مکی است؛ ترتیب آن 42؛ شمار آیات آن 53
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿حمٓ ١﴾.
حا. میم؛ مثل دیگر حروف مقطعات است؛ یعنی الله عزوجل به مراد خویش در نزول آنها داناتر است.
﴿عٓسٓقٓ ٢﴾.
عین. سین. قاف؛ علم این حروف را که از جملۀ مقطّعات اند به کسی میسپاریم که آنها را نازل فرموده و در معنای آنها خود را به تکلّف نمیاندازیم.
﴿کَذَٰلِکَ یُوحِیٓ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ ٱللَّهُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٣﴾.
ای پیامبر! همچنان که قرآن کریم بر تو نازل شده بر پیامبران پیش از تو نیز کتابهای فرود آمده و خداوند عزوجل به ایشان وحی نموده است. الله عزوجل ذات با عزتی است که کسی با او زور آزمایی و محاربه کرده نمیتواند، بر همه تسلّط دارد، دوستانش را عزّت میبخشد و دشمنانش را ذلیل میسازد. او در آفرینش و صُنعش و درتدبیر و شریعتش با حکمت است.
﴿لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ ٤﴾.
همه موجودات آسمانها و زمین از نگاه آفرینش و روزی دادن و تدبیر امور تنها و تنها مملوک اوتعالی است. خداوند پاک به ذات و قدرتش و به قهر و غلبهاش بلند مرتبه است. او واقعاً بر عرش خویش استوا دارد، در نامها و صفاتش بزرگ است و عظمت، بزرگواری و عزّت مخصوص اوست.
﴿تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِن فَوۡقِهِنَّۚ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ٥﴾.
نزدیک است که آسمانهای هفتگانه که یکی بالای دیگر قرار دارد، با ضخامت و استحکام بنای خویش، از عظمت حقتعالی دونیمه شوند، فرشتگان الهی پروردگار را از اموری که سزاوار او نیست منزّه میدانند، اوتعالی را به همه اوصاف نیکو ستایش میکنند و از وی میخواهند گناهان فرزندان مؤمن آدم را بیامرزد. آگاه باشید که پروردگار سبحان برای کسی که به او رجوع نماید بسیار آمرزنده است و به توبه کنندگان مهربان است؛ یعنی که مجازات را از آنان باز میگرداند و پاداش نیکو عنایتشان میکند.
﴿وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیۡهِمۡ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ ٦﴾.
خداوند عزوجل به اعمال مشرکان که غیر اوتعالی را پرستش میکنند آگاه است، همه را برمیشمارد و نگه میدارد تا در روز جزا با آنان محاسبه نماید. ای پیامبر! تو نگهبان و برشمارندۀ اعمال آنان نیستی که برای آنان جزا دهی، بلکه تبلیغ کنندۀ پیام حقتعالی میباشی تا حجّت را بر آنان اقامه کنی. از این رو رساندن پیام الهی کار تو و حساب اعمال کار الله عزوجل است.
﴿وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا لِّتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَتُنذِرَ یَوۡمَ ٱلۡجَمۡعِ لَا رَیۡبَ فِیهِۚ فَرِیقٞ فِی ٱلۡجَنَّةِ وَفَرِیقٞ فِی ٱلسَّعِیرِ ٧﴾.
ای پیامبر! همچنان که خداوند عزوجل به سوی پیامبران پیشین وحی فرستاد، به سوی تو هم قرآن را به زبان عربی وحی نموده تا اهل مکه و سایر نواحی جهان در اطراف مکّه را بیم دهی و مردم را در صورت عدم ایمان از عذاب روز قیامت بترسانی؛ از عذاب روزی که الله عزوجل مردم اوّلین و آخرین را جمع مینماید و حتماً واقع شدنی است. در آن روز بندگان دو گروه اند: اهل ایمان که در بهشتهای پر از نعمت اند و اهل کفر که در دوزخ برافروخته قرار دارند. بنابراین هر که به خویشتن خیر اندیش است، باید خود را با طاعت پروردگار، پیروی از رسول و توشۀ اعمال نیکو از آتش دوزخ نجات دهد.
﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَهُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰکِن یُدۡخِلُ مَن یَشَآءُ فِی رَحۡمَتِهِۦۚ وَٱلظَّٰلِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٍ ٨﴾.
اگر خداوند متعال اراده کند که همه بندگان را به پذیرش اسلام متّفق سازد، به این کار تواناست و ایشان را امتی هدایت شده میگرداند. اما او اراده دارد مطیعان را که از هدایتش پیروی نمایند به رحمتش مخصوص سازد و کسانی را که کافر شوند و پیامبر را تکذیب کنند براساس عدلش عذاب نماید. کسی نیست که در روز قیامت به امور کافران رسیدگی نماید و عذاب را از آنان دفع نماید؛ یعنی در آن روز شفاعتگر، یاور و دوست صمیمی برای آنان وجود ندارد.
﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَۖ فَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡوَلِیُّ وَهُوَ یُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٩﴾.
بلکه کافران خدایانی را برگزیدند و عبادت میکنند که میپندارند به امور آنان رسیدگی مینمایند؛ حال آنکه تنها خداوند عزوجل در امور تصرّف دارد، او را ولی خویش میدانند و به عبادتش میپردازند. اوتعالی هم با رعایت و هدایتش در امورشان تصرّف مینماید و تنها اوست که مرده گان را برای حساب گرفتن زنده مینماید. او بر هر کاری تواناست، هیچ امری بر او دشوار نیست و هیچ قدرتی او را عاجز کرده نمیتواند.
﴿وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِیهِ مِن شَیۡءٖ فَحُکۡمُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبِّی عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ ١٠﴾.
ای بندگان! در هر امری از امور دین و مسایل شریعت که اختلاف ورزیدید با ردّ آن به کتاب و سنّت، حکم خدا و رسول دربارهاش صادر میشود. این حاکم عدل، پروردگار، آفریدگار، روزی دهنده و تدبیر کنندۀ امور من و شماست. به او اعتماد میکنم و تمسّک میجویم، امورم رابه او میسپارم و در همه شؤون زندگی خود به او باز میگردم؛ یعنی او مبدأ و معاد همه چیز است و زندگی و مردنم برای او میباشد.
﴿فَاطِرُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ جَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ أَزۡوَٰجٗا یَذۡرَؤُکُمۡ فِیهِۚ لَیۡسَ کَمِثۡلِهِۦ شَیۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ١١﴾.
تنها و تنها خداوند متعال آفریدگار آسمانها و زمین است. او آنها را به نیکویی و استحکام خلق کرد، زنان را برای مردان از جنس انسانیشان آفرید تا میان هردو جنس استقرار نفسی و آرامش روحی پدید آید. همچنان در آفرینش چهار پایان، جفتهای نر و ماده را مقرّر داشت که به سبب ایجاد جنس نر و ماده، نسل افزونی حاصل میکند و نوع بقا مییابد. هیچ چیزی از مخلوقات به خداوند پاک همانند نیست و هیچ چیزی در ذات، صفات، نامها و افعال با اوتعالی مشابهت ندارد. نامهای او همه نیکو و صفاتش همه بلند است، افعالش همه با حکمت است و او شنوای هر آواز و سخن، و بینای هر حال و عملی است.
﴿لَهُۥ مَقَالِیدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ ١٢﴾.
پادشاهی آسمانها و زمین مخصوص خداوند عزوجل است و کلیدهای خزانههای روزی، رحمت و علم به دست اوست. روزی هر که از بندگانش را که بخواهد گشایش میدهد و بر هر که بخواهد تنگ میسازد. اوتعالی به هر چیزی داناست و از جمله میداند که چی کسی سزاوار توانگری و ناداری، چه کسی سزاوار هدایت و گمراهی و چی کسی مستحق و چه کسی مستحق دانایی و نادانی است و با حکمت خویش هر یک از این اوصاف را در جایش مینهد.
﴿۞شَرَعَ لَکُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِیٓ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ وَمَا وَصَّیۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَمُوسَىٰ وَعِیسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِیمُواْ ٱلدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِیهِۚ کَبُرَ عَلَى ٱلۡمُشۡرِکِینَ مَا تَدۡعُوهُمۡ إِلَیۡهِۚ ٱللَّهُ یَجۡتَبِیٓ إِلَیۡهِ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِیٓ إِلَیۡهِ مَن یُنِیبُ ١٣﴾.
خداوند عزوجل دینی را برای بندگانش مشروع ساخته و به پیامبرش وحی فرستاده که عبارت از دین اسلام است و آیینی است که آن را به نوح علیه السلام پیش از آنکه بدان فرا خواند و عمل کند توصیه داشته بود و نیز ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلامرا وصیت نموده بود تا بدان عمل کنند. این پنج تن پیامبران اولوالعزم اند که خداوند عزوجل ایشان را مأمور ساخت با انجام اوامر او تعالی، چون توحید و عبادت، و پرهیز از نواهیاش به اقامۀ شعائر دین بپردازند و نیز ایشان را از اختلاف و تنازع در دین نهی کرده است؛ زیرا تفرقه دشمنی را به بار میآورد. ای پیامبر! فراخوانی کافران به سوی توحید و اخلاص عبادت برای خداوند عزوجل در نظر آنان بزرگ میآید. اوتعالی هر که از بندگانش را که بخواهد به پذیرش ایمان برمیگزیند و هر که با توبه و استغفار به سویش باز گردد به سوی هدایت توفیقش میدهد.
﴿وَمَا تَفَرَّقُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡیَۢا بَیۡنَهُمۡۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى لَّقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِینَ أُورِثُواْ ٱلۡکِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُ مُرِیبٖ ١٤﴾.
کافران در معتقدات خود به گروهها و احزاب گوناگون تقسیم نشدند، مگر بعد از اینکه با فرستادن پیامبران و نازل شدن کتابها برای آنان علم حاصل شد و حجّت اقامه گردید. این بدان سبب بود که بعضی بر بعضی دیگر بغاوت کردند و حسد ورزیدند. اگر خداوند عزوجل در تقدیر از پیش تعیین شدهاش تأخیر عذاب تا روز قیامت را بر کافران مقرّر نمیداشت عقوبت بر آنان را در دنیا بطور عاجل حکم مینمود. به راستی کسانی از یهود و نصاری که علم تورات و انجیل را به میراث بردند در برابر ایمان و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شکّ و تردید دارند؛ چنانکه این شکّ و تردید، آنان را به منازعۀ حرام و اختلاف ناپسند کشانده است.
﴿فَلِذَٰلِکَ فَٱدۡعُۖ وَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡۖ وَقُلۡ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن کِتَٰبٖۖ وَأُمِرۡتُ لِأَعۡدِلَ بَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمۡۖ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَکُمۡ أَعۡمَٰلُکُمۡۖ لَا حُجَّةَ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ یَجۡمَعُ بَیۡنَنَاۖ وَإِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ ١٥﴾.
ای پیامبر! پس مردم را به سوی دین اسلام که دین پیامبران علیهم السلاماست فراخوان و با انجام اوامر و اجتناب از نواهی الهی مطابق امر و توصیهاش استقامت داشته باش. چنین عملکردی موافق به علم و پیروی از شریعت است؛ نه بدعت گرایی. اما از آرای گمراه کنندۀ کافران متابعت منما، بلکه به وحی نازل شده تمسّک بجوی؛ زیرا تمسّک به وحی و دور انداختن آرای مخالفش اصل بزرگی از اصول شریعت است و بگو که من به همه کتابهایی که خداوند عزوجل بر پیامبرانش نازل کرده تصدیق مینمایم و حقتعالی مرا فرمان داده که در میان شما به عدالت حکم کنم. ما پاداش اعمال نیک خود را درمییابیم و شما جزای اعمال خویش را در خواهید یافت و بعد از قیامت حجّت و آشکار شدن حق، بین ما و شما جدال و خصومتی لازم نیست. پروردگار سبحان همه ما را جمع میآورد تا روز قیامت در امور اختلافی میان ما و شما حکم نماید. ما به سوی اوتعالی برمیگردیم و آنگاه از اعمال هر کس حساب میگیرد و مطابق اعمالش جزا میدهد.
﴿وَٱلَّذِینَ یُحَآجُّونَ فِی ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ٱسۡتُجِیبَ لَهُۥ حُجَّتُهُمۡ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَعَلَیۡهِمۡ غَضَبٞ وَلَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٌ ١٦﴾.
کسانی که بعد از پذیرش توحید و دعوت الهی توسط بندگان، در یگانگی خداوند عزوجل که آن را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورده است مخاصمه میکنند حجّت و دلیل آنان در نزد اوتعالی باطل و مردود است، مورد خشم حقتعالی قرار میگیرند و برای آنان عذاب درد آوری مقرّر است؛ چون کافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند.
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ وَٱلۡمِیزَانَۗ وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ قَرِیبٞ ١٧﴾.
الله عزوجل خداوندی است که قرآن و سایر کتابهای نازل شده بر پیامبران را فرو فرستاده است، همچنان میزان را که عبارت از عدالت در همه چیزهاست نازل فرموده تا مردم آن را بر خود حَکَم قرار دهند. تو چه میدانی، شاید قیامت نزدیک شده باشد و به قیام آن چیزی نمانده باشد.
﴿یَسۡتَعۡجِلُ بِهَا ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِهَاۖ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مُشۡفِقُونَ مِنۡهَا وَیَعۡلَمُونَ أَنَّهَا ٱلۡحَقُّۗ أَلَآ إِنَّ ٱلَّذِینَ یُمَارُونَ فِی ٱلسَّاعَةِ لَفِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٍ ١٨﴾.
کافران تکذیب کنندۀ قیامت با استهزا و تمسخر، قیام آن را به عجله خواستار میشوند، اما مؤمنان چون هول انگیزی قیامت را میشنوند، از برپایی آن ترسناک میباشند و عقیده دارند که حقّ است و در آن شکی وجود ندارد. آگاه باش که هر که در برپایی قیامت شک داشته باشد و در آن جدال نماید، در گمراهی دور از حق به سر میبرد.
﴿ٱللَّهُ لَطِیفُۢ بِعِبَادِهِۦ یَرۡزُقُ مَن یَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡعَزِیزُ ١٩﴾.
خداوند متعال به بندگانش لطف بسیار دارد، به امور خوشایند وصلشان میسازد و امور ناخوشایند را از ایشان بازمیدارد. اوتعالی با حکمت بزرگش روزی را به هر که از بندگان بخواهد فراخ میسازد و به هر که بخواهد تنگ میگرداند. او ذات نیرومندی است که کسی با او توان زور آزمایی و محاربه را ندارد و از قوّت و نیرومندیاش این است که دشمنانش را شکست میدهد. او ذات با عزّتی است که در قلمروش ستم نمیکند، با عزّت خویش دوستانش را عزیز میسازد و با عظمت خود عصیانگرانش را خوا میگرداند.
﴿مَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلۡأٓخِرَةِ نَزِدۡ لَهُۥ فِی حَرۡثِهِۦۖ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلدُّنۡیَا نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَا وَمَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ ٢٠﴾.
کسی که با علم و دانش خود پاداش اخروی را اراده کند و با اخلاص در اعمال برای رضای اوتعالی بکوشد خداوند عزوجل با ایجاد برکت در عملش او را به طاعات توفیق میبخشد و پاداش حسناتش را از ده برابر تا بینهایت بالا میبرد. اما کسی که با علمش دنیا را اراده داشته باشد و با فراموشی آخرت پاداش اخروی را از نزد خداوند عزوجل طلب ننماید حقتعالی از متاع دنیوی آنچه را برایش مقدّر کرده عطا میکند، ولی در نزد وی پاداشی ندارد؛ زیرا مزدش را در دنیا عطا کرده و چنین شخصی در واقع محروم و شکست خورده است.
﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا لَمۡ یَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةُ ٱلۡفَصۡلِ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٢١﴾.
آیا برای کافران شریکانی است که مسلک کفر و گمراهی را که دین غیر مشروع الهی است برای آنان اختراع کرده باشد؟ اگر خداوند عزوجل مهلت در مجازات کافران را مقدّر نکرده بودی، آنان را طور عاجل مجازات مینمود و عذاب را بر آنان حواله میداشت. به یقین که کافران به عذاب درد آور آتش دوزخ گرفتار میشوند.
﴿تَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ مُشۡفِقِینَ مِمَّا کَسَبُواْ وَهُوَ وَاقِعُۢ بِهِمۡۗ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِی رَوۡضَاتِ ٱلۡجَنَّاتِۖ لَهُم مَّا یَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡکَبِیرُ ٢٢﴾.
کافران را در روز قیامت میبینی به خاطر جزای اعمال بد کفر و معاصیی که در دنیا انجام دادهاند خایف و ترسناک اند و به بدترین وجهی به عذاب گرفتار میشوند. اما مؤمنان صالحی که مطیع پروردگار و پیرو رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هستند در باغهای بهشت جاودان، با نعمت و شادمانی به سر میبرند. در آنجا هر چه بخواهند و نفسهایشان میل داشته باشد برایشان میسّر است و خداوند عزوجل فضل و کرمش را بر ایشان فراوان میسازد. این کرامتها و نعمتها، کامیابی بزرگ و بهرهمندی بینهایتی است که توصیفش بلندتر از بیان است؛ زیرا ایشان به هر چیز دوست داشتنی، مطلوب و مرغوبی رسیده از هر امر ناخوشایند و ناپسندی نجات یافتهاند.
﴿ذَٰلِکَ ٱلَّذِی یُبَشِّرُ ٱللَّهُ عِبَادَهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِۗ قُل لَّآ أَسَۡٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِی ٱلۡقُرۡبَىٰۗ وَمَن یَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِیهَا حُسۡنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ شَکُورٌ ٢٣﴾.
نعمتهای جاودانی که خداوند عزوجل برای بندگانش در بهشت وعده کرده بشارتی است که به وسیلۀ آن دوستانش را مژده میدهد؛ یعنی برای کسانی است که تنها از اوتعالی اطاعت و از پیامبرش متابعت کردند. ای پیامبر! برای کافران بگو: من از شما در برابر تبلیغ رسالتم مزد و پاداشی نمیخواهم؛ زیرا پاداش من بر خداست. امّا مراعات خویشاوندی و صلۀ رحم را از شما توقُّع دارم. آری! خویشاوندی آنان با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حقّ نیکیرسانی، احترام و قدرشناسی برای آن حضرت را ثابت میساخت. هر که عمل نیکی را انجام دهد پروردگار منّان پاداش عملش را ده چند یا بیشتر از آن عطا مینماید، به یقین که حقتعالی بسیار آمرزنده است و گناهان تائبان را میآمرزد؛ شکور است و پاداش نیکوکاران و اخلاصمندان را عطا میکند. اوتعالی با آمرزگاریاش گناهان را نابود میگرداند و با شکر پذیری خویش نیکیها را چند برابر میسازد.
﴿أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗاۖ فَإِن یَشَإِ ٱللَّهُ یَخۡتِمۡ عَلَىٰ قَلۡبِکَۗ وَیَمۡحُ ٱللَّهُ ٱلۡبَٰطِلَ وَیُحِقُّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٢٤﴾.
آیا کافران میگویند: پیامبر بر خداوند عزوجل دروغ بست و ادعا میکند که اوتعالی بر او وحی فرستاده و به رسالتش بر گزیده و میپندارد که به او چیزی وحی نشده و نه به رسالت مبعوث نگردیده است؟ ای پیامبر! اگر تو چنین کاری را انجام میدادی پروردگار سبحان بر مبنای خواستهاش بر دلت مهر مینهاد، باطل را محو و نابود میساخت و حق را با کلمات و وعدۀ تخلّف نا پذیرش ثابت و پایدار میداشت. بنابراین باطل نابود شدنی است؛ هر چند که دوام و انسجام یابد و حق پیروز و مورد تأیید پروردگار است؛ هرچند با آن مقابله صورت گیرد و رد شود. خداوند عزوجل به راز دلهای بندگان دانا و به امور پنهانی نفسها و ضمایرشان آگاه میباشد و هیچ چیزی از او غایب نیست.
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَیَعۡفُواْ عَنِ ٱلسَّیَِّٔاتِ وَیَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ ٢٥﴾.
خداوند متعال ذاتی است که توبۀ تائبان را میپذیرد؛ یعنی اعمال نیکشان مورد قبولش قرار میگیرد و اعمال بدشان را میبخشد. اوتعالی به اعمال نیک و بد بندگان داناست، هیچ کاری بر او پوشیده نیست و قطعاً از اعمالشان حساب میگیرد.
﴿وَیَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦۚ وَٱلۡکَٰفِرُونَ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٞ ٢٦﴾.
مؤمنان نیکوکار با اجابت دعوت پروردگار به اوامر اوتعالی عمل مینمایند و از نواهیاش میپرهیزند. خداوند عزوجل نیز احسانش را بر آنان مزید میگرداند؛ بدینگونه که برای تحصیل هدایت و علم، و رزق و روزی توفیقشان میدهد و حسناتشان را زیاده میگرداند، امّا برای کافران در نزد پروردگار یگانۀ قهّار، عذاب آتش دوزخ و جایگاه بدی آماده شده است.
﴿۞وَلَوۡ بَسَطَ ٱللَّهُ ٱلرِّزۡقَ لِعِبَادِهِۦ لَبَغَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٖ مَّا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ بِعِبَادِهِۦ خَبِیرُۢ بَصِیرٞ ٢٧﴾.
اگر خداوند عزوجل رزق و روزی را برای بعضی از بندگانش فراخ سازد به سبب دارایی و ثروت بر دیگران فخر فروشی میکنند، تکبّر میورزند، زورمند میشوند و در زمین دست به فساد میزنند. امّا حقتعالی با تقدیر و حکمت خویش به اندازۀ کفایت برایشان عطا مینماید؛ زیرا به مصلحت بندگانش داناست، اوتعالی با خبر است که از دارایی و ناداری و از تندرستی و بیماری، کدام یک به حال بندگانش مناسبتر میباشد و نیز به رعایت شؤون، تدبیر احوال و تصرّف در زندگیشان بیناست.
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ مِنۢ بَعۡدِ مَا قَنَطُواْ وَیَنشُرُ رَحۡمَتَهُۥۚ وَهُوَ ٱلۡوَلِیُّ ٱلۡحَمِیدُ ٢٨﴾.
خداوند یگانه ذاتی است که با فرود آوردن باران از آسمان بعد از ناامیدی مردم از نزول باران، به فریاد بندگان و شهرها میرسد. او رحمتش را بر مخلوقات و بندگانش فرو میریزد تا همه سیراب شوند، با تصرّف مهربانانه در امور، شؤون حیاتشان را مراعات مینماید و با لطف خویش مورد احسانشان قرار میدهد، در ولایت و رعایتش ستوده است و صفات شایسته و کمال مخصوص اوست.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَآبَّةٖۚ وَهُوَ عَلَىٰ جَمۡعِهِمۡ إِذَا یَشَآءُ قَدِیرٞ ٢٩﴾.
از براهنیی که به قدرت، یگانگی و عظمت خداوند عزوجل دلالت میکند آفرینش آسمانها و زمین است که با وسعت، ضخامت و استحکام، بدون اینکه مثال سابقی داشته باشند آفریده شدهاند و نیز از آن دلایل، آفرینش انواع مخلوقاتی است که در زمین میخزند. اوتعالی به جمع آوری و اعادۀ آنها وقتی که بخواهد تواناست تا آنان را برای حساب اعمال در روز جزا جمع نماید، هیچ چیزی او را عاجز کرده نمیتواند و هیچ امری بر او دشوار نیست.
﴿وَمَآ أَصَٰبَکُم مِّن مُّصِیبَةٖ فَبِمَا کَسَبَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَیَعۡفُواْ عَن کَثِیرٖ ٣٠﴾.
ای بندگان! آنچه از مصیبتها در امور دین و دنیا به شما میرسد به سبب گناهان و خطاهایی است که مرتکب میشوید؛ هرچند خداوند پاک بسیاری گناهانتان را میبخشد و شما را بدان مؤاخذه نمینماید.
﴿وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ ٣١﴾.
ای بندگان! شما خداوند متعال را ناتوان ساخته نمیتوانید و توان گریختن از تحت سلطهاش را ندارید، بلکه زیر فرمان قهر و پادشاهی او قرار دارید. کسی جز اوتعالی نیست که در شؤون حیات و امور زندگیتان تصرّف کند و جز او هیچکس نمیتواند نا خوشایندها را از شما دفع نماید و مشکلات را دور سازد.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِ ٱلۡجَوَارِ فِی ٱلۡبَحۡرِ کَٱلۡأَعۡلَٰمِ ٣٢﴾.
از براهین و دلایل قدرت و نیروی بینهایت زورمندانۀ حقتعالی کشتیهایی است که بر روی آب دریاها مانند کوهها جریان مییابد.
﴿إِن یَشَأۡ یُسۡکِنِ ٱلرِّیحَ فَیَظۡلَلۡنَ رَوَاکِدَ عَلَىٰ ظَهۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّکُلِّ صَبَّارٖ شَکُورٍ ٣٣﴾.
هرگاه خداوند عزوجل اراده کند که باد را ساکن سازد تا حرکت نکند و کشتیها را به تحرک وا ندارد، همه بر روی آب ساکن و راکد میمانند و توان حرکت را ندارند. یقیناً حرکت و ایستایی کشتیها و وزیدن و توقُّف بادها، براهین و دلایل واضحی است که به قدرت و یگانگی الله عزوجل دلالت میکند؛ البته در نگاه کسانی که بر انجام طاعات و پرهیز از نواهی استقامت داشته باشند، در برابر تقدیرات رنج آور الهی صابر باشند و به امور خیر و بخششهای الهی شکرگزار باشند.
