تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

رهنمودهای جزء هفتم

 

 

فی ظلال القرآن

جزء هفتم

 

سوره مائده آیات 120-82 و سوره انعام تا آیهء 110


 

رهنمودهای جزء هفتم

 

 این جزء‌، از باقیمانده سوره مائده -‌که اوائل آن‌گذشت ودرجزء ششم ازآن سخن رفت -‌وازاوائل سوره انعام تا فرموده خداوند بزرگوار را در بر داردکه می‌گوید:

(و لو ‌أنَّنا أنزَ‌لنا إلَیهم المَلائِکَةَ ٠٠٠)

اگر ما فرشتگان را به سوی ایشان روانه می‌کردیم‌....

سخن‌گفتن از بخش دوم این جزء را به جـای مـناسب خودش ارجاع می‌داریم‌، آن جائی‌که سوره انـعام را بررسی می‌نمائیم‌. در ایـنجا از بخش نخست سـخن می‌رودکه از بقیه سوره مائده فراهم آمده است‌.

در شناسائی ایـن سـوره - در جزء ششـم - چنین عبارتهائی آمده است‌:

«‌این قرآن بزرگوار بر دل فـرستاده خدا (ص) نـازل گردیده است تا با آن ملتی را بسازد و به صحنه حیات گسیل دارد. دولتی را پدیدار و استوار نماید. جامعه‌ای را سر و سامان و نظم و نظام بخشد. دلهائی و خوهائی و مـردهائی را تربیت‌کند. روابط افراد چنین جامعه‌ای را با یکدیگر، و روابط چنین دولتی را با سائردولتها، و پیوندهای چنان ملتی را با ملتهای‌گو‌ناگون‌، اصلاح و روبراه سازد ... و همه اینها را با یک رشته محکم به یکدیگر پیوند دهد، رشته‌ای‌که پراکنده‌ها راگرد آورد، و بخشها را یکپارچه نماید، و جملگی را به سرچشـمه یگانه‌ای‌، و به قدرت یگانه‌ای‌، و به سـمت یگـانه‌ای‌، محکم بربندد و پـیوند دهـد... ایـن رشته استوار و ناگسیختنی‌، «‌دین‌» است‌، دین بدانگونه که واقعاً از سوی خدا آمده است‌، و مسلمانان آن را شناخته‌اند، در آن روزگارانی که حقیقتاً «‌مسلمان‌» بوده‌اند!

بدین خاطر است‌که در این سوره موضوعهای مختلف وگوناگونی را می‌یابیم‌، همان‌گونه‌که در سه سوره طولانی پیش از آن یافتیم‌. پیوند میان آنها، همـان هدف اصیلی است‌که سراسر قرآن برای تحقق بخشیدن بدان آمده است‌: پدید آوردن ملتی‌، و پا بر جا نمودن دولتی‌، و نظم و نظام دادن به جامعه‌ای‌، بر اساس عقیده ویژه‌ای‌، و جهان‌بینی معینی‌، و ساختار تازه‌ای‌که در آن تنها یزدان دارای الوهیت و ربوبیت و قیمومت و قدرت است‌، و برنامه و قانون و نظام و معیارها و ارزشهای زندگی، تنها از یزدان یگانه بی‌انـباز جهان‌، دریافت می‌گردد و بس.

همچنین در این سوره رویاروی خواهیم شد با نحوه ساختار جهان‌بینی اعتـقادی و توضیح آن‌، و پالودن آن از افسانه‌های بت‌پرستی و انحرافات اهل‌کـتاب و تحریف ایشان‌، همراه با آشنا ساختن‌گروه مسلمانان به حقیقت خویشتنی خویش‌، و حقیقت نـقش آنـان و سرشت راهشان‌، و آگاه‌کردن ایشان از لغزشگاهها و خارها و دامهای‌که دشمنانشان و دشمنان ایـن ائین برای آنان می‌گسترانند و خود درکمین می‌نشینند ... احکام مراسـم شعائر پرستش و بندگی ذکر می‌گردد، مراسم و شعائری‌که روح فرد مسلمان را، و روح‌گروه مسلمانان را پاکیزه می‌دارند و آن را با آفـریدگارش ربط و پیوند می‌دهند ... قوانین و مقررات اجتماعی ذکر می‌گردد، قوانین و مقرراتـی‌که روابط جامعه مسلمانان را نظم و نظام می‌دهد، و ارتباطات دولت اسلامی را با سائردولتهای دیگر سر و سامان می‏بخشد ... همچنین قوانین و مقرراتی بیان می‌شودکه انواعی از خوردنیها و نوشیدنیها و ازدواجها وکارها و رفتارها را حلال یا حرام می‌سازد ... این مسائل همه‌، یک بسته و یک دسته‌، در یک سوره است و معنی «‌دیـن‌» را آن گونه به تصویر می‌کشدکه یـزدان خواسته است‌، و مسـلمانان آن را فهم‌کرده‌انـد، آن زمـان کـه آنـان «‌مسلمان‌» بوده‌اند.

*

در پرتو نور این جهان‌بینی همگانی سرشت سوره‌، و چیزهائی‌که در بر دارد، می‌توانیم‌گام به‌گام بقیه سوره در این جزء‌، به پیش برویم، و موضوعهای باقیمانده سوره را بیابیم‌که بدانها اشاره‌کردیم و برخی از آنها در جزء ششم‌گذشت‌.

بقیه اردوگاههای متعددی را خواهیم یافت‌ که در مدینه با ملت مسلمان رویاروی می‌گردند - جای شگفت است ‌که هـمیشه چـنین اردوگاههائی با جنبش‏های رستاخیز اسلامی رویاروی می‌گردند - و با دشمنانگی و عداوتی برخورد می‌کنیم‌ که سینه‌های افـراد چنین اردوگاههائی در خود جای می‌دهند. البته این اردوگاهها را با موقعیتها‌ی متفاوت می‏بینیم، وگروههائی از آنها را خوا‌هیم دیدکه به هدایت و رهنمود آسمانی‌گرایش دارند، همچون مسیحیانی‌که دعوت پیغمبر(ص) را پذیرفتند، و دلهایشان هنگام شنیدن بخشی از هـدایت آسمانی نرم‌گردید، و به پـاداش الهـی رسـیدند و به بهشتی دست یافتند که از زیر درختان وکاخهای آن‌، رودبارها و چشمه‌سارها جاری است!

بقیه سخن از حق قانونگذاری درباره تحریم و تحلیل را خواهیم شنید. نهی از تجاوز به حریم تحریم و تحلیل بدون حجت و برهان یزدان را خواهیم یافت‌.گوش جان خواهیم داد به یادآوری‌کرد‌ن مومنان به پرهیزگاری از خشم و شکنجه یزدان در این‌کاری‌که ایمان وکفر بدان تعلق می‌گردد، - از آن‌که مـومنان اعـلان ایـمان کرده‌اند.

به دنبال این مسائل‌، بقیه احکام قانونی سوگند خوردن‌، مبارکی، قماربازی، بت‌پرستی، بخت‌آزمائی و فال‌بینی‌، شکارکردن در حـالت احرام‌، حـرمت‌کعبه‌، ماههای حرام‌، و حیوانات بینشان و با نشانی‌که به بیت الله هدیه میشود ... همراه با بیدارباشهای مکرر در کنار وجوب التزام و اطاعت از چیزی‌که یزدان سبحان مقرر می‌فرماید، و چیزی‌که پیغمبر خـدا (ص) بدان امر می‌نماید، و نهی‌کردن و بر حذر داشتن از مخالفت‌، و تهدید به عذاب دردناک‌، و انتقام خداوند، و به یـاد آوردن ایزد متعالی‌که مردمان به سوی او برگردانده میشوند.

سپس بقیه آداب تربیت گروه مسلمانان‌، با ذکر ارزشهائی به میان می‌آیدکه آنان بدانها باید پرورده و آزموده شوند، تا فراوانی چیزهای ناپاک مایه شگـفت ایشان نگردد، بلکه مایه شگفتی و باعث دلربائی آنـان چیزهای پاک و پاکیزه باشد ... همچنین سخن از وجوب ادبی خواهد رفت‌که مسلمانان باید با پروردگارشان و با پیغـبرشان داشته باشند، و از چیزهائی نـپرسندکـه یزدان آنها را آشکار نفرموده است‌، و تفصیل مسائلی را نخوا‌هندکه خدا به اجمال به ذکر آنها پرداخته است‌. به دنبال آن‌، باطل قلمدادکردن باقیمانده اداب و رسوم جاهلی و قوانـین و مـقررات عقب افتاده شرک و بت‌پرستی در برخی از انواع چهارپایان و قربانیها، هـمچـون بحیره و شائبه و وصیله و حـامی‌، به مـیان مـی‌آید ... هـمراه با این سخن‌، یگانه سرچشمه درست قانونگذاری در همه امـور زنـدگی ذکر می‌گردد، و دستور داده می‌شودکه بایدکار و بار واگذار به خداوند یکتاگردد و با قانون او سـنجیده شود، نه به عرف مردمان و اصطلاح ایشان حواله‌گردد و باگفته‌ها و خواستهایشان برآورد شود.

هـمچنین ملت مسلمان متوجه می‌گرددکه آنان دارای شخصیت جداگانه‌، و ضمانت اجتماعی در میان خود هستند، و جدای از دیگرانند، و مسوول رفتار وکردار خویش می‏باشند، وگناهان گمراهان را به حساب ایشان نخواهند نوشت‌. پاداش و پادافره آنان و پاداش و پادافره دیگر‌ان در سرای سزا و جزا واگذار به دادار جهان و در دست آفریدگار مردمان است‌.

سخن از مساله قانونگذاری پایان می‌پذیرد با ذکر حکم یا خواستن بر وصیت در حالت سفر و به هـنگام دوری از زاد و بوم، و چگونگی سرو سامان و نظم و نظام اسلام بدین مسائلی‌که در جامعه‌ای روی می‌دهد که در راه یزدان به تلاش می‌ایستد و جهاد می‌آغازد، و در زمین برای بازرگانی بار سفـر بـرمی‌بندد و فـضل خدای را می‌جوید. هـمراه با ذکر ایـن نکات‌، رعـایت قوانین و مقررات به هراس از خدا در دنیا و آخرت پیوند داده می‌شود.

بقیه سوره هم باقیمانده تصحیح عقیده مسیحیان اهل کتاب را د‌ر بر می‌گیرد. بدین خاطر،‌گوشه‌ای از داستان مریم و عیسی‌، و معجزاتی‌که خدا توسط عیسی به  مردمان نشان داده است‌، و مساله مجمعه و خوانی‌که حواریون از یزدان درخواست نموده‌اند، عرضه می‌شود ... سپس مساله الوهیت عیسی و مادرش و ادعاهائی‌که مسـیحیان در این باره دارنـد، مطرح می‌شود، و عیسی(ع) تکذیب می‌نماید که او چنین ادعائی کرده باشد و دم از خدائی زده باشد. او خویشتن را از ایـن تهمت در پیشگاه یـزدان در صـحنه‌ای از صـحنه‌های هراس انگیز قیامت تبرئه می‌دارد، و در حـضور همه انسانها، بدانگاه‌که همه پیغمبران - علیهم السلام - نیز حاضر وگواهند،‌کار و بار قوم خود را به یـزدان‌، پروردگار او و دیگران‌، واگذار می‌نماید...

این سوره با بیان مالکیت یزدان بر آسمانها و زمین و همه چیزهائی‌که در میان آن دو است‌، و این‌که قدرت خدا دارای حدود و قیود نیست‌، پایان می‌پذیرد:

( لله ملک السما‌وات و الارض و ما فیهن‌،والله‌‌علی کَّـل شیءٍ قدیر ) .

حکومت آسمانها و زمین و آنچه در آنها است‌، از آن خدا است‌، و او بر هر چیزی توانا است‌.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد