ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 78؛ شمار آیات آن 40
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿عَمَّ یَتَسَآءَلُونَ ١﴾.
مشرکان یکدیگر خویش را از چه چیزی پرسان میکنند؟ استفهام برای کمال بزرگ شمردن این امر آمده است و چون به اثر پیدایش رسالت ربّانی در عالم، به مشرکان از خود رفتگی دست داده بود، در این امر اختلاف ورزیدند.
﴿عَنِ ٱلنَّبَإِ ٱلۡعَظِیمِ ٢﴾.
آنان از خبر بزرگی از همدیگر سؤال میکنند که از اثرش بر دلها هیبت، بر نفسها ترس و بر عقلها دهشت سیطره میافکند. این خبر عبادت از رسالت پیامبر مژده دهنده، نزول کتاب بزرگ و روشنگر و خبر زندهشدن بعد از مرگ است. آری! نزاع طولانی و خلاف بسیاری در این باره داشتند؛ هرچند در حقّانیتش شبههای نیست، خبر راستی است که دروغ در آن راه ندارد و امر یقینی است که شکّی در آن موجود نیست.
﴿ٱلَّذِی هُمۡ فِیهِ مُخۡتَلِفُونَ ٣﴾.
دربارۀ این روز گفتگوها و شبهات بسیاری میان کسانی که تصدیق و اقرار داشتند با آنانکه تکذیب و انکار میکردند پدید آمد؛ زیرا برای آنان خبری عجیب و امری غریب بود.
﴿کَلَّا سَیَعۡلَمُونَ ٤﴾.
سوگند به پروردگار که به زودی راستی این خبر و درستی این امر را میدانند و زشتی عملکرد و افعال خویش را درک خواهند کرد؛ آنگاه که اهل قبرها برانگیخته شوند، آنچه در سینهها پنهان است پدید آید، حجابها دور رود و امور پوشیده آشکار شود.
﴿ثُمَّ کَلَّا سَیَعۡلَمُونَ ٥﴾.
آری! به خداوند عزوجل سوگند که حقّانیت اموری چون بعث و نشوز، بهشت و دوزخ، وجود صراط، میزان اعمال و سایر خبرهای پوشیدهای که حقتعالی و پیامبرش بدان خبر دادهاند بعد از مرگ برای آنان آشکار خواهد شد.
﴿أَلَمۡ نَجۡعَلِ ٱلۡأَرۡضَ مِهَٰدٗا ٦﴾.
رسالت و خبرهای غیبی آن درست است، چون خبر دهندۀ آن کسی است که زمین را با استحکام آفریده، آن را گهوارهای ساخته، هموار داشته و برای مصالح آبادانی، زراعت، سکنیگزینی و طلب معیشت آماده نموده است. آری! زمین مادر مهربانی است که رزق و روزی معلوم و مقسومی در آن به ودیعت نهاده شده است.
﴿وَٱلۡجِبَالَ أَوۡتَادٗا ٧﴾.
کوهها را طوری مقرّر داشتیم که مانند میخهایی زمین را نگه میدارند، چنانکه مایل نمیشود و به جنبش نمیآید. آری! اوتعالی کوهها را با اندازهگیری مستحکمی بر روی زمین توزیع نموده، و در میان و چارگوشهاش با درستی و حسن تدبیر مستقر ساخته است. پاک است خداوندی که صاحب لطف و باخبر است.
﴿وَخَلَقۡنَٰکُمۡ أَزۡوَٰجٗا ٨﴾.
شما را دو صنف مرد و زن آفریدیم تا توالد و تناسل صورت گیرد و بقای نوع و استمرار حیات تحقّق یابد؛ زیرا اگر فقط یک صنف میبود، نوع انسان منقرض میشد و فنا و نابود میگردید. از همین رو حقتعالی از انسان، حیوان، پرندهگان و هر مخلوق دیگر جنس مذکّر و مؤنّث را پدید آورد.
﴿وَجَعَلۡنَا نَوۡمَکُمۡ سُبَاتٗا ٩﴾.
خواب شما را راحت بدنها و تعطیل مصروفیتهایتان قرار دادیم، برای اینکه وجودتان با لذّت از خواب راحت یابد و نشاط دوباره برای کار و فعالیت به دست آورد.
﴿وَجَعَلۡنَا ٱلَّیۡلَ لِبَاسٗا ١٠﴾.
شب را مانند پوشاکی قرار دادیم که شما را زیر پوشش قرار میدهد؛ بدان گونه که چون فرا میرسد به مساکنتان برمیگردید و از تحرّک و مصروفیتهای حیات آرامش مییابید.
﴿وَجَعَلۡنَا ٱلنَّهَارَ مَعَاشٗا ١١﴾.
روز را سبب تحصیل روزی و کسب معاش، زمانی برای کار و کوشش و آبادانی و تولید مقرّر داشتیم تا زندگی و عمرها ادامه یابد.
﴿وَبَنَیۡنَا فَوۡقَکُمۡ سَبۡعٗا شِدَادٗا ١٢﴾.
آسمانهای هفتگانه را با بنای محکم و استوار، سقفی بلند و صنعتی با استحکام در بالای سر شما بنا نمودیم؛ چنانکه در بنای آنها کوتاهی و عیبی وجود ندارد.
﴿وَجَعَلۡنَا سِرَاجٗا وَهَّاجٗا ١٣﴾.
خورشید را مانند چراغ روشنی در آسمان مقرّر داشتیم؛ بدان گونه که بر مبنای حساب حرکت میکند، با حکمت روشنی میدهد و با تقدیر ما طلوع مینماید، نه در سیر و حرکتش خللی وجود دارد و نه در طلوع و غروبش ناهماهنگی مشاهده میشود.
﴿وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡمُعۡصِرَٰتِ مَآءٗ ثَجَّاجٗا ١٤﴾.
آنگاه که هنگام نزول باران فرا میرسد، آبی مبارک، پاکیزه، فراوان و بسیار ریزانی را از ابرها فرود میآوریم که در آن حیات، رشد و نموی موجودات و خیر بسیاری نهفته است.
﴿لِّنُخۡرِجَ بِهِۦ حَبّٗا وَنَبَاتٗا ١٥﴾.
تا به وسیلۀ آب دانههایی را بیرون آوریم که انسان و حیوان از آن میخورند؛ دانههایی مانند گندم، جو، جواری و دیگر چیزها که خوردنیهای نافع و روزیهای مبارکی را به دست میدهند. همچنان سبزیجات، علوفهها و درختستانهایی را با آب رویاندیم که چارپایان از آن میخورند، منظرۀ خوشایند دارند و باعث زیبایی زمین میشوند.
﴿وَجَنَّٰتٍ أَلۡفَافًا ١٦﴾.
با این آب مبارک، باغهای پُر درخت و بوستانهای فراخی را پدید آوردیم که شاخههای به هم پیچیده و شاخچههای نرم و ملایم دارند و منظر نیکو و زیبایی با شکوهی را پدید میآورند.
﴿إِنَّ یَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ کَانَ مِیقَٰتٗا ١٧﴾.
به راستی که روز قیامت روزی است که خداوند عزوجل میان مردم فیصله میکند، وقت مشخّص و مدّت معیّنی دارد که در نزد خداوند عزوجل معلوم است و حقتعالی وعدهاش را خلاف نمیکند.
﴿یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِ فَتَأۡتُونَ أَفۡوَاجٗا ١٨﴾.
روزی که اسرافیل در صور که شاخ بزرگی است برای بار دوم میدمد و از اثرش جماعتهای بسیاری از قبرها به سوی موقف بیرون میآیند.
﴿وَفُتِحَتِ ٱلسَّمَآءُ فَکَانَتۡ أَبۡوَٰبٗا ١٩﴾.
آنگاه آسمان شق میشود و شکاف میگردد، در نتیجه برای نزول فرشتگان و از بین رفتن برجها، افلاک و ستارهگان دروازههای بسیاری در آن گشوده میشود.
﴿وَسُیِّرَتِ ٱلۡجِبَالُ فَکَانَتۡ سَرَابًا ٢٠﴾.
کوهها با تکانی شدید از جایشان برکنده و پاره پاره میشوند و مانند غبار و گردی در هوا پراگنده میگردند.
﴿إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتۡ مِرۡصَادٗا ٢١﴾.
به راستی دوزخ جایگاهی است که موظّفان آتش آن در کمین کافران نشستهاند؛ یعنی آمدن کافران را انتظار میکشند تا دشوارترین جزا را بر آنان فرود آورند.
﴿لِّلطَّٰغِینَ مََٔابٗا ٢٢﴾.
آتش دوزخ جای بازگشت سرکشان است که با خواری و ذلّت به سویش رو میآورند. آری! در آنجا عذاب میشوند و مورد اهانت قرار میگیرند.
﴿لَّٰبِثِینَ فِیهَآ أَحۡقَابٗا ٢٣﴾.
زمانههایی را بدون انقطاع و به طور دوامدار در آتش دوزخ باقی میمانند و به عذاب سختی گرفتار اند که نه سستی میپذیرد و نه تخفیف مییابد.
﴿لَّا یَذُوقُونَ فِیهَا بَرۡدٗا وَلَا شَرَابًا ٢٤﴾.
در آنجا نه سردیی را مییابند که گرمی را از آنان دور سازد و نه آشامیدنیی را که تشنگی را مرفوع سازد، پوستهایشان میسوزد و به تشنگی گرفتار اند.
﴿إِلَّا حَمِیمٗا وَغَسَّاقٗا ٢٥﴾.
امّا به عوض سردی و نوشیدنی، آب داغ جوشانی برای آنان داده میشود که رودهها را قطع میکند و چرک آزار دهندهای را مینوشند که از بدنهای دوزخیان روان گشته است.
﴿جَزَآءٗ وِفَاقًا ٢٦﴾.
این جزایی است که با کارها و اعمال آنان برابری دارد؛ یعنی مستحقّ این جزا هستند و سزاوار چنین بلایی میباشند.
﴿إِنَّهُمۡ کَانُواْ لَا یَرۡجُونَ حِسَابٗا ٢٧﴾.
بدان سبب که این کافران به روز حساب تکذیب میکردند، در انتظار قیامت نبودند، بدان ایمان نداشتند و زندهشدن بعد از مرگ را توقّع نمیبردند.
﴿وَکَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَا کِذَّابٗا ٢٨﴾.
از آیات الهی که بر پیامبرش نازل شده انکار کردند، به وحیی که حقتعالی بر آن حضرت فرستاده تکذیب نمودند، به ردّ آن پرداختند و از آن رو گشتاندند، در نتیجه اینگونه عذابی جزای آنان مقرّر داشته شد.
﴿وَکُلَّ شَیۡءٍ أَحۡصَیۡنَٰهُ کِتَٰبٗا ٢٩﴾.
همه اعمال و کارکردها را در کتاب کارهای نیک و کتاب کارهای بد ثبت نمودیم و نوشتیم. بنابراین همه اعمال محفوظ و مضبوط است؛ بدون اینکه زیادت و نقصانی در آن راه یابد.
﴿فَذُوقُواْ فَلَن نَّزِیدَکُمۡ إِلَّا عَذَابًا ٣٠﴾.
جزای تکذیب و کفر خویش به پروردگار را بچشید، دیگر چیزی جز زیادت عذاب و سختیهای مجازات را نخواهید یافت، نه بر شما مهربانی صورت میگیرد و نه از آتش بیرون میشوید.
﴿إِنَّ لِلۡمُتَّقِینَ مَفَازًا ٣١﴾.
به راستی که رستگاری آخرت، نجات از آتش دوزخ و بهرهمندی به بهشت برای پرهیزگاران آماده است. این همه به سبب انجام اوامر و اجتناب از نواهی در نزد پروردگار برایشان مهیّا شده است.
﴿حَدَآئِقَ وَأَعۡنَٰبٗا ٣٢﴾.
باغستانهایی برایشان مهیّاست که دارای درختان انبوه و تاکهای انگوری است؛ همچنان که شاخههای فرود آمده و نزدیک دارد. ذکر انگور از میان سایر میوهها به خاطر منافع بسیار و مزّۀ نیکوی آن است.
﴿وَکَوَاعِبَ أَتۡرَابٗا ٣٣﴾.
برایشان همسرانی زیبا و دوشیزه از حوران بهشتی آماده شده که در حسن خویش بیهمتا و از هر عیبی پاک اند، اخلاق نیکو دارند و با حرمت و حشمت اند.
﴿وَکَأۡسٗا دِهَاقٗا ٣٤﴾.
جامههای لبریز از شرابی برایشان مهیّاست که نشهآور نیست، ایجاد درد سر نمیکند، صاحبش را دچار هذیان نمینماید، و عقلش را نمیرباید؛ با وجودی که نهایت لذّتبخش و سرور آور است.
﴿لَّا یَسۡمَعُونَ فِیهَا لَغۡوٗا وَلَا کِذَّٰبٗا ٣٥﴾.
سخنان بیفایده و کلام باطلی را در بهشت نمیشنوند، بلکه همه تقدیم سلام و حسن کلام با خوبی و مجالس انس است و عزّت و حلاوت منطق وجود دارد.
﴿جَزَآءٗ مِّن رَّبِّکَ عَطَآءً حِسَابٗا ٣٦﴾.
این پاداش نیکو در برابر اعمالی که انجام دادهاند از جانب پروردگار برایشان آماده شده و نعیم مقیم را در برابر التزام راه مستقیم به دست آوردند. الله تعالی بر ایشان عطا و بخشش کرده و ایشان را در نیکوترین جای و بهترین مقام استقرار بخشیده است.
﴿رَّبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا ٱلرَّحۡمَٰنِۖ لَا یَمۡلِکُونَ مِنۡهُ خِطَابٗا ٣٧﴾.
کسی که این نعمتها را برایشان ارزانی و کرامت کرده پروردگار آسمانها و زمین است که خلایق را پرورش داده است. او رحمت فراگیر دارد که همه مخلوقات را شامل میشود و به خاطر عظمت و شکوهی که دارد کسی بدون اجازهاش با وی سخن زده نمیتواند.
﴿یَوۡمَ یَقُومُ ٱلرُّوحُ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ صَفّٗاۖ لَّا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَقَالَ صَوَابٗا ٣٨﴾.
در آن روز جبرئیل علیه السلام برای تعظیم و توقیر خداوند عزوجل با سایر فرشتگان برمیخیزند و صف زدهاند. هیچ کسی به منظور شفاعت سخن زده نمیتواند؛ مگر آنگاه که اوتعالی برایش اجازه دهد و از کسی که برایش شفاعت میشود راضی باشد.
﴿ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ مََٔابًا ٣٩﴾.
روز قیامت روزی است که وعده بدان راست، وقوعش حقّ و وقتش ثابت است. پس هر که میخواهد عمل صالحی را در پیش گیرد که در نزد پروردگار برایش نفعی برساند و او را از عذاب و مجازات دشوار پروردگار نجات بخشد.
﴿إِنَّآ أَنذَرۡنَٰکُمۡ عَذَابٗا قَرِیبٗا یَوۡمَ یَنظُرُ ٱلۡمَرۡءُ مَا قَدَّمَتۡ یَدَاهُ وَیَقُولُ ٱلۡکَافِرُ یَٰلَیۡتَنِی کُنتُ تُرَٰبَۢا ٤٠﴾.
به راستی که ما شما را از وقوع عذاب نزدیکی ترساندیم؛ از عذاب روزی که انسان عملکرد نیک و بدش را مشاهده میکند. در آن هنگام کافر به علّت بازگشت بدی که دارد آرزو میبرد که کاش خاک میبود تا مورد محاسبه و عذاب قرار نمیگرفت و مسلّماً کسی که آرزوی مرگ نماید، به بلا و محنت بزرگی گرفتار آمده است.