تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سُورَةُ النِّسَاءِ

سُورَةُ النِّسَاءِ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمُ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا کَثِیرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِی تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَیۡکُمۡ رَقِیبٗا ١ وَءَاتُواْ ٱلۡیَتَٰمَىٰٓ أَمۡوَٰلَهُمۡۖ وَلَا تَتَبَدَّلُواْ ٱلۡخَبِیثَ بِٱلطَّیِّبِۖ وَلَا تَأۡکُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَهُمۡ إِلَىٰٓ أَمۡوَٰلِکُمۡۚ إِنَّهُۥ کَانَ حُوبٗا کَبِیرٗا ٢ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تُقۡسِطُواْ فِی ٱلۡیَتَٰمَىٰ فَٱنکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡۚ ذَٰلِکَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ ٣ وَءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ نِحۡلَةٗۚ فَإِن طِبۡنَ لَکُمۡ عَن شَیۡءٖ مِّنۡهُ نَفۡسٗا فَکُلُوهُ هَنِیٓ‍ٔٗا مَّرِیٓ‍ٔٗا ٤ وَلَا تُؤۡتُواْ ٱلسُّفَهَآءَ أَمۡوَٰلَکُمُ ٱلَّتِی جَعَلَ ٱللَّهُ لَکُمۡ قِیَٰمٗا وَٱرۡزُقُوهُمۡ فِیهَا وَٱکۡسُوهُمۡ وَقُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٥ وَٱبۡتَلُواْ ٱلۡیَتَٰمَىٰ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغُواْ ٱلنِّکَاحَ فَإِنۡ ءَانَسۡتُم مِّنۡهُمۡ رُشۡدٗا فَٱدۡفَعُوٓاْ إِلَیۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡۖ وَلَا تَأۡکُلُوهَآ إِسۡرَافٗا وَبِدَارًا أَن یَکۡبَرُواْۚ وَمَن کَانَ غَنِیّٗا فَلۡیَسۡتَعۡفِفۡۖ وَمَن کَانَ فَقِیرٗا فَلۡیَأۡکُلۡ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ فَإِذَا دَفَعۡتُمۡ إِلَیۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡ فَأَشۡهِدُواْ عَلَیۡهِمۡۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِیبٗا ٦

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

اى مردمان! بترسید از آن پروردگار خویش که بیافرید شما را از یک کس و آفرید از آن یک کس، زنِ او را و منتشر ساخت از این دو کس مردان بسیار و زنان بی‌شمار، و بترسید از خدا که از یکدیگر به نام او سؤال مى‏کنید و بترسید از قطع قبیله‌دارى، هرآیینه خدا هست نگاهبان بر شما. ﴿1و بدهید به یتیمان اموال ایشان، و بدل نکنید ناپاکیزه را به پاکیزه، و مخورید اموال ایشان به هم آورده به اموال خویش، هرآیینه این گناهی بزرگ‏ است [197]. ﴿2و اگر دانید که عدل نتوانید کرد در حقِّ دختران یتیمه، پس نکاح کنید آنچه خوش آید شما را از سایر زنان، دو دو، و سه سه و چهار چهار؛ پس اگر دانید که در این صورت نیز عدل نتوانید کرد، پس نکاح کنید یک زن را یا سریه گیرید آن را که مالک او شد دست‌هاى شما، این نزدیک‏ترست به آن که جور نکنید. ﴿3و بدهید زنان را مهر ایشان به خوشدلى، و اگر زنان در گذرند به خوشدلى براى شما از بعض مهر، پس بخورید آن را سازگار و خوشگوار. ﴿4و مدهید بی‌خردان را اموال خود، که کرده است خدا آن را سبب استقامت معیشت براى شما و بخورانید ایشان را از آن اموال و بپوشانید ایشان را و بگویید به ایشان سخن نیکو [198]. ﴿5و امتحان کنید یتیمان را [199]تا آنگاه که رسند به حدّ نکاح [200]، پس اگر دریافتید از ایشان حسن تدبیر، پس برسانید به ایشان اموال ایشان را و مخورید آن اموال را [201]به اسراف و شتابى از ترس آن که بزرگ شوند و هر که باشد توانگر، پس باید که پرهیزگارى کند [202]و هر که فقیر باشد، پس باید که بخورد به وجه پسندیده؛ پس چون رسانید به ایشان اموال ایشان را، گواه گیرید بر ایشان، و بس‏ است به حقیقت، خدا حساب کننده. [است]. ﴿6

﴿ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٞ مِّمَّا تَرَکَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَ وَلِلنِّسَآءِ نَصِیبٞ مِّمَّا تَرَکَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنۡهُ أَوۡ کَثُرَۚ نَصِیبٗا مَّفۡرُوضٗا ٧ وَإِذَا حَضَرَ ٱلۡقِسۡمَةَ أُوْلُواْ ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینُ فَٱرۡزُقُوهُم مِّنۡهُ وَقُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٨ وَلۡیَخۡشَ ٱلَّذِینَ لَوۡ تَرَکُواْ مِنۡ خَلۡفِهِمۡ ذُرِّیَّةٗ ضِعَٰفًا خَافُواْ عَلَیۡهِمۡ فَلۡیَتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡیَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِیدًا ٩ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَأۡکُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡیَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا یَأۡکُلُونَ فِی بُطُونِهِمۡ نَارٗاۖ وَسَیَصۡلَوۡنَ سَعِیرٗا ١٠ یُوصِیکُمُ ٱللَّهُ فِیٓ أَوۡلَٰدِکُمۡۖ لِلذَّکَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۚ فَإِن کُنَّ نِسَآءٗ فَوۡقَ ٱثۡنَتَیۡنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَۖ وَإِن کَانَتۡ وَٰحِدَةٗ فَلَهَا ٱلنِّصۡفُۚ وَلِأَبَوَیۡهِ لِکُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِن کَانَ لَهُۥ وَلَدٞۚ فَإِن لَّمۡ یَکُن لَّهُۥ وَلَدٞ وَوَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُۚ فَإِن کَانَ لَهُۥٓ إِخۡوَةٞ فَلِأُمِّهِ ٱلسُّدُسُۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِیَّةٖ یُوصِی بِهَآ أَوۡ دَیۡنٍۗ ءَابَآؤُکُمۡ وَأَبۡنَآؤُکُمۡ لَا تَدۡرُونَ أَیُّهُمۡ أَقۡرَبُ لَکُمۡ نَفۡعٗاۚ فَرِیضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمٗا ١١

مردمان را حصّه هست از آنچه بگذارند پدر و مادر و خویشان، و زنان را نیز حصه هست از آنچه بگذارند پدر و مادر و خویشان، از آنچه کم باشد از مال یا بسیار، حصّۀ مقرر کرده شده [203]. ﴿7و چون حاضر شوند نزد قسمتِ میراث، خویشان [204]و یتیمان و گدایان، پس بدهید ایشان را چیزى از آن [205]و بگویید به ایشان، سخن نیکو. ﴿8و باید که بترسند از خدا آنان‌که اگر [نزدیک شوند از آن که] بگذارند بعدِ خود اولاد ناتوان را، خایف باشند بر ایشان [که ضایع شوند،] پس باید که از خدا بترسند و باید که بگویند سخن استوار [206]. ﴿9هرآیینه آنان‌که می‌خورند اموال یتیمان به ظلم، جز این نیست که می‌خورند در شکم خویش آتش را و در آیند به دوزخ. ﴿10حکم می‌کند شما را خدا در حقّ اولاد شما که مرد را هست مانند حصۀ دو زن. اگر [اولاد میت همه] دختران باشند زیاده از دو، پس ایشان راست دو سوّم حصّه از آنچه میت گذاشته است [207]و اگر [ذرّیتش] یک دختر باشد، پس او راست نیم ترکه و هست پدر و مادر میت را هر یکى را از ایشان، ششم حصّه از آنچه بگذاشته است، اگر باشد میت را فرزندى، پس اگر نباشد او را فرزندى و وارث او پدر و مادر او شوند، پس هست مادرش را سوم حصّه [208]، پس اگر باشند میت را برادران، هست مادرش را ششم حصّه [209][و این تقسیم] بَعدِ اَداى وصیتى است که میت به آن فرموده یا بعد اداى دین [210]. پدران شما و پسران شما، نمی‌دانید که کدام یک از ایشان نزدیک‏تر است در نفع رسانیدن، حصه معین کرده شد از جانب خدا، هرآیینه هست خدا دانای استوارکار. ﴿11

﴿۞وَلَکُمۡ نِصۡفُ مَا تَرَکَ أَزۡوَٰجُکُمۡ إِن لَّمۡ یَکُن لَّهُنَّ وَلَدٞۚ فَإِن کَانَ لَهُنَّ وَلَدٞ فَلَکُمُ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَکۡنَۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِیَّةٖ یُوصِینَ بِهَآ أَوۡ دَیۡنٖۚ وَلَهُنَّ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَکۡتُمۡ إِن لَّمۡ یَکُن لَّکُمۡ وَلَدٞۚ فَإِن کَانَ لَکُمۡ وَلَدٞ فَلَهُنَّ ٱلثُّمُنُ مِمَّا تَرَکۡتُمۚ مِّنۢ بَعۡدِ وَصِیَّةٖ تُوصُونَ بِهَآ أَوۡ دَیۡنٖۗ وَإِن کَانَ رَجُلٞ یُورَثُ کَلَٰلَةً أَوِ ٱمۡرَأَةٞ وَلَهُۥٓ أَخٌ أَوۡ أُخۡتٞ فَلِکُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُۚ فَإِن کَانُوٓاْ أَکۡثَرَ مِن ذَٰلِکَ فَهُمۡ شُرَکَآءُ فِی ٱلثُّلُثِۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِیَّةٖ یُوصَىٰ بِهَآ أَوۡ دَیۡنٍ غَیۡرَ مُضَآرّٖۚ وَصِیَّةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٞ ١٢ تِلۡکَ حُدُودُ ٱللَّهِۚ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ یُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ١٣ وَمَن یَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ یُدۡخِلۡهُ نَارًا خَٰلِدٗا فِیهَا وَلَهُۥ عَذَابٞ مُّهِینٞ ١٤

و شما را هست نیمۀ آنچه بگذاشته‏اند زنان شما، اگر نباشد ایشان را فرزندى، پس اگر ایشان را فرزندى باشد، شما راست، چهارم حصّه از آنچه بگذاشته‏اند، بعدِ اداى وصیتى که به آن فرموده باشند یا بعدِ اداى دَین، و زنان راست، چهارم حصّه از آنچه شما بگذاشته‌اید، اگر نباشد شما را فرزندى، پس اگر باشد شما را فرزندى، پس زنان راست، هشتم حصّه از آنچه بگذاشته‏اید بعدِ ادایى وصیتى که به آن فرموده باشید یا اداى دَین، و اگر مردِ مرده که از وى میراث می‌خواهند یا زنِ مرده کلاله باشد [211]و او را برادرى هست یا خواهرى [212]، پس هر یک از ایشان راست، ششم حصّه، پس اگر اخیافیان زیاده از این باشند، پس ایشان باهم شریکند در سوم حصّه بعد اداى وصیتى که به آن فرموده شد یا بعدِ اَداى دَین، به غیر آن که ضرر رساننده باشد [213]، حکم کرده شده است از جانب خدا و خدا داناى بردبار است. ﴿12این همه حدّها مقرر کردۀخداست و هر که فرمانبردارى کند خدا و رسول او را، در آرَدَش به بهشت‌ها که می‌رود زیر آن جوی‌ها، جاویدان در آنجا و این‏ است مطلب یابى بزرگ. ﴿13و هر که نافرمانى کند خدا و رسول او را و تجاوز کند از حدهاى مقرر کردۀ او، در آردش به آتش، جاوید آنجا و او راست، عذاب رسوا کننده. ﴿14

﴿ وَٱلَّٰتِی یَأۡتِینَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِکُمۡ فَٱسۡتَشۡهِدُواْ عَلَیۡهِنَّ أَرۡبَعَةٗ مِّنکُمۡۖ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمۡسِکُوهُنَّ فِی ٱلۡبُیُوتِ حَتَّىٰ یَتَوَفَّىٰهُنَّ ٱلۡمَوۡتُ أَوۡ یَجۡعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلٗا ١٥ وَٱلَّذَانِ یَأۡتِیَٰنِهَا مِنکُمۡ فَ‍َٔاذُوهُمَاۖ فَإِن تَابَا وَأَصۡلَحَا فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ تَوَّابٗا رَّحِیمًا ١٦ إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٖ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمۡۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا ١٧ وَلَیۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسَّیِّ‍َٔاتِ حَتَّىٰٓ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّی تُبۡتُ ٱلۡـَٰٔنَ وَلَا ٱلَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمۡ کُفَّارٌۚ أُوْلَٰٓئِکَ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا ١٨ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا یَحِلُّ لَکُمۡ أَن تَرِثُواْ ٱلنِّسَآءَ کَرۡهٗاۖ وَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ لِتَذۡهَبُواْ بِبَعۡضِ مَآ ءَاتَیۡتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن یَأۡتِینَ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَیِّنَةٖۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ فَإِن کَرِهۡتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَکۡرَهُواْ شَیۡ‍ٔٗا وَیَجۡعَلَ ٱللَّهُ فِیهِ خَیۡرٗا کَثِیرٗا ١٩

و از زنان شما، آنان‌که زنا می‌کنند، پس گواه طلبید بر ایشان چهار مرد از جنس خویش [214]. پس اگر گواهى دادند، محبوس کنید ایشان را در خانه‌ها تا آن که عمر ایشان را تمام کند مرگ، یا مقرر کند خداى تعالى براى ایشان راهى [215]. ﴿15و آن دو کس که زنا می‌کنند از شما، پس آزار دهید ایشان را، پس اگر توبه کردند و نیکوکارى پیش گرفتند، پس اعراض کنید از تعذیب ایشان، هرآیینه خدا هست بازگردندۀ مهربان [216]. ﴿16جز این نیست که وعدۀ قبول توبه، لازم بر خداست براى آن کسان که می‌کنند معصیت به نادانى، بعد از آن توبه کنند در نزدیکى [217]، پس آن گروه، به رحمت باز می‌گردد خدا بر ایشان و هست خدا دانای استوارکار. ﴿17و نیست وعدۀ قبول توبه آن کسان را که می‌کنند معاصى تا آنگاه که پیش آید کسى را از ایشان مرگ، گفت: هرآیینه من توبه کردم الحال، و نه آن کسان راست که کافر بمیرند، این گروه آماده ساختیم براى ایشان عذاب درد دهنده. ﴿18اى مؤمنان! حلال نیست شما را آن که میراث گیرید زنان را و ایشان ناخوش باشند [218]. و منع مکنید ایشان را [219]تا به دست آرید بعضِ آنچه داده‏اید ایشان را، لیکن وقتى که کنند کار بد آشکارا، [مى‏توان ایذا داد] و زندگانى کنید باز زنان به وجه پسندیده، زیرا که اگر ناپسند کنید ایشان را، پس شاید که ناپسند کنید چیزى را و پیدا کند خداىْ تعالى در آن چیز، خیر بسیار. ﴿19

