تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر سوره‌ ماعون

سوره‌ ماعون

مکی‌ است‌ و دارای‌ (7) آیه‌ است‌.

 

وجه‌ تسمیه: این‌ سوره‌ بدان‌ جهت‌ «ماعون‌» نامیده‌ شد که‌ خدای‌  عزوجل ‌ در آخر آن‌ کسانی‌ را که‌ اسباب‌ و آلات‌ منزل‌ را از دیگران‌ بازداشته‌ و آن‌ را به‌ عاریت‌ نمی‌دهند، نکوهش‌ نموده‌ است‌. این‌ سوره‌ «دین‌» نیز نامیده‌ می‌شود به‌ سبب‌ نکوهش‌ کسانی‌ که‌ دین‌؛ یعنی‌ جزای‌ اخروی‌ را منکرند.

به‌ قول‌ جمهور، این‌ سوره‌ مکی‌ است‌ اما به‌ قول‌ ابن‌عباس‌ و قتاده‌ مدنی‌ می‌باشد. «هبه‌ الله» مفسر نابینا در بیان‌ سبب‌ نزول‌ آن‌ گفته‌ است: نصف‌ این‌ سوره‌ در مکه‌ درباره‌ عاصی‌بن‌وائل‌ و نصف‌ آن‌ در مدینه‌ در باره‌ عبدالله بن‌ابی‌ منافق‌ نازل‌ شده ‌است‌.

﴿أَرَءَیۡتَ ٱلَّذِی یُکَذِّبُ بِٱلدِّینِ١

«آیا کسی‌ را که‌ جزا را دروغ‌ می‌خواند، دیدی‌؟» یعنی: آیا کسی‌ را که‌ حساب‌ و کتاب‌ آخرت‌ را انکار می‌کند، شناختی‌؟ این‌ استفهام‌ برای‌ برانگیختن‌ تعجب‌ و درعین‌ حال‌ جهت‌ تشویق‌ شنونده‌ به‌ شناخت‌ امری‌ است‌ که‌ بعد از آن‌ بیان‌ می‌شود.

در بیان‌ سبب‌ نزول‌ اقوال‌ چندی‌ آمده‌است‌؛ ابن‌عباس‌ رضی الله عنهما  می‌گوید: «این‌ آیه‌ درباه‌ عاصی ‌بن‌ وائل‌ سهمی‌ نازل‌ گردید». اما سدی‌ می‌گوید: «این‌ آیه‌ درباره‌ ولید بن‌ مغیره‌ نازل‌ شد». به‌ قولی: این‌ آیه‌ درباره‌ ابوجهل‌ نازل‌ شد که‌ وصی‌ یتیمی‌ بود پس‌ آن‌ یتیم‌ با تنی‌ برهنه‌ نزدش‌ آمد و از وی‌ مال‌ خود را طلب‌ کرد اما او یتیم‌ را از خود راند. ابن‌جریح‌ می‌گوید: «این‌ آیه‌ درباره‌ ابوسفیان‌ نازل‌ گردید که‌ در هر هفته‌ شتری‌ می‌کشت‌ در این‌ حال‌ یتیمی‌ از وی‌ چیزی‌ خواست‌ اما او آن‌ یتیم‌ را با چوبدست‌ خود راند».

﴿فَذَٰلِکَ ٱلَّذِی یَدُعُّ ٱلۡیَتِیمَ٢

«این‌ همان‌ کس‌ است‌ که‌ یتیم‌ را به‌ سختی‌ می‌راند» یعنی: اگر جویای‌ این‌ شخص ‌منکر روز جزا بشوی‌، یا در اوصاف‌ و خصوصیاتش‌ تأمل‌ کنی‌، او همان‌ کسی ‌است‌ که‌ یتیم‌ را به‌ شدت‌ می‌راند و حقش‌ را به‌ وی‌ نمی‌دهد. گفتنی‌ است‌ که ‌اعراب‌ جاهلیت‌ به ‌طور کل‌، به‌ زنان‌ و کودکان‌ میراث‌ نمی‌دادند.

