تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ قمر

سورۀ قمر

مکی است؛ ترتیب آن 54؛ شمار آیات آن 55

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١.

قیامت نزدیک شد و وقتش قریب آمد، ماه شق شد و دو نیمه گردید. این واقعه وقتی به وقوع پیوست که کافران از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستند برای‌شان نشانه‌ای ارائه نماید، آنحضرت دعا کردند و پروردگارش ماه را برایش دو نیمه ساخت.

﴿وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢.

اگر کافران نشانه و برهانی را برای صداقت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مشاهده کنند بازهم از ایمان و قرآن رو می‌گردانند و می‌گویند: این جادوی باطل و از بین رفتنی است، ثباتی ندارد و به زودی نابود و مضمحل می‌شوند.

﴿وَکَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ ٣.

کافران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تکذیب نمودند، از خواهش نفس‌های امّاره بالسّوء پیروی کردند در نتیجه از راه هدایت به گمراهی رفتند، در حالی که جزا و پاداش هر امر صلاح و فساد در روز قیامت به صاحبانش فرود‌آمدنی است.

﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ ٤.

به یقین که از اخبار تکذیب‌کنند‌گان پیشین و عذاب‌هایی که بدان گرفتار شدند، به اندازه‌ای که مایۀ پند و اندرز باشد برای کافران رسیده است و در صورتی که از آن فایده بگیرند کافی است.

﴿حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ٥.

قرآن کریم دارای حکمت‌های والایی است که در بیان، برهان و تهدیدش به نهایت درجه رسیده، اما بیم دادنش برای قومی که از موعظه‌ها رو گردانند و از دلایل بهره نجویند فایده‌ای نمی‌رساند.

﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍ ٦.

پس ای پیامبر! از کافران اعراض کن و در انتظار روز قیامت باش؛ در انتظار روزی که دعوتگر الهی مردم را به سوی موقف دشوار، امر هولناک و مقام ناخوشایند و ترس آوری فرا می‌خواند.

﴿خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ ٧.

کافران در خواری و ذلّت قرار دارند و مذلّت از چشمان آنان هویداست، از قبرهای خود بیرون می‌شوند و در پراکندگی و شتاب به سوی حساب، مانند ملخ‌های پراگنده می‌باشند.

﴿مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞ ٨.

مردم به سوی موقفی که خداوند عزوجل آنان را فراخوانده می‌شتابند و کافران می‌گویند: امروز، روز بسیار دشوار و ترس‌آوری است.

﴿۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩.

پیش از کافران مکّه قوم نوح علیه السلام که بنده و پیامبر الهی بود به تکذیب پیامبر خود پرداختند و دربارۀ وی گفتند: او دیوانه‌ای است که عقلش زایل شده است. او را زجر و سرزنش نمودند، مورد تهدید قرار دادند و به عذاب وعده دادند.

﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠.

نوح علیه السلام پروردگارش را دعا کرد که پروردگارم! من در برابر تهدید کافران ناتوان هستم؛ از این‌رو با فرستادن عذاب بر آنان مرا یاری و پیروزی بخش.

﴿فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١.

خداوند عزوجل دعای نوح علیه السلام را پذیرفت و دروازه‌های آسمان را با آب زیادی که در قوّت و ریزش خود تیز و جهنده بود باز گشاد.

﴿وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢.

همچنان پروردگار جهان زمین را شگافت تا از آن آب فوران نماید. در نتیجه آب آسمان و زمین به منظور هلاکت و نابودی آنان‌که از جانب حق‌تعالی به عنوان عذاب مقدّر شده بود یکجا شد.

﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣.

خداوند متعال نوح علیه السلام و همراهانش را برای کشتیی حمل کرد و سوار نمود که از تخته‌ها ساخته شده بود و با میخ‌هایی مستحکم و استوار گردیده بود.

﴿تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ ١٤.

این کشتی زیر نظر پروردگار حرکت می‌کرد و مورد حفظ و رعایت حق‌تعالی قرار داشت. خداوند بزرگ کافران را هلاکت ساخت تا هم مجازات کفر آنان و هم پیروزی و یاری نوح که قومش او را تکذیب می‌کردند تحقّق یابد.

این آیه صفت دو چشم برای خداوند عزوجل با به گونه‌ای که سزاوار ذات اوست به اثبات می‌رساند.

﴿وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٥.

یقیناً خداوند بزرگ سر‌گذشت نوح علیه السلام و قومش را باقی نگه داشت تا نشانه و برهانی باشد که به قدرت، عظمت و وحدانیت الله عزوجل دلالت کند و کسانی که بعد از نوح علیه السلام می‌آیند در آن بیندیشند. آیا کسی هست تا از این پندها و موعظه‌ها پندپذیر و فایده‌مند شود؟

﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٦.

پس عذاب و بیم‌دادن الله تعالی چگونه است؛ برای کسانی که با اوتعالی به جنگ می‌پردازند،‌ پیامبرانش را تکذیب می‌کنند و به کتاب‌هایی که توسط انبیا فرستاده ایمان نمی‌آورند؟ به یقین که عذاب سخت و بیم‌دادن بزرگی است.

﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٧.

خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عمل‌کردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی از موعظه‌های آن پند بگیرد و از محتویاتش نصیحت پذیر شود؟

﴿کَذَّبَتۡ عَادٞ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٨.

قوم عاد پیامبر خویش هود علیه السلام را تکذیب کردند و خداوند آنان را هلاک ساخت. ببین که عذاب الهی در برابر کفر و تکذیب آنان چگونه بود؟ آری! عذاب سخت و درد‌آوری بود.

﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ ١٩.

یقیناً پروردگار بزرگ باد بسیار سردی را در روز زشت و شقاوتباری بر قوم عاد فرستاد که عذاب دایمی و هلاکت همیشگی را برای آنان به بار‌آورد.

﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠.

مردم را از جایگاه‌شان بر‌می‌داشت و بر سر‌های آنان چنان فرود می‌آورند که مغزهای‌شان را می‌شکافت، گردن‌های آنان را می‌کوفت و جمجمه‌های‌شان را از شانه‌ها جدا می‌کرد؛ مانند درخت‌های خرما‌ که از بیخ برکنده و به دور افکنده شده باشند.

﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٢١.

عذاب خداوند عزوجل برای قوم عاد و بیم‌دادن‌هایش برای کسانی که پیامبرانش را تکذیب کردند چگونه بود؟ واقعاً شدید، درد‌آور و دشوار بود.

﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٢٢.

خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عمل‌کردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی هست که از موعظه‌های آن پند گیرد و از محتویاتش نصیحت پذیر شود؟

﴿کَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ ٢٣.

قوم ثمود پیامبر خویش صالح علیه السلام را تکذیب کردند و آیات و نشانه‌هایی را که آورده بود نپذیرفتند.

﴿فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ ٢٤.

قبیلۀ ثمود گفتند: چگونه از انسانی همانند خود که از جملۀ ماست و بر ما امتیازی ندارد پیروی کنیم در حالی که او یک نفر است و ما جماعت بزرگی هستیم؟ اگر ما از او پیروی کنیم یقیناً از حق دور می‌باشیم و دیوانه و بی‌خرد خواهیم بود.

﴿أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞ ٢٥.

چگونه وحی بر صالح علیه السلام نازل می‌شوند و بر ما به نبوّت امتیاز می‌یابد، در حالی که او هم انسانی مانند ماست؟ بلکه او در گفتارش دروغگوی و در کردارش خود‌کامه است؛ یعنی دروغ می‌گوید و کار‌های بد انجام می‌دهد. این در حالی است که خود آنان دروغ می‌گفتند، او پیامبر بزرگوار و آنان دروغگویان بد‌کردار بودند.

﴿سَیَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡکَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ ٢٦.

آنگاه که در دنیا و آخرت مجازات شوند، قطعاً برای آنان آشکار خواهد شد که دروغگوی، بد‌کار و خود‌کامه کیست.

﴿إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ٢٧.

خداوند عزوجل شتری را که خواسته بودند به منظور امتحان آنان از صخره بیرون می‌آورند. اکنون تو ای صالح! عذابی را انتظار بکش که زود به آنان خواهد رسید و بر تبلیغ رسالت و آزار و اذیت آنان صبر پیشه کن.

﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ ٢٨.

برای قوم خویش خبر ده که آب میان آنان و شتر تقسیم شده، یک روز برای شتر و روز دیگر نصیب آنان است. هر روزی صاحب نوبت برای استفاده از آب حاضر شود، امّا کسی که نوبتش نیست منع است و نباید حاضر شود.

﴿فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ٢٩.

قوم ثمود یکی از افراد خویش را فرا خواندند و او را بر پَی‌کردن شتر وظیفه دادند و ترغیب نمودند، او هم شتر را به دستش گرفت و سر‌برید.

﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٠.

خداوند عزوجل آنان را به سبب پَی‌کردن شتر عذاب نمود. ببین که عذاب حق‌تعالی چه اندازه سخت است و آنگاه که به عصیانگران فرود آید چطور بی‌پرواست.

﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ٣١.

خداوند قهّار بر قبیلۀ ثمود فقط یک آوازی را فرستاد و به وسیله‌اش همه را هلاک و نابود کرد؛ طوری که بعد از هلاکت، مانند علف کشت خشکیده و پژمرده‌ای شدند که از آن جایگاه و اصطبلی برای چارپایان ساخته شده باشد.

﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٣٢.

خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عمل‌کردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی هست که از موعظه‌های آن پند بگیرد و از محتویاتش نصیحت‌پذیر شود؟

﴿کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ ٣٣.

قوم لوط، پیامبر الهی حضرت لوط علیه السلام را تکذیب کردند، در حالی که با آیاتی از طرف حق‌تعالی آمد و آنان را به وسیلۀ آن بیم داد، ولی آنان به آیات الهی کفر ورزیدند.

﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّیۡنَٰهُم بِسَحَرٖ ٣٤.

خداوند عزوجل بر قوم لوط علیه السلام سنگ‌هایی را فرستاد و بر سر آنان فرو ریخت تا آنکه آنان را در هم درید. امّا الله تعالی خانوادۀ لوط را در آخر شب نجات داد.

﴿نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَن شَکَرَ ٣٥.

این نعمتی از جانب خداوند عزوجل برای خانوادۀ لوط علیه السلام بود که ایشان را از عذابش نجات داد و همانگونه که حق‌تعالی بر خانوادۀ لوط و مؤمنان اهلش نعمت بخشید، برای همه کسانی که با عبادت مخلصانه از او شکر‌گزاری کنند نعمت ارزانی می‌کند.

﴿وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ٣٦.

