تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ قلم

سورۀ قلم

مکی است؛ ترتیب آن 68؛ شمار آیات آن 52

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ ١.

نون؛ الله تعالی به مراد خویش از آوردن آن که از حروف مقطّعات می‌باشد داناتر است؛ هر‌چند می‌دانیم که این حروف معانی بزرگ و مقاصد ارزشمندی دارد. حق‌تعالی به قلم که فرشتگان و انسان‌ها بدان می‌نویسند سوگند یاد کرده است؛ زیرا قلم منزلت بزرگ،‌ نفعی عظیم و مقام والا دارد. به همین‌گونه به خبر‌های فایده‌بخش، احکام سودمند، علوم مبارک و آثار جاودانیی که به وسیلۀ قلم می‌نویسند سوگند یاد نموده است.

﴿مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّکَ بِمَجۡنُونٖ ٢.

ای پیامبر! تو با نعمتی که پروردگار برایت عطا کرده دیوانه، سبک‌اندیش و فاقد رأی نیستی، بلکه پیامبر معصومی هستی که به تو الهام می‌شود، محفوظ از خطاها و با استقامت می‌باشی، رشد و ادراک کامل داری و هدایت ربّانی و عنایت الهی همراه توست.

﴿وَإِنَّ لَکَ لَأَجۡرًا غَیۡرَ مَمۡنُونٖ ٣.

یقیناً به خاطر رسالت و رهنمایی مردم از گمراهی به سوی راهیابی،‌ مزد بزرگی در نزد خداوند عزوجل برایت مهیّاست؛ مزد و پاداشی که کم نمی‌شود و قطع نمی‌گردد.

﴿وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٖ ٤.

ای محمّد! سوگند به خداوند سبحان که تو از اخلاق عظیمی چون شمایل نیکو، فضایل پسندیده، مناقب برتر و مواهب بزرگ بر‌خوردار می‌باشی. مسلّم است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نمونه و مثال همه اخلاق نیک و روش‌های بزرگ زندگی بودند؛ زیرا مصدر اخلاق و روش‌های حیات آنحضرت قرآن کریم بود، چنان‌که اوامرش را به کار می‌بستند و از نواهی‌اش دوری می‌جستند.

﴿فَسَتُبۡصِرُ وَیُبۡصِرُونَ ٥.

ای محمّد! زود است که برای تو و دشمنانت آشکار شود که کدام‌تان بر راه هدایت روان هستید،‌ طریق درست‌تری را در پیش گرفتید و روش نیکوتر دارید و این کار در عاقبت امور و سر‌انجام کار‌ها تحقّق خواهد یافت.

﴿بِأَییِّکُمُ ٱلۡمَفۡتُونُ ٦.

ای محمّد! به زودی تو و دشمنانت خواهید دانست که کدام گروه‌تان در دینش زیانمند شده و عقلش ناقص است؛ آنگاه که گرفتاران عذاب الهی شناخته شوند و دیوانگان واضح گردند.

﴿إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ٧.

همانا حق‌تعالی بد‌کار را از پرهیزگار و گمراه را از هدایت‌شده باز می‌شناسد؛ ‌زیرا هیچ رازی از او پوشیده نیست، هیچ امری از او غایب نیست،‌ به محتوای ضمایر داناست و به مکنونات سرایر آگاه است.

﴿فَلَا تُطِعِ ٱلۡمُکَذِّبِینَ ٨.

بر هدایتت ادامه بده و بر دینت ثابت قدم باش؛ زیرا تو بر حق هستی و آنان بر باطل می‌باشند. بنابراین از آرای آنان اطاعت مکن و از خواهش‌های‌شان پیروی منما.

﴿وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَیُدۡهِنُونَ ٩.

آرزو می‌برند که با ترک چیزی از امور دین خویش با آنان مدارا داشته باشی و با اندیشه‌های‌شان موافقت و سازگاری کنی. آنان نیز به برخی امور با تو موافقت می‌کنند به امید آنکه تو هم با آنان موافقت داشته باشی؛‌ زیرا برهان و گواهی برای روش خویش ندارند.

﴿وَلَا تُطِعۡ کُلَّ حَلَّافٖ مَّهِینٍ ١٠.

امّا تو ای پیامبر! از هر بد‌کار سوگند‌خورنده به بهتان و ناحق،‌ از هر دروغگوی سبک‌مغز و از هر بی‌شخصیت ناجوانمرد پیروی مکن.

﴿هَمَّازٖ مَّشَّآءِۢ بِنَمِیمٖ ١١.

از غیبت‌گری که به آبروی مردم دست می‌زند و با انتقال سخنانی که گناه آشکار است به جستجوی عیب‌های‌شان می‌پردازد تا فتنه و فساد را در میان مردم کشت نماید. او هم خود فاسد است و هم در میان مردم فساد ایجاد می‌کند و بر قطع رابطه‌ها و تفریق میان مؤمنان بسیار حریص است.

﴿مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٍ أَثِیمٍ ١٢.

به موجودیت خیر و خوبی‌ها مانند مال، جاه و اخلاق نیک بخالت می‌ورزد، بر حقوق الله عزوجل و حقوق مخلوقاتش تجاوز می‌کند، تقوایی ندارد تا او را از گناه باز دارد و با خصومت، خوردن‌حرام و اذیت مخلوقات گناه بسیاری را مرتکب می‌شود.

﴿عُتُلِّۢ بَعۡدَ ذَٰلِکَ زَنِیمٍ ١٣.

در کفرش بسیار پایبند و دارای مکری قوی است، در بد‌کاری فرو می‌رود و اعمال زشت انجام می‌دهد، خصلت‌های ناپسند دارد و به پدرش نسبت داده نمی‌شود. بنابراین جوانمردی، حسب،‌ شهامت و ادبی ندارد.

﴿أَن کَانَ ذَا مَالٖ وَبَنِینَ ١٤.

این بدان سبب است که او مال و فرزندان بسیاری دارد و در فساد و کفر به پروردگار زیاده‌روی می‌کند، در حالی که برایش بهتر است شکر‌گزاری کند و به کفران نپردازد؛ تواضع در پیش گیرد و تکبّر ننماید.

﴿إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ءَایَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ١٥.

آنگاه که قرآن کریم بر او خوانده می‌شود می‌گوید: این همان افسانه‌ها و خرافات پیشینیان است که ارزشی ندارد.

﴿سَنَسِمُهُۥ عَلَى ٱلۡخُرۡطُومِ ١٦.

زود است که بر بینی‌اش نشانه‌ای از خواری، ننگ و ملامت بگذاریم، تا بدان علّت در پیش روی مردم بی‌آبرو شود.

﴿إِنَّا بَلَوۡنَٰهُمۡ کَمَا بَلَوۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَیَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِینَ ١٧.

همانا ما این کافران را به گرسنگی، قحطی و کمبود میوه‌ها مبتلا نمودیم؛ ‌همچنان که صاحبان باغ را مورد امتحان و آزمایش قرار دادیم. آنان‌که سوگند خوردند تا میوه‌های باغ خویش را در صبحگاهان وقت و در هنگام بی‌خبری مسکینان بچینند تا برای‌شان چیزی ندهند.

﴿وَلَا یَسۡتَثۡنُونَ ١٨.

آنان سوگند خوردند؛ امّا در سوگند خود هیچ استثنایی به کار نبردند،‌ به انجام کارشان جز اندیشی نمودند؛ ولی آن را به خواست حق‌تعالی مربوط ندانستند.

﴿فَطَافَ عَلَیۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّکَ وَهُمۡ نَآئِمُونَ ١٩.

در حالی که خود در خواب فرو رفته بودند، الله عزوجل بر باغ‌شان آتش سوزیی را نازل نمود و مقرّر داشت. میوۀ باغ در بی‌خبری از آنان گرفته شد تا جزای عمل‌شان باشد که می‌خواستند میوه‌هایش را در بی‌خبری از فقیران و مسکینان برچینند.

﴿فَأَصۡبَحَتۡ کَٱلصَّرِیمِ ٢٠.

در نتیجه باغ بعد از سوختنش مانند شبی تاریک، خراب و سیاه شد؛ چنان‌که در آن یک درخت سبزی هم باقی نماند.

﴿فَتَنَادَوۡاْ مُصۡبِحِینَ ٢١.

آنگاه در هنگام صبح یکدیگر را صدا زدند تا در اوّل روز پیش از آنکه مسکینی آنان را ببیند یا فقیری باخبر شود بروند و این شأن هر بخیل است که از چشم مردم خود را می‌پوشاند.

﴿أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰرِمِینَ ٢٢.

از یکدیگر خواستند تا به منظور چیدن میوه صبح وقت به باغ خویش بروند؛ پیش از اینکه نیازمندی آنان را دریابد. آن رو که در دادن میوه به فقیران بخالت می‌ورزیدند و در نتیجه برای چیدن میوه‌ها اول وقت اقدام کردند.

﴿فَٱنطَلَقُواْ وَهُمۡ یَتَخَٰفَتُونَ ٢٣.

با شتاب به سوی باغ خود رفتند و آهسته سخن می‌گفتند تا کسی از اهل شهر سخن آنان را نشنود،‌ چنان‌که شأن هر بخیلی همین است که به خاطر بخالت بر مال و طعامش خود و آوازش را پنهان می‌سازد.

﴿أَن لَّا یَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکُم مِّسۡکِینٞ ٢٤.

بر منع کردن هر مسکینی از داخل‌شدن به باغ اتفاق و اجماع کردند و برای تحقّق این امر،‌ وقت حرکت نمودند، خود را در تاریکی از مردم مخفی داشتند،‌ آهسته سخن می‌گفتند و در چیدن میوه‌ها شتاب می‌ورزیدند.

﴿وَغَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدٖ قَٰدِرِینَ ٢٥.

آنان در هنگام اوّل صبح حرکت نمودند، در حالی که کینۀ مساکین و نیّت بد بخل بر نیازمندان را در دل می‌پروراندند و اعتقاد داشتند که قدرت دارند ارادۀ خود را انجام دهند و فقیران را از پذیرایی در باغ باز دارند.

﴿فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوٓاْ إِنَّا لَضَآلُّونَ ٢٦.

وقتی باغ را دیدند که سوخته،‌ خرابه و سیاه شده گفتند: شاید ما راه خود را گم کرده‌ایم و این باغ ما نخواهد بود؛ زیرا نشانه‌های آن نیز گم شده بود.

﴿بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٢٧.

امّا وقتی شناختند که این باغ آنان است گفتند: واقعیت این است که ما به علّت نیّت بد منع مسکینان از میوه‌هایش از خیر آن محروم ساخته شدیم و این جزای عمل ماست که بدان مؤاخذه می‌شویم.

﴿قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّکُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ ٢٨.

بهترین و عالی‌ترین آنان گفتند: آیا شما را در هنگام سوگندتان به استثنا و ردّ امر به پروردگار جهانیان نصیحت ننمودم.

﴿قَالُواْ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٢٩.

بعد از آنکه به خود آمدند و بر کردۀشان پشیمان شدند گفتند: خداوند عزوجل منزّه است از اینکه بر ما ستمی روا داشته باشد، بلکه خود ما با انجام عمل بد یعنی ترک استثنا، منع فقیران و بخل در عطای مال بر خود ستم نمودیم.

﴿فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ یَتَلَٰوَمُونَ ٣٠.

آنگاه بعد از تأسّف و ندامت به ملامت یکدیگر پرداختند و از عمل بد و نیّت بد خویش در بخل‌ورزیدن حسرت خوردند.

﴿قَالُواْ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا طَٰغِینَ ٣١.

گفتند: وای به حال ما باد! ما در معصیت پروردگار خویش از حد گذشتیم که فقیران را از صدقه باز داشتیم و جز به خاطر گناهان خود مورد مجازات قرار نگرفتیم؛ زیرا طغیان، منع از حقّ و از حدگذری است.

﴿عَسَىٰ رَبُّنَآ أَن یُبۡدِلَنَا خَیۡرٗا مِّنۡهَآ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا رَٰغِبُونَ ٣٢.

شاید حق‌تعالی به سبب توبه از گناهان برای ما باغی بهتر از باغ ما عوض دهد؛ زیرا ما به سوی خداوند یگانه باز گشتیم، امیدوار پاداش اوییم و از عذابش می‌ترسیم.

﴿کَذَٰلِکَ ٱلۡعَذَابُۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٣٣.

همچنان که صاحبان باغ را مجازات نمودیم، همه کسانی را که از راه حق میل نمایند و در نعمت‌ها بخل ورزند، به انواع عذاب‌ها در دنیا مجازات می‌نماییم. امّا عذاب آخرت از عذاب دنیا سخت‌تر است. اگر این حقیقت را بدانند همه اسباب موجب را ترک می‌کنند، اما نادانی است که اهلش را به هلاکت می‌اندازد.

﴿إِنَّ لِلۡمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِیمِ ٣٤.

همانا برای کسانی که با انجام اوامر و اجتناب از ممنوعات، از پروردگارشان ترسیدند بهشت‌هایی در جوار پروردگار مهربانشان مهیّا شده که در آن نعمت‌های جاودان و پاداش بزرگی وجود دارد.

﴿أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ کَٱلۡمُجۡرِمِینَ ٣٥.

آیا کسی را که از پروردگارش اطاعت کند و مطیع اوامرش باشد مانند کسی مقرّر می‌داریم که به حق‌تعالی کافر شود و از حدودش تجاوز نماید؟ چنین نمی‌باشد؛ زیرا شخص مسلمان دارای مزد و پاداش است، در حالی که مجرم شکست خورده و ناکام است.

﴿مَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَ ٣٦.

شما را چه شده که به ناحق حکم می‌کنید و مؤمن و کافر را در فضیلت و ثواب برابر می‌دانید، حال آنکه در عمل خویش برابر نیستند.

﴿أَمۡ لَکُمۡ کِتَٰبٞ فِیهِ تَدۡرُسُونَ ٣٧.

آیا در نزدتان کتابی است که از نزد خداوند عزوجل فرود آمده و شما این حکم ناروا را که پرهیزگار و بد‌کار را با هم برابر می‌داند در آن خوانده و آموختهاید؟ نه عقل در این حکم با شما موافقت می‌کند و نه در این زمینه از نقلی پیروی نمویدی.

﴿إِنَّ لَکُمۡ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ٣٨.

در چنین صورتی این کتاب مملو از آرزو‌های شماست و موافق خواهش‌های بد نفسانیتان خواهد بود. امّا درست این است که چنین چیزی وجود ندارد؛ نه در نزدتان کتابی است و نه دلیلی وجود دارد که شما را تأیید کند.

﴿أَمۡ لَکُمۡ أَیۡمَٰنٌ عَلَیۡنَا بَٰلِغَةٌ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ إِنَّ لَکُمۡ لَمَا تَحۡکُمُونَ ٣٩.

آیا برای‌تان بر ذمّۀ ما پیمان‌هایی مؤکد و ثابتی وجود دارد؛ مبنی بر اینکه به زودی آنچه را دوست دارید و آرزو می‌برید به دست می‌آورید؟ چنین نیست، بلکه این‌ها آرزوهایی است که تحقّق نخواهد یافت.

﴿سَلۡهُمۡ أَیُّهُم بِذَٰلِکَ زَعِیمٌ ٤٠.

ای پیامبر! از کافران بپرس که کدام یک کفیل این حکم است و ضمانت می‌کند که امور موافق ارادۀشان می‌باشد؟ برای تحقّق گمان‌های آنان کفیلی وجود ندارد و دلیلی ندارند که ادّعایشان را ثابت سازد.

﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَآءُ فَلۡیَأۡتُواْ بِشُرَکَآئِهِمۡ إِن کَانُواْ صَٰدِقِینَ ٤١.

آیا خدایانی دارند که ادّعای آنان را ضمانت می‌کند و بر مطالباتشان کمک می‌نماید؟ اگر چنین است و در گفته‌های خود راستگو اند باید آن‌ها را حاضر آورند.

﴿یَوۡمَ یُکۡشَفُ عَن سَاقٖ وَیُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ ٤٢.

در روز قیامت وضعیت بسیار سختی است، دشواری‌های بزرگی وجود دارد، پروردگار سبحان برای فیصله میان مردم حضور دارد و ساق بزرگوار بلا کیفش که به هیچ چیزی همانندی ندارد آشکار می‌شود. مردم در میدان محشر به سجدهکردن مأمور می‌شوند. در این هنگام مؤمنان که در دنیا به حق‌تعالی سجده نمودند در آخرت نیز می‌توانند سجده کنند. امّا سجده بر کافران و منافقان دشوار می‌آید، چنان‌که پشت هر‌کدام آنان یک پارچه می‌ماند و خم نمی‌شود؛ زیرا در دنیا سجده برای خداوند عزوجل را ترک نموده بودند.

﴿خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ وَقَدۡ کَانُواْ یُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَهُمۡ سَٰلِمُونَ ٤٣.

چشم‌های فرو افتاده دارند و ذلّت شدیدی آنان را فرا گرفته است. آنان در دنیا مأمور شدند که در نماز برای خدا سجده کنند، در حالی که تندرست و توانا هستند، امّا با کبر و ستیزه‌جویی سجده نمی‌کنند. از اینرو با محرومیت از سجده در روز قیامت مجازات می‌شوند.

﴿فَذَرۡنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِیثِۖ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَیۡثُ لَا یَعۡلَمُونَ ٤٤.

ای پیامبر! مرا با تکذیب کنندگان قرآن رها بگذار، به زودی از آنان انتقام خواهم گرفت و عذاب‌شان خواهم کرد. اکنون با نعمت‌ها آنان را مهلت می‌دهیم و دنیا را نصب العین و مطلوب آنان قرار می‌دهیم. نهایت آنان را به گونه‌ای هلاک می‌نماییم که نه به خطر آگاهی دارند و نه سبب هلاکت را می‌دانند؛ یعنی که به ناگهانی مؤاخذه می‌شوند.

﴿وَأُمۡلِی لَهُمۡۚ إِنَّ کَیۡدِی مَتِینٌ ٤٥.

آنان را مهلت می‌دهم تا گناهان زیادی انجام دهند و عُمرهایشان را طولانی می‌سازیم تا در لهو و بازی مصروف شوند. به یقین که مکر و تدبیر من در برابر دشمنان شدید است؛ زیرا تا عصیانگران را گرفتار نسازم بدان آگاهی ندارند.

﴿أَمۡ تَسۡ‍َٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ ٤٦.

ای پیامبر! آیا در برابر تبلیغ رسالت و دعوت به سوی خداوند عزوجل از کافران مزدی را خواستار شده‌ای؟ و از اینرو تاوان اجرت بر آنان گران آمده و بار سنگینی را به دوش کشیدهاند؟ درست این است که تو آنان را به جهت خدا فرا می‌خوانی و مزد و پاداش تو بر خداوند عزوجل است. پس به چه دلیل از دعوت تو قطع علاقه می‌کنند؟

﴿أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَکۡتُبُونَ ٤٧.

آیا به علم غیب آگاهی دارند، از روی دانش می‌نویسند و بر مبنای عدل حکم می‌نمایند که می‌پندارند از اهل ایمان بهتر اند؟ در حالی که در حقیقت جاهلانی بیش نیستند که بت‌ها را پرستش می‌کنند، نه دانشی دارند و نه دلیلی در نزدشان وجود دارد.

﴿فَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَهُوَ مَکۡظُومٞ ٤٨.

ای پیامبر! به حکم پروردگارت که مهلت کافران را مقدّر کرده و کامیابی و پیروزی‌تان را به تأخیر انداخته صبر نما و مانند یونس علیه السلام مباش که به فرمان پروردگارش شتاب ورزید، بر قومش خشم نمود، از نزد آنان گریخت و در نهایت او را ماهی بلعید. بعد از اینکه به غم و اندوه و مشقّت گرفتار آمد، پروردگارش را دعا کرد و با توبه و استغفار درخواست گشایش نمود و در نتیجه حق‌تعالی او را نجات بخشید.

﴿لَّوۡلَآ أَن تَدَٰرَکَهُۥ نِعۡمَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ مَذۡمُومٞ ٤٩.

اگر خداوند منّان او را به لطفش نجات نمی‌داد و بعد از اعلان توبه‌اش رعایت حق‌تعالی او را در‌نمی‌یافت،‌ به سبب ملامتی و تقصیرش، از شکم ماهی بدون غذا، آب و پوشاکی در بیابان هلاکت‌باری افگنده می‌شد.

﴿فَٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٥٠.

حق‌تعالی او را به رسالت به سوی قومش بر‌گزید، واپس به وطنش بر گشتاند و صالح و مصلح ساخت. احوال، اعمال و اقوالش را نیکو ساخت تا به سوی راه خدا دعوت نماید.

﴿وَإِن یَکَادُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَیُزۡلِقُونَکَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّکۡرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ ٥١.

نزدیک است که کافران وقتی کلام خداوند یگانۀ قهّار را می‌شنوند، از روی عداوت و کینه‌توزی، تو را با نگاه چشمان خود بر زمین افگنند. آنان تو را به دیوانگی متّهم می‌کنند تا شخصیت بزرگوارت را خدشه‌دار کنند و به این طریق دعوتت به سوی راه راست را باطل و بی‌نتیجه سازند.

﴿وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِینَ ٥٢.

امّا قرآن کریم تنها و تنها موعظه و نصیحتی برای انسان‌ها، یادآوری و پندی برای پند‌پذیران و نصیحت‌هایی برای اهل اعتبار است. هر که می‌خواهد ایمان آورد و هر که می‌خواهد کافر شود.


سوره قلم

سوره قلم

Ayah: 1

نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ

نون. سوگند به قلم و آنچه می‌نویسند،

 

Ayah: 2

مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّکَ بِمَجۡنُونٖ

که تو [ای پیامبر،] به نعمت [و فضلِ] پروردگارت، دیوانه نیستی،

 

Ayah: 3

وَإِنَّ لَکَ لَأَجۡرًا غَیۡرَ مَمۡنُونٖ

و پاداشی بی‌پایان برای تو [درپیش] است؛

 

Ayah: 4

وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٖ

و یقیناً تو اخلاقِ بسیار نیکو و والایی داری.

 

Ayah: 5

فَسَتُبۡصِرُ وَیُبۡصِرُونَ

به زودی خواهی دید و آنها [نیز] خواهند دید

 

Ayah: 6

بِأَییِّکُمُ ٱلۡمَفۡتُونُ

که کدام یک از شما دیوانه است.

 

Ayah: 7

إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ

پروردگارت بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه گشته، و او به هدایت‌یافتگان [نیز] دانا‌تر است.

 

Ayah: 8

فَلَا تُطِعِ ٱلۡمُکَذِّبِینَ

پس از تکذیب‌کنندگان اطاعت مکن.

 

Ayah: 9

وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَیُدۡهِنُونَ

آنها دوست دارند [و می‌خواهند] که نرمی [و مدارا] کنی، تا آنان [نیز] نرمی [و مدارا] کنند.

 

Ayah: 10

وَلَا تُطِعۡ کُلَّ حَلَّافٖ مَّهِینٍ

و از هر فرومایه‌ای که بسیار سوگند [دروغ] یاد می‌کند، اطاعت مکن.

 

Ayah: 11

هَمَّازٖ مَّشَّآءِۭ بِنَمِیمٖ

[همان کسی که] بسیار عیبجوست و به سخن‌چینی آمد و شد می‌کند.

 

Ayah: 12

مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٍ أَثِیمٍ

و بسیار مانع کار خیر، و متجاوز و گناهکار است.

 

Ayah: 13

عُتُلِّۭ بَعۡدَ ذَٰلِکَ زَنِیمٍ

به علاوه، خشن و بی‌تبار و بدنام است.

 

Ayah: 14

أَن کَانَ ذَا مَالٖ وَبَنِینَ

به خاطر آن که صاحب مال و فرزندان بسیار است.

 

Ayah: 15

إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ءَایَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ

هنگامی ‌که آیات ما بر او خوانده می‌شود، می‌گوید: «[اینها] افسانه‌های [خیالی] گذشتگان است».

 

Ayah: 16

سَنَسِمُهُۥ عَلَى ٱلۡخُرۡطُومِ

به زودی داغ [ننگ و رسوایی] بر بینی او می‌نهیم.

 


Ayah: 17

إِنَّا بَلَوۡنَٰهُمۡ کَمَا بَلَوۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَیَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِینَ

ما آنها را آزمایش کردیم، همان‌گونه که صاحبان باغ را آزمودیم؛ هنگامی که سوگند یاد کردند که صبحگاهان [که مستمندان نباشند،] میوه‌های باغ را بچینند.

 

Ayah: 18

وَلَا یَسۡتَثۡنُونَ

و[لی] «ان شاء الله» نگفتند.

 

Ayah: 19

فَطَافَ عَلَیۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّکَ وَهُمۡ نَآئِمُونَ

عذابی [فرا‌گیر] از سوی پروردگارت بر [باغِ] آنها فرود آمد، در حالی ‌که همه در خواب بودند.

 

Ayah: 20

فَأَصۡبَحَتۡ کَٱلصَّرِیمِ

و آن باغ [سبز و خرم، پس از آتش‌سوزی] همچون شبِ سیاه شد.

 

Ayah: 21

فَتَنَادَوۡاْ مُصۡبِحِینَ

آنگاه صبحگاهان یکدیگر را ندا دادند

 

Ayah: 22

أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰرِمِینَ

که اگر می‌خواهید میوه بچینید، به سوی کشتزار [و باغ] خویش بروید.

 

Ayah: 23

فَٱنطَلَقُواْ وَهُمۡ یَتَخَٰفَتُونَ

آنگاه [به سوی کشتزار] حرکت کردند، در حالی ‌که آهسته با هم می‌گفتند:

 

Ayah: 24

أَن لَّا یَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکُم مِّسۡکِینٞ

«[مراقب باشید] که امروز هیچ [نیازمند و] بینوایی در آن [باغ] وارد نشود

 

Ayah: 25

وَغَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدٖ قَٰدِرِینَ

و صبحگاهان با تصمیم جدی بر جلوگیری [از ورود مستمندان، به سمتِ باغ] بیرون شدند.

 

Ayah: 26

فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوٓاْ إِنَّا لَضَآلُّونَ

اما هنگامی ‌که آن [باغ] را دیدند، گفتند: «یقیناً ما [اشتباه آمده‌ایم و] راه را گم کرده‌ایم؛

 

Ayah: 27

بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ

[نه؛] بلکه ما [از حاصلِ آن] بی‌بهره و محروم هستیم».

 

Ayah: 28

قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّکُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ

بهترین [و خردمندترین] آنان گفت: «آیا به شما نگفتم چرا [شکر و] تسبیح [الله را] نمی‌گویید؟».

 

Ayah: 29

قَالُواْ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ

گفتند: «پروردگار ما پاک و منزّه است؛ مسلّماً ما ستمکار بودیم».

 

Ayah: 30

فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ یَتَلَٰوَمُونَ

آنگاه ملامت‌کنان به یکدیگر روی آوردند

 

Ayah: 31

قَالُواْ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا طَٰغِینَ

[و] گفتند: «وای بر ما که طغیانگر [و سرکش] بودیم!

 

Ayah: 32

عَسَىٰ رَبُّنَآ أَن یُبۡدِلَنَا خَیۡرٗا مِّنۡهَآ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا رَٰغِبُونَ

امیدواریم که پروردگارمان [ما را ببخشد و] در عوض، چیزی بهتر از آن [باغ] به ما دهد؛ [چرا که] بی‌گمان، ما به سوی پروردگار خود روی آورده‌ایم».

 

Ayah: 33

کَذَٰلِکَ ٱلۡعَذَابُۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ

عذاب [الله در دنیا] اینچنین است؛ و اگر می‌دانستند، عذاب آخرت مسلماً بزرگ‌تر [و بیشتر] است.

 

Ayah: 34

إِنَّ لِلۡمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّـٰتِ ٱلنَّعِیمِ

به راستی برای پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغ‌های پرنعمت است.

 

Ayah: 35

أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ کَٱلۡمُجۡرِمِینَ

آیا ما مسلمانان را همچون مجرمان [و گناهکاران] قرار می‌دهیم؟

 

Ayah: 36

مَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَ

شما را چه شده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟

 

Ayah: 37

أَمۡ لَکُمۡ کِتَٰبٞ فِیهِ تَدۡرُسُونَ

آیا شما کتابی [آسمانی] دارید که در آن [می‌خوانید و] فرامی‌گیرید؟

 

Ayah: 38

إِنَّ لَکُمۡ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ

و [آیا] آنچه را انتخاب می‌کنید، در آن [کتاب] برای شما [نوشته شده] است؟

 

Ayah: 39

أَمۡ لَکُمۡ أَیۡمَٰنٌ عَلَیۡنَا بَٰلِغَةٌ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ إِنَّ لَکُمۡ لَمَا تَحۡکُمُونَ

یا اینکه بر [عهدۀ] ما عهد و پیمان استواری تا روز قیامت دارید که هر چه را حکم کنید، [حق] برای شما باشد؟

 

Ayah: 40

سَلۡهُمۡ أَیُّهُم بِذَٰلِکَ زَعِیمٌ

[ای پیامبر،] از آنها بپرس کدام‌یک از آنان در برابر این [ادعا‌ها] متعهد است؟

 

Ayah: 41

أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَآءُ فَلۡیَأۡتُواْ بِشُرَکَآئِهِمۡ إِن کَانُواْ صَٰدِقِینَ

و یا اینکه [معبودان و] شریکانی دارند؟ اگر راست می‌گویند، باید شریکان [و معبودان] خویش را بیاورند.

 

Ayah: 42

یَوۡمَ یُکۡشَفُ عَن سَاقٖ وَیُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ

روزی ‌که [الله متعال برای داوری میان خلایق بیاید،] ساق [او تعالی که هیچ چیز مانند آن نیست] آشکار می‌گردد و [مردم] به سجده فراخوانده می‌شوند؛ ولی [کافران و منافقان] نمی‌توانند [سجده کنند].

 


Ayah: 43

خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ وَقَدۡ کَانُواْ یُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَهُمۡ سَٰلِمُونَ

[در حالی‌ که] دیدگانشان [از ترس و ندامت] فرو افتاده و ذلت و خواری وجود‌شان را فراگرفته است؛ و یقیناً پیش از این [در دنیا] در حالی ‌که تندرست بودند، به سجده فراخوانده می‌شدند.

 

Ayah: 44

فَذَرۡنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِیثِۖ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَیۡثُ لَا یَعۡلَمُونَ

[ای پیامبر،] مرا با آن کسی ‌که این سخن [= قرآن] را تکذیب می‌کند واگذار. ما آنان را اندک‌اندک [و] به گونه‌ای که درنیابند [و از جایی‌که متوجه نگردند]، به سوی عذاب خواهیم کشاند.

 

Ayah: 45

وَأُمۡلِی لَهُمۡۚ إِنَّ کَیۡدِی مَتِینٌ

و به آنها مهلت می‌دهم. بی‌گمان، مکر [و تدبیرِ] من استوار [و محکم] است.

 

Ayah: 46

أَمۡ تَسۡـَٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ

[ای پیامبر،] مگر تو از آنان مزدی درخواست می‌کنی که [از ادایِ آن در رنجند و] برایشان سنگین است؟

 

Ayah: 47

أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَکۡتُبُونَ

یا [اسرار] غیب نزد آنهاست و آنان [آنچه را می‌گویند از روی آن] می‌نویسند.

 

Ayah: 48

فَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَهُوَ مَکۡظُومٞ

[ای پیامبر،] در برابر فرمان [و حکم] پروردگارت صبر کن، و مانند صاحبِ ماهی [= یونس] مباش ‌که با دلی سرشار از خشم و اندوه، [الله را] ندا داد.

 

Ayah: 49

لَّوۡلَآ أَن تَدَٰرَکَهُۥ نِعۡمَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ مَذۡمُومٞ

اگر نعمت [و رحمتی] از سوی پروردگارش به یاری‌ او نیامده بود، یقیناً در حالی ‌که نکوهیده بود، [از شکم ماهی،] به صحرای خشکیده بیرون افکنده می‌شد.

 

Ayah: 50

فَٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّـٰلِحِینَ

آنگاه پروردگارش او را برگُزید و از صالحان قرار داد.

 

Ayah: 51

وَإِن یَکَادُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَیُزۡلِقُونَکَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّکۡرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ

و [ای پیامبر،] نزدیک است کسانی ‌که کافر شدند، هنگامی‌ که آیات قرآن را می‌شنوند، تو را چشم‌زخم زنند؛ و [به خاطر خشم و حسدشان] می‌گویند: «قطعاً او دیوانه است»؛

 

Ayah: 52

وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِینَ

در حالی ‌که این [قرآن] جز پندی برای جهانیان نیست.

