ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 31؛ شمار آیات آن 34
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿الٓمٓ ١﴾.
الف. لام. میم؛ از جملۀ حروف مقطّعات است. هرچند میدانیم که معناهای ارزنده دارد، اما خداوند متعال به مراد خویش در نزول آنها داناتر است.
﴿تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡحَکِیمِ ٢﴾.
اینها آیات مُحکم و با حکمت قرآن کریماند که خداوند عزوجل آنها را واضح ساخته و برای مردم بیان داشته است.
﴿هُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّلۡمُحۡسِنِینَ ٣﴾.
آیات قرآن کریم هدایتی برای مؤمنان است تا ایشان را به سوی حقّ و خوبیها دلالت کند و رحمتی برای نیکوکاران است تا با ترس از خداوند عزوجل و پیروی پیامبرش اخلاصمندانه بدان عمل نمایند.
﴿ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ یُوقِنُونَ ٤﴾.
آنانکه نماز را به کاملترین طریق به گونهای که خداوند عزوجل مشروع ساخته برپا میدارند، زکات اموالشان را با رضای کامل و طیب نفس برای مستحقّانش ادا میکنند و به روز جزا و اموری مانند ماحسبه و جزای اعمال به کاملترین وجه تصدیق مینمایند.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ عَلَىٰ هُدٗى مِّن رَّبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥﴾.
گروه نیک اعمالی که به صفات بزرگ یاد شده موصوفاند، بر هدایت و بیانی از جانب پروردگار و با نور حقّانیت دین خویش ثابتاند. آری! ایشان به مطلوب خود رسیدند و از عذاب پروردگار نجات یافتند.
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَشۡتَرِی لَهۡوَ ٱلۡحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِینٞ ٦﴾.
از جملۀ مردم کسی است که سخنان لهو و بیهوده را خریداری میکند تا دیگران را از راه خدا باز داشته با کفر و بدکارگی خود آیات خدا را به تمسخر گیرد. برای چنین کسانی در نزد پروردگار عذاب خوار کننده و ذلّت باری موافق کبر و عنادشان آماده شده است.
هر امری که انسان را از طریق هدایت و راه راست باز دارد در مقولۀ لهو شامل است.
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ءَایَٰتُنَا وَلَّىٰ مُسۡتَکۡبِرٗا کَأَن لَّمۡ یَسۡمَعۡهَا کَأَنَّ فِیٓ أُذُنَیۡهِ وَقۡرٗاۖ فَبَشِّرۡهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ٧﴾.
و آنگاه که آیات قرآن بر این مجرم خوانده میشود با تکبّر و عناد پشت میگرداند، حق را نمیپذیرد و به رهنمایی گوش نمیدهد؛ به گونهای که گویا چیزی را نشنیده و گوشش ناشنواست یا حواسش را به تعطیل در آورده تا از دعوت حق بهرهمند نشود. ای پیامبر! چنین کسی را به عذاب سخت و درد آور آتش دوزخ مژده بده.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلنَّعِیمِ ٨﴾.
برای مؤمنان صالحی که به اوامر خدا و رسولش عمل کنند و از نواهی الله و پیامبرش اجتناب نمایند، بهشتهای پر از نعمتی آماده شده و در جوار پروردگار رحیم، مقام و منزلتی کریم دارند.
﴿خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٗاۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٩﴾.
ایشان تا دوام آسمانها و زمین در نعمتهای بهشت جاودانه میمانند؛ چنانکه این نعمتها نه قطع میگردد و نه نابود میشود. این وعدۀ راستین خداست که قطعاً برایشان عملی خواهد شد؛ زیرا پروردگار منّان وعدهاش را خلاف نمیکند و هیچکس از او در سخنش راستگوتر و در وعدهاش وفاکنندهتر نمیباشد. او ذات عزیزی است که هر که با وی زور آزمایی کند قهرش مینماید و هر که با او به جنگ پردازد خوارش میسازد. اوتعالی در تدبیر و افعال و در حکم و شریعتش با حکمت است.
﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَیۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ وَأَلۡقَىٰ فِی ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمۡ وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٖۚ وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجٖ کَرِیمٍ ١٠﴾.
خداوند عزوجل آسمانها را آفرید و آنها را بدون ستونهایی که دیده شود بر زمین رفعت بخشید، کوههای با استحکامی را در زمین مستقر داشت تا آن را نگهدارد و با حرکت و جنبش در توازنش خلل ایجات نشود. حقتعالی انواع حیوانات و خزندگان را در زمین منتشر کرد، از ابرها آب گوارا و با برکتی را فرود آورد تا به وسیلهاش زمین را بعد از خشکسالی و قحطی سرسبز کند و در آن از هر رویندهای، جفت با طراوتی را مقرّر داشت که دارای منظری زیباست؛ چنانکه هریک از انواع نباتات، اقسام درختها و اصناف میوهها در رنگ و مزّهاش با دیگران متفاوت است.
﴿هَٰذَا خَلۡقُ ٱللَّهِ فَأَرُونِی مَاذَا خَلَقَ ٱلَّذِینَ مِن دُونِهِۦۚ بَلِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ١١﴾.
ای مردم! همه چیزهایی را که شما میبینید مخلوات پروردگاراند و آفریدۀ کسی دیگر نمیباشند. اکنون ای کافران! نشان دهید که غیر از الله یگانه، خدایانی که شما به عبادت آنها میپردازید چه چیزی را آفریدهاند؟ به راستی که کافران در گمراهی و بیخردی به سر میبرند و از حقّ و راهیابی دوراند؛ زیرا هدایت را رها کردند و در مسیر گمراهی روان شدند.
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا لُقۡمَٰنَ ٱلۡحِکۡمَةَ أَنِ ٱشۡکُرۡ لِلَّهِۚ وَمَن یَشۡکُرۡ فَإِنَّمَا یَشۡکُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٞ ١٢﴾.
مسلّماً خداوند عزوجل برای بندۀ صالح و توبهگارش لقمان دانش دینی، استحکام رأی حقّانیت در گفتار را عطا کرد و مأمورش نمود با عمل به طاعات و پرهیز از گناهان شکر گزارش باشد. آری! هر که شکرگزاری نماید به خود نفع رسانده و فایدۀ آن به خودش برمیگردد؛ زیرا پروردگار سبحان از جهانیان بینیاز است، طاعت مطیعان به وی فایدهای نمیرساند و معصیت گنهکاران ضرری را متوجهش نمیسازد. امّا کسی که با انکار از نعمتها به ولینعمت کفر ورزد، حقتعالی به عبادتش نیازی ندارد. همه ستایشهای نیکو و سپاسگزاریها در همه احوال مخصوص اوتعالی است، او از کافران بینیاز است و به بندگان شکر گزارش پاداش میدهد.
﴿وَإِذۡ قَالَ لُقۡمَٰنُ لِٱبۡنِهِۦ وَهُوَ یَعِظُهُۥ یَٰبُنَیَّ لَا تُشۡرِکۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّ ٱلشِّرۡکَ لَظُلۡمٌ عَظِیمٞ ١٣﴾.
از روزی یادآور که لقمان با توصیۀ نصایحی پسرش را از شرک به خداوند عزوجل بازداشت و برایش خبر داد که شرک از بزرگترین گناهان، بدترین خطاها و زشتترین اعمال ناپسند است.
﴿وَوَصَّیۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَیۡهِ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ وَهۡنًا عَلَىٰ وَهۡنٖ وَفِصَٰلُهُۥ فِی عَامَیۡنِ أَنِ ٱشۡکُرۡ لِی وَلِوَٰلِدَیۡکَ إِلَیَّ ٱلۡمَصِیرُ ١٤﴾.
خداوند عزوجل نیکی و احسان به پدر و مادر را بر انسان واجب کرده؛ زیرا مادرش با ناتوانی مُضاعَفی که از اثر مشقّت و دردها دچار آن شده به او باردار شده و دو سال مدّت بارداری و شیرخوارگیاش را با زحمت سپری میکند. آری! حقتعالی بر او واجب ساخته که پروردگارش را با انجام طاعات و پدر و مادرش را با نیکی و احسان شکرگزار باشد. بازگشت بندگان به سوی اوتعالی است و همه را طبق اعمال نیک و بدشان جزا و پاداش میدهد.
﴿وَإِن جَٰهَدَاکَ عَلَىٰٓ أَن تُشۡرِکَ بِی مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٞ فَلَا تُطِعۡهُمَاۖ وَصَاحِبۡهُمَا فِی ٱلدُّنۡیَا مَعۡرُوفٗاۖ وَٱتَّبِعۡ سَبِیلَ مَنۡ أَنَابَ إِلَیَّۚ ثُمَّ إِلَیَّ مَرۡجِعُکُمۡ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٥﴾.
ای انسان! اگر پدر و مادرت با حرص باعث شدند که به خداوند عزوجل کافر شوی و به او چیزی را شریک آوری، یا تو را به گناه مأمور داشتند پیرویشان مکن؛ زیرا اطاعت والدین در امور مشروع لازم است و فرمان پذیری مخلوق در کاری که نافرمانی آفریدگار باشد لزومی ندارد. اما نافرمانی در این زمینه تو را به بیادبی در برابرشان وا ندارد، بلکه با آنان صحبت نیکو و مهربانی داشتهباش. به کسی اقتدا نما که از گناه به سوی پروردگار توبه نمود با عمل به طاعت، از خطا کاریها به جانب مولایش باز میگردد و از گناه دست میکشد؛ زیرا بعد از زندگی دنیا بازگشت به سوی خداوند عزوجل است تا هر کس را به کردارش آگاه سازد و مطابق اعمالش جزا دهد.
﴿یَٰبُنَیَّ إِنَّهَآ إِن تَکُ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٖ فَتَکُن فِی صَخۡرَةٍ أَوۡ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ أَوۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ یَأۡتِ بِهَا ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٞ ١٦﴾.
بعد از آن لقمان علیه السلام ، در ضمن نصیحت برای پسرش گفت: پسرکم! اگر عمل نیک و بد در کوچکی به اندازۀ دانۀ خردلی و در میان سنگی مستقر باشد یا در جای دیگری در آسمانها و زمین قرار داشته باشد، از علم الله عزوجل پوشیده نیست و حتماً آن را در روز قیامت باز میآورد تا هر کس را موافق عمل نیک و بدش جزا دهد. حقتعالی به بندگانش لطف دارد و مهربان است، با زیباترین وسایل به خوشایندها وصلشان میکند و ناخوشایندها را از ایشان دفع مینماید. او خداوند خبیری است که هیچ امر نهان و غایبی بر او پوشیده و پنهان نیست.
﴿یَٰبُنَیَّ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱنۡهَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَآ أَصَابَکَۖ إِنَّ ذَٰلِکَ مِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ ١٧﴾.
لقمان علیه السلام پسرش را به اقامۀ نماز به کاملترین وجهش به گونهای که مشروع شده امر نمود؛ زیرا نماز ستون دین و بازدارنده از فحشا و منکر است. او را مأمور داشت که امر به معروف کند؛ یعنی مردم را به هر خیر و راهیابی که نقل و عقل به شایستگی آن دلالت دارد فرا خواند. توصیهاش نمود که نهی از منکر نماید؛ یعنی آنان را از اموری که شرایع با حکمت الهی و فطرت راستین نهی کرده باز دارد. اما توصیهاش کرد تا با مهربانی و نرمی و با حکمت و ملایمت این کار را انجام دهد و چون امر به معروف و نهی از منکر مینماید، آزار و اذیت مردم را تحمل داشته باشد؛ زیرا روش انبیا و پیامبران همچنین است. آری! انجام این اعمال از اموری است که باید انسان بر آن حرص داشته باشد و به انجامش تصمیم جدّی بگیرد؛ چون این وظیفه از بلندترین منازل و بزرگترین مراتب به شمار میرود.
