تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سوره الحجر

سورة الحجر - سورة 15 - عدد آیاتها 99

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

  1. الرَ تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِینٍ

    الر (الف. لام. را) این آیات کتاب و قرآن روشنگر است. ﴿1﴾

  2. رُّبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ کَانُواْ مُسْلِمِینَ چه بسا کسانی‌که کافر شدند دوست دارند (و آرزو می‌کنند) که ای کاش مسلمان بودند. ﴿2﴾

  3. ذَرْهُمْ یَأْکُلُواْ وَیَتَمَتَّعُواْ وَیُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ بگذار آن‌ها بخورند، و بهره گیرند، و آرزوها (ی دراز) سرگرم (و غافل) شان سازد، پس بزودی خواهند دانست. ﴿3﴾

  4. وَمَا أَهْلَکْنَا مِن قَرْیَةٍ إِلاَّ وَلَهَا کِتَابٌ مَّعْلُومٌ و ما (اهل) هیچ دیار (و شهر) ی را هلاک نکردیم؛ مگر اینکه (مهلت و) اجلی معین (و معلوم) داشت. ﴿4﴾

  5. مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ هیچ امتی بر اجل خود پیش نمی‌گیرد، و از آن عقب نخواهد افتاد. ﴿5﴾

  6. وَقَالُواْ یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ و (کافران) گفتند: «ای کسی‌که قرآن بر تو نازل شده است، بی‌تردید تو دیوانه‌ای! ﴿6﴾

  7. لَّوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلائِکَةِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ اگر از راستگویانی چرا فرشتگان را برای ما نمی‌آوری؟». ﴿7﴾

  8. مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَمَا کَانُواْ إِذًا مُّنظَرِینَ ما فرشتگان را جز به حق نازل نمی‌کنیم، و (هر گاه نازل شوند) آنگاه به آن‌ها مهلت داده نمی‌شود، (و کارشان یکسره می‌شود). ﴿8﴾

  9. إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ همانا ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان آن هستیم. ﴿9﴾

  10. وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الأَوَّلِینَ و یقیناً ما پیش از تو (پیامبرانی) در (میان) گروها (و امت‌ها) ی نخستین فرستاده‌ایم. ﴿10﴾

  11. وَمَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ هیچ پیامبری به (سوی) آن‌ها نمی‌آمد مگر آن که مسخره‌اش می‌کردند. ﴿11﴾

  12. کَذَلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ این چنین آن (تکذیب و استهزاء) را در دل‌های  مجرمان راه می‌دهیم. ﴿12﴾

  13. لاَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِینَ آن‌ها به آن (قرآن) ایمان نمی‌آورند، و به راستی سنت (و روش) پیشینیان (نیز چنین) گذشته است. ﴿13﴾

  14. وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاء فَظَلُّواْ فِیهِ یَعْرُجُونَ و اگر دری از آسمان به روی آن‌ها بگشاییم که پیوسته در آن بالا روند، ﴿14﴾

  15. لَقَالُواْ إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ باز هم می‌گویند: «یقیناً ما را چشم بندی کرده‌اند، بلکه ما گروهی سحر شده‌ایم!». ﴿15﴾

  16. وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاء بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ و به راستی ما در آسمان برج‌هایی قرار دادیم، و آن‌ها را برای بینندگان آراستیم. ﴿16﴾

  17. وَحَفِظْنَاهَا مِن کُلِّ شَیْطَانٍ رَّجِیمٍ و آن را از هر شیطان رانده شده‌ای حفظ کردیم. ﴿17﴾

  18. إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ مگر آن کسی‌که دزدانه گوش فرا دهد، پس (در آن صورت) شهابی آشکار دنبالش کند. ﴿18﴾

  19. وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْزُونٍ و زمین را گستردیم، و در آن کوه‌های استواری افکندیم، و از هر چیز سنجیده (و مناسب) در آن رویاندیم. ﴿19﴾

  20. وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ و برای شما (انواع) وسایل زندگی، و (همچنین برای) کسانی‌که روزی دهنده‌ی آن‌ها نیستید، در آن قرار دادیم. ﴿20﴾

  21. وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه‌هایش نزد ماست، و ما جز به‌اندازه‌ای معین آن را نازل نمی‌کنیم. ﴿21﴾

  22. وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ و ما بادها را بارور کننده‌ی (ابرها و گیاهان) فرستادیم، پس از آسمان‌ها آبی نازل کردیم و با آن (آب) شما را سیراب ساختیم، در حالی‌که شما خازن (و نگهدارنده‌ی) آن نیستید. ﴿22﴾

  23. وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ و یقیناً ماییم که زنده می‌کنیم و می‌میرانیم، و ما وارث (همه‌ی جهانیان) هستیم. ﴿23﴾

  24. وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنکُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ و به یقین (حال) گذشتگان شما را دانسته‌ایم، و به یقین (حال) آیندگان را (هم به خوبی) دانسته‌ایم. ﴿24﴾

  25. وَإِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ و (ای پیامبر!) بی‌گمان پروردگار تو، (همه‌ی) آن‌ها را (در قیامت) محشور می‌کند، همانا او حکیم داناست. ﴿25﴾

  26. وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ و به راستی ما انسان را از گِل خشکیده‌ای، که از گِل بویناک تیره‌ای (گرفته شده) بود آفریدیم. ﴿26﴾

  27. وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ و جن را پیش از آن از آتش سوزان آفریدیم. ﴿27﴾

  28. وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ و (به یاد آور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: «همانا من آفریننده‌ی بشری از گِل خشکیده‌ای که از گِل بویناک تیره‌ای (گرفته شده)، هستم. ﴿28﴾

  29. فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ پس چون (او را آفریدم  و) به او سامان دادم، و از روح خود در آن دمیدم، (همگی) برای او سجده کنید». ﴿29﴾

  30. فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ پس همه‌ی فرشتگان با همدیگر سجده کردند. ﴿31﴾

  31. إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى أَن یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ جز ابلیس، که سر پیچی کرد از آنکه با سجده‌کنندگان باشد. ﴿31﴾

  32. قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلاَّ تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ (الله) فرمود: «ای ابلیس! تو را چه شده که با سجده‌کنندگان (همراه) نیستی؟!» ﴿32﴾

  33. قَالَ لَمْ أَکُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ گفت: «من هرگز برای بشری که او را از گِل خشکیده‌ای که از گِل بویناک تیره‌ای (گرفته شده) آفریده‌ای، سجده نخواهم کرد». ﴿33﴾

  34. قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ (الله) فرمود: «از آن (بهشت) بیرون شو، بی‌گمان تو رانده شده‌ای، ﴿34﴾

  35. وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ و همانا تا روز قیامت بر تو لعنت خواهد بود». ﴿35﴾

  36. قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ (ابلیس) گفت: «پروردگارا! مرا تا روزی‌که (مردم) برانگیخته می‌شوند مهلت ده». ﴿36﴾

  37. قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ (الله) فرمود: «یقیناً تو از مهلت یافتگانی، ﴿37﴾

  38. إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ تا (آن) روز وقت مقرر (و معین شده)». ﴿38﴾

  39. قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ گفت: «پروردگارا! به سبب اینکه مرا گمراه ساختی، قطعاً من (گناه و بدی‌ها) در زمین در نظرشان زینت می‌دهم، و همگی آن‌ها را گمراه خواهم کرد، ﴿39﴾

  40. إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ مگر بندگان مخلص تو را از (میان) آن‌ها ». ﴿40﴾

  41. قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ (الله) فرمود: «این (اخلاص) راه مستقیم است که به من می‌رسد. ﴿41﴾

  42. إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ یقیناً تو را بر بندگانم تسلطی نیست، مگر (بر آن) گمراهانی که از تو پیروی می‌کنند. ﴿42﴾

  43. وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ و بی‌گمان جهنم میعادگاه برای همه‌ی آن‌هاست. ﴿43﴾

  44. لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّکُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ برای آن هفت در هست، برای هر دری گروهی از آن‌ها تقسیم (و معین) شده‌اند». ﴿44﴾

  45. إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ یقیناً پرهیزگاران در باغ‌ها (ی بهشت) و در (کنار) چشمه‌ها هستند. ﴿45﴾

  46. ادْخُلُوهَا بِسَلامٍ آمِنِینَ (به آن‌ها گفته می‌شود:) به سلامت و ایمنی به آن (باغ‌ها) وارد شوید. ﴿46﴾

  47. وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ آنچه در دل‌های شان  از کینه (و حسد) بود، بیرون کشیدیم، برادرانه بر تخت‌ها رو بروی یکدیگر قرار دارند. ﴿47﴾

  48. لاَ یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِینَ در آنجا هیچ خستگی و رنجی به آن‌ها نمی‌رسد، و هیچ گاه از آنجا بیرون‌شان نرانند. ﴿48﴾

  49. نَبِّىءْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (ای پیامبر!) بندگانم را خبر ده که یقیناً من آمرزنده‌ی مهربانم. ﴿49﴾

  50. وَأَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الأَلِیمَ و آنکه عذاب من همان عذاب دردناک است! ﴿50﴾

  51. وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ و آن‌ها را از مهمانان ابراهیم خبر ده. ﴿51﴾

  52. إِذْ دَخَلُواْ عَلَیْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنکُمْ وَجِلُونَ چون بر او وارد شدند، و سلام گفتند. (ابراهیم) گفت: «همانا ما از شما می‌ترسیم» ﴿52﴾

  53. قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ گفتند: «نترس، بی‌گمان ما تو را به پسری دانا بشارت می‌دهیم» ﴿53﴾

  54. قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَن مَّسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ (ابراهیم) گفت: «آیا به من (این) بشارت می‌دهید با اینکه پیری به من رسیده است؟ پس به چه چیز بشارت می‌دهید؟!». ﴿54﴾

  55. قَالُواْ بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَکُن مِّنَ الْقَانِطِینَ گفتند: «تو را به حق بشارت دادیم، پس از نا امیدان نباش». ﴿55﴾

  56. قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ (ابراهیم) گفت: «و چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش نا امید می‌شود؟!». ﴿56﴾

  57. قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ (آنگاه) گفت: «پس ای فرستادگان (الله) مقصود شما چیست؟». ﴿57﴾

  58. قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ گفتند: «همانا ما به سوی قوم گنهکار فرستاده شده‌ایم (تا آن‌ها را هلاک کنیم). ﴿58﴾

  59. إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ جز خاندان لوط که ما حتماً همه‌ی آن‌ها را نجات خواهیم داد. ﴿59﴾

  60. إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ مگر همسر او که مقدر داشتیم او قطعاً از بازماندگان (و هلاکت شوندگان) باشد». ﴿60﴾

  61. فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ پس هنگامی‌که فرستادگان (الله) نزد خاندان لوط آمدند. ﴿61﴾

  62. قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُّنکَرُونَ (لوط) گفت: «همانا شما گروهی نا شناس هستید!» ﴿62﴾

  63. قَالُواْ بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُواْ فِیهِ یَمْتَرُونَ (فرشتگان) گفتند: «بلکه، ما (همان) چیزی را برای تو آورده‌ایم که آن‌ها در آن تردید داشتند. ﴿63﴾

  64. وَأَتَیْنَاکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ و ما حق را برای تو آورده‌ایم، و ما قطعاً راستگویانیم. ﴿64﴾

  65. فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّیْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ یَلْتَفِتْ مِنکُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَیْثُ تُؤْمَرُونَ پس پاسی از شب گذشته خانواده ات را با خود بردار، (و از این جا) ببر، و (خودت) به دنبال آن‌ها برو، و کسی از شما پشت سرش ننگرد، و به آن جایی که فرمان یافته‌اید بروید. ﴿65﴾

  66. وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِینَ و ما این امر را به او (= لوط) وحی کردیم که همانا صبحگاهان همه‌ی آن‌ها ریشه کن خواهند شد. ﴿66﴾

  67. وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ یَسْتَبْشِرُونَ و اهل شهر شادی کنان (به طرف خانه‌ی لوط) آمدند. ﴿67﴾

  68. قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَیْفِی فَلاَ تَفْضَحُونِ (لوط) گفت: «به راستی این‌ها  مهمانان من هستند، پس مرا رسوا (و شرمنده) نکنید، ﴿68﴾

  69. وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلاَ تُخْزُونِ و از الله بترسید و مرا خوار نسازید». ﴿69﴾

  70. قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعَالَمِینَ (آن‌ها)  گفتند: «مگر ما تو را از (مهمانی و حمایت) مردمان نهی نکرده بودیم؟!» ﴿70﴾

  71. قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِی إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ (لوط) گفت: «این‌ها  دختران (قوم) من هستند، (با آن‌ها ازدواج کنید) اگر انجام دهنده‌ی کاری (مشروع) هستید». ﴿71﴾

  72. لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ سوگند به جان تو (ای پیامبر) که آن‌ها در مستی خود سر گردانند. ﴿72﴾

  73. فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِینَ پس هنگام طلوع آفتاب صیحه (= بانگ مرگبار) آن‌ها را فرو گرفت. ﴿73﴾

  74. فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّیلٍ آنگاه بالای آن (آبادی‌ها) را پایین قرار دادیم. (و زیر رو کردیم) و بر (سر) آنان سنگ‌های از سنگ گل بارانیدیم. ﴿74﴾

  75. إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِینَ بی‌گمان در این (سر گذشت) نشانه‌های برای هوشیاران است. ﴿75﴾

  76. وَإِنَّهَا لَبِسَبِیلٍ مُّقِیمٍ و همانا آن (شهرهای ویرانه) بر سر راه (کاروانیان) پا برجاست. ﴿76﴾

  77. إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّلْمُؤْمِنِینَ بی‌گمان در این نشانه‌ای برای مؤمنان است. ﴿77﴾

  78. وَإِن کَانَ أَصْحَابُ الأَیْکَةِ لَظَالِمِینَ و بی‌شک اصحاب أیکه (= قوم شعیب) ستمکار بودند. ﴿78﴾

  79. فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِینٍ پس (ما) از آن‌ها انتقام گرفتیم، و (شهرهای ویرانه شده) این دو (قوم) بر سر راه آشکار است. ﴿79﴾

  80. وَلَقَدْ کَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ و به راستی اصحاب حجر (= قوم ثمود) پیامبران را تکذیب کردند. ﴿80﴾

  81. وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِینَ و (ما) آیات خود را به آن‌ها دادیم، پس آن‌ها از آنان روی گردان بودند. ﴿81﴾

  82. وَکَانُواْ یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا آمِنِینَ آن‌ها با خاطری مطمئن و آسوده از کوه‌ها خانه‌هایی (برای خود) می‌تراشیدند. ﴿82﴾

  83. فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِینَ پس صبحگاهان صیحه (= بانگ مرگبار) آن‌ها را فرو گرفت. ﴿83﴾

  84. فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَکْسِبُونَ و آنچه را به دست آورده بودند (عذاب الهی را) از آن‌ها دفع نکرد. ﴿84﴾

  85. وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ و (ما) آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم، و قیامت قطعاً خواهد آمد، پس (ای پیامبر) بطرز شایسته‌ای گذشت کن (و از آن‌ها صرف نظر فرما) ﴿85﴾

  86. إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیمُ بی‌گمان پروردگار تو، همان آفریننده‌ی داناست. ﴿86﴾

  87. وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ و به راستی (ما) به تو سبع المثانی (= سوره‌ی فاتحه) و قرآن عظیم دادیم. ﴿87﴾

  88. لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ (پس) هرگز چشم خود را به (سوی) آنچه (از نعمت‌ها و متاع دنیوی) که گروه‌هایی از آنان را از آن بهرمند ساخته‌ایم، نیندوز، و بر آن‌ها غمگین نباش، و بال (شفقت) خود را برای مؤمنان فرود آر (و نسبت به آن‌ها فروتن باش). ﴿88﴾

  89. وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ و بگو: «همانا من هشدار دهنده‌ی آشکارم». ﴿89﴾

  90. کَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِینَ (و آن‌ها را از عذابی بترسان) همان‌گونه که بر تقسیم‌کنندگان (آیات الهی) نازل کردیم. ﴿90﴾

  91. الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ (همان) کسانی‌که قرآن را تقسیم (و بخش، بخش) کردند. ﴿91﴾

  92. فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ پس سوگند به پروردگارت، قطعاً (در قیامت) از همه آن‌ها سوال خواهیم کرد. ﴿92﴾

  93. عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ از آنچه می‌کردند. ﴿93﴾

  94. فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ پس (ای پیامبر!) به آنچه مأمور شده‌ای آشکارا ابلاغ کن، و از مشرکان روی بگردان. ﴿94﴾

  95. إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ بی‌گمان ما (شر) مسخره کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد. ﴿95﴾

  96. الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ کسانی‌که معبود دیگری با الله قرار می‌دهند، پس بزودی خواهند دانست. ﴿96﴾

  97. وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ و به راستی ما می‌دانیم که سینه تو (ای پیامبر) از آنچه آن‌ها می‌گویند تنگ می‌شود (و تو را آزرده و نا راحت می‌کند). ﴿97﴾

  98. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از سجده کنندگان باش. ﴿98﴾

  99. وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ و پروردگارت را عبادت کن تا هنگامی‌که یقین (= مرگ) به سراغت آید. ﴿99﴾






سورة حجر

سوره النحل

سورة النحل - سورة 16 - عدد آیاتها 128

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

  1. أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ فرمان الله فرا رسیده است، پس برای آن شتاب نکنید، او پاک و برتر است از آنچه شریک او قرار می‌دهند. ﴿1﴾

  2. یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ (الله) فرشتگان را با روح (= وحی) به فرمان خویش بر هرکس از بندگانش بخواهد نازل می‌کند، (با این پیام) که (مردم را) هشدار دهید، (و بگویید:) معبودی (به حق) جز من نیست، پس از من بترسید. ﴿2﴾

  3. خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ   آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید، از آنچه که شریکش می‌سازند برتر است. ﴿3﴾

  4. خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ انسان را از نطفه آفرید، آنگاه او (دشمنی) ستیزه جویی آشکار شده است. ﴿4﴾

  5. وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ و چهارپایان را برای شما آفرید، که در آن‌ها پوشش (گرم) و منافع (دیگری) است، و از (گوشت، برخی) آن‌ها می‌خورید. ﴿5﴾

  6. وَلَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسْرَحُونَ و در آن‌ها برای شما (زینت و) زیبائی است، چون شامگاهان (از صحرا) باز می‌گردانید، و چون صبحگاهان (به صحرا) می‌فرستید. ﴿6﴾

