ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 79؛ شمار آیات آن 46
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا ١﴾.
خداوند متعال به فرشتگانی سوگند یاد کرده است که ارواح کافران را با قوّت و سختی میگیرند؛ طوری که با درد و مشقّت و با عذاب و حسرت از همه اجزای وجود آنان بیرون میکشند.
﴿وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا ٢﴾.
الله عزوجل به فرشتگانی سوگند یاد کرده که ارواح مؤمنان را با لطف و نرمی و با آسانی و مهربانی بیرون میآورند؛ چنانکه قطرۀ آب از دهن ظرف به آسانی بیرون میشود.
﴿وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا ٣﴾.
و به فرشتگانی سوگند یاد نموده که به امر و حکم پروردگار در آسمان صعود و نزول مینمایند و هر صنفی از ایشان در پیشگاه عظمت و نیروی پادشاه و سلطان جهان به کاری مصروف اند.
﴿فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا ٤﴾.
الله عزوجل به فرشتگانی سوگند یاد کرده که ارواح مؤمنان را با شتاب به سوی جایگاهشان میبرند تا از نعمتها بهرهمند شوند و از آنچه حقتعالی برایشان وعده داده به تأخیر نیفتند.
﴿فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا ٥﴾.
و به فرشتگانی سوگند یاد کرده که فرمان خداوند عزوجل را در زمنیۀ باران و بادها، نوشتن اعمال، نگهبانی مردم و انجام هر دستوری در زمینۀ رحمت و عذاب به اجرا میگذارند.
﴿یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ ٦﴾.
روزی که دمیدن نخستین صورت میگیرد و از اثرش زمین در اضطراب میآید، اهلش را میلرزاند، با همه موجوداتی که بر روی آن است به سختی تکان میخورد و به طور ناگهانی و طرز دهشتآوری به جنبش میآید.
﴿تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ ٧﴾.
به تعقیب آن دمیدن دوم صورت میگیرد تا مردم از قبرها برخیزند به حضور پروردگار جهانیان روان شوند.
﴿قُلُوبٞ یَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ ٨﴾.
در آنجا از هول موقف، برخی دلها را اضطراب و لرزه فرا میگیرد؛ چنانکه نزدیک است از ترس خداوند دانای رازها از سینهها بیرون آید.
﴿أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ ٩﴾.
چشمان این گروه از هول محضر و هراس منظر به ذلّت و حیرت گرفتار آمده است. آری! دیدگان فرو افتاده، فکرها را وحشت گرفته و چهرهها برای پروردگار یگانۀ قهّار فروتنی میکند.
﴿یَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِی ٱلۡحَافِرَةِ ١٠﴾.
میگویند: آیا بعد از مرگ به حیات دوباره برمیگردیم؟! این سخنی خلاف واقع است؛ چون پدران و اجداد ما مردند و باز نگشتند. ما نیز رجعت و بازگشتی نخواهیم داشت، بلکه میمیریم و نابود میشویم.
﴿أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ ١١﴾.
آیا وقتی استخوانهای ما پوسیده شود، اعضای ما پارچه پارچه گردد و ما خاک شویم به زندگی برمیگردیم و از نو حیات مییابیم؟! چنین کاری هرگز نخواهد بود.
﴿قَالُواْ تِلۡکَ إِذٗا کَرَّةٌ خَاسِرَةٞ ١٢﴾.
آنانکه به زندگی بعد از مرگ تکذیب میکنند به طور استبعاد و استهزا میگوید: اینچنین بازگشتی واقعاً زیان آور است، ما را خسارهمند میسازد و به مصلحت ما نیست.
﴿فَإِنَّمَا هِیَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣﴾.
واقعیت این است که دمیدن بار دوم یک آوازی بیش نیست و با انجام آن بر ما زحمتی رونما نمیشود. آری! آنگاه که در صور دمیده شود، آنان را مانند آفرینش نخست به زندگی باز میگردانیم و همچنان که بمیرانیم زنده میسازیم.
﴿فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ ١٤﴾.
آنگاه که برای بار دوم در صور دمیده میشود، مردم برای فیصله و حکم الهی در زمینی روشن و پاکیزه از قبرها بیرون میآیند. در آن هنگام اعمال عرضه میشود، هولناکی بزرگی پدید میآید و خداوند ذوالجلال برای پاداش و جزای اعمال حضور دارد.
﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ ١٥﴾.
آیا داستان بزرگ موسی علیه السلام ، استقامتش در برابر فرعون و دشواریهای را که دیده بود شنیدهای و از آن آگاهی داری؟ به راستی که این داستان بهترین نمونه و اسوهای است، پس صبر پیشهکن و بدان تسلّی شو.
﴿إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى ١٦﴾.
آنگاه که آفریدگار و تدبیر کنندۀ امورش او را در وادی مبارک و پاکیزۀ صور سینا ندا کرد. آری! وادی با سخن زدنش شرف یافت و به سبب وحیش مقدّس شد.
﴿ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ١٧﴾.
پروردگارش برای او گفت: ای موسی! به نزد فرعون برو و او را به سوی توحید فرا خوان؛ زیرا او بغاوت و سرکشی نموده، با کفر و الحاد تکبّر و نافرمانی کرده و با فسق و فساد از حد تجاوز کرده است.
﴿فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ ١٨﴾.
با نرمی و ملایمت برایش بگو: آیا رغبت و تمایل داری که از کفر پاک شوی، خداوند عزوجل را به یگانگی بشناسی، عبادت را برای او خالص گردانی و با طاعتش خویشتن را تزکیه نمایی؟ این کار به خیر توست.
﴿وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ ١٩﴾.
تو را به راه پروردگای رهنمایی میکنم که با نعمتهایش پرورشت داده است؛ برای اینکه شاید از مجازات و عذابش بترسی، از فرمانش اطاعت کنی و از نواهیاش اجتناب نمایی.
﴿فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٢٠﴾.
موسی علیه السلام برای فرعون معجزۀ بزرگی را نشان داد؛ بدینگونه که عصایش به اذن خداوند عزوجل اژدهایی شد و این دلیلی بود که موسی علیه السلام راستگوی و پیامبری از جانب حقتعالی است.
﴿فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ ٢١﴾.
امّا فرعون دعوت موسی علیه السلام را تکذیب نمود و از فرمانش سرکشی کرد، یا گفتارش را تکذیب کرد و کردارش را نافرمانی نمود. آری! از جملۀ تکذیبش این بود که دلیل را ترک نمود و از عصیانگریاش این بود که توحید را رها کرد.
﴿ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ ٢٢﴾.
بعد از آن از هدایت رو گشتاند، در کمراهی کوشید، مردم را از پیروی موسی علیه السلام باز داشت و با ستمگری، کشتن و برده ساختن مردم در روی زمین دست به فساد زد.
﴿فَحَشَرَ فَنَادَىٰ ٢٣﴾.
مردم را جمع کرد و روش باطل، بهتان و دروغ ناپسندش را که همان ادّعای خدایی بود با آواز بلند برایشان اعلان نمود. خداوند عزوجل او را بکشد!
﴿فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤﴾.
آنگاه فرعون به دروغ و ناحق برای مردم گفت: من پروردگارتان هستم که با عطاهایش شما را پرورش داده است. از اینرو من از شما برتر و بالاتر هستم و پروردگاری بالاتر از من وجود ندارد. او با این سخنان قصد داشت که مورد پرستش مردم قرار گیرد.
﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ ٢٥﴾.
حقتعالی او را به نهاییترین جزا و به دشوارترین عذاب گرفتار کرد؛ طوری که او را در دنیا به دریا غرق نمود و در آخرت در آتش دوزخ میسوزاند، یا معنی این است که او را به سبب دو کلمۀ دروغینش مجازات نمود.
﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ ٢٦﴾.
به راستی در جزایی که خداوند عزوجل برای فرعون مقرّر داشت و او را نابود و هلاک ساخت، برای کسانی که پرهیزگار باشند و از مولایشان بترسند پند و موعظۀ بزرگی است. آری! بازگشت هر عصیانگر سرکش و انجام سرنوشت هر مجرم زورمند همچنین است.
﴿ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا ٢٧﴾.
آیا در سنجش خود گمان میکنید که آفرینش و ایجاد ساختار وجود شما از آفرینش آسمان که خداوند عزوجل آن را طور مُحکم بنا کرده و با استحکام برابر ساخته دشوارتر و بزرگتر است؟
﴿رَفَعَ سَمۡکَهَا فَسَوَّىٰهَا ٢٨﴾.
آن را بنا کرده، رفعت بخشیده و سقفش را بلند برده است؛ طوری که استواری آن را در جسم خودش مقرّر داشته و هر آسمان بر یکی دیگر تعالی و بلندی حاصل کرده است. پاک است خداوندی که این بنا را چنین زیبا آفریده است.
﴿وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا ٢٩﴾.
شب را تاریک ساخته و آن را با آمدن روز با نور خورشید محو مینماید. آری! اوتعالی بین اوقات مغایرت پدید آورده و همه لحظات را با توقیت معیّنی یک نواخت نساخته است. از همین است که نه شب از روز سبقت میجوید و نه روز از شب سبقت جسته است.
﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ ٣٠﴾.
بعد از رفعت آسمان، زمین را فرشی برای کائنات و گهوارهای برای زندگی مردم ساخته و آن را با وجود کُرویتش هموار داشته تا بر روی آن زندگی امکان یابد.
﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا ٣١﴾.
آب را که از میان صخرهها و از زیر کوهها میگذرد از طریق چشمهها، چاهها و جویها در روی زمین بیرون میآورد تا چراگاههای سبز و خرّمی را پدید آورد و مورد استفادۀ حیوانات قرار گیرد.
﴿وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا ٣٢﴾.
کوهها را مانند میخ زمین ثابت ساخته تا آن را از اضطراب و جنبش باز دارد و آنها را بر مبنای حکمتش در اطراف زمین توزیع نموده تا کسانی که در رویش زندگی میکنند استقرار یابند.
﴿مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَ لِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٣﴾.
این همه را برای آن مقرّر داشت تا منفعتی برای شما و متاعی برای چارپایانتان باشد. آری! بدینگونه مسکنتان را نیکو ساخت، وسایل زندگی شما را برابر داشت و حیاتتان را قایم نمود که در نتیجه انسان و حیوان در نعمت و فراوانی به سر میبرند.
﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٣٤﴾.
آنگاه که قیامت، یعنی همان بلای عظیم و حادثۀ بزرگ فرا رسد و با هولناکیاش بر چشمها، با آوازش بر گوشها و با خوفش بر دلها سیطره افگند.
﴿یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ ٣٥﴾.
در این هنگام، انسان از اعمال خوب و بد و از صلاح و فسادش به یاد میآورد؛ یعنی در وقتی که پشیمانی سودی ندارد و تحسر به جایی نمیرسد، حسناتش بر او عرضه میشود.
﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ ٣٦﴾.
آتش دوزخ در پیش روی مردم آشکار میشود؛ طوری که از هیچکس پنهان نیست و همه آن را میبینند. این آتش برای بدکاران و کافران آماده شده است و انتظاری میکشد تا آنان را بسوزاند.
﴿فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ٣٧﴾.
امّا کسی که متکبّر و عناد ورزیده، از حدود الهی تجاوز نموده، نقض عهد کرده و با شرک و انکار و خروج از طاعت پروردگار جبّار عقد ایمانش را شکستانده است.
﴿وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا ٣٨﴾.
زندگی دنیا را بر آخرت مقدّم داشته، برای تحصیل آن عمل کرده و آن را برتر دانسته است. همچنان آخرت را فراموش کرده، فرو گذاشت نموده و در نتیجه به حیات عاجل دل بسته و در لذایذش غوطهور شده است، امّا از روز آخرت رو گشتانده است.
﴿فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٣٩﴾.
به راستی که دوزخ قرارگاه اوست و به خدا سوگند که بدجایگاهی است. او با گرفتاری به عذاب و زیانمندی در آن مأوی میگزیند، مقیم میگردد، جزای اعمالش را میچشد و به زنجیر کشیده میشود.
﴿وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ٤٠﴾.
امّا کسی که از خداوند عزوجل بترسد، قدرش را عظیم داند و از مجازات و عذابش هراس داشته باشد. همچنان نفس خویش را از خواهشها باز دارد و از سرکشی و پیروی شهوات سرزنش کند و منع نماید.
﴿فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٤١﴾.
به راستی که جایگاه این پرهیزگاران بهشتهای پُر از نعمتی است که با خوشنودی و خورسندی و با اکرام و برخورداری از نعمتها در آن جای میگیرند، احساس خوشبختی مینمایند و زندگی خوشایندی را سپری میکنند.
﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا ٤٢﴾.
ای محمّد! مشرکان از تو میپرسند که قیامت چه وقت بر پا میگردد، موعد آن چه زمانی است و کی واقع میشود؟ آنان از این پرسش تاریخ قیام آن را به طور استهزا میطلبند.
﴿فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ ٤٣﴾.
بیان وقت قیامت به تو مناسبت ندارد؛ زیرا تو دربارۀ آن علم نداری تا برای آنان خبر دهی، حقتعالی هم تو را به موعدش آکاه نساخته تا آنان را آگاه سازی. بنابراین تو وقت قیام آن را نمیدانی.
﴿إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ ٤٤﴾.
علم قیامت تنها در نزد خداوند عزوجل است و جز اوتعالی کسی بدان دانا نیست و آگاهی ندارد، نه فرشتۀ مقرّبی آن را میداند و نه پیامبر مرسلی.
﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا ٤٥﴾.
نصیحت تو تنها به کسی فایدهبخش است که از قیام قیامت بترسد و برای آخرت عمل کند؛ زیرا تکذیبکنندگان اعراضکننده در لهو و بازی مصروف اند و در گمراهی خویش میکوشند. بنابراین و ظیفهات بیمدادن از قیامت است نه خبردادن از وقت برپا شدنش.
﴿کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَهَا لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِیَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا٤٦﴾.
گویا که این کافران روزی که قیام رستاخیز را مشاهده کنند، جز اندازۀ وقت شام یا چاشت یک روز دنیا را باقی نماندهاند؛ از آنرو که درنگ آنان در دنیای فانی اندک و کوتاه بوده است. آری! دنیا خواب و خیالی بیش نیست و جز فرومایگان بدان فریب نمیخورند. آیا آخرت را به خاطر زندگی یک شامگاه یا چاشتگاهی قربان میکنند!!