 


 


Al-Qalam

 

سوره قلم

سُورَةُ القَلَمِ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ ١ مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّکَ بِمَجۡنُونٖ ٢ وَإِنَّ لَکَ لَأَجۡرًا غَیۡرَ مَمۡنُونٖ ٣ وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٖ ٤ فَسَتُبۡصِرُ وَیُبۡصِرُونَ ٥ بِأَییِّکُمُ ٱلۡمَفۡتُونُ ٦ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ٧ فَلَا تُطِعِ ٱلۡمُکَذِّبِینَ ٨ وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَیُدۡهِنُونَ ٩ وَلَا تُطِعۡ کُلَّ حَلَّافٖ مَّهِینٍ ١٠ هَمَّازٖ مَّشَّآءِۢ بِنَمِیمٖ ١١ مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٍ أَثِیمٍ ١٢ عُتُلِّۢ بَعۡدَ ذَٰلِکَ زَنِیمٍ ١٣ أَن کَانَ ذَا مَالٖ وَبَنِینَ ١٤ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ءَایَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ١٥

> به نام خداوند بخشندۀ مهربان

ن و قسم به قلم [اعلى] و به آنچه مى‏نویسند [فرشتگان]!. ﴿1نیستى تو به فضل پروردگار خود دیوانه. ﴿2و هرآیینه تو را است مزد بى‏نهایت. ﴿3و هرآیینه تو بر خوى بزرگى. ﴿4پس خواهى دید و ایشان نیز خواهند دید. ﴿5که به کدام یک از شما دیوانگى است. ﴿6هرآیینه پروردگار تو داناتر است با کسی که غلط کرد راه او را و او نیز داناتر است به راه یافتگان. ﴿7پس فرمان مبر دروغ‏دارندگان را. ﴿8آرزو کردند که ملایمت کنى تا ایشان نیز ملایمت کنند. ﴿9و فرمان قبول مکن هر بسیار سوگند خورندۀ محقر را. ﴿10هر عیب کننده را، هر رونده به سخن چینى را. ﴿11هر بخل کننده و به مال از حد گذشتۀ گنه کار را. ﴿12هر سخت روى را بعد از این همه، ملحق را نه از اصل ایشان را [1183]. ﴿13به سبب آنکه هست صاحب مال و فرزندان. ﴿14[تکذیب کرد] چون خوانده شود بر وى آیات ما، گوید: افسانۀ پیشینیان است. ﴿15

﴿ سَنَسِمُهُۥ عَلَى ٱلۡخُرۡطُومِ ١٦ إِنَّا بَلَوۡنَٰهُمۡ کَمَا بَلَوۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَیَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِینَ ١٧ وَلَا یَسۡتَثۡنُونَ ١٨ فَطَافَ عَلَیۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّکَ وَهُمۡ نَآئِمُونَ ١٩ فَأَصۡبَحَتۡ کَٱلصَّرِیمِ ٢٠ فَتَنَادَوۡاْ مُصۡبِحِینَ ٢١ أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰرِمِینَ ٢٢ فَٱنطَلَقُواْ وَهُمۡ یَتَخَٰفَتُونَ ٢٣ أَن لَّا یَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکُم مِّسۡکِینٞ ٢٤ وَغَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدٖ قَٰدِرِینَ ٢٥ فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوٓاْ إِنَّا لَضَآلُّونَ ٢٦ بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٢٧ قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّکُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ ٢٨ قَالُواْ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٢٩ فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ یَتَلَٰوَمُونَ ٣٠ قَالُواْ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا طَٰغِینَ ٣١ عَسَىٰ رَبُّنَآ أَن یُبۡدِلَنَا خَیۡرٗا مِّنۡهَآ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا رَٰغِبُونَ ٣٢ کَذَٰلِکَ ٱلۡعَذَابُۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٣٣ إِنَّ لِلۡمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِیمِ ٣٤ أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ کَٱلۡمُجۡرِمِینَ ٣٥ مَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَ ٣٦ أَمۡ لَکُمۡ کِتَٰبٞ فِیهِ تَدۡرُسُونَ ٣٧ إِنَّ لَکُمۡ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ٣٨ أَمۡ لَکُمۡ أَیۡمَٰنٌ عَلَیۡنَا بَٰلِغَةٌ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ إِنَّ لَکُمۡ لَمَا تَحۡکُمُونَ ٣٩ سَلۡهُمۡ أَیُّهُم بِذَٰلِکَ زَعِیمٌ ٤٠ أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَآءُ فَلۡیَأۡتُواْ بِشُرَکَآئِهِمۡ إِن کَانُواْ صَٰدِقِینَ ٤١ یَوۡمَ یُکۡشَفُ عَن سَاقٖ وَیُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ ٤٢

داغ خواهیم نهاد او را بر بینى [1184]. ﴿16هرآیینه ما آزمودیم ایشان را چنانکه آزموده بودیم خداوندانِ بوستان را، چون قسم خوردند که البته درو کنند بوستان را صباح کنان. ﴿17و انشاء اللّه نمى‏گفتند .﴿18پس به گرد آمد بر آن بوستان بلایى از جانب پروردگار تو [1185]و ایشان خفته بودند. ﴿19پس شد مانند زراعت بریده شده. ﴿20پس با یکدیگر آواز دادند صباح‏کنان. ﴿21که پگاه روید به کشت خود اگر درد کننده‏اید. ﴿22پس رفتند با یکدیگر سخن پنهان گویان. ﴿23باید که داخل نشود در بوستان امروز بر شما هیچ فقیرى. ﴿24و پگاه رسیدند بر نیت بخل، توانا به زعم خود. ﴿25پس آنگاه که دیدند آن بوستان را، گفتند: هرآیینه ما غلط کننده راهیم [1186]. ﴿26نه! بلکه ما محروم کردگانیم. ﴿27گفت بهترین ایشان: آیا نگفته بودم شما را که چرا تسبیح نمى‏گویید؟ [1187]. ﴿28گفتند: به پاکى یاد مى‏کنیم پروردگار خود را، هرآیینه ما ستمکار بودیم. ﴿29پس روى آوردند بعض ایشان بر بعض با یکدیگر ملامت‌کنان. ﴿30گفتند اى واى ما را، هرآیینه ما بودیم از حدّ گذشته. ﴿31امید است از پروردگار ما که عوض دهد ما را بوستانى بهتر از این، هرآیینه ما به سوى پروردگار خویش توقع دارندگانیم. ﴿32همچنین‏ است عذاب و هرآیینه عذاب آخرت بزرگتر است، کاش می‌دانستند! . ﴿33هرآیینه متقیان را نزدیک پروردگار ایشان بوستان‌هاى نعمت باشد. ﴿34آیا گردانیم مسلمانان را مانند گناهکاران؟. ﴿35چیست شما را، چگونه مقرر می‌کنید؟. ﴿36آیا نزدیک شما کتابى هست که در وى تلاوت می‌کنید [این مضمون] که: ﴿37هرآیینه شما را باشد در معاد آنچه اختیار مى‏کنید. ﴿38آیا شما را عهدهای محکم است بر ذمۀ ما که حکم آن تا به قیامت باقى باشد [به این مضمون] که هرآیینه شما راست آنچه مقرر کنید. ﴿39بپرس از مشرکان کدام یک از ایشان به این مقدمه، متعهد است. ﴿40آیا این مشرکان را شریکان هستند؟ پس باید که بیارند شریکان خود را اگر راستگویند. ﴿41روزی که جامه برداشته شود از ساق و خوانده شود ایشان را به سوى سجده، پس نتوانند. ﴿42

﴿ خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ وَقَدۡ کَانُواْ یُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَهُمۡ سَٰلِمُونَ ٤٣ فَذَرۡنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِیثِۖ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَیۡثُ لَا یَعۡلَمُونَ ٤٤ وَأُمۡلِی لَهُمۡۚ إِنَّ کَیۡدِی مَتِینٌ ٤٥ أَمۡ تَسۡ‍َٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ ٤٦ أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَکۡتُبُونَ ٤٧ فَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَهُوَ مَکۡظُومٞ ٤٨ لَّوۡلَآ أَن تَدَٰرَکَهُۥ نِعۡمَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ مَذۡمُومٞ ٤٩ فَٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٥٠ وَإِن یَکَادُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَیُزۡلِقُونَکَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّکۡرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ ٥١ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِینَ ٥٢