﴿وَإِنۡ أَرَدتُّمُ ٱسۡتِبۡدَالَ زَوۡجٖ مَّکَانَ زَوۡجٖ وَءَاتَیۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَیۡ‍ًٔاۚ أَتَأۡخُذُونَهُۥ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِینٗا ٢٠ وَکَیۡفَ تَأۡخُذُونَهُۥ وَقَدۡ أَفۡضَىٰ بَعۡضُکُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ وَأَخَذۡنَ مِنکُم مِّیثَٰقًا غَلِیظٗا ٢١ وَلَا تَنکِحُواْ مَا نَکَحَ ءَابَآؤُکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۚ إِنَّهُۥ کَانَ فَٰحِشَةٗ وَمَقۡتٗا وَسَآءَ سَبِیلًا ٢٢ حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمۡ أُمَّهَٰتُکُمۡ وَبَنَاتُکُمۡ وَأَخَوَٰتُکُمۡ وَعَمَّٰتُکُمۡ وَخَٰلَٰتُکُمۡ وَبَنَاتُ ٱلۡأَخِ وَبَنَاتُ ٱلۡأُخۡتِ وَأُمَّهَٰتُکُمُ ٱلَّٰتِیٓ أَرۡضَعۡنَکُمۡ وَأَخَوَٰتُکُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِکُمۡ وَرَبَٰٓئِبُکُمُ ٱلَّٰتِی فِی حُجُورِکُم مِّن نِّسَآئِکُمُ ٱلَّٰتِی دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَکُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ وَحَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِکُمُ ٱلَّذِینَ مِنۡ أَصۡلَٰبِکُمۡ وَأَن تَجۡمَعُواْ بَیۡنَ ٱلۡأُخۡتَیۡنِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ٢٣

و اگر خواهید بدل کردن زن به جای زنی و داده باشید یکی را از ایشان قنطار [220]، پس بازمگیرید از آن مال چیزی را، آیا می‌گیرید آن را به ستم و تعدّیِ آشکارا؟. ﴿20وچگونه گیرید آن را؟ حال آن که رسیده است بعض شما به بعض [221]، و گرفتند زنان از شما عهد محکم را [222]. ﴿21و نکاح مکنید کسى را که نکاح با او کرده باشند پدران شما از زنان، لیکن آنچه گذشت، [عفو است]. هرآیینه این هست کار بد و مبغوض و این بد راهى است. ﴿22حرام کرده شدند بر شما مادرانِ شما و دخترانِ شما و خواهرانِ شما و خواهرانِ پدرانِ شما و خواهرانِ مادرانِ شما و دخترانِ برادر و دخترانِ خواهر و آن مادرانِ شما که شیر داده‏اند شما را [223]و خواهرانِ شما از جهت شیرخوارگى و مادرانِ زنانِ شما و دختران زنان شما که در کنار شما پرورش مى‏یابند از بطن آن زنانِ شما که وطى کردید با ایشان، پس اگر وطى نکرده باشید با ایشان، پس هیچ گناه نیست بر شما و زنانِ پسرانِ شما که از پشتِ شما باشند [224]و [حرام کرده شد] آن که جمع کنید میان دو خواهر، لیکن آنچه گذشت، [عفو است]. هرآیینه خدا هست آمرزندة مهربان. ﴿23

﴿ ۞وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡۖ کِتَٰبَ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡۚ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِکُمۡ أَن تَبۡتَغُواْ بِأَمۡوَٰلِکُم مُّحۡصِنِینَ غَیۡرَ مُسَٰفِحِینَۚ فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فَ‍َٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةٗۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ فِیمَا تَرَٰضَیۡتُم بِهِۦ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡفَرِیضَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمٗا ٢٤ وَمَن لَّمۡ یَسۡتَطِعۡ مِنکُمۡ طَوۡلًا أَن یَنکِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُم مِّن فَتَیَٰتِکُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۚ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِیمَٰنِکُمۚ بَعۡضُکُم مِّنۢ بَعۡضٖۚ فَٱنکِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ مُحۡصَنَٰتٍ غَیۡرَ مُسَٰفِحَٰتٖ وَلَا مُتَّخِذَٰتِ أَخۡدَانٖۚ فَإِذَآ أُحۡصِنَّ فَإِنۡ أَتَیۡنَ بِفَٰحِشَةٖ فَعَلَیۡهِنَّ نِصۡفُ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ مِنَ ٱلۡعَذَابِۚ ذَٰلِکَ لِمَنۡ خَشِیَ ٱلۡعَنَتَ مِنکُمۡۚ وَأَن تَصۡبِرُواْ خَیۡرٞ لَّکُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٢٥ یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمۡ وَیَهۡدِیَکُمۡ سُنَنَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ وَیَتُوبَ عَلَیۡکُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٢٦

و حرام کرده شدند زنان شوهر دار، مگر آنچه مالک او شده است دست‌های شما [225]. لازم ساخته است خدا بر شما و حلال کرده شد شما را ما سواى این همه محرمات، [حلال کرده شد] که طلب نکاح کنید به اموال خویش، عفت طلب کنان نه شهوت رانندگان [226]، پس کسی که لذّت گرفتید به او از زنان، بدهید ایشان را مهر ایشان، مقرّر کرده شده [227]و نیست بر شما گناه در آنچه با یکدیگر راضى شدید بعدِ مهر مقرّر [228]، هرآیینه خدا دانای استوارکار. ﴿24و هر که نتواند از شما از جهت توانگرى که نکاح کند زنان آزادِ مسلمانان را، پس باید که نکاح کند از آنچه مالک او شده است، دست جنس‌های شما از کنیزکان شما که مسلمانان باشند. و خدا داناتر است به ایمان شما، بعض شما از جنس بعض‏ است [229]. پس نکاح کنید کنیزکان را به دستور خداوندِ ایشان و بدهید ایشان را مهر ایشان به خوش خویى، در حالتى که عفیفه باشند نه زنا کننده. نه دوست پنهانى گیرنده [230]. پس چون در حبالۀ زوج آمدند، اگر زنا کنند پس بر ایشان‏ است نیم مقدار آنچه بر زنانِ آزاد است از عقوبت [231]. نکاح کنیزکان، کسى راست که بترسد از گناه، از شما. و آن که صبر کنید بهتر است شما را و خدا آمرزندۀ مهربان ا‏ست. ﴿25می‌خواهد خدا که بیان کند براى شما و بنماید شما را راه‏هاى کسانی که پیش از شما بودند و به رحمت بازگردد بر شما و خدا دانای استوارکار است. ﴿26

﴿ وَٱللَّهُ یُرِیدُ أَن یَتُوبَ عَلَیۡکُمۡ وَیُرِیدُ ٱلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِیلُواْ مَیۡلًا عَظِیمٗا ٢٧ یُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمۡۚ وَخُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ ضَعِیفٗا ٢٨ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡکُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَکُم بَیۡنَکُم بِٱلۡبَٰطِلِ إِلَّآ أَن تَکُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٖ مِّنکُمۡۚ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِکُمۡ رَحِیمٗا ٢٩ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ عُدۡوَٰنٗا وَظُلۡمٗا فَسَوۡفَ نُصۡلِیهِ نَارٗاۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرًا ٣٠ إِن تَجۡتَنِبُواْ کَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیِّ‍َٔاتِکُمۡ وَنُدۡخِلۡکُم مُّدۡخَلٗا کَرِیمٗا ٣١ وَلَا تَتَمَنَّوۡاْ مَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بِهِۦ بَعۡضَکُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٞ مِّمَّا ٱکۡتَسَبُواْۖ وَلِلنِّسَآءِ نَصِیبٞ مِّمَّا ٱکۡتَسَبۡنَۚ وَسۡ‍َٔلُواْ ٱللَّهَ مِن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٗا ٣٢ وَلِکُلّٖ جَعَلۡنَا مَوَٰلِیَ مِمَّا تَرَکَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَۚ وَٱلَّذِینَ عَقَدَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡ فَ‍َٔاتُوهُمۡ نَصِیبَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ شَهِیدًا ٣٣

و خدا می‌خواهد که به رحمت بازگردد بر شما و می‌خواهند آنان‌که پیروىِ شهوات کنند که کجروى کنید، کجروى عظیم. ﴿27می‌خواهد خدا که سبک کند از شما، و انسان، ضعیف آفریده شده است. ﴿28اى مؤمنان! مخورید اموال خود را در میان خویش به ناحق [232]، لیکن بخورید وقتى که آن داد و ستدِ تجارت باشد، بعدِ رضامندى یکدیگر از شما و مکشید خویشتن را، هرآیینه خدا هست به شما مهربان. ﴿29و هر که چنین کند بتعدّى و ستم، درآریمش به دوزخ و این بر خدا آسان‏ است. ﴿30اگر احتراز کنید از کبایرِ منهیات، نابود سازیم از شما صغایر شما را و درآریم شما را به محلّ گرامى [233]. ﴿31و تمنّا مکنید مرتبه‌ای را که خداى تعالى به آن بزرگى داده بعض را از شما بر بعض. مردان راهست بهره از آنچه حاصل کرده‏اند و زنان را هست بهره از آنچه حاصل کرده‏اند و سؤال کنید به جناب خدا از بخشایش او، هرآیینه خدا هست به همه چیز دانا. ﴿32و مقرر کردیم وارثان براى هر چیزى از آنچه گذاشته‏اند پدر و مادر و خویشان و کسانی که ایشان را مربوط ساخته است عهد شما، پس بدهید ایشان را بهرۀ ایشان، هرآیینه خدا هست بر همه چیز حاضر [234].﴿33

﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡۚ فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَیۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُۚ وَٱلَّٰتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَٱهۡجُرُوهُنَّ فِی ٱلۡمَضَاجِعِ وَٱضۡرِبُوهُنَّۖ فَإِنۡ أَطَعۡنَکُمۡ فَلَا تَبۡغُواْ عَلَیۡهِنَّ سَبِیلًاۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیّٗا کَبِیرٗا ٣٤ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ شِقَاقَ بَیۡنِهِمَا فَٱبۡعَثُواْ حَکَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهِۦ وَحَکَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهَآ إِن یُرِیدَآ إِصۡلَٰحٗا یُوَفِّقِ ٱللَّهُ بَیۡنَهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرٗا ٣٥ ۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡ‍ٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱلۡجَارِ ذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخۡتَالٗا فَخُورًا ٣٦ ٱلَّذِینَ یَبۡخَلُونَ وَیَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبُخۡلِ وَیَکۡتُمُونَ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابٗا مُّهِینٗا ٣٧

مردانِ [تدبیر کار کننده] مسلّط شده‏اند بر زنان به سبب آن که فضل نهاده است خدا بعضی آدمیان را بر بعضی [235]و به سبب آن که خرج کردند از اموال خویش. پس زنان نیکوکار، فرمانبردارند، نگاه دارنده‏اند [236]در غیبت زوج به نگاه داشت خدا [237]. و آن زنان که معلوم کنید سرکشى ایشان، پس پند دهید ایشان را و ترک کنید ایشان را در خوابگاه [238]و بزنید ایشان را. پس اگر فرمانبردارى شما کردند، پس تجسّس مکنید بر ایشان راهى را [239]، هرآیینه خدا هست بلند مرتبۀ بزرگ قدر. ﴿34و اگر معلوم کردید [اى حاکمان] مخالفت میان زن و شوهر، پس معین کنید صلحکارى از خویشان مرد و صلحکارى از خویشان زن، اگر این صلحکاران بخواهند صلح را، البته موافقت کند خدا در میان ایشان، هرآیینه هست خدا دانای آگاه. ﴿35و بپرستید خدا را و شریک او مقرر مکنید چیزى را و به پدر و مادر نیکوکارى کنید و به خویشان و یتیمان و گدایان و همسایۀ خویشاوند و همسایۀ اجنبى و به همنشین بر پهلو نشسته و بمسافر و به آنچه دست‌های شما مالک او شد [240]. هرآیینه خدا دوست ندارد کسى را که باشد متکبّر خود ستاینده. ﴿36[دوست ندارد] آنان را که بخل می‌کنند و مردمان را به بخل مى‏فرمایند و مى‏پوشند آنچه خدا داده است ایشان را از فضل خود، و آماده ساخته‏ایم براى کافران، عذاب رسوا کننده. ﴿37

﴿وَٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَلَا یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَلَا بِٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۗ وَمَن یَکُنِ ٱلشَّیۡطَٰنُ لَهُۥ قَرِینٗا فَسَآءَ قَرِینٗا ٣٨ وَمَاذَا عَلَیۡهِمۡ لَوۡ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُۚ وَکَانَ ٱللَّهُ بِهِمۡ عَلِیمًا ٣٩ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَظۡلِمُ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖۖ وَإِن تَکُ حَسَنَةٗ یُضَٰعِفۡهَا وَیُؤۡتِ مِن لَّدُنۡهُ أَجۡرًا عَظِیمٗا ٤٠ فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا ٤١ یَوۡمَئِذٖ یَوَدُّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَعَصَوُاْ ٱلرَّسُولَ لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ وَلَا یَکۡتُمُونَ ٱللَّهَ حَدِیثٗا ٤٢ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَقۡرَبُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنتُمۡ سُکَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَعۡلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىٰ تَغۡتَسِلُواْۚ وَإِن کُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنکُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدٗا طَیِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِکُمۡ وَأَیۡدِیکُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ٤٣أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیبٗا مِّنَ ٱلۡکِتَٰبِ یَشۡتَرُونَ ٱلضَّلَٰلَةَ وَیُرِیدُونَ أَن تَضِلُّواْ ٱلسَّبِیلَ ٤٤

و آنان را که خرج مى‏کنند اموال خود را براى نمودنِ مردمان و معتقد نیستند به خدا و روز قیامت و هر که شیطان یارِ او باشد، پس وى بد یارى‏ است. ﴿38و چه زیان بود بر ایشان اگر ایمان مى‏آوردند به خدا و روز آخر و خرج مى‏کردند از آنچه خدا داده است ایشان را، و هست خدا به ایشان دانا. ﴿39هرآیینه خدا ستم نمى‏کند وزن ذرّه‌ای و اگر آن عمل نیکى باشد دو چندان کندش، و بدهد از نزدیک خود، مزد بزرگ. ﴿40پس چه حال باشد آنگاه که بیاریم از هر قوم گواهى را و بیاوریم تو را گواه بر این امت. ﴿41آن روز آرزو کنند آنان‌که کافر شدند و نافرمانىِ پیغامبر کردند، کاش برایشان زمین هموار کرده شود [241]و نپوشند از خدا هیچ سخنى. ﴿42اى مؤمنان! به نماز نزدیک مشوید حال آن که شما مست باشید، تا آن که بفهمید آنچه به زبان می‌گویید [242]، و به نماز نزدیک مشوید در حالت جنابت تا آن که غسل کنید مگر اینکه مسافر باشید و اگر بیمار باشید یا مسافر یا بیاید کسى از شما از جاى ضرور یا مباشرت زنان کنید و نیابید آب را، پس قصد کنید به زمین پاک، پس مسح کنید به روى خویش و دست‏هاى خویش، هرآیینه هست خدا عفو کننده بخشاینده. ﴿43آیا ندیدى [243]کسانی که داده شده‌اند بهره‌ای از کتاب (یعنى یهود)، مى‏ستانند گمراهى را و می‌خواهند که شما گم کنید راه را. ﴿44

