ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 72؛ شمار آیات آن 28
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿قُلۡ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَقَالُوٓاْ إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبٗا ١﴾.
بگو ای پیامبر: خداوند سبحان به سویم وحی فرستاده که گروهی از جنّیان برای شنیدن قرآن کریم خاموش ماندند و گوش فرا دادند، وقتی آن را شنیدند تأثیر پذیر شدند و برای قومشان گفتند: یقیناً ما قرآنی را شنیدیم که بلاغت و فصاحت تازه، سیاق و آراستگی عجیب و رهآورد و روشنگری نیکو دارد. آیاتش عقلها را میرباید، در نفسها رخنه ایجاد میکند و پردههای ضمیرها را میدرد.
﴿یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلرُّشۡدِ فََٔامَنَّا بِهِۦۖ وَلَن نُّشۡرِکَ بِرَبِّنَآ أَحَدٗا ٢﴾.
این قرآنی است که به راه حق هدایت میکند و به سوی نیکویی فرا میخواند. ما بدان تصدیق نمودیم، از آن پیروی کردیم، پروردگار خویش را یگانه شناختیم و کسی را در الوهیتش به او شریک نمیآوریم.
﴿وَأَنَّهُۥ تَعَٰلَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا ٱتَّخَذَ صَٰحِبَةٗ وَلَا وَلَدٗا ٣﴾.
خداوند پاک، مقدّس و منزّه است، عظمت متعالی دارد و زن و فرزندی نگرفته است، بلکه او خداوند یگانۀ بینیازی است که نه کسی را زاده و نه کسی زاده شده است.
﴿وَأَنَّهُۥ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى ٱللَّهِ شَطَطٗا ٤﴾.
امّا از جملۀ ما کسی است که به خداوند عزوجل نادان است، بر حق افترا میکند و با بیخردی و طور ناحق همسر و فرزند را به اوتعالی نسبت میدهد. هرچند حقتعالی از چنین اوصافی بلندتر است.
﴿وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن تَقُولَ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا ٥﴾.
ما باور داشتیم که هیچیک از ما اعم از جنّیان و انسانها توان ندارد که به خداوند عزوجل افترا کند و فرزند و همسری را به اوتعالی نسبت دهد.
﴿وَأَنَّهُۥ کَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا ٦﴾.
مسلّماً افرادی از انسانها به اشخاصی از جنّیان پناه میجستند. این افراد با پناه جستن به جنّیان سرکشی، بیخردی و تکبّر آنان را زیاد میساختند. این عملشان شرک محسوب میشود و رفتن به نزد جادوگران و ساحران نیز از همین قبیل است.
﴿وَأَنَّهُمۡ ظَنُّواْ کَمَا ظَنَنتُمۡ أَن لَّن یَبۡعَثَ ٱللَّهُ أَحَدٗا ٧﴾.
ای جنّیان! انسانهای کافر مانند شما باورمند بودند که حقتعالی کسی را بعد از مردن دوباره زنده نمیکند و با این عقیده به خداوند عزوجل و روز آخرت کافر شدند.
﴿وَأَنَّا لَمَسۡنَا ٱلسَّمَآءَ فَوَجَدۡنَٰهَا مُلِئَتۡ حَرَسٗا شَدِیدٗا وَشُهُبٗا ٨﴾.
و هر آینه ما به منظور شنیدن سخن اهل آسمان در آن بالا میرفتیم، امّا بعد از بعثت محمّدی احوالش بر ما تغییر کرد. بدینگونه که پُر از فرشتگانی شد که به پاسبانی مصروف اند و پر از ستارگان سوزندهای که مُسترقان سمع به وسیلۀ آنها زده میشوند.
﴿وَأَنَّا کُنَّا نَقۡعُدُ مِنۡهَا مَقَٰعِدَ لِلسَّمۡعِۖ فَمَن یَسۡتَمِعِ ٱلۡأٓنَ یَجِدۡ لَهُۥ شِهَابٗا رَّصَدٗا ٩﴾.
ما پیش از بعثت محمدی صلی الله علیه و آله و سلم در آسمان مواضعی را برای شنیدن سخن برمیگزیدیم. اما اکنون هر که از ما برای شنیدن نزدیک شود شهاب او را میسوزاند.
این آیه دعوای کاهنان و غیبگویان را که سخنان خویش را به اخبار آسمان نسبت میدهند باطل میسازد.
﴿وَأَنَّا لَا نَدۡرِیٓ أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ أَرَادَ بِهِمۡ رَبُّهُمۡ رَشَدٗا ١٠﴾.
اکنون نمیدانیم که آیا با این تغییر، به اهل زمین هلاکت و نابودی اراده شده یا الله عزوجل خیر و هدایتشان را اراده دارد؟ نمیدانیم چه امری پدید آمده است.
﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلصَّٰلِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِکَۖ کُنَّا طَرَآئِقَ قِدَدٗا ١١﴾.
از جملۀ ما گروه جنّ، شماری دوستان خداوند عزوجل و پرهیزگاران اند. امّا عدّۀ دیگری از ما فاسق و بدکار اند. یعنی ما اهل مذاهب پراکندهای هستیم و روش یگانهای نداریم.
﴿وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن نُّعۡجِزَ ٱللَّهَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَن نُّعۡجِزَهُۥ هَرَبٗا ١٢﴾.
