسُلَیۡمَٰنَ إِذۡ یَحۡکُمَانِ فِی ٱلۡحَرۡثِ إِذۡ نَفَشَتۡ فِیهِ غَنَمُ ٱلۡقَوۡمِ وَکُنَّا لِحُکۡمِهِمۡ شَٰهِدِینَ ٧٨ فَفَهَّمۡنَٰهَا سُلَیۡمَٰنَۚ وَکُلًّا ءَاتَیۡنَا حُکۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَسَخَّرۡنَا مَعَ دَاوُۥدَ ٱلۡجِبَالَ یُسَبِّحۡنَ وَٱلطَّیۡرَۚ وَکُنَّا فَٰعِلِینَ ٧٩وَعَلَّمۡنَٰهُ صَنۡعَةَ لَبُوسٖ لَّکُمۡ لِتُحۡصِنَکُم مِّنۢ بَأۡسِکُمۡۖ فَهَلۡ أَنتُمۡ شَٰکِرُونَ ٨٠ وَلِسُلَیۡمَٰنَ ٱلرِّیحَ عَاصِفَةٗ تَجۡرِی بِأَمۡرِهِۦٓ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِی بَٰرَکۡنَا فِیهَاۚ وَکُنَّا بِکُلِّ شَیۡءٍ عَٰلِمِینَ ٨١﴾
و پیشوا گردانیدیم ایشان را، راه مىنمودند به فرمان ما و وحى فرستادیم به سوى ایشان کردنِ نیکوییها و برپا داشتن نماز و دادن زکات و بودند ما را عبادت کنندگان. ﴿73﴾و لوط را دادیم حکمت و علم و برهانیدیم او را از دیهى که میکرد کارهایى ناپاک. هرآیینه ایشان بودند قوم بد گنهکار. ﴿74﴾و درآوردیم او را به رحمت خویش. هرآیینه وى بود از شایسته کاران. ﴿75﴾و یاد کن نوح را چون نداکرد پیش از این، پس قبول کردیم دعاى او را. پس خلاص کردیم او را و کسانِ او را از اندوه بزرگ. ﴿76﴾و نصرت دادیم او را بر قومی که دروغ شمردند آیاتِ ما را. هرآیینه ایشان بودند گروهى بد، پس غرق کردیم ایشان را همه یکجا. ﴿77﴾و یاد کن داود و سلیمان را چون حکم کردند در باب زراعت، چون به وقت شب چرا کرد در آن گوسفندان گروهى و بودیم بر حکم ایشان حاضر [812]. ﴿78﴾پس فهمانیدیم طریق فیصل کردن خصومت، سلیمان را و هر یکى را داده بودیم حکمت و دانش و مُسَخَّر گردانیدیم با داود کوهها راکه با او تسبیح میکردند و مرغان را نیز مُسَخَّر ساختیم و ما بودیم کننده. ﴿79﴾و بیاموختیم او را ساختن لباسى برای شماکه نگاه دارد شما را از ضرر کارزار شما [813]پس آیا هستید شکر کننده؟. ﴿80﴾و مُسَخَّر ساختیم براى سلیمان بادِ تند و زنده، میرفت به فرمان وى به سوى زمین که برکت نهادیم در آن (یعنى شام) و بودیم به هر چیز دانا. ﴿81﴾
﴿وَمِنَ ٱلشَّیَٰطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُۥ وَیَعۡمَلُونَ عَمَلٗا دُونَ ذَٰلِکَۖ وَکُنَّا لَهُمۡ حَٰفِظِینَ ٨٢ ۞وَأَیُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ ٨٣ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَکَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَذِکۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِینَ ٨٤ وَإِسۡمَٰعِیلَ وَإِدۡرِیسَ وَذَا ٱلۡکِفۡلِۖ کُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰبِرِینَ ٨٥ وَأَدۡخَلۡنَٰهُمۡ فِی رَحۡمَتِنَآۖ إِنَّهُم مِّنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٨٦ وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَیۡهِ فَنَادَىٰ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٨٧ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَکَذَٰلِکَ نُۨجِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٨٨ وَزَکَرِیَّآ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ رَبِّ لَا تَذَرۡنِی فَرۡدٗا وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡوَٰرِثِینَ ٨٩ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ یَحۡیَىٰ وَأَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ یُسَٰرِعُونَ فِی ٱلۡخَیۡرَٰتِ وَیَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَکَانُواْ لَنَا خَٰشِعِینَ ٩٠ ﴾
و مُسَخَّر ساختیم از دیوان جماعتی راکه غواصى میکردند براى وى و میکردند کارى غیر آن. نیز بودیم ایشان را نگاه دارنده. ﴿82﴾و یاد کن ایوب را چون نداکرد به جناب پروردگار خویش به آنکه مرا رسیده است رنج و تو مهربانترین مهربانى. ﴿83﴾پس قبول کردیم دعاى او را، پس دور ساختیم آنچه با وى بود از رنج و عطا کردیم او را فرزندانِ او. و مانند ایشان همراه ایشان به سبب مهربانى از نزدیک خویش و تا پندى بود عبادت کنندگان را. ﴿84﴾و یاد کن اسمعیل و ادریس را و ذوالکفل را. هر یکى از صبر کنندگان بود. ﴿85﴾و درآوردیم ایشان را در رحمت خود. هرآیینه ایشان از نیکوکاران بودند. ﴿86﴾و یاد کن ذو النون را چون رفت خشم خورده [814]، پس گمان کرد که تنگ نگیریم بر وى [815]، پس ندا کرد در تاریکیها به آنکه: هیچ معبود به حق نیست غیر تو، پاکی توراست. هرآیینه من بودم از ستمکاران. ﴿87﴾پس قبول کردیم دعاى او را و نجات دادیمش از غم و همچنین نجات میدهیم مسلمانان را. ﴿88﴾و یادکن زکریا را چون ندا کرد به جناب پروردگار خود: اى پروردگار من! مگذار مرا تنها و تو بهترین وارثانى. ﴿89﴾پس قبول کردیم دعای او را و بخشیدم او را یحیى و نیکو ساختیم براى او زن او را. هرآیینه این پیغامبران شتابى میکردند در در نیکیها و مىخواندند ما را به توقع و خوف و بودند برای ما نیازمند. ﴿90﴾
﴿وَٱلَّتِیٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلۡنَٰهَا وَٱبۡنَهَآ ءَایَةٗ لِّلۡعَٰلَمِینَ ٩١ إِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُکُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَأَنَا۠ رَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُونِ ٩٢ وَتَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَیۡنَهُمۡۖ کُلٌّ إِلَیۡنَا رَٰجِعُونَ ٩٣ فَمَن یَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا کُفۡرَانَ لِسَعۡیِهِۦ وَإِنَّا لَهُۥ کَٰتِبُونَ ٩٤ وَحَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡیَةٍ أَهۡلَکۡنَٰهَآ أَنَّهُمۡ لَا یَرۡجِعُونَ ٩٥ حَتَّىٰٓ إِذَا فُتِحَتۡ یَأۡجُوجُ وَمَأۡجُوجُ وَهُم مِّن کُلِّ حَدَبٖ یَنسِلُونَ ٩٦ وَٱقۡتَرَبَ ٱلۡوَعۡدُ ٱلۡحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَٰخِصَةٌ أَبۡصَٰرُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یَٰوَیۡلَنَا قَدۡ کُنَّا فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا بَلۡ کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٩٧ إِنَّکُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمۡ لَهَا وَٰرِدُونَ ٩٨ لَوۡ کَانَ هَٰٓؤُلَآءِ ءَالِهَةٗ مَّا وَرَدُوهَاۖ وَکُلّٞ فِیهَا خَٰلِدُونَ ٩٩ لَهُمۡ فِیهَا زَفِیرٞ وَهُمۡ فِیهَا لَا یَسۡمَعُونَ ١٠٠ إِنَّ ٱلَّذِینَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِکَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ ١٠١ ﴾
و یاد کن زنى راکه به عفت نگه داشت شرمگاه خود را، پس دمیدیم در آن روح خود را و ساختیم او را و پسرِ او را نشانهای براى عالمها. ﴿91﴾گفتیم: هرآیینه این است ملّت شما ملّت یکتا، و من پروردگار شمایم. پس عبادتِ من کنید [816]. ﴿92﴾و متفرق شدند امّتها در کار خود [817]در میان خویش. هر یک به سوى ما رجوع کنندگانند. ﴿93﴾پس هر که بکند از جنس کارهاى شایسته و او مؤمن باشد، پس ناقبولى نبود سعى او را. و هرآیینه براى او مىنویسیم. ﴿94﴾و محال است بر هر دیهى که هلاک کردیم او را آنکه بازگردند (یعنى به دنیا) . ﴿95﴾تا وقتى که گشاده شود قید یأجوج و مأجوج و ایشان از هر بلندى بشتابند. ﴿96﴾و نزدیک برسد وعدۀ راست. پس ناگهان حال این است، بالا دوخته شود چشم کافران. گویند: وای بر ما! هرآیینه در غفلت بودیم از این حال، بلکه بودیم ستمکار. ﴿97﴾هرآیینه شما و آنچه مىپرستید بجز خدا (یعنى بتان) آتش انگیز دوزخ باشید. شما بر وى حاضر شوید. ﴿98﴾اگر مىبودند اینها خدایان، حاضر نمىگشتند بر دوزخ. و همۀ ایشان آنجا جاویدان باشند. ﴿99﴾ایشان را آنجا ناله باشد و ایشان آنجا هیچ نشنوند. ﴿100﴾هرآیینه آنانکه سابقاً مقرر شد براى ایشان از جانب ما نیکویى، این جماعت از دوزخ دور کرده شوند. ﴿101﴾
﴿لَا یَسۡمَعُونَ حَسِیسَهَاۖ وَهُمۡ فِی مَا ٱشۡتَهَتۡ أَنفُسُهُمۡ خَٰلِدُونَ ١٠٢ لَا یَحۡزُنُهُمُ ٱلۡفَزَعُ ٱلۡأَکۡبَرُ وَتَتَلَقَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ هَٰذَا یَوۡمُکُمُ ٱلَّذِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ ١٠٣ یَوۡمَ نَطۡوِی ٱلسَّمَآءَ کَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡکُتُبِۚ کَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِیدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَیۡنَآۚ إِنَّا کُنَّا فَٰعِلِینَ ١٠٤وَلَقَدۡ کَتَبۡنَا فِی ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعۡدِ ٱلذِّکۡرِ أَنَّ ٱلۡأَرۡضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ ٱلصَّٰلِحُونَ ١٠٥ إِنَّ فِی هَٰذَا لَبَلَٰغٗا لِّقَوۡمٍ عَٰبِدِینَ ١٠٦ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِینَ ١٠٧ قُلۡ إِنَّمَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٨ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ ءَاذَنتُکُمۡ عَلَىٰ سَوَآءٖۖ وَإِنۡ أَدۡرِیٓ أَقَرِیبٌ أَم بَعِیدٞ مَّا تُوعَدُونَ ١٠٩ إِنَّهُۥ یَعۡلَمُ ٱلۡجَهۡرَ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَیَعۡلَمُ مَا تَکۡتُمُونَ ١١٠ وَإِنۡ أَدۡرِی لَعَلَّهُۥ فِتۡنَةٞ لَّکُمۡ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِینٖ ١١١ قَٰلَ رَبِّ ٱحۡکُم بِٱلۡحَقِّۗ وَرَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ١١٢﴾