﴿أَوۡ یُوبِقۡهُنَّ بِمَا کَسَبُواْ وَیَعۡفُ عَن کَثِیرٖ ٣٤﴾.
و اگر خداوند عزوجل اراده کند به سبب گناهان مردم، کشتیها را در دریا غرق مینماید، امّا از گناهان زیادی گذشت میکند و صاحبان آنها را مؤاخذه نمیکند، بلکه آنان را مورد عفو و بخشش خود قرار میدهد.
﴿وَیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٖ ٣٥﴾.
کسانی که در براهین وحداینت خداوند عزوجل خصومت میورزند، آنگاه که عذاب آنان را فراگیرد حتماً خواهند دانست که گریزگاه و نجاتی ندارند و پناهگاهی از این عذاب برای آنان وجود ندارد.
﴿فَمَآ أُوتِیتُم مِّن شَیۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٣٦﴾.
آنچه را خداوند متعال از داریی، فرزندان، جاه و جلال و سایر چیزها برایتان روزی داده متاع فناشدنی است که به زندگی دنیا مربوط است و دوامی ندارد، امّا آنچه در نزد خداوند عزوجل برای بندگان صالحش وجود دارد نیکوتر و ماندگارتر است. آری! نعمتهای پروردگار از متاع دنیا بهتر و ماندگارتر است؛ چون با کرامت و شایستگی والا در بهشتهای جاودان و جایگاه راستینی دوام و استمرار دارد و فناپذیر نیست. این نعمتها را برای کسانی مهیّا کرده که با ایمان به پروردگار بر اوتعالی توکّل ورزیده امور خویش را به وی سپرده باشند.
﴿وَٱلَّذِینَ یَجۡتَنِبُونَ کَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُواْ هُمۡ یَغۡفِرُونَ ٣٧﴾.
همچنان نعمتهای جاودانی یاد شده برای کسانی آماده شده که از گناهان کبیره یعنی معاصیی که به حدّ زشتی و پلدیی رسیده بپرهیزند. این گروه افرادیاند که در برابر برخوردهای خشم آور دیگران گذشت را در پیش میگیرند، بردبارند و دست به انتقام نمیزنند؛ یعنی با اختیار احسان با خالق و مخلوق، از کار بد پرهیز مینمایند و بدکاران را میبخشند.
﴿وَٱلَّذِینَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَیۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٣٨﴾.
از صفات این گروه ابرار آن است که دعوت الهی را پذیرفته؛ دعوتی را که توسط کتاب خدا و به زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به ایشان رسیده و آنان را به سوی ایمان و اخلاص عبادت برای خداوند عزوجل فراخوانده است، همچنان نمازهای واجب را طوری کامل به گونهای که مشروع شده ادا مینمایند و در امور حیات با یک دیگر مشوره میکنند؛ طوری که هیچ کدام رأی خود را بر برادران مسلمان خویش تحمیل نمیکنند و در نهایت از آنچه حقتعالی برایشان از قبیل علم و دانش و مال و جاه عنایت کرده صدقه و انفاق میکنند. آری! به وسیلۀ نماز میان خود و پروردگار ارتباط برقرار میسازند و با مشوره و نصیحت میان خود و مسلمانان رابطه ایجاد مینمایند.
﴿وَٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡبَغۡیُ هُمۡ یَنتَصِرُونَ ٣٩﴾.
اینان مؤمنانیاند که در برابر ظلم و ستم به دفاع میپردازند و به اندازۀ ستمی که بر ایشان صورت گرفته به احیای حقّ خویش اقدام مینمایند؛ مانند اشخاص ترسو ذلّت را نمیپذیرند و به ظلم تن نمیدهند.
﴿وَجَزَٰٓؤُاْ سَیِّئَةٖ سَیِّئَةٞ مِّثۡلُهَاۖ فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِینَ ٤٠﴾.
آری! جزای عمل بد این است که به اندازهاش مجازات صورت گیرد و از آن چیزی زیاده نشود، با اینهم اگر کسی با بخشش و بردباری از ستمگر گذشت نماید و مجازاتش نکند و با ایجاد ارتباط شایسته با وی دوستی برقرار سازد، خداوند عزوجل او را پاداش میدهد و میبخاشید. امّا کسانی که با ستم بر مردم بر حقوقشان تجاوز نمایند و در هنگام انتقام، از حق خویش زیاده ستانی کنند، پروردگار بزرگ آنان را دوست ندارد.
﴿وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَا عَلَیۡهِم مِّن سَبِیلٍ ٤١﴾.
هر که از شخصی که بر او ستم روا داشته انتقام گیرد و حقّ خویش را باز ستاند، خداوند عزوجل مجازاتش نمیکند؛ زیرا به اندازهای که بر او ظلم شده به استیفای حقّش پرداخته است.
﴿إِنَّمَا ٱلسَّبِیلُ عَلَى ٱلَّذِینَ یَظۡلِمُونَ ٱلنَّاسَ وَیَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّۚ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٤٢﴾.
بدون شک خداوند عزوجل کسانی را مؤاخذه میکند که با تجاوز بر مردم حقوقشان را تلف نمایند، با تمایل به باطل در معاملات، بدون حق در روی زمین دست به فساد زنند. برای چنین اشخاصی عذاب درد آوری در آتش دوزخ آماده شده است.
﴿وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ ٤٣﴾.
اما کسی که همّت عالی، مناقب پسندیده و خصایل بزرگواری داشته باشد، در برابر آزار و اذیت صبرنماید و بدی دیگران را بپوشاند خداوند متعال یاد خیر، ستایش نیکو و پاداش بزرگی را برایش عطا مینماید.
﴿وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن وَلِیّٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ وَتَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ یَقُولُونَ هَلۡ إِلَىٰ مَرَدّٖ مِّن سَبِیلٖ ٤٤﴾.
کسی را که خداوند عزوجل به سبب سرکشی و کفرش از هدایت به گمراهی کشاند و از راهیابی باز دارد، هیچ کسی نیست تا از امورش سرپرستیکند، به شؤون حیاتش توجّهی داشته باشد، او را بر دشمنانش پیروزی بخشد و ضررها را از او دفع نماید. کافران را در وقت معاینۀ عذاب آتش دوزخ میبینی که میگویند: آیا راهی برای نجات از آتش دوزخ و بازگشت به دار دنیا وجود دارد تا ایمان بیاوریم و اعمال شایستهای انجام دهیم؟ امّا این امر ناممکن است و وقت توبه و انجام اعمال نیک گذشته است.
﴿وَتَرَىٰهُمۡ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا خَٰشِعِینَ مِنَ ٱلذُّلِّ یَنظُرُونَ مِن طَرۡفٍ خَفِیّٖۗ وَقَالَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِیهِمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ فِی عَذَابٖ مُّقِیمٖ ٤٥﴾.
کافران را در روز قیامت میبینی که با ذلّت و خواری به آتش دوزخ عرضه میشوند، در حالی که با ضعف و ذلّت و با چشمان ترسناک به سوی آتش نظر میکنند. امّا آنگاه که مؤمنان به بهشت داخل شوند و کافران در آتش دوزخ مشاهده کنند میگویند: زیانمندان و هلاک شوندگان حقیقیکسانیاند که خود و خانوادۀ خویش را در روز قیامت، با گرفتاری در آتش دوزخ دایمیدر زیان افگندند. آگاه باش که کافران در عذاب و ذلّت همیشگی و دوامداری قرار دارند که فناپذیر نیست و از آنان برنمیگردد.
﴿وَمَا کَانَ لَهُم مِّنۡ أَوۡلِیَآءَ یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن سَبِیلٍ ٤٦﴾.
برای کافران در آتش دوزخ یاورانی نیست که عذاب خداوند جبّار را از آنان دفع کند. کسی که حقتعالی گمراهی و بدبختی را بر او مقدّر کند، راهی برای هدایت و نجاتش وجود ندارد. به یقین که الله عزوجل به سبب کفر چنین شخصی هر راه رساننده به سوی بهشت و خوشنودی خویش را بر او مسدود نموده است.
﴿ٱسۡتَجِیبُواْ لِرَبِّکُم مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَ یَوۡمٞ لَّا مَرَدَّ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۚ مَا لَکُم مِّن مَّلۡجَإٖ یَوۡمَئِذٖ وَمَا لَکُم مِّن نَّکِیرٖ ٤٧﴾.
ای کافران! پیش از فرا رسیدن قیامت که به تعویق افتادن و ردّ آن ممکن نیست با اختیار توحید باریتعالی، اخلاص عبادت برای پروردگار و پیروی از پیامبرش دعوت الهی را پذیرا باشید. ای کافران! از عذاب خداوند عزوجل گریزگاهی ندارید، فرار کرده نمیتوانید و ممکن نیست که خود را پوشیده دارید تا شما را نشناسند.
این آیه میرساند که مبادرت به انجام توبه، اعمال نیکو تأخیر دراین امر از واجبات دینی است؛ زیرا ماندگاری در دنیا تضمینشده نیست، روزگار گذران است و در تأخیر کارهای خیر آفاتی وجود دارد.
﴿فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظًاۖ إِنۡ عَلَیۡکَ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ وَإِنَّآ إِذَآ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ فَرِحَ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ فَإِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ کَفُورٞ ٤٨﴾.
ای پیامبر! اگر کافران از ایمان و پذیرش دعوت روگشتاندند، خداوند متعال تو را نفرستاده که نگهبان اعمال آنان باشی و بر آن جزای مقرّر داری؛ زیرا وظیفۀ تو تنها رساندن پیام الهی برای آنان است و بس. آنگاه که خداوند عزوجل از رحمتش برای انسان تندرستی و زیبایی، ثروت و روزی و خانواده و فرزندانی را عطا کند با در نظرداشت ظاهر حال، شادمان و مسرور میشود. امّا آنگاه که انسان را به سبب گناهانش به محنتی چون بیماری، ناداری، مصیبت و امثال اینها گرفتار سازد از نعمتهای گذشته منکر میشود، جز مشقّتها را یادآوری نمینماید و در حالت دشواری روزهای فراوانی را فراموش میکند.
﴿لِّلَّهِ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُۚ یَهَبُ لِمَن یَشَآءُ إِنَٰثٗا وَیَهَبُ لِمَن یَشَآءُ ٱلذُّکُورَ ٤٩﴾.
پادشاهی آسمانها و زمین و آنچه در آن وجود دارد تنها از آن خداوند عزوجل است، هرچه از مخلوقات را اراده کند میآفریند، برای برخی از بندگانش ذرّیهای را تنها از جنس مؤنَث میبخشاید و برای بعضی از بندگان طبق ارادهاش فرزندانی تنها از جنس مذکّر عطا میکند.
﴿أَوۡ یُزَوِّجُهُمۡ ذُکۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَیَجۡعَلُ مَن یَشَآءُ عَقِیمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِیمٞ قَدِیرٞ ٥٠﴾.
امّا آنگاه که حقتعالی نخواهد برایشان از هردو جنس مذکّر و مؤنث فرزندانی عطا میکند و بعضی را هم نازای میسازد که ذرّیهای از ایشان باقی نمیماند. یقیناً خداوند عزوجل به مخلوقاتش و به اینکه روی چه حکمتی آنها را به وجود میآورد داناست، به آفرینش آنچه اراده کند تواناست، هیچ کاری بر او دشوار نیست و هیچ امری او را عاجز ساخته نمیتواند.
﴿۞وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ ٱللَّهُ إِلَّا وَحۡیًا أَوۡ مِن وَرَآیِٕ حِجَابٍ أَوۡ یُرۡسِلَ رَسُولٗا فَیُوحِیَ بِإِذۡنِهِۦ مَا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ عَلِیٌّ حَکِیمٞ ٥١﴾.
برای هیچ انسانی مناسب نیست که الله عزوجل بدون حجاب، بدون واسطه و بالفعل با وی سخن گوید، مگر اینکه به گونۀ وحی از طریق فرشتهای به او وحی بفرستد، یا از عقب حجابی با او سخن گوید همچنان که با موسی علیه السلام سخن زد یا فرشتهای را به عنوان فرستادهاش به سوی او بفرستد مانند اینکه جبرئیل علیه السلام به سوی پیامبر ما فرستاده میشد و فرشته نه چیزی را که خواسته باشد، بلکه آنچه را الله تعالی اراده کند به او وحی بیاورد. بدون شک خداوند بزرگ از نگاه منزلت و قهرش، در ذات و نامها، و در صفات و افعالش بر بندگان تعالی دارد؛ همچنان که در آفرینش و صُنعش و در حکم و شریعتش با حکمت است.
این آیه صفت کلام را برای حقتعالی به گونهای که سزاوار ذات اوست ثابت میسازد.
﴿وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا کُنتَ تَدۡرِی مَا ٱلۡکِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِیمَٰنُ وَلَٰکِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِی بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّکَ لَتَهۡدِیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٥٢﴾.
ای پیامبر! همچنان که الله عزوجل به پیامبران پیش از تو وحی فرستاد، به تو هم از نزد خویش قرآنی را وحی نموده که در زنده کردن دلها مانند روح برای بدنهاست. ای پیامبر! تو پیش از آمدن وحی، چیزی از کتابهای پیشین را نمیدانستی و به ایمان و امور شریعت آگاهی نداشتی، اما خداوند سبحان برایت از طریق وحی دانایی بخشید و قرآن را به عنوان نوری نازل فرمود که به وسیلۀ آن هرکدام از بندگانش را که اراده کند هدایت میکند و از ظلمات کفر، جهل و شبهات بیرون میآید. ای پیامبر! تو تنها کسانی را به سوی راه مستقیم یعنی آیین اسلام رهنمایی و هدایت میکنی که پروردگار منّان هدایتشان را خواسته باشد. این همان هدایت رهنمایی است؛ زیرا هدایت توفیق مخصوص خداوند عزوجل است.
﴿صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِی لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِیرُ ٱلۡأُمُورُ ٥٣﴾.
راهی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به سوی آن رهنمایی میکند همان راه مستقیم الهی است که الله عزوجل پیامبران و بندگان نیکو کارش را بدان هدایت نموده است. الله تعالی هدایتگر بندگان خویش است، او صاحب اختیار و تدبیر کنندۀ آسمانها و زمین و موجودات میان آنهاست که به کاملترین وجهی تدبیر امور آنها را به دست دارد، امور خلایق اعم از نیک و بد به سوی او برمیگردد و ایشان را محاسبه مینماید؛ یعنی اگر اعمال خیر باشد پاداش نیک و اگر اعمال بد باشد جزای سختی را بر آن مرتّب میسازد.
سوره شورى
حمٓ
حم [حا. میم].
عٓسٓقٓ
عسق [عین. سین. قاف].
کَذَٰلِکَ یُوحِیٓ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ ٱللَّهُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ
الله شکستناپذیر حکیم، بر تو و پیامبران پیش از تو چنین وحى مىفرستد.
لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ
هرچه در آسمانها و زمین است متعلق به اوست؛ و او بلندمرتبه و بزرگ است.
تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِن فَوۡقِهِنَّۚ وَٱلۡمَلَـٰٓئِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ
نزدیک است آسمانها [از شکوه و عظمت الهی] از فراز یکدیگر بشکافند، و فرشتگان، پروردگارشان را با ستایش تقدیس مىکنند و براى ساکنان زمین [که توبه کردهاند] آمرزش مىطلبند. آگاه باشید که الله آمرزندۀ مهربان است.
وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیۡهِمۡ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ
[ای پیامبر،] الله خود مراقبِ [رفتارِ] کسانى است که غیر او را [دوست و] کارسازِ خود برگزیدهاند و تو کارگزار [و مسئول رفتار] آنان نیستى.
وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا لِّتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَتُنذِرَ یَوۡمَ ٱلۡجَمۡعِ لَا رَیۡبَ فِیهِۚ فَرِیقٞ فِی ٱلۡجَنَّةِ وَفَرِیقٞ فِی ٱلسَّعِیرِ
ما قرآن را این گونه به زبان عربی بر تو وحى کردیم تا اهل مکه و ساکنان اطرافش را بیم دهى و در مورد روز محشر ـ که تردیدی در وقوعش نیست ـ به آنان هشدار دهى. [آن روز،] گروهى بهشتىاند و گروهى در آتش سوزان.
وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَهُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰکِن یُدۡخِلُ مَن یَشَآءُ فِی رَحۡمَتِهِۦۚ وَٱلظَّـٰلِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٍ
اگر الله مىخواست، همۀ مردم را امتی واحد [که الله را به یگانگی عبادت کنند] قرار مىداد؛ ولى [به انسان اختیار داد؛ او تعالی] هر کس را بخواهد، به رحمت خویش درمیآورد؛ و مشرکان هیچ کارساز و یاورى نخواهند داشت.
أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَۖ فَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡوَلِیُّ وَهُوَ یُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ
آیا آنان به جای او کسی [دیگر را به عنوان دوست و] کارساز برگزیدهاند؟ حال آنکه کارساز [جهانیان] الله است و اوست که مردگان را زنده مىکند و بر هر کارى تواناست.
وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِیهِ مِن شَیۡءٖ فَحُکۡمُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبِّی عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ
[بگو: «ای مردم،] هر اختلافى بین شماست، داورىاش با الله است. این است الله، پروردگار من؛ بر او توکل کردهام و به پیشگاهش بازمیآیم».
فَاطِرُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ جَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ أَزۡوَٰجٗا یَذۡرَؤُکُمۡ فِیهِۚ لَیۡسَ کَمِثۡلِهِۦ شَیۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ
او آفرینندۀ آسمانها و زمین است؛ همسرانى از [جنسِ] خود شما برایتان قرار داد و از چهارپایان نیز جفت آفرید؛ به این صورت، تعداد شما را افزایش مىدهد. هیچ چیز همانند الله نیست و همو شنوا و بیناست.
لَهُۥ مَقَالِیدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ
کلید [گنجینههای] آسمانها و زمین از آنِ اوست؛ [نعمت و] روزی را بر هر کس که بخواهد، گسترده میدارد و یا تنگ میگرداند. به راستی که او بر هر چیزی داناست.
۞شَرَعَ لَکُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِیٓ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ وَمَا وَصَّیۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَمُوسَىٰ وَعِیسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِیمُواْ ٱلدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِیهِۚ کَبُرَ عَلَى ٱلۡمُشۡرِکِینَ مَا تَدۡعُوهُمۡ إِلَیۡهِۚ ٱللَّهُ یَجۡتَبِیٓ إِلَیۡهِ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِیٓ إِلَیۡهِ مَن یُنِیبُ
از دین همان را براى شما مقرر کرد که به نوح امر کرده بود؛ و نیز آنچه به تو وحى کردیم و آنچه به ابراهیم و موسى و عیسى امر کردیم؛ اینکه: «دین را برپا نگاه دارید و در مورد آن فرقهفرقه نشوید [و اختلاف نورزید]». [پذیرشِ] دعوت تو بر مشرکان گران آمده است. الله است که هر کس را بخواهد [توفیقِ عبادت میدهد و] به سوى خویش برمىگزیند؛ و هر کس را [که توبه کند و به درگاهش] بازآید، به سوى خویش هدایت خواهد کرد.
وَمَا تَفَرَّقُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡیَۢا بَیۡنَهُمۡۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى لَّقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِینَ أُورِثُواْ ٱلۡکِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُ مُرِیبٖ
هنگامی که دلایل محکمِ نبوتِ پیامبر بر کافران عرضه شد، آنان از روی برترىخواهى [و حسادتی] که بینشان بود، راه تفرقه پیمودند؛ و اگر فرمان پروردگارت [در موردِ مهلت و تأخیرِ عذاب] تا زمانى معین، از پیش مقرر نشده بود، [بیدرنگ] میانشان داورى مىشد؛ و اما پس از کافران [و به دلیل انکار و اختلاف آنان] وارثان کتاب [تورات و انجیل نیز] در مورد قرآن، سخت در تردید و بدگمانى هستند.
فَلِذَٰلِکَ فَٱدۡعُۖ وَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡۖ وَقُلۡ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن کِتَٰبٖۖ وَأُمِرۡتُ لِأَعۡدِلَ بَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمۡۖ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَکُمۡ أَعۡمَٰلُکُمۡۖ لَا حُجَّةَ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ یَجۡمَعُ بَیۡنَنَاۖ وَإِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ
[ای پیامبر، مردم را] به سوی این [آیین الهی] دعوت کن و چنان که فرمان یافتهاى پایداری کن و از هوسهای آنان پیروى نکن و بگو: «به همۀ کتابهایی که الله نازل کرده است ایمان دارم و فرمان یافتهام که در برابر شما به عدالت رفتار کنم. الله پروردگار ما و شماست. [نتیجۀ] اعمال ما براى ماست و [نتیجۀ] اعمال شما براى شما؛ هیچ [دشمنی و] جدالی بین ما و شما نیست. الله همۀ ما را [در قیامت] جمع خواهد کرد و بازگشت [همه] به سوی اوست».
وَٱلَّذِینَ یُحَآجُّونَ فِی ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ٱسۡتُجِیبَ لَهُۥ حُجَّتُهُمۡ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَعَلَیۡهِمۡ غَضَبٞ وَلَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٌ
کسانى که دربارۀ الله [و دین او] پس از آن که [دعوت او از سوی مردم منصف] پذیرفته شد، به مجادله مىپردازند، حجّتشان نزد پروردگارشان [باطل و] بىپایه است؛ خشم [الهی] گریبانگیرشان مىشود و عذابى سخت [در پیش] دارند.
ٱللَّهُ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ وَٱلۡمِیزَانَۗ وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ قَرِیبٞ
الله است که قرآن و مقیاس عدالت را بهحق نازل کرده است؛ و تو چه میدانی؟ شاید قیامت نزدیک باشد.
یَسۡتَعۡجِلُ بِهَا ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِهَاۖ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مُشۡفِقُونَ مِنۡهَا وَیَعۡلَمُونَ أَنَّهَا ٱلۡحَقُّۗ أَلَآ إِنَّ ٱلَّذِینَ یُمَارُونَ فِی ٱلسَّاعَةِ لَفِی ضَلَٰلِۭ بَعِیدٍ
کسانى که قیامت را باور ندارند، [با تمسخر و] به شتاب آن را مىخواهند؛ و کسانى که [به روزِ جزا] باور دارند و مىدانند که حق است، از آن هراسانند. آگاه باشید! کسانی که در مورد قیامت، جدل و انکار مىکنند، در گمراهىِ بىپایانى قرار دارند.
ٱللَّهُ لَطِیفُۢ بِعِبَادِهِۦ یَرۡزُقُ مَن یَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡعَزِیزُ
الله نسبت به بندگانش باریکبین [و مهربان] است؛ به هر کس بخواهد، روزی میبخشد؛ و او توانای شکستناپذیر است.
مَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلۡأٓخِرَةِ نَزِدۡ لَهُۥ فِی حَرۡثِهِۦۖ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلدُّنۡیَا نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَا وَمَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ
کسی که کِشت آخرت را بخواهد، به کِشتهاش برکت مىبخشیم؛ و هر کس [تنها] کِشت دنیا را بخواهد، در اختیار او قرار مىدهیم؛ و[لى] در آخرت بهرهاى نخواهد داشت.
أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَـٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا لَمۡ یَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةُ ٱلۡفَصۡلِ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّـٰلِمِینَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ
آیا [مشرکان] معبودانى دارند که بدون اجازۀ الله، [قوانین] دینى برایشان مقرر کردهاند؟ اگر حُکمِ قطعى [براى مهلت دادن به گناهکاران] در میان نبود، [بىدرنگ] میانشان داورى مىشد؛ و ستمکاران عذابی دردناک [در پیش] دارند.
تَرَى ٱلظَّـٰلِمِینَ مُشۡفِقِینَ مِمَّا کَسَبُواْ وَهُوَ وَاقِعُۢ بِهِمۡۗ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ فِی رَوۡضَاتِ ٱلۡجَنَّاتِۖ لَهُم مَّا یَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡکَبِیرُ
[در روز قیامت،] ستمکاران را از دستاوردشان هراسان مىبینى و [خواهی دید که کیفر آن کارها] دامنگیرشان است؛ ولى مؤمنان نیکوکار در باغهای بهشتند؛ هر چه بخواهند، نزد پروردگارشان دارند؛ فضل [و بخششِ] بزرگ همین است.
ذَٰلِکَ ٱلَّذِی یُبَشِّرُ ٱللَّهُ عِبَادَهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِۗ قُل لَّآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِی ٱلۡقُرۡبَىٰۗ وَمَن یَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِیهَا حُسۡنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ شَکُورٌ
این همان [فضیلتی] است که الله به بندگان مؤمن و نیکوکارش بشارت مىدهد. [ای پیامبر،] بگو: «در برابر این رسالت، پاداشى از شما نمىخواهم؛ جز [رعایتِ دوستی و] محبتِ خویشاوندى؛ و هر کس [در این راستا] اقدام نیکویى کند، بر پاداشش در آن [مورد] مىافزاییم. به راستی که الله آمرزگارى قدرشناس است.
أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗاۖ فَإِن یَشَإِ ٱللَّهُ یَخۡتِمۡ عَلَىٰ قَلۡبِکَۗ وَیَمۡحُ ٱللَّهُ ٱلۡبَٰطِلَ وَیُحِقُّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ
آیا مشرکان مىگویند: «[محمد] به الله دروغ نسبت داده است؟» اگر الله بخواهد، بر دل تو مُهر مىنهد؛ و[لى] الله باطل را محو مىکند و حق را با سخنان [و تمهیداتِ] خویش به کرسى مىنشانَد؛ که او به راز دلها داناست.
وَهُوَ ٱلَّذِی یَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَیَعۡفُواْ عَنِ ٱلسَّیِّـَٔاتِ وَیَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ
اوست که توبۀ بندگانش را میپذیرد و از بدیها درمىگذرد و آنچه مىکنید مىداند.
وَیَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦۚ وَٱلۡکَٰفِرُونَ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٞ
او [درخواستِ] مؤمنانِ نیکوکار را مىپذیرد و از فضلِ خویش بر [پاداش] آنان مىافزاید؛ و کافران عذابى سخت [در پیش] دارند.
۞وَلَوۡ بَسَطَ ٱللَّهُ ٱلرِّزۡقَ لِعِبَادِهِۦ لَبَغَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٖ مَّا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ بِعِبَادِهِۦ خَبِیرُۢ بَصِیرٞ
اگر الله روزىِ [برخى از] بندگانش را گشایش مىداد، در زمین ستم و سرکشى مىکردند؛ ولى به اندازهاى که بخواهد مقرر مىدارد؛ زیرا او قطعاً به [حال] بندگانش آگاه و بیناست.
وَهُوَ ٱلَّذِی یُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ مِنۢ بَعۡدِ مَا قَنَطُواْ وَیَنشُرُ رَحۡمَتَهُۥۚ وَهُوَ ٱلۡوَلِیُّ ٱلۡحَمِیدُ
او ذاتی است که باران را پس از نومیدى [مردم] مىفرستد و رحمت خویش را مىگسترد؛ و او تعالی کارساز و ستوده است.
وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَآبَّةٖۚ وَهُوَ عَلَىٰ جَمۡعِهِمۡ إِذَا یَشَآءُ قَدِیرٞ
از نشانههاى [توان و تدبیر] او، آفرینش آسمانها و زمین و موجودات زندهاى است که در آنها پراکنده کرده است؛ و هر گاه اراده کند، بر جمعآورى آنها نیز تواناست.
وَمَآ أَصَٰبَکُم مِّن مُّصِیبَةٖ فَبِمَا کَسَبَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَیَعۡفُواْ عَن کَثِیرٖ
هر مصیبتی که به شما رسد، به خاطر کارهایی است که انجام دادهاید؛ و [الله] از بسیاری [از گناهانتان] گذشت میکند.
وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ
شما هرگز در زمین [و آسمان، الله را] به تنگ نمىآورید؛ و در برابر الله هیچ کارساز و یاورى نخواهید داشت.
وَمِنۡ ءَایَٰتِهِ ٱلۡجَوَارِ فِی ٱلۡبَحۡرِ کَٱلۡأَعۡلَٰمِ
از نشانههای [توان و تدبیرِ] الهی، کشتیهای کوهپیکری است که در دریاها در حرکتند.
إِن یَشَأۡ یُسۡکِنِ ٱلرِّیحَ فَیَظۡلَلۡنَ رَوَاکِدَ عَلَىٰ ظَهۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّکُلِّ صَبَّارٖ شَکُورٍ
اگر الله بخواهد، باد را ساکن مىگردانَد تا [کشتیها] بر پهنۀ دریا بىحرکت بمانند. به راستى در این [امر،] براى هر شکیباى سپاسگزاری، نشانههایى است.
أَوۡ یُوبِقۡهُنَّ بِمَا کَسَبُواْ وَیَعۡفُ عَن کَثِیرٖ
یا [اگر بخواهد، سرنشینانِ] آن کشتیها را به کیفر اعمالشان نابود میسازد؛ در حالی که او از بسیاری [از گناهان] گذشت میکند.
وَیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٖ
[تا موجب عبرت باشد] و کسانى که در مورد آیات ما به مجادله برمىخیزند، بدانند که [اگر عذاب الهی فرارسد،] راه گریزى نخواهند داشت.
فَمَآ أُوتِیتُم مِّن شَیۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ
[ای مردم،] آنچه به شما داده شده است، نعمتهای [گذراىِ] زندگى دنیاست؛ و آنچه نزد الله است، براى مؤمنانى که بر پروردگارشان توکل مىکنند، بهتر و پایندهتر است.
وَٱلَّذِینَ یَجۡتَنِبُونَ کَبَـٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُواْ هُمۡ یَغۡفِرُونَ
و [نیز براى] کسانی که از گناهان بزرگ و بیحیاییها اجتناب میورزند و آنگاه که خشمگین میشوند، گذشت مىکنند.
وَٱلَّذِینَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَیۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ
و کسانی که [دعوت] پروردگارشان را پذیرا مىشوند و نماز برپا مىدارند و کارشان در میانشان [بر پایه] مشورت است و از آنچه روزىشان کردهایم، انفاق مىکنند.
وَٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡبَغۡیُ هُمۡ یَنتَصِرُونَ
و کسانی که هر گاه ستمی به آنان برسد، [به دفاع و] انتقام برمیخیزند.
وَجَزَـٰٓؤُاْ سَیِّئَةٖ سَیِّئَةٞ مِّثۡلُهَاۖ فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلظَّـٰلِمِینَ
و جزای هر بدی، کیفری همانند آن بدی است [نه بیشتر]؛ اما هر کس گذشت کند و کار را به اصلاح [و آشتی] آورَد، پاداشش بر عهدۀ الله است. بیگمان، او ستمکاران را دوست ندارد.
وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِۦ فَأُوْلَـٰٓئِکَ مَا عَلَیۡهِم مِّن سَبِیلٍ
البته کسانی که پس از ستمى که دیدهاند، انتقام میگیرند، هیچ [بازخواست و] سرزنشی بر آنان نیست.
إِنَّمَا ٱلسَّبِیلُ عَلَى ٱلَّذِینَ یَظۡلِمُونَ ٱلنَّاسَ وَیَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّۚ أُوْلَـٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ
راه [بازخواست و] سرزنش، تنها بر ستمکارانى گشوده است که به ناحق در زمین برترىجویی مىکنند. آنان عذابى دردناک [در پیش] دارند.
وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ
اما هر کس شکیبایى و گذشت کند، نشان از قدرت ارادۀ [او] دارد.
وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن وَلِیّٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ وَتَرَى ٱلظَّـٰلِمِینَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ یَقُولُونَ هَلۡ إِلَىٰ مَرَدّٖ مِّن سَبِیلٖ
هر کس که الله او را گمراه کند، پس از الله هیچ [یاور و] کارسازى نخواهد داشت؛ و [در روز قیامت،] ستمکاران را مىبینى که چون عذاب را مشاهده کنند، مىگویند: «آیا راه بازگشتى [به دنیا] هست؟»
وَتَرَىٰهُمۡ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا خَٰشِعِینَ مِنَ ٱلذُّلِّ یَنظُرُونَ مِن طَرۡفٍ خَفِیّٖۗ وَقَالَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِیهِمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ ٱلظَّـٰلِمِینَ فِی عَذَابٖ مُّقِیمٖ
[در آن روز،] ستمگران را مشاهده خواهى کرد که بر آتش عرضه مىشوند؛ و در حالى که از [شدت] خواری، فروتن شدهاند، زیرچشمى مىنگرند؛ و [در آن حال] مؤمنان مىگویند: «زیانکاران [واقعى] کسانى هستند که [به طمع دنیا] خود و خانوادهشان را در قیامت به زیانانداختهاند». آگاه باشید! ستمکاران، گرفتارِ عذابى پایدارند.
وَمَا کَانَ لَهُم مِّنۡ أَوۡلِیَآءَ یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن سَبِیلٍ
و آنان در برابر الله، کارسازى نخواهند داشت که یارىشان کند؛ و هر کس که الله او را گمراه کند، راهى [براى نجات] نخواهد داشت.
ٱسۡتَجِیبُواْ لِرَبِّکُم مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَ یَوۡمٞ لَّا مَرَدَّ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۚ مَا لَکُم مِّن مَّلۡجَإٖ یَوۡمَئِذٖ وَمَا لَکُم مِّن نَّکِیرٖ
[ای مردم،] پیش از آنکه روزى فرارسد که بازگشتى از جانب الله ندارد، دعوت پروردگارتان را بپذیرید. در آن روز، نه پناهگاهى خواهید داشت، نه [فرصتی برای] انکار.
فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظًاۖ إِنۡ عَلَیۡکَ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ وَإِنَّآ إِذَآ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ فَرِحَ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ فَإِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ کَفُورٞ
[ای پیامبر] اگر [مشرکان از دعوتِ تو] روى میگردانند، [توفیق را از خود سلب میکنند]. ما تو را نگهبان آنان نفرستادیم و تو وظیفهاى جز رساندن [وحی] نداری؛ و چون رحمتى از جانب خود به انسان بچشانیم، به آن سرمست مىشود؛ و اگر به سزاى رفتار گذشتۀ خود دچار مصیبتى شود، [به جاى بیدارى، ناسپاسی مىکند]. به راستی که انسان بسیار ناسپاس است.
لِّلَّهِ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُۚ یَهَبُ لِمَن یَشَآءُ إِنَٰثٗا وَیَهَبُ لِمَن یَشَآءُ ٱلذُّکُورَ
فرمانروایى آسمانها و زمین، از آنِ الله است. او هر چه بخواهد، مىآفریند؛ به هر کس که بخواهد، [فرزندِ] دختر مىبخشد و به هر کس که بخواهد، [فرزندِ] پسر.
أَوۡ یُزَوِّجُهُمۡ ذُکۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَیَجۡعَلُ مَن یَشَآءُ عَقِیمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِیمٞ قَدِیرٞ
یا پسر و دختر را ـ هر دو ـ با هم میدهد؛ و هر کس را که بخواهد، نازا مىگرداند که او دانای تواناست.
۞وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ ٱللَّهُ إِلَّا وَحۡیًا أَوۡ مِن وَرَآیِٕ حِجَابٍ أَوۡ یُرۡسِلَ رَسُولٗا فَیُوحِیَ بِإِذۡنِهِۦ مَا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ عَلِیٌّ حَکِیمٞ
درخورِ هیچ بشرى نیست که الله با او سخن بگوید؛ مگر با وحى یا از فراسویِ حجابى یا [اینکه الله] فرشتهاى بفرستد که به فرمانش هر چه بخواهد، وحى کند. بیتردید، او تعالی بلندمرتبۀ حکیم است.
وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا کُنتَ تَدۡرِی مَا ٱلۡکِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِیمَٰنُ وَلَٰکِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِی بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّکَ لَتَهۡدِیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ
[ای پیامبر] اینگونه، قرآن را [توسط جبرئیل و] به فرمان خویش بر تو وحى کردیم. [پیش از آن] تو آگاهى نداشتى که کتاب و ایمان چیست؛ ولى ما آن را نورى ساختیم که هر یک از بندگان خویش را که بخواهیم، به آن هدایت کنیم؛ و مسلّماً تو به راهى راست [= اسلام] هدایت مىکنى.
صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِی لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِیرُ ٱلۡأُمُورُ
راه الله که آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ اوست. آگاه باشید! [همۀ] امور به سوی الله بازمیگردد.
Ash-Shūra
مکی و ۵۳ آیه است.
آیهی ۹-۱:
﴿حمٓ١﴾[الشورى: ۱]. «حا، میم».
﴿عٓسٓقٓ٢﴾[الشورى: ۲]. «عین. سین. قاف».
﴿کَذَٰلِکَ یُوحِیٓ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ ٱللَّهُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ٣﴾[الشورى: ۳]. «اینگونه (خداوند) به تو و به کسانیکه پیش از تو بودهاند وحی میکند. خداوند پیروزمند فرزانه است».
﴿لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ٤﴾[الشورى: ۴]. «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است زا آن اوست و او والا و بزرگ است».
﴿تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِن فَوۡقِهِنَّۚ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ٥﴾[الشورى: ۵]. «نزدیک است که آسمانها از بالایشان در هم بشکافند، و فرشتگان با ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند و برای کسانیکه در زمین هستند درخواست آمرزش میکنند. بدانکه خداوند آمرزگار مهربان است».
﴿وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیۡهِمۡ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ٦﴾[الشورى: ۶]. «و کسانیکه جز خدا برای خود دوستان و یاورانی برگرفتهاند خداوند مراقب ایشان است و تو مسئول آنان نیستی».
﴿وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا لِّتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَتُنذِرَ یَوۡمَ ٱلۡجَمۡعِ لَا رَیۡبَ فِیهِۚ فَرِیقٞ فِی ٱلۡجَنَّةِ وَفَرِیقٞ فِی ٱلسَّعِیرِ٧﴾[الشورى: ۷]. «و اینچنین قرآنی عربی به تو وحی کردیم تا مردم أم القری ( مکّۀ مکرّمه) و کسانی را که دوروبر آن هستند بترسانی و (آنانرا) از روز گردهم آیی (روز قیامت) که شکّی در آن نیست برحذر داری. گروهی در بهشت و گروهی در دوزخ خواهند بود».
﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَهُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰکِن یُدۡخِلُ مَن یَشَآءُ فِی رَحۡمَتِهِۦۚ وَٱلظَّٰلِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٍ٨﴾[الشورى: ۸]. «و اگر خدا میخواست آنانرا یک امّت میساخت امّا خدا هرکه را بخواهد به رحمت خویش درخوهد آورد و ستمکاران هیچ دوست و یاوری ندارند».
﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَۖ فَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡوَلِیُّ وَهُوَ یُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ٩﴾[الشورى: ۹]. «آیا جز او را به سرپرستی گرفتهاند حال آنکه فقط خداوند کارساز است و او مردگان را زنده میگرداند و او بر همه چیز تواناست»؟.
خداوند متعال خبر میدهد که این قرآن بزرگ را به پیامبر بزرگوار وحی کرده، همانطور که به پیامبران پیش از او نیز وحی نموده است. در اینجا خداوند فضل و لطف خویش را بیان نموده که او کتابها را نازل کرده و پیامبران را فرستاده است و محمّدصپیامبر جدیدی نیست که قبل از او هیچ پیامبری نیامده باشد. و باید دانست که راه او همان راه پیامبران پیش از اوست و حالت او با حالات آنها مشابهت و تناسب دارد. و آنچه آورده است با آنچه آنها آوردهاند مشابه میباشد، چون همه حق و راست هستند. و این قرآن را ذاتی نازل کرده که خداوند و معبود است و دارای قدرت بزرگ و حکمت فراوان میباشد. و همه جهان بالا و پایین تحت فرمانروایی و تدبیرِ تقدیری و تشریعی او میباشند.
﴿وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ﴾ذات و قدر و جایگاه و چیرگی خداوند والا است و او بزرگوار میباشد. از عظمت او این است که ﴿تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِن فَوۡقِهِنَّ﴾نزدیک است آسمانها با وجود بزرگیشان و این که جماد هستند از بالا درهم بشکنند، ﴿وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ﴾و فرشتگان بزرگوار و مقّرب در برابر عظمت او فروتن هستند و به ربوبّیت او اذعان دارند و در برابر قدرت او خاضعاند. و پروردگارشان را ستایش و تسبیح میگویند و او را تعظیم مینمایند و به هر صفت کمال توصیف میکنند. ﴿وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾و به خاطر آنچه که از ساکنان زمین سر میزند و شایسته عظمت و بزرگی پروردگارشان نیست برای آنان آمرزش میطلبند. با این که خداوند متعال ﴿هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ﴾آمرزنده و مهربان است و اگر آمرزش و رحمت او نبود، فورا خلق را با کیفر خود ریشهکن و نابود میکرد.
توصیف خداوند به این صفات ـ بعد از آنکه بیان کرد به همه پیامبران و به محّمد صلوات الله و سلامه علیهم أجمعین به طور ویژه وحی کرده است ـ اشاره به این است که در این قرآن دلایل و آیات و حجّتهایی وجود دارد که بر کمال خداوند آفریننده دلالت مینماید، و بر این مطلب دلالت دارد که خداوند به این نامهای بزرگ متصف است، نامهایی که باعث میشوند دلها از معرفت و محّبت و تعظیم و بزرگداشت خداوند لبریز و سرشار گردند و تمام عبودیت و بندگی ظاهری و باطنی برای او صورت گیرد. نیز این براهین و آیات دلالت میکنند بر اینکه یکی از بزرگ ترین ستمها و زشتترین گفتهها، برگرفتن معبودها و انبازهایی جز خداست، معبودهایی که هیچ سود و زیانی در دست آنها نیست، بلکه آنها خودشان مخلوق هستند و در همه حالات خود به خدا نیازمندند. بنابراین به دنبال آیه گذشته فرمود: ﴿وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ﴾و کسانی که جز خدا برای خود دوستان و یاورانی برگرفتهاند و با پرستش و طاعت، به آنها دوستی و ابراز محبّت مینمایند، آنگونه که خدا را عبادت میکنند، اینها باطل را برگرفتهاند و در حقیقت آنان یاوران و دوستان ایشان نیستند. ﴿ٱللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیۡهِمۡ﴾بلکه خداوند مراقب ایشان است و اعمالشان را ثبت و ضبط مینماید و در برابر کارهای خوب و بدشان آنان را مجازات خواهد کرد.
﴿وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ﴾و تو مسئول آنها نیستی و از تو درباره اعمال آنها پرسیده نمیشود، بلکه تو فقط رساننده هستی و وظیفهات را انجام دادهای.
سپس خداوند متعال منّت خویش را بر پیامبر و بر مردم بیان کرد که ﴿قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا﴾قرآنی عربی را که الفاظ و معانی آن روشن هستند نازل فرموده، ﴿لِّتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَا﴾تا مردم مکه و کسانی از ساکنان آبادیهای بیرون مکه را بترسانی. سپس این بیم دادن را به سایر مردم جهان برساند. ﴿وَتُنذِرَ یَوۡمَ ٱلۡجَمۡعِ﴾و مردم را از روز گردهم آیی یعنی قیامت، که خداوند همه مردمان را از اوّل تا آخر در آن جمع میکند، بترسانی. و به آنها خبر میدهی که ﴿لَا رَیۡبَ فِیهِ﴾شکی در آمدن قیامت نیست. و مردم در آن روز به دو گروه تقسیم میشوند: ﴿فَرِیقٞ فِی ٱلۡجَنَّةِ﴾گروهی در بهشت خواهند بود و آنها کسانی هستند که به خدا ایمان آورده و پیامبران را تصدیق کردهاند. ﴿وَفَرِیقٞ فِی ٱلسَّعِیرِ﴾و گروهی در دوزخ خواهند بود و آنان انواع کافران تکذیب کنند میباشند.
﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَهُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ﴾با وجود این اگر خداوند میخواست همه مردم را یک امّتِ بر هدایت قرار میداد، چون او تواناست و هیچ چیزی از اراده وی سرپیچی نمیکند. ولی خداوند خواست هرکس را از بندگان برگزیدهاش که بخواهد به رحمت خویش داخل گرداند. امّا ستمگران صلّاحیت برخورداری از خیر و خوبی را ندارند و آنها از رحمت خدا محروم هستند. ﴿مَا لَهُم مِّن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٍ﴾پس غیر از خداوند دیگر دوست و یاوری ندارند که آنها را سرپرستی نماید تا به آنچه که خوب و دوست داشتنی است دست یابند و از آنچه که خوشایند است در امان بمانند.
کسانی که ﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ﴾جز خدا چیزهایی را به دوستی گرفته و با پرستش آنها، آنان را یاور و سرپرست خود قرار دادهاند مرتکب زشت ترین اشتباه شدهاند. زیرا تنها خداوند کارساز است و بندگانش باید با پرستش و طاعتش و نزدیکی جستن به او با انواع تقرّبات ممکن او را به یاوری و دوستی بگیرند، چرا که فقط او به تدبیر بندگانش میپردازد، و به طور ویژه بندگان مومن خود را از تاریکیها به سوی نور هدایت میکند و به لطف خود آنان را کمک نموده و در همه کارهایشان آنان را سرپرستی مینماید. ﴿وَهُوَ یُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ﴾و او مردگان را زنده میگرداند و او بر همه چیز تواناست. یعنی زنده کردن و میراندن در دست اوست و مشیت و قدرت او نافذ میباشد پس او سزاوار آن است که به تنهایی پرستش شود، چرا که شریکی ندارد.
آیهی ۱۲-۱۰:
﴿وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِیهِ مِن شَیۡءٖ فَحُکۡمُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبِّی عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ١٠﴾[الشورى: ۱۰]. «و در هرچیزی که اختلاف کنید داوری آن به خدا واگذار میگردد. این است خداوند، پروردگار من، که بر او توکّل نموده و بهسوی او باز میگردم».
﴿فَاطِرُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ جَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ أَزۡوَٰجٗا یَذۡرَؤُکُمۡ فِیهِۚ لَیۡسَ کَمِثۡلِهِۦ شَیۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ١١﴾[الشورى: ۱۱]. «آفرینندۀ آسمانها و زمین است، از خودتان برای شما همسرانی قرار داده و چهارپایان را به شکل نر و مادّه درآورده است و بدین وسیله شما را زیاد میگرداند. هیچ چیزی همانند او نیست و او شنوای بیناست».
﴿لَهُۥ مَقَالِیدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ١٢﴾[الشورى: ۱۲]. «کلیدهای آسمان و زمین از آن اوست، رزق و روزی را برای هرکس که بخواهد فراخ میگرداند و (برای هرکس که بخواهد) تنگ میدارد، و او به همه چیز داناست».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِیهِ مِن شَیۡءٖ فَحُکۡمُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ﴾و در هر چیزی از اصول و فروع دینتان که اختلاف کنید داوری آن به کتاب خدا و سنّت پیامبرش واگذار میگردد. پس هرچه کتاب و سنّت حکم کردند یعنی همان است، و هرچه با کتاب و سنت مخالف باشد باطل است. ﴿ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبِّی﴾این است خداوند پروردگار من. و روزی دهنده و مدّبر است، او تعالی نیز به وسیله شریعت خود در همه امور بندگانش میان آنان داوری مینماید. مفهوم آیه کریمه این است که اتّفاق امّت حجّتی قاطع است، چون خداوند متعال به ما دستور داده که فقط چیزهایی را به او بازگردانیم که در آن اختلاف کردهایم، پس آنچه که ما بر آن اتّفاق نمودهایم کافی است که امّت بر آن اتفاق کرده باشد، زیرا امّت از خطا مصون میباشد. و حتمّا اتّفاق امّت با آنچه که در کتاب خدا و سنّت پیامبرش آمده است موافق است.
﴿عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ﴾بر او توکل نمودهام و در به دست آوردن منافع و دور کردن زیانها دل به او سپردهام، و به خداوند اعتماد دارم که مرا بر این امر کمک مینماید. ﴿وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ﴾و با قلب و جسم به سوی او روی میآورم و به طاعت و عبادت او میپردازم. و این دو اصل را خداوند در بسیاری از آیات کتابش بیان میدارد چون با مجموع این دو چیز، بنده کمال را به دست میآورد و اگر این دو چیز نباشند یا یکی نباشد کمال مطلوب را از دست میدهد. همانطور که فرموده است: ﴿إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ٥﴾[الفاتحة: ۵]. «فقط تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوئیم». و فرموده است: ﴿فَٱعۡبُدۡهُ وَتَوَکَّلۡ عَلَیۡهِ﴾[هود: ۱۲۳]. «او را بپرست و بر او توکّل کن».
﴿فَاطِرُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾با قدرت و مشیت و حکمت خود آسمانها و زمین را آفریده است، ﴿جَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا﴾و از جنس خودتان برای شما همسرانی آفرید. تا در کنار آنها آرام بگیرید و نسل و فرزندانتان گسترش یابند و منافع و عوایدی عایدتان گردد. ﴿وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ أَزۡوَٰجٗا﴾و از همه اقسام حیوانات نر و مادّه آفریده است تا باقی بمانند و افزایش پیدا کنند تا منافع زیادی به شما برسد. به همین جهت آن را به وسیلهی حرف «لام» متعدی کرد و فرمود: ﴿لَکُم﴾که بر تعلیل دلالت میکند. یعنی آن را به خاطر شما، و به خاط نازل کردن نعمت بر شما خلق نمود. بنابراین فرمود: ﴿یَذۡرَؤُکُمۡ فِیهِۚ﴾یعنی در زمین بدان سبب که از خودتان به خاطر منافع شما همسرانی قرار داد و به خاطر منافع شما در میان چهارپایان نر و ماده را قرار داده است شما را منتشر میکند و هم شما را و هم چهارپایانتان را تکثیر مینماید. ﴿لَیۡسَ کَمِثۡلِهِۦ شَیۡءٞ﴾هیچ چیزی همانند خدا نیست و هیچ چیزی از مخلوقات با او مشابهتی ندارد، نه در ذات او و نه در اسما و صفات، و نه در کارهایش چیزی شبیه او نیست، چون نامهای او همه نیکو هستند و صفات او صفتهای کمال و عظمت میباشند، و خداوند مخلوقات بزرگی را بدون این که شریک و همراهی داشته باشد پدید آورده است. پس هر چیزی همانند او نیست زیرا فقط او از هر جهت یگانه و یکتاست و کامل است. ﴿وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ﴾و او همه صداها را علی رغم اختلاف زبانها و گوناگون بودن نیازها میشنود. ﴿ٱلۡبَصِیرُ﴾بیناست، و حتی خزیدن مورچه سیاه را در شب تاریک بر روی صخره صاف میبیند. و او فرایند جذب و تبدیل غذا را در اعضای حیوانات بسیار کوچک مشاهده میکند، و حرکت و جریان آب را در شاخههای باریک (درختان و گیاه) میبیند. این آیه و امثال آن دلیلی است بر صحّت مذهب اهل سنّت و جماعت که صفات را برای خدا اثبات نموده و همگونی و مشابهت را از او نفی میکنند. فرمودهی خدا ﴿لَیۡسَ کَمِثۡلِهِۦ شَیۡءٞۖ﴾ردّی است بر اعتقاد گروه «مُشَبَّهَه» آنهایی که صفات خدا را به صفات مخلوف تشبیه میکنند و فرمودهی: ﴿وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ﴾ردّی است برای «معطله» آنهاییکه صفات را تعطیل نموده و آنها را انکار میکنند.
﴿لَهُۥ مَقَالِیدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست و کلیدهای رحمت و روزی و نعمتهای ظاهری و باطنی در دست اوست. پس همه خلق در به دست آوردن منافعشان و دور کردن زیانهایشان، و در همه حالتها به خدا نیازمندند، و هیچ کس از آنها اختیاری ندارد. و خداوند بخشنده و منع کننده است و زیان دهنده و نفع دهنده میباشد، هر نعمتی که بندگان دارند از جانب اوست، و شرّ و بدی را جز او کسی دفع نمیکند. ﴿مَّا یَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِکَ لَهَاۖ وَمَا یُمۡسِکۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِ﴾[فاطر: ۲]. «هر درِ رحمتی را که خداوند برای مردم بگشاید هیچ باز دارندهای برای آن نیست، و آنچه راکه نگاه دارد هیچ رها کنندهای برای آن وجود ندارد». بنابراین، در اینجا فرمود: ﴿یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ﴾اوست که روزی را برای هرکس بخواهد فراخ میدارد و فراوان مینماید و از انواع روزیها به او هر آنچه بخواهد میدهد. ﴿وَیَقۡدِرُ﴾و برای هرکس که بخواهد آن را تنگ میدارد. تا به اندازه نیازش باشد و از نیازش بیشتر نباشد. و همه اینها تابع علم و حکمت اوست. بنابراین فرمود: ﴿إِنَّهُۥ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ﴾بیگمان او به هرچیزی داناست. پس اواحوال بندگانش را میداند و به هریک حسب حکمت او و مشیت خود میبخشد.
آیهی ۱۳:
﴿شَرَعَ لَکُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِیٓ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ وَمَا وَصَّیۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَمُوسَىٰ وَعِیسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِیمُواْ ٱلدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِیهِۚ کَبُرَ عَلَى ٱلۡمُشۡرِکِینَ مَا تَدۡعُوهُمۡ إِلَیۡهِۚ ٱللَّهُ یَجۡتَبِیٓ إِلَیۡهِ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِیٓ إِلَیۡهِ مَن یُنِیبُ١٣﴾[الشورى: ۱۳]. «آنچه از دین که نوح را به آن فرمان داده بود، و آنچه را که به تو وحی کردهایم و آنچه که ابراهیم و موسی و عیسی را به آن فرمان داده بودیم برایتان مقرّر داشت که دین را برپای دارید و در آن اختلاف نورزید چیزی را که مشرکان را بهسوی آن فرا میخوانید بر آنان سختگران میآید. خداوند هرکس را بخواهد برای این دین برمیگزیند و هرکس را که رو بهسوی او نهد بهسوی خویش هدایت میکند».
این بزرگترین نعمت خدا بر بندگانش میباشد که بهترین و برترین و پاکیزهترین دین را که دین اسلام است برایشان مقّرر داشته است، دینی که خداوند برای بندگان برگزیدهاش منتخبان و برگزیدگان که پیامبران اولوالعزم هستند و در این آیه ذکر شدهاند و از هر جهت والا مقامترین و کاملترین انسانها هستند مقرّر داشته است. پس دینی که خداوند برای آنها مقّرر داشته است مناسب حال آنان میباشد و موافق با کمال آنهاست، بلکه خداوند آنها را کامل گردانده و برگزیده است چون به این دین بپا خاستهاند. و اگر دین اسلام نبود هیچ احدی مقامش بالا نمیرفت. پس این دین روح سعادت و قطع و محور کمال است و آن چیزی است که این کتاب ارزشمند در برگیرنده آن میباشد و بهسوی آن فرا میخواند از قبیل توحید و اعمال شایسته و اخلاق و آداب. ﴿أَنۡ أَقِیمُواْ ٱلدِّینَ﴾شما را فرمان داده که همه شرایع و قوانین دین و اصول و فروعش را برپای دارید، خودتان آنرا برپای دارید و بکوشید تا آن را در زندگی دیگران نیز پیاده کنید و همدیگر را بر نیکویی و پرهیزگاری یاری نمایید و از گناه و دشمنی کردن باز دارید. ﴿وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِیهِ﴾و در آن اختلاف نورزید، بلکه بر اصول و فروع دین متفّق بمانیدو بکوشید که اختلاف در مسائل، شما را متفّرق ننماید و به گروهها و احزابی تبدیل نشوید که با همدیگر دشمنی میورزید در حالی که در اصل دین متفق هستید. و از مصادیق اجتماع و اتفاق بر دین میتوان به اجتماعات عمومی اشاره کرد که شریعت به آن فرمان دادهاست مانند حج و اعید و جمعهها و نمازهای پنج گانه و جهاد و دیگر عبادتهایی که جز با گردهم آمدن کامل نمیگردند. ﴿کَبُرَ عَلَى ٱلۡمُشۡرِکِینَ مَا تَدۡعُوهُمۡ إِلَیۡهِ﴾وقتی آنها را به یگانهپرستی و اخلاص در طاعت و عبادت برای خدا امر نمودی این امر به شدّت بر آنها دشوار آمد همانطور که خداوند در مورد آنها فرموده است: ﴿وَإِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُکِرَ ٱلَّذِینَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ یَسۡتَبۡشِرُونَ٤٥﴾[الزمر: ۴۵]. «و هرگاه خدا به تنهایی یاد شود دلهای کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند متنفّر میگردد، و هرگاه کسانی غیر از او یاد شوند بناگاه شادمان میگردند. و قول آنان را نقل میکند». و میفرماید: ﴿أَجَعَلَ ٱلۡأٓلِهَةَ إِلَٰهٗا وَٰحِدًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَیۡءٌ عُجَابٞ٥﴾[ص: ۵]. «چگونه معبودان (متعدد) را به معبود واحد تبدیل میگرداند»؟!. به درستی که چیزی که او آورده و به سویش دعوت میکند بسیار عجیب است. ﴿ٱللَّهُ یَجۡتَبِیٓ إِلَیۡهِ مَن یَشَآءُ﴾خداوند از میان بندگانش هرکس را که شایسته برگزیده شدن برای رسالت و ولایت باش بر میگزیند. بر این اساس او این امّت را برگزیده و بر سایر امّتها فضیلت داده و بهترین ادیان را برای آن انتخاب کرده است. ﴿وَیَهۡدِیٓ إِلَیۡهِ مَن یُنِیبُ﴾و هرکس را که رو به سوی او نهد به سوی خویش هدایت میکند. فراهم شدن این سبب از جانب بنده، او را به هدایت الهی میرساند، و این سبب، روی آوردن بنده به پروردگارش میباشد و متّوجه شدن انگیزههای قلبیاش به خدا و این که هدفش جلب رضایت خدا باشد. پس خوب و نیک بودن اراده بنده به همراه تلاش او در طلب هدایت از اسبابی است که هدایت را برای او آسان میگرداند. همان طور که خداوند متعال میفرماید: ﴿یَهۡدِی بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ﴾[المائدة: ۱۶]. «خداوند به وسیله آن هرکس را از خشنودی پروردگارش پیروی نماید به راههای سلامتی هدایت میکند».
و آیهی: ﴿وَیَهۡدِیٓ إِلَیۡهِ مَن یُنِیبُ﴾و آیهی: ﴿وَٱتَّبِعۡ سَبِیلَ مَنۡ أَنَابَ إِلَیَّ﴾[لقمان: ۱۵]. و حقایقی در مورد اصحاب شکه مبین بازگشت واقعی آنها بهسوی خداست، دلیلاند بر اینکه قول اصحاب حجت است، به ویژه قول و گفتهی خلفای راشدین ش.
آیهی ۱۵-۱۴:
﴿وَمَا تَفَرَّقُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡیَۢا بَیۡنَهُمۡۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى لَّقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِینَ أُورِثُواْ ٱلۡکِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُ مُرِیبٖ١٤﴾[الشورى: ۱۴]. «و گروه گروه و دسته دسته نشدند مگر بعد از علم و آگاهی. و این تفرقهجویی فقط به خاطر ستمگری و کجروی درمیان خودشان بود، و اگر فرمانی از سوی پروردگارت صادر نشده بود که تا زمانی معیّن (مهلت) یابند، به یقین درمیان آنان داوری میشد و کسانیکه پس از آنان کتاب به آنها میراث داده شد در حقّانیت آن در شکّی قوی هستند».
﴿فَلِذَٰلِکَ فَٱدۡعُۖ وَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡۖ وَقُلۡ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن کِتَٰبٖۖ وَأُمِرۡتُ لِأَعۡدِلَ بَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمۡۖ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَکُمۡ أَعۡمَٰلُکُمۡۖ لَا حُجَّةَ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ یَجۡمَعُ بَیۡنَنَاۖ وَإِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ١٥﴾[الشورى: ۱۵]. «پس بر این (دین) فراخوان و چنانکه فرمان یافتهای ایستادگی کن، و از خواستههای آنان پیروی مکن. بگو: من به هر کتابیکه از سوی خدا نازل شده است ایمان آوردهام و به من دستور داده شده که درمیان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و پروردگار شماست. اعمال ما از آن ماست و اعمال شما از آن شماست، میان ما و شما گفتگو و مجادلهای نیست، خداوند ما و شما را گرد میآورد و بازگشت بهسوی اوست».
وقتی خداوند به اتّفاق مسلمین و اجتماع آنان بر دینشان فرمان داد و آنها را از تفرقه نهی کرد به آنان خبر داد که شایسته نیست به آنچه از کتاب که برآنها نازل کرده است مغرور شوند، چون اهل کتاب متفرّق و پراکنده نشدند مگر بعد از آن که خداوند کتاب را بر آنها نازل کرد، کتابی که موجب اجتماع و وحدت است. پس آنها کاری برخلاف آنچه کتابشان به آنها دستور داده بود انجام دادند، و این به خاطر دشمنی و تجاوزشن بود. آنها نسبت به یکدیگر بغض وحسد ورزیدند و میان آنها اختلاف و دشمنی ایجاد شد. پس ای مسلمانها! بپرهیزید از این که مانند آنها باشید. ﴿وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾و اگر سخن پروردگارت بر این نرفته بود که تا مدّت معینی عذاب داده نشوند و در کیفر دادن آنها تاخیر شود، ﴿لَّقُضِیَ بَیۡنَهُمۡ﴾در میان آنان داوری میشد، ولی حکمت و بردباری او اقتضا میکرد که عذاب، فورا آنها را فرا نگیرد، ﴿وَإِنَّ ٱلَّذِینَ أُورِثُواْ ٱلۡکِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ﴾و بیگمان کسانی که کتاب را از گذشتگان به ما دادهاند و به آنان عالم گفته میشود، ﴿لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُ مُرِیبٖ﴾در اشتباه فاحشی هستند و همین امر میان آنان اختلاف ایجاد میکند. گذشتگانِ آنها از روی حسد و تجاوز اختلاف ورزیدند و جانشینانشان از روی شک و تردید اختلاف نمودند و همه در اختلافِ مذموم مشترک هستند.
﴿فَلِذَٰلِکَ فَٱدۡعُ﴾پس به سوی دین استوار و راه راستی که خداوند کتابهایش را بر آن نازل فرموده و پیامبرانش را بر آن فرستاده است فرا بخوان و امّت خویش را به سوی آن دعوت بده و آنها را به آن ت شویق کن و با هرکس که آن را نمیپذیرد جهاد کن. ﴿وَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَ﴾و همانگونه که فرمان یافتهای ایستادگی کن. یعنی استقامتی کن که موافق با دستور خدا باشد، نه افراطی در آن باشد و نه تفریط، بلکه در آن از دستورات الهی فرمان برداری کن و از آنچه نهی کرده پرهیز نما، به صورتی که همواره در این کار ادامه داشته باشد.پس پیامبر را دستور داد که با در پیش گرفتن استقامت، خود را تکمیل گرداند و دیگران را نیز با دعوت کردن به استقامت، به سوی کمال هدایت کند. و معلوم است که هرآنچه به پیامبر دستور داده شود به امّت او نیز دستور داده میشود، البته به شرطی که دستور مخصوص پیامبر نباشد.
﴿وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ﴾و از خواستهها و امیال کافران یا منافقانی که از دین منحرف هستند پیروی مکن، زیرا پیروی از آنها به معنی پیروی کردنِ بخشی از دینشان، یا ترک کردن دعوتِ به سوی خدا یا ترک استقامت است. پس از آن که علم و دانش به نزد تو آمده است آن گاه از ستمکاران خواهی بود. نفرمود از دینشان پیروی مکن چون حقیقت دین آنها که خداوند برایشان مقّرر کرده است دین همه پیامبران است، امّا آنها مقّرر کرده است دین همه پیامبران است، امّا آنها از حقیقت دین خود پیروی نکردهاند بلکه از خواستها و امیالشان پیروی نموده و دینشان را به بازیچه گرفتهاند. ﴿وَقُلۡ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن کِتَٰبٖ﴾و به هنگام مجادله و مناظره با آنها بگو: من به هر کتابی که از سوی خدا نازل شده است ایمان آورده ام. یعنی مناظره و مجادله تو با آنها باید بر این اصل بزرگ استوار باشد، اصلی که بر شرافت و شکوه اسلام و چیره بودن آن بر همه ادیان دلالت مینماید، و دینی که اهل کتاب گمان میبرند بر آن هستند بخشی از اسلام است. در اینجا بیان شده که اگر اهل کتاب بر این محور مناظره کنند که به بعضی از کتابها یا پیامبران، ایمان دارند و به بعضی ایمان ندارند از آنها پذیرفته نمیشود، چون کتابی که به سوی آن دعوت میکنند و پیامبری که خود را به او نسبت میدهند باید این قرآن و کسی که آن را آورده است را تصدیق کنند.
پس کتاب ما و پیامبرمان ما را فرمان دادهاند که به موسی و عیسی و تورات و انجیل ایمان داشته باشیم، و آن را تصدیق کنیم و خبر دادهاند که این کتابها صحّت قرآن را تصدیق و به آن اقرار کردهاند. امّا کتاب و پیامبرمان ما را به ایمان آوردن به تورات و انجیل و موسی وعیسایی که برای ما توصیف نشدهاند و مطابق با کتاب ما نیستند فرمان نداده است. ﴿وَأُمِرۡتُ لِأَعۡدِلَ بَیۡنَکُمُ﴾و فرمان یافتهام که در داوری میان شما و آنچه در آن اختلاف کردهاید، دادگری کنم. پس ای اهل کتاب دشمنی شما و کینه ورزیتان با من، مراد از دادگری میان شما باز نمیدارد و مرا از این که از میان گفتههای مختلف اهل کتاب و دیگران سخن حق را بپذیرم و باطل را رد کنم و به عدالت حکم کنم منع نمیکند. ﴿ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمۡ﴾الله پروردگار ما و پروردگار شماست. یعنی او پروردگار همه است و شما به این که پروردگارتان باشد از ما سزاوارتر نیستید. ﴿لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَکُمۡ أَعۡمَٰلُکُمۡ﴾اعمال خوب و بد ما از آن ماست و اعمال شما از آن شماست، ﴿لَا حُجَّةَ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُ﴾یعنی بعد از آن که حقایق روشن گشت و حق از باطل و هدایت از گمراهی روشن گشت و حق از باطل و هدایت از گمراهی مشخص گردید جایی برای جدال و ستیز و کشمکش باقی نمانده است. چون منظور از مجادله و گفتگو این است که حق از باطل روشن گردد تا فردی که راهیافته است هدایت شود و حجّت بر فرد گمراه اقامه گردد. منظور این است که با اهل کتاب مجادله نشود، چرا که خداوند میفرماید: و با اهل کتاب مجادله نکنید مگر به شیوهای که بهتر است. منظور همان چیزی است که ما بیان کردیم. ﴿ٱللَّهُ یَجۡمَعُ بَیۡنَنَاۖ وَإِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ﴾خداوند در روز قیامت همه ما را گرد میآورد و هریک را طبق عملش مجازات میکند و در این وقت دروغگو و راستگو مشخّص میشوند.
آیهی ۱۶:
﴿وَٱلَّذِینَ یُحَآجُّونَ فِی ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ٱسۡتُجِیبَ لَهُۥ حُجَّتُهُمۡ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَعَلَیۡهِمۡ غَضَبٞ وَلَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٌ١٦﴾[الشورى: ۱۶]. «و کسانیکه دربارۀ خدا به مجادله و مخاصمه میپردازند آن هم پس از آنکه پذیرفته شده است، مجادلۀ آنان در نزد پروردگارشان باطل است و خشم (خدا) بر آنان است و آنان عذابی سخت دارند».
این آیه ﴿وَٱلَّذِینَ یُحَآجُّونَ فِی ٱللَّهِ﴾تاکید ﴿لَا حُجَّةَ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُ﴾(میان ما و شما هیچ مجادلهای نیست) میباشد. ﴿وَٱلَّذِینَ یُحَآجُّونَ فِی ٱللَّهِ﴾و کسانیکه درباره خدا به وسیله حجّتهای باطل و شبهات متناقض مجادله و مخاصمه میورزند، ﴿مِنۢ بَعۡدِ مَا ٱسۡتُجِیبَ لَهُ﴾بعد از آنکه خردمندان و عاقلان به سبب آیات و نشانههای قاطع و دلایل روشن فرمان او را پذیرفتهاند، پس اینان که با حق به مجادله میپردازند، پس از آن که حق برایشان روشن شده است، ﴿حُجَّتُهُمۡ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمۡ﴾مجادله آنها نزد پروردگارشان باطل است و پذیرفتنی نیست. چون مجادله آنها مشتمل بر ردّ حق است و هر آنچه که با حق مخالف باشد باطل است. ﴿وَعَلَیۡهِمۡ غَضَبٞ﴾و به خاطر نافرمانی و روی گردانیاشان از حجّتهای خدا و دروغ انگاشتن آن خشم خدا بر آنهاست. ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٌ﴾و عذابی دردناک دارند که آن عذاب نتیجه خشم خداوند بر آنهاست. پس این کیفر ِ هرکسی است که به وسیله باطل با حق به مجادله میپردازد.
آیهی ۱۸-۱۷:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ وَٱلۡمِیزَانَۗ وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ قَرِیبٞ١٧﴾[الشورى: ۱۷]. «خداوند ذاتی است که کتاب و ابزار سنجش را به حق نازل کرده است، و تو چه میدانی شاید قیامت نزدیک باشد».
﴿یَسۡتَعۡجِلُ بِهَا ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِهَاۖ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مُشۡفِقُونَ مِنۡهَا وَیَعۡلَمُونَ أَنَّهَا ٱلۡحَقُّۗ أَلَآ إِنَّ ٱلَّذِینَ یُمَارُونَ فِی ٱلسَّاعَةِ لَفِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٍ١٨﴾[الشورى: ۱۸]. «کسانیکه به قیامت ایمان ندارند در فرا رسیدن آن شتاب میورزند، امّا مؤمنان به سبب آن در خوف و هراسند و میدانند که قیامت حق است بدانکه کسانیکه دربارۀ قیامت شک و تردید دارند و دربارۀ ان مجادله میکنند در گمراهی دور و دراز به سر میبرند».
وقتی خداوند متعال بیان کرد که حجتّها و دلایل او واضح و روشن هستند، طوری که هرکس در وی امید خیری باشد آن را میپذیرد، اصل و اساس حجّتها را نیز بیان کرد، اساسی که همه دلایل و حجتّهایی که به بندگان رسیدهاند به این دلیل بر میگردند. پس فرمود: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ وَٱلۡمِیزَانَ﴾خداوند ذاتی است که کتاب و ابزار سنجش را به حق نازل کرده است. کتاب، این قرآن بزرگ است که به حق نازل شده و مشتمل بر حق و راستی و یقین است و در سراسر آن نشانههای روشن و دلایل واضح است که بر همه مطالب الهی و عقاید دینی دلالت میکند. پس قرآن بهترین مسائل و روشن ترین دلایل را ارائه داده است. امّا معیار و میزان عدالت و سنجش و مقایسه درست وعقل صحیح میباشد. بنابراین، همه دلایل عقلی از قبیل نشانههای الهی در کرانههای جهان و نشانههایی که در وجود انسان است و اعتبارات و معیارهای شرعی و مناسبتها و علّتها و احکام و حکمتها همه در میزان و معیاری داخل هستند که خداوند آن را در میان بندگانش گذاشته است تا اموری را که اثبات نموده و اموری را که نفی کرده است بسنجید و به وسیله آن به راست بودن پیام خداوند و پیامبرانش یقین حاصل کنید. و آنچه از دایره کتاب و میزان بیرون است و آنچه گفته میشود حجّت و دلیل است باطل و متناقض میباشد، اصل آن فاسد است و مبانی و فروع آن نیز فاسد میباشد. و هرکس که قدرت تشخیص را داشته باشد و ادله راجح و مرجوح را از یکدیگر تشخیص دهد و حجّتها و شبهات را از هم بازشناسد، به این موضوع واقف است. ولی هرکس فریب عبارتهای آراسته و کلمات فریبنده را بخورد و بصیرت او معنی مورد نظر را در نیابد، او اهل این کار نیست و از سوارکاران این میدان نمیباشد. پس موافقت و مخالفت او برابر است.
سپس خداوند متعال با ترساندن کسانیکه درآمدن قیامت شتاب دارند و منکر آن هستند فرمود: ﴿وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ قَرِیبٞ﴾و تو چه میدانی شاید قیامت نزدیک باشد، پس زمان و فاصله آن معلوم نیست، و مشخص نیست که چه زمانی برپا میشود، بنابراین در هر وقتی اتفاق افتادن آن انتظار میرود.
﴿یَسۡتَعۡجِلُ بِهَا ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِهَا﴾کسانیکه از روی عناد و تکذیب و ناتوان قرار دادن پروردگارشان به آن ایمان ندارند در فرا رسیدن آن شتاب میورزند، ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مُشۡفِقُونَ مِنۡهَا﴾امّا کسانیکه ایمان آوردهاند از قیامت در هراساند. یعنی از آن میترسند چون به آن ایمان دارند و میدانند که در قیامت جزای اعمال داده میشود، و از آنجا که پروردگارشان را میشناسند و میترسند که مبادا اعمالشان نجات دهنده نباشد و آنان را به سعادت نرساند. بنابراین فرمود: ﴿وَیَعۡلَمُونَ أَنَّهَا ٱلۡحَقُّ﴾و میدانند که آن حق است و هیچ شک و تردیدی در وقوع آن ندارند. ﴿أَلَآ إِنَّ ٱلَّذِینَ یُمَارُونَ فِی ٱلسَّاعَةِ﴾بدانید کسانیکه در وقوع قیامت شک دارند و درباره آن به ستیز و مجادله میپردازند، یعنی بعد از آنکه دچار شک و تردید شدند با پیامبران و پیروان آنان دربارهی وقوع قیامت به مجادله پرداختند، ﴿لَفِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٍ﴾در گمراهی بینهایت دوری قرار دارند. و چه گمراهی و ضلالتی بدتر است از دوری و ضلالت کسی که سرای آخرت را تکذیب کرده است، سرایی که سرای آخرت را تکذیب کرده است، سرایی که سرای حقیقی است و برای جاودانگی آفریده شده است؟! سرای سزا و جزایی که خداوند در آن عدالت و فضل خویش را اظهار میکند، و این جهان نسبت به آن مانند سفر مسافری است که در زیر سایه درختی میخوابد سپس آن را ترک میکند و از آنجا کوچ مینماید. این دنیا سرای عبور و گذر است نه محل استقرار و ماندن. پس کافران، فنا شدن و از بین رفتن دنیا را تصدیق میکنند چون آن را مشاهده کردهاند امّا سرای آخرت را تکذیب مینمایند، سرایی که کتابهای الهی و پیامبران بزرگوار و پیروانشان که از همه مردم، عقلی کاملتر و دانشی بیشتر دارند و فهمیدهتر و هوشیارترند از آن خبر دادهاند.
آیهی ۲۰-۱۹:
﴿ٱللَّهُ لَطِیفُۢ بِعِبَادِهِۦ یَرۡزُقُ مَن یَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡعَزِیزُ١٩﴾[الشورى: ۱۹]. «خداوند نسبت به بندگانش مهربان است، به هرکس که بخواهد روزی میدهد و او توانا و چیره است».
﴿مَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلۡأٓخِرَةِ نَزِدۡ لَهُۥ فِی حَرۡثِهِۦۖ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلدُّنۡیَا نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَا وَمَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ٢٠﴾[الشورى: ۲۰]. «هرکس که کشت آخرت را بخواهد به کشت او فرونی و برکت میدهیم، هرکس که کشت دنیا را بخواهد از آن به او میدهیم و او در آخرت هیچ بهرهای ندارد».