یقیناً لوط علیه السلام قومش را از عذاب و انتقام الهی ترساند، امّا در آن شک ورزیدند و به سخنانش توهین کردند.

﴿وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٧.

آنان تصمیم گرفتند با مهمانان لوط علیه السلام که از جملۀ فرشتگان بودند کار بد انجام دهند،‌ از این‌رو خداوند بزرگ چشم‌های آنان را نابینا ساخت؛ چنان‌که بصیرت‌های‌شان را کور ساخته بود. اکنون ای کافران! عذاب خداوند یگانۀ قهّار را بچشید.

﴿وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ ٣٨.

واقعاً در نخستین وقت صبح، عذاب بزرگی آنان را فرا گرفت، در میان‌شان مستقر شد و دوام کرد تا اینکه به عذاب آتش دروزخ رسیدند. این همان عذابی بود که به وسیله‌اش خود آنان سنگباران شدند و قریه‌های آنان از بیخ و بُن برکَنده شد.

﴿فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٩.

ای کافران! اکنون از عذاب خداوند یگانۀ قهّار بچشید؛‌ زیرا شما دعوت لوط علیه السلام را با انکار مقاله کردید و به تکذیب وی اقدام نمودید.

﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٤٠.

خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عمل‌کردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی هست که از موعظه‌های آن پند بگیرد و از محتویاتش نصیحت پذیر شود؟

﴿وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١.

به یقین که قوم فرعون از عذاب خداوند عزوجل به وسیلۀ موسی علیه السلام ترسانده شدند که اگر تکذیب کنند آنان را فرا می‌گیرد.

﴿کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزٖ مُّقۡتَدِرٍ ٤٢.

امّا فرعون و قومش به براهین الهی و همه معجره‌هایی که موسی علیه السلام آورده بود تکذیب کردند، خداوند عزوجل آنان را به شدیدترین عذاب مجازات نمود. این مجازات خداوند با عزّتی است که هر‌ که با وی مقابله کند خوارش می‌سازد، هر که با وی زور‌آزمایی کند مقهورش می‌گرداند، بر اراده‌اش قدرتمند است و حکمش را کسی رد کرده و باز‌داشته نمی‌تواند.

﴿أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِکُمۡ أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِ ٤٣.

آیا کافران مکّه از کافران پیشین بهتر‌اند که عذاب خداوند عزوجل به آنان نرسد؟ با اینکه حق‌تعالی برای آنان برائتی از عذاب را در کتاب‌های پیشین نازل کرده و از گرفتاری به عذاب الهی در امان‌اند؟

﴿أَمۡ یَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞ ٤٤.

بلکه کافران می‌گویند: ما اصحاب رأی و اراده‌ایم، در امور دانا‌ییم، با هم اتفاق داریم، بر کسی که با ما بجنگد پیروزیم بر هر‌ که با ما زور‌آزمایی نماید غالب می‌شویم.

﴿سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ٤٥.

به زودی جمع کافران در رویا‌رویی با لشکر خداوند عزوجل که فرشتگان و مؤمنان‌اند مغلوب می‌شوند، از معرکه فرار می‌کنند و به لشکر خدا پشت می‌گردانند و این مژده در غزوۀ بدر تحقّق پذیرفت.

﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦.

روز قیامت وعده‌گاه آنان است که از اعمال خود مورد محاسبه قرار می‌گیرند، عذاب روز قیامت از عذاب بدر در دردناکی‌اش بزرگتری و دشوارتر است.

﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ ٤٧.

یقیناً کافران بد‌‌کار از حق به دور‌اند، در بیابانی بعید از راهیابی قرار دارند و در رنج، بدبختی و دشواری به سر می‌برند.

﴿یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨.

در آن روز کافران در آتش دوزخ بر روی خود کشانده می‌شوند و برای آنان گفته می‌شوند: سوزندگی دوزخ و سختی عذاب دردآورش را بچشید.

﴿إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩.

به راستی که خداوند عزوجل هر چیزی را آفریده و به قضای از پیش تعیین شده، بر مبنای علم و نوشتن در لوح محفوظ مقدّر کرده است. بنابراین هیچ امری در جهان جز به تقدیر خداوند متعال به وجود نمی‌آید.

﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ ٥٠.

فرمان و حکم خداوند عزوجل برای انجام‌کار و امری که آن را اراده کند جز این نیست که یک بار بگوید: «کُن» و به اذن حق‌تعالی در سرعتش مانند یک نگاه پدید می‌آید و از کمال قدرت اوتعالی لحظه‌ای به تأخیر نمی‌افتد.

﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٥١.

خداوند بزرگ اشخاص همانند این کافران از امّت‌های پیشین را با عذابش به هلاکت رساند. آیا پند‌گیرنده‌ای وجود دارد تا از عذابی که بر آنان فرود آمده پند گیرد؛ یعنی ایمان آورده و به طاعت پروردگارش باز کردد؟

﴿وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ ٥٢.

هر عمل نیک و بدی را که اقوام پیشین انجام داده‌اند، در کتاب‌های که فرشتگان‌حفظه آن‌ها را می‌نویسند نوشته شده و محفوظ است.

﴿وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣.

هر امر کوچک و بزرگی از عملکرد‌های بندگان در نامه‌های اعمال نوشته شده و طور قطع در برابر آن جزا داده می‌شوند. برای اعمال خیر، پاداش نیکو و برای اعمال بد، جزای سختی مقرّر خواهد شد.

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤.

به راستی که پرهیزگاران در باغ‌های پر از درخت و بستان‌های فراخ بهشت موقعیت دارند و در کنار جوی‌های قرار دارند که از زیر کاخ‌ها و درخت‌های آن جاری است.

﴿فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥.

در مجلسی جایگزین‌اند که دارای حقّانیت است، بیهودگی و گناهی در آن نیست و دشواری و مشقّتی وجود دارد، بلکه در امن و سلامتی و در شادمانی و کرامت، در نزد پروردگار بزرگ به سر می‌برند؛ ‌در نزد پادشاه عظیم و آفریدگار رحیمی که بر هر چیزی تواناست، هیچ امری او را ناتوان ساخته نمی‌تواند و هیچ مطلوبی از دایرۀ قدرتش بیرون نیست.


سوره قمر

سوره قمر

Ayah: 1

ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ

قیامت نزدیک شد و ماه [از هم] شکافت.

 

Ayah: 2

وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ

اگر [کافران] معجزه‌ای ببینند، روی می‌گردانند و می‌گویند: «[این] جادویی [باطل و] زودگذر است».

 

Ayah: 3

وَکَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ

آنان [آیات و نشانه‌های الهی را] دروغ می‌پندارند و از هوای نفس خویش پیروی می‌کنند؛ و هر امرى [از پاداش و کیفرهای قیامت] در زمان مخصوص به خود قرار دارد.

 

Ayah: 4

وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ

و مطمئناً [ماجرای عذاب اقوام گذشته و] اخبارى که باعث دست کشیدن از گناه می‌شود، به مشرکان رسیده است.

 

Ayah: 5

حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ

این [آیات الهى، دانش و] حکمتی رساست؛ ولى [برای افراد لجوج،] هشدارها سودی ندارد؛

 

Ayah: 6

فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍ

پس [ای پیامبر،] از آنان روى برتاب [و منتظر] روزى [باش] که [فرشتۀ] دعوت‌کننده [با دمیدن در صور] آنان را به امرى بس دشوار [و وحشتناک] فرا‌بخوانَد.

 


Ayah: 7

خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ

با دیدگانِ فروافتاده [از وحشت] از گورها خارج می‌شوند؛ [حرکتشان به سوی دادگاه الهی، چنان است که] گویى ملخ‌هایی پراکنده‌اند.

 

Ayah: 8

مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞ

[هراسناک] به سوى مُنادىِ [محشر] می‌شتابند و کافران مى‌گویند: «امروز، روز دشوارى است».

 

Ayah: 9

۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ

پیش از آنان، قوم نوح [نیز پیامبرشان را] تکذیب کردند و بندۀ ما را دروغگو خواندند و گفتند: «دیوانه است»؛ و او را سخت آزردند؛

 

Ayah: 10

فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ

تا آنجا که او پروردگارش را خواند [و گفت]: «من مغلوب شده‌ام؛ پس یاری‌ام فرما [و از آنان انتقام بگیر]».

 

Ayah: 11

فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ

ما نیز درهاى آسمان را براى [ریزشِ] رگبارى سیل‌آسا گشودیم.

 

Ayah: 12

وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ

و از زمین نیز چشمه‌ها جارى ساختیم و آبها [از زمین و آسمان] براى طوفانى که مقدر شده بود، به هم پیوست.

 

Ayah: 13

وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ

و نوح را بر [کشتىِ] ساخته و پرداخته از تخته‌ها و میخ‌ها سوار کردیم

 

Ayah: 14

تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ

که تحت نظر [و حفاظتِ] ما حرکت مى‌کرد. این، پاداش کسى بود که [قومش] او را انکار کرده بودند.

 

Ayah: 15

وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ

ما آن [کیفر و نجات] را نشانه‌اى [از قدرتِ خود] بر جاى گذاشتیم؛ آیا پندپذیرى هست؟

 

Ayah: 16

فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ

[بنگرید] که عذاب و هشدارهای من چگونه بود.

 

Ayah: 17

وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ

به راستی که قرآن را براى پند گرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟

 

Ayah: 18

کَذَّبَتۡ عَادٞ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ

قوم عاد [نیز پیامبرشان را] دروغگو پنداشتند؛ [ای اهل مکه، بنگرید که] عذاب و هشدار‌های من چگونه بود.

 

Ayah: 19

إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ

ما تندبادى سرد و سخت را در یک روز شوم و طولانی بر آنان فرستادیم.

 

Ayah: 20

تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ

[طوفانی وحشتناک] که مردم را چنان از جاى مى‌کَنْد که گویى تنه‌های نخلِ ریشه‌کن‌شده بودند.

 

Ayah: 21

فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ

[ای اهل مکه، بنگرید که] عذاب و هشدار‌های من چگونه بود.

 

Ayah: 22

وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ

به راستی که قرآن را براى پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟

 

Ayah: 23

کَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ

قوم ثمود [نیز] هشداردهندگان را دروغگو پنداشتند.

 

Ayah: 24

فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ

آنان گفتند: «آیا [سزاوار است] بشرى از میان خودمان را پیروى کنیم؟ در این صورت، در گمراهى و سردرگمى خواهیم بود.

 

Ayah: 25

أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞ

آیا از میان همۀ ما، تنها بر او وحی نازل شده است؟ [چنین نیست؛] بلکه او دروغگویی خودپسند است».

 

Ayah: 26

سَیَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡکَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ

فردا خواهند دانست که دروغگوی خودپسند کیست.

 

Ayah: 27

إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ

[به صالح گفتیم:] «براى آزمایشِ آنان، ماده‌شترى [را که درخواست کرده‌اند، از دلِ کوه به سویشان] خواهیم فرستاد؛ پس مراقبِ رفتارشان باش و [بر آزارشان] شکیبایى کن.

 


Ayah: 28

وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ

و به آنان اعلام کن که آب [چاه،] بین آنان [و آن ماده‌شتر] سهمیه‌بندی شده است و هر کس باید در نوبت خود حاضر شود».

 

Ayah: 29

فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ

ولى آنان همدستشان را ندا دادند؛ او نیز دست به کار شد و [شتر را] به قتل رساند.

 

Ayah: 30

فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ

[ای اهل مکه، بنگرید که] عذاب و هشدار‌های من چگونه بود.

 

Ayah: 31

إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ

ما بانگ مرگباری بر آنان فرستادیم؛ به‌ناگاه [همگی] همچون گیاه خشکیده[ی بازمانده از کومه‌ها و حصارهای ساخته‌شده با نی و علف،] خرد و ریز شدند.

 

Ayah: 32

وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ

به راستی که قرآن را براى پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟

 

Ayah: 33

کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۭ بِٱلنُّذُرِ

قوم لوط [نیز] هشداردهندگان را دروغگو پنداشتند.

 

Ayah: 34

إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّیۡنَٰهُم بِسَحَرٖ

[ما نیز] طوفانى ریگ‌بار بر سرشان فرستادیم [که همگی را هلاک کرد]؛ مگر خانوادۀ لوط که سحرگاهان آنان را نجات دادیم.

 

Ayah: 35

نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَن شَکَرَ

[این نجات،] نعمتی از جانب ما بود؛ و به هر کس سپاسگزارى کند، این گونه پاداش مى‌دهیم.

 

Ayah: 36

وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ

لوط آنان را از کیفر [سخت] ما بیم داد؛ ولی آنان در برابر هشدار‌ها به مجادله [و ستیز] برخاستند.

 

Ayah: 37

وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ

آنان از لوط خواستند که مهمانانش را [برای کام‌جویی] در اختیار‌شان بگذارد؛ ما نیز چشمانشان را کور کردیم [و گفتیم:] «طعم عذاب و [نتیجۀ] هشدار‌هایم را بچشید».

 

Ayah: 38

وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ

و صبحگاهان عذابى پایدار آنان را فراگرفت.

 

Ayah: 39

فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ

[و گفتیم:] «طعم عذاب و [نتیجۀ] هشدار‌هایم را بچشید».

 

Ayah: 40

وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ

به راستی که قرآن را براى پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟

 

Ayah: 41

وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ

هشداردهندگان به سراغ فرعونیان [نیز] رفتند.

 

Ayah: 42

کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزٖ مُّقۡتَدِرٍ

[ولى] آنان تمامى آیات ما را دروغ شمردند؛ ما نیز چنان [که شایستۀ پروردگار] شکست‌ناپذیرِ مقتدر [است،] آنان را عذاب کردیم.

 

Ayah: 43

أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَـٰٓئِکُمۡ أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِ

[ای اهل مکه،] آیا کافران شما از آنان بهترند یا برای شما امان‌نامه‌ای در کتاب‌های [آسمانی پیشین نوشته شده] است؟

 

Ayah: 44

أَمۡ یَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞ

یا می‌گویند: «ما جماعتی متحد و انتقام‌جو هستیم».

 

Ayah: 45

سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ

به زودى [در جنگ بدر] جمعشان شکست می‌خورد و فرارى خواهند شد.

 

Ayah: 46

بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ

وعده‌گاهشان قیامت است که [نسبت به میدان بدر، روزگارى بسیار] سخت‌تر و تلخ‌تر است.

 

Ayah: 47

إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ

گناهکاران در گمراهی و عذابند.

 

Ayah: 48

یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ

روزی‌که با چهره‌هایشان در آتش کشیده می‌شوند [و به آنان می‌گویند:] «آتش دوزخ را بچشید».

 

Ayah: 49

إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ

بی‌تردید، ما هر چیزی را به ‌اندازه آفریده‌ایم؛

 


Ayah: 50

وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۭ بِٱلۡبَصَرِ

و [چون چیزی را اراده نماییم] فرمان ما فقط یک [کلمه یعنی «کُن»] است؛ به سرعتِ یک چشم ‌بر هم ‌زدن [یا کمتر، انجام می‌پذیرد].

 

Ayah: 51

وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ

به تحقیق که ما [در گذشته] امثال شما [کافران] را نابود کرده‌ایم؛ پس آیا پندپذیرى هست؟ [که از این امر عبرت بگیرد و از کفر باز ایستد]؟

 

Ayah: 52

وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ

و تمام کارهایی که [بندگان] انجام داده‌اند در نامه‌هاى اعمال[شان] ثبت شده است؛

 

Ayah: 53

وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ

و هر [عمل] کوچک و بزرگی [در آن] نوشته شده است.

 

Ayah: 54

إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّـٰتٖ وَنَهَرٖ

پرهیزگاران در باغ‌ها و [کنار] جویبارهای [بهشتی] جای دارند؛

 

Ayah: 55

فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۭ

در مجلسى سرشار از راستی [و شایستگی] و نزد فرمانروایی مقتدر.

 


 


Al-Qamar

 

تفسیر سوره‌ی قمر


مکی و ۵۵ آیه است.

آیه‌ی ۵-۱:

﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ١[القمر: ۱]. «قیامت نزدیک شد و ماه شکافت».

﴿وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ٢[القمر: ۲]. «و اگر نشانه‌ای را ببیند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی مؤثر است».

﴿وَکَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ٣[القمر: ۳]. «و تکذیب کردند و از خواسته‌های (نفسانی) خود پیروی نمودند و هرکاری هم ثابت و ماندگار می‌ماند».

﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ٤[القمر: ۴]. «اخباری که بتواند موجب بیزاری (از گناهان) شود به اندازۀ کافی برای آنان آمده است».

﴿حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ٥[القمر: ۵]. «حکمتی رسا و بسنده است، پس هشدارها سودی نمی‌بخشد».

خداوند متعال خبر می‌دهد که قیامت نزدیک شده و زمان آن فرا رسیده است امّا با وجود این تکذیب کنندگان همواره قیامت را دروغ می‌انگارند و برای فرا رسیدن آن خود را آماده نمی‌کنند. و خداوند به آنها نشانه‌های بزرگی نشان می‌دهد که بر آمدن قیامت دلالت می‌کنند و انسان با دیدن چنین نشانه‌های ایمان می‌آورد. پس، یکی از بزرگ‌ترین نشانه‌هایی که بر صحّت پیامبر محمّد بن عبدالله صدلالت می‌نماید این است که وقتی تکذیب کنندگان از او خواستند به آن‌ها چیزهایی از امور خارق العاده نشان دهد که بر صحّت و درستی پیام و راستگویی او دلالت کنند، ایشانصبا انگشت به‌سوی ماه اشاره کرد و آنگاه ماه به فرمان خداوند شکاف برداشت و به دو نیمه تقسیم شد. تکّه‌ای از آن بر کوه ابی قبیس و تکه‌ای از آن بر کوه قعیقعان قرار گرفت.

و مشرکان و دیگران از این معجزه و نشانه بزرگ را مشاهده کردند. معجزه و نشانه‌ای که انسان (معمولی) نمی‌تواند چنین کاری را بکند و مردم را فریب دهد و با چشم بندی چنین کاری را انجام دهد. آنان چیزی را مشاهده کردند که همانند آن‌را ندیده بودند، بلکه نشنیده بودند که برای یکی از پیامبران پیش از محمّدصمعجزه‌ای همانند این معجزه رخ داده باشد. پس، از این معجزه حیران و شگفت‌زده شدند و ایمان به دل‌هایشان راه نیافت و خداوند نخواست که خیری بهره آنان شود.

بنابراین، حیرت‌زده شدند و گفتند: محمّد ما را جادو کرده است. ولی شما از کسانی بپرسید که از سفر برگشته و نزد شما آمده‌اند، چرا که اگر محمّد بتواند شما را جادو کند نمی‌تواند کسانی را که حضور نداشته‌اند جادو نماید. بنابراین، از کسانی که از سفر برگشته بودند سوال کردند و آن‌ها به آنان خبر دادند که چنین چیزی را مشاهده کرده‌اند، آنگاه گفتند: ﴿سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞمحمّد، هم ما را جادو کرده و هم دیگران را.

شگفتی و حیرتی که آنها اظهار می‌داشتند جز نادان‌ترین و گمراه‌ترین مردم از راه هدایت و عقل فریب آن‌را نمی‌خورد، و آنها فقط این نشانه و معجزه را انکار نکردند، بلکه هر نشانه‌ای که نزدشان بیاید آمادگی آن‌را دارند که آن‌را درو انگاشته و به طریقه‌ای باطل با آن مقابله کنند و آن‌را رد نمایند. بنابراین فرمود: ﴿وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْو ضمیر را به «موضوع انشقاق ماه» برنگردانده و نفرموده است: «وإن یروها»، بلکه فرمود: ﴿وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْو تکذیب کردند و از هوای نفس خود یپروی نمودند. همانا این که می‌فرماید: ﴿فَإِن لَّمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَکَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡ[القصص: ۵۰]. «پس اگر سخن تو را نپذیرفتند بدانکه آنها فقط از خواسته‌های نفسانی خود پیروی می‌کنند». و چون اگر هدفشان پیروی از حق بود قطعاً ایمان می‌آوردند و از محمّد اطاعت می‌کردند، چرا که خداوند توسّط محمّدصنشانه‌ها و معجزاتی به آنها نمایانده است که بر همۀ مطالب الهی و مقاصد شرعی دلالت می‌کنند. ﴿وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞو هر کاری هم ثابت و ماندگار می‌ماند. یعنی تاکنون کار به نهایت و آخرت نرسیده است، بلکه از این به بعد کار به سرانجام خواهد رسید، آنگاه کسیکه تصدیق کرده است در باغ‌های بهشت قرار می‌گیرد و از آمرزش و خشنودی خداوند بهره‌مند می‌شود. و کسی که تکذیب کرده است در ناخشنودی و عذاب خدا برای همیشه می‌ماند.

خداوند متعال ـ با بیان این که آنها هدف درستی ندارند و نمی‌خواهند از هدایت پیروی کنند ـ می‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ٤از اخبار بازدارنده آنچه که آن‌ها را از سرکشی در گمراهی‌شان باز می‌دارد نزد آنان آمده است، و آن ﴿حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞحکمتی رسا از جانب خداوند است. یعنی تا حجّت بر جهانیان اقامه شود و بعد از آمدن پیامبران هیچ‌کسی بر خداوند دلیلی نداشته باشد. ﴿فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُپس هشدار سودی نمی‌بخشد. چون خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلَوۡ جَآءَتۡهُمۡ کُلُّ ءَایَةٍ حَتَّىٰ یَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَ٩٧[یونس: ۹۷]. «و اگر هر نشانه‌ای نزدشان بیاد ایمان نمی‌آورند تا آنکه عذاب دردناک را ببینند».

آیه‌ی ۸-۶:

﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍ٦[القمر: ۶]. «بنابراین، از ایشان روی بگردان آن روزی که فرا خواننده به چیزی ناخوشایند فرا می‌خواند».

﴿خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ٧[القمر: ۷]. «درحالیکه دیدگانشان فروهشته است. از گورها چنان بیرون می‌آیند که گویی آن‌ها ملخ‌هایی پراکنده‌اند».

﴿مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞ٨[القمر: ۸]. «حال آنکه شتابان به‌سوی فرا خواننده می‌روند. کافران می‌گویند: این روزی دشوار است».

خداوند متعال به پیامبرشصمی‌فرماید: معلوم است که چاره‌ای برای هدایت تکذیب کنندگان نیست و چیزی جز روی گرداندن از آن‌ها باقی نمی‌ماند. پس فرمود: ﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡاز آنان روی بگردان و منتظر باش تا روزی بزرگ و وحشتناک آن‌ها را فرا گیرد، و آن ﴿یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍروزی است که فرا خواننده که اسرافیل÷است مردمرا به چیز ناخوشایندی فرا می‌خواند و انسان‌ها هرگز منظره‌ای ناخوشایندتر و دردناک‌تر از آن را ندیده‌اند. پس اسرافیل در صور می‌دمد و با صدای آن مردگان از گورهایشان بر می‌خیزند و در محل قیامت گرد می‌آیند.

﴿خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡاز ترس و وحشتی که دل‌هایشان را فرا گرفته است چشمانشان فروهشته است. ﴿یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِاز گورها بیرون می‌آیند، ﴿کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞو از بس که زیادند و به یکدیگر برخورد می‌کنند گویی آن‌ها ملخ‌هایی هستند که در زمین پراکنده شده‌اند و بسیار زیادند.

﴿مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِشتابان ندای فرا خواننده را اجابت می‌کنند. و این دلالت می‌نماید که فرا خواننده آن‌ها را دعوت می‌کند و به آن‌ها فرمان می‌دهد تا در محل قیامت حاضر شوند. پس آن‌ها دعوتش را لبیک می‌گویند و شتابان آن‌را پاسخ می‌دهند. ﴿یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞکافرانی که عذابشان آماده است می‌گویند: این روز سختی است. همانطرو که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ غَیۡرُ یَسِیرٖ١٠[المدثر: ۱۰]. «بر کافران آسان نیست». یعنی برای مؤمنان سهل و آسان است.

آیه‌ی ۱۷-۹:

﴿۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ٩[القمر: ۹]. «پیش از آنان قوم نوح تکذیب کردند و بندۀ ما را دروغگو انگاشتند و گفتند: دیوانه است. و (با او) به درشتی رفتار شد».

﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ١٠[القمر: ۱۰]. «آنگاه پروردگارش را به فریاد خواند: به‌درستی که من مغلوب شده‌ام پس (از آنان) انتقام بگیر».

﴿فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ١١[القمر: ۱۱]. «سپس درهای آسمان را با آبی فروریزنده گشودیم».

﴿وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ١٢[القمر: ۱۲]. «و از زمین چشمه‌ها جوشاندیم سپس آب برای کاری که مقدّر شده بود فراهم آمد».

﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ١٣[القمر: ۱۳]. «و نوح را بر کشتی ساخته شده از تخته‌ها و میخ‌ها سوار کردیم».

﴿تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ١٤[القمر: ۱۴]. «(کشتی) زیر نظر ما روان بود. (این) پاداش کسی بود که انکارش کرده بودند».

﴿وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ١٥[القمر: ۱۵]. «و آن‌را نشانه‌ای برجای گذاشتیم، پس آیا پند پذیری هست»؟!.

﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ١٦[القمر: ۱۶]. «پس عذاب و هشدارهای من چگونه بود».

﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ١٧[القمر: ۱۷]. «و به‌راستی که قرآن را برای پند پذیری آسان گردانده‌ایم، پس آیا پند پذیری هست»؟.

وقتی خداوند تبارک و تعالی حالات کسانی را بیان کرد که پیامبرش را تکذیب می‌کنند، و این که آیات هیچ نفع و سودی به حال آنان ندارد، آنان را برحذر داشت که چگونه خداوند تکذیب کنندگان پیش از آنها را هلاک نمود و عذابش را بر آنان فرود آورد. پس قوم نوح را بیان کرد. نوح اوّلین پیامبری است که خداوند او را به‌سوی قومی بت پرستان فرستاد.

پس نوح آن‌ها را به شناخت خدای یگانه و یگانه‌پرستی فرا خواند امّا آن‌ها از ترک گفتن شرک امتناع ورزیدند و گفتند: ﴿لَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسۡرٗا[نوح: ۲۳]. «معبودهای خود را رها نکنید و «ودّ» و «سواع» و «یغوث» و «یعوق» و «نسر» را ترک ننمایید». و نوح شب و روز و در پنهانی و آشکار آن‌ها را دعوت می‌کرد امّا دعوت آن‌ها چیزی جز عناد و سرکشی و عیب‌جویی پیامبرشان به آنان نیفزود. بنابراین در اینجا فرمود: ﴿فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞآنان بنده ما را تکذیب کردند وگفتند : دیوانه است. چون ادعا می‌کردند که شرک و گمراهی که آن‌ها و پدرانشان بر آن هستند چیزی است که عقل به آن فرا می‌خواند و آنچه نوح÷آورده است جهالت و گمراهی است و فقط دیوانگان آن را ابراز می‌دارند! و نوح را دروغگو انگاشتند و حقایقی که از دیدگاه عقل و شریعت ثابت است را وارونه جلوه دادند، چرا که آنچه نوح آورده بود حق بود و عقل‌های روشن و سالم را به‌سوی هدایت و نور و رشد راهنمایی می‌کرد، و آنچه آن‌ها بر آن بودند جهالت و گمراهی بود. ﴿وَٱزۡدُجِرَو قوم نوح، او را از خود راندند، و وقتی نوح آن‌ها را به‌سوی خدا دعوت کرد با خشونت با او رفتار کردند. آنها فقط به ایمان نیاوردن و تکذیب او بسنده نکردند، بلکه تا آنجا که می‌توانستند او را اذیت و آزار کردند و اینگونه که همه پیامبران دچار اذیت و آزار شده‌اند.

پس در این هنگام نوح پروردگارش را به فریاد خواند و گفت: ﴿أَنِّی مَغۡلُوبٞمن مغلوب شده‌ام و توانایی چیره شدن بر آن‌ها را ندارم. چون تعداد بسیار اندکی از قومش ایمان آورده بودند و آنها توان مقابله با قومشان را نداشتند. پس نوح دعا کرد که من شکست خورده‌ام. ﴿فَٱنتَصِرۡبار خدایا! از آنان انتقام بگیر. و در آیه‌ای دیگر فرموده است: ﴿رَّبِّ لَا تَذَرۡ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ مِنَ ٱلۡکَٰفِرِینَ دَیَّارًا[نوح: ۲۶]. «بار خدایا! هیچ کسی از کافران را روی زمین باقی و زنده مگذار».

پس خداوند خواسته نوح را پذیرفت و از قومش انتقام گرفت. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ١١پس درهای آسمان را با آبی تند و فراوان گشودیم. ﴿وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗاو از زمین چشمه‌ها جوشاندیم. پس آب به صورت غیر طبیعی و خارق العاده از آسمان فرو می‌ریخت و از تمام زمین چشمه‌ها می‌جوشید، حتی از تنور که معمولا آب در آن معنایی ندارد گذشته از اینکه چشمه آب باشد، چون تنور محل آتشی است آب برآمد. ﴿فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُپس آب آسمان و زمین، ﴿عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَبرای اجرای کاری که مقّدر شده بود و خداوند در ازل آن‌را به عنوان کیفر برای ستمگران سرکش ثبت کرده بود به هم آمیختند.

﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ١٣بنده‌مان نوح را بر کشتی که از تخته‌ها و میخ‌ها ساخته شده بود سوار کردیم و نجاتش دادیم. ﴿تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَاو کشتی درحالیکه نوح و کسانی که به او ایمان آورده بودند و با انواع مخلوقاتی که نوح بر آن سوار کرده بود تحت نظر ما در حرکت بود. و خداوند کشتی را حفاظت می‌کرد تا غرق نشود و او بهترین نگهبان و کارساز است. ﴿جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَآنچه با نوح کردیم و او را از غرق نجات دادیم پاداش این بودکه قومش او را تکذیب کردند و کفر ورزیدند و او با بردباری آن‌ها را دعوت کرد و دستور الهی را ادامه داد و هیچ چیزی او را از انجام فرمان خدا بازنداشت. همانطور که خداوند متعال در آیه‌ای دیگر فرموده است: ﴿قِیلَ یَٰنُوحُ ٱهۡبِطۡ بِسَلَٰمٖ مِّنَّا وَبَرَکَٰتٍ عَلَیۡکَ وَعَلَىٰٓ أُمَمٖ مِّمَّن مَّعَکَ[هود: ۴۸]. «گفته شد: ای نوح! با سلامتی از جانب ما و برکت‌هایی که بر تو و ملت‌هایی است که همراه تو هستند فرو بیا».

و احتمال دارد که معنی این باشد ما قوم نوح را هلاک کردیم و آنها را عذاب داده و خوار نمودیم و این به سزای کفر و عنادشان بود. و این معنی طبق قرائتی است که ﴿کُفِرَرا با فتح «کاف» یعنی (کَفَرَ) خوانده است.

﴿وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ١٥و همانا داستان نوح و قومش را به عنوان نشانه‌ای برجای گذاشته‌ایم تا پند پذیران از آن پند بگیرند، و هرکس از پیامبران سرپیچی کند و با آن‌ها مخالفت نماید خدا او را با عذابی سخت و فراگیر هلاک خواهد کرد. ویا این که ضمیر به کشتی جنس آن برمی‌گردد و اینکه خداوند به پیامبرش نوح÷آموخت سپس خداوند صنعت کشتی‌سازی را میان مردم باقی گذاشت، تا وجود کشتی آدمی را به این راهنمایی کند که خداوند نسبت به خلق خویش مهربان است و به آن‌ها توّجه دارد. و تا دالّ بر کمال قدرت و آفرینش و صنعت شگفت‌انگیز خداوند باشد.

﴿فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖپس آیا پندپذیری هست که از نشانه‌ها پند بگیرد و ذهن و فکرش را به آنچه از آیات برمی‌آید مشغول نماید؟ زیرا آیات در نهایت روشنی وضوح و آسانی قرار دارند. ﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ١٦ای مخاطب! عذاب دردناک خداوند و بیم دادن او را که برای هیچ‌کس حجّتی باقی نمی‌گذارد چگونه دیدی؟

﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ١٧و بدون شک ما این قرآن کریم را ساده و آسان گردانده‌ایم و کلماتش را برای حفظ کردن و تلّفظ آسان نموده‌ایم به گونه‌ای که مفاهیم آن به آسانی فهمیده و فرا گرفته می‌شود. چون قرآن بهترین سخن و راست‌ترین معنی را در بردارد و تفسیر و توضیح آن بسیار روشن و واضح است و هرکس به آن روی بیاورد خداوند مقصود او را در نهایت آسانی به او می‌دهد و برایش سهل می‌گرداند. و «ذکر» شامل همه حلال و حرام و احکام و امر و نهی و احکام جزا و موعظه‌ها و عبرت‌ها، و عقاید مفید و اخبار راستین می‌شود که عاملان از آن پند می‌پذیرند. بنابراین، دانش قرآن از لحاظ حفظ تفسیر آن از همه علوم آسان‌تر است و به طور مطلق از همه دانش‌ها مهم‌تر و بزرگ‌تر می‌باشد. علم مفیدی است که هرگاه بنده آن را بجوید در آن یاری می‌شود. برخی از سلف در رابطه با این آیه گفته‌اند: اگر طالب علمی وجود داشته باشد بر آموختن علم قرآن یاری می‌شود. بنابراین، خداوند از بندگانش می‌خواهد تا به قرآن روی آورند و از آن پند بگیرند چنانکه فرموده است: ﴿فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖآیا یاد گیرنده و پند پذیری وجود دارد؟!.

آیه‌ی ۲۲-۱۸:

﴿کَذَّبَتۡ عَادٞ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ١٨[القمر: ۱۸]. «(قوم) عاد تکذیب کردند (پس بنگر) عذاب من و هشدارهایم چگونه بود»؟.

﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ١٩[القمر: ۱۹]. «به‌درستی که ما در روزی شوم (و) به طور مداوم تند باد سختی را بر آنان فرستادیم».

﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ٢٠[القمر: ۲۰]. «بادی که مردمان را از زمین برمی‌داشت گویی که آنان تنه‌های درختان خرمایی هستند که از جا برکنده شده‌اند».

﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ٢١[القمر: ۲۱]. «پس عذاب من و هشدار‌هایم چگونه بود».

﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ٢٢[القمر: ۲۲]. «و به‌راستی قرآن را برای پند پذیری آسان گردانده‌ایم، پس آیا پند پذیری هست».

عاد قبیله معروفی بود که در یمن اقامت داشتند. خداوند هود÷را به عنوان پیامبر به‌سوی آنها فرستاد و آنان‌را به توحید و پرستش خداوند دعوت نمود امّا او را تکذیب کردند، آنگاه خداوند ﴿رِیحٗا صَرۡصَرٗاباد بسیار تند و شدیدی را ﴿فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖدر یک روز شوم، روزی که بدبختی و عذاب دردناکی داشتند بر آنان فرستاد و هفت شب و هشت روز ادامه یافت.

﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَاز بس که شدید و تند بود مردم را از زمین بر می‌کند و به هوا می‌برد سپس آن‌ها را به زمین می‌زد و نابود می‌شود و آنها طوری می‌شدند که ﴿کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖاجسادشان بعد از مرگشان گویی تنه‌های درختان خرمایی هستند که باد آن‌ها را از یخ کنده و به زمین انداخته است. به راستی که مردم وقتی خدا را نافرمانی بکنند بسیار برای او بی‌ارزش می‌شوند! ﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ٢١پس عذاب من و هشدارهایم چگونه بود؟

باید گفت که سوگند به خدا عذبی بس دردناک است و هشداری است که برای هیچ‌کس عذر و دلیلی باقی نمی‌گذارد. ﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ٢٢و به راستی قرآن را به منظور پندپذیری آسان گردانده‌ایم، پس آیا پندپذیری هست؟ خداوند متعال از آن جا که نسبت به بندگانش مهربان است و به آن‌ها توّجه دارد و آن‌ها را به آنچه دین و دنیایشان را بهبودی می‌بخشد فرا می‌خواند، این مطلب را تکرار می‌نماید که قرآن را برای پند پذیری آسان گردانده است.

آیه‌ی ۳۲-۲۳:

﴿کَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ٢٣[القمر: ۲۳]. «ثمود هشدار‌های (پیامبرشان) را تکذیب کردند».

﴿فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ٢٤[القمر: ۲۴]. «آنگاه گفتند: آیا زا انسانی از خودمان پیروی کنیم؟ همانا ما آنگاه در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود».

﴿أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞ٢٥[القمر: ۲۵]. «آیا از میان همۀ ما وحی بر او فرو فرستاده شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگویی خود پسند است».

﴿سَیَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡکَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ٢٦[القمر: ۲۶]. «فردا خواهند دانست که بسیار دروغگوی خودپسند کیست».

﴿إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ٢٧[القمر: ۲۷]. «بی‌گمان ما ماده شتر را برای امتحان آنان خواهیم فرستاد، پس (ای صالح) چشم به راهشان باش و شکیبایی ورز».

﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ٢٨[القمر: ۲۸]. «و به آنان خبر ده که آب درمیان آنان تقسیم شده است. نوبت هرکدام که باشد بر سر آب می‌ورد».

﴿فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ٢٩[القمر: ۲۹]. «پس یارشان را ندا دادند و او دست درازی کرد آنگاه شتر را پی نمود».

﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ٣٠[القمر: ۳۰]. «پس عذاب من و هشدارهایم چگونه بود».

﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ٣١[القمر: ۳۱]. «همانا بر آنان بانگ مرگباری را فرستادیم و ایشان همگی به صورت گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان در آغل جمع‌آوری می‌کند».

﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ٣٢[القمر: ۳۲]. «و به‌راستی قرآن را برای پند پذیری آسان گرداندیم پس آیا پند پذیری هست».

﴿کَذَّبَتۡ ثَمُودُثمود قبیلۀ معروف و مشهوری در سرزمین حجر بودند، و پیامبرشان صالح÷وقتی آن‌ها را به عبادت خداوند یگانه و بی‌شریک دعوت نمود و آن‌ها را از عذاب بیم داد، با او مخالفت کردند.

پس آن‌ها صالح را تکذیب کردند و خود را از او برتر داشتند و از روزی تکبّر و سرکشی گفتند: ﴿أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُچگونه از یک انسان که فرشته نیست پیروی کنیم. همچنین او از خود ماست و از دیگران که نزد مردمان از ما بزرگ‌تر هستند والا و مهم‌تر نمی‌باشد، با وجود این او یک نفر است. ﴿إِنَّآ إِذٗااگر در این صورت ما از او پیروی کنیم، همانا ﴿لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍدیوانه و بدبخت خواهیم بود. آن‌ها این سخن را به سبب گمراهی و شقاوتشان می‌گفتند آن‌ها نپذیرفتند که پیامبر انسان باشد و این امر را عیب می‌پنداشتند. امّا این را عیب و ننگ نمی‌دانستند که درخت و سنگ و مجسمه‌هایی را پرستش می‌کنند.

﴿أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَاچگونه از میان همه ما خداوند اورا می‌گزیند و وحی را بر او نازل می‌کند؟ کدام ویژگی او سبب شده که وی از میان ما برگزیده شود؟ این اعتراضی بود که تکذیب کنندگان می‌کردند و همواره با این اعتراض دعوت پیامبران را رد می‌کردند و خداوند با این گفته که پیامبران به امّت‌هایشان گفته‌اند پاسخ آنها را داده‌است: ﴿قَالَتۡ لَهُمۡ رُسُلُهُمۡ إِن نَّحۡنُ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ یَمُنُّ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِ[إبراهیم: ۱۱]. «پیامبرانشان گفتند: ما جز انسان‌هایی همچون شما نیستیم، ولی خداوند بر هرکس از بندگانش که بخواهد منّت می‌گذارد». خداوند صفات و اخلاق و کمالاتی به پیامبران ارزانی داشته است که با آن برای حمل رسالت پروردگارشان شایسته می‌گردند و وحی الهی را به خود اختصاص داده‌اند. و این از رحمت و حکمت الهی است که پیامبران انسان بوده‌اند، و اگر فرشته بودند انسان‌ها نمی‌توانستند از آنها فرا بگیرند. و اگر پیامبران را از فرشتگان مقّرر می‌کرد تکذیب کنندگان را هرچه زودتر عذاب فرا می‌گرفت.

منظور قوم ثمود از سخنی که به پیامبرشان صالح می‌گفتند تکذیب کردن او بود، بنابراین حکم ستمگرانه‌ای در حق او نمودند و گفتند: ﴿بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞبلکه او زیاد دروغ می‌گوید و بدی او زیاد است. خداوند رویشان را زشت بگرداند! چقدر نادان و ستمگر بودند و چقدر با سخنان زشت و سخت با راستگویان خیرخواه برخورد می‌کردند. پس وقتی که طغیان و سرکشی‌شان شدّت گرفت خداوند آنها را گرفتار کیفر و عذاب کرد.

پس خداوند ماده شتر را فرستاد که از بزرگ‌ترین نعمت‌هایش بر آنها بود و آن‌ها شیر آن را می‌دوشیدند و همه را کفایت می‌کرد. ﴿فِتۡنَةٗ لَّهُمۡو برای امتحان و آزمون آنها بود. ﴿فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡپس بر دعوت کردن خود شکیبا باش و منتظر عذابی باش که بر آن‌ها فرود خواهد آمد. یا منتظر باش و ببین آیا ایمان می‌آورند یا کفر می‌ورزند؟

﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡو به آنان خبر ده آیی که استفاده می‌کنند میان آنها و ماده شتر تقسیم شده است، یک روز نوبت ماده شتر است و یک روز دیگر نوبت آب آن‌هاست. ﴿کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞو هرکس که نوبتش باشد بر سر آب می‌آید و هرکس که نوبتش نباشد بر سر آب نمی‌آید.

﴿فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡپس همان یارشان را که شتر را پی زد کسی که بدبخت‌ترین فرد قبیله بود صدا زدند، ﴿فَتَعَاطَىٰو دستوری را که به او دادند اطاعت کرد. ﴿فَعَقَرَو شتر را پی زد.

﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ٣٠پس عذاب خدا سخت‌ترین عذاب بود و خداوند بانگی مرگبار و زلزله‌ای را برای نابودی‌شان فرستاد که همه را نابود کرد و صالح و کسانی را که همراه او ایمان آورده بودند نجات داد.

﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗپس از چهار روز، بعد از این که شتر را پی زدند بر آنان بانگ مرگباری فرستادیم که جبرئیل÷آن‌را سر داد. ﴿فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِپس آنان همگی به صورت گیاه خشکیده و خُرد شده‌ای درآمدند. یا مانند گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان در آغل جمع‌آوری می‌کند. خلاصه معنی این است که بر آن‌ها بانگ مرگباری مسلط کردیم و به سبب آن مانند گیاهان خشکی شدند که هرکس بخواهد آن را جمع آوری می‌کند تا به چهارپایانش بدهد. ﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ٣٢و به درستی که قرآن را برای پندپذری آسان گردانده‌ایم، پس آیا پند پذیری هست؟

آیه‌ی ۴۰-۳۳:

﴿کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ٣٣[القمر: ۳۳]. «قوم لوط هشدارهای پیامبران را تکذیب کردند».

﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّیۡنَٰهُم بِسَحَرٖ٣٤[القمر: ۳۴]. «بی‌گمان ما بر آنان سنگ‌بادی فرستادیم، جز خانوادۀ لوط که آنان‌را به هنگام سحر نجات دادیم. (همه نابود شدند)».

﴿نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَن شَکَرَ٣٥[القمر: ۳۵]. «این نعمتی بود از جانب ما، بدینسان کسی را که سپاس گزارد جزا می‌دهیم».

﴿وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ٣٦[القمر: ۳۶]. «و به‌راستی (لوط) آنان‌را از کیفر ما بیم داد امّا آنان دربارۀ هشدارها شک کردند».

﴿وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ٣٧[القمر: ۳۷]. «و همانا با (لوط) دربارۀ مهمانانش سخن گفتند، پس ما چشمهایشان را کور کردیم (و گفتیم: طعم) عذاب من و هشدارهایم را بچشید».

﴿وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ٣٨[القمر: ۳۸]. «و بامدادن عذابِ پیاپی و پایداری به سراغ ایشان آمد».

﴿فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ٣٩[القمر: ۳۹]. «پس (طعم) عذاب من و هشدارهایم را بچشید».

﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ٤٠[القمر: ۴۰]. «و به‌راستی قرآن را برای پند پذیری آسان گردانده‌ایم، پس آیا پند پذیری هست».

﴿کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢلوط÷وقتی قومش را به پرستش خداوند یگانه که شریکی ندارد فرا خواند و آنان را از شرک و کار زشتی که پیش از آنان هیچ‌یک از جهانیان مرتکب آن نشده بود نهی کرد، او را تکذیب کردند و دروغگوش انگاشتند و به شرک ورزیدن و زشتی‌های خود ادامه دادند، حتی فرشتگانی که به صورت مهمان پیش لوط آمدند وقتی قومش خبر شدند شتابان آمدند تا با آن‌ها کار زشت انجام دهند.

خداوند آن‌ها را لعنت کند! و از لوط خواستند تا به آنها اجازه دهد تا با مهمانانش عمل زشت را انجام دهند. آنگاه خداوند به جبرئیل÷دستور داد که چشمانشان را کور گرداند و پیامبرشان آنها را از گرفتار شدن به عذاب خدا و کیفر الهی ترسانده بود. ﴿فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِامّا آن‌ها درباره هشدارها شک کردند.

﴿وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ٣٨و بامدادان عذابی کوبنده و پایدار آنها را فرا گرفت، و خداوند دیارشان را زیرو رو کرد و با سنگ‌های نشان دار آنها را سنگباران نمود. و خداوند لوط و خانواده‌اش را به پاداش آنکه شکر پروردگارشان را به‌جای آورده بودند و تنها او را پرستش کرده بودند از اندوه بزرگ نجات داد.

آیه‌ی ۵۵-۴۱:

﴿وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ٤١[القمر: ۴۱]. «و به‌راستی هشدارها به نزد فرعونیان آمد».

﴿کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزٖ مُّقۡتَدِرٍ٤٢[القمر: ۴۲]. «آنان (همۀ) آیات ما را تکذیب کردند آنگاه آنان‌را چون فرو گرفتن پیروزمندی توانا فرو گرفتیم».

﴿أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِکُمۡ أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِ٤٣[القمر: ۴۳]. «(ای قریش!) آیا کافرانتان از اینان (که ذکر شد) بهترند یا اینکه در کتاب‌های (پیشین) برائتی دارید».

﴿أَمۡ یَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞ٤٤[القمر: ۴۴]. «یا اینکه می‌گویند: ما گروهی شکست ناپذیر هستیم و یک‌دیگر را یاری می‌دهیم»؟!.

﴿سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ٤٥[القمر: ۴۵]. «این گروه شکست خواهند خورد و پشت می‌کنند».

﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ٤٦[القمر: ۴۶]. «بلکه موعدشان قیامت است و قیامت سخت‌تر و تلخ‌تر است».

﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ٤٧[القمر: ۴۷]. «بی‌گمان گناهکاران در نادانی و گمراهی‌اند».

﴿یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ٤٨[القمر: ۴۸]. «روزی‌که بر چهره‌هایشان در دوزخ کشیده می‌شوند (و می‌گوییم:) طعم و در آتش دوزخ را بچشید».

﴿إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ٤٩[القمر: ۴۹]. «بی‌گمان ما هرچیزی را به اندازۀ مقرّر آفریده‌ایم».

﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ٥٠[القمر: ۵۰]. «و حکم ما جز مانند چشم به‌هم زدنی نیست».

﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ٥١[القمر: ۵۱]. «و به‌راستی امثال شما را نابود کردیم. پس آیا پنذ پذیری هست».

﴿وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ٥٢[القمر: ۵۲]. «و هرچیزی را که انجام داده‌اند در کار نامه‌ها هست».

﴿وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ٥٣[القمر: ۵۳]. «و هر کوچک و بزرگی نوشته شده است».

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ٥٤[القمر: ۵۴]. «بی‌گمان پرهیزگاران در باغ‌ها و (در جوار) جویباران خواهند بود».

﴿فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۢ٥٥[القمر: ۵۵]. «در مقام و منزلتی راستین در نزد فرمانروایی توانا».

﴿وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ٤١و به درستی که هشدارها به سراغ فرعون و قومش آمد. خداوند موسی را به‌سوی آن‌ها فرستاد و او را با نشانه‌ها و معجزات روشن تایید کرد و عبرت‌ها و آموختنی‌هایی را به آن‌ها نشان داد که به دیگران نشان نداده بود. امّا آنها همه آیات و نشانه‌های الهی را تکذیب کردند آنگاه خداوند آنها را کیفر دادن پیروزمندی توانا، پس او و لشکریانش را در دریا غرق نمود.

منظور از بیان این داستان‌ها برحذر داشتن مردم و تکذیب کنندگان محّمدصاست. بنابراین فرمود: ﴿أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِکُمۡآیا این بت‌هایی که برترین پیامبر را تکذیب کرده‌اند از آن تکذیب کنندگان بهتر هستند، آن‌هایی که خداوند هلاک شدنشان را بیان کرد؟! پس اگر اینان از آن‌ها بهترند ممکن است از عذاب نجات یابند و به عذابی گرفتار نشوند که آن انسانهای شرور بدان گرفتار شدند. ولی در حقیقت چنین نیست و اینها اگر از آن‌ها بدتر نباشند بهتر نیستند. ﴿أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِبا اینکه خداوند در کتاب‌هایی که بر پیامبران نازل کرده است به شما عهد و پیمانی داده‌است و آنگاه شما بر این باورید که طبق آنچه خداوند خبر داده و وعده داده است نجات یافتگان هستید؟

چنین نیست، بلکه عقلا و شرعاً امکان ندارد که در کتاب‌های الهی که متضمّن حکمت و عدالت هستند برای آن‌ها برائت و نجاتی ثبت شده باشد، چون نجات یافتن چنین معاندان تکذیب کننده‌ای که برترین و محترم‌ترین پیامبر خدا را دروغگو انگاشته‌اند مطابق حکمت نیست.

پس تنها این احتمال باقی می‌ماند که آن‌ها قدرتی داشته باشند و به وسیله آن چیره و پیروز گردند. بنابراین، خداوند خبر داد که آنها می‌گویند: ﴿نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞما گروهی شکست ناپذیر هستیم و یک‌دیگر را یاری میدهیم.

خداوند متعال با بیان ناتوانی آن‌ها و این که شکست خواهند خورد فرمود: ﴿سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ٤٥این گروه شکست خواهند خورد و پشت می‌کنند. و همانگونه که خداوند خیر داده بود اتفّاق افتاد و خداوند گروه بزرگشان را در روز «بدر» شکست داد و سران و بزرگشان را در روز «بدر» شکست داد و سران و بزرگشان کشته شدند و خوار گردیدند و خداوند دین و پیامبرش و گروه مؤمنان را یاری نمود و پیروز گرداند.

با وجود این، همه‌ی آن‌ها موعدی دارند که در آن گردآورده می‌شوند، آن‌هایی که در دنیا گرفتار عذاب شدند، و آن‌هایی که از لذّت‌های دنیا بهره‌مند شدند. بنابراین فرمود: ﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡبلکه قیامت وعده گاه آنان است و در آن جزا داده می‌شوند و دادگرانه حق از آن‌ها گرفته می‌شود. ﴿وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّقیامت بزرگ‌تر و دشوارتر از همه آن چیزی است که تصوّر می‌شود.

﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ٤٧کسانی‌که مرتکب جنایت‌های زیاد و گناهان بزرگ از قبیل شرک و غیره شده‌اند، چنین کسانی در دنیا گمراه هستند و از علم و عملی که آنها را از عذاب نجات می‌دهد دور می‌باشند و روز قیامت در عذاب دردناک و در آتشی که در اجسامشان شعله ور می‌گردد و به دل‌هایشان می‌رسد خواهند بود.

﴿یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡروزی که بر چهره‌هایشان که شریف‌ترین عضو آن‌هاست و بیش‌تر از دیگر اعضا درد می‌گیرد در دوزخ کشیده می‌شوند، و اینگونه خوار می‌گردند. و به آن‌ها گفته می‌شود: ﴿ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَدرد و رنج و خشم و شعله‌های آتش دوزخ را بچشید.

﴿إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ٤٩ما هر چیزی را به اندازه مقّرر آفریده‌ایم. و این شامل همه مخلوقات و دنیای بالا و پایین می‌شود. همه این‌ها را خداوند به تنهایی آفریده است و آفریننده‌ای دیگر ندارند و هیچ‌کس در آفرینش آن مشارکتی نداشته است.

خداوند آفریده‌ها را طبق نقشه‌ای که از پیش علم و قلمش بر آن رفته است در وقت و زمان مشخّص و به اندازه و مقدار معلوم و همراه با همه صفت‌هایی که دارند آفریده است. و اینکار برای خداوند آسان است. بنابراین فرمود: ﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ٥٠فرمان ما جز یک کلمه نیست، مانند چشم به‌ هم‌زدنی پس هرگاه خداوند چیزی به آن می‌گوید: باش! پس می‌شود، همانند به‌هم زدن چشم که بی‌هیچ ممانعت و بدون هیچ سختی انجام می‌گیرد.

﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡو همانا کسانی را که پیش از شما بوده و کارهای شما را کرده و همانند شما پیامبران را تکذیب کرده‌اند هلاک و نابود کرده‌ایم. ﴿فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖپس آیا پند پذیری هست تا بداند که سنت و شیوه الهی در مورد گذشتگان و آیندگان یکی است؟! و همان طور که حکمت او اقتضا نموده تا آن بدکاران را هلاک کند این‌ها هم مثل آن‌ها هستند و بین دو گروه هیچ فرقی نیست.

﴿وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ٥٢و هر کار نیک و بدی که انجام داده‌اند در کتاب‌های تقدیری نوشته شده است. ﴿وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ٥٣و هر کوچک و بزرگی مکتوب می‌باشد. و این حقیقت تقدیر و قضا است، خداوند هر چیزی را دانسته و نزد خودش در لوح محفوظ نگاشته و ثبت کرده است. پس هرآنچه خدا بخواهد می‌شود و هر آنچه نخواهد نمی‌شود و هر آنچه که به انسان می‌رسد امکان نداشته که به او نرسد و هر آنچه که به انسان رسیده امکان نداشته که به او اصابت نکند.

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَکسانی‌که با انجام اوامر الهی و ترک نواهی او از خدا پروا داشته‌اند و از شرک و گناهان کبیره و صغیره پرهیز کرده‌اند ﴿جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖدر باغ‌های پر ناز و نعمت بهشت و در کنار جویبارها هستند، بهشتی که در آن نعمت‌هایی است که هیچ چشمی همانند آن را ندیده و هیچ‌گوشی آن را نشنیده و به دل و تصور هیچ انسانی خطور نکرده است، نعمت‌هایی از قبیل درختان شکوفا با میوه‌های رسیده و نهرهای روان و قصرها و کاخ‌های بلند و منازل زیبا و خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های لذیذ و گوارا و حورهای بهشتی و باغچه‌های زیبا و رضامندی خداوند و دستیابی به قرب و نزدیکی او. بنابراین فرمود: ﴿فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۢ٥٥آنان در مقام و منزلتی راستین نزد فرمانروایی توانا قرار می‌گیرند. و دیگر از آنچه پروردگارشان از جود خودش به آن‌ها عطا می‌کند مپرس. خداوند ما را از زمره آنان بگرداند و از خیری که نزد اوست به سبب شّر و بدی‌هایمان محروم نسازد.

پایان تفسیر سوره‌ی قمر

سورة القمر

سورة القمر - سورة 54 - عدد آیاتها 55

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ

  2. وَإِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ

  3. وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ

  4. وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّنَ الأَنبَاء مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ

  5. حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ

  6. فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُّکُرٍ

  7. خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ

  8. مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ

  9. کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ

  10. فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ

  11. فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ

  12. وَفَجَّرْنَا الأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ

  13. وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ

  14. تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ

  15. وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ

  16. فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ

  17. وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ

  18. کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ

  19. إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ

  20. تَنزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ

  21. فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ

  22. وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ

  23. کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ

  24. فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِی ضَلالٍ وَسُعُرٍ

  25. أَؤُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ

  26. سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْکَذَّابُ الأَشِرُ

  27. إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ

  28. وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ

  29. فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ

  30. فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ

  31. إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ

  32. وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ

  33. کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ

  34. إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَّجَّیْنَاهُم بِسَحَرٍ

  35. نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَن شَکَرَ

  36. وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ

  37. وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ

  38. وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُکْرَةً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ

  39. فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ

  40. وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ

  41. وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ

  42. کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُّقْتَدِرٍ

  43. أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِّنْ أُوْلَئِکُمْ أَمْ لَکُم بَرَاءَةٌ فِی الزُّبُرِ

  44. أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُّنتَصِرٌ

  45. سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ

  46. بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ

  47. إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلالٍ وَسُعُرٍ

  48. یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ

  49. إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ

  50. وَمَا أَمْرُنَا إِلاَّ وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ

  51. وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ

  52. وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ

  53. وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ

  54. إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ

  55. فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ



سورة قمر

به نام الله بخشندة مهربان

قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت ([1]). ﴿1﴾ و اگر (کافران) معجزة ببینند، روی بگردانند و گویند: «(این) جادویی قوی است». ﴿2﴾ و آن‌ها (آیات و نشانه‌های الهی را) تکذیب کردند و از هوی نفس خود پیروی کردند، و هرکاری قرار‌گاهی دارد. ﴿3﴾ و به راستی برای آنان به‌اندازة کافی خبر‌‌‌هایی (‌‌‌پندآمیزی) آمده است که (از گناهان و بدی‌ها) باز می‌دارد. ﴿4﴾ (این آیات) حکمت (و دانش) تمام (ورسا) است. پس (برای افراد جاهل و لجوج) هشدار‌ها سودی نمی‌بخشد. ﴿5﴾ بنابر این (ای پیامبر!) از آن‌ها روی بگردان، (تا آن) روزی‌که دعوت کنند‌‌‌ة (مردم را) به امر وحشت‌ناکی دعوت کند. ﴿6﴾در حالی‌که چشمان‌شان فروهشته باشد از قبرها بیرون آیند گویی که آن‌ها ملخ‌هایی پراکنده هستند. ﴿7﴾ و به سوی دعوت کننده می‌شتابند. کافران می‌گویند: «این روز سختی است». ﴿8﴾ پیش از آن‌ها قوم نوح تکذیب کرده بودند، پس بندة ما (نوح) را تکذیب کردند و گفتند: «(او) دیوانه است» و (با او) درشتی کردند (و آزردند). ﴿9﴾ پس او پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «من مغلوب شده‌ام، پس یاریم فرما (و از آن‌ها انتقام بگیر)». ﴿10﴾ آنگاه درهای آسمان را با آبی (فراوان و) فروریزنده گشودیم. ﴿11﴾ و از زمین چشمه‌های جوشاندیم (و جاری نمودیم). پس این (دو) آب (آسمان و زمین) برای امری که مقدر شده بود باهم در‌آمیختند. ﴿12﴾ و او (= نوح) را بر (مرکبی) ساخته شده از تخته و میخ سوار کردیم. ﴿13﴾ زیر نظر (و حفاظت) ما روان بود، کیفری بود برای کسانی‌که کافر شده بودند. ﴿14﴾ و به راستی ما این (ماجرا) را (به عنوان) نشانة بر جای گذاشتیم، پس آیا کسی هست که پند گیرد؟! ﴿15﴾ پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟! ﴿16﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿17﴾ (قوم) عاد (نیز) تکذیب کردند، پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟! ﴿18﴾ ما تند باد سرد (وحشت‌ناکی) در روزی شوم طولانی بر آن‌ها فرستادیم. ﴿19﴾ که مردم را (از جا) بر می‌کند، گویی که آن‌ها تنه‌های نخل ریشه کن شده‌اند. ﴿20﴾ پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟! ﴿21﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿22﴾ (قوم) ثمود (نیز) هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿23﴾ و گفتند: «آیا از یک بشری از (جنس) خودمان پیروی کنیم؟! (اگر چنین کنیم) آنگاه ما در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود، ﴿24﴾ آیا از میان ما تنها بر او وحی نازل شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگوی خود پسند است». ﴿25﴾ فردا خواهند دانست چه کسی دروغگوی خود پسند است. ﴿26﴾ بی‌گمان ما ماده شتر ([2]) را برای آزمایش آن‌ها می‌فرستیم، پس (ای صالح) منتظر (پایان کار) شان باش و صبر پیشه کن. ﴿27﴾و به آن‌ها خبر ده که همانا آب (قریه) در میان آن‌ها (و ناقه) تقسیم شده است، هرکه در نوبت خود باید حاضر شود. ﴿28﴾ پس آن‌ها یار خود([3]) را صدا زدند، آنگاه (آمد و) دست بکار شد و (شتر را) پی کرد. ﴿29﴾ پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟! ﴿30﴾ بی‌گمان ما یک صیحه (= بانگ مرگباری) بر آن‌ها فرستادیم، پس (همگی) به صورت گیاه خشک خردشدة در آمدند. ﴿31﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿32﴾  قوم لوط هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿33﴾ بی‌گمان ما شن باد تندی بر آن‌ها فرستادیم (و همگی را هلاک کردیم) جز خاندان لوط که سحرگاهان نجات‌شان دادیم. ﴿34﴾ (این) نعمتی بود از سوی ما، این گونه کسی را که شکر کند پاداش می‌دهیم. ﴿35﴾ و به راستی (لوط) آن‌ها را از عقوبت (سخت) ما بیم داد، پس آن‌ها با هشدار‌ها مجادله (و ستیز) کردند. ﴿36﴾ و به راستی آن‌ها از او (= لوط) خواستند که مهمانش را (برای کار زشت) در اختیار‌شان بگذارد، پس ما دیدگان‌شان را کور کردیم، (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا و (طعم) هشدار‌های مرا بچشید». ﴿37﴾ و یقیناً صبحگاهان عذابی پایدار آن‌ها را فروگرفت (و هلاک کرد). ﴿38﴾ (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا (و طعم) هشدار‌های مرا بچشید». ﴿39﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿40﴾ و به راستی هشدار دهندگان به سراغ خاندان فرعون آمدند. ﴿41﴾ (آن‌ها) همۀ آیات (و معجزات) ما را تکذیب کردند، پس ما آن‌ها را گرفتیم، گرفتن پیروزمندی توانا! ﴿42﴾ (ای قریش) آیا کفار شما از آن‌ها بهترند یا برای شما امان نامة در کتابهای (آسمانی پیشین) است. ﴿43﴾ یا می‌گویند: «ما جماعتی (نیرومند و) پیروزیم». ﴿44﴾ به زودی آن جمع (کفار قریش) شکست می‌خورد و پشت می‌کنند، (و پا به فرار می‌گذارند) ([4]). ﴿45﴾ بلکه قیامت وعده‌گاه آن‌هاست، و قیامت سخت‌تر و تلخ‌تر است. ﴿46﴾ بی‌گمان گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند. ﴿47﴾ روزی‌که بر چهره‌هایشان در آتش (جهنم) کشیده می‌شوند (و به آن‌ها گفته می‌شود:) «(طعم) آتش دوزخ را بچشید». ﴿48﴾ بی‌گمان ما همه چیز را به‌اندازه آفریدیم. ﴿49﴾        و فرمان ما جز یک بار نیست، همچون یک چشم برهم زدنی است. ﴿50﴾ و به راستی ما (کسانی‌که) همانند شما (بودند)، هلاک کردیم پس آیا کسی هست که متذکر شود (و پندگیرد)؟! ﴿51﴾ و هر چیزی را که انجام داده‌اند در نامه‌های (اعمال‌شان ثبت) است. ﴿52﴾ و هر (کار) کوچک و بزرگ نوشته شده است. ﴿53﴾ بی‌گمان پر هیزگاران در باغ‌ها و (کنار) نهرهای (بهشتی) هستند. ﴿54﴾ در (جایگاه و) مجلس صدق (و راستی) نزد فرمانروایی مقتدر. ﴿55﴾



([1])- دونیم شدن ماه معجزة از معجزات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌باشد، که در احادیث متواتر با اسناد‌‌‌‌های صحیح روایت شده است (تفسیر ابن کثیر).

انس بن مالک می‌گوید: اهل مکه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم طلب نشانه و معجزه کردند، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شکافته شدن ماه را به آنها نشان داد . (صحیح بخاری 4867 و صحیح مسلم 2802) 

و عبد الله بن مسعود می‌گوید: ماه در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شکافته و دو نیم گشت، قسمتی از آن بر کوهی و قسمتی بر کوهی دیگر قرار گرفت، آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «گواه باشید» . (صحیح بخاری 4864 و صحیح مسلم 2800).

([2])- بیرون آوردن ماده شتر از دل کوه معجزة بودکه قوم صالح از پیامبر خود درخواست کرده بودند، و این معجزه تحقق یافت و لی باز هم انکار کردند و ماده شتر را پی کردند.

([3])- شقی‌ترین آنها که نامش قدار بن سالف بود. (تفسیر ابن کثیر).

([4])- مصداق این آیه در جنگ بدر تحقق یافت، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم روز جنگ بدر پس از مناجات و راز و نیاز با پروردگارش در حالی‌که لباس جنگی پوشیده بود از چادر بیرون آمدند و این آیات ﴿سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ...﴾ را می‌خواندند. (صحیح بخاری 4877)

سُورَةُ القَمَرِ

 

سُورَةُ القَمَرِ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١ وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢ وَکَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ ٣ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ ٤ حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ٥ فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍ ٦خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ ٧ مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞ ٨ ۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩ فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠ فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١ وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢ وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣ تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ ١٤ وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٥ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٦ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٧ کَذَّبَتۡ عَادٞ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٨ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ ١٩ تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٢١ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٢٢ کَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ ٢٣ فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ ٢٤ أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞ ٢٥ سَیَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡکَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ ٢٦ إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ٢٧وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ ٢٨ فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ٢٩ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٠ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ٣١ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٣٢ کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ ٣٣ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّیۡنَٰهُم بِسَحَرٖ ٣٤ نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَن شَکَرَ ٣٥ وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ٣٦ وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٧ وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ ٣٨ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٩ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٤٠ وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزٖ مُّقۡتَدِرٍ ٤٢ أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِکُمۡ أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِ ٤٣ أَمۡ یَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞ ٤٤ سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ٤٥ بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦ إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ ٤٧ یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨ إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ ٥٠ وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٥١ وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ ٥٢ وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤ فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥

 

سوره قمر

 

به نام خداوند بخشندة مهربان

 

قیامت نزدیک شد و ماه شکافت. ﴿1 و اگر نشانه‌ای را ببیند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی مؤثر است. ﴿2 و تکذیب کردند و از خواسته‌های (نفسانی) خود پیروی نمودند و هرکاری هم ثابت و ماندگار می‌ماند. ﴿3 اخباری که بتواند موجب بیزاری (از گناهان) شود به اندازة کافی برای آنان آمده است. ﴿4 حکمتی رسا و بسنده است، پس هشدارها سودی نمی‌بخشد. ﴿5 بنابراین، از ایشان روی بگردان آن روزی  که فرا خواننده به چیزی ناخوشایند فرا می‌خواند. ﴿6﴾درحالیکه دیدگانشان فروهشته است. از گورها چنان بیرون می‌آیند که گویی آن‌ها ملخ‌هایی پراکنده‌اند. ﴿7 حال آنکه شتابان به‌سوی فرا خواننده می‌روند. کافران می‌گویند: این روزی دشوار است. ﴿8 پیش از آنان قوم نوح تکذیب کردند و بندة ما را دروغگو انگاشتند و گفتند: دیوانه است. و (با او) به درشتی رفتار شد. ﴿9 آنگاه پروردگارش را به فریاد خواند: به‌درستی که من مغلوب شده‌ام پس (از آنان) انتقام بگیر. ﴿10 سپس درهای آسمان را با آبی فروریزنده گشودیم. ﴿11 و از زمین چشمه‌ها جوشاندیم سپس آب برای کاری که مقدّر شده بود فراهم آمد. ﴿12 و نوح را بر کشتی ساخته شده از تخته‌ها و میخ‌ها سوار کردیم. ﴿13  (کشتی) زیر نظر ما روان بود. (این) پاداش کسی بود که انکارش کرده بودند. ﴿14 و آن‌را نشانه‌ای برجای گذاشتیم، پس آیا پند پذیری هست؟!. ﴿15 پس عذاب و هشدارهای من چگونه بود. ﴿16 و به‌راستی که قرآن را برای پند پذیری آسان گردانده‌ایم، پس آیا پند پذیری هست؟. ﴿17 (قوم) عاد تکذیب کردند (پس بنگر) عذاب من و هشدارهایم چگونه بود؟. ﴿18 به‌درستی که ما در روزی شوم (و) به طور مداوم تند باد سختی را بر آنان فرستادیم. ﴿19 بادی که مردمان را از زمین برمی‌داشت گویی که آنان تنه‌های درختان خرمایی هستند که از جا برکنده شده‌اند. ﴿20 پس عذاب من و هشدار‌هایم چگونه بود. ﴿21 و به‌راستی قرآن را برای پند پذیری آسان گردانده‌ایم، پس آیا پند پذیری هست؟. ﴿22 ثمود هشدار‌های (پیامبرشان) را تکذیب کردند. ﴿23 آنگاه گفتند: آیا زا انسانی از خودمان پیروی کنیم؟ همانا ما آنگاه در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود. ﴿24 آیا از میان همة ما وحی بر او فرو فرستاده شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگویی خود پسند است. ﴿25 فردا خواهند دانست که بسیار دروغگوی خودپسند کیست؟. ﴿26 بی‌گمان ما ماده شتر را برای امتحان آنان خواهیم فرستاد، پس (ای صالح) چشم به راهشان باش و شکیبایی ورز. ﴿27﴾و به آنان خبر ده که آب درمیان آنان تقسیم شده است. نوبت هرکدام که باشد بر سر آب می‌ورد. ﴿28 پس یارشان را ندا دادند و او دست درازی کرد آنگاه شتر را پی نمود. ﴿29 پس عذاب من و هشدارهایم چگونه بود؟. ﴿30 همانا بر آنان بانگ مرگباری را فرستادیم و ایشان همگی به صورت گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان در آغل جمع‌آوری می‌کند. ﴿31 و به‌راستی قرآن را برای پند پذیری آسان گرداندیم پس آیا پند پذیری هست؟. ﴿32 قوم لوط هشدارهای پیامبران را تکذیب کردند. ﴿33 بی‌گمان ما بر آنان سنگ‌بادی فرستادیم، جز خانوادة لوط که آنان‌را به هنگام سحر نجات دادیم. (همه نابود شدند). ﴿34 این نعمتی بود از جانب ما، بدینسان کسی را که سپاس گزارد جزا می‌دهیم. ﴿35 و به‌راستی (لوط) آنان‌را از کیفر ما بیم داد امّا آنان دربارة هشدارها شک کردند. ﴿36 و همانا با (لوط) دربارة مهمانانش سخن گفتند، پس ما چشمهایشان را کور کردیم (و گفتیم: طعم) عذاب من و هشدارهایم را بچشید. ﴿37 و بامدادن عذابِ پیاپی و پایداری به سراغ ایشان آمد. ﴿38 پس (طعم) عذاب من و هشدارهایم را بچشید. ﴿39 و به‌راستی قرآن را برای پند پذیری آسان گردانده‌ایم، پس آیا پند پذیری هست؟. ﴿40 و به‌راستی هشدارها به نزد فرعونیان آمد. ﴿41 آنان (همة) آیات ما را تکذیب کردند آنگاه آنان‌را چون فرو گرفتن پیروزمندی توانا فرو گرفتیم. ﴿42  (ای قریش!) آیا کافرانتان از اینان (که ذکر شد) بهترند یا اینکه در کتاب‌های (پیشین) برائتی دارید. ﴿43 یا اینکه می‌گویند: ما گروهی شکست ناپذیر هستیم و یک‌دیگر را یاری می‌دهیم؟!. ﴿44 این گروه شکست خواهند خورد و پشت می‌کنند. ﴿45 بلکه موعدشان قیامت است و قیامت سخت‌تر  و تلخ‌تر است. ﴿46 بی‌گمان گناهکاران در نادانی و گمراهی‌اند. ﴿47 روزی‌که بر چهره‌هایشان در دوزخ کشیده می‌شوند (و می‌گوییم:) طعم و در آتش دوزخ را بچشید. ﴿48 بی‌گمان ما هرچیزی را به اندازة مقرّر آفریده‌ایم. ﴿49و حکم ما جز مانند چشم به‌هم زدنی نیست. ﴿50 و به‌راستی امثال شما را نابود کردیم. پس آیا پنذ پذیری هست؟. ﴿51 و هرچیزی  را که انجام داده‌اند در کار نامه‌ها هست. ﴿52 و هر کوچک و بزرگی نوشته شده است. ﴿53 بی‌گمان پرهیزگاران در باغ‌ها و (در جوار) جویباران خواهند بود. ﴿54 در مقام و منزلتی راستین در نزد فرمانروایی توانا. ﴿55