نیایش [1188]ظاهر باشد بر چشم‌هاى ایشان، فروگیرد ایشان را خوارى و هرآیینه خوانده می‌شد ایشان را به سجده، حال آنکه ایشان بى‌علت بودند. ﴿43پس بگذار مرا با کسی که دروغ مى‏شمرد این سخن را. پایه پایه خواهیم کشید این جماعت را از آن راه که نمى‏دانند. ﴿44و مهلت خواهم داد ایشان را، هرآیینه حیلۀ من محکم است. ﴿45آیا مى‏طلبى از این جماعت مزدى؟ پس ایشان از تاوان گرانبارند. ﴿46آیا نزدیک این جماعت علم غیب است، پس ایشان مى‏نویسند؟. ﴿47پس صبر کن به انتظار حکم پروردگار خود و مباش مانند صاحب ماهى [1189]، چون دعا کرد و او پر از غم شده بود. ﴿48اگر نه آن است که دریافت او را رحمتى از جانب پروردگار او، البته برتافته مى‏شد به زمین بى‏گیاه و او بد حال بودى [1190]. ﴿49پس برگزیدش پروردگار او، پس ساخت او را از جملۀ صالحان. ﴿50و هرآیینه نزدیک‏اند کافران که بلغزانند تو را به چشم‌های نیز خود، چون شنیدند قرآن را [1191]و می‌گویند: هرآیینه این پیغامبر دیوانه است. ﴿51و به حقیقت نیست این قرآن مگر پندى، عالم‌ها را. ﴿52

تفسیر نور: سوره قلم

تفسیر نور:
سوره قلم آیه 1
‏متن آیه : ‏
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نون . سوگند به قلم ! و قسم به چیزی که می‌نویسند !‏

‏توضیحات : ‏
‏« ن‌ » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) . « الْقَلَمِ » : خامه ( نگا : علق‌ / 4 ) . « یَسْطُرُونَ » : می‌نویسند . می‌نگارند . سوگند خوردن خدا به خامه و نوشتار ، بیانگر عظمت صاحبان قلم ، و حرمت نوشته‌ها در آئین اسلام است .‏

سوره قلم آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در سایه نعمت و لطف پروردگارت ، تو دیوانه نیستی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِنِعْمَةِ » : در سایه نعمت . به لطف ( نگا : طور / 29 ) . « بِمَجْنُونٍ » : حرف باء زائد و برای تأکید نفی است . این آیه ردّ یاوه‌سرائیهای کافران و مشرکان است که مظهر عقل و درایت ، و منبع نور و هدایت ، و صفوت آدمیان و تَتِمّه دَور زمان را دیوانه می‌نامیدند ( نگا : حجر / 6 ، قلم‌ / 51 ) .‏

سوره قلم آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو دارای پاداش بزرگ و ناگسیختنی هستی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« غَیْرَ مَمْنُونٍ » : نامقطوع . یعنی ماندگار و همیشگی .‏

سوره قلم آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو دارای خوی سترگ ( یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده ) هستی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خُلُقٍ » : خوی . مراد رفتار و کردار است ( نگا : شعراء / 137 ) .‏

سوره قلم آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خواهی دید و خواهند دید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَسَتُبْصِرُ . . . » : به زودی خواهی دید و متوجّه خواهی شد .‏

سوره قلم آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ بِأَییِّکُمُ الْمَفْتُونُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏که کدام یک از شما مبتلا به دیوانگی است ( محمّد ، یا شما کافران و مشرکان ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمَفْتُونُ » : دیوانگی . مصدر است ، مانند معقول به معنی عقل ، مَجْلُود به معنی جَلادَة ( نگا : روح‌البیان ) . در این صورت حرف ( ب ) در اوّل ( بِأَییِّکُمْ ) به معنی ( فی ) است ( نگا : صفوة‌البیان ) . برخی هم حرف باء را زائد دانسته و ( مفتون ) را اسم مفعول محسوب نموده‌اند . در این صورت معنی آیه چنین است : که کدام یک از شما دیوانه است ( نگا : روح المعانی ) .‏

سوره قلم آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار تو مسلّماً ( از هر کس دیگری ) بهتر می‌داند که چه کسی از راه او گمراه شده است ، و چه کسی راهیاب است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّ رَبَّکَ . . . بِالْمُهْتَدِینَ » : ( نگا : انعام‌ / 117 ، نحل‌ / 125 ، نجم‌ / 30 ) .‏

سوره قلم آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حال که چنین است ، از تکذیب کنندگان اطاعت و پیروی مکن ( و بر دعوت خود پایدار باش و به راه آنان مرو . اطاعت از ایشان گمراهی و بدبختی است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا تُطِعْ . . . » : مراد تشویق و ترغیب پیغمبر و همه پیروان او است که راه خدا را با شوق و شور ادامه دهند ، و با کفّار و مشرکین نرمش و سازش نکنند .‏

سوره قلم آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ایشان دوست می‌دارند که نرمش و سازش نشان دهی ، تا آنان هم نرمش و سازش کنند ( بدین امید که برخی از فرمانهای خدا را به خاطر آنان ترک کنی ، و در بعضی از مسائل با ایشان همگام و همآهنگ شوی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تُدْهِنُ » : سهل انگاری کنی . نرمش و سازش نمائی . . . مراد آنان این است که پیغمبر با نزدیک شدن به دین آنان ، روی خوش بدیشان نشان دهد ، و آنان هم با نزدیک شدن به دین اسلام روی خوش نشان دهند . یعنی سهل‌انگاری و سازش انجام پذیرد . ( نگا : واقعه‌ / 81 ) .‏

سوره قلم آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از فرومایه‌ای که بسیار سوگند می‌خورد ، پیروی مکن .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَلاّفٍ » : بسیار سوگند خورنده . به حق یا به ناحق . « مَهِینٍ » : خوار و پست . رَذْل و حقیر .‏

سوره قلم آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بسیار عیبجوئی که دائماً سخن‌چینی می‌کند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« هَمَّازٍ » : بسیار عیبجو . رخنه‌گر . بسیار بدگو و بد زبان . « مَشَّآءٍ » : پادو . تیزرونده . در اینجا با حرف ( ب ) متعدّی شده و به معنی بسیار بَرنده و نقل‌کننده است . « مَشَّآءٍ بِنَمِیمٍ » : بسیار سخن چین . کسی که سخن این را برای آن ، و کلام آن را برای این ، به منظور فساد و تباهی می‌آورد و می‌برد .‏

سوره قلم آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بسیار مانع کار خیر ، و تجاوز پیشه ، و بزهکار است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَنَّاعٍ » : کسی که خویشتن را بسیار دور از خیرات و حسنات نگاه می‌دارد که کنایه از بخیل و تنگ‌چشم است . بسیار بازدارنده مردم از انجام خیرات و حسنات ( نگا : ق / 25 ) . « مُعْتَدٍ » : متجاوز . تجاوز پیشه ( نگا : بقره‌ / 190 ، مائده‌ / 87 ، توبه‌ / 10 ) . « أَثِیمٍ » : ( نگا : بقره‌ / 276 ، نساء / 107 ، شعراء / 222 ) .‏

سوره قلم آیه 13
‏متن آیه : ‏
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏علاوه بر اینها درشتخوی و سنگین دل ، و انگشت نما به بدیها است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عُتُلٍّ » : درشتخو . سنگین دل . سخت روی و زشتخوی ( نگا : روح‌البیان ) . « زَنیِمٍ » : نشاندار به هرچه بدی و زشتی است . حرامزاده . البتّه کسی که مجمع بدیها و منبع زشتیها باشد ، ناانسان و ناکس بشمار است ، و از زمره انسانها محسوب نمی‌گردد .‏

سوره قلم آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ أَن کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آیا این همه زشتیها و پلشتیها ) بدان خاطر است که دارا و دارای فرزندان است‌ ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنْ . . . » : بدان سبب که . . . حرف ( أَنْ ) مصدریّه است . لام جرّی قبل از آن محذوف است ، یعنی ( لاِنْ ) . برخی هم حرف استفهامی نیز محذوف دانسته‌اند و گفته‌اند اصل چنین است : أَلِأَنْ . . .‏

سوره قلم آیه 15
‏متن آیه : ‏
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که آیه‌های ما بر او خوانده می‌شود ، می‌گوید : افسانه‌های پیشینیان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ » : ( نگا : انعام‌ / 25 ، انفال‌ / 31 ، نحل‌ / 24 ) .‏

