ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِیدِ ١ بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌ ٢ أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ ٣ قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢ ٤ بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍ ٥ أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا وَزَیَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ ٦ وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَیۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ ٧ تَبۡصِرَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ ٨ وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَکٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِیدِ ٩ وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ ١٠ رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ ١١ کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ ١٢ وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ ١٣ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَیۡکَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ کُلّٞ کَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ ١٤ أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ ١٥
به نام الله بخشندۀ مهربان
ق، سوگند به قرآن مجید (که تو پیامبر الله ای). ﴿۱﴾بلکه آنها تعجب کردند که هشدار دهندهای از (میان) خودشان به سوی آنان آمده، پس کافران گفتند: «این چیزی عجیب است، ﴿۲﴾آیا هنگامیکه مردیم و خاک شدیم، (دوباره برا نگیخته خواهیم شد؟!) این باز گشتی بعید است». ﴿۳﴾به راستی ما میدانیم آنچه را زمین از آنها میکاهد، و کتابی که همه چیز در آن نگهداری شده، نزد ماست. ﴿۴﴾بلکه آنها حق را هنگامیکه به سراغشان آمد تکذیب کردند، پس آنان در کاری سرگردان (و پریشان) هستند. ﴿۵﴾آیا آنها به آسمان بالای سرشان نمینگرند که چگونه آن را بنا کردهایم و آراستهایم، و هیچ شکافی در آن نیست؟! ﴿۶﴾و زمین را گستردیم و در آن کوههای بلند (و استوار) افکندیم، و از هر نوع (گیاه) خوش منظر در آن رویاندیم. ﴿۷﴾(تا همۀ اینها) بینش و پندی برای هر بندۀ توبه کاری باشد. ﴿۸﴾و از آسمان آبی پر برکت نازل کردیم، پس با آن باغها و دانه (های) درو شدنی رویاندیم، ﴿۹﴾و نخلهای بلند (قامت) که خوشههای برهم چیده دارند. ﴿۱۰﴾(همهی اینها) برای روزی بندگان (رویانیدیم) و با آن (باران) سرزمین مرده را زنده کردیم، بر آمدن (از گور و زنده شدن نیز) چنین است. ﴿۱۱﴾پیش از آنها قوم نوح و اصحاب رسّ (= چاه، که در یمامه بودند). و (قوم) ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند. ﴿۱۲﴾و (همچنین قوم) عاد و فرعون و قوم لوط. ﴿۱۳﴾و اصحاب «ایکه» (= قوم شعیب) و قوم «تبّع» (حمیریها، که در یمن بودند) هر یک (از آنها) رسولان (الهی) را تکذیب کردند، پس وعدۀ عذاب (و بیم) من (بر آنها) تحقّق یافت. ﴿۱۴﴾آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم؟! (خیر) بلکه آنها (با این همه دلایل) از آفرینش جدید در تردید (و شک) اند. ﴿۱۵﴾
﴿ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ ١٦ إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ ١٧ مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ ١٨ وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُ ١٩ وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ ٢٠ وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ ٢١ لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ ٢٢ وَقَالَ قَرِینُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ ٢٣ أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ ٢٤ مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِیبٍ ٢٥ ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِ ٢٦ ۞قَالَ قَرِینُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُۥ وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖ ٢٧ قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِ ٢٨ مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ٢٩ یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖ ٣٠ وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ ٣١ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ ٣٢ مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ ِٱلۡغَیۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍ ٣٣ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ ٣٤ لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَا وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞ ٣٥﴾
به راستی ما انسان را آفریدهایم و چیزی را که نفسش به او وسوسه میکند میدانیم، و ما از (شاه) رگ گردن به او نزدیکتریم. ﴿۱۶﴾هنگامیکه دو (فرشتۀ) فراگیرنده بر جانب راست و چپ نشستهاند، (و اعمالش را) فرا میگیرند. ﴿۱۷﴾هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد، مگر اینکه نزدش مراقبی حاضر (و آماده نوشتن) است. ﴿۱۸﴾و سکرات (و سختی) مرگ به راستی فرا رسید، (و به او گفته میشود: ای انسان،) این همان چیزی است که تو از آن میگریختی. ﴿۱۹﴾و در «صور» دمیده شود، آن روز، (روز تحقق) وعدۀ (عذاب) است. ﴿۲۰﴾و هرکسی (به عرصۀ محشر) میآید در حالیکه همراه او سوق دهنده و گواهی است. ﴿۲۱﴾(به او گفته میشود (: به راستی تو از این (صحنه) غافل بودی، پس ما پرده را از (چشم) تو برداشتیم، لذا امروز چشمانت تیز بین است. ﴿۲۲﴾و (فرشتۀ) همنشین او میگوید: «این (اعمال اوست) آنچه که نزد من آماده (و حاضر) است». ﴿۲۳﴾(الله به فرشتگان مراقب فرمان میدهد) «هر نا سپاس سرکشی را در جهنم افکنید. ﴿۲۴﴾(همان) باز دارندۀ خیر، تجاوز گر شکّاک را. ﴿۲۵﴾(همان) کسیکه با الله معبود دیگری قرار داده است، پس او را در عذاب سخت بیفکنید». ﴿۲۶﴾همنشین او (از شیاطین) گوید: «پروردگارا! (من) اورا به طغیان (و گمراهی) وا دار نکردم، لیکن (او خود) در گمراهی دور و درازی بود». ﴿۲۷﴾(الله) میفرماید: «نزد من (مجادله و) مخاصمه نکنید، و مسلماً من (پیش از این) برای شما هشدار فرستاده بودم. ﴿۲۸﴾(آن) سخن نزد من تغییر داده نمى شود، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد». ﴿۲۹﴾(و به یاد آور) روزیکه به جهنم میگوییم: «آیا پرشدهای؟!» و (او) میگوید: «آیا هیچ افزون براین (هم) هست؟!» [۱۹۰]. ﴿۳۰﴾(در آن روز) بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک آورده شود (تا آنها از آن) دور نباشند. ﴿۳۱﴾(به آنها گفته میشود:) این چیزی است که به شما وعده داده میشد، برای هر رجوعکننده (به سوی الله و) نگهدارنده (پیمان و احکام الهی) است. ﴿۳۲﴾کسیکه در نهان از (الله) رحمان بترسد، و با قلبی توبه کار (در محضر او) آمده باشد. ﴿۳۳﴾(به آنها گفته میشود:) «به سلامت وارد آن (بهشت) شوید، (که) این روز جاودانگی است». ﴿۳۴﴾هر چه بخواهند در آنجا برای آنهاست، و در نزد ما افزون (براین) است. ﴿۳۵﴾
[۱۹۰] رسول اللهجمیفرماید: «دوزخیان در آتش دوزخ انداخته میشوند، و دوزخ همواره میگوید: آیا افزون بر این هم هست؟ تا اینکه الله متعال قدمش را در آن میگذارد، آنگاه دوزخ میگوید: بس است، بس است». (صحیح بخاری ۴۸۴۸ و صحیح مسلم ۲۸۴۸) ﴿وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِیصٍ ٣٦ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞ ٣٧ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ ٣٨ فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ ٣٩ وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ ٤٠ وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ ٤١ یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ ٤٢ إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ ٤٣ یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ ٤٤ نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ ٤٥ ﴾
و چه بسیار امتهایی را که پیش از آنها هلاک کردیم، که آنها از اینها قویتر بودند، پس در شهرها (سیر و) جستجو کردند، آیا هیچ راه فراری وجود دارد؟! ﴿۳۶﴾بیگمان در این (سخن) برای صاحب دلان یا آنان که با حضور (خاطر) گوش فرا دهند، پندی است. ﴿۳۷﴾و به راستی ما آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دوست در شش روز آفریدیم، و هیچ (گونه) خستگی (و رنجی) به ما نرسید. ﴿۳۸﴾پس بر آنچه آنها میگویند شکیبا باش، و پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب (آن) به ستایش پروردگارت تسبیح گوی [۱۹۱]. ﴿۳۹﴾و (نیز) پارهای از شب و بعد از سجدهها او را تسبیح گوی. ﴿۴۰﴾و (ای پیامبر) گوش فرا ده، روزیکه منادی از مکانی نزدیک ندا میدهد. ﴿۴۱﴾روزیکه همگان صیحه (= بانگ سهمناک رستاخیز) را بحق میشنوند، آن روز خروج (از گورها) است. ﴿۴۲﴾همانا ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم، و بازگشت (همگان) به سوی ماست. ﴿۴۳﴾روزیکه زمین از (روی) آنها شکافته شود، (و آنها) شتابان (از گورها بیرون آیند)، این گرد آوری برای ما آسان است. ﴿۴۴﴾ما به آنچه (مشرکان) میگویند داناتریم، و تو (ای پیامبر) بر آنها زورگو نیستی (که آنها را به ایمان آوردن اجبار کنی) پس کسی را که از عذاب (و هشدار) من میترسد، به (وسیلۀ) قرآن پند (و اندرز) بده. ﴿۴۵﴾.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِیدِ ١ بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌ ٢ أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ ٣ قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢ ٤ بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍ ٥ أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا وَزَیَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ ٦ وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَیۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ ٧ تَبۡصِرَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ ٨ وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَکٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِیدِ ٩ وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ ١٠ رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ ١١ کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ ١٢ وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ ١٣ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَیۡکَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ کُلّٞ کَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ ١٤ أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ ١٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
ق و قسم به قرآنِ با بزرگى [که تو پیغامبر خدایی] . ﴿1﴾بلکه تعجب کردند کافران از آنکه آمد بدیشان ترساننده از قوم ایشان، پس گفتند آن کافران: این چیزى است عجیب. ﴿2﴾آیا چون بمیریم و خاک شویم، [حشر کرده شویم] این بازگردانیدن است دور از عقل. ﴿3﴾هرآیینه دانستهایم آنچه کم میکند زمین از ایشان [1079]و نزدیک ما کتابى است نگاهدارنده [1080]. ﴿4﴾نى، بلکه دروغ نسبت کردند سخن راست را وقتى که بیاید بدیشان پس ایشان در کارى شوریدهاند. ﴿5﴾آیا ندیدهاند به سوى آسمان بالاى خود چگونه بنا کردهایم آن را و آراسته کردهایم آن را و نیست در آن هیچ شکافى؟. ﴿6﴾و زمین را گستردیم و افکندهایم در آن کوهها و رویانیدیم در آن از هر نوع خوش آینده. ﴿7﴾براى راه نمودن و پند دادن هر بندۀ رجوع کننده را. ﴿8﴾و فرود آوردیم از آسمان آب با برکت، پس رویانیدیم به سبب آن بوستانها و دانه که درود میکنند آن را. ﴿9﴾و درختان خرما را بلند بالا برآمده، آن را میوه است تو بر تو. ﴿10﴾روزى براى بندگان و زنده ساختیم به آن شهر مرده را، همچنین باشد برآمدن از گور. ﴿11﴾به دروغ نسبت کردند پیش از ایشان قوم نوح و اهل رسّ و ثمود. ﴿12﴾و عاد و فرعون و برادران لوط. ﴿13﴾و اهل ایکه و قوم تُبّع، هر یکى به دروغ نسبت کردند پیغامبران را، پس ثابت شد وعدۀ عذاب من. ﴿14﴾آیا عاجز شده بودیم در آفرینش نخستین؟ بلکه ایشان در شبههاند از آفرینش نو. ﴿15﴾
﴿ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ ١٦ إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ ١٧ مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ ١٨ وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُ ١٩ وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ ٢٠ وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ ٢١ لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ ٢٢ وَقَالَ قَرِینُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ ٢٣ أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ ٢٤ مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِیبٍ ٢٥ ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِ ٢٦ ۞قَالَ قَرِینُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُۥ وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖ ٢٧ قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِ ٢٨ مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ٢٩ یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖ ٣٠ وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ ٣١ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ ٣٢ مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ ِٱلۡغَیۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍ ٣٣ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ ٣٤ لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَا وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞ ٣٥ وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِیصٍ ٣٦ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞ ٣٧ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ ٣٨ فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ ٣٩ وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ ٤٠ وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ ٤١ یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ ٤٢ إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ ٤٣ یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ ٤٤ نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ ٤٥﴾
و هرآیینه آفریدیم آدمى را و میدانیم چیزی که به خاطر گذارندش نفس او و ما نزدیکتریم به آدمى از رگ جان. ﴿16﴾آنگاه که یاد میگیرند دو یاد گیرنده به پهلوى راست نشیننده و بر پهلوى چپ نشیننده [1081]. ﴿17﴾به زبان نمىآرد آدمى سخنى، مگر نزدیک او نگهبانى است مهیا [1082]. ﴿18﴾و بیاید سختى موت به راستى. این است جزاى آنچه از آن کناره میکردى. ﴿19﴾و دمیده شود در صور. این است روز وعدۀ عذاب. ﴿20﴾و بیامد هر شخصى همراه او روان کننده است و گواهى دهنده [1083]. ﴿21﴾گوییم: هرآیینه بودى در بىخبرى از این مقدمه پس برداشتیم از تو پردۀ تو را، پس چشم تو امروز تیزبین است. ﴿22﴾و گفت فرشتۀ همنشین او: این است آنکه نزدیک من بود حاضر کرده شده. ﴿23﴾[گوییم]: بیفکنید [اى دو فرشته] در دوزخ هر ناسپاس سرکش را [1084]. ﴿24﴾هر امساک کنندۀ مال را درگذرنده از حدّ را هر شک آرنده را. ﴿25﴾آنکه مقرر کرد با خدا معبودى دیگر پس بیفکنید این هر یک را در عذاب سخت. ﴿26﴾گفت همنشین او: [1085]اى پروردگار ما! من گمراه نکردم این شخص را و لیکن وى بود در گمراهى دور. ﴿27﴾فرمود: خصومت مکنید نزدیک من و حال آنکه پیش از این فرستاده بودم به سوى شما وعدۀ عذاب. ﴿28﴾تغیر داده نمىشود وعدۀ نزدیک من و نیستم من ستم کننده بر بندگان. ﴿29﴾روزی که بگوییم دوزخ را: آیا پر شدى؟ و [دوزخ] گوید: آیا هیچ از این زیاده هست؟ [1086]. ﴿30﴾و نزدیک گردانیده شود بهشت براى متقیان نه دور مانده ﴿31﴾گوییم: این است آنچه وعده داده میشد شما را. نزدیک کرده شده براى هر رجوع کننده و ادب نگاهدارنده. ﴿32﴾براى هر کسى که ترسد از خدا نادیده و پیش آمده به دل متوجه شده. ﴿33﴾گوییم: داخل شوید در بهشت همراه سلامتى، این است روز همیشه باشیدن. ﴿34﴾ایشان راست آنچه خواهند در بهشت و نزدیک ما زیادهترست از آن. ﴿35﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از این امّتهاکه قوىتر بودند از این جماعت در دستدرازى. پس تفحص کردند در شهرها که هیچ گریزگاهى است؟. ﴿36﴾هرآیینه در این مقدمه پند است کسى را که دلى دارد یا گوش نهد متوجه شده. ﴿37﴾و هرآیینه آفریدیم آسمانها و زمین و آنچه در هر دو است در شش روز و نرسید به ما هیچ ماندگى. ﴿38﴾پس صبر کن بر آنچه مىگویند و به پاکى یاد کن همراه ستایش پروردگار خویش، پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو شدن. ﴿39﴾و در بعض اوقات شب به پاکى یاد کن خدا را و عقب نماز نیز. ﴿40﴾و بشنو [این قصّه] روزی که آواز دهد آواز دهنده از جاى نزدیک [1087]. ﴿41﴾روزی که بشنوند نعرۀ تند را به غیر تردد و آن روز بر آمدن ایشان است. ﴿42﴾هرآیینه ما زنده میکنیم و میمیرانیم و به سوى ما است بازگشت. ﴿43﴾روزی که بشکافد زمین از سر ایشان، بیرون آیند شتابان این برانگیختن است آسان بر ما. ﴿44﴾ما میدانیم آنچه میگویند و نیستى تو بر ایشان قهر کننده، پس پندده به قرآن هر که مىترسد از وعدۀ عذاب من. ﴿45﴾
[1079] یعنی آنچه میخورد از جزو ایشان. [1080] یعنی لوحِ محفوظ. [1081] یعنی کراماً کاتبین، والله اعلم. [1082] یعنی اگر کلمۀ حق باشد، فرشتۀ دست راست مینویسد و اگر کلمه باطل باشد، فرشتۀ دست چپ مینویسد، والله اعلم. [1083] مراد جنس روان کننده و گواهی دهنده است. [1084] مترجم گوید: عادت پادشاهان است که اسیر را پیش ایشان دو کس گرفته میآرند از این جهت دو فرشته را خطاب شود. [1085] یعنی شیاطین از انس و جن، والله اعلم. [1086] یعنی هر چند دور اندازند زیاده طلب کند، والله اعلم.