نشنوند آواز دوزخ را و ایشان در آنچه خواهد نفس ایشان، جاویدانند. ﴿102﴾اندوهگین نسازد ایشان را آن ترس بزرگ و پیش آیند ایشان را فرشتگان. گویند: این است آن روز که شما را وعده داده مىشد. ﴿103﴾روزی که پیچیم آسمان را مانند پیچیدن طومار وقت نوشتن، نامهها را. چنانکه آغازیدیم اوّل آفرینش را، دیگر باره کنیم آفرینش. وعدۀ لازم بر ما. هرآیینه ما کنندهایم. ﴿104﴾و هرآیینه نوشتیم در زبور بعد از تورات که زمین، وارث آن شوند بندگانِ شایستۀ ما [818]. ﴿105﴾هرآیینه در آنچه گفته شد، کفایت است گروه عابدان را. ﴿106﴾و نفرستادیم تو را مگر از روى مهربانى بر عالمها. ﴿107﴾بگو جز این نیست که وحى فرستاده میشود به سوى من که معبود شما خدای یکتا است. پس آیا گردن نهنده هستید؟. ﴿108﴾پس اگر اعراض کنند، پس بگو: خبردار ساختم شما را بر وجهى که همه برابر باشید. و نمیدانم که نزدیک است یا دور است، آنچه وعده داده میشوید. ﴿109﴾هرآیینه خدا میداند آشکار را از سخن و میداند آنچه پنهان میکنید. ﴿110﴾و نمىدانم شاید تأخیر موعود، ابتلا باشد شما را و بهرهمندى باشد تا مدتى. ﴿111﴾پیغامبر گفت: اى پروردگار من! حکم کن به راستى. و پروردگار ما بخشاینده است، از وى مدد طلب کرده میشود بر آنچه بیان مىکنید. ﴿112﴾
[800] مترجم گوید: مراد از نشانۀ عقوبت عام میداشتند مثل قوم نوح و صرصر قوم هود، والله اعلم. [801] یعنی به غمخوارگی قوم احوال شما پرسند. [802] یعنی زن و فرزند. [803] یعنی مجرد میبودند و این مناقصه لطیفه است. حاصل آنکه در رسل، این استبعاد جاری نیست که چرا آدمی رسول باشد بلکه آن را در تنزیه از زن و فرزند میتوان تقریر کرد که اگر خدا را زن و فرزند میبودند، مجرد و واجبالوجود، جامع اوصاف کمال میبودند، والله اعلم. [804] یعنی ملأ اعلی. [805] یعنی از ذهب و فضه. [806] مراد ازین کلام، ردست بر عبادت اصنام. [807] مترجم گوید: واکردن آسمانها، نازل کردن مَطَر است و واکردن زمین، رویانیدن گیاه از وی. [808] این کنایت است از غلبۀ استعجال بر آدمی، والله اعلم. [809] یعنی به اسلام اسلم و غفار پیش از هجرت. [810] القصه در آتش انداختند. [811] یعنی سرزمین شام. [812] یعنی گوسفندانِ قومی در زراعت قومی دیگر به وقب شب درآمدند و چرا کردن. علیه السلام، حکم کرد به دادن گوسفندانِ، عوض زراعت. سلیمان حکم کرد این قوم را به اصلاح زراعت و آن قوم را به انتفاع از شیر غنم تا وقتی که زراعت به حال خود رسد. حکم سلیمان اصوب بود، الله اعلم. [813] یعنی ساختن زره. [814] یعنی بر قوم خود به غیر اذن الهی، الله اعلم. [815] القصه حوت او را به حلق درکشید. [816] یعنی اصل دین، واحد است و اختلاف، در فروع میباشد. [817] یعنی در اصل دین. [818] یعنی در آخر زمان پیغامبری مبعوث شود و امت او بر هر زمین غالب شود، والله اعلم.