امّا ما اعتقاد داریم که خداوند سبحان به ما احاطه دارد و هرگاه بخواهد ما را هلاک سازد از آن نجات نمییابیم و توان نداریم از عذابش در آسمان بگریزیم.
﴿وَأَنَّا لَمَّا سَمِعۡنَا ٱلۡهُدَىٰٓ ءَامَنَّا بِهِۦۖ فَمَن یُؤۡمِنۢ بِرَبِّهِۦ فَلَا یَخَافُ بَخۡسٗا وَلَا رَهَقٗا ١٣﴾.
و آنگاه که ما قرآن را شنیدیم تصدیق نمودیم که از جانب خداوند عزوجل است. کسی که به الوهیت پروردگارش ایمان آورد، نباید از کمشدن حسنات و یا از زیادهشدن گناهانش هراس داشته باشد؛ زیرا حقتعالی بر هیچ کسی ستم روا نمیدارد.
﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلۡمُسۡلِمُونَ وَمِنَّا ٱلۡقَٰسِطُونَۖ فَمَنۡ أَسۡلَمَ فَأُوْلَٰٓئِکَ تَحَرَّوۡاْ رَشَدٗا ١٤﴾.
از جملۀ ما شماری به طاعت الهی منقاد اند و در پیشگاهش فروتنی مینمایند. امّا برخی دیگر ستمگارانیاند که از راه مستقیم انحراف کردند. کسی که از حقتعالی اطاعت کند و خوشنودی وی را خواستار باشد، راه حق را در پیش گرفته است. چنین کسانی از هدایت الهی بهرهمند شدند، به او ایمان آوردند، از پیامبرش پیروی نمودند و از جملۀ ابرار و نیکوکاران اند؛ زیرا در انتخاب بهترین روش کوشیدند.
﴿وَأَمَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَکَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبٗا ١٥﴾.
امّا ستمگران منحرف از راه مستقیم، اهل دوزخ اند که به آتش دوزخ میسوزند و به عذابش گرفتار میشوند و عدل آن است که هر که تکذیب کند عذاب شود.
﴿وَأَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ عَلَى ٱلطَّرِیقَةِ لَأَسۡقَیۡنَٰهُم مَّآءً غَدَقٗا ١٦﴾.
اگر انسانها و جنّیان کافر به طاعت حقتعالی استقامت میورزیدند، عبادت را برای او خالص میساختند، به خوبی از پیامبرش پیروی مینمودند و از راهش انحراف نمیکردند الله عزوجل باران ریزانی را بر آنان از آسمان فرود میآورد و روزی گوارایی را برایشان عطا مینمود. در نتیجه زندگی را در فراوانی میگذشتاندند و حیات سعادتمندی میداشتند.
﴿لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِیهِۚ وَمَن یُعۡرِضۡ عَن ذِکۡرِ رَبِّهِۦ یَسۡلُکۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا ١٧﴾.
برای اینکه آنان را مورد آزمایش قرار دهیم و شکرگزاران و کافران را باز شناسیم. بعد از آن هر که دیگران را از طاعت الله تعالی باز دارد، از عبادتش غافل ماند و یادش را فراموش کند خداوند متعال او را به عذاب سختی گرفتار میسازد و با داخل ساختن در آتش دوزخ خوار میکند.
﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨﴾.
هر آینه عبادت در مساجد باید مخصوص اوتعالی ساخته شود، چون عبادت غیر خداوند عزوجل در آن مواضع روا نیست و نباید چیزی از عبادت برای کسی جز الله عزوجل تقدیم شود. یعنی باید همه طاعات، چون عبادت، دعا، ترس و امیدواری برای او خالص ساخته شود؛ زیرا اوتعالی یگانه و سزاوار عبادت است.
﴿وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ یَدۡعُوهُ کَادُواْ یَکُونُونَ عَلَیۡهِ لِبَدٗا ١٩﴾.
و آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در شب دعوت جنّیان برای ادای نماز برخاستند، جنّیان از شدّت حرص شنیدن قرآن کریم در اطرافشان با صفهای به هم پیوسته اجتماع ورزیدند؛ طوری که نزدیک بود به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم متّصل شوند.
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّی وَلَآ أُشۡرِکُ بِهِۦٓ أَحَدٗا ٢٠﴾.
برای این کافر بگو: من خداوند یگانۀ قهّار را عبادت میکنم و در عبادتش کسی را شریک نمیسازم، بلکه طاعت خویش را تنها برای او تقدیم میدارم. او سزاوار است که عبادت شود و سزاوار است که یگانه شناخته شود.
﴿قُلۡ إِنِّی لَآ أَمۡلِکُ لَکُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا ٢١﴾.
برای کافران بگو: من نمیتوانم به شما نفعی را جلب نمایم، یا از شما ضرری را دفع کنم و در توانم نیست که شما را گمراه سازم یا هدایت نمایم. همه این امور به خداوند عزوجل مربوط است، من تنها شما را از عذاب بیم داده و به دریافت پاداش مژده میدهم.
﴿قُلۡ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ وَلَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا ٢٢﴾.
بگو: اگر خداوند عزوجل را نافرمانی کنم هیچ کسی نمیتواند مرا از عذابش باز دارد و هیچ راهی را نمییابم که از عذاب حقتعالی فرار نمایم. آری! هیچ راه پناهگاهی از عذاب الله عزوجل جز به سوی او وجود ندارد، پس باید بنده به سوی او بگریزد و به او اعتماد ورزد.
﴿إِلَّا بَلَٰغٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِسَٰلَٰتِهِۦۚ وَمَن یَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًا٢٣﴾.
امّا آنچه در توان من است و بدان دسترسی دارم، دعوت به سوی خداوند عزوجل تبلیغ دین اوتعالی و رساندن پیامی است که مرا بدان مأمور داشته است. هر که خدا را عصیانگری کند و با پیامبرش مخالفت ورزد، جزای جرمش عذاب دوزخ است که در آن همیشه خواهد ماند.
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعۡلَمُونَ مَنۡ أَضۡعَفُ نَاصِرٗا وَأَقَلُّ عَدَدٗا ٢٤﴾.
تا آنگاه که کافران آتش دوزخ را که در این دنیا وعده داده شدهاند مشاهده کنند. آن وقت خواهند دانست که چه کسی ناتوان است، یاوری ندارد و لشکرش اندک است؛ یعنی آنان ناتوانتر و خوارتر اند و لشکری اندکتر دارند، امّا خداوند عزوجل قویتر و غالبتر است و لشکری بیشتر دارد.
﴿قُلۡ إِنۡ أَدۡرِیٓ أَقَرِیبٞ مَّا تُوعَدُونَ أَمۡ یَجۡعَلُ لَهُۥ رَبِّیٓ أَمَدًا ٢٥﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: من به وقت عذابی که بدان وعده داده میشوید دانا نیستم که نزولش نزدیک است یا وقوع آن دور خواهد بود، بلکه من وقوع آن را بیم میدهم و وقت آن را به شما خبر داده نمیتوانم.
﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ فَلَا یُظۡهِرُ عَلَىٰ غَیۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦﴾.
الله عزوجل خداوندی یگانۀ قهّار است که به امور پوشیده از دیدهها داناست. امّا هیچکس از انسانها را به امور غیبی آگاه نمیسازد. اوتعالی امور پوشیده و آشکار و علنی و مخفی را میداند.
﴿إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ فَإِنَّهُۥ یَسۡلُکُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا ٢٧﴾.
مگر بندگانی را که به رسالتش برگزیده باشد که ایشان را به بعضی از علوم پوشیده آگاه میسازد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را از پیش رو و پشت سر با فرشتگان نگه میدارد تا نشود که جنّیان چیزی از وحی را به سرقت برند و به دوستان کاهن و دروغگوی خویش تحویل دهند.
﴿لِّیَعۡلَمَ أَن قَدۡ أَبۡلَغُواْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّهِمۡ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیۡهِمۡ وَأَحۡصَىٰ کُلَّ شَیۡءٍ عَدَدَۢا ٢٨﴾.
تا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بداند که به پیامبر پیشین نیز همانند او وحی فرود آمده و ایشان نیز به صداقت و امانتداری رسالتشان را تبلیغ کردند و خداوند عزوجل وی را مانند ایشان حفظ میکند. حقتعالی به همه احکام و شرایعی که در نزدشان است چه پوشیده و چه آشکار به طور کامل داناست، همه چیزها را برمیشمارد، هیچ چیزی را فرو گذاشت نمیکند، به همه معلومات علم دارد، همه معدودات را برشمرده دارد و به کیفیتها و کمّیتها داناست.
مکی و ۲۸ آیه است.
آیهی ۲-۱:
﴿قُلۡ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَقَالُوٓاْ إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبٗا١﴾[الجن: ۱]. «بگو: به من وحی شده است که گروهی از جنّیان (به تلاوت قرآن) گوش فرا دادند، آنگاه گفتند: بیگمان قرآنی شگفت شنیدیم».
﴿یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلرُّشۡدِ فََٔامَنَّا بِهِۦۖ وَلَن نُّشۡرِکَ بِرَبِّنَآ أَحَدٗا٢﴾[الجن: ۲]. «به راه راست هدایت میکند، پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را با پروردگار خود شریک نمیسازیم».
﴿قُلۡ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ﴾ای پیامبر! به مردمان بگو: به من وحی شده است که گروهی از جنها به قرآن گوش فرا دادند. خداوند این جنها را بهسوی پیامبر برد تا آیات او را بشنوند و حجت بر آنها اقامه گردد و نعمت بر آنان کامل شود و قوم خود را بیم دهند.
خداوند به پیامبر فرمان داد تا حکایت آنها را برای مردم تعریف کند. آنها وقتی نزد پیامبر آمدند گفتند: ساکت باشید، وقتی ساکت شدند و گوش فرا دادند معانی و مفاهیم قرآن را فهمیدند و حقایق قرآن به دلهایشان رسید.
﴿فَقَالُوٓاْ إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبٗا﴾پس گفتند: ما قرآنی شگفت و زیبا که دارای مطالبی عالی است شنیدیم. ﴿یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلرُّشۡدِ﴾رشد به همه چیزهایی گفته میشود که مردم را بهسوی منافع دینی و دنیوی هدایت میکند. ﴿فََٔامَنَّا بِهِۦۖ وَلَن نُّشۡرِکَ بِرَبِّنَآ أَحَدٗا﴾پس به آن ایمان آوردیم و هرگز چیزی را شریک پروردگارمان نمیکنیم. پس آنها هم ایمان آوردند که همهی اعمال خیر در آن است و هم پرهیزگاری پیشه کردند که پرهیزگاری متضمّن دوری از بدی است.
و آنها عامل ایمان آوردن و لوازم آن را راهنماییهای قرآن قرار دارند که مصالح و فواید فراوانی دربردارد و آدمی را از مضّرات برحذر میدارد. این چیزها نشانهای بزرگ و دلیلی قاطع هستند برای کسی که در پرتو نور قرآن راهش را پیدا کند و به وسیله آن راهیاب گردد. و این ایمانی است که سودمند میباشد و هر خیر و نیکی را است که سودمند میباشد و هر خیر و نیکی را به بار میآورد.
این ایمان براساس رهنمود قرآن به دست میآید به خلاف ایمانی که بنابر عرف به دست میآید به خلاف ایمانی که بنابر عرف و عادت و محیط زندگی و امثال آن حاصل میشود. چنین ایمانی، تقلیدی و سنتی است و در معرض خطر و عوارض زیادی قرار دارد.
آیهی ۴-۳:
﴿وَأَنَّهُۥ تَعَٰلَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا ٱتَّخَذَ صَٰحِبَةٗ وَلَا وَلَدٗا٣﴾[الجن: ۳]. «و شأن و شکوه پروردگارمان بس بلند است، او همسر و فرزندی برنگرفته است».
﴿وَأَنَّهُۥ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى ٱللَّهِ شَطَطٗا٤﴾[الجن: ۴]. «و (شگفت) این که نادانِ ما دربارۀ خداوند سخنان نادرستی میگفت».
﴿وَأَنَّهُۥ تَعَٰلَىٰ جَدُّ رَبِّنَا﴾جلال و عظمت خداوند والاست و نامهایش مقدّس میباشد. ﴿مَا ٱتَّخَذَ صَٰحِبَةٗ وَلَا وَلَدٗا﴾او همسر و فرزندی برنگرفته است. پس آنها از والا بودن شأن و شکوه خداوند به این پی بردند که او از داشتن همسر و فرزند پاک است، چون در هر صفت کمالی دارای شأن و عظمت است. و داشتن همسر و فرزند با این چیز منافات دارد، چون برنگرفتن زن و فرزند با کمال بینیازی متضاد است.
﴿وَأَنَّهُۥ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى ٱللَّهِ شَطَطٗا٤﴾کم خردان ما درباره خداوند سخنان نادرستی میگفتند. و آنچه آنها را به گفتن چنین سخنانی وادار کرد کم خردی آنها بود، وگرنه چنانچه هوشیار و فهمیده بودند میدانستند که چه بگویند.
آیهی ۵:
﴿وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن تَقُولَ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا٥﴾[الجن: ۵]. «و ما گمان میکردیم که آدمیان و جنها هرگز بر خدا دروغ نمیبندند».
قبل از این ما فریب خورده بودیم و سرکردگان جن و انس ما را فریب داده بودند و ما به آنها گمان خوب داشتیم و گمان میبردیم که آنان جرأت دروغ بستن بر خدا را ندارند بنابراین، قبل از این ما بر راه آنها بودیم. و امروز که حق برای ما روشن شده است راه خدا را در پیش گرفتهایم و از حق پیروی میکنیم و به سخن هیچ کسی ـ اگر با هدایت مخالف باشد ـ توجّه نمیکنیم.
آیهی ۷-۶:
﴿وَأَنَّهُۥ کَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا٦﴾[الجن: ۶]. «و کسانی از انسانها به کسانی از جنها پناه بردند و بدین وسیله بر سرکشی آنان افزودند».
﴿وَأَنَّهُمۡ ظَنُّواْ کَمَا ظَنَنتُمۡ أَن لَّن یَبۡعَثَ ٱللَّهُ أَحَدٗا٧﴾[الجن: ۷]. «و آنان - چنانکه شما پنداشتید - گمان بردند که هرگز خداوند کسی را برنمیگیزند».
﴿وَأَنَّهُۥ کَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا٦﴾انسانها به هنگام هراس و پریشانیها به جنها پناه میبرند و آنها را پرستش میکردند. بنابراین، انسانها بر طغیان و سرکشی و تکبر جنها افزودند، زیرا جنها دیدند که انسانها آنان را عبارت میکنند و به آنها پناه میبرند.
و احتمال دارد که ضمیر «واو» در « زادهم» به جن برگردد. یعنی جنها وقتی دیدند که انسانها به آنها پناه میبرند انسانها را بیشتر پریشان کردند و ترساندند تا اینگونه انسانها را مجبور نمایند به آنها پناه ببرند و به آنچه که جنها بر آن هستند چنگ بزنند. پس هرگاه انسانی به درّهای ترسناک وارد میشد میگفت: به صاحب این دره از بیخردان قومش پناه میبرم.
﴿وَأَنَّهُمۡ ظَنُّواْ کَمَا ظَنَنتُمۡ أَن لَّن یَبۡعَثَ ٱللَّهُ أَحَدٗا٧﴾پس وقتی زنده شدن پس از مرگ و رستاخیز را انکار کردند به شرک ورزیدن روی آوردند.
آیهی ۹-۸:
﴿وَأَنَّا لَمَسۡنَا ٱلسَّمَآءَ فَوَجَدۡنَٰهَا مُلِئَتۡ حَرَسٗا شَدِیدٗا وَشُهُبٗا٨﴾[الجن: ۸]. «و ما رو به آسمان نهادیم و آنرا چنان یافتیم که از محافظانی نیرومند و شهابهایی پر شده است».
﴿وَأَنَّا کُنَّا نَقۡعُدُ مِنۡهَا مَقَٰعِدَ لِلسَّمۡعِۖ فَمَن یَسۡتَمِعِ ٱلۡأٓنَ یَجِدۡ لَهُۥ شِهَابٗا رَّصَدٗا٩﴾[الجن: ۹]. «(پیش از این) در گوشههای آسمان برای استراق سمع مینشستیم ولی اگر کسی اکنون گوش فرا دهد برای خود شبهای آماده مییابد».
﴿وَأَنَّا لَمَسۡنَا ٱلسَّمَآءَ﴾و ما به آسمان آمدیم و آنرا آزمایش کردیم ﴿فَوَجَدۡنَٰهَا مُلِئَتۡ حَرَسٗا شَدِیدٗا﴾پس آن را چنان یافتیم که از نگهبانانی نیرومند پرشده است و نمیگذارند کسی به طراف آن برسد یا به آن نزدیک شود. ﴿وَشُهُبٗا﴾و از شهابهایی پرشده است که هرکس از آن جا استراق سمع نماید به وسیلهی این شهابها زده میشود. و این برخلاف عادت قبلی ماست که میتوانستیم به اخبار آسمان دست پیدا کنیم.
﴿وَأَنَّا کُنَّا نَقۡعُدُ مِنۡهَا مَقَٰعِدَ لِلسَّمۡعِ﴾و ما برای استراق سمع در گوشههای مینشستیم و از اخبار آسمان آنچه خدا میخواست فرا میگرفتیم. ﴿فَمَن یَسۡتَمِعِ ٱلۡأٓنَ یَجِدۡ لَهُۥ شِهَابٗا رَّصَدٗا﴾امّا اکنون اگر کسی گوش فرا دهد شهاب آمادهای را در کمین خود مییابد که برای از بین بردن او آماده شده است و این چیز مهّمی است. جنها یقین کردند که خداوند میخواهد در زمین حادثهای بزرگ بد یا نیک ایجاد کند، بنابراین گفتند:
آیهی ۱۵-۱۰:
﴿وَأَنَّا لَا نَدۡرِیٓ أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ أَرَادَ بِهِمۡ رَبُّهُمۡ رَشَدٗا١٠﴾[الجن: ۱۰]. «و ما نمیدانیم که آیا برای ساکنان زمین شر اراده شده یا اینکه پروردگارشان برای آنان خیر و هدایت خواسته است».
﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلصَّٰلِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِکَۖ کُنَّا طَرَآئِقَ قِدَدٗا١١﴾[الجن: ۱۱]. «برخی از ما صالح و برخی جز ایناند. ما گروههای گوناگونی هستیم».
﴿وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن نُّعۡجِزَ ٱللَّهَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَن نُّعۡجِزَهُۥ هَرَبٗا١٢﴾[الجن: ۱۲]. «و ما یقین داریم که هرگز نمیتوانیم بر ارادۀ خداوند در زمین غالب شویم و نمیتوانیم از دست او فرار کنیم».
﴿وَأَنَّا لَمَّا سَمِعۡنَا ٱلۡهُدَىٰٓ ءَامَنَّا بِهِۦۖ فَمَن یُؤۡمِنۢ بِرَبِّهِۦ فَلَا یَخَافُ بَخۡسٗا وَلَا رَهَقٗا١٣﴾[الجن: ۱۳]. «و این که چون (ندای) هدایت را شنیدیم به آن ایمان آوردیم، پس هرکس که به پروردگارش ایمان بیاورد نه از کاستی (پاداش) میترسد و نه از ستم».
﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلۡمُسۡلِمُونَ وَمِنَّا ٱلۡقَٰسِطُونَۖ فَمَنۡ أَسۡلَمَ فَأُوْلَٰٓئِکَ تَحَرَّوۡاْ رَشَدٗا١٤﴾[الجن: ۱۴]. «و گروهی از ما فرمانبردار و جمعی از ما منحرف و بیدادگرند. پس کسانیکه اسلام آوردند اینانند که راه راست را میجویند».
﴿وَأَمَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَکَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبٗا١٥﴾[الجن: ۱۵]. «و اما منحرفان هیزم جهنماند».
﴿وَأَنَّا لَا نَدۡرِیٓ أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ أَرَادَ بِهِمۡ رَبُّهُمۡ رَشَدٗا١٠﴾و ما نمیدانیم که برای اهل زمین شر و بلایی در نظر گرفته شده یا این که پروردگارشان برای آنان خیر و هدایت خواسته است؟ یعنی حتما یکی از این دو حالت به وقوع میپیوندد، چون جنها دیدند که مسئله برای آنها تغییر کرده است، بنابراین، از روی هوش و ذکاوت خود دریافتند که خداوند میخواهد در زمین کاری را انجام دهد. و این بیانگر مودب بودن جنها است که خیر را به خدا نسبت دادند و انجام دهنده شر را ذکر نکردند، تا ادب را رعایت نمایند.
﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلصَّٰلِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِکَ﴾بعضی از ما صالح و درستکار هستند و بعضی از ما جز ایناند. یعنی فاسق و کافرند. ﴿کُنَّا طَرَآئِقَ قِدَدٗا﴾ما فرقههای گوناگونی هستیم و هر گروهی به آنچه دارد شادمان است.
﴿وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن نُّعۡجِزَ ٱللَّهَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَن نُّعۡجِزَهُۥ هَرَبٗا١٢﴾اینک کمال قدرت خداوند و کمال ناتوانی مان و این که اختیار ما در دست خداست برایمان روشن شده است پس ما نمیتوانیم خدا را در زمین درمانده سازیم، نیز نمیتوانیم او را درمانده سازیم اگر فرار کنیم و اسباب خروج از قدرت او را فراهم نماییم، هیچ پناهگاهی نیست که بتوان برای درامان ماندن از عذاب او بدان پناه برد، مگر اینکه به خود او پناهنده شد.
﴿وَأَنَّا لَمَّا سَمِعۡنَا ٱلۡهُدَىٰٓ﴾وقتی ما رهنمود (قرآن کریم) را شنیدیم که به راه راست هدایت میکند، و هدایت و ارشاد آن را شناختیم، در دلهای ما اثر گذاشت و ﴿ءَامَنَّا بِهِ﴾ما به آن ایمان آوردیم. سپس آنچه را که موجب تشویق شدن مؤمن میشود بیان کرد و فرمود: ﴿فَمَن یُؤۡمِنۢ بِرَبِّهِۦ فَلَا یَخَافُ بَخۡسٗا وَلَا رَهَقٗا﴾پس هرکس صادقانه به خدا ایمان بیاورد نقصانی نمیبیند و نه به او آزاری میرسد و هرگاه از شر و بلا در امان قرار گرفت خیر و خوبی برای او به دست میآید پس ایمان سببی است که انس و جن را از هر خیری برخوردار میکند و از هر شرّی مصون میدارد.
﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلۡمُسۡلِمُونَ وَمِنَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ﴾برخی از ما فرمانبردارند و برخی ستمگر و منحرف از راه راست هستند. ﴿فَمَنۡ أَسۡلَمَ فَأُوْلَٰٓئِکَ تَحَرَّوۡاْ رَشَدٗا﴾پس کسانیکه فرمانبرداری کنند به راه درست دست یافتهاند که آنها را به بهشت و نعمتهای آن میرساند.
﴿وَأَمَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَکَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبٗا١٥﴾و اما آنهایی که منحرف و ستمگرند آتش افروز دوزخ میباشند و این سزای کارهایشان است نه این که خداوند بر آنها ستم کرده باشد.
آیهی ۱۷-۱۶:
﴿وَأَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ عَلَى ٱلطَّرِیقَةِ لَأَسۡقَیۡنَٰهُم مَّآءً غَدَقٗا١٦﴾[الجن: ۱۶]. «و اگر بر راه راست ماندگار بمانند آب زیاد بهرۀ ایشان میگردانیم».
﴿لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِیهِۚ وَمَن یُعۡرِضۡ عَن ذِکۡرِ رَبِّهِۦ یَسۡلُکۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا١٧﴾[الجن: ۱۷]. «تا ایشان را بیازماییم، و هرکس از ذکر و یاد پروردگارش رویگردان گردد او را به عذابی سخت داخل میگرداند».
﴿وَأَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ عَلَى ٱلطَّرِیقَةِ لَأَسۡقَیۡنَٰهُم مَّآءً غَدَقٗا١٦﴾واگر آنان بر راه راست ماندگار بمانند به آنان آب فراوان و گوارایی میدهیم. و آنچه که آنها را از این محروم کرده است ستمگری و تجاوزایشان است.
﴿لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِیهِ﴾تا آن را بیازمائیم و راستگو از دروغگو مشخص شود. ﴿وَمَن یُعۡرِضۡ عَن ذِکۡرِ رَبِّهِۦ یَسۡلُکۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا﴾و هرکس از ذکر و یاد خدا که کتاب خداوند است روی بگرداند و از آن پیروی نکند و از آن غافل و بیخبر باشد به او عذابی سخت میدهد
آیهی ۱۹-۱۸:
﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا١٨﴾[الجن: ۱۸]. «و این که مسجد خاص خداوند است، پس کسی دیگر را با خداوند مخوانید».
﴿وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ یَدۡعُوهُ کَادُواْ یَکُونُونَ عَلَیۡهِ لِبَدٗا١٩﴾[الجن: ۱۹]. «و اینکه چون بندۀ خداوند برخاست تا او را به (نیایش) بخواند نزدیک بود که بر او هجوم آورند».
﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا١٨﴾و مساجد مختص پرستش خداوند هستند، پس کسی دیگر را با خدا مخوانید و کسی دیگر را همراه با او نپرستید، چون مساجد که بزرگترین جای عبادت هستند. براساس اخلاص برای خدا و فروتنی در برابر عظمت و کرنش در برابر قدرت او بنا شدهاند.
﴿وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ یَدۡعُوهُ﴾و این که چون بنده خداوند به نیایش پروردگارش ایستاد و به عبادت خدا مشغول شد و خواندن قرآن را شروع کرد، ﴿کَادُواْ یَکُونُونَ عَلَیۡهِ لِبَدٗا﴾نزدیک بود جنها با ازدحام بر او هجوم آورند، از بس که به رهنمودهای پیامبر علاقمند بودند.
آیهی ۲۳-۲۰:
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّی وَلَآ أُشۡرِکُ بِهِۦٓ أَحَدٗا٢٠﴾[الجن: ۲۰]. «بگو: فقط پروردگارم را به (نیایش) میخوانم و کسی را انباز او نمیگردانم».
﴿قُلۡ إِنِّی لَآ أَمۡلِکُ لَکُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا٢١﴾[الجن: ۲۱]. «بگو: من نمیتوانم هیچگونه زیانی به شما برسانم و نمیتوانم شما را هدایت کنم».
﴿قُلۡ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ وَلَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا٢٢﴾[الجن: ۲۲]. «بگو: بیگمان هیچ کسی مرا در برابر (خشم) خدا پناه نمیدهد وهرگز پشت و پناهی جز او نمییابم».
﴿إِلَّا بَلَٰغٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِسَٰلَٰتِهِۦۚ وَمَن یَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًا٢٣﴾[الجن: ۲۳]. «(بگو:) تنها (میتوانم) پیامی از جانب خداوند و رسالتهای او را به انجام میرسانم و هرکس از (فرمان) خداوند و رسول او سرپیچی کند بیگمان آتش جهنم را خواهد داشت که در آن جاودانه خواهد ماند».
﴿قُلۡ﴾ای پیامبر! با بیان حقیقت آنچه که بهسوی آن فرامی خوانی به آنها بگو: ﴿إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّی وَلَآ أُشۡرِکُ بِهِۦٓ أَحَدٗا﴾فقط پروردگارم را میپرستم و او را یگانه میدانم و از بتها و هر آنچه که مشرکان به جای خدا پرستش میکنند دست میکشم.
﴿قُلۡ إِنِّی لَآ أَمۡلِکُ لَکُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا٢١﴾بگو: من نمیتوانم هیچ زیانی به شما برسانم و نمیتوانم شما را هدایت کنم، چون من بندهای بیش نیستم و اختیاری ندارم. ﴿قُلۡ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ﴾یعنی هیچ کسی نیست که به او پناه ببرم و او بتواند مرا از عذاب خدا نجات دهد. و پیامبر که کاملترین انسان است توانایی رساندن هیچ زیان و هدایتی را ندارد و نمیتواند خودش را از عذاب خدا نجات دهد اگر خداوند بخواهد بلایی به او میرساند.
پس دیگر مردم به طریق اولی توانایی ندارند. ﴿وَلَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا﴾و من جز او پناهی ندارم.
﴿إِلَّا بَلَٰغٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِسَٰلَٰتِهِ﴾من هیچ برتری بر مردم برتری بر مردم ندارم جز این که خداوند مرا برای رساندن پیامهایش و دعوت دادن مردم بهسوی او برگزیده است و با این کار حجت بر مردم اقامه میگردد.
﴿وَمَن یَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًا﴾و هرکس از فرمان خدا و پیغمبرش سرپیچی کند آتش جهنم را خواهد داشت و برای همیشه در آن جاودانه است. منظور از معصیت در اینجا معصیتی کفرآمیز است همانطور که نصهای روشن دیگری معصیت مذکور را به کفر مقّید کردهاند. اما گناه صرف باعث خلود در دوزخ نمیشود. همان طور که آیات قرآن و احادیث پیامبر و اجماع سلف است و امامان امت بر این دلالت مینماید.
آیهی ۲۴:
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعۡلَمُونَ مَنۡ أَضۡعَفُ نَاصِرٗا وَأَقَلُّ عَدَدٗا٢٤﴾[الجن: ۲۴]. «(کافران نمیفهمند مگر) زمانیکه آنچه را به آنان وعده داده میشود ببینند آنگاه خواهند دانست که چه کسی یاورانش ناتوانتر و تعدادش کمتر است».
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا یُوعَدُونَ﴾زمانی که آنچه را به آنها وعده داده میشود آشکار را مشاهده کنند و یقین نمایند که آنها را فراگرفته است ﴿فَسَیَعۡلَمُونَ﴾در این وقت به طور حقیقی خواهند دانست که ﴿مَنۡ أَضۡعَفُ نَاصِرٗا وَأَقَلُّ عَدَدٗا﴾چه کسی ناتوانتر و کم تعدادتر است. وقتی که کسی آنها را یاری نمیکند و خودشان نیز نمیتوانند خود را یاری نمایند و تک و تنها و همانگونه که نخستین بار آفریده شدهاند حشر گردند، آنگاه خواهند دانست که چه کسی ضعیفتر و ناتوان است!.
آیهی ۲۸-۲۵:
﴿قُلۡ إِنۡ أَدۡرِیٓ أَقَرِیبٞ مَّا تُوعَدُونَ أَمۡ یَجۡعَلُ لَهُۥ رَبِّیٓ أَمَدًا٢٥﴾[الجن: ۲۵]. «بگو: نمیدانم آیا آنچه به شما وعده داده میشود نزدیک است یا اینکه پروردگارم زمان طولانی و زیادی را برای آن مقرّر میدارد».
﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ فَلَا یُظۡهِرُ عَلَىٰ غَیۡبِهِۦٓ أَحَدًا٢٦﴾[الجن: ۲۶]. «(پروردگارم) دانای غیب است و هیچ کسی را بر غیب خود آگاه نمیسازد».
﴿إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ فَإِنَّهُۥ یَسۡلُکُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا٢٧﴾[الجن: ۲۷]. «مگر کسانی از رسولانی که خود بپسندد که او پیشاپیش و پشت سر او نگهبانی رهسپار میکند».
﴿لِّیَعۡلَمَ أَن قَدۡ أَبۡلَغُواْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّهِمۡ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیۡهِمۡ وَأَحۡصَىٰ کُلَّ شَیۡءٍ عَدَدَۢا٢٨﴾[الجن: ۲۸]. «تا (پیامبر) بداند که پیغمبران پیامهای پروردگارشان را رساندهاند و (خداوند) به آنچه که در نزد آنان است احاطه دارد و هر چیزی را سر شماری کرده است».
اگر آنها از تو پرسیدند و گفتند: ﴿مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ﴾[یونس: ۴۸]. «این وعده کی خواهد بود اگر راست میگویید». به آنها بگو: ﴿قُلۡ إِنۡ أَدۡرِیٓ أَقَرِیبٞ مَّا تُوعَدُونَ أَمۡ یَجۡعَلُ لَهُۥ رَبِّیٓ أَمَدًا٢٥﴾نمیدانم آیا آنچه وعده داده میشوید نزدیک است یا پروردگارم زمانی طولانی برای آن مّقرر میدارد؟ و آن زمان نزد خداوند مشخص است.
﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ فَلَا یُظۡهِرُ عَلَىٰ غَیۡبِهِۦٓ أَحَدًا٢٦﴾[الجن: ۲۶]. خداوند دانای پنهان است و هیچ کسی از مردم را برغیب خود آگاه نمیسازد بلکه فقط خداوند به راز دلها و اسرار پنهانی آگاه است. ﴿إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ﴾مگر کسانی را از رسولانی که خود بپسندد، پس او را به آنچه که حکمتش اقتضا نماید خبر میدهد. چون پیامبران مانند دیگران نیستند و خداوند آنها را با چیزهایی کمک کرده که هیچکس از مردم را چنان چیزی نداده است و آنچه را که خداوند به آنها وحی نموده حفاظت مینماید تا آن را به صورت واقعی برسانند بدون از آن که شیطانهایی نزدیک او گردند و چیزی را به وحی اضافه کنند یا از آن بکاهند. بنابراین فرمود: ﴿فَإِنَّهُۥ یَسۡلُکُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا﴾و از میان فرشتگان محافظان و نگهبانانی در پیش و پس او روان میدارد.
﴿لِّیَعۡلَمَ أَن قَدۡ أَبۡلَغُواْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّهِمۡ﴾تا با این کار پیامبر بداند که پیامبران با اسبابی که خداوند برایشان فراهم کرده است پیامهای او را رساندهاند. ﴿وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیۡهِمۡ﴾و خداوند به آنچه در نزد آنان است و آنچه پنهان یا آشکار داشته احاطه دارد. ﴿وَأَحۡصَىٰ کُلَّ شَیۡءٍ عَدَدَۢا﴾و هر چیزی را برشمرده است.
در این سوره چند فایده به شرح ذیل وجود دارد:
۱- جن وجود حقیقی دارد و آنها امر و نهی شدهاند و طبق اعمالشان جزا و سزا میبینند همان طور که به صراحت در این سوره بیان شده است.
۲- پیامبر خداصهمانطور که بهسوی انسان مبعوث شده بهسوی جنها نیز فرستاده شده است، و خداوند گروهی از جنها را بهسوی او فرستاد تا آنچه را که بر او وحی میشود بشنوند و به قوم خود بودند.
۳- هوشمندی جنها و شناخت حق و این که آنچه آنها را بهسوی ایمان پیش برد این بود که آنها به طور قطع دریافتند که قرآن (کتاب) هدایت است. نیز از این آیات برمیآید که جنها در تعامل با خداوند بسیار مودب هستند.
۴- توّجه خداوند به پیامبرش و محافظت از آنچه پیامبر از سوی خدا آورده است. در آغاز مژدههای نبوت پیامبر، آسمان به وسیله ستارگان محافظت میشد و شیاطین از کمینگاههای خود گریختند، امّا خداوند با نبوت پیامبر آنرا اندازه گیری نمود. و خداوند خیر و هدایت را برای اهل زمین اراده کرد و خواست که دین و شریعت و معرفت خویش را در زمین آشکار گرداند که به وسیلهی آن دلهاتر و تازه میشوند و خردمندان شاد میگردند و شعائر اسلام آشکار میشود و بتها ریشه کن و نابود میگردند.
۵- شدت علاقمندی جنها به گوش فرا دادن به پیامبر و ازدحام آنها پیرامون او.
۶- این سوره مشتمل به امر به توحید و نهی از شرک است. و بیان شده که هیچ مخلوقی سزاوار ذرّهای پرستش نیست چون پیامبرصکه وقتی اختیار هیچ سود و زیانی را برای کسی، بلکه برای خودش نیز ندارد معلوم است که مردم همه اینگونه هستند. پس اشتباه و ستم است که چنین کسی معبود قرار داده شود.
۷- علوم غیب و پنهان را فقط خدا میداند، و هیچ کسی از مخلوقات آن را نمیداند مگر کسی که خداوند او را برگزیند و چیزی از علم غیب را به او بدهد.
پایان تفسیر سورهی جن