ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 39؛ شمار آیات آن 75
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ ١﴾.
بدون شک نزول قرآن حکیم وحیی از جانب خداوند عزوجل است؛ خدایی که در پادشاهیاش عزیز و غالب است، چنانکه هر که از وی اطاعت کند عزّتش میدهد و هر که از او نافرمانی کند خوارش میسازد. پروردگاری که در آفرینش و صُنعش و در تدبیر و شریعتش باحکمت است.
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّینَ ٢﴾.
ای پیامبر! همانا خداوند عزوجل قرآن را به سویت به حقّ و عدالت فرو فرستاده است، بنابراین پروردگارت را یگانه بشناس، عبادت را برای او خالص گردان و دیگری را به او شریک نساز.
﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّینُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ یَحۡکُمُ بَیۡنَهُمۡ فِی مَا هُمۡ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ کَٰذِبٞ کَفَّارٞ ٣﴾.
آگاه باش که عبادت خالص از شرک و سالم از ریا و سمعه، سزاوار خداوند عزوجل است. اما کسانی که به اوتعالی شریک میآوردند و به عبادت چیزهای دیگر میپردازند، ادعا میکنند که ایشان خدایان دیگری را عبادت نمیکنند؛ مگر به منظور اینکه در نزد حقتعالی برای آنان شفاعت کند و در تقربّشان به اوتعالی بیفزایند. اینان در دعوایشان دروغ میگویند و سخن آنان افترایی بیش نیست؛ زیرا عبادت و شفاعت مخصوص پروردگار است. الله عزوجل به طور قطع در امور اختلافی میان مؤمنان و کافران فیصله میکند؛ یعنی برای مؤمنان مخلص که وی را به یگانگی عبادت کردند و به او شریک نیاوردند پاداش میدهد و مشرکان را که با پروردگار یگانه خدایان دیگری را برگزیدند مجازات میکند. حقتعالی کسی را که در گفتهها و اعمالش دروغ گوید و به آیاتش کافر شود به سویی حقّ و راهیابی هدایت نمیکند؛ از این رو کافران افتراکننده از هدایت الهی محروم اند.
﴿لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن یَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُۚ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ ٤﴾.
اگر خداوند عزوجل اراده داشت که از بندگانش فرزندی داشته باشد، خودش هرچه میخواست برایش برمیگزید؛ نه اینکه بندگان به او نسبت دهند. اما پروردگار متعال از این امر پاک و مقدّس است و بلندتر از این است که فرزندی داشته باشد؛ زیرا او معبودی یگانه، پروردگار یکتا و ذات بینیاز است که چیزی را نزاده، از کسی زاده نشده و برای او همتایی نیست. او ذات قهّاری است که بر دیگران غلبه دارد، هر که با او جنگ کند خوارش میسازد و هر که با وی دشمنی ورزد شکستش میدهد. پس هر چیزی مقهور عظمت و تسلیم سلطان اوتعالی است.
﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ یُکَوِّرُ ٱلَّیۡلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَیُکَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّیۡلِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ کُلّٞ یَجۡرِی لِأَجَلٖ مُّسَمًّىۗ أَلَا هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡغَفَّٰرُ ٥﴾.
خداوند عزوجل آسمانها و زمین و موجودات میان هردو را بر مبنای حکمتهای بزرگی به حقّ و عدالت آفرید و پاک و مقدّس است از اینکه آنها را بیهوده و بیفایده آفریده باشد. اوتعالی شب را میآورد و روز را از میان برمیدارد، باز روز را میآورد و شب را دور میسازد؛ بر علاوه لحظات هرکدام را از لحظات یکی دیگر کم میسازد و هریک از شب و روز را در وقت معیّنهاش پدید میآورد؛ چنانکه هیچکدام بر دیگری سبقت نمیجوید. الله عزوجل خورشید و ماه را رام ساخته است؛ یعنی هرکدام را مقررّ داشته که در مدارش با نظم و حسابی تا قیام قیامت به حرکت ادامه میدهد؛ طوری که برای خورشید مناسب نیست ماه را دریابد و هریک با نظم مخصوصی در منازل خود فرود میآیند. آگاه باش! خداوندی که آفرینش خویش را نیکو ساخته، در صُنعش ابداع دارد، بر بندگانش صاحب فضل است و هرچه را بخواهد از مخلوقاتش مسخّر میسازد، در پادشاهی خویش نیز غالب است، هر که با وی مقابله کند قهرش میکند، هر که با وی زور آزمایی کند مغلوبش میسازد و آمرزندۀ گناهان تایبان است.
﴿خَلَقَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِیَةَ أَزۡوَٰجٖۚ یَخۡلُقُکُمۡ فِی بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡ خَلۡقٗا مِّنۢ بَعۡدِ خَلۡقٖ فِی ظُلُمَٰتٖ ثَلَٰثٖۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡکُۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ ٦﴾.
ای بندگان! خداوند عزوجل شما را از پدرتان آدم خلق کرد، همانگونه که حوا همسر آدم را نیز از وجود خود آدم پدید آورد. اوتعالی برای شما از مواشی شتر، گاو، گوسفند و بُز، هشت صنف نر و ماده را آفرید و به همین طریق شما را به گونۀ جنین در شکمهای مادرهایتان به وجود آورد و به احوال نطفه، علقه و مضغه متغیّر ساخت؛ چنانچه در تاریکی شکم مادر، رحم و پردۀ نوزاد از حالی به حالی دیگر متحول میگردید. کسی که مخلوقات را بدینگونه آفرید و خلقتش را نیکو ساخت، خداوند یگانۀ یکتایی است که پروردگار شماست و جز او خدایی نیست. تنها او مستحقّ عبادت است؛ نه دیگران، پس به چه دلیلی از عبادتش به سوی غیر او رو میآورید؛ در حال که او آفریدگار و روزیدهنده است و دیگران نه چیزی را آفریدهاند نه روزی دادهاند.
﴿إِن تَکۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمۡۖ وَلَا یَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡکُفۡرَۖ وَإِن تَشۡکُرُواْ یَرۡضَهُ لَکُمۡۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرۡجِعُکُمۡ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٧﴾.
ای بندگان! اگر به خداوند عزوجل کفر ورزید، پیامبرانش را تکذیب کنید و از فرمانش سرپیچی کنید اوتعالی از شما بینیاز است، طاعت مطیع برایش فایدهای نمیرساند و گناه گنهکار به او ضرری ندارد اما شما به فضل و رحمتش نیازمند هستید. حقتعالی به کفر بندگانش راضی نیست و ایشان را بدان فرمان نداده است؛ بلکه از بندهای راضی میشود که به وسیلۀ عبادت و اخلاص طاعت به شکر نعمتهایش بپردازد. هیچ کسی گناه کسی دیگر را برنمیدارد؛ یعنی نتیجۀ نیکی و بدی هر شخصی به خودش میرسد، بعد از آن به سوی حقتعالی بازمیگردید تا در روز قیامت از شما حساب بگیرد، از اعمالتان خبر دهد و مطابق آن برای شما جزا مقررّ دارد. اوتعالی به اسرار نهانی، به امور مخفی در ضمایر و پنهان در سینهها باخبر است.
﴿وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَا رَبَّهُۥ مُنِیبًا إِلَیۡهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُۥ نِعۡمَةٗ مِّنۡهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدۡعُوٓاْ إِلَیۡهِ مِن قَبۡلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِۦۚ قُلۡ تَمَتَّعۡ بِکُفۡرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ ٨﴾.