خداوند متعال خبر میدهد که او ﴿لَطِیفُۢ بِعِبَادِهِ﴾نسبت به بندگانش لطیف و مهربان است تا بندگان او را بشناسند و او را دوست بدارند و خود را در معرض لطف و کرم او قرار دهند. لطف از صفتهای خداوند متعال است که به این معنی است او رازها و پنهانیها را میداند و بندگانش به خصوص مومنان را به آنچه که مایه خیر و صلاح آنهاست، هدایت میکند، و خیر و برکت را از راهی به آنها میرساند که خودشان نمیدانند و گمانش را نمیبرند. از جمله لطف خداوند نسبت به بنده مومنش این است که او را با فراهم کردن اسباب هدایت بهسوی خیر هدایت میکند، هدایتی که به فکر انسان نمیآید. اسبابی که خداوند برای هدایت بندهی مومنش فراهم میکند عبارت است از اینکه محبّت حق و تسلیم شدن در برابر آن را در وجودش به ودیعه مینهد، و خداوند به فرشتگان گرامیاش الهام میکند تا او را استوار گردانند و او را بر انجام خیر و نیکی تشویق، و حق را در دلش آراسته نمایند که سبب پیروی از حق میشود. و از مظاهر لطف خداوند این است که مومنان را به عبادتهای دسته جمعی فرمان داده که این عبادتها ارادههایشان را قوی میگرداند و همّتهایشان را بر میانگیزد، به گونهای که آنها در راه خیر با یکدیگر رقابت میورزند و به آن علاقمند میوشند و به یکدیگر اقتدا میکنند. و از مظاهر لطف خداوند نسبت به بندگانش این است که اسبابی را برای بنده ایجاد میکند که میان او و گناهان مانع میگردند. مثلا چنانچه دنیا و ثروت و ریاست و امثال آنکه اهل دنیا در آن با همدیگر به رقابت میپردازند بنده را از اطاعت و عبادت خدا دور کند یا سبب شود تا از خدا غافل گردد یا به گناهی روی آورد، خداوند ثروت و دارایی و ریاست را از او دور میدارد و رزقش را به اندازهاش میدهد. بنابراین، دراینجا فرمود: ﴿یَرۡزُقُ مَن یَشَآءُ﴾هرکس را که بخواهد به اقتضای حکمت و لطفش روزی میدهد. ﴿وَهُوَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡعَزِیزُ﴾و او نیرومند و چیره است، و قدرت و توان همه از آن اوست. پس هیچ یک از مخلوقات توان کاری را ندارد مگر به کمک او که همه چیز در برابر او سرتسلیم فرود آورده است. سپس خداوند متعال فرمود: ﴿مَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلۡأٓخِرَةِ﴾هرکس اجر و پاداش آخرت را بخواهد یعنی به قیامت باور داشته باشد و آن را تصدیق نماید و برایش تلاش کند، ﴿نَزِدۡ لَهُۥ فِی حَرۡثِهِ﴾در کشت او میافزاییم. یعنی عمل او را چند برابر مینماییم و پاداش آن را چند برابر میگردانیم. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَمَنۡ أَرَادَ ٱلۡأٓخِرَةَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعۡیَهَا وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ کَانَ سَعۡیُهُم مَّشۡکُورٗا١٩﴾[الإسراء: ۱۹]. «و هرکس آخرت را بخواهد و برای آن تلاش کند درحالیکه مومن است تلاش ایشان قابل تقدیر و تشکر است، با وجود این بهرهاش در دنیا حتما به او میرسد». ﴿وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلدُّنۡیَا﴾و هرکس کشت دنیا را بخواهد به این صورت که دنیا آخرین هدف او باشد و برای آخرت خود چیزی پیش نفرستد و به پاداش آن امید نداشته باشد و از عذاب آن نترسد، ﴿نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَا﴾بهرهاش را که برایش مقّرر گشته است به او میدهیم. ﴿وَمَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ﴾امّا در آخرت هیچ بهرهای ندارد و از بهشت و نعمتهای آن محروم میگردد و سزاوار آتش دوزخ میشود. ﴿مَن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِیهَا وَهُمۡ فِیهَا لَا یُبۡخَسُونَ١٥﴾[هود: ۱۵]. «هرکس زندگانی دنیا و زینت آن را بخواهد و اعمالشان را در آنجا کاملا به ایشان میدهیم و آنها در آنجا کم داده نمیشوند».
آیهی ۲۳-۲۱:
﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا لَمۡ یَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةُ ٱلۡفَصۡلِ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ٢١﴾[الشورى: ۲۱]. «آیا (کافران) شریکانی دارند که برای ایشان دینی پدید آوردهاند که خدا بدان اجازه نداده است؟ و اگر فرمان قاطع (دربارۀ تاخیر عذاب درکار) نبود (مسلّماً بین آنان داوری میشد، و بیگمان ستمکاران عذاب دردناکی دارند».
﴿تَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ مُشۡفِقِینَ مِمَّا کَسَبُواْ وَهُوَ وَاقِعُۢ بِهِمۡۗ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِی رَوۡضَاتِ ٱلۡجَنَّاتِۖ لَهُم مَّا یَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡکَبِیرُ٢٢﴾[الشورى: ۲۲]. «ستمکاران را (در قیامت) خواهی دید که از کارهایی که کردهاند سخت بیمناکند، و آن حتماً ایشان را فرو میگیرد، و آنانکه ایمان آودره و کارهای شایسته کردهاند در باغهای بهشت به سر میبرند آنان هر آنچه بخواهند نزد پروردگارشان دارند، این است فضل بزرگ».
﴿ذَٰلِکَ ٱلَّذِی یُبَشِّرُ ٱللَّهُ عِبَادَهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِۗ قُل لَّآ أَسَۡٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِی ٱلۡقُرۡبَىٰۗ وَمَن یَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِیهَا حُسۡنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ شَکُورٌ٢٣﴾[الشورى: ۲۳]. «این همان چیزی است که خداوند به آن بندگانش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند نوید میدهد. بگو: در برابر آن از شما پاداش و مزدی نمیخواهم مگر دوستی به خاطر خویشاوندی و هرکس که نیکی کند بر نیکیِ عمل او میافزاییم. بیگمان خداوند آمرزنده و شکرگزار است».
خداوند متعال خبر میدهد که مشرکین انبازهایی را به یاوری و سرپرستی برگرفتهاند و هر دو گروه در اعمال کفرآمیز مشترک هستند و اینها از شیطانهای انسی میباشند که به کفر دعوت میکنند. ﴿شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا لَمۡ یَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُ﴾و شرک و بدعتها را برای ایشان به عنوان دین پدید آوردهاند و حلال خدا را حرام کرده و حرام او را حلا نموده و آنچه را که دلشان بخواهد برای آنان دین قرار دادهاند. با این که دین همان چیزی است که خداوند متعال آن را مشروع نموده تا بندگان بر آن اساس وی را عبادت کنند و به وسیله آن خود را به خدا نزدیک نمایند. بنابراین، هیچ کس حق ندارد چیزی را که از طرف خدا و پیامبرش نیامده باشد به عنوان دین مقّرر بدارد، پس چگونه این فاسقان (این کار را میکنند) که هم آنان و هم پدرانشان در کفر مشترک هستند؟! ﴿وَلَوۡلَا کَلِمَةُ ٱلۡفَصۡلِ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۗ﴾واگر خداوند مدّت معینی را مقّرر کرده بود که در آن به گروههای مختلف مهلت دهد، فورا به خوشبختی اهل حق و نابود شدن اهل باطل حکم و داوری میکرد، چون آنچه نابودی آنها را اقتضاء مینماید موجود است. امّا اینها بدانند که در آخرت عذاب دردناکی در پیش دارند که اینها و هر ستمگری بدان گرفتار میشوند.
﴿تَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ﴾در این روز کسانی را که با کفر ورزیدن و ارتکاب گناهان بر خود ستم کردهاند خواهی دید که، ﴿مُشۡفِقِینَ مِمَّا کَسَبُواْ﴾از کارهایی که کردهاند سخت بیمناکند، زیرا بر آن کیفر داده میشوند و از آنجه که بیمناک، چیزی که از آن میترسد احتمال دارد به آن دچار شود و (نیز) احتمال دارد بدان دچار نشود، خبر داد عذابی که این ستمکاران از آن میترسند، ﴿وَاقِعُۢ بِهِمۡ﴾به آنان خواهد رسید، چون آنها اسباب کیفر را فراهم آوردهاند بدون اینکه معارضی از قبیل توبه و غیره را داشته باشند، اکنون فرصت را از دست دادهاند. ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾و کسانیکه با دلهایشان به خدا و کتابها و پیامبرانش ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند. هر نوع عمل صالحی از اعمال قلوب و اعمال جوارح از قبیل واجبات و مستحبات در کارهای شایسته داخل هستند پس چنین کسانی ﴿فِی رَوۡضَاتِ ٱلۡجَنَّاتِ﴾در باغهای بهشت هستند. یعنی در باغهایی هستند که به بهشت اضافه شدهاند، و معلوم است که حالت مضاف الیه است که «بهشت» میباشد. پس این باغها بسیار زیبا و شکوفا بوده و در آن نهرها و چشمههای پُر آب و منظرههای زیبا و صداهای دلانگیز است و درختان پرمیوه و پرندگان آواز خوان به وفور یافت میشوند، و اهل ایمان در کنار هم به سر میبرند. و در آن جا کاملترین بهره از همزیستی و همدم شدن با دوستان عاید آدمی میشود. باغهایی که با گذشت زمان زیبایی اشان افزوده میگردد و روز به روز اهالی آنها به لذّتهایشان اشتیاق بیشتری پیدا میکنند. ﴿لَهُم مَّا یَشَآءُونَ﴾آنها هرچه در آن باغها بخواهند دارند. ﴿عِندَ رَبِّهِمۡ﴾نزد پروردگارشان،، پس هرچه بخواهند برایشان فراهم است، چیزهایی که هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده و به دل هیچ انسانی خطور نکرده است. ﴿ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡکَبِیرُ﴾این است فضل بزرگ. و آیا فضلی بزرگتر از دستیابی به رضایت خداوند متعال و بهرهمند شدن از لقای او در سرای بهشت وجود دارد؟
﴿ذَٰلِکَ ٱلَّذِی یُبَشِّرُ ٱللَّهُ عِبَادَهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾خداوند بخشنده و مهربان این مژده بزرگ را که به طور مطلق بزرگترین نوید است به وسیله برترین انسان به کسانی نوید میدهد که ایمان آوردهاند و کار شایسته کردهاند. پس برخورداری از این نوید بزرگترین هدف است ووسیلهای که انسان را به آن میرساند بهترین وسیله است. ﴿قُل لَّآ أَسَۡٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًا﴾بگو: در برابر رساندن این قرآن به شما و فراخواندتان بهسوی احکام آن از شما مزدی نمیخواهم. پس منظور من این نیست که اموالتان را از دستتان بگیرم و نمیخواهم که بر شما ریاست و حکومت کنم و هدفی مادّی ندارم. ﴿إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِی ٱلۡقُرۡبَىٰ﴾احتمال دارد که معنی آیه این باشد که فقط یک چیز از شما میخواهم که فایده آن به خود شما بر میگردد و آن این که به خاطر خویشاوندی مرا دوست بدارید. و این دوست داشتن اضافه بر دوست داشتنِ براساس ایمان است، زیرا دوست داشتن پیامبرصاز روی ایمان و مقدم داشتن محبت ایشان بر همه محبّتها بعد از محبّت خدا، بر هر مسلمانی فرض است. و از کسانی که در این آیه به آنان اشاره شده است، درخواست شده است اضافه بر این محبت ایمانی، محبتی دیگر را نیز نسبت به پیامبر داشته باشند، و آن عبارت است از محبت خویشاوندی، چون پیامبرصنزدیکترین مردم و خویشاوندان خود را دعوت میکرد تا جایی که میگویند هیچکس در تیرههای قریش نبود مگر اینکه پیامبر با او نسبتی داشت و به نوعی خویشاوند او بود. و احتمال دارد که منظور این باشد که از شما هیچ مزدی نمیخواهم مگر این که صادقانه خدا را دوست بدارید و این با نزدیکی جستن به خدا و متوّسل شدن به او به وسیله طاعت و عبادتش که بر محبّت صادقانه و درستِ خدا دلالت مینماید همراه است. بنابراین فرمود: ﴿إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِی ٱلۡقُرۡبَىٰۗ﴾مگر محبت به خاطر نزدیکی جستن به تقّرب به خدا. طبق هر دو گفته این استثنا دلیلی است بر این که پیامبرصدر برابر دعوت از آنان هیچ پاداشی نمیطلبد مگر چیزی که فایدهاش به خودشان بر میگردد، و این مزد نیست، بلکه مزد و پاداش همان است که پیامبرصبه آنها داد. همانند این که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ إِلَّآ أَن یُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَمِیدِ﴾[البروج: ۸]. «و از آنان عیب و ایرادی جز این نگرفتند که به خداوند پیروزمند و ستوده ایمان آوردهاند». و مانند این که میگویند: «فلانی گناهی نکرده جز این که با تو نیکی میکند».
﴿وَمَن یَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِیهَا حُسۡنًا﴾و هرکس کار نیکی انجام دهد از قبیل نماز، روزه، حج یا نیکی کردن با مردم، بر نیکی عمل او میافزائیم، به این صورت که خداوند به او توفیق میدهد تا کارهای دیگری انجام دهد و با آن اجر و پاداش مومن اضافه میوشد و نزد خدا و خلق جایگاهش بالا میرود و پاداش دنیا و آخرت را به دست میآورد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ شَکُورٌ﴾بیگمان خداوند آمرزنده و شکرگزاراست، گناهان بزرگ را هرچند که بزرگ باشند به هنگام توبه کردن و دست کشیدن از آن میآمرزد. و در مقابل عمل اندک پاداش فراوان میدهد، پس او با مغفرت خویش گناهان را میآمرزد و عیبها را میپوشاند و یا پذیرفتن نیکیها آن را شکر میگزارد و نیکیها را چندین برابر مینماید.
آیهی ۲۴:
﴿أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗاۖ فَإِن یَشَإِ ٱللَّهُ یَخۡتِمۡ عَلَىٰ قَلۡبِکَۗ وَیَمۡحُ ٱللَّهُ ٱلۡبَٰطِلَ وَیُحِقُّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ٢٤﴾[الشورى: ۲۴]. «آیا میگویند: (پیامبر) بر خدا دروغ بسته است؟، اگر خدا بخواهد بر دل تو مهره مینهد، و خداوند باطل را از میان میبرد و با سخنانس حق را پابرجا میدارد. بیگمان او به همۀ چیزهایی که درون سینههاست آگاه میباشد».
آیا کسانیکه پیامبر را تکذیب میکنند، با جسارت و دروغ میگویند: ﴿ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا﴾پیامبر بر خدا دروغ بسته است؟ آنها تو را به زشتترین چیز متّهم میکنند و میگویند به خدا دروغ میبندی و ادّعای نبّوت میکنی، و چیزی را به خداوند نسبت میدهی که خداوند از آن پاک است، درحالیکه راستگویی و امانتداری تو را میدانند. پس چگونه به خود جرأت میدهند که چنین دروغ صریحی را بگویند؟ بلکه با این کار بر خدا جرات کردهاند چون این عیب گرفتن از خداست که به تو قدرت داده تا چنین دعوت بزرگی را که به گمان آنها بزرگترین فساد در زمین است به راه بیاندازی، زیرا خداوند به پیامبر توانایی داده بود تا دعوت را بیپرده اعلام دارد و آن را به خداوند نسبت دهد و برای تایید آن معجزات آشکار و دلایل روشنی ارائه دهد و پیروی آشکار پیامبر و چیره شدن او بر مخالفان نیز از این جمله بود. درحالیکه خداوند متعال میتوانست این دعوت را در نطفه خفه کند و بر دل پیامبرصمهر زند و خیری به دلش وارد نشود. و وقتی بر دل او مهز میزد همه چیز تمام میشد. پس این دلیل قاطعی است بر صحّت و درستی آنچه پیامبرصآورده است و قویترین شهادت از جانب خدا برای تایید گفتههای اوست و هیچ شهادتی بالاتر از این یافت نمیشود.
بنابراین، از حکمت و رحمت الهی و از سنتّهای جاری اوست که باطل را نابود میکندف گرچه گاهی اوقات باطل دارای قدرت میگردد اما سرانجام آن نابودی است. ﴿وَیُحِقُّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِ﴾و با سخنان تکوینیاش ـ که تغییر نمییابد ـ و با وعده راستینش حق را پابرجا میدارد که خود آن را تشریع نموده است و آن را در دلها ثابت میگرداند و خردمندان را بینش میدهد. آری! خداوند بزرگ به روشهای گوناگون حق را پابرجا میدارد، یکی از این روشها این است که باطل را بر میانگیزد تا با حق مقابله کند، پس وقتی که باطل به مقابله با حق پرداخت حق با دلایل و حجّتهایش بر آن حمله ور میشود. آنجاست که نور و هدایت حق آشکار میگردد و به وسیله آن باطل نابود و ریشه کن میشود و بطلان آن برای هرکس روشن میگردد و حق برای هرکسی کاملا آشکار میشود بیگمان خداوند به آنچه در سینههاست و به نیک و بدی که در دلهاست و آنچه پنهان داشته و آنچه آشکار نکردهاند آگاه است.
آیهی ۲۸-۲۵:
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَیَعۡفُواْ عَنِ ٱلسَّیَِّٔاتِ وَیَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ٢٥﴾[الشورى: ۲۵]. «و اوست خدایی که توبه را از بندگانش میپذیرد و از گناهان درمیگذرد و آنچه را انجام میدهید، میداند».
﴿وَیَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦۚ وَٱلۡکَٰفِرُونَ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٞ٢٦﴾[الشورى: ۲۶]. «و کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند پروردگارشان را اجابت میکنند، و به آنان از فضل خود افزون میدهد و کافران عذاب سخت و شدیدی دارند».
﴿وَلَوۡ بَسَطَ ٱللَّهُ ٱلرِّزۡقَ لِعِبَادِهِۦ لَبَغَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٖ مَّا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ بِعِبَادِهِۦ خَبِیرُۢ بَصِیرٞ٢٧﴾[الشورى: ۲۷]. «و اگر خداوند روزی را برای همۀ بندگانش فراخ و فراوان کند قطعاً در زمین سرکشی و تباهی میکنند ولی به اندازۀ آنچه بخواهد فرو میفرستد چرا که او به (احوال) بندگانش دانای بیناست».
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ مِنۢ بَعۡدِ مَا قَنَطُواْ وَیَنشُرُ رَحۡمَتَهُۥۚ وَهُوَ ٱلۡوَلِیُّ ٱلۡحَمِیدُ٢٨﴾[الشورى: ۲۸]. «و اوست که باران را نازل میکند پس از آنکه (مردم) نا امید شدند و رحمت خود را میگستراند و اوست کارسازِ ستوده».
این بیان کرم و لطف خداوند و گستردگی بخشایندگی و کمال لطف اوست که ﴿یَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِ﴾توبه بندگانش را میپذیرد وقتی که از گناهانشان دست میکشند و بر آن پیمان میبندند و تصمیم میگیرند که دوباره آن گناهان را انجام ندهند. پس اگر هدفشان پروردگار باشد خداوند توبهشان را میپذیرد، این در حالی است که قبلا سبب نابودی و گرفتار شدن به کیفرهای دنیوی و اخرویشان فراهم شده بود. ﴿وَیَعۡفُواْ عَنِ ٱلسَّیَِّٔاتِ﴾و گناهان و بدیها را محو میکند، و عیبهایی که در اثر آن گناهان به وجود میآیند و کیفرهایی که نتیجه ارتکاب گناهان است از آنها دور میکند. و توبه کننده نزد او ارزشمند میگردد به گونهای که انگار کار بدی نکرده است.
و خداوند او را دوست میدارد و به او توفیق انجام کارهایی میدهد که او را به خدا نزدیک مینمایند. و از آنجا که توبه از کارهای بزرگی است که گاهی به سبب کمال اخلاص و صداقت کامل میشود و گاهی به علّت ناقص بودن اخلاص و صداقت ناقص خواهد شد و چه بسا فاسد و خراب شود، اگر هدف از آن اهدافی دنیوی باشد ـ و این چیزها جایگاهشان دل است و فقط خدا آن را میداند ـ آیه را با این جمله به پایان برد: ﴿وَیَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ﴾و میداند آنچه را که انجام میدهید.
خداوند همه بندگان را به بازگشت و روی آوردن به سوی او و توبه کردن از کوتاهیها فرا خوانده است. پس بندگان برحسب اجابت و پذیرش به دو گروه تقسیم شده اند: آنهایی که اجابت کردهاند و خداوند آنها را چنین توصیف نموده است: ﴿وَیَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾و کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند پروردگارشان را اجابت میکنند و از او اطاعت مینمایند و به دعوت او لبّیک میگویند، چون ایمان و عمل صالحی که دارند آنها را به این امر وادار مینماید. پس وقتی او را اجابت کردند خداوند کارشان را سپاس میگزارد و او آمرزنده و شکرگزار است، ﴿وَیَزِیدُهُم مِّن فَضۡلِهِ﴾و به آنان از فضل خود بیشتر میدهد یعنی از فضل خویش به آنان توفیق عمل میدهد و پاداش آنها را چند برابر بیش از آنچه که اعمال آنها مستحق آن است، میدهد. امّا کسانی که دعوت خداوند را اجابت نمینمایند و آنها کسانی هستند که عناد میورزند، ﴿وَٱلۡکَٰفِرُونَ﴾و به خدا و پیامبرش کفر میورزند، ﴿لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٞ﴾اینان عذاب سخت و شدیدی در دنیا و آخرت دارند.
سپس بیان کرد که از لطف خداوند نسبت به بندگانش این است که او دنیا و روزی را برایشان چنان فراوان نمیکند که به دین آنها زیان برساند. پس فرمود: ﴿وَلَوۡ بَسَطَ ٱللَّهُ ٱلرِّزۡقَ لِعِبَادِهِۦ لَبَغَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾و اگر خداوند روزی را برای بندگانش فراوان نماید و گسترش دهد، در زمین سرکشی میکنند. یعنی از اطاعت خدا غافل شده و به شهوات و لذّتهای دنیا روی میآورند، و به آنچه که هوی و هوس آنها میخواهد مشغول میشوند گرچه آن چیز گناه و ستم باشد. ﴿وَلَٰکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٖ مَّا یَشَآءُ﴾ولی به اندازهای که لطف و حکمت او اقتضا مینماید فرو میفرستد. ﴿إِنَّهُۥ بِعِبَادِهِۦ خَبِیرُۢ بَصِیرٞ﴾چرا که او بندگانش را میبیند و از اوضاع و احوال آنها کاملا آگاه است. همچنان که در بعضی روایتها آمده است که خداوند متعال میفرماید: «برخی از بندگانم هستند که جز ثروت و ایمانشان را سامان نمیبخشد، و اگر او را فقیر گردانم فقیری او را به فساد میکشاند. و برخی از بندگانم هستند که جز فقر و تنگدستی ایمانشان را سامان نمیبخشد، و اگر او را ثروتمند گردانم، ثروتمندی ایمانش را فاسد میگرداند. و برخی از بندگانم هستند که ایمانشان جز با تندرستی سامان نمییابد، و اگر او را بیمار گردانم بیماری، ایمان او را فاسد مینماید.
و برخی از بندگانم هستند که ایمانشان فقط با مریضی سامان مییابد و اگر او را تندرست کنم این امر ایمان او را فاسد میگرداند. همانا من کار بندگانم را طبق آگاهی خویش از آنچه که در دلهایشان است تدبیر مینمایم و من آگاه و بینا هستم.
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ﴾و اوست که باران را نازل میکند و با آن به داد آبادیها و مردم میرسد. ﴿مِنۢ بَعۡدِ مَا قَنَطُواْ﴾بعد از آنکه نا امید شدند و مدت زمانی باران نیامده و گمان بردند که باران نمیآید و ناامید گشتند و برای قحط سالی کارهایی کردند. امّا در این هنگام خداوند باران میفرستد. ﴿وَیَنشُرُ رَحۡمَتَهُ﴾و با آن رحمت خویش را میگستراند و روزیهایی برای انسانها و چهارپایانشان میرویاند و این برایشان بسیار دارای اهمّیت است و از این شادمان میگردند.
﴿وَهُوَ ٱلۡوَلِیُّ ٱلۡحَمِیدُ﴾و اوست کارساز ستوده، که بندگانش را با انواع تدبیر سرپرستی مینماید و منافع دینی و دنیویشان را تامین میکند و او در کارسازی و تدبیرش ستوده است و به خاطر نعمتها و انواع لطفهایی که بندگان را از آن بهرهمند میسازد قابل ستایش است.
آیهی ۲۹:
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَآبَّةٖۚ وَهُوَ عَلَىٰ جَمۡعِهِمۡ إِذَا یَشَآءُ قَدِیرٞ٢٩﴾[الشورى: ۲۹]. «و از نشانههایش آفرینش آسمانها و زمین، و (نیز) همۀ جنبدگانی است که در آن دئو پدیدار و پراکنده کرده است واو بر گردآوری آنها هنگامیکه بخواهد تواناست».
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾و از نشانههای قدرت بزرگ او و از دلایل زنده گرداندن مردگان از سوی او آفرینش آسمانها و زمین با این بزرگی و عظمتشان است، که بر قدرت و گستردگی فرمانروایی او دلالت مینماید، و استواری و آفرینش زیبا و محکم آسمانها و زمین بر حکمت و فرزانگی خداوند دلالت میکند و منافع و مصالحی که در آسمانها و زمین نهاده شده است بر رحمت خدا دلالت میکند، و این که تنها او سزاوار انواع عبادت میباشد و الوّهیتِ غیر او باطل است. ﴿وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَآبَّةٖ﴾و جانوران و جنبدگانی که خداوند در آسمانها و زمین برای منفعت بندگانش پدید آورده و پراکنده کرده است از نشانههای قدرت اوست. ﴿وَهُوَ عَلَىٰ جَمۡعِهِمۡ إِذَا یَشَآءُ قَدِیرٞ﴾و او بر گردآوردن مردم بعد از مرگشان در میدان قیامت هر زمان که بخواهد، تواناست. پس خداوند قدرت و توانایی این کار را دارد. و تحقق قیامت باید مبتنی بر خیری راستین باشد، و معلوم است که اخبار پیامبران و کتابهایشان به صورت متواتر تحقق قیامت را بیان کردهاند.
آیهی ۳۱-۳۰:
﴿وَمَآ أَصَٰبَکُم مِّن مُّصِیبَةٖ فَبِمَا کَسَبَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَیَعۡفُواْ عَن کَثِیرٖ٣٠﴾[الشورى: ۳۰]. «و هر مصیبتی که گریبانگیرتان شود، به خاطر کارهایی است که خود کردهاید، و خداوند از بسیاری (از کارهای شما) گذشت میکند».
﴿وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ٣١﴾[الشورى: ۳۱]. «و شما هرگز نمیتوانید (از چنگال قدرت خداوند) در زمین (فرار کنید و خدا را از دستیابی به خود) ناتوان سازید، و برایتان جز خداوند هیچ کارساز و یاوری نیست».
خداوند متعال خبر میدهد که هر مصیبتی به جسم یا اموال یا فرزندان بندگان میرسد یا آنچه را که دوست دارند و برایشان عزیز است، از دست میدهند، به خاطر کارهای بدی است که انجام میدهند و خداوند از بسیاری از کارهای بندگان گذشت میکند. پس خداوند بر بندگان ستم نمیکند ولی آنها خودشان بر خویشتن ستم میکنند. ﴿وَلَوۡ یُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِمَا کَسَبُواْ مَا تَرَکَ عَلَىٰ ظَهۡرِهَا مِن دَآبَّةٖ﴾[فاطر: ۴۵]. «و اگر خداوند مردم را به خاطر کارهایی که کردهاند، مواخذه میکرد، هیچ جنبندهای را روی زمین باقی نمیگذاشت». خداوند که کیفرها و عذابها را به تاخیر میاندازد بدان خاطر نیست که آن را فراموش کرده یا توانایی ندارد، بلکه در میگذرد.
﴿وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾و شما نمیتوانید از چنگال قدرت الهی فرار کنید و او را از دستیابی به خود ناتوان سازید، بلکه شما در زمین ناتوان هستید و هرچه خداوند درباره شما اراده کند نمیتوانید امتناع ورزید. ﴿وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ﴾و جز خداوند هیچگونه کارساز و یاوری ندارید که شما را سرپرستی نماید و منافعتان را فراهم آورد، و هیچ یاوری ندارید که زیانها را از شما دور کند.
آیهی ۳۵-۳۲:
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِ ٱلۡجَوَارِ فِی ٱلۡبَحۡرِ کَٱلۡأَعۡلَٰمِ٣٢﴾[الشورى: ۳۲]. «و از جمله نشانههای او کشتیهایی است که همچون کوهها بر صفحه دریاها به حرکت درمیآیند».
﴿إِن یَشَأۡ یُسۡکِنِ ٱلرِّیحَ فَیَظۡلَلۡنَ رَوَاکِدَ عَلَىٰ ظَهۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّکُلِّ صَبَّارٖ شَکُورٍ٣٣﴾[الشورى: ۳۳]. «اگر بخواهید باد را آرام میسازد و کشتیها بر روی دریا متوقف میگردند، بیگمان در این برای هر بردبار سپاسگزاری نشانههاست».
﴿أَوۡ یُوبِقۡهُنَّ بِمَا کَسَبُواْ وَیَعۡفُ عَن کَثِیرٖ٣٤﴾[الشورى: ۳۴]. «یا اگر بخواند کشتیها را بهخاظز کارهایی که سرنشینان آنها مرتکب شدهاند هلاک میکند و از بسیاری (گناهان) درمیگذرد».
﴿وَیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٖ٣٥﴾[الشورى: ۳۵]. «و تا کسانیکه در آیات ما مجادله میکنند بدانند که هیچ گریزگاهی ندارند».
از نشانههای رحمت و توجه او به بندگانش ﴿ٱلۡجَوَارِ فِی ٱلۡبَحۡرِ﴾کشتیهای بخاری و بادبانی است که در دریا روانند و از بس که بزرگاند ﴿کَٱلۡأَعۡلَٰمِ﴾همانند کوههای بزرگی هستند که دریای خروشان برایشان رام شده، و آنها را از تلاطم و خروش امواج حفظ کرده است، و این کشتیها شما و کالاهای فراوانتان را به شهرهای دوردست حمل میکنند و اسبابی را برای این امر مسخّر نموده که شما را بر این کار کمک مینماید.
سپس این اسباب را گوشزد نمود و فرمود: ﴿إِن یَشَأۡ یُسۡکِنِ ٱلرِّیحَ﴾اگر خداوند بخواهد باد را که سببی برای حرکت کشتی است از وزیدن میاندازد، ﴿فَیَظۡلَلۡنَ رَوَاکِدَ عَلَىٰ ظَهۡرِهِ﴾آنگاه که کشتیهای در حال حرکت بر روی دریا میایستند، نه جلو میروند و نه عقب بر میگردند. نمیتوان گفت که این حکم شامل کشتیهای بخاری نمیشود، چون کشتیهایی که به وسیله بخار حرکت میکنند یکی از شرایط آنها وجود حرکت باد است. و اگر خداوند بخواهد، کشتیهای در حال حرکت را به سبب کارهایی که سرنشینان آن کردهاند در دریا غرق و نابودشان میگرداند، امّا خداوند بردبار است و از بسیاری از گناهان در میگذرد. ﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّکُلِّ صَبَّارٖ شَکُورٍ﴾بیگمان در این امر برای هر بردبار سپاسگزاری نشانههاست، یعنی کسی که در برابر آنچه دوست ندارد و بر او دشوار میآید بردباری میورزد خود را وادار به تحمّل دشواری طاعت یا به عقب راندن انگیزه گناه مینماید و به هنگام مصیبت از ابراز ناخشنودی از تقدیر الهی خودداری میکند. و به هنگام آسایش و نعمت سپاسگزار است و به نعمت پروردگارش اعتراف مینماید و برای او فروتنی میکند و نعمت خدا را در راه خشنودی او صرف مینماید. چنین کسی از نشانههای خدا بهرهمند میشود. امّا کسی که صبر و بردباری ندارد و به هنگام نعمتهای خداوند شکرگزاری نمیکند او روی گردان یا معاند است و از نشانههای خدا بهرهمند نمیشود.
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿وَیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا﴾و تا کسانی که در آیات ما مجادله میکنند و آن را به وسیله باطل خود باطل جلوه میدهند، بدانند که ﴿مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٖ﴾هیچ گریزگاهی ندارند. یعنی هیچ چیزی آنها را از عذابیکه به آن گرفتار شدهاند نجات نمیدهد.
آیهی ۳۹-۳۶:
﴿فَمَآ أُوتِیتُم مِّن شَیۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ٣٦﴾[الشورى: ۳۶]. «هر آنچه که به شما داده شده است بهرۀ زندگانی دنیاست و آنچه که نزد خداست بهتر و پایدارتر است برای کسانیکه ایمان آورده و بر پروردگارشان توکل میکنند».
﴿وَٱلَّذِینَ یَجۡتَنِبُونَ کَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُواْ هُمۡ یَغۡفِرُونَ٣٧﴾[الشورى: ۳۷]. «و کسانیکه از گناهان بزرگ و اعمال زشت و ناپسند میپرهیزند و هنگامیکه خشمگین میشود گذشت میکنند».
﴿وَٱلَّذِینَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَیۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ٣٨﴾[الشورى: ۳۸]. «و آنانکه (دعوت) پروردگارشان را پذیرفتند و نماز را برپا داشتند و کارشان به شیوۀ رایزنی و بر پایۀ مشورت با یکدیگر است. و از آنچه به ایشان دادهایم، انفاق میکنند».
﴿وَٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡبَغۡیُ هُمۡ یَنتَصِرُونَ٣٩﴾[الشورى: ۳۹]. «و کسانیکه هرگاه تجاوزی به آنان برسد انتقام میگیرند».
در اینجا خداوند مردم را تشویق مینماید که شیفته دنیا نشوند و به آخرت علاقمند گردند. و اعمالی که انسان را به بهشت میرساند بیان کرد و فرمود: ﴿فَمَآ أُوتِیتُم مِّن شَیۡءٖ﴾فرمانروایی و ریاست و اموال و فرزندان و سلامتی و صحّتی که به شما داده شده است، ﴿فَمَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا﴾بهرهمندی زندگانی دنیاست. یعنی لّذت زودگذر و فانی است. ﴿وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰ﴾و پاداش فراوان و نعمتهای پایداری که نزد خداوند است از لذتّهای دنیا بسیار بهتر است و قابل مقایسه نیستند. و نعمتهای آخرت ماندگارترند چون هیچ ناگواری در آن نیست و پس گرفته نمیشوند. سپس بیان کرد که چه کسانی مستحق این پاداش هستند، و فرمود: ﴿لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ﴾برای کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکّل میکنند. یعنی ایمان راستین را که مستلزم اعمال ظاهری و باطنی است با توکّل جمع نمودهاند که توکل وسیله موافقت در هر کاری است. پس هر عملی که توکّل با آن همراه نباشد کامل نیست. توکل یعنی این که آدمی در به دست آوردن آنچه خداوند دوست دارد و دور کردن آنچه که خداوند نمیپسندد قلبا به خدا تکیه نماید و به او اعتماد و اطمینان داشته باشد.
﴿وَٱلَّذِینَ یَجۡتَنِبُونَ کَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ﴾و کسانیکه از گناهان کبیره و از اعمال زشت و ناپسند میپرهیزند. فرق «کبائر الاثم» گناهان کبیره با «فواحش» کارهای زشت با این که هر دوی اینها گناهان بزرگ هستند این است که «فواحش» به آن دسته از گناهان بزرگ گفته میشود که در نفس انگیزه برای ارتکاب گناهانی هستند که چنین نیستند. امّا این زمانی است که کبائر و فواحش در کنار هم ذکر شوند. ولی اگر به تنهایی ذکر شوند مفهوم هریک در دیگری داخل است. ﴿وَإِذَا مَا غَضِبُواْ هُمۡ یَغۡفِرُونَ﴾و هرگاه خشمگین شوند میبخشند. یعنی به اخلاق خوب و عادات نیک خوی گرفتهاند، پس بردباری خوی آنهاست و اخلاق خوب طبیعت و سرشت آنها میباشد، حتی اگر کسی آنها را با گفتار یا کردار خود خشمگین کند آنها خشم خود را فرو میخورند و آن را اجرا نمیکنند بلکه آن فرد را میبخشند و در مقابلِ فردی که بدی کرده است جز نیکویی و گذشت و بخشیدن گذشت، منافع زیادی به بار میآورد و مفاسد زیادی را از آنها دور میکند. همان طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿...ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِی بَیۡنَکَ وَبَیۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ کَأَنَّهُۥ وَلِیٌّ حَمِیمٞ٣٤ وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٖ٣٥﴾[فصلت: ۳۴-۳۵]. «با شیوهای که بهتر است پاسخ بده، پس آن کسی که میان تو و او دشمنی بوده است چنان میشود که گویا دوستی صمیمی است. و این را فرا نمیگیرد مگر کسانی که بردباری کردهاند و آن را فرا نمیگیرد و نمیپذیرد مگر کسی که دارای بهرهای بزرگ است».
﴿وَٱلَّذِینَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ﴾و کسانیکه از خدایشان فرمانبرداری کرده و دعوت او را لبیک گفتهاند و هدفشان خشنودی وی بوده است و مقصد نهاییشان این بوده که به او تقّرب جویند. و از جمله پذیرفتن دعوت الهی برپا داشتن نماز و پرداختن زکات است. پس این امور را بر استجابت عطف کرد و این که از باب عطف خاص بر عام است که بر شرافت و فضیلت معطوف دلالت مینماید. پس فرمود: ﴿وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ﴾و نماز را به گونهای شایسته و به صورت ظاهری و باطنی و فرش و نفل برپا داشتهاند. ﴿وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ﴾و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند. این بخش هم شامل بخشش واجب است از قبیل زکات و انفاق بر خویشاوندان و امثال آن. و هم شامل بخششهای مستحب مانند صدقههایی که به عموم مردم داده میشود. ﴿وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَیۡنَهُمۡ﴾و کار دینی و دنیوی آنها بر پایه مشورت با یکدیگر است. یعنی در کارهایی که میانشان مشترک است هیچکس طبق نظر خود عمل نمیکند، بلکه با یکدیگر مشورت مینمایند، و این بخشی از همدلی و محبّت آنها با یکدیگر است. و از کمال خردمندیشان این است که هرگاه بخواهند کاری را انجام دهند که نیاز به فکر و نظر داشته باشد جمع میشوند و با یکدیگر مشورت مینمایند و در آن کار به بررسی و کاوش میپردازند تا مصلحت برایشان مشخص گردد آن گاه آن را غنیمت دانسته و بلافاصله به آن عمل میکنند. کارهایی که میان مسلمانان مشترک است و در آن مشورت صورت میگیرد مانند رایزنی در مورد جنگ و جهاد، تعیین مسئولین و فرماندهان، قضات، و غیره، و بررسی در مسایل دین به صورت عام. مشورت و تحقیق در این کارها به منظور آن که صحیح از غلط تشخیص داده شود چیزی است که خداوند آن را دوست میدارد و در این آیه داخل است.
﴿وَٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡبَغۡیُ﴾و هرگاه از سوی دشمنان به آنها تجاوزی شود، ﴿هُمۡ یَنتَصِرُونَ﴾از آنجا که عزت و توانایی دارند انتقام میگیرند، و خوار نخواهند بود، بلکه میتوانند انتقام بگیرند. پس آنها را به ایمان آوردن و توکّل کردن بر خدا و پرهیز از گناهان کبیره و کارهای زشت ـ که این سه ویژگی سبب میشوند خداوند گناهان کوچک را بیامرزد ـ و اطاعت کامل و استجابت پروردگارشان و برپای داشتن نماز و انفاق در راههای نیکوکاری و مشورت در کارها و پیروی بر دشمنان که خصلتها و عادات کمالاند توصیف نمود. بنابراین، آنان کارهای کوچکتر را به طریق اولی انجام میدهند و کارهایی که برعکس اینهاست انجام نمیدهند.
آیهی ۴۳-۴۰:
﴿وَجَزَٰٓؤُاْ سَیِّئَةٖ سَیِّئَةٞ مِّثۡلُهَاۖ فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِینَ٤٠﴾[الشورى: ۴۰]. «و کیفر بدی، بدی مانند آن است، پس هرکس گذشت کند و (راه) صلح و صفا پیش گیرد پاداشش بر خداوند است. بیگمان خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد».
﴿وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَا عَلَیۡهِم مِّن سَبِیلٍ٤١﴾[الشورى: ۴۱]. «و کسیکه که پس از ستم دیدن خویش انتقام بگیرد، بر آنان عتاب و عقابی نیست».
﴿إِنَّمَا ٱلسَّبِیلُ عَلَى ٱلَّذِینَ یَظۡلِمُونَ ٱلنَّاسَ وَیَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّۚ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ٤٢﴾[الشورى: ۴۲]. «بلکه عتاب و عقاب متوجّه کسانی است که به مردم ستم میکنند و در زمین به ناحق (تباهی) میجویند. اینانند که عذاب دردناک (درپیش) دارند».
﴿وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ٤٣﴾[الشورى: ۴۳]. «و کسیکه بردباری کند و ببخشد (بداند که) این (اوصاف) از کارهای سترگ است».
خداوند در این آیه مراتب کیفرها را بیان کرده است: عدل، فضل، ظلم.
عدل یعنی در مقابل بدی، همسان آن، بدی کردن نه بیشتر و نه کمتر. پس فرمود: در مقابل کشته شدن فرد، فرد کشته میشود، و هر عضوی در مقابل همان عضو بریده میشود، و مال به اندازه و همسان آن گرفته میشود. فضل یعنی گذشت از کسی که بدی کرده است، بنابراین فرمود: ﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ﴾هرکس ببخشد و صلح و صفا ایجاد کند، پاداش او بر خداوند است و به او پاداش بزرگی میدهد. و خداوند برای عفو و گذشت، اصلاح را شرط نموده است تا بر این دلالت نماید که اگر گناهکار شایسته آن نباشد که از وی گذشت شود و عفو گردد، و مصلحت شرعی نیز مقتضی آن بود که کیفر داده شود، در این صورت گذشت و بخشش چیزی نیست که شرع به انجام دادن آن امر کرده باشد.
وقتی خداوند بیان نمود که پاداش عفو کننده بر خداست این امر مردم را به عفو و گذشت تشویق مینماید و اینکه بنده با مردم همان رفتاری را بکند که دوست دارد خداوند با او این رفتار را انجام دهد. پس همانطور که دوست دارد خداوند او را عفو کند او نیز مردم را عفو کند و ببخشد. و همانطور که دوست دارد خداوند از او درگذرد و چشمپوشی کند او نیز از مردم چشمپوشی کند، چرا که پاداش و کیفر از نوع عملی است که انسان انجام میدهد.
و امّا مرتبه ظلم را خداوند اینگونه بیان نموده است: ﴿إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِینَ﴾بیگمان او کسانی را که بر دیگران ستم میکنند و یا در مقابل کسی که در حق آنها جنایت کرده است جنایتی بیشتر از جنایت او مرتکب میشوند ـ که این اضافه ظلم است ـ دوست ندارد.
﴿وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِ﴾و اگر کسی که بر او ستم رفته است انتقام بگیرد، ﴿فَأُوْلَٰٓئِکَ مَا عَلَیۡهِم مِّن سَبِیلٍ﴾بر آنان گناه و اشکالی نیست. و این که فرمود: ﴿وَٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡبَغۡیُ﴾و کسانی که بر آنها تجاوز شده و نیز فرمود: ﴿وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِ﴾و کسیکه پس از ستم دیدن خویش انتقام بگیرد، بر این دلالت مینماید که ستم و تجاوز حتما واقع میشود. و امّا اگر کسی اراده کند به حقوق دیگران تجاوز نماید و به آنان ستم کند، بدون آن که ارادهاش را عملی نماید، در این صورت به مانند آنچه که اراده کرده است مجازات نمیشود، بلکه طوری توبیخ و تادیب میگردد که او را از آن قول یا فعلی که از وی صادر شده است منحرف گرداند.
﴿إِنَّمَا ٱلسَّبِیلُ عَلَى ٱلَّذِینَ یَظۡلِمُونَ ٱلنَّاسَ وَیَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ﴾عقاب و کیفر شرعی بر کسانی است که به مردم ستم میکنند و به ناحق در زمین تباهی میجویند. و این شامل ستم و تجاوز بر خون و اموال و آبروی مردم میشود. ﴿أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ﴾ایشان عذاب دردناکی در پیش دارند، عذابی که دلها و جسمها را طبق ستم و تجاوزشان به درد میآورد.
﴿وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ﴾و هرکس در مقابل اذّیت و آزاری که از سوی مردم به او میرسد صبر و بردباری ورزد و آنها را ببخشد و از آنچه از آنها سر زده است، گذشت کند، ﴿إِنَّ ذَٰلِکَ لَمِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ﴾این از کارهایی است که خداوند آدمی را بر انجام آن تشویق نموده و بر آن تاکید کرده و خبر دادهاست که این را جز بردباران و آنهایی که بهرهای بزرگ دارند، نمیپذیرند، و فقط کسانی به آن توفیق مییابند که دارای همّت والا و دارای خرد و بینش باشند، زیرا انتقام نگرفتن دشوارترین امر بر نفس آدمی است، و بردباری در برابر اذّیت و آزار، و گذشت در مقابل تعامل نابهنجار دیگران و نیکی کردن در برابر آنان بسی دشوارتر و دشوارتر است. ولی این کار برای کسی آسان است که خداوند آن را بر وی آسان گردانده و در مسیر انصاف نفس خویش به این صفت با نفس خود مبارزه کرده و در این مسیر از خداوند استعانت طلبیده باشد.
آیهی ۴۶-۴۴:
﴿وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن وَلِیّٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ وَتَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ یَقُولُونَ هَلۡ إِلَىٰ مَرَدّٖ مِّن سَبِیلٖ٤٤﴾[الشورى: ۴۴]. «و کسی را که خدا گمراه سازد به غیر از او هیچ کارسازی برای او نیست، و ستمگران را خواهی دید که وقتی عذاب را میبینند میگویند: آیا راهی بهسوی بازگشت هست»؟.
﴿وَتَرَىٰهُمۡ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا خَٰشِعِینَ مِنَ ٱلذُّلِّ یَنظُرُونَ مِن طَرۡفٍ خَفِیّٖۗ وَقَالَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِیهِمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ فِی عَذَابٖ مُّقِیمٖ٤٥﴾[الشورى: ۴۵]. «و آنانرا خواهی دید که بر آن (عذاب) عرضه میشوند که از خواری زبونند، و زیر چشمی و مخفیانه (به آتش) مینگرند و مؤمنان میگویند: زیانکاران کسانیاند که در روز قیامت خود وخاندان خود را به زیان افکندند. هان! ستمگران در عذاب دائم خواهند بود».
﴿وَمَا کَانَ لَهُم مِّنۡ أَوۡلِیَآءَ یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن سَبِیلٍ٤٦﴾[الشورى: ۴۶]. «و آنان یاوران و دوستانی ندارند که در برابر خداوند آنانرا یاری دهند، و هرکس را که خدا گمراه سازد او راهی (برای نجات) ندارد».
خداوند متعال خبر میدهد که تنها او هدایت میکند و گمرا میسازد، ﴿وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن وَلِیّٖ مِّنۢ بَعۡدِهِ﴾و هرکس را که خداوند به سبب ستمگریاش گمراه سازد بعد از خدا هیچ کارسازی ندارد که او را سرپرستی نماید و هدایت کند. ﴿وَتَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ﴾و ستمگران را خواهی دید که وقتی عذاب و آن منظرهی وحشتناک را مشاهده کنند اظهار ندامت و پشیمانی بزرگ مینمایند و برگذشته تاسف میخورند. ﴿یَقُولُونَ هَلۡ إِلَىٰ مَرَدّٖ مِّن سَبِیلٖ﴾و میگویند: آیا راه چارهای برای ما هست که به دنیا بازگردیم تا عملی غیر از آنچه میکردیم انجام دهیم؟ و این خواستن چیزی است که محال است و امکان ندارد.
﴿وَتَرَىٰهُمۡ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا خَٰشِعِینَ مِنَ ٱلذُّلِّ﴾و آنانرا خواهی دید که بر آتش عرضه میشوند درحالیکه بر اثر مذلّت و خواری که در دلهایشان است کز کردهاند و به هم آمدهاند. ﴿یَنظُرُونَ مِن طَرۡفٍ خَفِیّٖ﴾و از ترس و وحشت آتش جهنّم مستقیم به آن نگاه نمیکنند، بلکه با گوشه چشم و مخفیانه به آن نگاه میکنند. ﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ﴾وقتی سرنوشت مردم آشکار میگردد و صادقان از دیگران مشخص میشوند، مومنان میگویند: ﴿إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِیهِمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ﴾بیگمان زیان کاران حقیقی کسانی هستند که در روز قیامت خود و خاندان خود را بر زبان میافکنند و پاداش فراوان را از دست میدهند، و به عذاب دردناک گرفتار میشوند و میان آنها و خانوادههایشان جدایی افکنده میشود. پس در کنار هم دیگر گرد نمیآیند. ﴿أَلَآ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ فِی عَذَابٖ مُّقِیمٖ﴾آگاه باش! بیگمان کسانی که با کفر ورزیدن و ارتکاب گناهان بر خود ستم کردهاند در عذابی پایدار هستند. یعنی در وسط عذاب هستند و در آن فرو رفته و هرگز از آن بیرون نمیآیند و یک لحظه عذاب از آنها کاسته نمیشود و آنان در آن ناامید هستند.
﴿وَمَا کَانَ لَهُم مِّنۡ أَوۡلِیَآءَ یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ﴾و آنان یاوران و دوستانی ندارند که در برابر خداوند آنان را یاری دهند آنگونه که در دنیا این خیال را در سر خود میپرورانند که در قیامت یاورانی دارند. پس در قیامت برای آنان و برای دیگران روشن خواهد شد و اسبابی که آنان بدان امید بسته بودند از دست میدهند و عذاب خدا که به سویشان میآید از آنها دور گردانده نمیشود. ﴿وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن سَبِیلٍ﴾وهرکس را که خداوند گمراه سازد هیچ راهی ندارد که هدایت را به دست آورد. پس اینها که گمان بردند انبازهایی که شریک خدا ساختند به آنها فایده میرساند و زیان را از آنها فایده میرساند و زیان را از آنها دور میکند گمراه کشته و در این روز گمراهیشان مشخّص میگردد.