﴿وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ٣

«و به‌ طعام‌ دادن‌ مسکین‌ ترغیب‌ نمی‌کند» یعنی: این‌ شخص‌ منکر روز جزا، همان‌ کس‌ است‌ که‌ نه‌ خود به‌ سبب‌ بخل‌ و آزی‌ که‌ دارد، مساکین‌ را اطعام‌ می‌کند و نه‌ خانواده‌ خود یا دیگران‌ را بر این‌ کار برمی‌انگیزد.

﴿فَوَیۡلٞ لِّلۡمُصَلِّینَ٤ ٱلَّذِینَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ٥

«پس‌ وای‌ بر نمازگزارانی‌ که‌ از نماز خویش‌ غافلند» و به‌ آن‌ اهمیتی‌ نمی‌دهند به‌طوری‌که‌ اگر نماز بگزارند، از نماز خود امید ثوابی‌ را نمی‌برند و در برابر ترک‌ آن‌ نیز از مجازاتی‌ بیم‌ ندارند همچنین‌ آنان‌ از نماز غافلند تا وقت‌ آن‌ از دست‌ برود پس‌ اگر با مؤمنان‌ باشند، به‌ ریا نماز می‌خوانند اما اگر با مؤمنان‌ نبودند، نماز نمی‌خوانند. حق‌ تعالی‌ فرمود: ﴿عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ [الماعون: 5]. «از نماز خویش‌ غافلند» و نفرمود: «فی‌ صلاتهم‌ ساهون: در نماز خویش‌ غافلند» زیرا سهو و غفلت‌ در اثنای ‌نماز، آمرزیده‌ و بخشوده ‌است‌ چراکه‌ این‌ سهو غیر اختیاری‌ می‌باشد. پس‌ عبارت: ﴿عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ به‌ این‌ معنی‌ است‌ که‌ آنان‌ با به‌ تأخیر انداختن‌ وقت ‌نماز، یا با خواندن‌ آن‌ به‌ بی‌مبالاتی‌، از نماز خویش‌ غافلند. یا مراد بی‌نمازانی‌اندکه‌ از نماز خویش‌ غافلند. اما چنان‌ که‌ گفتیم‌؛ سهو در نماز در تحت‌ تکلیف‌ داخل ‌نمی‌شود چرا که‌ امری‌ غیر اختیاری‌ است‌ و ثابت‌ شده‌ است‌ که‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  خود در نماز سهو نمودند و برای‌ کسی‌ که‌ در نماز سهو می‌کند، سجده‌ سهو را مشروع‌ کردند. همچنین‌ صحابه‌ در نماز سهو می‌کردند. ابن‌کثیر نقل‌ می‌کند که‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  در پاسخ‌ سعدبن‌ابی‌وقاص‌ رضی الله عنه  که‌ از ایشان‌ پرسید: ﴿عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ چه‌ کسانی‌اند؟ فرمودند: «کسانی‌ که‌ نماز را از وقت‌ آن‌ به‌ تأخیر می‌اندازند».

ابن‌ عباس‌ رضی الله عنهما  در بیان‌ سبب‌ نزول‌ می‌گوید: «این‌ آیه‌ درباره‌ منافقانی ‌نازل‌ شد که‌ وقتی‌ مؤمنان‌ حاضر می‌بودند، از روی‌ ریا و خودنمایی‌ نماز می‌خواندند اما وقتی‌ مؤمنان‌ غایب‌ می‌بودند، نماز را ترک‌ می‌کردند همچنین‌ آنان‌ از عاریت ‌دادن‌ اشیا و وسایل‌ ضروری‌ منزل‌ به‌ مؤمنان‌ خودداری‌ می‌کردند.

﴿ٱلَّذِینَ هُمۡ یُرَآءُونَ٦

«آنان‌ که‌ ریا می‌کنند» یعنی: به‌ علاوه‌ آن‌که‌ آنان‌ از نماز خود غافلند، در همان ‌نمازهایی‌ نیز که‌ می‌خوانند، ریاکاری‌ می‌کنند. یا آنان‌ در هر عمل‌ از اعمال‌ نیکی ‌که‌ انجام‌ می‌دهند، ریاکاری‌ می‌کنند تا مردم‌ آنان‌ را بستایند. گفتنی‌ است‌ که‌ حقیقت‌ ریا، طلب‌ منافع‌ دنیا به‌ وسیله‌ عبادت‌ و طلب‌ منزلت‌ در دل‌های مردم‌ است‌. البته‌ پرهیز از ریا دشوار است‌ مگر برای‌ کسی‌ که‌ به‌ نفس‌ خود ریاضت‌ و سختی ‌بچشاند و آن‌ را به‌ اخلاص‌ وا دارد به‌ همین‌ جهت‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  در حدیث‌ شریف ‌فرموده‌اند: «الریاء أخفی‌ من‌ دبیب‌ النملة ‌السوداء فی‌ اللیلة‌ المظلمة‌ علی‌ المسح‌ الاسود». «ریا پوشیده‌تر از خزیدن‌ موری‌ سیاه‌ در شبی‌ تاریک‌ بر پلاس‌ سیاهی‌ است‌».

ریا انواعی‌ دارد که‌ از آن‌ جمله ‌است:

1-  نیکو جلوه ‌دادن‌ شخصیت‌ و هیأت‌ خود به‌ قصد حب‌ جاه‌ و ثنا و ستایش‌ مردم‌.

2-  پوشیدن‌ جامه‌ کوتاه‌، یا خشن‌ تا به‌ این‌ وسیله‌ در دنیا و در نظر مردم‌ به‌ هیأت‌ وهیبت‌ زهد درآید.

3-  ریا کردن‌ با گفتار به‌ وسیله‌ اظهار خشم‌ بر اهل‌ دنیا و اظهار تأسف‌ بر آنچه‌ که ‌از خیر و طاعت‌ از او فوت‌ می‌شود.

4-  نشان‌ دادن‌ نماز و صدقه‌ خود به‌ دیگران‌، یا نیکو آراستن‌ نماز در پیش‌ چشم ‌مردم‌.

فرق‌ در میان‌ منافق‌ و ریاکار این‌ است‌ که: منافق‌ آشکار کننده‌ ایمان‌ و پنهان‌ کننده‌ کفر است‌ در حالی‌که‌ ریاکار: آشکار کننده‌ خشوعی‌ است‌ که‌ در قلب‌ وی ‌وجود ندارد؛ تا کسی‌ که‌ این‌ خشوع‌ ظاهری‌ او را می‌بیند، او را متدین‌ و خداترس ‌بپندارد و در حقش‌ ارادتی‌ به‌هم‌ رساند. علما گفته‌اند: نشان‌ دادن‌ عمل‌ نیک‌ به ‌دیگران‌ اگر با هدف‌ برانگیختنشان‌ به‌ پیروی‌ از خود، یا به‌ انگیزه‌ نفی‌ تهمت‌ از خود باشد، باکی‌ ندارد.

﴿وَیَمۡنَعُونَ ٱلۡمَاعُونَ٧

«و آنان‌ که‌ ماعون‌ را باز می‌دارند» ماعون: نام‌ چیزهایی‌ است‌ که‌ مردم‌ به‌یک‌دیگر عاریت‌ می‌دهند، از قبیل‌ بیل‌، کلنگ‌، دلو، دیگ‌، آب‌، نمک‌ و آتش ‌که‌ عادتا از کسی‌ بازداشته‌ نمی‌شود و غنی‌ و فقیر هردو ـ در غالب‌ حالات ‌آن‌ها را می‌طلبند و بر درخواست‌ کننده‌ آن‌ها نیز هیچ‌ سرزنشی‌ متوجه‌ نمی‌شود بلکه ‌بازدارنده‌ آن‌ مورد ملامت‌ و سرزنش‌ است‌ چنان‌ که‌ در حدیث‌ شریف‌ آمده ‌است: «سه‌ چیز بازداشته‌ نمی‌شوند: آب‌، آتش‌ و نمک‌». از همین‌ باب‌ است‌ این‌که ‌همسایه‌ات‌ از تنورت‌ نانی‌ طلب‌ کند، یا روز و نصف‌ روزی‌ کالای‌ خود را نزدت ‌بگذارد.