﴿ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِأَعۡدَآئِکُمۡۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَلِیّٗا وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ نَصِیرٗا ٤٥ مِّنَ ٱلَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ ٱلۡکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِۦ وَیَقُولُونَ سَمِعۡنَا وَعَصَیۡنَا وَٱسۡمَعۡ غَیۡرَ مُسۡمَعٖ وَرَٰعِنَا لَیَّۢا بِأَلۡسِنَتِهِمۡ وَطَعۡنٗا فِی ٱلدِّینِۚ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَا وَٱسۡمَعۡ وَٱنظُرۡنَا لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۡ وَأَقۡوَمَ وَلَٰکِن لَّعَنَهُمُ ٱللَّهُ بِکُفۡرِهِمۡ فَلَا یُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِیلٗا ٤٦ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ ءَامِنُواْ بِمَا نَزَّلۡنَا مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبۡلِ أَن نَّطۡمِسَ وُجُوهٗا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰٓ أَدۡبَارِهَآ أَوۡ نَلۡعَنَهُمۡ کَمَا لَعَنَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلسَّبۡتِۚ وَکَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولًا ٤٧ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَآءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِیمًا ٤٨ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنفُسَهُمۚ بَلِ ٱللَّهُ یُزَکِّی مَن یَشَآءُ وَلَا یُظۡلَمُونَ فَتِیلًا ٤٩ ٱنظُرۡ کَیۡفَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَۖ وَکَفَىٰ بِهِۦٓ إِثۡمٗا مُّبِینًا ٥٠ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیبٗا مِّنَ ٱلۡکِتَٰبِ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡجِبۡتِ وَٱلطَّٰغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ هَٰٓؤُلَآءِ أَهۡدَىٰ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ سَبِیلًا ٥١

و خدا داناتر است به دشمنان شما. و خدا دوست بس‏ است و خدا یارى دهنده بس‏ است. ﴿45از یهود قومى هست که تغیر می‌کنند کلمه‌ها را از جاى آنها و می‌گویند [244]: شنیدیم و عاصى شدیم و می‌گویند: «اسمع غیر مسمع» و «راعنا»، مى‏پیچانند سخن را به زبان خویش و طعنه مى‏زنند در دین و اگر ایشان گفتندى: شنیدیم و فرمانبردارى کردیم و به جاى «اسمع غیر مسمع»، «اسمع» ‏گفتندی و به جاى «راعنا»، «أنظرنا» هرآیینه بودى بهتر ایشان را و درست‏تر، و لیکن لعنت کرده است ایشان را خدا به سبب کفر ایشان، پس ایمان نمى‏آرند مگر اندکى [245]. ﴿46اى اهل کتاب! ایمان آرید به آنچه فرود آوردیم، باور کننده آنچه با شما است پیش از آن که محو کنیم صورت روی‌ها را، پس بگردانیمش بر شکل پشت آن روی‌ها یا لعنت کنیم ایشان را چنانکه لعنت کردیم اهل «شنبه» را و هست ارادۀ خدا کرده شده. ﴿47هرآیینه خدا نمى‏آمرزد او را شریک مقرر کرده شود و مى‏آمرزد غیر آن هر که را خواهد و هر که شریک خدا مقرر کند، هرآیینه افترا کرده است به گناه بزرگ. ﴿48آیا ندیدى به سوى کسانی که ستایش می‌کنند خود را؟ بلکه خدا ستایش می‌کند هر که را خواهد و ستم کرده نخواهند شد مقدار رشته‌ای. ﴿49ببین چگونه مى‏بندند بر خدا دروغ را و این گناه آشکارا بس‏ است [246]. ﴿50آیا ندیدى به سوى کسانی که بهره‌ای از کتاب داده شدند، معتقد مى‏شوند بت را و معبود باطل را و مى‏گویند در حق مشرکان که ایشان راه یابنده‏ترند از مسلمانان [247]. ﴿51

﴿ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُۖ وَمَن یَلۡعَنِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ نَصِیرًا ٥٢ أَمۡ لَهُمۡ نَصِیبٞ مِّنَ ٱلۡمُلۡکِ فَإِذٗا لَّا یُؤۡتُونَ ٱلنَّاسَ نَقِیرًا ٥٣ أَمۡ یَحۡسُدُونَ ٱلنَّاسَ عَلَىٰ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۖ فَقَدۡ ءَاتَیۡنَآ ءَالَ إِبۡرَٰهِیمَ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَءَاتَیۡنَٰهُم مُّلۡکًا عَظِیمٗا ٥٤ فَمِنۡهُم مَّنۡ ءَامَنَ بِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن صَدَّ عَنۡهُۚ وَکَفَىٰ بِجَهَنَّمَ سَعِیرًا ٥٥ إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا سَوۡفَ نُصۡلِیهِمۡ نَارٗا کُلَّمَا نَضِجَتۡ جُلُودُهُم بَدَّلۡنَٰهُمۡ جُلُودًا غَیۡرَهَا لِیَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمٗا ٥٦ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَنُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ لَّهُمۡ فِیهَآ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞۖ وَنُدۡخِلُهُمۡ ظِلّٗا ظَلِیلًا ٥٧ ۞إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُکُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا وَإِذَا حَکَمۡتُم بَیۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡکُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِۚ إِنَّ ٱللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِۦٓۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ سَمِیعَۢا بَصِیرٗا ٥٨ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنکُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن کُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِکَ خَیۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا ٥٩

ایشان، آن گروهند که لعنت کرد ایشان را خدا، و هر که لعنت کندش خدا، پس نخواهى یافت مر او را یارى دهنده. ﴿52آیا ایشان را هست بهره‌ای از پادشاهى؟ پس آن هنگام ندهند به مردمان مقدار نقیرى [248]. ﴿53آیا حسد می‌کنند بر مردمان، بر آنچه ایشان را اللّه تعالى داده است از فضل خود، پس هرآیینه ما دادیم کسان ابراهیم را کتاب و دانش و دادیم ایشان را پادشاهى بزرگ. ﴿54پس از کفار کسى هست که ایمان آورد به آن کتاب و از ایشان کسى هست که باز ایستاد از وى، و کفایت‏ است دوزخ آتش افروخته. ﴿55هرآیینه کسانی که کافر شدند به آیات ما، درآریم ایشان را به آتش. هرگاه که پخته گردد پوست‌هاى ایشان به عوض پیدا کنیم براى ایشان پوست‌هاى دیگر بجز آن، تا بچشند عذاب را، هرآیینه خدا هست غالبِ استوارکار. ﴿56و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، زود درآریم ایشان را به بوستان‌هایی که می‌رود زیر آن جوی‌ها، جاویدان آنجا همیشه، ایشان راست آنجا زنان پاک کرده شده و درآریم ایشان را به سایۀ نیک (یعنى راحت تمام). ﴿57هرآیینه خدا مى‏فرماید شما را که: ادا کنید امانت‌ها را به سوى اهل آن و مى‏فرماید که: چون حاکم شوید میان مردمان، حکم به راستی کنید، هرآیینه خدا، نیکو چیزی است که پند مى‏دهد شما را به آن، هرآیینه خدا هست شنوایِ بینا [249]. ﴿58اى مؤمنان! فرمانبردارى کنید خدا را و فرمانبردارى کنید پیغامبر را و فرمانروایان را از جنس خویش، پس اگر اختلاف کنید در چیزى، پس راجع کنید او را به سوى خدا و پیغامبر، اگر اعتقاد مى‏دارید به خدا و روز آخر، این بهتر است و نیکوتر به اعتبار عاقبت [250]. ﴿59

﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَ یُرِیدُونَ أَن یَتَحَاکَمُوٓاْ إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ وَقَدۡ أُمِرُوٓاْ أَن یَکۡفُرُواْ بِهِۦۖ وَیُرِیدُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَن یُضِلَّهُمۡ ضَلَٰلَۢا بَعِیدٗا ٦٠ وَإِذَا قِیلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَإِلَى ٱلرَّسُولِ رَأَیۡتَ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ یَصُدُّونَ عَنکَ صُدُودٗا ٦١ فَکَیۡفَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ ثُمَّ جَآءُوکَ یَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّآ إِحۡسَٰنٗا وَتَوۡفِیقًا ٦٢ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ یَعۡلَمُ ٱللَّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمۡ فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَعِظۡهُمۡ وَقُل لَّهُمۡ فِیٓ أَنفُسِهِمۡ قَوۡلَۢا بَلِیغٗا ٦٣ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ إِذ ظَّلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ جَآءُوکَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ ٱللَّهَ وَٱسۡتَغۡفَرَ لَهُمُ ٱلرَّسُولُ لَوَجَدُواْ ٱللَّهَ تَوَّابٗا رَّحِیمٗا ٦٤ فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا یَجِدُواْ فِیٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَیۡتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسۡلِیمٗا ٦٥

آیا ندیدى به سوى کسانی که گمان مى‏کنند که ایمان آوردند به آنچه نازل کرده شده‏ است به سوی تو و به آنچه نازل کرده شد پیش از تو؟ می‌خواهند که قضایاى خویش رفع کنند به سویى سرکش و حال آن که فرموده شد ایشان را که نامعتقدِ وى شوند و می‌خواهد شیطان که گمراه سازد ایشان را، گمراهىِ دور. ﴿60و چون گفته شود به ایشان: بیایید به سوى آنچه نازل کرده است خدا و به سوى پیغامبر، بینى آن منافقان را باز مى‏ایستند از تو به اعراض. ﴿61پس چه حال‏ است آنگاه که برسد به ایشان مصیبتى به سبب آنچه پیش فرستاده است دست‌های ایشان؟ پس بیایند نزدیک تو قسم می‌خورند به خدا، که نخواسته بودیم مگر نیکوکارى و موافقت کردن [251]. ﴿62این گروه، آنانند که می‌داند خدا آنچه در دل ایشان است، پس اعراض کن از ایشان [252]و پند دِه ایشان را و بگو به ایشان سخنى مؤثّر در دل ایشان. ﴿63و نفرستادیم هیچ پیغامبر را مگر براى آن که فرمانبردارى کرده شود به حکم خدا. و اگر این جماعت، وقتى که ستم کردند بر خویشتن، بیامدندى نزدیک تو، پس آمرزش طلب کردندى از خدا و طلب آمرزش کردى براى ایشان پیغامبر، هرآیینه یافتندى خدا را به رحمت آیندة مهربان. ﴿64پس قَسَم به پروردگار تو که ایشان مسلمان نباشند تا آن که حاکم کنند تو را در اختلافى که واقع شد میان ایشان، باز نیابند در دل خویش، تنگى از آنچه حکم فرمودى و قبول کنند به انقیاد. ﴿65

﴿ وَلَوۡ أَنَّا کَتَبۡنَا عَلَیۡهِمۡ أَنِ ٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ أَوِ ٱخۡرُجُواْ مِن دِیَٰرِکُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٞ مِّنۡهُمۡۖ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ فَعَلُواْ مَا یُوعَظُونَ بِهِۦ لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۡ وَأَشَدَّ تَثۡبِیتٗا ٦٦ وَإِذٗا لَّأٓتَیۡنَٰهُم مِّن لَّدُنَّآ أَجۡرًا عَظِیمٗا ٦٧ وَلَهَدَیۡنَٰهُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِیمٗا ٦٨ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَعَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ وَٱلصِّدِّیقِینَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِینَۚ وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِکَ رَفِیقٗا ٦٩ ذَٰلِکَ ٱلۡفَضۡلُ مِنَ ٱللَّهِۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِیمٗا ٧٠ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ خُذُواْ حِذۡرَکُمۡ فَٱنفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ ٱنفِرُواْ جَمِیعٗا ٧١ وَإِنَّ مِنکُمۡ لَمَن لَّیُبَطِّئَنَّ فَإِنۡ أَصَٰبَتۡکُم مُّصِیبَةٞ قَالَ قَدۡ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیَّ إِذۡ لَمۡ أَکُن مَّعَهُمۡ شَهِیدٗا ٧٢ وَلَئِنۡ أَصَٰبَکُمۡ فَضۡلٞ مِّنَ ٱللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَن لَّمۡ تَکُنۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُۥ مَوَدَّةٞ یَٰلَیۡتَنِی کُنتُ مَعَهُمۡ فَأَفُوزَ فَوۡزًا عَظِیمٗا ٧٣ ۞فَلۡیُقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ یَشۡرُونَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا بِٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَن یُقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَیُقۡتَلۡ أَوۡ یَغۡلِبۡ فَسَوۡفَ نُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا ٧٤

و اگر ما مى‏نوشتیم [253]بر ایشان که بکشید خویشتن را یا بیرون شوید از خانه‌هاى خویش، نمی‌کردند این را مگر اندک از ایشان. و اگر می‌کردند آنچه به آن پند داده می‌شوند، هرآیینه بهتر بودى ایشان را و محکم‏تر در استوارىِ دین. ﴿66و آنگاه البته می‌دادیم ایشان را از نزد خویش، مزد بزرگ. ﴿67و دلالت می‌کردیم ایشان را به راه راست. ﴿68و هر که فرمان برد خدا و رسول را، پس این جماعت همراه آن کسانند که انعام کرده است خدا بر ایشان از پیغمبران و صدیقان و شهیدان و صالحان و نیکو رفیقند ایشان. ﴿69این بخشایش از خدا است و بس‏ است خدا، دانا [254]. ﴿70اى مسلمانان! بگیرید سلاح خود را، پس بیرون روید گروه گروه شده یا بیرون روید همه جمع آمده. ﴿71و هرآیینه بعض از شما آن است که درنگ می‌کند، پس اگر برسد به شما مصیبتى گوید: انعام کرد خدا بر من چون نبودم حاضر با ایشان. ﴿72و اگر برسد به شما نعمتى از خدا، بگوید: گویا هرگز نبود میان شما و میان وى دوستى. کاش بودمى به ایشان، پس یافتمى مطلب بزرگ را!. ﴿73پس باید که جنگ کنند در راه خدا آن مؤمنان که می‌فروشند زندگانى دنیا را به آخرت. و هر که جنگ کند در راه خدا، پس کشته شود یا غالب آید، بدهیمش مزد بزرگ را. ﴿74