  7. وَتَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَکُونُواْ بَالِغِیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الأَنفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ و (آن‌ها) بارهای سنگین شما را به شهری که جز با رنج و مشقت زیاد، به آن نمی‌رسیدید، حمل می‌کنند، بی‌گمان پروردگارتان روؤف مهربان است. ﴿7﴾

  8. وَالْخَیْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوهَا وَزِینَةً وَیَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ و (همچنین) اسبان و استران و خران را (آفرید) تا برآن‌ها  سوار شوید، و (نیز برای شما) زینت است، و چیزهایی را می‌آفریند که نمی‌دانید. ﴿8﴾

  9. وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاء لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ و بر الله است که راه راست را (به بنده‌گانش) بنمایاند، و برخی از آن راه‌ها بیراهه (و کج) است، و اگر می‌خواست همه‌ی شما را هدایت می‌کرد. ﴿9﴾

  10. هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء لَّکُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ او کسی است که از آسمان برایتان آبی نازل کرد، که از آن (آب) آشامیدنی است، و از آن (گیاهان و) درختانی (می روید) که (حیوانات خود را) در آن می‌چرانید. ﴿10﴾

  11. یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ  (الله) با آن (آب) برای شما زراعت و زیتون و (درختان) خرما و تاکستان‌های انگور، و از همه نوع میوه‌ها می‌رویاند. بی‌گمان در این نشانه‌ای است برای گروهی که اندیشه می‌کنند. ﴿11﴾

  12. وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما مسخر کرد، و ستارگان (نیز) به فرمان او مسخر هستند، بی‌تردید در این نشانه‌ای است برای گروهی که خرد می‌ورزند. ﴿12﴾

  13. وَمَا ذَرَأَ لَکُمْ فِی الأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ  و (همچنین مسخر گرداند) آنچه را که برای شما در زمین به رنگ‌های گوناگون آفرید، مسلماً در این نشانه‌ای است برای گروهی که پند می‌پذیرند. ﴿13﴾

  14. وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ و او کسی است که دریا را مسخر ساخت، تا از آن گوشت تازه بخورید، و زینتی (مانند مروارید) که آن را بپوشید؛ بیرون آرید، و کشتی‌ها را می‌بینی که در آن روانند (و سینه‌ی دریا را می‌شکافند) و تا از فضل او (= الله) روزی بجویید، و باشد که شکر‌‌ گزارید. ﴿14﴾

  15. وَأَلْقَى فِی الأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلاً لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ و در زمین کوه‌های استوار (و محکمی) افکند، که مبادا شما را بلرزاند، و نهرها و راه‌ها (پدید آورد) شاید هدایت شوید. ﴿15﴾

  16. وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ  و (نیز) نشانه‌ها (قرار داد) و (در هنگام شب) بوسیله ستاره‌گان راه می‌یابند. ﴿16﴾

  17. أَفَمَن یَخْلُقُ کَمَن لاَّ یَخْلُقُ أَفَلا تَذَکَّرُونَ آیا کسی‌که می‌آفریند، مانند کسی است که نمی‌آفریند؟! آیا پند نمی‌گیرید؟! ﴿17﴾

  18. وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ و اگر (بخواهید) نعمت (های) الله را بشمارید، نمی‌توانید آن را بشمارید، بی‌تردید الله آمرزنده‌ی مهربان است. ﴿18﴾

  19. وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ و الله آنچه را پنهان می‌دارید، و آنچه را آشکار می‌کنید؛ می‌داند. ﴿19﴾

  20. وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لاَ یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ و آن‌هایی را که به جای الله (به معبودیت) می‌خوانند؛ چیزی را نمی‌آفرینند، و خودشان (نیز) آفریده می‌شوند. ﴿20﴾

  21. أَمْوَاتٌ غَیْرُ أَحْیَاء وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ (آن‌ها) مرده‌گانی هستند غیر زنده، و نمی‌دانند در چه زمانی برانگیخته می‌شوند. ﴿21﴾

  22. إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنکِرَةٌ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ  معبود شما، معبودی یگانه است، پس کسانی‌که به آخرت ایمان نمی‌آورند، دل‌های شان  (حق را) انکار کند، و خودشان مستکبرند. ﴿22﴾

  23. لاَ جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ قطعاً آنچه را پنهان می‌دارند، و آنچه را آشکار می‌کنند؛ می‌داند، بی‌گمان اومستکبران را دوست ندارد. ﴿23﴾

  24. وَإِذَا قِیلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّکُمْ قَالُواْ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ و چون به آن‌ها گفته شود: «پروردگارتان چه چیز نازل کرده است؟»  گویند: «افسانه‌های پیشینیان». ﴿24﴾

  25. لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ تا در روز قیامت بار گناهان خود را بطور کامل بر دوش کشند، و (نیز) بخشی از گناهان کسانی را که به نادانی گمراه‌شان می‌سازند، آگاه باشید، چه بد است آنچه بر دوش می‌کشند. ﴿25﴾

  26. قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْیَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ به راستی کسانی‌که پیش از ایشان بودند (نیز) مکر ورزیدند، پس الله بنیاد شان را از اساس و پایه ویران کرد، که سقف از بالا بر سرشان فرو ریخت، و عذاب (الهی) ازآن‌جای‌که نمی‌دانستند به سراغ‌شان آمد. ﴿26﴾

  27. ثُمَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یُخْزِیهِمْ وَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِیهِمْ قَالَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَالْسُّوءَ عَلَى الْکَافِرِینَ آنگاه روز قیامت (الله) آن‌ها را رسوا می‌سازد، می‌فرماید: «آن شریکان (دروغین) من، (آن) کسانی‌که شما در باره‌ی آن‌ها (با پیامبران) دشمنی (و مجادله) می‌کردید، کجا هستند؟! کسانی‌که به آن‌ها علم داده شده گویند: «همانا رسوایی و سختی امروز بر کافران است». ﴿27﴾

  28. الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا کُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ (همان) کسانی‌که فرشتگان (عذاب) جان‌شان را می‌گیرند، در حالی‌که به خود ستم کرده بودند، پس سر تسلیم فرود می‌آورند (و گویند:) ما هیچ (کارِ) بدی انجام نمی‌دادیم، آری، مسلماً الله به آنچه انجام می‌دادید؛ داناست. ﴿28﴾

  29. فَادْخُلُواْ أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ  پس از در‌های جهنم داخل شوید در حالی‌که جاودانه در آن خواهید بود، چه بد است جای‌گاه مستکبران. ﴿29﴾

  30. وَقِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنزَلَ رَبُّکُمْ قَالُواْ خَیْرًا لِّلَّذِینَ أَحْسَنُواْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ و به کسانی‌که پرهیزگاری نمودند، گفته شد: «پروردگارتان چه چیز نازل کرده است؟» گویند: «خیر (و هدایت را)». برای کسانی‌که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است، و قطعاً سرای آخرت (بسی) بهتر است، و چه خوب است سرای پرهیزگاران. ﴿30﴾

  31. جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاؤُونَ کَذَلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقِینَ باغ‌هایی  (از بهشت) جاویدان است، که به آن در آیند، نهرها از زیر (درختان) آن جاری است، در آنجا هر چه بخواهند برایشان  (مهیا) است، این گونه الله پرهیزگاران را پاداش می‌دهد. ﴿31﴾

  32. الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ  (همان) کسانی‌که فرشتگان (رحمت) جان‌شان را می‌گیرند، در حالی‌که پاکند، (به آن‌ها) می‌گویند: «سلام بر شما،  به خاطر آنچه که می‌کردید  به بهشت وارد شوید». ﴿32﴾

  33. هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ آیا (کافران) جز این انتظار دارند که فرشتگان (برای گرفتن جان‌شان) به سراغ آن‌ها بیایند، یا فرمان پروردگارت (برای عذاب‌شان) فرا رسد، کسانی‌که پیش از آن‌ها بودند (نیز) چنین کردند، و الله به آن‌ها ستم نکرد، لیکن آن‌ها به خویشتن ستم می‌کردند. ﴿33﴾

  34. فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ پس بدی‌های آنچه را که می‌کردند به آن‌ها رسید، و آنچه به آن مسخره می‌کردند، برآنان فرود آمد. ﴿34﴾

  35. وَقَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاء اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَیْءٍ نَّحْنُ وَلا آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَیْءٍ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ و کسانی‌که شرک ورزیدند گفتند: «اگر الله می‌خواست، نه ما و نه پدران‌مان، غیر از او هیچ چیزی را پرستش نمی‌کردیم، و نه چیزی را بدون فرمان او حرام  می‌ساختیم» کسانی‌که پیش از آن‌ها بودند (نیز) چنین کردند، پس آیا بر پیامبران جز ابلاغ آشکار (مسئولیت دیگری) هست؟ ﴿35﴾

  36. وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ یقیناً ما در (میان) هر امت پیامبری را فرستادیم که: «الله یکتا را بپرستید، و از طاغوت اجتناب کنید». پس الله بعضی از آنان را هدایت کرد و بر بعضی از آنان گمراهی محقق گشت، پس در زمین بگردید، آنگاه بنگرید عاقبت تکذیب‌کنندگان چگونه بود. ﴿36﴾

  37. إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی مَن یُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ (ای پیامبر!) هر اندازه بر هدایت آن‌ها حریص باشی (سودی ندارد، زیرا که) الله کسی را که گمراه کرده است، هدایت نمی‌کند، و آن‌ها یاورانی ندارند. ﴿37﴾

  38. وَأَقْسَمُواْ بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللَّهُ مَن یَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ و آن‌ها با شدید‌ترین سوگند‌‌‌‌‌‌‌هایشان به الله سوگند یاد کردند که: «الله کسی را که می‌میرد، بر نمی‌انگیزد!» آری (این) وعده‌ی قطعی بر اوست (که همه‌ی مردگان را بر می‌انگیزد) ولی بیشتر مردم نمی‌دانند. ﴿38﴾

  39. لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَاذِبِینَ تا آنچه را که درآن اختلاف می‌کردند برایشان  روشن سازد، و تا کسانی‌که کافر شدند، بدانند که آن‌ها دروغ‌گو بوده‌اند. ﴿39﴾

  40. إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ فرمان ما به هر چیزکه چون اراده‌اش کنیم، فقط این است که به او گوییم: «موجود باش» پس (بلا فاصله) موجود می‌شود. ﴿40﴾

  41. وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ فِی اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ و کسانی‌که پس از آن که ستم دیدند، در راه الله هجرت کردند، یقیناً در این دنیا جای‌گاه خوبی خواهیم داد، و مسلماً پاداش آخرت بزرگتر است، ای کاش می‌دانستند. ﴿41﴾

  42. الَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (همان) کسانی‌که صبر کردند، و (تنها) بر پروردگار‌شان توکل می‌کنند. ﴿42﴾

  43. وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ و پیش از تو (ای پیامبر) جز مردانی که به آن‌ها وحی می‌کردیم نفرستادیم، پس (ای مردم) اگر نمی‌دانید از (آگاهانِ) اهل کتاب بپرسید. ﴿43﴾

  44. بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (که آن‌ها را) با دلایل روشن و کتاب‌ها (فرستادیم) و (ما این) قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم روشن سازی، آنچه را که به سوی آن‌ها نازل شده است، و باشد که آن‌ها بیندیشند. ﴿44﴾

  45. أَفَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُواْ السَّیِّئَاتِ أَن یَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ آیا کسانی‌که بد اندیشی (و توطئه) کردند، (از این) ایمن هستند که الله (همه‌ی) آن‌ها را در زمین فرو برد، و یا عذاب (الهی) از جایی که نمی‌دانند، به سراغ‌شان بیاید؟! ﴿45﴾

  46. أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِینَ یا (آن که) به هنگام رفت و آمدشان (گریبان) آن‌ها را بگیرد، پس نتوانند که (ما را ناتوان کنند و) بگریزند. ﴿46﴾

  47. أَوْ یَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ یا (آن که) آنان رادر حال ترس (و وحشت) بگیرد، پس بی‌تردید پروردگار شما رؤوف مهربان است. ﴿47﴾

  48. أَوَ لَمْ یَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَیْءٍ یَتَفَیَّأُ ظِلالُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَالْشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ آیا آن‌ها به چیزهای که الله آفریده است نمی‌نگرند  که (چگونه) سایه‌هایش از راست و چپ سجده‌کنان برای الله در حرکتند، و آن‌ها (عاجز و) فروتن هستند؟! ﴿48﴾

  49. وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مِن دَابَّةٍ وَالْمَلائِکَةُ وَهُمْ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین از جنبنده‌گان وجود دارد، و (نیز) فرشتگان؛ برای الله سجده می‌کنند، و آنان تکبر نمی‌ورزند. ﴿49﴾

  50. یَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ آن‌ها از پروردگارشان که بر فراز‌شان است، می‌ترسند، و آنچه فرمان می‌یابند، انجام دهند. ﴿50﴾

  51. وَقَالَ اللَّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلَهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ و الله فرمود: «دو معبود را نگیرید، فقط او معبود یگانه است، پس (تنها) از من بترسید». ﴿51﴾

  52. وَلَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَهُ الدِّینُ وَاصِبًا أَفَغَیْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ و آنچه در آسمان‌ها و زمین  است از آنِ اوست، و (نیز) دین (و پرستش) ابدی از آنِ اوست، آیا از غیر الله می‌ترسید؟! ﴿52﴾

  53. وَمَا بِکُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْأَرُونَ  آنچه از نعمت دارید، پس (همه) از (جانب) الله است، سپس هنگامی‌که ناراحتی به شما رسد، باز به سوی او زاری می‌کنید. ﴿53﴾

  54. ثُمَّ إِذَا کَشَفَ الضُّرَّ عَنکُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِّنکُم بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ سپس هنگامی‌که آن ناراحتی را از شما بر طرف ساخت، آنگاه گروهی از شما به پروردگار‌شان شرک می‌آورند. ﴿54﴾

  55. لِیَکْفُرُواْ بِمَا آتَیْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ تا آنچه را که به آن‌ها داده‌ایم کفران کنند، پس (چند روزی) بهره گیرید، که بزودی خواهید دانست. ﴿55﴾

  56. وَیَجْعَلُونَ لِمَا لاَ یَعْلَمُونَ نَصِیبًا مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنتُمْ تَفْتَرُونَ و آن‌ها برای چیزی (=بتانی) که نمی‌دانند، سهمی از آنچه روزی‌شان داده‌ایم قرار می‌دهند، به الله سوگند، البته از آنچه افترا می‌بندید، بازخواست خواهید شد. ﴿56﴾

  57. وَیَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُم مَّا یَشْتَهُونَ  و (آن‌ها) برای الله دختران قرار می‌دهند، - او منزه است- و برای خودشان آنچه را میل دارند (قرار میدهند). ﴿57﴾

  58. وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ  و هرگاه به یکی از آن‌ها به (تولد) دختر بشارت دهند، چهره‌اش سیاه می‌شود در حالی‌که او خشم خود را فرو می‌خورد. ﴿58﴾

  59. یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یَحْکُمُونَ و به سبب بشارتِ بدی که به او داده شده، از قوم (خود) پنهان می‌شود (می‌اندیشد که) آیا با خواری او را نگه دارد یا در خاک پنهانش کند؟! آگاه باشید آنچه را که حکم می‌کنند، بد (حکمی) است. ﴿59﴾

  60. لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ برای کسانی‌که به (سرای) آخرت ایمان ندارند، مثل (و صفت) بد است. و برای الله صفت برتر (و عالی) است، و او پیروزمند حکیم است. ﴿60﴾

  61. وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَابَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ و اگر الله مردم را به (خاطر) ستم‌شان مؤاخذه می‌کرد، هیچ جنبنده‌ای بر روی آن (=زمین) باقی نمی‌گذارد، و لیکن آن‌ها را تا زمان معین مهلت می‌دهد، پس هنگامی‌که اجل‌شان فرا رسد، نه ساعتی تأخیر می‌کنند و نه ساعتی  پیشی می‌گیرند. ﴿61﴾

  62. وَیَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا یَکْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ و (آن‌ها) برای الله چیزهایی قرار می‌دهند که خودشان (از آن) کراهت دارند، و زبآن‌ها یشان (سخن) دروغ بیان می‌کند که نیکی‌ها از آنِ ایشان است، بی‌‌تردید برای آنان آتش (جهنم) است، و قطعاً آن‌ها از پیشگامان (جهنم) هستند. ﴿62﴾

  63. تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ  (ای پیامبر!) به الله سوگند که به سوی امت‌های پیش از تو (پیامبرانی) فرستادیم، پس شیطان اعمال‌شان را برای آن‌ها بیاراست، لذا امروز او دوست (و یاور) شان است، و عذاب دردناکی برای آن‌هاست. ﴿63﴾

  64. وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ و (ای پیامبر! ما) کتاب (قرآن) را بر تو نازل نکردیم؛ مگر برای اینکه آنچه را که در آن اختلاف کردند، برای آن‌ها روشن سازی، و (نیز) مایه‌ی هدایت و رحمت برای گروهی که ایمان می‌آورند؛ باشد. ﴿64﴾

  65. وَاللَّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَحْیَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ و الله از آسمان آبی فرو فرستاد، پس با آن زمین را بعد از مردنش زنده گرداند. بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای گروهی که می‌شنوند. ﴿65﴾

  66. وَإِنَّ لَکُمْ فِی الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهِ مِن بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِینَ


     و همانا در (وجود) چهار پایان برای شما عبرتی است، از آنچه در شکم آن‌ها، از میان سرگین و خون، شیر خالص که برای نوشندگان گوارا است، به شما می‌نوشانیم. ﴿66﴾
  67. وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ و (نیز) از میوه‌های درختان خرما و انگور، مسکرات (نا پاک) و روزی خوب (و پاکیزه) می‌گیرید. بی‌گمان در این نشان‌ه‌ی است برای گروهی که خرد می‌ورزند. ﴿67﴾

  68. وَأَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ و پروردگار تو به زنبور عسل الهام کرد که: «از کوه‌ها و درختان و داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند، خانه‌هایی برگزین، ﴿68﴾

  69. ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ آنگاه از (شیره‌ی) تمام میوه‌ها (و گل‌ها) بخور، سپس راه‌های هموار پروردگارت را بپیما» از شکم آن‌ها، نوشیدنی با رنگ‌های گوناگون بیرون می‌آید که در آن شفا برای مردم است. بی‌شک در این نشانه‌ی است برای گروهی که می‌اندیشند. ﴿69﴾

  70. وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لاَ یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ  و الله شما را آفرید، سپس می‌میراند، و بعضی از شما را به پیری و (فرتوتی) می‌رساند، تا بعد از علم (و آگاهی) چیزی نداند (و همه را فراموش کند) بی‌گمان الله دانای تواناست. ﴿70﴾

  71. وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ و الله برخی از شما را بر برخی (دیگر) در روزی برتری داده است، پس کسانی‌که برتری داده شده‌اند، حاضر نیستند از روزی خود به بردگانشان بدهند، تا همگی در آن برابر شوند، آیا آن‌ها نعمت الله را انکار می‌کند؟! ﴿71﴾

  72. وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ و الله برای شما از (جنس) خودتان همسرانی قرار داد، و از همسران‌تان برای شما فرزندان و نوادگان پدید آورد، و از پاکیزه‌ها به شما روزی داد، آیا به باطل ایمان می‌آورند، و به نعمت الله آن‌ها کفر می‌ورزند؟! ﴿72﴾

  73. وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَیْئًا وَلاَ یَسْتَطِیعُونَ و آن‌ها غیر از الله، چیزی را می‌پرستند که هیچ روزی را برای آن‌ها از آسمان‌ها و زمین در اختیار ندارند، و (هرگز) نمی‌توانند. ﴿73﴾

  74. فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلَّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ  پس برای الله مثل‌ها مزنید، یقیناً الله می‌داند، و شما نمی‌دانید. ﴿74﴾

  75. ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوکًا لاَّ یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ الله مثلی زده: برده‌ی مملوکی را که بر هیچ چیز توانا نیست، و کسی را که از جانب خود، روزی نیکو بخشیده‌ایم، پس او پنهان و آشکار از آن (روزی) انفاق می‌کند، آیا (این دو نفر) برابرند؟! ([1]) ستایش مخصوص الله است، بلکه بیشترشان نمی‌دانند. ﴿75﴾

  76. وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لاَ یَقْدِرُ عَلَىَ شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّههُّ لاَ یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَمَن یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ و الله مثل (دیگری) زده است: دو مرد را، که یکی از آن دو، گنگ است، و بر هیچ چیزی  توانا نیست،  سر بار صاحب (و مولای) خود است، هر کجا او را بفرستد، هیچ خیری را نمی‌آورد. (و مأموریتش را خوب انجام نمی‌دهد). آیا او و کسی‌که به عدل فرمان می‌دهد، و خود بر راه مستقیم قرار دارد، برابر است؟! ﴿76﴾

  77. وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (علم) غیب آسمان‌ها و زمین از آن الله است (و تنها او همه را می‌داند) و امر قیامت مانند چشم برهم‌زدن و یا از آن هم نزدیک‌تر است، بی‌گمان الله بر همه چیز تواناست. ﴿77﴾

  78. وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ و الله شما را از شکم مادران‌تان بیرون آورد، در حالی‌که هیچ چیز نمی‌دانستید، و برای شما گوش و دیدگان و دل‌ها پدید آورد، شاید سپاس گزارید. ﴿78﴾

  79. أَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِی جَوِّ السَّمَاء مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ آیا آن‌ها به پرندگانی که درجوّ آسمان مسخر (فرمان الله) هستند، نمی‌نگرند، مسلماً در این (امر) نشانه‌هایی است برای گروهی که ایمان می‌آورند. ﴿79﴾

  80. وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّن بُیُوتِکُمْ سَکَنًا وَجَعَلَ لَکُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُیُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَیَوْمَ إِقَامَتِکُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ و الله برای شما از خانه‌هایتان جای آرامش (و سکونت) قرار داد، و از پوست چهار پایان (نیز) برای شما خانه‌هایی (= خیمه‌هایی) قرار داد که آنرا در روز کوچ کردن‌تان و روز اقامت‌تان سبک می‌یابید (و به آسانی آنرا جا بجا می‌کنید) و از پشم‌هایش و کرک‌هایش و مو‌هایش اثاثیه (خانه) و متاع (و اسباب و وسایل زندگی) تا مدت معینی (برای‌تان) قرار داد. ﴿80﴾

  81. وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ الْجِبَالِ أَکْنَانًا وَجَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِیلَ تَقِیکُم بَأْسَکُمْ کَذَلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ و (نیز) الله از آنچه آفریده است سایه‌هایی برای شما قرار داده، و از کوه‌ها پناه‌گا‌ه‌هایی برای شما قرار داده است، و برای شما جامه‌هایی برای شما قرار داد که شما را از از گرما (و سرما) حفظ می‌کند، و جامه‌هایی که شما را در (هنگام) جنگ (و درگیری) مصون می‌دارد. این گونه (الله) نعمت‌هایش را بر شما تمام می‌کند، باشد که تسلیم (فرمان او) شوید. ﴿81﴾

  82. فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاغُ الْمُبِینُ  پس (ای پیامبر!) اگر (آن‌ها) روی گرداندند؛ جزاین نیست که بر (عهده‌ی) تو ابلاغ آشکار است. ﴿82﴾

  83. یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ (آن‌ها) نعمت الله را می‌شناسند، سپس انکارش می‌کنند، و بیشترشان کافرند. ﴿83﴾

  84. وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا ثُمَّ لاَ یُؤْذَنُ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ وَلاَ هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ و روزی‌که از هر امتی گواهی (بر آنان) بر می‌انگیزیم، آنگاه به کسانی‌که کافر شدند، اجازه‌ی (سخن گفتن) داده نمی‌شود، و نه از آن‌ها تقاضای توبه (و عذر‌خواهی) می‌شود. ﴿84﴾

  85. وَإِذَا رَأى الَّذِینَ ظَلَمُواْ الْعَذَابَ فَلاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ و کسانی‌که ستم کردند، هنگامی‌که عذاب را ببینند، پس نه از (عذاب) آن‌ها کاسته می‌شود، و نه آن‌ها مهلت می‌یابند. ﴿85﴾

  86. وَإِذَا رَأى الَّذِینَ أَشْرَکُواْ شُرَکَاءَهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَؤُلاء شُرَکَاؤُنَا الَّذِینَ کُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِکَ فَأَلْقَوْا إِلَیْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّکُمْ لَکَاذِبُونَ و کسانی‌که شرک ورزیدند هنگامی‌که شریکان (= معبودهایی خود ساخته‌ی) خود را ببینند، می‌گویند: «پروردگارا! اینان شریکان (و معبودان) ما هستند، کسانی‌که  ما به جای تو می‌خواندیم». آنگاه (معبودان‌شان) به آن‌ها پاسخ می‌دهند: «به راستی که شما دروغگو هستید» ﴿86﴾

  87. وَأَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ یَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ و در آن روز (همگی) در پیشگاه الله تسلیم شوند، و (تمام) آنچه را افتراء می‌بستند، از (نظر) آنان گم (و نابود) شوند. ﴿87﴾

  88. الَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یُفْسِدُونَ کسانی‌که کافر شدند و (مردم را) از راه الله باز داشتند، به (کیفر) آنکه فساد می‌کردند، عذابی بر عذاب‌شان خواهیم افزود. ﴿88﴾

  89. وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ و روزی‌که در (میان) هر امتی، گواهی از خودشان بر آن‌ها بر می‌انگیزیم، و تو را بر آن‌ها گواه آوریم. و (ما این) کتاب را بر تو نازل کردیم، که بیانگر همه چیز، و هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است. ﴿89﴾

  90. إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ به راستی الله به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می‌دهد([2])، و از فحشا و منکر و ستم نهی می‌کند، و شما را پند می‌دهد؛ شاید متذکر شوید. ﴿90﴾

  91. وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ و به عهد (و پیمان) الله وفا کنید، هرگاه عهد (و پیمان) بستید، و سوگندها را پس از محکم ساختنش نشکنید، درحالی‌که شما الله را کفیل (و ضامن) بر خود قرار داده‌اید، یقیناً الله آنچه را می‌کنید؛ می‌داند. ﴿91﴾

  92. وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنکَاثًا تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ أَن تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ  و مانند آن زن نباشید که پشم‌های تابیده‌ی خود را پس از محکم شدن وا می‌تابد. (و قطعه قطعه می‌کند)، که سوگندهای خود را وسیله‌ی (خیانت و) فریب سازید، به خاطر اینکه گروهی از گروه (دیگر)  بیشتر است. جز این نیست که الله شما را با این وسیله آزمایش می‌کند، یقیناً روز قیامت، آنچه را درآن اختلاف می‌کردید، برای شما روشن خواهد کرد. ﴿92﴾ 

  93. وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن یُضِلُّ مَن یَشَاء وَیَهْدِی مَن یَشَاء وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ و اگر الله می‌خواست همه‌ی شما را یک امت قرار می‌داد، و لیکن هر کس را بخواهد؛ گمراه می‌کند، و هر کس را بخواهد؛ هدایت می‌نماید، و قطعاً از آنچه می‌کردید، بازخواست خواهید شد. ﴿93﴾

  94. وَلاَ تَتَّخِذُواْ أَیْمَانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ السُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَلَکُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ و سوگند‌هایتان را وسیله‌ی (خیانت و) فریب در میان خود قرار ندهید، که (مبادا) گامی بعد از استواری اش (بر ایمان) متزلزل شود، و به خاطر باز داشتن (مردم) از راه الله، بدی آن را (در دنیا) بچشید، و (در آخرت) برای شما عذاب بزرگی خواهد بود. ﴿94﴾

  95. وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِیلاً إِنَّمَا عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ و پیمان (و عهد) الله را به بهای اندک نفروشید، اگر بدانید! آنچه نزد الله است، یقیناً برای شما بهتر است. ﴿95﴾

  96. مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ آنچه نزد شماست، فنا می‌شود، و آنچه نزد  الله است باقی است، و قطعاً به کسانی‌که صبر کردند، پاداش‌شان را به (حسب) بهترین اعمالی که انجام می‌دادند؛ می‌دهیم. ﴿96﴾

  97. مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ هر کسی‌که کار شایسته‌ای انجام دهد، (خواه) مرد باشد یا زن، در حالی‌که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم، و مسلماً پاداش‌شان را به (حسب) بهترین اعمالی که انجام می‌دادند؛ به آن‌ها می‌دهیم. ﴿97﴾

  98. فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ پس هنگامی‌که قرآن می‌خوانی، از (شر) شیطان رانده شده، به الله پناه ببر. ﴿98﴾

  99. إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ بی‌گمان او بر کسانی‌که ایمان آورده‌اند و بر پروردگار‌شان توکل می‌کنند، (هیچ) تسلطی ندارد. ﴿99﴾

  100. إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ تسلط او تنها بر کسانی است که او را به دوستی (و سرپرستی) خود بر گزیده‌اند، و کسانی‌که (به پیروی از وی) به او (= الله) شرک می‌ورزند. ﴿100﴾

  101. وَإِذَا بَدَّلْنَا آیَةً مَّکَانَ آیَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ و هنگامی‌که آیه‌ی را به جای آیه‌ی دیگر جای‌گزین  (= نسخ) کنیم - و الله به آنچه که نازل می‌کند، داناتر است -  (آن‌ها) گویند: «بی‌گمان تو افترا زنی» (هرگز چنین نیست) بلکه بیشتر آن‌ها نمی‌دانند. ﴿101﴾

  102. قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ  بگو: «روح القدس (= جبرئیل) آن را از جانب پروردگارت به حق نازل کرده است، تا کسانی را  که ایمان آورده‌اند، ثابت قدم گرداند، و برای (عموم) مسلمانان هدایت و بشارت باشد». ﴿102﴾

  103. وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُّبِینٌ و به راستی (ما) می‌دانیم که آن‌ها می‌گویند: «همانا بشری (این آیات را) به او آموزش می‌دهد» در حالی‌که زبان کسی‌که این‌ها  به او نسبت می‌دهند عجمی (= غیر عربی) است، و این (قرآن به) زبان عربی آشکار است. ﴿103﴾

  104. إِنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ لاَ یَهْدِیهِمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ یقیناً کسانی‌که به آیات الله ایمان نمی‌آورند، الله آن‌ها را هدایت نمی‌کند، و برای آن‌ها عذاب درد ناکی است. ﴿104﴾

  105. إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ تنها کسانی دروغ می‌بندند که به آیات الله ایمان ندارند، و ایشانند که دروغگویان (واقعی) هستند. ﴿105﴾

  106. مَن کَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ وَلَکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ کسی‌که بعد از ایمانش به الله کافر شود (باز خواست می‌شود) مگر کسی‌که به زور (به کفر) وا داشته شود در حالی‌که قلبش به ایمان آرام باشد، ([3]) لیکن کسی‌که سینه‌ی خود را برای (پذیرش) کفر بگشاید،  پس خشم الله برآن‌هاست، و برای آن‌ها عذاب بزرگی است. ﴿106﴾

  107. ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ این به (خاطر) آن است که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند، و همانا الله گروه کافران (لجوج) را هدایت نمی‌کند. ﴿107﴾

  108. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ اینان کسانی هستند که (بر اثر گناهان شان) الله بر دل‌های شان  و گوش‌شان و چشمان‌شان مهر نهاده است، و اینان غافلان (واقعی) هستند. ﴿108﴾

  109. لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ بدون شک آن‌ها در آخرت زیانکارانند. ﴿109﴾

  110. ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ  آنگاه پروردگارتو برای کسانی‌که  هجرت کردند، بعد از آن که شکنجه (و عذاب) کشیدند (تا سخن کفر بگویند) سپس (در راه الله) جهاد کردند، و صبر نمودند،  بی‌گمان پروردگارت بعد از این (رنج‌ها) آمرزنده‌ی مهربان است. ﴿110﴾

  111. یَوْمَ تَأْتِی کُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَن نَّفْسِهَا وَتُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ  (به یاد آورید روز قیامت، آن) روزی‌که هرکس (به دفاع) از خود به مجادله بر می‌خیزد، و به هر کسی (پاداش) آنچه کرده است؛ به طور کامل (و تمام) داده می‌شود، و به آن‌ها ستم نخواهد شد. ﴿111﴾

  112. وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ و الله مثلی زده است: قریه‌ی که ایمن و آسوده بود، همواره روزی‌اش به فراوانی از هرجا می‌رسید، پس (اهلش) به نعمت‌های الله ناسپاسی کردند، آنگاه الله به (کیفر) آنچه که انجام می‌دادند؛ لباس گرسنگی و ترس (و نا امنی) را بر آن‌ها پوشانید (و طعمش را چشانید). ﴿112﴾

  113. وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ و به راستی پیامبری از خودشان به سوی آن‌ها آمد، پس او را تکذیب کردند، آنگاه در حالی‌که ظالم بودند، عذاب (الهی) آن‌ها را فرو گرفت. ﴿113﴾

  114. فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیِّبًا وَاشْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ پس از آنچه که الله به شما روزی داده است؛ حلال (و) پاکیزه بخورید، و شکر و نعمت الله را بجای می‌آورید، اگر او را می‌پرستید. ﴿114﴾

  115. إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (الله) تنها مردار، و خون و گوشت خوک و آنچه را که (هنگام ذبح) نام غیر الله برآن برده شده است؛ بر شما حرام کرده است، پس کسی‌که ناچار شود در حالی‌که نه ستمکار باشد و نه از حد تجاوز کند (و از آن‌ها بخورد) پس بی‌گمان الله آمرزنده‌ی مهربان است. ﴿115﴾

  116. وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَذَا حَلالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لاَ یُفْلِحُونَ  و چیزی را که زبان‌تان به دروغ توصیف می‌کند؛ نگویید: «این حلال است، و آن حرام» تا بر الله افترا ببندید، یقیناً کسانی‌که بر الله افترا می‌بندند؛ رستگار نمی‌شوند. ﴿116﴾

  117. مَتَاعٌ قَلِیلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (در این دنیا) بهره‌ی اندک (نصیب‌شان می‌شود) و برای آن‌ها (در آخرت) عذاب دردناک است. ﴿117﴾

  118. وَعَلَى الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ و برکسانی‌که یهودی شدند؛ حرام کرده بودیم، چیزهای را که پیش از این بر تو حکایت کردیم، و (ما) به آن‌ها ستم نکردیم، و لیکن آن‌ها به خودشان ستم کردند. ﴿118﴾

  119. ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُواْ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ سپس پروردگار تو برای کسانی‌که از روی جهالت بدی کردند، آنگاه بعد از آن توبه کردند، و (اعمال خود را) اصلاح کردند، یقیناً پروردگارت بعد از آنکه (توبه، برای آن‌ها) آمرزنده‌ی مهربان است. ﴿119﴾

  120. إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی بود، فرمانبردار الله، حنیف (= خالی از انحراف) بود و (هرگز) از مشرکان نبود. ([4]) ﴿120﴾

  121. شَاکِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ شکر گزار نعمت‌های الله بود، (الله) او را برگزید، و به راه راست هدایتش نمود. ﴿121﴾

  122. وَآتَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ (ما) در دنیا به او نیکی عطا کردیم؛ و قطعاً او در آخرت از صالحان است. ﴿122﴾

  123. ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ  سپس به تو (ای پیامبر!) وحی کردیم که از آیین ابراهیم که حنیف بود و از مشرکان نبود؛ پیروی کن.  ﴿123﴾

  124. إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ(رعایت تعظیم روز) شنبه تنها بر کسانی‌که در آن اختلاف کردند (بعنوان مجازات) مقرر شد، و بی‌گمان پروردگارت روز قیامت در آنچه اختلاف می‌کردند؛ میان آن‌ها داوری می‌کند. ﴿124﴾

  125. ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ با حکمت و پند نیکو (مردم را) به راه پروردگارت دعوت نما، و با روشی که نیکو‌تر است، با آن‌ها (بحث و) مناظره کن، بی‌تردید پروردگارت به (حال) کسی‌که از راه او گمراه شده است؛ دانا‌تر است، و (نیز) او به هدایت‌یافتگان؛ دانا‌تر است. ﴿125﴾

  126. وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصَّابِرِینَ و اگر خواستید مجازات کنید، پس چنان مجازات کنید که شما را مجازات کرده‌اند، و اگر صبر نمایید، مسلماً آن برای صابران بهتر است. ﴿126﴾

  127. وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلاَ تَکُ فِی ضَیْقٍ مِّمَّا یَمْکُرُونَ و (ای پیامبر گرامی) صبر کن و صبر تو جز به (توفیق) الله نیست، و بر آن‌ها اندوهگین مشو، و از آنچه مکر می‌ورزند؛ دلتنگ مباش. ﴿127﴾

  128. إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّالَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ همانا الله با کسانی است که تقوا پیشه کردند، و کسانی‌که نیکو‌کارانند. ﴿128﴾





سورة نحل

 




[1]- مطلب این است که با این که برده و شخص آزاد هردو انسان‌اند و مخلوق می‌باشند و نیز در بسیاری از چیزها باهم مشترکند، ولی باز هم از لحاظ درجه و منزلت یکسان شمرده نشده‌اند. پس چگونه می‌شود بت‌ها را با الله متعال یکسان قرار داد؟

[2]- نزدیکان درجاتی هستند، به ترتیب نخست پدر و مادر، سپس فرزندان، سپس برادر و خواهر، سپس عمو و عمه سپس دایی و خاله سپس نزدیکان دیگر.

[3]- اهل علم بر این اجماع کرده‌اند  که اگر شخصی به کفر آوردن مجبور کرده شود، و او برای نجات جان خویش مرتکب به کفر قولی و فعلی گردد ولی قلباً ایمان داشته باشد، کافر نخواهد بود.

[4]- به سورۀ آل عمران آیه 67 رجوع فرمایید.

سوره اسرا

سوره الإسراء - سورة 17 - عدد آیاتها 111

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

  1. سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ پاک و منزه است کسی‌که بنده‌اش را شبی از مسجد الحرام به مسجد الأقصی - که گردا‌گردش را برکت داده‌‌ایم برد؛ تا برخی از آیات خود را به او بنمایانیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست. ﴿1﴾

  2. وَآتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُواْ مِن دُونِی وَکِیلاً و (ما) به موسی کتاب (تورات) دادیم، و آن را (مایه‌ی) هدایت برای بنی اسرائیل گرداندیم، (و فرمودیم:) که جز من کارسازی بر مگزینید. ﴿2﴾

  3. ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ عَبْدًا شَکُورًا  ای فرزندان کسانی‌که با نوح (بر کشتی) سوار کردیم، به راستی او (= نوح)    بنده‌ای شکر گزار بود. ﴿3﴾

  4. وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا و (ما) به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) وحی کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری جویی (و طغیان) بزرگی خواهید نمود. ﴿4﴾

  5. فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُواْ خِلالَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً  پس هنگامی‌که وعده‌ی نخستین آن دو (بار)  فرا رسد؛ گروهی از بندگان بسیار نیرومند (پیکار جوی) خود را بر شما برانگیزیم (تا شما را درهم کوبند و نابود کنند) پس (برای قتل و کشتار) درون خانه‌ها را جستجو کنند، و این وعده شدنی (و قطعی) است. ﴿5﴾

  6. ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا  آنگاه شما را بر آن‌ها چیره گردانیم، و شما را با اموال و فرزندان یاری‌تان کنیم، و (تعداد) نفرات شما را بیشتر (از دشمن) گردانیم. ﴿6﴾

  7. إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ لِیَسُوؤُواْ وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْا تَتْبِیرًا  اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی کرده‌اید، و اگر بدی کنید، باز به خود کرده‌اید، پس هنگامی‌که وعده‌ی دیگر فرا رسد، (چنان دشمنان بر شما مسلط هستند که) آثار غم و اندوه در چهره‌هایتان ظاهر می‌شود، و به مسجد (الأقصی) در آیند؛ همان‌گونه  که در مرتبه‌ی اول وارد شدند، و آنچه را زیر سلطه‌ی خود یابند؛ یکسره نابود گردانند. ﴿7﴾

  8. عَسَى رَبُّکُمْ أَن یَرْحَمَکُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ حَصِیرًا امید است که پروردگارتان به شما رحم فرماید، و اگر برگردید، ماهم باز می‌گردیم، و جهنم را برای کافران زندان قرار داده‌ایم. ﴿8﴾

  9. إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا بی‌شک این قرآن، به راهی که آن استوار‌ترین راه‌هاست؛ هدایت می‌کند، و به مؤمنانی که کار‌های شایسته انجام می‌دهند بشارت می‌دهد که برای آن‌ها پاداش بزرگی است. ﴿9﴾

  10. وَأَنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا و این‌که برای کسانی‌که به آخرت ایمان ندارند عذاب دردناکی را آماده کرده‌ایم. ﴿10﴾

  11. وَیَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ وَکَانَ الإِنسَانُ عَجُولاً و انسان بدی‌ها را می‌طلبد، آن گونه که نیکی‌ها را طلب می‌کند، و انسان همیشه عجول است. ﴿11﴾

  12. وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنَا آیَةَ اللَّیْلِ وَجَعَلْنَا آیَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلاً  و (ما) شب و روز را دو نشانه قرار دادیم، پس نشانه شب را محو کردیم، و نشانه‌ی روز را روشنی بخش ساختیم، تا (در پرتو آن) از پروردگار‌تان فضل (و روزی) بجویید، و تا شمارش سال‌ها و حساب را بدانید، و هرچیز را به تفصیل بیان کرده‌ایم. ﴿12﴾

  13. وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنشُورًا و هر انسانی اعمال (خیر و شرش)  را در گردنش آویخته‌ایم، و روز قیامت کتابی برای او بیرون می‌آوریم که آن را سرگشوده می‌بینید (که همانا نامه‌ی اعمالش است). ﴿13﴾

  14. اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا (و به او می‌فرماییم:) کتابت را بخوان، کافی است که امروز خود حساب گر خویش باشی. ﴿14﴾

  15. مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً کسی‌که هدایت یابد برای خود هدایت یافته است، و کسی‌که گمراه گردد، فقط به زیان خود گمراه شده است. و هیچ کس بار (گناه) دیگری را به دوش نمی‌کشد، و ما هرگز عذاب نخواهیم کرد؛ مگر آنکه پیامبری بفرستیم. ﴿15﴾

  16. وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا و هنگامی‌که بخواهیم دیاری را نابود کنیم، به مترفین (و سرکشان) آنجا فرمان (اطاعت) می‌دهیم، پس چون در آنجا به فسق (و فساد) بر خاستند، آنگاه وعده‌ی (عذاب) بر آن‌ها محقق می‌گردد، پس آن‌ها را به کلی نابود گردانیم. ﴿16﴾

  17. وَکَمْ أَهْلَکْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَکَفَى بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا و چه بسیار نسل‌ها را که بعد از نوح (زندگی می‌کردند) هلاک کردیم، و کافی است که پروردگارت (نسبت)به گناهان بندگانش دانای بیناست. ﴿17﴾

  18. مَّن کَانَ یُرِیدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا هر کس که (دنیای) زود گذر را بخواهد، در آن (دنیا) برای هر که بخواهیم؛ همان اندازه که بخواهیم؛ زود خواهیم داد، سپس جهنم را برای او قرار خواهیم داد که نکوهیده‌ی مردود در (آتش سوزان) آن درآید. ﴿18﴾

  19. وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ کَانَ سَعْیُهُم مَّشْکُورًا و کسی‌که (سرای) آخرت را بخواهد، و برای آن سعی و تلاش خود را بکند، در حالی‌که مؤمن باشد، پس اینان سعی (و تلاش) شان مشکور است (و پاداش داده خواهد شد). ﴿19﴾

  20. کُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاء رَبِّکَ مَحْظُورًا هر یک از اینان و آنان (از هردو گروه) از عطای پروردگارت (بهره و) کمک می‌دهیم، و عطای پروردگارت هرگز (از کسی) باز داشته شده نیست (مؤمن و کافر همه از نعمت‌های دنیوی بهره‌مند می‌شوند) ﴿20﴾

  21. انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلاً بنگر چگونه بعضی را بر بعضی دیگر برتری داده‌ایم، و یقیناً درجات آخرت و برتری‌هایش از این هم بیشتر است. ﴿21﴾ 

  22. لاَّ تَجْعَل مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولاً (هرگز) معبود دیگری را با الله (شریک) قرار مده، که آنگاه نکوهیده‌ی خوار (بی یار و یاور) خواهی نشست. ﴿22﴾

  23. وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیمًا و پروردگارت (چنین) مقرر داشته است که: جز او را نپرستید، و به پدر و مادر نیکی کنید، هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آن‌ها نزد تو به سن پیری رسند، (حتی) به آن‌ها (کلمه‌ی) افّ (= کمترین کلمه رنج آور) نگو، و بر (سر) آن‌ها فریاد نزن، و با نیکی (و بزرگوارانه) با آن‌ها سخن بگو. ﴿23﴾

  24. وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا و از روی مهربانی بال فروتنی (و خاکساری) برای آن‌ها فرود آور، و بگو: «پروردگارا! به آنان رحمت آور، همان‌گونه  که مرا در کودکی پرورش دادند». ﴿24﴾

  25. رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ إِن تَکُونُواْ صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلأَوَّابِینَ غَفُورًا پروردگار شما به آنچه در دل‌های تان است؛ آگاه‌تر است، اگر صالح باشید، بی‌گمان او برای توبه کنندگان آمرزنده است. ﴿25﴾

  26. وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا  و حق خویشاوندان را بپرداز، و (همچنین حق) مسکین، و در راه مانده را (بپرداز) و هرگز اسراف (و تبذیر) نکن. ﴿26﴾

  27. إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا به راستی که تبذیر کنندگان؛ برادران شیاطین هستند، و شیطان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است. ﴿27﴾

  28. وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّکَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّیْسُورًا و اگر به انتظار رحمتی از پروردگارت که به آن امیدواری، از آنان (= مسکینان و در راه ماندگان) اعراض کنی، پس با گفتاری نرم با آنان سخن بگو. ﴿28﴾

  29. وَلاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا  و (هرگز) دستت را به گردن خوددت نبند، (و ترک انفاق منما)  و بیش از حد آن را مگشا، آنگاه سرزنش شده‌ی درمانده بنشینی. ﴿29﴾

  30. إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاء وَیَقْدِرُ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا یقیناً پروردگارت روزی را برای هرکس که بخواهد گشاده و (یا) تنگ می‌دارد، بی‌گمان او به بندگانش دانای بیناست. ﴿30﴾

  31. وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُم إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْءًا کَبِیرًا و فرزندان‌تان را از ترس تنگدستی نکشید، ما آن‌ها و شما را روزی می‌دهیم، به راستی کشتن آن‌ها گناه بزرگی است. ﴿31﴾

  32. وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِیلاً  و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهی است! ﴿32﴾

  33. وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا و جانی که الله (خونش را) حرام شمرده، جز به حق نکشید، و کسی‌که مظلوم کشته شود، برای و لیش (برای حق قصاص) قدرتی قرار داده‌ایم، پس در کشتن (و خون‌خواهی) اسراف نکند، بی‌گمان او مورد حمایت است. ﴿33﴾

  34. وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولاً و به مال یتیم نزدیک نشوید، جز به روشی که آن بهتر است، تا آنکه به (حد بلوغ) و رشدش برسد، و به عهد (خویش) وفا کنید، بی‌گمان از عهد سؤال می‌شود. ﴿34﴾

  35. وَأَوْفُوا الْکَیْلَ إِذَا کِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً و هنگامی‌که پیمانه می‌کنید، پیمانه را کامل (و تمام) دهید، و با ترازوی درست وزن کنید، این برای شما بهتر و عاقبتش نیکو‌تر است. ﴿35﴾

  36. وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً  و از آنچه به آن علم نداری، پیروی نکن، بدون شک گوش و چشم و دل، هر یک از این‌ها  از آن باز خواست خواهند شد. ﴿36﴾

  37. وَلاَ تَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً و در (روی) زمین با تکبر راه مرو، بی‌گمان تو نمی‌توانی زمین را بشکافی، و (هرگز) در بلندی (و قامت) به کوه‌ها نمی‌رسی. ﴿37﴾

  38. کُلُّ ذَلِکَ کَانَ سَیِّئُهُ عِندَ رَبِّکَ مَکْرُوهًا همه‌ی این کار‌های (ذکر شده) بدی (و گناه) آن نزد پروردگارت ناپسند است. ﴿38﴾

  39. ذَلِکَ مِمَّا أَوْحَى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِی جَهَنَّمَ مَلُومًا مَّدْحُورًا این (احکام) از آن حکمتی است که پروردگارت به تو وحی فرستاده، و هرگز معبودی را با الله قرار نده، که نکوهیده‌ی مطرود در جهنم افکنده می‌شوی. ﴿39﴾

  40. أَفَأَصْفَاکُمْ رَبُّکُم بِالْبَنِینَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلائِکَةِ إِنَاثًا إِنَّکُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلاً عَظِیمًا آیا پروردگارتان برای شما پسران برگزید، و (خودش) از فرشتگان دختران را برگزیده است؟!   بی‌گمان شما سخن بزرگ (و زشتی) می‌‌گویید. ﴿40﴾

  41. وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُواْ وَمَا یَزِیدُهُمْ إِلاَّ نُفُورًا و به راستی (ما) در این قرآن (سخنان) گوناگون آوردیم، تا متذکر شوند، ولی جز به رمیدن‌شان نمی‌افزاید. ﴿41﴾

  42. قُل لَّوْ کَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ کَمَا یَقُولُونَ إِذًا لاَّبْتَغَوْا إِلَى ذِی الْعَرْشِ سَبِیلاً  (ای پیامبر!) بگو: «اگر آن چنان که آن‌ها (= مشرکان) می‌گویند با او معبودانی بود، در این صورت، (معبودان) سعی می‌کردند راهی به سوی (الله) صاحب عرش پیدا کنند» ﴿42﴾

  43. سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبِیرًا او منزه و پاک است، و از آنچه آن‌ها می‌گویند بسا برتر است. ﴿43﴾

  44. تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا آسمان‌ها ی هفتگانه و زمین و هرکس که در آن‌هاست همه تسبیح او می‌گویند، و هیچ چیز نیست؛ مگر آنکه به ستایش او تسبیح می‌گوید، و لیکن شما تسبیح آن‌ها را در نمی‌یابید، بی‌گمان او بردبار آمرزنده است. ﴿44﴾

  45. وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا  و (ای پیامبر!) هنگامی‌که قرآن بخوانی، میان تو و میان کسانی‌که به آخرت ایمان نمی‌آورند، پرده‌ای پوشیده قرار می‌دهیم. ﴿45﴾

  46. وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا و بر دل‌های شان  پوشش‌هایی قرار می‌دهیم تا آن را در نیابند، و در گوش‌هایشان سنگینی (می گذاریم که نشنوند). و چون پروردگارت را در قرآن به یگانگی یاد کنی، آن‌ها با نفرت پشت می‌کنند (و می‌گریزند). ﴿46﴾

  47. نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ یَقُولُ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلاً مَّسْحُورًا و چون به تو گوش فرا می‌دهند، ما دانا‌تریم به چه (منظور) به آن (= قرآن) گوش فرا می‌دهند، و (نیز) هنگامی‌که آنان نجوی می‌کنند، آنگاه که ستمگران می‌گویند: «شما جز از مردی که جادو شده پیروی نمی‌کنید». ﴿47﴾

  48. انظُرْ کَیْفَ ضَرَبُواْ لَکَ الأَمْثَالَ فَضَلُّواْ فَلاَ یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلاً  بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند، پس گمراه شدند، لذا نمی‌توانند راهی (به سوی حق) بیابند. ﴿48﴾

  49. وَقَالُواْ أَئِذَا کُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِیدًا  و (کافران) گفتند: «آیا هنگامی‌که ما استخوان‌هایی (پوسیده) و پراکنده‌ای شدیم، آیا دگر بار با آفرینش تازه‌ای بر انگیخته خواهیم شد؟!» ﴿49﴾

  50. قُل کُونُواْ حِجَارَةً أَوْ حَدِیدًا بگو: «سنگ باشید یا آهن، ﴿50﴾

  51. أَوْ خَلْقًا مِّمَّا یَکْبُرُ فِی صُدُورِکُمْ فَسَیَقُولُونَ مَن یُعِیدُنَا قُلِ الَّذِی فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَیُنْغِضُونَ إِلَیْکَ رُؤُوسَهُمْ وَیَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن یَکُونَ قَرِیبًا یا (هر) مخلوقی که درخاطرتان بزرگ می‌نماید، (باز هم الله قادر است شما را دوباره زنده کند). پس خواهند گفت: «چه کسی ما را باز می‌گرداند؟!» بگو: «(همان) کسی‌که نخستین بار شما را آفرید». پس آنان سر‌هایشان را (از روی تردید) به تو می‌جنبانند و می‌گویند: «آن چه زمانی خواهد بود؟!» بگو: «شاید که نزدیک باشد، ﴿51﴾

  52. یَوْمَ یَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ وَتَظُنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً  روزی‌که (الله) شما را (از قبر‌هایتان) فرا می‌خواند، پس شما هم سپاس گویان (دعوت) او را اجابت می‌کنید، و می‌پندارید جز مدت کوتاهی (در دنیا) درنگ نکرده‌اید». ﴿52﴾

  53. وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا و به بندگانم بگو: «(با یکدیگر) سخنی بگویند که آن بهترین باشد، بی‌گمان شیطان میان آن‌ها فتنه (و فساد) می‌کند، به راستی که شیطان دشمن آشکاری برای انسان است». ﴿53﴾

  54. رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِکُمْ إِن یَشَأْ یَرْحَمْکُمْ أَوْ إِن یَشَأْ یُعَذِّبْکُمْ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ وَکِیلاً و پروردگار شما به (حال) شما دانا‌تر است، اگر بخواهد بر شما رحمت می‌آورد، یا اگر بخواهد عذاب‌تان می‌کند، و (ای پیامبر!) ما تو را بر آن‌ها نگهبان نفرستاده‌ایم. ﴿54﴾

  55. وَرَبُّکَ أَعْلَمُ بِمَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا پروردگار تو، به (حال هر) کسی‌که در آسمان‌ها و زمین است، داناتر است، و به راستی (ما) بعضی پیامبران را بر بعضی (دیگر) برتری دادیم، و به داود زبور عطا کردیم. ﴿55﴾

  56. قُلِ ادْعُواْ الَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنکُمْ وَلاَ تَحْوِیلاً (ای پیامبر!) بگو: «کسانی را که به جای او (معبود خود) می‌پندارید؛ بخوانید، پس آن‌ها نه می‌توانند بلا (و مشکلی) را از شما دورسازند، و نه تغییر دهند. ﴿56﴾

  57. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُورًا کسانی را که (کافران) آنان را می‌خوانند، خودشان به سوی پروردگارشان وسیله‌ی (تقرب) می‌جویند، که کدام یک از آن‌ها نزدیکترند، و به رحمت او امیدوارند و از عذابش می‌ترسند، بی‌گمان عذاب پروردگارت همواره ‌ترسناک است». ﴿57﴾

  58. وَإِن مَّن قَرْیَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِکُوهَا قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِیدًا کَانَ ذَلِک فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا و هیچ (آبادی و) قریه‌ای (از قریه‌های یاغیان و مفسدان) نیست؛ مگر اینکه پیش از (فرا رسیدن) روز قیامت، ما آنان را هلاک خواهیم کرد، یا به عذاب شدیدی عذاب‌شان می‌کنیم، این در کتاب  (= لوح محفوظ) ثبت است. ﴿58﴾

  59. وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآیَاتِ إِلاَّ أَن کَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَیْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآیَاتِ إِلاَّ تَخْوِیفًا و (هیچ چیز) ما را از فرستادن معجزات باز نداشت؛ جز اینکه پیشینیان آن را تکذیب کردند، و به (قوم) ثمود، ماده شتر که (معجزه‌ای) روشن‌گر بود، دادیم، پس (آن‌ها) به آن ستم کردند (و آن را کشتند). و ما معجزات را جز برای ترسانیدن نمی‌فرستیم. ﴿59﴾

  60. وَإِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یَزِیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیَانًا کَبِیرًا (و ای پیامبر! به یاد آور) هنگامی را که به تو گفتیم: «بی‌شک پروردگارت به مردم احاطه (کامل) دارد، و رؤیایی را که (در شب اسراء و معراج عیاناً) به تو نشان دادیم و (همچنین) درخت ملعون را در قرآن، (چیزی) جز برای آزمایش مردم قرار ندادیم، ما آن‌ها را می‌ترسانیم، پس (این ترسانیدن) جز سرکشی بزرگ، چیزی بر آن‌ها نمی‌افزاید». ﴿60﴾

  61. وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا و (به یاد آور) چون به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید» پس (همگی) سجده کردند؛ جز ابلیس که گفت: «آیا برای کسی سجده کنم که (او را) از گِل آفریده‌ای؟!». ﴿61﴾

  62. قَالَ أَرَأَیْتَکَ هَذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلاَّ قَلِیلاً (سپس) گفت: «به من خبر بده، این کسی را که بر من برتری داده‌ای (به چه دلیل بوده است؟!) اگر مرا تا روز قیامت مهلت دهی، فرزندانش را؛ جز عده‌ی کمی (گمراه و) ریشه کن خواهم کرد». ﴿62﴾

  63. قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُکُمْ جَزَاء مَّوْفُورًا (الله) فرمود: «برو، پس هر کس از آنان، از تو پیروی کند، بی‌تردید جهنم کیفر شماست، که کیفری کامل (و فراوان) است، ﴿63﴾

  64. وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا و هرکس از آنان را که می‌توانی با صدایت بر انگیز، و با (یاری) سواران و پیادگانت بر آن‌ها بتاز، و در اموال و فرزندان با آن‌ها شرکت جوی، و به آن‌ها وعده بده - و شیطان جز فریب به آن‌ها وعده نمی‌دهد - ﴿64﴾

  65. إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ وَکَفَى بِرَبِّکَ وَکِیلاً  بی‌گمان تو هرگز بر بندگان من سلطه‌‌ای نخواهی داشت؛ و پروردگار تو برای نگهبانی آن‌ها کافی است». ﴿65﴾

  66. رَّبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فِی الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا پروردگار شما کسی است که کشتی را در دریا برای شما به حرکت در می‌آورد، تا از فضلش بهره‌مند شوید، بی‌گمان او نسبت به شما مهربان است. ﴿66﴾

  67. وَإِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلاَّ إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاکُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَکَانَ الإِنسَانُ کَفُورًا و هنگامی‌که در دریا سختی به شما برسد، جز او همه کسانی را که می‌خوانید؛ فراموش می‌کنید، پس چون شما را به خشکی نجات دهد؛ روی می‌گردانید، و انسان بسیار ناسپاس است. ﴿67﴾

  68. أَفَأَمِنتُمْ أَن یَخْسِفَ بِکُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ وَکِیلاً آیا از آن که شما را به کناره‌ای از خشکی فرو برد؛ یا تند بادی از سنگریزه بر شما بفرستد؛ ایمن شده‌اید؟! آنگاه برای خود هیچ نگهبان (و کارسازی) نیابید. ﴿68﴾

  69. أَمْ أَمِنتُمْ أَن یُعِیدَکُمْ فِیهِ تَارَةً أُخْرَى فَیُرْسِلَ عَلَیْکُمْ قَاصِفاً مِّنَ الرِّیحِ فَیُغْرِقَکُم بِمَا کَفَرْتُمْ ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ عَلَیْنَا بِهِ تَبِیعًا  آیا از آن که بار دیگر شما را به دریا باز گرداند؛ سپس تند باد کوبنده‌ای بر شما بفرستد، آنگاه شما را به (کیفر) کفرتان غرق کند؛ ایمن شده‌اید؟! سپس در برابر ما بازخواست کننده  (و خونخواهی برای خود) نیابید. ﴿69﴾

  70. وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آن‌ها را در خشکی و دریا (بر مرکبها) حمل کردیم، و از انواع (روزیهای) پاکیزه به آن‌ها روزی دادیم، و آن‌ها را بر بسیاری از موجوداتی که آفریده‌ایم؛ چنانکه باید برتری بخشیدیم. ﴿70﴾

  71. یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَئِکَ یَقْرَؤُونَ کِتَابَهُمْ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً (به یاد آورید) روزی را که هرگروهی را با پیشوایشان فرا خوانیم، پس کسی‌که نامه‌ی (اعمال) اش را به (دست) راستش داده شود، پس اینان نامه شان را (با شادمانی) می‌خوانند، و به‌اندازه‌ی رشته‌ی شکاف هسته‌ی خرمایی ستم نمی‌بینند. ﴿71﴾

  72. وَمَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلاً و (اما) کسی‌که در این (دنیا از دیدن حق) نا بینا بوده است؛ پس او در آخرت (نیز) نابینا و گمراه‌تر است. ﴿72﴾

  73. وَإِن کَادُواْ لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ لِتَفْتَرِیَ عَلَیْنَا غَیْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوکَ خَلِیلاً و (ای پیامبر!) نزدیک بود (مشرکان) تو را (با وسوسه‌های خود) از آنچه بر تو وحی کرده‌ایم؛ منصرف کنند، تا غیر آن را به ما نسبت دهی، و آنگاه تو را دوست خود بگیرند. ﴿73﴾

  74. وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلاً و اگر (ما) تو را ثابت قدم نمی‌کردیم؛ به راستی نزدیک بود اندکی به آن‌ها تمایل کنی. ﴿74﴾

  75. إِذَاً لَّأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیرًا  (اگر چنین می‌کردی) آنگاه دو چندان عذاب در زندگی دنیا و دو چندان عذاب (بعد از) مرگ به تو می‌چشاندیم، سپس در برابر ما برای خود یاوری نمی‌یافتی. ﴿75﴾

  76. وَإِن کَادُواْ لَیَسْتَفِزُّونَکَ مِنَ الأَرْضِ لِیُخْرِجُوکَ مِنْهَا وَإِذًا لاَّ یَلْبَثُونَ خِلافَکَ إِلاَّ قَلِیلاً و نزدیک بود (با مکر و توطئه) تو را از (سرزمین) (مکه) بلغزانند، تا ترا از آن بیرون کنند، (و اگر چنین می‌کردند) آنگاه پس از تو جز مدت کمی (باقی) نمی‌ماندند. ﴿76﴾

  77. سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِن رُّسُلِنَا وَلاَ تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِیلاً  این (روش و) سنت (ما در باره‌ی) پیامبرانی است که پیش از تو فرستادیم، و (هرگز) برای سنت ما تغییر و دگرگونی نخواهی یافت. ﴿77﴾

  78. أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا نماز را از زوال آفتاب (هنگام ظهر) تا تاریکی شب بر پا دار، و (نیز) قرآن فجر (= نماز صبح) را؛ بی‌گمان هنگام قرآن (خواندن، در نماز) فجر (فرشتگان) حاضر آیند. ﴿78﴾

  79. وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحْمُودًا و پاسی از شب را (از خواب)  برخیز و با آن (= قرآن) نماز بخوان، که برای تو افزون (بر دیگران) است، امید است پروردگارت تو را به مقامی پسندیده برانگیزد. ﴿79﴾

  80. وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا و بگو: «پروردگارا! مرا به در آوردنی راست (به مدینه) در آور، و به بیرون آوردنی راست، مرا (از مکه) بیرون آور،  و از سوی خود حجتی یاری کننده برایم قرار بده». ﴿80﴾

  81. وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا  و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد، بی‌گمان باطل نابود شدنی است». ﴿81﴾

  82. وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلاَّ خَسَارًا و از قرآن آنچه را که شفا و رحمت برای مؤمنان است؛ نازل می‌کنیم، و ستمکاران را جز زیان نمی‌افزاید. ﴿82﴾

  83. وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَؤُوسًا و هنگامی‌که برانسان نعمت بخشیم، (از حق) روی بگرداند، و (متکبرانه) پهلویش را دورکند، و هنگامی‌که (کمترین) بدی به او برسد، نا امید گردد. ﴿83﴾

  84. قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِیلاً  (ای پیامبر!) بگو: «هر کس به روش خود عمل می‌کند، پس پروردگارتان به کسی‌که او هدایت یافته‌تر است؛ داناتر است». ﴿84﴾

  85. وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً  و (ای پیامبر!) از تو درباره‌ی روح سؤال می‌کنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است، و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است». ﴿85﴾

  86. وَلَئِن شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنَا وَکِیلاً   و اگر بخواهیم آنچه را که به تو وحی کرده‌ایم؛ (از سینه‌ات) می‌بریم، آنگاه در برابر ما برای خود هیچ کار سازی (و مدد کننده‌ای) نخواهی یافت، ﴿86﴾

  87. إِلاَّ رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ إِنَّ فَضْلَهُ کَانَ عَلَیْکَ کَبِیرًا لیکن (باقی ماندنش به سبب) رحمتی از جانب پروردگارت است؛ بدون شک فضل او بر تو بزرگ است. ﴿87﴾

  88. قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا  (ای پیامبر!) بگو: «اگر انس و جن (همگی) گرد آیند بر آن که همانند این قرآن را بیاورند، (هرگز) همانند آن را نخواهند آورد، هر چند برخی از آنان یاور برخی (دیگر) باشند». ﴿88﴾

  89. وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ کُفُورًا  و به تحقیق (ما) در این قرآن، برای مردم هر مثلی را گوناگون بیان کردیم، پس بیشتر مردم جز ناسپاسی را قبول نکردند، ﴿89﴾

  90. وَقَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأَرْضِ یَنبُوعًا و گفتند: «ما هرگز به تو ایمان نمی‌آوریم؛ تااینکه از زمین چشمه‌ای برای ما جاری کنی. ﴿90﴾

  91. أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأَنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِیرًا یا باغی از نخل و انگور داشته باشی، آنگاه نهرها در میان آن به خوبی جاری سازی. ﴿91﴾

  92. أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاء کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَالْمَلائِکَةِ قَبِیلاً یا آسمان را آنچنان که می‌پنداری پاره پاره بر (سر) ما فرود آوری، یا الله و فرشتگان را روبروی (ما) بیاوری، ﴿92﴾

  93. أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنتُ إِلاَّ بَشَرًا رَّسُولاً یا اینکه خآن‌ها ی (پر نقش و نگار) از سیم و زر داشته باشی، یا در آسمان بالا روی، و هرگز به بالا رفتنت ایمان نمی‌آوریم؛ مگر آنکه کتابی بر ما نازل کنی، که آن را بخوانیم». بگو: «پروردگارم منزه است، آیا من جز بشری فرستاده شده هستم؟!». ﴿93﴾

  94. وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن یُؤْمِنُواْ إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلاَّ أَن قَالُواْ أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَّسُولاً و مردم را (هیچ چیز) باز نداشت، از آنکه ایمان آوردند هنگامی‌که هدایت به سوی آنان آمد؛ مگر این‌که گفتند: «آیا الله بشری را (بعنوان) پیامبر فرستاده است؟!» ﴿94﴾

  95. قُل لَّوْ کَانَ فِی الأَرْضِ مَلائِکَةٌ یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ لَنَزَّلْنَا عَلَیْهِم مِّنَ السَّمَاء مَلَکًا رَّسُولاً (ای پیامبر!) بگو: «اگر در زمین فرشتگانی بودند که با آرامش (و مطمئن) راه می‌رفتند، مسلماً از آسمان فرشته‌ای را (بعنوان) پیامبر بر آن‌ها نازل می‌کردیم» (اما چون شما انسان هستید پیامبرتان نیز از خودتان است) ﴿95﴾

  96. قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا (ای پیامبر!) بگو: «همین کافی است که الله میان من و شما گواه باشد، بی‌گمان او (نسبت) به بندگانش دانای بیناست. ﴿96﴾

  97. وَمَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیَاء مِن دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْیًا وَبُکْمًا وَصُمًّا مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِیرًا و هرکسی را که الله هدایت کند، پس او هدایت یافته‌ی (واقعی) است، و هرکسی را که گمراه  سازد؛ پس جز الله (سر پرستان و) دوستانی برای او نخواهی یافت، و روز قیامت آنان را بر چهره‌هایشان، نابینا و گنگ و کر محشور می‌کنیم، جایگاه‌شان جهنم است، هرگاه (آتش آن) فرو نشیند، بر آنان شعله‌ای (سوزان) می‌افزاییم. ﴿97﴾

  98. ذَلِکَ جَزَاؤُهُم بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِآیَاتِنَا وَقَالُواْ أَئِذَا کُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِیدًا  این کیفر آن‌هاست، به (خاطر) این‌که به آیات ما کافر شدند، و گفتند: «آیا هنگامی‌که ما استخوان‌هایی (پوسیده) و پراکنده‌ای شدیم، آیا دگر بار با آفرینش تازه‌ای  برانگیخته خواهیم شد؟!». ﴿98﴾ 

  99. أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لاَّ رَیْبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إِلاَّ کُفُورًا آیا نمی‌دانند، که الله که آسمان‌ها و زمین را آفریده؛ قادر است که مانند آن‌ها را بیافریند، و برای آنان سر‌آمدی مقررکرده که شکی در آن نیست، سپس ستمکاران جز ناسپاسی را قبول نکردند. ﴿99﴾

  100. قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذًا لَّأَمْسَکْتُمْ خَشْیَةَ الإِنفَاقِ وَکَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا (ای پیامبر!) بگو: «اگرشما مالک گنجینه‌های (بخشش و) رحمت پروردگار من بودید، آنگاه از ترس فقر (و تنگدستی) از انفاق خوداری می‌کردید، و انسان بسیار بخیل (و تنگ نظر) است». ﴿100﴾

  101. وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى تِسْعَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ فَاسْأَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ إِذْ جَاءَهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یَا مُوسَى مَسْحُورًا و به راستی (ما) به موسی نُه معجزه‌ی روشن دادیم، پس (ای پیامبر) از بنی اسرائیل بپرس، آن زمان که (موسی) به سوی آنان آمد، فرعون به او گفت: «ای موسی گمان می‌کنم تو سحر شده‌ای». ﴿101﴾

  102. قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَؤُلاء إِلاَّ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ بَصَائِرَ وَإِنِّی لَأَظُنُّکَ یَا فِرْعَوْنُ مَثْبُورًا  (موسی) گفت: «تو قطعاً می‌دانی که این (معجزها) را جز پروردگار آسمان‌ها و زمین؛ برای روشن‌گری نفرستاده است، و  من ای فرعون، یقیناً تو را هلاک شده می‌پندارم». ﴿102﴾

  103. فَأَرَادَ أَن یَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ جَمِیعًا پس (فرعون) تصمیم گرفت که آنان (= بنی اسرائیل) را از آن سرزمین بیرون کند، پس (ما) او و همه‌ی کسانی را که با او بودند؛ غرق کردیم. ﴿103﴾

  104. وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ اسْکُنُواْ الأَرْضَ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِکُمْ لَفِیفًا و بعد از (هلاکت) او به بنی اسرائیل گفتیم: «در (این) سرزمین (شام) ساکن شوید، پس هنگامی‌که وعده‌ی آخرت فرا رسد، همه‌ی شما دسته‌جمعی خواهیم آورد». ﴿104﴾

  105. وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا و (ما) این (قرآن) را به حق نازل کردیم، و به حق نازل شد، و تو را (ای پیامبر) جز بشارت‌دهنده و هشدار دهنده نفرستادیم. ﴿105﴾

  106. وَقُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلاً و قرآنی که (آیات و سوره‌هایش را) جدا ساختیم، تا آن را با درنگ (و تأنّی) بر مردم بخوانی، و آن را تدریج (و کم کم) نازل کردیم. ﴿106﴾

  107. قُلْ آمِنُواْ بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُواْ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ سُجَّدًا (ای پیامبر!) بگو: «(خواه) به آن ایمان آورید، یا ایمان نیاورید، بی‌گمان کسانی‌که پیش از آن به آن‌ها دانش داده شده، هنگامی‌که (آیات قرآن) بر آن‌ها خوانده می‌شود، سجده کنان به رو در می‌افتند». ﴿107﴾

  108. وَیَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً و می‌گویند: «منزه است پروردگار ما، که یقیناً وعده‌هایش انجام شدنی است». ﴿108﴾

  109. وَیَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ یَبْکُونَ وَیَزِیدُهُمْ خُشُوعًا و (آن‌ها) گریه کنان به رو در می‌افتند، و (تلاوت این قرآن) بر فروتنی شان می‌افزاید. ﴿109﴾

  110. قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَیًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً بگو: «الله» را بخوانید یا «رحمان» را بخوانید، هر کدام را بخوانید، پس (فرقی ندارد) برای او نام‌های نیکوست، و نمازت را نه زیاد بلند بخوان، و نه آنرا خیلی آهسته بخوان، و میان آن دو؛ راهی (معتدل) برگزین. ﴿110﴾

  111. وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم یَکُن لَّهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُن لَّهُ وَلِیٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیرًا  و بگو: «ستایش برای الله است که فرزندی (برای خود) بر نگزیده و او را در فرمانروای هیچ شریکی نیست، و بخاطر ناتوانی (و ذلت حامی و) سرپرستی برای او نیست، و او را به شایستگی بزرگ بشمار». ﴿111﴾






سورة اِسراء

 

سوره الکهف

سورة الکهف - سورة 18 - عدد آیاتها 110

بسم الله الرحمن الرحیم

        به نام الله بخشندة مهربان

  1. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَل لَّهُ عِوَجًا حمد و سپاس مخصوص الله است که بر بنده‌اش (محمد) کتاب (قرآن) را نازل کرد، و هیچ گونه کجی و انحرافی در آن قرار نداد. ﴿1﴾

  2. قَیِّمًا لِّیُنذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِن لَّدُنْهُ وَیُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا در حالی‌که ثابت و مستقیم (و نگاهبان کتاب‌های آسمانی) است، تا (بدکاران را) از عذاب سخت او بیم دهد، و مؤمنانی را که کارهای شایسته انجام می‌دهند، مژده دهد که پاداش نیکویی برای آن‌هاست. ﴿2﴾

  3. مَاکِثِینَ فِیهِ أَبَدًا  (همان بهشتی) که جاودانه در آن خواهند ماند. ﴿3﴾

  4. وَیُنذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا و (نیز) کسانی‌که گفتند: الله فرزندی (برای خود) برگزیده است، بیم دهد. ﴿4﴾

  5. مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلا لِآبَائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن یَقُولُونَ إِلاَّ کَذِبًا نه ایشا ن به این سخن علم و آگاهی دارند و نه پدران‌شان، سخن بزرگی از دهان‌شان بیرون می‌شود! آنان جز دروغ نمی‌گویند. ﴿5﴾

  6. فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا پس گویی می‌خواهی در پی ایشان خود را از غم و اندوه هلاک سازی، اگر به این سخن (قرآن) ایمان نیاورند. ﴿6﴾

  7. إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا ما آنچه که روی زمین است، زینت آن قرار داده‌ایم، تا آن‌ها را بیازماییم که کدام یک‌شان عمل بهتر می‌کنند. ﴿7﴾

  8. وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَیْهَا صَعِیدًا جُرُزًا  و ما (سرانجام) آنچه که روی زمین است، (صاف می‌کنیم) به خاکی هموار و بی‌گیاه (بیابانی خشک) تبدیل می‌کنیم. ﴿8﴾

  9. أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا  آیا گمان کردی که اصحاب کهف (= غار) و رقیم (= نوشته) از جمله‌ی نشانه‌های شگفت انگیز ما بوده‌اند؟! ﴿9﴾

  10. إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا (بیاد آور) آنگاه که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: «پروردگارا! ما را از سوی خود رحمتی عطا کن، و راه نجاتی بر ایمان ما فراهم ساز». ﴿10﴾

  11. فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا  پس (ما پرده‌های خواب را) در غار بر گوش‌هایشان زدیم، و سال‌ها در خواب فرو رفتند. ﴿11﴾

  12. ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا سپس آنان را بر انگیختیم تا بدانیم کدام یک از آن دو گروه مدت ماندن خود را بهتر حساب کرده است. ﴿12﴾

  13. نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ما داستان آنان را به حق برای تو بازگو می‌کنیم. آن‌ها جوانانی بودند که به پروردگار‌شان ایمان آورده بودند، و ما بر هدایت‌شان افزودیم. ﴿13﴾

  14. وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا و (ما) دل‌های  آن‌ها را محکم ساختیم، هنگامی‌که قیام کردند، و گفتند: «پروردگار ما، پروردگار آسمان‌ها و زمین است، و ما هرگز غیر از او معبودی نمی‌پرستیم (اگر چنین کنیم) سخنی گزاف و بیهوده گفته‌ایم. ﴿14﴾

  15. هَؤُلاء قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّوْلا یَأْتُونَ عَلَیْهِم بِسُلْطَانٍ بَیِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا  این قوم ما، معبودهای جز الله انتخاب کرده‌اند، چرا دلیل آشکاری (بر این معبودان) نمی‌آورند؟! چه کسی ستمکار‌تر است از آن فردی که بر الله دروغ ببندد؟!». ﴿15﴾

  16. وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحْمَتِه ویُهَیِّئْ لَکُم مِّنْ أَمْرِکُم مِّرْفَقًا و (به آن‌ها گفتیم:) هنگامی‌که از آن‌ها و آنچه را جز الله می‌پرستند؛ کناره‌گیری کردید، پس به غار پناه برید، که پروردگارتان نعمتش را بر شما می‌گستراند، و راه آسایش و نجات از این امر را برای شما فراهم می‌سازد. ﴿16﴾

  17. وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَاوَرُ عَن کَهْفِهِمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَإِذَا غَرَبَت تَّقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِی فَجْوَةٍ مِّنْهُ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ مَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُّرْشِدًا  و خورشید را می‌دیدی که به هنگام طلوع به سمت راست غار‌شان متمایل می‌گردد، و به هنگام غروب ایشان را وا گذاشته به سمت چپ متمایل میگردد، و آن‌ها در محل وسیعی از آن (غار) قرار داشتند، این از آیات الله است، هر کس را هدایت کند، پس او هدایت یافته (واقعی) است، و هرکه را گمراه کند، سرپرست و راهنمائی هرگز برای او نخواهی یافت. ﴿17﴾

  18. وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا و (اگر به آن‌ها نگاه می‌کردی) می‌پنداشتی بیدارند، در حالی‌که آن‌ها خفته بودند، و ما آن‌ها را به سمت راست و چپ می‌گرداندیم، و سگ آن‌ها دست‌های خود را (بحالت پاسبانی) بر دهانه‌ی‌ غار گشوده بود. اگر به آن‌ها نگاه می‌کردی قطعاً فرار می‌کردی، و تو از آن‌ها سخت می‌ترسیدی (و وجودت از وحشت پر می‌شد). ﴿18﴾

  19. وَکَذَلِکَ بَعَثْنَاهُمْ لِیَتَسَاءَلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُم بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَةِ فَلْیَنظُرْ أَیُّهَا أَزْکَى طَعَامًا فَلْیَأْتِکُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَلْیَتَلَطَّفْ وَلا یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَدًا و این گونه ما آن‌ها را (از خواب) بر انگیختیم تا از یکدیگر سؤال کنند، یکی از آن‌ها گفت: «چه مدت خوابیدید؟» گفتند: «یک روز یا بخشی از یک روز» (وقتی که نتوانستند مدت خواب‌شان را بدانند) گفتند: «پروردگارتان داناتر است که چقدر مانده‌اید، پس (اکنون) یک نفر از خودتان را با این سکه‌ای که دارید به شهر بفرستید، و باید بنگرد کدام یک از غذا‌ها پاکیزه‌تر است، پس روزی و طعامی از آن برای شما بیاورد، و باید دقت کند، و هیچ کس را از حال شما آگاه نسازد. ﴿19﴾

  20. إِنَّهُمْ إِن یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا  بدرستی که اگر آن‌ها (از وضع شما آگاه شوند و)، بر شما دست یابند، سنگسار‌تان می‌کنند، یا شما را به آئین خویش باز می‌گردانند، و در آن صورت هرگز رستگار نخواهید شد».﴿20﴾

  21. وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِم بُنْیَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا و این چنین مردم را متوجه حال آن‌ها کردیم، تا بدانند که وعده‌ی الله حق است، و آنکه در (قیام) قیامت شکی نیست، هنگامی‌که  (مردم) میان خود در این باره نزاع می‌کردند، پس گروهی گفتند: «بنائی بر آن بسازید»، پروردگارشان به حال آن‌ها آگاه‌تر است. برخی دیگر که قدرت بدست (و اکثریت) داشتند گفتند: «بر (غار) ایشان پرستشگاهی می‌سازیم». ﴿21﴾

  22. سَیَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رَّابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَیَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَیْبِ وَیَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُل رَّبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا یَعْلَمُهُمْ إِلاَّ قَلِیلٌ فَلا تُمَارِ فِیهِمْ إِلاَّ مِرَاء ظَاهِرًا وَلا تَسْتَفْتِ فِیهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا  (گروهی) خواهند گفت: «آن‌ها  سه نفر بودند، که چهارمین آن‌ها سگ‌شان بود،» و (گروهی) می‌گویند: «پنج نفر بودند، که ششمین آن‌ها سگ‌شان بود» -  همه‌ی این‌ها  سخنانی بدون دلیل است - و (گروهی) می‌گویند: «آن‌ها  هفت نفر بودند، و هشتمین آن‌ها سگ‌شان بود»، بگو: «پروردگار من از تعداد آن‌ها آگاه‌تر است». جز گروه کمی تعداد آن‌ها را نمی‌دانند. پس درباره‌ی آنان گفتگوی مختصر و ساده (و مجادله روشن و آرام) داشته باش، و از هیچ کس در باره‌ی آن‌ها سؤال مکن. ﴿22﴾

  23. وَلا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا و هرگز در باره‌ی هیچ چیز نگو: «من فردا آن را انجام می‌دهم». ﴿23﴾

  24. إِلاَّ أَن یَشَاء اللَّهُ وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا  مگر اینکه الله بخواهد، و هرگاه فراموش کردی (و إن شاء الله نگفتی) پروردگارت را به خاطر بیاور، و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهی روشن‌تر از این هدایت کند». ﴿24﴾

  25. وَلَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِینَ وَازْدَادُوا تِسْعًا  و آن‌ها (= اصحاب کهف) مدت سیصد سال در غار‌شان درنگ کردند، و نُه سال (نیز) بر آن افزودند. ﴿25﴾

  26. قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدًا (ای پیامبر!) بگو: «الله از مدت ماندن‌شان (در غار) آگاه‌تر است، غیب آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست، چقدر بیناست و چقدر شنواست! آن‌ها هیچ ولی (و سرپرستی) جز او ندارند، و او تعالی هیچ کس را در حکم خود شریک نمی‌کند». ﴿26﴾

  27. وَاتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِن کِتَابِ رَبِّکَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا  و آنچه از کتاب پروردگارت به سوی تو وحی شده؛ تلاوت کن، هیچ کسی نمی‌تواند سخنان پروردگارت را دگرگون سازد، و هرگز پناهگاهی جز او نمی‌یابی. ﴿27﴾

  28. وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا و با کسانی باش که پروردگار خود را صبحگاهان و شامگاهان می‌خوانند، (و تنها) وجه او را می‌طلبند، و هرگز بخاطر زیورهای دنیا، چشمانت را از آن‌ها بر مگیر، و پیروی نکن از کسانی‌که دل‌های شان  را از یاد خود غافل ساخته‌ایم، و هوای نفس خویش را پیروی کردند، و کارهایشان از حد گذشته (و برباد) است. ﴿28﴾

  29. وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا (ای پیامبر!) بگو: «(این قرآن) حق است از سوی پروردگارتان، پس هر کس می‌خواهد ایمان بیاورد، و هرکس می‌خواهد کافر گردد». ما برای ستمکاران آتشی آماده کرده‌ایم که سرا پرده‌اش آنان را از هر  طرف احاطه کرده است. و اگر تقاضای آب کنند، آبی، همچون فلز گداخته که صورت‌ها را بریان می‌کند، برای آنان می‌آورند، چه بد نوشیدنی، و چه بد آرامگاهی است. ﴿29﴾

  30. إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلا  بدرستی کسانی‌که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، همانا ما پاداش نیکو کاران را ضایع نخواهیم کرد. ﴿30﴾

  31. أُوْلَئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الأَرَائِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا آن‌ها کسانی هستند که بهشت‌های جاویدان از آنِ ایشان است، (بهشت‌های که) نهرها از زیر (کاخ‌ها و درختان) آن جاری است، در آنجا با دست‌بندهایی از طلا آراسته می‌شوند، و لباس‌هایی (فاخر) سبز رنگ از حریر نازک و ضخیم در بر می‌کنند، در حالی‌که بر تخت‌ها تکیه زده‌اند، چه پاداش خوبی و چه منزل نیکو و خوبی است. ﴿31﴾

  32. وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلا رَّجُلَیْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَیْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمَا زَرْعًا و (ای پیامبر!) برای آن‌ها مثالی بزن، (مثال) آن دو مرد که برای یکی از آن‌ها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم، و گردا‌گرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم، و در میان آن زراعت (پر برکتی) قرار دادیم. ﴿32﴾

  33. کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ آتَتْ أُکُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئًا وَفَجَّرْنَا خِلالَهُمَا نَهَرًا  هر دو باغ، میوه آورده بود (میوه‌های بسیار) و چیزی فرو‌‌ گذار نکرده بود، و میان آن دو (باغ)، نهر بزرگی جاری ساخته بودیم. ﴿33﴾

  34. وَکَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَنَا أَکْثَرُ مِنکَ مَالا وَأَعَزُّ نَفَرًا  (صاحب این دو باغ) میوه‌های بسیار (و درآمد فراوانی) داشت؛ پس به همین خاطر با دوستش در حالی‌که با او گفتگو می‌کرد گفت: «من از لحاظ ثروت از تو بیشترم و از لحاظ نفرات نیرومند‌ترم». ﴿34﴾

  35. وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هَذِهِ أَبَدًا و در حالی‌که به خود ستمکار بود، در باغ خویش داخل شد، و گفت: «من باور نمی‌کنم هرگز این (باغ) نابود شود. ﴿35﴾

  36. وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَى رَبِّی لَأَجِدَنَّ خَیْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا  و باور نمی‌کنم که قیامت بر پا گردد، و اگر به سوی پروردگارم باز گردانده شوم (به فرض این‌که قیامتی باشد) قطعاً جایگاهی بهتر از این خواهم یافت». ﴿36﴾

  37. قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاکَ رَجُلا دوست وی - در حالی‌که با اوگفتگو می‌کرد - به او گفت: «آیا به آن کسی‌که تو را از خاک، سپس از نطفه آفرید، آنگاه تو را مردی (کامل) قرار داد، کافر شدی؟! ﴿37﴾

  38. لَّکِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّی وَلا أُشْرِکُ بِرَبِّی أَحَدًا لیکن من (می‌گویم) الله پروردگار من است، و هیچ کس را شریک پروردگارم قرار نمی‌دهم. ﴿38﴾

  39. وَلَوْلا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ إِن تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنکَ مَالا وَوَلَدًا  چرا هنگامی‌که به باغ خویش وارد شدی، نگفتی: ما شاء الله، نیرو و قوتی جز از ناحیه الله نیست، اگر مرا از نظر مال و فرزند کمتر از خود ببینی. ﴿39﴾

  40. فَعَسَى رَبِّی أَن یُؤْتِیَنِ خَیْرًا مِّن جَنَّتِکَ وَیُرْسِلَ عَلَیْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاء فَتُصْبِحَ صَعِیدًا زَلَقًا پس امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد، و بر باغ تو آفتی از آسمان فرو فرستد؛تا به زمینی بی گیاه لغزنده‌ای تبدیل گردد. ﴿40﴾

  41. أَوْ یُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِیعَ لَهُ طَلَبًا یا آب آن در عمق زمین فرو رفته تا هرگز نتوانی آن را به دست آوری». ﴿41﴾

  42. وَأُحِیطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِیهَا وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَدًا (سر انجام عذاب الهی فرا رسید) و تمام میوه‌هایش را در بر گرفت و نابود شد. و او بخاطر هزینه‌هائی که صرف آن کرده بود؛ پیوسته دست‌هایش را به هم می‌مالید - در حالی‌که داربست‌های آن فرو ریخته بود- و می‌گفت: «ای کاش کسی را شریک پروردگارم قرار نداده بودم!» ﴿42﴾

  43. وَلَمْ تَکُن لَّهُ فِئَةٌ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مُنتَصِرًا  و او را گروهی نبود که در برابر الله یاریش کنند، و نتوانست که خود را یاری کند. ﴿43﴾

  44. هُنَالِکَ الْوَلایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَخَیْرٌ عُقْبًا در آنجا (ثابت گردید) که یاری و کمک از آن الله برحق است، اوست که بهترین پاداش و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد. ﴿44﴾

  45. وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاء فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِرًا  (ای پیامبر!) برای آنان مثل زندگی دنیا را بزن که مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستادیم، سپس گیاه‌هان زمین با آن درهم آمیخت سپس خشک گردید، و باد‌ها آن را به هر سو پراکنده‌اش کردند. و الله بر همه چیز تواناست. ﴿45﴾

  46. الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلا مال و فرزندان زینت زندگی دنیاست، و کارهای ماندگارِ شایسته، نزد پروردگارت بهترین ثواب دارد، و بهترین امید است. ﴿46﴾

  47. وَیَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا و (بیاد بیاور) روزی را که کوه‌ها را به حرکت در آوریم، و زمین را آشکار (و صاف) می‌بینی، همگان را گِرد می‌آوریم، و احدی از آنان را فرو نمی‌گذاریم. ﴿47﴾

  48. وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّکَ صَفًّا لَّقَدْ جِئْتُمُونَا کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّن نَّجْعَلَ لَکُم مَّوْعِدًا  و ایشان به صف بر پروردگارت عرضه می‌شوند (و به آن‌ها می‌فرماید:) «همگی نزد ما آمدید، همان گونه که نخستین بار شمار را آفریدیم، بلکه شما گمان می‌کردید، ما هرگز موعدی برای شما قرار نخواهیم داد». ﴿48﴾

  49. وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلا کَبِیرَةً إِلاَّ أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا  و کتاب (نامه‌ی اعمال) در آنجا گذارده می‌شود، پس گنهکاران را می‌بینی که از آنچه در آن است ترسانند، و می‌گویند: «ای وای بر ما، این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته؛ مگر اینکه آن را به شمار آورده است؟!» و آنچه را انجام داده‌اند؛ حاضر یابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی‌کند. ﴿49﴾

  50. وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاء مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلا و (ای پیامبر! برایشان  بیان کن) زمانی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید» پس (همه) سجده کردند، بجز ابلیس - که از جن بود - و از فرمان پروردگارش سرپیچید، آیا او و فرزندانش به جای من دوستان خود می‌گیرید، در حالی‌که آن‌ها دشمن شما هستند؟! ستمکاران چه جایگزین بدی دارند. ﴿50﴾

  51. مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا  من آنان (= ابلیس و فرزندانش) را به هنگام آفرینش آسمان و زمین، و نه به هنگام آفرینش خودشان حاضر نکردم. و من هیچ وقت گمراه کنندگان را دست‌یار و مددکار خود قرار نمی‌دهم (و اصلاً نیازی ندارم). ﴿51﴾

  52. وَیَوْمَ یَقُولُ نَادُوا شُرَکَائِیَ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُم مَّوْبِقًا و (بیاد بیاورید) روزی را که الله می‌فرماید: شریک‌هائی را که برای من می‌پنداشتید، بخوانید (تا شما را از عذاب رها سازند). پس آن‌ها را بخوانند، ولی اجابت‌شان نکنند، و ما درمیان این دو گروه هلاکت گاهی قرار داده‌ایم. ﴿52﴾

  53. وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمْ یَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا  و گناهکاران آتش (دوزخ) را می‌بینند، پس یقین می‌کنند که درآن خواهند افتاد، و از آن هیچ راه گریزی نیابند. ﴿53﴾

  54. وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن کُلِّ مَثَلٍ وَکَانَ الإِنسَانُ أَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلا و به راستی در این قرآن، هر گونه مثلی برای مردم بیان کرده‌ایم، ولی انسان بیش از هر چیز به مجادله می‌پردازد. ﴿54﴾

  55. وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن یُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى وَیَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلاَّ أَن تَأْتِیَهُمْ سُنَّةُ الأَوَّلِینَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلا و چیزی مردم را باز نداشت از اینکه - وقتی هدایت به سوی‌شان آمد - ایمان بیاورند، و از پروردگارشان طلب آمرزش کنند؛ جز اینکه (می‌خواستند) سر نوشت پیشینیان برای آنان بیاید، یا عذاب در برابر شان قرار گیرد. ﴿55﴾

  56. وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلاَّ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَیُجَادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا و ما پیامبران را جز بشارت‌دهنده و هشدار دهنده نمی‌فرستیم، و کسانی‌که کافر شدند، همواره به باطل مجادله می‌کنند تا بوسیله‌ی آن، حق را از میان بردارند، و آیات و نشانه‌های من و آنچه به آن بیم داده شده‌اند به باد مسخره گرفتند. ﴿56﴾

  57. وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَن یَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا و چه کسی ستم کار‌تر از آن کسی است که به آیات پروردگارش پند داده شود، سپس از آن روی گرداند، و آنچه را با دست‌های خود پیش فرستاده فراموش کرد؟! ما بر دل‌های  آنان پرده‌هایی افکنده‌ایم تا نفهمند، و در گوش‌هایشان سنگینی (قرار داده‌ایم). و اگر آن‌ها را به سوی هدایت بخوانی، پس هرگز هدایت نمی‌شوند. ﴿57﴾

  58. وَرَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ یُؤَاخِذُهُم بِمَا کَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَل لَّهُم مَّوْعِدٌ لَّن یَجِدُوا مِن دُونِهِ مَوْئِلا  و پروردگارت آمرزنده، و صاحب رحمت است، اگر به خاطر آنچه مرتکب شده‌اند، آن‌ها را مؤاخذه می‌کرد، قطعاً هر چه زود‌‌تر عذاب را برای آن‌ها  می‌فرستاد، ولی برای آن‌ها موعدی است که هرگز از آن راه فراری نخواهند داشت. ﴿58﴾

  59. وَتِلْکَ الْقُرَى أَهْلَکْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِکِهِم مَّوْعِدًا  و این شهر‌ها و آبادی‌ها هنگامی‌که ستم کردند؛ هلاک‌شان  نمودیم، و برای هلاکت‌شان موعدی قرار دادیم. ﴿59﴾

  60. وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا  و (بیاد بیاور) هنگامی را که موسی به جوان (خدمت‌کار) خود (یوشع بن نون) گفت: «من دست از جستجو بر نمی‌دارم تا به محل بر‌خورد دو دریا برسم هر چند مدت طولانی به راه خود ادامه دهم». ﴿60﴾

  61. فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَبًا پس چون به محل برخورد دو دریا رسیدند، ماهی خود را (که برای تغذیه همراه داشتند) فراموش کردند و ماهی راه خود را در دریا پیش گرفت (و رفت). ﴿61﴾

  62. فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِینَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا پس هنگامی‌که (از آنجا) گذشتند، (موسی) به جوان (خدمت‌کار) خود (یوشع) گفت: «غذای‌مان را بیاور، که سخت از این سفرمان خسته شده‌ایم». ﴿62﴾

  63. قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِیهُ إِلاَّ الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَبًا گفت: «به یاد داری، هنگامی‌که (برای استراحت) به کنار آن تخته سنگ پناه بردیم، من (در آنجا) ماهی را فراموش کردم؛ و جز شیطان (کسی) آن را از یاد من نبرد تا به یادش باشم، و ماهی بطرز شگفت آوری راه خود را در دریا پیش گرفت». ﴿63﴾

  64. قَالَ ذَلِکَ مَا کُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا  (موسی) گفت: «آن همان چیزی بود که ما می‌خواستیم» پس جستجو کنان از همان راه باز گشتند. ﴿64﴾

  65. فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا پس (در آنجا) بنده‌ای از بندگانم (= خضر) را یافتند که از جانب خود به او رحمتی عطا کرده و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم. ﴿65﴾

  66. قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا موسی به او گفت: «آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو آموخته شده و مایه‌ی رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟». ﴿66﴾ 

  67. قَالَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا (خضر) گفت: «تو هرگز نمی‌توانی با من شکیبایی کنی! ﴿67﴾

  68. وَکَیْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا  و چگونه می‌توانی بر چیزی که به (راز) آن آگاه نیستی، شکیبا باشی؟!» ﴿68﴾

  69. قَالَ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَلا أَعْصِی لَکَ أَمْرًا (موسی) گفت: «به خواست الله مرا شکیبا خواهی یافت، و در هیچ کاری تو را نا فرمانی نکنم». ﴿69﴾

  70. قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی فَلا تَسْأَلْنِی عَن شَیْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْرًا (خضر) گفت: «پس اگر همراهی مرا نمودی، از هیچ چیز مپرس تا آنکه خودم در باره‌ی آن برای تو سخن بگویم». ﴿70﴾

  71. فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَکِبَا فِی السَّفِینَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَیْئًا إِمْرًا پس آن دو به راه افتادند، تا آنکه سوار کشتی شدند (خضر) کشتی را سوراخ کرد. (موسی) گفت: «آیا آن را سوراخ کردی تا سرنشینان آن را غرق کنی؟ راستی چه کاربدی انجام دادی!» ﴿71﴾

  72. قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا (خضر) گفت: «آیا نگفتم تو هرگز نمی‌توانی با من شکیبایی کنی؟!» ﴿72﴾

  73. قَالَ لا تُؤَاخِذْنِی بِمَا نَسِیتُ وَلا تُرْهِقْنِی مِنْ أَمْرِی عُسْرًا  (موسی) گفت: «بخاطر آنچه فراموش کردم، مرا مؤاخذه مکن و از این کارم بر من سخت مگیر». ﴿73﴾

  74. فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِیَا غُلامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُّکْرًا پس به راه خود ادامه دادند؛ تا هنگامی‌که به نوجوانی بر خوردند، پس (خضر) او را کشت، (موسی) گفت: «آیا انسان پاکی را، بدون آنکه کسی را کشته باشد؛ کشتی؟ براستی کار زشتی انجام دادی!» ﴿74﴾

  75. قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِی صَبْرًا گفت: «آیا به تو نگفتم که هرگز نمی‌توانی با من صبر کنی؟!» ﴿75﴾

  76. قَالَ إِن سَأَلْتُکَ عَن شَیْءٍ بَعْدَهَا فَلا تُصَاحِبْنِی قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّی عُذْرًا  (موسی) گفت: «بعد از این اگر از تو درباره‌ی چیزی سؤال کردم، دیگر با من همراهی نکن، به راستی از جانب من معذور خواهی بود». ﴿76﴾

  77. فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَیَا أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَن یُضَیِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِیهَا جِدَارًا یُرِیدُ أَنْ یَنقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْرًا پس به راه خود ادامه دادند، تا به اهل قریه‌ای رسیدند، از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند، ولی آنان از مهمان نمودن آنان خود داری کردند. آنگاه در آنجا دیواری یافتند که می‌خواست فرو ریزد، پس (خضر)آن  را راست و استوار کرد، (موسی) گفت: «اگر می‌خواستی (می توانستی) در مقابل این کار؛ مزدی بگیری» ﴿77﴾

  78. قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَیْنِی وَبَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَیْهِ صَبْرًا  (خضر) گفت: «اینک زمان جدایی من و تو فرا رسیده، بزودی تو را از راز (و حکمت) آنچه که نتوانستی در برابر آن صبر کنی؛ آگاه خواهم ساخت. ﴿78﴾

  79. أَمَّا السَّفِینَةُ فَکَانَتْ لِمَسَاکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِیبَهَا وَکَانَ وَرَاءهُم مَّلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَةٍ غَصْبًا اما کشتی، از آن بی‌نوا یانی بود که در دریا کار می‌کردند، پس من خواستم آن رامعیوب کنم، (چرا که) پشت سر آن‌ها پادشاهی (ستمگر) بود که هر کشتی (سالمی) را بزور می‌گرفت. ﴿79﴾

  80. وَأَمَّا الْغُلامُ فَکَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینَا أَن یُرْهِقَهُمَا طُغْیَانًا وَکُفْرًا و اما نوجوان، پدر و مادرش (هردو) با ایمان بودند، پس بیم داشتیم که آنان را به سرکشی و کفر وا دارد. ﴿80﴾

  81. فَأَرَدْنَا أَن یُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَیْرًا مِّنْهُ زَکَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا  از این رو، خواستیم که پروردگارشان فرزند پاک‌تر و پر محبت تری بجای اوبه آن دو عطاء فرماید. ﴿81﴾

  82. وَأَمَّا الْجِدَارُ فَکَانَ لِغُلامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَةِ وَکَانَ تَحْتَهُ کَنزٌ لَّهُمَا وَکَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَیَسْتَخْرِجَا کَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی ذَلِکَ تَأْوِیلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَیْهِ صَبْرًا و اما دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود، و زیر آن، گنجی متعلق به آن دو وجود داشت، و پدرشان مردی صالح بود، پس پروردگارت خواست که آنان به حد بلوغ برسند و گنج خود را بیرون آورند، این رحمتی ازپروردگارت بود، این (کار‌ها) را من خود سرانه انجام ندادم، این بود راز (و حکمت) کارهای که نتوانستی در برابر آن‌ها صبر کنی». ﴿82﴾

  83. وَیَسْأَلُونَکَ عَن ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیْکُم مِّنْهُ ذِکْرًا و (ای پیامبر!) از تو درباره‌ی «ذوالقرنین» می‌پرسند؛ بگو: «به زودی چیزی از سر گذشت او برای شما خواهم خواند». ﴿83﴾

  84. إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِن کُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا یقیناً ما به او در زمین قدرت و حکومت دادیم، و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم. ﴿84﴾

  85. فَأَتْبَعَ سَبَبًا پس او (از این) اسباب (پیروی و) استفاده کرد. ﴿85﴾

  86. حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِندَهَا قَوْمًا قُلْنَا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَن تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا تا آن که به غروب گاه آفتاب رسید، (چنین به نظرش رسید) که خورشید در چشمه‌ای گِل آلود و سیاه غروب می‌کند، و در آنجا مردمی را یافت، گفتیم: «ای ذوالقرنین! یا (آنان را) مجازات می‌کنی، و یا روش خوبی در باره‌ی آن‌ها انتخاب می‌نمایی». ﴿86﴾

  87. قَالَ أَمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلَى رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُّکْرًا (ذو القرنین) گفت: «اما کسی‌که ستم کرده است، مجازات خواهیم کرد، سپس به سوی پروردگارش باز گردانده می‌شود، آنگاه او را مجازات سختی خواهد کرد. ﴿87﴾

  88. وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاء الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا یُسْرًا و اما کسی‌که ایمان آورد و کار شایسته انجام داد، پس (در آخرت) پاداشی نیکو دارد، و ما دستور، آسانی به او خواهیم داد». ﴿88﴾

  89. ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا سپس از اسبابی (که در اختیارش بود) استفاده کرد. ﴿89﴾

  90. حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا  تا آنکه به جایگاه برآمدن آفتاب رسید، (در آنجا) دید که آفتاب بر مردمانی طلوع می‌کند که در برابر (تابش) آفتاب برایشان  پوششی قرار نداده بودیم. ﴿90﴾

  91. کَذَلِکَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَیْهِ خُبْرًا اینچنین بود (کار ذی القرنین) و به راستی ما از آنچه در اختیار داشت (و انجام می‌داد) کاملاً آگاه بودیم. ﴿91﴾

  92. ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا سپس از وسایل و اسباب استفاده کرد. ﴿92﴾

  93. حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لّا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلا (و به سفر ادامه داد) تا به میان دو کوه رسید، و در کنار آن دو (کوه) مردمی را یافت که هیچ سخنی را نمی‌فهمیدند. ﴿93﴾

  94. قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا (آنان به او) گفتند: «ای ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد می‌کنند، پس آیا هزینه‌ای برای تو قرار دهیم، که میان ما و آن‌ها سدی بسازی؟!» ﴿94﴾

  95. قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا (ذوالقرنین) گفت: «آنچه پروردگارم در اختیار من قرار داده (از قدرت و ثروت) بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‌کنید) پس مرا با نیرو یاری کنید، تا میان شما و آن‌ها سدّ محکمی بسازم. ﴿95﴾

  96. آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا  قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید، (و روی هم بچینید)» تا وقتی‌که کاملاً میان دو کوه را برابر کرد (و پوشانید)، گفت: «(در اطراف آن آتش بیفروزید) و در آن بدمید» (آن‌ها  دمیدند) تا وقتی قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد. گفت: «(اکنون) مس ذوب شده برایم بیاورید؛ تا بر روی آن بریزم». ﴿96﴾

  97. فَمَا اسْطَاعُوا أَن یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا (سر انجام سد محکمی ساخت) پس آن‌ها (= یأجوج و مأجوج) اصلاً نتوانستند از آن بالا روند، و نتوانستند سوراخ و نقبی درآن ایجاد کنند. ﴿97﴾

  98. قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاء وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا (آنگاه) گفت: «این از رحمت پروردگار من است (و تا الله بخواهد پا برجا  می‌ماند) اما هنگامی‌که وعدة پروردگارم فرا رسد، آن را درهم می‌کوبد، و وعدة پروردگارم حق است». ﴿98﴾

  99. وَتَرَکْنَا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا و در آن روز (که جهان پایان می‌پذیرد) ما آن‌ها را (چنان) رها می‌کنیم که در هم موج می‌زنند، و در شیپور دمیده می‌شود، سپس ما همه را (در یکجا) جمع می‌کنیم. ﴿99﴾

  100. وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِّلْکَافِرِینَ عَرْضًا و درآن روز، جهنم را بر کافران عرضه می‌داریم. ﴿100﴾

  101. الَّذِینَ کَانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطَاءٍ عَن ذِکْرِی وَکَانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعًا (آن) کسانی‌که چشمان‌شان از یاد من در پرده‌ی (غفلت) بود، و توان شنیدن (حق را) نداشتند. ﴿101﴾

  102. أَفَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَن یَتَّخِذُوا عِبَادِی مِن دُونِی أَوْلِیَاء إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ نُزُلا آیا کسانی‌که کافر شدند؛ گمان می‌برند که بندگان مرا بجای من اولیای خود بگیرند؟! بی‌گمان ما جهنم را برای پذیرائی کافران آماده کرده‌ایم. ﴿102﴾

  103. قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالأَخْسَرِینَ أَعْمَالا (ای پیامبر!) بگو: «آیا شما را به زیان کارترین (مردم) در کارها، خبر دهیم. ﴿103﴾

  104. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا کسانی‌که تلاش و کوشش شان در زندگی دنیا تباه و ضایع شده، و با این حال گمان می‌کنند که کار نیک انجام می‌دهند». ﴿104﴾

  105. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا  آن‌ها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او (در جهان آخرت) کافر شدند، در نتیجه اعمال‌شان تباه و نابود شد، سپس در روز قیامت برای آن‌ها (ارزشی قائل نیستیم) و زنی بر پا نخواهیم کرد. ﴿105﴾

  106. ذَلِکَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَرُسُلِی هُزُوًا (آری) این (گونه) است سزای‌شان دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را مسخره گرفتند. ﴿106﴾

  107. إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلا بی‌گمان کسانی‌که ایمان آورده‌اند و کار‌های شایسته انجام دادند، باغ‌های (بهشت) برین محل پذیرائی آنان خواهد بود. ﴿107﴾

  108. خَالِدِینَ فِیهَا لا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلا  جاودانه در آن خواهند ماند و هرگز تقاضای نقل مکان از آنجا نمی‌کنند. ﴿108﴾

  109. قُل لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا (ای پیامبر!) بگو: «اگر دریا برای (نگارش) کلمات پروردگارم جوهر شود؛ قطعاً دریا به پایان می‌رسد، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد، هر چند همانند آن (دریا) به کمک آن بیاوریم». ﴿109﴾

  110. قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا  (ای پیامبر!) بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما، (امتیاز من این است که) به من وحی می‌شود، که تنها معبود تان معبود یگانه است، پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کار شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد». ﴿110﴾




سورة کهف


سوره مریم

سورة مریم - سورة 19 - عدد آیاتها 98

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

  1. کهیعص کهیعص (کاف. ها. یا. عین. صاد). ﴿1﴾

  2. ذِکْرُ رَحْمَةِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا  (این) بیان رحمت پروردگارت (نسبت) به بنده‌اش زکریا است. ﴿2﴾

  3. إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِیًّا چون پروردگارش را به ندایی پنهان (به دعا) خواند. ﴿3﴾

  4. قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا  گفت: «پروردگارا! به راستی که استخوانم سست شده، و شعله‌ی پیری سرم را فرا گرفته (و موهایم سفید گشته است) و من (هرگز) در دعای تو، ای پروردگارم! محروم نبوده‌ام. ﴿4﴾

  5. وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِن وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا و به راستی که من بعد از (مرگ) خودم از وارثانم بیمناکم، و همسرم نازا (و عقیم) است، پس از نزد خویش وارثی به من عطا فرما. ﴿5﴾

  6. یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا که وارث من و (نیز) وارث آل یعقوب باشد، و پروردگارا! او را پسندیده قرار ده». ﴿6﴾

  7. یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا (الله فرمود:) «ای زکریا! همانا ما تو را به پسری بشارت می‌دهیم که نامش یحیی است، (که) پیش از این همنامی برای او قرار نداده‌ایم». ﴿7﴾

  8. قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا (زکریا) گفت: «پروردگارا! چگونه برای من پسری خواهد بود؟! درحالی‌که همسرم نازا است، و من (نیز) از شدت پیری به ناتوانی رسیده‌ام!» ﴿8﴾

  9. قَالَ کَذَلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئًا (فرشته) گفت: «این گونه است، پروردگارت فرموده است: این بر من آسان است، و به راستی پیش از این تو را آفریدم در حالی‌که چیزی نبودی». ﴿9﴾