﴿وَلَا تُصَعِّرۡ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمۡشِ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَرَحًاۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٖ ١٨﴾.
چهرهات را با تکبّر و به گونۀ توهین آمیز از مردم مگردان، بلکه با ایشان پیشانی گشاده داشته باش، تبسّم نما و آغوشت را برای بندگان الله عزوجل باز نگهدار. در روی زمین با تکبّر، خود پسندی و خرامان راه مرو؛ زیرا خداوند سبحان کسی را که در دلش متکبّر باشد، به زبانش فخر فروشی کند، خود را بزرگ بیند و از مردم برتر بشمارد دوست ندارد، بلکه اشخاص فروتنی را دوست میدارد که با بندگانش پیش آمد نیکو دارند.
﴿وَٱقۡصِدۡ فِی مَشۡیِکَ وَٱغۡضُضۡ مِن صَوۡتِکَۚ إِنَّ أَنکَرَ ٱلۡأَصۡوَٰتِ لَصَوۡتُ ٱلۡحَمِیرِ ١٩﴾.
آنگاه که راه میرفتی تواضع داشته باش و با تکبّر و خود پسندی راه مرو. وقتی سخن میزنی از آوازات بکاه؛ زیرا این از حسن ادب و کمال عقل است. به یقین که نارساترین، بدترین و ناپسندترین آوازها آواز خر است. پس با بلند آوازی بدون نیاز، صدایت را به آواز خر همانند مکن.
﴿أَلَمۡ تَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَأَسۡبَغَ عَلَیۡکُمۡ نِعَمَهُۥ ظَٰهِرَةٗ وَبَاطِنَةٗۗ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یُجَٰدِلُ فِی ٱللَّهِ بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا کِتَٰبٖ مُّنِیرٖ ٢٠﴾.
ای بندگان! آیا ندیدید که خداوند سبحان موجودات آسمانی مانند خورشید، ماه، ستارگان، سیّارگان، ابرها و دیگر چیزها را مسخّرتان ساخته و موجودات زمینی از قبیل حیوان، نبات، آب و دیگر چیزها را برایتان رام نموده است؟ نمیبینید که احسانهای ارزشمند و نعمتهای بسیارش چون عافیت و تندرستی، فرزندان و اموال، امنیت و آرامش، در خدمت شما قرار دارد؟ نمیاندیشید که نعمتهای ظاهری وی در بدنها و اعضای وجود، و نعمتهای باطنیاش در دلها و عقلها شامل حالتان است؟ بعضی از مردم در عبودیت، نامها و صفات الله عزوجل و نیز در باب اخلاص عبادت برای او تعالی، بدون برهان درست و دلیل واضح به جدال میپردازند؛ امّا هیچ بیان و کتابی ادعا و سخن آنان را مستند نمیسازد و مورد تأیید قرار نمیدهد.
﴿وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَا وَجَدۡنَا عَلَیۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ کَانَ ٱلشَّیۡطَٰنُ یَدۡعُوهُمۡ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِیرِ ٢١﴾.
