بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ تَبَارَکَ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلۡفُرۡقَانَ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦ لِیَکُونَ لِلۡعَٰلَمِینَ نَذِیرًا ١ ٱلَّذِی لَهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَمۡ یَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ یَکُن لَّهُۥ شَرِیکٞ فِی ٱلۡمُلۡکِ وَخَلَقَ کُلَّ شَیۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِیرٗا ٢﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
بسیار با برکت است آن که فرود آورد قرآن را بر بندۀ خویش تا باشد ترساننده عالمها را. ﴿1﴾آن که او راست پادشاهى آسمانها و زمین و هیچ فرزند نگرفت و هیچ شریک نیست او را در پادشاهى و بیافرید هر چیزی را، پس اندازه کرد او را به اندازه کردن. ﴿2﴾
﴿ وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا یَخۡلُقُونَ شَیۡٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ وَلَا یَمۡلِکُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا یَمۡلِکُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَیَوٰةٗ وَلَا نُشُورٗا ٣ وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ إِفۡکٌ ٱفۡتَرَىٰهُ وَأَعَانَهُۥ عَلَیۡهِ قَوۡمٌ ءَاخَرُونَۖ فَقَدۡ جَآءُو ظُلۡمٗا وَزُورٗا ٤ وَقَالُوٓاْ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٱکۡتَتَبَهَا فَهِیَ تُمۡلَىٰ عَلَیۡهِ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلٗا ٥ قُلۡ أَنزَلَهُ ٱلَّذِی یَعۡلَمُ ٱلسِّرَّ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ کَانَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ٦ وَقَالُواْ مَالِ هَٰذَا ٱلرَّسُولِ یَأۡکُلُ ٱلطَّعَامَ وَیَمۡشِی فِی ٱلۡأَسۡوَاقِ لَوۡلَآ أُنزِلَ إِلَیۡهِ مَلَکٞ فَیَکُونَ مَعَهُۥ نَذِیرًا ٧ أَوۡ یُلۡقَىٰٓ إِلَیۡهِ کَنزٌ أَوۡ تَکُونُ لَهُۥ جَنَّةٞ یَأۡکُلُ مِنۡهَاۚ وَقَالَ ٱلظَّٰلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلٗا مَّسۡحُورًا ٨ ٱنظُرۡ کَیۡفَ ضَرَبُواْ لَکَ ٱلۡأَمۡثَٰلَ فَضَلُّواْ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ سَبِیلٗا ٩ تَبَارَکَ ٱلَّذِیٓ إِن شَآءَ جَعَلَ لَکَ خَیۡرٗا مِّن ذَٰلِکَ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ وَیَجۡعَل لَّکَ قُصُورَۢا ١٠ بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلسَّاعَةِۖ وَأَعۡتَدۡنَا لِمَن کَذَّبَ بِٱلسَّاعَةِ سَعِیرًا ١١﴾
و گرفتند کافران بجز اللّه آن معبودان را که نمىآفرینند چیزى و خودشان آفریده میشوند و نمىتوانند براى خویش زیانى و نه سودى و نمىتوانند مرگ را و نه زندگانى را و نه برانگیختن را. ﴿3﴾و گفتند کافران: نیست این قرآن، مگر دروغى که بربافته است آن را و یارى دادهاند او را بر افترای وى گروه دیگر، پس به عمل آوردند ستم و دروغ را. ﴿4﴾و گفتند: قرآن افسانههاى پیشینیان است که براى خود نوشته است آن را، پس آن خوانده میشود بر وى صبح و شام [862]. ﴿5﴾بگو: فرود آورده است آن را کسی که میداند آن پنهان که در آسمان و زمین است. هرآیینه وى هست آمرزندۀ مهربان. ﴿6﴾و گفتند: چیست این پیغامبر را؟ که میخورد طعام و میرود در بازارها. چرا فرستاده نشد به سوى وى فرشته تا باشد همراه وى ترساننده. ﴿7﴾یا چرا نه از آسمان برتافته شد به سوى وى گنجى یا چرا نیست او را باغى که بخورد از آن و گفتند ستمکاران: پیروى نمىکنید مگر مرد جادو زده را. ﴿8﴾ببین چگونه داستانها زدند در حق تو. پس گمراه شدند، پس نمىیابند هیچ راهى را. ﴿9﴾بزرگوار است آن که اگر خواهد بدهد تو را بهتر از این بوستانها که میرود زیر آن جویها و بدهد تو را محلهاى بلند (یعنى در دنیا) . ﴿10﴾بلکه دروغ شمردهاند قیامت را و آماده ساختیم براى کسی که تکذیب قیامت کند، دوزخ را. ﴿11﴾
﴿ إِذَا رَأَتۡهُم مِّن مَّکَانِۢ بَعِیدٖ سَمِعُواْ لَهَا تَغَیُّظٗا وَزَفِیرٗا ١٢ وَإِذَآ أُلۡقُواْ مِنۡهَا مَکَانٗا ضَیِّقٗا مُّقَرَّنِینَ دَعَوۡاْ هُنَالِکَ ثُبُورٗا ١٣ لَّا تَدۡعُواْ ٱلۡیَوۡمَ ثُبُورٗا وَٰحِدٗا وَٱدۡعُواْ ثُبُورٗا کَثِیرٗا ١٤ قُلۡ أَذَٰلِکَ خَیۡرٌ أَمۡ جَنَّةُ ٱلۡخُلۡدِ ٱلَّتِی وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۚ کَانَتۡ لَهُمۡ جَزَآءٗ وَمَصِیرٗا ١٥ لَّهُمۡ فِیهَا مَا یَشَآءُونَ خَٰلِدِینَۚ کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ وَعۡدٗا مَّسُۡٔولٗا ١٦ وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ وَمَا یَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَیَقُولُ ءَأَنتُمۡ أَضۡلَلۡتُمۡ عِبَادِی هَٰٓؤُلَآءِ أَمۡ هُمۡ ضَلُّواْ ٱلسَّبِیلَ ١٧ قَالُواْ سُبۡحَٰنَکَ مَا کَانَ یَنۢبَغِی لَنَآ أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِکَ مِنۡ أَوۡلِیَآءَ وَلَٰکِن مَّتَّعۡتَهُمۡ وَءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ نَسُواْ ٱلذِّکۡرَ وَکَانُواْ قَوۡمَۢا بُورٗا ١٨ فَقَدۡ کَذَّبُوکُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسۡتَطِیعُونَ صَرۡفٗا وَلَا نَصۡرٗاۚ وَمَن یَظۡلِم مِّنکُمۡ نُذِقۡهُ عَذَابٗا کَبِیرٗا ١٩ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَکَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ إِلَّآ إِنَّهُمۡ لَیَأۡکُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَیَمۡشُونَ فِی ٱلۡأَسۡوَاقِۗ وَجَعَلۡنَا بَعۡضَکُمۡ لِبَعۡضٖ فِتۡنَةً أَتَصۡبِرُونَۗ وَکَانَ رَبُّکَ بَصِیرٗا ٢٠۞ ﴾
چون ببیند دوزخ ایشان را از مسافت دور، بشوند از وى آواز خشم خوردن و غریدن. ﴿12﴾و چون انداخته شوند از آن دوزخ به مکانى تنگ دست و پا بسته، بد دعا کنند بر خویش به هلاک. ﴿13﴾و گوئیم: بد دعا نکنید امروز به یک هلاک و بد دعا کنید به هلاک بسیار. ﴿14﴾بگو: آیا این بهتر است یا بهشت جاوید، آنکه وعده داده شده است متقیان را؟ باشد ایشان را پاداش و جاى بازگشت. ﴿15﴾ایشان راست آنجا آنچه میخواهند جاویدان. هست بر پروردگار تو وعدۀ طلبیده شده. ﴿16﴾و آن روزی که جمع کند خدا ایشان را با آن که مىپرستند بجز خدا، پس گوید: آیا شما گمراه کردید این بندگان مرا یا ایشان خود غلط کردهاند راه را؟. ﴿17﴾گویند: به پاکى یاد مىکنیم تو را، سزاوار نباشد ما را که هیچ دوست گیریم بجز تو و لیکن بهرهمند ساختى ایشان را و پدران ایشان را تا آنکه فراموش کردند پند و شدند گروه هلاک شده. ﴿18﴾گوییم: اى گروه کافران! هرآیینه دروغ داشتند شما را این معبودان در آنچه میگفتید، پس نمیتوانید دفع کردن عذاب و نه یارى دادن و هر که ستم کرده باشد از شما، بچشانیمش عذاب بزرگ. ﴿19﴾و نفرستادیم پیش از تو پیغامبران، مگر به این صفت که ایشان مىخوردند طعام و میرفتند در بازارها و ساختهایم بعض شما را در حق بعضى ابتلایى، آیا صبر میکنید؟ و هست پروردگار تو بینا. ﴿20﴾
﴿ وَقَالَ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَوۡ نَرَىٰ رَبَّنَاۗ لَقَدِ ٱسۡتَکۡبَرُواْ فِیٓ أَنفُسِهِمۡ وَعَتَوۡ عُتُوّٗا کَبِیرٗا ٢١ یَوۡمَ یَرَوۡنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةَ لَا بُشۡرَىٰ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُجۡرِمِینَ وَیَقُولُونَ حِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا ٢٢ وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا ٢٣ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ یَوۡمَئِذٍ خَیۡرٞ مُّسۡتَقَرّٗا وَأَحۡسَنُ مَقِیلٗا ٢٤ وَیَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلسَّمَآءُ بِٱلۡغَمَٰمِ وَنُزِّلَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ تَنزِیلًا ٢٥ ٱلۡمُلۡکُ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّ لِلرَّحۡمَٰنِۚ وَکَانَ یَوۡمًا عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ عَسِیرٗا ٢٦ وَیَوۡمَ یَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ یَدَیۡهِ یَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِیلٗا ٢٧ یَٰوَیۡلَتَىٰ لَیۡتَنِی لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِیلٗا ٢٨ لَّقَدۡ أَضَلَّنِی عَنِ ٱلذِّکۡرِ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَنِیۗ وَکَانَ ٱلشَّیۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا ٢٩ وَقَالَ ٱلرَّسُولُ یَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِی ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا ٣٠ وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِینَۗ وَکَفَىٰ بِرَبِّکَ هَادِیٗا وَنَصِیرٗا ٣١ وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَیۡهِ ٱلۡقُرۡءَانُ جُمۡلَةٗ وَٰحِدَةٗۚ کَذَٰلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِۦ فُؤَادَکَۖ وَرَتَّلۡنَٰهُ تَرۡتِیلٗا ٣٢ ﴾
و گفتند آنانکه توقع ندارند ملاقات ما را: چرا فروستاده نشد بر ما فرشتگان را یا چرا نمىبینیم پروردگار خود را، هرآیینه بزرگ شدند در زعم خویش و سرکشى کردند سرکشى بزرگ. ﴿21﴾روزی که بینند فرشتگان را، هیچ مژده نیست آن روز گناهکاران را و گویند: باز داشته شوند باز داشتن مؤکد. ﴿22﴾و متوجه شدیم به سوى آنچه کردند از کردار، پس ساختیم آن را مانند ذرّههاى پراکنده [863]. ﴿23﴾اهل بهشت آن روز بهترند از جهت قرارگاه و نیکوترند به اعتبار جاى استراحت. ﴿24﴾و روزی که بشکافد آسمان به سبب ابر و فرود آورده شوند فرشتگان فرود آوردنى [864]. ﴿25﴾پادشاهى حقیقى آن روز خدا راست و باشد آن روز بر کافران روز دشوار. ﴿26﴾و روزی که بگزد ستمکار دو دست خود را، گوید: اى کاش! من گرفتمى همراه پیغامبر راهى [865]. ﴿27﴾اى واى بر من کاش که دوست نگرفتمى فلان را [866]. ﴿28﴾هرآیینه وى گمراه کرد مرا از پند، بعد از آنکه آمده بود به من و هست شیطان آدمى را در محنت، تنها گذارنده. ﴿29﴾و گفت پیغامبر: اى پروردگار من! هرآیینه قوم من این قرآن را متروک ساختند. ﴿30﴾و همچنین ساختهایم براى هر پیغامبر، دشمنان از گناهکاران و بس است پروردگار تو راهنما و نصرت دهنده. ﴿31﴾و گفتند کافران: چرا نَه فرود آورده شد بر پیغمبر قرآن به یک دفعه؟ همچنین به دفعات آوردیم تا استوار سازیم به آن دل تو را و خواندیم آن را به آهستگى. ﴿32﴾
﴿ وَلَا یَأۡتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئۡنَٰکَ بِٱلۡحَقِّ وَأَحۡسَنَ تَفۡسِیرًا ٣٣ ٱلَّذِینَ یُحۡشَرُونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ إِلَىٰ جَهَنَّمَ أُوْلَٰٓئِکَ شَرّٞ مَّکَانٗا وَأَضَلُّ سَبِیلٗا ٣٤ وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ وَجَعَلۡنَا مَعَهُۥٓ أَخَاهُ هَٰرُونَ وَزِیرٗا ٣٥ فَقُلۡنَا ٱذۡهَبَآ إِلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَا فَدَمَّرۡنَٰهُمۡ تَدۡمِیرٗا ٣٦ وَقَوۡمَ نُوحٖ لَّمَّا کَذَّبُواْ ٱلرُّسُلَ أَغۡرَقۡنَٰهُمۡ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ لِلنَّاسِ ءَایَةٗۖ وَأَعۡتَدۡنَا لِلظَّٰلِمِینَ عَذَابًا أَلِیمٗا ٣٧ وَعَادٗا وَثَمُودَاْ وَأَصۡحَٰبَ ٱلرَّسِّ وَقُرُونَۢا بَیۡنَ ذَٰلِکَ کَثِیرٗا ٣٨ وَکُلّٗا ضَرَبۡنَا لَهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَۖ وَکُلّٗا تَبَّرۡنَا تَتۡبِیرٗا ٣٩ وَلَقَدۡ أَتَوۡاْ عَلَى ٱلۡقَرۡیَةِ ٱلَّتِیٓ أُمۡطِرَتۡ مَطَرَ ٱلسَّوۡءِۚ أَفَلَمۡ یَکُونُواْ یَرَوۡنَهَاۚ بَلۡ کَانُواْ لَا یَرۡجُونَ نُشُورٗا ٤٠ وَإِذَا رَأَوۡکَ إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِی بَعَثَ ٱللَّهُ رَسُولًا ٤١ إِن کَادَ لَیُضِلُّنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا لَوۡلَآ أَن صَبَرۡنَا عَلَیۡهَاۚ وَسَوۡفَ یَعۡلَمُونَ حِینَ یَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ مَنۡ أَضَلُّ سَبِیلًا ٤٢ أَرَءَیۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیۡهِ وَکِیلًا ٤٣ ﴾
و نیارند کافران پیش تو هیچ داستانى، مگر بیاریم پیش تو جوابى راست و نیکوتر در بیان. ﴿33﴾آنانکه برانگیخته شوند افتان بر روى خویش به سوى دوزخ، این جماعت بدترند به اعتبار مکان و غلط کنندهترند راه را. ﴿34﴾و هرآیینه دادیم موسى را کتاب و ساختیم همراه او برادر او، هارون، را وزیر. ﴿35﴾پس گفتیم: بروید به آن قوم که دروغ شمردند آیات ما ر.ا پس هلاک ساختیم آن قوم را هلاک کردنى. ﴿36﴾و قوم نوح چون دروغى شمردند پیغامبران را، غرق ساختیم این جماعت را و گردانیدیم ایشان را براى مردمان، نشانهای و مهیا کردیم براى ستمکاران عذاب درد دهنده. ﴿37﴾و هلاک ساختیم عاد و ثمود و اهل رسّ را و طبقات بسیار را در میان ایشان. ﴿38﴾و براى هر یکى بیان کردیم داستانها و هر یکى را هلاک ساختیم هلاک کردنى. ﴿39﴾و هرآیینه رسیدهاند کافران به دیهى که بارانیده شد بر وى باران بد (یعنى باران سنگ) آیا نمیدیدند آن را؟ بلکه توقع نمىداشتند برانگیختن را. ﴿40﴾و چون ببینند تو را نگیرند تو را الاّ مسخره، آیا این شخص است آن که خداى تعالى پیغامبر فرستادش؟!. ﴿41﴾هرآیینه نزدیک بود که گمراه کند ما را از پرستش خدایانِ ما، اگر نه آن بودى که شکیبایى کردیم بر آن، و خواهند دانست چون ببینند عذاب را، کیست غلط کنندهتر راه را. ﴿42﴾آیا دیدى آن راکه خداى خود گرفته است خواهش نفس خود را؟ آیا تو میشوى بر وى نگهبان؟. ﴿43﴾
﴿ أَمۡ تَحۡسَبُ أَنَّ أَکۡثَرَهُمۡ یَسۡمَعُونَ أَوۡ یَعۡقِلُونَۚ إِنۡ هُمۡ إِلَّا کَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ سَبِیلًا ٤٤ أَلَمۡ تَرَ إِلَىٰ رَبِّکَ کَیۡفَ مَدَّ ٱلظِّلَّ وَلَوۡ شَآءَ لَجَعَلَهُۥ سَاکِنٗا ثُمَّ جَعَلۡنَا ٱلشَّمۡسَ عَلَیۡهِ دَلِیلٗا ٤٥ ثُمَّ قَبَضۡنَٰهُ إِلَیۡنَا قَبۡضٗا یَسِیرٗا ٤٦ وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِبَاسٗا وَٱلنَّوۡمَ سُبَاتٗا وَجَعَلَ ٱلنَّهَارَ نُشُورٗا ٤٧ وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَرۡسَلَ ٱلرِّیَٰحَ بُشۡرَۢا بَیۡنَ یَدَیۡ رَحۡمَتِهِۦۚ وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ طَهُورٗا ٤٨ لِّنُحۡـِۧیَ بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗا وَنُسۡقِیَهُۥ مِمَّا خَلَقۡنَآ أَنۡعَٰمٗا وَأَنَاسِیَّ کَثِیرٗا ٤٩ وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَٰهُ بَیۡنَهُمۡ لِیَذَّکَّرُواْ فَأَبَىٰٓ أَکۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا کُفُورٗا ٥٠ وَلَوۡ شِئۡنَا لَبَعَثۡنَا فِی کُلِّ قَرۡیَةٖ نَّذِیرٗا ٥١ فَلَا تُطِعِ ٱلۡکَٰفِرِینَ وَجَٰهِدۡهُم بِهِۦ جِهَادٗا کَبِیرٗا ٥٢ ۞وَهُوَ ٱلَّذِی مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَیۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ وَجَعَلَ بَیۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا وَحِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا ٥٣ وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ مِنَ ٱلۡمَآءِ بَشَرٗا فَجَعَلَهُۥ نَسَبٗا وَصِهۡرٗاۗ وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیرٗا ٥٤ وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُهُمۡ وَلَا یَضُرُّهُمۡۗ وَکَانَ ٱلۡکَافِرُ عَلَىٰ رَبِّهِۦ ظَهِیرٗا ٥٥ ﴾
آیا مىپندارى که بیشترین ایشان میشنوند یا مىفهمند؟ نیستند ایشان الاّ مانند چهارپایان، بلکه ایشان غلط کنندهترند راه را! . ﴿44﴾آیا ندیدى به سوى پروردگار خود چگونه دراز کرد سایه را؟ [867]و اگر خواستى گردانیدى آن را آرمیده، بازبرگماشتیم آفتاب را بر وى رهنماى [868]. ﴿45﴾باز فرا گرفتیم سایه را به سوى خویش فراگرفتن آسان. ﴿46﴾و اوست آن که ساخت برای شما شب را پوششى و خواب را راحتى و ساخت روز را وقت برخاستن. ﴿47﴾و اوست آن که فرستاد بادها را مژده دهنده پیش رحمت خویش و فرود آوردیم از آسمان آب پاک را. ﴿48﴾تا زنده سازیم به آن آب، شهر مرده را و تا بنوشانیمش از آنچه آفریدهایم چهارپایان را و مردم بسیار را. ﴿49﴾و هرآیینه گوناگون بیان کردیم پند در میان ایشان تا پندپذیر شوند، پس قبول نکردند بیشترین مردمان مگر ناسپاسى را. ﴿50﴾و اگر میخواستیم میفرستادیم در هر دیهى ترساننده. ﴿51﴾پس فرمان مبر کافران را و جهاد کن با ایشان به حکم خدا جهاد بزرگ. ﴿52﴾و اوست آن که در آمیخت دو دریا را: این یک آب شیرین دافع تشنگى است و آن دیگر شور بد مزه و ساخت میان هر دو حجابى و سدّى مضبوط. ﴿53﴾و اوست آن که آفرید از آب، آدمى را، پس ساخت آن را خداوندِ نسب و خداوند قرابت دامادى و هست پروردگار تو توانا. ﴿54﴾و مىپرستند بجز خدا چیزی را که نفع ندهد به ایشان و ضرر نرساند بدیشان، و هست کافر بر مخالفت پروردگار خود، پشتى دهنده. ﴿55﴾
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ إِلَّا مُبَشِّرٗا وَنَذِیرٗا ٥٦ قُلۡ مَآ أَسَۡٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِلَّا مَن شَآءَ أَن یَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِیلٗا ٥٧ وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱلۡحَیِّ ٱلَّذِی لَا یَمُوتُ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِهِۦۚ وَکَفَىٰ بِهِۦ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِیرًا ٥٨ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَسَۡٔلۡ بِهِۦ خَبِیرٗا ٥٩ وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ٱسۡجُدُواْۤ لِلرَّحۡمَٰنِ قَالُواْ وَمَا ٱلرَّحۡمَٰنُ أَنَسۡجُدُ لِمَا تَأۡمُرُنَا وَزَادَهُمۡ نُفُورٗا۩ ٦٠ تَبَارَکَ ٱلَّذِی جَعَلَ فِی ٱلسَّمَآءِ بُرُوجٗا وَجَعَلَ فِیهَا سِرَٰجٗا وَقَمَرٗا مُّنِیرٗا ٦١ وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ خِلۡفَةٗ لِّمَنۡ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوۡ أَرَادَ شُکُورٗا ٦٢وَعِبَادُ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلَّذِینَ یَمۡشُونَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ هَوۡنٗا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلۡجَٰهِلُونَ قَالُواْ سَلَٰمٗا ٦٣ وَٱلَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمۡ سُجَّدٗا وَقِیَٰمٗا ٦٤ وَٱلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا ٱصۡرِفۡ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَۖ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا ٦٥ إِنَّهَا سَآءَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَمُقَامٗا ٦٦ وَٱلَّذِینَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ یُسۡرِفُواْ وَلَمۡ یَقۡتُرُواْ وَکَانَ بَیۡنَ ذَٰلِکَ قَوَامٗا ٦٧﴾
و نفرستادیم تو را مگر بشارت دهنده و بیم کننده. ﴿56﴾بگو: نمىطلبم از شما بر تبلیغ قرآن هیچ مزدى، لیکن هر که خواهد که راه گیرد به سوى پروردگار خویش، گو بگیرد راهى. ﴿57﴾و توکل کن بر آن زنده که هرگز نمیرد و به پاکى یاد کن همراه ستایش او و بس است وى به گناهان بندگان خویش آگاه. ﴿58﴾آن که بیافرید آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست در شش روز، باز مستقر شد بر عرش. اوست بخشاینده، پس بپرس از حال وى دانایى را. ﴿59﴾و چون گفته میشود به کافران که سجده کنید رحمن را، گویند: و چیست رحمن؟ آیا سجده کنیم چیزی را که تو میفرمایى به ما؟ و زیاده کرد این سخن در حقِّ ایشان رمیدن را. ﴿60﴾بزرگوار است آن که بساخت در آسمان برجها و ساخت در آن چراغ را (یعنى آفتاب را) و ساخت ماه روشن را. ﴿61﴾و اوست آن که ساخت شب و روز را جانشین یکدیگر براى کسی که خواهد پند گرفتن یا خواهد شکرگزارى کردن. ﴿62﴾و بندگان خدا آنانند که میروند بر زمین به آهستگى [869]و چون سخن گویند به ایشان نادان، گویند: سلام بر شما باد! . ﴿63﴾و آنانکه شب میگذراند براى پروردگار خویش سجدهکنان و قیامکنان. ﴿64﴾و آنانکه میگویند: اى پروردگار ما! بازدار از ما عذاب دوزخ را، هرآیینه عذاب دوزخ، لازم شونده است. ﴿65﴾هرآیینه دوزخ بد آرامگاهى است و بد مقامى است. ﴿66﴾و آنانکه چون خرج کنند، اسراف ننمایند و تنگى نگیرند و باشد عطای ایشان میان جانبین، معتدل. ﴿67﴾
﴿ وَٱلَّذِینَ لَا یَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا یَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا یَزۡنُونَۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ یَلۡقَ أَثَامٗا ٦٨ یُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَیَخۡلُدۡ فِیهِۦ مُهَانًا ٦٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِکَ یُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَیَِّٔاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖۗ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ٧٠ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَإِنَّهُۥ یَتُوبُ إِلَى ٱللَّهِ مَتَابٗا ٧١ وَٱلَّذِینَ لَا یَشۡهَدُونَ ٱلزُّورَ وَإِذَا مَرُّواْ بِٱللَّغۡوِ مَرُّواْ کِرَامٗا ٧٢ وَٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُواْ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ لَمۡ یَخِرُّواْ عَلَیۡهَا صُمّٗا وَعُمۡیَانٗا ٧٣ وَٱلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّیَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡیُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِینَ إِمَامًا ٧٤ أُوْلَٰٓئِکَ یُجۡزَوۡنَ ٱلۡغُرۡفَةَ بِمَا صَبَرُواْ وَیُلَقَّوۡنَ فِیهَا تَحِیَّةٗ وَسَلَٰمًا ٧٥ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ حَسُنَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَمُقَامٗا ٧٦ قُلۡ مَا یَعۡبَؤُاْ بِکُمۡ رَبِّی لَوۡلَا دُعَآؤُکُمۡۖ فَقَدۡ کَذَّبۡتُمۡ فَسَوۡفَ یَکُونُ لِزَامَۢا ٧٧ ﴾
و آنانکه نمیپرستند با خدا معبود دیگر را و نمىکشند هیچ نفسى راکه حرام کرده است خدا، مگر به حق و زنا نکنند و هر که بکند این کار، برخُورَد به عقوبت دشوار. ﴿68﴾دو چند کرده شود او را عذاب روز قیامت و جاوید ماند آنجا خوار کرده شده. ﴿69﴾مگر آن که توبه کرد و ایمان آورد و عمل شایسته نموده، پس آن جماعت بدل سازد خدا بدىهاى ایشان را به نیکىها و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿70﴾و هر که توبه کند و کار شایسته به عمل آرد، پس هرآیینه وى رجوع میکند به خدا رجوع کردن. ﴿71﴾و آنانکه گواهى دروغ نمیدهند و چون بگذرند بر بیهوده، بگذرند به روش بزرگان. ﴿72﴾و آنانکه چون پند داده شود ایشان را به آیات پروردگار ایشان، کر و کور نیفتند به شنیدن آن [870]. ﴿73﴾و آنانکه میگویند: اى پروردگار ما! ببخش ما را از زنان ما و از فرزندان ما روشنىِ چشم و بکن ما را پیشواى متقیان ﴿74﴾آن جماعت، جزا داده شود ایشان را محل بلند، به مقابلۀ آنکه صبر کردند و بر خورانیده شود ایشان را آنجا به دعاى خیر و سلام. ﴿75﴾جاویدان آنجا، بهشت نیک آرامگاه است و نیک مقام است. ﴿76﴾بگو: با قدر نمىشمارد شما را پروردگار من، اگر نباشد عبادت شما. پس هرآیینه دروغ داشتید، پس البته باشد جزاى آن لازم. ﴿77﴾
[862] یعنی تا یاد گیرد. [863] یعنی حبط کردیم. [864] یعنی آسمان بر هیأتِ معتاد خود باشد، اما ابر ناگاه منشق شود، والله اعلم. [865] تمناکننده عقبه بن ابی معیط بود که اطاعت أبیّ بن خلف کرد. چنانچه در سبب نزول آیه بیان کردهاند.(مصحح) [866] یعنی أبیّ بن خلف و مانند أو. (مصحح) [867] یعنی بعد اسفار قبل از غزوب آفتاب یا در اوّل روز. [868] یعنی به هر صفت که آفتاب تقاضا میکند میرود. [869] یعنی تواضع بر ایشان غالب است. [870] یعنی بلکه دیده و شنیده سجده کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ طسٓمٓ ١ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡمُبِینِ ٢ نَتۡلُواْ عَلَیۡکَ مِن نَّبَإِ مُوسَىٰ وَفِرۡعَوۡنَ بِٱلۡحَقِّ لِقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٣ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِیَعٗا یَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةٗ مِّنۡهُمۡ یُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَیَسۡتَحۡیِۦ نِسَآءَهُمۡۚ إِنَّهُۥ کَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ٤ وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِینَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةٗ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِینَ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طسم. ﴿1﴾این آیتهاى کتاب روشن است. ﴿2﴾بخوانیم بر تو بعض خبر موسى و فرعون به راستى براى گروهى که باور میدارند. ﴿3﴾هرآیینه فرعون تکبّر کرد در زمین و ساخت اهل آن را گروه گروه، زبون میگرفت جماعت را از ایشان، میکشت پسران ایشان را و زنده میگذاشت دختران ایشان را. هرآیینه وى بود از مفسدان. ﴿4﴾و میخواستیم که نعمت فراوان دهیم بر آنانکه زبون گرفته شدند در زمین و پیشوا سازیم ایشان را و وارث کنیم ایشان را. ﴿5﴾
﴿ وَنُمَکِّنَ لَهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَنُرِیَ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا مِنۡهُم مَّا کَانُواْ یَحۡذَرُونَ ٦ وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِیهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَیۡهِ فَأَلۡقِیهِ فِی ٱلۡیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحۡزَنِیٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیۡکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ٧ فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ لِیَکُونَ لَهُمۡ عَدُوّٗا وَحَزَنًاۗ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا کَانُواْ خَٰطِِٔینَ ٨ وَقَالَتِ ٱمۡرَأَتُ فِرۡعَوۡنَ قُرَّتُ عَیۡنٖ لِّی وَلَکَۖ لَا تَقۡتُلُوهُ عَسَىٰٓ أَن یَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗا وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ٩ وَأَصۡبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَٰرِغًاۖ إِن کَادَتۡ لَتُبۡدِی بِهِۦ لَوۡلَآ أَن رَّبَطۡنَا عَلَىٰ قَلۡبِهَا لِتَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٠ وَقَالَتۡ لِأُخۡتِهِۦ قُصِّیهِۖ فَبَصُرَتۡ بِهِۦ عَن جُنُبٖ وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ١١ ۞وَحَرَّمۡنَا عَلَیۡهِ ٱلۡمَرَاضِعَ مِن قَبۡلُ فَقَالَتۡ هَلۡ أَدُلُّکُمۡ عَلَىٰٓ أَهۡلِ بَیۡتٖ یَکۡفُلُونَهُۥ لَکُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ نَٰصِحُونَ ١٢ فَرَدَدۡنَٰهُ إِلَىٰٓ أُمِّهِۦ کَیۡ تَقَرَّ عَیۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَ وَلِتَعۡلَمَ أَنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ١٣﴾
و دسترس دهیم ایشان را در زمین و بنماییم فرعون و هامان را و لشکرهاى ایشان را از آن زبون گرفتگان آنچه میترسیدند. ﴿6﴾و الهام فرستادیم به سوى مادر موسى که شیر بده او را پس چون بترسى بر وى بیانداز او را در دریا و مترس و اندوه مخور، هرآیینه ما باز رسانندۀ اوییم به سوى تو و گردانندۀ اوییم از پیغامبران. ﴿7﴾پس برگرفتند آن را اهل خانۀ فرعون تا آخر کار شود براى ایشان دشمن و سبب اندوه، هرآیینه فرعون و هامان و لشکرهاى ایشان خطا کننده بودند. ﴿8﴾و گفت زن فرعون: این طفل، خنکى چشم است مرا و تو را، مکشیدش، بود که نفع دهد ما را یا فرزند گیریم او را و ایشان حقیقت حال نمىدانستند. ﴿9﴾و گشت دل مادر موسى خالى از صبر، هرآیینه نزدیک بود که آشکار کند آن قصّه را اگر ما نمىبستیم بر دل او رشته [884]تا باشد از باوردارندگان. ﴿10﴾و گفت خواهرش را: بر پى او برو، پس بدید او را از دور و قوم فرعون نمیدانستند. ﴿11﴾و حرام ساختیم بر موسى شیردایگان پیش از وصول خواهر، پس خواهرش گفت: آیا راه نمایم شما را بر اهل خانهای که خبردارى این طفل کنند براى شما و ایشان براى او نیک خواهانند؟. ﴿12﴾پس باز رسانیدیم او را به سوى مادر او تا خنک شود چشم وى و اندوه نخورد و تا بداند که وعدۀ خدا راست است و لیکن بیشترین مردمان نمیدانند. ﴿13﴾
﴿ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَٱسۡتَوَىٰٓ ءَاتَیۡنَٰهُ حُکۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ ١٤ وَدَخَلَ ٱلۡمَدِینَةَ عَلَىٰ حِینِ غَفۡلَةٖ مِّنۡ أَهۡلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیۡنِ یَقۡتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِیعَتِهِۦ وَهَٰذَا مِنۡ عَدُوِّهِۦۖ فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِی مِن شِیعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِی مِنۡ عَدُوِّهِۦ فَوَکَزَهُۥ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَیۡهِۖ قَالَ هَٰذَا مِنۡ عَمَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِۖ إِنَّهُۥ عَدُوّٞ مُّضِلّٞ مُّبِینٞ ١٥ قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمۡتُ نَفۡسِی فَٱغۡفِرۡ لِی فَغَفَرَ لَهُۥٓۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ١٦ قَالَ رَبِّ بِمَآ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ فَلَنۡ أَکُونَ ظَهِیرٗا لِّلۡمُجۡرِمِینَ ١٧ فَأَصۡبَحَ فِی ٱلۡمَدِینَةِ خَآئِفٗا یَتَرَقَّبُ فَإِذَا ٱلَّذِی ٱسۡتَنصَرَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ یَسۡتَصۡرِخُهُۥۚ قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰٓ إِنَّکَ لَغَوِیّٞ مُّبِینٞ ١٨ فَلَمَّآ أَنۡ أَرَادَ أَن یَبۡطِشَ بِٱلَّذِی هُوَ عَدُوّٞ لَّهُمَا قَالَ یَٰمُوسَىٰٓ أَتُرِیدُ أَن تَقۡتُلَنِی کَمَا قَتَلۡتَ نَفۡسَۢا بِٱلۡأَمۡسِۖ إِن تُرِیدُ إِلَّآ أَن تَکُونَ جَبَّارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا تُرِیدُ أَن تَکُونَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِینَ ١٩ وَجَآءَ رَجُلٞ مِّنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِینَةِ یَسۡعَىٰ قَالَ یَٰمُوسَىٰٓ إِنَّٱلۡمَلَأَ یَأۡتَمِرُونَ بِکَ لِیَقۡتُلُوکَ فَٱخۡرُجۡ إِنِّی لَکَ مِنَ ٱلنَّٰصِحِینَ ٢٠ فَخَرَجَ مِنۡهَا خَآئِفٗا یَتَرَقَّبُۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ٢١﴾
و چون رسید به نهایت جوانى خود و درست اندام شد، دادیم او را حکمت و دانش و همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿14﴾و درآمد به شهر در وقت بىخبرى اهل آن، پس یافت آنجا دو شخص با یکدیگر جنگ مىکردند: آن یک از قوم موسى بود و آن دیگر از دشمنان وى، پس مدد طلب کرد شخصى که از قوم او بود بر آن دیگر که از دشمنانش بود، پس مشت زد او را موسى، پس بکشتش. گفت: این کار شیطان است، هرآیینه شیطان گمراه کنندۀ آشکار است. ﴿15﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه ستم کردم بر خویش، پس بیامرز مرا، پس بیامرزیدش، هرآیینه وى آمرزندۀ مهربان است. ﴿16﴾گفت: اى پروردگار من! به حق انعام کردن تو بر من هرگز نخواهم بود مددگار گناهکاران. ﴿17﴾پس بامداد کرد در شهر ترسان، انتظارکنان، پس ناگهان شخصى که مدد طلب کرده بود دیروز باز به فریادرسى میخواندش. گفت به وى موسى: هرآیینه تو گمراه آشکارى. ﴿18﴾پس چون خواست که دست به شخصى که وى دشمن موسى و دشمن فریاد کنندۀ بود، گفت فریاد کننده: اى موسى! آیا میخواهى که بکشى مرا چنانکه کشتى شخصى را دیروز؟ نمیخواهى مگر آن که باشى ستمکارى در زمین و نمیخواهى که باشى از نیکوکاران [885]. ﴿19﴾و آمد شخصى از آخر شهر شتابان، گفت: اى موسى! هرآیینه رئیسان مشورت میکنند در حق تو بکشند تو را، پس بیرون رو. هرآیینه من برای تو از نیک خواهانم. ﴿20﴾پس بیرون آمد از آن شهر ترسان، انتظار کنان، گفت: اى پروردگار من! خلاص کن مرا از گروه ستمکاران. ﴿21﴾
﴿وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلۡقَآءَ مَدۡیَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّیٓ أَن یَهۡدِیَنِی سَوَآءَ ٱلسَّبِیلِ ٢٢ وَلَمَّا وَرَدَ مَآءَ مَدۡیَنَ وَجَدَ عَلَیۡهِ أُمَّةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ یَسۡقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ ٱمۡرَأَتَیۡنِ تَذُودَانِۖ قَالَ مَا خَطۡبُکُمَاۖ قَالَتَا لَا نَسۡقِی حَتَّىٰ یُصۡدِرَ ٱلرِّعَآءُۖ وَأَبُونَا شَیۡخٞ کَبِیرٞ ٢٣ فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰٓ إِلَى ٱلظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرٖ فَقِیرٞ ٢٤ فَجَآءَتۡهُ إِحۡدَىٰهُمَا تَمۡشِی عَلَى ٱسۡتِحۡیَآءٖ قَالَتۡ إِنَّ أَبِی یَدۡعُوکَ لِیَجۡزِیَکَ أَجۡرَ مَا سَقَیۡتَ لَنَاۚ فَلَمَّا جَآءَهُۥ وَقَصَّ عَلَیۡهِ ٱلۡقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفۡۖ نَجَوۡتَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ٢٥ قَالَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا یَٰٓأَبَتِ ٱسۡتَٔۡجِرۡهُۖ إِنَّ خَیۡرَ مَنِ ٱسۡتَٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡأَمِینُ ٢٦ قَالَ إِنِّیٓ أُرِیدُ أَنۡ أُنکِحَکَ إِحۡدَى ٱبۡنَتَیَّ هَٰتَیۡنِ عَلَىٰٓ أَن تَأۡجُرَنِی ثَمَٰنِیَ حِجَجٖۖ فَإِنۡ أَتۡمَمۡتَ عَشۡرٗا فَمِنۡ عِندِکَۖ وَمَآ أُرِیدُ أَنۡ أَشُقَّ عَلَیۡکَۚ سَتَجِدُنِیٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٢٧ قَالَ ذَٰلِکَ بَیۡنِی وَبَیۡنَکَۖ أَیَّمَا ٱلۡأَجَلَیۡنِ قَضَیۡتُ فَلَا عُدۡوَٰنَ عَلَیَّۖ وَٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَکِیلٞ ٢٨ ﴾
و وقتى که متوجه شد به سوى شهر مدین، گفت: امیدوارم از پروردگار خویش که دلالت کند مرا به راه راست. ﴿22﴾و وقتى که رسید به آب مدین یافت بر آن آب طایفه را از مردمان، آب مینوشانیدید مواشى را و یافت آن طرف از ایشان دو زن که باز میدارند مواشىِ خود را، گفت موسى به آن دو زن: چیست حال شما؟ گفتند: ما آب نمىنوشانیم تا آنکه بازگردانند شبانان مواشى را و پدر ما پیر کلانسال است. ﴿23﴾پس موسى آب نوشانید براى این هردو، باز روى آورد به سوى سایه، پس گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من به آنچه فرود آوردى به سوى من از نعمت، محتاجم. ﴿24﴾پس آمد به موسى یکى از این دو زن راه میرفت به شرم، گفت: هرآیینه پدر من میخواند تو را تا به تو دهد مزد آنکه آب دادى برای ما. پس چون موسى بیامد نزد شعیب و تقریر کرد پیش او قصّه را، گفت: مترس! خلاص شدى از قوم ستمکاران. ﴿25﴾گفت یکى از این دو دختر: اى پدر من! مزدور بگیر او را. هرآیینه بهترین کسى که مزدورگیرى شخصى توانای با امانت باشد. ﴿26﴾گفت شعیب: هرآیینه من میخواهم که به زنى دهم تو را یکى از این دو دختر خود به شرط آن که مزدورى من کنى هشت سال، پس اگر تمام کنى ده سال را، پس آن تبرّع است از نزدیک تو و نمیخواهم که مشقت افکنم بر تو. خواهى یافت مرا اگر خدا خواسته است از شایستگان. ﴿27﴾گفت موسى: این است عهد میان من و میان تو. هر کدام از این دو مدّت که اداکنم، پس تعدى نباشد بر من و خدا بر آنچه میگوییم گواه است. ﴿28﴾
﴿ ۞فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلۡأَجَلَ وَسَارَ بِأَهۡلِهِۦٓ ءَانَسَ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ نَارٗاۖ قَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡکُثُوٓاْ إِنِّیٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّیٓ ءَاتِیکُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ جَذۡوَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ لَعَلَّکُمۡ تَصۡطَلُونَ ٢٩ فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِیَ مِن شَٰطِیِٕ ٱلۡوَادِ ٱلۡأَیۡمَنِ فِی ٱلۡبُقۡعَةِ ٱلۡمُبَٰرَکَةِ مِنَ ٱلشَّجَرَةِ أَن یَٰمُوسَىٰٓ إِنِّیٓ أَنَا ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٣٠ وَأَنۡ أَلۡقِ عَصَاکَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ کَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ یُعَقِّبۡۚ یَٰمُوسَىٰٓ أَقۡبِلۡ وَلَا تَخَفۡۖ إِنَّکَ مِنَ ٱلۡأٓمِنِینَ ٣١ ٱسۡلُکۡ یَدَکَ فِی جَیۡبِکَ تَخۡرُجۡ بَیۡضَآءَ مِنۡ غَیۡرِ سُوٓءٖ وَٱضۡمُمۡ إِلَیۡکَ جَنَاحَکَ مِنَ ٱلرَّهۡبِۖ فَذَٰنِکَ بُرۡهَٰنَانِ مِن رَّبِّکَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِینَ ٣٢ قَالَ رَبِّ إِنِّی قَتَلۡتُ مِنۡهُمۡ نَفۡسٗا فَأَخَافُ أَن یَقۡتُلُونِ ٣٣ وَأَخِی هَٰرُونُ هُوَ أَفۡصَحُ مِنِّی لِسَانٗا فَأَرۡسِلۡهُ مَعِیَ رِدۡءٗا یُصَدِّقُنِیٓۖ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یُکَذِّبُونِ ٣٤ قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجۡعَلُ لَکُمَا سُلۡطَٰنٗا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیۡکُمَا بَِٔایَٰتِنَآۚ أَنتُمَا وَمَنِ ٱتَّبَعَکُمَا ٱلۡغَٰلِبُونَ ٣٥ ﴾
پس چون ادا کرد موسى میعاد را و روان شد به اهل خود، دید به جانب کوه طور آتش. گفت به اهل خود: توقف کنید. هرآیینه دیدهام آتشى. امید دارم که بیارم از آنجا خبرى را یا بیارم شعلهای از آتش، بود که شما تحصیل گرمى کنید. ﴿29﴾پس چون آمد نزدیک آتش، آواز داده شد از کرانۀ راست میدان در جایگاه بابرکت از میان درخت که: اى موسى! هرآیینه من خدایم، پروردگار عالمها. ﴿30﴾و آنکه بیفکن عصاى خود را، پس چون دید که عصا حرکت میکند گویا وى مارى است، روى بگردانید پشت داده و بازنگشت. [گفتیم]: اى موسى! پیش آی و مترس، هرآیینه تو از ایمنانى. ﴿31﴾و درآر دست خود را در گریبان خود تا بیرون آید سفید شده از غیر علتى. و به هم آر به سوى خود بازوی خود را از ترس [886]، پس این هر دو نشانهاند، فرود آمده از جانب پروردگار تو به سوى فرعون و جماعت او. هرآیینه ایشان بودند گروه بدکار. ﴿32﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من کشتهام از ایشان شخصى را، پس میترسم که بکشند مرا ﴿33﴾و برادر من، هارون، فصیحتر است از من از جهت زبان، پس بفرست او را همراه من مدد کنندهای که باور دارد مرا، هرآیینه من میترسم از آنکه دروغى شمرند مرا. ﴿34﴾گفت: [خدا]: محکم خواهیم کرد بازوى تو را به برادر تو و خواهیم داد شما را غلبه، پس نتوانند رسید به قصد ایذا به سوى شما به سبب نشانههاى ما. شما و آنانکه پیروى شما کردهاند، غالب خواهید شد. ﴿35﴾
﴿ فَلَمَّا جَآءَهُم مُّوسَىٰ بَِٔایَٰتِنَا بَیِّنَٰتٖ قَالُواْ مَا هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّفۡتَرٗى وَمَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِیٓ ءَابَآئِنَا ٱلۡأَوَّلِینَ ٣٦ وَقَالَ مُوسَىٰ رَبِّیٓ أَعۡلَمُ بِمَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ مِنۡ عِندِهِۦ وَمَن تَکُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٣٧ وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمَلَأُ مَا عَلِمۡتُ لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرِی فَأَوۡقِدۡ لِی یَٰهَٰمَٰنُ عَلَى ٱلطِّینِ فَٱجۡعَل لِّی صَرۡحٗا لَّعَلِّیٓ أَطَّلِعُ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّی لَأَظُنُّهُۥ مِنَ ٱلۡکَٰذِبِینَ ٣٨ وَٱسۡتَکۡبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُۥ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ إِلَیۡنَا لَا یُرۡجَعُونَ ٣٩ فَأَخَذۡنَٰهُ وَجُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِی ٱلۡیَمِّۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِینَ ٤٠ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ یَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا یُنصَرُونَ ٤١ وَأَتۡبَعۡنَٰهُمۡ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا لَعۡنَةٗۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ هُم مِّنَ ٱلۡمَقۡبُوحِینَ ٤٢ وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِ مَآ أَهۡلَکۡنَا ٱلۡقُرُونَ ٱلۡأُولَىٰ بَصَآئِرَ لِلنَّاسِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٤٣ ﴾
پس چون آورد موسى نشانههاى ما را واضح آمده، گفتند: نیست این مگر جادوى بربسته و نشنیدیم این را در پدران نخستین خویش. ﴿36﴾و گفت موسى: پروردگار من داناتر است به هر که آورده است هدایت از نزدیک او و به هر که او راست عاقبت پسندیده در آخرت، هرآیینه رستگار نمىشوند ستمکاران. ﴿37﴾و گفت فرعون: اى جماعت! ندانستهام براى شما هیچ خدا غیرِ من. پس آتش برافروز براى من اى هامان بر گل (یعنى خشت بساز) پس بناکن براى من کوشکى، بود که من دیدهور شوم به سوى معبود موسى و هرآیینه من مىپندارم او را از دروغگویان. ﴿38﴾و تکبر کرد فرعون و لشکرهاى او در زمین به غیر حق و گمان کردند که ایشان به سوى ما بازگردانیده نشوند. ﴿39﴾پس گرفتیم او را و لشکرهاى او را، پس افکندیم ایشان را در دریا، پس درنگر چگونه بود انجام ستمکاران. ﴿40﴾و گردانیدیم ایشان را پیشوایانى که میخواندند به سوى آتش و روز قیامت نصرت داده نشوند. ﴿41﴾و از پىِ ایشان فرستادیم در این دنیا لعنت را و به روز قیامت ایشان از دور ساختگان باشند. ﴿42﴾و و هرآیینه دادیم موسى را کتاب بعد از آنکه هلاک ساختیم قرنهاى نخستین را دلیل شده براى مردمان و هدایت و بخشایش، تا بود که ایشان پندپذیر شوند. ﴿43﴾
﴿وَمَا کُنتَ بِجَانِبِ ٱلۡغَرۡبِیِّ إِذۡ قَضَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَى ٱلۡأَمۡرَ وَمَا کُنتَ مِنَ ٱلشَّٰهِدِینَ ٤٤ وَلَٰکِنَّآ أَنشَأۡنَا قُرُونٗا فَتَطَاوَلَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡعُمُرُۚ وَمَا کُنتَ ثَاوِیٗا فِیٓ أَهۡلِ مَدۡیَنَ تَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِنَا وَلَٰکِنَّا کُنَّا مُرۡسِلِینَ ٤٥ وَمَا کُنتَ بِجَانِبِ ٱلطُّورِ إِذۡ نَادَیۡنَا وَلَٰکِن رَّحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَ لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أَتَىٰهُم مِّن نَّذِیرٖ مِّن قَبۡلِکَ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٤٦ وَلَوۡلَآ أَن تُصِیبَهُم مُّصِیبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ فَیَقُولُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَیۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَایَٰتِکَ وَنَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٤٧فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ لَوۡلَآ أُوتِیَ مِثۡلَ مَآ أُوتِیَ مُوسَىٰٓۚ أَوَ لَمۡ یَکۡفُرُواْ بِمَآ أُوتِیَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُۖ قَالُواْ سِحۡرَانِ تَظَٰهَرَا وَقَالُوٓاْ إِنَّا بِکُلّٖ کَٰفِرُونَ ٤٨ قُلۡ فَأۡتُواْ بِکِتَٰبٖ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ هُوَ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمَآ أَتَّبِعۡهُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٤٩ فَإِن لَّمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَکَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَیۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥٠﴾
و تو نبودى به طرف غربى چون به انجام رسانیدیم به سوى موسى وحى را و نبودى از حاضران. ﴿44﴾و لیکن ما آفریدیم قرنها را (یعنى بعد موسى)، پس دراز شد بر ایشان عمر و تو نبودى باشنده در اهل مدین که میخواندى بر ایشان آیات ما را و لیکن ما بودیم فرستنده. ﴿45﴾و نبودى به طرف طور، چون آواز دادیم و لیکن وحى آمد از روى بخشایش پروردگار تو تا ترسانى گروهى راکه نیامده بود بدیشان هیچ ترسانندهای پیش از تو، بود که ایشان پند پذیر شوند. ﴿46﴾و اگر نه آن بودى که برسد بدیشان عقوبتى به سبب آنکه پیش فرستاده است دست ایشان، پس گویند: اى پروردگار ما! چرا نفرستادى به سوى ما پیغامبرى را تا پیروىِ آیات تو کنیم و باشیم از مسلمانان؟. ﴿47﴾پیغمبران را میفرستادیم، پس چون آمد بدیشان وحى راست از نزدیک ما، گفتند: چرا داده نشد این پیغمبر را مانند آنچه داده شد به موسى؟ آیا کافر نشدهاند به آنچه داده شد موسى را پیش از این؟ گفتند: دو سحرند موافق یکدیگر شده [887]و گفتند: هرآیینه ما به هر یک کافرانیم. ﴿48﴾بگو: پس بیارید کتابى فرود آمده از نزدیک خداکه وى راه نمایندهتر باشد از این دو، تا پیروىِ او کنیم اگر راستگویید. ﴿49﴾پس اگر قبول نکنند سخن را، پس بدان که جز این نیست که پیروى میکنند خواهش نفس خود را و کیست گمراهتر از کسی که پیروىِ خواهش نفس خود کند بدون راهنمایىِ خدا، هرآیینه خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿50﴾
﴿ ۞وَلَقَدۡ وَصَّلۡنَا لَهُمُ ٱلۡقَوۡلَ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٥١ ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِهِۦ هُم بِهِۦ یُؤۡمِنُونَ ٥٢ وَإِذَا یُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِهِۦٓ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّنَآ إِنَّا کُنَّا مِن قَبۡلِهِۦ مُسۡلِمِینَ ٥٣ أُوْلَٰٓئِکَ یُؤۡتَوۡنَ أَجۡرَهُم مَّرَّتَیۡنِ بِمَا صَبَرُواْ وَیَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّیِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٥٤ وَإِذَا سَمِعُواْ ٱللَّغۡوَ أَعۡرَضُواْ عَنۡهُ وَقَالُواْ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَکُمۡ أَعۡمَٰلُکُمۡ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡ لَا نَبۡتَغِی ٱلۡجَٰهِلِینَ ٥٥ إِنَّکَ لَا تَهۡدِی مَنۡ أَحۡبَبۡتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ یَهۡدِی مَن یَشَآءُۚ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ٥٦ وَقَالُوٓاْ إِن نَّتَّبِعِ ٱلۡهُدَىٰ مَعَکَ نُتَخَطَّفۡ مِنۡ أَرۡضِنَآۚ أَوَ لَمۡ نُمَکِّن لَّهُمۡ حَرَمًا ءَامِنٗا یُجۡبَىٰٓ إِلَیۡهِ ثَمَرَٰتُ کُلِّ شَیۡءٖ رِّزۡقٗا مِّن لَّدُنَّا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٥٧ وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِن قَرۡیَةِۢ بَطِرَتۡ مَعِیشَتَهَاۖ فَتِلۡکَ مَسَٰکِنُهُمۡ لَمۡ تُسۡکَن مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ إِلَّا قَلِیلٗاۖ وَکُنَّا نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثِینَ ٥٨ وَمَا کَانَ رَبُّکَ مُهۡلِکَ ٱلۡقُرَىٰ حَتَّىٰ یَبۡعَثَ فِیٓ أُمِّهَا رَسُولٗا یَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِنَاۚ وَمَا کُنَّا مُهۡلِکِی ٱلۡقُرَىٰٓ إِلَّا وَأَهۡلُهَا ظَٰلِمُونَ ٥٩﴾
و هرآیینه ما پی در پى آوردیم براى ایشان [این قرآن را] تا بود که ایشان پند پذیرند. ﴿51﴾آنانکه دادهایم ایشان را کتاب پیش از قرآن، ایشان به قرآن ایمان مىآرند. ﴿52﴾و چون قرآن خوانده میشود برایشان، گویند: ایمان آوردیم به آن، هرآیینه وى راست است از جانب پروردگار ما، هرآیینه پیش از نزول قرآن منقاد بودیم. ﴿53﴾این جماعت داده شود ایشان را مزد ایشان دوبار به سبب آنکه صبر کردند و دفع مىکنند به خصلت نیک، بدى را و از آنچه روزى دادهایم ایشان را خرج میکنند. ﴿54﴾و چون بشنوند سخن بیهوده را، روى بگردانند از آن و گویند: ما راست، کردارهاى ما و شما راست، کردارهاى شما. سلام بر شما باد! نمیخواهیم صحبت جاهلان [888]. ﴿55﴾[یا محمد] هرآیینه تو راه نمىنمایى هر که را دوست میدارى و لیکن خدا راه مىنماید هر که را خواهد و او داناتر است به راه یافتگان. ﴿56﴾و گفتند بعض اهل مکه: اگر پیروىِ هدایت کنیم با تو ربوده شویم از زمین خود [889]. آیا جا ندادیم ایشان را در حرمى با امن، رسانیده میشود به سوى وى میوهها از هر جنس روزى از نزدیک ما و لیکن بیشترین ایشان نمیدانند. ﴿57﴾و بسا هلاک کردیم از دیهها را که از حد در گذشتند در گذران خود، پس اینها است جاى ماندن ایشان، مانده نشد آنجا بعد از ایشان مگر اندکى و بودیم ما به دست آرندۀ میراث ایشان. ﴿58﴾و هرگز نیست پروردگار تو هلاک کنندۀ دیهها مگر تا آنکه بفرستد در قصبۀ آن پیغامبرى که بخواند بر ایشان آیات ما، و هرگز نیستیم هلاک کنندۀ دیهها مگر در آن حال که اهل آنها ستمکار باشند. ﴿59﴾
﴿ وَمَآ أُوتِیتُم مِّن شَیۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَزِینَتُهَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٠ أَفَمَن وَعَدۡنَٰهُ وَعۡدًا حَسَنٗا فَهُوَ لَٰقِیهِ کَمَن مَّتَّعۡنَٰهُ مَتَٰعَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا ثُمَّ هُوَ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِینَ ٦١ وَیَوۡمَ یُنَادِیهِمۡ فَیَقُولُ أَیۡنَ شُرَکَآءِیَ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٦٢ قَالَ ٱلَّذِینَ حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِینَ أَغۡوَیۡنَآ أَغۡوَیۡنَٰهُمۡ کَمَا غَوَیۡنَاۖ تَبَرَّأۡنَآ إِلَیۡکَۖ مَا کَانُوٓاْ إِیَّانَا یَعۡبُدُونَ ٦٣ وَقِیلَ ٱدۡعُواْ شُرَکَآءَکُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَهُمۡ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ لَوۡ أَنَّهُمۡ کَانُواْ یَهۡتَدُونَ ٦٤ وَیَوۡمَ یُنَادِیهِمۡ فَیَقُولُ مَاذَآ أَجَبۡتُمُ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ٦٥ فَعَمِیَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلۡأَنۢبَآءُ یَوۡمَئِذٖ فَهُمۡ لَا یَتَسَآءَلُونَ ٦٦ فَأَمَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَعَسَىٰٓ أَن یَکُونَ مِنَ ٱلۡمُفۡلِحِینَ ٦٧ وَرَبُّکَ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُ وَیَخۡتَارُۗ مَا کَانَ لَهُمُ ٱلۡخِیَرَةُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٦٨ وَرَبُّکَ یَعۡلَمُ مَا تُکِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا یُعۡلِنُونَ ٦٩ وَهُوَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِی ٱلۡأُولَىٰ وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَهُ ٱلۡحُکۡمُ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ٧٠﴾
و هرچه داده شد شما را از هر نوعى، پس بهرهمندى زندگانى دنیا و آرایش وى است و آنچه نزدیک خداست بهتر و پایندهتر است. آیا نمىفهمید؟. ﴿60﴾آیا کسی که وعده دادیمش وعدۀ نیک پس او دریابندۀ آن است، مانند کسى که بهرهمند ساختیمش به منفعت زندگانى دنیا، باز وى روز قیامت از حاضر کردگان است؟! [890]. ﴿61﴾و روزی که آواز دهد خدا ایشان را، پس گوید: کجایند آن شریکان من که شما گمان مىکردید؟!. ﴿62﴾گفتند آنانکه ثابت شد بر ایشان حکم عذاب: [891]اى پروردگار ما! این جماعتند که گمراه کردیم، گمراه کردیم ایشان را چنانکه خود گمراه شدیم [892]. بىتعلّق میشویم از همه به سوى تو، ایشان ما را نمىپرستیدند. ﴿63﴾و گفته شود: بخوانید شریکان خود را. پس بخوانند ایشان را، پس ایشان قبول نکنند دعاى آن جماعت و بینند عذاب و تمنّا کنند کاش! ایشان راه یاب مىبودند. ﴿64﴾و روزی که آواز دهد خدا ایشان را، پس گوید: چه جواب دادید پیغامبران را؟. ﴿65﴾پس مشتبه شود بر ایشان خبرهاى آن روز، پس ایشان با یکدیگر سؤال نکنند [893]. ﴿66﴾پس اما آنکه توبه نمود و ایمان آورد و کار شایسته کرد، پس امید است که باشد از رستگاران ﴿67﴾و پروردگار تو مىآفریند هرچه خواهد و برمىگزیند هر که را خواهد، نیست ایشان را اختیار. پاکى خداى راست و بلندتر است از آنکه شریک مىآرند. ﴿68﴾و پروردگار تو میداند آنچه پنهان میدارند سینههاى ایشان و آنچه آشکارا مىکنند. ﴿69﴾و اوست خدا، نیست هیچ معبودى به حق غیر او، او راست ستایش در دنیا و آخرت و او راست فرمانروایى و به سوى او بازگردانیده شوید. ﴿70﴾
﴿ قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمُ ٱلَّیۡلَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِ یَأۡتِیکُم بِضِیَآءٍۚ أَفَلَا تَسۡمَعُونَ ٧١ قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمُ ٱلنَّهَارَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِ یَأۡتِیکُم بِلَیۡلٖ تَسۡکُنُونَ فِیهِۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٧٢ وَمِن رَّحۡمَتِهِۦ جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٧٣ وَیَوۡمَ یُنَادِیهِمۡ فَیَقُولُ أَیۡنَ شُرَکَآءِیَ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٧٤ وَنَزَعۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةٖ شَهِیدٗا فَقُلۡنَا هَاتُواْ بُرۡهَٰنَکُمۡ فَعَلِمُوٓاْ أَنَّ ٱلۡحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٧٥ ۞إِنَّ قَٰرُونَ کَانَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَیۡهِمۡۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡکُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوْلِی ٱلۡقُوَّةِ إِذۡ قَالَ لَهُۥ قَوۡمُهُۥ لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡفَرِحِینَ ٧٦ وَٱبۡتَغِ فِیمَآ ءَاتَىٰکَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ ٱلدُّنۡیَاۖ وَأَحۡسِن کَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَیۡکَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِی ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ٧٧ ﴾
بگو: آیا دیدید که اگر گرداند خداى تعالى بر شما شب را پاینده تا روز قیامت، کیست معبودى غیر حق که بیارد پیش شما روشنى را؟ آیا نمىشنوید؟. ﴿71﴾بگو: آیا دیدید که اگر گرداند خداى تعالى بر شما روز را پاینده تا روز قیامت، کیست معبودى غیر حق که بیارد به شما شبى که آرام گیرید در آن؟ آیا نمىبینید؟. ﴿72﴾و از رحمت خود ساخت براى شما شب و روز تا آرام گیرید در شب و تا روزى طلب کنید از فضل او [894]و تا شکرگزارى کنید. ﴿73﴾و روزی که آواز دهد ایشان را، پس گوید: کجایند آن شریکان من که گمان مىکردید؟. ﴿74﴾و بیرون کشیم از هر امّتى گواهى را [895]، پس گوییم قوم را بیارید دلیل خود، پس بدانند که حق به جانب خداست و گم کرده شود از ایشان آنچه افترا میکردند. ﴿75﴾هرآیینه قارون بود از قوم موسى، پس تعدى کرد بر ایشان و عطا کرده بودیم او را از گنجها آن قدر که کلیدهاى او گرانى میکرد جماعتِ صاحب توانایى را، چون گفت به او قوم او: شاد مشو! هرآیینه خدا دوست نمیدارد شاد شوندگان را. ﴿76﴾و بجوى در آنچه خدا عطا کرده است تو را صلاح سراى آخرت و فراموش مکن حصّۀ خود را از دنیا [896]و نیکوکارى کن، چنانکه احسان کرده است خدا بر تو و مجوى فساد در زمین، هرآیینه خدا دوست نمیدارد فسادکنندگان را. ﴿77﴾
﴿ قَالَ إِنَّمَآ أُوتِیتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِیٓۚ أَوَ لَمۡ یَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَکَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَأَکۡثَرُ جَمۡعٗاۚ وَلَا یُسَۡٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٧٨ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ فِی زِینَتِهِۦۖ قَالَ ٱلَّذِینَ یُرِیدُونَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا یَٰلَیۡتَ لَنَا مِثۡلَ مَآ أُوتِیَ قَٰرُونُ إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٖ ٧٩ وَقَالَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَیۡلَکُمۡ ثَوَابُ ٱللَّهِ خَیۡرٞ لِّمَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗاۚ وَلَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلصَّٰبِرُونَ ٨٠ فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَبِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ فَمَا کَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ یَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِینَ ٨١ وَأَصۡبَحَ ٱلَّذِینَ تَمَنَّوۡاْ مَکَانَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ یَقُولُونَ وَیۡکَأَنَّ ٱللَّهَ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَیَقۡدِرُۖ لَوۡلَآ أَن مَّنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡنَا لَخَسَفَ بِنَاۖ وَیۡکَأَنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨٢ تِلۡکَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوّٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِینَ ٨٣ مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَیۡرٞ مِّنۡهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَلَا یُجۡزَى ٱلَّذِینَ عَمِلُواْ ٱلسَّیَِّٔاتِ إِلَّا مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٨٤ إِنَّ ٱلَّذِی فَرَضَ عَلَیۡکَ ٱلۡقُرۡءَانَ لَرَآدُّکَ إِلَىٰ مَعَادٖۚ قُل رَّبِّیٓ أَعۡلَمُ مَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ وَمَنۡ هُوَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٨٥ وَمَا کُنتَ تَرۡجُوٓاْ أَن یُلۡقَىٰٓ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبُ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَۖ فَلَا تَکُونَنَّ ظَهِیرٗا لِّلۡکَٰفِرِینَ ٨٦ وَلَا یَصُدُّنَّکَ عَنۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بَعۡدَ إِذۡ أُنزِلَتۡ إِلَیۡکَۖ وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّکَۖ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ٨٧ وَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۘ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ کُلُّ شَیۡءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ لَهُ ٱلۡحُکۡمُ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ٨٨﴾
گفت: جز این نیست که داده شده است مرا مال فراوان بنابر دانشى که نزدیک من است. آیا ندانست که خدا هلاک کرد پیش از وى از قرنها آن قوم را که تواناتر بود از وى از روى قوّت و بیشتر بود در جمعیت؟ و پرسیده نمیشوند گناهکاران از گناهان خویش [897]. ﴿78﴾پس بیرون آمد بر قوم خود در آرایش خویش. گفتند آنانکه طلب میکردند زندگانى دنیا را: اى کاش! ما را باشد مانند آنچه داده شده است قارون را، هرآیینه وى خداوندِ نصیب بزرگ است. ﴿79﴾و گفتند آنانکه داده شده ایشان را علم: واى بر شما! ثواب خدا بهتر است مرآنکس راکه ایمان آورد و کار شایسته کرد و قرین کرده نمیشود به این سخن مگر صابران را. ﴿80﴾پس فرو بردیم قارون را و سرای او را به زمین، پس نبود برای او هیچ گروهى که نصرت دهند او را غیر خدا و نبود خودش از انتقام کشندگان. ﴿81﴾و بامداد کردند آنانکه آرزو میکردند منزلت او را دیروز، مىگفتند: اى عجب! که خدا گشاده مىکند رزق را براى هر که خواهد از بندگان خویش و تنگ میسازد و اگر نه آن بودى که انعام کرد خدا بر ما، هرآیینه فرو بردى ما را. اى عجب! که رستگار نمىشوند کافران. ﴿82﴾این سرای بازپسین، مقرر مىکنیم آن را براى آنانکه نمىطلبند تکبّر در زمین و نه فساد و حسن عاقبت، پرهیزگاران راست. ﴿83﴾هر که بیارد نیکى، پس او راست بهتر از آن و هر که بیارد بدى، پس جزا داده نمیشوند آنانکه به عمل آوردند خطاها، الاّ به حسب آنچه میکردند. ﴿84﴾هرآیینه خدایی که نازل کرد بر تو قرآن را، البته بازگرداننده است تو را به سوى جاى بازگشت [898]. بگو: پروردگار من داناتر است به آنکه آورد هدایت را و به هر که وى در گمراهى ظاهر است. ﴿85﴾و توقع نمیداشتى که فرود آورده شود به سوى تو کتاب، لیکن فروفرستاده شد به سبب رحمتى از پروردگار تو، پس هرگز مشو مددگار کافران. ﴿86﴾و باز ندارند کافران تو را از تبلیغ آیات خدا بعد از آنکه فرود آورده شد به سوى تو و دعوت کن به سوى پروردگار خویش و هرگز مباش از مشرکان. ﴿87﴾و مخوان با خدا معبود دیگر را، نیست هیچ معبود به حق غیر او. هر چیز هلاک شونده است، مگر روى او. مر او راست فرمانروایى و به سوى او باز گردانیده شوید. ﴿88﴾
[884] یعنی صبر نمیدادیم. [885] یعنی چون موسی او را گفت: تو گمراهِ آشکاری. دانست که غضب کرده بر سر من میآید. [886] یعنی برای دافع ترسی که به سبب ظهورِ خوارق پیدا شده. [887] یعنی تورات و قرآن. [888] مترجم گوید: یهود پیش از آنکه آن حضرتجبه مدینه هجرت کند و نسخ یهودیت تصریح فرماید، معتقد قرآن بودند و میگفتند عرب را قرآن لازم است. [889] یعنی مردمان اخراج کنند. [890] یعنی در عذاب. [891] یعنی رئیسان کفر. [892] یعنی بغیرِ اکراه. [893] یعنی جواب با صواب نیابند. [894] یعنی در روز. [895] یعنی هر پیغامبری بر قوم خودگواهی دهد. [896] یعنی در دنیا عمل صالح به جا آر. [897] یعنی در صورت لزوم پاداش مجال عذر نیست، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ طسٓۚ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡقُرۡءَانِ وَکِتَابٖ مُّبِینٍ ١ هُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ ٢ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ یُوقِنُونَ ٣ إِنَّ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُمۡ یَعۡمَهُونَ ٤ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ وَهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ ٥ وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى ٱلۡقُرۡءَانَ مِن لَّدُنۡ حَکِیمٍ عَلِیمٍ ٦ إِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهۡلِهِۦٓ إِنِّیٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا سََٔاتِیکُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ ءَاتِیکُم بِشِهَابٖ قَبَسٖ لَّعَلَّکُمۡ تَصۡطَلُونَ ٧ فَلَمَّا جَآءَهَا نُودِیَ أَنۢ بُورِکَ مَن فِی ٱلنَّارِ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٨ یَٰمُوسَىٰٓ إِنَّهُۥٓ أَنَا ٱللَّهُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٩ وَأَلۡقِ عَصَاکَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ کَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ یُعَقِّبۡۚ یَٰمُوسَىٰ لَا تَخَفۡ إِنِّی لَا یَخَافُ لَدَیَّ ٱلۡمُرۡسَلُونَ ١٠ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسۡنَۢا بَعۡدَ سُوٓءٖ فَإِنِّی غَفُورٞ رَّحِیمٞ ١١ وَأَدۡخِلۡ یَدَکَ فِی جَیۡبِکَ تَخۡرُجۡ بَیۡضَآءَ مِنۡ غَیۡرِ سُوٓءٖۖ فِی تِسۡعِ ءَایَٰتٍ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَقَوۡمِهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِینَ ١٢ فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ ءَایَٰتُنَا مُبۡصِرَةٗ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِینٞ ١٣
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طس، این آیات قرآن و کتاب روشن است. ﴿1﴾هدایت و مژده است براى مسلمانان. ﴿2﴾آنانکه برپا میدارند نماز را و میدهند زکات را و ایشان به آخرت یقین مىآرند. ﴿3﴾آنانکه ایمان نمىآرند به آخرت، آراسته کردیم براى ایشان کردارهاى ایشان را، پس ایشان سرگردان میشوند. ﴿4﴾این جماعت، آنانند که براى ایشان است سختى عذاب و این جماعت در آخرت ایشانند زیانکارتر. ﴿5﴾و هرآیینه تو داده میشوى قرآن از نزدیک خداى استوارکار دانا. ﴿6﴾یاد کن آنگاه که گفت موسى به اهل خود: هرآیینه من دیدهام آتشى، خواهم آورد از آنجا خبرى یا خواهم آورد شعلهای که در هیمه فراگرفته باشد، بُوَد که شما گرمى حاصل کنید. ﴿7﴾پس چون رسید به آتش، آواز کرده آمد که: برکت داده شد کسى راکه در آتش است و کسی راکه حوالى وى است و پاکى خدای راست، پروردگار عالمها [878]. ﴿8﴾اى موسى! هرآیینه سخن این است که من خداى غالب با حکمتم. ﴿9﴾و بیفکن عصاى خود را. پس چون دید که عصا مىجنبد گویا وى مارى است، رو بگردانید پشت داده و بازنگشت. گفتیم: اى موسى! مترس! هرآیینه نمىترسند نزدیک من پیغامبران. ﴿10﴾لیکن آن که ستم کرد، باز عوض آن کرد نیکى بعد از بدى، پس هرآیینه من آمرزندۀ مهربانم. ﴿11﴾و درآر دست خود را به گریبان خود تا بیرون آید سفید شده از غیر عیب [به این دو نشانه که داخلاند] در نه معجزه، برو به سوى فرعون و قوم او، هرآیینه ایشان بودند گروه فاسق. ﴿12﴾پس آنگاه که آمد بدیشان نشانههاى ما روشن شده، گفتند: این سحر ظاهر است. ﴿13﴾