﴿وَمَا لَکُمۡ لَا تُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلۡمُسۡتَضۡعَفِینَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلۡوِلۡدَٰنِ ٱلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡیَةِ ٱلظَّالِمِ أَهۡلُهَا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیّٗا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا ٧٥ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱلطَّٰغُوتِ فَقَٰتِلُوٓاْ أَوۡلِیَآءَ ٱلشَّیۡطَٰنِۖ إِنَّ کَیۡدَ ٱلشَّیۡطَٰنِ کَانَ ضَعِیفًا ٧٦ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ قِیلَ لَهُمۡ کُفُّوٓاْ أَیۡدِیَکُمۡ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّکَوٰةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ إِذَا فَرِیقٞ مِّنۡهُمۡ یَخۡشَوۡنَ ٱلنَّاسَ کَخَشۡیَةِ ٱللَّهِ أَوۡ أَشَدَّ خَشۡیَةٗۚ وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ کَتَبۡتَ عَلَیۡنَا ٱلۡقِتَالَ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنَآ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِیبٖۗ قُلۡ مَتَٰعُ ٱلدُّنۡیَا قَلِیلٞ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ لِّمَنِ ٱتَّقَىٰ وَلَا تُظۡلَمُونَ فَتِیلًا ٧٧أَیۡنَمَا تَکُونُواْ یُدۡرِککُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ کُنتُمۡ فِی بُرُوجٖ مُّشَیَّدَةٖۗ وَإِن تُصِبۡهُمۡ حَسَنَةٞ یَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةٞ یَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِکَۚ قُلۡ کُلّٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ فَمَالِ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلۡقَوۡمِ لَا یَکَادُونَ یَفۡقَهُونَ حَدِیثٗا ٧٨ مَّآ أَصَابَکَ مِنۡ حَسَنَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ وَمَآ أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٖ فَمِن نَّفۡسِکَۚ وَأَرۡسَلۡنَٰکَ لِلنَّاسِ رَسُولٗاۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدٗا ٧٩

و چیست شما را که جنگ نمی‌کنید در راه خدا، و براى بیچارگان از مردان و زنان و کودکان [255]، آنان ‌که می‌گویند: اى پروردگار! بیرون آر ما را از این دیه که ستمکارند اهل آن و مقرر کن براى ما از نزدیک خود کارسازى و مقرر کن براى ما از نزدیک خود یارى دهنده. ﴿75مؤمنان کارزار می‌کنند در راه خدا و کافران می‌جنگند در راه معبود باطل، پس جنگ کنید با دوستان شیطان، هرآیینه حیلة شیطان، سست‏ است. ﴿76آیا ندیدى به سوى کسانی که گفته شد ایشان را: باز دارید دست‌های خود [256]و برپا کنید نماز را و بدهید زکات را [257]، پس چون نوشته شد بر ایشان جنگ، ناگاه گروهى از ایشان می‌ترسند از مردمان، مانند ترسیدن از خدا یا زیاده‏تر و گفتند: اى پروردگار ما! چرا نوشتى بر ما کارزار، چرا زنده نگذاشتى ما را تا وقتى نزدیک. بگو: بهره‏مندىِ دنیا اندک‏ است و آخرت، بهتر است کسى را که پرهیزگارى کند و ستم کرده نخواهید شد مقدارِ رشته‌ای. ﴿77هرجاکه باشید دریابد شما را مرگ و اگرچه باشید در محل‌هاى محکم. و اگر برسد به ایشان نعمتى، گویند: این از نزدیک خداست و اگر برسد به ایشان شدتى، گویند: [یا محمد] این از نزدیک تو است. بگو: همه از نزدیک خدا است. پس چه حال است این قوم را نزدیک نیستند که بفهمند سخنى را؟. ﴿78آنچه رسید به تو از نعمت، پس از خداست و آنچه رسید به تو از محنت، پس از نزدیک نفس تو است. و فرستادیم تو را برای مردمان، پیغامبری و بس است خدا حاضر. ﴿79

﴿ مَّن یُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظٗا ٨٠ وَیَقُولُونَ طَاعَةٞ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنۡ عِندِکَ بَیَّتَ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ غَیۡرَ ٱلَّذِی تَقُولُۖ وَٱللَّهُ یَکۡتُبُ مَا یُبَیِّتُونَۖ فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَکِیلًا ٨١ أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ کَانَ مِنۡ عِندِ غَیۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ ٱخۡتِلَٰفٗا کَثِیرٗا ٨٢ وَإِذَا جَآءَهُمۡ أَمۡرٞ مِّنَ ٱلۡأَمۡنِ أَوِ ٱلۡخَوۡفِ أَذَاعُواْ بِهِۦۖ وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِینَ یَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّیۡطَٰنَ إِلَّا قَلِیلٗا ٨٣ فَقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ لَا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفۡسَکَۚ وَحَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۖ عَسَى ٱللَّهُ أَن یَکُفَّ بَأۡسَ ٱلَّذِینَ َفَرُواْۚ وَٱللَّهُ أَشَدُّ بَأۡسٗا وَأَشَدُّ تَنکِیلٗا ٨٤ مَّن یَشۡفَعۡ شَفَٰعَةً حَسَنَةٗ یَکُن لَّهُۥ نَصِیبٞ مِّنۡهَاۖ وَمَن یَشۡفَعۡ شَفَٰعَةٗ سَیِّئَةٗ یَکُن لَّهُۥ کِفۡلٞ مِّنۡهَاۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ مُّقِیتٗا ٨٥ وَإِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٖ فَحَیُّواْ بِأَحۡسَنَ مِنۡهَآ أَوۡ رُدُّوهَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٍ حَسِیبًا ٨٦

هر که فرمانبردارى کند پیغامبر را، پس هرآیینه فرمانبردارى خدا کرد و هر که اعراض کرد، پس نفرستادیم تو را بر ایشان، نگاهبان [258]. ﴿80و می‌گویند: [در دل ما] فرمانبردارى است، پس چون بیرون روند از نزدیک تو گروهى از ایشان به وقت شب، راى زنند غیرِ آنچه تو می‌فرمایى و خدا می‌نویسد (یعنى در نامۀ اعمال) آنچه شب می‌گویند، پس اعراض کن از ایشان و توکل نما بر خدا و خدا کارسازنده بس‏ است. ﴿81آیا تأمّل نمی‌کنند قرآن را؟ و اگر بودى از نزدیک غیر خدا، البته یافتندى در آن اختلاف بسیار. ﴿82و وقتى که بیاید نزدیک ایشان خبرى از ایمنى یا ترس، مشهور سازند آن را، و اگر راجع می‌گرداندند آن را به سوى پیغامبر و به سوى فرمانروایان از اهل اسلام، هرآیینه یافتندى مصلحت آن خبر را، آنان‌که از ایشان می‌توانند بر آوردن مصلحت آن. و اگر نبودى بخشایش خدا بر شما و رحمت او، البته پیروى مى‏کردید شما شیطان را، مگر اندکى. ﴿83پس جنگ کن یا [محمد] در راهِ خدا. بر تو مؤاخذه نیست، مگر از جان تو و رغبت دِه مسلمانان را [259]، نزدیک‏ است که موقوف سازد خدا جنگ کافران را و خدا سخت‏تر است به اعتبار جنگ و سخت‏تر است به اعتبار عقوبت. ﴿84هر که شفاعت کند، شفاعتى نیک، باشد او را بهره‌ای از ثواب آن و هر که شفاعت کند، شفاعتى بد، باشد او را حصّه‌ای از عذاب آن، و هست خدا بر همه چیز توانا [260]. ﴿85و چون تعظیم کرده شوید به سلامى، پس تعظیم کنید به کلمۀ بهتر از آن یا به همان کلمه جواب دهید، هرآیینه هست خدا بر همه چیز حساب کننده. ﴿86

﴿ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ لَیَجۡمَعَنَّکُمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا رَیۡبَ فِیهِۗ وَمَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ حَدِیثٗا ٨٧ ۞فَمَا لَکُمۡ فِی ٱلۡمُنَٰفِقِینَ فِئَتَیۡنِ وَٱللَّهُ أَرۡکَسَهُم بِمَا کَسَبُوٓاْۚ أَتُرِیدُونَ أَن تَهۡدُواْ مَنۡ أَضَلَّ ٱللَّهُۖ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِیلٗا ٨٨ وَدُّواْ لَوۡ تَکۡفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَآءٗۖ فَلَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ أَوۡلِیَآءَ حَتَّىٰ یُهَاجِرُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَخُذُوهُمۡ وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَیۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡۖ وَلَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ وَلِیّٗا وَلَا نَصِیرًا ٨٩ إِلَّا ٱلَّذِینَ یَصِلُونَ إِلَىٰ قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٌ أَوۡ جَآءُوکُمۡ حَصِرَتۡ صُدُورُهُمۡ أَن یُقَٰتِلُوکُمۡ أَوۡ یُقَٰتِلُواْ قَوۡمَهُمۡۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَسَلَّطَهُمۡ عَلَیۡکُمۡ فَلَقَٰتَلُوکُمۡۚ فَإِنِ ٱعۡتَزَلُوکُمۡ فَلَمۡ یُقَٰتِلُوکُمۡ وَأَلۡقَوۡاْ إِلَیۡکُمُ ٱلسَّلَمَ فَمَا جَعَلَ ٱللَّهُ لَکُمۡ عَلَیۡهِمۡ سَبِیلٗا ٩٠ سَتَجِدُونَ ءَاخَرِینَ یُرِیدُونَ أَن یَأۡمَنُوکُمۡ وَیَأۡمَنُواْ قَوۡمَهُمۡ کُلَّ مَا رُدُّوٓاْ إِلَى ٱلۡفِتۡنَةِ أُرۡکِسُواْ فِیهَاۚ فَإِن لَّمۡ یَعۡتَزِلُوکُمۡ وَیُلۡقُوٓاْ إِلَیۡکُمُ ٱلسَّلَمَ وَیَکُفُّوٓاْ أَیۡدِیَهُمۡ فَخُذُوهُمۡ وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَیۡثُ ثَقِفۡتُمُوهُمۡۚ وَأُوْلَٰٓئِکُمۡ جَعَلۡنَا لَکُمۡ عَلَیۡهِمۡ سُلۡطَٰنٗا مُّبِینٗا ٩١

خدا، نیست هیچ معبودی بجز وی، البته به هم آرد شما را به روز قیامت که هیچ شک نیست در آن، و کیست راستگوتر از خدا در سخن؟ [261]. ﴿87پس چیست اى مسلمانان شما را؟ در باب تملق کنندگان دو گروه شدید؟ [262]و خدا نگونسار ساخت ایشان را به شومى آنچه کردند. آیا می‌خواهید که راه نمایید (یعنی از جملۀ راه‌یابان شمارید) کسى را که گمراه ساخت او را خدا؟ و هر که را خدا گمراه کند، نیابى براى او هیچ راهى. ﴿88[این تملق کنندگان] آرزو کردند که شما نیز کافر شوید، چنانچه ایشان کافر شدند، پس برابر باشید، پس دوست مگیرید هیچ کس را از ایشان تا اینکه هجرت کنند در راه خدا [263]، پس اگر اعراض کردند (یعنى از اسلام و هجرت) پس اسیر گیرید ایشان را و بکشید ایشان را هر جاکه یابید ایشان را و دوست و یار مگیرید کسى را از ایشان. ﴿89[اسیر گیرید و بکشید] مگر آنان را که پیوند دارند با گروهى که میان شما و میان ایشان عهد است، یا بیایند نزد شما حال آن که تنگ آمده است سینه‌های ایشان از آن که بجنگند با شما یا بجنگند با قوم خویش [264]، و اگر خواستى خدا، هرآیینه مسلط ساختى ایشان را بر شما، پس قتال می‌کردند با شما، پس اگر این فریق یکسو شوند از جانب شما و قتال نکنند با شما و بیفکنند به سوى شما پیغام صلح را، پس نکرده است خداىْ تعالى شما را بر ایشان راهى [265]. ﴿90خواهید یافت قومى را که می‌خواهند ایمن شوند از شما و ایمن شوند از قوم خود، هرگاه بازگردانیده می‌شوند به سوى فتنه‏انگیزى، نگونسار انداخته شوند در آن [266]. پس اگر یک‌سو نشوند از جنگ شما و نیفگنند به سوى شما پیغام صلح را و باز ندارند دست‌های خویش را، پس اسیر گیرید ایشان را و بکشید ایشان را هرجاکه یابید ایشان را. و این جماعت، داده‏ایم شما را بر ایشان، حجّت ظاهر. ﴿91

﴿ وَمَا کَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن یَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَ‍ٔٗاۚ وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَ‍ٔٗا فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَدِیَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَصَّدَّقُواْۚ فَإِن کَانَ مِن قَوۡمٍ عَدُوّٖ لَّکُمۡ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ وَإِن کَانَ مِن قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞ فَدِیَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ وَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ فَمَن لَّمۡ یَجِدۡ فَصِیَامُ شَهۡرَیۡنِ مُتَتَابِعَیۡنِ تَوۡبَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا ٩٢ وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمٗا ٩٣ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَتَبَیَّنُواْ وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَیۡکُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَةٞۚ کَذَٰلِکَ کُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمۡ فَتَبَیَّنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا ٩٤

و نسزد [267]مسلمانى را که بکشد مسلمانى را، لیکن قتل واقع می‌شود به خطا (یعنى به غیر قصد) و هر که بکشد مسلمانى را به خطا، پس لازم است آزاد کردن بردة مسلمان و خون‌بها رسانیده شده به کسان مقتول مگر آن که ابرا نمایند، پس اگر باشد مقتول از گروه دشمنان شما و او مسلمان‏ است، پس لازم است آزاد کردن برده‌ای مسلمان [268]. و اگر باشد مقتول از قومى که میان شما و ایشان عهد است [269]، پس لازم است خون‌بها رسانیده شده به کسان او و آزاد کردن برده‌ای مسلمان. پس هر که نیابد برده را، پس لازم‏ است روزه داشتن دو ماه پى در پى [مشروع در کفّاره] به جهت قبول توبه است از جانب خدا و هست خدا، دانای استوارکار [270]. ﴿92و هر که بکشد مسلمانى را به قصد، پس جزاى او دوزخ‏ است، جاوید آنجا. و خشم گرفته است بر او خدا و لعنت کرده است او را و آماده ساخت براى او عذاب بزرگ. ﴿93اى مسلمانان! چون سفر کنید در راه خدا (یعنى براى جهاد)، پس نیک تفحّص کنید، و مگویید کسى را که به سوى شما سلام انداخته است، نیستى مسلمان. مى‏طلبید متاع زندگانى دنیا، پس نزد خدا است غنیمت‏هایى بسیار است. همچنین بودید پیش از این، پس انعام کرد خدا بر شما، پس تفحّص کنید، هرآیینه خدا هست به آنچه مى‏کنید آگاه. ﴿94

﴿ لَّا یَسۡتَوِی ٱلۡقَٰعِدُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ غَیۡرُ أُوْلِی ٱلضَّرَرِ وَٱلۡمُجَٰهِدُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۚ فَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِینَ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِینَ دَرَجَةٗۚ وَکُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَفَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِینَ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِینَ أَجۡرًا عَظِیمٗا ٩٥ دَرَجَٰتٖ مِّنۡهُ وَمَغۡفِرَةٗ وَرَحۡمَةٗۚ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمًا ٩٦ إِنَّ ٱلَّذِینَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ ظَالِمِیٓ أَنفُسِهِمۡ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمۡۖ قَالُواْ کُنَّا مُسۡتَضۡعَفِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ قَالُوٓاْ أَلَمۡ تَکُنۡ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٗ فَتُهَاجِرُواْ فِیهَاۚ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرًا ٩٧ إِلَّا ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِینَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلۡوِلۡدَٰنِ لَا یَسۡتَطِیعُونَ حِیلَةٗ وَلَا یَهۡتَدُونَ سَبِیلٗا ٩٨ فَأُوْلَٰٓئِکَ عَسَى ٱللَّهُ أَن یَعۡفُوَ عَنۡهُمۡۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَفُوًّا غَفُورٗا ٩٩ ۞وَمَن یُهَاجِرۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یَجِدۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُرَٰغَمٗا کَثِیرٗا وَسَعَةٗۚ وَمَن یَخۡرُجۡ مِنۢ بَیۡتِهِۦ مُهَاجِرًا إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ یُدۡرِکۡهُ ٱلۡمَوۡتُ فَقَدۡ وَقَعَ أَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۗ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١٠٠ وَإِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَلَیۡسَ عَلَیۡکُمۡ جُنَاحٌ أَن تَقۡصُرُواْ مِنَ ٱلصَّلَوٰةِ إِنۡ خِفۡتُمۡ أَن یَفۡتِنَکُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْۚ إِنَّ ٱلۡکَٰفِرِینَ کَانُواْ لَکُمۡ عَدُوّٗا مُّبِینٗا ١٠١

برابر نیستند نشینندگانِ غیر معذور از مسلمانان و جهاد‌کنندگان در راه خداىِ تعالى به مال‌های خویش و جان‌های خویش، فضل داده است خدا مجاهدان را به مال‌ها و جان‌های خویش بر نشینندگان در مرتبه، و هر یکى را وعدۀ نیک کرده است خدا و افزون داده است خدا مجاهدان را به نسبت نشینندگان، مزد بزرگ [271]. ﴿95[افزون داده است] مرتبه‌ها از جانب خویش و آمرزش، و بخشایش و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿96هرآیینه آنان‌که فرشتگان، قبضِ ارواحِ ایشان کردند در حالتى که ستمکار بودند بر خویشتن [272]، فرشتگان به ایشان گفتند: در چه حال بودید شما؟ گفتند: بودیم بیچارگان در زمین. گفتند: آیا فراخ نبود زمین خدا تا هجرت می‌کردید در آن؟ پس آن جماعت، جاى ایشان دوزخ است و آن بدجایی است. ﴿97مگر آنان‌که به حقیقت بیچاره‏اند از مردمان و زنان و کودکان، هیچ چاره نمی‌توانند و هیچ راه نمى‏یابند. ﴿98پس آن جماعت، نزدیک است که خدا عفو کند از ایشان و هست خدا عفو کننده آمرزنده. ﴿99و هر که ترک وطن بکند، در راه خدا بیابد در زمین، اقامت‏گاه بسیار و فراخى معیشت، و هر که بیرون رود از خانۀ خود هجرت‌کنان به سوى خدا و پیغامبر او، پس دریابد او را موت [273]، پس به تحقیق ثابت شد مزد او بر خدا و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿100و چون سفر کنید در زمین، پس نیست بر شما گناهى در آن که کوتاه سازید قدرى از نماز اگر بترسید از آن که در بلا افکنند شما را کافران، هرآیینه کافران هستند شما را دشمنِ آشکارا [274]. ﴿101

﴿ وَإِذَا کُنتَ فِیهِمۡ فَأَقَمۡتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلۡتَقُمۡ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُم مَّعَکَ وَلۡیَأۡخُذُوٓاْ أَسۡلِحَتَهُمۡۖ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلۡیَکُونُواْ مِن وَرَآئِکُمۡ وَلۡتَأۡتِ طَآئِفَةٌ أُخۡرَىٰ لَمۡ یُصَلُّواْ فَلۡیُصَلُّواْ مَعَکَ وَلۡیَأۡخُذُواْ حِذۡرَهُمۡ وَأَسۡلِحَتَهُمۡۗ وَدَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَوۡ تَغۡفُلُونَ عَنۡ أَسۡلِحَتِکُمۡ وَأَمۡتِعَتِکُمۡ فَیَمِیلُونَ عَلَیۡکُم مَّیۡلَةٗ وَٰحِدَةٗۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ إِن کَانَ بِکُمۡ أَذٗى مِّن مَّطَرٍ أَوۡ کُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَن تَضَعُوٓاْ أَسۡلِحَتَکُمۡۖ وَخُذُواْ حِذۡرَکُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابٗا مُّهِینٗا ١٠٢ فَإِذَا قَضَیۡتُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ قِیَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِکُمۡۚ فَإِذَا ٱطۡمَأۡنَنتُمۡ فَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَۚ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ کَانَتۡ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ کِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا ١٠٣ وَلَا تَهِنُواْ فِی ٱبۡتِغَآءِ ٱلۡقَوۡمِۖ إِن تَکُونُواْ تَأۡلَمُونَ فَإِنَّهُمۡ یَأۡلَمُونَ کَمَا تَأۡلَمُونَۖ وَتَرۡجُونَ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا یَرۡجُونَۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ١٠٤ إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ ِتَحۡکُمَ بَیۡنَ ٱلنَّاسِ بِمَآ أَرَىٰکَ ٱللَّهُۚ وَلَا تَکُن لِّلۡخَآئِنِینَ خَصِیمٗا ١٠٥

و چون باشى در میان مؤمنان [275]، پس برپا کردى براى ایشان نماز، پس باید بایستد گروهى از ایشان با تو و باید که بگیرند سلاح خویش، پس چون به سجده روند، پس آن گروهِ دیگر باید که پیش از ایشان باشند [276]، و باید که بیاید آن گروهِ دیگر که هنوز نماز نکرده‏، پس نماز کنند با تو و باید که بگیرند حِذْر [277]و سلاح خود را. آرزو کردند کافران، کاش غافل شوید از سلاح خویش و متاع خویش، پس حمله کنند بر شما یکباره و هیچ گناه نیست بر شما اگر باشد شما را رنجى از باران یا بیمار باشید، در آن که بنهید سلاح خویش را و البته بگیرید حِذْر خود را، هرآیینه خدا آماده کرده است براى کافران، عذاب رسوا کننده [278]. ﴿102پس چون نماز تمام کردید، پس یاد کنید خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوى خویش، پس چون آرامیدید برپا کنید نماز را [279]، هرآیینه هست نماز بر مؤمنان، فرضِ وقتْ معین کرده شده. ﴿103و سستى مکنید در جستجوى کفّار. اگر شما دردمند مى‏شوید، پس ایشان نیز دردمند می‌شوند، چنانکه شما مى‏شوید، و شما امید دارید از خدا آنچه ایشان را امید نیست و هست خدا، دانای استوارکار. ﴿104هرآیینه [280]ما فرود آوردیم به سوى تو کتاب را به راستى، تا حکم کنى میان مردمان به آنچه شناسا ساخته است تو را خدا، و مباش خصومت کننده براى حمایت خیانت کنندگان. ﴿105

﴿ وَٱسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١٠٦ وَلَا تُجَٰدِلۡ عَنِ ٱلَّذِینَ یَخۡتَانُونَ أَنفُسَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ خَوَّانًا أَثِیمٗا ١٠٧ یَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَلَا یَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمۡ إِذۡ یُبَیِّتُونَ مَا لَا یَرۡضَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡلِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطًا ١٠٨ هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ جَٰدَلۡتُمۡ عَنۡهُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا فَمَن یُجَٰدِلُ ٱللَّهَ عَنۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ أَم مَّن یَکُونُ عَلَیۡهِمۡ وَکِیلٗا ١٠٩ وَمَن یَعۡمَلۡ سُوٓءًا أَوۡ یَظۡلِمۡ نَفۡسَهُۥ ثُمَّ یَسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَ یَجِدِ ٱللَّهَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١١٠ وَمَن یَکۡسِبۡ إِثۡمٗا فَإِنَّمَا یَکۡسِبُهُۥ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا ١١١ وَمَن یَکۡسِبۡ خَطِیٓ‍َٔةً أَوۡ إِثۡمٗا ثُمَّ یَرۡمِ بِهِۦ بَرِیٓ‍ٔٗا فَقَدِ ٱحۡتَمَلَ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِینٗا ١١٢وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکَ وَرَحۡمَتُهُۥ لَهَمَّت طَّآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ أَن یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡۖ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِن شَیۡءٖۚ وَأَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمۡ تَکُن تَعۡلَمُۚ وَکَانَ فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکَ عَظِیمٗا ١١٣

و آمرزش خواه از خدا، هرآیینه هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿106و خصومت مکن از جانب آنان‌که خیانت می‌کنند با جنس خویش، هرآیینه خدا دوست ندارد آن را که باشد خیانت کننده گناهکار. ﴿107پنهان می‌کنند از مردمان و پنهان نمی‌کنند از خدا و او با ایشان‏ است آنگاه که به شب مشورت می‌کنند آنچه خدا نمى‏پسندد از تدبیر، و هست خدا به آنچه مى‏کنند، در برگیرنده. ﴿108آگاه باشید شما اى قوم که خصومت کردید از طرف خیانت کنندگان در زندگانى دنیا، پس که خصومت خواهد کرد با خدا از طرف ایشان روز قیامت؟ یا کیست که باشد بر ایشان کار سازنده؟. ﴿109و هر که بکند کار بد یا ستم کند بر خویش، باز آمرزش طلبد از خدا، بیابد خدا را آمرزندۀ مهربان. ﴿110و هر که بکند گناهى، پس جز این نیست که می‌کند آن را بر جان خویش و هست خدا، دانای استوارکار. ﴿111و هر که بکند خطایى یا گناهى، باز تهمت کند به آن بی‌گناهى را، پس بر خود برداشت افترا و گناه ظاهر را. ﴿112و اگر نبودى فضل خدا بر تو و بخشایش او، قصد کرده بودند گروهى از ایشان که گمراه کنند تو را و گمراه نمى‏کنند مگر خویشتن را و هیچ زیانی نرسانند به تو، و فرود آورده است خدا بر تو کتاب و دانش، و آموخته است تو را آنچه نمى‏دانستى و هست فضل خدا بر تو، بزرگ. ﴿113

﴿۞لَّا خَیۡرَ فِی کَثِیرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَیۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا ١١٤ وَمَن یُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَیَتَّبِعۡ غَیۡرَ سَبِیلِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرًا ١١٥ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَآءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا ١١٦ إِن یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثٗا وَإِن یَدۡعُونَ إِلَّا شَیۡطَٰنٗا مَّرِیدٗا ١١٧ لَّعَنَهُ ٱللَّهُۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِکَ نَصِیبٗا مَّفۡرُوضٗا ١١٨ وَلَأُضِلَّنَّهُمۡ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمۡ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَیُبَتِّکُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِۚ وَمَن یَتَّخِذِ ٱلشَّیۡطَٰنَ وَلِیّٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدۡ خَسِرَ خُسۡرَانٗا مُّبِینٗا ١١٩ یَعِدُهُمۡ وَیُمَنِّیهِمۡۖ وَمَا یَعِدُهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا ١٢٠ أُوْلَٰٓئِکَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ وَلَا یَجِدُونَ عَنۡهَا مَحِیصٗا ١٢١

نیست خوبى در بسیارى از مشورت پنهانى ایشان، لیکن خوبى در مشورت کسى است که فرماید به صدقه یا به کار پسندیده یا به صلاحکارى میان مردمان، و هر که این کند به طلب خوشنودى خدا، بدهیمش مزد بزرگ. ﴿114و هر که مخالفتِ پیغامبر کند بعد از آن که معلوم شد او را هدایت، و پیروى کند سواى راه مسلمانان، متوجه بکنیمش به آنچه می‌گردد [281]و در آریمش به دوزخ و آن بد جایی است. ﴿115هر [282]آیینه خدا نمى‏آمرزد آن که شریک باو مقرر کرده شود به او و مى‏آمرزد غیر شرک، هر که را خواهد. و هر که شریک خدا مقرر کند، پس گمراه شد، گمراهىِ دور. ﴿116مشرکان نمى‏پرستند بجز خدا، مگر بتانى را که به نام دختران مسمى کرده‏اند و نمى‏پرستند مگر شیطان دور رفته از حد را. ﴿117لعنت کرد او را خدا، و گفت شیطان: البته بگیرم از بندگان تو حصّه‌ای که در علم ازلى معین شده. ﴿118و البته گمراه کنم ایشان را و البته در آرزوى باطل افکنم ایشان را و البته بفرمایم ایشان را تا بشگافند گوش چهارپایان را و البته بفرمایم ایشان را تا تغیر دهند آفرینش خدا را [283]و هر که دوست گیرد شیطان را بجز خدا، پس زیانکار شد، زیان ظاهر. ﴿119وعده میدهد ایشان را و در آرزو مى‏اندازد ایشان را و وعده نمی‌کند ایشان را شیطان، الاّ به فریب. ﴿120آن جماعت، جاى ایشان دوزخ‏ است و نیابند از آن مَخْلَصى. ﴿121

﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَنُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٗاۚ وَمَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ قِیلٗا ١٢٢ لَّیۡسَ بِأَمَانِیِّکُمۡ وَلَآ أَمَانِیِّ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِۗ مَن یَعۡمَلۡ سُوٓءٗا یُجۡزَ بِهِۦ وَلَا یَجِدۡ لَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِیّٗا وَلَا نَصِیرٗا ١٢٣ وَمَن یَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا یُظۡلَمُونَ نَقِیرٗا ١٢٤ وَمَنۡ أَحۡسَنُ دِینٗا مِّمَّنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ وَٱتَّبَعَ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِیمَ حَنِیفٗاۗ وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِیمَ خَلِیلٗا ١٢٥ وَلِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٖ مُّحِیطٗا ١٢٦ وَیَسۡتَفۡتُونَکَ فِی ٱلنِّسَآءِۖ قُلِ ٱللَّهُ یُفۡتِیکُمۡ فِیهِنَّ وَمَا یُتۡلَىٰ عَلَیۡکُمۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ فِی یَتَٰمَى ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِی لَا تُؤۡتُونَهُنَّ مَا کُتِبَ لَهُنَّ وَتَرۡغَبُونَ أَن تَنکِحُوهُنَّ وَٱلۡمُسۡتَضۡعَفِینَ مِنَ ٱلۡوِلۡدَٰنِ وَأَن تَقُومُواْ لِلۡیَتَٰمَىٰ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَیۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِهِۦ عَلِیمٗا ١٢٧

