ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
تفسیر نور:
سوره شمس آیه 1
متن آیه :
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا
ترجمه :
سوگند به خورشید ( که منبع نور است ) و سوگند به پرتو آن ( که سرچشمه حیات است ) !
توضیحات :
«
ضُحی » : پرتو . روشنائی . چاشتگاه . مراد نور خورشید در آغاز روز ، یا
موقع چاشتگاه آن است که اشعّه زرین خورشید ، زمین را نورباران میکند .
سوره شمس آیه 2
متن آیه :
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا
ترجمه :
و سوگند به ماه بدان گاه که از پس خورشید برمیآید ( و به نیابت آفتاب زمین را زیر بال سیمین مهتاب میگیرد ) !
توضیحات :
«
تَلاهَا » : به دنبال آن برآمد . از پس آن روان شد . مراد تابیدن ماه در
شب ، پس از درخشیدن خورشید در روز است . این آیه ، صورت دیگری از تابش و
تجلّی خورشید را مینمایاند .
سوره شمس آیه 3
متن آیه :
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا
ترجمه :
و سوگند به روز بدان گاه که خورشید را ظاهر و جلوهگر میسازد ( و عظمت آن را در سیمای خود مینمایاند ) !
توضیحات :
«
النَّهارِ » : روز . « جَلاّهَا » : جلوهگرش ساخت . نمایاندش . ضمیر ( ها
) به خورشید برمیگردد . درست است که در حقیقت خورشید روز را ظاهر میکند ،
ولی معنی صریح آیه این است که روز خورشید را آشکار میسازد . و با
اشارهای خفی ، دخالت زمین در تجلّی آفتاب فهمیده میشود . زیرا در واقع ،
تقابل قسمتی از زمین با خورشید است که روز را برمیآورد و آفتاب متجلّی
میگردد . در هر حال باز هم سخن از نور خورشید و تأثیر فوقالعاده آن در
موجودات کره زمین است .
سوره شمس آیه 4
متن آیه :
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا
ترجمه :
و سوگند به شب بدان گاه که خورشید را میپوشاند ( و آن را در پس پرده ظلمت پنهان مینماید ) !
توضیحات :
«
یَغْشَاهَا » : خورشید را میپوشاند . ضمیر ( هَا ) به خورشید برمیگردد .
چرا که باز هم بر اثر تقابل قسمتی از زمین با خورشید ، شب مانند پردهای
بر چهره آفتاب فرو میافتد و روی خورشید را در آفاق زمین میپوشاند .
سوره شمس آیه 5
متن آیه :
وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا
ترجمه :
و سوگند به آسمان ، و به آن که آن را ساخته است !
توضیحات :
«
مَا » : این واژه موصوله است و مراد ذات پاک خداوند است . در لغت عرب
موصول مشترک ( مَنْ ) برای عاقل و ( مَا ) برای غیر عاقل به کار میرود ،
ولی در مواردی به جای یکدیگر استعمال میشوند ( نگا : نساء / 3 و 22 ، بلد /
3 ) . در اینجا استعمال ( مَا ) برای وصفیّت است ، یعنی آن چیز عظیمالشأن
توانائی که . گذشته از اینها استعمال ( مَنْ ) یا ( مَا ) برای خدا یکسان
است ؛ چرا که به کار بردن هر یک از این دو واژه ، در آن مفهوم معهود بشری ،
نسبت به خدا نادرست است ( نگا : جزء عم شیخ محمّدعبده ) .
سوره شمس آیه 6
متن آیه :
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا
ترجمه :
و
سوگند به زمین ، و به آن که زمین را پرت کرده است و غلتانده است و ( با
وجود گرد و کروی بودن و گردش شتابآمیز ، آن را برای زندگی انسانها و رویش
گیاهان ) پهن نموده است و گسترانیده است !
توضیحات :
«
طَحَا » : راند . پرت کرد . غلتاند . گستراند . این واژه مرادف با ( دَحا )
در سوره نازعات آیه 30 است . تبدیل دالّ به طاء جائز است ( نگا :
لسانالعرب ، روحالبیان ، کبیر ) . اشاره به کرویّت زمین و حرکت انتقالی و
وضعی آن دارد ( نگا : نمونه . پرتوی از قرآن ) .
سوره شمس آیه 7
متن آیه :
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا
ترجمه :
و
سوگند به نفس آدمی ، و به آن که او را ساخته و پرداخته کرده است ( و قوای
روحی وی را تعدیل ، و دستگاههای جسمی او را تنظیم نموده است ) !
توضیحات :
«
نَفْسٍ » : نفس انسان . منظور انسانیّت آدمی با دو بعد روح و جسم است که
مملوّ از شگفتیها و اسرار است . نکره آمدن نفس ، میتواند اشاره به عظمت و
اهمّیّت مافوق تصوّر و آمیخته با ابهام انسان ، این اعجوبه و شاهکار عالم
آفرینش باشد که دانشمندان به حق او را « موجود ناشناخته » نامیدهاند . «
سَوَّاهَا » : ساخته و پرداختهاش کرده است . بدین نحو که هر یک از
اندامهای بدن انسان را برای کاری ، و هر یک از نیروهای آن را جهت امری
آفریده است و اندازه و تناسب نماد و نهاد دستگاه تن را مراعات فرموده است (
نگا : قیامه / 38 ، کهف / 37 ، انفطار / 7 ) .
سوره شمس آیه 8
متن آیه :
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا
ترجمه :
سپس بدو گناه و تقوا را الهام کرده است ( و چاه و راه و حسن و قبح را توسّط عقل و وحی به او نشان داده است ) .
توضیحات :
«
أَلْهَمَ » : الهام کرده است . نشان داده است . فهمانده است . « فُجُورَ »
: گرایش به گناه و معصیت و کنارهگیری از حق و حقیقت ( نگا : معجمالفاظ
القرآن الکریم ) . مراد راه شرّ و طریق معصیت است . مصدر ثلاثی مجرّدی است
همچون جُلوس و قُعود . « تَقْوی » : پرهیز . مراد راه خیر و طریق حق است (
نگا : بلد / 10 ) .
سوره شمس آیه 9
متن آیه :
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا
ترجمه :
(
قسم به همه اینها ! ) کسی رستگار و کامیاب میگردد که نفس خویشتن را ( با
انجام طاعات و عبادات ، و ترک معاصی و منهیّات ) پاکیزه دارد و بپیراید ( و
آن را با هویدا ساختن هویّت انسانی رشد دهد و بالا برد ) .
توضیحات :
«
قَدْ أَفْلَحَ » : قطعاً رستگار است . کامیاب شد . جواب قسمهای یازدهگانه
است ( نگا : المصحف المیسّر ، صفوه التفاسیر ، روحالمعانی ) . « زَکّی »
: پاکیزه داشت . پیراست . مراد پاکیزه داشتن و پیراستن نفس است با انجام
اوامر و ترک نواهی ( نگا : بقره / 129 و 151 ، توبه / 103 ، نازعات / 18
) . رشد داد و بالا برد ( نگا : روحالمعانی ، پرتوی از قرآن ) . مراد رشد
روحِ تقوا و طاعت ، و جلوهگر ساختن هویّت انسانی ، و بالا بردن استعدادِ
نیکی و نیکوکاری است . از مصدر تزکیه ، به معنی تطهیر و تَنْمِیَه است .
سوره شمس آیه 10
متن آیه :
وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا
ترجمه :
و
کسی ناامید و ناکام میگردد که نفس خویشتن ( و فضائل و مزایای انسانیّت
خود را در میان کفر و شرک و معصیت ) پنهان بدارد و بپوشاند ، و ( به معاصی )
بیالاید .
