تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سُورَةُ القَمَرِ

سُورَةُ القَمَرِ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١ وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢ وَکَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ ٣ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ ٤ حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ٥ فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍ ٦

به نام الله بخشندۀ مهربان

قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت [۲۰۶]. ﴿۱و اگر (کافران) معجزۀ ببینند، روی بگردانند و گویند: «(این) جادویی قوی است». ﴿۲و آن‌ها (آیات و نشانه‌های الهی را) تکذیب کردند و از هوی نفس خود پیروی کردند، و هرکاری قرار‌گاهی دارد. ﴿۳و به راستی برای آنان به‌اندازۀ کافی خبر‌‌‌هایی (‌‌‌پندآمیزی) آمده است که (از گناهان و بدی‌ها) باز می‌دارد. ﴿۴(این آیات) حکمت (و دانش) تمام (ورسا) است. پس (برای افراد جاهل و لجوج) هشدار‌ها سودی نمی‌بخشد. ﴿۵بنابر این (ای پیامبر!) از آن‌ها روی بگردان، (تا آن) روزی‌که دعوت کنند‌‌‌ۀ (مردم را) به امر وحشت‌ناکی دعوت کند. ﴿۶

﴿ خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ ٧ مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞ ٨ ۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩ فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠ فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١ وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢ وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣ تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ ١٤ وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٥ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٦ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٧ کَذَّبَتۡ عَادٞ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٨ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ ١٩ تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٢١ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٢٢ کَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ ٢٣ فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ ٢٤ أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞ ٢٥ سَیَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡکَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ ٢٦ إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ٢٧

در حالی‌که چشمان‌شان فروهشته باشد از قبرها بیرون آیند گویی که آن‌ها ملخ‌هایی پراکنده هستند. ﴿۷و به سوی دعوت کننده می‌شتابند. کافران می‌گویند: «این روز سختی است». ﴿۸پیش از آن‌ها قوم نوح تکذیب کرده بودند، پس بندۀ ما (نوح) را تکذیب کردند و گفتند: «(او) دیوانه است» و (با او) درشتی کردند (و آزردند). ﴿۹پس او پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «من مغلوب شده‌ام، پس یاریم فرما (و از آن‌ها انتقام بگیر)». ﴿۱۰آنگاه درهای آسمان را با آبی (فراوان و) فروریزنده گشودیم. ﴿۱۱و از زمین چشمه‌های جوشاندیم (و جاری نمودیم). پس این (دو) آب (آسمان و زمین) برای امری که مقدر شده بود باهم در‌آمیختند. ﴿۱۲و او (= نوح) را بر (مرکبی) ساخته شده از تخته و میخ سوار کردیم. ﴿۱۳زیر نظر (و حفاظت) ما روان بود، کیفری بود برای کسانی‌که کافر شده بودند. ﴿۱۴و به راستی ما این (ماجرا) را (به عنوان) نشانۀ بر جای گذاشتیم، پس آیا کسی هست که پند گیرد؟! ﴿۱۵پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟! ﴿۱۶و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿۱۷(قوم) عاد (نیز) تکذیب کردند، پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟! ﴿۱۸ما تند باد سرد (وحشت‌ناکی) در روزی شوم طولانی بر آن‌ها فرستادیم. ﴿۱۹که مردم را (از جا) بر می‌کند، گویی که آن‌ها تنه‌های نخل ریشه کن شده‌اند. ﴿۲۰پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟! ﴿۲۱و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿۲۲(قوم) ثمود (نیز) هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿۲۳و گفتند: «آیا از یک بشری از (جنس) خودمان پیروی کنیم؟! (اگر چنین کنیم) آنگاه ما در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود، ﴿۲۴آیا از میان ما تنها بر او وحی نازل شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگوی خود پسند است». ﴿۲۵فردا خواهند دانست چه کسی دروغگوی خود پسند است. ﴿۲۶بی‌گمان ما ماده شتر [۲۰۷]را برای آزمایش آن‌ها می‌فرستیم، پس (ای صالح) منتظر (پایان کار) شان باش و صبر پیشه کن. ﴿۲۷

﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ ٢٨ فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ٢٩ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٠ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ٣١ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٣٢ کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ ٣٣ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّیۡنَٰهُم بِسَحَرٖ ٣٤ نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَن شَکَرَ ٣٥ وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ٣٦ وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٧ وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ ٣٨ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٩ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٤٠ وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزٖ مُّقۡتَدِرٍ ٤٢ أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِکُمۡ أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِ ٤٣ أَمۡ یَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞ ٤٤ سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ٤٥ بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦ إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ ٤٧ یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨ إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩

و به آن‌ها خبر ده که همانا آب (قریه) در میان آن‌ها (و ناقه) تقسیم شده است، هرکه در نوبت خود باید حاضر شود. ﴿۲۸پس آن‌ها یار خود [۲۰۸]را صدا زدند، آنگاه (آمد و) دست بکار شد و (شتر را) پی کرد. ﴿۲۹پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟! ﴿۳۰بی‌گمان ما یک صیحه (= بانگ مرگباری) بر آن‌ها فرستادیم، پس (همگی) به صورت گیاه خشک خردشدۀ در آمدند. ﴿۳۱و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿۳۲قوم لوط هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿۳۳بی‌گمان ما شن باد تندی بر آن‌ها فرستادیم (و همگی را هلاک کردیم) جز خاندان لوط که سحرگاهان نجات‌شان دادیم. ﴿۳۴(این) نعمتی بود از سوی ما، این گونه کسی را که شکر کند پاداش می‌دهیم. ﴿۳۵و به راستی (لوط) آن‌ها را از عقوبت (سخت) ما بیم داد، پس آن‌ها با هشدار‌ها مجادله (و ستیز) کردند. ﴿۳۶و به راستی آن‌ها از او (= لوط) خواستند که مهمانش را (برای کار زشت) در اختیار‌شان بگذارد، پس ما دیدگان‌شان را کور کردیم، (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا و (طعم) هشدار‌های مرا بچشید». ﴿۳۷و یقیناً صبحگاهان عذابی پایدار آن‌ها را فروگرفت (و هلاک کرد). ﴿۳۸(و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا (و طعم) هشدار‌های مرا بچشید». ﴿۳۹و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿۴۰و به راستی هشدار دهندگان به سراغ خاندان فرعون آمدند. ﴿۴۱(آن‌ها) همۀ آیات (و معجزات) ما را تکذیب کردند، پس ما آن‌ها را گرفتیم، گرفتن پیروزمندی توانا! ﴿۴۲(ای قریش) آیا کفار شما از آن‌ها بهترند یا برای شما امان نامۀ در کتابهای (آسمانی پیشین) است. ﴿۴۳یا می‌گویند: «ما جماعتی (نیرومند و) پیروزیم». ﴿۴۴به زودی آن جمع (کفار قریش) شکست می‌خورد و پشت می‌کنند، (و پا به فرار می‌گذارند) [۲۰۹]. ﴿۴۵بلکه قیامت وعده‌گاه آن‌هاست، و قیامت سخت‌تر و تلخ‌تر است. ﴿۴۶بی‌گمان گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند. ﴿۴۷روزی‌که بر چهره‌هایشان در آتش (جهنم) کشیده می‌شوند (و به آن‌ها گفته می‌شود:) «(طعم) آتش دوزخ را بچشید». ﴿۴۸بی‌گمان ما همه چیز را به‌اندازه آفریدیم. ﴿۴۹

[۲۰۳] ستارۀ شعری در زمان جاهلیت پرستیده می‌شد بدین خاطر الله آن را ذکر نموده است. (تفسیر ابن کثیر و تفسیر سعدی). [۲۰۴] عموره و سدوم از شهرهای زیرورو شدۀ قوم لوط می‌باشد. [۲۰۵] عبد الله بن عباسبمی‌گوید: رسول اللهجسورۀ نجم را تلاوت فرمودند و سجده نمودند و مسلمانان و مشرکان و جن و انس همگی سجده کردند. (صحیح بخاری ۴۸۶۲) و عبد الله بن مسعودسمی‌گوید: اولین سورۀ که نازل گردید و در آن سجده وجود داشت سورۀ نجم بود، پس رسول اللهجتلاوت فرمودند آنگاه سجده کردند و همۀ حاضران بجز یک نفر سجده کردند، و آن یک نفر مشتی از خاک برداشت و بر پیشانی خود گذاشت و گفت: این مرا کفایت می‌کند، عبد الله می‌گوید: او امیه بن خلف بود، او را دیدم که به حالت کفر کشته شد. (صحیح بخاری ۴۸۶۳ و صحیح مسلم ۵۷۶). [۲۰۶] دونیم شدن ماه معجزۀ از معجزات رسول اللهجمی‌باشد، که در احادیث متواتر با اسناد‌‌‌‌های صحیح روایت شده است (تفسیر ابن کثیر). انس بن مالک می‌گوید: اهل مکه از پیامبر جطلب نشانه و معجزه کردند، رسول الله جشکافته شدن ماه را به آنها نشان داد . (صحیح بخاری ۴۸۶۷ و صحیح مسلم ۲۸۰۲) و عبد الله بن مسعود می‌گوید: ماه در عهد رسول اللهجشکافته و دو نیم گشت، قسمتی از آن بر کوهی و قسمتی بر کوهی دیگر قرار گرفت، آنگاه پیامبرجفرمود: «گواه باشید» . (صحیح بخاری ۴۸۶۴ و صحیح مسلم ۲۸۰۰). [۲۰۷] بیرون آوردن ماده شتر از دل کوه معجزۀ بودکه قوم صالح از پیامبر خود درخواست کرده بودند، و این معجزه تحقق یافت و لی باز هم انکار کردند و ماده شتر را پی کردند. [۲۰۸] شقی‌ترین آنها که نامش قدار بن سالف بود. (تفسیر ابن کثیر). [۲۰۹] مصداق این آیه در جنگ بدر تحقق یافت، رسول اللهجروز جنگ بدر پس از مناجات و راز و نیاز با پروردگارش در حالی‌که لباس جنگی پوشیده بود از چادر بیرون آمدند و این آیات ﴿سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ...را می‌خواندند. (صحیح بخاری ۴۸۷۷) ﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ ٥٠ وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٥١ وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ ٥٢ وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤ فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥

و فرمان ما جز یک بار نیست، همچون یک چشم برهم زدنی است. ﴿۵۰و به راستی ما (کسانی‌که) همانند شما (بودند)، هلاک کردیم پس آیا کسی هست که متذکر شود (و پندگیرد)؟! ﴿۵۱و هر چیزی را که انجام داده‌اند در نامه‌های (اعمال‌شان ثبت) است. ﴿۵۲و هر (کار) کوچک و بزرگ نوشته شده است. ﴿۵۳بی‌گمان پر هیزگاران در باغ‌ها و (کنار) نهرهای (بهشتی) هستند. ﴿۵۴در (جایگاه و) مجلس صدق (و راستی) نزد فرمانروایی مقتدر. ﴿۵۵