وقتی برای کافران که به ناحق در باب عبودیت پروردگار مادله میکنند گفته شود: از آنچه خداوند عزوجل در کتاب خوشی بر پیامبرش فرو فرستاده پیروی کنید و به وسیلهاش هدایت شوید، با تعرّض به ردّ این سخن میپردازند و میگویند: نه، ما به آن تعلّق خاطر نداریم، بلکه از روش پیشین پدران و اجداد خویش که شرک و عبادت بتهاست پیروی میکنیم. آیا این کار را انجام میدهند، اگرچه شیطان، زشتی کار و شرک آنان به پروردگار را نیکو جلوه دهد و با زینت دادنش آنان را به سوی آتش برا فروختۀ دوزخ فرا خواند که کافران را میسوزاند؟
﴿۞وَمَن یُسۡلِمۡ وَجۡهَهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَکَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰۗ وَإِلَى ٱللَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ ٢٢﴾.
کسی که با گفتار نیکو، اعمال صالح و اصلاح احوال خود عبادتش را به پروردگار خالص نماید و اوتعالی را در الوهیت یگانه بداند، به راستی که محکمترین واسطه را لازم گرفته و به بزرگترین وسیلهای چنگ زده که او را به رحمت و رضوان خداوند عزوجل وصل میسازد. همه قضایا به الله پاک برمیگردد و همه امور به او رجعت میکنند، همه مردم به پیشگاه او حضور مییابند و حقتعالی فرمانبرداران را پاداش داده گنهکاران را به عذابش گرفتار میسازد.
﴿وَمَن کَفَرَ فَلَا یَحۡزُنکَ کُفۡرُهُۥٓۚ إِلَیۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٢٣﴾.
ای پیامبر! بر کسی که به رسالت تو کفر ورزد و دعوتت را تکذیب کند تأسّف مخور و از عملکردش اندوهگین مباش؛ زیرا تو رسالت خویش را انجام دادی، امانت را ادا کردی و به نصیحت امّت پرداختی. هر که کافر شود بازگشت او به سوی خداوند عزوجل است، آنگاه او را به اعمال بدی که در دنیا انجام داده خبر میدهد و در برابر اعمالش در آتش دوزخ عذاب مینماید؛ زیرا اوتعالی به رازهای دلها و خاطرات ضمیرها آگاه است و هیچ چیز نهانی از او مخفی نیست.
﴿نُمَتِّعُهُمۡ قَلِیلٗا ثُمَّ نَضۡطَرُّهُمۡ إِلَىٰ عَذَابٍ غَلِیظٖ ٢٤﴾.
خداوند عزوجل کافران را در زندگی کوتاه مدّت و فانی دنیا به مانند چارپایان روزی میدهد و بهرهمند میسازد. بعد از آن آنان را در روز حساب جمع آوری مینماید و به سوی عذاب دشوار و درد آوری سوق میدهد.
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَیَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٢٥﴾.
ای پیامبر! اگر از کافران بپرسی که آفریدگار آسمانها و زمین کسیت؟ پاسخ میدهند که فقط خداوند یگانه است. با چنین اقراری دلیل بر آنان اقامه شد؛ زیرا کسی که این موجودات را آفریده سزاوار آن است که به یگانگی عبادت شود. اکنون برایشان بگو: حمد و سپاس سزاوار پروردگاری است که از گفتههای شما بر خودتان دلیلی اقامه کرد. آری! بیشتر کافران فکر نمیکنند که چه کسی در برابر نعمتها مستحقّ عبادت است و چه کسی در برابر بخششهایش با توحید و عبودیت سزاوار شکران است؛ از همین رو دیگر چیزها را به اوتعالی شریک میآورند.
﴿لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِیُّ ٱلۡحَمِیدُ ٢٦﴾.
همه موجوداتی را که خداوند عزوجل در آسمانها و زمین آفریده از لحاظ ملکیت و آفرینش، روزی دادن و تدبیر، و تصرّف و تقدیر مملوک او هستند. او معبود بر حقّی است که غیر او خدایی نیست و جز وی پروردگاری وجود ندارد. اوتعالی از مخلوقاتش بینیاز است؛ از این رو طاعات برایش فایدهای ندارد، گناهان ضرری را متوجّهش نمیسازد و به کسی نیازمند نیست. ستایش نیکو و شکران فراوان مخصوص اوتعالی است و حمد و ثنا در نخست و نهایت، در هر زمان و مکان و در همه احوال سزاوار اوست.
﴿وَلَوۡ أَنَّمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ مِن شَجَرَةٍ أَقۡلَٰمٞ وَٱلۡبَحۡرُ یَمُدُّهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦ سَبۡعَةُ أَبۡحُرٖ مَّا نَفِدَتۡ کَلِمَٰتُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٢٧﴾.
اگر درختهایی که در زمیناند قلم شوند، دریا به رنگ تبدیل شود، بعد از آن به هفت دریا امتداد یابد و با این قلمها و رنگها کلمات خداوند عزوجل نوشته شود قلمها نابود میشود و رنگها به نهایت میرسد، اما کلمات بزرگ و با برکت پروردگار تمام نمیشود؛ چون کلماتش را کسی شمرده نمیتواند و بشریت توان احاطه به آنها را ندارد. الله عزوجل در پادشاهیاش غالب است، هر که با وی دشمنی کند خوارش میسازد، هر که با او دوستی ورزد عزیزش میدارد و در آفرینش و عملکرد، و حکم و شریعتش با حکمت است.
این آیه به اثبات صفت کلام برای حقتعالی که سزاوار بزرگی اوست دلالت دارد.
﴿مَّا خَلۡقُکُمۡ وَلَا بَعۡثُکُمۡ إِلَّا کَنَفۡسٖ وَٰحِدَةٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعُۢ بَصِیرٌ ٢٨﴾.
ای انسانها! آفرینش و زنده کردن دوبارۀتان در نزد خداوند عزوجل در آسانی و سهولت، فقط مانند آفرینش و برانگیختن یک نفر است. به راستی که اوتعالی تمام سخنان را میشنود و همه اعمال را میبیند، به همه احوال داناست و قطعاً از اعمال مخلوقات حساب میگیرد.
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ یُولِجُ ٱلَّیۡلَ فِی ٱلنَّهَارِ وَیُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِی ٱلَّیۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ کُلّٞ یَجۡرِیٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَأَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٞ ٢٩﴾.
آنا ندیدی که خداوند عزوجل شب را در روز داخل میکند و از اثرش ساعات شب دراز و ساعات روز کوتاه میشود و باز روز را در شب داخل مینماید و از اثرش ساعات روز، بلند و ساعات شب کوتاه میگردد؟ خورشید و ماه را برای مصلحت بندگان تحت فرمان آورده که هرکدام تا مدّت معیّن و تغّیرناپذیری در مسیرش حرکت کند و در مدارش جریان یابد؟ حقتعالی به کارهای نیک و بد انسانها داناست، هیچ امر پنهانی از او پوشیده نیست و هیچ چیزی از وی غایب نمیماند.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡکَبِیرُ ٣٠﴾.
خداوند عزوجل این آفرینش بزرگ و نشانههای قوی را مقرّر داشته تا بدانید که تنها اوتعالی در الوهیت، ذات، نامها، صفات و افعالش حقّ است و معبودان کافران باطل و ساختگی است. یقیناً پروردگار عزوجل در قدر و منزلت و در قهر و غلبه بلند مرتبه و به ذاتش متعالی است. آری! اوتعالی طوری که سزاوار جلال اوست بر عرش استوا دارد، در نامها و صفاتش بلند مرتبه است و اوست که از هر چیزی بزرگتر است. مسلّماً هر که دارای چنین صفاتی باشد سزاوار پرستش است و باید در الوهیت یگانه شناخته شود.
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱلۡفُلۡکَ تَجۡرِی فِی ٱلۡبَحۡرِ بِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ لِیُرِیَکُم مِّنۡ ءَایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّکُلِّ صَبَّارٖ شَکُورٖ ٣١﴾.
