ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 88؛ شمار آیات آن 26
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ ٱلۡغَٰشِیَةِ ١﴾.
ای محمّد! آیا خبرهای قیامت به تو رسیده است که دیدگان را با هولناکیاش میپوشاند، مردم را با شدّت خود جمع میآورد و دلها را با سختیهایش به خود مصروف میسازد.
﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ ٢﴾.
برخی چهرهها در روز قیامت به خاطر اعمال بد و افعال نادرست خویش خوار، ناامید و سیاهاند؛ زیرا آنگاه که عذاب را مشاهده مینمایند ندامت آنان را فرا میگیرد و احساس زیانمندی میکنند.
﴿عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ ٣﴾.
اعمال پُر مشقّت، دشوار و زیادی را انجام دادهاند امّا باطل است؛ زیرا خلاف شریعت بوده است، یا اینکه در آتش دوزخ با کشیدهشدن به طوقهای آهنین و با رنجهای عقوبت به دشواری گرفتار میشوند.
﴿تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِیَةٗ ٤﴾.
به آتش داغی سوزانده میشوند که پوست وجود را بریان میکند، اعضای وجود را میگدازد، نه تخفیف مییابد و نه از عقوبتش نجات مییابند.
﴿تُسۡقَىٰ مِنۡ عَیۡنٍ ءَانِیَةٖ ٥﴾.
نوشیدنی آنان از چشمۀ بسیار داغی است که رودههای آنان را قطع میکند و گوشت چهرههای آنان از جوشش و شدّت فورانش میافتد.
﴿لَّیۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٖ ٦﴾.
در آتش دوزخ طعامی برای خوردن ندارند، مگر خار خشکیدۀ تلخی که حرارتش برطرف شده تا عذاب و جزای آنان افزون شود.
﴿لَّا یُسۡمِنُ وَلَا یُغۡنِی مِن جُوعٖ ٧﴾.
خوردنش فربه نمیکند و از تناولش کسی سیر نمیشود؛ یعنی ناتوانی را دور نمیسازد و گرسنگی را دفع نمینماید، امّا درد را بیش میگرداند و بیماری را مزید میسازد.
﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ ٨﴾.
در آنجا چهرههایی شادمان و روشنی موجود اند که نیکویی متعالی و نور پُر درخشش دارند. زیبایی آنها را پوشیده است و اینها چهرههای مؤمنان اند.
﴿لِّسَعۡیِهَا رَاضِیَةٞ ٩﴾.
با اعمال نیکویی که در دنیا انجام دادهاند خوشنود اند، به خاطر بازگشت شایستهای که در پیش رو دارند مطمئنّ هستند، پاداش خویش را درمییابند، با نعمتها شادماناند و از دریافت جزای عملشان لذّت میبرند.
﴿فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ ١٠﴾.
در بهشتی که بلند مرتبه است داخل میشوند، در جایگاههای عالی و مقامهای بلندی مسکن میگزینند که دارای قدر و منزلت است و از شرافت و ارزشمندی ویژهای برخوردار اند.
﴿لَّا تَسۡمَعُ فِیهَا لَٰغِیَةٗ ١١﴾.
اهل بهشت در آنجا سخنان بیخیر و بیهودهای را نمیشنوند؛ یعنی در آنجا کلام باطل و سخنان بیارزش وجود ندارد، بلکه همه حقّانیت، صواب و سلام است.
﴿فِیهَا عَیۡنٞ جَارِیَةٞ ١٢﴾.
چشمۀ صاف، گوارا، روشن و جاری با آب زلال و سردی در بهشت وجود دارد که با تندی بیرون میجهد و کرامتی برای مؤمنان است.
﴿فِیهَا سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ ١٣﴾.
در آنجا برای اهل بهشت تختهایی آماده شده که پایههای بلند و جایگاه مرتفع دارد، نرم و راحت است و همه انس و بهرهمندی را در خود جمع کرده است.
﴿وَأَکۡوَابٞ مَّوۡضُوعَةٞ ١٤﴾.
در بهشت ظرفهایی است که دسته ندارد و با حسن و زیبایی، پاکیزهگی و همراه با لذّت در دست کسی که مینوشد نهاده میشود تا آسانتر نوشیده شود.
﴿وَنَمَارِقُ مَصۡفُوفَةٞ ١٥﴾.
در بهشت بالشهایی با زیبایی عجیب و حسن بدیعی روبروی یکدیگر برابر ساخته شده است. اهل بهشت که در نعمتها مصروف اند بر آنها تکیه میکنند، سخن میزنند و میخندند.
﴿وَزَرَابِیُّ مَبۡثُوثَةٌ ١٦﴾.
و در بهشت فرشهای ذی قیمت، پر درخشش، خوش منظر و مخملینی آماده شده که با نرمی و ملایمت و با راحت و فخامت، با شخصی که بر آن مینشیند انتقال مییابد.
﴿أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ ١٧﴾.
آیا مردم در آفرینش ابداعی شتر نمیبینند که چگونه خداوند عزوجل شکلش را برابر ساخته است؟ چگونه برایش اوصافی بخشیده که در سایر حیوانات موجود نیست؟
﴿وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ کَیۡفَ رُفِعَتۡ ١٨﴾.
چگونه در آسمان نمیبینند و چرا در این سقف بزرگ، مرفوع و مستحکمی که بدون ستون قایم است و شکاف و عیبی ندارد نمیاندیشند؟
﴿وَإِلَى ٱلۡجِبَالِ کَیۡفَ نُصِبَتۡ ١٩﴾.
چرا به کوهها نظر نمیاندازند، به کوههایی که با شکوه و قایم اند، با زیبایی خاصی ایستادهاند، زمین را ثابت نگه میدارند و هر کوهی چون انگشت سَبّابهای به یگانگی خداوند عزوجل گواهی میدهد؟
﴿وَإِلَى ٱلۡأَرۡضِ کَیۡفَ سُطِحَتۡ ٢٠﴾.
و چگونه به زمین نمیاندیشند که به منظور زندگی بر رویش برابر ساخته شده، گهوارهای برای مردم و فرشی برای همه مخلوقات ساخته شده تا زندگی در آن راه کمال را بپیماید.
﴿فَذَکِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَکِّرٞ ٢١﴾.
ای پیامبر! با آیات قرآن و دلایل آفرینش در مخلوقات مردم را پند بده. همچنان انواع نعمتها و ایّام عقوبتها را برای مردم یادآوری نما؛ زیرا وظیفهات تنها پنددادن است.
﴿لَّسۡتَ عَلَیۡهِم بِمُصَیۡطِرٍ ٢٢﴾.
تو بر آنان سلطه نداری تا بر ایمان مجبورشان سازی، بلکه تو رهنمایی هستی که حجّت را اقامه میکنی، دلایل را واضح مینمایی و به سوی هدایت فرا میخوانی.
﴿إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَکَفَرَ ٢٣﴾.
مگر کسی که از هدایت پشت گرداند، به رسالت کافر شود، از راهیابی اعراض نماید، از دلایل انکار ورزد و به حق تکذیب کند. چنین کسی به راستی که مستحقّ عذاب و عقوبت شده است.
﴿فَیُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَکۡبَرَ ٢٤﴾.
حقتعالی او را در روز قیامت به عذاب شدیدی، با طوقها و زنجیرهای آهنینی در آتش دوزخ که عمق بسیار دارد و طعام اهلش زقّوم است عذاب مینماید.
﴿إِنَّ إِلَیۡنَآ إِیَابَهُمۡ ٢٥﴾.
به راستی که مرجع همگان به سوی خداوند است و همه به سوی او برمیگردند. از اینرو منتهای علوم، اعمال و مردم در روز قیامت به سوی اوست.
﴿ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا حِسَابَهُم ٢٦﴾.
بعد از آن حساب مردم در روز حشر بر ماست؛ یعنی به همه رسیدگی کامل مینماییم و هریک را مطابق عملکردش اعم از خیر و شرّ جزا و پاداش میدهیم.