تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ عادیات

سورۀ عادیات

مکی است؛ ترتیب آن 100؛ شمار آیات آن 11

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا ١.

سوگند به اسپان دونده، تندرو و تیزگام جهاد که با شدّت دویدن و سرعت رفتار شیهه می‌کشند و این آواز در آن هنگام زیبا‌ترین و خوشایند‌ترین پدیده‌ای است.

﴿فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا ٢.

به اسپانی که از تیزگامی و شدّت سرعت در دویدن با سُم‌های خود آتش افروزی می‌کنند؛ یعنی با قدم‌های خویش شرر می‌پراکنند.

﴿فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا ٣.

به اسپانی که با طلوع صبح در بامدادان، در دویدن به سوی دشمنان سبقت می‌جویند و دلیر‌مردان را با شأن و شوکت به سوی میدان جنگ حمل می‌کنند.

﴿فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا ٤.

با دویدن خویش غبار‌ها را می‌پراکنند و با تیزگامی خاک‌ها را به هوا می‌پاشند؛ از آن‌رو که سرعت زیاد دارند و قدم‌های خود را با قوّت به زمین می‌کوبند.

﴿فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا ٥.

در نتیجه این اسپان، دلیر‌مردان را در ساحۀ جنگ و میان دشمنان وارد می‌آورند؛ طوری که در حومۀ بانگ و خروش، میان معرکه و قلب دشواری‌ها قرار می‌گیرند.

﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ ٦.

به راستی که انسان از نعمت‌های پررودگارش انکار می‌ورزد، از احسان الهی چشم‌پوشی می‌نماید و به بخشش‌های مولایش کفران می‌کند؛ یعنی شکرش ناچیز یا معدوم است.

﴿وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ ٧.

هر آینه انسان بر انکارش اقرار و اعتراف می‌دارد، بر افعال بدش گواهی می‌دهد و تقصیرش را اعلان می‌دارد.

﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ ٨.

او بیش از حد به مال و ثروت محبّت می‌ورزد، به متاع دنیا دل‌ بسته، دوست‌دار دارایی و عاشق دنیاست و بر جمع‌آوری ثروت حریص است.

﴿۞أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ ٩.

آیا انسان نمی‌داند که وقتی از قبرش برای حشر و حساب بیرون شود و حضور یابد چه چیزی در انتظار اوست؟ یعنی او را چه رسیده که غافل و خطاکار است و در لهو و بازی مصروف می‌باشد.

﴿وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ ١٠.

در آن هنگام اموری که در سینه‌هاست بیرون‌آورده می‌شود، آنچه در ضمیر‌ها و خاطره‌هاست آشکار می‌شود و راز‌ها کشف می‌گردد.

﴿إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ ١١.

به راستی که خداوند عزوجل به اعمال بندگانش باخبر است و به کوشش مخلوقاتش بیناست. هیچ امری از او پوشیده نیست و هیچ رازی از او غایب نمی‌ماند؛ زیرا او به هر چیزی داناست.


سوره عادیات

سوره عادیات

وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا
سوگند به اسب‌های دونده که نفس‌زنان [به سوی میدان جهاد] پیش می‌روند.

فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا
و سوگند به اسب‌هایی که [با برخورد سُم‌هایشان به سنگ‌ها] جرقۀ [آتش] ایجاد می‌کنند.

فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا
باز سوگند به اسب‌هایی که در صبحگاهان [بر دشمن] یورش می‌برند.

فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا
و در آن هنگام گرد و غبار برمی‌انگیزند.

فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا
آنگاه در دل [سپاه دشمن] می‌تازند.


إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ
یقیناً انسان در برابر [نعمت‌های] پروردگارش بسیار ناسپاس است،

وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ
و بی‌گمان، او [خود] بر این [ناسپاسی] گواه است،

وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ
و همانا او علاقۀ فراوانی به مال [دنیا] دارد.

۞أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ
آیا او نمی‌داند که در آن روز، آنچه در گور‌هاست، [همه زنده و] برانگیخته می‌شوند؟

وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ
و آنچه در سینه‌هاست [همه] آشکار می‌گردد.

إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ
یقیناً در آن روز، پروردگارشان کاملاً به [وضع و حال] آنان آگاه است.


 

Al-‘Ādiyāt

تفسیر سوره‌ی عادیات


مکی و ۱۱آیه است.

آیه‌ی ۱۱-۱:

﴿وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا١[العادیات: ۱]. «سوگند به اسبان تازنده‌ای که نَفَس زنان پیش می‌روند»!.

﴿فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا٢[العادیات: ۲]. «سوگند به اسبانی که جرقه می‌افروزند».

﴿فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا٣[العادیات: ۳]. «سوگند به اسبان تاراج‌گری که به صبح درآیند».

﴿فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا٤[العادیات: ۴]. «آن‌گاه در آن (هنگام) غبار برانگیزند».

﴿فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا٥[العادیات: ۵]. «آن‌گاه به میان جمع می‌تازند».

﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ٦[العادیات: ۶]. «بی‌گمان انسان نسبت به پروردگار خود ناسپاس است».

﴿وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ٧[العادیات: ۷]. «و همانا خود انسان نیز بر این گواه است».

﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ٨[العادیات: ۸]. «و او علاقۀ شدیدی به دارائی و اموال دارد».

﴿أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ٩[العادیات: ۹]. «مگر نمی‌داند هنگامی‌که آنچه در گورهاست بیرون آورده شود».

﴿وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ١٠[العادیات: ۱۰]. «و راز دل‌ها آشکار گردانده شود».

﴿إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ١١[العادیات: ۱۱]. «در آن روز پروردگارشان از (وضع و حال) آنان آگاه است».

خداوند به اسب سوگند می‌خورد چون در آن نشانه‌های آشکار و نعمت‌های ظاهری است که برای مردم معلوم و مشخص است. و خداوند به حالتی از اسب سوگند خورده که دیگر حیوانات آن حالت را ندارند. پس فرمود: ﴿وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا١سوگند به اسباب تازنده‌ای که به سرعت و نفس زنان می‌تازند و پیش می‌روند.

﴿فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا٢و سوگند به اسبابی که بر اثر برخورد نعل آن‌ها با سنگ جرقه می‌افروزند. یعنی از صلابت و قدرتشان به هنگام دویدن، و از برخورد نعلشان با سنگ جرقه می‌افروزند.

﴿فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا٣سوگند به اسبانی که به هنگام صبح بر دشمنان یورش می‌برند. و این براساس اغلبیت می‌باشد، یعنی غالبا هجوم در صبحگاهان صورت می‌گیرد.

﴿فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا٤و به سبب تاختن و یورش بردنشان غباری بر می‌انگیزند. ﴿فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا٥و همراه با اسب سوار وارد جمع دشمنانی می‌شوند که بر آن‌ها هجوم برده‌اند. و آنچه که بر آن قسم یاد شده است از فرموده‌ی خداوند: ﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ٦یعنی بی‌گمان انسان از ادای حقوق الهی به شدت ممانعت می‌ورزد. پس طبیعت انسان و عادتش بر این است که حقوقی را که بر اوست به طور کامل ادا نکند بلکه طبیعت انسان تنبلی و کاهلی می‌طلبد و حقوق مالی و بدنی را که بر اوست ادا نمی‌کند.مگر کسی که خداوند او را هدایت کند و او را از این حالت درآوَرَد.

﴿وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ٧انسان بخل و ناسپاسی خود را می‌داند و بر آن گواه است و آن را انکار نمی‌کند چون این چیز روشن و واضح است.

و احتمال دارد که ضمیر به خدا برگردد. یعنی انسان در حق پروردگارش ناسپاس است و خداوند بر این ناسپاسی او گواه است. پس در اینجا انسان به شدّت مورد تهدید قرار گرفته است و به وی هشدار داده شده که خداوند بر او آگاه است.

﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ٨انسان مال و دارائی را به شدت دوست می‌دارد و این محبت باعث می‌شود تا حقوقی را که بر او واجب است ترک ن ماید و شهوت خود را بر رضایت پروردگارش مقدم بدارد. و این به خاطر آن است که او نگاهش را فقط به همین جهان منحصر کرده و از آخرت غافل مانده است. به همین جهت او را برداشتن ِ ترس و پروا از روز ِ هراسِ بزرگ تشویق نمود و فرمود:

﴿أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ٩آیا انسانی که مغرور است نمی‌داند که خداوند مردگان را از گورهایشان برای حشر و نشر بیرون می‌آورد.

﴿وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ١٠و رازهایی که در دل‌هاست و خیر و شری که در آن پنهان شده در آن روز آشکار می‌گردد. پس در آن روز نهان آشکار می‌گردد و نتیجه کارها برای مردم معلوم می‌شود.

﴿إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ١١همانا خداوند به اعمال ظاهر و باطن و پنهان و آشکار آن‌ها آگاه است و در برابر آن به آنها جزا و سزا می‌دهد. با این که خداوند در همه اوقات از اعمال بندگان آگاه است اما به طور ویژه فرمود: در آن روز از آن‌ها آگاه است، چون منظور جزا دادن بر اعمال است، اعمالی که از دایره علم و آگاهی خداوند خارج نبوده است.

پایان تفسیر سوره‌ی عادیات

سورة العادیات

سورة العادیات - سورة 100 - عدد آیاتها 11

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا

  2. فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا

  3. فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا

  4. فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا

  5. فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا

  6. إِنَّ الإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ

  7. وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِکَ لَشَهِیدٌ

  8. وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ

  9. أَفَلا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ

  10. وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ

  11. إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّخَبِیرٌ


سورة عادیات

 

به نام الله بخشندة مهربان

 

سوگند به اسب‌های دونده که نفس زنان (به سوی میدان) پیش می‌رفتند. ﴿1﴾ و سوگند به اسب‌هایی که (در اثر اصطکاک سم‌شان باسنگ‌ها) جرقۀ (آتش) ایجاد کردند. ﴿2﴾ باز سوگند به اسب‌های که در صبحگاهان (بر دشمن) یورش برند. ﴿3﴾ پس در آن هنگام گرد و غبار بر انگیرند. ﴿4﴾ آنگاه به میان جمع (سپاه دشمن) در آیند، (و آن‌ها را محاصره کننده). ﴿5﴾ محققاً انسان در برابر (نعمت‌های) پروردگارش بسیار ناسپاس است. ﴿6﴾ و بی‌گمان او بر این (ناسپاسی) گواه است. ﴿7﴾ و همانا او علاقة فراوان و شدیدی به مال دارد. ﴿8﴾ آیا او نمی‌داند که چون آنچه در گور‌هاست، (همه زنده و) برانگیخته شوند؟ ﴿9﴾وآنچه در سینه‌هاست (همه) آشکار گردد. ﴿10﴾ یقیناً در آن روز پروردگارشان به (وضع و حال) آن‌ها گاملاً آگاه است. ﴿11﴾

سُورَةُ العَادِیَاتِ

 

سُورَةُ العَادِیَاتِ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا ١ فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا ٢ فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا ٣ فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا ٤ فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا ٥ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ ٦ وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ ٧ وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ ٨ ۞أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ ٩ وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ ١٠ إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ ١١

 

 


 

سوره عادیات

 

به نام خداوند بخشندة مهربان

 

سوگند به اسبان تازنده‌ای که نَفَس زنان پیش می‌روند!. ﴿1 سوگند به اسبانی که جرقه می‌افروزند. ﴿2 سوگند به اسبان تاراج‌گری که به صبح درآیند. ﴿3 آن‌گاه در آن (هنگام) غبار برانگیزند. ﴿4 آن‌گاه به میان جمع می‌تازند. ﴿5 بی‌گمان انسان نسبت به پروردگار خود ناسپاس است. ﴿6 و همانا خود انسان نیز بر این گواه است. ﴿7 و او علاقة شدیدی به دارائی و اموال دارد. ﴿8 مگر نمی‌داند هنگامی‌که آنچه در گورهاست بیرون آورده شود. ﴿9

و راز دل‌ها آشکار گردانده شود. ﴿10 در آن روز پروردگارشان از (وضع و حال) آنان آگاه است. ﴿11