ای انسان! آیا مشاهده نکردی که چگونه کشتی به تقدیر و تسخیر پروردگار سبحان در دریا حرکت میکند تا نعمت و رحمتی از جانب اوتعالی برای بندگان باشد؛ طوری که بر آن سفر نماید، به طلب روزی بپردازند و دلایل قدرت و عظمت اوتعالی آشکار شود؟ مسلّماً در حرکت کشتیها بر روی دریاها دلیل قاطع و برهان روشنی بر عظمت و یگانگی خداوند عزوجل است؛ البته در نگاه کسی که بر ادای طاعات و پرهیز از گناهان استقامت داشته باشد، بر مقدّرات الهی صبر نماید و نعمتهایش را شکرگزار باشد.
﴿وَإِذَا غَشِیَهُم مَّوۡجٞ کَٱلظُّلَلِ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ فَلَمَّا نَجَّىٰهُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ فَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞۚ وَمَا یَجۡحَدُ بَِٔایَٰتِنَآ إِلَّا کُلُّ خَتَّارٖ کَفُورٖ ٣٢﴾.
آنگاه که کافران به کشتیها سوار میشوند و موجها مانند ابر یا کوهی ارتفاع مییابد و ناشکیبایی و ترس از هلاکت بر آنان چیره میشود به خداوند عزوجل پناه میبرند و به پیشگاهش خالصانه دعا میکنند. اما آنگاه که توسّط کشتی با سلامتی و آرامش به خشکی میرسند برخی در عبادت خود میانهرواند؛ یعنی به گونۀ کامل شکر خدا را ادا نمیکنند و مؤمن موحّد و تقصیر کاراند، ولی برخی دیگر به نعمتهای اوتعالی کفر میورزند و در عبادتش شریک میآورند. آری! تنها خیانتکاران بدکار به آیات و دین خدا کفر میورزند؛ آنانکه عقدها و پیمانها را شکستند و وعدهها را خلاف کردند، از نعمتها انکار ورزیدند و احسنان الهی را فراموش نمودند.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمۡ وَٱخۡشَوۡاْ یَوۡمٗا لَّا یَجۡزِی وَالِدٌ عَن وَلَدِهِۦ وَلَا مَوۡلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِۦ شَیًۡٔاۚ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ ٣٣﴾.
ای مردم! با انجام اوامر و پرهیز از نواهی از پروردگار خویش بترسید و از دشواری روزی آشکار، یعنی قیامت هراس داشته باشید؛ روزی که در آن پدر از فرزند و فرزند از پدر چیزی را دفع کرده نمیتوانند؛ یعنی خویشاوندیی نیست که فایدهمند باشد و یاری دهندهای نیست که عذاب را دفع کند. آنچه را خداوند عزوجل در باب برپاشدن قیامت به شما وعده کرده حقّ است و در آن شکی وجود ندارد؛ از این رو به زندگی دنیا و به آرایش ظاهریاش فریب نخورید؛ زیرا دنیا باطل، نابودشدنی و متاع اندکی است. همچنان شیطانهای انسی و جنّی شما را در شناخت و عبادت پروردگارتان و از هدایت به سوی گمراهی سوق ندهند.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِی نَفۡسٞ مَّاذَا تَکۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِی نَفۡسُۢ بِأَیِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرُۢ ٣٤﴾.
به راستی که تنها خداوند عزوجل به وقت قیام قیامت داناست؛ نه کسی دیگر. اوست که باران را فرود میآورد و هیچکس جز وی توان انجام این کار را ندارد. تنها حقتعالی میداند که در رحِمهای مادران چیست و فقط او داناست که هریک از مردم فردا چه میکند؛ حال آنکه خود اشخاص نمیدانند. خداوند پاک داناست که هر نفسی به کدام سرزمین میمیرد، حال آنکه خود شخص بدان آگاهی ندارد. یقیناً خداوند سبحان به هر چیزی داناست، هیچ امر نهانی از او مخفی نیست و هیچ غایبی از پوشیده نمیماند.