  10. قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّی آیَةً قَالَ آیَتُکَ أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیَالٍ سَوِیًّا  (زکریا) گفت: «پروردگارا! برای من نشانه‌ی قرار ده» فرمود: «نشانه‌ی تو این است که سه شبانه (روز) در حالی‌که (تندرست و) سالمی؛ نتوانی با مردم سخن بگویی». ﴿10﴾

  11. فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُکْرَةً وَعَشِیًّا پس (او) از محراب (= جایگاه عبادتش) بر قومش بیرون آمد، آنگاه به آن‌ها اشاره کرد که: صبح و شام (الله را) تسبیح گویید». ﴿11﴾

  12. یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا  (الله فرمود:) ای یحیی! کتاب (تورات) را با قوت (و جدیت) بگیر، و در کودکی به او دانش (و نبوت) دادیم. ﴿12﴾

  13. وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَکَاةً وَکَانَ تَقِیًّا  و (نیز به او) شفقت و پاکیزگی ازجانب خود (عطا کردیم). و (او) پرهیزگاربود. ﴿13﴾

  14. وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا و (او) نسبت به پدر و مادرش نیکو کار بود، و سرکش (و) نا فرمان نبود. ﴿14﴾

  15. وَسَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا  و سلام بر او باد، روزی‌که متولد شد، و روزی‌که می‌میرد، و روزی‌که زنده برانگیخته می‌شود. ﴿15﴾

  16. وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا  و در (این) کتاب (قرآن) مریم را یاد کن، هنگامی‌که از خانواده‌اش کناره گرفت، (و در) ناحیه‌ی شرقی (بیت المقدس) مستقر شد. ﴿16﴾

  17. فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا پس میان خود و آن‌ها پرده‌ی کشید، آنگاه (ما) روح خود (= جبر ئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. ﴿17﴾

  18. قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیًّا (مریم) گفت: «همانا من از (شر) تو، به (الله) رحمان پناه می‌برم، اگر تو پرهیزگار هستی». ﴿18﴾

  19. قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلامًا زَکِیًّا (فرشته) گفت: «یقیناً من فرستاده‌ی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه‌ای به تو ببخشم». ﴿19﴾

  20. قَالَتْ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا (مریم) گفت: «چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی‌که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است، و هرگز (زن) بدکاره‌ای (هم) نبوده ام؟!». ﴿20﴾

  21. قَالَ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَکَانَ أَمْرًا مَّقْضِیًّا (فرشته) گفت: «این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانه‌ای قرار می‌دهیم، و (نیز) رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته». ﴿21﴾

  22. فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا  پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. ﴿22﴾

  23. فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنتُ نَسْیًا مَّنسِیًّا  پس درد زایمان او را به سوی تنه‌ای (درخت) خرمایی کشاند، گفت: «ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یادها رفته (و فراموش شده) بودم». ﴿23﴾

  24. فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلاَّ تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا نا گهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که: «غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) توچشمه‌ای (جاری) قرار داده است. ﴿24﴾

  25. وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا  و (این) تنه‌ا‌ی (درخت) خرما رابه طرف خود تکان بده، (که) رطب تازه‌ای بر تو فرو می‌ریزد. ﴿25﴾

  26. فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا پس (از آن) بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به‌این مولود) روشن دار، پس اگر کسی از انسان‌ها  را دیدی (با اشاره) بگو: «همانا من برای (الله) رحمان روزه (سکوت) نذر کرده‌ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی‌گویم». ﴿26﴾

  27. فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا پس (مریم) در حالی‌که او (= عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند: «ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام داده‌ای! ﴿27﴾

  28. یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا  ای خواهر هارون! پدرت مرد بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کاره‌ای نبود!». ﴿28﴾

  29. فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا  پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند: «چگونه با کسی‌که کودکی است در گهواره، سخن بگوییم؟!» ﴿29﴾

  30. قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا  (عیسی) گفت: «من بنده‌ا‌ی الله هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. ﴿30﴾

  31. وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا  و مرا هر جا که باشم  پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زنده‌ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. ﴿31﴾

  32. وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا و (مرا) نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده) و مرا سرکش (و) بدبخت قرار نداده است. ﴿32﴾

  33. وَالسَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا و سلام بر من، روزی‌که متولد شدم، و روزی‌که می‌میرم، و روزی‌که زنده برانگیخته شوم» ﴿33﴾

  34. ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ  این است (حکایت) عیسی پسر مریم، گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف) می‌کنند. ﴿34﴾

  35. مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ  (هرگز) شایسته الله نیست که فرزندی برگیرد، اومنزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد)، فقط به آن می‌گوید: «موجود شو» پس (بی درنگ) موجود می‌شود. ﴿35﴾

  36. وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ  و (عیسی به قومش گفت:) «یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که) راه راست این است». ﴿36﴾

  37. فَاخْتَلَفَ الأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ   آنگاه گروه‌های (یهود و نصاری) درمیان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانی‌که کافر شدند، از حضور (در آن) روز بزرگ (قیامت). ﴿37﴾

  38. أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنَا لَکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلالٍ مُّبِینٍ (آن) روزی‌که نزد ما می‌آیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاران امروز در گمراهی آشکارند. ﴿38﴾

  39. وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ  و (ای پیامبر!) آن‌ها را از روز حسرت بترسان، آنگاه که کار پایان پذیرد، و آن‌ها (همچنان) در غفلتند و ایمان نمی‌آورند. ﴿39﴾

  40. إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا وَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ  همانا ماییم که زمین و کسانی را که بر آن هستند، به ارث می‌بریم، و (همگی) به سوی ما باز گردانده می‌شوند. ﴿40﴾

  41. وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا  و (ای پیامبر!) در (این) کتاب ابراهیم را یاد کن، بی‌گمان او پیامبری راستگو بود. ﴿41﴾

  42. إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا یَسْمَعُ وَلا یُبْصِرُ وَلا یُغْنِی عَنکَ شَیْئًا هنگامی‌که به پدرش گفت: «ای پدر جان! چرا چیزی را پرستش می‌کنی که نه می‌شنود و نه می‌بیند، و نه هیچ نیازی از تو برآورده می‌سازد؟! ﴿42﴾

  43. یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا  ای پدر جان! یقیناً (از جانب الله) دانشی برای من آمده که برای تو نیامده است، پس از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم. ﴿43﴾

  44. یَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا  ای پدرجان! شیطان را پرستش نکن، زیرا که شیطان نسبت به (الله) رحمان نافرمان بود. ﴿44﴾

  45. یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا  ای پدر جان! من از این می‌ترسم که از (سوی الله) رحمان عذابی به تو برسد، آنگاه از دوستان شیطان (و همنشینان او در آتش) باشی». ﴿45﴾

  46. قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْرَاهِیمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا (پدرش) گفت: «ای ابراهیم! آیا تو از معبود‌های من روی گردانی؟ اگر باز نیایی، قطعاً تو را سنگسار می‌کنم، و برای مدت طولانی از من دور شو». ﴿46﴾

  47. قَالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا  (ابراهیم) گفت: «سلام بر تو! به زودی از پروردگارم  برای تو طلب آمرزش خواهم کرد، بی‌گمان او نسبت به من مهربان است. ﴿47﴾

  48. وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلاَّ أَکُونَ بِدُعَاء رَبِّی شَقِیًّا  و از شما و آنچه به جای الله می‌خوانید، کناره‌گیری می‌کنم، و پروردگارم را می‌خوانم، امید است که در خواندن پروردگارم محروم نباشم». ﴿48﴾

  49. فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلا جَعَلْنَا نَبِیًّا  پس چون از آن‌ها و آنچه به جای الله می‌پرستیدند کناره‌گیری کرد، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هر یک (از آنان) را پیامبر گردانیدیم. ﴿49﴾

  50. وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا  و از رحمت خود به آن‌ها عطا کردیم، و برایشان  (در میان امت‌ها) ذکر خیر بلند آوازه‌ای قرار دادیم. ﴿50﴾

  51. وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولا نَّبِیًّا  و (ای پیامبر!) در (این) کتاب موسی را یاد کن، به راستی او مخلص بود، و فرستاده‌ای پیامبر بود. ﴿51﴾

  52. وَنَادَیْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الأَیْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِیًّا و (ما) او را از طرف راست (کوه) طور نِدا دادیم، و رازگویان او را (به خود) نزدیک ساختیم. ﴿52﴾

  53. وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِیًّا  و (ما) از رحمت خود برادرش هارون را - که پیامبر بود - به او عطا کردیم. ﴿53﴾

  54. وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولا نَّبِیًّا و در (این) کتاب اسماعیل را یاد کن، بی‌گمان او راست وعده، و فرستاده‌ای پیامبر بود. ﴿54﴾

  55. وَکَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَالزَّکَاةِ وَکَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا  و (او همواره) خانوده‌اش را به نماز و زکات فرمان می‌داد، و نزد پروردگارش پسندیده بود. ﴿55﴾

  56. وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا و در (این) کتاب ادریس را یاد کن بی‌شک او پیامبری راستگو بود. ﴿56﴾

  57. وَرَفَعْنَاهُ مَکَانًا عَلِیًّا  و (ما) او را به جایگاهی بلند فرا بردیم. ﴿57﴾

  58. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا  اینان کسانی از پیامبران بودند که الله بر آنان انعام کرده بود، از فرزندان آدم و از کسانی‌که با نوح (بر کشتی) سوار کردیم، و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل (= یعقوب) و از کسانی‌که آن‌ها را هدایت کردیم و بر گزیدیم. چون آیات (الله) رحمان بر آن‌ها تلاوت می‌شد، سجده‌کنان و گریان (به خاک) می‌افتادند. ﴿58﴾

  59. فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا  آنگاه پس از آنان (فرزندان) نا خلفانی جانشین شدند که نماز را (ضایع و) ترک کردند و از شهوات پیروی کردند، پس به زودی (کیفر) گمراهی (خود) را خواهند یافت. ﴿59﴾

  60. إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلا یُظْلَمُونَ شَیْئًا مگر آن که توبه کرد و ایمان آورد، و کار شایسته انجام داد، پس اینان به بهشت داخل می‌شوند، و بر آنان هیچ ستمی نخواهد شد. ﴿60﴾

  61. جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا  باغ‌هایی  (بهشتی) جاودانی است که (الله) رحمان به غیب (= نادیده) بندگانش را به آن وعده داده است، مسلماً وعده‌ا‌ی او فرا خواهد رسید. ﴿61﴾

  62. لا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلاَّ سَلامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَعَشِیًّا در آنجا سخن بیهوده نمی‌شنوند، جز سلام (می شنوند) و برای آن‌ها (هر) صبح و شام روزی‌شان (در بهشت آماده) است. ﴿62﴾

  63. تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیًّا این همان بهشتی است که از (میان) بندگان‌مان (به) آن کسی‌که (در دنیا) پرهیزگار بوده به ارث می‌دهیم. ﴿63﴾

  64. وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّکَ لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَیْنَ ذَلِکَ وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیًّا و (جبرئیل به پیامبر عرض کرد:) (ما فرشتگان) جز به فرمان پروردگارت نازل نمی‌شویم، (آگاهی از) آنچه پیش روی ما، و آنچه پشت سرما، و آنچه میان این دو است، (همه) از آنِ اوست، و پروردگارت هرگز فراموش‌کار نیست. ﴿64﴾

  65. رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا  (همان) پروردگار آسمان‌ها و زمین، و آنچه میان آن دو است، پس او را پرستش کن، و بر عبادتش شکیبا (و پایدار) باش. آیا (مانند و) هم‌نامی برای او می‌شناسی؟ ﴿65﴾

  66. وَیَقُولُ الإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیًّا و انسان (کافر) می‌گوید: «آیا زمانی که بمیریم، زنده (از گور) بیرون آورده خواهم شد؟!» ﴿66﴾

  67. أَوَلا یَذْکُرُ الإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ یَکُ شَیْئًا آیا انسان به یاد نمی‌آورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالی‌که هیچ چیز نبود؟! ﴿67﴾

  68. فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیَاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا  پس سوگند به پروردگارت که محققاً (همه‌ا‌ی) آن‌ها را با شیاطین محشور خواهیم کرد، سپس (همه‌ا‌ی) آن‌ها را به زانو در آمده پیرامون جهنم حاضر می‌سازیم. ﴿68﴾

  69. ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیًّا  آنگاه از هر گروه، کسانی را که در برابر (فرمان الله) رحمان (از همه) سرکش‌تر (و پر جرأت‌تر) بوده‌اند، جدا خواهیم کرد. ﴿69﴾

  70. ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِیًّا  سپس ما به (حال) کسانی‌که (برای سوختن) در آتش (جهنم) سزاوارترند؛ دانا‌تریم. ﴿70﴾

  71. وَإِن مِّنکُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا  و هیچ یک از شما نیست؛ مگر آن که وارد آن (= جهنم) شود، این (وعده) بر پروردگارت فرمانی حتمی (و شدنی) است. ﴿71﴾

  72. ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا سپس کسانی را که تقوا پیشه کردند از آن رهایی می‌بخشیم، و ستمکاران را به زانو در آمده  در آن رها می‌کنیم. ﴿72﴾

  73. وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِیًّا  و هنگامی‌که آیات روشن ما بر آن‌ها تلاوت شود، کسانی‌که کافر شدند به کسانی‌که ایمان آوردند؛ می‌گویند: «کدام‌یک از دو گروه (ما و شما) در جایگاه (و مقام) بهتر، و از لحاظ محفل، (محفل‌شان) نیکو‌تر است». ﴿73﴾

  74. وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْیًا  چه بسیار نسل‌ها را پیش از آنان نابود کردیم که آن‌ها از لحاظ ثروت از این‌ها  بهتر بودند و ظاهر شان (نیز) آراسته‌تر بود. ﴿74﴾

  75. قُلْ مَن کَانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدًّا حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا (ای پیامبر!) بگو: «کسی‌که در گمراهی است، پس (الله) رحمان (از روی استدراج) او را به فزونی مهلت دهد، تا زمانی‌که آنچه را به آن وعده داده شده‌اند؛ یا عذاب و یا قیامت را ببینند، آنگاه به زودی خواهند دانست چه کسی جایگاهش بدتر، و سپاهش ناتوان‌تر است. ﴿75﴾

  76. وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ مَّرَدًّا  و کسانی‌که هدایت یا فته‌اند، الله بر هدایت‌شان می‌افزاید، و (آثار و) نیکی‌های شایسته‌ای ماندگار در نزد پرردگارت پاداش بهتر، و عاقبت خوبتر دارد. ﴿76﴾

  77. أَفَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالا وَوَلَدًا آیا کسی را دیده‌ای به آیات ما کافر شد، و گفت: «قطعاً مال و فرزند (فراوانی) به من داده خواهد شد»؟! ﴿77﴾

  78. أَطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا آیا بر غیب آگاهی یافته است، یا نزد (الله) رحمان عهدی گرفته است؟! ﴿78﴾

  79. کَلاَّ سَنَکْتُبُ مَا یَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا  (هرگز) چنین نیست، (ما) به زودی آنچه را می‌گوید خواهیم نوشت، و بر عذاب او بسیار می‌افزاییم. ﴿79﴾

  80. وَنَرِثُهُ مَا یَقُولُ وَیَأْتِینَا فَرْدًا و آنچه را می‌گوید از او می‌گیریم، و تنها نزد ما می‌آید. ﴿80﴾

  81. وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا  و (آن‌ها) به جای الله معبودانی را (برای خود) بر گزیدند، تا سبب عزت‌شان باشد. ﴿81﴾

  82. کَلاَّ سَیَکْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَیَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِدًّا  چنین نیست، (بلکه) به زودی (معبودها) عبادت آنان را انکار خواهند کرد، و بر ضدشان برخیزند. ﴿82﴾

  83. أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا  (ای پیامبر!) آیا ندیدی که ما شیاطین را بر کافران فرستادیم (و مسلط نبودیم) تا آن‌ها را سخت بر انگیزند. ﴿83﴾

  84. فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا  پس (ای پیامبر!) درباره‌ا‌ی آن‌ها شتاب نکن، ما با دقت (اجل و اعمال) آن‌ها را می‌شماریم. ﴿84﴾

  85. یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا  روزی‌که پرهیزگاران را (دسته‌جمعی) - به صورت مهمان - به سوی (الله) رحمان گرد آوریم. ﴿85﴾

  86. وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا  و مجرمان را تشنه‌کام به سوی جهنم برانیم. ﴿86﴾

  87. لا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا  آن‌ها مالک شفاعت نیستند؛ مگر کسی‌که نزد (الله) رحمان عهدی گرفته باشد. ﴿87﴾

  88. وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا  و (مشرکان) گفتند: «(الله) رحمان فرزندی (برای خود) برگزیده است». ﴿88﴾

  89. لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئًا إِدًّا به راستی چیزی بسیار زشت (و زننده‌ای، در میان) آوردید. ﴿89﴾

  90. تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا نزدیک است آسمان‌ها از این (سخن) از هم متلاشی گردد، و زمین شکافته شود، و کوه‌ها درهم شکافته فرو ریزند. ﴿90﴾

  91. أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا (از این رو) که برای (الله) رحمان فرزندی ادعا کرده‌اند. ﴿91﴾

  92. وَمَا یَنبَغِی لِلرَّحْمَنِ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا و هرگز برای (الله) رحمان سزاوار نیست که فرزندی برگزیند. ﴿92﴾

  93. إِن کُلُّ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمَنِ عَبْدًا  هیچ چیز در آسمان‌ها و زمین نیست؛ مگر این‌که به بندگی سوی (الله) رحمان بیاید. ﴿93﴾

  94. لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا  یقیناً (الله همه‌ا‌ی) آن‌ها را سر‌شماری کرده، و به دقت شمرده است، ﴿94﴾

  95. وَکُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَرْدًا  و همه‌ای آن‌ها روز قیامت، تنها نزد او حاضر می‌شوند. ﴿95﴾

  96. إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا بی‌گمان کسانی‌که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، (الله) رحمان برای آن‌ها محبتی (در دل‌ها) قرار می‌دهد. ﴿96﴾

  97. فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا  پس همانا (ای پیامبر!) ما آن (= قرآن) به زبان تو آسان نمودیم، تا پرهیزگاران را با آن بشارت دهی، و گروه ستیزه‌گران (سرسخت) را با آن هشدار دهی. ﴿97﴾

  98. وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزًا  و چه بسیار نسل‌ها که پیش از آن‌ها بودند هلاک کردیم، آیا کسی از آن‌ها را احساس می‌کنی، یا کمترین صدایی از آن‌ها می‌شنوی؟! ﴿98﴾




سورة مریم