آیهی ۴۸-۴۷:
﴿ٱسۡتَجِیبُواْ لِرَبِّکُم مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَ یَوۡمٞ لَّا مَرَدَّ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۚ مَا لَکُم مِّن مَّلۡجَإٖ یَوۡمَئِذٖ وَمَا لَکُم مِّن نَّکِیرٖ٤٧﴾[الشورى: ۴۷]. «پیش از آنکه روزی فرا رسد که از (سوی) خدا بازگشتی ندارد (دعوت) پروردگار خود را بپذیرید، در آن روز نه پناهگاهی دارید و نه میتوانید انکار کنید».
﴿فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظًاۖ إِنۡ عَلَیۡکَ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ وَإِنَّآ إِذَآ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ فَرِحَ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ فَإِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ کَفُورٞ٤٨﴾[الشورى: ۴۸]. «پس اگر روی بگردانند تو را بر آنان نگهبان نفرستادهایم، بر تو ابلاغ پیام باشد و بس. هنگامیکه ما از جانب خویش لطف و مرحمتی به انسان برسانیم به آن شاد میشود. و اگر بلا و مصیبتی به خاطر کارهایی که کرده است به او برسد، آنگاه انسان ناسپاس است».
خداوند بندگانش را فرمان میدهد تا با اطاعت از آنچه او بدان فرمان داده و پرهیز از تاخیر در آن، دعوت پروردگارشان را بپذیرند. ﴿مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَ یَوۡمٞ﴾پیش از آنکه روز قیامت فرا رسد، که برگشتی ندارد، و دیگر گذشته جبران نمیشود. در آن روز بنده پناهگاهی ندارد که به آن پناه ببرد و از دست پروردگارش فرار کند. بلکه فرشتگان مردم را از هر سو محاصره و احاطه کردهاند و خلق صدا زده میشوند، [الرحمن: ۳۳]. ﴿یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ إِنِ ٱسۡتَطَعۡتُمۡ أَن تَنفُذُواْ مِنۡ أَقۡطَارِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ فَٱنفُذُواْۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلۡطَٰنٖ٣٣﴾[الرحمن: ۳۳]. «ای گروه انس و جن! اگر میتوانید از کنارههای آسمانها و زمین بگذرید، بگذرید. امّا جز با توانی شگرف نمیتوانید بگذرید. در این روز بنده گناهانی را که مرتکب شده است نمیتواند انکار کند، بلکه اگر انکار نماید اعضا و جوارح او علیه وی شهادت میدهند». در این آیه و امثال آن آرزوهای دورو دراز مذّمت شده و به غنیمت شمردن فرصت در هر کاری که برای بنده پیش میآید دستور داده است چون تاخیر در انجام مسئولیت آفاتی به همراه دارد.
﴿فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ﴾پس اگر از آنچه تو آوردهای بعد از آن که کاملا بیان و روشن گردیده است روی گرداندند، ﴿فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظًا﴾تو را بر آنان نگهبان و مسئول قرار ندادهایم، که از اعمال آنها پرسیده شوی، ﴿إِنۡ عَلَیۡکَ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ﴾بلکه وظیفه تو فقط رساندن است. پس وظیفهات را انجام دادهای و پاداش تو بر خداوند است، خواه آنها بپذیرند و خواه روی بگردانند، و حساب آنها با خداست، خداوندی که اعمال کوچک و بزرگ و اعمال ظاهری و باطنی آنها را ثبت وضبط مینماید. سپس خداوند متعال حالت انسان را بیان کرد که هرگاه به او لطف و مرحمتی از جانب خدا برسد از قبیل تندرستی، روزی راحت و فراوان، مقام و مرتبه و امثال آن، ﴿فَرِحَ بِهَا﴾بینهایت بدان شادمان میگردد و تنها در فکر آن میباشد، و لازمهی این کار آن است که به این نعمتها آرامش پیدا میکند و از کسیکه نعمت را به او بخشیده است روی گردان میشود. ﴿وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةُۢ﴾و اگر بیماری یا فقر یا امثال آن به او برسد، ﴿بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ﴾به سبب کارهایی که خودشان کردهاند، ﴿فَإِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ کَفُورٞ﴾آن گاه انسان ناسپاس میگردد. یعنی طبیعت او چنان است که در برابر امتهای گذشته ناسپاسی میکند و از رنج و بدبختی که به او رسیده است ابراز ناخشنودی مینماید.
آیهی ۵۰-۴۹:
﴿لِّلَّهِ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُۚ یَهَبُ لِمَن یَشَآءُ إِنَٰثٗا وَیَهَبُ لِمَن یَشَآءُ ٱلذُّکُورَ٤٩﴾[الشورى: ۴۹]. «فرمانروایی آسمانها و زمین از آن خداست، هرچه بخواهد میآفریند، به هرکس که بخواهد دختر میبخشد و به هرکس که بخواهد پسر میبخشد».
﴿أَوۡ یُزَوِّجُهُمۡ ذُکۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَیَجۡعَلُ مَن یَشَآءُ عَقِیمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِیمٞ قَدِیرٞ٥٠﴾[الشورى: ۵۰]. «و یا اینکه هم پسر و هم دختر به آنان میدهد، و (خدا) هرکه را بخواهد نازا میکند بیگمان او بس آگاه و تواناست».
در این آیه از گستردگی فرمانروایی خدا و نفوذ تصرّف او در میان خلق آنگونه که بخواهد و این که او همه کارها را تدبیر مینماید خبر دادهاست. به گونهای که تدبیر الهی چنان فراگیر است که حتی شامل چیزهایی میشود که ارتباط مستقیمی با بندگان دارند، از قبیل نکاح که یکی از اسباب زاد و ولد است، اما در حقیقت این خداست که براساس مشیت خود فرزندان را به آنان میبخشد. پس خداوند متعال به آنها فرزندانی پسر یا دختر میدهد، به بعضی دختر میدهد و به برخی پسر میبخشد. و به بعضی نیز هم پسر و هم دختر میدهد و بر خی را نازا میگرداند. ﴿إِنَّهُۥ عَلِیمٞ قَدِیرٞ﴾بیگمان او به هر چیزی داناست و بر هر چیزی تواناست. پس او با علم خود تصّرف مینماید و با قدرت خویش آفریدههایش را زیبا و محکم میآفریند.
آیهی ۵۱:
﴿وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ ٱللَّهُ إِلَّا وَحۡیًا أَوۡ مِن وَرَآیِٕ حِجَابٍ أَوۡ یُرۡسِلَ رَسُولٗا فَیُوحِیَ بِإِذۡنِهِۦ مَا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ عَلِیٌّ حَکِیمٞ٥١﴾[الشورى: ۵۱]. «و هیچ انسانی را نسزد که خدا با او سخن بگوید مگر از طریق وحی یا از پس پرده یا اینکه خداوند قاصدی بفرستد و آن (قاصد) به حکم او (=خدا) هرچه را بخواهد نازل میکند، بیگمان او والای فرزانه است».
وقتی که تکذیب کنندگانِ پیامبران، آنهایی که به خدا کفر ورزیده بودند، از روی تکّبر و سرکشی گفتند: ﴿لَوۡلَا یُکَلِّمُنَا ٱللَّهُ أَوۡ تَأۡتِینَآ ءَایَةٞ﴾[البقرة: ۱۱۸]. «چرا خدا با ما سخن نمیگوید یا نشانهای برای ما نمیآورد». خداوند با این آیه کریمه به آنها پاسخ داد و بیان کرد که او فقط با بندگان برگزیدهاش یعنی با پیامبران سخن میگوید، و سخن گفتن وی به صورتهای ذیل است: یا اینکه خداوند ﴿یُکَلِّمَهُ ٱللَّهُ﴾از طریق وحی با پیامبر سخن میگوید که وحی را بر قلب او القا میکند بدون اینکه فرشتهای بفرستد، و بدون این که به صورت شفاهی با پیامبر سخن بگوید. ﴿أَوۡ یُرۡسِلَ رَسُولٗا فَیُوحِیَ بِإِذۡنِهِۦ مَا یَشَآءُ﴾یا اینکه خداوند به وسیله قاصدی که فرشته است مانند جبرئیل یا کسی دیگر از فرشتگان با پیامبر سخن میگوید که آن فرشته به فرمان خدا نه به دلخواه خود هرآنچه را که خداوند بخواهد به پیامبر وحی میکند. ﴿إِنَّهُۥ عَلِیٌّ حَکِیمٞ﴾بدون شک ذات خداوند متعال و والاست و صفات او بلند مرتبه و کارهایش بزرگ است، و او بر همه چیر چیره میباشد و همه مخلوقات در برابر او سر تسلیم فرود آوردهاند. با حکمت است و هریک از مخلوقات و از آیینها را در جای مناسب قرار میدهد.
آیهی ۵۲:
﴿وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا کُنتَ تَدۡرِی مَا ٱلۡکِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِیمَٰنُ وَلَٰکِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِی بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّکَ لَتَهۡدِیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ٥٢﴾[الشورى: ۵۲]. «و اینچنین روحی از کلام خود به تو وحی کردیم، (تو) نمیدانستی که کتاب و ایمان چیست، ولی آن (قرآن) را نوری گردانیدیم که با آن هرکس از بندگانمان را که بخواهیم هدایت میکنیم و بیگمان تو به راه راست رهنمون میسازی».
﴿وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَا﴾همانگونه که به پیامبران پیش از تو وحی کردهایم به تو نیز فرمان خود روحی را وحی نمودهایم. و روح، همین قرآن کریم است. آنرا روح نامید چون به وسیله روح تنها حیات و زندگی مییابند، همچنین به وسیله قرآن دلها و ارواح جان و زندگی مییابند و منافع دنیا و دین را به دست میآورند. چون در قرآن خیر و دانش فراوانی وجود دارد. و این یک منّت و احسان محض از جانب خدا بر پیامبر و بندگان مومنش میباشد، بدون این که از سوی آنها وسیله و سببی باشد. بنابراین فرمود: ﴿مَا کُنتَ تَدۡرِی مَا ٱلۡکِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِیمَٰنُ﴾«یعنی قبل از این که قرآن بر تو نازل شود کتاب و ایمان را نمیدانستی». یعنی از اخبار کتابهای گذشته آگاهی نداشتی و ایمان و عمل به قوانین و آیینهای الهی را نمیدانستی، بلکه بیسواد بودن و خواندن و نوشتن را بلد نبودی. پس این کتاب به نزد تو آمد که ﴿جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِی بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَا﴾آن را نوری گردانیدهایم که به وسیله آن هرکس از بندگانمان را که بخواهیم هدایت میکنیم و بندگان در تاریکیهای کفر و بدعت و هواپرستی به وسیله آن راه را روشن مییابند و با آن حقایق را میدانند و به وسیله آن به راه راست راهیاب میگردند. ﴿وَإِنَّکَ لَتَهۡدِیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ﴾و بیگمان تو به راه راست هدایت میکنی. یعنی راه راست را برای آنها بیان مینمایی و توضیح میدهی و آنانرا به (درپیش گرفتن) آن تشویق میکنی و آنها را از ضد آن باز میداری و میترسانی. سپس صراط مستقیم را تفسیر کرد و فرمود:
آیهی ۵۳:
﴿صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِی لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِیرُ ٱلۡأُمُورُ٥٣﴾[الشورى: ۵۳]. «راه خدایی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست. هان! همۀ کارها بهسوی خدا بازمیگردد»
﴿صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِی لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾راهی که خداوند برای بندگانش قرار داده و به آنه خبر داده است که این راه، انسان را به خدا و به سرای بهشت میرساند. ﴿أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِیرُ ٱلۡأُمُورُ﴾بدان که همه کارهای خیر و شر به خداوند باز میگردد، پس هرکس را طبق عملش مجازات میکند، اگر عملش خوب باشد به او پاداش خوب میدهد و هرکس عملش بد باشد سزای بد به او میدهد.
پایان تفسیر سورهی شوری
سورة الشورى - سورة 42 - عدد آیاتها 53
بسم الله الرحمن الرحیم
حم
عسق
کَذَلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِی الأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ
وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لا رَیْبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ
وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن یُدْخِلُ مَن یَشَاء فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیٍّ وَلا نَصِیرٍ
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِن شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ
فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ
لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاء وَیَقْدِرُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاء وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ
وَمَا تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَلَوْلا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ أُورِثُوا الْکِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ
فَلِذَلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ لا حُجَّةَ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ اللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ
وَالَّذِینَ یُحَاجُّونَ فِی اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا اسْتُجِیبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ
اللَّهُ الَّذِی أَنزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِیزَانَ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ
یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَیَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِینَ یُمَارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلالٍ بَعِیدٍ
اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَن یَشَاء وَهُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ
مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّینِ مَا لَمْ یَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَوْلا کَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
تَرَى الظَّالِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا کَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ
ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ
أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَإِن یَشَأِ اللَّهُ یَخْتِمْ عَلَى قَلْبِکَ وَیَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَیُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
وَیَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَالْکَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ
وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الأَرْضِ وَلَکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاء إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ
وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَیَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ
وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاء قَدِیرٌ
وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ
وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ فِی الأَرْضِ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلا نَصِیرٍ
وَمِنْ آیَاتِهِ الْجَوَارِ فِی الْبَحْرِ کَالأَعْلامِ
إِن یَشَأْ یُسْکِنِ الرِّیحَ فَیَظْلَلْنَ رَوَاکِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ
أَوْ یُوبِقْهُنَّ بِمَا کَسَبُوا وَیَعْفُ عَن کَثِیرٍ
وَیَعْلَمَ الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٍ
فَمَا أُوتِیتُم مِّن شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
وَالَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ
وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ
وَالَّذِینَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنتَصِرُونَ
وَجَزَاء سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ
وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِکَ مَا عَلَیْهِم مِّن سَبِیلٍ
إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَیَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ أُوْلَئِکَ لَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ
وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الأُمُورِ
وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن وَلِیٍّ مِّن بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِمِینَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ یَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِّن سَبِیلٍ
وَتَرَاهُمْ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا خَاشِعِینَ مِنَ الذُّلِّ یَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِیٍّ وَقَالَ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمِینَ فِی عَذَابٍ مُّقِیمٍ
وَمَا کَانَ لَهُم مِّنْ أَوْلِیَاء یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن سَبِیلٍ
اسْتَجِیبُوا لِرَبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَکُم مِّن مَّلْجَأٍ یَوْمَئِذٍ وَمَا لَکُم مِّن نَّکِیرٍ
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلاَّ الْبَلاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَإِنَّ الإِنسَانَ کَفُورٌ
لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاء یَهَبُ لِمَنْ یَشَاء إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَن یَشَاء الذُّکُورَ
أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَإِنَاثًا وَیَجْعَلُ مَن یَشَاء عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ
وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاء إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ
وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا کُنتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلا الإِیمَانُ وَلَکِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِی بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأُمُورُ
سورة شوری
به نام الله بخشندة مهربان
حم (حا. میم). ﴿1﴾عسق (عین. سین. قاف). ﴿2﴾ این گونه الله پیروزمند حکیم به سوی تو و پیامبرانی که پیش از تو بودند، وحی میکند ([1]). ﴿3﴾ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آنِ اوست، و او بلند مرتبۀ بزرگ است. ﴿4﴾ نزدیک است که آسمانها (بخاطر عظمت الهی) بر فراز یکدیگر شکافته (و متلاشی) شوند، و فرشتگان به ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند، و برای کسانیکه در زمین هستند آمرزش میطلبند، آگاه باش، همانا الله آمرزندۀ مهربان است. ﴿5﴾ و کسانیکه جز او دوستان (و سرپرستانی) گرفتهاند، الله بر آنها نگهبان (و مراقب) است، و تو (ای پیامبر) بر آنها متعهد (و مسئول) نیستی. ﴿6﴾ و این چنین قرآنی عربی به تو وحی کردیم تا «ام القری» (= مکه) و کسانی را که پیرامون آن هستند هشدار دهی، و از روز جمع شدن (= روز قیامت) که در آن شک و تردیدی نیست، بترسانی، (که در آن روز) گروهی در بهشت، و گروهی در آتش سوزانند! ﴿7﴾ و اگر الله میخواست یقیناً (همة) آنها را یک امت قرار میداد، و لیکن هرکس را که بخواهد در رحمتش داخل میکند، و برای ستمکاران هیج یار و یاوری نیست. ﴿8﴾ آیا آنها جز او دوستانی (برای خود) بر گزیدهاند؟ در حالیکه الله فقط کارساز (و دوست حقیقی) است، و اوست که مردگان را زنده میکند، و اوست که بر هر چیزی تواناست. ﴿9﴾ و در هر چیزی که در آن اختلاف کنید، پس حکم (و داوری) آن با الله است، این الله، پروردگار من است. بر او توکل کردم، و به (سوی) او باز میگردم.﴿10﴾(او) آفرینندۀ آسمانها و زمین است، و از خودتان برای شما همسرانی قرار داد، و (نیز) جفتهایی از چهار پایان (آفرید) شما را بدین (و سیله) افزون میکند، هیچ چیز همانند او نیست، و او شنوای بیناست. ﴿11﴾ کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست، روزی هر که را بخواهد گسترش میدهد، و (برای هر کس که بخواهد) تنگ میگیرد، به درستى که او به همه چیز داناست. ﴿12﴾ دینی را برای شما تشریع کرد، از همان گونه که به نوح توصیه کرده بود، و از آنچه بر تو وحی کردهایم، و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردهایم ([2])، که دین را بر پا دارید و در آن فرقه فرقه نشوید، بر مشرکان گران است، آنچه شما آنها را بدان دعوت میکنید. الله هر که را بخواهد بر میگزیند، و هر که به سوی او باز گردد، هدایت میکند. ﴿13﴾ آنها پراکنده نشدند مگر بعد از آنکه علم (و دانش) به سراغشان آمد (و کاملاً آگاهی یافتند، آن هم) از روی حسادت در میان خود (بود) و اگر فرمانی پیش از این از جانب پروردگارت صادر نشده بود، (که آنها) را تا زمانی معین (مهلت) داده است، یقیناً در میان آنها داوری میشد، و بیگمان کسانیکه بعد از آنها وارث کتاب شدهاند، در بارۀ آن سخت در شک و تردیدند، (و نسبت به آن بدبینند). ﴿14﴾ پس به این (دین) دعوت کن، و همانگونه که مأمور شدهای پایداری (و استقامت) ورز، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که الله نازل کرده است، ایمان آوردهام، و مأمورم در میان شما به عدالت رفتار کنم، الله پروردگار ما، و پروردگار شماست، (نتیجۀ) اعمال ما از آنِ ما، و (نتیجۀ) اعمال شما از آنِ شماست، بین ما و شما هیچ جدال (و خصومتی) نیست، الله ما و شما را (دریکجا) گرد میآورد، و بازگشت (همه) به سوی اوست». ﴿15﴾ وکسانیکه در (بارۀ) الله محاجه میکنند، پس از آنکه (فرمان) او پذیرفته شد، دلیلشان نزد پروردگارشان باطل (و بیاساس) است، و خشم (الله) بر آنهاست. و عذاب شدیدی برای آنهاست. ﴿16﴾ الله کسی است که کتاب و میزان را به حق نازل کرد، و تو چه میدانی شاید قیامت نزدیک باشد! ﴿17﴾ کسانیکه به آن ایمان ندارند، در (رسیدن) آن شتاب میکنند، و کسانیکه ایمان آوردهاند (پیوسته) ازآن بیمناکند، و میدانند که آن حق است، آگاه باشید، بیگمان کسانیکه در (بارۀ) قیامت جدال میکنند، در گمراهی دور و دراز هستند. ﴿18﴾ الله نسبت به بندگانش لطیف (و مهربان) است، هر کس را بخواهد روزی میدهد، و او توانای پیروزمنداست. ﴿19﴾ کسیکه کِشت آخرت را بخواهد، در کشت او (برکت میدهیم، و) میافزاییم، و کسیکه کشت دنیا را بخواهد، از آن به او میدهیم،و او در آخرت هیچ (نصیب و) بهرة ندارد. ﴿20﴾ آیا (مشرکان) معبودانی دارند که بدون اجازۀ الله آیینی برای آنها مقرر داشتهاند؟! و اگر و عدۀ فیصله بخش (سابق، در تأخیر عذابشان) نبود، یقیناً در میان آنها داوری میشد، و بیگمان برای ستمکاران عذابی دردناک است. ﴿21﴾ (در روز قیامت) ستمکاران را میبینی که از آنچه به دست آوردهاند، بیمناکند، و (کیفر) آن به آنها خواهد رسید. و کسانیکه ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند در باغهای بهشتند، و هرچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنها (مهیا) است. این همان فضل (و بخشش) بزرگ است. ﴿22﴾ این همان چیزی است که الله بندگانش را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، به آن مژده میدهد. بگو: «من بر (رساندن) آن هیچ پاداشی از شما در خواست نمیکنم، جز محبت خویشاوندی، (که بجای آورید)» ([3]). و هرکس که نیکی کند، بر نیکیاش میافزاییم، بیگمان الله آمرزندۀ قدر شناس است. ﴿23﴾ آیا میگویند: «(پیامبر) بر الله دروغ بسته است؟!» پس اگر الله بخواهد بر قلب تو مهر میزند، و الله باطل را محو میکند، و حق را با سخنان خویش محقق (و پا برجا) میسازد، بیگمان او به راز سینهها آگاه است. ﴿24﴾ و او کسی است که از بندگانش توبه میپذیرد، و از بدیها در میگذرد، و آنچه را انجام میدهید میداند([4]). ﴿25﴾ (دعای) کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، اجابت میکند، و از فضل (و کرم) خویش آنان را افزون میدهد، و برای کافران، عذاب شدیدی است. ﴿26﴾ و اگر الله روزی را برای بندگانش فراخ (و گشاده) میگرداند، یقیناً در زمین فساد میکردند، و لکن بهاندازة که بخواهد نازل میکند، بیگمان او به بندگانش دانای بیناست. ﴿27﴾ و او کسی است که باران (سودمند) را پس از آنکه ناامید شدند، نازل میکند، و رحمت خود را میگستراند، و اوکارساز ستوده است. ﴿28﴾ و از نشانههای او آفرینش آسمانها و زمین است، و آنچه از جنبدگان که در آن دو پراکنده است. و او هرگاه بخواهد، بر گرد آوری آنها تواناست. ﴿29﴾ و هر مصیبتی که به شما رسد، به خاطر کارهایی است که انجام دادهاید، و (الله) از بسیاری (گناهان) در میگذرد. ﴿30﴾ و شما هرگز در زمین عاجز کننده نیستید (و نمی توانید از او بگریزید) و شما را غیر از الله، هیچ یار و یاوری نیست. ﴿31﴾ واز نشانههای او کشتیهایی است که همچون کوه در دریا روانند. ﴿32﴾ اگر بخواهد باد را (از حرکت) باز میدارد، پس کشتیها بر پشت آن (دریا) بی حرکت بمانند، بیگمان در این نشانههایی برای هر صبر کنندۀ شکرگزاری است. ﴿33﴾ یا (اگر بخواهد) آنها (= سرنشینان کشتی) را به خاطر اعمالشان نابود (و غرق) میسازد، و از بسیاری (گناهان) در میگذرد. ﴿34﴾ و (تا) کسانیکه در آیات ما مجادله میکنند، بدانند که هیچ گریزگاهی ندارند. ﴿35﴾ پس آنچه به شما داده است، متاع زود گذر زندگی دنیاست، و آنچه نزد الله است برای کسانیکه ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و پایدارتر است. ﴿36﴾ و (همان) کسانیکه از گناهان بزرگ ([5]) و زشتیها اجتناب میکنند، و هنگامیکه خشمگین شوند، گذشت میکنند. ﴿37﴾ و کسانیکه (دعوت) پروردگارشان را اجابت کردند، و نماز را بر پا میدارند، و کارهایشان بین آنان به (صورت) مشورت است، و از آنچه به آنها روزی دادهایم. (در راه الله) انفاق میکنند. ﴿38﴾ و کسانیکه چون ستمی به آنها برسد، انتقام میگیرند. ﴿39﴾ و جزایی بدی، بدیی است همانند آن، پس هر کس که در گذرد، و اصلاح (و آشتی) کند، پاداشش بر الله است، بیگمان او ستمکاران را دوست ندارد. ﴿40﴾ و کسیکه پس از ستمی که بر او رفته است، انتقام بگیرد، پس اینانند که هیچ راه (ملامتی) بر آنان نیست. ﴿41﴾ تنها راه (ملامت) بر کسانی است که به مردم ستم میکنند، و در زمین به ناحق سرکشی (و ستم) میکنند، اینانند که برایشان عذابی دردناک است. ﴿42﴾ و کسیکه شکیبایی کند، و در گذرد، بیگمان این از کارهای سترگ (پسندیده) است. ﴿43﴾ و کسی را که الله گمراه کند، پس بعد از او برایش هیچ ولی (و کارسازی) نیست، و ستمکاران را (روز قیامت) میبینی که چون عذاب (الهی) را مشاهده کنند، میگویند: «آیا هیچ راهی به سوی بازگشت وجود دارد؟!». ﴿44﴾ و آنها را میبینی که بر آن (= آتش) عرضه میشوند، که از شدت خواری خاشعند، از گوشۀ چشم نیم گشوده، نگاه میکنند، و کسانیکه ایمان آوردهاند میگویند: «بیگمان زیانکاران کسانی هستند که در روز قیامت خود و خانوادة خویش را به زیان افکندند». آگاه باشید که ستمکاران در عذابی دایم خواهند بود. ﴿45﴾ و آنها جز الله، یاورانی ندارند، که یاریشان کنند، و کسی را که الله گمراه سازد، پس برایش هیچ راه (نجاتی) نیست. ﴿46﴾ (دعوت) پروردگارتان را اجابت کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که از (جانب) الله (راه) بازگشتی در آن نیست، در آن روز پناهی نخواهید داشت، و هیچ مدافعی (و راه انکاری) ندارید. ﴿47﴾ پس (ای پیامبر) اگر (مشرکان اعراض کنند، (نگران نباش)، ما تو را نگهبان بر آنها نفرستادهایم، بر (عهدة) تو جز تبلیغ (رسالت) نیست، و ما چون رحمتی از سوی خود به انسان بچشانیم، به آن شاد میشود، و اگر به خاطر کارهایی که انجام دادهاند بلایی به آنها برسد، پس (به ناسپاسی میپردازند) بیگمان انسان بسیار نا سپاس است. ﴿48﴾ فرمانروایی آسمانها و زمین از آن الله است، هر چه را بخواهد میآفریند، به هر کس بخواهد دختر میبخشد، و به هرکس بخواهد پسر میبخشد. ﴿49﴾ یا پسر و دختر ـ هر دو ـ با هم میدهد، و هرکس را که بخواهد عقیم میگرداند، بیگمان او دانای قادر است. ﴿50﴾ و برای هیچ بشری (ممکن) نیست که الله با او سخن بگوید، مگر با وحی یا از پس پرده یا رسولی بفرستد که به فرمان او (= الله) آنچه را بخواهد (به او) وحی کند، بیگمان او بلند مرتبة حکیم است. ﴿51﴾و اینگونه بر تو (ای پیامبر) روحی (= قرآن کریم) را به فرمان خود وحی کردیم، تو (پیش از این) نمیدانستی کتاب و ایمان چیست، ولی ما آن را نوری قرار دادیم، با آن هر کس از بندگانمان را که بخواهیم، هدایت میکنیم، و مسلماً تو (ای پیامبر) به راه راست هدایت میکنی. ﴿52﴾ راه الهی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آنِ اوست، آگاه باشید، که (همة) کارها به سوی الله باز میگردد. ﴿53﴾
([1])- ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها روایت میکند که حارث بن هشام از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پرسید و گفت: ای رسول الله! وحی چگونه بر تو نازل میگردد؟ رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «گاهی مانند صدای زنگ (بصورت زمزمه) نازل میشود، و این، سختترین نوع آن است، و پس از فرا گرفتن وحی، این کیفیت تمام میشود، گاهی هم فرشتۀ وحی بصورت انسان میآید و با من سخن میگوید، و من گفتههایش را حفظ میکنم». ام المؤمنین عایشه میگوید: در فصل زمستان و شدت سرما، هنگامی وحی تمام میشد، میدیدم که از پیشانی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم عرق میچکد. (صحیح بخاری 2 و صحیح مسلم 2333).
