تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر سوره‌ی یونس


مکی و ۱۰۹ آیه است.

آیه‌ی ۲-۱:

﴿الٓرۚ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡحَکِیمِ١[یونس: ۱]. «الف - لام - را. این کتاب حکمت‌آمیز است».

﴿أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ رَجُلٖ مِّنۡهُمۡ أَنۡ أَنذِرِ ٱلنَّاسَ وَبَشِّرِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَنَّ لَهُمۡ قَدَمَ صِدۡقٍ عِندَ رَبِّهِمۡۗ قَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٞ مُّبِینٌ٢[یونس: ۲]. «آیا برای مردم شگفتی‌آور است که به مردی از خودشان وحی نمودیم که مردمان را بترسان، و مؤمنان را مژده بده که آنان نزد پروردگارشان پیشینۀ راستین دارند؟ کافران گفتند: بی‌گمان این جادوگر آشکاری است».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿الٓرۚ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡحَکِیمِ١این است آیات کتاب حکمت آمیز، و آن قرآن است که مشتمل بر حکمت و احکام است، و آیات آن بر حقایق ایمانی و اوامر و نواهی شرع دلالت می‌نماید، و بر همۀ امت واجب است آن‌را بپذیرند و از آن فرمان برند.

با وجود این بیشتر آنان روی‌ گرداندند، و آن ‌را درک نکردند. بنابراین، تعجب نمودند: ﴿أَنۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ رَجُلٖ مِّنۡهُمۡ أَنۡ أَنذِرِ ٱلنَّاسَکه به مردی از خودشان وحی نمودیم تا مردمان را از عذاب خدا بیم دهد، و از عذاب الهی بترساند، و آنان‌را به آیات الهی یادآور شود ﴿وَبَشِّرِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَنَّ لَهُمۡ قَدَمَ صِدۡقٍ عِندَ رَبِّهِمۡو کسانی را که ایمان راستین آوردند مژده بده که به خاطر کارهای شایسته و راستینی که از پیش فرستاده‌اند برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی کامل و نیک است. پس کافران از این مرد بزرگ تعجب کردند، تعجبی که آنها را واداشت تا به او کفر ورزند. ﴿قَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَو کافران در مورد او گفتند: ﴿إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٞ مُّبِینٌبی‌گمان این جادویش آشکار است و به ادعای آنها بر هیچ‌کس پوشیده نیست. و این به خاطر بی‌خردی و عنادشان بود، زیرا تعجب کردند که هیچ‌جای تعجب و شگفتی نداشت، بلکه باید از نادانی و عدم شناخت آنها نسبت به منافع‌شان در شگفت بود.

چگونه به این پیامبر بزرگوار ایمان نیاوردند، پیامبری که خداوند او را از میان آنان مبعوث نمود وا و را به خوبی می‌شناختند، اما دعوتش را نپذیرفتند و برای باطل کردن و از بین بردن دینش کوشیدند؟ ولی خداوند نور خویش را کامل می‌گرداند گرچه کافران دوست نداشته باشند.

آیه‌ی ۴-۳:

﴿إِنَّ رَبَّکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۖ مَا مِن شَفِیعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ٣[یونس: ۳]. «پروردگار شما خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، آنگاه آن‌گونه که شایستۀ شکوه اوست بر عرش بلند و مرتفع گردید، (و) کار (هستی) را تدبیر می‌کند، هیچ شفاعت کننده‌ای نیست مگر پس از اجازۀ او، این است خداوند پروردگارتان. پس از او بترسید، آیا پند نمی‌پذیرید».

﴿إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡ جَمِیعٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّاۚ إِنَّهُۥ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ لِیَجۡزِیَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖ وَعَذَابٌ أَلِیمُۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ٤[یونس: ۴]. «بازگشت همۀ شما به‌سوی اوست، این وعدۀ راستین خداوند است، او آفرینش را آغاز می‌کند، سپس آن را باز می‌گرداند تا کسانی را که ایمان آورده و کردار شایسته انجام داده‌اند به دادگری پاداش دهد، و اما کسانی‌که کفر ورزیده‌اند شرابی از آب داغ و سوزان دارند و دارای عذابی دردناک هستند، به سبب آنکه کفر می‌ورزیدند».

خداوند متعال با بیان ربوبیت و الوهیت و عظمت خویش می‌فرماید: ﴿إِنَّ رَبَّکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖبی‌گمان پروردگار شما خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید. هرچند که او می‌تواند آن را در یک لحظه بیافریند، اما چون در این حکمتی بود و در کارهایش مهربان است چنین کرد. و از جمله حکمت الهی در آفرینش آسمان‌ها و زمین این است که آن را به حق و برای حق آفرید، تا از طریق نام‌ها و صفاتش شناخته شود و تنها او عبادت گردد.

﴿ثُمَّپس از آفرینش آسمان‌ها و زمین، ﴿ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِآن‌گونه که شایسته و مناسب شکوه و عظمت اوست بر عرش بند و مرتفع گردید. ﴿یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَکار جهان بالا و پایین را می‌گرداند و تدبیر می‌کند، می‌میراند و زنده می‌نماید، و روزی فرو می‌فرستد، و روزها را میان مردم می‌گرداند، گاه به سود برخی و گاه به زیان برخی دیگر، و زیان را از آسیب دیدگان دور می‌کند، و خواستۀ جویندگان را اجابت می‌نماید.

پس انواع تدابیر از جانب اوست، و همۀ خلق در برابر قدرت او سر تسلیم فرود آورده، و در برابر عظمت و فرمانروایی‌اش فروتن‌اند. ﴿مَا مِن شَفِیعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِهیچ شفاعت کننده‌ای نیست مگر (اینکه) پس از اجازۀ او (به شفاعت برمی‌خیزد)، پس هیچ مخلوقی اقدام به شفاعت نمی‌نماید گرچه از برترین مخلوقات باشد، مگر این‌که خدا به وی اجازه بدهد. و او جز به کسی که از وی راضی و خشنود است اجازه نمی‌دهد. و شفاعت کردن را جز برای مخلصان و یکتاپرستان نمی‌پسندد.

﴿ذَٰلِکُمُکسی که چنین است ﴿ٱللَّهُ رَبُّکُمۡخداوند، پروردگارتان است. او خداوندی است دارای صفات الوهیت که همۀ صفات کمال را در بر دارد، و دارای صفت ربوبیت که همه‌ی صفات افعال را در بر دارد. ﴿فَٱعۡبُدُوهُپس همه عبادتها را تنها برای او انجام دهید و فقط او را بپرستید. ﴿أَفَلَا تَذَکَّرُونَآیا پند نمی‌پذیرید و نشانه‌ها و دلایلی را که بر این دلالت می‌نمایند او یکتاست و معبود ستوده و دارای عظمت و بخشش است به یاد نمی‌آورید؟!.

پس از آنکه خداوند متعال حکم تقدیری خویش را بیان کرد که تدبیر عام و فراگیر او است، و حکم دینی‌اش را بیان کرد که آن شریعت اوست و مقصود و مضمون آن این است که او تنها است و هیچ شریکی ندارد، حکم جزائی‌اش را بیان نمود و آن مجازات بندگان به سبب اعمال‌شان در جهان پس از مرگ است. پس فرمود: ﴿إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡ جَمِیعٗاهمۀ شما را پس از مرگتان در روزی مشخص گرد خواهد آورد. ﴿وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّاوعدۀ خداوند راست است و حتماً آن‌را کامل می‌گرداند. ﴿إِنَّهُۥ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥاو آفرینش را آغاز می‌کند، سپس آن‌را باز می‌گرداند. پس آن کس که بر افرینش تواناست بر بازگرداندن آن نیز تواناست.

و کسی که می‌بیند خداوند آفرینش را آغاز نموده، سپس آفرینش دوبارۀ او را انکار می‌کند، فاقد عقل است، چرا که از دو چیز که همانند یکدیگرند یکی را انکار می‌کند، با این آغاز آفرینش را که مهمتر از بازگرداندن آن است اثبات می‌نماید، پس این یک دلیل عقلی روشن بر اثبات معاد است.

سپس دلیل نقلی را بیان داشت و فرمود: ﴿لِیَجۡزِیَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْتا کسانی را که قلباً به آنچه خدا بدان دستور داده ایمان آورده‌اند، ﴿وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِو با اعضای خود کارهای شایسته از قبیل واجبات و مستحبات را انجام داده‌اند، ﴿بِٱلۡقِسۡطِبه دادگری پاداش دهد. پس به جزای ایمان آوردن و کارهایشان پاداشی به آنان می‌دهد که آن را برای بندگانش بیان کرده است و خبر داده که هیچ کس نمی‌داند چه چیزهای لذت بخشی را برایشان پوشیده نگاه داشته است. ﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْو کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند و پیامبران را تکذیب نمودند، ﴿لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖشرابی از آب داغ که چهره‌ها را بریان می‌نماید و معده و روده‌ها را تکه تکه می‌کند ﴿وَعَذَابٌ أَلِیمُۢو عذاب‌های دردناک دیگری دارند. ﴿بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَبه سبب کفر و ستم‌شان به این عذاب دردناک گرفتار می‌شوند، و خداوند بر آنان ستم نکرده است، بلکه آنها خودشان بر خویشتن ستم می‌کنند.

آیه‌ی ۶-۵:

﴿هُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِیَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِینَ وَٱلۡحِسَابَۚ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِکَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ یُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ٥[یونس: ۵]. «او ذاتی است که خورشید را درخشان و ماه را تابان گردانده و برای ماه منازلی مقرر نموده است تا شمارۀ‌ سال‌ها و حساب را بدانید. خداوند آن را جز به حق نیافریده است. خداوند آیات را برای آنان که می‌دانند به روشنی بیان می‌دارد».

﴿إِنَّ فِی ٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَّقُونَ٦[یونس: ۶]. «بی‌گمان درآمد و ر فت شب و روز و آنچه خداوند در آسمان‌ها و زمین آفریده است برای پرهیزگاران نشانه‌هاست».

وقتی ربوبیت و الوهیت را بیان نمود، دلایل عقلی موجود در جهان هستی را که بر الوهیت و ربوبیت و نام‌ها و صفات کاملش دلالت می‌نماید بیان کرد، دلایلی مانند خورشید و ماه و آسمان‌ها و زمین و همه آنچه که در آسمان‌ها و زمین از سایر مخلوقات آفریده شده است. و خبر داد که این‌ها نشانه‌هایی هستند، ﴿لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَبرای گروهی که می‌دانند، و ﴿لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَبرای گروهی که پرهیزگارند زیرا علم و دانش آدمی را راهنمایی می‌کند که این چیزها بر چه چیزی دلالت می‌کنند. نیز کیفیت استنباط دلایل را از این پدیده‌ها به نزدیکترین صورت ممکن به انسان یاد می‌دهد. و پرهیزگاری، علاقه‌مندی به خیر و پرهیز از شر رادر قلب به وجود می‌آورد که این ناشی از شناخت حجت‌ها و براهین و پیدایش علم و یقین است. و خلاصه مطلب این‌که آفرینش مخلوقات به این صورت بر کمال قدرت خداوند متعال و علم و حیات و پایدار بودن او دلالت می‌نماید، و استواری و آفرینش زیبا و مستحکم مخلوقات بر کمال حکمت خدا و گستردگی آگاهی او دلالت می‌نماید.

و درآفرینش زیبای خدا منافع و مصالح فراوانی وجود دارد. خورشید درخشان وماه تابان که از مخلوقات وی می‌باشند دارای فواید بسیاری می‌باشند که بر رحمت خدا و توجه او به بندگانش و گستردگی بخشش و نکیو کاریش دلالت می‌نمایند، و ویژگیهای هر یک از این مخلوقات بر مشیت و ارادۀ نافذ خدا دلالت نموده، و همۀ این‌ها بیانگر آنند که تنها او معبود و محبوب و ستایش شده و دارای عظمت و بخشش و صفت‌های بزرگ است، و باید به او علاقه‌مند بود و به او امید داشت و فقط از او ترسید، و فقط از او طلب نمود، نه از کسانی دیگر که در همۀ کارهایشان نیازمند و محتاج اویند.

و در این آیات بندگان به اندیشیدن و فکر کردن و نگاه کردن با چشم عبرت در این مخلوقات تشویق و تحریک شده‌اند. زیرا با تفکر و تامل در این مخلوقات بینش به دست آمده و بر ایمان و عقل افزوده می‌گردد، و قریحه و استعداد (خداشناسی۹ تقویت می‌شود. و به کار نگرفتن‌اندیشه در این چیزها به منزلۀ سستی در کاری است که خداوند به آن دستور داده است، و در واقع بستن راه افزایش ایمان است و باعث جمود ذهن و استعداد می‌گردد.

آیه‌ی ۸-۷:

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا وَرَضُواْ بِٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَٱطۡمَأَنُّواْ بِهَا وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِنَا غَٰفِلُونَ٧[یونس: ۷]. «بی‌گمان کسانی‌که به لقای ما امید ندارند و به زندگی دنیا خشنود گشته و به آن دل بسته‌اند و کسانی که از آیات ما غافل‌اند».

﴿أُوْلَٰٓئِکَ مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ٨[یونس: ۸]. «چنین کسانی به سبب کارهایی که می‌کنند جایگاه‌شان دوزخ است».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَابی‌گمان کسانی که به دیدار و ملاقات خدا امید ندارند چیزی که امیدواران بسیار به آن امید دارند، و بالاترین مساله‌ای است که آروزمندان در آرزوی آنند، اما اینان نه تنها به آن امیدوار نیستند بلکه از آن روی گردانده و بسا آن‌را تکذیب می‌کنند، ﴿وَرَضُواْ بِٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاو به زندگی دنیا و جای آخرت خشنود گشته‌اند، ﴿وَٱطۡمَأَنُّواْ بِهَاو به آن گرایش یافته و آن را آخرین هدف خود قرار داده‌اند، بنابر این برای آن تلاش کرده و به لذت‌ها و شهوت‌های آن روی آورده و خود را به آن سپرده. لذت‌های دنیا را از هر راهی که میسور باشد به دست می‌آورند، و از هر جهتی که به دست بیاید به‌سوی آن می‌شتابند و اراده و افکار و اعمال‌شان را مصرف آن می‌سازند، انگار که همیشه در آن می‌مانند. آنان هرگز تصور نمی‌کنند که زندگی دنیا گذرگاهی است که مسافران جهان باقی از آن عبور کرده و گذشتگان و آیندگان به‌سوی آن کوچ می‌کنند. اما توفیق یافتگان برای رسیدن به نعمت‌ها و لذت‌های آن آستین همت را بالا زده و از آن توشه بر می‌گیرند.

﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِنَا غَٰفِلُونَو کسانی که از آیات ما غافل‌اند، و از آیات قرآنی و نشانه‌های هستی آفاق و انفس بهره نمی‌برند. اعراض کردن از دلیل و راهنما مستلزم اعراض و غفلت از مدلول و هدف است.

﴿أُوْلَٰٓئِکَچنین کسانی، ﴿مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُجایگاه و مسکن آنان دوزخ است که از آن بیرون نمی‌روند، ﴿بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَبه سبب کفر و شرک و انواع گناهانی که مرتکب می‌شدند.

وقتی که سزا و عذاب آنان را بیان داشت، پاداش فرمانبرداران را نیز بیان کرد و فرمود:

آیه ۱۰-۹:

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ یَهۡدِیهِمۡ رَبُّهُم بِإِیمَٰنِهِمۡۖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِی جَنَّٰتِ ٱلنَّعِیمِ٩[یونس: ۹]. «بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند پروردگارشان آنان را به سبب ایمان‌شان به باغ‌های پر ناز و نعمت بهشت هدایت می‌کند که جویبارها در زیر (کاخ‌های) آن روان است».

﴿دَعۡوَىٰهُمۡ فِیهَا سُبۡحَٰنَکَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمۡ فِیهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٠[یونس: ۱۰]. «دعای‌شان در آنجا پروردگار را تو پاکی است و سلام آنها در آن «درودتان باد» می‌باشد، و پایان دعایشان این است: شکر و سپاس مخصوصِ پروردگار جهانیان است».

خداوندمتعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِبی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند. یعنی هم ایمان آوردند و هم به مقتضای آن که عبارت است از انجام دادن کارهای شایسته ـ اعم از کارهای قلبی و کارهای بدنی ـ از روی اخلاص و پیروی از کتاب و سنت.

﴿یَهۡدِیهِمۡ رَبُّهُم بِإِیمَٰنِهِمۡپروردگارشان آنان را به سبب ایمانی که دارند بزرگ‌ترین پاداش می‌دهد و آن پاداش هدایت است، پس خداوند آنچه را که به سودشان است به آنان می‌آموزد و کارهایی که از هدایت بر می‌آید به آنان الهام می‌کند، و آنان را برای نگریستن در نشانه‌ها و آیاتش هدایت می‌نماید و آنان را در این هدایت می‌نماید و آنان‌را در این دنیا به راه راست رهنمود می‌گرداند، و در سرای آخرت به راهی که به باغ‌های پر ناز و نعمت بهشت می‌ساند آنان را هدایت می‌کند. بنابر این فرمود: ﴿تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُبه صورت مداوم از زیر آنان جویبارها روان است، ﴿فِی جَنَّٰتِ ٱلنَّعِیمِدر با‌غ‌های پر ناز و نعمت بهشت. خداوند باغ‌ها را به نعمت‌ها نسبت داد، چون آن باغ‌ها مشتمل بر ن عمت نیکو و کا مل هستند. ناز و نعمت دل که از سرور و خوشحالی‌ای که از دیدن خداوند و شنیدن سخن او و لذت بردن از خشنودی و نزدیکی او، و دیدار دوستان و برادران و بهره‌مند شدن از جمع آنها و شنیدن صدای ترانه‌های دل‌انگیز و منظره‌های فرح بخش حاصل می‌گردد. و نعمت جسم که از تناول انواع خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها، و تمتع از همسرانی که انسان‌ها نمی‌توانند آنان را توصیف کنند، و خیال آنها هم به ذهن هیچ‌کس خطور نکرده است، به دست می‌آید.

﴿دَعۡوَىٰهُمۡ فِیهَا سُبۡحَٰنَکَ ٱللَّهُمَّعبادت‌شان در آن جا برای خداست، اول آن بیان پاکی خداوند و منزه قرار دادن او از عیب‌ها و کاستی‌هاست، و آخر آن ستایش خداوند است. و تکلیف‌ها و وظایف در بهشت ساقط می‌شود و تنها بهره‌مندی از کامل‌ترین لذت‌ها برای آنان باقی می‌ماند که برای آنان از خوردنی‌های لذیذ، لذیذتر است و آن ذکر خدا است که دل‌ها با آن آرام گیرد و روح‌ها با ان شاد شود. ذکر خدا برای آنان به منزلۀ نفس کشیدن است، بدون این‌که احساس سختی و دشواری بکنند. ﴿وَو اما، ﴿تَحِیَّتُهُمۡ فِیهَاآنها به هنگام دیدار، به یکدیگر سلام می‌کنند. یعنی سخنی که از بیهودگی و گناه دور بوده و به «سلام» موصوف است، در بین یکدیگر رد و بدل می‌کنند.

و گفته شده که تفسیر ﴿دَعۡوَىٰهُمۡ فِیهَا سُبۡحَٰنَکَاین است که اهل بهشت هرگاه به غذا و نوشیدنی و امثال آن نیاز داشته باشند، می‌گویند ﴿سُبۡحَٰنَکَ ٱللَّهُمَّو بلافاصله غذا و نوشیدنی برایشان حاضر‌ی شود.

﴿وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡو پایان عبادت‌شان آنگاه که فارغ شوند این است: ﴿أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَشکر و سپاس ویژۀ پروردگار جهانیان است.

آیه‌ی ۱۱:

﴿وَلَوۡ یُعَجِّلُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ ٱلشَّرَّ ٱسۡتِعۡجَالَهُم بِٱلۡخَیۡرِ لَقُضِیَ إِلَیۡهِمۡ أَجَلُهُمۡۖ فَنَذَرُ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ١١[یونس: ۱۱]. «و اگر خداوند برای مردم چنانکه خیر را به شتاب می‌طلبند شر را پیش می‌انداخت عقوبت و عذاب، آنها را نابود می‌کرد. اما کسانی را که به لقای خدا امید ندارند رها می‌کنیم تا در سرکشی و نافرمانی خود سرگردان شوند».

و این از لطف و احسان او نسبت به بندگانش است که اگر او در رساندن بدی و مصیبت آنگاه که اسبابش را فراهم سازد شتاب ورزد، و به عذاب دادن آنان مبادرت ورزد، همانطور که درآوردن خوبی برای آنها وقتی که اسبابش را انجام دهند شتاب می‌ورزند. ﴿لَقُضِیَ إِلَیۡهِمۡ أَجَلُهُمۡعقوبت و عذاب، آنها را نابود می‌کرد. اما خداوند متعال به آنان مهلت می‌دهد و آنان را فراموش نمی‌کند، و از بسیاری از حقوق خود در می‌گذرد. و اگر خداوند مردم را به سبب ستمشان به عذاب خویش دچار کند هیچ جنبده‌ای را در روی زمین نخواهد گذاشت.

و از همین مقوله است دعای بنده به هنگام خشم و عصبانیت علیه فرزندان یا خانواده یا مالش، که اگر این دعا پذیرفته شود همۀ فرزندان و خانواده و اموالش از بین می‌رفت و پذیرفته شدن این دعا بیش از حد به او زیان می‌رساند، اما خداوند بردبار و با حکمت است. ﴿فَنَذَرُ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَااما کسانی را که به قیامت ایمان ندارند، و خود را برای آن آماده نمی‌نمایند، و کارهایی نمی‌کنند که آنها را از غذاب خدا نجات دهد، ﴿فِی طُغۡیَٰنِهِمۡآنان را در باطلشان رها می‌کنیم که به وسیلۀ آن از حق و از حد و مرز بیرون می‌روند.

﴿یَعۡمَهُونَسرگردان و حیران مانده، و به راه هدایت نمی‌روند و به یافتن بهترین و محکم‌ترین دلیل توفیق نمی‌یابند. و این عذاب و سزایی است که به سبب ستم و کفر ورزیدنشان به آیات خدا به آنان می‌رسد.

آیه ۱۲:

﴿وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ٱلضُّرُّ دَعَانَا لِجَنۢبِهِۦٓ أَوۡ قَاعِدًا أَوۡ قَآئِمٗا فَلَمَّا کَشَفۡنَا عَنۡهُ ضُرَّهُۥ مَرَّ کَأَن لَّمۡ یَدۡعُنَآ إِلَىٰ ضُرّٖ مَّسَّهُۥۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلۡمُسۡرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٢[یونس: ۱۲]. «و چون به انسان رنج و مصیبتی برسد چه بر پهلو خوابیده و چه نشسته و چه ایستاده باشد ما را به کمک می‌خواند، و چون رنج و ناراحتی را از او برداریم چنان راه خود را در پیش می‌گیرد که گویا ما را به دور کردن رنجی که به او رسیده بود به فریاد نخوانده است. این چنین برای اسراف کنندگان کاری را انجام می‌دهند زینت داده شده است».

در اینجا خداوند از سرشت و طبیعت انسان خبر می‌دهد که هرگاه رنج و مصیبتی به او برسد در دعا کردن می‌کوشد، و بر همۀ حالت‌ها، ایستاده و نشسته و بر پهلو خوابیده خدا را می‌خواند و در دعا اصرار می‌ورزد تا خداوند مصیبت را از او دور نماید.

﴿فَلَمَّا کَشَفۡنَا عَنۡهُ ضُرَّهُۥ مَرَّ کَأَن لَّمۡ یَدۡعُنَآ إِلَىٰ ضُرّٖ مَّسَّهُو چون رنج و ناراحتی را از او برداریم به غفلت خویش ادامه داده و از پروردگارش اعراض می‌نماید گویا به او مصیبتی نرسیده و خداوند آن را از وی دور نکرده است. پس چه ستمی بالاتر از این ستم است؟ از خداوند می‌خواهد که هدف او را برآورده سازد، و چون او به هدفش رساند، حقوق پروردگارش را نادیده می‌انگارد، انگار که خداوند هیچ حقی بر او ندارد. و این فریب و آرستگی شیطان است، زیر آنچه را که در پیشگاه عقل و سرشت زشت و بد است برایش می‌آراید. ﴿کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلۡمُسۡرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَاین چنین برای اسراف کنندگان کاری را که انجام می‌دهند زینت داده‌است.

آیه‌ی ۱۴-۱۳:

﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَا ٱلۡقُرُونَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ وَمَا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُواْۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِینَ١٣[یونس: ۱۳]. «و به درستی که ما نسلهایی را که پیش از شما بوده‌اند هلاک کردیم، هنگامی که ستم کردند و پیامبرانشان برای آنان نشانه‌های روشن آوردند، و هرگز بر آن نبودند که ایمان بیاورند. این چنین گروه گناهکاران را سزا می‌دهیم».

﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰکُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِی ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ کَیۡفَ تَعۡمَلُونَ١٤[یونس: ۱۴]. «آنگاه شما را پس از آنان در زمین جانشین کردیم تا بنگریم که چگونه عمل می‌کنید».

خداوند متعال خبر می‌دهد که او ملت‌های گذشته را پس از این‌که نشانه‌های روشن توسط پیامبران پیش آنها آمد و حق برایشان روشن شد و آنها از آن فرمان نبردند و ایمان نیاوردند، به سبب ستم و کفرشان هلاک ساخت. پس خداوند عذاب خویش را که دامن هر مجرم و گناه‌کاری را می‌گیرد، بر آنان فرود آورد، و این سنت و قانون خدا درمیان همۀ ملت‌هاست.

﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰکُمۡپس شما را ﴿خَلَٰٓئِفَ فِی ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ کَیۡفَ تَعۡمَلُونَپس آنان در زمین جانشین کردیم تا بنگریم که چگونه عمل می‌کنید. پس اگر از کسانی که پیش از شما بوده‌اند عبرت آموختید و پند گرفتید و از آیات خدا پیروی کردید و پیامبرانش را تصدیق نمودید، در دنیا و آخرت نجات می‌یابید و اما چنانچه راه ستمکاران را در پش گیرید عذابی که بر آنان فرود آمد بر شما هم فرود خواهد آمد، و هرکس بیم داده شد دیگر عذری ندارد.

آیه ی۱۷-۱۵:

﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَاتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَیۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُۚ قُلۡ مَا یَکُونُ لِیٓ أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآیِٕ نَفۡسِیٓۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّۖ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ١٥[یونس: ۱۵]. «و هنگامی‌که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود کسانی که به لقای ما امید ندارند، می‌گویند: قرآنی دیگر غیر از این بیاور، یا آن را دگرگون ساز، بگو: مرا نرسد که از پیش خود آن را تغییر دهم، جز از آنچه که به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم. من اگر از فرمان پروردگارم سرپیچی کنم از غذاب روزی بزرگ می‌ترسم».

﴿قُل لَّوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا تَلَوۡتُهُۥ عَلَیۡکُمۡ وَلَآ أَدۡرَىٰکُم بِهِۦۖ فَقَدۡ لَبِثۡتُ فِیکُمۡ عُمُرٗا مِّن قَبۡلِهِۦٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ١٦[یونس: ۱۶]. «بگو: اگر خداوند می‌خواست آن را بر شما نمی‌خواندم، و (خداوند) شما را از آن آگاه نمی‌کرد، به راستی که پیش از خواندن آن و قبل از این‌که آن را بدنند، عمری را درمیان سشما سپری کرده‌ام، آیا نمی‌فهمید»؟

﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ١٧[یونس: ۱۷]. «پس کیست ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را تکذیب کند؟ به راستی که مجرمان هرگز رستگار نمی‌شوند».

خداوند متعال سرسختی کسانی که پیامبرش صرا تکذیب می‌کردند بیان داشته و می‌فرماید: هرگاه آیات قرآن که حق را بیان می‌دارند بر آنان خوانده شود از آن روی می‌گردانند، و راه‌های دشوار را می‌پیمایند، پس از روی عناد و ستم می‌گوید: ﴿ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَیۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُقرآنی دیگر غیر از این را بیاور یا آن را تغییر بده. خداوند آنها را رسوا کند. چقدر بر خدا جرأت کردند، و خیلی ستمگر بودند، و بسیار آیات خدا را رد نمودند!.

پس خداوند، پیامبر بزرگ را دستور می‌دهد که به آنان بگوید: ﴿قُلۡ مَا یَکُونُ لِیٓمرا نسزد، و شایستۀ من نیست، ﴿أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآیِٕ نَفۡسِیٓکه از پیش خود آن را تغییر دهم، زیرا من فقط یک پیامبر و پیام رسان هستم، و هیچ چیزی در دست من نیست، و اختیاری ندارم. ﴿إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّجز از آنچه که به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم. یعنی اختیار غیر از این ندارم، زیرا من بنده‌ای مامور هستم. ﴿إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖمن اگر از فرمان پروردگارم سرپیچی کنم از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم. این سخن بهترین مردم و ادب او در برابر دستورات پروردگار و وحی اوست، پس این بی‌خردان گمراه که هم نادانند، و هم گمراه، هم ستم کرده و هم مخالفت ورزیده‌اند، هم سخت‌گیری نموده و هم پروردگار جهانیان را ناتوان شمرده‌اند، چگونه خواهند بود؟ آیا از عذاب روزی بزرگ نمی‌ترسند؟ اگر ادعا می‌کنند که می‌خواهند به وسیلۀ معجزه‌هایی که خواسته‌اند حق روشن شود، آنها دروغ می‌گویند، زیرا خداوند نشانه‌هایی را بیان داشته است که با مشاهدۀ آنها انسان ایمان می‌آورد. و خداوند بنا بر حکمت خویش و مهربانی‌اش نسبت به بندگانش هر طور که بخواهد و به شیوه‌های مختلف نشان‌ها را بیان می‌دارد.

﴿قُل لَّوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا تَلَوۡتُهُۥ عَلَیۡکُمۡ وَلَآ أَدۡرَىٰکُم بِهِۦۖ فَقَدۡ لَبِثۡتُ فِیکُمۡ عُمُرٗابگو: اگر خداوند می‌خواست آن را بر شما نمی‌خواندم، و (او) شما را از آن آگاه نمی‌کرد. به راستی که عمری طولانی با شما بوده‌ام. ﴿مِّن قَبۡلِهِپیش از خواندن آن و قل از این‌که ان را بدانید، چنین چیزی به ذهن من خطور نکرد، ﴿أَفَلَا تَعۡقِلُونَآیا نمی‌فهمید که من آن را در مدت عمر خود نخوانده‌ام، و چیزی از من سر نزده که بر آن دلالت نماید؟ پس چگونه بعداً آن را ساخته و به زبان می‌آورم؟ حال آنکه در میان شما عمری طولانی را گذرانده‌ام و شما حقیقت حال مرا می‌دانید؟ و می‌دانید که من بی‌سوادم و خواندن و نوشتن را بلد نیستم و درس نمی‌خوانم، و از هیچ‌کس چیزی یاد نمی‌گیریم و نمی‌آموزم؟!.

و کتابی بزرگ را پیش شما آورده‌ام که سخنوران و افراد فصیح و بلیغ را ناتوان کرده و علما و دانشمندان را درمانده نموده است، پس آیا با وجود این ممکن است که قرآن از جانب من باشد؟ یا این‌که این دلیل قاطعی است بر این که از سوی خداوند حکیم و ستوده فرو فرستاده شده است؟ و اگر شما افکارو عقلهایتان را بکار بگیرید و به من و حقیقت این کتاب بیاندیشید یقین خاهید کرد که در صداقت و درستی آن شکی نیست، و به یقین خواهید دانست که آن حق است و بعد از آن چیزی جز گمراهی نمی‌باشد، اما شما جز دروغ و مخالفت چیزی نداشتید. پس بدون شک شما ستمگرید.

﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِهِپس کیست ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد، یا آیات او را تکذیب کند؟ و اگر من از خود حرف در می‌آورم و دروغ می‌بافم ستمگرترین مردم بودم، و رستگاری را از دست می‌دادم، وحالت من بر شما پنهان نمی‌ماند، اما من آیات خدا را پیش شما آوردم و شما آن را تکذیب کردید، پس مشخص شد که شما ستمگرید و به زودی ن ابود خواهید شد، و تا وقتی که چنین باشید هرگز به رستگاری دست نخواهید یافت.

﴿قَالَ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَااین دلالت می‌نماید که آنچه آنان را به سخت‌گیری و به بیراهه رفتن وادار کرد ایمان نداشتن به لقای خداوند بود. و هرکس به لقای خدا ایمان بیاورد حتماً از این کتاب فرمان می‌برد و به آن ایمان می‌آورد، چرا که او قصد و هدفی نیکو دارد.

آیه ۱۸:

﴿وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡ وَیَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبِّ‍ُٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا یَعۡلَمُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ١٨[یونس: ۱۸]. «و اینان غیر از خدا چیزهایی را می‌پرستند که به آنان زیانی نمی‌رسانند و سودی به آنان نمی‌بخشند، و می‌گویند: این‌ها میانجی‌های ما نزد خدا هستند. بگو: آیا خداوند را به آنچه که در آسمان‌ها و زمین نمی‌داند، خبر می‌دهید؟ او پاک و فراتر است از چیزهایی که با وی شریک می‌سازند».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡمشرکان و کسانی که پیامبر صرا تکذیب می‌کنند غیر از خدا چیزهایی را می‌پرستند که به آنان زیانی نمی‌رساند، و سودی به آنان نمی‌بخشد. یعنی خدایان و معبودان باطل‌شان ذره‌ای نم ی‌توانند به آنان سودی برسانند و هیچ چیزی را از آنان دور نمی‌کنند.

﴿وَیَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِو سخنی بدون دلیل می‌گویند و ابراز می‌دارند که این‌ها میانجی‌های ما در نز خدا هستند. یعنی بت‌ها را می‌پرستند تا آنان را به خدا نزدیک کنند، و برای‌شان نزد خدا شفاعت و سفارش نمایند، و این سخنی است که از خود درآورده‌اند. بنابر این، خداوند با باطل قرار دادن این سخن می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَتُنَبِّ‍ُٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا یَعۡلَمُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِبگو: آیا خداوند را به آنچه که در آسمان‌ها و زمین نمی‌دانند خبر می‌دهید؟ یعنی خداوند داناست و آگاهی او همۀ آنچه را که در آسمان‌ها و زمین شریک‌هایی دارد؟ آیا او را به چیزی که بر وی پوشیده مانده و شما آن را می‌دانید خبر می‌دهید؟ آیا شما داناترید یا خدا؟ پس آیا سخنی یاوه‌تر و باطل‌تر از این گفته وجود دارد؟ زیرا سخن باطل آنان به این معنی است که این گمراهان و نادانان بی‌خرد از پروردگار جهانیان دانا‌ترند.

پس فرد عاقل باید فقط به تصور کردن این گفته کفایت کند، و هرگاه این سخن را تصور کند به فاسد و یاوه بودن آن یقین می‌کند.

﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَپاک و منزه است از این‌که او را شریک یا همانندی باشد، بلکه او خدای یگانه و یکتا و بی‌نیاز است و هیچ خدایی در آسمان‌ها و زمین جز او نیست، و هر معبودی غیر از او خواه در عالم بالا باشد یا در عالم پایین از نظر عقل و شریعت و فطرت باطل است.

﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡکَبِیرُ٦٢[الحج: ۶۲]. «این بدان علت است که خداوند حق می‌باشد و آنچه غیر از او مشرکان به فریاد می‌خوانند باطل، و خداوند برتر و بزرگ است».

آیه ۲۰-۱۹:

﴿وَمَا کَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَٱخۡتَلَفُواْۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡ فِیمَا فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ١٩[یونس: ۱۹]. «و مردم جز یک ملت نبودند، پس اختلاف کردند، واگر سخن پروردگارت از پیش بر این نرفته بود، حتماً میانشان بر سر آنچه در آن اختلاف می‌ورزند داوری می‌شد».

﴿وَیَقُولُونَ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۖ فَقُلۡ إِنَّمَا ٱلۡغَیۡبُ لِلَّهِ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَ٢٠[یونس: ۲۰]. «و می‌گویند: چرا نشانه‌ای از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ بگو: تنها خداست که بر غیبت آگاه است، پس منتظر باشید من هم با شما از منتظرانم».

﴿وَمَا کَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗو مردم جز یک ملت نبودند، که بر دین درست و صحیح و واحد قرار داشتند، اما اختلاف کردند پس خداوند پیامبران را به عنوان ترساننده و مژده دهنده نزد آنان فرستاد و همراه آنان کتاب را نازل کرد تا در میان مردم در آنچه که در آن اختلاف کرده‌اند داروی کند.

﴿وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَو اگر سخن پروردگارت از پیش بر این نرفته بود که گناهکاران را مهلت داده و به خاطر گناهانشان آنان‌را زود عذاب ندهد، ﴿لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡ فِیمَا فِیهِ یَخۡتَلِفُونَدر آنچه که در آن اختلاف می‌ورزند میان آنان داوری می‌شد. به این صورت که مومنان را نجات داده و کافران را تکذیب کننده را هلاک می‌ساختیم. و این چیز میان آنها جدایی می‌آورد.

اما خداوند می‌خواست تا برخی از آنان‌را به وسیلۀ برخی دیگر امتحان کند، و مورد آزمایش قرار دهد تا راستگو از دروغگو مشخص گردد.

﴿وَیَقُولُونَ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِو تکذیب کنندگان بهانه گیر می‌گویند: چرا که جانب پروردگارش نشانه‌ای بر او فرو فرستاده نمی‌شود؟

منظورشان نشانه‌ها و معجزاتی بود که آنها پیشنهاد می‌کردند. از قبیل این‌که گفتند: ﴿لَوۡلَآ أُنزِلَ إِلَیۡهِ مَلَکٞ فَیَکُونَ مَعَهُۥ نَذِیرًا[الفرقان: ۷]. «چرا فرشته‌ای فرستاده نشده تا همراه او بیم دهد» و مانند این‌که گفتند: ﴿وَقَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَکَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَرۡضِ یَنۢبُوعًا٩٠[الإسراء: ۹۰]. «هرگز به تو ایمان نمی‌آوریم مگر این‌که چشمه‌ای از زمین برای ما بجوشانی».

﴿فَقُلۡپس وقتی که از تو معجزه طلب کردند به آنان بگو: ﴿إِنَّمَا ٱلۡغَیۡبُ لِلَّهِتنها خدا بر غیب آگاه است. یعنی علم او حالات بندگان را احاطه کرده است، پس او طبق علم و حکمت بی‌نظیرش به تدبیر امورشان می‌پردازد و هیچ‌کس غیر از خدا در هیچ زمینه‌ای نمی‌تواند به تدبیر امور بپردازد. ﴿فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَبگو: منتظر باشید، همانا من هم همراه شما از منتظرانم. یعنی هر یک برای دیگری چیزی را انتظار بکشد که شایستۀ آن است. پس بنگرید که سرانجام نیک از آنچه کسی خواهد بود؟

آیه‌ی ۲۱:

﴿وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ مِّنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُمۡ إِذَا لَهُم مَّکۡرٞ فِیٓ ءَایَاتِنَاۚ قُلِ ٱللَّهُ أَسۡرَعُ مَکۡرًاۚ إِنَّ رُسُلَنَا یَکۡتُبُونَ مَا تَمۡکُرُونَ٢١[یونس: ۲۱]. «و چون پس از مصیبت و بلایی که به مردم رسیده است رحمتی به آنان بچشانیم، آنگاه در آیات ما مکر می‌کنند، بگو: خداوند در مکر سریعتر است. بی‌گمان فرستادگان ما مکر و حیله‌های شما را می‌نویسند».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ مِّنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُمۡو هنگامی که مردم را پس از مصیبت و بلایی که به آنان رسیده است رحمتی بچشانیم، مانند تندرستی بعد از بیماری، و ثروتمندی بعد از فقر، و امنیت بعد از ترس، مصیبت و رنجی را که به آنان رسیده است فراموش می‌کنند و شکر خداوند را بر فراخی رحمتش به جای نمی‌آورند، بلکه به سرکشی و مکر ورزی خود ادامه می‌دهند.

بنابراین فرمود: ﴿إِذَا لَهُم مَّکۡرٞ فِیٓ ءَایَاتِنَاآنگاه در آیات ما مکر می‌کنند، یعنی تلاش می‌نند که به وسیلۀ باطل، حق را از بین ببرند. ﴿قُلِ ٱللَّهُ أَسۡرَعُ مَکۡرًابگو: همانا خداوند در مکر سریعتر است. زیرا مکر بد جز به اهل آن بر نمی‌گردد. پس اهداف و نقشه‌های پلیدشان علیه خودشان بر می‌گردد، و از پیگرد خدا در امان نمی‌مانند، بلکه کارهایی که انجام می‌دهند فرشتگان آن را می‌نویسند و خداوند آن را می‌شمارد، سپس آنها را بر آن سزا می‌دهد.

آیه ۲۳-۲۲:

﴿هُوَ ٱلَّذِی یُسَیِّرُکُمۡ فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا کُنتُمۡ فِی ٱلۡفُلۡکِ وَجَرَیۡنَ بِهِم بِرِیحٖ طَیِّبَةٖ وَفَرِحُواْ بِهَا جَآءَتۡهَا رِیحٌ عَاصِفٞ وَجَآءَهُمُ ٱلۡمَوۡجُ مِن کُلِّ مَکَانٖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِیطَ بِهِمۡ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ لَئِنۡ أَنجَیۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَ٢٢[یونس: ۲۲]. «اوست که شما را در خشکی و دریا راه می‌برد تا آنکه در کشتی‌ها قرار گیرید، و باد موافق آنان را پیش بَرَد و سرنشینان بدان شادمان گردند، و به ناگاه بادی سخت به آنان در رسد و از هر سو موج به سویشان آید، و آنان یقین کنند که گرفتار شده‌اند (آن وقت) خداوند را در حالی‌که دین و عبادت خالص را تنها از آنِ وی می‌دانند، به فریاد می‌خوانند و اگر ما را از این حال برهانی قطعاً از سپاسگزاران خواهیم بود».

﴿فَلَمَّآ أَنجَىٰهُمۡ إِذَا هُمۡ یَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّۗ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَا بَغۡیُکُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۖ مَّتَٰعَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ ثُمَّ إِلَیۡنَا مَرۡجِعُکُمۡ فَنُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٢٣[یونس: ۲۳]. «اما هنگامی که نجات‌شان داد ناگهان در زمین به ناحق ستم می‌کنند. ای مردم! ستمتان تنها به زیان خودتان است، چند روزی از متاع و لذت دنیا بهره‌مند می‌شوید سپس بازگشت شما به‌سوی ماست، و آنگاه شما را از آنچه می‌کردید آگاه می‌سازیم».

پس از آنکه خداوند متعال به طبیعت و سرشت عموم مردم به هنگام برخورداری از رحمت و عنایت خدا و برطرف شدن مصیبت و ضرر وز یان و خروج از بن بست و تنگنا اشاره کرد، برای تبیین بیشتر این موضو به بیان مثالی پرداخت. و آن مثال انسانی است که درمیان امواج خروشان دریا قرار گرفته و کاملاً نگران آیندۀ خویش است. پس فرمود: ﴿هُوَ ٱلَّذِی یُسَیِّرُکُمۡ فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِاوست که شما را در بر و بحر به حرکت در می‌آورد و اسباب و عوامل آن را برایتان فراهم می‌نماید و راه و روش حرکت در خشکی و دریا را به شما الهام می‌کند. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا کُنتُمۡ فِی ٱلۡفُلۡکِتا این‌که در کشتی‌های اقیانوس پیما استقرار یافتید، ﴿وَجَرَیۡنَ بِهِم بِرِیحٖ طَیِّبَةٖو بادی آرام که همسو با مسیر حرکت شما می‌وزد، شما را به حرکت به مشقت و زحمتی درافتید، ﴿وَفَرِحُواْ بِهَاو ایشان بدان اطمینان و آرامش یافته و خوشحال می‌شوند. و در این حالت ناگهان ﴿جَآءَتۡهَا رِیحٌ عَاصِفٞطوفان شدیدی بر آنها می‌وزد، ﴿وَجَآءَهُمُ ٱلۡمَوۡجُ مِن کُلِّ مَکَانٖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِیطَ بِهِمۡو امواج توفنده‌ای از هر سو آنها را محاصره کرده به گونه‌ای که یقین می‌کنند راه گریزی ندارند، و به یقین می‌دانند که جز خداوند یکتا هیچ احدی نمی‌تواند آنان‌را از این ورطه برهاند. پس مخلصانه او را به فریاد طبیده و بر خویش لازم می‌دارند که ﴿لَئِنۡ أَنجَیۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَاگر ما را از این مخمصه نجات دهی قطعاً از شکرگزاران خواهیم بود.

﴿فَلَمَّآ أَنجَىٰهُمۡ إِذَا هُمۡ یَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّاما هنگامی که نجاتشان داد ناگهان در زمین به ناحق ستم می‌کنند یعنی آن سختی و آن دعا را و آن وعده و آنچه را که بر خود لازم شمردند از یاد می‌برند و کسی را با خدا شریک می‌سازند که خود معترفند آنها را از سختی‌ها نجات نمی‌دهد، و تنگناها را از آنان دور نمی‌کند. پس چرا در حالت راحتی و آسایش همانطور که در حالت سختی عبادت را برای خدا خالص گرداندند؟

او وبال و زیان این ستم به خود آنان بر می‌گردد. بنابر این فرمود: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَا بَغۡیُکُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۖ مَّتَٰعَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاچیزی که شما به وسیلۀ ستم و گریز از اخلاص برای خدا به دست می‌آورید مقداری از کالا و مقام اندک و ناچیز دنیا است که خیلی زود تمام می‌شود و از دست می‌رود سپس باید از دنیا منتقل شوید. ﴿ثُمَّ إِلَیۡنَا مَرۡجِعُکُمۡو بازگشت شما در روز قیامت به‌سوی ماست. ﴿فَنُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَو شما را از آنچه می‌کردید آگاه می‌سازیم. در این بخش از آیه به شدت از اصرار بر عملشان بر حذر داشته شده‌اند.

آیه‌ی ۲۴:

﴿إِنَّمَا مَثَلُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا کَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ مِمَّا یَأۡکُلُ ٱلنَّاسُ وَٱلۡأَنۡعَٰمُ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذَتِ ٱلۡأَرۡضُ زُخۡرُفَهَا وَٱزَّیَّنَتۡ وَظَنَّ أَهۡلُهَآ أَنَّهُمۡ قَٰدِرُونَ عَلَیۡهَآ أَتَىٰهَآ أَمۡرُنَا لَیۡلًا أَوۡ نَهَارٗا فَجَعَلۡنَٰهَا حَصِیدٗا کَأَن لَّمۡ تَغۡنَ بِٱلۡأَمۡسِۚ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ٢٤[یونس: ۲۴]. «جز این نیست که مَثلِ زندگی دنیا همانند آبی است که از آسمان فرو می‌فرستیم و بر اثر آن گیاهان زمین که انسان‌ها و چهارپایان از آن می‌خورند به هم می‌آمیزند و زمین پیرایه‌اش را به دست می‌آورد، و زیبایی می‌گیرد و اهل زمان گمان می‌برند که بر (استفادۀ از) آن توانا هستند. (آن گاه) فرمان ما در شب یا روز در می‌رسد و آن را چون کشت درو شده می‌گرداند، گویی دیروز در اینجا نبوده است. این چنین آیات را برای گروهی که می‌اندیشند تشریح و تبیین می‌کنیم».

این مثال از بهترین مثال‌هاست و با حالت دنیا مطابق است، زیرا لذت و شهوت و مقام دنیا برای مدت کمی زیبا و درخشنده است. و چون وقت آن به پایان رسد از بین رفته و از دست صاحبش می‌رود، یا این‌که صاحبش از او جدا می‌شود و با دست خالی و دلی آکنده و مملو از غم و حسرت از دنیا می‌رود.

پس زندگی دنیا ﴿کَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِمانند آبی است که از آسمان فرو می‌فرستیم و بر اثر آن هر نوع گیاهی نیکو در زمین می‌روید. ﴿مِمَّا یَأۡکُلُ ٱلنَّاسُاز گیاهانی که انسان‌ها آنها را می‌خورد از قبیل دانه‌ها و میوه‌ها، ﴿وَٱلۡأَنۡعَٰمُنیز از گیاهانی که چهارپایان می‌خورند، مانند علف‌ها و دیگر گیاهان، ﴿حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذَتِ ٱلۡأَرۡضُ زُخۡرُفَهَا وَٱزَّیَّنَتۡمنظرۀ زمین زیبا و دلکش شود و آراسته گردد و موجب شادی ناظران شود و تفریحگاهی برای تفریح کنندگان گردد، و نشانه‌ای برای صاحبان بینش شود منظره‌ای زیبا و عجیب در زمین مشاهده می‌کنی، برخی گیاهان سبز و برخی زرد و برخی سفید و دیگر رنگ‌ها.

﴿وَظَنَّ أَهۡلُهَآ أَنَّهُمۡ قَٰدِرُونَ عَلَیۡهَآو اهل زمین گمان می‌برند که بر (استفادۀ از) آن تونا هستند. یعنی این طمع و امید در آنها به وجود می‌آید که این سبزی و خرمی ادامه یابد. چون به آن دل بسته‌اند و هدف نهایی آنان همین دنیاست. پس آنها که در این حالت هستند، ﴿أَتَىٰهَآ أَمۡرُنَا لَیۡلًا أَوۡ نَهَارٗا فَجَعَلۡنَٰهَا حَصِیدٗا کَأَن لَّمۡ تَغۡنَ بِٱلۡأَمۡسِناگهان فرمان ما در شب یا روز در می‌رسد و آن را پون کشت درو شده می‌گرداند، گویی که دیروز در اینجا چیزی نبوده است. پس حالت دنیا عیناً همین است. ﴿کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِاینچنین آیات را با نزدیک کردن مفاهیم به اذهان و زدن مثالها بیان می‌کنیم، ﴿لِقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَبرای گروهی که افکارشان را در آنچه به آنان سود می‌دهد به کار می‌گیرند. و اما آیات ما به غافل روی گردان فایده‌ای نمی‌دهد و تبیین آیات شک را از او دور نمی‌نماید.

پس از این‌که خداوند حالت دنیا و حاصل نعمت‌های ان را بیان کرد مردم را برای سرای باقی تشویق نمود و فرمود:

آیه‌ی ۲۶-۲۵:

﴿وَٱللَّهُ یَدۡعُوٓاْ إِلَىٰ دَارِ ٱلسَّلَٰمِ وَیَهۡدِی مَن یَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ٢٥[یونس: ۲۵]. «و خداوند به سرای امن و امان را می‌خواند، و هرکس را که بخواهد به راه راست هدایت می‌کند».

﴿لِّلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِیَادَةٞۖ وَلَا یَرۡهَقُ وُجُوهَهُمۡ قَتَرٞوَلَا ذِلَّةٌۚ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ٢٦[یونس: ۲۶]. «کسانی‌که نیکوکاری کرده‌اند، نکویی (بهشت) و افزوده‌ای (برآن) دارند، و هیچ سیاهی و ذلتی روی‌شان را نپوشاند، اینان اهل بهشتند و آنان در آن جاودانه‌اند».

خداوند به طور عموم همۀ بندگانش را به سرای سلامتی فراخوانده و همه را برای آن تحریک و تشویق کرده است، اما هدایت را به کسی اختصاص می‌دهد که نجات یافتن و برگزیده شدن او را بخواهد. پس این فضل و احسان اوست و خداوند رحمت خویش را به هرکس که بخواهد اختصاص می‌دهد، و این ناشی از عدل و حکمت اوست. و بعد از بیان راه راست و بیراهه، و فرستادن پیامبران، هیچ‌کس علیه او سخن و دلیلی ندارد. و خداوند بهشت را ﴿دَارِ ٱلسَّلَٰمِنامیده است، چون از همۀ آفت‌ها و کمبودها سالم است، و این به خاطر کامل بودن و بقا و زیبایی نعمت‌های آناست. و چون مردم را به «دارالسلام» فراخواند انگار مردم به انجام کارهایی شوق پیدا کردد که باعث ورود به آن می‌گردند و آدمی را به آن می‌رساند. به همین جهت خداوند خبر داد ﴿لِّلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِیَادَةٞبرای کسانی که در عبادت و پرستش خدا نیکوکاری کرده‌اند به گونه‌ای که او را بر خویش مراقب دانسته و در عبادتش اخلاص داشته، و به اندازۀ توان خود آن را انجام داده‌اند، و به اندازۀ توان خود آن را انجام داده‌اند، و با بندگان خدا به اندازۀ توان خود با گفتار و کردار نکیویی کرده‌اند، و با جان و مال به آنان نیکی کرده، امر به معروف و نهی از منکر نموده و جاهلان را تعلیم داده و اعراض کنندگان را به صورت‌های گوناگون نصحیت کرده‌اند. پس کسانی که نیکوکاری کرده‌اند پاداش نیکو برای آنان است و آن بهشت می‌باشد که در حسن و زیبایی کامل است. و نیز افزوده‌ای بر آن دارند و آن نگاه کردن به چهرۀ خداوند بزرگوار و شنیدن سخن او، و دستیابی به خشنودی وی و شاد شدن به نزدیکی اوست. پس با برخورداری از این نعمت‌ها، بالاترین چیزی را که آروزمندان در آرزوی آنند و جویندگان آنرا می‌طلبند به دست می‌آورند.

سپس دور شدن امر ناگوار را از آنان بیان کرد و فرمود: ﴿وَلَا یَرۡهَقُ وُجُوهَهُمۡ قَتَرٞوَلَا ذِلَّةٌو هیچ امر ناپسند و ناگواری به آنان نرسد، چون وقتی امری ناگوار به انسان برسد در چهره‌اش نمایان می‌گردد، و چهره‌اش دگرگون و تیره می‌شود.

اما ایشان همانطور که خداوند متعال در موردشان فرموده است: ﴿تَعۡرِفُ فِی وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِیمِ٢٤[المطففین: ۲۴]. «طراوت ناز و نعمت از چهره‌هایشان پیداست». ﴿أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِاینان اهل بهشت‌اند و همواره در آن خواهنند بود. ﴿هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَو آنان در آن جاودانه می‌مانند، نه به جایی دیگر برده می‌شوند و نه از آن دور شده و نه دگرگون می‌گردند.

آیه‌ی ۲۷:

﴿وَٱلَّذِینَ کَسَبُواْ ٱلسَّیِّ‍َٔاتِ جَزَآءُ سَیِّئَةِۢ بِمِثۡلِهَا وَتَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ مَّا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۖ کَأَنَّمَآ أُغۡشِیَتۡ وُجُوهُهُمۡ قِطَعٗا مِّنَ ٱلَّیۡلِ مُظۡلِمًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ٢٧[یونس: ۲۷]. «و کسانی‌که مرتکب کارهای زشت شده‌اند کیفر هر کار زشتی به اندازۀ آن خواهد بود، و آنان را خواری فرا خواهد گرفت، در برابر خدا پناه دهنده‌ای ندارند. انگار با پاره‌هایی از شب چهره‌هایشان پوشانده شده است. اینان دوزخیانند، آنان در آن جاودانه می‌مانند».

وقتی اهل بهشت را یاد کرد، از اهل جهنم نیز سخن به میان آورد و بیان نمود تنها کالایی که از دنیا به دست آورده‌اند کارهای بدی است که خدا را ناخشنود می‌کند، از قبیل انواع کفر و تکذیب کردن و انواع گیاهان. پس ﴿جَزَآءُ سَیِّئَةِۢ بِمِثۡلِهَاکسانی که مرتکب کارهای زشت شده‌اند، پاداش هر کار زشتی به اندازۀ همان کار زشت خواهد بود. یعنی بر حسب کارهای بدی که کرده‌اند و بر حسب اختلاف احوالشان سزایی به آنان می‌رسد که سبب غم و اندوه آنان خواهد شد. ﴿وَتَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞو ذلت و خواری و ترسی که از عذاب خدا در دل‌هایشان دارند، آنان را می‌پوشاند، و هیچ‌کس نمی‌تواند عذاب خدا را از آنها دور نماید، و هیچ پناه دهنده‌ای نیست که آنها را از عذاب او پناه دهد. و این خواری درونی به بیرونشان نیز سرایت می‌نماید، پس اثر آن سیاهی در چهره‌هایشان نمایان خواهد شد. ﴿کَأَنَّمَآ أُغۡشِیَتۡ وُجُوهُهُمۡ قِطَعٗا مِّنَ ٱلَّیۡلِ مُظۡلِمًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَانگار با پاره‌هایی از شب چهره‌هایشان پوشانده شده است. اینان دوزخیانند. آنان در آن جاودانه می‌مانند. این دو گروه چه تفاوت زیادی با هم دارند ﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ٢٣ وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذِۢ بَاسِرَةٞ٢٤ تَظُنُّ أَن یُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ٢٥[القیامة: ۲۲-۲۵]. «در آن روز چهره‌هایی شادابند. به‌سوی پروردگارشان می‌نگرند و در آن روز چهره‌هایی عبوس و ترش رو هستند. (زیرا) می‌دانند که به عذاب کمر شکنی گرفتار خواهند شد».

﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ٣٨ ضَاحِکَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ٣٩ وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ عَلَیۡهَا غَبَرَةٞ٤٠ تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ٤١ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ٤٢[عبس: ۳۸-۴۲]. «چهره‌هایی در آن روز درخشانند، خندان و شادانند، و چهره‌هایی است که بر آنها غبار نشسته، و آنها را تاریکی پوشانده است. آنان خود کافران فاجرند».

آیه‌ی ۳۰-۲۸:

﴿وَیَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ مَکَانَکُمۡ أَنتُمۡ وَشُرَکَآؤُکُمۡۚ فَزَیَّلۡنَا بَیۡنَهُمۡۖ وَقَالَ شُرَکَآؤُهُم مَّا کُنتُمۡ إِیَّانَا تَعۡبُدُونَ٢٨[یونس: ۲۸]. «و به یاد آور روزی که همگی‌شان را گرد می‌آوریم، سپس به مشرکان می‌گوییم: شما و معبودانی که با خدا شریک می‌گرفتید در جای خود بایستید. سپس در میان‌شان جدایی می‌افکنیم و شرکایشان می‌گویند: شما ما را نمی‌پرستیدید».

﴿فَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدَۢا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمۡ إِن کُنَّا عَنۡ عِبَادَتِکُمۡ لَغَٰفِلِینَ٢٩[یونس: ۲۹]. «پس خداوند بین ما و شما کافی است. بدون شک ما از عبادت شما بی‌خبر بوده‌ایم».

﴿هُنَالِکَ تَبۡلُواْ کُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡۚ وَرُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ٣٠[یونس: ۳۰]. «در آنجا هرکس کارهایی را که قبلاً کرده است می‌آزماید، و به‌سوی خدا، مولای حقیقیشان برگردانده می‌شوند، و آنچه به دروغ ساخته و به هم بافته بودند از آنان ناپدید می‌شود».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَیَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗاو به یاد آور روزی که همگان را گرد می‌آوریم. یعنی همۀ خلایق را در روزی مشخص جمع نموده و مشرکان و آنچه را که به جای خدا می‌پرستیدند حاضر می‌کنیم. ﴿ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ مَکَانَکُمۡ أَنتُمۡ وَشُرَکَآؤُکُمۡسپس به مشرکان می‌گوییم : شما و معبودانی که با خدا شریک می‌گرفتید در جای خود بایستید تا میان شما و آنها داوری کنیم. ﴿فَزَیَّلۡنَا بَیۡنَهُمۡسپس در میان جسم‌ها و قلب‌هایشان جدایی می‌آوریم و دشمنی سختی میان آنها پدید می‌آید. این در حالی است که در دنیا خالص‌ترین محبت و صمیمت را به پای یکدیگر ریخته بودند، سپس این محبت و دوستی به نفرت و دشمنی تبدیل می‌گردد. ﴿وَقَالَ شُرَکَآؤُهُمو معبوداتی را که با خدا شریک می‌کردند از آنان بیزاری جسته و می‌گویند: ﴿مَّا کُنتُمۡ إِیَّانَا تَعۡبُدُونَشما ما را نمی‌پرستید. ما خدا را از این‌که شریک یا همتایی داشته باشد پاک و منزه می‌دانیم. ﴿فَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدَۢا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمۡ إِن کُنَّا عَنۡ عِبَادَتِکُمۡ لَغَٰفِلِینَ٢٩خداوند کافی است که بین ما و شما گواه باشد. ما بدون شک از عبادت شما بی‌خبر بوده‌ایم. ما نه شما را به آن دستور داده، و نه شما را به آن فرا خوانده‌ایم، در واقع شما کسی را عبادت کرده‌اید که شما را به آن فرا خوانده است و آن شیطان است. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَیۡکُمۡ یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّیۡطَٰنَۖ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٞ٦٠[یس: ۶۰]. «ای بنی آدم! مگر از شما پیمان نگرفتم که شیطان را عبادت و فرمانبرداری نکنید، زیرا او دشمنی آشکار است»؟ و فرموده است: ﴿وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ یَقُولُ لِلۡمَلَٰٓئِکَةِ أَهَٰٓؤُلَآءِ إِیَّاکُمۡ کَانُواْ یَعۡبُدُونَ٤٠ قَالُواْ سُبۡحَٰنَکَ أَنتَ وَلِیُّنَا مِن دُونِهِمۖ بَلۡ کَانُواْ یَعۡبُدُونَ ٱلۡجِنَّۖ أَکۡثَرُهُم بِهِم مُّؤۡمِنُونَ٤١[سبأ: ۴۰-۴۱]. «و(یاد کن) روزی را که (خداوند) تمامی آنها را حشر می‌کند، سپس به فرشتگان می‌گوید: «آیا این‌ها بودند که شما را می‌پرستیدند؟» می‌گویند: پاک و منزهی تو، سرپرست و یاور ما تویی نه آنان! بلکه جنیان را پرستش می‌کردند، بیشترشان به آنها اعتقاد و ایمان داشتند».

پس فرشتگان بزرگوار و پیامبران و اولیا و امثال‌شان در روز قیامت، از کسانی که آنها را برای رفع مشکلات و برآوری حاجات و نیازها خوانده‌اند بیزاری می‌جویند، و آنان در این مورد راستگویند. پس در این هنگام مشرکان چنان حسرت و تاسف می‌خورند که قابل وصف نیست. و مشرکان مقدار و اندازۀ اعمالی را که انجام داده و کارهای زشتی که در گذشته کرده‌اند، می‌دانند و در این رو برای آنها روشن می‌شود که آنان دروغگو بوده و بر خدا دروغ بسته‌اند و عبادت‌شان از دیده ناپدید می‌شود و معبودهایشان از بین می‌روند و اسباب و وسیله‌ها را از دست می‌دهند. بنابر این فرمود: ﴿هُنَالِکَدر آن روز، ﴿تَبۡلُواْ کُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡهرکس به بررسی اعمال و کارهایش می‌پردازد و سزا و جزای آن را می‌بیند. و به اندازۀ اعمالی که انجام داده است جزا و سزا داده می‌شود، پس اگر اعمالش بد باشد به او سزای بد داده می‌شود ﴿وَرُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَو به‌سوی خدا، آقا و مولای حقیقی‌شان برگردانده می‌شوند و آنچه به دروغ ساخته، و گفته بودند: «شرکی که ما بر آن هستیم درست است و آنچه را که به غیر از خدا می‌پرستیم به ما فایده می‌دهد و عذاب را از ما دور می‌کند» از آنها ناپدید می‌شود.

آیه‌ی ۳۳-۳۱:

﴿قُلۡ مَن یَرۡزُقُکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن یَمۡلِکُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَیُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتَ مِنَ ٱلۡحَیِّ وَمَن یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَیَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٣١[یونس: ۳۱]. «بگو: چه کسی از آسمان و زمین به شما روزی می‌دهد؟ یا چه کسی مالک گوش و چشم‌ها است؟ و چه کسی زنده را از مرده بیرون می‌آورد، و چه کسی مرده را از زنده بیرون می‌آورد؟ و چه کسی امور (هستی) را تدبیر می‌کند؟ خواهند گفت: «خدا»، پس بگو: آیا نمی‌ترسید و پرهیزگار نمی‌شوید»؟!.

﴿فَذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ٣٢[یونس: ۳۲]. «آن خداست که پروردگار راستین شماست، و پس از حق جز گمراهی دیگر چیست؟ پس چگونه (از حق) برگردانده می‌شوید»؟

﴿کَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ٣٣[یونس: ۳۳]. «این‌گونه فرمان پروردگارت بر کسانی که نافرمانی می‌کنند محقق گشت که آنان ایمان نمی‌آورند».

﴿قُلۡبا کسانی که چیزهایی را شریک خدا ساخته و خداوند دلیلی بر صحت آن نازل نکرده است، به گفتگو بنشین و آنچه را که آنان در رابطه با توحید ربوبیت اقرار کرده‌اند دلیلی بر بطلان شرک‌شان در توحید الوهیت قرار ده و بگو ﴿مَن یَرۡزُقُکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِچه کسی با فرستادن روزی از آسمان و بیرون آوردن انواع غذاها از زمین و فراهم آوردن اسباب آن به شما روزی می‌دهد؟ ﴿أَمَّن یَمۡلِکُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَیا چه کسی گوش‌ها و چشم‌ها را آفریده و چه کسی مالک آن است؟ و فقط گوش و چشم را ذکر کرد، و این از باب اشاره به «مفضول» از طریق «فاضل» است، و نیز این‌که دو عضو فواید بسیار زیادی برای آدامی دارند. ﴿وَمَن یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِو چه کسی زنده را از مرده بیرون می‌آورد؟ مانن بیرون آوردن انواع درختان و گیاهان از دانه‌ها و هسته‌ها، و بیرون آوردن مومن از کافر و پرنده از تخم و مثال آن. ﴿وَیُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتَ مِنَ ٱلۡحَیِّو (چه کسی) مرده را از زنده بیرون می‌کند و نیز عکس آنچه که ذکر شد انجام می‌دهد؟ ﴿وَمَن یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَو (چه کسی) کار هستی را در جهان بالا و پایین تدبیر می‌کند؟ و این شامل همۀ انواع تدابیر الهی است. و چون در رابطه با این چیزها از آنان بپرسی، ﴿فَسَیَقُولُونَ ٱللَّهُخواهند گفت : خدا چون آنها به همۀ این‌ها اعتراف کرده و اقرار می‌کنند که خداوند در این چیزها شریکی ندارد. ﴿فَقُلۡپس حجت را بر آنان تمام کن و بگو: ﴿أَفَلَا تَتَّقُونَآیا از خداوند نمی‌ترسید؟ و چرا عبادت را تنها برای او انجام نمی‌دهید و از همتایان و بت‌هایی که به جای او می‌پرستید دست نمی‌کشید؟!.

﴿فَذَٰلِکُمُکسی که ذات خویش را به این امور توصیف نمود، ﴿ٱللَّهُ رَبُّکُمُخدای معبود و ستده که همۀ خلایق را با نعمت‌های خویش پرورش می‌دهد. و او ﴿ٱلۡحَقُّمعبود به حق است. ﴿فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُو چیست پس از حق جز گمراهی؟

خداوند متعال در آفرینش و تدبیر همۀ امور یگانه و یکتاست، خداوندی که بندگان را از تمامی نعمات و برکات برخوردار نموده، و تنها اوست که خوبی‌ها را می‌آورد و بدهیا را دور می‌کند، و او دارای نام‌های‌ نیکو و صفت‌های کامل و بزرگ و صاحب شکوه و احسان است. ﴿فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَپس چگونه از عبادت کسی‌که چنین است به‌سوی عبادت کسی که وجود ندارد و حتی نمی‌تواند سودی به خود برساند یا زیانی را از خویشتن دور کند و مالک مرگ و زنگی و حشر و نشر نیست، برگردانده می‌شوید. پس آنچه که شما به جای خدا می‌پرستید به اندازۀ ذره‌ای از فرمانروایی بهره ندارد، و به هیچ صورتی در آن شریک نیست، و جز با اجازۀ خدا نمی‌تواند شفاعت بکند.

پس هلاک باد کسی که برای او شریک می‌گیرد! و وای بر کسی‌که به او کفر می‌ورزد! به راستی که این دسته از انسان‌ها دین و خرد و عقل‌هایشان را از دست داده، بلکه آنها دنیا و آخرت‌شان را نیز تباه کرده‌اند.

بنابراین خداوند در مورد آنها فرمود: ﴿کَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ٣٣این‌گونه فرمان پروردگارت بر کسانی‌که نافرمانی می‌کنند محقق گشت که آنان ایمان نمی‌آورند، زیرا بعد از این‌که نشانه‌ها و دلایل روشن را که مایۀ عبرت خردمندان و پند پرهیزگاران و هدایت جهانیان است به آنها نشان داد، از آن روی برتافتند.

آیه ۳۶-۳۴:

﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥۚ قُلِ ٱللَّهُ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ٣٤[یونس: ۳۴]. «بگو: آیا از انبازان شما کسی هست که آفرینش را آغاز کند سپس آن را باز گرداند؟ بگو: تنها خدا آفرینش را آغاز می‌کند سپس آن را باز می‌گرداند. پس چگونه منحرف می‌شوید؟!».

﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّۚ قُلِ ٱللَّهُ یَهۡدِی لِلۡحَقِّۗ أَفَمَن یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لَّا یَهِدِّیٓ إِلَّآ أَن یُهۡدَىٰۖ فَمَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَ٣٥[یونس: ۳۵]. «بگو: آیا از انبازان شما کسی هست که به‌سوی حق راهنمایی کند؟ بگو: خداوند به‌سوی حق راهنمایی می‌کند. آیا آن کس که به‌سوی حق هدایت می‌کند سزاوارتر است که پیروی شود یا کسی که خود راه نمی‌یابد مگر این‌که راهنمایی گردد؟ پس شما را چه شده است؟ چگونه حکم می‌کنید»؟

﴿وَمَا یَتَّبِعُ أَکۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّاۚ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا یُغۡنِی مِنَ ٱلۡحَقِّ شَیۡ‍ًٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِمَا یَفۡعَلُونَ٣٦[یونس: ۳۶]. «و بیشترشان جز از گمان پیروی نمی‌کنند، و همانا گمان، انسان را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. به راستی خداوند به آنچه می‌کنند آگاه است».

خداوند متعال با بیان ناتوانی معبودان مشرکین و این‌که معبودان مشرکان به چنان صفاتی متصف نیستند که موجب معبود گشتن آنها باشد، می‌فرماید: ﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَآیا از انبازان شما کسی هست که آفرینش را آغاز نماید؟ ﴿ثُمَّ یُعِیدُهُسپس آن را باز گرداند؟ و این استفهام به معنی نفی و تاکید است. یعنی هیچ‌کس از آنان نیست که بتواند آفرینش را آغاز کند، سپس آن را باز بگرداند. این انبازان ضعیف‌تر و ناتوانتر از آنند که بتوانند آفرینش را آغاز کنند و سپس آن را باز بگردانند. ﴿قُلِ ٱللَّهُ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُبگو: تنها خدا است که آفرینش را آغاز می‌کند، و سپس آن را باز می‌گرداند، بدون این‌که در این کار شریک و یاوری داشته باشد. ﴿فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَپس چگونه از عبادت خداوند یگانه‌ای که در آفرینش اولیه و باز گرداندن آن یکتاست، به عبادت کسانی منحرف می‌شوید که چیزی نمی‌آفرینند و خودشان آفریده می‌شوند.

﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّبگو: آیا از انبازان شما کسی هست که به‌سوی حق راهنمایی کند و با بیانات و ارشادات و الهام و توفیق خود مردم را به حق هدایت نماید»؟ ﴿قُلِ ٱللَّهُ یَهۡدِی لِلۡحَقِّبگو: تنها خدا به‌سوی حق و به وسیلۀ دلایل و ارائۀ حجت و با الهام و توفیق دادن و کمک برای در پیش گرفتن بهترین و استوارترین راه، مردم را هدایت می‌کند. ﴿أَفَمَن یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لَّا یَهِدِّیٓ إِلَّآ أَن یُهۡدَىٰآیا آن کس که به‌سوی حق هدایت می‌کند سزاوارتر است که پیروی شود یا کسی که خود راه نمی‌یابد مگر این‌که راهنمایی گردد؟ چون نمی‌داند و گمراه است. و این همان معبودان آنهایند که با خدا شریک می‌ساختند، نه هدایت می‌کنند و نه هدایت می‌یابند مگر این‌که هدایت شوند. ﴿فَمَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَپس چه چیزی چنین بلایی را بر سر شما آورده است که به باطل حکم کرده و به درست بودن عبادت طاغوت‌هایی همراه با خدا حکم می‌کنید؟ در حالی که برایتان آشکار شده است که جز خدا هیچ‌کس سزاوار عبادت نیست؟ پس روشن شد معبودان دروغینی را که همراه با «الله» پرستش می‌کنند دارای آن چنان صفت‌های معنوی و علمی نیستند که اقتضا نماید در کنار خدا عبادت شوند، بلکه معبودان باطل آنها به کمبود و نقص‌هایی که موجب بطلان الوهیت آنهاست متصف‌اند، پس پرا این معبودان را به خدایی می‌گیرند؟

پاسخ این است که شیطان زشت‌ترین دروغ و گمراه‌ترین گمراهی را برای انسان می‌آراید، وآن را چنان برای او آراسته می‌گرداند که انسان به آن معتقد شده و به آن انس گرفته و آن را حق می‌گمارد، درحالیکه آن چیزی نیست.

بنابراین فرمود: ﴿وَمَا یَتَّبِعُ أَکۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّاو بیشتر کسانی که همراه با خدا شریکانی را به فریاد می‌خوانند جز از گمان پیروی نمی‌کنند. یعنی در حقیقت آنها از شریکانی که برای خدا قرار داده‌اند پیروی نمی‌کنند، زیرا خداوند اصلاً شریکی ندارد، بلکه آنان از گمان خود پیروی می‌کنند و ﴿إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا یُغۡنِی مِنَ ٱلۡحَقِّ شَیۡ‍ًٔابه درستی که ظن و گمان انسان را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. پس آنان معبودان باطل را خدا نامیده و آنان را همراه با او پرستش کردند. ﴿إِنۡ هِیَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّیۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُکُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍ[النجم: ۲۳]. «این معبودان جز نام‌هایی نیستند که شما و پدرانتان نام نهاده‌اید. و خداوند بر (حقانیت) آنها هیچ دلیلی نازل نکرده است». ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِمَا یَفۡعَلُونَبه راستی خداوند به آنچه می‌کنند آگاه است. و به شدت آنان را بر این کار عقوبت می‌دهد.

آیه ۴۱-۳۷:

﴿وَمَا کَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن یُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا رَیۡبَ فِیهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٣٧[یونس: ۳۷]. «ممکن نیست که این قرآن از سوی غیر خدا ساخته و پرداخته شود، بلکه تصدیق کنندۀ آن دسته از کتاب‌های آسمانی است که پیش از آن نازل شده‌اند، و بیانگر حلال و حرام و احکام دینی و قدری و اخبار راستین است که شکی در آن نیست و از سوی پروردگار جهانیان است».

﴿أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٣٨[یونس: ۳۸]. «آیا می‌گویند: پیامبران آن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟ بگو: اگر راست می‌گویید سوره‌ای مانند آن بیاورید و در این کار هرکس را که می‌توانید به جز خدا به فریاد بخوانید و به کمک بطلبید».

﴿بَلۡ کَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ یُحِیطُواْ بِعِلۡمِهِۦ وَلَمَّا یَأۡتِهِمۡ تَأۡوِیلُهُۥۚ کَذَٰلِکَ کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِینَ٣٩[یونس: ۳۹]. «بلکه آنان چیزی را تکذیب کردند که آگاهی کامل از آن پیدا نکرده و هنوز تأویلش به آنان نرسیده است، بدینسان کسانی هم که پیش از آنان بودند تکذیب کردند، پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه خواهد شد»؟!.

﴿وَمِنۡهُم مَّن یُؤۡمِنُ بِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن لَّا یُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَرَبُّکَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُفۡسِدِینَ٤٠[یونس: ۴۰]. «و برخی از آنان به آن ایمان می‌آورند و برخی به آن ایمان نمی‌آورند، و پروردگارت به حال تبهکاران داناتر است».

﴿وَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمۡ عَمَلُکُمۡۖ أَنتُم بَرِیٓ‍ُٔونَ مِمَّآ أَعۡمَلُ وَأَنَا۠ بَرِیٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ٤١[یونس: ۴۱]. «و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: عمل من از آن خودم و عمل شما از آن خودتان است، شما از آنچه من می‌کنم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما می‌کنید بیزارم».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَا کَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن یُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِممکن و قابل تصور نیست که این قرآن به دروغ به خدا نسبت داده شود، چون آن کتاب بزرگی است که ﴿لَّا یَأۡتِیهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖ تَنزِیلٞ مِّنۡ حَکِیمٍ حَمِیدٖ٤٢[فصلت: ۴۲]. «باطل از جلو و پشت به آن راهی ندارد، بلکه از جانب خداوند حکیم و ستوده نازل شده است». و آن کتابی است که ﴿لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ أَن یَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا یَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ کَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِیرٗا[الإسراء: ۸۸]. «اگر انسان‌ها و جنیان جمع شوند تا مانند آن را بیاورند، نمی‌توانند مانند آن را بیاورند، گرچه برخی پشتیبان برخی دیگر باشند». و آن کتابی است که پروردگار جهانیان با آن سخن گفته است. پس چگونه کسی از مردم می‌تواند مانند آن را بگوید؟ و سخن، پیرو عظمت و صفت گویندۀ آن است.

پس اگر کسی در بزرگی و داشتن صفت‌های کمال، مشابه خداوند است، می‌تواند مانند این قرآن را بیاورد. و اگر ـ به فرض ـ کسی به دروغ آن را به خدا نسبت می‌داد خداوند فوراً او را عذاب می‌کرد. ﴿وَلَٰکِناما خداوند این کتاب را به عنوان رحمت، و به منظور اتمام حجت بر تمام بندگان فرو فرستاده است. ﴿تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِخداوند آن را فرو فرستاده و تصدیق کنندۀ کتاب‌های آسمانی است که پیش از آن بوده‌اند، به این صورت که با آنها همسو بوده و آنچه را که آن کتاب‌ها به آن گواهی داده و به نزول آن مژده داده‌اند، تصدیق می‌کند. ﴿وَتَفۡصِیلَ ٱلۡکِتَٰبِو بیانگر حلال و حرام و احکام دینی و قدری و اخبارهای راستین است. ﴿لَا رَیۡبَ فِیهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَبه هیچ صورتی در آن شک و تردیدی نیست، بلکه آن حق و یقین است.

﴿تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٤٣[الحاقة: ۴۳ الواقعة: ۸۰]. «از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است». پروردگاری که همۀ هستی را با نعمت‌های خود پرورش می‌دهد. و بزرگ‌ترین پرورش او عبارت است از این‌که این کتاب را بر آنان نازل فرمود که منافع دینی و دنیوی بندگان در آن است و مشتمل بر اخلاق و اعمال نیک می‌باشد.

﴿أَمۡ یَقُولُونَیا کسانی که آن را از روی سرکشی و ستمگری و عناد تکذیب می‌کنند، می‌گویند: ﴿ٱفۡتَرَىٰهُمحمد صآن را به دروغ به خدا نسبت داده و آن را از طرف خودش آورده است؟!.

﴿قُلۡ(حجت را بر آنان تمام کن و) بگو: ﴿فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَاگر راست می‌گویید سوره‌ای مانند آن بیاورید، و در این کار هرکس را که می‌توانید به فریاد بخوانید، و به کمک بطلبید تا شما را برآوردن سوره‌ای مانند آن یاری دهد و این محال است، و اگر ممکن بود آنها ادعا می‌کردند که توانایی این را دارند و مانند آن را می‌آورند. اما وقتی ناتوانی آنان روشن شد، مشخص گردید که آنچه گفته‌اند باطل است، و هیچ دللی بر صحت آن ندارند. آنچه را که آنان را به تکذیب کردن قرآن که مشتمل بر حق است و حقی بالاتر از آن وجود ندارد، واداشت این بود که کاملاً به آن آگاهی می‌داشتند و آن‌را به حق می‌فهمیدند یقیناً آنرا تصدیق می‌کردند و هنوز تاویل آن مبنی بر این که عذاب بر آنها فرود می‌آید برایشان نیامده است. و این تکذیب آنان از نوع تکذیب کسانی است که پیش از آنان بوده‌اند. بنابر این فرمود: ﴿کَذَٰلِکَ کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِینَبدینسان کسانی هم که پیش از آنان بودند تکذیب کردند، پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بوده است. سرانجام‌شان هلاکت بود و هیچ‌کس از آنان باقی نماند. پس اینان باید بپرهیزند از این‌که به تکذیب‌شان ادامه دهند، زیرا در این صورت همان عذابی که بر ملت‌های تکذیب کننده و نسل‌های هلاکت شده فرود آمد بر آنان هم فرود خواهد آمد.

از این آیه بر می‌آید که در کارها باید تحقیق کرد، و این‌که شایسته نیست انسان قبل از این‌که از ماهیت چیزی کاملاً آگاهی پیدا کند به پذیرفتن یا نپذیرفتن آن مبادرت ورزد.

﴿وَمِنۡهُم مَّن یُؤۡمِنُ بِهِو برخی از آنان به قرآن و به آنچه که قرآن در بر دارد ایمان می‌آورند، ﴿وَمِنۡهُم مَّن لَّا یُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَرَبُّکَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُفۡسِدِینَو برخی به آن ایمان نمی‌آورند، و پروردگارت به حال تباهکاران داناتر است، و آنها کسانی هستندکه از روی ستم و مخالفت به آن ایمان نمی‌آورند، پس خداوند آنها را به خاطر فسادشان به شدت مجازات خواهد کرد.

﴿وَإِن کَذَّبُوکَو اگر تو را تکذیب کردند، به دعوت خودت ادامه بده. چیزی از حساب آنان بر تو نیست و از حساب تو چیزی بر آنان نیست، و هر یک از شما در مقابل عملش جوابگو می‌باشد. ﴿فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمۡ عَمَلُکُمۡۖ أَنتُم بَرِیٓ‍ُٔونَ مِمَّآ أَعۡمَلُ وَأَنَا۠ بَرِیٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَو بگو: عمل من از آن خودم و عمل شما از آن خودتان است، شما از آنچه من انجام می‌دهم بیزارید، و من (نیز) از آنچه شما می‌کنید بیزارم. همانطور که خداوند متعال فرموده است: (من عمل صلحا فلنفسه و من اساء فعلیها) هرکس کا ر شایسته‌ای انجام دهد به نفع او می‌باشد، و هرکس کار بدی را انجام دهد به زیان خودش است.

آیه‌ی ۴۴-۴۲:

﴿وَمِنۡهُم مَّن یَسۡتَمِعُونَ إِلَیۡکَۚ أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ وَلَوۡ کَانُواْ لَا یَعۡقِلُونَ٤٢[یونس: ۴۲]. «و از آنان کسانی هستند که به تو گوش فرا می‌دهند، آیا تو (می توانی) کران را - هرچند که عقل و خردی نیز نداشته باشند - بشنوانی»؟

﴿وَمِنۡهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیۡکَۚ أَفَأَنتَ تَهۡدِی ٱلۡعُمۡیَ وَلَوۡ کَانُواْ لَا یُبۡصِرُونَ٤٣[یونس: ۴۳]. «و گروهی از آنان به تو می‌نگرند، آیا تو می‌توانی نابینایان را - هر چند که نبینند - رهنمود کنی»؟

﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَظۡلِمُ ٱلنَّاسَ شَیۡ‍ٔٗا وَلَٰکِنَّ ٱلنَّاسَ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ٤٤[یونس: ۴۴]. «همانا خداوند بر مردم هیچ ستمی نمی‌کند اما مردم بر خویشتن ستم می‌کنند».

خداوند از حال کسانی‌که پیامبر و پیامش را تکذیب می‌کنند خبر داده و می‌فرماید: ﴿وَمِنۡهُم مَّن یَسۡتَمِعُونَ إِلَیۡکَو از آنان کسانی هستند که به هنگام قرائت قرآن به پیامبر گوش فرامی دهند، اما نه به خاطر راه یافتن و هدایت شدن، بلکه به صورت تفریحی و برای این‌که تکذیب کنند، و به خاطر جستجوی اشتباه و لغزش گوش می‌دهند، و این گوش فرا دادن مفید نیست و خیری را برای آنان به بار نمی‌آورد. قطعاً دروازۀ توفیق بر آنان بسته شده و از قفایدۀ گوش دادن محروم می‌شوند. بنابر این فرمود: ﴿أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ وَلَوۡ کَانُواْ لَا یَعۡقِلُونَآیا تو می‌توانی (سختی را) به کران بشنوائی هرچند که نفهم و ندان باشند؟ و این است،هام به معنی نفی موکد است. یعنی تو هرگز نمی‌توانی کران را بشنوانی. کسانی که کر هستند هر چند با صدای بلند با آنان صحبت کنی نمی‌توانی سخن را به سمع آنان برسانی. به ویژه وقتی که عقل هم نداشته باشند. پس وقتی که شنوانیدن کر نفهم محال است، همچنین شنوانیدن تکذیب کنندگان به گونه‌ای که از آن فایده‌ای ببرند محال و غیر ممکن است. اما همین کران آنچه را که حجت رسای خدا را بر آنان اقامه کند شنیده‌اند. و این نیکی از راه‌های بسیار اساسی برای کسب علم و دانش است که بر آنان مسدود شده است، و آن راه مسموعاتی است که متعلق به خبر می‌باشند.

سپس بسته شدن راه دوم را که راه نگاه کردن است بیان نمود و فرمود: ﴿وَمِنۡهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیۡکَو گروهی از آنان به تو می‌نگرند، اما نگریستن آنان به تو و احوال شما را جویا شدن برایشان فایده‌ای ندارد، پس همان‌گونه که تو نمی‌توانی نابینایان را رهنمود کنی، نیز این‌ها را هدایت نخواهی کرد.

پس وقتی که عقل و شنوایی و بینایی‌شان که راه رسیدن به علم و آگاهی و شناخت حقایق می‌باشد فاسد شده است چه راهی آنان‌را به حق می‌رساند؟ ﴿وَمِنۡهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیۡکَبیانگر آن است که در نگاه کردن به پیامبر صو اندیشه در رهنمود و اخلاق و کارهایش و آنچه او به‌سوی آن فرا می‌خواند از بزرگ‌ترین دلایل بر راستی و صداقت او و صحت آنچه که آورده است می‌باشد، و فردی که دارای بینایی و بینش است با نگریستن به پیامبر از هر دلیل دیگری مستغنی می‌شود.

﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَظۡلِمُ ٱلنَّاسَ شَیۡ‍ٔٗابدون شک خداوند بر مردم هیچ ستمی نمی‌کند، پس به بدی‌هایشان نمی‌افزاید و از نیکی‌هایشان نمی‌کاهد. ﴿وَلَٰکِنَّ ٱلنَّاسَ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَاما مردم بر خویشتن ستم می‌کنند، چرا که حق پیش آنان می‌آید اما آن را نمی‌پذیرند، و در نتیجه خداوند با مهر زدن بر دل و گوش و چشم‌هایشان آنان را سزا می‌دهد.

آیه‌ی ۴۵:

﴿وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ کَأَن لَّمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّنَ ٱلنَّهَارِ یَتَعَارَفُونَ بَیۡنَهُمۡۚ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِ وَمَا کَانُواْ مُهۡتَدِینَ٤٥[یونس: ۴۵]. «و روزی که آنان را گرد می‌آورد، گویی جز ساعتی از روز نمانده‌اند، با همدیگر آشنا می‌شوند. به راستی کسانی که لقای خدا را تکذیب کردند زیان دیده و راه یافته نبودند».

خداوند متعال از سرعت سپری شدن دنیا خبر می‌دهد، و این‌که مردم را در روزی گرد می‌آورد که هیچ شکی در آن نیست و مردم فکر می‌کنند جز ساعتی از روز (در دنیا) نمانده‌اند. و انگار نعمت و رنجی بر آنها نگذشته است، و آنها همدیگر را می‌شناسند، همانطور که در دنیا چنین بودند. پس در این روزگار پرهیزگاران فایده می‌برند و کسانی که لقای خدا را دروغ انگاشته و به راه راست و دین استوار هدایت نشدند، زیان می‌بینند، چون نعمت را از دست داده و سزاوار وارد شدن به جهنم گردیده‌اند.

آیه‌ی ۴۶:

﴿وَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ ٱللَّهُ شَهِیدٌ عَلَىٰ مَا یَفۡعَلُونَ٤٦[یونس: ۴۶]. «و اگر بخشی از آنچه بدیشان وعده داده‌ایم به تو نشان دهیم، یا تو را بمیرانیم (در هر دو صورت) بازگشت‌شان به‌سوی ماست، و خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است».

ای پیامبر ص! برای این تکذیب کنندگان غم مخور، و برای نابودی آن شتاب مکن، زیرا لازم است عذابی را که به آنان وعده داده‌ایم به آنان برسد، پس یا در دنیا آن را چشم‌های خود خاهی دید و آرام خواهی گرفت، و یا در آخرت، پس بازگشت آنان به‌سوی خداست، و خداوند آنان را به آنچه که می‌کردند آگاه خواهد ساخت، چیزی که خداوند آن را بر شمرده است ولی آنان آن را از یاد برده‌اند، و خداوند بر هر چیزی آگاه است.

پس در اینجا به آنان وعید سختی داده شده است، و این دلجویی است از پیامبری که قومش او را تکذیب کرده و با او مخالفت ورزیده‌اند.

آیه‌ی ۴۹-۴۷:

﴿وَلِکُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولٞۖ فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمۡ قُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ٤٧[یونس: ۴۷]. «و هر امتی دارای پیامبری است، پس هرگاه پیامبرشان آید به دادگری در میانشان داوری می‌شود، و هیچ ستمی بدیشان نمی‌شود».

﴿وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٤٨[یونس: ۴۸]. «و می‌گویند: اگر راست می‌گویید این وعده چه وقت خواهد بود»؟

﴿قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی ضَرّٗا وَلَا نَفۡعًا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌۚ إِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ فَلَا یَسۡتَ‍ٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا یَسۡتَقۡدِمُونَ٤٩[یونس: ۴۹]. «بگو: من اختیار هیچ سود و زیانی برای خودم ندارم مگر آنچه که خدا بخواهد. هر امتی دارای مدت زمان محدودی است، و چون زمان آنان به سر رسد نه لحظه‌ای از آن پس افتند و نه پیش می‌افتند».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلِکُلِّ أُمَّةٖو برای هر امتی پیامبری است، ﴿رَّسُولٞپیامبری بوده است که آنها را به‌سوی توحید و دین فرامی خواند ﴿فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمۡو چون پیامبرشان با نشانه‌های روشنی پیش آنان آمد، برخی وی را تصدیق کردند و برخی تکذیب. پس خداوند به انصاف و دادگری میان آنان داوری می‌نماید، مومنان را نجات داده و تکذیب کنندگان را هلاک می‌سازد. ﴿وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَو ستمی بدی‌شان نمی‌شود. زیرا قبل از فرستادن پیامبران و اتمام حجت بر آنان عذاب داده نمی‌شوند. یا بدون گناه و ارتکاب جرم عذاب بر آنان فرود نمی‌آید. پس کسانی که تو را تکذیب می‌کنند باید از تشابه با امت‌های هلاک شده بترسند، چرا که به عذابی گرفتار خواهند شد که انها بدان گرفتار شدند.

و عقوب را دیر نپندارند و بگویند: ﴿مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَاگر راست می‌گویید این وعده کی خواهد آمد؟ این ستمی است که آنها مرتکب شدند، آنگاه که از پیامبر صخواستند قیامت و عذاب را بیاورد، در حالی که می‌دانستند هیچ چیزی در اختیار و نیست، بلکه فقط رساندن و بیان کردن برای مردم بر او واجب است.

و اما آمدن روز حساب، و فرود آوردن عذاب بر آنها از جانب خداست، و زمانی که مدت تعیین شده از سوی خدا فرا رسد بر آنان فرود می‌آید، و هرگاه آن وقت طبق حکمت الهی بیاید نه لحظه‌ای از آن پس می‌افتند و نه لحظه‌ای از آن پیشی می‌گیرند. پس تکذیب کنندگان از شتاب ورزیدن بپرهیزند زیرا آنان در آمدن عذاب خدا عجله دارند و شتاب می‌ورزند اما هرگاه فرود بیاید عذاب او از گروه مجرمان برگردانده نمی‌شود. بنابر این مفرود:

آیه‌ی ۵۲-۵۰:

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُهُۥ بَیَٰتًا أَوۡ نَهَارٗا مَّاذَا یَسۡتَعۡجِلُ مِنۡهُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٥٠[یونس: ۵۰]. «بگو: به من بگویید: اگر عذاب او (=خداوند) شبانگاه یا در روز به سراغ شما بیاید گناهکاران به خاطر چه چیز برای فرا رسیدن آن شتاب دارند»؟

﴿أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِۦٓۚ ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ کُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ٥١[یونس: ۵۱]. «سپس آیا وقتی که تحقق یابد به آن ایمان می‌آورید؟ آیا اکنون (ایمان می‌آورید) درحالیکه برای فرا رسیدن آن شتاب می‌ورزیدید»؟!

﴿ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا بِمَا کُنتُمۡ تَکۡسِبُونَ٥٢[یونس: ۵۲]. «سپس به ستمکاران گفته می‌شود: عذاب جاودانه را بچشید، آیا جز در برابر کارهایی که می‌کردید کیفر داده می‌شوید»؟

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُهُۥ بَیَٰتًا أَوۡ نَهَارٗابگو: به من بگویید اگر عذاب خداوند به هنگام خوابتان در شب یا روز و به هنگام بی‌خبری‌تان بیاید،. ﴿مَّاذَا یَسۡتَعۡجِلُ مِنۡهُ ٱلۡمُجۡرِمُونَاین گناهکاران به خاطر چه چیز برای فرا رسیدن آن شتاب دارند؟یعنی این چه بشارتی است که در ان شتاب می‌کنند؟ و برای فرا رسیدن چه عذابی شتاب می‌ورزند؟

﴿أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِسپس، آیا وقتی که (عذاب بر شما) تحقق یافت به ان ایمان می‌اورید؟ بایددانست که ایمان آوردن به هنگام فرا رسیدن عذاب فایده‌ای ندارد. و در حالی که ادعا می‌کرند آنها ایمان آورده‌اند از روی سرزنش و توبیخ به آنها گفته می‌شود ﴿ءَآلۡـَٰٔنَآیا اکنون و در حالت سختی و دشواری ایمن می‌آورید؟ ﴿وَقَدۡ کُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَو حکمت خداوند در میان بندگانش این‌گونه جاری است که اگر آنها قبل از وقوع عذاب به‌سوی او باز گردند آنان را می‌آمرزد. همانطور که خداوند متعال در مورد فرعون آنگاه که داشت غرق می‌شد، می‌فرماید: ﴿قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِیٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ[یونس: ۹۰]. «فرعون گفت: ایمان آوردم که هیچ معبود بر حقی نیست جز خدایی که بنی‌اسراییل به او ایمان آورده‌اند، و من از مسلمانان هستم»، اما خداوند به او گفت: ﴿ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَیۡتَ قَبۡلُ وَکُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ٩١[یونس: ۹۱]. «آیا اکنون ایمان می‌آوری حال آنکه قبلاً سرپیجی کردی و از تباه‌کاران بودی»؟ و خداوند متعال فرموده است: ﴿فَلَمۡ یَکُ یَنفَعُهُمۡ إِیمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی قَدۡ خَلَتۡ فِی عِبَادِهِ[غافر: ۸۵]. «پس ایمان‌شان به آنان فایده‌ای نداد آنگاه که عذاب ما را دیدند. این قانون خداست که (از قدیم) در میان بندگانش جاری گشته است».

و در اینجا فرمود: ﴿أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِۦٓۚ ءَآلۡـَٰٔنَسپس، آیا وقتی که عذاب تحقق یابد به آن ایمان می‌آورید و ادعای ایمان می‌کنید؟ حال آنکه ﴿وَقَدۡ کُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَبرای فرا رسیدن آن شتاب می‌ورزیدید؟ پس این چیزی است که خود انجام دادید و این چیزی است که برای آمدنش شتاب ورزیدید.

﴿ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْسپس در روز قیامت به ستمکاران که سزای اعمالشان به طور کامل دریافت کردند گفته می‌شود: ﴿ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِعذابی بچشید، که شما در آن همیشه می‌مانید، و یک لحظه از شما دور نمی‌شود. ﴿هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا بِمَا کُنتُمۡ تَکۡسِبُونَآیا جز در برابر کارهایی که انجام می‌دادید از قبیل کفر و تکذیب و گناهان کیفر داده می‌شوید؟!.

آیه‌ی ۵۶-۵۳:

﴿وَیَسۡتَنۢبِ‍ُٔونَکَ أَحَقٌّ هُوَۖ قُلۡ إِی وَرَبِّیٓ إِنَّهُۥ لَحَقّٞۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ٥٣[یونس: ۵۳]. «و از تو می‌پرسند: آیا آن (وعده) راست است؟ بگو: آری! سوگند به پروردگارم که آن راست است و شما نمی‌توانید خدا را درمانده کنید».

﴿وَلَوۡ أَنَّ لِکُلِّ نَفۡسٖ ظَلَمَتۡ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ لَٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۖ وَقُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ٥٤[یونس: ۵۴]. «و اگر هر کسی‌که ستم کرده است آنچه را که در زمین است در اختیار داشت آن را برای نجات خود می‌پرداخت. و چون عذاب خدا را ببینند آهسته و پنهانی اظهار ندامت می‌کنند و در میان آنان به دادگری داوری می‌گردد، و بدیشان ستمی نمی‌شود».

﴿أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ٥٥[یونس: ۵۵]. «آگاه باشید آنچه که در آسمان‌ها و زمین است از آن خداست. آگاه باشید که وعدۀ خداوند حق است ولی بیشتر آنان نمی‌دانند».

﴿هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ٥٦[یونس: ۵۶]. «اوست که زنده می‌کند و می‌میراند، و به‌سوی او باز گردانده می‌شوید».

خداوند متعال به پیامبرش صمی‌فرماید: ﴿وَیَسۡتَنۢبِ‍ُٔونَکَو تکذیب کنندگان از روی خیره سری و مخالفت ورزیدن از و می‌پ، نه برای این‌که مسئله روشن شود و راه یابند. ﴿أَحَقٌّ هُوَکه آیا محشور شدن بندگان و برانگیختن شدن آنها پس از مرگشان و در روز قیامت، و جزا داده شدن بندگان بر حسب اعمالشان، اگر کار نیک انجام داده باشند پاداش نیک دریافت کنند و اگر کار بد انجام داده باشند پاداش بد، راست است؟ ﴿قُلۡبر راست بودن آن سوگند یاد کن، و با استدلال واضح به آنان بگو: ﴿إِی وَرَبِّیٓ إِنَّهُۥ لَحَقّٞآری! سوگند به پروردگارم که آن راست است و هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست. ﴿وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَو نمی‌توانید خدا را از این‌که شما را برانگیزد درمانده کنید. پس همانطور که شما را ابتدا آفرید در حالی که چیزی نبودید، همانطور باری دیگر شما را باز می‌گرداند تا طبق اعمالتان سزا و جزا دهد.

و چون قیامت فرا رسد در آن روز، ﴿وَلَوۡ أَنَّ لِکُلِّ نَفۡسٖ ظَلَمَتۡاگر کسی که با کفر ورزیدن و انجام گناه بر خویشن ستم کرده است، ﴿مَا فِی ٱلۡأَرۡضِهمۀ آنچه را که در زمین است از قبیل طلا و نقره و غیره را داشته باشد و آن را برای نجات خود از عذاب خدا بپردازد، ﴿لَٱفۡتَدَتۡ بِهِو آن‌را بلا گردان خود دهد و فدیۀ گناهانش کند، به او فایده‌ای نخواهد داد، زیرا سود و زیان و پاداش و عذابی مبنی بر کارهای شایسته و بد آدمی خواهد بود. ﴿وَأَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَو چون عذاب را ببینند، کسانی که ستم کرده‌اند آهسته و پنهانی اظهار ندامت می‌کنند، و بر کارهایی که در گذشته کرده‌اند پشیمان می‌شوند. اما دیگر کار از کار گذشته است، ﴿وَقُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِو به دادگری کامل و به دور از هر نوع ستم و ظلمی در میان آنان داوری می‌شود.

﴿أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِآگاه باشید که آنچه که در آسمان‌ها و زمین است از آن خداست. و طبق حکم دینی و قدری خود در آن حکم می‌نماید، و در میان آنها به فرمان جزایی‌اش حکم خواهد کرد. بنابر این ﴿أَلَآ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَآگاه باشید که وعدۀ خداوند حق است ولی بیشتر آنان نمی‌دانند. پس خود را برای لقای خدا آماده نمی‌کنند بلکه حتی به آن ایمان نمی‌آورند درحالیکه دلایل قطعی و حجت‌های عقلی و نقلی بر صحت آن دلالت می‌نماید. ﴿هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُزنده گرداندن و میراندن و انواع تدابیر در اختیار اوست و در آن شریکی ندارد. ﴿وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَو در روز قیامت به‌سوی او برگردانده می‌شوید، و شما را طبق اعمالتان جزا و سزا می‌دهد، اگر اعمالتان خوب باشد پاداش خوب به شما می‌دهد و اگر اعمالتان بد باشد سزای بد به شما می‌دهد.

آیه‌ی ۵۸-۵۷:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَتۡکُم مَّوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡ وَشِفَآءٞ لِّمَا فِی ٱلصُّدُورِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِینَ٥٧[یونس: ۵۷]. «ای مردم! از سوی پروردگارتان اندرزی، و درمان چیزهایی که در سینه‌هاست برای شما آمده است، و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان».

﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِکَ فَلۡیَفۡرَحُواْ هُوَ خَیۡرٞ مِّمَّا یَجۡمَعُونَ٥٨[یونس: ۵۸]. «بگو: به فضل و رحمت خداست که (مسلمانان) باید شادمان شوند. و این از آنچه فراهم می‌آورند بهتر است».

خداوند متعال با بیان صفت‌های خوب این کتاب بزرگوار، مردم را به روی آوردن به آن تشویق می‌کند. پس فرمود ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَتۡکُم مَّوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡای مردم، از سوی پروردگارتان اندرزی، برای شما آمده است که شما را پند داده و از کارهایی که باعث ناخشنودی خدا و گرفتار شدن به عذابش می‌گردد بیم می‌دهد، و با بیان آثار و مفاسد آن شما را از آن بر حذر می‌دارد. ﴿وَشِفَآءٞ لِّمَا فِی ٱلصُّدُورِو درمانی است برای آنچه که در سینه‌هاست. این قرآن برای بیماری‌های حاصل از شهوات که در سینه‌هاست و آدمی را از فرمان بردن از شریعت باز می‌دارد، نیز برای بیماری‌های حاصل از شبهات که علم یقینی را دچار نقص و کمبود می‌کنند، درمان است. چون در قرآن پندها و تشویق و ترساندن و وعده و وعیدهایی است که باعث روی آوردن بنده و ترساندن او می‌گردد. و چون علاقه به انجام کارهای خوب، و ترس بر اساس تکرار معانی و مفاهیم قرآنی در وی رشد نماید، از این کار واجب می‌آید که خواستۀ خدا را بر خواستۀ نفس مقدم بداردف نیز این امر موجب می‌شود تا آنچه را که خدا می‌پسندد از شهوت نفس برای او دوست داشتنی‌تر شود.

و همچنین دلایل و حجت‌هایی که در قرآن است و خداوند آن را به شیوه‌های مختلف و به بهترین صورت بیان کرده است هر شک و شبهه‌ای که به «ساحت» حق وارد شود از بین می‌برد و قلب را به بالاترین درجات یقین می‌رساند و چون قلب از بیماری رهایی یابد و لباس تندرستی به تن کند همۀ اعضا از آن پیروی می‌کنند، زیرا اعضا با سلامت قلب تندرستی به دست می‌آورند، و با فاسد شدن آن فاسد می‌گردند. ﴿وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِینَو هدایت و رحمتی است برای مومنان. پس هدایت شناخت حق و عمل کردن به آن است. و رحمت عبارت است از خیر و احسان و پاداش دنیا و قیامت که نصیب کسی می‌شود که به هدایت قرآن رهنمون شده باشد. پس هدایت بزرگ‌ترین وسیله، و رحمت بهترین و برترین اهداف است. اما به وسیلۀ این قرآن جز مومن هدایت نمی‌شود، و این قرآن فقط برای مومنان مآیه رحمت است.

و چون هدایت به دست آید و رحمت پدید آمده از هدایت نازل شود، سعادت و رستگاری و سود و موفقیت و شادی و سرور به دست خواهد آمد. بنابر این خداوند متعال دستور داده است تا به آن خوشحال شوند. پس فرمود: ﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِبگو: به فضل خدا که قرآن است و بزرگ‌ترین نعمت و احسان و فضلی است که به بندگانش ارزانی نموده است. ﴿وَبِرَحۡمَتِهِو به رحمت او که دین و ایمان و عبادت خدا و دوست داشتن او و شناخت اوست. ﴿فَبِذَٰلِکَ فَلۡیَفۡرَحُواْ هُوَ خَیۡرٞ مِّمَّا یَجۡمَعُونَبه همین باید شادمان شوند، و این از هر آنچه فراهم می‌آورند اعم از کالاهای دنیا و لذت‌های آن بهتر است.

پس نعمت دین که سعادت هر دو جهان را به همراه دارد با تمام آنچه که در دنیا هست و از بین می‌رود قابل مقایسه نیست. دین کجا و دنیا کجا!.

و خداوند دستور داده است به هنگام برخورداری از فضل و رحمتش شاد شویم، چون این مر باعث شاداب گشتن و با نشاط شدن نفس می‌گردد، و سبب می‌شود تا انسان شکر خدا را به‌جای بیاورد و نیرو بگیرد و به علم و ایمان علاقه‌مند شود و به آنها بیافزاید. و این امر پسندیده‌ای است، به خلاف شاد شدن به شهوت‌های دنیا و لذت‌هایش، یا شاد شدن به خاطر باطل، زیرا این امر مذموم است. خداوند متعال در مورد قوم قارون بیان فرموده است که به وی گفتند: ﴿لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡفَرِحِینَ[القصص: ۷۶]. «شاد مباش! همانا خداوند شادمانان را دوست نمی‌دارد».

همانطور که خداوند متعال در مورد کسانی که به باطلی که نزدشان بود خوشحال شده بودند، با آنچه پیامبران آورده بودند متناقض بود، فرموده است: ﴿فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ[غافر: ۸۳]. «و هنگامی‌که پیامبرانشان با دلایل روشن نزد آنان آمدند به دانشی که نزدشان بود شاد شدند».

آیه‌ی ۶۰-۵۹:

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ لَکُم مِّن رِّزۡقٖ فَجَعَلۡتُم مِّنۡهُ حَرَامٗا وَحَلَٰلٗا قُلۡ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَکُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ٥٩[یونس: ۵۹]. «بگو: به من بگویید آنچه از روزی که خداوند برایتان فرستاده است (چرا) برخی از آن را حرام و برخی از آن را حلال نموده‌اند؟ آیا خداوند به شما اجازه داده است یا بر خداوند دروغ می‌بندید»؟!.

﴿وَمَا ظَنُّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَشۡکُرُونَ٦٠[یونس: ۶۰]. «آیا کسانی‌که بر خدا دروغ می‌بندند و در روز قیامت به‌سوی خدا بر می‌گردند، گمان می‌برند چگونه با آنان رفتار شود؟ به راستی خداوند نسبت به مردم دارای فضل و مهربانی است ولی بیشترشان سپاسگزار نیستند».

خداوند متعال با اعتراض بر مشرکانی که حرام خدا را حلال نمودند و حلال او را حرام کردند، می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ لَکُم مِّن رِّزۡقٖبگو: «به من بگویید: انواع حیوانات حلال گوشت که خداوند روزی شما قرار داده و رحمتی برای شما گردانده است، ﴿فَجَعَلۡتُم مِّنۡهُ حَرَامٗا وَحَلَٰلٗا(چرا) برخی از آن‌را حرام و برخی از آن را حلال نموده‌اند؟ آنان‌را سرزنش کن و به خاطر این گفتۀ فاسدشان به آنها بگو: ﴿قُلۡ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَکُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَآیا خداوند به شما اجازه داده است (این کار را بکنید) یا بر خداوند دروغ می‌بندید؟ و مشخص است که خداوند به آنان اجازه نداده است. پس دانسته شد که آنها دروغ می‌بندند.

﴿وَمَا ظَنُّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِآیا کسانی که بر خدا دروغ می‌بندند دربارۀ عذابی که پروردگار در روز قیامت به آنان می‌چشاند چه گمان دارند؟ خداوند متعال فرموده است: ﴿وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ تَرَى ٱلَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى ٱللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسۡوَدَّةٌ[الزمر: ۶۰]. «و روز قیامت می‌بینی کسانی را که بر خدا دروغ بسته‌اند چهره‌هایشان سیاه شده است». ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِبه راستی که خداوند نسبت به مردم دارای فضل و مهربانی زیاد و بخشش فراواغن است. ﴿وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَشۡکُرُونَولی بیشترشان سپاسگزار نیستند، یا شکر و فضل خدا را به جای نمی‌آورند و یا این‌که از فضل و نعمت خدا در راستای نافرمانی او کمک می‌گیرند. و یا از آن محروم گردند و آنچه را که خدا بر بندگانش ارزانی نموده است نپذیرند. و تعداد اندکی از آنان سپاس گزارند و به نعمت‌های او اعتراف می‌کنند و ستایش خدا را بر نعمت‌هایش به جای می‌آورند و از آن در راه طاعت خدا کمک می‌گیرند.

و ازاین آیه استنباط می‌شود که اصل در همۀ خوراکها حلال بودن است، مگر آن چیزی که شریعت حرام کرده است، چون پروردگار بر کسی که رزق و روزی وی را حرام کند اعتراض کرده است.

آیه‌ی ۶۱:

﴿وَمَا تَکُونُ فِی شَأۡنٖ وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیۡکُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِیضُونَ فِیهِۚ وَمَا یَعۡزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِی ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِکَ وَلَآ أَکۡبَرَ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٍ٦١[یونس: ۶۱]. «و تو در هیچ حالتی قرار نمی‌گیری و چیزی از قرآن نمی‌خوانی، و هیچ کاری را نمی‌کنید مگر این‌که بر شما گواهیم آنگاه که شما بدان مبادرت می‌ورزید، و به آن مشغول می‌شوید. و به اندازۀ ذره‌ای در زمین و آسمان از پروردگارت پوشیده نمی‌ماند، و نه کوچک‌تر از آن و نه بزرگتر از آن مگر این‌که در کتابی روشن نوشته شده است».

خداوند متعال از فراگیری نظارت و آگاهی‌اش بر تمام حالات بندگان و حرکت و سکونت آنان خبر می‌دهد، و در ضمن آنان‌را فرا می‌خواند که همواره او را مراقب و حاضر و ناظر بدانند.

پس فرمود: ﴿وَمَا تَکُونُ فِی شَأۡنٖو تو در هیچ حالت دینی و دنیوی قرار نمی‌گیری. ﴿وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖو چیزی از قرآنی که به‌سوی تو وحی شده است، نمی‌خوانی، ﴿وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍو هیچ کار کوچک یا بزرگی را انجام نمی‌هید، ﴿إِلَّا کُنَّا عَلَیۡکُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِیضُونَ فِیهِمگر این‌که در آن وقت که آن را آغاز کرده و سپس ادامه می‌دهید بر شما گواهیم. و آنها را مخلصانه و مجدانه انجام دهید، و از آنچه خداوند نمی‌پسندد، بپرهیزید، زیرا از شما اطلاع دارد و ظاهر و باطن شما را می‌داند. ﴿وَمَا یَعۡزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِی ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِکَ وَلَآ أَکۡبَرَ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٍو به اندازۀ ذره‌ای در زمین و آسمان از آگاهی و سمع و بصر پروردگارت پوشیده نمی‌ماند و نه کوچک‌تر از آن و نه بزرگتر از آن مگر این‌که در کتابی روشن نوشته شده است. یعنی علم و آگاهی او آن را فراگرفته و قلمش آن را نوشته است.

و این دو قسمت از اقسام چهارگانه‌ی قضا و قدر است که خداوند در بسیاری جاها آن دور را همراه با هم بیان می‌دارد. و آن دو، علم فراگیر خداوند به همۀ اشیا و نوشتن همه اتفاقات است. هم چنان‌که در جای دیگر می‌فرماید: ﴿أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا فِی ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ذَٰلِکَ فِی کِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٞ٧٠[الحج: ۷۰]. «آیا نمی‌دانی که خداوند آنچه را که در آسمان‌ها و زمین است می‌داند، بی‌گمان آن در کتابی نوشته شده است، همانا آن بر خداوند آسان است».

آیه‌ی ۶۴-۶۲:

﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ٦٢[یونس: ۶۲]. «هان! بی‌گمان دوستان خدا بیمی بر آنان نیست و آنها اندوهگین نمی‌شوند».

﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ٦٣[یونس: ۶۳]. «کسانی‌که ایمان آورده و پرهیزگاری پیشه کرده‌اند».

﴿لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِۚ لَا تَبۡدِیلَ لِکَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ٦٤[یونس: ۶۴]. «برای آنان در زندگانی دنیا و آخرت بشارت است، وعده‌های خداوند هیچ دگرگونی نمی‌پذیرد، این همان رستگاری بزرگ است».

خداوند متعال از دوستانش خبر می‌دهد و کارها و صفت‌ها و پاداش آنان را بیان می‌نماید. پس فرمود: ﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡهان! بی‌گمان دوستان خدا بیمی بر آنان نیست. و ترسی از شداید و سختی‌هایی ندارند که در آینده فرا روی آنان است.

﴿وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَو بر گذشته (نیز) اندوهگین نمی‌شوند، چون آنها در گذشته جز کارهای شایسته انجام نداده‌اند. و چون ترسی ندارند و اندوهی بر آنان نیست از امنیت و سعادت و نیکی فراوانی که جز خدا کسی آن را نمی‌داند برخوردار خواهند شد.

سپس صفت‌شان را بیان کرد و فرمود: ﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْکسانی که به خدا و فرشتگان و کتاب‌ها و پیامبرانش، و به روز قیامت و تقدیر خیر و شر او ایمان آورده و با پرهیزگاری و به‌جای آوردن دستورات و پرهیز از منهیات، راستی ایما‌ن‌شان را نشان داده‌اند.

پس هرکس که مومنی پرهیزگار باشد، دوست خداوند است. بنابر این ﴿لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِبرای آنان در زندگانی دنیا و آخرت بشارت است،اما بشارت در دنیا ذکر خیر و محبت در دل‌های مومنان و خواب راستین، و برخورداری از لطف خدا و این‌که پروردگار برای او میسر گرداند که بهترین اعمال را انجام دهد و به نیکوترین اخلاق متصف گردد، و این‌که او را از اخلاق و رفتار زشت باز دارد.

و اما بشارت در آخرت، ابتدا به هنگام گرفتن ارواح است، همان طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ٣٠[فصلت: ۳۰]. «بی گمان کسانی که گفتند: پروردگار ما «الله» است سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان فرود می‌آیند (و می‌گویند:) نترسید و اندوهگین نشوید و شما را مژده باد و شاد شوید به بهشتی که وعده داده می‌شوید».

و در قبر نیز به خشنودی خدا و نعمت همیشگی مژده داده می‌شوند. و بشارت کامل در آخرت با ورود به باغهای بهشت و نجات از عذاب دردناک حاصل می‌شود.

﴿لَا تَبۡدِیلَ لِکَلِمَٰتِ ٱللَّهِوعده‌های خداوند هیچ دگرگونی نمی‌پذیرد، بلکه آنچه خداوند وعده داده حق است، و تغییر و دگرگونی در آن به وجود نمی‌آید، چون خداوند در گفتارش راستگوست، و هیچ‌کس نمی‌تواند در آنچه او مقرر نموده با وی مخالفت کند.

﴿ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُاین است رستگاری بزرگ چون مشتمل بر نجات از هر امر ناگوار و ناخوشایند و دست یابی به هر خواسته و آرزوی دوست داشتنی است. و رستگاری را در آن منحصر کرد، چون رستگاری برای غیر اهل ایمان و تقوا وجود ندارد.

حاصل مطلب این که مژده، هر خیر و ثوابی را در بر دارد، و خداوند در دنیا و آخرت آن را نتیجۀ ایمان و پرهیزگاری قرار داده است بنابراین، آن را به طور مطلق بیان فرمود و مقیدش نکرد.

آیه‌ی ۶۵:

﴿وَلَا یَحۡزُنکَ قَوۡلُهُمۡۘ إِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًاۚ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ٦٥[یونس: ۶۵]. «و سخنان آنان تو را اندوهگین نسازد، زیرا عزت کاملاً از آنِ خداست، او شنوای آگاه است».

سخنانی که تکذیب کنندگان دربارۀ تو می‌گویند و از این طریق به عیب‌جویی از تو و دینت می‌پردازند، شما را اندوهگین نسازد، و بد ان که این سخنان آنان را عزت و قدرت نمی‌بخشد و به شما نیز زیانی نمی‌رساند. ﴿إِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًاچرا که عزت کاملاٌ از آن خداست، به هرکس که بخواهد آن را می‌دهد و آن را از هرکس بخواهد می‌گیرد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿مَن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡعِزَّةَ فَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ جَمِیعًا[فاطر: ۱۰]. «هر کس عزت را می‌خواهد پس عزت، همگی از آن خداست». یعنی باید آن را با اطاعت از خدا بجویید. به دلیل این‌که بعد از آن فرموده است: ﴿إِلَیۡهِ یَصۡعَدُ ٱلۡکَلِمُ ٱلطَّیِّبُ وَٱلۡعَمَلُ ٱلصَّٰلِحُ یَرۡفَعُهُ[فاطر: ۱۰]. «سخن پاک به‌سوی او بالا می‌رود و کردار شایسته را بلند می‌نماید». و مشخص است که شما بر طاعت الهی قرار داری، و عزت خدا از آن شما و پیروانت است. ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِینَ[المنافقون: ۸]. «و عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است».

﴿هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُاو شنوای داناست. یعنی شنوایی او همۀ صداها را احاطه نموده است و هیچ چیزی بر او پوشیده نمی‌ماند، و آگاهی و دانایی او همۀ آشکارها و پنهانها را احاطه کرده است، پس به اندازۀ ذره‌ای در آسمان‌ها و زمین، نه کوچک‌تر از آن و نه بزرگتر از آن از پروردگارت پوشیده نمی‌ماند. و او تعالی سخن شما و دشمنانت را می‌شنود، و به طور مصل از آن آگاه است. پس به دانش و آگاهی خدا بسنده کن، زیرا هرکس از خدا بترسد خدا او را کافی است.

آیه‌ی ۶۷-۶۶:

﴿أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَمَا یَتَّبِعُ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَکَآءَۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا یَخۡرُصُونَ٦٦[یونس: ۶۶]. «و آگاه باش هرکس که در آسمان‌ها و زمین است از آن خداست. کسانی که غیر از خدا شریکانی را به فریاد می‌خوانند جز از گمان پیروی نمی‌کنند، و کارشان جز تخمین و دروغ گفته نیست».

﴿هُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَسۡمَعُونَ٦٧[یونس: ۶۷]. «او خدایی است که شب را برای شما پدید آورده است تا در آن آرامش یابید. بی‌گمان در این کار برای گروهی که می‌شنوند نشانه‌هاست».

خداوند متعال خبر می‌دهد که آفرینش، و فرمانروایی آسمان‌ها و زمین و تمام بندگانی که در آن دو می‌باشند از آن دو می‌باشند، و هرگونه که بخواهد در آنها تصرف می‌کند. پس همه از آن خدایند، و تحت تدبیر او هستند، ومسخر او می‌باشند، و سزاوار هیچ چیزی از عبادت نیستند و به هیچ وجهی شریک خدا نمی‌باشند.

بنابراین فرمود: ﴿وَمَا یَتَّبِعُ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَکَآءَۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّو کسانی که غیر از خدا شریکانی را به فریاد می‌خوانند، جز از گمان پیروی نمی‌کنند و گمان نیز آدمی را از حق بی‌نیاز نمی‌گرداند. ﴿وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا یَخۡرُصُونَو کارشان جز تخمین و دروغ گفته نیست.

پس اگر در این‌که می‌گوید: «معبودان‌شان شریکان خدا هستند» راست می‌گویند، بروند و از صفات آنان چیزی را بیاورند که با وجود آن معبودان‌شان سزاوار یک ذره عبادت گردند اما هرگز نمی‌توانند صفتی از صفات ربوبیت را برای آنان اثبات کنند. آیا کسی از معبودانشان هست که چیزی بیافریند؟ یا روزی بدهد و یا مالک چیزی از مخلوقات باشد؟ یا شب و روز را که خداوند آنها را مایۀ پایداری مردم قرار داده‌است بگرداند.

﴿هُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِو او خدایی است که شب را برای شما پدید آورده است تا به سبب تاریکی که زمین را می‌پوشاند در خواب و استراحت بیارامید. و اگر روشنایی ادامه می‌یافت آنها آرام نمی‌گرفتند.

﴿وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاو خداوند روز را روشن گردانیده است تا مردم به وسیلۀ روشنایی آن را ببیند و به کار و زندگی و کسب منافع دین و دنیای خود بپردازند.

﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَسۡمَعُونَبی‌گمان در این کار برای گروهی که (مطالبی را) از سر فهم و پذیرش و رهنمود شدن نه از روی خود بزرگ بینی و دشمنی از خداوند می‌شنوند نشانه‌هایی برای آنان وجود دارد. و با این آیات استدلال می‌کنند که فقط خداوند معبود یگانه و خداوند بر حق است و الوهیت غیر از او باطل است و او مهربان و دانا و حکیم است.

آیه‌ی ۷۰-۶۸:

﴿قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱلۡغَنِیُّۖ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ إِنۡ عِندَکُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بِهَٰذَآۚ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٦٨[یونس: ۶۸]. «گفتند: خداوند فرزندی برگرفته است، او پاک (و منزه) است او بی‌نیاز است. آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، هیچ دلیلی بر این (ادعا) ندارید، آیا به خداوند چیزی نسبت می‌دهید که نمی‌دانید»!.

﴿قُلۡ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ لَا یُفۡلِحُونَ٦٩[یونس: ۶۹]«بگو: به راستی آنان که بر خدا دروغ می‌بندند رستگار نمی‌شوند».

﴿مَتَٰعٞ فِی ٱلدُّنۡیَا ثُمَّ إِلَیۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ ٱلۡعَذَابَ ٱلشَّدِیدَ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ٧٠[یونس: ۷۰]. «بهره‌ای ازاین دنیا است، سپس بازگشت‌شان به‌سوی ماست، و آنگاه ما عذاب سخت را به سبب کفری که می‌ورزیدند به آنان می‌چشانیم».

خداوند متعال از تهمتی که مشرکان به پروردگار جهانیان می‌زنند خبر داده و می‌فرماید: ﴿قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗاگفتند: خداوند فرزندی برگرفته است. پس خداوند خویشتن را از چنین چیزی منزه قرار داده و می‌فرماید: ﴿سُبۡحَٰنَهُپاک (و منزه) است از آنچه ستمگران می‌گویند. و او فراتر از آن کمبودهایی است که به وی نسبت می‌دهند. سپس خداوند بر این مر چندین دلیل آورد.

دلیل اول: ﴿هُوَ ٱلۡغَنِیُّبی‌نیاز فقط منحصر در اوست، و از هر جهت و به هر صورت و از هر نظر بی‌نیاز است. پس او که بی‌نیاز است چرا برای خود فرزندی می‌گیرد؟ آیا به خاطر نیازی که به فرزند دارد این کار را می‌کند؟ این با بی‌نیازی او متضاد است، زیرا هیچ‌کس فرزندی بر نمی‌گیرد مگر این‌که به آن نیاز داشته باشد.

دلیل دوم: ﴿لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِآنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست. و این یک قاعدۀ جامع و فراگیر است و هیچ موجودی از اهل آسمان‌ها و زمین از آن بیرون نمی‌رود و همۀ مخلوق و بندگان خدا هستند.

و مشخص است که این صفت کلی و فراگیر منافی آن است که برای او فرزندی باشد، زیرا فرزند از جنس پدرش است و مخلوق و مملوک نخواهد بود. پس مالکیت او بر آسمان‌ها و زمین با فرزند داشتن متضاد است.

دلیل سوم: ﴿إِنۡ عِندَکُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بِهَٰذَآآیا دلیلی دارید که خدا فرزندی داشته باشد؟ و اگر آنان دلیلی داشتند آن را آشکار می‌کردند. و هنگامیکه خداوند آنها را به مبارزه طلبید و آنها از آوردن دلیل ناتوان شدند، بطلان گفته‌هایشان آشکار شد، و معلوم گشت که سخنی بدون علم و آگاهی است. بنابر این فرمود: ﴿أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَآیا چیزی را به خداوند نسبت می‌دهید که نمی‌دانید؟ زیرا این از بزرگ‌ترین کارهای حرام است.

﴿قُلۡ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ لَا یُفۡلِحُونَ٦٩بگو: به راستی آنان که بر خدا دروغ می‌ببندند به خواسته‌هایشان دست نمی‌یابند، و هدفشان حاصل نمی‌گردد، بلکه آنها در دنیا از کفر و دروغ خود بهره من می‌شوند، سپس به‌سوی خدا منتقل شده و به‌سوی او باز می‌گردند. و آنگاه عذاب سخت را به سبب کفری که می‌ورزیدند به آنان می‌چشاند. ﴿وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰکِنۡ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ[آل عمران: ۱۱۷]. «و خداوند بر آنان ستم نکرده است، بلکه آنان خودشان بر خویشتن ستم می‌کنند».

آیه‌ی ۷۳-۷۱:

﴿وَٱتۡلُ عَلَیۡهِمۡ نَبَأَ نُوحٍ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦ یَٰقَوۡمِ إِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکُم مَّقَامِی وَتَذۡکِیرِی بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَعَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡتُ فَأَجۡمِعُوٓاْ أَمۡرَکُمۡ وَشُرَکَآءَکُمۡ ثُمَّ لَا یَکُنۡ أَمۡرُکُمۡ عَلَیۡکُمۡ غُمَّةٗ ثُمَّ ٱقۡضُوٓاْ إِلَیَّ وَلَا تُنظِرُونِ٧١[یونس: ۷۱]. «و سرگذشت نوح را برای آنان بخوان، آنگاه که به قوم خود گفت: «ای قوم من! اگر ماندنِ من و پند دادنم به آیات خدا بر شما گران می‌آید، پس بر خدا توکل نموده‌ام. تصمیم قاطع بگیرید و انبازان خود را حاضر کنید سپس کارتان نباید بر خودتان پوشیده باشد. سپس آنچه را که می‌خواهید در حق من انجام دهید، دریغ نکنید و مرا مهلت ندهید».

﴿فَإِن تَوَلَّیۡتُمۡ فَمَا سَأَلۡتُکُم مِّنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ٧٢[یونس: ۷۲]. «و اگر (از دعوت من) روی گرداندید (به من زیانی نمی‌رسانید) و از شما پاداشی نخواسته بودم، مزد و پاداش من جز بر خدا نیست، و فرمان داده شده‌ام که از تسلیم شدگان باشم».

﴿فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِی ٱلۡفُلۡکِ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ خَلَٰٓئِفَ وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَاۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِینَ٧٣[یونس: ۷۳]. «پس او را تکذیب کردند و او و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم، و آنان را جانشین گردانیدیم، و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم. پس بنگر که سرانجام بیم داده شدگان چگونه شد»؟.

خداوند متعال به پیامبرش می‌فرماید: ﴿وَٱتۡلُ عَلَیۡهِمۡ نَبَأَ نُوحٍو سرگذشت نوح را برای قوم خود بخوان، آنگاه که به قومش را مدتی طولانی دعوت کرد و نهصد و پنجاه سال درمیان آنها ماند و آنان‌را به‌سوی خدا فراخواند، اما دعوت او جز سرکشی چیزی به آنان نیافزود. و آنها از نوح خسته و رنجیده شدند در حالی‌که او ÷سست و بیزار نگشته و از دعوت کردنِ آنها خسته نشده بود. پس به آنان گفت: ﴿یَٰقَوۡمِ إِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکُم مَّقَامِی وَتَذۡکِیرِی بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِای قوم من! اگر ماندن من نزد شما و یادآوری آنچه که به نفع شماست با آیات و دلایل و روشن بر شما دشوار آمده است و می‌خواهید به من آزار برسانید، یا حق را رد کنید. ﴿فَعَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡتُپس به منظور دور شدن هر شر و آزاری که می‌خواهید به من و دعوت من برسانید به خدا تکیه می‌کنم و بر او توکل می‌نمایم، چرا که ابزار و سلاح دفاعی من همین است و شما هر سپاه و تجهیزاتی را که می‌توانید آماده کنید. ﴿فَأَجۡمِعُوٓاْ أَمۡرَکُمۡو تصمیم قاطع بگیرید به صورتی که هیچ‌کس یک از شما باز نماند و از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نورزید. ﴿وَشُرَکَآءَکُمۡو انبازانی را که با خدا شریک می‌گیرند، آنهایی که می‌پرستید و به جای خدا که پررودگار جهانیان است دوست می‌دارید، حاضر کنید.

آنگاه کارتان نباید بر شما پوشیده و مشتبه باشد. بلکه باید ظاهر و آشکار باشد. ﴿ثُمَّ ٱقۡضُوٓاْ إِلَیَّسپس هر عقوبت و بدرفتاری که در توانتان هست با من انجام دهید. ﴿إِلَیَّ وَلَا تُنظِرُونِومهلت یک لحظه به من ندهید. پس این دلیلی قاطع و نشانۀ بزرگی است بر صحت رسالت او، چون او تنها بود و قبیله و لشکریانی نداشت که وی را حمایت کنند و پناه دهند. درحالیکه او دین آنها را فاسد قلمداد کرده و از خدایانشان عیب و ایراد گرفته بود.

و خشم و دشمنی آنها نسبت به نوح بیسار بسیار شدید بود، و آنها دارای قدرت و فرمانروایی نیز بودند، اما به آنها می‌گوید: شما و معبودانتان جمع شوید و هرکس را که می‌توانید بیاورید و به هر اندازه که می‌توانید نقشه بکشید و توطئه کنید، آنگاه اگر می‌توانید به من ضربه بزنید و دریغ نکنید. اما آنها نتوانستند کاری بکنند پس دانسته شد که به حقیقت او راستگوست و آنها در تهدیدهایی که می‌کنند دروغ می‌گویند. بنابر این گفت: ﴿فَإِن تَوَلَّیۡتُمۡپس اگر از آنچه که شما را به آن فرا می‌خوانم روی برگردانید، این عمل شما دلیل و برهانی ندارد، چون روشن است که به حق روی نمی‌آورید، بلکه از حقی که دلایل زیادی بر صحت آن وجود دارد روی می‌گردانید و به باطلی که دلایل بسیاری بر فاسد بودن آن وجود دارد روی می‌آورید.

با وجود این ﴿فَمَا سَأَلۡتُکُم مِّنۡ أَجۡرٍدر مقابل این‌که شما را دعوت می‌کنم، و در برابر این‌که دعوت مرا بپذیید از شما پاداشی نخواسته‌ام، تا مبادا بگویید: او آمده است تا مالهای ما را از دست ما بگیرد و آنگاه به خاطر این از پذیرش دعوت امتناع بورزید. ، ﴿إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِمزد و پاداش من را جز از خدا نمی‌خاهم. و نیز شما را به کاری دستور نداده‌ام که خودم به ضد آن عمل کنم، بلکه ﴿أُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَفرمان داده شده‌ام تا از تسلیم شدگان باشم. پس من اولین کسی هستم که شما را به آن فرمان می‌دهم ﴿فَکَذَّبُوهُپس نوح آنان را شب و روز و به صورت پنهان و آشکار فراخواند اما دعوت و فراخوانی او جز گریز و فرار بر آنان نیافزود، و تکذیبش کردند، ﴿فَنَجَّیۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِی ٱلۡفُلۡکِو او و کسانی را که با وی در کشتی بودند که به وی دستور دادیم زیر نظر ما آن را بسازد نجات دادیم و به و گفتیم هرگاه تنور پر شد، ﴿ٱحۡمِلۡ فِیهَا مِن کُلّٖ زَوۡجَیۡنِ ٱثۡنَیۡنِ وَأَهۡلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیۡهِ ٱلۡقَوۡلُ وَمَنۡ ءَامَنَ[هود: ۴۰]. «در کشتی از هر حیوانی یک جفت سوار کن، و خانواده‌ات را نیز سوار کن مگر کسی‌که از پیش بر (هلاکت) آنها سخن رفته بود». و کسانی را که ایمان آورده‌اند نیز سوار کن و او چنین کرد، پس خداوند به آسمان دستور داد تا آب فراوانی بباراند، و زمین و چشمه‌هایی را جوشاند و آب آسمان و زمین در جایی به هم رسیدند که خداوند مقدر کرده بود. ﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ١٣[القمر: ۱۳]. «و او را بر (کشتی) تخته دار و میخ آجین سوار کردیم». ﴿تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا[القمر: ۱۴]. «که زیر نظر ما حرکت می‌کرد». ﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ خَلَٰٓئِفَو آنان را بعد از هلاک ساختن تکذیب کنندگان در زمین جایگزین گردانیدیم.

سپس خداوند در نسل نوح برکت انداخت و تنها نسل و فرزندان او را باقی گذاشت و آنها را در مناطق مختلف زمین پخش کرد. ﴿وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَاو کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند بعد از تبیین حق و اقامه دلیل غرق نمودیم. ﴿فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِینَپس بنگر که سرانجام بیم داده شدگان چه شد؟ سرانجام آنها هلاکت خوار کننده و لعنت و نفرین پی در پی در میان تمام نسل‌هایی گشت که پس از آنها می‌آیند. به گونه‌ای که چیزی جز سرزنش و نکوهش و عیب و طعنه در مورد آنان سرزنش و نکوهش وعیب و طعنه در مورد آنان نمی‌شنوی. پس این تکذیب کنندگان باید بپرهیزند از این‌که به رسوایی و هلاکتی گرفتار شوند که اقوام تکذیب کننده به ان گرفتار شدند.

آیه ۷۴:

﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ بِهِۦ مِن قَبۡلُۚ کَذَٰلِکَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡمُعۡتَدِینَ٧٤[یونس: ۷۴]. «آنگاه پس از او پیامبرانی را به‌سوی قومشان فرستادیم، آنان برایشان دلایل روشن آوردند، اما ایشان هرگز بر آن نبودند به آنچه که پیش از این تکذیب نموده بودند، ایمان بیاورند. بدینسان دل‌های متجاوزان را مهر می‌زنیم».

﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡپس از نوح ÷پیامبرانی را به‌سوی قومشان فرستادیم، که آنها را تکذیب کردند. پیامبران آنها را هدایت فرا می‌خواندند و آنها را از عوامل نابودی و هلاکت برحذر می‌داشتند. ﴿فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِو برایشان دلایل روشن آوردند، هر پیامبری دعوتش را با دلایل روشن ارائه می‌داد. ﴿فَمَا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ بِهِۦ مِن قَبۡلُاما ایشان هرگز بر آن نبودند که به آنچه که پیش از این تکذیب کرده بودند، ایمان بیاورند. یعنی وقتی که پیامبر پیش آنها آمد و آنها را تکذیب کردند خداوند آنها را مجازات کرده و به کیفر آن بر دل‌هایشان مهر زد و بعد از آنکه توانایی ایمان آوردن را داشتند میان آنها و ایمان آوردن حایل قرار داد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَنُقَلِّبُ أَفۡ‍ِٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ کَمَا لَمۡ یُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ[الأنعام: ۱۱۰]. «و دل‌ها و چشم‌هایشان را دگرگون می‌کنیم آن‌گونه که اولین بار به آن ایمان نیاورند». بنابر این در اینجا فرمود: ﴿کَذَٰلِکَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡمُعۡتَدِینَبدینسان بر دل‌های متجاوزان مهر می‌زنیم پس هیچ خبری وارد آن نمی‌شود و خداوند بر آنها ستم نکرد، بلکه آنان خودشان با نپذرفتن حق و تکذیب پیامبران بر خویشتن ستم کردند.

آیه‌ی ۷۵:

﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ وَهَٰرُونَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِۦ بِ‍َٔایَٰتِنَا فَٱسۡتَکۡبَرُواْ وَکَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِینَ٧٥[یونس: ۷۵]. «سپس بعد از آنان موسی و هارون را با آیات خود به‌سوی فرعون و سران قوم او فرستادیم ولی تکبر ورزیدند و گروهی گناهکار بودند».

﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰو بعد از این پیامبران که خداوند آنها را به‌سوی قوم‌های تکذیب کننده و هلاک شده فرستاده بود، موسی بن عمران، کلیم رحمان، و یکی از پیامبران اولوالعزم و پیشوایان بزرگ را فرستاده که آیین‌های بزرگ و گسترده بر آنها نازل شده است. ﴿وَو برادرش ﴿هَٰرُونَهارون را وزیر او قرار دادیم و آن دو را ﴿إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِبه‌سوی فرعون و سران و بزرگان دربار او فرستادیم. چون تودۀ مردم پیرو سرانشان هستند ﴿بِ‍َٔایَٰتِنَاموسی و هارون را با آیات خود فرستادیم که بر راست بودن آنچه از توحید خدا و نهی از پرستش غیر وی آورده بودند دلالت می‌نمود. ﴿فَٱسۡتَکۡبَرُواْپس آنها بعد از این‌که به حقانیت آن یقین کردند از روی ستم، خود را پذیرفتن آن بزرگ‌تر انگاشتند و تکبر ورزیدند ﴿وَکَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِینَو گروهی گناهکار بودند. یعنی به گناه‌کاری و تکذی کردن عادت کرده بودند.

آیه‌ی ۷۷-۷۶:

﴿فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُوٓاْ إِنَّ هَٰذَا لَسِحۡرٞ مُّبِینٞ٧٦[یونس: ۷۶]. «و هنگامی‌که از نزد ما حق به آنان رسید، گفتند: به راستی این جادوی آشکاری است».

﴿قَالَ مُوسَىٰٓ أَتَقُولُونَ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَکُمۡۖ أَسِحۡرٌ هَٰذَا وَلَا یُفۡلِحُ ٱلسَّٰحِرُونَ٧٧[یونس: ۷۷]. «موسی گفت: آیا حق(ی ‌را) که به‌سوی شما آمده است سحر می‌نامید؟ آیا این جادو است؟ و جادوگران رستگار نمی‌شوند».

﴿فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَاو هنگامی‌که از سوی ما حق به آنان رسید، حقی که از جانب خداوند بود، آن ذات بزرگواری که همۀ موجودات در برابر عظمت او سر تسلیم فرود آورده‌اند، و او پروردگار جهانیان است و تمام مخلوقات را با نعمت‌های خود پرورش داده است، هنگامی که این حق توسط موسی به آنان رسید، آن را رد کردند، ﴿قَالُوٓاْ إِنَّ هَٰذَا لَسِحۡرٞ مُّبِینٞو گفتند: این جادوی آشکار است. آنها به روی گردانی و نپذیرفتن اکتفا نکردند، بلکه آن را باطل‌ترین باطل که سحر است به حساب آوردند، سحر هم یک نوع متشبه کردن و وارونه جلوه دادن (حقایق) است. و به واژه‌ی «سحر» هم اکتفا نکردند بلکه گفتند: جادوی روشن و اشکار است. در حالی که حق روشن بود. بنابر این ﴿قَالَ مُوسَىٰٓموسی با سرزنش آنها حق را رد کردند که حق را جز ستمگرترین مرم کسی رد نمی‌کند به آنان گفت: ﴿أَتَقُولُونَ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَکُمۡ«آیا حق (را) چون به‌سوی شما آمد سحر می‌نامید؟ یعنی به آن می‌گویید جادوی آشکاری است؟ ﴿أَسِحۡرٌ هَٰذَابه محتوای این پیام و ویژگی آن بنگرید، آیا این دو جادو است؟ زیرا در نگاه اول معلوم می‌شود که آن حق است. ﴿وَلَا یُفۡلِحُ ٱلسَّٰحِرُونَو جادوگران در دنیا رستگار نمی‌شوند. پس بنگرید که سرانجام از آنچه کسی است، و چه کسی رستگار می‌شود و کامیابی در دست چه کسی است؟ و آنها بعداً دانستند که موسی رستگار شد و موفقیت دنیا و آخرت را به دست آورد.

آیه‌ی ۷۸:

﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَیۡهِ ءَابَآءَنَا وَتَکُونَ لَکُمَا ٱلۡکِبۡرِیَآءُ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا نَحۡنُ لَکُمَا بِمُؤۡمِنِینَ٧٨[یونس: ۷۸]. «گفتند: آیا پیش ما آمده‌ای تا ما را از چیزهایی که پدران و نیاکان خود را بر آن نیافته‌ایم منصرف گردانی؟ و می‌خواهید دراین سرزمین بزرگی و مهتری برای شما دو نفر باشد؟ ما به شما ایمان نمی‌آوریم».

﴿قَالُوٓاْآنها در حالی که سخن موسی را رد می‌کردند، به او گفتند: ﴿أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَیۡهِ ءَابَآءَنَاآیا تو پیش ما آمده‌ای تا ما را از شرک و پرستش غیر خدا که پدران خود را بر آن یافته‌ایم باز داری؟ و ما را دستور می‌دهی تا تنها خدایی را که شریکی ندارد عبادت کنیم ؟ پس آنان سخنان پدران و گمراهشان را حجت و دلیل قرار دادند و به وسیلۀ آن حقی را که موسی ÷پیش آنه آورده بود رد کردند.

﴿وَتَکُونَ لَکُمَا ٱلۡکِبۡرِیَآءُ فِی ٱلۡأَرۡضِو شما دو نفر پیش ما آمده‌اید تا رئیس باشید و مهتری و بزرگی برای شما دو نفر باشد. آمده‌اید تا ما را از سرزمینمان بیرون کنید. آنها با این سخنان می‌خواستند عوام فریبی کنند و مردمان نادان را گول بزنند و آنان را بر دشمنی با موسی و ایمان نیاوردن به او تحریک کنند.

و کسی که حقایق را بداند و خوب و بد را تشخیص بدهد چنین استدلال نمی‌کند، زیرا دلیل جز با حجت و دلیل رد نمی‌شود. اما کیس که حق را اورده است با این دلایل پوچ و واهی گفتار او رد شود مبین ناتوانی طرف است و این‌که او نمی‌تواند چیزی را بیاورد که ادعای طرفش را رد نماید، چون اگر او دلیلی داشت آن‌را ارائه می‌داد، و به این پناه نمی‌برد که بگوید: قصد شما این یا آن است، خواه در بیان قصد و نیت طرف مقابلش راستگو باشد یا دروغگو. حال آنکه هرکس موسی و دعوت او را بشناسد، می‌دند که او قصد ریاست طلبی و حکمرانی بر زمین را نداشته است، بلکه قصد او به مانند قصد دیگر پیامبران هدایت مردم و راهنمایی آنان به‌سوی چیزی است که نفع آنان در آن می‌باشد.

اما همانطور که خودشان گفتند: ﴿وَمَا نَحۡنُ لَکُمَا بِمُؤۡمِنِینَو ما به شما ایمان نمی‌آوریم، از روی تکبر و سرکشی ایمان نیاوردند، اما نه به خاطر باطل بودن آنچه که موسی و هارون آورده بودند، یا به خاطر این‌که اشتباهی در آن باشد، و نه به خاطر دیگر دلایل، بلکه تنها از روی ستم و دشمنی و بلند پروازی‌هایی که موسی و هارون را به آن متهم کردند و خودشان هم درپی آن بودند.

آیه‌ی ۸۱-۷۹:

﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ٱئۡتُونِی بِکُلِّ سَٰحِرٍ عَلِیمٖ٧٩[یونس: ۷۹]. «و فرعون گفت: همۀ جادوگران ماهر و دانا را نزد من آورید».

﴿فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ٨٠[یونس: ۸۰]. «و هنگامی‌که جادوگران آمدند، موسی به آنان گفت: آنچه شما می‌خواهید بیافکنید، بیاندازید».

﴿فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُۖ إِنَّ ٱللَّهَ سَیُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ٨١[یونس: ۸۱]. «و هنگامی که افکندند، موسی گفت: آنچه را آورده‌اید جادو است، همانا خداوند آن‌را باطل خواهد کرد، بدون شک خداوند کار تباهکاران را شایسته و سودمند نمی‌گرداند».

﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُفرعون با حقی که موسی آورده بود مبارزه کرد، و به منظور به اشتابه انداختن قومش گفت: ﴿ٱئۡتُونِی بِکُلِّ سَٰحِرٍ عَلِیمٖهمۀ جادوگران ماهر را نزد من بیاورید. پس کسانی را به شهرهای مصر فرستاد تا انواع جادوگران را ـ علی رغم اختلاف و تفاوتی که در جنس و طبقات آنان بود ـ پیش او آوردند. ﴿فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُو هنگامی که جادوگران برای مقابله با موسی آمدند، ﴿قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَموسی به آنان گفت: هر چیزی را که می‌خواهید بیاندازید عملی کنید و من برای شما تعیین نمی‌کنم که فلان چیز را بیاندازید. این به خاطر آن بود که موسی به پیروز شدن خود یقین داشت، و به آنان و به آنچه آورده بودند اهمیتی نمی‌داد. ﴿فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْو هنگامی‌که ریسمان‌ها و عصاهایشان را انداختند، انگار مارهایی شدند که حرکت می‌کردند. ﴿قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُموسی گفت: این جادوی واقعی و بزرگ است، اما با وجود بزرگی آن ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَخداوند قطعاً آن را باطل خواهد کرد، همانا خداوند کار تباهکاران را شایسته و سودمند نمی‌گرداند. چون آنها با این کار می‌خواهندباطل بر حق پیروز شود، و چه فساد و تباهی بزرگ‌تر از این وجود دارد؟!.

نیز هر فساد کننده‌ای که نقشه‌ای بکشد یا توطئه‌ای بکند کارش باطل و نابود خواهد گشت. گرچه زمانی کار او رونق بگیرد، اما سرانجام آن اضمحلال و نابودی است. ولی اصلاح کنندگانی که هدف‌شان رضای خداست و کارها و وسایلی که از آن است،اه می‌کنند مشروع و به انجام آن دستور داده است، خداوند کارهایشان را ساماندهی کرده، و آن را پیش می‌برد و همیشه آن را رونق می‌دهد. پس موسی عصای خود را انداخت و همۀ آنچه را که جادوگران درست کرده بودند بلعید و جادویشان باطل شد و باطل آنها نابودگردید.

آیه ۸۳-۸۲:

﴿وَیُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٨٢[یونس: ۸۲]. «و خداوند با سخنان خود حق را پایدار و ماندگار می‌نماید گرچه کافران نپسندند».

﴿فَمَآ ءَامَنَ لِمُوسَىٰٓ إِلَّا ذُرِّیَّةٞ مِّن قَوۡمِهِۦ عَلَىٰ خَوۡفٖ مِّن فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِمۡ أَن یَفۡتِنَهُمۡۚ وَإِنَّ فِرۡعَوۡنَ لَعَالٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَ٨٣[یونس: ۸۳]. «پس هیچ‌کس به موسی ایمان نیاورد مگر جوانانی از بنی‌اسرائیل (آن هم) با ترس از فرعون و سرانشان که مبادا آنان را از این دین برگردانند. بی‌گمان فرعون در زمین طغیان کرده بود و از زمرۀ متجاوزان بود».

﴿وَیُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٨٢و خداوند با سخنان خود حق را پایدار و ماندگار می‌سازد گرچه کافران نپسندند.

پس جادوگران وقتی که حق برای‌شان روشن شد تسلیم شدند و ایمان آوردند. فرعون آنها را به اعدام و قطع کردن دست‌ها و پاهایشان تهدید کرد. اما آنها به تهدید او توجهی نکردند و بر ایما‌ن‌شان پایدار ماندند. و اما فرعون و سران قومش و پیروان آنها ایمان نیاوردند و همچنان در سرکشی خود سرگردان ماندند.

بنابراین فرمود: ﴿فَمَآ ءَامَنَ لِمُوسَىٰٓ إِلَّا ذُرِّیَّةٞ مِّن قَوۡمِهِپس هیچ کس به موسی ایمان نیاورد مگر جوانانی از بنی اسراییل، آنان وقتی که ایمان در دل‌هایشان جای گرفت با ترس و هراس بردباری کردند. ﴿عَلَىٰ خَوۡفٖ مِّن فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِمۡ أَن یَفۡتِنَهُمۡبا ترس از فرعونو سران‌شان که مبادا آنان را از دین‌شان برگردانند. ﴿وَإِنَّ فِرۡعَوۡنَ لَعَالٖ فِی ٱلۡأَرۡضِو بی‌گمان فرعون قدرت و فرمانروایی گسترده‌ای داشت. پس شایسته است که آنها نیز از عذاب و هجوم فرعون بترسند. ﴿وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَو به ویژه او (فرعون) در ستم و تجاوز از حد گذشته بود.

و حکمت این‌که خدا بهتر می‌داند جز جوانانی از قوم موسی کسی به او ایمان نیاورد این است که جوانان زودتر حق را می‌پذیرند، و زودتر از آن فرمان می‌برند، به خلاف پیرمردان و امثال‌شان که بر کفر پرورش یافته‌اند، زیرا آنها به خاطر عقاید فاسدی که در دل‌هایشان جای گرفته و ماندگار شده است نسبت به دیگران از حق دورترند.

آیه ۸۴:

﴿وَقَالَ مُوسَىٰ یَٰقَوۡمِ إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ فَعَلَیۡهِ تَوَکَّلُوٓاْ إِن کُنتُم مُّسۡلِمِینَ٨٤[یونس: ۸۴]. «و موسی گفت: ای قوم من! اگر شما به خدا ایمان آورده‌اید پس بر او توکل کنید اگر خود را به او تسلیم کرده‌اید».

﴿وَقَالَ مُوسَىٰوموسی قومش را به بردباری توصیه کرد و وسایلی را که در این امر به کمک‌شان می‌آید به آنان تذکر داد و گفت: ﴿إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِای قومن! اگر شما به خدا ایمان آورده اید، پس به مقتضای ایمان عمل کنید. ﴿فَعَلَیۡهِ تَوَکَّلُوٓاْ إِن کُنتُم مُّسۡلِمِینَبه وی تکیه کنید، و به او پناه ببرید و از او یاری بجویید، اگر خود را به او تسلیم کرده‌اید.

آیه‌ی ۸۵:

﴿فَقَالُواْ عَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ٨٥[یونس: ۸۵]. «پس مؤمنان گفتند: برخدا توکل می‌کنیم، پروردگارا! ما را دستخوش فتنۀ ستمکاران مگردان».

﴿فَقَالُواْآنها با فرمان بردن از این دستور گفتند: ﴿عَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَبر خدا توکل نمودیم، پروردگار! ستمکاران را بر ما مسلط مگردان که ما را به فتنه مبتلا کنندو از دین برگردانند، یا ما را شکست دهند و با این کار دچار فتنه شوندو بگویند: اگر این‌ها بر حق بودند شکست نمی‌خوردند.

آیه‌ی ۸۶:

﴿وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِکَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَٰفِرِینَ٨٦[یونس: ۸۶]. «و ما را به فضل و رحمت خود از گروه کافران رهایی بخش».

﴿وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِکَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَٰفِرِینَ٨٦و ما را به فضل و رحمت خود از گروه کافران نجات بده، تااز شر آنها در امان بمانیم و آیین وقوانین دین رااقامه کنیم، بدون این‌که کسی با ما مخالفت و ستیزه‌جویی کند.

آیه ۸۷:

﴿وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِیهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِکُمَا بِمِصۡرَ بُیُوتٗا وَٱجۡعَلُواْ بُیُوتَکُمۡ قِبۡلَةٗ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٨٧[یونس: ۸۷]. «و به موسی و برادرش وحی کردیم که برای قوم خود خانه‌هایی در مصر برگزینند و خانه‌هایتان را محل برگزاری نماز قرار دهید، و نماز را بر پا دارید و مؤمنان را مژده بده».

﴿وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِیهِو هنگامی که از جانب فرعون و قومش بر بنی اسراییل سخت‌گیری شد و فرعونو قومش خواستند آنها را از دینشان برگردانند، به موسی و هارون وحی کردیم. ﴿أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِکُمَا بِمِصۡرَ بُیُوتٗاقوم خود را دستور دهید که برای خود در مصر خانه درست کند تا بتوانند در آن پنهان شوند. ﴿وَٱجۡعَلُواْ بُیُوتَکُمۡ قِبۡلَةٗو چون شما نمی‌توانیددر کلیساها و عبادتگاه‌های عمومی نماز بگزارید خانه‌هایشان را محل برگزاری نماز قرار دهید. ﴿وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَو نماز را برپا دارید، زیرا نماز در همۀ کارهایتان به شما کمک مین ماید. ﴿وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَو مومنان را به فرارسیدن کمک خدا و پیروزی دینشان مژده بده [الشرح: ۵-۶]. ﴿فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرًا٥ إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرٗا٦[الشرح: ۵-۶]. «زیرا به دنبال سختی آسانی است و با سختی، آسانی همراه است». و هرگاه اندوه شدت بگیرد و اوضاع و احوال وخیم شود خداوند گشایش می‌آورد. پس وقتی موسی دید که فرعون و قومش سنگدلی می‌کنندو اعراض می‌نماید علیه آنها دعا کرد، و هارون بر دعایش آمین گفت: پس فرمود:

آیه ۸۸:

﴿وَقَالَ مُوسَىٰ رَبَّنَآ إِنَّکَ ءَاتَیۡتَ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَأَهُۥ زِینَةٗ وَأَمۡوَٰلٗا فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِکَۖ رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَلَا یُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ یَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَ٨٨[یونس: ۸۸]. «و موسی گفت: پروردگارا! تو به فرعون و سران قومش در دنیا زینت و اموال داده‌ای، پروردگارا تا (مردم را) از راه تو گمراه سازند. پروردگارا! مال‌هایشان را نابود نما و بر دل‌هایشان (بند قسوت) را محکم کن تا ایمان نیاورند مگر آنکه به عذاب دردناک گرفتارآیند».

﴿رَبَّنَآ إِنَّکَ ءَاتَیۡتَ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَأَهُۥ زِینَةٗپروردگارا! تو به فرعون و سران قومش در نیا زینت وا موال فراوان داده‌ای که با آن خود را می‌آرایند، زینت‌هایی از قبیل زیور آلات و لباس‌ها و خانه‌های آراسته و سواری‌های خوب و خدمت گزاران. ﴿وَأَمۡوَٰلٗاو مال‌های زیاد و فراوانی ﴿فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِکَدر زندگانی دنیا به آنان داده‌ای، پروردگارا تا (مردم را) از راه تو گمراه سازند. یعنی از مال‌هایشان برای گمراه کردن مردم کمک می‌گیرند، پس هم خود گمراه می‌شوند و هم دیگران را گمراه می‌سازند ﴿رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِکَۖ رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡپروردگارا! مال‌هایشان را یا از بین ببر و یا آن‌را همچون سنگ بگردان که غیر قابل استفاده باشد. ﴿وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡو بند (قسوت) را بر دل‌هایشان محکم کن، و آنها را سنگدل بگردان، ﴿فَلَا یُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ یَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَتا ایمان نیاورند مگر آنکه به عذاب دردناک گرفتار آیند. موسی این را از روی خشم و عصبانیت گفت، چرا که بر ارتکاب حرام جرات کردند و بندگان خدا را فاسد گرداندند، و از راه وی بازداشتند. و چون موسی کاملاً می‌دانست که خداوند به زودی آنها را بر کارهایی که کرده‌اند با بستن دروازۀ ایمان به روی آنها مجازات خواهد کرد.

آیه ۸۹:

﴿قَالَ قَدۡ أُجِیبَت دَّعۡوَتُکُمَا فَٱسۡتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِیلَ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡلَمُونَ٨٩[یونس: ۸۹]. «(خداوند) فرمود: دعای شما پذیرفته شد، پس پایداری کنید و از راه کسانی پیروی نکنید که نادانند».

﴿قَالَ‌خداوند متعال فرمود:﴿قَدۡ أُجِیبَت دَّعۡوَتُکُمَادعای شما پذیرفته شده است. از این آیه بر می‌آید که موسی دعا می‌کرد و هارون آمین می‌گفت. نیز از این آیه استنباط می‌شود کسی که آمین بگوید در آن دعا شریک است ﴿فَٱسۡتَقِیمَاپس بر دینتان پایداری کنید، و دعوت خود را ادامه بدهید، ﴿وَلَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِیلَ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡلَمُونَو شما از راه نادانان گمراه که از راه راست منحرف گشته و راه‌های جهنم را در پیش گرفته‌اند پیروی نکنید.

پس خداوند موسی را دستور داد تا شب هنگام بنی‌اسراییل را با خود ببرد، و او را خبر داد که فرعونیان وی را دنبال خواهند کرد و فرعون کسانی را به شهرها فرستاد که مردم را جمع کنند، و می‌گفتند: ﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِیلُونَ٥٤ وَإِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ٥٥ وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَٰذِرُونَ٥٦[الشعراء: ۵۴-۵۶]. «همان موسی و موقش گروه اندکی هستند و آنها بر ما خشمگین بوده و ما همۀ آمادۀ (نبرد با آنان) هستیم».

پس فرعون لشکریان دور و نزدیک خود را جمع کرد و بنی اسرایل را دنبال نمود ﴿بَغۡیٗا وَعَدۡوًادر حالی که بر موسی و قومش تجاوزگر بودند و در زمین سرکشی می‌کردند. و هرگاه تجاوز و گناه شدت بگیرد و ریشه بداوند منتظر عقوبت و عذاب خدا باش.

آیه ۹۰:

﴿وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ وَجُنُودُهُۥ بَغۡیٗا وَعَدۡوًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَدۡرَکَهُ ٱلۡغَرَقُ قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِیٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ٩٠[یونس: ۹۰]. «و بنی‌اسراییل را از دریا عبور دادیم، آنگاه فرعون و لشکریانش از روی ستم و تجاوزکاری در پی ایشان راه افتادند تا هنگامی که غرقاب فرعون را در خود گرفت، گفت: ایمان آوردم که معبودی نیست مگر کسی که بنی‌اسراییل به او ایمان آورده‌اند و من از فرمان برداران هستم».

﴿وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡبَحۡرَوقتی موسی به دریا رسید خداوند به او وحی کرد که دریا را با عصایش بزند، پس او عصایش را به دریا زد، آنگاه دوازده راه در آن شکافته شد، و بنی اسراییل در این راهها حرکت کردند، و فرعون و لشکریانش به دنبال آنها به دریا زدند وقتی موسی و قومش همه به طور کامل از دریا بیرون رفتند و فرعون و لشکریانش در آن داخل شدند خداوند دریا را دستور داد و امواج آن از هر سو بر فرعون و لشکریانش تلاطم گرفت و آنها را غرق کرد، در حالی که بنی اسراییل این منظرۀ هولناک را نگاه می‌کردند. وقتی که غرقاب فرعون را در برگرفت و به هلاک شدن خودش یقین حاصل کرد، ﴿قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِیٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِیلَگفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی نیست مگر خدایی که بنی اسراییل به او ایمان آورده‌اند، و خداوند معبود به حق است، کسی که هیچ معبود راستینی جز او نیست. ﴿وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَو من از فرمانبرداران از دین خدا و آنچه موسی آورده است می‌باشم.

آیه ۹۱:‌

﴿ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَیۡتَ قَبۡلُ وَکُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ٩١[یونس: ۹۱]. «آیا اکنون (ایمان می‌آوری) حال آنکه قبلاً نافرمانی می‌کردی و از تباهکاران بودی»؟!

خداوند متعال با بیان این‌که ایمان در این حالت برای او فایده‌ای ندارد، فرمود: ﴿ءَآلۡـَٰٔنَآیا اکنون ایمان می‌آوری و به رسالت پیامبر خدا اقرار می‌کنی ﴿وَقَدۡ عَصَیۡتَ قَبۡلُحال آنکه قبلاً با انجام گناهان و کفر و تکذیب به ستیز برخاسته بودی، ﴿وَکُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِینَو ازتباهکاران بودی؟ پس ایمان به تو فایده‌ای نمی‌دهد، همانطور که شیوۀ الهی چنین است که وقتی کافران به حالت اضطرار برسند ایمان آوردنشان به آنان سودی نمی‌دهد، چون ایمانشان ایمانی است ناشی از مشاهده و دیدن. همانند ایمان آوردن کسی که وارد قیامت می‌شود، زیرا ایمانی فایده می‌دهد که به غیب باشد و صاحبش ندیده ایمان بیاورد.

آیه‌ی ۹۳-۹۲:

﴿فَٱلۡیَوۡمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنۡ خَلۡفَکَ ءَایَةٗۚ وَإِنَّ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ عَنۡ ءَایَٰتِنَا لَغَٰفِلُونَ٩٢[یونس: ۹۲]. «پس امروز ما لاشۀ تو را می‌رهانیم تا برای کسانی که پس از تو می‌آیند مایۀ عبرتی باشی، بی‌گمان بسیاری از مردم از آیات ما غافل و بی‌خبرند».

﴿وَلَقَدۡ بَوَّأۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مُبَوَّأَ صِدۡقٖ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ فَمَا ٱخۡتَلَفُواْ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُۚ إِنَّ رَبَّکَ یَقۡضِی بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ٩٣[یونس: ۹۳]. «و بنی‌اسراییل را در جایگاه خوب و پسندیده‌ای جای دادیم و از پاکیزه‌ها بدیشان روزی دادیم. و اختلاف نورزیدند مگر وقتی که دانش و آگاهی به آنان رسید. بی‌گمان پروردگارت روز قیامت دربارۀ چیزی که در آن اختلاف داشتند در میان آنان داوری می‌کند».

﴿فَٱلۡیَوۡمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنۡ خَلۡفَکَ ءَایَةٗمفسران گفته‌اند: از آنجا که فرعون در دل‌های بنی اسرائیل رعب و وحشت بزرگی داشت، انگار آنان غرق شدن وی را باور نکرده بودند ود ر آن شک داشتند، پس خداوند دریا را دستور داد تا جسد او را به مکان بلندی بیاندازد تا برای آنان مایۀ عبرت و اندرز باشد. ﴿وَإِنَّ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ عَنۡ ءَایَٰتِنَا لَغَٰفِلُونَو بسیاری از مردم از آیات ما بی‌خبرند. بنابراین، نشانه‌های ما را مکر می‌بینند، اما به خاطر توجه نکردن به آنها فایده نمی‌برند. اما کسی که عقل و قلبی بیدار دارد آیات خدا را بزرگ‌ترین دلیل بر صحت آنچه پیامبران آورده‌اند می‌داند. ﴿وَلَقَدۡ بَوَّأۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مُبَوَّأَ صِدۡقٖو بنی‌اسراییل را در جایگاه خوب و پسندیده‌ای جان دادیم. یعنی خداوند آنها را در خانه‌های خاندان فرعون جای داد، و آنان رادر سرزمین و دیار آنها جایگزین کرد. ﴿وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِو پاکیزه‌ها را به آنان روزی دادیم، از قبیل خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها وغیره.

﴿فَمَا ٱخۡتَلَفُواْ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُپس در مورد حق با یکدیگر اختلاف نورزیدند مگر وقتی که دانش و آگاهی به آنان رسید، آگاهی ود انشی که می‌بایست اتحاد و یکپارچگی آنان را بهد نبال داشته باشد، اما برخی بر برخی دیگر ستم کردند و بسیاری از آنان خواستها و اهدافی داشتند که باحق مخالف بود. بنابر این در میان خود به اختلاف زیادی دچار شدند. ﴿إِنَّ رَبَّکَ یَقۡضِی بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَبی‌گمان و پروردگارت روز قیامت دربارۀ چیزی که در آناختلاف داشتند از روی حکم دادگرانه‌ی خود از علم تام و قدرت فراگیر وی نشأت می‌گیرد، در میان آنان داوری می‌کند.

و اختلاف مرض کشنده‌ای است که برای اهل دین صحیح پیش می‌آید، زیرا شیطان وقتی ناامید شد از این که بندگان از وی پیروی نمی‌نمایند و دین را به صورت کامل ترک نمی‌کنند، برای ایجاد اختلاف و انداختن حسد و دشمنی میان آنها تلاش می‌کند، پس این سبب بروز اختلاف می‌شود. سپس گمراه قلمداد کردن یکدیگر و دشمنی‌شان با یکدیگر سبب رضایت و روشنی چشمان شیطان معلون می‌گردد.

آنان پروردگارشان یکی است، و پیامبرشان یکی است، و دینشان یکی است و منافع عمومی آنها یکی است، پس چرا اختلاف می‌ورزند؟ چرا که اختلاف، همبستگی و اتحاد آنها را پراکنده می‌نماید و انسجام و نظام آنها را از هم می‌پاشد، و در نتیجه بسیاری از منافع دینی و دنیوی را از دست داده و بسیاری از امور دینی از بین می‌رود؟

بار خدایا! از تو می‌جوییم به لطفی که نسبت به بندگان مومن خویش داری، شکاف و از هم پاشیدگی آنان را باری دیگر پیوند ده، و انس و الفت را در میان آنان برقرار کن، ای پروردگار بزرگ و بخشنده!.

آیه‌ی ۹۵-۹۴:

﴿فَإِن کُنتَ فِی شَکّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ فَسۡ‍َٔلِ ٱلَّذِینَ یَقۡرَءُونَ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِکَۚ لَقَدۡ جَآءَکَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِینَ٩٤[یونس: ۹۴]. «پس اگر دربارۀ چیزی که بر تو نازل کرده‌ایم، در شک و تردید هستی از آنان که پیش از تو کتاب می‌خواندند بپرس. بی‌گمان از سوی پروردگارت حق برای تو آمده است. پس، از شک کنندگان مباش».

﴿وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ٩٥[یونس: ۹۵]. «و نیز ازآنان مباش که آیات خدا را تکذیب کردند، آنگاه از زیانکاران خواهی بود».

خداوند متعال به پیامبرش صمی‌فرماید: ﴿فَإِن کُنتَ فِی شَکّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَاگر دربارۀ‌چیزی که بر تو نازل کرده‌ایم شک و تردید داری که آیا درست است یا نادرست؟ ﴿فَسۡ‍َٔلِ ٱلَّذِینَ یَقۡرَءُونَ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِکَاز اهل کتاب منصف و علمای راسخ بپرس، زیرا آنان به راست بودن آنچه ه تو از آن خبر داده‌ای و موافق بودن آنبا کتابی که با آن‌هاست اقرار می‌کنند. اگر گفته شود: بسیاری از یهودیان و نصارا، بلکه بیشترشان پیامبر پیامبر راتکذیب کردند، وبا او مخالفت ورزیدند و دعوت او را نپذیرفتند و رد کردند، بااین حال خداوند پیامبرش رادستور داد تا آنها را گواه بگیرد، و گواهی دادن آنها را بر صحت آنچه پیامبر آورده است حجت قرار داده است، پس این چطور تفسیر می‌شود؟ پاسخ این را از چند جهت می‌توان گفت: یکی این‌که شهادت و گواهی دادن وقتی که به گروهی یا به پیروان مذهبی یا به شهری نسبت داده شود شامل افراد منصف و راستگوی آنها میگردد. اما غیر از منصفان و راستگویان هر چند زیاد هم باشند اعتبار ندارند، چون شهادت بر مبنای راستگویی و عدالت استوار است. و این گواهی دادن با ایمان آوردند بسیاری از دانشمندان ربانی آنها مانند «عبدالله بن سلام» ‌و یارانش و «کعب الاحبار» و غیر آن دو، و بسیاری از کسانی کهدر زمان پیامبر صو جانشینانش و کسانی که پس از آنها بودند حال گردیده است.

و این‌که گواهی دادن اهل کتاب برای پیامبر صبر اساس کتابشان تورات است که آنها به آن منتسب‌اند. پس اگر در تورات چیزی وجود داشته باشد که موافق با قرآن باشد و آن را تصدیق نماید و به صحت آن گواهی دهد، و از طرفی همۀ اهل کتاب جمع شوند و آن را انکار کنند به آنچه پیامبر آورده است عیبی وارد نمی‌کند.

و این‌که خداوند متعال پیامبرش را دستور داد تا اهل کتاب را بر صحت و درست بودن آنچه آورده است گواه بگیرد، و این را در ملاء عام اعلان نمود. و مشخص است که بسیاری از اهل کتاب به شدت درصدد ابطال دعوت پیامبر صبودند. پس اگر آنان در نزد خود چیزی داشتند که آنچه را خدا بیان کرده است رد می‌کرد حتماً آن را اشکار می‌کردند. پس وقتی که چنین نکردند این خود روشن‌ترین دلیل بر صحت قرآن و راستی آن است.

و این‌که بیشتر اهل کتاب دعوت پیامبر ص را رد نکردند، بلکه بیشترشان آن را پذیرفتند و از روی اختیار از آن فرمان بردند، زیرا پیامبر در حال مبعوث شد که بیشتر مردم روی زمین اهل کتاب بودند، و مدت زیادی بر دین پیامبر نگذشت تا این‌که بیشتر اهل شام و مصر و عراق و سرزمین‌هایی که در کنار آن بود و مقر دین اهل کتاب بود به اسلام گرویدند و کسی جز فرمانروایی که ریاستشان را بر حق ترجیح می‌دادند، و مردمان عوام و نادانی که از آنها پیروی می‌کردند، و کسانی که فقط نام دین را یدک می‌کشیدند، مانند فرنگی‌ها که در حقیقت دهری و بی‌دین هستند و از ادیان پیامبران دور می‌باشند، باقی نماند. و این فرنگی‌ها خود را به دین مسیح نسبت می‌دهند تا فرمانروایی خود را رواج دهند، و مردم را به باطل خود بفریبند. و هر کس حالات آنها را بنگرد این را می‌داند.

﴿لَقَدۡ جَآءَکَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکَبی‌گمان از سوی پروردگارت حقی برای تو آمده است که به هیچ صورت در آن شکی نیست. ﴿فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِینَپس از شک و تردید کنندگان مباش مانند فرمودۀ الهی که می‌فرماید: (کتب انزل الیک فلا یکن فی صدرک حرج منه )‌کتابی است که آن را به‌سوی تو فرستاده‌ایم، پس در دلت از آن شک و تردیدی نباشد. ﴿کِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَیۡکَ فَلَا یَکُن فِی صَدۡرِکَ حَرَجٞ مِّنۡهُ. «کتابی است که آن را به سوی تو فرستاده‌ایم، پس در دلت از آن ک و تردیدی نباشد». ﴿وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ٩٥و نیز از آنان مباش که ایات خدا را تکذیب کردند، آنگاه از زیانکاران خواهی بود.

خلاصه مطلب این که خداوند از دو چیز نهی کرده است:‌شک و تردید در قرآن و بیشتر از آن یعنی تکذیب کردن آیات روشن خداوند که به هیچ صورتی قابل تکذیب نیست. و خداوند نتیجۀ تکذیب قرآن یا داشتن شک و شبهه را زیانمندی قرار اده است. زیان‌مندی یعنی از دست دادن هر سود و نفعی، و این زیانمندی با از دست دادن پاداش دنیا و آخرت و پیش آمدن عذاب در دنیا و آخرت تحقق می‌یابد. و نهی کردن از چیزی، دستور دادن به ضد آن است، پس خداوند به تصدیق کردن کامل قرآن و اطمینان داشتن به آن و روی آوردن به آن در علم و عمل دستور می‌دهد.

پس با این کار بنده از سودمندان می‌شود، کسانی که به بزرگ‌ترین خواسته‌ها و بهترین امور و کامل‌ترین فضیلت‌ها دست یافته و هر زیان و ضرری از آنان دور می‌شود.

آیه ۹۷-۹۶:

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ حَقَّتۡ عَلَیۡهِمۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ لَا یُؤۡمِنُونَ٩٦[یونس: ۹۶]. «بی‌گمان آنان که حکم پروردگارت بر آنان تحقق یافته است ایمان نمی‌آورند».

﴿وَلَوۡ جَآءَتۡهُمۡ کُلُّ ءَایَةٍ حَتَّىٰ یَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَ٩٧[یونس: ۹۷]. «وگرچه هر نشانه‌ای برایشان بیاید (ایمان نمی‌آورند) تا زمانی که عذاب دردناک را ببینند».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ حَقَّتۡ عَلَیۡهِمۡ کَلِمَتُ رَبِّکَبی‌گمان آنان که حکم پروردگارت بر آنان تحقق یافته است که از گمراهان و اهل جهنم هستند، باید به‌سوی آنچه که خداوند مقدور نموده است بروند. پس آنان ایمان نمی‌آورند گرچه نشانه‌های زیادی نزدشان بیاید، پس نشانه‌ها جز سرکشی و افزودن به گمراهی چیزی به آنها نمی‌افزاید. و خداوند بر آنان ستم نکرده است، بلکه آنان با رد کردن حق آنگاه که نخستین بار نزدشان آمد بر خود ستم کردند، پس خداوند به سزای کارشان بر دلها و گوشها و چشم‌هایشان مهر زد. پس ایمان نمی‌آورند مگر آنکه عذاب دردناکی را که به آنان وعده داده شده است ببینند.

در آن هنگام به یقین می‌دانند که آنچه بر آن بودند گمراهی بوده و آنچه پیامبران برایشان آوردند حق است.

اما این زمانی است که ایمان آوردنشان سودی به آنان نمی‌بخشد، پس در آن روز عذر خواهی ستمکاران به آنان فایده‌ای نمی‌دهد، و آنان به دنیا بر نمی‌گردند. و اما آیات خدا به کسی فایده می‌رساند که دلی آگاه و گوشی شنوا داشته باشد.

آیه ۹۸:

﴿فَلَوۡلَا کَانَتۡ قَرۡیَةٌ ءَامَنَتۡ فَنَفَعَهَآ إِیمَٰنُهَآ إِلَّا قَوۡمَ یُونُسَ لَمَّآ ءَامَنُواْ کَشَفۡنَا عَنۡهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡیِ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِینٖ٩٨[یونس: ۹۸]. «و مردم هیچ شهری ایمان نیاوردند که ایمانشان به آنان سودی رساند مگر قوم یونس که چون ایمان آوردند عذاب رسوایی را در زندگی دنیا از آنان برطرف نمودیم و آنان را تا مدتی برخوردار کردیم».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَلَوۡلَا کَانَتۡ قَرۡیَةٌپس چرا مردم هیچ شهری از شهرهایی که مردمش (حق را) تکذیب کرده‌اند بر ان نبودند، ﴿ءَامَنَتۡآنگاه که عذاب را دیدند ایمان بیاورند، ﴿فَنَفَعَهَآ إِیمَٰنُهَآو ایمان‌شان به آنان سود برساند؟

یعنی هیچ کس از آنان به هنگام دیدن عذاب فایده‌ای از ایمان آوردنش نبرده است. همانطور که خداوند اندکی پیش‌تر حالت فرعون را بیان کرده و فرمود:

﴿ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِیٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ[یونس: ۹۰]. «ایمان آوردم که هیچ معبودی نیست مگر خدایی که بنی اسراییل به او ایمان آورده است و من از فرمان برادران هستم»، پس به او گفته شد ﴿ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَیۡتَ قَبۡلُ وَکُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ٩١[یونس: ۹۱]. «آیا اکنون ایمان می‌آوری حال آنکه قبلاً نافرمانی کردی و از تباه‌کاری بودی؟». و همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَکَفَرۡنَا بِمَا کُنَّا بِهِۦ مُشۡرِکِینَ٨٤ فَلَمۡ یَکُ یَنفَعُهُمۡ إِیمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی قَدۡ خَلَتۡ فِی عِبَادِهِ[غافر: ۸۴-۸۵]. «پس هنگامی که عذاب ما را دیدند، گفتند: تنهابه خدا ایمان آورده، و به آنچه شریک خدا می‌ساختیم کفر ورزیدیم. پس ایمان آوردنشان هنگامی که عذاب ما را دیدند به آنان سودی نبخشید. این سنت خداست که درمیان بندگانش گذشته است».

و خداوند متعال فرموده است:‌ ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ رَبِّ ٱرۡجِعُونِ٩٩ لَعَلِّیٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِیمَا تَرَکۡتُۚ کَلَّآ[المؤمنون: ۹۹-۱۰۰]. «تا هنگامی که مرگ به سراغ یکی از آنها آید، می‌گوید: ای پروردگارم! من را دوباره به دنیا برگردان امید است به تلافی کارهای گذشته عمل صاحل انجام دهم نه چنین نیست».

و حکمت این امر ظاهر است، زیرا ایمان اضطراری در حقیقت ایمان نیست، چون اگر عذاب و کاری که او را مجبور به ایمان آوردن کرده است از او دور شودبه کفر و ناسپاسی بر می‌گردد.

﴿إِلَّا قَوۡمَ یُونُسَ لَمَّآ ءَامَنُواْمگر قوم یونس که چون بعد از این‌که عذاب را مشاهده کردند ایمان آوردند ﴿کَشَفۡنَا عَنۡهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡیِ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِینٖعذاب رسوایی را در زندگانی دنیا از آنان دور کردیم، و آنان را تا مدتی برخوردار نمودیم. پس آنها از این قاعدۀ کلی و سابق مستثنی هستند و حتماً در این حکمتی است از جانب خدایی که به پیدا و پنهان آگاه است و فهم و درک ما از آن عاجز است. خداوند متعال فرموده است: ﴿وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ١٣٩[الصافات: ۱۳۹]. «و بی‌گمان یونس از زمرۀ پیامبران است». تا آنجا که می‌فرماید: ﴿وَأَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ مِاْئَةِ أَلۡفٍ أَوۡ یَزِیدُونَ١٤٧ فَ‍َٔامَنُواْ فَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِینٖ١٤٨[الصافات: ۱۴۷-۱۴۸]. «و او را به‌سوی صد هزار یا بیشتر فرستادیم، پس ایمان آوردند و آنان را تا مدتی بهره‌مند ساختیم». وشاید حکمت این باشد که اگر هلاک شدگان باز گردانده می‌شدند به آنچه از آن نهی شده بودند برگشته و آن را تکرار می‌کردند. اما خداوند دانست که قوم یونس بر ایمانشان پایدار خواهند ماند، و خداوند بهتر می‌داند.

آیه‌ی ۱۰۰-۹۹:

﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ لَأٓمَنَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ کُلُّهُمۡ جَمِیعًاۚ أَفَأَنتَ تُکۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ یَکُونُواْ مُؤۡمِنِینَ٩٩[یونس: ۹۹]. «و اگر پروردگارت می‌خواست همۀ آنان که در زمین‌اند جملگی ایمان می‌آوردند، آیا می‌توانی مردمان را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟».

﴿وَمَا کَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَیَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ١٠٠[یونس: ۱۰۰]. «و هیچ کس نمی‌تواند ایمان بیاورد مگر آنکه خدا اجازه دهد، و بر آنان که نمی‌فهمند پلیدی قرار می‌دهد».

خداوند متعال به پیامبرش ÷فرمود: ﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ لَأٓمَنَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ کُلُّهُمۡ جَمِیعًاو اگر پروردگارت می‌خواست همۀ آنان را در زمین هستند ایمان می‌آوردند. به این صورت که خداوند ایمان را به آنها الهام می‌کردف و دل‌هایشان را بر پرهیزگاری یاری می‌داد. پس او می‌تواند چنین کاری بکند، اما حکمتش اقتضا نموده است که برخی از مردم مومن و برخی کافر باشند.

﴿أَفَأَنتَ تُکۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ یَکُونُواْ مُؤۡمِنِینَآیا شما می‌توانی مردمان را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟ یعنی این کار را نمی‌توانی بکنی، و هیچ کس غیر از خدا نمی‌تواند این کار را بکند. ﴿وَمَا کَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِو هیچ کس نمی‌تواند ایمان بیاورد مگر این‌که خدا اجازه دهد. یعنی با اراده و اجازه و تقدیر شرعی خدا می‌تواند ایمان بیاورد. پس هرکس که شایستۀ ایمان آوردن باشد خداوند او را توفیق داده و هدایت می‌نماید.

﴿وَیَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَو گمراهی و بدی را بر کسانی قرارمی دهد که اوامر و نواهی خداوند را نمی‌فهمند و به اندرز و پندهای او توجهی نمی‌کنند.

آیه‌ی ۱۰۳-۱۰۱:

﴿قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَا تُغۡنِی ٱلۡأٓیَٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا یُؤۡمِنُونَ١٠١[یونس: ۱۰۱]. «بگو: بنگرید که چه چیزی در آسمان‌ها و زمین است؟ اما آیات و بیم دادنها به گروهی که ایمان نمی‌آورند سودی نمی‌بخشد».

﴿فَهَلۡ یَنتَظِرُونَ إِلَّا مِثۡلَ أَیَّامِ ٱلَّذِینَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ قُلۡ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَ١٠٢[یونس: ۱۰۲]. «پس آیا جز مانند مصیبت‌های پیشینیان را انتظار می‌کشند؟ بگو: پس چشم به راه باشید، من نیز با شما از چشم به راهانم».

﴿ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ کَذَٰلِکَ حَقًّا عَلَیۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ١٠٣[یونس: ۱۰۳]. «سپس پیامبران خود و مؤمنان رانجات می‌دهیم و این حق است بر ما».

خداوند بندگانش را به تأمل و اندیشه در آنچه که در آسمان‌ها و زمین است فرا می‌خواند. و منظور از نگاه کردن، تفکر و عبرت گرفتن و اندیشیدن در آنچه در آسمان‌ها وز مین است، زیرا برای گروهی که ایمان می‌آورند و یقین می‌کنند در آن عبرت‌ها و نشانه‌هایی است دال بر این که تنها خداوند معبود شایسته و پسندیده و بزرگ و بخشنده و دارای نام‌ها و صفات بزرگ است. ﴿وَمَا تُغۡنِی ٱلۡأٓیَٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا یُؤۡمِنُونَو آیات و بیم دادنها به گروهی که ایمان نمی‌آورند سودی نمی‌بخشد. زیرا آنها از آیات و نشانه‌ها بهره‌مند نشده و فایده نمی‌برند، زیرا روی گردانی کرده و مخالفت می‌ورزند. .

﴿فَهَلۡ یَنتَظِرُونَپس آیا جز مانند روزهای پیشینیان را انتظار می‌کشند؟ آیا کسانی که به ایات واضح و روشن خدا ایمان نمی‌آورند، جز هلاکت و عذابی را که پیشینیان را در برگرفت انتظار می‌کشند؟ اینان کارشان مانند کار آنهاست، و سنت و قانون خدا در میان گذشتگان و آیندگان جاری است. ﴿قُلۡ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَبگو: چشم به راه باشید، من نیز همراه شما از چشم به راهانم. پس خواهید دانست که سرانجام نیکو و نجات یافتن در دنیا و آخرت از آنچه کسی خواهد بود و حقیقتاً سرانجام نیک و نجات جز برای پیامبران و پیروانشان نخواهد بود. بنابر این فرمود: ﴿ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚسپس پیامبران خود و مؤمنان را از ناگواری‌ها و سختی‌های دنیا و آخرت نجات می‌دهیم. ﴿کَذَٰلِکَ حَقًّا عَلَیۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَبه همان شیوه برخود واجب کرده‌ایم که مؤمنان را نجات دهیم. و این جزو دفاع کردن خداوند از مؤمنان است. پس خداوند از مؤمنان دفاع می‌نماید و بر حسب ایمانی که بنده دارد او را از سختی‌ها نجات می‌دهد.

آیه‌ی ۱۰۶-۱۰۴:

﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِن کُنتُمۡ فِی شَکّٖ مِّن دِینِی فَلَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِینَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِنۡ أَعۡبُدُ ٱللَّهَ ٱلَّذِی یَتَوَفَّىٰکُمۡۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ١٠٤[یونس: ۱۰۴]. «بگو: ای مردم! اگر شما دربارۀ آیین من در شک و تردید هستید، من کسانی را نمی‌پرستم که شما به غیر از خدا می‌پرستید، بلکه خداوندی را می‌پرستم که شما را می‌میراند، و فرمان یافته‌ام از مؤمنان باشم».

﴿وَأَنۡ أَقِمۡ وَجۡهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفٗا وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ١٠٥[یونس: ۱۰۵]. «و (به من فرمان داده شده است) که به آیینی رو کن که خالی از هرگونه شرک و انحرافی است، و از مشرکان مباش».

﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّکَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِینَ١٠٦[یونس: ۱۰۶]. «و به غیر از خدا کسی (و چیزی) را مخوان که سودی به تو نمی‌بخشد و زیانی به تو نمی‌رساند، اگر چنین کنی از ستمکاران و مشرکان خواهی شد».

خداوند متعال به پیامبرش، سرور پیامبران، و پیشوای پرهیزگاران و بهترین یقین کنندگان، محمد صمی‌فرماید: ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِن کُنتُمۡ فِی شَکّٖ مِّن دِینِیبگو: ای مردم اگر شما دربارۀ‌آیین من در شک و تردید هستید، من در مورد آن شکی ندارم، بلکه به یقین می‌دانم آن حق است، و آنچه که شما به غیر از خداوند می‌خوانید باطل است، و من در این مورد دلایل روشن و حجت‌های قاطع دارم.

بنابر این خداوند متعال فرمود: ﴿فَلَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِینَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِپس آنچه از بت‌ها همتایان و غیره را که به غیر از خدا می‌پرستید، نمی‌پرستم، چون آنها چیزی را نمی‌آفرینند و کسی را روزی نمی‌دهند و هیچ کاری را تدبیر نمی‌کنند، بلکه آنها مخلوقات مسخری هستند و چیزی ندارند که مقتضی پرستش آنان باشد.

﴿وَلَٰکِنۡ أَعۡبُدُ ٱللَّهَ ٱلَّذِی یَتَوَفَّىٰکُمۡبلکه خداوندی را می‌پرستم که شما را می‌میراند. یعنی او خداوندی است که شما را آفریده است و شما را می‌میراند، سپس شما را بر می‌انگیزد تا طبق اعمالتان سزا و جزایتان بدهد. پس او کسی است که سزاوار پرستش است و برای او نماز بگذارید و در برابر او سر سجده بر زمین آرید. ﴿وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ١٠٤ وَأَنۡ أَقِمۡ وَجۡهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفٗاو فرمان یافته‌ام که از مؤمنان باشم، و به من فرمان داده شده است که به آیینی رو کنم که خالی از هر شرک و انحرافی است. یعنی کارهای ظاهری و باطنی خود را برای خدا خالص بگردان و با روی آوردن به خدا و روی گرداندن از غیر خدا، همۀ قوانین دین را بر پا بدار. ﴿وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَو از مشرکان مباش، حالت آنها را به خود مگیر و با آنان همراهی مکن ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَو به غیر ازخدا کسی و چیزی را به فریاد مخوان که به تو سودی نمی‌بخشد و زیانی نمی‌رساند. و هیچ مخلوقی نمی‌تواند زیانی برساند و یا سودی دهد، بلکه فایده دهنده و زیان رسانند تنها خداوند متعال است.

﴿فَإِن فَعَلۡتَپس اگر چنین کردی و به جای خدا آنچه را که نمی‌تواند به تو فایده و زیانی برساند وبه فریاد خواندی، ﴿فَإِنَّکَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِینَهمانا آنگاه از کسانی خواهی شد که با هلاک ساختن خود به خویشتن زیان رسانده‌اند. و منظور از این ستم شرک ورزیدن است، همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلشِّرۡکَ لَظُلۡمٌ عَظِیمٞ[لقمان: ۱۳]. «بی‌گمان شرک ستم بزرگی است». پس وقتی که بهترین فرد (= رسول اکرم ص) اگر با خداوند غیر از او را بخواند از ستمکاران مشرک خواهد شد، دیگران چطور خواهند بود؟!.

آیه‌ی ۱۰۷:

﴿وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یُرِدۡکَ بِخَیۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ یُصِیبُ بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ١٠٧[یونس: ۱۰۷]. «و اگر خداوند زیانی به تو برساند هیچ کس جز او نمی‌تواند آن را برطرف گرداند، و اگر خیری در حق تو بخواهد هیچ کس نمی‌تواند فضلش را از تو برگرداند، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد می‌رساند و او آمرزنده و مهربان است».

این بزرگ‌ترین دلیل است بر این که تنها خداوند سزاوار عبادت است، زیرا او نفع دهنده و زیان رساننده و بخشنده و محروم کننده می‌باشد، و هرگاه زیانی از قبیل فقر و بیماری و مانند آن را بیاورد، ﴿فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَجز او هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌را برطرف گرداند، چون اگر همه مردم جمع شوند تا فایده‌ای برسانند، نمی‌توانند فایده‌ای برسانند جز آنچه خداوند نوشته است، و اگر همه جمع شوند تا به کسی زیانی برسانند نمی‌توانند هیچ زیانی به او برسانند مگر این که خداوند بخواهد. بنابر این فرمود: ﴿وَإِن یُرِدۡکَ بِخَیۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِو اگر (خدا) خیری در حق تو بخواهد هیچ‌کس نمی‌تواند بخشش و احسان او را رد کند. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿مَّا یَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِکَ لَهَاۖ وَمَا یُمۡسِکۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِ[فاطر: ۲]. «رحمتی که خداوند برای مردم می‌گشاید هیچ کس نمی‌تواند آن را باز دارد، و آنچه را باز دارد هیچ کس نمی‌تواند بعد از او آنرا روانه کند». ﴿یُصِیبُ بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِرحمت خویش را به هرکس از خلق خود که بخواهد اختصاص می‌دهد، و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگ است.

﴿وَهُوَ ٱلۡغَفُورُو او آمرزندۀ همۀ لغزشهاست، و بنده‌اش را برای کسب اسباب آمرزش خود توفیق می‌دهد، سپس وقتی بنده آن اسباب را فراهم نموده خداوند گناهان کوچک و بزرگش را می‌آمرزد. ﴿ٱلرَّحِیمُمهربان است و رحمت و مهربانی او هر چیزی را فرا گرفته، و احسان او به همۀ موجودات رسیده است، طوری که همۀ موجودات نمی‌توانند برای یک لحظه از احسان او بی‌نیاز باشند. پس وقتی که بنده به یقین دانست که تنها خدا نعمت‌ها را داده و تنها او رنج‌ها را دور می‌نماید، خوبی‌ها را عطا کرده، و بدی‌ها و اندوه‌ها رادور می‌کند، و دانست که هیچ مخلوقی اختیاری ندارد، و هیچ چیزی در دست‌شان نیست مگر آنچه که خداوند اراده کند، یقین خواهد کرد که خداوند حق است و آنچه را که به غیر از او می‌خوانند باطل است. بنابر این پس از آنکه دلیل روشن را بیان کرد فرمود:

آیه‌ی ۱۰۹-۱۰۸:

﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهۡتَدِی لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیۡهَاۖ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِوَکِیلٖ١٠٨[یونس: ۱۰۸]. «بگو: ای مردم! برای شما از سوی پروردگارتان حق آمده است، پس هر کس راه یابد فقط خودش راهیاب می‌شود، و هر کس گمراه شود فقط به زیان خود گمراه می‌شود، و من بر شما نگاهبان نیستم».

﴿وَٱتَّبِعۡ مَا یُوحَىٰٓ إِلَیۡکَ وَٱصۡبِرۡ حَتَّىٰ یَحۡکُمَ ٱللَّهُۚ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡحَٰکِمِینَ١٠٩[یونس: ۱۰۹]. «و از آنچه به تو وحی می‌شود پیروی کن، و شکیبا باش، تا آنکه خداوند داوری کند و او بهترین داوران است».

﴿قُلۡای پیامبر! بعد از آنکه حق روشن شد بگو: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکُمۡای مردم! از سوی پروردگارتان حق برای شما آمده است. یعنی خبر راستین که با دلایل واضح تایید شده و هیچ شک و تردیدی در آن نیست، و آن از اجنب پروردگارتان به شما رسیده است. و بزرگ‌ترین عنایت او نسبت به شما این است که این قرآن را برای شما فرستاده که بیانگر هر چیز است و در آن انواع احکام و مطالب الهی و اخلاق پسندیده برای شما وجود دارد، و بزرگ‌ترین احسان او برای شماست که در آن گمراهی از هدایت مشخص گردیده و برای هیچ کس شبهه‌ای باقی نگذاشته است. ﴿فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰپس هر کس که به رهنمود خدا راهیاب شود، به گونه‌ای که حق را بشناسد و بفهمد و آن را بر دیگر چیزها ترجیح دهد، ﴿فَإِنَّمَا یَهۡتَدِی لِنَفۡسِهِفقط به سود خودش است و خداوند از بندگانش بی‌نیاز است و نتیجه و ثمرۀ اعمالشان به خود آنها بر می‌گردد.

﴿وَمَن ضَلَّو هر کس گمراه شود به این صورت که از شناخت حق یا عمل کردن به آن روی بگرداند، ﴿فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیۡهَافقط به زیان خودش گمراه می‌شود، و هیچ زیانی به خداوند نمی‌رساند. پس او فقط به خودش زیان می‌رساند. ﴿وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِوَکِیلٖو من بر شما نگاهبان نیستم، و مراقب اعمالتان نبوده و شما را بر اعمالتان محاسبه نمی‌کنم، بلکه فقط بیم دهنده‌ای برای شما هستم، و خداوند مراقب و نگاهبان شماست. پس تا فرصت و مهلت دارید تجدید نظر کنید.

﴿وَٱتَّبِعۡ مَا یُوحَىٰٓ إِلَیۡکَای پیامبر! از آنچه بر تو وحی می‌شود در علم و عمل و با زبان حال و با فرا خواندن به‌سوی آن پیروی کن. ﴿وَٱصۡبِرۡو بر این امر شکیبایی کن، زیرا این بالاترین نوع شکیبایی و بردباری است و سرانجام پسندیده ای دارد، پس سست مباش و به کارت ادامه بده و بر آن مواظبت کن و پایدار باش.

﴿حَتَّىٰ یَحۡکُمَ ٱللَّهُتا آنکه خداوند بین شما و کسانی که تو را تکذیب کرده‌اند داروی نماید. ﴿وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡحَٰکِمِینَو او بهترین داوران است. زیرا حکم و داوری او مشتمل بر عدالت کاملی است که بر آن ستایش می‌شود.

و پیامبر ÷از دستور پروردگارش فرمان برد و بر راه راست پابرجا ماند تا این‌که خداوند دینش را بر سایر ادیان و پیامبرش را بر دشمنانش پیروز گرداند، بعد از این‌که او را با دلیل و برهان بر آنها چیره گرداند. پس ستایش و سپاس نیکو خدا را سزد آن‌گونه که شایستۀ بزرگی و عظمت و کمال و گستردگی احسانش می‌باشد.

پایان تفسیر سوره یونس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد