مکی است؛ ترتیب آن 41؛ شمار آیات آن 54
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿حمٓ ١﴾.
حا. میم؛ از جملۀ حروف مقطعات است و خداوند عزوجل به مراد خویش در ارائۀ آنها در کلامش داناتر است.
﴿تَنزِیلٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ ٢﴾.
این کتاب با حکمت وحیی از جانب خداوند عزوجل است که آن را بر پیامبر بزرگوارش نازل کرده است. فرود آورندۀ آن پروردگار رحمانی است که رحمتش همه چیز را فرا گرفته است؛ ذات رحیمی که هر یک از بندگانش را که خواسته به رحمتش مخصوص ساخته است.
﴿کِتَٰبٞ فُصِّلَتۡ ءَایَٰتُهُۥ قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا لِّقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ٣﴾.
قرآن کریم کتابی است که آیاتش بیان شده، احکامش واضح گردیده و معجزاتش آشکار شده است. خداوند عزوجل آن را به فصیحترین زبان فرود آورده تا در هنگام تلاوت به آسانی و وضاحت فهمیده شود.
﴿بَشِیرٗا وَنَذِیرٗا فَأَعۡرَضَ أَکۡثَرُهُمۡ فَهُمۡ لَا یَسۡمَعُونَ ٤﴾.
این قرآن مؤمنان را به پاداش مژده میدهد و کافران را از عذاب میترساند، امّا بیشتر مردم از قرآن کریم رو گشتاندند و آن را ترک نمودند؛ زیرا آیات آن به منظور فهمیدن، پذیرش و استجابت نمیشود.
﴿وَقَالُواْ قُلُوبُنَا فِیٓ أَکِنَّةٖ مِّمَّا تَدۡعُونَآ إِلَیۡهِ وَفِیٓ ءَاذَانِنَا وَقۡرٞ وَمِنۢ بَیۡنِنَا وَبَیۡنِکَ حِجَابٞ فَٱعۡمَلۡ إِنَّنَا عَٰمِلُونَ ٥﴾.
کافران برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفتند: دلهای ما از دانستن چیزهایی که تو آوردهای در ورای حجابی قرار دارد و گوشهای ما را ناشنوایی فرا گرفته است. بنابراین آنچه را میگویی نمیشنویم و میان ما و تو پردهای است که ما را از پیروی و پذیرش سخنت حایل شده است. پس تو به روش و دین خویش که آن را آوردی عمل کن و ما را با روش ما و دین پدران ما رها بگذار.
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡ یُوحَىٰٓ إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَٱسۡتَقِیمُوٓاْ إِلَیۡهِ وَٱسۡتَغۡفِرُوهُۗ وَوَیۡلٞ لِّلۡمُشۡرِکِینَ ٦﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: واقعیت این است که من مانند شما انسانی هستم و فرشتهای نمیباشم، اما با این فرق که خداوند عزوجل بر من وحی فرو فرستاده و مرا پیام آورش مقرّر داشته است. من شما را به سوی این اندیشه فرا میخوانم که هیچ معبودی جز پروردگار یگانه وجود ندارد؛ پروردگاری که در ربوبیت، الوهیت، نامها و صفاتش یگانه است و شریکی ندارد. راه مستقیم را در پیش گیرید که شما را به اوتعالی وصل میگرداند، یعنی راه توحید را که همه پیامبران به سویش فرا خواندند و برای گناهان خویش از خدا آمرزش بخواهید. وای باد بر کافران که به حقتعالی چیزهای دیگر را شریک میآورند.
﴿ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ کَٰفِرُونَ ٧﴾.
کافرانی که نماز و زکات را ترک نمودند، آفریگار را عبادت نکردند، به مخلوقات نفعی نرساندند و به زنده شدن بعد از مرگ تکذیب کردند.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمۡ أَجۡرٌ غَیۡرُ مَمۡنُونٖ ٨﴾.
به راستی که برای مؤمنان نیکوکار پاداش عظیم و نعمتهای جاودانی آماده شده که نه قطع میشود نه از آن باز داشت میشوند.
﴿قُلۡ أَئِنَّکُمۡ لَتَکۡفُرُونَ بِٱلَّذِی خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ فِی یَوۡمَیۡنِ وَتَجۡعَلُونَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ ذَٰلِکَ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٩﴾.
ای پیامبر! عملکرد کافران را تقبیح کن و برای آنان بگو: آیا شما به خداوند عزوجل کافر میشوید؛ در حالی که او زمین را در مدّت دو روز آفرید؟ آیا معبودان باطل را به حقتعالی شریک میآورید؟ او پروردگاری است که نامهای پاک دارد و به تنهایی همه جهان را با انسانها و موجودات آفریده است؟
﴿وَجَعَلَ فِیهَا رَوَٰسِیَ مِن فَوۡقِهَا وَبَٰرَکَ فِیهَا وَقَدَّرَ فِیهَآ أَقۡوَٰتَهَا فِیٓ أَرۡبَعَةِ أَیَّامٖ سَوَآءٗ لِّلسَّآئِلِینَ ١٠﴾.
خداوند عزوجل کوههای ثابت و مستحکمی را در روی زمین مقرّر داشت تا آن را از اضطراب نگه دارد، زمین را با انواع امور خیر، چون روزیها و میوهها برکت بخشید و نیازهای مخلوقات مانند غذا، آب، پوشاک، هوا و دوا را در مدّت چهار روز مقدّر ساخت. آری! آفرینش زمین در دو روز صورت پذیرفته و در دو روز دیگر آفرینش کوهها و تقدیر سایر امکانات انجام شد و این پاسخ علمی سؤالی است که در این مورد مطرح میشود.
﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ وَهِیَ دُخَانٞ فَقَالَ لَهَا وَلِلۡأَرۡضِ ٱئۡتِیَا طَوۡعًا أَوۡ کَرۡهٗا قَالَتَآ أَتَیۡنَا طَآئِعِینَ ١١﴾.
بعد از آن خداوند متعال به سوی آسمان استوا نمود؛ یعنی به سویش قصد کرد و هنوز دود بود. حقتعالی برای آسمان و زمین گفت: به رضا یا به زور، به امر من منقاد شوید. آن دو گفتند: با طیب نفس به امرت منقاد و رام هستیم، توانی نداریم که از امرت مخالفت ورزیم و ارادهای نیست که با ارادهات مخالفتی داشته باشد. سبحان الله! آسمان و زمین با این قوت و بزرگی خود منقاد و فرمانبرداری فرمان خداوند عزوجل شدند، چگونه انسان ضعیف و ناتوان به پیشگاهش منقاد نمیگردد و رام نمیشود!
﴿فَقَضَىٰهُنَّ سَبۡعَ سَمَٰوَاتٖ فِی یَوۡمَیۡنِ وَأَوۡحَىٰ فِی کُلِّ سَمَآءٍ أَمۡرَهَاۚ وَزَیَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡیَا بِمَصَٰبِیحَ وَحِفۡظٗاۚ ذَٰلِکَ تَقۡدِیرُ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ ١٢﴾.
خداوند متعال آفرینش آسمانهای هفتگانه را حکم کرد و کار آنها در دو روز تمام شد و استحکام یافت، بدین ترتیب آفرینش آسمانها و زمین، مدّت شش روز را دربر گرفت؛ هرچند حقتعالی توانا بود آنها را در یک لحظه با کلمۀ «کُن» بیافریند. بعد از آن خداوند بزرگ آنچه را میخواست در هر آسمانی وحی کرد و امر نمود. اوتعالی آسمان دنیا را با ستارههای روشن زینت بخشید، طوری که هم وسیلۀ زینتش شدند و هم آن را از شیطانهایی که استراق سمع را اراده داشته باشند نگه میدارند. این آفرینش با استحکام را خداوندی مقدّر نموده که در پاد شاهیاش با عزّت است، مطیعانش را عزیز میسازد و از عصیانگرانش انتقام میگیرد. او ذات دانایی است که هیچ امر پوشیدهای از او پنهان نیست، با عزّتش نیرومند و به حکمش داناست.
﴿فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ فَقُلۡ أَنذَرۡتُکُمۡ صَٰعِقَةٗ مِّثۡلَ صَٰعِقَةِ عَادٖ وَثَمُودَ ١٣﴾.
ای پیامبر! اگر کافران بعد از ارائۀ حق باز هم تکذیب نمودند، آنگاه آنان را به عذاب هولناکی بیم ده که همه را هلاک و تباه میسازد؛ همچنان که قوم عاد و ثمود با کفر و تکذیب خود به چنین عذابی گرفتار و هلاک شدند.
﴿إِذۡ جَآءَتۡهُمُ ٱلرُّسُلُ مِنۢ بَیۡنِ أَیۡدِیهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۖ قَالُواْ لَوۡ شَآءَ رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَٰٓئِکَةٗ فَإِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ کَٰفِرُونَ ١٤﴾.
آنگاه که پیامبران به تعقیب یک دیگر و بدون انقطاع به سوی قوم عاد و ثمود آمدند و آنان را به توحید باریتعالی و طاعتش فراخواندند، تکذیب کنندگان پیامبران گفتند: اگر خداوند اراده داشت که ما تنها او را پرستش کنیم و به او شریک نیاوریم، از آسمان بر ما فرشتگانی را فرو میفرستاد تا ما را به سوی توحید فراخوانند و انسانی مانند ما را نمیفرستاد. بنابراین به چیزی که ما را بدان فرا میخوانید تکذیب میکنیم و سخنانتان را تصدیق نمینماییم.
﴿فَأَمَّا عَادٞ فَٱسۡتَکۡبَرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَقَالُواْ مَنۡ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةًۖ أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِی خَلَقَهُمۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗۖ وَکَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا یَجۡحَدُونَ ١٥﴾.
اما قبیلۀ عاد که قوم هود علیه السلام بودند بر مردم تکبّر ورزیده بودند، خود را در روی زمین برتر میدانستند و با تکبّر و عناد میگفتند: کسی از ما نیرومندتر نیست. آیا این گروه نادان ندانستند که آفریدگاری که همه را از عدم به وجود آورده در نیرومندی و قدرت از آنان بزرگتر است؟ این جاهلان از براهین قدرت الهی انکار میورزیدند و دلایل یگانگیاش را رد میکردند.
﴿فَأَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِیٓ أَیَّامٖ نَّحِسَاتٖ لِّنُذِیقَهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡیِ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَخۡزَىٰۖ وَهُمۡ لَا یُنصَرُونَ ١٦﴾.
خداوند متعال باد نیرومند و تندی را که آوازی قوی و مهیب داشت، در روزهای ناخوشایند و ترس آوری بر قبیلۀ عاد فرستاد تا عذاب خواری و ذلّت را در دنیا بچشد. اما عذاب آتش دوزخ آخرت در نزد خداوند عزوجل خواری، ذلّت و زیان بیشتری را به همراه دارد و در آن روز کسی نیست که عذاب الهی را از آنان دفع کند.
﴿وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیۡنَٰهُمۡ فَٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡعَمَىٰ عَلَى ٱلۡهُدَىٰ فَأَخَذَتۡهُمۡ صَٰعِقَةُ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡهُونِ بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ١٧﴾.
اما برای قبیلۀ ثمود یعنی قوم صالح علیه السلام نیز خداوند متعال راه مستقیم را واضح ساخت و به روش میانه و راست رهنماییشان نمود. آنان سرکشی و گمراهی را بر هدایت بر گزیدند و در نتیجه صاعقه عذاب خوار کننده و زیان آوری به سبب اعمال بد کفر و گناه هلاکشان ساخت.
﴿وَنَجَّیۡنَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ ١٨﴾.
خداوند عزوجل از عذابی که به قوم عاد و ثمود رسید، مؤمنان و پیروان را نجات داد؛ آنانکه از اوتعالی میترسیدند و با پرهیزگاری از وی اطاعت مینمودند.
﴿وَیَوۡمَ یُحۡشَرُ أَعۡدَآءُ ٱللَّهِ إِلَى ٱلنَّارِ فَهُمۡ یُوزَعُونَ ١٩﴾.
کافران در روز قیامت به سوی آتش دوزخ رانده میشوند و زبانیه نخستین و آخرین افراد آنان را جمع میآورد؛
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا مَا جَآءُوهَا شَهِدَ عَلَیۡهِمۡ سَمۡعُهُمۡ وَأَبۡصَٰرُهُمۡ وَجُلُودُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٢٠﴾.
تا اینکه کافران به نزد آتش دوزخ میرسند و از اعمال بدی که انجام دادهاند انکار مینمایند. در این هنگام گوشها، چشمها و پوستهای آنان به اعمالی که انجام دادهاند گواهی میدهند.
﴿وَقَالُواْ لِجُلُودِهِمۡ لِمَ شَهِدتُّمۡ عَلَیۡنَاۖ قَالُوٓاْ أَنطَقَنَا ٱللَّهُ ٱلَّذِیٓ أَنطَقَ کُلَّ شَیۡءٖۚ وَهُوَ خَلَقَکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ٢١﴾.
کافران برای پوستهای وجود خود، هنگامی که بر عملکرد آنان گواهی میدهند میگویند: برای چه به گناهانی که ما انجام دادیم گواهی دادید؟ به پاسخ میگویند: خداوند عزوجل ما را به سخن در آورده است؛ خدایی که هرچیزی را به سخن میآورد. او که شما را نخستین بار هنوز که چیزی نبودید آفرید و باز بعد از مردن، برای حساب دهی به سوی او باز میگردید.
﴿وَمَا کُنتُمۡ تَسۡتَتِرُونَ أَن یَشۡهَدَ عَلَیۡکُمۡ سَمۡعُکُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُکُمۡ وَلَا جُلُودُکُمۡ وَلَٰکِن ظَنَنتُمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَا یَعۡلَمُ کَثِیرٗا مِّمَّا تَعۡمَلُونَ ٢٢﴾.
شما در وقت ارتکاب گناهان، از ترس اینکه مبادا گوشها، چشمها و پوستها در روز قیامت بر شما گواهی دهند پنهان کاری نمیکردید، بلکه گمان میکردید که بسیاری از اعمال بد شما بر خداوند عزوجل پوشیده خواهد ماند.
﴿وَذَٰلِکُمۡ ظَنُّکُمُ ٱلَّذِی ظَنَنتُم بِرَبِّکُمۡ أَرۡدَىٰکُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٢٣﴾.
همان گمان بدی که به خداوند متعال داشتید و میپنداشتید که به بسیاری از اعمال شما دانا نیست شما را هلاک ساخت و در روز قیامت از کسانی شدید که خود و اهلشان را زیانمند ساختند.
﴿فَإِن یَصۡبِرُواْ فَٱلنَّارُ مَثۡوٗى لَّهُمۡۖ وَإِن یَسۡتَعۡتِبُواْ فَمَا هُم مِّنَ ٱلۡمُعۡتَبِینَ ٢٤﴾.
اکنون اگر کافران بر عذاب صبر نمایند آتش دوزخ جای بود و باش و استقرار آنان است و بر آن صبر ممکن نیست. امّا اگر رجعت به سوی دنیا را به منظور توبه بخواهند، هرگز پذیرفتنی نیست و توبه و عذر آنان قبول نمیشود.
﴿وَقَیَّضۡنَا لَهُمۡ قُرَنَآءَ فَزَیَّنُواْ لَهُم مَّا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَحَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ إِنَّهُمۡ کَانُواْ خَٰسِرِینَ ٢٥﴾.
خداوند پاک همنشینان و همراهانی از شیطانهای انسی و جنّی را برای کافران مهیّا کرده تا گناهان و اعمال بد را در دنیا برای آنان نیکو جلوه دهند، آنان را به انجام محرّمات و شهوات وا داشته و از طاعات باز دارند، اموری غیر از مسأله آخرت را در نظر آنان زینت بخشند، یاد آخرت را فراموششان سازند و نتیجه به زنده شدن بعد از مرگ و حساب اعمال کافر شوند. حقتعالی بر این واجب گردانیده که به سبب کفر و گناهان انجام شدۀ خویش با امّتهای پیشین از گروه انسانها و جنّیان به دوزخ داخل شوند. آری! این کافران، خود و خانواده و عملکردهای خویش را زیانمند ساختند.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَا تَسۡمَعُواْ لِهَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ وَٱلۡغَوۡاْ فِیهِ لَعَلَّکُمۡ تَغۡلِبُونَ ٢٦﴾.
بعضی از کافران برای کافران دیگر توصیه کردند و گفتند: به قرآن گوش ندهید، پیروی نکنید، آن را نپذیرید و آنگاه که بر شما خوانده میشود با آوازهای زیر و بم بر محمّد بشورید، تا بر او غلبه کنید و قرآن را نخواند و در نهایت با خاموش ساختن و منعش از تلاوت و دعوت بر او پیروز شوید.
﴿فَلَنُذِیقَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَذَابٗا شَدِیدٗا وَلَنَجۡزِیَنَّهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِی کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٢٧﴾.
به زودی و بطور قطعی خداوند عزوجل عذاب سختی را برای کافران میچشاند. این عذاب در برابر اعمال بدی که انجام دادهاند، در دنیا با کشته شدن، خواری و ذلّت، و در آخرت به دخول در آتش دوزخ بر آنان اعمال میشود و حتماً به سختترین وجهی در برابر ارتکاب اعمال بد مورد مجازاتشان قرار میگیرند.
﴿ذَٰلِکَ جَزَآءُ أَعۡدَآءِ ٱللَّهِ ٱلنَّارُۖ لَهُمۡ فِیهَا دَارُ ٱلۡخُلۡدِ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا یَجۡحَدُونَ ٢٨﴾.
عذاب کافران آتش دوزخ است که در آن همیشه میمانند. این عذاب، جزای تکذیب به آیات الهی و انکار از براهین شریعت اوتعالی است و هر که در باز داشتن مردم از کتاب و سنّت به هر وسیلهای بکوشد در این وعید داخل میشود.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ رَبَّنَآ أَرِنَا ٱلَّذَیۡنِ أَضَلَّانَا مِنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ نَجۡعَلۡهُمَا تَحۡتَ أَقۡدَامِنَا لِیَکُونَا مِنَ ٱلۡأَسۡفَلِینَ ٢٩﴾.
کافران در حالی که در آتش دوزخ قرار دارند میگویند: پروردگارا! شیطانهای انسی و جنّی را که باعث گمراهی ما شدند به ما نشان بده تا آنان را در طبقۀ پایانی دوزخ در زیر پای خویش نهیم؛ زیرا آنان ما را گمراه ساختند.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ ٣٠﴾.
به راستی کسانی که میگویند: پروردگار ما خداوند است، او را یگانه میشناسند، عبادت را برای او خالص میسازند، به او چیزی را شریک نمیآورند و بعد از آن با انجام اوامر، پرهیز از نواهی و متابعت شایسته از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دین خدا استقامت میورزند، فرشتگان رحمت در هنگام سختی مرگ، بر چنین افراد نیکوکار فرود میآیند و برایشان میگویند: به آسایشی که پروردگار برایتان آماده ساخته شادمان باشید؛ از مرگ و هولناکی بعد از آن نترسید، به دارایی و فرزندانی که در دنیا باقی گذاشتید اندوهناک نباشید و موافق وعدۀ پروردگار صاحب عزّت و جلال، به دخول در بهشت جاودانی که زوال نمیپذیرد و از آن انتقال نمییابید شادمان باشید.
﴿نَحۡنُ أَوۡلِیَآؤُکُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَشۡتَهِیٓ أَنفُسُکُمۡ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ ٣١﴾.
فرشتگان برای مؤمنان میگویند: ما در زندگی دنیا یاوران و دوستان شما بودیم و شما را به امر خداوند عزوجل از هر امر ناخوشایندی نگه میداشتیم. در آخرت نیز با شما هستیم و شما را از هر امر ترسناکی مطمئن میسازیم. در بهشتهای پر از نعمت، هر چه نفسهایتان آرزو کند و در نگاهتان خوشایند باشد برایتان میسّر است؛ یعنی هر خواستۀ شما پذیرفته میشود و هر چیزی را که دوست داشته باشید در پیش روی خویش بدون رنج بلکه بطور خوشگوار و شفابخش حاضر مییابید.
﴿نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِیمٖ ٣٢﴾.
این همه نعمتها، مهمانیی از جانب خداوندی است که آمرزگار گناهان و بر بندگان مهربان میباشد، پس اوست که کارهای بد شما را میآمرزد و طاعتتان را به رحمتش میپذیرد.
﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ قَوۡلٗا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ٣٣﴾.
هیچ کسی در جهان نیست که در گفتار خویش نیکوتر از شخصی باشد که به سوی توحید الهی و عبادتش فراخواند، با انجام اعمال نیکو به سوی سنّت پیامبر بزرگوار اسلام دعوت نماید و بگوید که نخست خودم به حکم و شریعت الهی با فروتنی و انقیاد تسلیم هستم.
این آیه به فضلیت دعوت به سوی خداوند عزوجل دلالت دارد و میرساند که این کار از والاترین مقام بندگی است و دانشمندانی که با حکمت و موعظۀ حسنه به سوی دین حق دعوت میکنند، بهترین افراد جامعۀ انسانی، برترین افراد امّت و محبوبترین بندگان خداوند عزوجل میباشند. آری! چنین تزکیه و ستایشی از طرف پروردگار آسمان و زمین برای دعوتگران بسنده است.
﴿وَلَا تَسۡتَوِی ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّیِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِی بَیۡنَکَ وَبَیۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ کَأَنَّهُۥ وَلِیٌّ حَمِیمٞ ٣٤﴾.
اعمال نیک ابرار و کارهای بد اشرار برابر نیستند. احسان، نیکوکاری، گذشت و بردباری با اذیت و آزار رساندن به مردم برابر نمیباشند. پس ای مؤمن! کار بد مردم را با بردباری از خود دفع نما، عمل زشت را با کار نیکو، و بدی را با احسان پاسخ بده. با چنین برخوردی دشمنانت به رفیقان و دوستانی تبدیل میشوند که با تو محبّت داشته باشند.
﴿وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٖ ٣٥﴾.
چنین اخلاقی را کسی نمیتواند لازم بگیرد و عفو و احسان و بردباری با بدکاران را در پیش گیرد؛ مگر شخصی که در برابر ناخوشایندها صبر نماید و خود را از انتقام گرفتن باز دارد، با شریعت الهی برابر سازد و موافق با کتاب الهی و سنّت رسول الله عمل نماید. با این روش هم تنها کسی توفیق مییابد و خود را بدان برابر میسازد که نصیب بزرگی از سعادت و نیکبختی و استقامت و پایداری را به او بخشیده باشند. به راستی که او هر کجا باشد موفّق است و با برکت زندگی مینماید.
﴿وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٣٦﴾.
اگر شیطان تو را با دعوت به کارهای بد به وسوسه انداخت و به اعمال ناشایست، آزار مردم و مجازات کار بد با جزای تشویق نمود، به خداوند عزوجل پناه بجوی، با طاعت پروردگار و ترک گناهان به او رجوع نما و به یاد پروردگار تمسّک داشته باش؛ زیرا اوتعالی سخنان و آوازهای شما را میشنود، به هر کار و حالی داناست و با شنیدن و دانایی خویش برای دعاکنندگان میبخشاید و پناه جویان را پناه میدهد.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِ ٱلَّیۡلُ وَٱلنَّهَارُ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُۚ لَا تَسۡجُدُواْ لِلشَّمۡسِ وَلَا لِلۡقَمَرِ وَٱسۡجُدُواْۤ لِلَّهِۤ ٱلَّذِی خَلَقَهُنَّ إِن کُنتُمۡ إِیَّاهُ تَعۡبُدُونَ ٣٧﴾.
از براهین کَونی پروردگار که به یگانگی و قدرتش دلالت میکند اختلاف شب و روز است که یکی بعد از دیگری میآید و نیز اختلاف خورشید و ماه است که با وقتی مشخّص و حکمتی والا جریان دارند و به فرمان خداوند عزوجل مسخّر و رام شدهاند. پس ای بندگان! برای خورشید و ماه سجده نکنید که هردو مخلوق اند و تحت تدبیر دیگری قرار دارند، بلکه برای خداوندی سجده و عبادت کنید که این مخلوقات را با صُنع بدیعش آفریده است. اگر میخواهید او را به گونۀ شایسته عبادت کنید به یگانگی به پرستش او بپردازید.
﴿فَإِنِ ٱسۡتَکۡبَرُواْ فَٱلَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ یُسَبِّحُونَ لَهُۥ بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَهُمۡ لَا یَسَۡٔمُونَ ٣٨﴾.
اگر کافران از سجده برای خداوند یگانۀ قهّار تکبّر ورزیدند، فرشتگان ابرار او را در شب و روز تسبیح میگویند و از این کار خسته و ملول نمیشوند. بناءً بر بنده واجب است مانند فرشتگان همیشه به یاد خداوند عزوجل مصروف باشد.
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦٓ أَنَّکَ تَرَى ٱلۡأَرۡضَ خَٰشِعَةٗ فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ وَرَبَتۡۚ إِنَّ ٱلَّذِیٓ أَحۡیَاهَا لَمُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰٓۚ إِنَّهُۥ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ ٣٩﴾.
ای انسان! از براهینی که به یگانگی و عظمت خداوند بزرگ دلالت میکند این است که زمین در ابتدا خشک و بیآب و علف است. امّا آنگاه که خداوند عزوجل آب را از آسمان بر آن فرود میآورد، به اذن پروردگار سبز میشود و گلها، درختها و سبزهها را میرویاند و در آن نباتات و علفها رشد میکند و بلند میشود. یقیناً آفریدگاری که زمین را زنده میکند به زنده کردن دوبارۀ انسانها از قبرها بعد ازمردنشان تواناست؛ زیرا او بر هر چیزی قدرت دارد وهیچ امردی او را عاجز کرده نمیتواند.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یُلۡحِدُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا لَا یَخۡفَوۡنَ عَلَیۡنَآۗ أَفَمَن یُلۡقَىٰ فِی ٱلنَّارِ خَیۡرٌ أَم مَّن یَأۡتِیٓ ءَامِنٗا یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۚ ٱعۡمَلُواْ مَا شِئۡتُمۡ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٌ ٤٠﴾.
یقیناً کسانی که از آیات الهی انکار مینمایند و از ایمان به خداوند عزوجل اعراض میکنند، به خدای رحمن کافر میشوند و قرآن کریم را تکذیب مینمایند، اعمال و کردار آنان بر خداوند یگانۀ دیّان پوشیده نیست. او به کارهای آنان دانا و بر اعمالشان آگاه است. اکنون آیا تکذیب کنندهای که در آتش انداخته میشود بهتر است یا مؤمن تصدیق کنندهای که در روز قیامت میآید و از عذاب حقتعالی در امن است، به رحمتش داخل است و در بهشتش مستقر میباشد؟ ای کافران منکر! هرچه میخواهید انجام دهید، به راستی که خداوند عزوجل به اعمال و کردار شما دانا و آگاه است، هیچ کار پوشیدهای از او پنهان نیست و هر کس را موافق عملش جزا میدهد.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِٱلذِّکۡرِ لَمَّا جَآءَهُمۡۖ وَإِنَّهُۥ لَکِتَٰبٌ عَزِیزٞ ٤١﴾.
کسانی که با تکذیب به آیات قرآن انکار ورزیدند و بدان ایمان نیاوردند، به عذاب و هلاکت گرفتار میآیند. یقیناً قرآن کریم کتاب عزّتی است و از جایگاه عالی و بلندی برخوردار است، از زیادت و نقصان محفوظ است و از تحریف و تبدیل مصون میباشد؛ بدان سبب که خداوند عزوجل آن را نگه میدارد.
﴿لَّا یَأۡتِیهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖ تَنزِیلٞ مِّنۡ حَکِیمٍ حَمِیدٖ ٤٢﴾.
به قرآن کریم از هیچ جانبی باطل راه نمییابد. در براهین و احکامش، در مواعظ و داستانهایش و در مثلها و بیانش باطل راه ندارد و از تحریف و تبدیل محفوظ است. این کتاب را خداوندی بر پیامبرش کرده که در آفرینش و صُنعش با حکمت، در صفات و افعالش ستوده و در برابر نعمتها و احسانهایش قابل ستایش است.
﴿مَّا یُقَالُ لَکَ إِلَّا مَا قَدۡ قِیلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبۡلِکَۚ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغۡفِرَةٖ وَذُو عِقَابٍ أَلِیمٖ ٤٣﴾.
ای پیامبران! کافران برای تو چیز تازهای نمیگویند، بلکه سخنانی همانند کافران گذشته برای پیامبران پیشین را ارائه میدارند؛ آنانکه به تکذیب و استهزای پیامبران خویش میپرداختند. پس در برابر اذیت آنان صبر کن و بر مشکلات تبلیغ رسالت خویش استقامت داشته باش؛ زیرا پروردگار تو برای کسی که از سرکشی توبه کند، بسیار آمرزنده است و کسی را که به کفر و تکذیب اصرار ورزد، سخت مجازات میکند.
﴿وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا أَعۡجَمِیّٗا لَّقَالُواْ لَوۡلَا فُصِّلَتۡ ءَایَٰتُهُۥٓۖ ءَا۬عۡجَمِیّٞ وَعَرَبِیّٞۗ قُلۡ هُوَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ هُدٗى وَشِفَآءٞۚ وَٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ فِیٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٞ وَهُوَ عَلَیۡهِمۡ عَمًىۚ أُوْلَٰٓئِکَ یُنَادَوۡنَ مِن مَّکَانِۢ بَعِیدٖ ٤٤﴾.
اگر خداوند عزوجل قرآن کریم را به زبان غیر عربی بر پیامبرش نازل میکرد، کافران میگفتند: به چه دلیل آیات قرآن به زبان عربی برای ما بیان نشده و چرا به زبان عجمی است، حال آنکه پیامبران از مردم عرب است؟ ای پیامبر! برای کافران بگو: قرآن هدایتی است که مؤمنان را از گمراهی نجات میدهد و شفایی است که دلهایشان را از شکّ و اضطراب و شبهات شفا میبخشد. اما گوشهای تکذیب گران از فهم قرآن ناشنوا و دلهای آنان از دانستن و پذیرش آن کور است؛ زیرا هر باری که آن را میشنوند، به تکذیب میپردازند و گمراهی آنان زیاد میشود. وقتی این کافران به سوی ایمان فراخوانده میشوند؛ مانند کسی هستند که از جای دوری آواز داده شود و در نتیجه نه آواز دعوتگر را میشنود و نه سخن ندا کننده را میپذیرد.
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ فَٱخۡتُلِفَ فِیهِۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۚ وَإِنَّهُمۡ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُ مُرِیبٖ ٤٥﴾.
مسلّماً خداوند عزوجل تورات را برای موسی علیه السلام داده بود، همچنان قرآن را بر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم عطا نموده است و بنی اسرایئل در تورات اختلاف ورزیدند؛ یعنی برخی آن را تصدیق نمودند و بعضی دیگر به تکذیبش پرداختند. اگر الله عزوجل تأجیل در عذاب کافران را مقدّر نکرده بودی، در حال به هلاکت کافران حکم میکرد و آنان را مهلت نمیداد. به راستی که کافران دربارۀ قرآن شک دارند و در حیرت به سر میبرند؛ از آنرو که در دلهای آنان تکذیب جای گرفته است.
﴿مَّنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَسَآءَ فَعَلَیۡهَاۗ وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ٤٦﴾.
هر که از خداوند متعال بترسد و با اخلاص و اعمال صالح از سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی کند، کار نافعی را انجام داده و فایدۀ اعمال وی به خودش برمیگردد. همچنان کسی که خدا و رسولش را نافرمانی نماید، ضرر عملکرد او به خودش باز میگردد و جزای آن بر خودش واقع شدنی است. پروردگار منّان بر مردم ستمگار نیست که از اعمال نیکوی نیکوکاران بکاهد و یا بر اعمال زشت بدکاران افزایش دهد.
﴿۞إِلَیۡهِ یُرَدُّ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِۚ وَمَا تَخۡرُجُ مِن ثَمَرَٰتٖ مِّنۡ أَکۡمَامِهَا وَمَا تَحۡمِلُ مِنۡ أُنثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلۡمِهِۦۚ وَیَوۡمَ یُنَادِیهِمۡ أَیۡنَ شُرَکَآءِی قَالُوٓاْ ءَاذَنَّٰکَ مَامِنَّا مِن شَهِیدٖ ٤٧﴾.
علم روز قیامت و اینکه چه وقت به وقوع میپیوندد و چه اموری در آن انجام میشود، تنها و تنها به خداوند متعال مربوط است، همچنان هیچ میوهای از جایگاهش برنمیآید، هیچ زندهجان مادهای باردار نمیشود و هیچ بارداری وضع حمل نمیکند، مگر اینکه به علم و تقدیر خداوند عزوجل صورت میپذیرد و از همه اینها چیزی بر اوتعالی پوشیده نست. روزی که حقتعالی به گونۀ توبیخ به کافران ندا درمیدهد و میپرسد: کجا هستند شریکانی که آنها را در عبادت به من شریک میساختید؟ کافران جواب داده میگویند: امروز برایت اعلان میداریم که هیچیک از ما به وجود خدای دیگری که با تو شریک باشد گواهی نمیدهد، پس تنها تو معبودی بر حق هستی و برایت شریکی وجود ندارد، امّا این شهادتی است که بعد از گذشت وقتش صورت میگیرد.
﴿وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَدۡعُونَ مِن قَبۡلُۖ وَظَنُّواْ مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٖ ٤٨﴾.
در آن هنگام معبودان باطل کافران نابود شده، از آنان جدا گردیده و کافران یقین کردند که از عذاب خداوند عزوجل گریخته نمیتوانند. آری! نجات از عذاب پروردگار جز در پناه اوتعالی میسّر نیست.
﴿لَّا یَسَۡٔمُ ٱلۡإِنسَٰنُ مِن دُعَآءِ ٱلۡخَیۡرِ وَإِن مَّسَّهُ ٱلشَّرُّ فَیَُٔوسٞ قَنُوطٞ ٤٩﴾.
بنده از اینکه امور خوشایند دنیوی را از پروردگارش بخواهد ملول و خسته نمیشود؛ زیرا زندگی را دوست میدارد و بر خوبیها حریص است. اما آنگاه که برایش ضرر و مصیبتی برسد، از مهربانی و رحمت خداوند عزوجل مأیوس و ناامید میشود، به اوتعالی بد گمان میگردد و رفع مشکلات را دور میپندارد.
﴿وَلَئِنۡ أَذَقۡنَٰهُ رَحۡمَةٗ مِّنَّا مِنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُ لَیَقُولَنَّ هَٰذَا لِی وَمَآ أَظُنُّ ٱلسَّاعَةَ قَآئِمَةٗ وَلَئِن رُّجِعۡتُ إِلَىٰ رَبِّیٓ إِنَّ لِی عِندَهُۥ لَلۡحُسۡنَىٰۚ فَلَنُنَبِّئَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِمَا عَمِلُواْ وَلَنُذِیقَنَّهُم مِّنۡ عَذَابٍ غَلِیظٖ ٥٠﴾.
آنگاه که خداوند عزوجل با پدید آوردن گشایشی بعد از دشواری و آسانیی بعد از سختی بر بنده نعمت ارزانی میکند به احسان الهی اعتراف نمینماید، بلکه ادّعا میکند که به خاطر لیاقت و شایستگیاش به او داده شده است. او عقیده ندارد که قیامت فرا میرسد و به فرض اینکه قیامت بر پا شود، میپندارد که بهشتهای پر از نعمت در نزد پروردگار برای او مهّیاست. به زودی حقتعالی برای کافران از گناهانی که انجام دادند خبر میدهد به خاطر تکذیب آنان به وعد و وعید الهی، عذاب سختی را برای آنان میچشاند.
﴿وَإِذَآ أَنۡعَمۡنَا عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ أَعۡرَضَ وَنََٔابِجَانِبِهِۦ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ فَذُو دُعَآءٍ عَرِیضٖ ٥١﴾.
آنگاه که خداوند متعال با اعطای تندرستی، مال، جاه و دیگر چیزها به انسان احسان کند، از عبادت پروردگار و انقیاد به حق تکبّر میورزد. امّا آنگاه که به سختی و دشواری دچار شود، در دعا و رجوع به پروردگار بسیار میکوشد تا سختی دور شود و مشکل وی مرفوع گردد؛ یعنی در دشواری پروردگارش را میشناسد و در آسایش انکار مینماید.
﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ثُمَّ کَفَرۡتُم بِهِۦ مَنۡ أَضَلُّ مِمَّنۡ هُوَ فِی شِقَاقِۢ بَعِیدٖ ٥٢﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: به من خبر دهید اگر قرآن وحی الهی باشد و شما به آن تکذیب کنید، چه کسی از شما ستمگارتر و گمراهتر خواهد بود؟ محقّقًا هیچکس نمیباشد؛ زیرا شما با حق مخالفت ورزیدید و از راه صواب اجتناب کردید و بسیار از هدایت دوری گزیدید.
﴿سَنُرِیهِمۡ ءَایَٰتِنَا فِی ٱلۡأٓفَاقِ وَفِیٓ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّۗ أَوَ لَمۡ یَکۡفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ شَهِیدٌ ٥٣﴾.
به زودی خداوند عزوجل مردم را به براهین یگانگی و قدرتش که در اطراف آسمانها و زمین وجود دارد آگاه میسازد، صُنع بدیع و آفرینش عجیبش را برای ایشان نشان میدهد و اسرار قدرت و عجایب تکوینش را برای آنان طوری مینمایاند که عقلها را به شگفت وا میدارد تا برای هر که شک دارد بیان دارد که قرآن حقّ است و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم راستگوی است. آیا برای کافران کافی نیست که اوتعالی گواهی میدهد بر اینکه قرآن وحیی از جانب اوست و محمّد صلی الله علیه و آله و سلم پیامبری است که از طرف وی مبعوث شده است؟ آری! شهادتی بزرگتر از گواهی خداوند پاک وجود ندارد و او بهترین گواهی است که شهادت داده بر اینکه قرآن حق است و رسالت آن حضرت حقیقت دارد.
﴿أَلَآ إِنَّهُمۡ فِی مِرۡیَةٖ مِّن لِّقَآءِ رَبِّهِمۡۗ أَلَآ إِنَّهُۥ بِکُلِّ شَیۡءٖ مُّحِیطُۢ ٥٤﴾.
آگاه باش که کافران در مسألۀ زنده شدن بعد از مرگ و حساب روز جزا شکّ و تردید دارند. آگاه باش که خداوند عزوجل از نگاه عمل، نگهداری، تقدیر و شمارش امور به هر چیزی احاطه دارد؛ چنانکه هیچ امر غایبی از او پنهان نیست و هیچ کاری از او پوشیده نمیماند.
تفسیر نور:
سوره فصلت آیه 1
متن آیه :
حم
ترجمه :
حا . میم . . .
توضیحات :
« حم » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره / 1 ) .
سوره فصلت آیه 2
متن آیه :
تَنزِیلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
ترجمه :
( این کتابی است که ) از طرف خداوند بخشایشگر مهرورز نازل شده است .
توضیحات :
« تَنزِیلُ » : ( نگا : شعراء / 192 ، سجده / 2 ، یس / 5 ، زمر / 1 ، غافر / 2
) . « الرَّحْمنِ » : واسع الرّحمه . « الرَّحِیمِ » : دائم الرّحمه .
سوره فصلت آیه 3
متن آیه :
کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لِّقَوْمٍ
یَعْلَمُونَ
ترجمه :
کتابی است که آیات آن تفصیل و تبیین شده است ( و واضح و روشن گشته است . یعنی )
قرآن که به زبان عربی است ، برای قومی ( فهم معانی آن آسان ) است که اهل دانش
باشند .
توضیحات :
« فُصِّلَتْ ءَایَاتُهُ » : آیههای آن تفصیل و تبیین شده است . در قالب الفاظ
گویا و زیبا و جملهبندیهای دلکش و دلربا و با معانی ژرف و رسا ( نگا : اعراف /
52 ، هود / 1 ، انعام / 114 ) . « قُرْءَاناً عَرَبِیّاً » : ( نگا : یوسف / 2 ،
طه / 113 ، زمر / 28 ) . « لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ » : برای قومی فهم معانی و درک
مقاصد قرآن آسان است که اهل دانش باشند . برای قومیآمده است که معانی آن را فهم
میکنند ، چرا که به زبان ایشان آمده است ( نگا : ابراهیم / 4 ) . میتواند
متعلّق به ( فصّلت ) یا متعلّق به ( تَنزِیلٌ ) باشد .
سوره فصلت آیه 4
متن آیه :
بَشِیراً وَنَذِیراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ
لَا یَسْمَعُونَ
ترجمه :
قرآن بشارت دهنده ( مؤمنان به نعمتهای فراوان و جاویدان ) و ترساننده ( کافران به
عذاب دردناک و سرمدی یزدان ) است . ولی ( تشویق و تهدید قرآن در دل متعصّبان لجوج
بیاثر است و ) اکثر آنان ( از حق و حقیقت ) رویگردانند و این است که ( روح شنوائی
و پذیرائی حقایق را از دست دادهاند و گوئی که کرند و ) هیچ نمیشنوند .
توضیحات :
« بَشِیراً وَ نَذِیراً » : صفت بعد از صفت ( قُرْءَاناً ) ، یا حال کتاب یا آیات
است .
سوره فصلت آیه 5
متن آیه :
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا
إِلَیْهِ وَفِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَیْنِنَا وَبَیْنِکَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ
إِنَّنَا عَامِلُونَ
ترجمه :
میگویند : دلهایمان در برابر چیزی که ما را بدان میخوانی ( که یگانهپرستی است
) در میان پوششهائی قرار گرفته است ( و آنچه میگوئی بدان نمیرسد ) و در
گوشهایمان سنگینی است ( و کلام تو را نمیشنود ) و میان ما و تو پرده ستبر و مانع
بزرگی است ( که نمیگذارد ما با تو در یکجا گرد آئیم ) . پس تو ( برابر آئین خود )
عمل کن و ماهم ( برابر آئین خود ) عمل میکنیم .
توضیحات :
« أَکِنَّةٍ . . . وَقْرٌ » : ( نگا : انعام / 25 ، اسراء / 46 ، کهف / 57 ) .
« فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ » : تو برابر آئین خود عمل کن و ما هم برابر آئین
خود و هرگز از تو پیروی نمیکنیم . تو برای نابودی ما دست به کار شو و ما هم برای
نابودی تو به کار میپردازیم . و مبارزه ما با تو ادامه دارد .
سوره فصلت آیه 6
متن آیه :
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ
أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ
وَوَیْلٌ لِّلْمُشْرِکِینَ
ترجمه :
بگو : من فقط و فقط انسانی مثل شما هستم ، و به من وحی میشود که خداوندگار شما
خداوندگار یگانهای بیش نمیباشد ، پس راست به سوی او رو کنید و روید ( و پندار و
گفتار و کردارتان در مسیر رضای وی باشد ) و از او آمرزش بخواهید . وای به حال مشرکان
!
توضیحات :
« بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ » : انسانم همچون شما . انسانی مثل شما هستم ( نگا :
ابراهیم / 11 ، کهف / 110 ، اسراء / 93 ) . « إِنَّمَآ إِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ
» : نائب فاعل ( یُوحی ) است « فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ » : اعمال خود را محض رضای
خدا انجام دهید و طاعت و عبادتتان برای او باشد و بس .
سوره فصلت آیه 7
متن آیه :
الَّذِینَ لَا یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ
هُمْ کَافِرُونَ
ترجمه :
مشرکانی که به پاکسازی خود نمیپردازند و آنان به آخرت هم ایمان ندارند .
توضیحات :
« لایُؤْتُونَ الزَّکَاةَ » : به پاکسازی خود از لوث شرک نمیپردازند و به کارهای
خیر دست نمییازند . مراد از زکات ، پاکسازی و انفاق در راه کارهای خیر است که
موجب پاکیزگی نفس و پاک کردن صفحه دل از آلودگیها است . چرا که از یک سو این سوره
مکّی است و در مکّه قانون زکات اصطلاحی که از فروع اسلام است وضع نشده است ، و از
دیگر سو زکات بر مؤمن واجب است ؛ نه بر کافر و مشرک ، تا از صفات رذیله مشرکان
بشمار آید . برخی هم آن را همان زکات اصطلاحی میدانند و کفّار و مشرکان را موظّف
به فروع شریعت میدانند ( نگا : أضواء البیان ) .
سوره فصلت آیه 8
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ
ترجمه :
مسلّماً کسانی که ایمان میآورند و کارهای شایسته و بایسته انجام میدهند ، اجر و
پاداش ناگسیختنی دارند .
توضیحات :
« غَیْرُ مَمْنُونٍ » : غیرمنقطع و ناگسیختنی ( نگا : هود / 108 ، ص / 54 ) .
برخی هم آن را کمنشدنی و کاستی نپذیرفتنی ، بدون منت ، و بیحساب معنی نمودهاند
.
سوره فصلت آیه 9
متن آیه :
قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ
الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَاداً ذَلِکَ رَبُّ
الْعَالَمِینَ
ترجمه :
بگو : آیا به آن کسی که زمین را در دو روز آفریده است ایمان ندارید ، و برای او
همگونها و انبازهائی قرار میدهید ؟ او ( علاوه از این که آفریدگار زمین است )
آفریدگار جهانیان هم میباشد .
توضیحات :
« خَلَقَ الأرْضَ » : مراد از خلق زمین ، تقدیر وجود و آفرینش بالقوّه آن است .
چرا که آفرینش زمین همراه با آفرینش همه کائنات بوده و خود قطعه ناچیزی از مجموعه
کائنات است ( نگا : انبیاء / 30 ) . این هم در قرآن غریب نیست . مثلاً در آفرینش
آدم قرآن فرموده است : إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِندَاللهِ کَمَثَلِ ءَادَمَ ، خَلَقَهُ
مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ( آلعمران / 59 ) . « خَلَقَهُ مِن
تُرَابٍ » : خواست او را از خاک بیافریند و پیدایش او را مقدّر فرمود . چرا که اگر
مراد از « خلق » آفریدن بالفعل باشد نه بالقوّه ، جمله ( کُن فَیَکُونُ ) معنی
ندارد ( نگا : التفسیر الواضح ، تفسیر کبیر ) . « یَوْمَیْنِ » : دو روز . مراد دو
وقت و دوران است . چرا که قبل از آفرینش آسمان و زمین ، روزی به معنی روز معمولی
وجود نداشته است . این دورانها هم شاید هزاران و بلکه میلیونها و میلیاردها سال به
طول انجامیده باشد ( نگا : حجّ / 47 ، سجده / 5 ، معارج / 4 ) .
سوره فصلت آیه 10
متن آیه :
وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَکَ
فِیهَا وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاء
لِّلسَّائِلِینَ
ترجمه :
او در زمین بر فراز آن کوههای استواری قرار داد ، و خیرات و برکات زیادی در آن
آفرید ، و موادّ غذائی ( مختلف و جوراجور ساکنان ) زمین را به اندازه لازم مقدّر و
مشخّص کرد . اینها همه ( اعمّ از خلق زمین و ایجاد کوهها و تقدیر اقوات ) روی هم
در چهار روز کامل به پایان آمد ، بدان گونه که نیاز نیازمندان و روزی روزیخواهان
را برآورده کند ( و کمترین کم و زیادی در آن نباشد ) .
توضیحات :
« رَوَاسِیَ » : ( نگا : رعد / 3 ، حجر / 19 ، نحل / 15 ) . « بَارَکَ » : پر
خیر و برکت باد . نعمتها و منافع زیادی را پدید آورد . « قَدَّرَ » : مقدّر کرد .
اندازهگیری و پیشبینی نمود . « أَقْوَاتَهَا » : خوراکیها و غذاهای مورد نیاز
ساکنان روی زمین ، اعمّ از انسانها و حیوانها و گیاهها . « أَرْبَعَةِ أیَّامٍ » :
چهار روز . منظور تتمّه چهار روز است . یا به عبارت دیگر ، دو روز برای خلق زمین ،
و دو روز برای ایجاد کوهها و تولید خیرات و تقدیر اقوات . نظیر این تعبیر ، در
زبان عربی و فارسی نیز وجود دارد . مثلاً اگر گفته شود : از اینجا تا مکّه ده روز
طول میکشد ، و تا مدینه پانزده روز . یعنی پنج روز فاصله مکّه و مدینه است و ده
روز فاصله اینجا تا مکّه . تفاسیر معتبر را در این زمینه مطالعه کردم ، جز این ،
رأی دیگری که چنگی به دل بزند و موافق با آیات دیگر قرآن باشد پیدا نکردم . ولی
این بنده خدا را عقیده بر این است که : دو روز یا دو دوران مذکور در آیه 9 با دو
روز یا دو دوران مذکور در آیه 12 مقارن و همزمانند . چرا که آفرینش آسمانها ،
آفرینش زمین را نیز در بر دارد . و چهار روز یا دوران مذکور در آیه 10 خاصّ زمین و
مکمّل دو دوران قبلی است که روی هم شش دوران میشود . « سَوَآءً » : درست در مدّت
چهار روز کامل ، بدون کم یا زیاد . اقوات و موادّ غذائی درست بدان اندازه است که
مورد نیاز است . مصدر و مفعول مطلق فعل محذوف ( إِسْتَوَتْ ) یا حال ( اقوات ) است
. « السَّآئِلِینَ » : محتاجان و نیازمندان . درخواستکنندگان و طالبان . مراد
انسان و حیوان و گیاه است . ذکر آن به صورت جمع مذکّر سالم ، از راه تغلیب است . «
لِلسَّآئِلِینَ » : متعلّق به ( قَدَّرَ ) یا ( سَوَآءً ) است .
سوره فصلت آیه 11
متن آیه :
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ
لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ
ترجمه :
سپس اراده آفرینش آسمان کرد ، در حالی که دود ( گونه ، و به شکل سحابیها در گستره
فضای بیانتهاء پراکنده ) بود . به آسمان و زمین فرمود : چه بخواهید و چه نخواهید
پدید آئید ( و شکل گیرید ) . گفتند : فرمانبردارانه پدید آمدیم ( و به همان صورت
درآمدهایم که اراده فرمودهای ) .
توضیحات :
« ثُمَّ » : سپس . در اینجا برای تأخیر بیانی است نه تأخیر زمانی . یعنی آفرینش
آسمانها قبلاً صورت گرفته است و زمین بعد از آن ( نگا : بقره / 29 ، نازعات / 27
- 33 ) . « إسْتَوی إِلی . . . » : قصد کرد . اراده فرمود . « دُخَانٌ » : دود .
چه بسا مراد گازها و بخارها باشد که علماء آن را سحابی میگویند . « إِئْتِیَا » :
پدید آئید و شکل بگیرید . در اینجا خلق تقدیری تبدیل به خلق تکوینی میشود و هستی
از قوّه به فعل در میآید . « أَتَیْنَا » : پدیدار شدیم . پیدا گشتیم . مراد سرعت
در اطاعت است . « طَوْعاً أَوْ کَرْهاً » : ( نگا : آلعمران / 83 ، توبه / 53 ،
رعد / 15 ) .
سوره فصلت آیه 12
متن آیه :
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ
وَأَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا
بِمَصَابِیحَ وَحِفْظاً ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ
ترجمه :
آن گاه آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز به انجام رساند ، و در هر آسمانی
فرمان لازمهاش را صادر ( و نظام و تدبیر خاصّی مقرّر ) فرمود ( و مخلوقات و
موجودات متناسب با آنجا را آفرید ) . آسمان نزدیک را با چراغهای بزرگی ( از
ستارگان درخشان و تابان ) بیاراستیم و ( آن را کاملاً از آفات و استراق سمع شیاطین
) محفوظ داشتیم . این ( امور مذکوره ، اعم از آفرینش جهان هستی و دوران شکلگیری و
نظم دقیق ، برجوشیده از ) برنامهریزی خداوند بسیار توانا و بس آگاه است .
توضیحات :
« قَضَاهُنَّ » : فعل ( قَضی ) به معنی : به انجام رسانید . به پایان برد . ضمیر
( هُنَّ ) به سماء برمیگردد که متضمّن معنی سماوات است . یا به ( سماوات ) بعد از
خود برمیگردد . در صورت اوّل ( سَبْعَ ) حال ( هُنَّ ) و در صورت دوم تمییز و
مفسّر آن است ( نگا : روح المعانی ، بیضاوی ، ابن جُزَیّ ) . « أَمْرَهَا » : کار
و بار مربوط به آن را . مخلوقات و موجودات و نظم و نظام آن را . « السَّمَآءَ
الدُّنْیَا » ( نگا : صافّات / 6 ) . « مَصَابِیحَ » : چراغها . مراد کواکب است (
نگا : صافّات / 6 ) . « حِفْظاً » : نگاهداری . مفعول مطلق فعل محذوف ( حَفِظْنَا
) است که عطف بر فعل ( زَیَّنَّا ) است . در اصل چنیناست : وَ حَفِظْنَاحِفْظاً .
« ذلِکَ تَقْدِیرُ . . . » : ( نگا : انعام / 96 ، یس / 38 ) . یادآوری : خداوند
در هفت مورد قرآن ، ادوار خلقت آسمانها و زمین را شش دوره ذکر فرمودهاند ( نگا :
اعراف / 54 ، یونس / 3 ، هود / 7 ، فرقان / 59 ، سجده / 4 ، ق / 38 ، حدید / 4
) .
سوره فصلت آیه 13
متن آیه :
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُکُمْ صَاعِقَةً
مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ
ترجمه :
اگر ( مشرکان مکّه از پذیرش ایمان ) رویگردان شدند ، بگو : شما را از صاعقهای
همچون صاعقه عاد و ثمود میترسانم .
توضیحات :
« صَاعِقَةً » : جرقّه عظیم الکتریسیته است که در میان قطعه ابری که بار مثبت
دارد با زمین که بار منفی دارد ایجاد میشود . صدای مهیب و زمین لرزه شدیدی را به
همراه دارد .
سوره فصلت آیه 14
متن آیه :
إِذْ جَاءتْهُمُ الرُّسُلُ مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ
وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاء رَبُّنَا
لَأَنزَلَ مَلَائِکَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ کَافِرُونَ
ترجمه :
زمانی ( صاعقه گریبانگیر قوم عاد و ثمود شد ) که پیغمبران از پیش رو و پشت سر ( و
از هر سو و جهات دیگر ) به نزدشان آمدند ( و به عناوین مختلف و به شیوههای
گوناگون پندشان دادند و ارشادشان کردند و گفتند : ) جز خدا را پرستش نکنید . پاسخ
دادند که : اگر خدا میخواست پیغمبرانی روانه دارد فرشتگانی را ( به عنوان پیغمبر
) فرو میفرستاد ( نه انسانهائی مانند خود ما ) . ما قطعاً به آن چیزهائی باور
نداریم که با خود آوردهاید .
توضیحات :
« إِذْ » : معمول صاعِقَة است . « مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ »
مراد از هر سو و با هر شیوه است . ( نگا : احقاف / 21 ) .
سوره فصلت آیه 15
متن آیه :
فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ
الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ
الَّذِی خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَکَانُوا بِآیَاتِنَا
یَجْحَدُونَ
ترجمه :
و امّا قوم عاد در زمین به ناحق بزرگی فروختند ( و مغرورانه ) گفتند : چه کسی از
ما قدرت بیشتری دارد ؟ مگر آنان نمیدانستند که خداوندی که ایشان را آفریده است از
آنان نیرومندتر است ؟ ! آنان ( بر اثر این پندار بیاساس ) پیوسته آیههای ما را
انکار میکردند و نمیپذیرفتند .
توضیحات :
« إِسْتَکْبَرُوا فِی الأرْضِ بِغَیْرِ حَقٍّ » : به ناحق در زمین بزرگی فروختند
و خویشتن را بالاتر از آن دانستند که حقیقت را بپذیرند و ایمان بیاورند . «
بِغَیْرِ حَقٍّ » : بدون استحقاق . به ناحق ( نگا : اعراف / 146 ، یونس 23 ، قصص
/ 39 ) .
سوره فصلت آیه 16
متن آیه :
فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی
أَیَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِیقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا
وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا یُنصَرُونَ
ترجمه :
سرانجام باد تند و پرصدا و سخت سردی را در روزهای شومی به سویشان وزان کردیم ، تا
عذاب خوار و پستکنندهای در زندگی همین دنیا بدیشان بچشانیم . ( تازه این عذاب
دنیا است ) و عذاب آخرت خوار و پستکنندهتر ( از عذاب دنیوی ایشان ) است ، و آنان
اصلاً ( از سوی کسی ) یاری و کمک نمیشوند .
توضیحات :
« صَرْصَراً » : سخت و شدید . پر سر و صدا و هراسانگیز . بسیار سرد . « أَیَّامٍ
نَّحِسَاتٍ » : روزهای شوم و بد . این تندباد هفت شب و هشت روز پیاپی وزیدن گرفت (
نگا : حاقّه / 7 ) و همچون تنههای درختان خرما که از ریشه کنده شده باشند ،
انسانها را بلند میکرد و به زمین میکوبید ( نگا : قمر / 20 ) .
سوره فصلت آیه 17
متن آیه :
وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى
عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا کَانُوا
یَکْسِبُونَ
ترجمه :
و امّا قوم ثمود ، ما ایشان را رهنمود کردیم ( و راه خیر و راه شر را بدیشان
نمودیم ) و آنان کوردلی ( و گمراهی ) را بر هدایت ( و رهنمود الهی ) ترجیح دادند ،
و لذا به سبب کارهائی که میکردند ، صاعقه عذاب خوارکنندهای ایشان را فرو گرفت .
توضیحات :
« الْعَمی » : کوردلی . گمراهی « صَاعِقَةٌ الْعَذَابِ » : اضافه صفت به موصوف
است . مثل : مُهْلِکُ الْعَذَابِ ، که در اصل « الْعَذَابُ الْمُهْلِکُ » است (
نگا : قرطبی ) . « الْهُونِ » : مصدر است و به عنوان اسم فاعل یعنی مُهین به کار
رفته است . به معنی : خوارکننده و رسواگر ( نگا : انعام / 93 ) .
سوره فصلت آیه 18
متن آیه :
وَنَجَّیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ
ترجمه :
و کسانی را که مؤمن و متّقی بودند نجات دادیم ( و از عذاب در امان و از دست کفّار
متکبّر رهائی بخشیدیم ) .
توضیحات :
. . .
سوره فصلت آیه 19
متن آیه :
وَیَوْمَ یُحْشَرُ أَعْدَاء اللَّهِ إِلَى النَّارِ
فَهُمْ یُوزَعُونَ
ترجمه :
روزی دشمنان خدا ( یعنی کفّار و مشرکان همه ملّتها ) به سوی آتش دوزخ رانده و بر
لبه آن گرد آورده میشوند ( و دستههای پیشین را نگاه میدارند تا گروههای پسین را
بدانان ملحق گردانند ) .
توضیحات :
« إِلَی النَّارِ . . . » : ( نگا : زمر / 71 ) . « أَعْدَآءُ اللهِ » : دشمنان
خدا . مراد کفّار و مشرکان همه ملّتها از آغاز تا پایان جهان است . « فَهُمْ
یُوزَعُونَ » : ( نگا : نمل / 17 و 83 ) .
سوره فصلت آیه 20
متن آیه :
حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ
سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ
ترجمه :
هنگامی که در کنار دوزخ گرد آمدند ، گوشها و چشمها و پوستهای ایشان بر کارهائی که
( در دنیا ) میکردهاند ، گواهی میدهند .
توضیحات :
« شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ . . » : شهادت اعضاء در آیات متعدّد قرآن
مذکور است ( نگا : نور / 24 ، یس / 65 ، فصّلت / 21 و 22 ) ولی نحوه شهادت بر ما
مجهول است . آیا خدا درک و شعور و قدرت سخن بدانها میدهد ، آثار گناهان بر آنها
نقش بسته است ، در آنها ایجاد صوت میگردد ، و . . . « سَمْعُهُمْ وَ . . . » :
علّت این که سمع مفرد و بقیّه اعضاء جمع ( نگا : بقره / 7 و 20 ، انعام / 46 ،
نحل / 108 ) . « جُلُودُ » : پوستها . مراد همه اعضاء است ، و عطف عامّ بر خاصّ
است .
سوره فصلت آیه 21
متن آیه :
وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَیْنَا
قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُوَ خَلَقَکُمْ
أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
ترجمه :
آنان به پوستهای خود میگویند : چرا بر ضدّ ما شهادت دادید ؟ پاسخ میدهند :
خداوندی ما را به گفتار درآورده است که همه چیز را گویا نموده است ، و همو در آغاز
شما را ( از عدم ) آفریده است و ( در پایان زندگی و بعد از ممات ، دوباره جامه
حیات به تنتان کرده و برای حساب و کتاب ) به سوی او برگردانده شدهاید .
توضیحات :
« أَنطَقَ کُلَّ شَیْءٍ » : خدا همه چیز را به گفتار انداخته است . یعنی امروز
همه موجودات عالم سخن میگویند و اسرار را بازگو میکنند . چرا که پردهها از
رازها به کنار رفته است ( نگا : / 22 ، طارق / 9 ) . نهتنها در قیامت در دنیا هم
همه ذرّات عالم به تسبیح و تقدیس خدا مشغول و مأموران رازبگوی خدایند ، و هر ذرّهای
صفحهای گویا از تاریخ هستی است . امّا هر یک دارای قلمی دیگر و زبانی دیگرند .
امّا چگونه ؟ شما انسانید و نمیدانید . « وَ هُوَ خَلَقَکُمْ . . . » : دنباله
سخن جلود ، و یا مستأنفه است و فرموده آفریدگار جلود است .
سوره فصلت آیه 22
متن آیه :
وَمَا کُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ
سَمْعُکُمْ وَلَا أَبْصَارُکُمْ وَلَا جُلُودُکُمْ وَلَکِن ظَنَنتُمْ أَنَّ
اللَّهَ لَا یَعْلَمُ کَثِیراً مِّمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه :
شما اگر گناهانتان را پنهان میکردید نه از این جهت بود که از شهادت گوشها و
چشمها و پوستهایتان بر ضدّ خودتان بیم داشته باشید ( چرا که اصلاً باور نمیکردید
روزی اینها به سخن درآیند و بر ضدّ کسی گواهی دهند ) . بلکه گمان میبردید خدا
بسیاری از اعمالی را که ( مخفیانه ) انجام میدهید نمیداند .
توضیحات :
« أَن یَشْهَدَ » : از ترس این که شهادت دهد . از این که گواهی دهد . مفعولله
است . در اصل : مَخَافَةَ أَن یَشْهَدَ . مِنْ أَن یَشْهَدَ . عَنْ أَن یَشْهَدَ
.
سوره فصلت آیه 23
متن آیه :
وَذَلِکُمْ ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنتُم بِرَبِّکُمْ
أَرْدَاکُمْ فَأَصْبَحْتُم مِّنْ الْخَاسِرِینَ
ترجمه :
این گمان بدی که درباره پروردگارتان داشتهاید شما را به هلاکت انداخته است ، و
لذا از زمره زیانکاران شدهاید .
توضیحات :
« ذلِکُمْ » : مبتدا است . « ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنتُم بِرَبِّکُمْ » : بدل از
مبتدا است . « أَرْدَاکُمْ » : شما را به هلاکت انداخته و نابود نموده است . خبر
مبتدا است ، یا این که ( ظَنُّکُمْ ) و ( أَرْدَاکُمْ ) میتواند خبر اوّل و دوم
مبتدا باشد .
سوره فصلت آیه 24
متن آیه :
فَإِن یَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن
یَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِینَ
ترجمه :
اگر آنان شکیبائی کنند ( یا نکنند ، یکسان است و ) آتش دوزخ جایگاه ایشان است ( و
راه نجاتی از آن ندارند ) . اگر هم تقاضای رضایت و درخواست عفو ( الهی ) کنند ( به
جائی نمیرسد و پذیرفته نمیشود ) و مورد عفو قرار نمیگیرند .
توضیحات :
« إن یَصْبِرُوا . . . » : شبیه این آیه در معنی ( نگا : ابراهیم / 21 ، طور /
16 ) . « مَثْویً » : محلّ اقامت . ( نگا : آلعمران / 151 ، نحل / 29 ، عنکبوت
/ 68 ) . « إِن یَسْتَعْتِبُوا » : اگر طلب رضایت و گذشت کنند ( نگا : نحل / 84 ،
روم / 57 ، جاثیه / 35 ) . « الْمُعْتَبِینَ » : اجابتشدگان . کسانی که
درخواستشان پذیرفته گردد . خوشنودشدگان . برخی ( یَسْتَعْتِبُوا ) را به معنی
درخواست ( عُتْبی ) یعنی برگشت به دنیا ، و ( الْمُعْتَبِینَ ) را به معنی برگشت
دادهشدگان به دنیا گرفتهاند . در این صورت معنی آیه چنین است : اگر کافران بر
آتش شکیبائی کنند یا نکنند یکسان است و دوزخ جایگاه ایشان است ، و اگر طلب رجعت و
برگشت به دنیا کنند ، درخواست ایشان پذیرفته نمیگردد و به دنیا برگردانده نمیشوند
.
سوره فصلت آیه 25
متن آیه :
وَقَیَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَیَّنُوا لَهُم مَّا
بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ
قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ کَانُوا
خَاسِرِینَ
ترجمه :
ما برای آنان همنشینان ( زشتسیرتی از جنّ و انس ) ترتیب دادهایم ( و این دوستان
تبهکار ، ایشان را از هر سو احاطه میکنند و افکارشان را میدزدند و چنان بر آنان
چیره میشوند ) که کار دنیا و آخرت را در نظرشان میآرایند ( و اقدام به محرّمات و
ترک عبادات را و همچنین عقاب و عذاب دوزخ را برایشان سهل و ساده جلوهگر مینمایند
. تا بدانجا که به آسانی به گرداب فساد فرو میروند ) و فرمان عذاب الهی درباره
آنان ثابت و صادر میشود و به سرنوشت اقوام گمراهی از جنّ و انسی گرفتار میگردند
که پیش از ایشان بودهاند ( و همچون ایشان کردهاند . جملگی ) اینان و آنان
مسلّماً زیانبار شدهاند .
توضیحات :
« قَیَّضْنَا » : آماده کردهایم و تهیّه نمودهایم . ترتیب دادهایم ( نگا :
مریم / 83 و 84 ، زخرف / 36 و 37 ) . « قُرَنَآءَ » : جمع قَرین ، همدم . دوست ،
مراد شیاطین انس و جنّ است ( نگا : نساء / 38 ، صافّات / 51 ) . « مَا بَیْنَ
أَیْدِیهِمْ » : آنچه پیش رو دارند . مراد محرّمات و ضلالات و لذّات و شهوات و زرق
و برق دنیا است . « مَا خَلْفَهُمْ » : آنچه پشت سر دارند . مراد امور اخروی است ،
از قبیل زندگی دوباره و حساب و کتاب و عقاب و عذاب . البتّه میتوان ( مَا بَیْنَ
أَیْدِیهِمْ ) را مربوط به امور اخروی ، و ( مَا خَلْفَهُمْ ) را مربوط به امور
دنیوی دانست ( نگا : بقره / 255 ، طه / 110 ، انبیاء / 28 ، حجّ / 76 ) . جمله
( مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ ) ممکن است اشاره به احاطه همهجانبه
شیاطین انس و جنّ و تزیین آنان هم باشد . « حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ » : فرمان
عذاب درباره آنان لازم و ثابت گردید و گرفتار عقاب و عذاب شدند ( نگا : اسراء / 16
، قصص / 63 ، نمل / 82 ) . « فِی أُمَمٍ » : در میان ملّتهائی که . همراه با
ملّتهائی که . جار و مجرور میتواند حال ( هم ) و متعلّق به ( کَآئِنِینَ ) محذوف
بوده و تقدیر چنین باشد ، کَآئِنِینَ فِی أُمَمٍ . تنوین ( أُمَمٍ ) دالّ بر تکثیر
است . واژه ( فی ) میتواند به معنی ( مَعَ ) باشد .
سوره فصلت آیه 26
متن آیه :
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا
الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ
ترجمه :
کافران ( به همدیگر ) میگویند : گوش به این قرآن فرا ندهید ، و در ( هنگام تلاوت
) آن یاوهسرائی و جار و جنجال کنید ( تا مردمان هم قرآن را نشنوند و مجال اندیشه
درباره مفاهیم آن از ایشان گرفته شود و ) شما پیروز گردید .
توضیحات :
« إلْغَوْا » : یاوهسرائی کنید . کارهای بیهوده انجام دهید . مراد بحثهای
بیفایده و جار و جنجال و سر و صدا و افسانهسرائی و بالاخره همه گفتگوها و کارهائی
است که افکار مردم را از محور مقاصد قرآنی منحرف سازد و مجال تفکّر را از آنان سلب
کند . « فِیهِ » : در هنگام خواندن قرآن یا تدریس آیات و یا طرح مسائل آن .
سوره فصلت آیه 27
متن آیه :
فَلَنُذِیقَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا عَذَاباً شَدِیداً
وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ
ترجمه :
ما قطعاً ( جنگ با قرآن را فراموش نمینمائیم و ) به کافران عذاب سختی میچشانیم
، و آنان را در برابر بدترین کاری که کردهاند ( که مبارزه با قرآن است ) جزا و
سزا خواهیم داد .
توضیحات :
« لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی . . . » . مراد دو چیز میتواند باشد : الف
- مبارزه کافران با قرآن بدترین کار است و در برابر آن کیفر شدید داده میشوند . ب
- همه کارهای کافران همسان بدترین کارشان محسوب میگردد و بدترین مجازاتها بدانها
تعلّق میگیرد ، همان گونه که همه کارهای مؤمنان همسان بهترین کارشان محسوب میشود
و بهترین پاداشها بدانها تعلّق میگیرد ( نگا : توبه / 121 ، نحل / 96 و 97 ،
نور / 38 ، عنکبوت / 7 ، زمر / 35 ) .
سوره فصلت آیه 28
متن آیه :
ذَلِکَ جَزَاء أَعْدَاء اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِیهَا
دَارُ الْخُلْدِ جَزَاء بِمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ
ترجمه :
این ، کیفر دشمنان خدا است که آتش ( سوزان جهنّم ) است . ( امّا نه آتش موقّتی و
زودگذر ، بلکه ) سرای همیشگی ایشان در میان آن است . این هم بدان خاطر است که
پیوسته آیات ما را ( با وجود علم به واقعیّت آنها ) انکار میکردهاند .
توضیحات :
« النَّارُ » : آتش دوزخ . عطف بیان یا بدل از ( ذلِکَ ) و یا این که خبرمبتدای
محذوف ( هُوَ ) است . « دَارُ الْخُلْدِ » : سرای ماندگاری و جاودانگی . یعنی در
دوزخ اقامتگاه همیشگی کفّار است . « جَزَآءً » : مفعول مطلق عامل محذوف ( نگا :
اسراء / 63 ) و یا مفعول له است . « جَزَآءً بِمَا کَانُوا بِئَایَاتِنَا
یَجْحَدُونَ » : حرف ( ب ) یکم متعلّق به ( جَزَآءً ) و دوم متعلّق به (
یَجْحَدُونَ ) است .
سوره فصلت آیه 29
متن آیه :
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا
الَّذَیْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ
أَقْدَامِنَا لِیَکُونَا مِنَ الْأَسْفَلِینَ
ترجمه :
کافران ( در میان دوزخ فریاد برمیآورند و ) میگویند : پروردگارا ! کسانی را از
دو گروه انس و جنّ به ما نشان بده که ما را گمراه کردهاند ، تا ایشان را زیر
پاهای خود بگذاریم و لگدمالشان گردانیم و بدین وسیله از زمره پستترین مردم ( از
لحاظ مقام و مکان ) شوند .
توضیحات :
« الأسْفَلِینَ » : پائینترین افراد و پستترین مردم از لحاظ مکانت و منزلت و
مقام و مکان . این سخن بیانگر شدّت خشم کافران بر سردستگان و رهبران کفر و معصیت
است ( نگا : بقره / 166 و 167 ، سبأ / 31 - 33 ) .
سوره فصلت آیه 30
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ
اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا
تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ
ترجمه :
کسانی که میگویند : پروردگار ما تنها خدا است ، و سپس ( بر این گفته خود که
اقرار به وحدانیّت است میایستند ، و آن را با انجام قوانین شریعت عملاً نشان میدهند
، و بر این راستای خداپرستی تا زندهاند ) پابرجا و ماندگار میمانند ( در هنگام
آخرین لحظات زندگی ) فرشتگان به پیش ایشان میآیند ( و بدانان مژده میدهند ) که
نترسید و غمگین نباشید و شما را بشارت باد به بهشتی که ( توسّط پیغمبران ) به شما
( مؤمنان ) وعده داده میشد .
توضیحات :
« تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ المَلآئِکَةُ » : مراد نزول فرشتگان به هنگام مرگ
انسانها است ( نگا : نساء / 97 ، انفال / 50 ، انعام / 93 ، نحل / 28 و 32 ،
محمّد / 27 ) . برخی این بشارتها را دائمی و مستمرّ دانسته و آنها را الهامهای
معنوی فرشتگان در گوش جان مؤمنان در همه مراحل زندگی میدانند .
سوره فصلت آیه 31
متن آیه :
نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا
وَفِی الْآخِرَةِ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا
تَدَّعُونَ
ترجمه :
( و فرشتگان بدیشان خبر میدهند که ) ما یاران و یاوران شما در زندگی دنیا و در
آخرت هستیم ، و در آخرت برای شما هرچه آرزو کنید هست ، و هرچه بخواهید برایتان
فراهم است .
توضیحات :
« مَا تَدَّعُونَ » : آنچه طلب کنید ( نگا : یس / 57 ) .
سوره فصلت آیه 32
متن آیه :
نُزُلاً مِّنْ غَفُورٍ رَّحِیمٍ
ترجمه :
اینها به عنوان پذیرائی از سوی خداوند آمرزگار و مهربان است .
توضیحات :
« نُزُلاً » : ( نگا : آلعمران / 198 ، کهف / 107 ، صافّات / 62 ) .
سوره فصلت آیه 33
متن آیه :
وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ
وَعَمِلَ صَالِحاً وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ
ترجمه :
گفتار چه کسی بهتر از گفتار کسی است که مردمان را به سوی خدا میخواند و کارهای
شایسته میکند و اعلام میدارد که من از زمره مسلمانان ( و منقادان اوامر یزدان )
هستم ؟
توضیحات :
« قَوْلاً » : تمییز است . « الْمُسْلِمِینَ » : مسلمانان . کسانی که فرمانبردار
اوامر خدا بوده و سرِ بندگی و پرستش را فروتنانه بر آستانهاش میگذارند .
سوره فصلت آیه 34
متن آیه :
وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ
کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ
ترجمه :
نیکی و بدی یکسان نیست . ( هرگز بدی را با بدی ، و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی .
بلکه بدی و زشتی دیگران را ) با زیباترین طریقه و بهترین شیوه پاسخ بده . نتیجه
این کار ، آن خواهد شد که کسی که میان تو و میان او دشمنانگی بوده است ، به ناگاه
همچون دوست صمیمی گردد .
توضیحات :
« لاتَسْتَوی » : مساوی و برابر و یکسان نیست . « إدْفَعْ » : پاسخ بده ( نگا :
مؤمنون / 96 ) . از میان بردار ( نگا : بقره / 251 ، حجّ / 40 ) . « وَلِیٌّ »
: دوست . رفیق . « حَمِیمٌ » : گرم . صمیمی . « إدْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ »
: ( نگا : مؤمنون / 96 ) .
سوره فصلت آیه 35
متن آیه :
وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا
یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ
ترجمه :
به این خوی ( و خلق عظیم ) نمیرسند مگر کسانی که دارای صبر و استقامت باشند ، و
بدان نمیرسند مگر کسانی که بهره بزرگی ( از ایمان و تقوا و اخلاق ستوده ) داشته
باشند .
توضیحات :
« مَا یُلَقَّاهَا » : به این خصلت دست نمییابد و این سفارش را پذیرا نمیگردد (
نگا : قصص / 80 ) . ضمیر ( هَا ) به ( خَصْلَة ) یا ( وَصِیَّة ) باز میگردد که
مستفاد از جمله سابق است . « ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ » : دارای بهره فراوان از خصال
حمیده و صفات پسندیدهای که منتهی به سعادت دائم میگردد ( نگا : قصص / 79 ،
انسان / 11 ) .
سوره فصلت آیه 36
متن آیه :
وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ
فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
ترجمه :
هرگاه وسوسهای از شیطان ( در این مسیر ) متوجّه تو گردید ( به هوش باش و در
مقابل آن مقاومت کن و ) خود را به خداوند بسپار ( و به سایه لطف او پناه بر ) که
او بس شنوا و آگاه است ( و تو را میپاید و محافظت مینماید ) .
توضیحات :
« وَ إِمَّا یَنزَغَنَّکَ . . . » : ( نگا : اعراف / 200 ) .
سوره فصلت آیه 37
متن آیه :
وَمِنْ آیَاتِهِ اللَّیْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ
وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ
الَّذِی خَلَقَهُنَّ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ
ترجمه :
از نشانههای ( قدرت ) خدا ، شب و روز و خورشید و ماه است . برای خورشید و ماه
سجده نکنید ، برای خدائی که آنها را آفریده است ، سجده کنید ، اگر واقعاً او را
عبادت و پرستش میکنید .
توضیحات :
« ءَایَاتِهِ » : نشانههای قدرت و ادلّه عظمت او . « إن کُنتُمْ إِیَّاهُ
تَعْبُدُونَ » : اگر واقعاً او را میپرستید . اگر میخواهید او را عبادت و پرستش
کنید .
سوره فصلت آیه 38
متن آیه :
فَإِنِ اسْتَکْبَرُوا فَالَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ
یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا یَسْأَمُونَ
ترجمه :
اگر ( مشرکان ) خود را بزرگتر از آن دیدند ( که به عبادت و پرستش پروردگار
بپردازند ، باک مدار . چرا که ) آنان که در پیشگاه پروردگارت منزلت و مکانت دارند
( که فرشتگان مقرّبند ) شب و روز به تسبیح و تقدیس او سرگرمند و به هیچ وجه ایشان
( از این کار ) خسته و درمانده نمیگردند .
توضیحات :
« عِندَ رَبِّکَ » : در پیشگاه او هستند . مراد از عندیّت ، یعنی در پیشگاه بودن
، عندیّت مکانی نیست ؛ بلکه عندیّت کرامت و منزلت است ( نگا : قمر / 55 ) . « لا
یَسْأَمُونَ » : ملول نمیگردند . خسته و درمانده نمیشوند ( نگا : بقره / 282 )
.
سوره فصلت آیه 39
متن آیه :
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنَّکَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً
فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِی
أَحْیَاهَا لَمُحْیِی الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
ترجمه :
و از نشانههای ( قدرت ) خدا این است که تو زمین را خشک و برهوت میبینی ، امّا
هنگامی که ( قطرههای حیاتبخش ) آب بر آن فرو میفرستیم ، به جنبش درمیآید و
آماسیده میگردد ( و بعدها به صورت گل و گیاه و سبزه موج میزند ) . آن کس که این
زمین خشک و برهوت را زنده میکند ، هم او مردگان را نیز ( در قیامت ) زنده میگرداند
. چرا که او بر هر چیزی توانا است .
توضیحات :
« خَاشِعَةً » : خشک و برهوت . ساکن و بدون حرکت . « إهْتَزَّتْ » : به جنبش درمیآید
و تکان میخورد . « رَبَتْ » : بالا میآید و آماسیده میگردد . « إهْتَزَّتْ وَ
رَبَتْ . . . » : ( نگا : حجّ / 5 ) . وقتی که آب به عناصر و ذرّات خاک میرسد ،
در داخل آب حل میگردند و جذب دانهها یا ریشههای گیاهان میشوند و به سلولها و
بافتها و اندامهای زندهای تبدیل شده و رشد میکنند و افزایش مییابند . « مُحْیی
» : زنده کننده ( نگا : روم / 50 ) . در رسمالخطّ قرآنی با یک یاء نوشته شده است
.
سوره فصلت آیه 40
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیَاتِنَا لَا
یَخْفَوْنَ عَلَیْنَا أَفَمَن یُلْقَى فِی النَّارِ خَیْرٌ أَم مَّن یَأْتِی
آمِناً یَوْمَ الْقِیَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ
بَصِیرٌ
ترجمه :
کسانی که آیات ما را مورد طعن قرار میدهند و به تحریف ( حقائق و معانی ) آن دست
مییازند ، بر ما پوشیده نخواهند بود ( و کیفرشان را خواهیم داد . ) آیا کسی که به
آتش دوزخ انداخته میشود بهتر است یا کسی که ( در سایه ایمان ) در نهایت امن و
امان ، روز قیامت ( به عرصه محشر ) میآید ؟ هر کاری که میخواهید بکنید ، او میبیند
هر آنچه را که انجام میدهید .
توضیحات :
« یُلْحِدُونَ » : مورد طعن قرار میدهند . تحریف میکنند . « ءَایَاتِ » : مراد
آیات تکوینی کتاب منظور جهان ، یا آیات تشریعی مذکور در کتابهای آسمانی به ویژه
قرآن است . « یُلْحِدُونَ فِی ءَایَاتِنَا » : آیات ما را تحریف میکنند . آیات ما
را مورد طعن قرار میدهند . مراد منحرف ساختن مردم با مغالطه و سفسطه از دلائل
خداشناسی و نشانههای قدرت الهی ، و یا تحریف حقائق و معانی و تغییر عبارات و
الفاظ کتابهای آسمانی است . « ءَامِناً » : در امن و امان . مطمئنّ و بیدغدغه ،
حال است .
سوره فصلت آیه 41
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جَاءهُمْ
وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ
ترجمه :
کسانی که قرآن را انکار میکنند بدان گاه که به ایشان میرسد ، ( بر ما پوشیده
نمیمانند و سزای آن را میبینند ) . قرآن کتاب ارزشمند و بینظیری است .
توضیحات :
« إِنَّ الَّذِینَ . . . » : خبر آن محذوف است . از قبیل : لایُخْفَوْنَ عَلَیْنا
. . . لا یَغِیبُ عَنَّآ أَمْرُهُمْ وَ مَا یَقْصِدُونَ . « الذِّکْرِ » : قرآن (
نگا : حجر / 9 ، نحل / 44 ) . « عَزِیزٌ » : ارزشمند . بینظیر . چیره و شکستناپذیر
.
سوره فصلت آیه 42
متن آیه :
لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا
مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ
ترجمه :
هیچ گونه باطلی ، از هیچ جهتی و نظری ، متوجّه قرآن نمیگردد . ( نه غلطی و
تناقضی در الفاظ و مفاهیم آن است ، و نه علوم راستین و اکتشافات درست پیشینیان و
پسینیان مخالف با آن ، و نه دست تحریف به دامان بلندش میرسد . چرا که ) قرآن فرو
فرستاده یزدان است که با حکمت و ستوده است ( و افعالش از روی حکمت است ، و شایسته
حمد و ستایش بسیار است ) .
توضیحات :
« الْبَاطِلُ » : نقطه مقابل حق . مراد : نسخ ، کم و زیاد شدن ، غلط از آب درآمدن
، تناقض مطالب و مفاهیم ، و بالاخره همه چیزهای نادرست و خلاف حقیقت و واقعیّت است
. « مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ » : کنایه از همه جانبه بودن است .
یعنی از همه جهات خدا قرآن را حفظ میکند ( نگا : حجر / 9 ) و از هیچ سو و هیچ طرف
و ناحیه ، بطلان و فساد متوجّه آن نگشته و نمیگردد . « تَنزِیلٌ » ( نگا : شعراء
/ 192 ، یس / 5 ، فصّلت / 2 ) .
سوره فصلت آیه 43
متن آیه :
مَا یُقَالُ لَکَ إِلَّا مَا قَدْ قِیلَ لِلرُّسُلِ مِن
قَبْلِکَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِیمٍ
ترجمه :
از طرف ( کافران و منافقان و جاهلان ) چیزی به تو گفته نمیشود ، مگر همان
چیزهائی که قبلاً به پیغمبران پیش از تو گفته شده است . ( و چنین نسبتهای ناروائی
و سخنان نازیبائی بدیشان داده شده است . خلاصه نه دعوت تو به سوی یکتاپرستی مطلب
تازهای است ، و نه تهمت و تکذیب مردمان بیدین و بیایمان ) . مسلّماً پروردگار
تو دارای آمرزش فراوان ( در حق مؤمنان ) و دارای مجازات دردناک ( در حق کافران )
است .
توضیحات :
« مَا یُقَالُ لَکَ إِلاّ مَا . . . » : مراد نسبتهای ناروائی همچون : ساحر ،
شاعر ، مجنون ، کاهن ، مفتری ، و دشنامها و سخنان زشت دیگر است ( نگا : مائده /
70 ، یس / 30 ، ذاریات / 39 و 52 ، نحل / 101 ) .
سوره فصلت آیه 44
متن آیه :
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً أَعْجَمِیّاً لَّقَالُوا
لَوْلَا فُصِّلَتْ آیَاتُهُ أَأَعْجَمِیٌّ وَعَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ
آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ
عَلَیْهِمْ عَمًى أُوْلَئِکَ یُنَادَوْنَ مِن مَّکَانٍ بَعِیدٍ
ترجمه :
چنان که قرآن را به زبانی جز زبان عربی فرو میفرستادیم ، حتماً میگفتند : اگر
آیات آن ( به عربی ) توضیح و تبیین میگردید ( چه میشد ؟ در این صورت ما آن را
روشن و گویا فهم میکردیم . و میگفتند : ) آیا ( کتاب ) غیر عربی و ( پیغمبر )
عربی ؟ بگو : قرآن برای مؤمنان مایه راهنمائی و بهبودی است . ( ایشان را از
راههای گمراهی و سرگشتگی میرهاند ، و از بیماریهای شکّ و گمان نجات میبخشد ) و
امّا برای غیرمؤمنان ، کری گوشهای ایشان و کوری ( چشمان ) آنان است . ( انگار )
آنان کسانیند که از دور صدا زده میشوند ( این است که با وجود چشم باز و گوش باز ،
منادیگر را چنان که باید نمیبیننند ، و ندائی را که معلوم و مفهوم باشد نمیشنوند
) .
توضیحات :
« أَعْجَمِیٌّ » : غیر عربی ( نگا : نحل / 103 ، شعراء / 198 ) . « لَوْ لا » :
این واژه برای طلب حصول مابعد خود است . ( نگا : کهف / 39 ) . « فُصِّلَتْ » :
بیان و روشن میگردید . توضیح و تبیین میشد . « أَأَعْجَمِیٌّ ؟ » : آیا غیر عربی
است ؟ « أَأَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ ؟ » : آیا قرآن به زبان غیرعربی برای پیغمبر
عربی زبان آمده است ؟ مراد این است که کافران و مشرکان بیماردل همیشه کارشان
ایراد گرفتن و بهانه تراشیدن بود . قرآن که عربی است ، سحر و افسونش میخواندند (
نگا : سبأ / 43 ، صافّات / 15 ) و اگر غیرعربی میبود ، گنگ و نامفهومش میشمردند
. « هُدیً وَ شِفَآءٌ » : راهنمائی و بهبودی . راهنما و شفادهنده . « وَقْرٌ » :
سنگینی . کری . این واژه میتواند خبر مبتدای محذوف باشد ، و معنی آن در بالا گذشت
. و یا این که مبتدای مؤخّر بوده ( فِی ءَاذَانِهِمْ وَقْرٌ ) معنی شود : در
گوشهایشان کری است . یعنی انگار کرند این است که نمیشنوند . « عَمیً » : کوری .
کوردلی و گمراهی ( نگا : فصّلت / 17 ) . « عَلَیْهِمْ عَمیً » : کوری است برای
اینان . موجب گمراهی آنان است ( نگا : بقره / 26 ) .
سوره فصلت آیه 45
متن آیه :
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ
وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِی
شَکٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ
ترجمه :
ما به موسی کتاب ( آسمانی تورات ) دادیم و در آن ( از طرف بنیاسرائیل ) اختلاف
گردید ( و دسته دسته و پراکنده شدند . این هم سنّت همیشگی در میان همه ادیان و
اقوام است . قوم تو نیز از این قاعده مستثنی نیست ) . اگر سخن پروردگارت از پیش بر
این نرفته بود ( که عذاب کافران و مجازات شدید مبطلان تا روز رستاخیز به تأخیر
انداخته شود ) در میان ( قوم تو نیز با نابود کردن کافران و بر جای داشتن مؤمنانِ
) ایشان داوری میگردید . چرا که آنان درباره قرآن به شکّ و تردید شگفتی گرفتار
آمدهاند ( و از حقیقت فرسنگها به دور افتادهاند ) .
توضیحات :
« وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا مُوسی . . . » : این بخش جنبه دلداری پیغمبر را در بر
دارد . و آن این که همه اقوام به گروههای مؤمن و غیرمؤمن تقسیم شدهاند ، و مؤمنان
نیز فرقه فرقه و دسته دسته گشتهاند و مذاهب مختلفی پیدا کردهاند . از جمله
پیروان موسی که بعضی از ایشان در مدینه بوده مثال محسوسی از این واقعیّت بشمار
آمدهاند و به 73 فرقه تقسیم گشتهاند ( نگا : التفسیر القرآنی للقرآن ) « لَوْ لا
کَلِمَةٌ سَبَقَتْ . . . » : مراد وعدهای است که خدا به پیغمبر داده بود . مبنی
بر این که مادام او در میان قوم خود است ایشان را نابود نکند ( نگا : انفال / 33
) . « لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ » : کار ایشان به پایان میرسید و در میانشان داوری میگردید
. مراد نابودی مشرکان و منکران قرآن است . « مِنْهُ » : درباره قرآن . یادآوری :
برخی تمام آیه را راجع به قوم موسی و شکّ ایشان درباره تورات میدانند . چرا که
این آیه درست با همین عبارت در سوره هود آیه 110 مذکور است و مربوط به موسی و
تورات و قوم بنیاسرائیل میباشد .
سوره فصلت آیه 46
متن آیه :
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء
فَعَلَیْهَا وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ
ترجمه :
هر کس که کار نیک بکند به نفع خود میکند ، و هر کس که کار بد بکند به زیان خود
میکند ، و پروردگار تو کمترین ستمی به بندگان نمیکند .
توضیحات :
« مَا رَبُّکَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبِیدِ » : ( نگا : آلعمران / 182 ، انفال / 51 ،
حجّ / 10 ) .
سوره فصلت آیه 47
متن آیه :
إِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِن
ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَکْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا
بِعِلْمِهِ وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ أَیْنَ شُرَکَائِی قَالُوا آذَنَّاکَ مَا مِنَّا
مِن شَهِیدٍ
ترجمه :
آگاهی از وقوع قیامت به خدا بازمیگردد و بس ( و کسی جز خدا نمیداند قیامت کی
خواهد بود ) . هیچ میوهای ( بارور نمیشود و ) از غلاف خود بیرون نمیآید ( و
پوسته خویش را نمیشکافد ) ، و هیچ مادهای باردار نمیگردد و وضع حمل نمیکند ،
مگر در پرتو دانش او و با اطّلاع او . روزی خداوند مشرکان را ندا میدهد : شریکها
و انبازهائی که برای من میپنداشتید کجایند ؟ پاسخ میدهند و میگویند : ما به تو
عرض کردیم که کسی از ما گواهی نمیدهد ( که تو دارای شریک و انباز هستی ) .
توضیحات :
« إِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ » : ( نگا : اعراف / 187 ، لقمان / 34 ،
احزاب / 63 ) . « أَکْمَام » : جمع کِمّ ، غلاف . پوسته . « أُنثی » : ماده .
مراد مؤنّث همه جانداران از قبیل : حیوانات و حشرات و پرندگان و انسان است . «
ءَاذَنَّاکَ » : به تو اعلام کردیم . به تو عرض کردیم . مراد این است که امروز همه
چیز روشن شده است و کسی معتقد به انباز نیست . یا این که مشرکین میگویند : ما
هرگز به شریک معتقد نبودهایم ( نگا : انعام / 23 ) . « شَهِیدٍ » : گواه .
سوره فصلت آیه 48
متن آیه :
وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُوا یَدْعُونَ مِن قَبْلُ
وَظَنُّوا مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٍ
ترجمه :
و اثری از معبودهائی که قبلاً ( در دنیا ) به فریاد میخواندند و میپرستیدند نمیبینند
، و یقین حاصل میکنند که هیچ گریزگاهی و راه فراری ندارند .
توضیحات :
« ضَلَّ » : ناپیدا گردید . گم شد . « ظَنُّوا » : یقین حاصل کردند . در اینجا
ظنّ به معنی علم و یقین است . چرا که در صحنه محشر و هنگامه قیامت ، شکّ و گمان
معنی ندارد ، و همه چیز معلوم و مشهود است . « مَحِیصٍ » گریزگاه . راه فرار ( نگا
: ابراهیم / 21 ) .
سوره فصلت آیه 49
متن آیه :
لَا یَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَیْرِ وَإِن
مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُوسٌ قَنُوطٌ
ترجمه :
انسان ( بیایمان ) از طلبیدن دارائی و نعمت سیر نمیگردد و خسته نمیشود ، ولی
زمانی که بلا و سختی و فقر و فاقه بدو رو کرد ، فوراً دلسرد و ناامید میگردد ( و
از خود و زندگی بیزار و گریزان میشود ) .
توضیحات :
« لا یَسْأَمُ » : ملول و خسته نمیگردد . « الإِنسَانُ » : مراد انسان کافر و بیایمان
است ( نگا : آیات 50 - 54 ) . « دُعَآءِ » : طلبیدن ، به دنبال رفتن . « الْخَیْرِ
» : مال و ثروت . دارائی و نعمت و صحّت . « دُعَآءِ الْخَیْرِ » : اضافه مصدر به
مفعول خود است . « الشَّرُّ » : فقر و فاقه . بلا و مصیبت . بیماری و تنگی معیشت .
« یَؤُوسٌ » : بسیار ناامید . « قَنُوطٌ » : بسیار مأیوس . « یَؤُوسٌ قَنُوطٌ » :
هر دو واژه به یک معنی و برای تأکید است .
سوره فصلت آیه 50
متن آیه :
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ
ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ هَذَا لِی وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً
وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَى رَبِّی إِنَّ لِی عِندَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ
الَّذِینَ کَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِیقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ
ترجمه :
اگر ما به چنین انسانی ، به دنبال ناراحتی و زیانی که بدو رسیده است ، از سوی خود
مرحمتی ( همچون ثروت و صحّت ) روا داریم ، گستاخانه خواهد گفت : این ( ثروت و صحّت
) حق من است ( و آن را در سایه تلاش و کوشش و علم و دانش خود به دست آوردهام ) و
اصلاً گمان نمیبرم که قیامتی در کار باشد . اگر ( به فرض ، قیامتی هم در کار باشد
و ) من به سوی پروردگارم برگردم ، حتماً در پیشگاه او دارای مقام و منزلت خوبی
هستم ( چرا که ذاتاً محترمم ، و همان گونه که در دنیا خدا گرامیم داشته است و به
من قدرت و نعمت داده است ، در آخرت نیز گرامیم میدارد و به من عزّت و حرمت میبخشد
) ما کافران را مسلّماً از کارهائی که کردهاند آگاه خواهیم کرد و حتماً عذاب سخت
و زیادی را بدیشان میچشانیم .
توضیحات :
« رَحْمَةً » : مراد نعمتهائی همچون ثروت و قدرت است . « ضَرَّآءَ » : زیان و ضرر
. ناراحتی و بیماری . « هذَا لِی » : این از خود من است . این در سایه عقل و شعور
و علم و کاردانی خودم میباشد . « الْحُسْنی » : مراد مقام و منزلت و بهشت است .
« غَلِیظٍ » : متراکم . شدید . فراوان ( نگا : هود / 58 ، ابراهیم / 17 ، لقمان
/ 24 ) .
سوره فصلت آیه 51
متن آیه :
وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأى
بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِیضٍ
ترجمه :
هنگامی که ما به انسان نعمت دهیم رویگردان ( از دینداری و شکرگزاری ) میگردد و
تکبّر و غرور میورزد ، و هنگامی که به بلا و گرفتاری و ناراحتی و بیماری دچار
گردید ، دعاهای عریض و طویلی سر میدهد ( و به شکوه و گلایه میپردازد که چرا خدا
نعمت خود را از او بازگرفته است و بدو ظلم کرده است ) .
توضیحات :
« أَعْرَضَ » : رویگردان میشود . شکرگزاری و چه بسا دینداری را رها میکند . «
نَئَا بِجَانِبِهِ » : خود را از خداپرستی و دینداری دور میکند . تکبّر میورزد و
مغرور میگردد . شانهها را بالا میاندازد که مثل سر را بالا گرفتن نشانه
فخرفروشی و استکبار است . مراد از ( جانِب ) خود انسان یا دوش او است ( نگا : روح
المعانی ) . « عَرِیضٍ » : وسیع . مراد دراز و فراوان است . البتّه دعای شخص کافر
یا سست ایمان ، بدین هنگام جنبه گلایه از خدا و ناشکری دارد و بیشتر جزع و فزعی
است بر از دست دادن نعمت و برای عودت دادن آن . یا این که در وقت ثروتمندی متکبّر
و مغرور میشود ، و در وقت فقر و فاقه متضرّع و زبون ، و در هر دو حالت تنها
متوجّه دنیا است . بالاخره دعایش برای دنیا است نه برای خدا .
سوره فصلت آیه 52
متن آیه :
قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِن کَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ
کَفَرْتُم بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ
ترجمه :
( ای محمّد ! ) بگو : به من خبر دهید اگر این ( قرآن ) از سوی خداوند آمده باشد ،
و آن گاه شما به آن ایمان نداشته باشید ، چه کسی گمراهتر خواهد بود از آن کسی که
( با حق و حقیقت ) سخت در مبارزه و مقابله باشد ؟
توضیحات :
« أَرَأَیْتُمْ » : ( نگا : انعام / 40 و 46 و 47 ، یونس / 50 ) . « شِقَاقٍ »
: مخالفت . مقابله . « بَعِیدٍ » : دور از حقیقت . ژرف که مراد همه جانبه و سخت
است . « فِی شِقَاقٍ بَعیدٍ » : ( نگا : بقره / 176 ، حجّ / 53 ) .
سوره فصلت آیه 53
متن آیه :
سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ
حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ
عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ
ترجمه :
ما به آنان ( که منکر اسلام و قرآنند ) هرچه زودتر دلائل و نشانههای خود را در
اقطار و نواحی ( آسمانها و زمین ، که جهان کبیر است ) و در داخل و درون خودشان (
که جهان صغیراست ) به آنان ( که منکر اسلام و قرآنند ) نشان خواهیم داد تا برای
ایشان روشن و آشکار گردد که اسلام و قرآن حق است . آیا ( برای برگشت کافران از کفر
و مشرکان از شرک ) تنها این بسنده نیست که پروردگارت بر هر چیزی حاضر و گواه است
؟ ( چه حضور و شهادتی از این برتر و بالاتر که با خطّ تکوین ، دلائل قدرت و حکمت
خود را بر روی همه ذرّات کائنات و وجود موجودات نگاشته است ؟ ) .
توضیحات :
« الآفَاقِ » : نواحی عالم و اقطار آسمانها و زمین . « أَنَّهُ » : این که قرآن .
این که اسلام ( نگا : کشّاف ، مختصر ) . « شَهِیدٌ » : گواه و مطلع . حاضر و ناظر
.
سوره فصلت آیه 54
متن آیه :
أَلَا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ
أَلَا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُّحِیطٌ
ترجمه :
آگاه باشید که ایشان درباره ملاقات با پروردگارشان ( برای حساب و کتاب ) در شکّ و
تردیدند ( و رستاخیز را باور نمیدارند ) . هان بدانید که خدا ( علم و قدرتش ) همه
چیز را دربر گرفته است ( و از هر چیزی آگاه و بر هر چیزیتوانا است ) .
توضیحات :
« مِرْیَةٍ » : شکّ وتردید ( نگا : هود / 17 و 109 ، حجّ / 55 ، سجده / 23 )