سوره قلم آیه 16
‏متن آیه : ‏
‏ سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بر بینی او داغ ( ننگ ) می‌نهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَنَسِمُهُ » : علامتگذاریش خواهیم کرد . داغش خواهیم کرد . . « الْخُرْطُومِ » : بینی . در اصل به بینی حیوانات به ویژه فیل گفته می‌شود و کنایه از خوار کردن و رسوا نمودن است .‏

سوره قلم آیه 17
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آنان را آزموده‌ایم ، همان گونه که صاحبان باغ را آزموده‌ایم . هنگامی که سوگند یاد کردند که میوه‌های باغ را بامدادان ( دور از انظار مردم ) بچینند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَلَوْنَاهُمْ » : ایشان را آزمودیم . آنان را آزمایش کردیم . مراد از ( هُمْ ) مشرکان مکّه است . « لَیَصْرِمُنَّهَا » : آن را خواهند چید . « مُصْبِحِینَ » : در حالی که به بامدادان برسند . حال فاعل ( لَیَصْرِمُنَّهَا ) است . از ( أَصْبَحَ ) تامّه است .‏

سوره قلم آیه 18
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَا یَسْتَثْنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هیچ چیز از آن بر جای نگذارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا یَسْتَثْنُونَ » : چیزی فرو نگذارند . برای مستمندان چیزی کنار نگذارند و بدیشان ندهند ( نگا : انعام‌ / 141 ) .‏

سوره قلم آیه 19
‏متن آیه : ‏
‏ فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شب هنگام که آنان در خواب بودند ، بلای بزرگ و فراگیری از جانب پروردگارت سراسر باغ را در بر گرفت و باغ ( سوخت و ) همچون شب ( تاریک و سیاه ) گردید !‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره قلم آیه 20
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شب هنگام که آنان در خواب بودند ، بلای بزرگ و فراگیری از جانب پروردگارت سراسر باغ را در بر گرفت و باغ ( سوخت و ) همچون شب ( تاریک و سیاه ) گردید !‏

‏توضیحات : ‏
‏« طَافَ عَلَیْهَا » : بر سر آن گشت زد و آن را در بر گرفت . « طَآئِفٌ » : بلای فرا گیر . « الصَّرِیم‌ » : شب . چیده شده . با توجّه به معنی اخیر ، مفهوم آیه چنین است : شب هنگام که آنان در خواب بودند ، بلای بزرگ و فراگیری باغ را در بر گرفت و همچون باغی گردید که میوه‌های آن راچیده و کنده باشند .‏

سوره قلم آیه 21
‏متن آیه : ‏
‏ فَتَنَادَوا مُصْبِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سحرگاهان همدیگر را ندا در دادند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَنَادَوْا » : همدیگر را صدا زدند . « مُصْبِحِینَ » : ( نگا : قلم‌ / 17 ) .‏

سوره قلم آیه 22
‏متن آیه : ‏
‏ أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر می‌خواهید میوه‌های خود را بچینید ، صبح زود حرکت کنید و خویشتن را به کشتزار خود برسانید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُغْدُوا » : بامدادان حرکت کنید . صبح زود یورش برید . « حَرْثِکُم‌ » : کشتزار خود ( نگا : بقره‌ / 71 و 205 و 223 ، آل‌عمران‌ / 14 ) . « صَارِمِینَ » : چینندگان میوه . حال است .‏

سوره قلم آیه 23
‏متن آیه : ‏
‏ فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان پچ پچ کنان به راه افتادند ( تا فقراء سخن ایشان را نشنوند و متوجّه آنان نشوند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَتَخَافَتُونَ » : با همدیگر آهسته صحبت می‌کردند . پچ‌پچ می‌کردند .‏

سوره قلم آیه 24
‏متن آیه : ‏
‏ أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نباید امروز بینوائی در باغ پیش شما بیاید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَن لاّ یَدْخُلَنَّهَا » : مراد این است که به همدیگر توصیه می‌کردند که امروز بینوائی را به باغ راه ندهند .‏

سوره قلم آیه 25
‏متن آیه : ‏
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بامدادان بدین قصد که می‌توانند ( از ورود بینوایان به باغ ) جلوگیری کنند و ( ایشان را ) باز دارند ( به سوی باغ ) روان شدند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَرْدٍ » : منع کردن . بازداشتن .‏

سوره قلم آیه 26
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که باغ را دیدند ، گفتند : ما راه را گم کرده‌ایم ! ( این باغ ما نیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ضَّآلُّونَ » : راه گم کردگان .‏

سوره قلم آیه 27
‏متن آیه : ‏
‏ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بعد از اندکی تأمّل ، گفتند : ما درست آمده‌ایم و راه را گم نکرده‌ایم ) بلکه ما محروم ( از حاصل و بهره ) هستیم . ( ای وای ما ! ما همه چیز خود را از دست داده‌ایم ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره قلم آیه 28
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نیکمردترین ایشان گفت : مگر من به شما نگفتم : چرا نباید به تسبیح و تقدیس خدا بپردازید ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَوْسَطُهُمْ » : بهترین ایشان از نظر عقل و دین ( نگا : بقره‌ / 143 ) . « لَوْ لا » : ( نگا : کهف‌ / 39 ) . سخنان این نیکمرد جنبه سرزنش دارد .‏

سوره قلم آیه 29
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : پروردگارمان پاک و منزّه است ( از این که به کسی ستم کند ) . قطعاً ما ( با انجام گناهان و ترک عبادات و خیرات ، به خود ) ستم کرده‌ایم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ » : ( نگا : اعراف‌ / 5 ، انبیاء / 46 ) .‏

سوره قلم آیه 30
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس به همدیگر رو کردند و زبان به سرزنش یکدیگر گشودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَقْبَلَ » : رو کرد .‏

سوره قلم آیه 31
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : وای بر ما ! ما مردمان نافرمان و سرکشی بوده‌ایم ( و زیر بار قانون خدا نرفته‌ایم ، و به وظائف انسانی خود عمل نکرده‌ایم ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَا وَیْلَنَا ! » : وای بر ما ! ( نگا : انبیاء / 46 و 97 ، یس‌ / 52 ، صافّات‌ / 20 ) .‏

سوره قلم آیه 32
‏متن آیه : ‏
‏ عَسَى رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْراً مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امیدواریم پروردگارمان ( باغی ) بهتر از این باغ را به ما ارزانی دارد . ما ( در کارهای خود تجدید نظر نموده‌ایم و از اعمال بد خویش دست کشیده‌ایم و ) رو به سوی پروردگارمان کرده‌ایم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُبْدِ لَنَا » : به ما عوض دهد . « رَاغِبُونَ » : مشتاقان ، علاقه‌مندان ، گرایندگان .‏

سوره قلم آیه 33
‏متن آیه : ‏
‏ کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏عذاب ( دنیوی خدا ) این گونه است ، و قطعاً عذاب آخرت سخت‌تر و بزرگتر ( از این عذابهای دنیوی ) است ، اگر مردم متوجّه بوده و بدانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَذلِکَ الْعَذَابُ » : عذاب این گونه است که می‌بینید . عذاب این چنین باید باشد .‏

سوره قلم آیه 34
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پرهیزگاران در نزد پروردگار خود ، باغهای پر نعمت بهشت را دارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« جَنَّاتِ النَّعِیمِ » : ( نگا : مائده‌ / 65 ، یونس‌ / 9 ، حجّ‌ / 56 ) .‏

سوره قلم آیه 35
‏متن آیه : ‏
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا فرمانبرداران را همچون گناهکاران یکسان می‌شماریم‌ ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمُسْلِمِینَ » : فرمانبرداران . تسلیم شوندگان فرمان یزدان ( نگا : انعام‌ / 163 ، اعراف‌ / 126 ، یونس‌ / 72 ) .‏

سوره قلم آیه 36
‏متن آیه : ‏
‏ مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما را چه می‌شود ؟ ! چگونه داوری می‌کنید ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا لَکُمْ » : به شما چه رسیده است‌ ؟ چه چیزتان می‌شود ؟ « کَیْفَ » : مراد از استفهام ، تعجّب از داوری نادرست کافران است .‏

سوره قلم آیه 37
‏متن آیه : ‏
‏ أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا شما کتابی ( از جانب خدا ) دارید که از روی آن ( قوانین خدا را ) می‌خوانید ( و برابر آن حکم صادر می‌کنید ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کِتَابٌ » : مراد کتاب آسمانی است ( نگا : سبأ / 44 ) . « تَدْرُسُون‌ » : روخوانی می‌کنید ( نگا : آل‌عمران‌ / 79 ، انعام‌ / 105 ، اعراف‌ / 169 ) .‏

سوره قلم آیه 38
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و شما آنچه را که بر می‌گزینید ( و برابر آن داوری می‌کنید ) در آن است‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« فِیهِ » : در آن کتاب . « مَا تَخَیَّرُونَ » : چیزی را که بر می‌گزینید . هر چه که می‌خواهید . معنی دیگر آیه : آنچه را که بخواهید ، در آن هست .‏

سوره قلم آیه 39
‏متن آیه : ‏
أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا با ما پیمانهائی بسته‌اید که تا روز قیامت به هر چه حکم کنید حق شما باشد ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَیْمَانٌ » : جمع یَمین ، پیمانها و عهدها .‏

سوره قلم آیه 40
‏متن آیه : ‏
‏ سَلْهُم أَیُّهُم بِذَلِکَ زَعِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از آنان بپرس ، کدام یک از ایشان ، ضامن چنین پیمانهائی است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« زَعِیمٌ » : ضامن . عهده‌دار ( نگا : یوسف‌ / 72 ) .‏

سوره قلم آیه 41
‏متن آیه : ‏
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِن کَانُوا صَادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا این که شریکهائی دارند ( که همچون ایشان می‌اندیشند ، و سردستگان و خطّ دهندگان ایشان بوده و از آنان حمایت و جانبداری می‌کنند ؟ ) . اگر راست می‌گویند ، شرکاء ( و رؤساء ) خود را بیاورند ( تا شهادت بر ضمانت خود را بدهند و بگویند که از مشرکان در محضر یزدان دفاع و حمایت خواهند کرد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« شُرَکَآءُ » : مراد اربابان همرأی و هم اندیشه مشرکان ، یا معبودهای دروغین و بتهای بی‌جان ایشان ، و یا این که گواهان است . به هر حال برای اثبات ادّعای پوچ و نادرستشان ، از ایشان خواسته شده است : با دلیلی از عقل ، یا کتابی از کتابهای آسمانی ، یا عهد و پیمانی از خداوند ، و یا انبازان و گواهان و اربابان و معبودهای خود را بیاورند تا سخنانشان را تصدیق کنند و ضمانتشان را بکنند .‏

سوره قلم آیه 42
‏متن آیه : ‏
‏ یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزی ، هول و هراس به اوج خود می‌رسد ، و کار سخت دشوار می‌شود . بدین هنگام از کافران و مشرکان خواسته می‌شود که سجده کنند و کرنش ببرند ، امّا ایشان نمی‌توانند چنین کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَوْمَ » : مراد روز قیامت است . « یُکْشَفُ عَن سَاقٍ » : پاچه‌ها بالا زده می‌شود . در فارسی گفته می‌شود : دامن به کمر زده می‌شود . کنایه از فرا رسیدن هنگامه هول و هراس و وخامت کار و شدّت و وحشت است .‏

سوره قلم آیه 43
‏متن آیه : ‏
‏ خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این در حالی است که چشمانشان ( از خوف و وحشت و شرمندگی و شرمساری ) به زیر افتاده است ، و خواری و پستی وجود ایشان را فرا گرفته است . پیش از این نیز ( در دنیا ) بدان گاه که سالم و تندرست بودند به سجده بردن و کرنش کردن خوانده می‌شدند ( و ایشان با وجود توانائی ، سجده و کرنش نمی‌کردند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَاشِعَةً » : به زیر افتاده ( نگا : قمر / 7 ) . حال است . « تَرْهَقُهُمْ » : ایشان را در بر می‌گیرد . آنان را فرا می‌گیرد ( نگا : یونس‌ / 26 و 27 ) .‏

سوره قلم آیه 44
‏متن آیه : ‏
‏ فَذَرْنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مرا واگذار با آنان که این کلام ( آسمانی قرآن ) را تکذیب می‌کنند . ( من خود می‌دانم که با ایشان چه کار می‌کنم ) . ما آنان را اندک اندک به گونه‌ای که در نیابند و از راهی که متوجّه نشوند به سوی عذاب خواهیم کشاند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْحَدِیثِ » : سخن . مراد قرآن است ( نگا : زمر / 23 ) . « سَنَسْتَدْرِجُهُمْ » : ( نگا : اعراف‌ / 182 ) . « مِنْ حَیْثُ » : از آنجائی که . به گونه‌ای که .‏

سوره قلم آیه 45
‏متن آیه : ‏
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به آنان فرصت می‌دهم ( و در عذابشان شتاب نخواهم کرد ) . نقشه و چاره‌جوئی من دقیق و استوار است ( و کسی از آن رهائی ندارد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمْلی‌ » : ( نگا : اعراف‌ / 183 ، آل‌عمران‌ / 178 ، رعد / 32 ) .‏

سوره قلم آیه 46
‏متن آیه : ‏
‏ أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْراً فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه بسا تو از ایشان ( در برابر تبلیغ رسالت ، بدون این که ما بدانیم ) مزدی خواسته‌ای و پرداخت آن برای آنان سنگین است ( و از ادای آن در رنج هستند ؟ ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَمْ تَسْأَلُهُمْ » : ( نگا : طور / 40 ) .‏

سوره قلم آیه 47
‏متن آیه : ‏
‏ أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا این که اسرار غیب پیش ایشان است و آنان ( آنچه را که می‌گویند از روی آن ) می‌نویسند ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ » : ( نگا : مریم‌ / 78 ) .‏

سوره قلم آیه 48
‏متن آیه : ‏
‏ فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در برابر فرمان پروردگارت شکیبا باش ( و در کار تبلیغ ، مقاوم و استوار ) . و همسان یونس مباش که با دلی پر کینه و اندوه ، خدا را به فریاد خواند ( و خواهان تعجیل در عذاب قوم خود شد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« صَاحِبِ الْحُوتِ » : صاحب ماهی . مراد یونس است ( نگا : انبیاء / 87 و 88 ، صافّات‌ / 139 - 148 ) . « مَکْظُومٌ » : پرکینه و خشم . پر غم و اندوه ( نگا : یوسف‌ / 84 ، نحل . 58 ، زخرف‌ / 17 ) .‏

سوره قلم آیه 49
‏متن آیه : ‏
‏ لَوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر نعمت و رحمت پروردگارش به یاریش نشتافته و به دادش نرسیده بود ( از شکم ماهی ) حتماً به بیرون افکنده می‌شد و نکوهیده در بیابان برهوت رها می‌گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَدَارَکَهُ » : او را دریافت . به دادش رسید . « لَنُبِذَ » : حتماً انداخته می‌شد . قطعاً رها می‌گردید و به خود واگذار می‌شد . « الْعَرَآءِ » : بیابان برهوت . صحرای خالی از گیاه و درخت ( نگا : صافّات‌ / 145 ) . « وَ هُوَ مَذْمُومٌ » : در حالی که نکوهیده بود . در حالی که مورد مذمّت و ملامت قرار می‌گرفت .‏

سوره قلم آیه 50
‏متن آیه : ‏
‏ فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارش ( با پذیرش توبه‌اش مجدّدا ) او را برگزید و از زمره شایستگانش کرد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إجْتَبَاهُ رَبُّهُ » : پروردگارش او را برای اتمام رسالتش بر گزید .‏

سوره قلم آیه 51
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را می‌شنوند ، تو را با چشمان ( خیره و زل زده ) خود به سر درآورند و هلاک سازند ، و می‌گویند : او قطعاً دیوانه است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَیُزْلِقُونَکَ » : این که تو را نقش زمین سازند و نابودت کنند . تو را از زمین بردارند . حرف ( لَ ) برای تأکید نزدیکی ایشان به اقدام هلاک کردن و نابود کردن است . در میان عربها کنایه از شدّت کینه‌توزی و دشمنانگی است . « الذِّکْرَ » : قرآن .‏

سوره قلم آیه 52
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در صورتی که قرآن جز اندرز و پند جهانیان و مایه بیداری و هوشیاری ایشان نیست .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذِکْرٌ » : اندرز و پند . مایه بیداری و هوشیاری .‏