و آنان‌که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، درآریم ایشان را به بوستان‌ها، می‌رود زیر آن جوی‌ها، جاویدان آنجا همیشه. وعده کرده است خدا به راستى و کیست راستگوتر از خدا در سخن؟. ﴿122نیست کار به وفق آرزوى شما و نه به وفق آرزوى اهل کتاب. هر که بکند کار بد، جزا داده خواهد شد به آن و نیابد براى خود بجز خدا، هیچ دوستى و نه یارى دهنده‌ای. ﴿123و هر که بکند از کارهایى شایسته، مرد باشد یا زن و او مسلمان‏ است، پس آن جماعت درآیند به بهشت و ستم کرده نشوند مقدار نقیرى. ﴿124و کیست نیکوتر به اعتبار دین از کسى که منقاد ساخت روى خود را براى خدا و او نیکوکار است و پیروى کرد ملّت ابراهیم را در حالتى که حنیف بود و خدا دوست گرفت ابراهیم را. ﴿125و خدا راست آنچه در آسمان‌هاست و آنچه در زمین است و هست خدا به همه چیز، در برگیرنده. ﴿126و طلب فتوى می‌کنند از تو در باب زنان [284]، بگو: خدا فتوى می‌دهد شما را در باب زنان و آنچه خوانده مى‏شود بر شما در کتاب، [نازل شده است] در حق آن زنان یتیمه که نمى‏دهید ایشان را آنچه فرض کرده شده است براى ایشان و رغبت مى‏کنید که نکاح کنید با ایشان [285]، و [نازل شده است] در باب بیچارگان از کودکان و [حکم‏ است] به آن که تعهد حال یتیمان کنید به انصاف، و آنچه می‌کنید از نیکویى، هست خدا به آن دانا [286]. ﴿127

﴿ وَإِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡهِمَآ أَن یُصۡلِحَا بَیۡنَهُمَا صُلۡحٗاۚ وَٱلصُّلۡحُ خَیۡرٞۗ وَأُحۡضِرَتِ ٱلۡأَنفُسُ ٱلشُّحَّۚ وَإِن تُحۡسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا ١٢٨ وَلَن تَسۡتَطِیعُوٓاْ أَن تَعۡدِلُواْ بَیۡنَ ٱلنِّسَآءِ وَلَوۡ حَرَصۡتُمۡۖ فَلَا تَمِیلُواْ کُلَّ ٱلۡمَیۡلِ فَتَذَرُوهَا کَٱلۡمُعَلَّقَةِۚ وَإِن تُصۡلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١٢٩ وَإِن یَتَفَرَّقَا یُغۡنِ ٱللَّهُ کُلّٗا مِّن سَعَتِهِۦۚ وَکَانَ ٱللَّهُ وَٰسِعًا حَکِیمٗا ١٣٠ وَلِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَلَقَدۡ وَصَّیۡنَا ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِکُمۡ وَإِیَّاکُمۡ أَنِ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ وَإِن تَکۡفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ غَنِیًّا حَمِیدٗا ١٣١ وَلِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَکِیلًا ١٣٢ إِن یَشَأۡ یُذۡهِبۡکُمۡ أَیُّهَا ٱلنَّاسُ وَیَأۡتِ بِ‍َٔاخَرِینَۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ ذَٰلِکَ قَدِیرٗا ١٣٣ مَّن کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ ٱلدُّنۡیَا فَعِندَ ٱللَّهِ ثَوَابُ ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ سَمِیعَۢا بَصِیرٗا ١٣٤

و اگر زنى معلوم کند از شوهرش سرکشى یا روگردانى، پس گناه نیست بر ایشان در آن که صلح آرند در میان خویش نوعى از صلح، و صلحکارى بهتر است. و حاضر کرده شده‏اند نفوس نزدیک بخل [287]و اگر نیکوکارى و پرهیزگارى کنید، پس هرآیینه خدا هست به آنچه می‌کنید دانا. ﴿128و نتوانید هرگیز عدل کردن میان زنان، اگرچه نهایت رغبت کنید، پس یارى کجى مکنید تمام کجى تا آن که بگزارید آن زنان را مانند معلقه [288]. و اگر اصلاح کنید و پرهیزگارى نمایید، پس هرآیینه خدا هست آمرزندۀ مهربان. ﴿129و اگر مرد و زن با یکدیگر جدا شوند، کفایت می‌کند خداىْ تعالى هر یکى را از توانگرى خود، و هست خدا، جوادِ استوارکار. ﴿130و خدای راست آنچه در آسمان‌هاست و آنچه در زمین‏ است. و هرآیینه حکم فرمودیم آنان را که داده شدند کتاب پیش از شما و شما را نیز، که بترسید از خدا. و اگر کافر شوید، پس هرآیینه خدا راست آنچه در آسمان‌هاست و آنچه در زمین‏ است و هست خدا، توانگر ستوده شده. ﴿131و خدا راست آنچه در آسمان‌هاست و آنچه در زمین است و خدا کارساز بس‏ است. ﴿132و اگر خواهد دور کند شما را اى مردمان و به وجود آرد دیگران را، و هست خدا بر این کار توانا. ﴿133هر که باشد طالب جزاى دنیا (یعنى جزاى عمل در دنیا طلب کند) پس نزد خدا است ثواب دنیا و آخرت و هست خدا، شنوای بینا [289]. ﴿134

﴿۞یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُواْ قَوَّٰمِینَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَیۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِینَۚ إِن یَکُنۡ غَنِیًّا أَوۡ فَقِیرٗا فَٱللَّهُ أَوۡلَىٰ بِهِمَاۖ فَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلۡهَوَىٰٓ أَن تَعۡدِلُواْۚ وَإِن تَلۡوُۥٓاْ أَوۡ تُعۡرِضُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا ١٣٥ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَٱلۡکِتَٰبِ ٱلَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَٱلۡکِتَٰبِ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ مِن قَبۡلُۚ وَمَن یَکۡفُرۡ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَکُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا ١٣٦ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ ثُمَّ ءَامَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ ثُمَّ ٱزۡدَادُواْ کُفۡرٗا لَّمۡ یَکُنِ ٱللَّهُ لِیَغۡفِرَ لَهُمۡ وَلَا لِیَهۡدِیَهُمۡ سَبِیلَۢا ١٣٧ بَشِّرِ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ بِأَنَّ لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمًا ١٣٨ٱلَّذِینَ یَتَّخِذُونَ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۚ أَیَبۡتَغُونَ عِندَهُمُ ٱلۡعِزَّةَ فَإِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعٗا ١٣٩ وَقَدۡ نَزَّلَ عَلَیۡکُمۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ أَنۡ إِذَا سَمِعۡتُمۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ یُکۡفَرُ بِهَا وَیُسۡتَهۡزَأُ بِهَا فَلَا تَقۡعُدُواْ مَعَهُمۡ حَتَّىٰ یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیۡرِهِۦٓ إِنَّکُمۡ إِذٗا مِّثۡلُهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ جَامِعُ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱلۡکَٰفِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا ١٤٠

اى مسلمانان! متعهد انصاف باشید، اظهار حق کنندگان براى خدا، و اگرچه بر ضرر خویشتن یا پدر و مادر و خویشاوندان باشد. اگر [آن که حق بر وى ثابت می‌شود] توانگر باشد یا فقیر، به هر حال خدا مهربانتر است بر ایشان. پس پیروىِ خواهش نفس مکنید، اعراض کنان از عدل و اگر پیچانید سخن را یا رو گردانید، پس هرآیینه خدا هست به آنچه می‌کنید، آگاه. ﴿135اى مسلمانان! ایمان آرید به خدا و پیغامبر او و آن کتاب که فروفرستاده است بر پیغامبر خود و آن کتاب که فروفرستاده است پیش از این و هر که کافر شود به خدا و فرشتگان او و کتاب‌هاى او و پیغامبران او و روز آخر، پس هرآیینه گمراه شد، گمراهىِ دور [290]. ﴿136آنان‌که ایمان آوردند، باز کافر شدند، باز ایمان آوردند، باز کافر شدند، باز زیادت کردند در کفر [291]، هرگز نیامرزد خداىِ تعالى ایشان را و هرگز ننماید ایشان را راهى. ﴿137خبر [292]ده منافقان را به آن که ایشان را باشد عذاب درد دهنده. ﴿138آن منافقان که کافران را دوست می‌گیرند بجز مؤمنان، آیا نزدیک ایشان ارجمندى می‌طلبند؟ پس هرآیینه ارجمندى، خدا راست همه یکجا. ﴿139و هرآیینه فروفرستاده است خدا بر شما در قرآن که چون بشنوید به آیت‌هاى خدا انکار نموده مى‏آید و تمسخر کرده می‌شود به آنها، پس منشینید با ایشان تا آن که شروع کنند در سخنى بجز آن. هرآیینه شما آنگاه که بنشینید، مانند آن کافران باشید، هرآیینه خدا به هم آرنده است منافقان و کافران را، همه یکجا در دوزخ. ﴿140

﴿ٱلَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمۡ فَإِن کَانَ لَکُمۡ فَتۡحٞ مِّنَ ٱللَّهِ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَکُن مَّعَکُمۡ وَإِن کَانَ لِلۡکَٰفِرِینَ نَصِیبٞ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَسۡتَحۡوِذۡ عَلَیۡکُمۡ وَنَمۡنَعۡکُم مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۚ فَٱللَّهُ یَحۡکُمُ بَیۡنَکُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ وَلَن یَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡکَٰفِرِینَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ سَبِیلًا ١٤١ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ یُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَهُوَ خَٰدِعُهُمۡ وَإِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُواْ کُسَالَىٰ یُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَلَا یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِیلٗا ١٤٢ مُّذَبۡذَبِینَ بَیۡنَ ذَٰلِکَ لَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ وَلَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِۚ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِیلٗا ١٤٣ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۚ أَتُرِیدُونَ أَن تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ عَلَیۡکُمۡ سُلۡطَٰنٗا مُّبِینًا ١٤٤إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ فِی ٱلدَّرۡکِ ٱلۡأَسۡفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمۡ نَصِیرًا ١٤٥ إِلَّا ٱلَّذِینَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَٱعۡتَصَمُواْ بِٱللَّهِ وَأَخۡلَصُواْ دِینَهُمۡ لِلَّهِ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۖ وَسَوۡفَ یُؤۡتِ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ أَجۡرًا عَظِیمٗا ١٤٦ مَّا یَفۡعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِکُمۡ إِن شَکَرۡتُمۡ وَءَامَنتُمۡۚ وَکَانَ ٱللَّهُ شَاکِرًا عَلِیمٗا ١٤٧

آن منافقان که انتظار شما می‌کشند، پس اگر باشد شما را فتحى از جانب خدا، گویند: آیا نبودیم با شما؟ [293]و اگر باشد کافران را نصیبى، گویند (یعنى به کافران): آیا غالب نشدیم بر شما؟ [294]و آیا باز نداشتیم شما را از ضرر مسلمانان؟ [295]پس خدا حکم خواهد کرد میان شما روز قیامت و هرگز گشاده نگرداند خدا کافران را بر مسلمانان، راهى [296]. ﴿141هرآیینه منافقان فریب می‌کنند با خدا و خدا نیز فریب می‌کند به ایشان، و چون منافقان به سوى نماز برخیزند، کاهلى کنان برخیزند، مى‏نمایند به مردمان و یاد نمى‏کنند خدا را مگر اندکى. ﴿142متردّدند در میان این و آن، نه به سوى اینانند و نه به سوى آنان و هرکه را گمراه کند خدا، پس نیابى او را هیچ راهى. ﴿143اى مسلمانان! دوست مگیرید کافران را بجز مؤمنان. آیا می‌خواهید که ثابت کنید براى خدا بر خویشتن، الزام ظاهر؟. ﴿144هرآیینه منافقان در طبقۀ زیرترین‏اند از آتش و نیابى ایشان را هیچ یارى دهنده. ﴿145مگر آنان‌که توبه کردند و صلاح پیش گرفتند و چنگ زدند به خدا و خالص گردانیدند دین خود را براى خدا، پس آن جماعت همراه مؤمنانند و زود بدهد خدا مؤمنان را مزد بزرگ. ﴿146چه کار کند خدا به عذاب شما، اگر سپاسدارى کنید و ایمان آرید و هست خدا قدرشناسِ دانا. ﴿147

﴿ ۞لَّا یُحِبُّ ٱللَّهُ ٱلۡجَهۡرَ بِٱلسُّوٓءِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ إِلَّا مَن ظُلِمَۚ وَکَانَ ٱللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا ١٤٨ إِن تُبۡدُواْ خَیۡرًا أَوۡ تُخۡفُوهُ أَوۡ تَعۡفُواْ عَن سُوٓءٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَفُوّٗا قَدِیرًا ١٤٩ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَیُرِیدُونَ أَن یُفَرِّقُواْ بَیۡنَ ٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَیَقُولُونَ نُؤۡمِنُ بِبَعۡضٖ وَنَکۡفُرُ بِبَعۡضٖ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیۡنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا ١٥٠ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ حَقّٗاۚ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابٗا مُّهِینٗا ١٥١ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَلَمۡ یُفَرِّقُواْ بَیۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ أُوْلَٰٓئِکَ سَوۡفَ یُؤۡتِیهِمۡ أُجُورَهُمۡۚ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١٥٢ یَسۡ‍َٔلُکَ أَهۡلُ ٱلۡکِتَٰبِ أَن تُنَزِّلَ عَلَیۡهِمۡ کِتَٰبٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِۚ فَقَدۡ سَأَلُواْ مُوسَىٰٓ أَکۡبَرَ مِن ذَٰلِکَ فَقَالُوٓاْ أَرِنَا ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ بِظُلۡمِهِمۡۚ ثُمَّ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَیِّنَٰتُ فَعَفَوۡنَا عَن ذَٰلِکَۚ وَءَاتَیۡنَا مُوسَىٰ سُلۡطَٰنٗا مُّبِینٗا ١٥٣ وَرَفَعۡنَا فَوۡقَهُمُ ٱلطُّورَ بِمِیثَٰقِهِمۡ وَقُلۡنَا لَهُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَقُلۡنَا لَهُمۡ لَا تَعۡدُواْ فِی ٱلسَّبۡتِ وَأَخَذۡنَا مِنۡهُم مِّیثَٰقًا غَلِیظٗا ١٥٤

دوست نمی‌دارد خدا بلند گفتنِ سخن بد، مگر سخن گفتن مظلوم [که عفو هست] و هست خدا شنوای دانا. ﴿148اگر آشکارا کنید کار نیک را یا پنهان کنید آن را یا عفو کنید از ظلمى، پس هرآیینه هست خدا عفو کننده توانا. ﴿149هرآیینه کسانی که کافر می‌شوند به خدا و پیغامبران او و کسانی که می‌خواهند که تفرقه کنند در میان خدا و پیغامبران او [297]و کسانی که می‌گویند: ایمان مى‏آریم به بعض پیغامبران و نامعتقد مى‏شویم بعض را و می‌خواهند که راهى گیرند در میان این و آن. ﴿150آن جماعت ایشانند کافران به تحقیق و آماده ساخته‏ایم براى کافران، عذاب رسوا کننده. ﴿151و کسانی که ایمان آوردند به خدا و پیغامبران او و تفرقه نکردند در میان هیچ یک از ایشان، آن جماعت خواهد داد خدا ایشان را مزد ایشان و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿152در [298]خواست می‌کنند از تو اهل کتاب، که فرود آرى بر ایشان کتاب را از آسمان (یعنى یک دفعه)، پس سؤال کرده بودند از موسى سخت‏تر از این، گفتند: خدا را بنما به ما آشکارا، پس گرفت ایشان را صاعقه به سبب گناه ایشان. باز معبود گرفتند گوساله را، بعد از آن که آمد به ایشان معجزه‌ها، پس درگذشتیم از این جریمه و دادیم موسى را غلبۀ ظاهر. ﴿153و برداشتیم بالاى ایشان طور را براى گرفتن عهد ایشان و گفتیم ایشان را: درآیید به دروازه، سجده کنان و گفتیم ایشان را: تجاوز مکنید در روز شنبه و گرفتیم از ایشان عهد محکم. ﴿154

﴿ فَبِمَا نَقۡضِهِم مِّیثَٰقَهُمۡ وَکُفۡرِهِم بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَقَتۡلِهِمُ ٱلۡأَنۢبِیَآءَ بِغَیۡرِ حَقّٖ وَقَوۡلِهِمۡ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ بَلۡ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَیۡهَا بِکُفۡرِهِمۡ فَلَا یُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِیلٗا ١٥٥ وَبِکُفۡرِهِمۡ وَقَوۡلِهِمۡ عَلَىٰ مَرۡیَمَ بُهۡتَٰنًا عَظِیمٗا ١٥٦ وَقَوۡلِهِمۡ إِنَّا قَتَلۡنَا ٱلۡمَسِیحَ عِیسَى ٱبۡنَ مَرۡیَمَ رَسُولَ ٱللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰکِن شُبِّهَ لَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِینَ ٱخۡتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُۚ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِلَّا ٱتِّبَاعَ ٱلظَّنِّۚ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینَۢا ١٥٧ بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَیۡهِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمٗا ١٥٨ وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ إِلَّا لَیُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یَکُونُ عَلَیۡهِمۡ شَهِیدٗا ١٥٩ فَبِظُلۡمٖ مِّنَ ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا عَلَیۡهِمۡ طَیِّبَٰتٍ أُحِلَّتۡ لَهُمۡ وَبِصَدِّهِمۡ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ کَثِیرٗا ١٦٠ وَأَخۡذِهِمُ ٱلرِّبَوٰاْ وَقَدۡ نُهُواْ عَنۡهُ وَأَکۡلِهِمۡ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِۚ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡکَٰفِرِینَ مِنۡهُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا ١٦١ لَّٰکِنِ ٱلرَّٰسِخُونَ فِی ٱلۡعِلۡمِ مِنۡهُمۡ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ یُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَۚ وَٱلۡمُقِیمِینَ ٱلصَّلَوٰةَۚ وَٱلۡمُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ أُوْلَٰٓئِکَ َنُؤۡتِیهِمۡ أَجۡرًا عَظِیمًا ١٦٢

پس به سبب شکستن ایشان عهد خود را و به سبب کفر ایشان به آیات خدا و کشتن ایشان انبیا را به ناحق و گفتن ایشان که دل‌های ما در پرده است. نه، بلکه مهر نهاده است خداىِ تعالى بر دل‌های ایشان به سبب کفر ایشان، پس ایمان نیارند مگر اندکى. ﴿155و به سبب کفر ایشان و گفتن ایشان بر مریم، بهتانى بزرگ [299]. ﴿156و به سبب گفتن ایشان: هر آیینه ما کشتیم مسیح، عیسى پسر مریم را که فى الواقع پیغامبر خدا بود، و نکشته‏اند او را و بردار نکرده‏اند او را و لیکن مشتبه شد بر ایشان. و هرآیینه کسانی که اختلاف کردند در باب عیسى در شک‏اند از حال او و نیست ایشان را به آن یقینى، لیکن پیروىِ ظن می‌کنند و به یقین نکشته‏اند او را. ﴿157بلکه برداشت او را خداى تعالى به سوى خود و هست خدا غالب استوارکار. ﴿158و نباشد هیچ‌کس از اهل کتاب اّلا البته ایمان آورد به عیسى پیش از مردن عیسى [300]، و روز قیامت باشد عیسى گواه بر ایشان ﴿159پس به سبب ظلمى که به ظهور آمد از یهود، حرام ساختیم بر ایشان چیزهاى پاکیزه که حلال بودند ایشان را و به سبب بازداشتن ایشان، مردمان بسیار از راه خدا. ﴿160و گرفتن ایشان سود را و حال آن که منع کرده شده‏اند از آن و خوردنِ ایشان اموال مردمان را به ناحق و مهیا کردیم براى کافران از ایشان (یعنى مصرّان بر کفر) عذاب درد دهنده [301]. ﴿161لیکن ثابت‌قدمان در علم از اهل کتاب و مؤمنان که ایمان مى‏آرند به آنچه فروفرستاده شده است به سوى تو و آنچه فروفرستاده شده است پیش از تو. و (مدح می‌کنم) برپا دارندگان نماز را، و همچنین دهندگان زکات را و ایمان آرندگان به خدا و روز آخر، این جماعت زود بدهیم ایشان را مزد بزرگ. ﴿162

﴿ ۞إِنَّآ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ کَمَآ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ نُوحٖ وَٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَإِسۡمَٰعِیلَ وَإِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَعِیسَىٰ وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَٰرُونَ وَسُلَیۡمَٰنَۚ وَءَاتَیۡنَا دَاوُۥدَ زَبُورٗا ١٦٣ وَرُسُلٗا قَدۡ قَصَصۡنَٰهُمۡ عَلَیۡکَ مِن قَبۡلُ وَرُسُلٗا لَّمۡ نَقۡصُصۡهُمۡ عَلَیۡکَۚ وَکَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَکۡلِیمٗا ١٦٤ رُّسُلٗا مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمٗا ١٦٥ لَّٰکِنِ ٱللَّهُ یَشۡهَدُ بِمَآ أَنزَلَ إِلَیۡکَۖ أَنزَلَهُۥ بِعِلۡمِهِۦۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یَشۡهَدُونَۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدًا ١٦٦ إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ قَدۡ ضَلُّواْ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا ١٦٧ إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمۡ یَکُنِ ٱللَّهُ لِیَغۡفِرَ لَهُمۡ وَلَا لِیَهۡدِیَهُمۡ طَرِیقًا ١٦٨ إِلَّا طَرِیقَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٗا ١٦٩ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَکُمُ ٱلرَّسُولُ بِٱلۡحَقِّ مِن رَّبِّکُمۡ فَ‍َٔامِنُواْ خَیۡرٗا لَّکُمۡۚ وَإِن تَکۡفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا ١٧٠

هرآیینه ما وحى فرستادیم به سوى تو چنانکه وحى فرستادیم به سوى نوح و پیغامبران پس از وى و چنانکه وحى فرستادیم به سوى ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و نبیرگان و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان و چنانکه دادیم داود را زبور. ﴿163و چنانکه فرستادیم پیغامبرانى که قصۀ ایشان گفته‏ایم بر تو پیش از این و پیغامبرانى که قصّۀ ایشان نگفته‏ایم بر تو و گفت خدا با موسى سخن. ﴿164فرستادیم پیغامبران، مژده دهندگان و بیم کنندگان تا نباشد مردمان را بر خدا الزام، بعدِ فرستادن پیغامبران [302]و هست خدا غالبِ استوارکار. ﴿165لیکن خدا اظهار مى‏فرماید در حقِّ آنچه فروفرستاده است به سوى تو که فروفرستاد آن را به علم خود و فرشتگان نیز گواهى می‌دهند و بس است خدا گواه. ﴿166هرآیینه کسانی که کافر شدند و بازداشتند (یعنى مردمان را) از راه خدا، به تحقیق گمراه شدند، گمراهى دور. ﴿167هرآیینه کسانی که کافر شدند و ستم کردند، هرگز نیامرزد ایشان را خدا و ننماید ایشان را راهى. ﴿168مگر راه دوزخ، جاویدان آنجا همیشه و هست این بر خدا آسان. ﴿169اى مردمان! هرآیینه آمد به شما پیغامبر به راستى از جانب پروردگار شما، پس ایمان آرید [تا ایمان آوردن] بهتر باشد براى شما. و اگر کافر شوید، پس هرآیینه خدا راست آنچه در آسمان‌ها و زمین‏ است و هست خدا دانای استوارکار. ﴿170

﴿یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِی دِینِکُمۡ وَلَا تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّۚ إِنَّمَا ٱلۡمَسِیحُ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَ رَسُولُ ٱللَّهِ وَکَلِمَتُهُۥٓ أَلۡقَىٰهَآ إِلَىٰ مَرۡیَمَ وَرُوحٞ مِّنۡهُۖ فَ‍َٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۖ وَلَا تَقُولُواْ ثَلَٰثَةٌۚ ٱنتَهُواْ خَیۡرٗا لَّکُمۡۚ إِنَّمَا ٱللَّهُ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓ أَن یَکُونَ لَهُۥ وَلَدٞۘ لَّهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَکِیلٗا ١٧١ لَّن یَسۡتَنکِفَ ٱلۡمَسِیحُ أَن یَکُونَ عَبۡدٗا لِّلَّهِ وَلَا ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ ٱلۡمُقَرَّبُونَۚ وَمَن یَسۡتَنکِفۡ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَیَسۡتَکۡبِرۡ فَسَیَحۡشُرُهُمۡ إِلَیۡهِ جَمِیعٗا ١٧٢ فَأَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَیُوَفِّیهِمۡ أُجُورَهُمۡ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦۖ وَأَمَّا ٱلَّذِینَ ٱسۡتَنکَفُواْ وَٱسۡتَکۡبَرُواْ فَیُعَذِّبُهُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا وَلَا یَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَلِیّٗا وَلَا نَصِیرٗا ١٧٣ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَکُم بُرۡهَٰنٞ مِّن رَّبِّکُمۡ وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکُمۡ نُورٗا مُّبِینٗا ١٧٤ فَأَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَٱعۡتَصَمُواْ بِهِۦ فَسَیُدۡخِلُهُمۡ فِی رَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَفَضۡلٖ وَیَهۡدِیهِمۡ إِلَیۡهِ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِیمٗا ١٧٥

اى [303]اهل کتاب! از حد مگذرید در دین خود و مگویید بر خدا مگر سخنِ راست، جز این نیست که عیسى پسر مریم، پیغامبر خداست و فیض اوست، انداخت آن را به سوى مریم و روحى است از جانب خدا، پس ایمان آرید به خدا و پیغامبران او و مگویید: خدایان سه‌اند، بازمانید از (این قسم گفتار) تا این بازماندن، بهتر باشد شما را. جز این نیست که خدا معبود یگانه است، پاکی است خدا را از آن که باشد او را فرزندى. مر او راست آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین‏ است و بس‏ است خدا کارسازنده. ﴿171ننگ ندارد عیسى از آن که باشد بندۀ خدا و نه فرشتگان مقرّب، ننگ دارند و هر که ننگ کند از بندگى او و سرکشى کند، پس خواهد برانگیخت ایشان را نزدیک خویش همه یکجا. ﴿172پس امّا کسانی که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، پس تمام دهد ایشان را مزد ایشان و زیاده دهد ایشان را از فضل خود. و امّا کسانی که ننگ داشتند و سرکشى کردند، پس عذاب کند ایشان را عذابِ درد دهنده، و نیابند براى خویش بجز خدا هیچ دوستى و هیچ یارى دهى. ﴿173اى مردمان! به تحقیق آمد نزدیک شما دلیلى از پروردگار شما و نازل کردیم به سوى شما روشنىِ آشکارا. ﴿174امّا کسانی که ایمان آوردند به خدا و چنگ زدند به او، پس زود در آرد ایشان را در رحمت و فضل از نزدیک خود و بنماید ایشان را به سوى خود، راهِ راست. ﴿175

[197] در جاهلیت اولیای دختدان یتیمان مانند ابنای اعمام ایشان را به نکاح خود درمی‌آوردند و ایفای حقوق نکاح نمی‌کردند، خدای تعالی آیت فرستاد. [198] یعنی بر سف‌ها، حِجر باید کرد و اموال ایشان که به حقیقت همه مسلمانان به آن منتفع‌اند، بی‌واسطه یا با واسطه به دست ایشان داده ضائع نباید ساخت، والله اعلم. [199] یعنی در ایام کودکی. [200] یعنی بالغ شوند. [201] یعنی در خردسالی ایشان. [202] یعنی وصی یتیم اگر توانگر باشد از اموال یتیم چیزی نگیرد. [203] یعنی مردان و زنان هر دو حصه دارند از هر مال که باشد، کم بود یا بسیار، درین ردّ است بر اهل جاهلیت که زنان را حصه نمی‌دادند. [204] یعنی خویشان غیر وارث. [205] یعنی به طریق استحباب. [206] یعنی آنان که اولاد داشته باشند به وجهی وصیت کنند که اولاد را ضرر نرسد و این در شرع یک‌سوم مال یاکمتراز آن است، والله اعلم. [207] مترجم گوید: حکم دو دختر نیز ثلثان است، والله اعلم. [208] یعنی مابقی برای پدر است. [209] یعنی برادران و خواهران، حصۀ مادر را ناقص می‌سازند، اگرچه خود چیزی نیابند و یک برادر و یک خواهر ناقص سازد، والله اعلم. [210] یعنی اگر وصیت باشد، نخست ادای وصیت کنند و اگر دَین باشد، نخست ادای دَین کنند. [211] ومعنای کلاله آن است که پدر و فرزند و برادر و خواهر تنی ندارد. [212] یعنی اخیافی. [213] یعنی وصیتی که زیاده از ثلث بود، اعتبار ندارد، والله اعلم. [214] یعنی از مسلمانان. [215] بعد این آیت، خدایْ تعالی راهی مقررکرد و آن رجم ثیّب و جلدِ بکر است، پس الحال حکم حبس نیست، والله اعلم. [216] این آیت، مجمل است ودر احادیث آمده است که بِکر آزاد را صد تازیانه باید زد و ثیّب آزاد را سنگسار باید کرد و غلام را پنجاه تازیانه باید زد، والله اعلم. [217] یعنی پیش از حضور مرگ. [218] اهل جاهلیت، زنان را نیز از جملۀ میراث می‌دانستند، ولی میّت اگر می‌خواست به جبر در (نکاح خود) می‌آورد و اگر می‌خواست منع می‌کرد که با اجنبی نکاح کند، تا انکه حق تعالی این آیت فرستاد. [219] یعنی از نکاح به هر که خواهند. [220] یعنی مال بسیار در مهر داده باشید. [221] یعنی مباشرت کردید. [222] یعنی ایجاب و قبول به حضور شهود در میان آمد. [223] یعنی دایه‌ها. [224] یعنی پسر خوانده نباشد. [225] یعنی اگر زنی را از دارالحرب اسیر کرده‌اند، نکاح و تسرّی او صحیح بُوَد هرچند آنجا زوج داشته باشد، والله اعلم. [226] یعنی نکاح صحیح آن است که مهر باشد و مؤید باشد به حسب ظاهر، زیرا که چون حاجت جماع همیشه است و احصان، بدون عقد مؤبّد حاصل نشود، والله اعلم. [227] یعنی به جماع، تمام مهر لازم می‌شود، والله اعلم. [228] یعنی بعد مقرر کردن اگر به تراضی، زیاده یا کم کنید باک نیست، والله اعلم. [229] یعنی کنیزکان نیز بنات آدم‌اند، والله اعلم. [230] فارق در نکاح و اتخاذ اخدان، شرط شهود است و در احصان و سفاح مؤبد بودن عقد به حسب ظاهر، والله اعلم. [231] یعنی پنجاه تازیانه و اگر در حبالۀ زوج نباشد نیز عقوبت او پنجاه تازیانه است، زیرا که ذکر این قید به جهت نفی احتمال زیاده است و این معنی، در حدیث مبین شده، والله اعلم. [232] یعنی مال یکدیگر به ناحق نباید خورد. [233] گناه کبیره آن است که بر آن حد، مشروع شده یا وعده دوزخ کرده آمده یا به کفر مُسمّی شده در قرآن یا سنت صحیحه و هرکه از کبائر اجتناب کند، صغائر او را نماز و روزه و صدقه نا بود می‌سازد، والله اعلم. [234] یعنی حلیف را رعایت کردن یا وصیت کردن می‌تواند و ایشان را در میراث دخل نیست و میراث برای اقربا مقرر کرده شده است، والله اعلم. [235] یعنی به سبب آن که مردان دراصل جبلت بر تراند از زنان. [236] یعنی مال و آبرو را. [237] در این آیت بیان فرمود که مرد فرمان‌روا است به سبب فضل جبلی و به سبب انفاق وزن صالحه کسی است که فرمانبرداری کند و حفظ مال نماید، والله اعلم. [238] یعنی مباشرت مکنید. [239] یعنی به حیلۀ ایذا دادن، تجسس مکنید، والله اعلم. [240] یعنی غلامان و کنیزکان. [241] یعنی از ایشان نامی و نشانی نماند. [242] این حکم قبل از تحریم خمر بود، بعد ازان مستی بالکلیه حرام شد، والله اعلم. [243] مترجم گوید که: خدای عزوجل در ردّ یهود و تعداد قبائح ایشان آیات فرستاد. [244] یعنی به زبان حال. [245] مترجم گوید: پیچانیدن سخن آن است که سَبّ را چنان در کلام خلط کنند که کسی نشناسد و «اسمع غیر مسمع» دو معنی دارد: یکی آن که بشنو در حالتی که معظم و محترمی و کسی با تو خلاف رضای تو نتواند گفت، دیگر آنکه بشنو در حالتی که محقری و کسی با تو سخن نمی‌گوید و «راعنا» نیز دو معنی دارد: یکی آنکه رعایت کن ما را دیگر احمق رعونت دارنده. غرض ایشان سَبّ بود. کلمۀ محتمل معنیین می‌گفتند، والله اعلم. [246] یعنی می‌گویند که بنی اسرائیل برگزیدگان خدایند، ایشان را عذاب نخواهد شد مگر چند روز. [247] درین آیت، تعریض است به آن که یهود، روز احزاب مددکار مشرکان شدند. [248] نقیر غلاف نازکی است که بر پشت خستۀ خرما می‌باشد. [249] درین آیت اشاره است به قصۀ عثمان حجبی که مفتاح کعبه از دست وی گرفتند و مردمان آن را از حضرت پیغامبرجطلب کردند آن حضرت قبول نموده به عثمان رد فرمود [250] مردم ضعیف‌الایمان در خلاف هوای نفس به حکم شرع راضی نمی‌شدند و گاهی به کاهنان و رئیسان کفر رجوع می‌کردند، چون آن حضرت ایشان را بر این معنی تعزیر یا تهدید فرمود، سوگند خوزدند که مخالفت آن حضرت مقصود ما نیست خدای تعالی درین باره آیات فرستاد [251] یعنی مردمان خصوم. [252] یعنی از قتل ایشان. [253] یعنی واجب می‌کردیم. [254] مترجم گوید: مردم ضعیف‌الاسلام در اول اسلام که جهاد فرض نشده بود، دعوت اسلام قبول نمودند وچون جهاد فرض شد، از آن تقاعد کردند و از بعضی، کلمات منافقانه سر بر می‌زد و بعضی با مخالفین همزبان شده خلاف رضای آن حضرت رأی می‌دادند. خدای تعالی درین باره آیات فرستاد. [255] یعنی گرفتاران به دست کفار. [256] یعنی جنگ مکنید. [257] یعنی پس قبول کردند. [258] یعنی این کلمه حق است که خبر از جانب خدا است و شر از جانب بنده، لیکن مقصود این مردم ازین کلمه درست نیست و آن این است که جهاد با جمیع قبائل عرب، معقول نیست، پس اگر فتح باشد، پس نعمتی غیر مترقب است و اگر هزیمت باشد، موافق حال این تدبیر است و چون جهاد به امر الهی همه خیر است، عقل را درآنجا دخل دادن صحیح نباشد، والله اعلم. [259] یعنی بر تو رغبت دادن است و بس. اگر همراهی نکنند، بر تو مؤاخذه نیست، والله اعلم. [260] یعنی مثلاً سفارش گدای به تَوَانگر تا او را چیزی بدهد، نیک است و سفارش برای سارق تا دست او نبُرد، درست نیست. [261] مترجم گوید: خدای تعالی بیان می‌فرماید که به تملّقِ کفار، اعتماد نباید کرد. [262] یعنی بعضی به تملق فریفته شدند و بعضی نشدند و می‌بایست که همه باتفاق فریفته نمی‌شدند، والله اعلم. [263] یعنی مسلمان شوند و هجرت کنند. [264] مترجم گوید: وکسی که ایمان آرد و هجرت نکند، حکم او به طریق اولی فهمیده شد؛ والله اعلم. [265] یعنی اگر اسلام آرند و هجرت کنند، ایشان را دوست باید گرفت و اگر اسلام نیارند، می‌باید کشت؛ مگر آنکه پیمان داشته باشند و ثابتان را بر عهد و حلفای معاهدان را به هیچ وجه، نتوان ایذا داد؛ والله اعلم. [266] صلح می‌کنند و باز نقض عهد می‌نمایند؛ والله اعلم. [267] مترجم گوید: خدای تعالی احکام قتل خطأ بیان می‌فرماید و آنکه کف از کسی که به کلمۀ اسلام متکلم شد، واجب است وفضل مجاهدان و وجوب هجرت از دار کفر به دار اسلام و کیفیت نماز سفر و نماز خوف بیان می‌کند، والله اعلم. [268] یعنی مقتول مسلمان اگر از ساکنان دار‌الحرب باشد، دیت لازم نیست، والله اعلم. [269] یعنی و او مؤمن باشد. [270] جمهور مفسّرین، تصور ﴿وَإِن کَانَ مِن قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞ[النساء: 92]. در مقتول کافر کرند به ملاحظۀ آنکه توارث در میان مؤمن و کافر منقطع است و سبیل دیت، سبیل میراث است وبندۀ ضعیف می‌گوید: تمهید مسأله به ﴿وَمَا کَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن یَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَ‍ٔٗاۚوتقید به ﴿وَهُوَ مُؤۡمِنٞدر نظیر ما نحن فیه ظاهر است در آنکه اینجا قید ایمان، معتبر است و لزوم دیت به جهت وفا به عهد است نه بر سبیل میراث ونظیرش وجوب مهر است در مسأله مؤمنه از قوم متعاهدین در سوره ممتحنه، والله اعلم. [271] فائده قید ﴿غَیۡرُ أُوْلِی ٱلضَّرَرِآن است که در ﴿أُوْلِی ٱلضَّرَرِاین حکم مطرد نیست، بلکه جمعی باشَند از ﴿أُوْلِی ٱلضَّرَرِکه نیّت صحیحه دارند ثواب عمل کامل یابند، والله اعلم. [272] یعنی به ترک هجرت از دار‌الحرب به دارالسلام و به تکثیر سواد کفار، والله اعلم. [273] یعنی در راه قبل وصول به مقصد. [274] مترجم گوید: مشهور آن است که این آیت در صلوۀ مسافر نازل شده است وخوف، قید اتفاقی است و آنچه نزدیک این بنده رجحان یافته است، آن است که این آیت در صلوۀ خوف نازل شده است و سفر، قید اتفاقی است و مراد از قصر در کیفیت رکوع و سجود است که به ایما ادا می‌توان کرد، نه در کمیت رکعات، والله اعلم. [275] یعنی وقت خوف. [276] یعنی مقابل عدوّ. [277] وحذر خود و زره و سپر را گویند. [278] مترجم گوید: این را صورت‌ها است یکی آنکه امام دوبار نماز گزارد، یک بار به این جماعت و دیگر بار به آن جماعت دیگر. آنکه امام با یک جماعت، یک رکعت گذارد و در قیام، توقف کند تا آنکه رکعت دیگر خوانده مقابل عدو روند، آن جماعت دیگر آمده اقتدا به امام کنند و رکعت دیگر به آن جماعت خواند در قعده چندان توقف کند که از رکعت دوم فارغ شوند، انگه به ایشان سلام دهد. این هر دو با صورت‌های دیگر همه صحیح شده و همه محتمل آن است، والله اعلم. [279] یعنی به طریق نماز امن، والله اعلم. [280] مترجم گوید: مردم ضعیف‌الاسلام اگر کسی را از ایشان مرتکب گناهی می‌شد، دور وی حیله‌ها بافته پیش آن حضرت به وجهی اظهار میکردند که برائت او به خاطر مبارک می‌رسید وبا یکدیگر خولت کرده رازها به خلاف رضای شریف در میان می‌آورند، خدای تعالی آیات فرستاد. [281] مترجم گوید: یعنی قوت دل بیفزاییم. [282] مترجم گوید: از اینجا تغلیظ تحریم شرک می‌فرماید. [283] مترجم گوید: یعنی مانند خصی کردن وسوزن زدن بر بدن تا سرخ یا کبود گردانند، والله اعلم. [284] یعنی چه نوع به ایشان معامله باید کرد، والله اعلم. [285] در نکاح زنان یتیمه زغبت می‌کردند به سبب براعت جمال وحداثت سن در ادای نفقه و مهر کوتاهی می نودند، والله اعلم. [286] جواب این استفتاء، تفصیلی داشت، پس خدای تعالی بعضی مسائل را حواله فرمود بر آیات سابقه و آن مسألۀ تحریم ظلم بر «یتامی النساء» است وبعضی را اینجا جواب داد و آن مسألۀ نشوز و تحریم میل کلّی به یک زن و اعراض از زن دیگر و اباحۀ طلاق در صودت ضرورت، والله اعلم. [287] یعنی از بخل غائب نمی‌شوند و آن را نمی‌گذارند، والله اعلم. [288] مترجم گوید: معلقه زنی است که نه بیوه باشد و نه به او شوهر، موافقت کنم. [289] یعنی پس چرا طالب هر دو نباشید، والله اعلم. [290] مترجم گوید: مراد آن است که هرکه در ملّت اسلامیه داخل شد، او را به تفصیل، تصدیق این چیزها باید کرد. [291] یعنی اصرار کردند، والله اعلم. [292] مترجم گوید: از اینجا وعید منافقان بیان می‌فرماید. [293] یعنی از زمرۀ شماایم، والله اعلم. [294] یعنی خواه [و] مخواه شما را مصلحت دانستیم که با مسلمانان بجنگید و نگذاشتیم که به مصلحت دیگر عمل کنید، والله اعلم. [295] یعنی سعی کردیم که ضرر مسلمانان به شما نرسد، والله اعلم. [296] یعنی نشود که اسلام را مستأصل گردانند، والله اعلم. [297] یعنی به خدا ایمان آرند و به پیغامبران ایمان نیارند، والله اعلم. [298] مترجم گوید: از اینجا خدایْ تعالی ردّ شبهۀ یهود می‌کند که قرآن چرا یک دفعه مثل الواح موسی نازل نشد و این سخن ممتد است تا ﴿یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ [299] یعنی قذف به زنا. [300] مترجم گوید: یعنی یهودی که حاضر شوند نزول عیسی را البته ایمان آرند، والله اعلم. [301] مترجم گوید: اگر گویی انکار عیسی بعد نزل تورات کرده بودند و تحریم لحوم ابل و تحریم ذی ظفر در تورات مذکور بود، پس چکونه جزای انکار عیسی باشد؟ گویم نزدیک این بنده، ظاهر آن است: مراد از تحریم طیّبات، موقوف داشتن نعمت‌ها است که سابقاٌ ایشان را داده بودند از پادشاهی و نبوت و نصرت و غیر آن و این مشابه آن آیتی است: ﴿وَضُرِبَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلذِّلَّۀُ وَٱلۡمَسۡکَنَۀُ[البقرۀ: 61]. الایه. واین آیت: ﴿وَحَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡیَۀٍ أَهۡلَکۡنَٰهَآ[الأنبیاء: 95]. وحینئذٍ، جمیع کلام باهم مربوط باشد، والله اعلم. [302] یعنی تا نگویند که تقصیرِ ما نیست، هیچ پیغمبر نزدیک ما نیامد، والله اعلم. [303] مترجم گوید: از اینجا شروع می‌فرماید در ردّ شبهة نصاری، والله اعلم. ﴿ یَسۡتَفۡتُونَکَ قُلِ ٱللَّهُ یُفۡتِیکُمۡ فِی ٱلۡکَلَٰلَةِۚ إِنِ ٱمۡرُؤٌاْ هَلَکَ لَیۡسَ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَهُۥٓ أُخۡتٞ فَلَهَا نِصۡفُ مَا تَرَکَۚ وَهُوَ یَرِثُهَآ إِن لَّمۡ یَکُن لَّهَا وَلَدٞۚ فَإِن کَانَتَا ٱثۡنَتَیۡنِ فَلَهُمَا ٱلثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَۚ وَإِن کَانُوٓاْ إِخۡوَةٗ رِّجَالٗا وَنِسَآءٗ فَلِلذَّکَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۗ یُبَیِّنُ ٱللَّهُ لَکُمۡ أَن تَضِلُّواْۗ وَٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ ١٧٦

طلب فتوى می‌کنند از تو، بگو: خدا فتوى می‌دهد شما را در باب میراثِ کسی که والد و ولد ندارد، اگر مردى بمیرد که فرزندش نیست [و نه والد] و او را خواهرى باشد [304]، پس خواهرش راست، نیمۀ آنچه گذاشته است و [اگر این خواهر مُردی] آن برادر، وارثِ او شدى، اگر نباشد آن را فرزندی، پس اگر خواهران دو باشند، پس ایشان راست دو سوّم حصۀ آنچه بگذاشته است و اگر ایشان جماعتی باشند مردان و زنان، پس مرد راست مانند حصۀ دو زن. بیان می‌کند خدا براى شما تا گمراه نشوید و خدا به همه چیز داناست.﴿176

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد