ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
سوره شعراء
طسٓمٓ
طسم [= طا. سین. میم].
تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡمُبِینِ
این آیاتِ کتابِ روشنگر است.
لَعَلَّکَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَکَ أَلَّا یَکُونُواْ مُؤۡمِنِینَ
گویی میخواهی از [اندوهِ] اینکه [مشرکان] ایمان نمیآورند، خود را هلاک کنی.
إِن نَّشَأۡ نُنَزِّلۡ عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ ءَایَةٗ فَظَلَّتۡ أَعۡنَٰقُهُمۡ لَهَا خَٰضِعِینَ
اگر بخواهیم، از آسمان نشانهاى بر آنان نازل مىکنیم که در برابرش با فروتنى سر فرود آورند.
وَمَا یَأۡتِیهِم مِّن ذِکۡرٖ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ مُحۡدَثٍ إِلَّا کَانُواْ عَنۡهُ مُعۡرِضِینَ
و هیچ پند تازهای از سوی [الله] رحمان برایشان نمیآید، مگر اینکه از آن رویگردانند.
فَقَدۡ کَذَّبُواْ فَسَیَأۡتِیهِمۡ أَنۢبَـٰٓؤُاْ مَا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ
به راستی آنان [دعوت پیامبران و عذاب قیامت را] تکذیب کردند؛ به زودی اخبار آنچه مسخره میکردند به آنان خواهد رسید.
أَوَلَمۡ یَرَوۡاْ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ کَمۡ أَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجٖ کَرِیمٍ
آیا به زمین نمىنگرند که چه بسیار از هر گونه [گیاه] زیبا [و سودمندى] در آن رویاندهایم؟
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗۖ وَمَا کَانَ أَکۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِینَ
بیتردید، در این [آفرینش،] نشانهای [از قدرت الله بر معاد] است؛ و[لی] بیشتر آنان ایمان نمیآورند.
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ
و بیتردید، پروردگارت شکستناپذیرِ مهربان است.
وَإِذۡ نَادَىٰ رَبُّکَ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱئۡتِ ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّـٰلِمِینَ
و [یاد کن از] هنگامی که پروردگارت موسی را ندا داد که: «به سوی قوم ستمکار برو
قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَۚ أَلَا یَتَّقُونَ
ـ قوم فرعون ـ [و به آنان بگو] آیا [از کفر و سرکشی] نمیپرهیزند؟»
قَالَ رَبِّ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یُکَذِّبُونِ
[موسی] گفت: «پروردگارا، بهراستی میترسم که مرا تکذیب کنند،
وَیَضِیقُ صَدۡرِی وَلَا یَنطَلِقُ لِسَانِی فَأَرۡسِلۡ إِلَىٰ هَٰرُونَ
و دلم [از تکذیب و کفرشان] تنگ میگردد و زبانم [به قدر کافی گویا و] روان نیست؛ پس [جبرئیل را] به سوی هارون بفرست [تا مرا یاری کند].
وَلَهُمۡ عَلَیَّ ذَنۢبٞ فَأَخَافُ أَن یَقۡتُلُونِ
و آنان [به گمان خویش، قصاصِ] گناهی بر [گردن] من دارند؛ میترسم که مرا بکشند».
قَالَ کَلَّاۖ فَٱذۡهَبَا بِـَٔایَٰتِنَآۖ إِنَّا مَعَکُم مُّسۡتَمِعُونَ
[الله] فرمود: «هرگز! [چنین نیست که بتوانند تو را به قتل برسانند. پس تو و هارون] با آیات [و معجزات] ما بروید. یقیناً [با یاری و تایید] با شماییم و [گفتگویتان را] مىشنویم.
فَأۡتِیَا فِرۡعَوۡنَ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
پس نزد فرعون بروید و بگویید: "ما فرستادۀ پروردگار جهانیان هستیم؛
أَنۡ أَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ
که بنیاسرائیل را همراه ما بفرست"».
قَالَ أَلَمۡ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدٗا وَلَبِثۡتَ فِینَا مِنۡ عُمُرِکَ سِنِینَ
[فرعون] گفت: «آیا تو را در کودکى میان خویش پرورش ندادیم و سالهایی از عمرت را بین ما نبودی؟
وَفَعَلۡتَ فَعۡلَتَکَ ٱلَّتِی فَعَلۡتَ وَأَنتَ مِنَ ٱلۡکَٰفِرِینَ
و کار خود را ـ چنان که خواستیـ کردى [و برای یاری مردی از قومت آن مرد قِبطی را کشتی]؛ و تو [نسبت به نعمتهای من] ناسپاسی».
قَالَ فَعَلۡتُهَآ إِذٗا وَأَنَا۠ مِنَ ٱلضَّآلِّینَ
[موسی] گفت: «من آن [کار] را زمانی انجام دادم که از بیخبران بودم [نمىدانستم مشتى سبب قتل میگردد].
فَفَرَرۡتُ مِنکُمۡ لَمَّا خِفۡتُکُمۡ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکۡمٗا وَجَعَلَنِی مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ
آنگاه چون از شما ترسیدم، فرار کردم. آنگاه پروردگارم به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد.
وَتِلۡکَ نِعۡمَةٞ تَمُنُّهَا عَلَیَّ أَنۡ عَبَّدتَّ بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ
و این [چه] نعمتی است که تو بر من منت میگذاری که بنیاسرائیل را بردۀ خود ساختهای؟»
قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَمَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
فرعون گفت: «پروردگار جهانیان کیست؟»
قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَآۖ إِن کُنتُم مُّوقِنِینَ
[موسی] گفت: «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست. اگر اهل یقین هستید [تنها او را عبادت کنید]».
قَالَ لِمَنۡ حَوۡلَهُۥٓ أَلَا تَسۡتَمِعُونَ
[فرعون] به کسانی که در اطرافش بودند [با تمسخر] گفت: «آیا میشنوید [چه میگوید]؟»
قَالَ رَبُّکُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِکُمُ ٱلۡأَوَّلِینَ
[موسی] گفت: «[الله] پروردگار شما و پروردگارِ نیاکان شماست».
قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ ٱلَّذِیٓ أُرۡسِلَ إِلَیۡکُمۡ لَمَجۡنُونٞ
[فرعون] گفت: «این پیامبرتان که به سوی شما فرستاده شده، یقیناً دیوانه است».
قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَمَا بَیۡنَهُمَآۖ إِن کُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ
[موسی] گفت: «اگر بیندیشید، [خواهید دانست که او] پروردگار مشرق و مغرب و همۀ چیزهایی است که میان آن دو قرار دارد».
قَالَ لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَیۡرِی لَأَجۡعَلَنَّکَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِینَ
[فرعون پس از ناتوانی از استدلال با موسی] گفت: «اگر معبودی جز من برگزینی، قطعاً تو را زندانی میکنم».
قَالَ أَوَلَوۡ جِئۡتُکَ بِشَیۡءٖ مُّبِینٖ
[موسی] گفت: «حتی اگر نشانۀ آشکاری [در مورد رسالتم] برایت آورده باشم؟»
قَالَ فَأۡتِ بِهِۦٓ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّـٰدِقِینَ
[فرعون] گفت: «اگر راست میگویی، آن را بیاور».
فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعۡبَانٞ مُّبِینٞ
آنگاه [موسی] عصایش را افکند که ناگهان [به] اژدهایی آشکار [تبدیل] شد.
وَنَزَعَ یَدَهُۥ فَإِذَا هِیَ بَیۡضَآءُ لِلنَّـٰظِرِینَ
و دستش را [از گریبان] بیرون آورد و ناگاه در نظرِ بینندگان سپید [و روشن] بود.
قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِیمٞ
[فرعون] به بزرگان پیرامونش گفت: «حقا که این [مرد،] جادوگری داناست.
یُرِیدُ أَن یُخۡرِجَکُم مِّنۡ أَرۡضِکُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ
[او] میخواهد شما را با جادویش از سرزمینتان بیرون کند؛ نظرتان چیست؟»
قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَأَخَاهُ وَٱبۡعَثۡ فِی ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِینَ
آنان گفتند: «[تصمیم دربارۀ مجازاتِ] او و برادرش را به تأخیر انداز و مأمورانِ جمعآوری را به [همۀ] شهرها بفرست
یَأۡتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٖ
تا هر جادوگر ماهر [و] دانایی را نزدت بیاورند».
فَجُمِعَ ٱلسَّحَرَةُ لِمِیقَٰتِ یَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ
[چنین کردند، و سرانجام] جادوگران برای وعدهگاهِ روز معیّن گرد آورده شدند.
وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلۡ أَنتُم مُّجۡتَمِعُونَ
و به مردم گفته شد: «آیا شما [نیز] جمع میشوید تا [ببینیم برنده کیست]؟
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ ٱلسَّحَرَةَ إِن کَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِینَ
امید که اگر جادوگران پیروز شدند، [همگی] از آنان پیروی کنیم».
فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالُواْ لِفِرۡعَوۡنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن کُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِینَ
وقتی جادوگران آمدند، به فرعون گفتند: «اگر ما پیروز شویم، آیا پاداشی خواهیم داشت؟»
قَالَ نَعَمۡ وَإِنَّکُمۡ إِذٗا لَّمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِینَ
او گفت: «آری؛ در آن صورت، قطعاً از نزدیکانم خواهید بود».
قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ
موسی به آنان گفت: «هر چه [میخواهید] بیفکنید، [اکنون] بیفکنید».
فَأَلۡقَوۡاْ حِبَالَهُمۡ وَعِصِیَّهُمۡ وَقَالُواْ بِعِزَّةِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبُونَ
آنان ریسمانها و عصاهایشان را افکندند و گفتند: «به عزت فرعون سوگند که ما حتماً پیروزیم».
فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلۡقَفُ مَا یَأۡفِکُونَ
سپس موسی عصایش را افکند؛ ناگهان [به اژدهایی تبدیل شد و] آنچه را به دروغ ساخته بودند بلعید.
فَأُلۡقِیَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِینَ
آنگاه جادوگران به سجده درافتادند.
قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
[و] گفتند: «ما به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم؛
رَبِّ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ
پروردگار موسی و هارون».
قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَکُمۡۖ إِنَّهُۥ لَکَبِیرُکُمُ ٱلَّذِی عَلَّمَکُمُ ٱلسِّحۡرَ فَلَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَیۡدِیَکُمۡ وَأَرۡجُلَکُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمۡ أَجۡمَعِینَ
[فرعون] گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ بیتردید، او همان بزرگِ شماست که به شما جادو آموخته است. به زودی خواهید دانست [که مجازاتتان چیست]. یقیناً دستها و پاهایتان را برعکس [یکدیگر از چپ و راست] قطع مىکنم و همگیتان را به دار مىآویزم».
قَالُواْ لَا ضَیۡرَۖ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ
آنان گفتند: «[در این شکنجه و عذاب] هیچ زیانی نیست. بیتردید، ما به سوی پروردگارمان بازمیگردیم.
إِنَّا نَطۡمَعُ أَن یَغۡفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَٰیَٰنَآ أَن کُنَّآ أَوَّلَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
امیدواریم که پروردگارمان گناهان ما را ببخشد که ما نخستین کسانى هستیم که [از این قوم، به پروردگارِ موسی] ایمان آوردهایم».
۞وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِیٓ إِنَّکُم مُّتَّبَعُونَ
و به موسی وحی کردیم که: «بندگانم را شبانه [از مصر] بیرون ببر؛ [زیرا سپاه فرعون] قطعاً در پیِ شما خواهد آمد».
فَأَرۡسَلَ فِرۡعَوۡنُ فِی ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِینَ
فرعون [چون از ماجرا آگاه گردید] مأمورانِ جمعآوری [نیرو] را به شهرها فرستاد.
إِنَّ هَـٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِیلُونَ
[و اعلام کرد:] اینها [= بنیاسرائیل] عدهای ناچیزند
وَإِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ
و جداً ما را به خشم آوردهاند
وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَٰذِرُونَ
و ما همگی کاملاً [هوشیار و] آمادۀ پیکاریم».
فَأَخۡرَجۡنَٰهُم مِّن جَنَّـٰتٖ وَعُیُونٖ
[سرانجام] آنان را از باغها و چشمهها[ی سرزمین مصر] بیرون آوردیم
وَکُنُوزٖ وَمَقَامٖ کَرِیمٖ
و از گنجها و خانههای مجلّل [دور ساختیم].
کَذَٰلِکَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ
اینچنین [کردیم] و بنیاسرائیل را وارث آن [ثروت و داراییِ] نمودیم.
فَأَتۡبَعُوهُم مُّشۡرِقِینَ
[سپاه فرعون] هنگام طلوع آفتاب به تعقیب آنان پرداختند.
فَلَمَّا تَرَـٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَکُونَ
و چون دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: «قطعاً [در چنگال فرعونیان] گرفتاریم».
قَالَ کَلَّآۖ إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهۡدِینِ
[موسی] گفت: «هرگز! بیتردید، پروردگارم با من است و مرا [به راه نجات] هدایت خواهد کرد».
فَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاکَ ٱلۡبَحۡرَۖ فَٱنفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرۡقٖ کَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِیمِ
به موسی وحی کردیم: «عصایت را به دریا بزن»؛ [هنگامی که عصایش را زد، نیل] شکافته شد و هر بخشی [از آن،] همچون کوهی بزرگ گشت.
وَأَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِینَ
و آن گروه دیگر [= فرعون و سپاهش] را به آنجا کشاندیم.
وَأَنجَیۡنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓ أَجۡمَعِینَ
و موسی و همۀ کسانی را که همراهش بودند نجات دادیم.
ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِینَ
و دیگران را غرق نمودیم.
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗۖ وَمَا کَانَ أَکۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِینَ
قطعاً در این [ماجرا] نشانهای [برای عبرت گرفتن] است؛ و[لی] بیشتر آنان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ
و بیتردید، پرورگارت همان شکستناپذیرِ مهربان است.
وَٱتۡلُ عَلَیۡهِمۡ نَبَأَ إِبۡرَٰهِیمَ
[ای پیامبر،] داستان ابراهیم را بر آنان بازگو.
إِذۡ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوۡمِهِۦ مَا تَعۡبُدُونَ
هنگامى که به پدر و قومش گفت: «چه چیز را عبادت میکنید؟»
قَالُواْ نَعۡبُدُ أَصۡنَامٗا فَنَظَلُّ لَهَا عَٰکِفِینَ
آنان گفتند: «بُتهایی را عبادت میکنیم و پیوسته سر بر آستانشان داریم».
قَالَ هَلۡ یَسۡمَعُونَکُمۡ إِذۡ تَدۡعُونَ
[ابراهیم] گفت: «آیا وقتی آنها را میخوانید، [صدای] شما را میشنوند؟
أَوۡ یَنفَعُونَکُمۡ أَوۡ یَضُرُّونَ
یا به شما سود و زیان میرسانند؟»
قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا کَذَٰلِکَ یَفۡعَلُونَ
آنان گفتند: «[نه،] ولی پدرانمان را یافتیم که چنین میکردند [و از آنها تقلید میکنیم]».
قَالَ أَفَرَءَیۡتُم مَّا کُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ
[ابراهیم] گفت: «آیا دیدید [و دانستید] چیزهایی را که همواره عبادت میکردید
أَنتُمۡ وَءَابَآؤُکُمُ ٱلۡأَقۡدَمُونَ
ـ [هم] شما و [هم] پدرانتانـ
فَإِنَّهُمۡ عَدُوّٞ لِّیٓ إِلَّا رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
یقیناً [همۀ] آنها [= معبودان باطل] دشمنِ [عقیدۀ توحیدیِ] من هستند؟ مگر پروردگار جهانیان.
ٱلَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهۡدِینِ
آن [معبودی] که مرا آفریده و هدایتم میکند
وَٱلَّذِی هُوَ یُطۡعِمُنِی وَیَسۡقِینِ
و همان ذاتی که به من غذا میدهد و سیرابم میسازد
وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ یَشۡفِینِ
و هنگامی که بیمار میشوم، اوست که شفایم میدهد
وَٱلَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحۡیِینِ
و ذاتی که مرا میمیرانَد و [دوباره] زندهام میکند
وَٱلَّذِیٓ أَطۡمَعُ أَن یَغۡفِرَ لِی خَطِیٓـَٔتِی یَوۡمَ ٱلدِّینِ
و ذاتی که امیدوارم روز جزا گناهانم را ببخشد.
رَبِّ هَبۡ لِی حُکۡمٗا وَأَلۡحِقۡنِی بِٱلصَّـٰلِحِینَ
پروردگارا، به من دانشی [در دین] ببخش و مرا به شایستگان ملحق کن.
وَٱجۡعَل لِّی لِسَانَ صِدۡقٖ فِی ٱلۡأٓخِرِینَ
و در آیندگان آوازهای نیک برایم قرار بده.
وَٱجۡعَلۡنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ ٱلنَّعِیمِ
و مرا از وارثان بهشتِ پرنعمت بگردان.
وَٱغۡفِرۡ لِأَبِیٓ إِنَّهُۥ کَانَ مِنَ ٱلضَّآلِّینَ
و پدرم را بیامرز [که] بیتردید در زمرۀ گمراهان بود.
وَلَا تُخۡزِنِی یَوۡمَ یُبۡعَثُونَ
و روزی که [مردم] برانگیخته میشوند، مرا رسوا [و شرمنده] نساز.
یَوۡمَ لَا یَنفَعُ مَالٞ وَلَا بَنُونَ
همان روزی که مال و فرزندان سودی نمیبخشد؛
إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِیمٖ
مگر کسیکه قلبی پاک [و خالی از شرک و نفاق و کینه و ریا] به پیشگاه الله بیاورد».
وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ
و [آن روز،] بهشت برای پرهیزگاران نزدیک میگردد
وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِلۡغَاوِینَ
و دوزخ برای گمراهان آشکار میشود.
وَقِیلَ لَهُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ
و به آنان گفته میشود: «[اکنون] کجا هستندآنچه عبادت میکردید
مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ یَنصُرُونَکُمۡ أَوۡ یَنتَصِرُونَ
به جای الله؟ آیا [آنها در برابر عذاب الهی] شما را یاری میکنند یا [حتی خود] را یاری میدهند؟»
فَکُبۡکِبُواْ فِیهَا هُمۡ وَٱلۡغَاوُۥنَ
پس، آنها [= معبودان باطل] همراه گمراهان در آن [آتش مهیب] افکنده میشوند.
وَجُنُودُ إِبۡلِیسَ أَجۡمَعُونَ
و [همراه] تمام لشکریان ابلیس.
قَالُواْ وَهُمۡ فِیهَا یَخۡتَصِمُونَ
در آنجا [مشرکان] در حال ستیز [با معبودان باطل] میگویند:
تَٱللَّهِ إِن کُنَّا لَفِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ
«به الله سوگند که ما در گمراهی آشکاری بودیم.
إِذۡ نُسَوِّیکُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
آنگاه که شما را با پروردگار جهانیان برابر میدانستیم.
وَمَآ أَضَلَّنَآ إِلَّا ٱلۡمُجۡرِمُونَ
و ما را کسی جز مجرمان گمراه نکرد.
فَمَا لَنَا مِن شَٰفِعِینَ
[اکنون] نه هیچ شفاعتگری داریم
وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٖ
و نه هیچ دوست مهربانی.
فَلَوۡ أَنَّ لَنَا کَرَّةٗ فَنَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
کاش بازگشتی [به دنیا] داشتیم و در زمرۀ مؤمنان قرار مىگرفتیم».
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗۖ وَمَا کَانَ أَکۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِینَ
قطعاً در این [ماجرا] نشانهای [برای عبرت گرفتن] است؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ
و بیتردید، پروردگارت همان شکستناپذیرِ مهربان است.
کَذَّبَتۡ قَوۡمُ نُوحٍ ٱلۡمُرۡسَلِینَ
قوم نوح، پیامبران را دروغگو انگاشتند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ
آنگاه که برادرشان نوح به آنان گفت: «آیا [از الله] پروا نمیکنید؟
إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ
به راستی، من پیامبری امین برایتان هستم؛
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُونِ
پس، از الله پروا کنید و مطیع [دستورهای] من باشید.
وَمَآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
و من [در برابر رسالتم] هیچ پاداشی از شما نمیخواهم. پاداش من، تنها بر [عهدۀ] پروردگار جهانیان است؛
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُونِ
پس، از الله پروا کنید و مطیع [دستورهای] من باشید».
۞قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لَکَ وَٱتَّبَعَکَ ٱلۡأَرۡذَلُونَ
آنان گفتند: «آیا به تو ایمان بیاوریم در حالی که [فقط] فرومایگان از تو پیروى کردهاند؟»
قَالَ وَمَا عِلۡمِی بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ
[نوح] گفت: «من به آنچه آنان [در گذشته] مىکردند چه دانشی دارم؟
إِنۡ حِسَابُهُمۡ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّیۖ لَوۡ تَشۡعُرُونَ
حساب آنان تنها با پروردگار من است. اگر میفهمید [چنین سخن گزافی نگویید].
وَمَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
و من [هرگز] مؤمنان را طرد نمیکنم.
إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ مُّبِینٞ
من جز بیمدهندهای آشکار نیستم».
قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ یَٰنُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمَرۡجُومِینَ
آنان گفتند: «ای نوح، اگر [از دعوتت] دست برنداری، قطعاً سنگسار میشوی».
قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوۡمِی کَذَّبُونِ
او گفت: «پروردگارا، قومم مرا دروغگو انگاشتند؛
فَٱفۡتَحۡ بَیۡنِی وَبَیۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَنَجِّنِی وَمَن مَّعِیَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
پس میان من و آنان داوری کن و من و مؤمنانی را که همراهم هستند نجات بده».
فَأَنجَیۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِی ٱلۡفُلۡکِ ٱلۡمَشۡحُونِ
او و افرادی را که همراهش بودند، در [آن] کشتیِ آکنده [از انسان و حیوان و کالا] نجات دادیم
ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا بَعۡدُ ٱلۡبَاقِینَ
و باقیماندگان را غرق کردیم.
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗۖ وَمَا کَانَ أَکۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِینَ
قطعاً در این [ماجرا] نشانهای [برای عبرت گرفتن] است؛ و[لی] بیشتر آنان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ
و بیتردید، پروردگارت همان شکستناپذیر مهربان است.
کَذَّبَتۡ عَادٌ ٱلۡمُرۡسَلِینَ
[قوم] عاد [نیز] پیامبران را دروغگو انگاشتند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ
آنگاه که برادرشان هود به آنان گفت: «آیا [از الله] پروا نمیکنید؟»
إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ
به راستی، من پیامبری امین برای شما هستم.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُونِ
پس، از الله پروا کنید و مطیع [دستورهای] من باشید.
وَمَآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
و من [در برابر رسالتم] هیچ پاداشی از شما نمیخواهم. پاداش من، تنها بر [عهدۀ] پروردگار جهانیان است.
أَتَبۡنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ ءَایَةٗ تَعۡبَثُونَ
آیا بر هر مکان بلندی، بنایی برافراشته میسازید [و در آن] بیهودهکارى میکنید؟!
وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمۡ تَخۡلُدُونَ
و قصرها و قلعههایی محکم و استوار بنا میکنید؛ گویی [در دنیا] جاودانید.
وَإِذَا بَطَشۡتُم بَطَشۡتُمۡ جَبَّارِینَ
و چون [به کسی] حملهور میشوید، [بیرحم و] ظالمانه حمله میکنید.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُونِ
از الله پروا کنید و مطیع [دستورهای] من باشید.
وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِیٓ أَمَدَّکُم بِمَا تَعۡلَمُونَ
و از ذاتی پروا کنید که [نعمتهایی چنان فراوان] به شما عطا کرده است که خود، [آنها را بهتر] مىدانید.
أَمَدَّکُم بِأَنۡعَٰمٖ وَبَنِینَ
او به شما چهارپایان و فرزندان [بسیار] عطا کرده است
وَجَنَّـٰتٖ وَعُیُونٍ
و باغها و چشمهسارها.
إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ
به راستی که من از عذاب روزی بزرگ بر شما میترسم».
قَالُواْ سَوَآءٌ عَلَیۡنَآ أَوَعَظۡتَ أَمۡ لَمۡ تَکُن مِّنَ ٱلۡوَٰعِظِینَ
آنان گفتند: «چه ما را پند بدهی یا ندهی، برایمان یکسان است [و از تو اطاعت نمیکنیم].
إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا خُلُقُ ٱلۡأَوَّلِینَ
این [آیینِ ما، همان] روش پیشینیان است
وَمَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِینَ
و ما [هرگز] عذاب نخواهیم شد».
فَکَذَّبُوهُ فَأَهۡلَکۡنَٰهُمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗۖ وَمَا کَانَ أَکۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِینَ
آنان هود را دروغگو انگاشتند؛ ما [نیز] هلاکشان کردیم. قطعاً در این [ماجرا] نشانهای [برای عبرت گرفتن] است؛ و بیشتر آنان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ
و بیتردید، پروردگارت همان شکستناپذیرِ مهربان است.
کَذَّبَتۡ ثَمُودُ ٱلۡمُرۡسَلِینَ
[قوم] ثمود پیامبران را دروغگو انگاشتند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ صَٰلِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ
آنگاه که برادرشان صالح به آنان گفت: «آیا [از الله] پروا نمیکنید؟
إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ
به راستی، من پیامبری امین برایتان هستم.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُونِ
پس، از الله پروا کنید و مطیع [دستورهای] من باشید.
وَمَآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
و من [در برابر رسالتم] هیچ پاداشی از شما نمیخواهم. پاداش من، تنها بر [عهدۀ] پروردگار جهانیان است.
أَتُتۡرَکُونَ فِی مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِینَ
آیا [مىپندارید که] شما را در این نعمتهایی که اینجاست آسوده رها مىکنند؟
فِی جَنَّـٰتٖ وَعُیُونٖ
در [این] باغها و چشمهسارها
وَزُرُوعٖ وَنَخۡلٖ طَلۡعُهَا هَضِیمٞ
و [در کنار این] کشتزارها و نخلهایی که میوههایش نرم و رسیده است؟
وَتَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُیُوتٗا فَٰرِهِینَ
و [سرمست و] ماهرانه از کوهها [برای خود] خانههایی میتراشید.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُونِ
از الله پروا کنید و مطیع [دستورهای] من باشید.
وَلَا تُطِیعُوٓاْ أَمۡرَ ٱلۡمُسۡرِفِینَ
و از اسرافکاران [گناهکار] پیروی نکنید.
ٱلَّذِینَ یُفۡسِدُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا یُصۡلِحُونَ
[همان] کسانی که در زمین به فساد میپردازند و [خویشتن را] اصلاح نمیکنند».
قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِینَ
آنان گفتند: «[ای صالح،] جز این نیست که تو جادوشدهای.
مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا فَأۡتِ بِـَٔایَةٍ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّـٰدِقِینَ
تو جز بشری همانند ما نیستی؛ پس اگر راست میگویی، نشانهای [بر پیامبریات] بیاور».
قَالَ هَٰذِهِۦ نَاقَةٞ لَّهَا شِرۡبٞ وَلَکُمۡ شِرۡبُ یَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ
[صالح] گفت: «این ماده شتری است که سهمى از آب [چشمه] دارد و [روزهای معیّنى نیز] شما سهمی از آب دارید.
وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَیَأۡخُذَکُمۡ عَذَابُ یَوۡمٍ عَظِیمٖ
پس [کمترین] آزاری به آن نرسانید که عذابِ روزی بزرگ شما را فرامیگیرد».
فَعَقَرُوهَا فَأَصۡبَحُواْ نَٰدِمِینَ
اما آن را پَى کردند و [از کردۀ خود] پشیمان شدند.
فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗۖ وَمَا کَانَ أَکۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِینَ
پس عذاب [الهی] آنان را فروگرفت. بیگمان، در این [ماجرا] نشانهای [برای عبرت گرفتن] است؛ و بیشتر آنان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ
و بیتردید، پروردگارت همان شکستناپذیرِ مهربان است.
کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطٍ ٱلۡمُرۡسَلِینَ
قوم لوط [نیز] پیامبران را دروغگو انگاشتند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ
آنگاه که برادرشان لوط به آنان گفت: «آیا [از الله] پروا نمیکنید؟
إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ
به راستی، من پیامبری امین برای شما هستم.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُونِ
پس، از الله پروا کنید و مطیع [دستورهای] من باشید.
وَمَآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
و من [در برابر رسالتم] هیچ پاداشی از شما نمیخواهم. پاداش من، تنها بر [عهدۀ] پروردگار جهانیان است.
أَتَأۡتُونَ ٱلذُّکۡرَانَ مِنَ ٱلۡعَٰلَمِینَ
آیا از میان جهانیان، با مردان میآمیزید،
وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمۡ رَبُّکُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِکُمۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٌ عَادُونَ
و همسرانی را که الله برایتان آفریده است رها میکنید؟! بلکه شما گروهی متجاوزید.
قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ یَٰلُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُخۡرَجِینَ
آنان گفتند: «ای لوط، اگر [از این امر و نهی] دست بر نداری، قطعاً [از شهر] اخراج میشوی».
قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُم مِّنَ ٱلۡقَالِینَ
[لوط] گفت: «من دشمن [سرسخت] این کارتان هستم.
رَبِّ نَجِّنِی وَأَهۡلِی مِمَّا یَعۡمَلُونَ
پروردگارا، من و خانوادهام را از [عاقبت] آنچه [اینها] انجام میدهند نجات ده».
فَنَجَّیۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِینَ
ما او و همۀ خانوادهاش را نجات دادیم
إِلَّا عَجُوزٗا فِی ٱلۡغَٰبِرِینَ
مگر پیرزنی که در میان بازماندگان [در عذاب] بود.
ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِینَ
سپس دیگران را نابود کردیم
وَأَمۡطَرۡنَا عَلَیۡهِم مَّطَرٗاۖ فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِینَ
و بارانی [از سنگ] بر آنان باراندیم؛ و بارانِ بیمدادهشدگان چه بد بود!
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗۖ وَمَا کَانَ أَکۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِینَ
بیگمان، در این [ماجرا] نشانهای [برای عبرت گرفتن] است؛ و بیشتر آنان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ
و بیتردید، پروردگارت همان شکستناپذیرِ مهربان است.
کَذَّبَ أَصۡحَٰبُ لۡـَٔیۡکَةِ ٱلۡمُرۡسَلِینَ
اصحاب اَیکه [نیز] پیامبران را دروغگو انگاشتند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ شُعَیۡبٌ أَلَا تَتَّقُونَ
آنگاه که شعیب به آنان گفت: «آیا [از الله] پروا نمیکنید؟
إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ
بهراستی، من پیامبری امین برای شما هستم.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُونِ
پس از الله پروا کنید و مطیع [دستورهای] من باشید.
وَمَآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
و من [در برابر رسالتم] هیچ پاداشی از شما نمیخواهم. پاداش من، تنها بر [عهدۀ] پروردگار جهانیان است.
۞أَوۡفُواْ ٱلۡکَیۡلَ وَلَا تَکُونُواْ مِنَ ٱلۡمُخۡسِرِینَ
پیمانه را تمام بدهید و کمفروشی نکنید.
وَزِنُواْ بِٱلۡقِسۡطَاسِ ٱلۡمُسۡتَقِیمِ
و با ترازوی درست وزن کنید.
وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡیَآءَهُمۡ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِینَ
و کالای مردم را کم ندهید [و حقشان را ضایع نکنید] و در زمین به فساد [و تباهی] نکوشید.
وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِی خَلَقَکُمۡ وَٱلۡجِبِلَّةَ ٱلۡأَوَّلِینَ
و از ذاتی که شما و امتهای پیشین را آفرید پروا کنید».
قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِینَ
آنان گفتند: «[ای شعیب،] جز این نیست که تو جادوشدهای.
وَمَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا وَإِن نَّظُنُّکَ لَمِنَ ٱلۡکَٰذِبِینَ
تو جز بشری همانند ما نیستی و ما تو را دروغگو میپنداریم.
فَأَسۡقِطۡ عَلَیۡنَا کِسَفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّـٰدِقِینَ
اگر راست میگویی، پارههای از آسمان را بر [سر] ما بینداز».
قَالَ رَبِّیٓ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ
[شعیب] گفت: «پروردگارم به آنچه میکنید داناتر است».
فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمۡ عَذَابُ یَوۡمِ ٱلظُّلَّةِۚ إِنَّهُۥ کَانَ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٍ
او را دروغگو انگاشتند و عذابِ روزِ ابر [آتشبار] آنان را فراگرفت. به راستى که آن [بارانِ آتش،] عذاب روزى هولناک بود.
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗۖ وَمَا کَانَ أَکۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِینَ
بیگمان، در این [ماجرا] نشانهای [برای عبرت گرفتن] است؛ و بیشتر آنان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ
و بیتردید، پروردگارت همان شکستناپذیرِ مهربان است.
وَإِنَّهُۥ لَتَنزِیلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
و به راستی [این] قرآن فروفرستادۀ پروردگار جهانیان است.
نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِینُ
روح الامین [= جبرئیل] آن را فرود آورده است.
عَلَىٰ قَلۡبِکَ لِتَکُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِینَ
بر قلب تو [نازل کرده است] تا بیمدهنده باشی.
بِلِسَانٍ عَرَبِیّٖ مُّبِینٖ
[قرآن را] به زبان عربی روشن [نازل نمود].
وَإِنَّهُۥ لَفِی زُبُرِ ٱلۡأَوَّلِینَ
و بیتردید، [بشارت نزولِ] آن، در کتابهای پیشینیان [نیز آمده] است.
أَوَلَمۡ یَکُن لَّهُمۡ ءَایَةً أَن یَعۡلَمَهُۥ عُلَمَـٰٓؤُاْ بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ
آیا همین نشانه برایشان کافی نیست که علمای بنیاسرائیل از [حقیقتِ] قرآن آگاهند؟
وَلَوۡ نَزَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ بَعۡضِ ٱلۡأَعۡجَمِینَ
و اگر آن را بر بعضی از غیر عربها نازل میکردیم
فَقَرَأَهُۥ عَلَیۡهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ مُؤۡمِنِینَ
و [پیامبر،] آن را برایشان میخواند، به آن ایمان نمیآوردند.
کَذَٰلِکَ سَلَکۡنَٰهُ فِی قُلُوبِ ٱلۡمُجۡرِمِینَ
[آری،] این گونه آن [کفر و تکذیب] را در دلهای گناهکاران جای دادیم.
لَا یُؤۡمِنُونَ بِهِۦ حَتَّىٰ یَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَ
اما به آن ایمان نمیآورند تا آنگاه که عذاب دردناک را ببینند.
فَیَأۡتِیَهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ
ناگهان در حالی که بیخبرند، به سراغشان میآید.
فَیَقُولُواْ هَلۡ نَحۡنُ مُنظَرُونَ
[در آن حال] میگویند: «آیا مهلتی [برای توبه] خواهیم داشت؟»
أَفَبِعَذَابِنَا یَسۡتَعۡجِلُونَ
آیا آنان عذاب ما را به شتاب خواستارند؟
أَفَرَءَیۡتَ إِن مَّتَّعۡنَٰهُمۡ سِنِینَ
آیا دانستی که اگر آنان را سالها [از زندگی دنیا] بهرهمند سازیم
ثُمَّ جَآءَهُم مَّا کَانُواْ یُوعَدُونَ
سپس آنچه که به آنان وعده داده شده است به سراغشان بیاید
مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یُمَتَّعُونَ
این بهرهمندیشان [از دنیا، در هنگام عذاب] سودی برایشان نخواهد داشت؟
وَمَآ أَهۡلَکۡنَا مِن قَرۡیَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ
و ما [ساکنان] هیچ شهری را هلاک نکردیم مگر اینکه هشداردهندگانی [از پیامبران] داشتند.
ذِکۡرَىٰ وَمَا کُنَّا ظَٰلِمِینَ
تا آنان را پند دهند؛ و ما هرگز ستمکار نبودهایم [که اتمام حجت نکنیم].
وَمَا تَنَزَّلَتۡ بِهِ ٱلشَّیَٰطِینُ
و این قرآن را شیاطین نازل نکردهاند.
وَمَا یَنۢبَغِی لَهُمۡ وَمَا یَسۡتَطِیعُونَ
آنان نه درخورِ این کارند و نه توانش را دارند.
إِنَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّمۡعِ لَمَعۡزُولُونَ
بىتردید، آنان از شنیدن [وحى] منع شدهاند.
فَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَکُونَ مِنَ ٱلۡمُعَذَّبِینَ
پس [ای پیامبر،] هیچ معبودی را با الله مخوان، که عذاب خواهی شد.
وَأَنذِرۡ عَشِیرَتَکَ ٱلۡأَقۡرَبِینَ
و خویشاوندان نزدیکت را [از عذاب الهی] بیم ده.
وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَکَ لِمَنِ ٱتَّبَعَکَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
و با مؤمنانی که از تو پیروی کردهاند، مهربان [و فروتن] باش.
فَإِنۡ عَصَوۡکَ فَقُلۡ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ
اگر از [فرمان] تو سرپیچی کردند، بگو: «به راستی، من از آنچه میکنید بیزارم».
وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱلۡعَزِیزِ ٱلرَّحِیمِ
و بر [الله] شکستناپذیرِ مهربان توکل کن.
ٱلَّذِی یَرَىٰکَ حِینَ تَقُومُ
همان ذاتی که چون [برای عبادت] برمیخیزی، تو را میبیند.
وَتَقَلُّبَکَ فِی ٱلسَّـٰجِدِینَ
و حرکت [و نشست و برخاستِ] تو را میان سجدهکنندگان [مینگرد].
إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ
بیتردید، او همان شنوای داناست.
هَلۡ أُنَبِّئُکُمۡ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ ٱلشَّیَٰطِینُ
آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل میشوند؟
تَنَزَّلُ عَلَىٰ کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٖ
بر هر دروغپرداز گنهپیشه نازل میشوند.
یُلۡقُونَ ٱلسَّمۡعَ وَأَکۡثَرُهُمۡ کَٰذِبُونَ
آنان شنیدهها[یی را که دزدانه از ملکوت گوش دادهاند، به جادوگران و فالگیران] القا مىکنند و بیشتر آنان دروغگو هستند.
وَٱلشُّعَرَآءُ یَتَّبِعُهُمُ ٱلۡغَاوُۥنَ
و [محمد شاعر نیست؛ زیرا] شاعران را گمراهان پیروی میکنند.
أَلَمۡ تَرَ أَنَّهُمۡ فِی کُلِّ وَادٖ یَهِیمُونَ
آیا ندیدی که آنان در هر لغو و بیهودهای [حیران و] سرگشتهاند؟
وَأَنَّهُمۡ یَقُولُونَ مَا لَا یَفۡعَلُونَ
و چیزی را میگویند که [خود به آن اعتقاد ندارند و] عمل نمیکنند؟
إِلَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ وَذَکَرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا وَٱنتَصَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْۗ وَسَیَعۡلَمُ ٱلَّذِینَ ظَلَمُوٓاْ أَیَّ مُنقَلَبٖ یَنقَلِبُونَ
مگر کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند و الله را بسیار یاد کردهاند و پس از آنکه ستم دیدند، انتقام گرفتند [و با شعر خود از اسلام و رسول الله و مسلمانان دفاع نمودند]؛ و کسانی که ستم کردند، به زودی خواهند دانست به چه بازگشتگاهی بازمیگردند.
Ash-Shu‘arā’