([2])- رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «انبیاء برادرانی هستند که از یک پدر و چند مادر متولد شدهاند، که دین آنها یکی است».
(صحیح بخاری 3443).
([3])- عبد الله بن عباس رضی الله عنه میگوید: هیچ تیرة از قریش نبود، مگر اینکه با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نسبت خویشاوندی داشت، پس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «از شما چیزی جز ادا کردن حق خویشاوندی که میان من و شما است، نمیخواهم». (صحیح بخاری 4818).
([4])- رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «به الله سوگند، من در روز بیش از هفتاد بار از الله طلب مغفرت میکنم و به سوی او توبه مینمایم».
(صحیح بخاری 6307).
([5])- گناهان کبیره و بزرگ، مانند: شرک، نافرمانی پدر و مادر، قتل، دزدی، زنا، گواهی دروغ ... (به سوره انعام آیه 151 ـ 152 رجوع کنید).
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
حمٓ ١ عٓسٓقٓ ٢ کَذَٰلِکَ یُوحِیٓ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ ٱللَّهُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٣ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ ٤ تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِن فَوۡقِهِنَّۚ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ٥ وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیۡهِمۡ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ ٦ وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا لِّتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَتُنذِرَ یَوۡمَ ٱلۡجَمۡعِ لَا رَیۡبَ فِیهِۚ فَرِیقٞ فِی ٱلۡجَنَّةِ وَفَرِیقٞ فِی ٱلسَّعِیرِ ٧ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَهُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰکِن یُدۡخِلُ مَن یَشَآءُ فِی رَحۡمَتِهِۦۚ وَٱلظَّٰلِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٍ ٨ أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَۖ فَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡوَلِیُّ وَهُوَ یُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٩ وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِیهِ مِن شَیۡءٖ فَحُکۡمُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبِّی عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ ١٠
سوره شورى
به نام خداوند بخشندة مهربان
حا، میم. ﴿1﴾ عین. سین. قاف. ﴿2﴾ اینگونه (خداوند) به تو و به کسانیکه پیش از تو بودهاند وحی میکند. خداوند پیروزمند فرزانه است. ﴿3﴾ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است زا آن اوست و او والا و بزرگ است. ﴿4﴾ نزدیک است که آسمانها از بالایشان در هم بشکافند، و فرشتگان با ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند و برای کسانیکه در زمین هستند درخواست آمرزش میکنند. بدانکه خداوند آمرزگار مهربان است. ﴿5﴾ و کسانیکه جز خدا برای خود دوستان و یاورانی برگرفتهاند خداوند مراقب ایشان است و تو مسئول آنان نیستی. ﴿6﴾ و اینچنین قرآنی عربی به تو وحی کردیم تا مردم أم القری (- مکّة مکرّمه) و کسانی را که دوروبر آن هستند بترسانی و (آنانرا) از روز گردهم آیی (= روز قیامت) که شکّی در آن نیست برحذر داری. گروهی در بهشت و گروهی در دوزخ خواهند بود. ﴿7﴾ و اگر خدا میخواست آنانرا یک امّت میساخت امّا خدا هرکه را بخواهد به رحمت خویش درخوهد آورد و ستمکاران هیچ دوست و یاوری ندارند. ﴿8﴾ آیا جز او را به سرپرستی گرفتهاند حال آنکه فقط خداوند کارساز است و او مردگان را زنده میگرداند و او بر همه چیز تواناست؟. ﴿9﴾ و در هرچیزی که اختلاف کنید داوری آن به خدا واگذار میگردد. این است خداوند، پروردگار من، که بر او توکّل نموده و بهسوی او باز میگردم. ﴿10﴾
فَاطِرُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ جَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ أَزۡوَٰجٗا یَذۡرَؤُکُمۡ فِیهِۚ لَیۡسَ کَمِثۡلِهِۦ شَیۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ١١ لَهُۥ مَقَالِیدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ ١٢ ۞شَرَعَ لَکُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِیٓ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ وَمَا وَصَّیۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَمُوسَىٰ وَعِیسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِیمُواْ ٱلدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِیهِۚ کَبُرَ عَلَى ٱلۡمُشۡرِکِینَ مَا تَدۡعُوهُمۡ إِلَیۡهِۚ ٱللَّهُ یَجۡتَبِیٓ إِلَیۡهِ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِیٓ إِلَیۡهِ مَن یُنِیبُ ١٣ وَمَا تَفَرَّقُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡیَۢا بَیۡنَهُمۡۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى لَّقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِینَ أُورِثُواْ ٱلۡکِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُ مُرِیبٖ ١٤ فَلِذَٰلِکَ فَٱدۡعُۖ وَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡۖ وَقُلۡ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن کِتَٰبٖۖ وَأُمِرۡتُ لِأَعۡدِلَ بَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمۡۖ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَکُمۡ أَعۡمَٰلُکُمۡۖ لَا حُجَّةَ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ یَجۡمَعُ بَیۡنَنَاۖ وَإِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ ١٥
آفرینندة آسمانها و زمین است، از خودتان برای شما همسرانی قرار داده و چهارپایان را به شکل نر و مادّه درآورده است و بدین وسیله شما را زیاد میگرداند. هیچ چیزی همانند او نیست و او شنوای بیناست. ﴿11﴾ کلیدهای آسمان و زمین از آن اوست، رزق و روزی را برای هرکس که بخواهد فراخ میگرداند و (برای هرکس که بخواهد) تنگ میدارد، و او به همه چیز داناست. ﴿12﴾ آنچه از دین که نوح را به آن فرمان داده بود، و آنچه را که به تو وحی کردهایم و آنچه که ابراهیم و موسی و عیسی را به آن فرمان داده بودیم برایتان مقرّر داشت که دین را برپای دارید و در آن اختلاف نورزید چیزی را که مشرکان را بهسوی آن فرا میخوانید بر آنان سختگران میآید. خداوند هرکس را بخواهد برای این دین برمیگزیند و هرکس را که رو بهسوی او نهد بهسوی خویش هدایت میکند. ﴿13﴾ و گروه گروه و دسته دسته نشدند مگر بعد از علم و آگاهی. و این تفرقهجویی فقط به خاطر ستمگری و کجروی درمیان خودشان بود، و اگر فرمانی از سوی پروردگارت صادر نشده بود که تا زمانی معیّن (مهلت) یابند، به یقین درمیان آنان داوری میشد و کسانیکه پس از آنان کتاب به آنها میراث داده شد در حقّانیت آن در شکّی قوی هستند. ﴿14﴾ پس بر این (دین) فراخوان و چنانکه فرمان یافتهای ایستادگی کن، و از خواستههای آنان پیروی مکن. بگو: من به هر کتابیکه از سوی خدا نازل شده است ایمان آوردهام و به من دستور داده شده که درمیان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و پروردگار شماست. اعمال ما از آن ماست و اعمال شما از آن شماست، میان ما و شما گفتگو و مجادلهای نیست، خداوند ما و شما را گرد میآورد و بازگشت بهسوی اوست. ﴿15﴾
وَٱلَّذِینَ یُحَآجُّونَ فِی ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ٱسۡتُجِیبَ لَهُۥ حُجَّتُهُمۡ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَعَلَیۡهِمۡ غَضَبٞ وَلَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٌ ١٦ ٱللَّهُ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ وَٱلۡمِیزَانَۗ وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ قَرِیبٞ ١٧ یَسۡتَعۡجِلُ بِهَا ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِهَاۖ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مُشۡفِقُونَ مِنۡهَا وَیَعۡلَمُونَ أَنَّهَا ٱلۡحَقُّۗ أَلَآ إِنَّ ٱلَّذِینَ یُمَارُونَ فِی ٱلسَّاعَةِ لَفِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٍ ١٨ ٱللَّهُ لَطِیفُۢ بِعِبَادِهِۦ یَرۡزُقُ مَن یَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡعَزِیزُ ١٩ مَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلۡأٓخِرَةِ نَزِدۡ لَهُۥ فِی حَرۡثِهِۦۖ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلدُّنۡیَا نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَا وَمَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ ٢٠ أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا لَمۡ یَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةُ ٱلۡفَصۡلِ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٢١ تَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ مُشۡفِقِینَ مِمَّا کَسَبُواْ وَهُوَ وَاقِعُۢ بِهِمۡۗ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِی رَوۡضَاتِ ٱلۡجَنَّاتِۖ لَهُم مَّا یَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡکَبِیرُ ٢٢
و کسانیکه دربارة خدا به مجادله و مخاصمه میپردازند آن هم پس از آنکه پذیرفته شده است، مجادلة آنان در نزد پروردگارشان باطل است و خشم (خدا) بر آنان است و آنان عذابی سخت دارند. ﴿16﴾ خداوند ذاتی است که کتاب و ابزار سنجش را به حق نازل کرده است، و تو چه میدانی شاید قیامت نزدیک باشد. ﴿17﴾ کسانیکه به قیامت ایمان ندارند در فرا رسیدن آن شتاب میورزند، امّا مؤمنان به سبب آن در خوف و هراسند و میدانند که قیامت حق است بدانکه کسانیکه دربارة قیامت شک و تردید دارند و دربارة ان مجادله میکنند در گمراهی دور و دراز به سر میبرند. ﴿18﴾ خداوند نسبت به بندگانش مهربان است، به هرکس که بخواهد روزی میدهد و او توانا و چیره است. ﴿19﴾ هرکس که کشت آخرت را بخواهد به کشت او فرونی و برکت میدهیم، هرکس که کشت دنیا را بخواهد از آن به او میدهیم و او در آخرت هیچ بهرهای ندارد. ﴿20﴾ آیا (کافران) شریکانی دارند که برای ایشان دینی پدید آوردهاند که خدا بدان اجازه نداده است؟ و اگر فرمان قاطع (دربارة تاخیر عذاب درکار) نبود (مسلّماً بین آنان داوری میشد، و بیگمان ستمکاران عذاب دردناکی دارند. ﴿21﴾ ستمکاران را (در قیامت) خواهی دید که از کارهایی که کردهاند سخت بیمناکند، و آن حتماً ایشان را فرو میگیرد، و آنانکه ایمان آودره و کارهای شایسته کردهاند در باغهای بهشت به سر میبرند آنان هر آنچه بخواهند نزد پروردگارشان دارند، این است فضل بزرگ. ﴿22﴾
ذَٰلِکَ ٱلَّذِی یُبَشِّرُ ٱللَّهُ عِبَادَهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِۗ قُل لَّآ أَسَۡٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِی ٱلۡقُرۡبَىٰۗ وَمَن یَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِیهَا حُسۡنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ شَکُورٌ ٢٣ أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗاۖ فَإِن یَشَإِ ٱللَّهُ یَخۡتِمۡ عَلَىٰ قَلۡبِکَۗ وَیَمۡحُ ٱللَّهُ ٱلۡبَٰطِلَ وَیُحِقُّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٢٤ وَهُوَ ٱلَّذِی یَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَیَعۡفُواْ عَنِ ٱلسَّیَِّٔاتِ وَیَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ ٢٥ وَیَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦۚ وَٱلۡکَٰفِرُونَ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٞ ٢٦ ۞وَلَوۡ بَسَطَ ٱللَّهُ ٱلرِّزۡقَ لِعِبَادِهِۦ لَبَغَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٖ مَّا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ بِعِبَادِهِۦ خَبِیرُۢ بَصِیرٞ ٢٧ وَهُوَ ٱلَّذِی یُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ مِنۢ بَعۡدِ مَا قَنَطُواْ وَیَنشُرُ رَحۡمَتَهُۥۚ وَهُوَ ٱلۡوَلِیُّ ٱلۡحَمِیدُ ٢٨ وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَثَّ ِیهِمَا مِن دَآبَّةٖۚ وَهُوَ عَلَىٰ جَمۡعِهِمۡ إِذَا یَشَآءُ قَدِیرٞ ٢٩ وَمَآ أَصَٰبَکُم مِّن مُّصِیبَةٖ فَبِمَا کَسَبَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَیَعۡفُواْ عَن کَثِیرٖ ٣٠ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ ٣١
این همان چیزی است که خداوند به آن بندگانش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند نوید میدهد. بگو: در برابر آن از شما پاداش و مزدی نمیخواهم مگر دوستی به خاطر خویشاوندی و هرکس که نیکی کند بر نیکیِ عمل او میافزاییم. بیگمان خداوند آمرزنده و شکرگزار است. ﴿23﴾ آیا میگویند: (پیامبر) بر خدا دروغ بسته است؟، اگر خدا بخواهد بر دل تو مهره مینهد، و خداوند باطل را از میان میبرد و با سخنانس حق را پابرجا میدارد. بیگمان او به همة چیزهایی که درون سینههاست آگاه میباشد. ﴿24﴾ و اوست خدایی که توبه را از بندگانش میپذیرد و از گناهان درمیگذرد و آنچه را انجام میدهید، میداند. ﴿25﴾ و کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند پروردگارشان را اجابت میکنند، و به آنان از فضل خود افزون میدهد و کافران عذاب سخت و شدیدی دارند. ﴿26﴾ و اگر خداوند روزی را برای همة بندگانش فراخ و فراوان کند قطعاً در زمین سرکشی و تباهی میکنند ولی به اندازة آنچه بخواهد فرو میفرستد چرا که او به (احوال) بندگانش دانای بیناست. ﴿27﴾ و اوست که باران را نازل میکند پس از آنکه (مردم) نا امید شدند و رحمت خود را میگستراند و اوست کارسازِ ستوده. ﴿28﴾ و از نشانههایش آفرینش آسمانها و زمین، و (نیز) همة جنبدگانی است که در آن دئو پدیدار و پراکنده کرده است واو بر گردآوری آنها هنگامیکه بخواهد تواناست. ﴿29﴾ و هر مصیبتی که گریبانگیرتان شود، به خاطر کارهایی است که خود کردهاید، و خداوند از بسیاری (از کارهای شما) گذشت میکند. ﴿30﴾ و شما هرگز نمیتوانید (از چنگال قدرت خداوند) در زمین (فرار کنید و خدا را از دستیابی به خود) ناتوان سازید، و برایتان جز خداوند هیچ کارساز و یاوری نیست. ﴿31﴾
وَمِنۡ ءَایَٰتِهِ ٱلۡجَوَارِ فِی ٱلۡبَحۡرِ کَٱلۡأَعۡلَٰمِ ٣٢ إِن یَشَأۡ یُسۡکِنِ ٱلرِّیحَ فَیَظۡلَلۡنَ رَوَاکِدَ عَلَىٰ ظَهۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّکُلِّ صَبَّارٖ شَکُورٍ ٣٣ أَوۡ یُوبِقۡهُنَّ بِمَا کَسَبُواْ وَیَعۡفُ عَن کَثِیرٖ ٣٤ وَیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٖ ٣٥ فَمَآ أُوتِیتُم مِّن شَیۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٣٦ وَٱلَّذِینَ یَجۡتَنِبُونَ کَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُواْ هُمۡ یَغۡفِرُونَ ٣٧ وَٱلَّذِینَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَیۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٣٨ وَٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡبَغۡیُ هُمۡ یَنتَصِرُونَ ٣٩ وَجَزَٰٓؤُاْ سَیِّئَةٖ سَیِّئَةٞ مِّثۡلُهَاۖ فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِینَ ٤٠ وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَا عَلَیۡهِم مِّن سَبِیلٍ ٤١ إِنَّمَا ٱلسَّبِیلُ عَلَى ٱلَّذِینَ یَظۡلِمُونَ ٱلنَّاسَ وَیَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّۚ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٤٢ وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ ٤٣ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن وَلِیّٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ وَتَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ یَقُولُونَ هَلۡ إِلَىٰ مَرَدّٖ مِّن سَبِیلٖ ٤٤
و از جمله نشانههای او کشتیهایی است که همچون کوهها بر صفحه دریاها به حرکت درمیآیند. ﴿32﴾ اگر بخواهید باد را آرام میسازد و کشتیها بر روی دریا متوقف میگردند، بیگمان در این برای هر بردبار سپاسگزاری نشانههاست. ﴿33﴾ یا اگر بخواند کشتیها را بهخاظز کارهایی که سرنشینان آنها مرتکب شدهاند هلاک میکند و از بسیاری (گناهان) درمیگذرد. ﴿34﴾ و تا کسانیکه در آیات ما مجادله میکنند بدانند که هیچ گریزگاهی ندارند. ﴿35﴾ هر آنچه که به شما داده شده است بهرة زندگانی دنیاست و آنچه که نزد خداست بهتر و پایدارتر است برای کسانیکه ایمان آورده و بر پروردگارشان توکل میکنند. ﴿36﴾ و کسانیکه از گناهان بزرگ و اعمال زشت و ناپسند میپرهیزند و هنگامیکه خشمگین میشود گذشت میکنند. ﴿37﴾ و آنانکه (دعوت) پروردگارشان را پذیرفتند و نماز را برپا داشتند و کارشان به شیوة رایزنی و بر پایة مشورت با یکدیگر است. و از آنچه به ایشان دادهایم، انفاق میکنند. ﴿38﴾ و کسانیکه هرگاه تجاوزی به آنان برسد انتقام میگیرند. ﴿39﴾ و کیفر بدی، بدی مانند آن است، پس هرکس گذشت کند و (راه) صلح و صفا پیش گیرد پاداشش بر خداوند است. بیگمان خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد. ﴿40﴾ و کسیکه که پس از ستم دیدن خویش انتقام بگیرد، بر آنان عتاب و عقابی نیست. ﴿41﴾ بلکه عتاب و عقاب متوجّه کسانی است که به مردم ستم میکنند و در زمین به ناحق (تباهی) میجویند. اینانند که عذاب دردناک (درپیش) دارند. ﴿42﴾ و کسیکه بردباری کند و ببخشد (بداند که) این (اوصاف) از کارهای سترگ است. ﴿43﴾ و کسی را که خدا گمراه سازد به غیر از او هیچ کارسازی برای او نیست، و ستمگران را خواهی دید که وقتی عذاب را میبینند میگویند: آیا راهی بهسوی بازگشت هست؟. ﴿44﴾
وَتَرَىٰهُمۡ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا خَٰشِعِینَ مِنَ ٱلذُّلِّ یَنظُرُونَ مِن طَرۡفٍ خَفِیّٖۗ وَقَالَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِیهِمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ فِی عَذَابٖ مُّقِیمٖ ٤٥ وَمَا کَانَ لَهُم مِّنۡ أَوۡلِیَآءَ یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن سَبِیلٍ ٤٦ ٱسۡتَجِیبُواْ لِرَبِّکُم مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَ یَوۡمٞ لَّا مَرَدَّ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۚ مَا لَکُم مِّن مَّلۡجَإٖ یَوۡمَئِذٖ وَمَا لَکُم مِّن نَّکِیرٖ ٤٧ فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظًاۖ إِنۡ عَلَیۡکَ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ وَإِنَّآ إِذَآ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ فَرِحَ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ فَإِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ کَفُورٞ ٤٨ لِّلَّهِ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُۚ یَهَبُ لِمَن یَشَآءُ إِنَٰثٗا وَیَهَبُ لِمَن یَشَآءُ ٱلذُّکُورَ ٤٩ أَوۡ یُزَوِّجُهُمۡ ذُکۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَیَجۡعَلُ مَن یَشَآءُ عَقِیمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِیمٞ قَدِیرٞ ٥٠ ۞وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ ٱللَّهُ إِلَّا وَحۡیًا أَوۡ مِن وَرَآیِٕ حِجَابٍ أَوۡ یُرۡسِلَ رَسُولٗا فَیُوحِیَ بِإِذۡنِهِۦ مَا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ عَلِیٌّ حَکِیمٞ ٥١
و آنانرا خواهی دید که بر آن (عذاب) عرضه میشوند که از خواری زبونند، و زیر چشمی و مخفیانه (به آتش) مینگرند و مؤمنان میگویند: زیانکاران کسانیاند که در روز قیامت خود وخاندان خود را به زیان افکندند. هان! ستمگران در عذاب دائم خواهند بود. ﴿45﴾ و آنان یاوران و دوستانی ندارند که در برابر خداوند آنانرا یاری دهند، و هرکس را که خدا گمراه سازد او راهی (برای نجات) ندارد. ﴿46﴾ پیش از آنکه روزی فرا رسد که از (سوی) خدا بازگشتی ندارد (دعوت) پروردگار خود را بپذیرید، در آن روز نه پناهگاهی دارید و نه میتوانید انکار کنید. ﴿47﴾ پس اگر روی بگردانند تو را بر آنان نگهبان نفرستادهایم، بر تو ابلاغ پیام باشد و بس. هنگامیکه ما از جانب خویش لطف و مرحمتی به انسان برسانیم به آن شاد میشود. و اگر بلا و مصیبتی به خاطر کارهایی که کرده است به او برسد، آنگاه انسان ناسپاس است. ﴿48﴾ فرمانروایی آسمانها و زمین از آن خداست، هرچه بخواهد میآفریند، به هرکس که بخواهد دختر میبخشد و به هرکس که بخواهد پسر میبخشد. ﴿49﴾ و یا اینکه هم پسر و هم دختر به آنان میدهد، و (خدا) هرکه را بخواهد نازا میکند بیگمان او بس آگاه و تواناست. ﴿50﴾ و هیچ انسانی را نسزد که خدا با او سخن بگوید مگر از طریق وحی یا از پس پرده یا اینکه خداوند قاصدی بفرستد و آن (قاصد) به حکم او (=خدا) هرچه را بخواهد نازل میکند، بیگمان او والای فرزانه است. ﴿51﴾
وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا کُنتَ تَدۡرِی مَا ٱلۡکِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِیمَٰنُ وَلَٰکِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِی بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّکَ لَتَهۡدِیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٥٢ صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِی لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِیرُ ٱلۡأُمُورُ ٥٣
و اینچنین روحی از کلام خود به تو وحی کردیم، (تو) نمیدانستی که کتاب و ایمان چیست، ولی آن (قرآن) را نوری گردانیدیم که با آن هرکس از بندگانمان را که بخواهیم هدایت میکنیم و بیگمان تو به راه راست رهنمون میسازی. ﴿52﴾ راه خدایی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست. هان! همة کارها بهسوی خدا بازمیگرد. ﴿53﴾