تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر سوره‌ نصر

سوره‌ نصر

مدنی‌ است‌ و دارای‌ (3) آیه‌ است‌.

وجه‌ تسمیه: این‌ سوره‌ بدین‌ سبب «نصر» نام‌ گرفت‌ که‌ با این‌ فرموده‌ خدای ‌تبارک‌ و تعالی: ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ١ [النصر: 1] افتتاح‌ شده ‌است‌ و مراد از آن‌، فتح‌ مکه ‌مکرمه‌ یعنی‌ همان‌ فتح‌ اکبری‌ است‌ که‌ فتح‌الفتوح‌ نام‌ گرفت‌. چنان‌ که‌ این‌ سوره‌ به‌نام‌ «تودیع‌» نیز نامیده‌ می‌شود از آن‌ روی‌ که‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  بعد از نزول‌ آن ‌فقط هفتاد روز زنده‌ بودند و در ربیع ‌الاول‌ سال‌ دهم‌ هجری‌ به‌ رحمت‌ حق ‌پیوستند. ابن‌ عباس‌ رضی الله عنهما  می‌گوید: «این‌ آخرین‌ سوره‌ قرآن‌ کریم‌ از نظر نزول‌ است‌». ابن ‌عمر رضی الله عنهما  می‌گوید: «این‌ سوره‌ در میانه‌ ایام‌ تشریق‌ بر رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  نازل‌ شد پس‌ دانستند که‌ این‌ پیام‌ وداع‌ است‌ آن‌گاه‌ سوار بر ناقه ‌قصوی‌ خطبه‌ مشهور خویش‌ را که‌ خطبه‌ حجه ‌الوداع‌ است‌، ایراد نمودند». و راجع‌ به‌ فضیلت‌ آن‌ در حدیث‌ شریف‌ آمده ‌است: «﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ معادل‌ ربع‌ قرآن ‌است‌».

اما بنا به‌ قولی‌ دیگر: این‌ سوره‌ قبل‌ از فتح‌ مکه‌ نازل‌ شد و از فتح‌ مکه‌ قبل‌ از وقوع‌ آن‌ خبر می‌دهد که‌ این‌ خود معجزه‌ای‌ از معجزات‌ نبوت‌ می‌باشد. امام ‌رازی  رحمه الله  این‌ قول‌ را صحیح‌تر می‌داند. در حدیث‌ شریف‌ به‌ روایت‌ ابن‌عباس رضی الله عنهما  آمده‌ است‌ که‌ فرمود: چون‌ سوره‌ «نصر» نازل‌ شد، رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند: «با نزول‌ آن‌ خبر مرگ‌ من‌ به‌ من‌ داده‌ شده‌ است‌». اصحاب  نیز بر این ‌معنی‌ متفق‌القول‌اند و ایشان‌ این‌ معنی‌ را از آن‌ روی‌ دانستند که‌ امر مطلق‌ به‌ تسبیح‌، تحمید و استغفار دلیل‌ بر آن‌ است‌ که‌ کار ابلاغ‌ دعوت‌ به‌ اتمام‌ رسیده ‌است‌ و این‌خود اقتضا می‌کند که‌ پیام‌ آور حق‌ صلی الله علیه و آله و سلم از این‌ دنیا رخت‌ سفر بر بندد. روایت ‌شده است‌ که‌ چون‌ این‌ سوره‌ نازل‌ شد، رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  خطابه‌ای‌ ایراد کرده‌ و در آن‌ فرمودند: «إن‌ عبدا خیره‌ الله‌ بین‌ الدنیا وبین‌ لقائه‌ والآخرة، فاختار لقاء الله». «همانا خداوند بنده‌ای‌ را در میان‌ دنیا و میان‌ آخرت‌ و لقای‌ خویش‌ مخیر گردانید پس‌ او لقای‌ خدا را انتخاب‌ کرد».

 

﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ١

«چون‌ نصرت‌ الهی‌ و فتح‌ فرارسد» یعنی: ای‌ محمد صلی الله علیه و آله و سلم ! آن‌گاه‌ که‌ پیروزی‌ الهی‌ برایت‌ علیه‌ دشمنانت‌ قریش‌ به‌ ظهور آید و مکه‌ بر تو گشوده‌ شود. نصر: عبارت‌ از تأییدی‌ است‌ که‌ دشمنان‌ با آن‌ مغلوب‌ گردیده‌ و مسلمانان‌ بر آنان‌ برتری ‌پیدا کنند. فتح: گشودن‌ دیار دشمنان‌ و ورود به‌ خانه‌هایشان‌ و نیز گشایش ‌دلهایشان‌ برای‌ پذیرش‌ حق‌ است‌. پس‌ فرق‌ در میان «نصر» و «فتح‌» این‌ است‌ که: نصر همچون‌ سببی‌ برای‌ فتح‌ می‌باشد، از این‌ جهت‌ ابتدا نصر ذکر شد و سپس‌ فتح ‌بر آن‌ عطف‌ گردید.

﴿وَرَأَیۡتَ ٱلنَّاسَ یَدۡخُلُونَ فِی دِینِ ٱللَّهِ أَفۡوَاجٗا٢

«و ببینی‌ که‌ مردم‌ فوج‌ فوج‌ در دین‌ الله درآیند» یعنی: ای‌ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ! در هنگام ‌رسیدن‌ نصرت‌ و فتح‌، مردم‌ ـ اعم‌ از اعراب‌ و غیر آنان‌ ـ را می‌بینی‌ که‌ گروه‌ گروه‌ و دسته‌ دسته‌ به‌ دینی‌ در می‌آیند که‌ خداوند عزوجل  تو را بر آن‌ مبعوث‌ کرده‌ است‌، بعد از آن‌که‌ آن‌ها یکی‌ یکی‌ یا دوتا دوتا به‌ دین‌ حق‌ داخل‌ می‌شدند. نقل‌ است‌ که‌ وقتی‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  مکه‌ را فتح‌ کردند، اعراب‌ گفتند: اما اکنون‌ که‌ محمد صلی الله علیه و آله و سلم  بر اهل‌ حرم‌ غالب‌ و پیروز شد درحالی‌که‌ خداوند عزوجل  ایشان‌ را از هجوم ‌اصحاب‌ فیل‌ در پناه‌ خود داشت‌، این‌ خود برهان‌ روشنی‌ است‌ بر این‌که‌ محمد صلی الله علیه و آله و سلم  بر حق‌ است‌ و شما علیه‌ او قدرتی‌ ندارید. لذا از ستیز و مقاومت‌ دست‌ برداشته‌ و در مجموعه‌های‌ بزرگی‌، گروه‌ گروه‌ و دسته‌ دسته‌ یکی‌ بعد از دیگری‌ به‌ اسلام ‌وارد می‌شدند و موج‌ رویکرد به‌سوی‌ اسلام‌ چنان‌ بود که‌ یک‌ قبیله‌ تماما به‌ یکبار در اسلام‌ داخل‌ می‌شد.

جمهور فقها و بسیاری‌ از علمای‌ کلام‌ برآنند که: ایمان‌ مقلد صحیح‌ است‌ زیرا حق‌ تعالی‌ بر صحت‌ ایمان‌ این‌ افواج‌ مردم‌ که‌ ایمانی‌ تقلیدی‌ بود، حکم‌ کرد و آن‌را از بزرگترین‌ احسآن‌های‌ خود بر پیامبرش‌ حضرت‌ محمد صلی الله علیه و آله و سلم  برشمرد و اگر ایمانشان‌ صحیح‌ نمی‌بود، در این‌ مناسبت‌ از آن‌ یادی‌ نمی‌کرد.

﴿فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ کَانَ تَوَّابَۢا٣

«پس‌ به‌ حمد پروردگار خود تسبیح‌ بگوی» این‌ آیه‌، امر به‌ تسبیح‌ گفتن‌ برای‌ پروردگار متعال‌ و ستایش‌ برای‌ وی‌ را باهم‌ جمع‌ کرده‌ است‌. تسبیح‌ گفتن‌ برای ‌پروردگار متعال‌ از خوشحالی‌ آن‌ حضرت‌ صلی الله علیه و آله و سلم  نسبت‌ به‌ رخدادهای‌ عظیم ‌پیروزی‌ای‌ خبر می‌دهد که‌ حتی‌ به‌ فکر ایشان‌ و به‌ فکر احدی‌ از مردم‌ خطور نمی‌کرد؛ و حمد و ستایش‌ حق‌ تعالی‌، در برابر صنع‌ زیبا و رفتار روح‌ افزایش‌ با پیامبرش‌ صلی الله علیه و آله و سلم  و منت‌ عظیم‌ وی‌ بر ایشان‌ در نصر و فتح‌ ام‌ القری‌ می‌باشد «و از او آمرزش‌ بخواه» برای‌ لغزشهایت‌؛ به‌ عنوان‌ نوعی‌ تواضع‌ و فروتنی‌ برای‌ حق‌ تعالی‌ و کوچک‌ شمردن‌ و اندک‌ دانستن‌ عمل‌ خویش‌ و نیز برای‌ آموختن‌ این‌ امر به‌ امتت ‌«هرآینه‌ الله همواره‌ توبه‌پذیر است» یعنی: از شأن‌ وی‌ این‌ است‌ که‌ برآمرزش‌خواهان‌ توبه‌ بپذیرد و بر آنان‌ به‌ رحمت‌ بازگردد. در حدیث‌ شریف‌ به‌ روایت‌عائشه‌ رضی الله عنها  آمده‌ است: «بعد از آن‌که‌ سوره‌ ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ١ بر رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  نازل‌ شد، آن‌ حضرت‌ صلی الله علیه و آله و سلم  هیچ‌ نمازی‌ را نمی‌خواندند مگر این‌که‌ در آن‌ می‌گفتند: «سبحانک‌ ربنا و بحمدک‌، اللهم‌ اغفرلی». «پروردگارا! پاکی‌ تو راست ‌همراه‌ با ستایشت‌. بارالها! بر من‌ بیامرز». همچنین‌ عائشه‌ رضی الله عنها  می‌گوید: «رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  در رکوع‌ و سجده‌ خویش‌ بسیار می‌گفتند: سبحانک‌ اللهم‌ وبحمدک ‌اللهم‌ اغفر لی». در حقیقت‌، این‌ شیوه‌ رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  تفسیر عملی‌ این‌ آیه‌ از قرآن ‌کریم‌ است‌.

         بخاری‌ و دیگران‌ از ابن ‌عباس‌ رضی الله عنهما  در بیان‌ سبب‌ نزول‌ این‌ سوره‌ روایت‌ کرده‌اند که‌ فرمود: عمر رضی الله عنه  مرا با بزرگان‌ بدر به‌ مجلس‌ خویش ‌فرا می‌خواند اما گویی‌ که‌ برخی‌ از آنان‌ از این‌ امر در اندرون‌ خویش‌ دغدغه‌ای ‌می‌یافتند (یعنی‌ ناراحت‌ بودند). روزی‌ عمر رضی الله عنه  بزرگان‌ بدر را به‌ مجلس‌ خویش ‌فراخواند و مرا نیز با آنان‌ به‌ آن‌ مجلس‌ وارد کرد. من‌ از این‌ فراخوانی‌ وی‌ دریافتم ‌که‌ عمر رضی الله عنه  امروز دیگر مرا با ایشان‌ فرانخوانده ‌است‌ مگر به‌ این‌ هدف‌ که‌ (فضل) مرا به‌ آنان‌ نشان‌ دهد. پس‌ رو به‌ آنان‌ نمود و گفت: در تفسیر این‌ فرموده ‌خدای‌  عزوجل : ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ١ چه‌ می‌گویید؟ برخی‌ از ایشان‌ گفتند: خدای‌  عزوجل ‌ در این‌ سوره‌ به‌ ما دستور داده ‌است‌ تا بعد از آن‌که‌ ما را پیروز کردو فتح‌ را نصیب‌مان‌ گردانید، او را ستایش‌ گفته‌ و از او آمرزش‌ بخواهیم‌. برخی‌ هم‌ سکوت‌ نموده‌ و چیزی‌ نگفتند. آن‌گاه‌ عمر رضی الله عنه  رو به‌ من‌ کرد و فرمود: ای ‌ابن ‌عباس‌! آیا تو نیز چنین‌ می‌گویی‌؟ گفتم: خیر! بلکه‌ نظر من‌ این‌ است‌ که‌ این ‌آیه‌ به‌ فرا رسیدن‌ اجل‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  اشاره‌ دارد. یعنی‌ خداوند عزوجل  با نزول‌ ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ١ ایشان‌ را از نزدیک‌ شدن‌ وقت‌ رحلت‌شان‌ آگاه‌ کرد و فرمود: آمدن‌ نصرت‌ و فتح‌، علامت‌ فرارسیدن‌ اجل‌ توست‌؛ ﴿فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ  آن‌گاه‌ تسبیح‌ بگوی‌ همراه‌ با ستایش‌ پروردگار خویش‌ و از او آمرزش‌ بخواه‌ زیرا او بسی ‌توبه‌پذیر است). عمر رضی الله عنه  فرمود: من‌ نیز بجز آنچه‌ که‌ تو گفتی‌، وجه‌ دیگری‌ برای‌ نزول‌ آن‌ نمی‌دانم.