توضیحات :
« قَدْ خَابَ » : قطعاً ناامید
و ناکام گردید . حتماً به مطلوب و مقصود نرسید و محروم و بیبهره گشت (
نگا : آلعمران / 127 ، ابراهیم / 15 ، طه / 61 و 111 ) . « دَسّی » :
پنهان داشت . آلوده کرد . از مصدر تَدْسِیَة ، به معنی نقص و اخفاء ، و
آلودهکردن و خاموش داشتن استعداد است . در اصل ( دَسَّسَ ) از ( دَسَّ )
به معنی پنهان کردن چیزی در زیر خاک است و حرف دوم مضاعف قلب به یاء شده
است ، مانند تَقَضَّضَ و تَظَنَّنَ ، که تَقَضّی و تَظنّی هم خواندهاند (
نگا : جزء عمّ ترجانیزاده ) . نکته قابل توجّه این است که خدا استعدادهای
لازم ، و وجدان بیدار ، و فهم تشخیص حسن و قبح امور را برای پیمودن راه
سعادت به انسان عطاء فرموده است ، و انسان در مقابل ضائع کردن یا بیثمر
گذاشتن آنها مورد بازخواست قرار میگیرد .
سوره شمس آیه 11
متن آیه :
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا
ترجمه :
قوم ثمود با طغیان و سرکشی خود ( پیغمبرشان ، صالح را ) تکذیب کردند ( و دروغگویش نامیدند ) .
توضیحات :
«
طَغْوَیا » : طغیان ، سرکشی . مراد تجاوز از حدود مقرّرات الهی ، و تمرّد
از فرمانهای او است که بزرگترین تَدْسِیَهی نفس است . « بِطَغْوَاهَا » :
به سبب سرکشی و طغیانشان . با سرکشی و طغیانشان .
سوره شمس آیه 12
متن آیه :
إِذِ انبَعَثَ أَشْقَاهَا
ترجمه :
آن گاه که بدبختترین ایشان برخاست و رفت ( تا شتر را پَی بکند . دیگران هم جلو او را نگرفتند ، و لذا همچون او بزهکار شدند ) .
توضیحات :
« إنبَعَثَ » : برخاست و روان شد . « أَشْقَیا » : بدبختترین ( نگا : اعلی / 11 ، لیل / 15 ) .
سوره شمس آیه 13
متن آیه :
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا
ترجمه :
فرستاده خدا ( صالح ) بدیشان گفت : کاری به شتر خدا نداشته باشید و او را از نوبت آبش باز ندارید .
توضیحات :
«
نَاقَةَ اللهِ » : شتر خدا ( نگا : اعراف / 73 و 77 ، هود / 64 ، اسراء /
59 ، قمر / 27 ) . تحذیر است و واژه ناقه مفعولٌبه فعل محذوف (
إِحْذَرُوا ) است . « سُقْیَا » : نوبت آب آشامیدن . حِصّهی آب ( نگا :
شعراء / 155 ) .
سوره شمس آیه 14
متن آیه :
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا
ترجمه :
او
را دروغگو نامیدند ( و بیم و تهدیدش را نادرست شمردند ) و شتر را پی کردند
و کشتند . پس خدا به سبب گناهشان بر آنان خشم گرفت و ایشان را هلاک کرد و
با خاک یکسانشان ساخت .
توضیحات :
« دَمْدَمَ
عَلَیْهِمْ » : بر آنان خشم گرفت . عذاب را بر همگان گماشت . ایشان را خُرد
و خمیر کرد . آنان را هلاک و نابود کرد . « سَوَّاهَا » : ایشان را با خاک
یکسان ساخت . عذاب و هلاک را به طور یکسان گریبانگیر همگان کرد و کارشان
را یکسره ساخت . « فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ . . . فَسَوَّاهَا » : به سبب
گناهشان عذاب را بر همگان گماشت و ایشان را یکسان نابود کرد .
سوره شمس آیه 15
متن آیه :
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا
ترجمه :
و خدا از عاقبت کارشان نمیترسد .
توضیحات :
«
عُقْبَیا » : عاقبت . پی آمد . مراد این است که خداوند چنین کرد و از
پیآمد و عاقبت کارشان هم نمیترسد و باکی از ایشان را ندارد .