این از طبیعت انسانی است که هرگاه به سختیی چون بیماری، ناداری و مصیبت گرفتار شود به خدا پناه میبرد، در پیشگاهش سر تسلیم فرود میآورد و به او استغاثه مینماید. اما وقتی دعایش را پذیرفت، گشایش را نصیبش کرد و فضلش را شامل حالش ساخت احسان پروردگارش را فراموش کرده تمردّ و سرکشی مینماید، به خداوند عزوجل شریک میآورد و در بیراهه کشاندن دیگران تلاش میکند تا آنان را از هدایت دور سازد. ای پیامبر! برای این گروه منکر ستیزهجو بگو: از زندگی فناپذیر دنیا با کفر خویش بهرهمند شوید؛ زیرا بازگشت شما به سوی دوزخ است و در آن جاودان خواهید ماند.
﴿أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّیۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا یَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَیَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦۗ قُلۡ هَلۡ یَسۡتَوِی ٱلَّذِینَ یَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِینَ لَا یَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٩﴾.
آیا این منکر ستیزهجو بهتر است، یا کسی که به پیشگاه پروردگارش فروتنی میکند و مطیع مولای خویش میباشد، لحظات شب را با نماز، تلاوت قرآن و ذکر خداوند عزوجل میگذراند و از عذاب حقتعالی در روز قیامت میترسد، رحمت پروردگار سبحان را آرزو میبرد و خوف و رجاء را در دل میپروراند؟ ای پیامبر! بگو: آیا اهل علم نافعی که صاحبش را به طاعت و عبادت پروردگار میرساند و به نماز تهجُد وامیدارد، با کسی که علم سودمند ندارد، در نادانی و شهواتش فرو رفته و در لذتهایش غافل مانده است برابر اند؟ به یقین که برابر نیستند. به راستی که اندیشمندان با بصیرت و صاحبان فطرت مستقیم میان این دو گروه فرق قایل میشوند.
﴿قُلۡ یَٰعِبَادِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمۡۚ لِلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٞۗ وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌۗ إِنَّمَا یُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَیۡرِ حِسَابٖ ١٠﴾.
ای پیامبر! برای بندگان نیکوکار و اخلاصمندم بگو: با عمل به طاعات و ترک معاصی از الله عزوجل بترسید. برای کسی که در عبادت او تعالی، پیروی از پیامبرش و توشهگیری از اعمال نیکو اخلاص ورزد، پاداش بهشتهای پر از نعمت داده میشود. بر علاوه پاداشهای دنیوی چون حال نیکو، زندگی بهتر، وسعت روزی، ستایش به شایستگیها و پذیرفتگی در نزد مردم برایش میسّر است. برای کسی که عبادت پروردگارش را اراده داشته باشد زمین خداوند عزوجل فراخ است؛ یعنی در سرزمینی که به عبادت مولایش قدرت نداشته باشد باقی نمیماند، بلکه به جای دیگری هجرت میکند. به راستی پروردگار منّان در روز قیامت بخشش بسیار و بدون حسابی برای صابران عطا مینماید، اما دیگران را با حساب عطا میکند و این به خاطر بزرگی مربتۀ صبر است.
﴿قُلۡ إِنِّیٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّینَ ١١﴾.
ای پیامبر! برای مردم بگو: الله عزوجل به من و پیروانم دستور داده که عبادت را برای او خالص سازیم و به او چیزی را شریک نیاوریم؛ زیرا اوتعالی اعمال را تا هنگامی که خالص برای او و مطابق سنّت رسولش نباشد نمیپذیرد.
﴿وَأُمِرۡتُ لِأَنۡ أَکُونَ أَوَّلَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ١٢﴾.
بگو ای پیامبر! خداوند عزوجل مرا مأمور ساخته تا نخستین فرد مسلمان امّتم باشم؛ یعنی به عبادتش منقاد و به فرمانش تسلیم باشم، امورم را به او بسپارم و بر او توکّل کنم.
﴿قُلۡ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ ١٣﴾.
ای پیامبر! برای مردم بگو: اگر اوامر الهی را ترک کنم و نواهیاش را انجام دهم، از این میترسم که مرا در روز هولناک قیامت که سختی بیش از حد دارد عذاب نماید.
﴿قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِینِی ١٤﴾.
ای پیامبر! برای مردم بگو من خدای یگانهای را میپرستم که پروردگار من است، جز او معبود بر حقّی وجود ندارد و کسی غیر او سزاوار پرستش نیست. طاعتم را برای او خالص ساختم و کسی را در عبادتم به او شریک نمیآورم.
﴿فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِۦۗ قُلۡ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِیهِمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ أَلَا ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِینُ ١٥﴾.
اکنون ای کافران هرچه را میخواهید از بتان و مجسمهها عبادت کنید، چون زیان آن به خود شما میرسد و به من هیچ ضرر و آزاری ندارد. ای پیامبر! به کافران خبر بده که زیانمندان حقیقی کسانی اند که خود و خانوادۀ خویش را در روز حساب، آنگاه که عذاب و مجازات الهی بر آنان فرا رسد به خساره مواجه کنند، زیرا چنین افرادی سبب گمراهی و بیراهه روی خانوادۀ خود شدهاند. آگاه باش که زیانمندی کافران در روز قیامت خسارۀ دیگری را در پی دارد؛ زیرا هلاکت حقیقی و گرفتاری دوامدار در آتش است.
﴿لَهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ ظُلَلٞ مِّنَ ٱلنَّارِ وَمِن تَحۡتِهِمۡ ظُلَلٞۚ ذَٰلِکَ یُخَوِّفُ ٱللَّهُ بِهِۦ عِبَادَهُۥۚ یَٰعِبَادِ فَٱتَّقُونِ ١٦﴾.
قطعاتی از عذاب بر کافران در دوزخ سایه میاندازد و آنان را میپوشاند؛ مانند اینکه بر سر آنان سایبانی باشد، همچنان در زیر پای آنان قطعاتی از آتش فرش میکنند. خداوند عزوجل این عذاب سخت را یادآوری میکند تا بندگان بترسند و با طاعت و ترک معصیت از اوتعالی حذر داشته باشند. پس ای بندگان! با ایمان به پروردگار، پیروی از رسول الله، انجام اوامر و اجتناب از نواهی تقوای الهی را درپیش گیرید.
﴿وَٱلَّذِینَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن یَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ ١٧﴾.
کسانی که از طاعت شیطان و از اطاعت پیروان و همکارانش دست کشیدند، از شرک به خداوند عزوجل پرهیز کردند و با اخلاص طاعت و حسن عبادت به سوی حقتعالی بازگشتند برایشان در زندگی دنیا مژدهای است که با پذیرش در نزد مخلوقات، محبّت مردم، ستایش نیکو، توفیق به طاعت و استقامت در همه امور تحقّق مییابد و در آخرت نیز رضای الهی، فوز بزرگ و نعمتهای جاودانی برایشان آماده شده است. پس ای پیامبر! بندگان صاحم را به این احسان بزرگ مژده بده.
﴿ٱلَّذِینَ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٨﴾.
این بندگان ابرار، کسانیاند که برای شنیدن سخنهای رهنمونساز کتاب و سنّت و علم نافع سکوت میکنند و از نیکوترین سخن پیروی مینمایند. خداوند عزوجل ایشان را به راه مستقیم توفیق میدهد، راهیابی را الهامشان مینماید، بر هدایت ثباتشان میبخشد و تنها آنان صاحبان عقلهای اندیشمند و فطرتهایسلیماند.
﴿أَفَمَنۡ حَقَّ عَلَیۡهِ کَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِی ٱلنَّارِ ١٩﴾.
ای پیامبر! آیا میتوانی کسی را که خداوند عزوجل عذاب را بر او مقدّر کرده و خودش به گمراهی راضی است، از هدایت دور رفته و کفر را برگزیده است هدایت نمایی؟ آیا در توان تو هست که او را از عذاب دوزخ نجات دهی؟ تو توان این کار را نداری؛ زیرا آنچه در توان تو هست هدایت ارشاد است، اما هدایت توفیق، تنها کار الله عزوجل است.
﴿لَٰکِنِ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ غُرَفٞ مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ مَّبۡنِیَّةٞ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ لَا یُخۡلِفُ ٱللَّهُ ٱلۡمِیعَادَ ٢٠﴾.
اما برای پرهیزکاران نیکوکار که به طاعت خداوند عزوجل عمل کنند و از نافرمانیاش بپرهیزند، اطاقهایی در بهشت مهیّا شده که هرکدام از دیگری در زیبایی و ارزشمندی برتر اند و از زیر درختها و کاخهای آن جویها جاری است. این وعدۀ پروردگار برای دوستان اوست که حتماً واقعشدنی است؛ زیرا الله عزوجل به وعدۀ خویش وفا میکند.
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَلَکَهُۥ یَنَٰبِیعَ فِی ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ یُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ یَجۡعَلُهُۥ حُطَٰمًاۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢١﴾.
آیا ندیدی که چگونه خداوند عزوجل آب با برکتی را از ابرها فرود میریزد، سپس آن را در منافذ زمین فرو میبرد و از اثرش چشمههای فوّار و جویهای جاری را پدید میآورد. بعد از آن با این آبها کشتها را با رنگها و اصناف مختلف سبز میگرداند، باز این کشتها بعد از سرسبزی و تازگی به خشکی و زردی میگرایند و بعد از خشکشدن درهم شکسته و پارچه میشوند. به راستی که در پیدایش و نابودی این مخلوقات که حقتعالی آنها را مقدّر ساخته و تازه به وجود آورده پند بزرگ و موعظۀ سترگی برای صاحبان عقلهای سلیم و فطرتهای معتدل وجود دارد.
﴿أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦۚ فَوَیۡلٞ لِّلۡقَٰسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکۡرِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ ٢٢﴾.
آیا کسی که خداوند عزوجل دلش را بگشاید؛ چنانکه اوامر اسلام، عمل به شریعت و پیروی از هدایت پیامبر را بپذیرد، با بینشی از خویشتن و با هدایتی از پروردگار همراه باشد، حق را بشناسد و بدان عمل کند، باطل را تشخیص دهد و از آن اجتناب نماید مانند کسی است که چنین نیست؟ به یقین که این دو کس برابر نیستند؛ یعنی کسی که هدایت شده، دلی گشایش یافته و آباد از طاعت دارد و یا یقین و هدایت همراه است. امّا شخص گمراه و منحرف، از حق روگردان است و در گمراهی و حیرت به سر میبرد. پس هلاکت به تمام و کمال بر سنگدلانی باد که هم خود از یاد الله عزوجل روگردان اند و هم دیگران را از راه اوتعالی بازمیدارند، آری! این گروه از راه هدایت دور افتادهاند، به حق توفیق نمییابند و در امور خیر استقامت ندارند.
﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِیثِ کِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِیَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِینَ یَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ هُدَى ٱللَّهِ یَهۡدِی بِهِۦ مَن یَشَآءُۚ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ ٢٣﴾.
الله عزوجل خداوندی است که نیکوترین سخن را، از نگاه لفظ و معنی و از نگاه برکت و رشد، بر پیامبرش نازل کرده است. این کلام و سخن، قرآن کریم است که بعضی آیات آن در زیبایی و استحکام، در حکمت و هدایت و در عدم تضاد و اختلاف، با آیات دیگرش همانندی دارد. کتابی است که خبرها، براهین، دلایل و احکام در آن تکرار شده و در هنگام شنیدنش لرزه بر اندام پرهیزگاران میافتد؛ از آنرو که بیانش ترساندن، بیم دادن و وعدۀ نعمتها، ترغیب در خیر و رحمت الهی نرم میشود. تأثیر قرآن بر دلهای پرهیزگاران نیکوکار هدایتی از جانب خداوند عزوجل بر ایشان است؛ زیرا حقتعالی هر که را بخواهد هدایت میکند؛ اما اگر با ارادهاش کسی را از راه حق و ایمان بازدارد، هیچ کسی جز اوتعالی هدایتش کرده نمیتواند و آنگاه در گمراهی و سرکشی باقی میماند.
﴿أَفَمَن یَتَّقِی بِوَجۡهِهِۦ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۚ وَقِیلَ لِلظَّٰلِمِینَ ذُوقُواْ مَا کُنتُمۡ تَکۡسِبُونَ ٢٤﴾.
آیا کسی که بر رویش در آتش دوزخ انداخته شود، طوری که دستهایش از پشت سرش به زنجیر بسته باشد و به علّت تکذیب و کفر خویش نتواند خودرا از آتش باز دارد بهتر و برتر است، یا شخصی که به سبب ایمان و صلاح خویش، به رضای خدا و بهشتش نایل آمده است؟ به راستی که این دو شخص باهم برابر نمیباشند. در آن روز برای کافران که با شرک و گناه بر خویشتن ستم کردهاند گفته میشود: نتیجۀ اعمال بد و ثمرۀ جرم و گناه خویش را که در دنیا انجام دادهاید بچشید.
﴿کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَشۡعُرُونَ ٢٥﴾.
ای پیامبر! اهل قرنهای پیشین، به مانند کافران امّت تو پیامبران خود را تکذیب کردند و در نتیجه خداوند عزوجل عذاب را از جایی که نزول آن را گمان نمیبردند بر آنان فرود آورد؛ یعنی به گونۀ ناگهانی و با بیخبری آنان را فرا گرفت.
﴿فَأَذَاقَهُمُ ٱللَّهُ ٱلۡخِزۡیَ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٢٦﴾.
خداوند عزوجل بر امّتهای کافر و تکذیب کنندۀ گذشته، در زندگی دنیا عذاب سختی را با خواری و ذلّت چشانید و بدترین و هولناکترین عذاب را در آتش دوزخ برای آنان آماده کرده است. اگر این کافران میدانستند که به سبب ارتکاب تکذیب، چه عذابی بر آنان فرود میآید ایمان میآوردند و تصدیق میکردند. امّا نادانی و خواهشهای نفسانی بر آنان غلبه کرد و گمراه شدند.
﴿وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن کُلِّ مَثَلٖ لَّعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٢٧﴾.
به راستی که خداوند عزوجل در کتاب بزرگش هرنوع مَثَل را به طور پند دهی و موعظه برای کافران ارائه کرده است برای اینکه از کفر و گناهان خویش باز گردند.
﴿قُرۡءَانًا عَرَبِیًّا غَیۡرَ ذِی عِوَجٖ لَّعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ ٢٨﴾.
خداوند عزوجل کتاب بزرگش را به زبان عربی فرود آورده که الفاظ واضح و معانی آسان دارد و تعقید و غرابتی در آن نیست؛ برای اینکه چون قرآن عربی واضح را بخوانند، با انجام طاعات و پرهیز از گناهان تقوا پیشه شوند.
﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلٗا فِیهِ شُرَکَآءُ مُتَشَٰکِسُونَ وَرَجُلٗا سَلَمٗا لِّرَجُلٍ هَلۡ یَسۡتَوِیَانِ مَثَلًاۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٢٩﴾.
خداوند متعال برای هر یک از دو شخص: مؤمن یگانه شناس و کافر مُشرک مَثَلی را ارائه میدارد. برای کافر مشرک بردۀ مملوکی را مَثَل میزند که مال شریکانِ متخاصم است چنانکه در راضیساختن همگان در حیرت است؛ زیرا رضای یکی از شریکان خشم دیگری را فراهم میکند. اما برای مؤمن یگانه شناس بردۀ دیگری را مثال میآورد که مال خالص مولای خود است، به گونهای که رضای اوست کار میکند و همه قصد و توان خود را در کار مولایش به خرچ میدهد. آیا این دو برده با هم برابر اند؟ یقیناً که برابر نیستند. این دو مَثَل، برای مشرکِ متذبذب و حیرت زده و برای مؤمن صاحب اطمینان و یقین است. ستایش نیکو و شکران شایسته مخصوص پروردگاری است که برای بندگانش چنین مثالهایی را بیان داشته است، اما بیشتر مردم حق را نمیدانند تا با آن هدایت شوند و در نادانی و گمراهی به سر میبرند.
﴿إِنَّکَ مَیِّتٞ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ ٣٠﴾.
ای پیامبر! خواهی نخواهی تو وفات میکنی و جاودانه نیستی. به همینگونه دشمنانت نیز میمیرند و جاودانه نمیباشند. بنابراین شما درعدم جاودانگی در دنیا مشترک هستید، پس چرا کافران مرگ تو را انتظار میکشند؛ در حالی که مرگ بر همگان آمدنی است؟
﴿ثُمَّ إِنَّکُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ عِندَ رَبِّکُمۡ تَخۡتَصِمُونَ ٣١﴾.
ای بندگان! بعد از آن شما در روز باز گشت در نزد خداوند عزوجل متفاوت هستید؛ گروهی اهل ایمان و صلاح و گروهی اهل کفر و فساد میباشید و یقنیاً که پروردگار سبحان میان بندگانش در آن روز به عدل حکم میکند؛ یعنی پرهیزگاران را نجات میبخشد و بدکاران را عذاب مینماید.
﴿۞فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن کَذَبَ عَلَى ٱللَّهِ وَکَذَّبَ بِٱلصِّدۡقِ إِذۡ جَآءَهُۥٓۚ أَلَیۡسَ فِی جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡکَٰفِرِینَ ٣٢﴾.
هیچکس در جهان از کسی که بر خداوند عزوجل دروغ بربندد ستمگارتر نیست؛ یعنی از شخصی که برای اوتعالی شریکی، فرزندی یا همسری قایل شود، یا حقتعالی را به یکی از مخلوقاتش همانند بداند و یا او را به غیر صفاتی که در کتاب و سنّت آمده توصیف کند. همچنان است هر که به دروغ ادّعا کند که پروردگار سبحان بر او وحی نازل کرده است و نیز کسی که به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تکذیب کند و شریعتش را رد نماید. آیا جایگاه و جای بود و باش کافران در دوزخ نیست؟ آری! دوزخ سرا و قرارگاه آنان است.
﴿وَٱلَّذِی جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ وَصَدَّقَ بِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ ٣٣﴾.
کسانی که وحی را از جانب خداوند عزوجل به بندگان میآورند و در گفتار، کردار و احوالشان راستگوی اند، همچنان کسانی که به وحی الهی تصدیق میکنند و در اعتقاد، گفتار و کردار خویش از آن پیروی میکنند واقعاً پرهیزگار و نیکو کاراند. آری! پیشوا و سردار راستگویان رسول خدا محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و همچنان یاران نیکوکار و پیروان بزرگوارش تا روز قیامت از جملۀ همین پرهیزگاران نیکوکاراند.
﴿لَهُم مَّا یَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِکَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٣٤﴾.
برای این پرهیزگاران وفادار و راستکار، انواع شادمانیها، لذایذ و خواستههای مهیّاست که نه آنها را چشم دیده، نه گوش شنیده و نه در دل انسان خطور کرده است. این پاداش کسی است که در عبادت و طاعت پروردگارش احسان و اخلاص ورزد؛ یعنی عبادت را مخصوص خداوند عزوجل سازد و از پیامبرش اطاعت نماید.
﴿لِیُکَفِّرَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِی عَمِلُواْ وَیَجۡزِیَهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ ٱلَّذِی کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٣٥﴾.
برای اینکه خداوند عزوجل با ملاحظۀ ایمان، توبه و انجام حسنات بعد از گناهان، بدترین گناهان و خطاهایی را که در دنیا انجام دادند کفّاره کند و بزرگترین و نیکوترین پاداش را برایشان عطا کند؛ طوری که پاداش آنان را مطابق بهترین عملشان عیار سازد و بعد از آن اعمال دیگرشان را به منظور دریافت پاداش بدان پیوست سازد.
﴿أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِکَافٍ عَبۡدَهُۥۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِٱلَّذِینَ مِن دُونِهِۦۚ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ ٣٦﴾.
آیا خداوند عزوجل پیامبرش را از شرّ و تدبیر کافران نگه نمیدارد تا آزار و اذیت آنان به او نرسد؟ آری! پروردگار منّان آن حضرت را در دنیا و آخرت محافظت و یاری میکند، اذیت و آزار کافران را از او دفع مینماید و عزّت و پیروزیاش میبخشد، دشمنان و مخالفانش را سرکوب میکند و شکست میدهد. ای پیامبر! کافران از خدایان باطل خویش تو را میترسانند و با عقیدۀ دروغین خویش میپندارند که آنها به تو ضرر میرساند. کسی که الله عزوجل دلش را ازهدایت منصرف سازد و گمراهی بر او مقدّر شده باشد، جز پروردگار هدایتگری نمییابی که به راه راست رهنمونش سازد.
﴿وَمَن یَهۡدِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّضِلٍّۗ أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِعَزِیزٖ ذِی ٱنتِقَامٖ ٣٧﴾.
کسی ر ا که خداوند عزوجل با هدایتش به راه مستقیم دلالت کند، آنگاه از کتاب و سنّت پیروی نماید و شریعت الهی را در ظاهر و باطن خویش حاکم سازد، هیچ کسی نمیتواند او را از راه هدایت باز گرداند. آیا حقتعالی در پادشاهی و مجازات دشمنانش غالب نیست؟ اوتعالی دوستانش را عزیز و دشمنانش را خوار میسازد، هر که با وی ستیزه کند شکستش میدهد و هر که با وی زور آزمایی کند مغلوبش میکند و به این طریق با فرود آوردن عذاب از دشمنان و مخالفانش انتقام میگیرد.
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَیَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَرَءَیۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِیَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ کَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِی بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِکَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِیَ ٱللَّهُۖ عَلَیۡهِ یَتَوَکَّلُ ٱلۡمُتَوَکِّلُونَ ٣٨﴾.
ای پیامبر! اگر از مشرکان بپرسی که آسمانها و زمین را که آفریده است؟ به زودی برایت پاسخ میدهند که فقط خداوند عزوجل آنها را آفریده است. پس چرا خدایان دیگری را با اوتعالی پرستش میکنند؟ اکنون از آنان بپرس: آیا خدایانی که شما عبادت میکنید امر ناخوشایندی را که حقتعالی بر من مقدّر کرده باشد میتوانند دفع کنند؟ یا ضرری را که بر من فرود آمده باشد مرفوع کرده میتوانند؟ آیا توان دارند خیر و رحمتی را که الله تعالی بر من حکم و مقدّر کرده باشد باز دارند؟ قطعاً! برایت پاسخ خواهند داد که نمیتوانند. برای آنان بگو: پس تنها پروردگار مرا کفایت میکند و بسنده است. هر شخص موحّد صداقتکار و اخلاصمند، در جلب منافع و دفع امور زیان آور و نیز در رسیدن به خیر و دورساختن شرّ، به اوتعالی اعتماد میکند. اوست که اختیار همه امور را به دست دارد و مالک نفع و ضرر است؛ همه امورم را به وی میسپارم و بر او توکّل میکنم، او مرا بسنده و بهترین سرپرستی است.
﴿قُلۡ یَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنِّی عَٰمِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٣٩﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: شما بر روش خود که کفر و تکذیب است ادامه دهید و عمل کنید، من نیز به اخلاص عبادت برای او تعالی، اطاعت از هدایات شریعت و عقیده و عمل به حق که مرا خداوند عزوجل به آن هدایت کرده عمل میکنم، به راستی آنگاه که الله عزوجل بین من و شما حکم کند آشکار میشود که هلاکشونده و نجات یابنده کیست و راستگو و دروغگو چه کسی خواهد بود.
﴿مَن یَأۡتِیهِ عَذَابٞ یُخۡزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیۡهِ عَذَابٞ مُّقِیمٌ ٤٠﴾.
به طور قطع خواهید دانست که هر که به عذاب خداوند عزوجل گرفتار شود، خوار و ذلیلش میسازد و او را در آتش دوزخ فرود میآورند؛ آتشی که درد آور و دایمی است، انقطاع نمیپذیرد و تخفیف نمییابد.
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ لِلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیۡهَاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٍ ٤١﴾.
ای پیامبر! خداوند عزوجل قرآن را با راستی وعدل بر تو نازل کرده تا هدایتی برای مردم و بیانگر حکم همه امور باشد. اکنون هر که از قرآن فایده گیرد و از آن پیروری کند، به احکامش عمل کند و آن را حاکم بر امور خود سازد به خویشتن احسان کرده و نفعش به خودش باز میگردد. امّا کسی که هدایت را رها کند و سرکشی را اختیار کند، زیان عملکرد و جزای کردارش به خودش برمیگردد؛ چون طاعت مطیعان به اوتعالی فایدهای نمیرساند و معصیت گنهکاران ضرری را متوجه وی نمیگرداند. ای پیامبر! تو وکیل مردم نیستی که اعمال آنان را بشماری، کردارشان را محاسبه نمایی و آنان را بر هدایت مجبور سازی؛ یعنی وظیفۀ تو جز رساند پیام و دعوت حکمیانه به سوی خدا کار دیگری نمیباشد.
﴿ٱللَّهُ یَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِینَ مَوۡتِهَا وَٱلَّتِی لَمۡ تَمُتۡ فِی مَنَامِهَاۖ فَیُمۡسِکُ ٱلَّتِی قَضَىٰ عَلَیۡهَا ٱلۡمَوۡتَ وَیُرۡسِلُ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ٤٢﴾.
خداوند عزوجل ذاتی است که ارواح انسانها را در هنگام فرا رسیدن مرگ، بزرگ که در وقت کمال پذیری عمر و نهایت حیات فرا میرسد قبض میکند، آنگاه روحش را محبوس میسازد تا به بدنش باز نگردد. اما کسی که با چنین مرگی نمرده، روحش را فقط در وقت خواب یعنی موت کوچک میگیرد و نگه میدارد، بعد از اتمام خواب رهایش میسازد تا به بدن بر گردد و این بازگشت روح با هنگامی که مدّت عمرش به نهایت و کمال رسد ادامه دارد. یقیناً در قبض روح مردهگان، نگهداشت روح شخص خوابیده و بازگشت دوبارهاش به وجود، دلایل آشکاری بر قدرت و حکمت خداوند منّان است؛ البته برای کسانی که بیندیشند و پند گیرد.
﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُفَعَآءَۚ قُلۡ أَوَلَوۡ کَانُواْ لَا یَمۡلِکُونَ شَیۡٔٗا وَلَا یَعۡقِلُونَ ٤٣﴾.
آیا کافران برای خود شفیعانی را به منظور رفع نیازهای خویش بر گزیدند؛ در حالی که خداوند عزوجل به این کار راضی نیست و بدان اجازه نداده است؟ ای پیامبر! برای آنان بگو: چگونه شفیعانی را برمیگزینید که مالک جلب منفعت و دفع ضرری نیستند. آری! خدایان باطل به عبادت مشرکان آگاه نیستند؛ زیرا جماد و بیخرداند.
﴿قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَةُ جَمِیعٗاۖ لَّهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ ثُمَّ إِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ٤٤﴾.
ای پیامبر! برای مشکان بگو: تنها خداوند عزوجل مالک شفاعت است و بدان اجازه میدهد. پادشاهی آسمانها و زمین و موجودات میان آنها از آن اوست، فرمانش اجرا شدنی و حکمتش نافذ است، مخلوقات بندگان او هستند و او آفریدگار با تدبیر و متصرّف عالم کَون است. مسلّماً شفاعت از کسی طلب میشود که مالک آن است، از این رو واجب است عبادت فقط برای او تقدیم شود و طاعت برای وی خالص ساخته شود؛ زیرا خدایان باطل و ادّعایی مشرکان نفع و ضرری رسانده نمیتوانند. همه در روز قیامت به سوی اوتعالی برمیگردند تا هر کس را مطابق عملش جزا دهد؛ یعنی برای اعمال خیر، پاداش نیکو و بری اعمال بد، جزای دشواری مقررّ دارد.
﴿وَإِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُکِرَ ٱلَّذِینَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ یَسۡتَبۡشِرُونَ ٤٥﴾.
آنگاه که خداوند عزوجل به یگانگی یاد شود و چیزی به او شریک آورده نشود، این امر در دلهای کافران ناخوشایند است و نفسهای بدکاران منکر روز جزا از آن تنفّر میکند. امّا وقتی نه از الله عزوجل بلکه از معبودان باطل آنان ذکر به عمل آید شادمان میشوند؛ زیرا شیطان، شرک را در نظر آنان مزیّن ساخته و توحید را زشت مینمایاند؛ یعنی حق به گونۀ باطل، و باطل به گونۀ حق در نگاه آنان جلوهگر میشود.
﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ عَٰلِمَ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ أَنتَ تَحۡکُمُ بَیۡنَ عِبَادِکَ فِی مَا کَانُواْ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ ٤٦﴾.
بگو: بار خدایا! ای آفریدگار و ابداعگر آسمانها و زمین که آنها را بدون مثال سابقی آفریدهای، ای کسی که به آنچه از دیدهها غایب است و به آنچه در معرض چشمها قرار دارد دانایی! تو در روز بازگشت میان مخلوقات در امور مورد اختلافشان چون ربوبیت، الوهیت، رسالت و دیگر امور ایمان فیصله میکنی، پروردگارا! از تو مسألت میدارم در امور اختلافی میان مردم مرا هدایت فرما و به حق رهنمایی کن؛ زیرا تنها تو به راه راست هدایت میکنی.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با این جملات به حضور خداوند عزوجل بسیار دعا میکردند.
﴿وَلَوۡ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦ مِن سُوٓءِ ٱلۡعَذَابِ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۚ وَبَدَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مَا لَمۡ یَکُونُواْ یَحۡتَسِبُونَ ٤٧﴾.
اگر تمام اموال، خزانهها و ذخیرههای ثروت روی زمین در اختیار کافران میبود و چندین برابر دیگر از این ذخیرهها و ثروتها را نیز به دسترس میداشتند، همه را در روز قیامت فدیه میدادند تا از عذاب پروردگار جهانیان نجات یابند. امّا اگر چنین فدیهای را هم بپردازند و همه اموال و ذخایر را صرف کنند پذیرفته نمیشود و عذاب را از آنان دفع کرده نمیتواند. کافران در روز قیامت به عذاب و مجازاتی گرفتار میشوند که به گمان آنان نیامده و در دلشان خطور نکرده است؛ یعنی با زنجیرها شکنجه میشوند و به هول و وحشت گرفتار میآیند.
﴿وَبَدَا لَهُمۡ سَیَِّٔاتُ مَا کَسَبُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٤٨﴾.
جزای گناهان انجام شدۀ کافران که به خداوند شریک میآوردند، به اوتعالی همسر و فرزندان را نسبت میدادند، در نامها و صفاتش انحراف میکردند، پیامبرانش را تکذیب میکردند و با دوستانش ستیزه مینمودند در روز قیامت آشکار میشود، در آن هنگام عذاب دردآور و سختی از هر طرف بر آنان احاطه میکند؛ زیرا آنان به شریعت پروردگار جهانیان تمسخر کردند و به دین حق استهزا نمودند.
﴿فَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلۡنَٰهُ نِعۡمَةٗ مِّنَّا قَالَ إِنَّمَآ أُوتِیتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمِۢۚ بَلۡ هِیَ فِتۡنَةٞ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٤٩﴾.
آنگاه که انسان به بلا و محنتی گرفتار شود به پروردگارش رجوع میکند، عبادت را برای اوتعالی خالص میسازد و رهایی از دشواری را از او میخواهد. اما آنگاه که خداوند عزوجل محنت و بلا را از وی دور نمود، با آسانی بعد از سختی و با فراوانی بعد از تنگدستی به او نعمت داد با کبر و عناد میگوید: این فراوانی و آسایش بدین سبب به من داده شده که سزاوار آن بودهام، یا میگوید: از آنرو به من عنایت شده که به وسایل تحصیل آنها آگاه بودم و علم داشتم. درست آن است که این همه نعمت و فراوانی، بلا و فتنهای از جانب حقتعالی است که بندگانش را با آن امتحان میکند تا شکرگزار از کافر و راستگو را از دروغگو باز شناسد. اما بیشتر مردم به علّت غفلت، نادانی و گمراهی این حکم را نمیدانند و به این رازها آگاه نیستند.
﴿قَدۡ قَالَهَا ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ٥٠﴾.
اهل قرنهای گذشته نیز مانند این مقولۀ نادرست کافران بر زبان آوردند، امّا فرزندان آنان با مال و ثروتی که جمع آورده بودند عذاب خداوند عزوجل را از آنان دفع نکرد.
﴿فَأَصَابَهُمۡ سَیَِّٔاتُ مَا کَسَبُواْۚ وَٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنۡ هَٰٓؤُلَآءِ سَیُصِیبُهُمۡ سَیَِّٔاتُ مَا کَسَبُواْ وَمَا هُم بِمُعۡجِزِینَ ٥١﴾.
در نتیجه صاحبان این مقولۀ گنهکارانه در قرنهای گذشته به عاقبت معاصی و جزای گناهان خود گرفتار شدند؛ طوری که خواری و ذلّت دنیا و عذاب درد آور آخرت آنان را فرا گرفت. به همانگونه کافران این امّت که با شرک به خداوند عزوجل بر خویشتن ستم کردند، قطعاً جزای گناهان و اعمال بد خویش را خواهند دید و جزای عملکردشان به آنان رسیدنی است، از عذاب حقتعالی نجاتی نمییابند و اوتعالی از مجازات و عذاب آنان ناتوان نیست؛ زیرا در قبضه و تحت قهرش قرار دارند.
﴿أَوَ لَمۡ یَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٥٢﴾.
آیا این کافران ندانستند که الله عزوجل به هر که از بندگانش خواسته باشد مال، دارایی، فرزندان، قدرت و منزلت را عطا میکند و در روزیاش فراوانی آورد و برای هر که بخواهد روزی را کم میسازد و فقیر و تنگدستش میگرداند، بنابراین بخشش مزید و فراوانی روزی به خوبی اعمال و صلاح شخص دلالت نمیکند، همچنان که کمبود روزی و فقر، به فساد اعمال و بدکاره گی کسی آگاهی نمیدهد؛ یعنی با هردو حالت، بندگان مورد ابتلا و امتحان خداوند عزوجل قرار میگیرند. یقیناً فراوانی و کمبود روزی بر بندگان، دلایل روشنی است که بر قدرت پروردگار منّان و حکمت اوتعالی در تصرّف به احوال مخلوقات دلالت میکند، اما کسانی از این براهین فایده میگیرند که به کتاب الهی و رسالت پیامبرش تصدیق داشته باشند.
﴿قُلۡ یَٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ٥٣﴾.
ای پیامبر! برای بندگانی که گناه بسیار انجام دادهاند و در نافرمانی از حد گذشتهاند به سبب گناهان زیاد و بزرگ خویش از رحمت پروردگار ناامید نباشید؛ زیرا رحمتش فراخ است، گناهان توبه گاران را میآمرزد و تمام کارهای بدشان را میبخشد؛ چون پروردگار منّان به توبۀ بندهاش شادمان میشود و بدیهایش را به کارهای نیک مبدّل میسازد. آری! اگر توبه بهترین چیز به نزد الله عزوجل نبودی، عزیزترین بندهاش آدم علیه السلام را به گناه مبتلا نمیکرد. بنابراین خداوند عزوجل برای بندۀ گنهکار نهایت آمرزنده و بسیار توبه پذیر است؛ چنانکه با فضل و احسان، و با عفو و بخشش با او روبرو میشود. او به بندگانش مهربان است؛ از آنرو با رساندن انواع نعمتها و بهترین اسباب برآنان مهربانی میکند و امور ناخوشایند را از آنان باز میگرداند.
برای شخص مسلمان سزاوار است با ملاحظۀ این آیه شادمان شود، به پروردگارش گمان نیکو داشته باشد و از رحمت اوتعالی ناامید نباشد، بلکه باید به هر اندازه که گناه کرده باشد و هر چند نافرمانی از او سرزده باشد توبه کند، بهسوی پروردگارش باز گردد و از معبود و آفریدگارش آمرزش بخواهد. این فضل عظیم و پاداش بزرگ که با بازگشت به خداوند عزوجل میسر است، مایۀ خورسندی و خوشنودی توبه کنندگان میباشد و این ندای الهی از جانب خداوند رحمن و رحیم، بزرگترین مژده برای یکتاپرستان است. چه بندگان با این کرم وجود الهی سعادتمند میشوند! از خداوند مسألت مینماییم با نامهای نیکو و صفات بلندش توبۀ ما را بپذیرد و گناهان مارا بیامرزد.
این آیه در نظر شمار زیادی از دانشمندان، امید بخشترین آیۀ قرآن کریم برای بندگان است.
﴿وَأَنِیبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّکُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُۥ مِن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَکُمُ ٱلۡعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ٥٤﴾.
ای بندگان! با طلب آمرزش و توبه و با ندامت از گناهان به سوی پروردگار خویش بر گردید، به امرش فرمانبردار و به حکمش تسلیم باشید، پیش از آنکه عذاب خداوند شمار فرا گیرد، مجازاتش شمار دریابد و آنگاه عذابش را کسی از شما دفع کرده نتواند؛ زیرا حکم الهی را نمیتواند کسی رد نماید.
﴿وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَیۡکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَکُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَةٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٥٥﴾.
ای بندگان! از بهترین ارمغانی که پروردگارتان بر پیامبر معصومش نازل کرده که قرآن کریم و سنّت نبوی است و همهاش پسندیده میباشد پیروی نمایید، پیش از اینکه عذاب خدا گنهکاران و اعراض کنندگان را ناگهان فرا گیرد؛ طوری که به وقت فرا رسیدنش آگاهی نداشته باشند. آری! عذاب الهی در حالی به سراغ کافران میآید که از
شریعت و سنّت پیامبرش اعراض دارند و به نزول مجازات غافل اند.
این متابعت با انجام اوامر و مشروعات الهی، با ترک نواهی و مکروهات شریعت، با اخلاص عمل برای خداوند عزوجل و پیروی درست از پیامبرش در زندگی دنیا امکان پذیر و میسّر است.
﴿أَن تَقُولَ نَفۡسٞ یَٰحَسۡرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِی جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِینَ ٥٦﴾.
با ترس از خداوند عزوجل به اطاعتش اقدام نمایید و از پیامبرش پیروی کنید تا در آن وقت که ندامت سودی ندارد و تحسُّر اثری نمیبخشد شخص گنهکار پشیمان نشود، به گذشت بیهودۀ عمرش تأسّف نخورد و نگوید: ای وای بر من که به امر پروردگار بیتوجّهی نمودم، اعمال نیکو را انجام ندادم، از ادای واجبات غفلت ورزیدم و از محرّمات استفاده کردم. چنان نشود که بگوید: من در زندگی دنیا شریعت و کتاب الهی و سنّت پبامبرش را به مسخره گرفتم و به دین و اهلش استهزا کردم؛ چون با غفلت عقلم در گناه فرو رفته بودم، با غلبۀ هوای نفس از شیطان اطاعت کردم و به نفس امّاره بالسّوء منقاد شده بودم.
﴿أَوۡ تَقُولَ لَوۡ أَنَّ ٱللَّهَ هَدَىٰنِی لَکُنتُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِینَ ٥٧﴾.
یا چنان نشود که با افسوس و ندامت بگوید: ای کاش خداوند عزوجل مرا به راه هدایت توفیق میبخشید و از جملۀ پرهیزگاران میبودم، اوامرش را انجام میدادم و از نواهیاش پرهیز مینمودم. اما این کار بعید است و اکنون ندامت سودی نمیبخشد.
﴿أَوۡ تَقُولَ حِینَ تَرَى ٱلۡعَذَابَ لَوۡ أَنَّ لِی کَرَّةٗ فَأَکُونَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٥٨﴾.
یا چنان نشود که بعد از مشاهدۀ عذابی که خداوند عزوجل برای عصیانگران آماد کرده بگوید: ای کاش بازگشت به دنیا بریم میسّر میشد تا عبادت پروردگارم را به وجه نیکو انجام دهم، به هدایتش عمل کنم و از پیامبرش پیروی کنم. اما این سخنی است که فایدهای نمیرساند؛ زیرا تحسّری در حدّ افراط است.
﴿بَلَىٰ قَدۡ جَآءَتۡکَ ءَایَٰتِی فَکَذَّبۡتَ بِهَا وَٱسۡتَکۡبَرۡتَ وَکُنتَ مِنَ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٥٩﴾.
این شخص در آنچه میگوید خطا کرده است؛ زیرا وقت انجام این اعمال گذشته و آنگاه که آیات آشکار الهی از طریق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او رسیده بود با عناد و انکار به تکذیب آن پرداخته، از قبول حق و پیروی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تکبّر ورزیده و در نهایت، هم به خداوند عزوجل و آیاتش و هم به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و سنّتش کافر شده است.
﴿وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ تَرَى ٱلَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى ٱللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسۡوَدَّةٌۚ أَلَیۡسَ فِی جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡمُتَکَبِّرِینَ ٦٠﴾.
در روز قیامت چهرههای کافران را مشاهده میکنی که به علت زشتی افترا و ادّعای نادرست شان، سیاه، تیره و بد رنگ است؛ چهرههای آنانکه به دروغ بر خداوند عزوجل افترا میکردند، ادعا داشتند که برای اوتعالی شریک، فرزند و همسری است والله عزوجل را به غیر اوصافش توصیف میکردند. آیا دوزخ جایگاه کافران و مسکن هرشخص ستیزه جو و متکبّری که از راه خدا باز دارد و از شریعتش رو گرداند نمیباشد؟
﴿وَیُنَجِّی ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ بِمَفَازَتِهِمۡ لَا یَمَسُّهُمُ ٱلسُّوٓءُ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ ٦١﴾.
الله عزوجل پرهیزگاران نیکوکار را که از خداوند یگانۀ قهّار اطاعت کردند و از نافرمانی پروردگار بزرگ و جبّار اجتناب نمودن از آتش دوزخ نجات میدهد؛ بدین طریق که به فوز و فلاح که در دنیا آرزو داشتند و برای دریافت آن عمل کردند نایل آیند، با تحصیل رضای خدا و بهشتش به کامیابی میرسند، عذاب الهی به ایشان نمیرسد، خطری ایشان را تهدید نمینماید، به خاطر متاع دنیوی که از دستشان رفتهاند وهناک نمیشوند و در نتیجه با سرور و شادمانی به سر میبرند.
﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٞ ٦٢﴾.
خداوند بزرگ آفریدگار، مُبدع، تدبیر کننده و متصرّف همه مخلوقات است. او نگهداشت همه را به ذمّه گرفته است، هیچ چیز غایبی از او پوشیده نیست و هیچ امر مخفی از او پنهان نمیماند.
﴿لَّهُۥ مَقَالِیدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٦٣﴾.
کلیدهای خزانههای آسمانها و زمین و باز گشایی همه امور به دست اوتعالی است، اوست که عطا میکند و بازمیدارد، مرتبۀ انسانها را بالا میبرد و فرود میآورد، توفیق عطا میکند و شکست میدهد، قدرت تصرّف میبخشد و از آن عزل میکند، به ناخوشایندها مبتلا مینماید و از آن رهایی میبخشد و در نهایت هدایت میکند و گمراه میسازد، بنابراین هیچ چیزی در کائنات جز به امر و فرمانش واقع نمیشود. کسانی که از آیات آشکار و دلایل واضح خداوند عزوجل انکار میورزند، سعی و کوشش آنان بینتیجه و عملشان بیاثر است و در دنیا و آخرت زیانمند شدهاند؛ یعنی در دنیا به خواری و شکست و در آخرت به آتش دایمی دوزخ گرفتار میشوند.
﴿قُلۡ أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَأۡمُرُوٓنِّیٓ أَعۡبُدُ أَیُّهَا ٱلۡجَٰهِلُونَ ٦٤﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: ای نادانان! آیا مرا دستور میدهد که به عبادت غیر خداوند عزوجل بپردازم و اوتعالی را که آفریدگار، روزیدهند، زندهکننده، میراننده و مستحقّ عبادت است رها نمایم؟ حال آنکه جز وی معبود بر حقّ و پروردگاری وجود ندارد. پس نادانتر از مشرکان و احمقتر از منکران معاند کسی وجود ندارد.
﴿وَلَقَدۡ أُوحِیَ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ لَئِنۡ أَشۡرَکۡتَ لَیَحۡبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٦٥﴾.
ای پیامبر! به یقین که الله عزوجل هم بر تو و هم به پیامبران پیش از تو وحی نموده که اگر چیزی را در عبادت با اوتعالی شریک سازی عملت را باطل میسازد، کوششت را بینتیجه میکند و از هلاکشوندگان و گمراهان میباشی. در نتیجه دنیا و آخرت تو تباه میشود و خداوند عزوجل هیچ عملی را از تو نمیپذیرد؛ زیرا او هیچ عمل مشرکان را قبول نمینماید.
﴿بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَکُن مِّنَ ٱلشَّٰکِرِینَ ٦٦﴾.
پس تنها خداوندی را پرستش نما که پروردگاری جز او نیست و او سزاوار عبادت است. عبادت را برای او خالص گردان و با یکتاشناسی، اخلاصمندی، دوام ذکر و سپاسگذاری، شکر نعمتهایش را ادا نما.
﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِیعٗا قَبۡضَتُهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِیَّٰتُۢ بِیَمِینِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٦٧﴾.
کافران، خداوند عزوجل را به گونۀ شایسته تعظیم نکردند؛ زیرا همتایان و بتها را در عبادت به وی شریک آوردند، بخشی از عبادات را به بتها و تمثالها مخصوص داشتند و طاعت خویش را به پروردگار یگانۀ دیّان خالص نساختند. چه قدر زیاد نادان و احمق اند! چگونه مخلوق ناتوان، ناچیز و نیازمند را با آفریدگار بینیازی که مالک همه چیز و تونا و بزرگ است برابر دانستند؟ از عظمت آفریدگار بزرگ این است که تمام زمین در روز قیامت در قبضۀ اوست و آسمانهای هفتگانه، مانند پروندۀ کتابی به دست راستش درهم پیچیده است. اوتعالی از شرک مشرکان و اوصافی که به اونسبت میدهند پاک و منزّه است بلکه او موصوف به صفاتی است که خود خویشتن را بدان توصیف نموده یا پیامبرش او را وصف کرده است.
این آیۀ قبضه و دست راست را برای خداوند عزوجل به اثبات میرساند و دو دست الله عزوجل راست است، به همینگونه طیّ و در همپیچیدن آسمانها از طرف پروردگار را ثابت میکند. صفات مذکور طوری است که سزاوار عظمت و جلال اوتعالی است؛ بدون اینکه کیفیت، همانندی، مشابهت و تعطیل اوتعالی ملحوظ نظر باشد.
﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۖ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخۡرَىٰ فَإِذَا هُمۡ قِیَامٞ یَنظُرُونَ ٦٨﴾.
اسرافیل در صور میدمد و از اثر دمیدنش همه زندهجانهایی که در آسمانهای و زمین هستند میمیرند؛ مگر آنچه خداوند عزوجل زنده ماندنش را خواسته باشد. باز اسرافیل بار دوم میدمد و حقتعالی با دمیدنش همه کسانی ر که در دمیدن نخست مردهاند زنده میگرداند. در آن هنگام همه در نزد پروردگار برای حساب ایستادهاند و میبینند که با آنان چه معامله صورت میگیرد و این مقام و جایگاه سختترین و دشوارترین مقام برای انسانهاست.
﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ ٱلۡکِتَٰبُ وَجِاْیٓءَ بِٱلنَّبِیِّۧنَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَقُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ٦٩﴾.
مردم در پیشگاه خداوند متعال حضور مییابند و چون اوتعالی در روز محشر برای حساب گرفتن بندگان تجلّی میکند زمین روشن میشود، صحیفههای اعمال خوب و بد پراکنده میشود و پیامبران علیهمالسلام با سایر گواهان اعمال مردم حضور مییابند تا خداوند عزوجل در حالی که داناست از پیامبران سؤال کند که دربارۀ امتهایشان چه جواب میدهند. از امّتها بپرسد که دربارۀ پیامبران چه پاسخ میدهند و به همینگونه از امّت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم میخواهد بر همه امتهای دیگر گواهی دهند. آنگاه پروردگار منّان میان بندگان در اموری که اختلاف میورزیدند حکم میکند، از بعضی برای بعضی دیگر قصاص و به عدل حکم میکند؛ بدین معنی که از اعمال نیک نیکوکاران چیزی کم نمیشود و در کاهای بد مردم چیزی اضافه نمیشود.
﴿وَوُفِّیَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِمَا یَفۡعَلُونَ ٧٠﴾.
خداوند عزوجل جزای عمل هر شخص عاقل را به گونۀ کامل برایش عطا میکند. برای عمل خیر، پاداش نیکو و برای عمل بد جزای دشواری مقررّ میدارد. اوتعالی به اعمال نیک و بد همه عمل کنندگان داناست.
﴿وَسِیقَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا فُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَآ أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ رُسُلٞ مِّنکُمۡ یَتۡلُونَ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِ رَبِّکُمۡ وَیُنذِرُونَکُمۡ لِقَآءَ یَوۡمِکُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَلَٰکِنۡ حَقَّتۡ کَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٧١﴾.
فرشتگان، کافران را جماعت جماعت به سوی آتش دوزخ سوق میدهند تا آنگاه که کافران به دروازههای دوزخ با خواری وذلّت ایستاده میشوند. در این هنگام فرشتگان موظّف، دروازههای دوزخ را میگشایند و از کافران به گونۀ توبیخ میپرسند: آیا پیامرانی از جانب خداوند عزوجل به نزد شما نیامدند، آیات کتابهای الهی را برای شما نخواندند، شما را از روز قیامت بیم ندادند و از شرک به خدا و روگشتاند از دینش نهی نکردند؟ کافران با اعتراف و ندامت پاسخ میدهند که آری! پیامبران آمدند، ما را بیم دادند و به سوی ایمان فراخواندند، امّا عذاب بر کسانی که تکذیب کردند و اعراض نمودند واجب شده است.
﴿قِیلَ ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَکَبِّرِینَ ٧٢﴾.
برای کافران به طور توبیخ و توهین گفته میشود: به دروازههای دوزخ داخل شوید و در آن همیشه و جاودان باشید؛ بدون آنکه از آن بیرو شوید یا عذابش تخفیف یابد. در نتیجه هر که از حق تکبّر ورزد و از هدایت رو گرداند، با پیامبران ستیزه کند و کتابهای الهی را تکذیب نماید به جایگاه بدی گرفتار میشود.
﴿وَسِیقَ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَا سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِینَ ٧٣﴾.
پرهیزگاران ابرار که در دنیا اعمال نیکو انجام داده و از محرّمات اجتناب کردهاند گروه گروه به سوی بهشتهای پر از نعمت سوق داده میشوند. آنگاه دروازههای بهشت را به احترام و اکرام قدومشان باز مییابند. فرشتگان برای آنان با شادباش و تهنیت تحیّه تقدیم میدارند و مژده میدهند که سعادتمند اند و اعمال و جایگاهشان نیکوست؛ از آن رو که از گناهان پاک بودند. بنابراین از هر آزار و اذیتی به سلامت اند، از هر ترس و بیمی در امن اند و در جایگاه صدق و سرای رستگاری جاودان و همیشه میمانند.
﴿وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ وَأَوۡرَثَنَا ٱلۡأَرۡضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ ٱلۡجَنَّةِ حَیۡثُ نَشَآءُۖ فَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِینَ ٧٤﴾.
مؤمنان بعد از ورود به بهشت میگویند: همه حمد و سپاس و ستایش نیکو مخصوص خداوندی است که آنچه را به زبان پیامبرانش به ما وعده کرده بود با پاداش ابرار در دار قرار عملی ساخت و بهشت و نعمتهای آن را به ما ارزانی کرد؛ چنانکه در میانش به هرجای که اراده کنیم با امن و خورسندی و با لذّت و سرور گردش میکنیم. آری! بهترین پاداش، پاداش نیکوکاران است؛ آنانکه طاعت الهی را با بهترین وجه و با اخلاص به خداوند عزوجل ادا نمودند و از پیامبرش پیروی کردند.
﴿وَتَرَى ٱلۡمَلَٰٓئِکَةَ حَآفِّینَ مِنۡ حَوۡلِ ٱلۡعَرۡشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡۚ وَقُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡحَقِّۚ وَقِیلَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٧٥﴾.
فرشتگان را میبینی که به عرش خداوند رحمن احاطه دارند، حقتعالی را از هر عیبی مقدّس میشمارند و او را با سپاس و بزرگی تسبیح میگویند. خداوند متعال در بین بندگان به عدل حکم میکند؛ یعنی به هیچکس ستم نمیکند. در نتیجه ابرار نیکوکار در بهشتهای پر از نعمت داخل میشوند و بدکاران نابکار به آتش دوزخ درمیآیند. بعد از اینکه حکم و حساب میان مردم تمام شد و پاداش و جزا برای مستحقّان داده شد، سپاس و ستایش سزاوار خداوندی است که پروردگار جهانیان است و حکمی نیکو و جزای عادلانه دارد. آری! یک سپاسگزاری در برابر فضل و احسانی که بر دوستانش کرده واجب است و حمدی دیگر در برابر عدلش در مجازات دشمنانش لازم میباشد.