﴿ وَجَحَدُواْ بِهَا وَٱسۡتَیۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَعُلُوّٗاۚ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ١٤ وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا دَاوُۥدَ وَسُلَیۡمَٰنَ عِلۡمٗاۖ وَقَالَا ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی فَضَّلَنَا عَلَىٰ کَثِیرٖ مِّنۡ عِبَادِهِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٥ وَوَرِثَ سُلَیۡمَٰنُ دَاوُۥدَۖ وَقَالَ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ عُلِّمۡنَا مَنطِقَ ٱلطَّیۡرِ وَأُوتِینَا مِن کُلِّ شَیۡءٍۖ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡمُبِینُ ١٦ وَحُشِرَ لِسُلَیۡمَٰنَ جُنُودُهُۥ مِنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ وَٱلطَّیۡرِ فَهُمۡ یُوزَعُونَ ١٧ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَوۡاْ عَلَىٰ وَادِ ٱلنَّمۡلِ قَالَتۡ نَمۡلَةٞ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّمۡلُ ٱدۡخُلُواْ مَسَٰکِنَکُمۡ لَا یَحۡطِمَنَّکُمۡ سُلَیۡمَٰنُ وَجُنُودُهُۥ وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ١٨ فَتَبَسَّمَ ضَاحِکٗا مِّن قَوۡلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِیٓ أَنۡ أَشۡکُرَ نِعۡمَتَکَ ٱلَّتِیٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَیَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَدۡخِلۡنِی بِرَحۡمَتِکَ فِی عِبَادِکَ ٱلصَّٰلِحِینَ ١٩ وَتَفَقَّدَ ٱلطَّیۡرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَآ أَرَى ٱلۡهُدۡهُدَ أَمۡ کَانَ مِنَ ٱلۡغَآئِبِینَ ٢٠ لَأُعَذِّبَنَّهُۥ عَذَابٗا شَدِیدًا أَوۡ لَأَاْذۡبَحَنَّهُۥٓ أَوۡ لَیَأۡتِیَنِّی بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٖ ٢١ فَمَکَثَ غَیۡرَ بَعِیدٖ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ وَجِئۡتُکَ مِن سَبَإِۢ بِنَبَإٖ یَقِینٍ ٢٢ ﴾
و انکار آن کردند از روى ستمکارى و تکبر و باور داشته بود آن را دل ایشان، پس بنگر چگونه بود آخر کار مفسدان؟. ﴿14﴾و هرآیینه دادیم داود و سلیمان را علم و گفتند: ستایش آن خدای راست که فضل داد ما را بر بسیارى از بندگان مؤمن خویش. ﴿15﴾و وارث شد سلیمان، داود را و گفت: اى مردمان! آموخته شد ما را گفتار مرغان و داده شد ما را از هر نعمتى، هرآیینه این است فضل ظاهر. ﴿16﴾و به هم آورده شد براى سلیمان لشکرهاى او از جن و آدمیان و مرغان. پس این جماعت، بعض را تا رسیدن بعض، ایستاده کرده میشدند. ﴿17﴾تا وقتى که رسیدند به میدان موران، گفت مورچهاى: ای مورچگان! درآیید به خانههاى خود تا در هم نشکند شما را سلیمان و لشکرهاى او نادانسته. ﴿18﴾پس خندان، تبسّم کرد از گفتار مورچه و گفت: اى پروردگار من! الهام کن مراکه شکر این نعمت تو کنم که انعام کردهای بر من و بر پدر و مادر من و الهام کن مرا که بجا آرم کردار شایسته که تو خشنود شوى به آن و درآر مرا به رحمت خود در زمرۀ بندگان شایستۀ خویش. ﴿19﴾و باز جست احوال مرغان، پس گفت: چیست به من که نمىبینم هدهد را؟ یا هست از غایب شدگان؟. ﴿20﴾هرآیینه عقوبت کنم او را عقوبت سخت، یا ذبح کنم او را، یا این است که بیارد پیش من حجّت ظاهر. ﴿21﴾پس توقف کرد، نَه مدّت دور. پس گفت: در گرفتم به چیزى که در نگرفتهای به آن و آوردم پیش تو از قبیلۀ سبا خبرى تحقیق را. ﴿22﴾
﴿ إِنِّی وَجَدتُّ ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِکُهُمۡ وَأُوتِیَتۡ مِن کُلِّ شَیۡءٖ وَلَهَا عَرۡشٌ عَظِیمٞ ٢٣ وَجَدتُّهَا وَقَوۡمَهَا یَسۡجُدُونَ لِلشَّمۡسِ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِیلِ فَهُمۡ لَا یَهۡتَدُونَ ٢٤ أَلَّاۤ یَسۡجُدُواْۤ لِلَّهِ ٱلَّذِی یُخۡرِجُ ٱلۡخَبۡءَ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَیَعۡلَمُ مَا تُخۡفُونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ ٢٥ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِیمِ۩ ٢٦ ۞قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقۡتَ أَمۡ کُنتَ مِنَ ٱلۡکَٰذِبِینَ ٢٧ ٱذۡهَب بِّکِتَٰبِی هَٰذَا فَأَلۡقِهۡ إِلَیۡهِمۡ ثُمَّ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَٱنظُرۡ مَاذَا یَرۡجِعُونَ ٢٨ قَالَتۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ إِنِّیٓ أُلۡقِیَ إِلَیَّ کِتَٰبٞ کَرِیمٌ ٢٩ إِنَّهُۥ مِن سُلَیۡمَٰنَ وَإِنَّهُۥ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ ٣٠ أَلَّا تَعۡلُواْ عَلَیَّ وَأۡتُونِی مُسۡلِمِینَ ٣١ قَالَتۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَفۡتُونِی فِیٓ أَمۡرِی مَا کُنتُ قَاطِعَةً أَمۡرًا حَتَّىٰ تَشۡهَدُونِ ٣٢ قَالُواْ نَحۡنُ أُوْلُواْ قُوَّةٖ وَأُوْلُواْ بَأۡسٖ شَدِیدٖ وَٱلۡأَمۡرُ إِلَیۡکِ فَٱنظُرِی مَاذَا تَأۡمُرِینَ ٣٣ قَالَتۡ إِنَّ ٱلۡمُلُوکَ إِذَا دَخَلُواْ قَرۡیَةً أَفۡسَدُوهَا وَجَعَلُوٓاْ أَعِزَّةَ أَهۡلِهَآ أَذِلَّةٗۚ وَکَذَٰلِکَ یَفۡعَلُونَ ٣٤ وَإِنِّی مُرۡسِلَةٌ إِلَیۡهِم بِهَدِیَّةٖ فَنَاظِرَةُۢ بِمَ یَرۡجِعُ ٱلۡمُرۡسَلُونَ ٣٥ ﴾
هرآیینه من یافتم زنى که پادشاهى میکند بر ایشان و داده شده است او را از جنس هر نعمتى و او را تختى است بزرگ. ﴿23﴾و یافتم که او و قوم او سجده میکنند آفتاب را بجز خدا و آراسته است شیطان برای ایشان کردارهاى ایشان را، پس بازداشت ایشان را از راه، پس ایشان راه نمىیابند. ﴿24﴾به سوى آنکه سجده کنند آن خدا راکه بیرون مىآرد پوشیده در آسمانها و زمین و میداند آنچه پنهان میدارید و آشکار میکنید. ﴿25﴾خداى نیست هیچ معبود به حق غیر او، پروردگار عرش بزرگ است. ﴿26﴾گفت سلیمان: خواهیم دید آیا راست گفتى یا هستى از دروغگویان. ﴿27﴾بر این نامۀ مرا، پس بینداز آن را به سوى ایشان، باز روى بگردان از ایشان، پس بنگر چه جواب باز میدهند. ﴿28﴾[بلقیس] گفت: اى جماعت رییسان! هرآیینه انداخته شد به سوى من نامهای گرامى. ﴿29﴾هرآیینه این نامه از جانب سلیمان است و هرآیینه این نامه به نام خداى بخشایندۀ مهربان است. ﴿30﴾[به این مضمون] که تکبّر مکنید بر من و بیایید پیش من، مسلمان شده. ﴿31﴾گفت [بلقیس]: اى جماعت رییسان! جواب دهید مرا در تدبیر من، نیستم من فیصل کننده هیچ کار را تا وقتى که شما حاضر شوید پیش من. ﴿32﴾گفتند: ما خداوندِ توانایی ایم و خداوندِ کارزار سختیم و تدبیر مفوّض به سوى تو است، پس بنگر چه چیز میفرمایى. ﴿33﴾گفت: هرآیینه پادشاهان چون درآیند به دیهى، خراب کنند آن را و سازند عزیزترین اهل آن را رسواتر و هم چنین میکنند. ﴿34﴾و هرآیینه من فرستندهام به سوى ایشان تحفهای، پس ببینم به چه چیز باز آیند فرستادگان. ﴿35﴾
﴿ فَلَمَّا جَآءَ سُلَیۡمَٰنَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٖ فَمَآ ءَاتَىٰنِۦَ ٱللَّهُ خَیۡرٞ مِّمَّآ ءَاتَىٰکُمۚ بَلۡ أَنتُم بِهَدِیَّتِکُمۡ تَفۡرَحُونَ ٣٦ ٱرۡجِعۡ إِلَیۡهِمۡ فَلَنَأۡتِیَنَّهُم بِجُنُودٖ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخۡرِجَنَّهُم مِّنۡهَآ أَذِلَّةٗ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ ٣٧ قَالَ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَیُّکُمۡ یَأۡتِینِی بِعَرۡشِهَا قَبۡلَ أَن یَأۡتُونِی مُسۡلِمِینَ ٣٨ قَالَ عِفۡرِیتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِیکَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَۖ وَإِنِّی عَلَیۡهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٞ ٣٩ قَالَ ٱلَّذِی عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡکِتَٰبِ أَنَا۠ ءَاتِیکَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن یَرۡتَدَّ إِلَیۡکَ طَرۡفُکَۚ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ قَالَ هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّی لِیَبۡلُوَنِیٓ ءَأَشۡکُرُ أَمۡ أَکۡفُرُۖ وَمَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشۡکُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیّٞ کَرِیمٞ ٤٠ قَالَ نَکِّرُواْ لَهَا عَرۡشَهَا نَنظُرۡ أَتَهۡتَدِیٓ أَمۡ تَکُونُ مِنَ ٱلَّذِینَ لَا یَهۡتَدُونَ ٤١ فَلَمَّا جَآءَتۡ قِیلَ أَهَٰکَذَا عَرۡشُکِۖ قَالَتۡ کَأَنَّهُۥ هُوَۚ وَأُوتِینَا ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهَا وَکُنَّا مُسۡلِمِینَ ٤٢ وَصَدَّهَا مَا کَانَت تَّعۡبُدُ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ إِنَّهَا کَانَتۡ مِن قَوۡمٖ کَٰفِرِینَ ٤٣ قِیلَ لَهَا ٱدۡخُلِی ٱلصَّرۡحَۖ فَلَمَّا رَأَتۡهُ حَسِبَتۡهُ لُجَّةٗ وَکَشَفَتۡ عَن سَاقَیۡهَاۚ قَالَ إِنَّهُۥ صَرۡحٞ مُّمَرَّدٞ مِّن قَوَارِیرَۗ قَالَتۡ رَبِّ إِنِّی ظَلَمۡتُ نَفۡسِی وَأَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَیۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٤٤ ﴾
پس چون آمد آن فرستاده پیش سلیمان، گفت [سلیمان]: آیا امداد میکنید مرا به مالی، پس آنچه عطا کرده است مرا خدای تعالی بهتراست از آنچه عطا کرده است شما را، بلکه شما بر تحفۀ خویش شادمان میشوید. ﴿36﴾باز رو به سوى ایشان. پس هرآیینه بیایم بر ایشان لشکرهایی که طاقت نباشد ایشان را به مقابلۀ آن، و هرآیینه بیرون کنیم ایشان را از آن دیه رسوا کرده و ایشان خوار باشند. ﴿37﴾گفت [879][سلیمان]: اى عزیزان! کدام یک از شما مىآرد پیش من تخت او را پیش از آنکه بیایند نزدیک من، مسلمان شده. ﴿38﴾گفت تهمتنى از جن: من بیارمش نزدیک تو پیش از آنکه برخیزى از جای خود و هرآیینه من بر آن عرش، توانای با امانتم. ﴿39﴾گفت شخصى که نزدیک او علم بود از کتاب الهى: من بیارمش نزدیک تو پیش از آنکه بازگردد به سوى تو چشم تو. پس چون [سلیمان] دید آن را قرار گرفته نزدیک خویش، گفت: این خارق عادت از فضل پروردگار من است تا امتحان کند مرا آیا شکرگزارى میکنیم یا ناسپاسى مینمایم و هرکه شکرگزارى کند، پس چز این نیست که شکرگزارى میکند براى نفع خویش و هر که ناسپاسى کرد، پروردگار من بىنیازِ کرم کننده است. ﴿40﴾گفت [سلیمان]: متغیر سازید براى امتحان این زن، تخت او را. بنگریم آیا راه شناخت مىیابد یا میشود از آنانکه راه نمىیابند. ﴿41﴾پس چون بیامد، [بلقیس] گفته شد: آیا همچنین است تخت تو؟ گفت: گویا وى همان است و داده شد ما را دانش [به حقانیت سلیمان] پیش از این مقدّمه و هستیم مسلمان. ﴿42﴾وباز داشت [سلیمان] آن [880]زن را از آنچه عبادت میکرد بجز خدا، هرآینه وی بود از گروه کافران. ﴿43﴾گفته شد به وى که: درآى به این کوشک. پس چون بدید آن را، پنداشتش حوض آب و جامه برداشت از دو ساق خود. گفت [سلیمان]: این کوشکى است بىنقش درخشان ساخته شده از آبگینهها. گفت [بلقیس]: اى پروردگار من! هرآیینه من ستم کردهام بر خویش و اسلام آوردم همراه سلیمان براى خدا، پروردگار عالمها. ﴿44﴾
﴿ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ فَإِذَا هُمۡ فَرِیقَانِ یَخۡتَصِمُونَ ٤٥ قَالَ یَٰقَوۡمِ لِمَ تَسۡتَعۡجِلُونَ بِٱلسَّیِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِۖ لَوۡلَا تَسۡتَغۡفِرُونَ ٱللَّهَ لَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ ٤٦ قَالُواْ ٱطَّیَّرۡنَا بِکَ وَبِمَن مَّعَکَۚ قَالَ طَٰٓئِرُکُمۡ عِندَ ٱللَّهِۖ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تُفۡتَنُونَ ٤٧ وَکَانَ فِی ٱلۡمَدِینَةِ تِسۡعَةُ رَهۡطٖ یُفۡسِدُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا یُصۡلِحُونَ ٤٨ قَالُواْ تَقَاسَمُواْ بِٱللَّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُۥ وَأَهۡلَهُۥ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِۦ مَا شَهِدۡنَا مَهۡلِکَ أَهۡلِهِۦ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ ٤٩ وَمَکَرُواْ مَکۡرٗا وَمَکَرۡنَا مَکۡرٗا وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ٥٠ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ مَکۡرِهِمۡ أَنَّا دَمَّرۡنَٰهُمۡ وَقَوۡمَهُمۡ أَجۡمَعِینَ ٥١ فَتِلۡکَ بُیُوتُهُمۡ خَاوِیَةَۢ بِمَا ظَلَمُوٓاْۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ٥٢ وَأَنجَیۡنَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ ٥٣ وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ وَأَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ ٥٤ أَئِنَّکُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ ٥٥﴾
و هرآیینه فرستادیم به سوى ثمود برادر ایشان، صالح را که عبادت کنید خدای را، پس ناگهان آن قوم دو گروه شدند، با یکدیگر خصومت مینمودند. ﴿45﴾گفت صالح: اى قوم من! چرا شتاب طلب میکنید سختى را پیش از راحت، چرا نه طلب آمرزش میکنید از خدا؟ بود که رحم کرده شود بر شما. ﴿46﴾گفتند: شگون بد گرفتیم از تو و از آنانکه همراه تواند. گفت: شگون بد شما نزدیک خدا است [881]، بلکه شما قومى هستید که امتحان کرده میشوید. ﴿47﴾و بودند در آن شهر نُه کس که فساد میکردند در زمین و اصلاح نمىنمودند. ﴿48﴾گفتند با یکدیگر قسم خدا بخورید که: البته شبیخون کنیم بر صالح و اهل خانۀ او، باز البته خواهیم گفت وارث او را حاضر نبودیم وقت هلاک شدن اهل او و هرآیینه ما راستگوییم. ﴿49﴾و بدسگالى کردند به نوعى از حیله و بدسگالى کردیم ما نوعى از حیله و ایشان نمىدانستند. ﴿50﴾پس بنگر چگونه بود سرانجام بدسگالى ایشان که ما هلاک کردیم ایشان را و قوم ایشان را، همه یکجا. ﴿51﴾پس این است خانههاى ایشان خالى مانده به سبب آنکه ستم کردند، هرآیینه در این ماجرا نشانه هست گروهى راکه میدانند. ﴿52﴾و نجات دادیم آنان راکه ایمان آوردند و پرهیزگارى میکردند. ﴿53﴾و فرستادیم لوط را چون گفت به قوم خود: آیا به عمل مىآرید کار بىحیایى را و شما مىبینید؟!. ﴿54﴾آیا شما مىآیید به مردان به ارادۀ شهوت بجز زنان؟! بلکه شما قوم نادانید. ﴿55﴾
﴿۞فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوٓاْ ءَالَ لُوطٖ مِّن قَرۡیَتِکُمۡۖ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ یَتَطَهَّرُونَ ٥٦ فَأَنجَیۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَٰهَا مِنَ ٱلۡغَٰبِرِینَ ٥٧ وَأَمۡطَرۡنَا عَلَیۡهِم مَّطَرٗاۖ فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِینَ ٥٨ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِینَ ٱصۡطَفَىٰٓۗ ءَآللَّهُ خَیۡرٌ أَمَّا یُشۡرِکُونَ ٥٩ أَمَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَةٖ مَّا کَانَ لَکُمۡ أَن تُنۢبِتُواْ شَجَرَهَآۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ یَعۡدِلُونَ ٦٠أَمَّن جَعَلَ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَجَعَلَ خِلَٰلَهَآ أَنۡهَٰرٗا وَجَعَلَ لَهَا رَوَٰسِیَ وَجَعَلَ بَیۡنَ ٱلۡبَحۡرَیۡنِ حَاجِزًاۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٦١ أَمَّن یُجِیبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَیَجۡعَلُکُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ ٦٢ أَمَّن یَهۡدِیکُمۡ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَمَن یُرۡسِلُ ٱلرِّیَٰحَ بُشۡرَۢا بَیۡنَ یَدَیۡ رَحۡمَتِهِۦٓۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ تَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٦٣﴾
پس نبود جواب قوم او، مگر آنکه گفتند: بیرون کنید اهل خانۀ لوط را از دیۀ خویش، هرآیینه ایشان مردم پاکى طلبند. ﴿56﴾پس نجات دادیم او را و اهل او را، مگر زنش که معین کردیم او را از باقى ماندگان. ﴿57﴾و بارانیدیم بر سر ایشان بارانى، پس بد است باران ترسانندگان. ﴿58﴾بگو: سپاس خدای راست و سلام بر آن بندگان او که برگزیده است ایشان را. آیا خدا بهتر است یا آنچه شریک مىآرند. ﴿59﴾[نه بلکه مىپرسیم]: که بیافرید آسمانها و زمین و فرود آورد براى شما از آسمان، آبى؟ پس رویانیدیم به سبب آن بوستانها با تازگى؟ ممکن نبود شما راکه برویانید درختهاى آن. آیا معبودى هست با خدا؟ بلکه ایشان گروهىاند که کج میروند. ﴿60﴾[نه بلکه مىپرسیم]: که ساخت زمین را قرارگاه و پیدا کرد در میان زمین جویها و بیافرید برین زمین کوهها و بیافرید میان دو دریا حجاب را؟ آیا معبودى دیگر هست با خدا؟ بلکه بیشترین ایشان نمیدانند. ﴿61﴾[نه بلکه میپرسیم]: که قبول میکند از درمانده، چون بخواندش و بردارد سختى و بسازد شما را جانشین نخستینیان در زمین؟ آیا معبودى دیگر هست با خدا؟ اندکى پند مىپذیرید. ﴿62﴾[نه بلکه مىپرسیم]: که راه مینماید شما را در تاریکیهاى بیابان و دریا؟ و که مىفرستد بادها را مژده دهنده پیش رحمت خود؟ آیا معبودى هست با خدا؟ برتر است خدا از آن که شریک مىگیرند. ﴿63﴾
﴿ أَمَّن یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ وَمَن یَرۡزُقُکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٦٤ قُل لَّا یَعۡلَمُ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَیۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ وَمَا یَشۡعُرُونَ أَیَّانَ یُبۡعَثُونَ ٦٥ بَلِ ٱدَّٰرَکَ عِلۡمُهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِۚ بَلۡ هُمۡ فِی شَکّٖ مِّنۡهَاۖ بَلۡ هُم مِّنۡهَا عَمُونَ ٦٦ وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَءِذَا کُنَّا تُرَٰبٗا وَءَابَآؤُنَآ أَئِنَّا لَمُخۡرَجُونَ ٦٧ لَقَدۡ وُعِدۡنَا هَٰذَا نَحۡنُ وَءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٦٨ قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٦٩ وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَیۡهِمۡ وَلَا تَکُن فِی ضَیۡقٖ مِّمَّا یَمۡکُرُونَ ٧٠ وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٧١ قُلۡ عَسَىٰٓ أَن یَکُونَ رَدِفَ لَکُم بَعۡضُ ٱلَّذِی تَسۡتَعۡجِلُونَ ٧٢ وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَشۡکُرُونَ ٧٣ وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَعۡلَمُ مَا تُکِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا یُعۡلِنُونَ ٧٤ وَمَا مِنۡ غَآئِبَةٖ فِی ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٍ ٧٥ إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ یَقُصُّ عَلَىٰ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ أَکۡثَرَ ٱلَّذِی هُمۡ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ ٧٦﴾
[نه بلکه مىپرسیم]: که نو پیدا میکند آفرینش، باز دیگر بار کندش؟ و که روزى میدهد شما را از آسمان و زمین؟ آیا معبودى هست با خدا؟ بگو: بیارید حجت خود را اگر راست گویید. ﴿64﴾بگو: نمیداند هر که در آسمانها و زمین است غیب را مگر خدا؟ و نمیدانند که کى برانگیخته شوند. ﴿65﴾بلکه پى در پى متوجه شد علم ایشان در باب آخرت [882]، بلکه ایشان در شبههاند از آخرت، بلکه ایشان از آخرت نابینایند. ﴿66﴾و گفتند کافران: آیا چون شویم خاکى و پدران ما نیز، آیا ما بیرون آوردگانیم (یعنى از قبور)؟ . ﴿67﴾هرآیینه وعده داده شد به این مقدمه، ما را و پدران ما را پیش از این، نیست این مگر افسانههاى پیشینیان. ﴿68﴾بگو: سیر کنید در زمین، پس بنگرید چگونه بود انجام گناهکاران. ﴿69﴾و اندوه مخور بر ایشان و مباش در تنگدلى از بدسگالیدن ایشان. ﴿70﴾و میگویند: کى باشد این وعده اگر راستگویید. ﴿71﴾بگو: شاید نزدیک شده باشد به شما بعض آنچه شتاب میطلبید [883]. ﴿72﴾و هرآیینه پروردگار تو خداوندِ فضل است بر مردمان و لیکن بیشترین ایشان شکر نمیکنند. ﴿73﴾و هرآیینه پروردگار تو میداند آنچه پنهان میکند سینههای ایشان و آنچه ظاهر مینمایند. ﴿74﴾و نیست هیچ مقدّمه پوشیده در آسمان و زمین مگر نوشته است در کتاب روشن. ﴿75﴾هرآیینه این قرآن بیان مىکند پیش بنى اسراییل بیشترین آنچه ایشان در آن اختلاف میکردند. ﴿76﴾
﴿ وَإِنَّهُۥ لَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِینَ ٧٧ إِنَّ رَبَّکَ یَقۡضِی بَیۡنَهُم بِحُکۡمِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡعَلِیمُ ٧٨ فَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنَّکَ عَلَى ٱلۡحَقِّ ٱلۡمُبِینِ ٧٩ إِنَّکَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَلَا تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوۡاْ مُدۡبِرِینَ ٨٠ وَمَآ أَنتَ بِهَٰدِی ٱلۡعُمۡیِ عَن ضَلَٰلَتِهِمۡۖ إِن تُسۡمِعُ إِلَّا مَن یُؤۡمِنُ بَِٔایَٰتِنَا فَهُم مُّسۡلِمُونَ ٨١ ۞وَإِذَا وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَیۡهِمۡ أَخۡرَجۡنَا لَهُمۡ دَآبَّةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ تُکَلِّمُهُمۡ أَنَّ ٱلنَّاسَ کَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا لَا یُوقِنُونَ ٨٢ وَیَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن یُکَذِّبُ بَِٔایَٰتِنَا فَهُمۡ یُوزَعُونَ ٨٣ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَکَذَّبۡتُم بَِٔایَٰتِی وَلَمۡ تُحِیطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨٤ وَوَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَیۡهِم بِمَا ظَلَمُواْ فَهُمۡ لَا یَنطِقُونَ ٨٥ أَلَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا ٱلَّیۡلَ لِیَسۡکُنُواْ فِیهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٨٦ وَیَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۚ وَکُلٌّ أَتَوۡهُ دَٰخِرِینَ ٨٧ وَتَرَى ٱلۡجِبَالَ تَحۡسَبُهَا جَامِدَةٗ وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ ٱلسَّحَابِۚ صُنۡعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِیٓ أَتۡقَنَ کُلَّ شَیۡءٍۚ إِنَّهُۥ خَبِیرُۢ بِمَا تَفۡعَلُونَ ٨٨ مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَیۡرٞ مِّنۡهَا وَهُم مِّن فَزَعٖ یَوۡمَئِذٍ ءَامِنُونَ ٨٩ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَکُبَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فِی ٱلنَّارِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٩٠ إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ ٱلۡبَلۡدَةِ ٱلَّذِی حَرَّمَهَا وَلَهُۥ کُلُّ شَیۡءٖۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ٩١ وَأَنۡ أَتۡلُوَاْ ٱلۡقُرۡءَانَۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهۡتَدِی لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُنذِرِینَ ٩٢ وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ سَیُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ فَتَعۡرِفُونَهَاۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ٩٣﴾
و هرآیینه وى هدایت و رحمت است مسلمانان را. ﴿77﴾هرآیینه پروردگار تو فیصل کند میان ایشان به حکم خود و اوست غالبِ دانا. ﴿78﴾پس توکل کن بر خدا هرآیینه تو بر دین راستِ روشن هستی. ﴿79﴾هرآیینه تو نمیتوانى شنوانید مردگان را و نمیتوانى شنوانید کران را آواز خواندن، وقتى که روبگردانند پشت داده. ﴿80﴾و نیستى تو راه نمایندۀ کوران تا باز آیند از گمراهى خویش. نمىشنوانى مگر کسى راکه ایمان آورده است به آیتهاى ما، پس این جماعت گردن نهندگانند. ﴿81﴾و چون متحقق شود وعدۀ عذاب بر ایشان، بیرون آریم براى ایشان جانورى از زمین که سخن گوید به ایشان به سبب آنکه مردمان به آیات ما یقین نمىآوردند. ﴿82﴾و آن روزکه برانگیزیم از هر امتى طایفهای را از آنانکه دروغ مىشمردند آیات ما را، پس ایشان بعض را تا رسیدن بعض ایستاده کرده میشود. ﴿83﴾تا وقتى که حاضر آیند، گوید خدا: آیا دروغ شمردید آیات مرا و در نگرفته بودید به آن از روى دانش یا چکار میکردید؟. ﴿84﴾و ثابت شد وعدۀ عذاب بر ایشان به سبب ستم کردن ایشان، پس آن جماعت سخن نگویند. ﴿85﴾آیا ندیدهاند که ما پیدا کردهایم شب را تا آرام گیرند در آن و پیدا کردهایم روز را روشن شده، هرآیینه در این مقدمه نشانهها است قومى راکه باور میدارند. ﴿86﴾یاد کن آن روزکه دمیده شود در صور، پس مضطرب شوند آنانکه در آسمانهایند و آنانکه در زمینند، مگر کسى که خدا خواسته است و هر یکى بیایند پیش خدا خوار شده. ﴿87﴾و ببینى کوهها را، پندارى آن را بر جای ایستاده و آن میرود مانند رفتن ابر. دستکارى آن خداکه استوار ساخت هر چیز را، هرآیینه وى خبردار است به آنچه میکنید. ﴿88﴾هر که بیارد نیکى، پس او را بهتر باشد از آن و ایشان از اضطراب آن روز ایمن باشند. ﴿89﴾و هر که بیارد بدى، پس نگونسار کرده شود روى ایشان در آتش. جزا داده نمیشوید مگر به وفق آنچه میکردید. ﴿90﴾[بگو یا محمد]: جز این نیست که فرموده شدم که عبادت کنم خداوند این شهر را (یعنى مکه)، آنکه محترم ساخت آن را و به تصرف اوست هر چیز و فرموده شد مراکه باشم از مسلمانان. ﴿91﴾و [فرموده شد] آنکه بخوانم قرآن را. پس هرکه راه یافت، پس جز این نیست که راه مییابد براى نفع خویش و هر که گمراه شود، بگو: جز این نیست که من از بیم کنندگانم. ﴿92﴾و بگو: ستایش خدای راست، خواهد نمود شما را آیات خود، پس بشناسید آن را و نیست پروردگار تو بیخبر از آنچه میکنید. ﴿93﴾
[878] مترجم گوید: کسی که در آتش است ملائکه که در آن نور مصور به صورت آتش بودند ملائکۀ دیگر که فرودتر از ایشان بودند والله اعلم. [879] مترجم گوید: سلیمان÷ خواست که بلقیس را معجزه نماید و عقل و جمال او را ادراک فرماید، تا اگر مناسب دانست به نکاح آرد، پس تدبیری ساخت. [880] مترجم سلیمان÷ را فاعل صدّها قرار داده است و اکثر مفسرین میگویند که فاعل صدّها «ما» «المصدریه یا الموصوله» است و معنای آیت این طورمیشود که بازداشت آن زن را از عبادت خدا آنچه عبادت میکردند غیر از خدا، والله اعلم. (مصحح) [881] یعنی مصائب بر وفق تقدیر الهی جاری میشود. [882] یعنی تا آنکه منقطع گشت. [883] یعنی عقوبتِ دنیا.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓ ١ أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن یُتۡرَکُوٓاْ أَن یَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُمۡ لَا یُفۡتَنُونَ ٢ وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَیَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ صَدَقُواْ وَلَیَعۡلَمَنَّ ٱلۡکَٰذِبِینَ ٣ أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسَّیَِّٔاتِ أَن یَسۡبِقُونَاۚ سَآءَ مَا یَحۡکُمُونَ ٤ مَن کَانَ یَرۡجُواْ لِقَآءَ ٱللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ ٱللَّهِ لَأٓتٖۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٥ وَمَن جَٰهَدَ فَإِنَّمَا یُجَٰهِدُ لِنَفۡسِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الم. ﴿1﴾آیا پنداشتند مردمان که بگذاشته شوند به مجرد آنکه گوین: ایمان آوردیم و ایشان امتحان کرده نشوند؟!. ﴿2﴾و هرآیینه امتحان کردیم آنان را که پیش از ایشان بودند، پس البته متمیز بکند خدا آنان را که راست گفتند و البته متمیز کند دروغگویان را. ﴿3﴾آیا گمان کردند آنانکه به عمل آوردند خطاها که پیش دستى کنند بر ما. بدچیزى است که بدان حکم مىکنند!. ﴿4﴾هر که امید داشته باشد ملاقات خدا را، پس هرآیینه میعاد خدا البته آینده است و اوست شنوای دانا. ﴿5﴾و هر که جهاد کند، جز این نیست که جهاد مىکند براى نفع خویش، هرآیینه خدا بىنیاز است از عالمها. ﴿6﴾
﴿ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنۡهُمۡ سَیَِّٔاتِهِمۡ وَلَنَجۡزِیَنَّهُمۡ أَحۡسَنَ ٱلَّذِی کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٧ وَوَصَّیۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَیۡهِ حُسۡنٗاۖ وَإِن جَٰهَدَاکَ لِتُشۡرِکَ بِی مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٞ فَلَا تُطِعۡهُمَآۚ إِلَیَّ مَرۡجِعُکُمۡ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَنُدۡخِلَنَّهُمۡ فِی ٱلصَّٰلِحِینَ ٩ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ فَإِذَآ أُوذِیَ فِی ٱللَّهِ جَعَلَ فِتۡنَةَ ٱلنَّاسِ کَعَذَابِ ٱللَّهِۖ وَلَئِن جَآءَ نَصۡرٞ مِّن رَّبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمۡۚ أَوَ لَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٠ وَلَیَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَیَعۡلَمَنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ ١١ وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّبِعُواْ سَبِیلَنَا وَلۡنَحۡمِلۡ خَطَٰیَٰکُمۡ وَمَا هُم بِحَٰمِلِینَ مِنۡ خَطَٰیَٰهُم مِّن شَیۡءٍۖ إِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ ١٢ وَلَیَحۡمِلُنَّ أَثۡقَالَهُمۡ وَأَثۡقَالٗا مَّعَ أَثۡقَالِهِمۡۖ وَلَیُسَۡٔلُنَّ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ عَمَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ١٣ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَلَبِثَ فِیهِمۡ أَلۡفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمۡسِینَ عَامٗا فَأَخَذَهُمُ ٱلطُّوفَانُ وَهُمۡ ظَٰلِمُونَ ١٤﴾
و آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، البته محو کنیم از سر ایشان خطاهاى ایشان را و البته جزا دهیم ایشان را به نیکوترینِ آنچه میکردند. ﴿7﴾و امر کردیم آدمى را به نسبت پدر و مادر وى نیک معامله کردن. و اگر کوشش کنند با تو اى انسان! تا شریک آرى با من آنچه نیست تو را به حقیقت آن دانشى، پس فرمانبردارى ایشان مکن. به سوى من است بازگشت شما، پس خبر دهم شما را به آنچه میکردید. ﴿8﴾و آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، البته در آریم ایشان را در زمرۀ شایستگان. ﴿9﴾و از مردمان کسى هست که میگوید: ایمان آوردیم به خدا، پس چون تصدیع داده شد او را در راه خدا، شمرد رنج دادن مردمان را مانند عذاب خدا و اگر بیاید فتحى از پروردگار تو، گویند: هرآیینه ما با شما بودیم. آیا نیست خدا داناتر به آنچه در سینههاى عالمها است؟. ﴿10﴾و البته ممتاز کند خدا آنان را که ایمان آوردند و البته ممتاز کند منافقان را. ﴿11﴾و گفتند کافران به مسلمانان: پیروىِ راه ما کنید و باید که ما برداریم گناهان شما را و نیستند ایشان بردارندۀ چیزى از گناهان آن جماعت، هرآیینه ایشان دروغگویانند. ﴿12﴾و البته بردارند بارهاى خویش را و بارها را همراه بارهاى خویش و البته سؤال کرده شوند روز قیامت از آنچه افترا میکردند [899]. ﴿13﴾و هرآیینه فرستادیم نوح را به سوى قوم او، پس توقف کرد در ایشان هزار سال مگر پنجاه سال. پس درگرفت به ایشان طوفان و ایشان ستمکار بودند. ﴿14﴾
﴿فَأَنجَیۡنَٰهُ وَأَصۡحَٰبَ ٱلسَّفِینَةِ وَجَعَلۡنَٰهَآ ءَایَةٗ لِّلۡعَٰلَمِینَ ١٥ وَإِبۡرَٰهِیمَ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱتَّقُوهُۖ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٦ إِنَّمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡثَٰنٗا وَتَخۡلُقُونَ إِفۡکًاۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا یَمۡلِکُونَ لَکُمۡ رِزۡقٗا فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ وَٱعۡبُدُوهُ وَٱشۡکُرُواْ لَهُۥٓۖ إِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ١٧ وَإِن تُکَذِّبُواْ فَقَدۡ کَذَّبَ أُمَمٞ مِّن قَبۡلِکُمۡۖ وَمَا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِینُ ١٨ أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ کَیۡفَ یُبۡدِئُ ٱللَّهُ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥٓۚ إِنَّ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٞ ١٩ قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ کَیۡفَ بَدَأَ ٱلۡخَلۡقَۚ ثُمَّ ٱللَّهُ یُنشِئُ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأٓخِرَةَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٢٠ یُعَذِّبُ مَن یَشَآءُ وَیَرۡحَمُ مَن یَشَآءُۖ وَإِلَیۡهِ تُقۡلَبُونَ ٢١ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِی ٱلسَّمَآءِۖ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ ٢٢ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَلِقَآئِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِکَ یَئِسُواْ مِن رَّحۡمَتِی وَأُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٢٣﴾
پس نجات دادیم نوح را و اهل کشتى را و ساختیم کشتى را نشانهای براى عالمها. ﴿15﴾و فرستادیم ابراهیم را وقتى که گفت به قوم خود: پرستش خدا کنید و بترسید از وى، این بهتر است شما را اگر میدانید. ﴿16﴾جز این نیست که مىپرستید به جز خدا بتان را و برمىبندید دروغ را، هرآیینه آنانکه پرستش مىکنید به جز خدا نمىتوانند براى شما روزى دادن پس طلب کنید از نزدیک خدا روزى را و پرستش او کنید و شکر او بجا آرید. به سوى او بازگردانیده خواهید شد. ﴿17﴾و اگر دروغ مىشمردید، پس هرآیینه دروغ شمرده بودند امتها پیش از شما. و نیست بر پیغامبر مگر پیغام رسانیدن آشکارا. ﴿18﴾آیا ندیدند چگونه نو میکند خدا آفرینش را، باز دیگر بار کند آفرینش؟ هرآیینه این کار بر خدا آسان است. ﴿19﴾بگو: سیر کنید در زمین، پس درنگرید چگونه نو کرد آفرینش را، باز خدا پیدا کند آن پیدایش را بازپسین. هرآیینه خدا بر هر چیز تواناست. ﴿20﴾عذاب کند هر که را خواهد و رحم کند بر هر که خواهد و به سوى او باز گردانیده خواهید شد. ﴿21﴾و نیستید شما عاجز کننده در زمین و نه در آسمان و نیست شما را بجز خدا هیچ دوست و نه یارى دهنده. ﴿22﴾و آنانکه کافر شدند به آیات خدا و به ملاقات او، آن جماعت نومید شدند از رحمت من و آن جماعت ایشان راست عذاب درد دهنده. ﴿23﴾﴾
﴿ فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُواْ ٱقۡتُلُوهُ أَوۡ حَرِّقُوهُ فَأَنجَىٰهُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلنَّارِۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٢٤ وَقَالَ إِنَّمَا ٱتَّخَذۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡثَٰنٗا مَّوَدَّةَ بَیۡنِکُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ ثُمَّ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یَکۡفُرُ بَعۡضُکُم بِبَعۡضٖ وَیَلۡعَنُ بَعۡضُکُم بَعۡضٗا وَمَأۡوَىٰکُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّٰصِرِینَ ٢٥ ۞فََٔامَنَ لَهُۥ لُوطٞۘ وَقَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّیٓۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٢٦ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَ وَجَعَلۡنَا فِی ذُرِّیَّتِهِ ٱلنُّبُوَّةَ وَٱلۡکِتَٰبَ وَءَاتَیۡنَٰهُ أَجۡرَهُۥ فِی ٱلدُّنۡیَاۖ وَإِنَّهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٢٧ وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ إِنَّکُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢٨ أَئِنَّکُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ وَتَقۡطَعُونَ ٱلسَّبِیلَ وَتَأۡتُونَ فِی نَادِیکُمُ ٱلۡمُنکَرَۖ فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُواْ ٱئۡتِنَا بِعَذَابِ ٱللَّهِ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ٢٩ قَالَ رَبِّ ٱنصُرۡنِی عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ٣٠﴾
پس نبود جواب قوم ابراهیم مگر آن که گفتند: بکشید او را یا بسوزانید او را. پس برهانید خدا او را از آتش، هرآیینه در این ماجرا نشانههاست براى گروهى که باور میدارند. ﴿24﴾و گفت ابراهیم: جز این نیست که بت گرفتهاید بجز خدا به جهت دوستى در میان خویش در زندگانى دنیا. باز روز قیامت نامعتقد شود بعض شما به بعض و لعنت کند بعض شما بعض را و جاى شما دوزخ است و نیست شما را هیچ یارىدهنده. ﴿25﴾پس باور داشت ابراهیم را لوط و گفت ابراهیم: هرآیینه هجرت کنندهام به سوى پروردگار خویش. هرآیینه وى غالب با حکمت است. ﴿26﴾و عطا کردیم او را اسحق و یعقوب و مقرر داشتیم در اولاد وى پیغامبرى و کتاب را و دادیم او را مزد او در دنیا و هرآیینه وى در آخرت از شایستگان است. ﴿27﴾و فرستادیم لوط را وقتى که گفت به قوم خود: هرآیینه شما به عمل مىآرید کار بیحیایى را که پیش دستى نکرده است بر شما به سوى آن هیچکس از عالمها. ﴿28﴾آیا شما به قصد شهوت مىآیید به مردان و قطع طریق مىکنید و به عمل مىآرید در مجلس خویش کار ناپسندیده؟ پس نبود جواب قوم او مگر آنکه گفتند: بیار پیش ما عذاب خدا را اگر هستى از راستگویان. ﴿29﴾گفت: اى پروردگار من! نصرت ده مرا بر قوم مفسدان. ﴿30﴾
﴿ وَلَمَّا جَآءَتۡ رُسُلُنَآ إِبۡرَٰهِیمَ بِٱلۡبُشۡرَىٰ قَالُوٓاْ إِنَّا مُهۡلِکُوٓاْ أَهۡلِ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡیَةِۖ إِنَّ أَهۡلَهَا کَانُواْ ظَٰلِمِینَ ٣١ قَالَ إِنَّ فِیهَا لُوطٗاۚ قَالُواْ نَحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَن فِیهَاۖ لَنُنَجِّیَنَّهُۥ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ کَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِینَ ٣٢ وَلَمَّآ أَن جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِیٓءَ بِهِمۡ وَضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗاۖ وَقَالُواْ لَا تَخَفۡ وَلَا تَحۡزَنۡ إِنَّا مُنَجُّوکَ وَأَهۡلَکَ إِلَّا ٱمۡرَأَتَکَ کَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِینَ ٣٣ إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَىٰٓ أَهۡلِ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡیَةِ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ ٣٤ وَلَقَد تَّرَکۡنَا مِنۡهَآ ءَایَةَۢ بَیِّنَةٗ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ٣٥ وَإِلَىٰ مَدۡیَنَ أَخَاهُمۡ شُعَیۡبٗا فَقَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱرۡجُواْ ٱلۡیَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِینَ ٣٦ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِی دَارِهِمۡ جَٰثِمِینَ ٣٧ وَعَادٗا وَثَمُودَاْ وَقَد تَّبَیَّنَ لَکُم مِّن مَّسَٰکِنِهِمۡۖ وَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِیلِ وَکَانُواْ مُسۡتَبۡصِرِینَ ٣٨ ﴾
و وقتى آوردند فرستادگان ما پیش ابراهیم مژده را، گفتند: هرآیینه ما هلاک کنندۀ اهل این دیهایم، هرآیینه اهل این دیه ستمکار بودند. ﴿31﴾گفت ابراهیم: هرآیینه در آنجا لوط است. گفتند: ما داناتریم به هر که آنجاست، البته خلاص کنیم او را و اهل او را الاّ زن وى، باشد از باقى ماندگان. ﴿32﴾و وقتى که آمدند فرستادگان ما پیش لوط، اندوهگین کرده شد به سبب ایشان و تنگدل شد به سبب ایشان و گفتند آن فرستادگان: مترس و اندوه مخور! هرآیینه نجات دهندۀ تو و اهل توییم مگر زن تو، باشد از باقى ماندگان. ﴿33﴾هرآیینه ما فرود آرندهایم بر اهل این دیه عقوبتى را از آسمان به سبب آنکه بدکارى مىکردند. ﴿34﴾و هرآیینه گذاشتیم از آن دیه نشانهای واضح براى گروهى که درمىیابند. ﴿35﴾و فرستادیم به سوى مدین برادر ایشان، شعیب را، پس گفت: اى قوم من! عبادتِ خدا کنید و توقع دارید روز بازپسین را و هر سو مگردید در زمین، فسادکنان. ﴿36﴾پس دروغى داشتند او را، پس در گرفت ایشان را زلزله، پس بامداد کردند در خانههاى خویش مرده افتاده. ﴿37﴾و هلاک کردیم عاد و ثمود را و هرآیینه واضح شده است شما را بعض مساکن ایشان و آراسته ساخته بود براى ایشان شیطان کردارهاى ایشان را، پس بازداشت ایشان را از راه و ایشان بینا بودند. ﴿38﴾
﴿ وَقَٰرُونَ وَفِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَۖ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مُّوسَىٰ بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَٱسۡتَکۡبَرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا کَانُواْ سَٰبِقِینَ ٣٩ فَکُلًّا أَخَذۡنَا بِذَنۢبِهِۦۖ فَمِنۡهُم مَّنۡ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِ حَاصِبٗا وَمِنۡهُم مَّنۡ أَخَذَتۡهُ ٱلصَّیۡحَةُ وَمِنۡهُم مَّنۡ خَسَفۡنَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ وَمِنۡهُم مَّنۡ أَغۡرَقۡنَاۚ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ٤٠ مَثَلُ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِیَآءَ کَمَثَلِ ٱلۡعَنکَبُوتِ ٱتَّخَذَتۡ بَیۡتٗاۖ وَإِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُیُوتِ لَبَیۡتُ ٱلۡعَنکَبُوتِۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٤١ إِنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مِن شَیۡءٖۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٤٢ وَتِلۡکَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِۖ وَمَا یَعۡقِلُهَآ إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ ٤٣ خَلَقَ ٱللَّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِینَ ٤٤ ٱتۡلُ مَآ أُوحِیَ إِلَیۡکَ مِنَ ٱلۡکِتَٰبِ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِۗ وَلَذِکۡرُ ٱللَّهِ أَکۡبَرُۗ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ مَا تَصۡنَعُونَ 4٥ ﴾
و هلاک کردیم قارون و فرعون و هامان را و هرآیینه آمده بود به ایشان موسى با نشانههاى واضح، پس تکبّر کردند در زمین و نبودند سبقت کنندگان. ﴿39﴾پس هر یکى را گرفتار ساختیم به وبال گناهش. پس از ایشان کسى بود که فرستادیم بر وى بادى سنگبار و از ایشان کسى بود که گرفت او را آواز سخت و از ایشان کسى بود که فرو بردیمش به زمین و از ایشان کسى بود که غرق ساختیم و هرگز ممکن نبود که خدا ظلم کند بر ایشان و لیکن ایشان بر خویش ستم مىکردند. ﴿40﴾داستان آنانکه دوستان گرفتهاند به غیر خدا، همچون داستان عنکبوت است که فراگرفت خانهای و هرآیینه سستترین خانهها، خانه عنکبوت است اگر میدانستند [900]. ﴿41﴾هرآیینه خدا میداند حال چیزی که مىپرستند بجز وى از هرچه باشد و اوست غالب باحکمت. ﴿42﴾این داستانها، بیان مىکنیم آن را براى مردمان و نمىفهمند آن را مگر دانایان. ﴿43﴾آفرید خدا آسمانها و زمین را به تدبیر درست، هرآیینه در این کار نشانهای است براى مسلمانان. ﴿44﴾بخوان [یا محمد]، آنچه وحى فرستاده شد به سوى تو از کتاب و برپادار نماز را، هرآیینه نماز منع مىکند از کار بی حیایى و فعل ناپسندیده و هرآیینه یاد کردن خدا بزرگتر است از همه و خدا میداند آنچه مىکنید. ﴿45﴾
﴿ ۞وَلَا تُجَٰدِلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ إِلَّا بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ إِلَّا ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡۖ وَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱلَّذِیٓ أُنزِلَ إِلَیۡنَا وَأُنزِلَ إِلَیۡکُمۡ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُکُمۡ وَٰحِدٞ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ٤٦ وَکَذَٰلِکَ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَۚ فَٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یُؤۡمِنُونَ بِهِۦۖ وَمِنۡ هَٰٓؤُلَآءِ مَن یُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَمَا یَجۡحَدُ بَِٔایَٰتِنَآ إِلَّا ٱلۡکَٰفِرُونَ ٤٧ وَمَا کُنتَ تَتۡلُواْ مِن قَبۡلِهِۦ مِن کِتَٰبٖ وَلَا تَخُطُّهُۥ بِیَمِینِکَۖ إِذٗا لَّٱرۡتَابَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ ٤٨ بَلۡ هُوَ ءَایَٰتُۢ بَیِّنَٰتٞ فِی صُدُورِ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَۚ وَمَا یَجۡحَدُ بَِٔایَٰتِنَآ إِلَّا ٱلظَّٰلِمُونَ ٤٩ وَقَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ ءَایَٰتٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡأٓیَٰتُ عِندَ ٱللَّهِ وَإِنَّمَآ أَنَا۠ نَذِیرٞ مُّبِینٌ ٥٠ أَوَ لَمۡ یَکۡفِهِمۡ أَنَّآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ یُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَرَحۡمَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٥١ قُلۡ کَفَىٰ بِٱللَّهِ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡ شَهِیدٗاۖ یَعۡلَمُ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ وَکَفَرُواْ بِٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٥٢ ﴾
و مکابره مکنید با اهل کتاب، الاّ به خصلتى که وى نیک است، مگر با آنانکه ستم کردند از ایشان و بگویید: ایمان آوردیم به آنچه فرود آورده شد به سوى ما و آنچه فرود آورده شد به سوى شما و معبود ما و معبود شما یکى است و ما او را منقادیم. ﴿46﴾چنانکه کتابهاى سابق فرود آورده بودیم، همچنان فرود آوردیم به سوى تو کتاب. پس آنانکه دادیم ایشان را کتاب ایمان مىآرند به آن و از عرب کسى هست که ایمان مىآرد بدان و انکار نمىکنند آیات ما را مگر کافران. ﴿47﴾و نمىخواندى پیش از نزول قرآن هیچ کتاب را و نمىنوشتى هیچ کتاب را به دست راست خود، آنگاه در شک مىافتادند این بدکیشان. ﴿48﴾بلکه [قرآن] آیات روشن است، محفوظ در سینههاى آنانکه داده شده ایشان را علم و انکار نمىکنند آیات ما را مگر ستمکاران [901]. ﴿49﴾و گفتند: چرا نفرستاده شد برین پیغامبر نشانهها از جانب پروردگار وى؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزدیک پروردگار من است و جز این نیست که من ترسانندۀ آشکارم. ﴿50﴾آیا کفایت نکرده است ایشان را آنکه فرستادیم بر تو کتاب که خوانده میشود بر ایشان، هرآیینه در این مقدمه رحمت و پند است براى قوم که باور میدارند. ﴿51﴾بگو: بس است خدا گواه میان من و میان شما. میداند آنچه در آسمانها و زمین است و آنانکه ایمان آوردند به ناحق و کافر شدند به خدا، آن جماعت ایشانند زیانکاران. ﴿52﴾
﴿ وَیَسۡتَعۡجِلُونَکَ بِٱلۡعَذَابِ وَلَوۡلَآ أَجَلٞ مُّسَمّٗى لَّجَآءَهُمُ ٱلۡعَذَابُۚ وَلَیَأۡتِیَنَّهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ٥٣ یَسۡتَعۡجِلُونَکَ بِٱلۡعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةُۢ بِٱلۡکَٰفِرِینَ ٥٤ یَوۡمَ یَغۡشَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِن فَوۡقِهِمۡ وَمِن تَحۡتِ أَرۡجُلِهِمۡ وَیَقُولُ ذُوقُواْ مَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٥٥ یَٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ أَرۡضِی وَٰسِعَةٞ فَإِیَّٰیَ فَٱعۡبُدُونِ ٥٦ کُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۖ ثُمَّ إِلَیۡنَا تُرۡجَعُونَ ٥٧ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ غُرَفٗا تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ نِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِینَ ٥٨ ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٥٩ وَکَأَیِّن مِّن دَآبَّةٖ لَّا تَحۡمِلُ رِزۡقَهَا ٱللَّهُ یَرۡزُقُهَا وَإِیَّاکُمۡۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٦٠ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ لَیَقُولُنَّ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ یُؤۡفَکُونَ ٦١ ٱللَّهُ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَیَقۡدِرُ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ ٦٢ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡیَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ مَوۡتِهَا لَیَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡقِلُونَ ٦٣ وَمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَآ إِلَّا لَهۡوٞ وَلَعِبٞۚ وَإِنَّ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ لَهِیَ ٱلۡحَیَوَانُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٦٤ فَإِذَا رَکِبُواْ فِی ٱلۡفُلۡکِ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ فَلَمَّا نَجَّىٰهُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ إِذَا هُمۡ یُشۡرِکُونَ ٦٥ لِیَکۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَیۡنَٰهُمۡ وَلِیَتَمَتَّعُواْۚ فَسَوۡفَ یَعۡلَمُونَ ٦٦ أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا حَرَمًا ءَامِنٗا وَیُتَخَطَّفُ ٱلنَّاسُ مِنۡ حَوۡلِهِمۡۚ أَفَبِٱلۡبَٰطِلِ یُؤۡمِنُونَ وَبِنِعۡمَةِ ٱللَّهِ یَکۡفُرُونَ ٦٧ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُۥٓۚ أَلَیۡسَ فِی جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡکَٰفِرِینَ ٦٨ وَٱلَّذِینَ جَٰهَدُواْ فِینَا لَنَهۡدِیَنَّهُمۡ سُبُلَنَاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٦٩﴾
و شتاب مىطلبند از تو عذاب را و اگر نبودى میعادى معین، البته آمدى بدیشان عذاب و هرآیینه بیاید بدیشان ناگهان و ایشان ندانند. ﴿53﴾شتاب طلب مىکنند از تو عذاب را و هرآیینه دوزخ درگیرنده است کافران را. ﴿54﴾روزی که بپوشاند ایشان را عذاب از بالاى ایشان و از زیر پاى ایشان و بگوید خداى: بچشید جزاى آنچه میکردید. ﴿55﴾اى [902]بندگان مسلمانان من! هرآیینه زمین من گشاده است، پس مرا بخصوص عبادت کنید. ﴿56﴾هر شخصى چشندۀ مرگ است. باز به سوى ما گردانیده شوید. ﴿57﴾و آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، البته فرود آریم ایشان را از بهشت به محلهاى بلند، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا. نیک است مزد این عمل کنندگان. ﴿58﴾آنانکه صبر کردند و بر پروردگار خویش توکل مىکنند. ﴿59﴾و بسا جانور که برنمىدارد روزى خود را، خدا روزى میدهد او را و شما را نیز و اوست شنوای دانا. ﴿60﴾و اگر سؤال کنى ایشان را که کیست آن که آفرید آسمانها و زمین و رام گردانید آفتاب و ماه را؟ البته گویند: آن خدای است. پس از چه جهت گردانیده میشوند از راه توحید؟. ﴿61﴾خدا فراخ مىکند روزى را براى هر که خواهد از بندگان خویش و تنگ مىسازد براى هر که خواهد. هرآیینه خدا به هر چیز داناست. ﴿62﴾و اگر بپرسى ایشان را کیست آن که فرود آورد از آسمان آب را، پس زنده ساخت به سبب آن زمین را بعد از مردن آن؟ البته بگویند: آن خداست. بگو: ستایش خداى راست، بلکه بیشترین ایشان نمىفهمند. ﴿63﴾و نیست این زندگانى دنیا مگر بازى و بیهوده و هرآیینه سرای آخرت همون است زندگانى، اگر میدانستند. ﴿64﴾پس ایشان چون سوار شدند در کشتیها، دعا کنند به جناب خدا، خالص کنان براى وى عبادت را. پس وقتى که نجات دادیم ایشان را به سوى زمین خشک، ناگهان ایشان شریک مىآرند. ﴿65﴾تا ناسپاسى کنند به آنچه عطا کردیم ایشان را و تا بهرهمند شوند [903]. پس حقیقت حال را خواهند دانست. ﴿66﴾آیا ندیدند که ما پیدا کردیم حرم با امن را و ربوده میشوند مردمان از حوالى ایشان؟ آیا بىاصل را باور میدارند و به نعمت خدا ناسپاسى مىکنند؟!. ﴿67﴾و کیست ستمکارتر از کسی که افتری کرد بر خدا دروغى را یا دروغ داشت سخن راست را چون بیاید پیش او؟ آیا نیست در دوزخ جایى کافران را؟. ﴿68﴾و آنانکه جهاد کردند در راه ما، البته دلالت کنیم ایشان را به راههاى خود. و هرآیینه خدا با نیکوکاران است. ﴿69﴾
[898] یعنی آخرت. [899] یعنی بارِ گمراه شدن و گمراه کردن بردارند و بار تابعان از سر ایشان دفع نکند. [900] مترجم گوید: حاصل مثل آن است که ایشان به بتان پناه بردهاند و بتان هیچ نفع ندهند، چنانکه خانۀ عنکبوت هیچ فائده نمیدهد. [901] مترجم گوید: بعض مفسران گفتهاند که مراد از ﴿ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ﴾به تنها ذات حضرت پیغامبرستجوالله اعلم. [902] مترجم گوید: خدای تعالی ترغیب میفرماید بر هجرت حبشه و مدینه به این آیات.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓ ١ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡحَکِیمِ ٢ هُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّلۡمُحۡسِنِینَ ٣ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ یُوقِنُونَ ٤ أُوْلَٰٓئِکَ عَلَىٰ هُدٗى مِّن رَّبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَشۡتَرِی لَهۡوَ ٱلۡحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِینٞ ٦ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ءَایَٰتُنَا وَلَّىٰ مُسۡتَکۡبِرٗا کَأَن لَّمۡ یَسۡمَعۡهَا کَأَنَّ فِیٓ أُذُنَیۡهِ وَقۡرٗاۖ فَبَشِّرۡهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ٧ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلنَّعِیمِ ٨ خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٗاۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٩ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَیۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ وَأَلۡقَىٰ فِی ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمۡ وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٖۚ وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجٖ کَرِیمٍ ١٠ هَٰذَا خَلۡقُ ٱللَّهِ فَأَرُونِی مَاذَا خَلَقَ ٱلَّذِینَ مِن دُونِهِۦۚ بَلِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ١١ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الم. ﴿1﴾این آیتهاى کتاب با حکمت است. ﴿2﴾هدایت و بخشایش شده براى نیکوکاران. ﴿3﴾آنانکه برپا میدارند نماز را و میدهند زکات را و ایشان به آخرت یقین مىدارند. ﴿4﴾این جماعت بر هدایتاند، آمده از پروردگار ایشان و این جماعت، ایشانند رستگار. ﴿5﴾و از مردمان کسى هست که مىستاند سخنى را که براى بازى است [911]تا گمراه کند مردم را از راه خدا به غیر علم و تمسخر گیرد راه خدا را. این جماعت، ایشان راست عذاب خوارکننده. ﴿6﴾و چون خوانده شود برین شخص آیات ما، روى بگرداند تکبرکنان. گویا نشنیده است آن را، گویا در دو گوش وى گرانى است. پس خبر ده او را به عذاب درد دهنده. ﴿7﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کردارهاى شایسته کردند، ایشان راست بهشتهاى نعمت. ﴿8﴾جاویدان آنجا. وعده داده است خدا، وعدۀ راست و اوست غالب با حکمت. ﴿9﴾آفرید آسمانها به غیر ستونها که ببینید آن را و افکند در زمین کوهها براى احتراز از آنکه بجنباند شما را و پراکنده کرد در زمین از هر نوع جانور، و فرود آوردیم از آسمان، آبى. پس رویانیدیم در زمین از هر جنس نیک. ﴿10﴾این است آفرینش خدا، پس بنمایید مرا چه چیز آفریدند آنانکه بجز وىاند؟ بلکه ستمکاران در گمراهىِ ظاهرند. ﴿11﴾
﴿ وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا لُقۡمَٰنَ ٱلۡحِکۡمَةَ أَنِ ٱشۡکُرۡ لِلَّهِۚ وَمَن یَشۡکُرۡ فَإِنَّمَا یَشۡکُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٞ ١٢ وَإِذۡ قَالَ لُقۡمَٰنُ لِٱبۡنِهِۦ وَهُوَ یَعِظُهُۥ یَٰبُنَیَّ لَا تُشۡرِکۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّ ٱلشِّرۡکَ لَظُلۡمٌ عَظِیمٞ ١٣ وَوَصَّیۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَیۡهِ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ وَهۡنًا عَلَىٰ وَهۡنٖ وَفِصَٰلُهُۥ فِی عَامَیۡنِ أَنِ ٱشۡکُرۡ لِی وَلِوَٰلِدَیۡکَ إِلَیَّ ٱلۡمَصِیرُ ١٤ وَإِن جَٰهَدَاکَ عَلَىٰٓ أَن تُشۡرِکَ بِی مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٞ فَلَا تُطِعۡهُمَاۖ وَصَاحِبۡهُمَا فِی ٱلدُّنۡیَا مَعۡرُوفٗاۖ وَٱتَّبِعۡ سَبِیلَ مَنۡ أَنَابَ إِلَیَّۚ ثُمَّ إِلَیَّ مَرۡجِعُکُمۡ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٥ یَٰبُنَیَّ إِنَّهَآ إِن تَکُ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٖ فَتَکُن فِی صَخۡرَةٍ أَوۡ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ أَوۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ یَأۡتِ بِهَا ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٞ ١٦ یَٰبُنَیَّ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱنۡهَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَآ أَصَابَکَۖ إِنَّ ذَٰلِکَ مِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ ١٧ وَلَا تُصَعِّرۡ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمۡشِ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَرَحًاۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٖ ١٨ وَٱقۡصِدۡ فِی مَشۡیِکَ وَٱغۡضُضۡ مِن صَوۡتِکَۚ إِنَّ أَنکَرَ ٱلۡأَصۡوَٰتِ لَصَوۡتُ ٱلۡحَمِیرِ ١٩ ﴾
و هرآیینه عطا کردیم لقمان را حکمت. گفتیم که شکر کن خدا را، و هر که شکر کند، پس جز این نیست که شکر میکند براى نفع خود و هر که ناسپاسى کند، پس هرآیینه خدا بىنیاز ستوده کار است. ﴿12﴾و یاد کن چون گفت لقمان به پسر خود و او پند مىداد آن پسر را: اى پسرک من! شریک مقرر مکن با خدا، هرآیینه شرک ستمى بزرگ است. ﴿13﴾و حکم فرمودیم آدمى را به نسبت پدر و مادر وى. در شکم برداشته است وی را مادر وى در حال سستى بالاى سستى دیگر [912]و از شیر باز کردن او را در دو سال است، [به این مضمون] که شکرگزارى کن مرا و پدر و مادر خود را. به سوى من است بازگشت. ﴿14﴾و اگر کوشش کنند با تو بر آنکه شریک مقرر کنى با من چیزى که نیست تو را به حقیقت آن دانش، پس فرمانبردارى ایشان مکن و صحبت دار با ایشان در معیشت دنیا به وجه پسندیده و پیروى کن راه کسی که رجوع دارد به سوى من، باز به سوى من است رجوع شما، پس بیاگاهانم شما را به آنچه میکردید. ﴿15﴾[گفت لقمان]: اى پسرک من! هرآیینه خطیه اگر باشد هم سنگ دانهای از سپندان، پس باشد در میان سنگى یا در آسمانها یا در زمین، به هر حال حاضر کند آن را خدا، هرآیینه خدا باریک بینِ خبردار است. ﴿16﴾اى پسرک من! برپادار نماز را و بفرما به کار پسندیده و منع کن از ناپسندیده و صبر کن بر هرچه برسد به تو، هرآیینه این مقدمه از کارهاى مقصود است. ﴿17﴾و متاب رخسارۀ خود را از طرف مردمان (یعنى به تکبّر) و راه مرو در زمین، خرامان، هرآیینه خدا دوست نمیدارد هر نازندۀ خودستاینده را. ﴿18﴾و میانهروى کن در رفتار خود و فرود آر آواز خود را، هرآیینه بدترین آوازها آواز خران است. ﴿19﴾
﴿ أَلَمۡ تَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَأَسۡبَغَ عَلَیۡکُمۡ نِعَمَهُۥ ظَٰهِرَةٗ وَبَاطِنَةٗۗ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یُجَٰدِلُ فِی ٱللَّهِ بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا کِتَٰبٖ مُّنِیرٖ ٢٠ وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَا وَجَدۡنَا عَلَیۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ کَانَ ٱلشَّیۡطَٰنُ یَدۡعُوهُمۡ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِیرِ ٢١ ۞وَمَن یُسۡلِمۡ وَجۡهَهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَکَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰۗ وَإِلَى ٱللَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ ٢٢ وَمَن کَفَرَ فَلَا یَحۡزُنکَ کُفۡرُهُۥٓۚ إِلَیۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٢٣ نُمَتِّعُهُمۡ قَلِیلٗا ثُمَّ نَضۡطَرُّهُمۡ إِلَىٰ عَذَابٍ غَلِیظٖ ٢٤ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَیَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٢٥ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِیُّ ٱلۡحَمِیدُ ٢٦ وَلَوۡ أَنَّمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ مِن شَجَرَةٍ أَقۡلَٰمٞ وَٱلۡبَحۡرُ یَمُدُّهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦ سَبۡعَةُ أَبۡحُرٖ مَّا نَفِدَتۡ کَلِمَٰتُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٢٧ مَّا خَلۡقُکُمۡ وَلَا بَعۡثُکُمۡ إِلَّا کَنَفۡسٖ وَٰحِدَةٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعُۢ بَصِیرٌ ٢٨ ﴾
آیا ندیدید که خدا رام گردانید براى شما آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و تمام فرود آورد بر شما نعمتهاى خود را آشکارا و پنهان؟ و از مردمان کسى هست که مکابره مىکند در باب خدا به غیر دانش و به غیر هدایت و به غیر کتاب روشن. ﴿20﴾و چون گفته شود به ایشان که پیروى کنید چیزی را که فرود آورد خدا، گویند: بلکه پیروى کنیم چیزى را که یافتیم بر آن پدران خود را. آیا پیروى مىکنند اگرچه شیطان میخواند ایشان را به سوى عذاب دوزخ؟. ﴿21﴾و هر که متوجه ساخت روى خود را به سوى خدا و وى نیکوکار است، پس هرآیینه دست زده است به دست آویزى محکم و به سوى خدا است بازگشت کارها. ﴿22﴾و هر که کافر شود، پس اندوهگین نکند تو را کفر وى. به سوى ماست رجوع ایشان، پس خبردار کنیم ایشان را به آنچه میکردند، هرآیینه خدا دانا است به خصلتى که در سینهها باشد. ﴿23﴾بهرهمند میسازیم ایشان را اندکى، باز به بیچارگى برانیم ایشان را به سوى عذاب سخت. ﴿24﴾و اگر سؤال کنى از ایشان: کیست که بیافرید آسمانها و زمین را؟ البته بگویند: خدا آفرید. بگو: ستایش خدا راست. بلکه اکثر ایشان نمیدانند. ﴿25﴾خدای راست آنچه در آسمانها و زمین است، هرآیینه خدا همان است بىنیاز ستوده. ﴿26﴾و اگر آنچه در زمین است از درختان، قلمها شوند و دریا سیاهى بود، زیاده میکند آن را بعد از این دریا هفت دریاى دیگر، به پایان نرسند سخنان خدا. هرآیینه خدا غالب با حکمت است. ﴿27﴾نیست آفریدن شما و نه برانگیختن شما، الاّ مانند آفریدن و برانگیختن یک تن. هرآیینه خدا شنوای بیناست. ﴿28﴾
﴿ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ یُولِجُ ٱلَّیۡلَ فِی ٱلنَّهَارِ وَیُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِی ٱلَّیۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ کُلّٞ یَجۡرِیٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَأَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٞ ٢٩ ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡکَبِیرُ ٣٠ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱلۡفُلۡکَ تَجۡرِی فِی ٱلۡبَحۡرِ بِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ لِیُرِیَکُم مِّنۡ ءَایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّکُلِّ صَبَّارٖ شَکُورٖ ٣١ وَإِذَا غَشِیَهُم مَّوۡجٞ کَٱلظُّلَلِ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ فَلَمَّا نَجَّىٰهُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ فَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞۚ وَمَا یَجۡحَدُ بَِٔایَٰتِنَآ إِلَّا کُلُّ خَتَّارٖ کَفُورٖ ٣٢ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمۡ وَٱخۡشَوۡاْ یَوۡمٗا لَّا یَجۡزِی وَالِدٌ عَن وَلَدِهِۦ وَلَا مَوۡلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِۦ شَیًۡٔاۚ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ ٣٣ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِی نَفۡسٞ مَّاذَا تَکۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِی نَفۡسُۢ بِأَیِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرُۢ ٣٤ ﴾
آیا ندیدى که خدا در مىآرد شب را در روز و در مىآرد روز را در شب و رام گردانید آفتاب و ماه را، هر یکى میرود تا مدتى معین؟ و آیا ندیدى که خدا به آنچه مىکنید خبردار است؟. ﴿29﴾این کارها به سبب آن است که خدا همونست ثابت و به سبب آن است که آنچه مىپرستند بجز وى، بىاصل است و به سبب آن است که خدا همونست بلند مرتبۀ بزرگ قدر. ﴿30﴾آیا ندیدى که کشتىها میرود در دریا به فضل خدا تا بنماید بعض نشانههاى خویش. هرآیینه در این مقدمه نشانههاست هر صبر کنندۀ سپاس دارنده را. ﴿31﴾و چون در گیرد ایشان را موج مانند سایبانها، بخوانند خداى را خالص کرده براى او عبادت. پس آنگاه که نجات داد ایشان را به سوى بیابان، پس بعضِ ایشان میانهرو باشد. و انکار نمیکند آیات ما را مگر هر عهد شکنندۀ ناسپاس دارنده. ﴿32﴾اى مردمان! بترسید از پروردگار خویش و حذر کنید از روزی که کفایت نکند هیچ پدر به جاى پسر خویش و نه فرزندى کفایت کننده باشد به جاى پدر خود چیزى را. هرآیینه وعدۀ خدا راست است، پس فریب ندهد شما را زندگانى دنیا و فریب ندهد شما را در مقدمۀ خدا شیطان فریبنده. ﴿33﴾هرآیینه خدا نزدیک اوست علم قیامت و فرو میفرستد باران را و میداند آنچه در شکم حاملهها باشد، و نمیداند هیچ شخصى که چکار خواهد کرد فردا و نمىداند هیچ شخصى که به کدام زمین خواهد مرد. هرآیینه خدا دانای خبردار است. ﴿34﴾
[911] یعنی مثل قصۀ رستم و اسفندیار. [912] یعنی هر وقت سستتر میشود، والله اعلم.