تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سُورَةُ التَّوۡبَةِ

﴿بَرَآءَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلَّذِینَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١ فَسِیحُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّکُمۡ غَیۡرُ مُعۡجِزِی ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُخۡزِی ٱلۡکَٰفِرِینَ ٢ وَأَذَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلنَّاسِ یَوۡمَ ٱلۡحَجِّ ٱلۡأَکۡبَرِ أَنَّ ٱللَّهَ بَرِیٓءٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ وَرَسُولُهُۥۚ فَإِن تُبۡتُمۡ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡۖ وَإِن تَوَلَّیۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّکُمۡ غَیۡرُ مُعۡجِزِی ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ٣ إِلَّا ٱلَّذِینَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ثُمَّ لَمۡ یَنقُصُوکُمۡ شَیۡ‍ٔٗا وَلَمۡ یُظَٰهِرُواْ عَلَیۡکُمۡ أَحَدٗا فَأَتِمُّوٓاْ إِلَیۡهِمۡ عَهۡدَهُمۡ إِلَىٰ مُدَّتِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِینَ ٤ فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلۡأَشۡهُرُ ٱلۡحُرُمُ فَٱقۡتُلُواْ ٱلۡمُشۡرِکِینَ حَیۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡ وَخُذُوهُمۡ وَٱحۡصُرُوهُمۡ وَٱقۡعُدُواْ لَهُمۡ کُلَّ مَرۡصَدٖۚ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّکَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِیلَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٥ وَإِنۡ أَحَدٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ٱسۡتَجَارَکَ فَأَجِرۡهُ حَتَّىٰ یَسۡمَعَ کَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ أَبۡلِغۡهُ مَأۡمَنَهُۥۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَعۡلَمُونَ ٦

[قطع معامله است از جانب خدا و رسول او به سوى آنان‌که عهد بسته بودید با ایشان از مشرکان [566]. ﴿1پس سیر کنید اى مشرکان! در زمین چهار ماه و بدانید که شما نه عاجز کنندۀ خدایید و بدانید آنکه خدا رسوا کنندۀ کافران‏ است. ﴿2و خبر رسانیدن است از جانب خدا و رسول او به سوى مردمان، روز حج بزرگ، که خدا بیزار است از مشرکان و رسول او نیز بیزار است. پس اگر توبه کنید، پس آن بهتر است شما را و اگر روى بگردانید، پس بدانید که شما نه عاجز کنندۀ خدایید و خبر ده کافران را به عذاب درد دهنده. ﴿3مگر آنان‌که با ایشان عهد بسته بودید از مشرکان، باز کمى نکردند با شما در چیزى و مدد ندادند بر شما کسى را، پس به وفا رسانید به سوى ایشان عهد ایشان را تا مدّت ایشان، هرآیینه خدا دوست می‌دارد پرهیزگاران را. ﴿4پس چون آخر شوند ماه‌های حرام [567]، پس بکشید مشرکان را هر جاکه یابید ایشان را و بگیرید ایشان را و بند کنید ایشان را و بنشینید براى ایشان به هر کمینگاه. پس اگر توبه کنند و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را، پس بگزارید راه ایشان را، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان ا‏ست. ﴿5و اگر کسى از مشرکان طلب امان کند از تو، پس امان بده او را تا بشنود قرآن، باز برسان او را به جاى ایمنىِ وى، این به سبب آن است که ایشان گروهى هستند که نمى‏دانند [568]. ﴿6

﴿ کَیۡفَ یَکُونُ لِلۡمُشۡرِکِینَ عَهۡدٌ عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ رَسُولِهِۦٓ إِلَّا ٱلَّذِینَ عَٰهَدتُّمۡ عِندَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۖ فَمَا ٱسۡتَقَٰمُواْ لَکُمۡ فَٱسۡتَقِیمُواْ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِینَ ٧ کَیۡفَ وَإِن یَظۡهَرُواْ عَلَیۡکُمۡ لَا یَرۡقُبُواْ فِیکُمۡ إِلّٗا وَلَا ذِمَّةٗۚ یُرۡضُونَکُم بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَتَأۡبَىٰ قُلُوبُهُمۡ وَأَکۡثَرُهُمۡ فَٰسِقُونَ ٨ ٱشۡتَرَوۡاْ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِیلٗا فَصَدُّواْ عَن سَبِیلِهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ سَآءَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٩ لَا یَرۡقُبُونَ فِی مُؤۡمِنٍ إِلّٗا وَلَا ذِمَّةٗۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُعۡتَدُونَ ١٠ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّکَوٰةَ فَإِخۡوَٰنُکُمۡ فِی ٱلدِّینِۗ وَنُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ١١ وَإِن نَّکَثُوٓاْ أَیۡمَٰنَهُم مِّنۢ بَعۡدِ عَهۡدِهِمۡ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمۡ فَقَٰتِلُوٓاْ أَئِمَّةَ ٱلۡکُفۡرِ إِنَّهُمۡ لَآ أَیۡمَٰنَ لَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَنتَهُونَ ١٢ أَلَا تُقَٰتِلُونَ قَوۡمٗا نَّکَثُوٓاْ أَیۡمَٰنَهُمۡ وَهَمُّواْ بِإِخۡرَاجِ ٱلرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٍۚ أَتَخۡشَوۡنَهُمۡۚ فَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَوۡهُ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ ١٣

چگونه بود مشرکان را عهد نزدیک خدا و نزدیک رسول او؟ الاّ آنان‌که عهد بسته بودید با ایشان نزدیک مسجد حرام [569]، پس مادام که بر عهد ثابت باشند براى شما، شما نیز ثابت باشید براى ایشان. هرآیینه خدا دوست می‌دارد پرهیزگاران را. ﴿7چگونه بُوَد مشرکان را عهد؟ و اگر غالب آیند بر شما، نگاه ندارند در باب شما حقّ خویشى را و نه عهد را، رضامند می‌سازند شما را به دهان خویش و قبول نمی‌کند دل ایشان و بیشترین ایشان فاسقانند. ﴿8خرید کردند به آیت‌هاى خدا بهاى اندک [570]را، پس بازداشتند مردمان را از راه خدا، هرآیینه ایشان بدکارى است که می‌کردند. ﴿9نگاه نمی‌دارند در باب هیچ مسلمانى حقِّ خویشى را و نه عهد را و آن جماعت، ایشانند از حد درگذشتگان. ﴿10پس اگر توبه کنند و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را، پس ایشان برادران شمایند در دین و واضح مى‏سازیم آیات را براى گروهى که می‌دانند. ﴿11و اگر بشکنند سوگندان خویش را پس از عهد بستن خویش و طعنه زنند در دینِ شما، پس کارزار کنید با پیشوایانِ کفر. هرآیینه سوگند نیست ایشان را، بُوَد که ایشان بازمانند. ﴿12آیا جنگ نمی‌کنید با گروهى که شکستند سوگندانِ خویش را و قصد کردند جلا وطن ساختن پیغامبر را و ایشان ابتدا کردند در نقض تعهّد با شما اوّل مرتبه؟ آیا مى‏ترسید از ایشان؟ پس خدا سزاوارتر است به آنکه بترسید از وى، اگر مسلمانید. ﴿13

﴿ قَٰتِلُوهُمۡ یُعَذِّبۡهُمُ ٱللَّهُ بِأَیۡدِیکُمۡ وَیُخۡزِهِمۡ وَیَنصُرۡکُمۡ عَلَیۡهِمۡ وَیَشۡفِ صُدُورَ قَوۡمٖ مُّؤۡمِنِینَ ١٤ وَیُذۡهِبۡ غَیۡظَ قُلُوبِهِمۡۗ وَیَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَن یَشَآءُۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ١٥ أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تُتۡرَکُواْ وَلَمَّا یَعۡلَمِ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ جَٰهَدُواْ مِنکُمۡ وَلَمۡ یَتَّخِذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَا رَسُولِهِۦ وَلَا ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَلِیجَةٗۚ وَٱللَّهُ خَبِیرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٦ مَا کَانَ لِلۡمُشۡرِکِینَ أَن یَعۡمُرُواْ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ شَٰهِدِینَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم بِٱلۡکُفۡرِۚ أُوْلَٰٓئِکَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ وَفِی ٱلنَّارِ هُمۡ خَٰلِدُونَ ١٧ إِنَّمَا یَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّکَوٰةَ وَلَمۡ یَخۡشَ إِلَّا ٱللَّهَۖ فَعَسَىٰٓ أُوْلَٰٓئِکَ أَن یَکُونُواْ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِینَ ١٨ ۞أَجَعَلۡتُمۡ سِقَایَةَ ٱلۡحَآجِّ وَعِمَارَةَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ کَمَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَجَٰهَدَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۚ لَا یَسۡتَوُۥنَ عِندَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٩ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ أَعۡظَمُ دَرَجَةً عِندَ ٱللَّهِۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٢٠

جنگ کنید با ایشان تا عذاب کند ایشان را خدا به دست شما و رسوا سازد ایشان را و فتح دهد شما را بر ایشان و شفا بخشد سینه‌هاى گروه مسلمانان را. ﴿14و دور کند اندوه دل ایشان را و به رحمت باز گردد خدا بر هر که خواهد و خدا دانا استوارکار است. ﴿15آیا گمان کردید که گذاشته شوید [571]و هنوز متمیز نساخته است خدا آنان را که جهاد کرده‏اند از شما و نه گرفته‏اند بجز خدا و بجز پیغامبر او و بجز مؤمنان، هیچ دوست پنهانى؟ و خدا داناست به آنچه می‌کنید. ﴿16روا نباشد مشرکان راکه آباد سازند مسجدهاى خدا را، اعتراف کرده بر خود به کفر. آن جماعت، باطل شد عمل‌هاى ایشان و در آتش، همه همیشه باشندگانند [572]. ﴿17جز این نیست که عمارت می‌کند مسجدهاى خدا را کسی که ایمان آورد به خدا و به روز آخر و برپا داشته نماز را و داده است زکات را و نترسیده است مگر از خدا، پس توقع است که این جماعت از راه یافتگان باشند. ﴿18آیا کردید آب نوشانیدن حاجیان را و آباد ساختن مسجد حرام را مانند عمل کسی که ایمان آورده است به خدا و روز آخر و جهاد کرده است در راه خدا؟ برابر نیستند نزدیک خدا و خدا راه نمى‏نماید گروه ستمکاران را. ﴿19آنان‌که ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد نمودند در راه خدا به اموال خویش و جان‌ خویش، بزرگترند در مرتبه نزدیک خدا و این جماعت، ایشانند مطلب یابان. ﴿20

﴿ یُبَشِّرُهُمۡ رَبُّهُم بِرَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَرِضۡوَٰنٖ وَجَنَّٰتٖ لَّهُمۡ فِیهَا نَعِیمٞ مُّقِیمٌ ٢١ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ ٢٢ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَابَآءَکُمۡ وَإِخۡوَٰنَکُمۡ أَوۡلِیَآءَ إِنِ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡکُفۡرَ عَلَى ٱلۡإِیمَٰنِۚ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٣ إِلَیۡکُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادٖ فِی سَبِیلِهِۦ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ یَأۡتِیَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٢٤ قُلۡ إِن کَانَ ءَابَآؤُکُمۡ وَأَبۡنَآؤُکُمۡ وَإِخۡوَٰنُکُمۡ وَأَزۡوَٰجُکُمۡ وَعَشِیرَتُکُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَٰرَةٞ تَخۡشَوۡنَ کَسَادَهَا وَمَسَٰکِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ أَحَبَّ لَقَدۡ نَصَرَکُمُ ٱللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٖ وَیَوۡمَ حُنَیۡنٍ إِذۡ أَعۡجَبَتۡکُمۡ کَثۡرَتُکُمۡ فَلَمۡ تُغۡنِ عَنکُمۡ شَیۡ‍ٔٗا وَضَاقَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡأَرۡضُ بِمَا رَحُبَتۡ ثُمَّ وَلَّیۡتُم مُّدۡبِرِینَ ٢٥ ثُمَّ أَنزَلَ ٱللَّهُ سَکِینَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودٗا لَّمۡ تَرَوۡهَا وَعَذَّبَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْۚ وَذَٰلِکَ جَزَآءُ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٢٦

مژده می‌دهد ایشان را پروردگار ایشان به رحمت از نزدیک خود و به خوشنودى و به بوستان‌ها که ایشان را در آنجانعمتِ دایم بُوَد. ﴿21باشندگان آنجا همیشه، هرآیینه خدا نزدیک او است مزد بزرگ. ﴿22اى [573]مسلمانان! مگیرید پدران خود را و برادران خود را، اگر اختیار کنند کفر را بر ایمان، و هر که از شما دوستى دارد با ایشان، پس آن جماعت، ایشانند ستمکاران. ﴿23بگو: اگر هستند پدران شما و پسران شما و برادران شما و زنان شما و خویشاوندان شما و آن مال‌هایی که کسب کرده‏اید آن را و تجارتى که می‌ترسید از بى‌رواجى آن و منزل‌هاکه پسند می‌کنید آن را، دوست‏تر نزدیک شما از خدا و رسول او و از جهاد در راه او، پس منتظر باشید تا آنکه بیارد خدا عقوبت خود را و خدا راه نمى‏نماید گروه فاسقان را. ﴿24هرآیینه [574]فتح داد شما را خدا در جاهاى بسیار و روز حُنین نیز، چون به شگفت آورد شما را بسیارىِ شما، پس دفع نکرد آن بسیارى، از شما چیزی را و تنگ شد بر شما زمین، با وجود فراخىِ آن، پس برگشتید پشت داده. ﴿25باز فروفرستاد خداى تعالى تسکینِ خود را بر پیغامبر خود و بر مؤمنان، و فروفرستاد لشکرهایی که شما ندیدید ایشان را و عقوبت کرد کافران را و این است جزایِ کافران. ﴿26

﴿ثُمَّ یَتُوبُ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِکَ عَلَىٰ مَن یَشَآءُۗ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٢٧ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِکُونَ نَجَسٞ فَلَا یَقۡرَبُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ بَعۡدَ عَامِهِمۡ هَٰذَاۚ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ عَیۡلَةٗ فَسَوۡفَ یُغۡنِیکُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦٓ إِن شَآءَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٢٨ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَلَا بِٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ ٱلۡحَقِّ مِنَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ حَتَّىٰ یُعۡطُواْ ٱلۡجِزۡیَةَ عَن یَدٖ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ ٢٩ وَقَالَتِ ٱلۡیَهُودُ عُزَیۡرٌ ٱبۡنُ ٱللَّهِ وَقَالَتِ ٱلنَّصَٰرَى ٱلۡمَسِیحُ ٱبۡنُ ٱللَّهِۖ ذَٰلِکَ قَوۡلُهُم بِأَفۡوَٰهِهِمۡۖ یُضَٰهِ‍ُٔونَ قَوۡلَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبۡلُۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ یُؤۡفَکُونَ ٣٠ ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسِیحَ ٱبۡنَ مَرۡیَمَ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُوٓاْ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗاۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ سُبۡحَٰنَهُۥ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٣١

باز به رحمت باز گردد خدا بعد از این بر هر که خواهد، [575]و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿27اى مسلمانان! جز این نیست که مشرکان پلیدند، پس باید که نزدیک نشوند به مسجد حرام بعد از این سال و اگر می‌ترسید از درویشى [576]، پس توانگر خواهد ساخت شما را خدا از فضل خود اگر خواهد، هرآیینه خدا دانای درستکار است [577]. ﴿28جنگ کنید با آنان که ایمان نمى‏آرند به خدا و نه به روز آخر و حرام نمى‏شمردند آنچه حرام کرده است خدا و پیغامبر او و اختیار نمى‏کنند دینِ درست را از اهلِ کتاب تا آنکه بدهند جزیه را از دست خود، خوار شدگان. ﴿29و گفتند یهود که: عُزَیر پسر خدا است و گفتند نصارى که مسیح پسر خداست. این قول ایشان است به دهان خود [578]، مشابهت کرده‏اند با سخن قومى که کافر شدند پیش از این [579]. لعنت کرد ایشان را خدا چگونه برگردانیده می‌شوند؟! [580]. ﴿30اِله دانشمندان خود را و زاهدان خود را خدایانی بجز «الله»، و اِله گرفتند مسیح پسر مریم را و نفرموده شده‏اند مگر آنکه عبادت کنند یک خدا را. نیست معبودی بجز وى، پاک‏ است وى از آنکه شریک او مقرر می‌کنند. ﴿31

﴿ یُرِیدُونَ أَن یُطۡفِ‍ُٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَیَأۡبَى ٱللَّهُ إِلَّآ أَن یُتِمَّ نُورَهُۥ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٣٢ هُوَ ٱلَّذِیٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِینِ ٱلۡحَقِّ لِیُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّینِ کُلِّهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُشۡرِکُونَ ٣٣ ۞یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلۡأَحۡبَارِ وَٱلرُّهۡبَانِ لَیَأۡکُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۗ وَٱلَّذِینَ یَکۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ وَلَا یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٖ ٣٤ یَوۡمَ یُحۡمَىٰ عَلَیۡهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکۡوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمۡ وَجُنُوبُهُمۡ وَظُهُورُهُمۡۖ هَٰذَا مَا کَنَزۡتُمۡ لِأَنفُسِکُمۡ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمۡ تَکۡنِزُونَ ٣٥ إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثۡنَا عَشَرَ شَهۡرٗا فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِ یَوۡمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ مِنۡهَآ أَرۡبَعَةٌ حُرُمٞۚ ذَٰلِکَ ٱلدِّینُ ٱلۡقَیِّمُۚ فَلَا تَظۡلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمۡۚ وَقَٰتِلُواْ ٱلۡمُشۡرِکِینَ کَآفَّةٗ کَمَا یُقَٰتِلُونَکُمۡ کَآفَّةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِینَ ٣٦

می‌خواهند که فرونشانند نور خدا را به دهان خود! [581]و قبول نکند خدا الاّ آنکه تمام سازد نور خود را و اگرچه ناخوش شوند کافران. ﴿32همونست آنکه فرستاد پیغامبر خود را به هدایت و دین راست، تا غالب کندش بر ادیان همۀ آن، اگرچه ناخوش شوند مشرکان. ﴿33اى مسلمانان! هرآیینه بسیارى از دانشمندان اهل کتاب و زاهدان اهل کتاب می‌خورند اموالِ مردمان را به باطل و باز می‌دارند از راه خدا و آنان‌که ذخیره می‌کنند زر و نقره را و خرج نمى‏نمایند آن را در راه خدا، [582]پس بشارت ده این جماعت را به عذابِ دردناک. ﴿34روزی که گرم کرده شود [583]بر آن مال در آتش دوزخ، پس داغ کرده شود به آن پیشانى ایشان را و پهلوى ایشان را و پشت ایشان را و گفته شود: این است آنچه ذخیره نهادید برای خود، پس بچشید آنچه ذخیره می‌کردید. ﴿35هرآیینه شمار ماه‌ها نزدیک خدا دوازده ماه است در کتاب خدا، روزی که آفرید آسمان‌ها و زمین را، از آن جمله چهار ماه حرام است. این است دینِ درست، پس ستم مکنید در آن چهارماه بر خویشتن [584](یعنى به قتال ناحق) و جنگ کنید با مشرکان. همۀ ایشان، چنانکه ایشان جنگ می‌کنند با شما، همۀ شما و بدانید که خدا با متّقیان است. ﴿36

﴿ إِنَّمَا ٱلنَّسِیٓءُ زِیَادَةٞ فِی ٱلۡکُفۡرِۖ یُضَلُّ بِهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُحِلُّونَهُۥ عَامٗا وَیُحَرِّمُونَهُۥ عَامٗا لِّیُوَاطِ‍ُٔواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُ فَیُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُۚ زُیِّنَ لَهُمۡ سُوٓءُ أَعۡمَٰلِهِمۡۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٣٧ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَا لَکُمۡ إِذَا قِیلَ لَکُمُ ٱنفِرُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلۡتُمۡ إِلَى ٱلۡأَرۡضِۚ أَرَضِیتُم بِٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ فَمَا مَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا فِی ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ ٣٨ إِلَّا تَنفِرُواْ یُعَذِّبۡکُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا وَیَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَیۡرَکُمۡ وَلَا تَضُرُّوهُ شَیۡ‍ٔٗاۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ ٣٩ إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدۡ نَصَرَهُ ٱللَّهُ إِذۡ أَخۡرَجَهُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ثَانِیَ ٱثۡنَیۡنِ إِذۡ هُمَا فِی ٱلۡغَارِ إِذۡ یَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَکِینَتَهُۥ عَلَیۡهِ وَأَیَّدَهُۥ بِجُنُودٖ لَّمۡ تَرَوۡهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلسُّفۡلَىٰۗ وَکَلِمَةُ ٱللَّهِ هِیَ ٱلۡعُلۡیَاۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ٤٠

جز این نیست که «نَسِ‌ئ» زیادتى است در کفر، گمراه گردانیده می‌شوند به آن کافران. حلال مى‏شمرند آن ماه را یک سال و حرام می‌شمرند آن را سالِ دیگر، تا موافقت کنند با شمارِ آنچه حرام ساخته است خدا، پس حلال سازند چیزی راکه حرام ساخته است خدا. آراسته کرده شده است براى ایشان کردارهاى بدِ ایشان و خدا راه نمى‏نماید قوم کافران را [585]. ﴿37اى مسلمانان! چیست شما را که چون به شماگفته می‌شود بیرون آیید در راه خدا، گران شده میل می‌کنید به سوى زمین؟ آیا رضامند شدید به زندگانى دنیا عوضِ آخرت؟ پس نیست متاع زندگانى دنیا در برابر آخرت مگر اندکى [586]. ﴿38اگر بیرون نیایید، عذاب کند شما را عذابى درد دهنده و بدل شما گیرد قومى را بجز شما و زیان نرسانید خدا را هیچ و خدا بر همه چیز تواناست. ﴿39اگر نصرت ندهید پیغامبر را چه باک، هرآیینه نصرت داده است او را خدا آنگاه که بیرون کردندش کافران، دوّم دو کس، آنگاه که این دو کس در غار بودند، آنگاه که می‌گفت یار خود را: [587]اندوه مخور! هرآیینه خدا با ماست. پس فروفرستاد خدا تسکین خود را بر پیغامبر و قوّت دادش به لشکرهاى که ندیدید آن را و ساخت سخنِ کافران را فروتر و سخن خدا همان است بلند و خدا غالبِ درست‏کار است. ﴿40

﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا وَجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِکُمۡ وَأَنفُسِکُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤١ لَوۡ کَانَ عَرَضٗا قَرِیبٗا وَسَفَرٗا قَاصِدٗا لَّٱتَّبَعُوکَ وَلَٰکِنۢ بَعُدَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلشُّقَّةُۚ وَسَیَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَوِ ٱسۡتَطَعۡنَا لَخَرَجۡنَا مَعَکُمۡ یُهۡلِکُونَ أَنفُسَهُمۡ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ إِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ ٤٢ عَفَا ٱللَّهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمۡ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکَ ٱلَّذِینَ صَدَقُواْ وَتَعۡلَمَ ٱلۡکَٰذِبِینَ ٤٣ لَا یَسۡتَ‍ٔۡذِنُکَ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ أَن یُجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلۡمُتَّقِینَ ٤٤ إِنَّمَا یَسۡتَ‍ٔۡذِنُکَ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱرۡتَابَتۡ قُلُوبُهُمۡ فَهُمۡ فِی رَیۡبِهِمۡ یَتَرَدَّدُونَ ٤٥ ۞وَلَوۡ أَرَادُواْ ٱلۡخُرُوجَ لَأَعَدُّواْ لَهُۥ عُدَّةٗ وَلَٰکِن کَرِهَ ٱللَّهُ ٱنۢبِعَاثَهُمۡ فَثَبَّطَهُمۡ وَقِیلَ ٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡقَٰعِدِینَ ٤٦ لَوۡ خَرَجُواْ فِیکُم مَّا زَادُوکُمۡ إِلَّا خَبَالٗا وَلَأَوۡضَعُواْ خِلَٰلَکُمۡ یَبۡغُونَکُمُ ٱلۡفِتۡنَةَ وَفِیکُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلظَّٰلِمِینَ ٤٧

بیرون آیید سبکبار و گرانبار [588]و جهاد کنید به مال خود و جان خود در راه خدا، این بهتر است شما را اگر می‌دانید. ﴿41اگر بودى [آنچه به آن دعوت می‌کنى] نفع قریب الحصول و سفرى آسان، پیروى می‌کردند تو را و لیکن دور نمود ایشان را مسافتِ راه و سوگند خواهند خورد به خدا که اگر می‌توانستیم، بیرون مى‏آمدیم با شما. هلاک می‌کنند خویش را [589]و خدا می‌داند که ایشان دروغ گویند. ﴿42عفو کناد خدا از تو! چرا دستورى دادى ایشان را منع اذن تا آن وقت بود که هویدا شوند برای تو راستگویان و بدانى دروغ گویان را. ﴿43دستوری نمى‏طلبند از تو آنان‌که ایمان آوردند به خدا و روز آخر در تخلّف از آنکه جهاد کنند به اموالِ خویش و جان خویش و خدا داناست به متقیان. ﴿44جز این نیست که دستورى می‌طلبند از تو آنان‌که ایمان نمى‏آرند به خدا و روز آخر و شک آورده است دل ایشان، پس ایشان در شک خود سرگردان می‌شوند. ﴿45و اگر خواستندى بیرون آمدن، مهیا می‌کردندى براى سفر، سامان را و لیکن ناپسند داشت خدا برانگیختن ایشان، پس از حرکت بازداشت ایشان را و گفته شد: بنشینید با نشینندگان [590]. ﴿46اگر بر مى‏آمدند میانِ شما، نمى‏افزودند در حقِّ شما [591]مگر فساد را و البته مَرکب مى‏تاختند میانِ شما فتنه جویان در حقّ شما و میان شما سخن شنوانند از ایشان [592]و خدا داناست به ستمکاران. ﴿47

﴿ لَقَدِ ٱبۡتَغَوُاْ ٱلۡفِتۡنَةَ مِن قَبۡلُ وَقَلَّبُواْ لَکَ ٱلۡأُمُورَ حَتَّىٰ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَظَهَرَ أَمۡرُ ٱللَّهِ وَهُمۡ کَٰرِهُونَ ٤٨ وَمِنۡهُم مَّن یَقُولُ ٱئۡذَن لِّی وَلَا تَفۡتِنِّیٓۚ أَلَا فِی ٱلۡفِتۡنَةِ سَقَطُواْۗ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةُۢ بِٱلۡکَٰفِرِینَ ٤٩ إِن تُصِبۡکَ حَسَنَةٞ تَسُؤۡهُمۡۖ وَإِن تُصِبۡکَ مُصِیبَةٞ یَقُولُواْ قَدۡ أَخَذۡنَآ أَمۡرَنَا مِن قَبۡلُ وَیَتَوَلَّواْ وَّهُمۡ فَرِحُونَ ٥٠ قُل لَّن یُصِیبَنَآ إِلَّا مَا کَتَبَ ٱللَّهُ لَنَا هُوَ مَوۡلَىٰنَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٥١ قُلۡ هَلۡ تَرَبَّصُونَ بِنَآ إِلَّآ إِحۡدَى ٱلۡحُسۡنَیَیۡنِۖ وَنَحۡنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمۡ أَن یُصِیبَکُمُ ٱللَّهُ بِعَذَابٖ مِّنۡ عِندِهِۦٓ أَوۡ بِأَیۡدِینَاۖ فَتَرَبَّصُوٓاْ إِنَّا مَعَکُم مُّتَرَبِّصُونَ ٥٢ قُلۡ أَنفِقُواْ طَوۡعًا أَوۡ کَرۡهٗا لَّن یُتَقَبَّلَ مِنکُمۡ إِنَّکُمۡ کُنتُمۡ قَوۡمٗا فَٰسِقِینَ ٥٣ وَمَا مَنَعَهُمۡ أَن تُقۡبَلَ مِنۡهُمۡ نَفَقَٰتُهُمۡ إِلَّآ أَنَّهُمۡ کَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَبِرَسُولِهِۦ وَلَا یَأۡتُونَ ٱلصَّلَوٰةَ إِلَّا وَهُمۡ کُسَالَىٰ وَلَا یُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمۡ کَٰرِهُونَ ٥٤

هرآیینه طلب کرده بودند فتنه را پیش از این و بگردانیدند براى تو مصلحت‌ها، تا آنکه بیامد نصرت حق و غالب شد کار خدا و ایشان ناخواهان بودند. ﴿48و از ایشان کسى هست که می‌گوید: دستورى ده مرا و در فتنه مینداز مرا [593]. آگاه شو که در فتنه افتاده‏اند و هرآیینه دوزخ درگیرنده است کافران را. ﴿49و اگر برسد به تو نعمتى، ناخوش کند ایشان را و اگر برسد به تو مصیبتى، گویند: به دست آوردیم مصلحتِ خود پیش از این [594]و برگردند شادمان شده. ﴿50بگو: هرگز نرسد به ما مگر آنچه نوشته است خدا براى ما. اوست کارساز ما و بر خدا باید که توکل کنند مسلمانان. ﴿51بگو: انتظار نمى‏برید در حقِّ ما مگر یکى از دو خصلت نیک را [595]و ما انتظار مى‏کشیم در حقِّ شما که برساند خدا به شما عذاب را از نزدیک خود یا به دستِ ما. پس انتظار کشید، هرآیینه ما با شما منتظرانیم. ﴿52بگو: اى منافقان! خرج کنید به خوشى یا ناخوشى، هرگز قبول کرده نخواهد شد از شما، هرآیینه شما هستید قوم فاسقان. ﴿53و باز نداشت ایشان را از آنکه قبول کرده شود از ایشان خرج ایشان، الاّ آنکه ایشان کافر شدند به خدا و رسولِ او و نمى‏آیند به نماز، مگر کاهلى کنان و خرج نمى‏کنند، مگر ناخواهان. ﴿54

﴿ فَلَا تُعۡجِبۡکَ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُهُمۡۚ إِنَّمَا یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِهَا فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَتَزۡهَقَ أَنفُسُهُمۡ وَهُمۡ کَٰفِرُونَ ٥٥ وَیَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ إِنَّهُمۡ لَمِنکُمۡ وَمَا هُم مِّنکُمۡ وَلَٰکِنَّهُمۡ قَوۡمٞ یَفۡرَقُونَ ٥٦ لَوۡ یَجِدُونَ مَلۡجَ‍ًٔا أَوۡ مَغَٰرَٰتٍ أَوۡ مُدَّخَلٗا لَّوَلَّوۡاْ إِلَیۡهِ وَهُمۡ یَجۡمَحُونَ ٥٧ وَمِنۡهُم مَّن یَلۡمِزُکَ فِی ٱلصَّدَقَٰتِ فَإِنۡ أُعۡطُواْ مِنۡهَا رَضُواْ وَإِن لَّمۡ یُعۡطَوۡاْ مِنۡهَآ إِذَا هُمۡ یَسۡخَطُونَ ٥٨ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ رَضُواْ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ سَیُؤۡتِینَا ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ وَرَسُولُهُۥٓ إِنَّآ إِلَى ٱللَّهِ رَٰغِبُونَ ٥٩ ۞إِنَّمَا ٱلصَّدَقَٰتُ لِلۡفُقَرَآءِ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱلۡعَٰمِلِینَ عَلَیۡهَا وَٱلۡمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمۡ وَفِی ٱلرِّقَابِ وَٱلۡغَٰرِمِینَ وَفِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِۖ فَرِیضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٦٠ وَمِنۡهُمُ ٱلَّذِینَ یُؤۡذُونَ ٱلنَّبِیَّ وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٞۚ قُلۡ أُذُنُ خَیۡرٖ لَّکُمۡ یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَیُؤۡمِنُ لِلۡمُؤۡمِنِینَ وَرَحۡمَةٞ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمۡۚ وَٱلَّذِینَ یُؤۡذُونَ رَسُولَ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٦١

پس به شگفت نیارد تو را مال ایشان و نه فرزندان ایشان. جز این نیست که می‌خواهد خدا که عذاب کند ایشان را به آنها در زندگانى دنیا [596]و برآید جان ایشان و ایشان کافر باشند. ﴿55و سوگند می‌خورند به خداکه ایشان از جرگۀ شمایند و نیستند ایشان از شما و لیکن ایشان جماعتی هستند که می‌ترسند. ﴿56اگر بیابند پناهى را یا غارها را یا جاى در آمدن را، متوجه شوند به آن شتاب کنان. ﴿57و از ایشان کسى هست که عیب می‌کند تو را در قسمت صدقات، پس اگر داده شود ایشان را از آن، خوشنود شوند و اگر داده نه نشوند از آن، ناگهان ایشان خشم می‌گیرند. ﴿58و اگر ایشان رضامند مى‏شدند به آنچه داده است ایشان را خدا و رسول او و می‌گفتند: بس است ما را خدا، خواهد داد ما را خدا از فضل خود و رسول او، هرآیینه ما به سوى خدا توقع دارندگانیم، [بهتر بودى]. ﴿59جز این نیست که صدقه‌ها براى فقیران است و بى‌نوایان و کارکنان بر جمع صدقات و آنان‌که الفت داده می‌شود دل ایشان را [597]و براى خرج کردن در آزادىِ برده‌ها و براى وام داران و براى خرج کردن در راه خدا [598]و براى مسافران‏ است. حکم ثابت شده از نزدیک خدا و خدا دانای درست‏کار است. ﴿60و از ایشان آنانند که می‌دهند آزار پیغامبر را و می‌گویند: وى سبک گوش است! [599]بگو: وى سبک گوش نیکو است براى شما، باور می‌کند گفتۀ خدا را و قبول می‌کند مشورتِ مسلمانان را و رحمت است براى اهل ایمان از شما، و آنان‌که ایذا می‌دهند پیغامبر خدا را، ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿61

﴿ یَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَکُمۡ لِیُرۡضُوکُمۡ وَٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَحَقُّ أَن یُرۡضُوهُ إِن کَانُواْ مُؤۡمِنِینَ ٦٢ أَلَمۡ یَعۡلَمُوٓاْ أَنَّهُۥ مَن یُحَادِدِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَأَنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدٗا فِیهَاۚ ذَٰلِکَ ٱلۡخِزۡیُ ٱلۡعَظِیمُ ٦٣ یَحۡذَرُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَیۡهِمۡ سُورَةٞ تُنَبِّئُهُم بِمَا فِی قُلُوبِهِمۡۚ قُلِ ٱسۡتَهۡزِءُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ مُخۡرِجٞ مَّا تَحۡذَرُونَ ٦٤ وَلَئِن سَأَلۡتَهُمۡ لَیَقُولُنَّ إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلۡعَبُۚ قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَایَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ کُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ ٦٥ لَا تَعۡتَذِرُواْ قَدۡ کَفَرۡتُم بَعۡدَ إِیمَٰنِکُمۡۚ إِن نَّعۡفُ عَن طَآئِفَةٖ مِّنکُمۡ نُعَذِّبۡ طَآئِفَةَۢ بِأَنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَ ٦٦ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتُ بَعۡضُهُم مِّنۢ بَعۡضٖۚ یَأۡمُرُونَ بِٱلۡمُنکَرِ وَیَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَقۡبِضُونَ أَیۡدِیَهُمۡۚ نَسُواْ ٱللَّهَ فَنَسِیَهُمۡۚ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٦٧ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتِ وَٱلۡکُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ هِیَ حَسۡبُهُمۡۚ وَلَعَنَهُمُ ٱللَّهُۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ مُّقِیمٞ ٦٨

سوگند می‌خورند به خدا براى شما تا رضامند کنند شما را و خدا و رسول او سزاوارترند به آنکه رضامند سازند آن را، اگر مسلمانند. ﴿62آیا نمی‌دانند که هر که خلاف کند با خدا و رسولِ او، پس هرآیینه او راست آتش دوزخ، جاویدان آنجا؟ این است رسوایىِ بزرگ. ﴿63می‌ترسند منافقان از آنکه فروآورده شود بر مسلمانان سوره‌اى که خبر دهد ایشان را به آنچه در دل منافقان است. بگو: مسخره کنید! هرآیینه خدا پدید آرنده است چیزی را که می‌ترسید. ﴿64و اگر سؤال کنى ایشان را، گویند: جز این نیست که ما در هزل شروع مى‏نمودیم و بازى می‌کردیم. بگو: آیا به خدا و آیت‌هاى او و پیغامبر او تمسخر می‌کردید؟!. ﴿65عذر مگویید، هرآیینه شما کافر شدید بعد از ایمان خود [600]. اگر درگذریم از سر گروهى از شما، البته عذاب کنیم گروهى را به سبب آنکه ایشان گناهکار بودند. ﴿66مردان منافق و زنان منافق، بعضِ ایشان از جنس بعض‏اند، مى‏فرمایند به کار ناپسندیده و منع می‌کنند از کار پسندیده و مى‏بندند دست‌هاى خود را. فراموش کردند خدا را پس خدا فراموش ساخت ایشان را، هرآیینه منافقان ایشانند فاسقان. ﴿67وعده داده است خدا مردانِ منافق را و زنان منافق را و کافران را آتشِ دوزخ، همیشه باشندگان در آنجا. دوزخ بس است ایشان را و لعنت کرد ایشان را خدا و ایشان راست، عذاب دایم. ﴿68

﴿کَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ کَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنکُمۡ قُوَّةٗ وَأَکۡثَرَ أَمۡوَٰلٗا وَأَوۡلَٰدٗا فَٱسۡتَمۡتَعُواْ بِخَلَٰقِهِمۡ فَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِخَلَٰقِکُمۡ کَمَا ٱسۡتَمۡتَعَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُم بِخَلَٰقِهِمۡ وَخُضۡتُمۡ کَٱلَّذِی خَاضُوٓاْۚ أُوْلَٰٓئِکَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٦٩ أَلَمۡ یَأۡتِهِمۡ نَبَأُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَقَوۡمِ إِبۡرَٰهِیمَ وَأَصۡحَٰبِ مَدۡیَنَ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتِۚ أَتَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِۖ فَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ٧٠ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ یَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَیُطِیعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ سَیَرۡحَمُهُمُ ٱللَّهُۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٧١وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَا وَمَسَٰکِنَ طَیِّبَةٗ فِی جَنَّٰتِ عَدۡنٖۚ وَرِضۡوَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ أَکۡبَرُۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٧٢

مانند آنان‌که پیش از شما بودند زیاد‏تر از شما در قوّت و بیشتر در اموال و اولاد. پس بهره‏مند شدند به نصیبۀ خویش. پس شما نیز بهره‏مند شدید بنصیبۀ خویش [601]، چنانکه بهره‏مند شدند آنان‌که پیش از شما بودند به نصیبه خویش و شروع در هزل کردید، چنانکه ایشان شروع در هزل کردند. آن جماعت، نابود شده عمل‌هاى ایشان در دنیا و آخرت و آن جماعت، ایشانند زیانکاران. ﴿69آیا نیامده است به ایشان خبر آنان‌که پیش از ایشان بودند: قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اهل مدین و اهل مؤتفکات؟ آمدند به ایشان پیغامبرانِ ایشان به نشانه‌هاى روشن، پس هرگز نشد که خدا ظلم کند بر ایشان و لیکن ایشان بر خویشتن ظلم مى‏کردند. ﴿70و مردان مسلمان و زنانِ مسلمانان بعضِ ایشان کارسازِ بعض‏اند، می‌فرمایند به کار پسندیده و منع می‌کنند از کار ناپسندیده و برپا می‌دارند نماز را و می‌دهند زکات را و فرمانبردارى مى‏کنند خدا و رسولِ او را. این جماعت رحمت خواهد کرد بر ایشان خدا، هرآیینه خدا غالب درستکار است. ﴿71وعده کرده است خدا مردانِ مسلمانان را و زنانِ مسلمانان را بوستان‌ها که می‌رود زیر آن جوی‌ها، همیشه باشندگانِ آنجا و جای‌هاى پاکیزه در بهشت‌هاى همیشه ماندن. و خوشنودى خدا بزرگتر است از همه، این‏ است فیروزى بزرگ. ﴿72

﴿ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ جَٰهِدِ ٱلۡکُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱغۡلُظۡ عَلَیۡهِمۡۚ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ ٧٣ یَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدۡ قَالُواْ کَلِمَةَ ٱلۡکُفۡرِ وَکَفَرُواْ بَعۡدَ إِسۡلَٰمِهِمۡ وَهَمُّواْ بِمَا لَمۡ یَنَالُواْۚ وَمَا نَقَمُوٓاْ إِلَّآ أَنۡ أَغۡنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضۡلِهِۦۚ فَإِن یَتُوبُواْ یَکُ خَیۡرٗا لَّهُمۡۖ وَإِن یَتَوَلَّوۡاْ یُعَذِّبۡهُمُ ٱللَّهُ عَذَابًا أَلِیمٗا فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَا لَهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ ٧٤ ۞وَمِنۡهُم مَّنۡ عَٰهَدَ ٱللَّهَ لَئِنۡ ءَاتَىٰنَا مِن فَضۡلِهِۦ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٧٥ فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُم مِّن فَضۡلِهِۦ بَخِلُواْ بِهِۦ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ ٧٦ فَأَعۡقَبَهُمۡ نِفَاقٗا فِی قُلُوبِهِمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ یَلۡقَوۡنَهُۥ بِمَآ أَخۡلَفُواْ ٱللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُواْ یَکۡذِبُونَ ٧٧ أَلَمۡ یَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ سِرَّهُمۡ وَنَجۡوَىٰهُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُیُوبِ ٧٨ ٱلَّذِینَ یَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِینَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ فِی ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَیَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٌ ٧٩

ای پیغامبر! جهاد کن با کافران [602]و جهاد کن با منافقان [603]و درشتى کن بر ایشان و جاىِ ایشان دوزخ است و وى بدجایی است. ﴿73سوگند می‌خورند به خدا که نگفته‏اند، و هرآیینه گفته‏اند سخنِ کفر و کافر شده‏اند بعدِ اسلام خویش و قصد کردند آنچه نیافتند [604]و انکار نکردند مگر بر آنکه توانگر ساخت ایشان را خدا و رسول او از فضل خود [605]. پس اگر توبه کنند بهتر باشد ایشان را و اگر برگردند از توبه، عذاب کند ایشان را خدا به عذاب درد دهنده در دنیا و آخرت و نیست ایشان را در زمین هیچ کارساز و هیچ یارى دهنده. ﴿74و از ایشان کسى هست که عهد بسته است با خدا: البته اگر بدهد ما را از فضل خود، صدقه دهیم و باشیم از نیکوکاران. ﴿75پس وقتى که بداد ایشان را از فضل خود، بخیلى کردند به آن و برگشتند، اعراض کنان. ﴿76پس خداى تعالى عاقبت حالِ ایشان، ساخت نفاق را در دل ایشان تا روزی که ملاقات کنند با وى. به شامت آنکه خلاف کردند با خدا آنچه وعده کرده بودند با وى و به شامت آنکه دروغ می‌گفتند. ﴿77آیا ندانسته‏اند که خدا می‌داند سخنِ پنهان ایشان را و راز گفتن ایشان را و آنکه خدا دانندۀ غیب‌هاست؟!. ﴿78آنان‌که عیب می‌کنند رغبت کنندگان را از مسلمانان در صدقات و عیب می‌کنند آنان را که نمى‏یابند مگر مشقت خود را [606]پس تمسخر می‌کنند به ایشان، تمسخر کرد خدا به آن تمسخر کنندگان و ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿79

﴿ ٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ أَوۡ لَا تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ إِن تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ سَبۡعِینَ مَرَّةٗ فَلَن یَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٨٠ فَرِحَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ بِمَقۡعَدِهِمۡ خِلَٰفَ رَسُولِ ٱللَّهِ وَکَرِهُوٓاْ أَن یُجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَقَالُواْ لَا تَنفِرُواْ فِی ٱلۡحَرِّۗ قُلۡ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّٗاۚ لَّوۡ کَانُواْ یَفۡقَهُونَ ٨١ فَلۡیَضۡحَکُواْ قَلِیلٗا وَلۡیَبۡکُواْ کَثِیرٗا جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ٨٢ فَإِن رَّجَعَکَ ٱللَّهُ إِلَىٰ طَآئِفَةٖ مِّنۡهُمۡ فَٱسۡتَ‍ٔۡذَنُوکَ لِلۡخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخۡرُجُواْ مَعِیَ أَبَدٗا وَلَن تُقَٰتِلُواْ مَعِیَ عَدُوًّاۖ إِنَّکُمۡ رَضِیتُم بِٱلۡقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٖ فَٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡخَٰلِفِینَ ٨٣ وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰٓ أَحَدٖ مِّنۡهُم مَّاتَ أَبَدٗا وَلَا تَقُمۡ عَلَىٰ قَبۡرِهِۦٓۖ إِنَّهُمۡ کَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَمَاتُواْ وَهُمۡ فَٰسِقُونَ ٨٤ وَلَا تُعۡجِبۡکَ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَأَوۡلَٰدُهُمۡۚ إِنَّمَا یُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُعَذِّبَهُم بِهَا فِی ٱلدُّنۡیَا وَتَزۡهَقَ أَنفُسُهُمۡ وَهُمۡ کَٰفِرُونَ ٨٥ وَإِذَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٌ أَنۡ ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَجَٰهِدُواْ مَعَ رَسُولِهِ ٱسۡتَ‍ٔۡذَنَکَ أُوْلُواْ ٱلطَّوۡلِ مِنۡهُمۡ وَقَالُواْ ذَرۡنَا نَکُن مَّعَ ٱلۡقَٰعِدِینَ ٨٦

آمرزش طلب کن براى ایشان یا آمرزش طلب مکن براى ایشان [607]، اگر آمرزش خواهى براى ایشان هفتاد بار، هرگز نیامرزد ایشان را خدا. این به سبب آن است که ایشان کافر شدند به خدا و رسول او و خدا راه نمى‏نماید گروه فاسقان را. ﴿80شادمان شدند واپس ماندگان به نشستن خویش بر خلاف پیغمبر خدا و ناپسند کردند که جهاد کنند به اموال خویش و به جان خویش در راه خدا و گفتند با یکدیگر: بیرون مروید در گرمى. بگو: آتش دوزخ سخت‏تر است در گرمى اگر درمى‏یافتندى [چنین نکردی]. ﴿81پس باید که بخندند اندکى و بگریند بسیار، سزاى آنچه می‌کردند [608]. ﴿82پس اگر بازآرد تو را خداى تعالى به سوى گروهى از ایشان، پس دستورى طلبند از تو براى بیرون آمدن [609]. بگو: بیرون نخواهید آمد با من هرگز و جنگ نخواهید کرد همراه من با هیچ دشمنى، هرآیینه شما رضامند شدید به نشستن اوّل بار، پس بنشینید با پس ماندگان. ﴿83و [یا محمد!] نماز مگزار بر هیچ یکى از ایشان که بمیرد، هرگز! و مَایست بر گور وى، هرآیینه ایشان کافر شدند به خدا و رسولِ او و مُردند و ایشان فاسق بودند ﴿84و به شگفت نیارد تو را اموالِ ایشان و نه فرزندانِ ایشان. جز این نیست که می‌خواهد خداکه عقوبت کند ایشان را به آن در دنیا و بیرون شود روح ایشان و ایشان کافر باشند. ﴿85و چون فرود آورده شود سورتى [به این مضمون] که ایمان آرید به خدا و جهاد کنید همراه رسولِ او، دستورى می‌طلبند از تو خداوندانِ وسعت از ایشان و گویند: بگذار ما را تا باشیم با نشستگان. ﴿86

﴿ رَضُواْ بِأَن یَکُونُواْ مَعَ ٱلۡخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا یَفۡقَهُونَ ٨٧ لَٰکِنِ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ جَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلۡخَیۡرَٰتُۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٨٨ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ ذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٨٩ وَجَآءَ ٱلۡمُعَذِّرُونَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ لِیُؤۡذَنَ لَهُمۡ وَقَعَدَ ٱلَّذِینَ کَذَبُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ سَیُصِیبُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٩٠ لَّیۡسَ عَلَى ٱلضُّعَفَآءِ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرۡضَىٰ وَلَا عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یَجِدُونَ مَا یُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُواْ لِلَّهِ وَرَسُولِهِۦۚ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡسِنِینَ مِن سَبِیلٖۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٩١ وَلَا عَلَى ٱلَّذِینَ إِذَا مَآ أَتَوۡکَ لِتَحۡمِلَهُمۡ قُلۡتَ لَآ أَجِدُ مَآ أَحۡمِلُکُمۡ عَلَیۡهِ تَوَلَّواْ وَّأَعۡیُنُهُمۡ تَفِیضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ حَزَنًا أَلَّا یَجِدُواْ مَا یُنفِقُونَ ٩٢ ۞إِنَّمَا ٱلسَّبِیلُ عَلَى ٱلَّذِینَ یَسۡتَ‍ٔۡذِنُونَکَ وَهُمۡ أَغۡنِیَآءُۚ رَضُواْ بِأَن یَکُونُواْ مَعَ ٱلۡخَوَالِفِ وَطَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٩٣

راضى شدند به آنکه باشند با زنانِ پس مانده و مهر نهاده شد بر دل ایشان، پس ایشان فهم نمی‌کنند. ﴿87لیکن پیغامبر و آنان‌که ایمان آوردند به او، جهاد کردند به اموالِ خود و جان‌های خود و این جماعت، ایشان راست نیکی‌ها و این جماعت، ایشانند رستگاران. ﴿88آماده ساخته است خدا برای ایشان بوستان‌ها، می‌رود زیر آن جوی‌ها، جاودان آنجا. این است فیروزی بزرگ. ﴿89و آمدند اهلِ عذر از صحرانشینان تا دستورى داده شود ایشان را و نشستند آنان‌که دروغ گفتند با خدا و رسولِ او (یعنى در اظهار اسلام) خواهد رسید به کافران از ایشان عذاب درد دهنده. ﴿90نیست بر ناتوانان و نه بر بیماران و نه بر آنان‌که نمى‏یابند چیزی که خرج کنند، هیچ گناهى، چون نیکخواهى کنند با خدا و رسول او. نیست بر نیکوکاران هیچ راه عتاب و خدا آمرزندۀ مهربان ا‏ست. ﴿91و نه بر آنان‌که چون بیایند پیش تو تا سوارى دهى ایشان را، گویى: نمى‏یابم آنچه سوار کنم شما را بر آن. بازگردند و چشم ایشان روان باشد به اشک به جهت اندوه که نمى‏یابند چیزی که خرج کنند. ﴿92جز این نیست که راه عتاب بر آنان است که دستورى می‌طلبند از تو و ایشان توانگرانند، راضى شدند به آنکه باشند با زنان پس مانده و مهر نهاد خدا بر دل ایشان، پس ایشان نمى‏فهمند. ﴿93

﴿ یَعۡتَذِرُونَ إِلَیۡکُمۡ إِذَا رَجَعۡتُمۡ إِلَیۡهِمۡۚ قُل لَّا تَعۡتَذِرُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَکُمۡ قَدۡ نَبَّأَنَا ٱللَّهُ مِنۡ أَخۡبَارِکُمۡۚ وَسَیَرَى ٱللَّهُ عَمَلَکُمۡ وَرَسُولُهُۥ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ َٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٩٤ سَیَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَکُمۡ إِذَا ٱنقَلَبۡتُمۡ إِلَیۡهِمۡ لِتُعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡۖ فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡۖ إِنَّهُمۡ رِجۡسٞۖ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ٩٥ یَحۡلِفُونَ لَکُمۡ لِتَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡۖ فَإِن تَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یَرۡضَىٰ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٩٦ ٱلۡأَعۡرَابُ أَشَدُّ کُفۡرٗا وَنِفَاقٗا وَأَجۡدَرُ أَلَّا یَعۡلَمُواْ حُدُودَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٩٧ وَمِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن یَتَّخِذُ مَا یُنفِقُ مَغۡرَمٗا وَیَتَرَبَّصُ بِکُمُ ٱلدَّوَآئِرَۚ عَلَیۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِۗ وَٱللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٞ ٩٨ وَمِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَیَتَّخِذُ مَا یُنفِقُ قُرُبَٰتٍ عِندَ ٱللَّهِ وَصَلَوَٰتِ ٱلرَّسُولِۚ أَلَآ إِنَّهَا قُرۡبَةٞ لَّهُمۡۚ سَیُدۡخِلُهُمُ ٱللَّهُ فِی رَحۡمَتِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٩٩

عذرخواهى کنند پیشِ شما چون باز آیید به سوى ایشان. بگو: عذرخواهى مکنید! باور نکنیم [سخنِ] شما را. هرآیینه آگاه ساخته است ما را خدا به بعضِ خبرهاى شما و خواهد دید خدا و رسولِ او عمل شما را (یعنى در دنیا) باز گردانیده شوید به سوى دانندۀ نهان و آشکارا، پس خبر دهد شما را به آنچه می‌کردید. ﴿94سوگند خواهند خورد به خدا پیش شما چون باز آیید به سوى ایشان، تا روى بگردانید از ایشان. پس شما روى بگردانید از ایشان، هرآیینه ایشان پلیدند و جاى ایشان دوزخ است، سزایى آنچه می‌کردند. ﴿95سوگند می‌خورند براى شما تا رضامند شوید از ایشان، پس اگر رضامند شوید از ایشان، هرآیینه خدا رضامند نشود از گروه فاسقان. ﴿96صحرانشینان سخت‏ترند در کفر و نفاق [610]و سزاوارترند به آنکه ندانند احکام شریعتى را که نازل کرده است خدا بر پیغامبر خود و خدا دانای درستکار است. ﴿97و از اعراب کسى هست که تاوان مى‏شمارد چیزى را که خرج می‌کند و انتظار می‌کشد در حقّ شما مصایب را. بر ایشان باد مصیبت بد و خدا شنوای داناست. ﴿98و از اعراب کسى هست که ایمان مى‏آرد به خدا و روز آخر و مى‏شمارد چیزى را که خرج می‌کند، سبب قربتْ نزدیک خدا و وسیلۀ دعاى نیک پیغامبر. آگاه باش! هرآیینه وی قربت است ایشان را. داخل خواهد کرد ایشان را خدا در رحمت خود، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان ا‏ست. ﴿99

﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ١٠٠ وَمِمَّنۡ حَوۡلَکُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مُنَٰفِقُونَۖ وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡمَدِینَةِ مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ لَا تَعۡلَمُهُمۡۖ نَحۡنُ نَعۡلَمُهُمۡۚ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَیۡنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِیمٖ ١٠١ وَءَاخَرُونَ ٱعۡتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمۡ خَلَطُواْ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَءَاخَرَ سَیِّئًا عَسَى ٱللَّهُ أَن یَتُوبَ عَلَیۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٌ ١٠٢ خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیۡهِمۡۖ إِنَّ صَلَوٰتَکَ سَکَنٞ لَّهُمۡۗ وَٱللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ١٠٣أَلَمۡ یَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ یَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَیَأۡخُذُ ٱلصَّدَقَٰتِ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِیمُ ١٠٤ وَقُلِ ٱعۡمَلُواْ فَسَیَرَى للَّهُ عَمَلَکُمۡ وَرَسُولُهُۥ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٠٥ وَءَاخَرُونَ مُرۡجَوۡنَ لِأَمۡرِ ٱللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمۡ وَإِمَّا یَتُوبُ عَلَیۡهِمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ١٠٦

و سبقت کنندگان نخستینان از مهاجران و انصار و آنان‌که پیروىِ ایشان کردند به نیکوکارى، خوشنود شد خدا از این جماعت و ایشان خوشنود شدند از وى و آماده ساخت براى ایشان بوستان‌ها که می‌رود زیرِ آن جوی‌ها، جاویدان آنجا همیشه. این است فیروزى بزرگ. ﴿100و از آنان‌که حوالىِ شمایند از اعراب، منافقانند و بعضِ اهل مدینه خوگر شده‏اند بر نفاق. تو نمی‌دانى ایشان را ما می‌دانیم ایشان را، عذاب خواهیم کرد ایشان را دوبار [611]، باز گردانیده شوند به سوى عذاب بزرگ. ﴿101و دیگران هستند که اقرار کردند به گناهان خود، آمیخته‏اند عمل نیک را با عمل دیگر که بد است. نزدیک‏ است که خدا به رحمت متوجه شود بر ایشان، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان ا‏ست. ﴿102بگیر از اموال ایشان زکات تا پاک سازى ایشان را و با برکت کنى ایشان را به آن و دعاى خیر کن بر ایشان، هرآیینه دعاى تو سبب آرام است ایشان را و خدا شنوای داناست. ﴿103آیا ندانسته‏اند که خدا همون توبه قبول می‌کند از بندگان خود و می‌گیرد صدقات را و آنکه خدا همونست توبه پذیرندۀ مهربان؟. ﴿104و بگو: عمل کنید پس خواهد دید خدا عمل شما را و رسول او و مؤمنان و گردانیده خواهید شد به سوى دانندۀ پنهان و آشکارا، پس خبر دهد شما را به آنچه می‌کردید. ﴿105و دیگرانند موقوف داشته شده بر فرمانِ خدا. یا این است که عذاب کند ایشان را یا به رحمت متوجه شود بر ایشان و خدا دانای درستکار است. ﴿106

﴿ وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مَسۡجِدٗا ضِرَارٗا وَکُفۡرٗا وَتَفۡرِیقَۢا بَیۡنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَإِرۡصَادٗا لِّمَنۡ حَارَبَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ مِن قَبۡلُۚ وَلَیَحۡلِفُنَّ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّا ٱلۡحُسۡنَىٰۖ وَٱللَّهُ یَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ ١٠٧ لَا تَقُمۡ فِیهِ أَبَدٗاۚ لَّمَسۡجِدٌ أُسِّسَ عَلَى ٱلتَّقۡوَىٰ مِنۡ أَوَّلِ یَوۡمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِۚ فِیهِ رِجَالٞ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْۚ وَٱللَّهُ یُحِبُّ ٱلۡمُطَّهِّرِینَ ١٠٨ أَفَمَنۡ أَسَّسَ بُنۡیَٰنَهُۥ عَلَىٰ تَقۡوَىٰ مِنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٍ خَیۡرٌ أَم مَّنۡ أَسَّسَ بُنۡیَٰنَهُۥ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٖ فَٱنۡهَارَ بِهِۦ فِی نَارِ جَهَنَّمَۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٠٩ لَا یَزَالُ بُنۡیَٰنُهُمُ ٱلَّذِی بَنَوۡاْ رِیبَةٗ فِی قُلُوبِهِمۡ إِلَّآ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ١١٠ ۞إِنَّ ٱللَّهَ ٱشۡتَرَىٰ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ أَنفُسَهُمۡ وَأَمۡوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلۡجَنَّةَۚ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَیَقۡتُلُونَ وَیُقۡتَلُونَۖ وَعۡدًا عَلَیۡهِ حَقّٗا فِی ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِیلِ وَٱلۡقُرۡءَانِۚ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ مِنَ ٱللَّهِۚ فَٱسۡتَبۡشِرُواْ بِبَیۡعِکُمُ ٱلَّذِی بَایَعۡتُم بِهِۦۚ وَذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ١١١

و از ایشان آنانند که ساخته‏اند مسجدى براى زیان رسانیدن و به جهت کفر و براى تفرقه افکندن میانِ مسلمانان و کمینگاه ساختن براى آنان که جنگ کرده‌اند با خدا و رسول او پیش از این، و البته سوگند خورند که نخواسته‏ایم مگر خصلت نیک را و خدا گواهى می‌دهد که ایشان دروغگویانند [612]. ﴿107مَایست آنجا هرگز! هرآیینه مسجدى که بنیاد نهاده شده است بر نیت تقوى از اوّل روز، بهتر است که ایستاده شوى آنجا، آنجا مردانند که دوست می‌دارند که پاک شوند و خدا دوست می‌دارد پاک باشندگان را. ﴿108آیا کسی که بنیاد نهاد عمارت خود را بر ترسکارى از خدا و خوشنودى او بهتر است، یا کسى که بنیاد نهاده است عمارت خود را بر کنارۀ زمین رود خوردۀ مستعد افتادن پس افتد با صاحب خود در آتش دوزخ؟ و خدا راه نمى‏نماید گروه ستمکاران را [613]. ﴿109همیشه باشد عمارت ایشان که بنا کرده‏اند [614]سبب شک در دل ایشان، مگر آنکه پاره پاره کرده شود دل ایشان را و خدا دانای درست‏کار است. ﴿110هرآیینه خدا خرید کرده است از مسلمانان جان ایشان را و مال ایشان را به عوض آنکه ایشان را باشد بهشت. جنگ می‌کنند در راه خدا، پس می‌کشند و کشته می‌شوند. وعده‌ای که لازم است بر خدا به تحقیق در تورات و انجیل و قرآن و کیست وفا کننده‏تر به عهدِ خویش از خدا؟ پس شادمان باشید به این فروختن خود که معامله کردید به آن و این است فیروزى بزرگ. ﴿111

﴿ ٱلتَّٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّٰٓئِحُونَ ٱلرَّٰکِعُونَ ٱلسَّٰجِدُونَ ٱلۡأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَٱلۡحَٰفِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١١٢ مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَن یَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِکِینَ وَلَوۡ کَانُوٓاْ أُوْلِی قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِیمِ ١١٣ وَمَا کَانَ ٱسۡتِغۡفَارُ إِبۡرَٰهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوۡعِدَةٖ وَعَدَهَآ إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُۚ إِنَّ إِبۡرَٰهِیمَ لَأَوَّٰهٌ حَلِیمٞ ١١٤ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُضِلَّ قَوۡمَۢا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰهُمۡ حَتَّىٰ یُبَیِّنَ لَهُم مَّا یَتَّقُونَۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٌ ١١٥ إِنَّ ٱللَّهَ لَهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۚ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ ١١٦ لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلنَّبِیِّ وَٱلۡمُهَٰجِرِینَ وَٱلۡأَنصَارِ ٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ مِنۢ بَعۡدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٖ مِّنۡهُمۡ ثُمَّ تَابَ عَلَیۡهِمۡۚ إِنَّهُۥ بِهِمۡ رَءُوفٞ رَّحِیمٞ ١١٧

ایشان توبه کنندگانند، عبادت کنندگانند، حمد گویندگانند، سفر در راه خدا کنندگانند، رکوع و سجده کنندگانند، فرمایندگانند به کار پسندیده و منع کنندگانند از ناپسندیده و نگاه دارندگانند احکام خدا را. و مژده ده، مسلمانان را. ﴿112روا نبود پیغامبر را و نه مسلمانان را که طلب آمرزش کنند برای مشرکان و اگرچه دارای خویشاوندى باشند، بعد از آنکه ظاهر شد ایشان را که آن گروه، باشندگان دوزخند. ﴿113و نبود آمرزش خواستن ابراهیم براى پدر خود، مگر از جهت وعده‌ای که کرده بودش با وى، پس چون روشن شد براى ابراهیم که وى دشمن خدا است، بیزار شد از وى، هرآیینه ابراهیم دردمندِ بردبار بود. ﴿114و هرگز نیست خدا که گمراه کند قومى را [615]بعد از آنکه راه نموده باشد ایشان را، تا آنکه واضح سازد بر ایشان آنچه از آن پرهیز کنند، هرآیینه خدا به هر چیز داناست [616]. ﴿115هرآیینه خدا وی راست پادشاهى آسمان‌ها و زمین، زنده می‌کند و مى‏میراند و نیست شما را بجز وى هیچ کارسازى و یارى‌دهنده‌ای. ﴿116هرآیینه به رحمت متوجه شد خدا بر پیغامبر و آن مهاجران و انصار که پیروىِ وى کردند در وقت تنگدستى، بعد از آنکه نزدیک بود که از جای برود دل گروهى از ایشان، باز به رحمت متوجه شد بر ایشان، هرآیینه وى بر ایشان بخشایندۀ مهربان ا‏ست. ﴿117

﴿وَعَلَى ٱلثَّلَٰثَةِ ٱلَّذِینَ خُلِّفُواْ حَتَّىٰٓ إِذَا ضَاقَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلۡأَرۡضُ بِمَا رَحُبَتۡ وَضَاقَتۡ عَلَیۡهِمۡ أَنفُسُهُمۡ وَظَنُّوٓاْ أَن لَّا مَلۡجَأَ مِنَ ٱللَّهِ إِلَّآ إِلَیۡهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیۡهِمۡ لِیَتُوبُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِیمُ ١١٨ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَکُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِینَ ١١٩ مَا کَانَ لِأَهۡلِ ٱلۡمَدِینَةِ وَمَنۡ حَوۡلَهُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ أَن یَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ ٱللَّهِ وَلَا یَرۡغَبُواْ بِأَنفُسِهِمۡ عَن نَّفۡسِهِۦۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ لَا یُصِیبُهُمۡ ظَمَأٞ وَلَا نَصَبٞ وَلَا مَخۡمَصَةٞ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَا یَطَ‍ُٔونَ مَوۡطِئٗا یَغِیظُ ٱلۡکُفَّارَ وَلَا یَنَالُونَ مِنۡ عَدُوّٖ نَّیۡلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُم بِهِۦ عَمَلٞ صَٰلِحٌۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٢٠ وَلَا یُنفِقُونَ نَفَقَةٗ صَغِیرَةٗ وَلَا کَبِیرَةٗ وَلَا یَقۡطَعُونَ وَادِیًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمۡ لِیَجۡزِیَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٢١ ۞وَمَا کَانَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّةٗۚ فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرۡقَةٖ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَةٞ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی ٱلدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَیۡهِمۡ لَعَلَّهُمۡ یَحۡذَرُونَ ١٢٢

و بر آن سه کس که موقوف داشته شدند تا آنکه تنگ شد بر ایشان زمین با وجود فراخى آن و تنگ شد بر ایشان جان‌های ایشان و دانستند که پناه‏گاهى نیست از خدا مگر به سوى او، باز خدا به رحمت متوجه شد بر ایشان، تا ایشان رجوع کنند [617]. هرآیینه خدا توبه پذیرندۀ مهربان ا‏ست. ﴿118اى مسلمانان! بترسید از خدا و باشید با راستگویان. ﴿119لایق نبود اهل مدینه را و آنان را که حوالى ایشانند از اعراب، که بازپس مانند از همراهى رسول خدا و نه آنکه رغبت کنند در حفظ خویش [اعراض کرده] از ذات رسول خدا. این به سبب آن است که نمی‌رسد به ایشان تشنگى و نه رنج و نه گرسنگى در راه خدا و نسپرند جایی که به خشم آرد کافران را و به دست نمى‏آرند از دشمن هیچ دستبُردى، مگر نوشته شود براى ایشان به سبب آن عمل صالح، هرآیینه خدا ضایع نمی‌کند مزد نیکوکاران را. ﴿120و خرج نمى‏کنند هیچ خرج را اندکى و نه بسیارى و طىّ نمی‌کنند هیچ میدانى را مگر که نوشته شد براى ایشان [عمل صالح] تا جزا دهد ایشان را خدا در مقابلۀ نیکوترینِ آنچه می‌کردند. ﴿121و ممکن نیست مؤمنان را که برآیند [618]همه یکجا، پس چرا بیرون نیامدند از هر جمعى از ایشان چند کس تا دانشمند شوند در دین و تا بیم کنند قوم خود را چون بازآیند به سوى ایشان، بُوَد که ایشان بترسند [619]. ﴿122

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِینَ یَلُونَکُم مِّنَ ٱلۡکُفَّارِ وَلۡیَجِدُواْ فِیکُمۡ غِلۡظَةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِینَ ١٢٣ وَإِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ فَمِنۡهُم مَّن یَقُولُ أَیُّکُمۡ زَادَتۡهُ هَٰذِهِۦٓ إِیمَٰنٗاۚ فَأَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فَزَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَهُمۡ یَسۡتَبۡشِرُونَ ١٢٤ وَأَمَّا ٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَتۡهُمۡ رِجۡسًا إِلَىٰ رِجۡسِهِمۡ وَمَاتُواْ وَهُمۡ کَٰفِرُونَ ١٢٥ أَوَلَا یَرَوۡنَ أَنَّهُمۡ یُفۡتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٖ مَّرَّةً أَوۡ مَرَّتَیۡنِ ثُمَّ لَا یَتُوبُونَ وَلَا هُمۡ یَذَّکَّرُونَ ١٢٦ وَإِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ نَّظَرَ بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٍ هَلۡ یَرَىٰکُم مِّنۡ أَحَدٖ ثُمَّ ٱنصَرَفُواْۚ صَرَفَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُم بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ ١٢٧ لَقَدۡ جَآءَکُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ عَزِیزٌ عَلَیۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِیصٌ عَلَیۡکُم بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَءُوفٞ رَّحِیمٞ ١٢٨ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ حَسۡبِیَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُۖ وَهُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِیمِ ١٢٩

اى مسلمانان! جنگ کنید با آنان‌که نزدیک شمایند از کافران و باید که کافران بیابند در شما درشتى را و بدانید که خدا با متّقیان است. ﴿123و چون فروآورده شود سورتى، پس از منافقان کسى هست که می‌گوید: در حقّ کدام یک از شما افزون کرده است این سوره ایمان را؟ پس امّا اهل ایمان، پس به تحقیق زیاده کرده است در حقّ ایشان ایمان را و ایشان شادمان می‌شوند. ﴿124و امّا آنان که در دل ایشان بیمارى است، پس زیاده کرده است در حقّ ایشان پلیدى را همراه پلیدىِ ایشان و مردند و ایشان کافر بودند. ﴿125آیا نمى‏بینند که ایشان عقوبت کرده می‌شوند در هر سال یک بار یا دو بار [620]، باز توبه نمى‏کنند و نه ایشان پند می‌گیرند. ﴿126و چون فروآورده شود سورتى [621]، نظر کند بعض ایشان به بعضى [از جهت شرمندگى ومی‌گوید:] آیا مى‏بیند هیچ‌کس شما را؟ پس بازگردند [622]. بازگردانیده است خدا دل ایشان را به سبب آنکه ایشان گروهى هستند که نمی‌دانند. ﴿127اى مسلمانان! آمده است به شما پیغامبرى از قبیلۀ شما، دشوار است بر وى رنج شما، حریص‏ است بر هدایت شما، به مسلمانان بخشایندۀ مهربان است. ﴿128پس اگر بازگردند، بگو: بس‏ است مرا خدا، هیچ معبود نیست بجز وى، بر وى توکل کردم و او خداوند عرش بزرگ است [623]. ﴿129

[566] مترجم گوید: سال نهم، حضرت پیغامبرجعلی مرتضی را در موسم حج فرستاد تا عهود مشرکان را براندازد، الاّ چهار ماه ایشان را فرصت داد تا در امر خود تأمل کنند، مگر دو فرقۀ بنی ضمره و بنوکنانه که خیانت در عهد نکرده بودند، پس خدای تعالی عهد ایشان را تا میعاد آن مقرر داشت و تا ندا کند که بعد ازین هیچ مشرک به حج نیاید و هیچ برهنه طواف کعبه نکند و اوائل سورۀ برائت بر ایشان برخواند، والله اعلم. [567] یعنی آن چهار ماه که ایشان را فرصت داده بودند. [568] مترجم گوید: آن حضرتجبا کفار قریش صلح کرده بودند و ایشان در مقام عذر آمده، بر کشتن خلفای آن حضرت اعانت نمودند و این صورت، سبب فتح مکه شد. خدای تعالی برای ترغیب بر غزوۀ فتح، آیات فرستاد. [569] یعنی قریش که در حدیبیه به ایشان، صلح واقع شده بود. [570] یعنی تابع شهوات نفس شدند، ایمان را ترک کردند. [571] یعنی تکلیف جهاد نشود. [572] مترجم گوید: تعریض است به جواب مفاخرت قریش به عمارت مسجد حرام. [573] مترجم گوید: بعد غزوۀ فتح در ترغیب بر جهاد مشرکین و اهل کتاب نازل شد. [574] مترجم گوید: در غزوۀ حنین شکست گونه به مسلمین رو داده بود. بعد از آن خدای تعالی نصرت داد و به جهت تذکیر نعمت، این آیات فرستاد. [575] یعنی توفیق اسلام دهد هرکه را خواهد از کافران، والله اعلم. [576] یعنی به سبب انقطاع سوداگران، والله اعلم. [577] مترجم گوید: خدای تعالی در باب جهاد اهل کتاب و گرفتن جزیه از ایشان می‌فرماید. [578] یعنی اصلی ندارد. [579] یعنی مشرکان، که ملائکه را دختران خدا می‌گویند. [580] یعنی از راه صواب. [581] یعنی به شبهات تقریر می‌کنند در ابطال دین، والله اعلم. [582] یعنی زکات نمی‌دهند. [583] یعنی دمیده شود. [584] مترجم گوید: در دین حضرت ابراهیم مقرر بود که در محرم و رجب وذیقعده و ذی‌الحجه با یکدیگر جنگ نکنند. اهل جاهلیت این حکم را تحریف کرده گاهی صفر را محرم می‌ساختند ومحرم را صفر و علی هذالقیاس و این را نسئ می‌گفتند. خدایتعالی اصل این حکم را باقی داشت، به این وجه که جنگ ناحق هیچ‌گاه درست نیست و درین ماه‌ها حرمت آن مغلظ می‌شود و جنگ با کافران همه وقت درست است. و نفی تحریف ایشان فرمود. [585] یعنی به قتال ناحق. [586] مترجم گوید: آن حضرتجدر وقت عسرت و گرمی هوا متوجه غزوۀ تبوک شدند و بسیاری از صحابه موافقت کردند و از مسلمین سه کس به غیر عذر، تخلف کردند و توبۀ ایشان بعد پنجاه روز قبول افتاد و از منافقان، کلمات نفاق سر برزد. خدای تعالی در مدح اینان و ذم آنان و عفو از آن سه کس آیات فرستاد. [587] یعنی ابوبکر صدیق را. [588] یعنی در حالی که اسباب و حشم بسیار دارید یا بجز قدر ضروری به دست شما نباشد و به این توجیه آیت محکم باشد غیر منسوخ، والله اعلم. [589] یعنی به سوگند دروغ. [590] و این تصویر است القای عزم مختلف را در خاطر ایشان. [591] یعنی سعی در فتنه می‌کردند. [592] یعنی سخن ایشان قبول می‌کنند. [593] یعنی مرا در بلاد روم می‌برید که جمال رومیان دیده، مفتون خواهم شد، والله اعلم. [594] یعنی پنهان با اعدا موافقت کرده‌ایم یا از سفر تخلف نموده‌ایم، ما را هیچ باک نیست، والله اعلم. [595] یعنی فتح یا شهادت. [596] یعنی مشقت جمع مال و حفظ اولاد و تأسف بر آنچه فوت شود، والله اعلم. [597] یعنی ضعیف الاسلام. [598] یعنی جهاد. [599] یعنی هرچه کسی گوید قبول می‌کند. [600] یعنی ایمان به زبان خود. [601] یعنی از دنیا. [602] یعنی به سیف. [603] یعنی به زبان. [604] یعنی ایذای پیغمبر. [605] و این نوعی از تحکم است، والله اعلم. [606] یعنی به مزدوری چیزی پیدا می‌کنند و صدقه می‌دهند. [607] یعنی هر دو صورت یکسان است. [608] مترجم گویند: مراد خبر است با آنکه در دنیا خواهند خندید و در آخرت خواهند گریست. [609] یعنی برای احراز غنائم. [610] یعنی به نسبت اهل شهر. [611] یعنی در میان مسلمانان، ذلیل شوند و در اموال و اولاد، آفات بینند. [612] مترجم گوید: جماعتی از منافقان مسجدی ساخته بودند به نیت فاسد تا تفریق مسلمین باشد و کمینگاه کافران. خدای تعالی به هدم آن امر فرمود، والله اعلم. [613] عمارت ساختن براساس تقوی کنایت است از اخلاص در اعمال و عمارت ساختن بر کنارۀ رود خورده، کنایت از ریا و عُجب در اعمال، والله اعلم. [614] یعنی مسجد ضرار. [615] یعنی در حساب گمراهان نمی‌شمارد قومی را. [616] یعنی تا پیغامبر نیاید تبلیغ نکند، معذوراند. (فتح). [617] یعنی به مقام قریب. [618] یعنی به طلب علم. [619] یعنی طلب علم دین، فرض کفایه است. [620] یعنی با امراض و مصائب. [621] یعنی سوره‌ای که در وی بیان نفاق ایشان باشد. [622] یعنی به خانه‌های خود. [623] یعنی چنانکه قادر است عرش را نگاه می‌دارد و تو را نیز نگاه می‌دارد از شرِّ کافران و منافقان.

سُورَةُ یُوسُفَ

سُورَةُ یُوسُفَ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ الٓرۚ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡمُبِینِ ١ إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَٰنًا عَرَبِیّٗا لَّعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ ٢ نَحۡنُ نَقُصُّ عَلَیۡکَ أَحۡسَنَ ٱلۡقَصَصِ بِمَآ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ وَإِن کُنتَ مِن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلۡغَٰفِلِینَ ٣ إِذۡ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَٰٓأَبَتِ إِنِّی رَأَیۡتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوۡکَبٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ رَأَیۡتُهُمۡ لِی سَٰجِدِینَ ٤

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

الر، این آیت‌ها آیات کتاب روشن است. ﴿1هرآیینه ما فروفرستادیم آن را قرآن عربى ساخته، باشد که شما دریابید. ﴿2ما قصه می‌خوانیم بر تو بهترین قصّه خواندن، به وحى فرستادن خود به سوى تو این قرآن را و هرآیینه حال این است که تو بودى پیش از آن از بى‌خبران. ﴿3یاد کن چون گفت یوسف پدر خود را: اى پدر من! هرآیینه من به خواب دیدم یازده ستاره را و آفتاب و ماه را، دیدم اینها را براى خود، سجده کننده. ﴿4

﴿ قَالَ یَٰبُنَیَّ لَا تَقۡصُصۡ رُءۡیَاکَ عَلَىٰٓ إِخۡوَتِکَ فَیَکِیدُواْ لَکَ کَیۡدًاۖ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ لِلۡإِنسَٰنِ عَدُوّٞ مُّبِینٞ ٥ وَکَذَٰلِکَ یَجۡتَبِیکَ رَبُّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِن تَأۡوِیلِ ٱلۡأَحَادِیثِ وَیُتِمُّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَیۡکَ وَعَلَىٰٓ ءَالِ یَعۡقُوبَ کَمَآ أَتَمَّهَا عَلَىٰٓ أَبَوَیۡکَ مِن قَبۡلُ إِبۡرَٰهِیمَ وَإِسۡحَٰقَۚ إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٦ ۞لَّقَدۡ کَانَ فِی یُوسُفَ وَإِخۡوَتِهِۦٓ ءَایَٰتٞ لِّلسَّآئِلِینَ ٧ إِذۡ قَالُواْ لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰٓ أَبِینَا مِنَّا وَنَحۡنُ عُصۡبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ ٨ ٱقۡتُلُواْ یُوسُفَ أَوِ ٱطۡرَحُوهُ أَرۡضٗا یَخۡلُ لَکُمۡ وَجۡهُ أَبِیکُمۡ وَتَکُونُواْ مِنۢ بَعۡدِهِۦ قَوۡمٗا صَٰلِحِینَ ٩ قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ لَا تَقۡتُلُواْ یُوسُفَ وَأَلۡقُوهُ فِی غَیَٰبَتِ ٱلۡجُبِّ یَلۡتَقِطۡهُ بَعۡضُ ٱلسَّیَّارَةِ إِن کُنتُمۡ فَٰعِلِینَ ١٠ قَالُواْ یَٰٓأَبَانَا مَالَکَ لَا تَأۡمَ۬نَّا عَلَىٰ یُوسُفَ وَإِنَّا لَهُۥ لَنَٰصِحُونَ ١١ أَرۡسِلۡهُ مَعَنَا غَدٗا یَرۡتَعۡ وَیَلۡعَبۡ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ١٢ قَالَ إِنِّی لَیَحۡزُنُنِیٓ أَن تَذۡهَبُواْ بِهِۦ وَأَخَافُ أَن یَأۡکُلَهُ ٱلذِّئۡبُ وَأَنتُمۡ عَنۡهُ غَٰفِلُونَ ١٣ قَالُواْ لَئِنۡ أَکَلَهُ ٱلذِّئۡبُ وَنَحۡنُ عُصۡبَةٌ إِنَّآ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ ١٤

گفت: اى پسرک من! بیان مکن خواب خود را پیش برادران خود که آنگاه اندیشه کنند در حق تو حیله. هرآیینه شیطان آدمى را دشمن آشکار است. ﴿5و [چنانکه این خواب به تو نمود،] همچنین برگزیند تو را پروردگار تو و بیاموزد تو را از علم تاویلِ الاحادیث (یعنى تعبیر رویا) و تمام کند نعمت خود را بر تو و بر فرزندان یعقوب، چنانکه تمام کرد آن را بر دو جد تو پیش از این، ابراهیم و اسحاق. هرآیینه پروردگار تو دانای استوارکار است. ﴿6هرآیینه هست در قصّۀ یوسف و برادران او نشانه‌ها، سؤال کنندگان را. ﴿7چون گفتند که: یوسف و برادر حقیقى او دوست‏ترند نزدیک پدر ما از ما، و ما جماعتیم، هرآیینه پدر ما در خطاى ظاهر است. ﴿8بکشید یوسف را یا بیفکندیش به زمین غیر معلوم تا خالى شود براى شما توجه پدر شما و تا باشید بعد از این گروهى شایسته (یعنى توبه کنید) . ﴿9گفت گوینده از ایشان: مکشید یوسف را و بیفکنیدش در چاه تاریک تا برگیرد او را بعض مسافران اگر کنندگانید. ﴿10گفتند: اى پدرِ ما! چیست حال تو که امین نمی‌پندارى ما را بر یوسف؟ و هرآیینه ما او را نیکخواهانیم. ﴿11بفرست او را با ما فردا تا میوۀ بسیار خورد و بازى کند و هرآیینه ما او را نگاهبانیم. ﴿12گفت: هرآیینه اندوهگین می‌کند مرا آنکه ببریدش و می‌ترسم از آنکه بخورد او را گرگ و شما از وى بی‌خبر باشید. ﴿13گفتند: اگر بخورد او را گرگ و ما جماعتیم، هرآیینه ما آنگاه زیانکار باشیم. ﴿14

﴿ فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِۦ وَأَجۡمَعُوٓاْ أَن یَجۡعَلُوهُ فِی غَیَٰبَتِ ٱلۡجُبِّۚ وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمۡرِهِمۡ هَٰذَا وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ١٥ وَجَآءُوٓ أَبَاهُمۡ عِشَآءٗ یَبۡکُونَ ١٦ قَالُواْ یَٰٓأَبَانَآ إِنَّا ذَهَبۡنَا نَسۡتَبِقُ وَتَرَکۡنَا یُوسُفَ عِندَ مَتَٰعِنَا فَأَکَلَهُ ٱلذِّئۡبُۖ وَمَآ أَنتَ بِمُؤۡمِنٖ لَّنَا وَلَوۡ کُنَّا صَٰدِقِینَ ١٧ وَجَآءُو عَلَىٰ قَمِیصِهِۦ بِدَمٖ کَذِبٖۚ قَالَ بَلۡ سَوَّلَتۡ لَکُمۡ أَنفُسُکُمۡ أَمۡرٗاۖ فَصَبۡرٞ جَمِیلٞۖ وَٱللَّهُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ١٨ وَجَآءَتۡ سَیَّارَةٞ فَأَرۡسَلُواْ وَارِدَهُمۡ فَأَدۡلَىٰ دَلۡوَهُۥۖ قَالَ یَٰبُشۡرَىٰ هَٰذَا غُلَٰمٞۚ وَأَسَرُّوهُ بِضَٰعَةٗۚ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِمَا یَعۡمَلُونَ ١٩ وَشَرَوۡهُ بِثَمَنِۢ بَخۡسٖ دَرَٰهِمَ مَعۡدُودَةٖ وَکَانُواْ فِیهِ مِنَ ٱلزَّٰهِدِینَ ٢٠ وَقَالَ ٱلَّذِی ٱشۡتَرَىٰهُ مِن مِّصۡرَ لِٱمۡرَأَتِهِۦٓ أَکۡرِمِی مَثۡوَىٰهُ عَسَىٰٓ أَن یَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗاۚ وَکَذَٰلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلِنُعَلِّمَهُۥ مِن تَأۡوِیلِ ٱلۡأَحَادِیثِۚ وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِۦ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٢١ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥٓ ءَاتَیۡنَٰهُ حُکۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٢٢

پس چون ببردندش و عزیمت کردند که بیفکنندش در چاه تاریک و وحى فرستادیم به سوى او که البته خبردار خواهى ساخت ایشان را به این ماجرای ایشان و ایشان نشناسند. ﴿15و آمدند پیش پدر خود شبانگاه، گریان. ﴿16گفتند: اى پدر ما! هرآیینه ما شروع کردیم در مسابقت و گذاشتیم یوسف را نزدیک رخت خویش، پس بخورد او را گرگ و نیستى تو باور دارنده ما را و اگرچه هستیم راستگوى. ﴿17و آوردند بالاى قمیص او خون دروغ را. یعقوب گفت: نى! بلکه آراسته است پیش شما نفس شما تدبیرى را. پس کار من صبر نیک است و خدا، مدد طلبیده می‌شود از وى بر آنچه شما بیان می‌کنید. ﴿18و آمد کاروانى پس فرستادند سقّاى خود را پس انداخت دلوِ خود. گفت: اى مژده! این نوجوانى است. و اهل قافله پنهان ساختند او را سرمایۀ دانسته و خدا داناست به آنچه می‌کردند. ﴿19و [برادران] فروختندش به بهاى ناقص، درهمى چند شمرده شده و بودند در باب یوسف از بى‌رغبتان. ﴿20و گفت شخصى که خرید کرد یوسف را از اهل مصر به زن خود: گرامى دار جاى او را شاید که نفع دهد ما را یا فرزند گیریم او را و همچنین قرار دادیم یوسف را در آن زمین و تا بیاموزیم او را از علم تأویلِ احادیث و خدا تواناست بر مراد خود و لیکن اکثر مردمان نمی‌دانند. ﴿21و چون رسید یوسف به نهایت قوّت، دادیم او را دانایى و علم و همچنین جزا می‌دهیم نیکوکاران را. ﴿22

﴿ وَرَٰوَدَتۡهُ ٱلَّتِی هُوَ فِی بَیۡتِهَا عَن نَّفۡسِهِۦ وَغَلَّقَتِ ٱلۡأَبۡوَٰبَ وَقَالَتۡ هَیۡتَ لَکَۚ قَالَ مَعَاذَ ٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ رَبِّیٓ أَحۡسَنَ مَثۡوَایَۖ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٣ وَلَقَدۡ هَمَّتۡ بِهِۦۖ وَهَمَّ بِهَا لَوۡلَآ أَن رَّءَا بُرۡهَٰنَ رَبِّهِۦۚ کَذَٰلِکَ لِنَصۡرِفَ عَنۡهُ ٱلسُّوٓءَ وَٱلۡفَحۡشَآءَۚ إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُخۡلَصِینَ ٢٤ وَٱسۡتَبَقَا ٱلۡبَابَ وَقَدَّتۡ قَمِیصَهُۥ مِن دُبُرٖ وَأَلۡفَیَا سَیِّدَهَا لَدَا ٱلۡبَابِۚ قَالَتۡ مَا جَزَآءُ مَنۡ أَرَادَ بِأَهۡلِکَ سُوٓءًا إِلَّآ أَن یُسۡجَنَ أَوۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٢٥ قَالَ هِیَ رَٰوَدَتۡنِی عَن نَّفۡسِیۚ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۡ أَهۡلِهَآ إِن کَانَ قَمِیصُهُۥ قُدَّ مِن قُبُلٖ فَصَدَقَتۡ وَهُوَ مِنَ ٱلۡکَٰذِبِینَ ٢٦ وَإِن کَانَ قَمِیصُهُۥ قُدَّ مِن دُبُرٖ فَکَذَبَتۡ وَهُوَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ٢٧ فَلَمَّا رَءَا قَمِیصَهُۥ قُدَّ مِن دُبُرٖ قَالَ إِنَّهُۥ مِن کَیۡدِکُنَّۖ إِنَّ کَیۡدَکُنَّ عَظِیمٞ ٢٨ یُوسُفُ أَعۡرِضۡ عَنۡ هَٰذَاۚ وَٱسۡتَغۡفِرِی لِذَنۢبِکِۖ إِنَّکِ کُنتِ مِنَ ٱلۡخَاطِ‍ِٔینَ ٢٩ ۞وَقَالَ نِسۡوَةٞ فِی ٱلۡمَدِینَةِ ٱمۡرَأَتُ ٱلۡعَزِیزِ تُرَٰوِدُ فَتَىٰهَا عَن نَّفۡسِهِۦۖ قَدۡ شَغَفَهَا حُبًّاۖ إِنَّا لَنَرَىٰهَا فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٣٠

و گفت و شنید کرد با یوسف زنى که او در خانه‌اش بود تا بگذرد از حفظ خود [و این کنایت از طلب جماع است] و ببست درها را و گفت: پیش آى! گفت: من مى‏پناهم به خدا! این شخص صاحب من است، نیکو ساخت جاى مرا [668]، هرآیینه رستگار نمى‏شوند ظالمان. ﴿23و هرآیینه قصد کرد آن زن به سوى یوسف و قصد کرد یوسف به سوى او، اگر نه آن بودى که دیدى یوسف دلیل پروردگار خود را [می‌شد آنچه می‌شد]، چنین کردیم تا بازگردانیم از وى بدى و بى‌حیایى را، هرآیینه وى از بندگان خالص کردۀ ماست. ﴿24و با یکدیگر سبقت کردند به سوى دروازه و بدرید آن زن پیراهن یوسف را از پسِ پشت و یافتند شوهر زن را نزدیک دروازه. گفت [زن]: چیست جزاى کسی که خواسته باشد به اهل تو کار بد مگر آنکه به زندان کرده شود یا عقوبتى درددهنده؟!. ﴿25یوسف گفت: این زن گفت و شنید کرد با من تا غافل کند مرا از محافظت نفس من و گواهى داد گواهى دهنده از قبیلۀ زن که اگر هست پیراهن یوسف دریده از پیش، پس این زن راست گفته است و یوسف از دروغ گویان‏ است. ﴿26و اگر هست پیراهن او دریده از پشت، پس این زن دروغ گفته است و یوسف از راستگویان‏ است. ﴿27پس شوهرش چون دید پیراهن را دریده از پشت، گفت: این قضیه از مکر شماست اى زنان! هرآیینه مکر شما اى زنان، بزرگ است. ﴿28اى یوسف! درگذر از این ماجرا و اى زن! طلب آمرزش کن براى گناه خود، هرآیینه تو بوده‌ای از خطا کنندگان. ﴿29و گفتند زنانی چند در شهر که: زن عزیز گفت و شنید می‌کند با نوجوان خود تا غافل کند او را از حفظ نفس خود، هرآیینه در دلش جاى کرده است از روى دوستى، هرآیینه ما مى‏بینیم او را در گمراهى ظاهر. ﴿30

﴿ فَلَمَّا سَمِعَتۡ بِمَکۡرِهِنَّ أَرۡسَلَتۡ إِلَیۡهِنَّ وَأَعۡتَدَتۡ لَهُنَّ مُتَّکَ‍ٔٗا وَءَاتَتۡ کُلَّ وَٰحِدَةٖ مِّنۡهُنَّ سِکِّینٗا وَقَالَتِ ٱخۡرُجۡ عَلَیۡهِنَّۖ فَلَمَّا رَأَیۡنَهُۥٓ أَکۡبَرۡنَهُۥ وَقَطَّعۡنَ أَیۡدِیَهُنَّ وَقُلۡنَ حَٰشَ لِلَّهِ مَا هَٰذَا بَشَرًا إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا مَلَکٞ کَرِیمٞ ٣١ قَالَتۡ فَذَٰلِکُنَّ ٱلَّذِی لُمۡتُنَّنِی فِیهِۖ وَلَقَدۡ رَٰوَدتُّهُۥ عَن نَّفۡسِهِۦ فَٱسۡتَعۡصَمَۖ وَلَئِن لَّمۡ یَفۡعَلۡ مَآ ءَامُرُهُۥ لَیُسۡجَنَنَّ وَلَیَکُونٗا مِّنَ ٱلصَّٰغِرِینَ ٣٢ قَالَ رَبِّ ٱلسِّجۡنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدۡعُونَنِیٓ إِلَیۡهِۖ وَإِلَّا تَصۡرِفۡ عَنِّی کَیۡدَهُنَّ أَصۡبُ إِلَیۡهِنَّ وَأَکُن مِّنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ ٣٣ فَٱسۡتَجَابَ لَهُۥ رَبُّهُۥ فَصَرَفَ عَنۡهُ کَیۡدَهُنَّۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٣٤ ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا رَأَوُاْ ٱلۡأٓیَٰتِ لَیَسۡجُنُنَّهُۥ حَتَّىٰ حِینٖ ٣٥ وَدَخَلَ مَعَهُ ٱلسِّجۡنَ فَتَیَانِۖ قَالَ أَحَدُهُمَآ إِنِّیٓ أَرَىٰنِیٓ أَعۡصِرُ خَمۡرٗاۖ وَقَالَ ٱلۡأٓخَرُ إِنِّیٓ أَرَىٰنِیٓ أَحۡمِلُ فَوۡقَ رَأۡسِی خُبۡزٗا تَأۡکُلُ ٱلطَّیۡرُ مِنۡهُۖ نَبِّئۡنَا بِتَأۡوِیلِهِۦٓۖ إِنَّا نَرَىٰکَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٣٦ قَالَ لَا یَأۡتِیکُمَا طَعَامٞ تُرۡزَقَانِهِۦٓ إِلَّا نَبَّأۡتُکُمَا بِتَأۡوِیلِهِۦ قَبۡلَ أَن یَأۡتِیَکُمَاۚ ذَٰلِکُمَا مِمَّا عَلَّمَنِی رَبِّیٓۚ إِنِّی تَرَکۡتُ مِلَّةَ قَوۡمٖ لَّا یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ کَٰفِرُونَ ٣٧

پس چون شنید زن عزیز غیبت ایشان را، آدم فرستاد به سوى ایشان و مهیا کرد براى ایشان مجلسى و داد هر یکى را از ایشان کاردى و گفت: اى یوسف! بیرون آى بر این زنان. پس چون دیدندش، بزرگ یافتندش و ببریدند دست‌ خویش و گفتند: پاک است خدا! نیست این جوان آدمى! نیست این شخص مگر فرشته‌ای گرامى! . ﴿31زن عزیز گفت: این است آنکه ملامت کرده بودید مرا در عشق وى. و هرآیینه گفت و شنید کردم با وى تا غافل کنم او را از حفظ نفس وى، پس نگه داشت خود را و اگر نکند آنچه می‌فرمایم او را، البته به زندان کرده شود و البته باشد از خوارشدگان. ﴿32یوسف گفت: اى پروردگار من! زندان دوست‏تر است نزدیک من از آنچه می‌خوانند مرا به سوى آن و اگر تو بازندارى از من فریب این زنان را، لا بد میل کنم به ایشان و باشم از نادانان. ﴿33پس قبول کرد دعاى او را پروردگار او، پس بازداشت از یوسف فریب ایشان، هرآیینه وى شنوای داناست. ﴿34باز ظاهر شد آن جماعت را بعد از آنکه دیده بودند نشانه‌هاکه البته به زندان درآرند او را تا مدتى [669]. ﴿35و داخل شدند به زندان همراهِ یوسف دو جوان. یکى از ایشان گفت: هرآیینه به خواب بینم خود را که مى‏افشارم آب انگور و دیگر گفت که: هرآیینه به خواب مى‏بینم خود را، برداشته‏ام بر سر خود نانى که مرغان از آن می‌خورند. خبردارکن ما را به تأویل این خواب، هرآیینه ما مى‏بینم تو را از نیکوکاران. ﴿36گفت: نخواهد آمد به شما هیچ طعامى که داده می‌شوید آن را (یعنى در خواب) مگر خبردار کنم شما را به تعبیر آن پیش از آنکه بیاید به شما مصداق تعبیر. این تعبیر از آن قبیل است که آموخته است مرا پروردگار من، هرآیینه من ترک کردم کیش قومى که ایمان نمى‏آرند به خدا و ایشان به آخرت نامعتقدانند. ﴿37

﴿ وَٱتَّبَعۡتُ مِلَّةَ ءَابَآءِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَإِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَۚ مَا کَانَ لَنَآ أَن نُّشۡرِکَ بِٱللَّهِ مِن شَیۡءٖۚ ذَٰلِکَ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ عَلَیۡنَا وَعَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَشۡکُرُونَ ٣٨ یَٰصَٰحِبَیِ ٱلسِّجۡنِ ءَأَرۡبَابٞ مُّتَفَرِّقُونَ خَیۡرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ ٣٩مَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ أَسۡمَآءٗ سَمَّیۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُکُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِیَّاهُۚ ذَٰلِکَ ٱلدِّینُ ٱلۡقَیِّمُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٤٠ یَٰصَٰحِبَیِ ٱلسِّجۡنِ أَمَّآ أَحَدُکُمَا فَیَسۡقِی رَبَّهُۥ خَمۡرٗاۖ وَأَمَّا ٱلۡأٓخَرُ فَیُصۡلَبُ فَتَأۡکُلُ ٱلطَّیۡرُ مِن رَّأۡسِهِۦۚ قُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ ٱلَّذِی فِیهِ تَسۡتَفۡتِیَانِ ٤١ وَقَالَ لِلَّذِی ظَنَّ أَنَّهُۥ نَاجٖ مِّنۡهُمَا ٱذۡکُرۡنِی عِندَ رَبِّکَ فَأَنسَىٰهُ ٱلشَّیۡطَٰنُ ذِکۡرَ رَبِّهِۦ فَلَبِثَ فِی ٱلسِّجۡنِ بِضۡعَ سِنِینَ ٤٢ وَقَالَ ٱلۡمَلِکُ إِنِّیٓ أَرَىٰ سَبۡعَ بَقَرَٰتٖ سِمَانٖ یَأۡکُلُهُنَّ سَبۡعٌ عِجَافٞ وَسَبۡعَ سُنۢبُلَٰتٍ خُضۡرٖ وَأُخَرَ یَابِسَٰتٖۖ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمَلَأُ أَفۡتُونِی فِی رُءۡیَٰیَ إِن کُنتُمۡ لِلرُّءۡیَا تَعۡبُرُونَ ٤٣

و پیروى کردم کیش پدران خود را، ابراهیم و اسحق و یعقوب. نشاید ما را که شریک خدا مقرر کنیم چیزى را. این از فضل خدا است بر ما و بر مردمان و لیکن بیشتر مردمان شکر نمى‏کنند. ﴿38اى دو باشندۀ زندان! آیا معبودان پراکنده بهترند یا خدای یکتاى غالب؟. ﴿39عبادت نمی‌کنید بجز خدا مگر نام‌هایی چند را که شما مقرر کرده‏اید آن را و پدران شما مقرر کرده‏اند، نفرستاده است خدا بر آنها هیچ دلیل. نیست فرمانروایى مگر خدا را، فرمود که عبادت مکنید مگر خودش را. این است کیش درست و لیکن بیشتر مردمان نمی‌دانند. ﴿40اى دو باشندۀ زندان! امّا یکى از شما پس بنوشاند مولاى خود را شراب، امّا آن دیگر، پس بردار کرده شود، پس بخورند مرغان از سرِ او. فیصل کرده شد کارى که در وى سؤال می‌کنید. ﴿41و گفت یوسف به شخصى که دانسته بود که خلاصى یابنده است از آن دو کس: یاد کن مرا نزد مولاى خود. پس شیطان فراموش گردانید از خاطر وى که یاد کند پیش مولاى خود. پس ماند یوسف در زندان چند سال. ﴿42و گفت پادشاه: هرآیینه من به خواب مى‏بینم که هفت گاو فربه می‌خورند آنها را هفت گاو لاغر و مى‏بینم هفت خوشۀ سبز را و هفت خوشۀ دیگر خشک را. اى جماعت! جواب من دهید در باب خواب من، اگر خواب را تعبیر می‌گویید. ﴿43

﴿ قَالُوٓاْ أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمٖۖ وَمَا نَحۡنُ بِتَأۡوِیلِ ٱلۡأَحۡلَٰمِ بِعَٰلِمِینَ ٤٤ وَقَالَ ٱلَّذِی نَجَا مِنۡهُمَا وَٱدَّکَرَ بَعۡدَ أُمَّةٍ أَنَا۠ أُنَبِّئُکُم بِتَأۡوِیلِهِۦ فَأَرۡسِلُونِ ٤٥ یُوسُفُ أَیُّهَا ٱلصِّدِّیقُ أَفۡتِنَا فِی سَبۡعِ بَقَرَٰتٖ سِمَانٖ یَأۡکُلُهُنَّ سَبۡعٌ عِجَافٞ وَسَبۡعِ سُنۢبُلَٰتٍ خُضۡرٖ وَأُخَرَ یَابِسَٰتٖ لَّعَلِّیٓ أَرۡجِعُ إِلَى ٱلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ یَعۡلَمُونَ ٤٦ قَالَ تَزۡرَعُونَ سَبۡعَ سِنِینَ دَأَبٗا فَمَا حَصَدتُّمۡ فَذَرُوهُ فِی سُنۢبُلِهِۦٓ إِلَّا قَلِیلٗا مِّمَّا تَأۡکُلُونَ ٤٧ ثُمَّ یَأۡتِی مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِکَ سَبۡعٞ شِدَادٞ یَأۡکُلۡنَ مَا قَدَّمۡتُمۡ لَهُنَّ إِلَّا قَلِیلٗا مِّمَّا تُحۡصِنُونَ ٤٨ ثُمَّ یَأۡتِی مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِکَ عَامٞ فِیهِ یُغَاثُ ٱلنَّاسُ وَفِیهِ یَعۡصِرُونَ ٤٩ وَقَالَ ٱلۡمَلِکُ ٱئۡتُونِی بِهِۦۖ فَلَمَّا جَآءَهُ ٱلرَّسُولُ قَالَ ٱرۡجِعۡ إِلَىٰ رَبِّکَ فَسۡ‍َٔلۡهُ مَا بَالُ ٱلنِّسۡوَةِ ٱلَّٰتِی قَطَّعۡنَ أَیۡدِیَهُنَّۚ إِنَّ رَبِّی بِکَیۡدِهِنَّ عَلِیمٞ ٥٠ قَالَ مَا خَطۡبُکُنَّ إِذۡ رَٰوَدتُّنَّ یُوسُفَ عَن نَّفۡسِهِۦۚ قُلۡنَ حَٰشَ لِلَّهِ مَا عَلِمۡنَا عَلَیۡهِ مِن سُوٓءٖۚ قَالَتِ ٱمۡرَأَتُ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡـَٰٔنَ حَصۡحَصَ ٱلۡحَقُّ أَنَا۠ رَٰوَدتُّهُۥ عَن نَّفۡسِهِۦ وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ٥١ ذَٰلِکَ لِیَعۡلَمَ أَنِّی لَمۡ أَخُنۡهُ بِٱلۡغَیۡبِ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی کَیۡدَ ٱلۡخَآئِنِینَ ٥٢

گفتند: این خواب‌هاى شوریده است و ما نیستیم به تعبیر خواب‌هاى شوریده، دانا. ﴿44و گفت آن که نجات یافته بود از آن دو کس و به یاد آورد بعد مدّتى: من خبر دهم شما را به تعبیر این خواب، پس بفرستید مرا [670]. ﴿45گفت: اى یوسف! اى راستگو! جواب ده ما را در این خواب که هفت گاو فربه می‌خورند ایشان را هفت گاو لاغر و هفت خوشۀ سبز و هفت خوشۀ دیگر خشک، بُوَد که من بازگردم به سوى مردمان تا ایشان بدانند. ﴿46گفت: زراعت کنید هفت سال پى در پى بر عادت خود، پس آنچه بدروید پس بگذاریدش در خوشۀ آن، مگر اندکى از آنچه می‌خورید. ﴿47باز بیاید بعد از آن، هفت سال سخت. بخورند آنچه در سابق ذخیره نهاده بودید براى آنها مگر اندکى از آنچه به احتیاط نگه دارید. ﴿48باز بیاید بعد از آن سالى که در آن باران فرستاده شود بر مردمان و در او بیفشارند انگور و غیر آن [671]. ﴿49و گفت پادشاه: بیارید پیش من یوسف را، پس چون آمد نزدیک یوسف فرستادۀ پادشاه، گفت: بازگرد به سوى مولاى خود. پس سؤال کن او را: چیست حال آن زنان‌که بریدند دست‌ خویش را؟ هرآیینه پروردگار من به حیله‌بازى ایشان داناست [672]. ﴿50گفت پادشاه: چه بود حال شما وقتى که گفت و شنید کردید با یوسف تا بلغزانیدش از احتیاط نفس خود؟ گفتند: پاکى خداى راست! ندانستیم بر یوسف هیچ گناهى. گفت زن عزیز: اکنون ظاهر شد سخن راست من گفت و شنید کردم با وى تا بلغزانمش از احتیاط نفس او و هرآیینه او از راستگویان است. ﴿51[گفت یوسف]: این همه براى آن است تا بداند عزیز که من خیانتِ او نکرده‏ام، غایبانه و بداند که خدا راه نمى‏نماید حیلۀ خیانت کنندگان را. ﴿52

﴿ وَمَآ أُبَرِّئُ نَفۡسِیٓۚ إِنَّ ٱلنَّفۡسَ لَأَمَّارَةُۢ بِٱلسُّوٓءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّیٓۚ إِنَّ رَبِّی غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٥٣ وَقَالَ ٱلۡمَلِکُ ٱئۡتُونِی بِهِۦٓ أَسۡتَخۡلِصۡهُ لِنَفۡسِیۖ فَلَمَّا کَلَّمَهُۥ قَالَ إِنَّکَ ٱلۡیَوۡمَ لَدَیۡنَا مَکِینٌ أَمِینٞ ٥٤ قَالَ ٱجۡعَلۡنِی عَلَىٰ خَزَآئِنِ ٱلۡأَرۡضِۖ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٞ ٥٥ وَکَذَٰلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی ٱلۡأَرۡضِ یَتَبَوَّأُ مِنۡهَا حَیۡثُ یَشَآءُۚ نُصِیبُ بِرَحۡمَتِنَا مَن نَّشَآءُۖ وَلَا نُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٥٦ وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ ٥٧ وَجَآءَ إِخۡوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَیۡهِ فَعَرَفَهُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ مُنکِرُونَ ٥٨ وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ قَالَ ٱئۡتُونِی بِأَخٖ لَّکُم مِّنۡ أَبِیکُمۡۚ أَلَا تَرَوۡنَ أَنِّیٓ أُوفِی ٱلۡکَیۡلَ وَأَنَا۠ خَیۡرُ ٱلۡمُنزِلِینَ ٥٩ فَإِن لَّمۡ تَأۡتُونِی بِهِۦ فَلَا کَیۡلَ لَکُمۡ عِندِی وَلَا تَقۡرَبُونِ ٦٠قَالُواْ سَنُرَٰوِدُ عَنۡهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَٰعِلُونَ ٦١ وَقَالَ لِفِتۡیَٰنِهِ ٱجۡعَلُواْ بِضَٰعَتَهُمۡ فِی رِحَالِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ یَعۡرِفُونَهَآ إِذَا ٱنقَلَبُوٓاْ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ٦٢ فَلَمَّا رَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَبِیهِمۡ قَالُواْ یَٰٓأَبَانَا مُنِعَ مِنَّا ٱلۡکَیۡلُ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَآ أَخَانَا نَکۡتَلۡ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٦٣

و به پاکى صفت نمی‌کنم نفس خود را، هرآیینه نفس، بسیار فرماینده است به بدى، مگر آن وقت که مهربانى کند پروردگار من، هرآیینه پروردگار من آمرزندۀ مهربان ا‏ست. ﴿53و گفت پادشاه: بیاریدش پیش من تا مقرر کنمش خالص برایى خدمت خویش. پس چون سخن گفت با یوسف [673]، گفت: اى یوسف! هرآیینه تو امروز نزدیک ما صاحب قدر امانتدارى. ﴿54گفت: مقرر کن مرا بر خزانه‌هاى این سرزمین، هرآیینه من محافظت کنندۀ دانایم. ﴿55و همچنین (یعنى به این تقریب) منزلت دادیم یوسف را در آن زمین، قرار می‌گرفت از آن زمین هرجاکه می‌خواست. می‌رسانیم رحمت خود را به هر که خواهیم و ضایع نمی‌کنیم مزد نیکوکاران را. ﴿56و هرآیینه مزد آخرت بهتر است آنان راکه ایمان مى‏آوردند و پرهیزگارى مى‏کردند. ﴿57و آمدند [674]برادرانِ یوسف، پس داخل شدند بر وى، پس بشناخت ایشان را و ایشان او را ناشناسا بودند. ﴿58و چون مهیا کرد براى ایشان سامان ایشان را، گفت: بیارید پیش من برادر [علاتى] خود راکه از پدر شماست. آیا نمى‏بینید که من تمام می‌دهم پیمانه را و من بهترین مهماندارى کنندگانم؟. ﴿59پس اگر نیاوردید او را پیش من، پس هرگز پیمودن نباشد براى شما نزدیک من و هرگز نزدیک نشوید به من. ﴿60گفتند: گفت و شنید کنیم با پدر او تا از او دست بازدارد و ما البته این کار، کنندگانیم. ﴿61و گفت یوسف غلامان خود را: بنهید سرمایۀ ایشان را در خُرجین‌هاى ایشان، شاید ایشان بشناسند آن را چون باز روند به اهل خانۀ خویش. بُوَد که ایشان باز آیند [675]. ﴿62پس چون بازگشتند به سوى پدر خویش، گفتند: اى پدر ما! منع کرده شد از ما پیمانه، پس بفرست با ما برادر ما را تا پیمانه گیریم و هرآیینه ما نگهبان وی ایم. ﴿63

﴿ قَالَ هَلۡ ءَامَنُکُمۡ عَلَیۡهِ إِلَّا کَمَآ أَمِنتُکُمۡ عَلَىٰٓ أَخِیهِ مِن قَبۡلُ فَٱللَّهُ خَیۡرٌ حَٰفِظٗاۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ ٦٤ وَلَمَّا فَتَحُواْ مَتَٰعَهُمۡ وَجَدُواْ بِضَٰعَتَهُمۡ رُدَّتۡ إِلَیۡهِمۡۖ قَالُواْ یَٰٓأَبَانَا مَا نَبۡغِیۖ هَٰذِهِۦ بِضَٰعَتُنَا رُدَّتۡ إِلَیۡنَاۖ وَنَمِیرُ أَهۡلَنَا وَنَحۡفَظُ أَخَانَا وَنَزۡدَادُ کَیۡلَ بَعِیرٖۖ ذَٰلِکَ کَیۡلٞ یَسِیرٞ ٦٥ قَالَ لَنۡ أُرۡسِلَهُۥ مَعَکُمۡ حَتَّىٰ تُؤۡتُونِ مَوۡثِقٗا مِّنَ ٱللَّهِ لَتَأۡتُنَّنِی بِهِۦٓ إِلَّآ أَن یُحَاطَ بِکُمۡۖ فَلَمَّآ ءَاتَوۡهُ مَوۡثِقَهُمۡ قَالَ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَکِیلٞ ٦٦ وَقَالَ یَٰبَنِیَّ لَا تَدۡخُلُواْ مِنۢ بَابٖ وَٰحِدٖ وَٱدۡخُلُواْ مِنۡ أَبۡوَٰبٖ مُّتَفَرِّقَةٖۖ وَمَآ أُغۡنِی عَنکُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَیۡءٍۖ إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُۖ وَعَلَیۡهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُتَوَکِّلُونَ ٦٧ وَلَمَّا دَخَلُواْ مِنۡ حَیۡثُ أَمَرَهُمۡ أَبُوهُم مَّا کَانَ یُغۡنِی عَنۡهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَیۡءٍ إِلَّا حَاجَةٗ فِی نَفۡسِ یَعۡقُوبَ قَضَىٰهَاۚ وَإِنَّهُۥ لَذُو عِلۡمٖ لِّمَا عَلَّمۡنَٰهُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٦٨ وَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَىٰ یُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَیۡهِ أَخَاهُۖ قَالَ إِنِّیٓ أَنَا۠ أَخُوکَ فَلَا تَبۡتَئِسۡ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٦٩

گفت یعقوب: امین نگیرم شما را بر وى مگر چنانکه امین گرفته بودم شما را بر برادر وى پیش از این، پس خدا بهتر است نگاه دارنده و او مهربان‏ترین مهربانان ا‏ست. ﴿64و چون گشادند رخت خود را یافتند سرمایۀ خود را باز گردانیده به ایشان. گفتند: اى پدر ما! چه می‌خواهیم پیش از این! این است سرمایۀ ما بازگردانیده به سوى ما، پس باز رویم به ملک و غله آوریم براى کسان خود و نگهبانى کنیم برادر خود را و زیاده آریم پیمانۀ یک شتر و آنچه آورده‏ایم پیمانه‌ای اندک است. ﴿65گفت: نفرستم او را با شما تا آنکه دهید مرا عهدى از خدا که البته باز آرید او را به من، مگر آنکه گرفتار کرده شوید. پس چون دادندش عهد خویش، یعقوب گفت: خدا بر آنچه می‌گوییم نگهبان‏ است. ﴿66و گفت: اى پسران من! درمیایید از یک باب و درآیید از دروازه‏هاى پراکنده [676]و دفع نمی‌کنم از سر شما چیزی را از قضاى خدا. نیست فرمانروایى مگر خدا را، بر وى توکل کردم و بر وى باید که توکل کنند متوکلان. ﴿67و چون داخل شدند از آن راه که فرموده بود ایشان را پدر ایشان، دفع نمى‏توانست کرد از سر ایشان چیزى را از قضاى خدا، لیکن سرانجام داد یعقوب خطره راکه در ضمیر وى بود و هرآیینه او بود خداوند دانش به آنچه آموخته بودیم او را و لیکن اکثر مردمان نمی‌دانند. ﴿68و چون داخل شدند بر یوسف، جاى داد به سوى خود برادر عینى خود را، گفت: هرآیینه من برادر توام، پس اندوهگین مباش به سبب آنچه می‌کردند. ﴿69

﴿ فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ جَعَلَ ٱلسِّقَایَةَ فِی رَحۡلِ أَخِیهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا ٱلۡعِیرُ إِنَّکُمۡ لَسَٰرِقُونَ ٧٠ قَالُواْ وَأَقۡبَلُواْ عَلَیۡهِم مَّاذَا تَفۡقِدُونَ ٧١ قَالُواْ نَفۡقِدُ صُوَاعَ ٱلۡمَلِکِ وَلِمَن جَآءَ بِهِۦ حِمۡلُ بَعِیرٖ وَأَنَا۠ بِهِۦ زَعِیمٞ ٧٢ قَالُواْ تَٱللَّهِ لَقَدۡ عَلِمۡتُم مَّا جِئۡنَا لِنُفۡسِدَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا کُنَّا سَٰرِقِینَ ٧٣ قَالُواْ فَمَا جَزَٰٓؤُهُۥٓ إِن کُنتُمۡ کَٰذِبِینَ ٧٤ قَالُواْ جَزَٰٓؤُهُۥ مَن وُجِدَ فِی رَحۡلِهِۦ فَهُوَ جَزَٰٓؤُهُۥۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلظَّٰلِمِینَ ٧٥ فَبَدَأَ بِأَوۡعِیَتِهِمۡ قَبۡلَ وِعَآءِ أَخِیهِ ثُمَّ ٱسۡتَخۡرَجَهَا مِن وِعَآءِ أَخِیهِۚ کَذَٰلِکَ کِدۡنَا لِیُوسُفَۖ مَا کَانَ لِیَأۡخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ ٱلۡمَلِکِ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُۚ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُۗ وَفَوۡقَ کُلِّ ذِی عِلۡمٍ عَلِیمٞ ٧٦ ۞قَالُوٓاْ إِن یَسۡرِقۡ فَقَدۡ سَرَقَ أَخٞ لَّهُۥ مِن قَبۡلُۚ فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِی نَفۡسِهِۦ وَلَمۡ یُبۡدِهَا لَهُمۡۚ قَالَ أَنتُمۡ شَرّٞ مَّکَانٗاۖ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا تَصِفُونَ ٧٧ قَالُواْ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡعَزِیزُ إِنَّ لَهُۥٓ أَبٗا شَیۡخٗا کَبِیرٗا فَخُذۡ أَحَدَنَا مَکَانَهُۥٓۖ إِنَّا نَرَىٰکَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٧٨

پس وقتى که مهیا کرد براى ایشان سامان ایشان، نهاد آوند آب خوردن را در خُرجین برادر خود. بعد از آن آواز داد آواز کننده که: اى کاروان! هرآیینه شما دزدید! . ﴿70گفتند روى به سوى ایشان آورده: چیست آنچه نمى‏یابید؟!. ﴿71گفتند: نمى‏یابیم پیمانۀ پادشاه را و کسى راکه بیاَوَرَدش، یک بار شتر باشد و من به این وعده ضامنم. ﴿72گفتند: قسم به خدا هرآیینه دانسته‏اید که نیامده‏ایم تا فساد کنیم در زمین و هرگز دزد نبوده‏ایم! . ﴿73گفتند: پس چیست جزاى این فعل اگر دروغگو باشید؟ ﴿74گفتند: جزای این فعل کسى هست که یافته شود متاع در خرجین او، پس همون شخص باشد جزاى او [677]. هم چنین جزا می‌دهیم ستمکاران را. ﴿75بعد از آن برآورد پیمانه را از خرجین برادر خود. همچنین تدبیر کردیم براى یوسف. مستعد نبود که اسیر گیرد برادر خود را در دینِ پادشاه، لیکن اسیر گرفتش به مشیت خدا. بلند می‌گردانیم در درجه‌هاکسى راکه خواهیم و بالاى هر خداوندِ دانش، دانایى هست. ﴿76گفتند: اگر دزدى کند این شخص، پس دور نیست، که دزدى کرده بود برادر او پیش از این. پس پنهان داشت یوسف این سخن را در ضمیر خود و آشکارا نکرد آن را در پیش ایشان. گفت در دل خود: شما بد هستید در منزلت خود و خدا داناست به آنچه بیان می‌کنید [678]. ﴿77گفتند: اى عزیز! هرآیینه او را پدری است پیر کلانسال، پس بگیر یکى را از ما به جاى او، هرآیینه ما مى‏بینیم تو را از نیکوکاران. ﴿78

﴿ قَالَ مَعَاذَ ٱللَّهِ أَن نَّأۡخُذَ إِلَّا مَن وَجَدۡنَا مَتَٰعَنَا عِندَهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّظَٰلِمُونَ ٧٩فَلَمَّا ٱسۡتَیۡ‍َٔسُواْ مِنۡهُ خَلَصُواْ نَجِیّٗاۖ قَالَ کَبِیرُهُمۡ أَلَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ أَبَاکُمۡ قَدۡ أَخَذَ عَلَیۡکُم مَّوۡثِقٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَمِن قَبۡلُ مَا فَرَّطتُمۡ فِی یُوسُفَۖ فَلَنۡ أَبۡرَحَ ٱلۡأَرۡضَ حَتَّىٰ یَأۡذَنَ لِیٓ أَبِیٓ أَوۡ یَحۡکُمَ ٱللَّهُ لِیۖ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡحَٰکِمِینَ ٨٠ ٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَبِیکُمۡ فَقُولُواْ یَٰٓأَبَانَآ إِنَّ ٱبۡنَکَ سَرَقَ وَمَا شَهِدۡنَآ إِلَّا بِمَا عَلِمۡنَا وَمَا کُنَّا لِلۡغَیۡبِ حَٰفِظِینَ ٨١ وَسۡ‍َٔلِ ٱلۡقَرۡیَةَ ٱلَّتِی کُنَّا فِیهَا وَٱلۡعِیرَ ٱلَّتِیٓ أَقۡبَلۡنَا فِیهَاۖ وَإِنَّا َصَٰدِقُونَ ٨٢ قَالَ بَلۡ سَوَّلَتۡ لَکُمۡ أَنفُسُکُمۡ أَمۡرٗاۖ فَصَبۡرٞ جَمِیلٌۖ عَسَى ٱللَّهُ أَن یَأۡتِیَنِی بِهِمۡ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَلِیمُ ٱلۡحَکِیمُ ٨٣ وَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ یَٰٓأَسَفَىٰ عَلَىٰ یُوسُفَ وَٱبۡیَضَّتۡ عَیۡنَاهُ مِنَ ٱلۡحُزۡنِ فَهُوَ کَظِیمٞ ٨٤ قَالُواْ تَٱللَّهِ تَفۡتَؤُاْ تَذۡکُرُ یُوسُفَ حَتَّىٰ تَکُونَ حَرَضًا أَوۡ تَکُونَ مِنَ ٱلۡهَٰلِکِینَ ٨٥ قَالَ إِنَّمَآ أَشۡکُواْ بَثِّی وَحُزۡنِیٓ إِلَى ٱللَّهِ وَأَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٨٦

گفت: مى‏پناهم از خدا از آنکه بگیریم مگر کسى راکه یافته‏ایم رخت خویش را نزدیک او، هرآیینه ما آنگاه ستمکار باشیم. ﴿79پس چون ناامید شدند از وى، تنها رفتند به خلوت، مشورت کنان. گفت بزرگترین ایشان: آیا ندانسته‏اید که پدر شما گرفته است بر شما عهدِ خدا و پیش از این تقصیر کرده بودید در حق یوسف؟ پس جدا نخواهم شد از این سرزمین تا وقتى که اذن دهد مرا پدر من، یا حکم کند خدا مرا و او بهترین حکم کنندگان است. ﴿80[اى برادران] باز روید به سوى پدر خویش، پس بگویید: اى پدر ما! هرآیینه پسر تو دزدى کرد و گواهى ندادیم الاّ به آنچه می‌دانستیم [679]و نبودیم علم غیب را یاد دارنده. ﴿81و بپرس از دیهى که بودیم در آن و از کاروانى که آمده‏ایم در آن و البته ما راست گوییم. ﴿82گفت یعقوب: بلکه آراسته کرده است براى شما نفوس شما کاری را، پس حال من صبر نیک است. امید آن است که خدا بیارد پیش من ایشان را همه یکجا، هرآیینه او دانای با حکمت است. ﴿83و روى بگردانید از ایشان و گفت: واى اندوه من! بر یوسف! و سفید شدند دو چشم او به سبب اندوه، پس او پر شده بود از غم. ﴿84گفتند: قسم به خدا! همیشه هستى که یاد می‌کنى یوسف را تا آنکه شوى بیمار یا شوى از هلاک شدگان. ﴿85گفت: جز این نیست که بیان می‌کنم غم سخت خود را و اندوه خود را به جناب خدا و می‌دانم از جانب خدا آنچه نمی‌دانید. ﴿86

﴿ یَٰبَنِیَّ ٱذۡهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَاْیۡ‍َٔسُواْ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ لَا یَاْیۡ‍َٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨٧ فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَیۡهِ قَالُواْ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهۡلَنَا ٱلضُّرُّ وَجِئۡنَا بِبِضَٰعَةٖ مُّزۡجَىٰةٖ فَأَوۡفِ لَنَا ٱلۡکَیۡلَ وَتَصَدَّقۡ عَلَیۡنَآۖ إِنَّ ٱللَّهَ یَجۡزِی ٱلۡمُتَصَدِّقِینَ ٨٨ قَالَ هَلۡ عَلِمۡتُم مَّا فَعَلۡتُم بِیُوسُفَ وَأَخِیهِ إِذۡ أَنتُمۡ جَٰهِلُونَ ٨٩ قَالُوٓاْ أَءِنَّکَ لَأَنتَ یُوسُفُۖ قَالَ أَنَا۠ یُوسُفُ وَهَٰذَآ أَخِیۖ قَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡنَآۖ إِنَّهُۥ مَن یَتَّقِ وَیَصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٩٠ قَالُواْ تَٱللَّهِ لَقَدۡ ءَاثَرَکَ ٱللَّهُ عَلَیۡنَا وَإِن کُنَّا لَخَٰطِ‍ِٔینَ ٩١ قَالَ لَا تَثۡرِیبَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡیَوۡمَۖ یَغۡفِرُ ٱللَّهُ لَکُمۡۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ ٩٢ ٱذۡهَبُواْ بِقَمِیصِی هَٰذَا فَأَلۡقُوهُ عَلَىٰ وَجۡهِ أَبِی یَأۡتِ بَصِیرٗا وَأۡتُونِی بِأَهۡلِکُمۡ أَجۡمَعِینَ ٩٣ وَلَمَّا فَصَلَتِ ٱلۡعِیرُ قَالَ أَبُوهُمۡ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَۖ لَوۡلَآ أَن تُفَنِّدُونِ ٩٤ قَالُواْ تَٱللَّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلَٰلِکَ ٱلۡقَدِیمِ ٩٥

اى پسران من! بروید پس تفحّص کنید از یوسف و برادر او و ناامید نباشید از رحمت خدا، هرآیینه سخن این است که نومید نمی‌شوند از رحمت خدا مگر گروه کافران. ﴿87پس چون داخل شدند بر یوسف، گفتند: اى عزیز! رسیده است به ما و به کسان ما. سختى و آورده‏ایم سرمایه‌ای نامقبول (یعنى اندک یا ناسره) پس تمام ده ما را پیمانه و صدقه دِه بر ما، هرآیینه خدا جزا می‌دهد صدقه دهندگان را. ﴿88گفت: آیا دانستید [قبح] آنچه کردید به یوسف و برادرش وقتى که شما نادان بودید؟. ﴿89گفتند: آیا به تحقیق تو یوسفى؟! گفت: من یوسفم و این برادر من است. هرآیینه انعام کرد خدا بر ما، هرآیینه سخن این است که هر که پرهیزگارى کند و صبر نماید، پس خدا ضایع نمی‌سازد مزد نیکوکاران را. ﴿90گفتند: قسم به خدا! هرآیینه فضل داده است تو را خدا بر ما و هرآیینه ما خطا کننده بودیم. ﴿91گفت: هیچ سرزنش نیست بر شما امروز. بیامرزد خدا شما را و او مهربانترین مهربانان است. ﴿92ببرید این پیراهن مرا، پس بیفکنیدش بر روى پدرمان تا شود بینا و بیارید پیش من اهل خویش را همه یکجا. ﴿93و چون جدا شد کاروان (یعنى از شهر) گفت پدر ایشان: هرآیینه من مى‏یابم بوى یوسف را، اگر به نقصان عقل نسبت نکنید مرا! . ﴿94گفتند: قسم به خدا! هرآیینه تو در خطاى قدیم خودى. ﴿95

﴿ فَلَمَّآ أَن جَآءَ ٱلۡبَشِیرُ أَلۡقَىٰهُ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ فَٱرۡتَدَّ بَصِیرٗاۖ قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّکُمۡ إِنِّیٓ أَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٩٦ قَالُواْ یَٰٓأَبَانَا ٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا کُنَّا خَٰطِ‍ِٔینَ ٩٧ قَالَ سَوۡفَ أَسۡتَغۡفِرُ لَکُمۡ رَبِّیٓۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ٩٨ فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَىٰ یُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَیۡهِ أَبَوَیۡهِ وَقَالَ ٱدۡخُلُواْ مِصۡرَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِینَ ٩٩ وَرَفَعَ أَبَوَیۡهِ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ وَخَرُّواْ لَهُۥ سُجَّدٗاۖ وَقَالَ یَٰٓأَبَتِ هَٰذَا تَأۡوِیلُ رُءۡیَٰیَ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَعَلَهَا رَبِّی حَقّٗاۖ وَقَدۡ أَحۡسَنَ بِیٓ إِذۡ أَخۡرَجَنِی مِنَ ٱلسِّجۡنِ وَجَآءَ بِکُم مِّنَ ٱلۡبَدۡوِ مِنۢ بَعۡدِ أَن نَّزَغَ ٱلشَّیۡطَٰنُ بَیۡنِی وَبَیۡنَ إِخۡوَتِیٓۚ إِنَّ رَبِّی لَطِیفٞ لِّمَا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَلِیمُ ٱلۡحَکِیمُ ١٠٠۞رَبِّ قَدۡ ءَاتَیۡتَنِی مِنَ ٱلۡمُلۡکِ وَعَلَّمۡتَنِی مِن تَأۡوِیلِ ٱلۡأَحَادِیثِۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَنتَ وَلِیِّۦ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِی مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِی بِٱلصَّٰلِحِینَ ١٠١ ذَٰلِکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَیۡبِ نُوحِیهِ إِلَیۡکَۖ وَمَا کُنتَ لَدَیۡهِمۡ إِذۡ أَجۡمَعُوٓاْ أَمۡرَهُمۡ وَهُمۡ یَمۡکُرُونَ ١٠٢ وَمَآ أَکۡثَرُ ٱلنَّاسِ وَلَوۡ حَرَصۡتَ بِمُؤۡمِنِینَ ١٠٣

پس چون بیامد پیش وى مژده دهنده، انداخت قمیص را بر روى وى، پس بینا گشت. گفت: آیا نگفته بودم به شما که هرآیینه من می‌دانم از جانب خدا آنچه نمی‌دانید؟!. ﴿96گفتند: اى پدر ما! آمرزش طلب کن براى ما در حق گناهان ما. هرآیینه ما گناهکار بودیم. ﴿97گفت: طلب آمرزش خواهم کرد براى شما از پروردگار خود، هرآیینه او آمرزندۀ مهربان است. ﴿98پس چون درآمدند بر یوسف [یعنى در خیمه‏اش و او براى استقبال برآمده بود] جای داد به سوى خود، پدر و مادر خود را و گفت: درآیید به مصر، ایمن شده اگر خدا خواسته است. ﴿99و برداشت پدر و مادر خود را بر تخت خود و ایشان افتادند به سوى او سجده کنان و گفت: اى پدر من! این است تعبیر خواب من که پیش از این دیده بودم، هرآیینه راست ساخت آن را خداى تعالى و نعمت فراوان داد به من، چون بیرون آورد مرا از زندان و آورد شما را از صحرا، بعد از آنکه خلاف افکند شیطان میان من و میان برادران من. هرآیینه پروردگار من تدبیر نیک سازنده است چیزی راکه می‌خواهد، هرآیینه اوست دانای با حکمت. ﴿100اى پروردگار من! دادى مرا پادشاهى و آموختى مرا تأویل احادیث. اى پیدا کنندۀ آسمان‌ها و زمین، تویى کارساز من در دنیا و آخرت، مسلمان بمیران مرا و لاحق کن مرا با صالحان. ﴿101[یا محمد] این قصّه از اخبار غیب است. وحى می‌کنیم آن را به سوى تو و تو نبودى نزدیک ایشان چون عزم کردند بر مشورت خود، بدسگالى کنان. ﴿102و مسلمان نیستند اکثر مردمان و اگرچه حرص کنى. ﴿103

﴿ وَمَا تَسۡ‍َٔلُهُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۚ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِکۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِینَ ١٠٤ وَکَأَیِّن مِّنۡ ءَایَةٖ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ یَمُرُّونَ عَلَیۡهَا وَهُمۡ عَنۡهَا مُعۡرِضُونَ ١٠٥ وَمَا یُؤۡمِنُ أَکۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِکُونَ ١٠٦ أَفَأَمِنُوٓاْ أَن تَأۡتِیَهُمۡ غَٰشِیَةٞ مِّنۡ عَذَابِ ٱللَّهِ أَوۡ تَأۡتِیَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ١٠٧ قُلۡ هَٰذِهِۦ سَبِیلِیٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۚ عَلَىٰ بَصِیرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِیۖ وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٠٨ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِیٓ إِلَیۡهِم مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡقُرَىٰٓۗ أَفَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۗ وَلَدَارُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٠٩ حَتَّىٰٓ إِذَا ٱسۡتَیۡ‍َٔسَ ٱلرُّسُلُ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ کُذِبُواْ جَآءَهُمۡ نَصۡرُنَا فَنُجِّیَ مَن نَّشَآءُۖ وَلَا یُرَدُّ بَأۡسُنَا عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ١١٠ لَقَدۡ کَانَ فِی قَصَصِهِمۡ عِبۡرَةٞ لِّأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِۗ مَا کَانَ حَدِیثٗا یُفۡتَرَىٰ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ کُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ١١١

و سؤال نمی‌کنى از ایشان بر تبلیغ قرآن هیچ مزدى. نیست این مگر پند، عالم‌ها را. ﴿104و بسا نشانه‌هااند در آسمان‌ها و زمین، می‌گذرند بر آن و اعراض کنان از تأمّل در آن. ﴿105و ایمان نمى‏آرند اکثر ایشان به خدا مگر شریک او مقرر کرده. ﴿106آیا ایمن شده‏اند از آنکه بیاید به ایشان عقوبتى عام از عذاب خدا یا بیاید به ایشان قیامت ناگهان و ایشان آگاه نباشند؟. ﴿107بگو: این راه من است، می‌خوانم به سوى خدا با حجتى ظاهر، من و پیروان من نیز می‌خوانند، و پاکى خدا راست و نیستم من از شریک مقرر کنندگان. ﴿108و نفرستاده‏ایم پیش از تو مگر مردانى را که وحى می‌فرستادیم به ایشان از اهل دیه‌ها. آیا سیر نکرده‏اند در زمین تا بینند چگونه شد آخر کار آنان‌ که پیش از ایشان بودند؟ و هرآیینه سراى آخرت بهتر است متقیان را، آیا نمى‏فهمید؟. ﴿109مهلت دادیم تا وقتى که ناامید شدند پیغامبران و گمان کردند قوم ایشان که به دروغ وعده کرده شده به ایشان. آمد به ایشان نصرت ما، پس خلاص کرده شد هر که را خواستیم و دور کرده نمى‏شود عذاب ما از گروه ستمکاران. ﴿110به دروغ بر بافته شود و لیکن هست باور دارندۀ آنچه پیش از آن است و بیان کنندۀ هر چیز و هدایت و بخشایش، گروه مسلمانان را. ﴿111

[667] مترجم گوید: در عرف، اختلاف را نسبت می‌کنند به اهل باطل نه به اهل حق. ویقال: قال اهل الحق کذا وخالَفَهُم فِرَقٌ. پس استثنای ﴿مَن رَّحِمَبی‌تکلف صحیح شد، والله اعلم. [668] یعنی خیانت او نتوانم کرد. [669] یعنی مشورت کردند که یوسف را به زندان باید کرد تا نزد مردمان برائت زلیخا ظاهر شود. [670] مترجم گوید: پس به سوی یوسف فرستادند و ملاقات کرد، والله اعلم. [671] پادشاه این تعبیر شنیده، مشتاق ملاقات یوسف گشت و یوسف÷ مدتی توقف نمود تا برائت ذمه‌اش ظاهر گردد، والله اعلم. [672] یعنی شهادت بر اقرار زلیخا به عفت یوسف پوشیده‌اند، والله اعلم. [673] یعنی قابلیت او شناخت. [674] بعد از آن قحط افتاد در جمیع نواحی مصر و شام. اولاد یعقوب را مشقت بسیار رسید، به سوی یوسف متوجه شدند، والله اعلم. [675] یعنی به سبب دادن طعام و بگرفتن سرمایه، دیگر بار طمع کنند، والله اعلم. [676] یعنی تا چشم زخم نرسد. [677] یعنی او را غلام گیرند، والله اعلم. [678] حضرت یوسف بتی از طلا از آن جد مادریِ خود بدزدید تا از عبادت صنم بازماند. یا مشابه این قصه چیزی که سبب تهمت او باشد به دزدی، به وقوع آمده بود، والله اعلم. [679] یعنی گفتند: ﴿جَزَٰٓؤُهُۥ مَن وُجِدَ فِی رَحۡلِهِۦ فَهُوَ جَزَٰٓؤُهُۥوالله اعلم.

سُورَةُ هُودٍ

سُورَةُ هُودٍ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ الٓرۚ کِتَٰبٌ أُحۡکِمَتۡ ءَایَٰتُهُۥ ثُمَّ فُصِّلَتۡ مِن لَّدُنۡ حَکِیمٍ خَبِیرٍ ١ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۚ إِنَّنِی لَکُم مِّنۡهُ نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ ٢ وَأَنِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِ یُمَتِّعۡکُم مَّتَٰعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَیُؤۡتِ کُلَّ ذِی فَضۡلٖ فَضۡلَهُۥۖ وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٖ کَبِیرٍ ٣ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُکُمۡۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ ٤ أَلَآ إِنَّهُمۡ یَثۡنُونَ صُدُورَهُمۡ لِیَسۡتَخۡفُواْ مِنۡهُۚ أَلَا حِینَ یَسۡتَغۡشُونَ ثِیَابَهُمۡ یَعۡلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعۡلِنُونَۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٥

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

الر، این کتابى است که استوار کرده شد آیاتِ او را، باز واضح کرده شد، آمده از نزدی خداى درستکارِ خبردار. ﴿1[به این مضمون که پیغامبر گوید] که عبادت مکنید مگر خداى را، هرآیینه من شما را از جانب او بیم کننده و بشارت دهنده‏ام. ﴿2و آنکه آمرزش طلب کنید از پروردگار خود، باز رجوع کنید به سوى وى تا بهره‏مند سازد شما را به بهرۀ نیک تا میعاد معلوم و تا بدهد هر صاحب بزرگى را جزاى بزرگىِ او. و اگر روى‏گردان شوید، پس هرآیینه مى‏ترسم بر شما از عذاب روز بزرگ. ﴿3به سوى خدا است بازگشت شما و او بر همه چیز توانا است. ﴿4آگاه باش این کافران مى‏پیچند سینه‌هاى خود را [642]می‌خواهند که تا پنهان شوند از خدا. آگاه باش چون بر سر می‌کنند جامه‌هاى خود را، می‌داند آنچه پنهان می‌دارند و آنچه آشکارا می‌کنند، هرآیینه او داناست به سرّی که مالک سینه‌ها است [643]. ﴿5

﴿۞وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا وَیَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا وَمُسۡتَوۡدَعَهَاۚ کُلّٞ فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٖ ٦ وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَکَانَ عَرۡشُهُۥ عَلَى ٱلۡمَآءِ لِیَبۡلُوَکُمۡ أَیُّکُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗاۗ وَلَئِن قُلۡتَ إِنَّکُم مَّبۡعُوثُونَ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡمَوۡتِ لَیَقُولَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِینٞ ٧ وَلَئِنۡ أَخَّرۡنَا عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابَ إِلَىٰٓ أُمَّةٖ مَّعۡدُودَةٖ لَّیَقُولُنَّ مَا یَحۡبِسُهُۥٓۗ أَلَا یَوۡمَ یَأۡتِیهِمۡ لَیۡسَ مَصۡرُوفًا عَنۡهُمۡ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٨ وَلَئِنۡ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ ثُمَّ نَزَعۡنَٰهَا مِنۡهُ إِنَّهُۥ لَیَ‍ُٔوسٞ کَفُورٞ ٩ وَلَئِنۡ أَذَقۡنَٰهُ نَعۡمَآءَ بَعۡدَ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ ٱلسَّیِّ‍َٔاتُ عَنِّیٓۚ إِنَّهُۥ لَفَرِحٞ فَخُورٌ ١٠ إِلَّا ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ کَبِیرٞ ١١ فَلَعَلَّکَ تَارِکُۢ بَعۡضَ مَا یُوحَىٰٓ إِلَیۡکَ وَضَآئِقُۢ بِهِۦ صَدۡرُکَ أَن یَقُولُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ کَنزٌ أَوۡ جَآءَ مَعَهُۥ مَلَکٌۚ إِنَّمَآ أَنتَ نَذِیرٞۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٌ ١٢

و نیست هیچ جنبنده در زمین، مگر بر خداست روزى او و می‌داند جاى ماندن او را و جاى نگاه داشتن او را، هر یک در کتاب روشن است [644]. ﴿6و اوست آنکه آفرید آسمان‌ها و زمین را در شش روز و بود عرش او بر آب [آخر کار آفریدن شما آنکه] تا بیازماید شما را که کدام کس از شما نیکوتر است از جهت عمل و اگر گویى که هرآیینه شما برانگیخته شوید بعدِ موت، گویند کافران: نیست این سخن مگر جادوى ظاهر. ﴿7و اگر باز داریم از ایشان عقوبت را تا مدتى شمرده شده، گویند: چه چیز باز می‌دارد آن را؟ آگاه باش! روزی که بیاید به ایشان، نباشد بازداشته شده از ایشان و فراگیرد ایشان را آنچه استهزا می‌کردند به آن. ﴿8و اگر بچشانیم آدمى را نعمتى از نزد خود باز برگیریم آن را از وى، هرآیینه وى ناامید و ناسپاس است. ﴿9و اگر بچشانیم آدمى را رفاهتى بعدِ سختى‌ای که رسیده باشد به وى، گوید: برفتند سختی‌ها از من، هرآیینه وى شادمانِ خود ستاینده است. ﴿10مگر آنان‌که شکیبایى نمودند و کارهاى شایسته کردند، آن جماعت، ایشان راست آمرزش و مزد بزرگ. ﴿11پس شاید تو ترک کنى بعضِ آنچه وحى فرستاده می‌شود به سوى تو و تنگ می‌شود به آن سینۀ تو [645]از جهت آنکه می‌گویند: چرا نفرود آورده شد بر وی گنجى؟ یا چرا نیامد همراه او فرشته‌ای؟ جز این نیست که تو بیم کننده‌ای و خدا بر هر چیز نگاهبان است. ﴿12

﴿أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِعَشۡرِ سُوَرٖ مِّثۡلِهِۦ مُفۡتَرَیَٰتٖ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ١٣ فَإِلَّمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَکُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أُنزِلَ بِعِلۡمِ ٱللَّهِ وَأَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٤ مَن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِیهَا وَهُمۡ فِیهَا لَا یُبۡخَسُونَ ١٥ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ لَیۡسَ لَهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَبَٰطِلٞ مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٦ أَفَمَن کَانَ عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ وَیَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ وَمِن قَبۡلِهِۦ کِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةًۚ أُوْلَٰٓئِکَ یُؤۡمِنُونَ بِهِۦۚ وَمَن یَکۡفُرۡ بِهِۦ مِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ فَٱلنَّارُ مَوۡعِدُهُۥۚ فَلَا تَکُ فِی مِرۡیَةٖ مِّنۡهُۚ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یُؤۡمِنُونَ ١٧ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ یُعۡرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمۡ وَیَقُولُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ أَلَا لَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِینَ ١٨ ٱلَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ وَیَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ کَٰفِرُونَ ١٩

آیا می‌گویند: بر بسته است قرآن را؟ بگو: پس بیارید ده سوره را مانند این بر بافته و بخوانید هر که را توانید بجز خدا، اگر راستگو هستید [646]. ﴿13پس اگر قبول نکنند آن کافران سخنِ شما را، پس بدانید که قرآن نازل کرده شده است به علم خدا و بدانید که هیچ معبود نیست مگر وى. پس آیا شما مسلمان هستید؟ [647]. ﴿14هر که خواسته باشد زندگانى دنیا و تجمل آن، به تمام رسانیم به سوى این جماعت جزای اعمالِ ایشان را در دنیا و ایشان در اینجا نقصان داده نشوند [648]. ﴿15این جماعت، آنانند که نیست ایشان را در آخرت مگر آتش، و باطل شد [در آخرت] آنچه کرده بودند در دنیا. و نابود است آنچه به عمل مى‏آوردند. ﴿16آیا کسی که باشد بر حجّتى از جانب پروردگار خود [649]و متصل وى، مى‏آید گواهى از جانب پروردگار او [650]، و پیش از قرآن [گواهِ وى بود] کتاب موسى و بخشایشى، [مثل دیگران باشد]؟ این جماعت ایمان مى‏آرند به قرآن و هرکه کافر شد به آن از گروه‏ها، پس آتش وعده‏گاه وی است. پس مباش در شبهه از نزول قرآن، هرآیینه آن درست است، آمده از پروردگار تو و لیکن بیشتر مردمان ایمان نمى‏آرند. ﴿17و کیست ستمکارتر از کسی که بربست بر خدا دروغى را. این جماعت آورده شوند پیش پروردگار خویش و گویند گواهان: [651]ایشانند آنان‌که دروغ بستند بر پروردگار خویش، آگاه باش! لعنت خدا است بر ستمکاران. ﴿18بر آنان‌که باز می‌دارند مردمان را از راه خدا و می‌خواهند براى آن راه کجى را و ایشان به آخرت، کافرانند. ﴿19

﴿ أُوْلَٰٓئِکَ لَمۡ یَکُونُواْ مُعۡجِزِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا کَانَ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِنۡ أَوۡلِیَآءَۘ یُضَٰعَفُ لَهُمُ ٱلۡعَذَابُۚ مَا کَانُواْ یَسۡتَطِیعُونَ ٱلسَّمۡعَ وَمَا کَانُواْ یُبۡصِرُونَ ٢٠ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٢١ لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ ٢٢ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَأَخۡبَتُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ ٢٣ ۞مَثَلُ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ کَٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡأَصَمِّ وَٱلۡبَصِیرِ وَٱلسَّمِیعِۚ هَلۡ یَسۡتَوِیَانِ مَثَلًاۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ٢٤ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦٓ إِنِّی لَکُمۡ نَذِیرٞ مُّبِینٌ ٢٥ أَن لَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۖ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ أَلِیمٖ ٢٦ فَقَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ مَا نَرَىٰکَ إِلَّا بَشَرٗا مِّثۡلَنَا وَمَا نَرَىٰکَ ٱتَّبَعَکَ إِلَّا ٱلَّذِینَ هُمۡ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ ٱلرَّأۡیِ وَمَا نَرَىٰ لَکُمۡ عَلَیۡنَا مِن فَضۡلِۢ بَلۡ نَظُنُّکُمۡ کَٰذِبِینَ ٢٧ قَالَ یَٰقَوۡمِ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَءَاتَىٰنِی رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِهِۦ فَعُمِّیَتۡ عَلَیۡکُمۡ أَنُلۡزِمُکُمُوهَا وَأَنتُمۡ لَهَا کَٰرِهُونَ ٢٨

این جماعت نباشند عاجز کننده در زمین و نباشند ایشان را بجز خدا از دوستان، دو چند کرده شود ایشان را عذاب. نمى‏توانستند شنودن (یعنى به سبب شدّت ناخوشى) و نمى‏دیدند [652]. ﴿20این جماعت آنانند که زیان کردند در حقّ خویش و گم شد از ایشان آنچه برمى‏بافتند. ﴿21بی‌شک این جماعت، در آخرت ایشانند زیانکاران. ﴿22هرآیینه آنان‌که ایمان آوردند و عمل‌هاى شایسته کردند و فروتنى کردند متوجه شده به سوى پروردگار خویش، ایشان اهل بهشتند، ایشان آنجا جاویدانند. ﴿23صفت این دو فریق، مانند کور و کر و بینا و شنوا است، آیا هر دو برابرند در صفت؟ آیا پند نمی‌گیرید؟. ﴿24و هرآیینه فرستادیم نوح را به سوى قوم او، گفت: هرآیینه من براى شما بیم کنندۀ آشکارام. ﴿25[به این مضمون] که مپرستید مگر خدا را، هرآیینه من می‌ترسم بر شما از عذاب روز درد دهنده. ﴿26پس گفتند جماعتى که کافر بودند از قوم او: نمى‏بینیم تو را مگر آدمى مانند خویش و نمى‏بینیم تو راکه پیروىِ تو کرده باشند [به تأمّل سرسرى] مگر آنان‌که ایشان کمینه‌هاى مایند، و نمى‏بینیم شما را هیچ بزرگى‌ای بر خود، بلکه مى‏پنداریم شما را دروغگویان. ﴿27گفت: اى قوم من! آیا خبر دهید بدانکه اگر باشم بر حجتى از پروردگار خود و داده باشد به من بخشایشى از نزدیک خود، پس پوشانیده شد حقیقت آن بر شما، آیا جبر کنیم شما را بر آن و شما ناخواهان باشید؟. ﴿28

﴿وَیَٰقَوۡمِ لَآ أَسۡ‍َٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ مَالًاۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۚ وَمَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْۚ إِنَّهُم مُّلَٰقُواْ رَبِّهِمۡ وَلَٰکِنِّیٓ أَرَىٰکُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ ٢٩ وَیَٰقَوۡمِ مَن یَنصُرُنِی مِنَ ٱللَّهِ إِن طَرَدتُّهُمۡۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ٣٠ وَلَآ أَقُولُ لَکُمۡ عِندِی خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ وَلَآ أَقُولُ إِنِّی مَلَکٞ وَلَآ أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزۡدَرِیٓ أَعۡیُنُکُمۡ لَن یُؤۡتِیَهُمُ ٱللَّهُ خَیۡرًاۖ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا فِیٓ أَنفُسِهِمۡ إِنِّیٓ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٣١ قَالُواْ یَٰنُوحُ قَدۡ جَٰدَلۡتَنَا فَأَکۡثَرۡتَ جِدَٰلَنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ٣٢ قَالَ إِنَّمَا یَأۡتِیکُم بِهِ ٱللَّهُ إِن شَآءَ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ ٣٣ وَلَا یَنفَعُکُمۡ نُصۡحِیٓ إِنۡ أَرَدتُّ أَنۡ أَنصَحَ لَکُمۡ إِن کَانَ ٱللَّهُ یُرِیدُ أَن یُغۡوِیَکُمۡۚ هُوَ رَبُّکُمۡ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ٣٤ أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَیۡتُهُۥ فَعَلَیَّ إِجۡرَامِی وَأَنَا۠ بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُجۡرِمُونَ ٣٥ وَأُوحِیَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُۥ لَن یُؤۡمِنَ مِن قَوۡمِکَ إِلَّا مَن قَدۡ ءَامَنَ فَلَا تَبۡتَئِسۡ بِمَا کَانُواْ یَفۡعَلُونَ ٣٦ وَٱصۡنَعِ ٱلۡفُلۡکَ بِأَعۡیُنِنَا وَوَحۡیِنَا وَلَا تُخَٰطِبۡنِی فِی ٱلَّذِینَ ظَلَمُوٓاْ إِنَّهُم مُّغۡرَقُونَ ٣٧

و اى قوم من! طلب نمی‌کنم از شما بر این پیغام، رسانیدن مال را، نیست مزد من مگر بر خدا و نیستم من یکسو کنندۀ مسلمانان (یعنى از صحبت خود)، هرآیینه ایشان ملاقات کنندگانند با پروردگار خویش و لیکن می‌بینم شما را قومی که جهالت می‌کنید. ﴿29و اى قوم من! که نصرت دهد مرا از عقوبت خدا اگر برانم ایشان را؟ آیا پند نمی‌گیرید. ﴿30و نمى‏گویم به شما که نزدیک من خزینه‌هاى خدا است و نه آنکه می‌دانم غیب را و نمى‏گویم که فرشته‏ام و نمى‏گویم آنان را که به خوارى مى‏نگرد بدیشان چشم شما، که نخواهد داد خدا به ایشان هیچ نعمتى و خدا داناتر است به آنچه در ضمیر ایشان است، هرآیینه من آنگاه از ستمکاران باشم. ﴿31گفتند: اى نوح! مکابره کردى با ما، پس بسیارى کردى مکابرۀ ما را، پس بیار آنچه وعده می‌کنى، اگر هستى از راستگویان. ﴿32گفت: جز این نیست که بیارد آن را به شما خدا اگر خواهد و شما عاجز کننده نیستید. ﴿33و سود نمی‌کند شما را نصیحت من، اگر خواهم که نصیحت کنم شما را، اگر خدا خواسته باشد که گمراه کند شما را. اوست پروردگار شما و به سوى او بازگردانیده شوید. ﴿34[یا محمد] آیا می‌گویند بر بسته است قرآن را؟ بگو: اگر بربسته‏ام، پس بر من است گناه من و من بى‌تعلّق هستم از گناه کردن شما [653]. ﴿35و وحى فرستاده شد به سوى نوح که ایمان نخواهد آورد از قوم تو، الاّ آن که مؤمن شده است، پس اندوه مخور به سبب آنچه می‌کردند. ﴿36و بساز کشتى را به حضور ما و به فرمان ما و سخن مگو با من در باب آنان‌که ستم کردند. هرآیینه ایشان غرق کردگانند. ﴿37

﴿وَیَصۡنَعُ ٱلۡفُلۡکَ وَکُلَّمَا مَرَّ عَلَیۡهِ مَلَأٞ مِّن قَوۡمِهِۦ سَخِرُواْ مِنۡهُۚ قَالَ إِن تَسۡخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسۡخَرُ مِنکُمۡ کَمَا تَسۡخَرُونَ ٣٨ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن یَأۡتِیهِ عَذَابٞ یُخۡزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیۡهِ عَذَابٞ مُّقِیمٌ ٣٩ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَمۡرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ قُلۡنَا ٱحۡمِلۡ فِیهَا مِن کُلّٖ زَوۡجَیۡنِ ٱثۡنَیۡنِ وَأَهۡلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیۡهِ ٱلۡقَوۡلُ وَمَنۡ ءَامَنَۚ وَمَآ ءَامَنَ مَعَهُۥٓ إِلَّا قَلِیلٞ ٤٠ ۞وَقَالَ ٱرۡکَبُواْ فِیهَا بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآۚ إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ ٤١ وَهِیَ تَجۡرِی بِهِمۡ فِی مَوۡجٖ کَٱلۡجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُۥ وَکَانَ فِی مَعۡزِلٖ یَٰبُنَیَّ ٱرۡکَب مَّعَنَا وَلَا تَکُن مَّعَ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٤٢ قَالَ سَ‍َٔاوِیٓ إِلَىٰ جَبَلٖ یَعۡصِمُنِی مِنَ ٱلۡمَآءِۚ قَالَ لَا عَاصِمَ ٱلۡیَوۡمَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَۚ وَحَالَ بَیۡنَهُمَا ٱلۡمَوۡجُ فَکَانَ مِنَ ٱلۡمُغۡرَقِینَ ٤٣ وَقِیلَ یَٰٓأَرۡضُ ٱبۡلَعِی مَآءَکِ وَیَٰسَمَآءُ أَقۡلِعِی وَغِیضَ ٱلۡمَآءُ وَقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ وَٱسۡتَوَتۡ عَلَى ٱلۡجُودِیِّۖ وَقِیلَ بُعۡدٗا لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ٤٤ وَنَادَىٰ نُوحٞ رَّبَّهُۥ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ٱبۡنِی مِنۡ أَهۡلِی وَإِنَّ وَعۡدَکَ ٱلۡحَقُّ وَأَنتَ أَحۡکَمُ ٱلۡحَٰکِمِینَ ٤٥

و می‌ساخت نوح کشتى را و هرگاه که گذشتى بر وی جماعت از قوم او، تمسخر می‌کردند با وى. گفت: اگر تمسخر می‌کنید با ما پس هرآیینه ما تمسخر خواهیم کرد با شما چنانچه شما تمسخر می‌کنید. ﴿38پس خواهید دانست آن راکه بیایدش عذابى که رسوا کندش و فرود آید بر وى عقوبتى دایم. ﴿39[در همین معامله بود] تا وقتى که آمد فرمان ما و بجوشید تنور، گفتیم: بردار در کشتى از هر جنسى دو تن نر و ماده را و [بردار] کسانِ خود را مگر آنکه سبقت کرده است بر وى قضا [654]و [بردار] مسلمانان را و ایمان نیاوردند با وى مگر اندکى. ﴿40و گفت [نوح]: سوار شوید در کشتى، به نام خدا است روان شدن آن و ایستاده کردن آن، هرآیینه پروردگار من آمرزندۀ مهربان است. ﴿41و آن کشتى می‌برد ایشان را در موجى مانند کوه‌ها و آواز داد نوح پسر خود را و او بود در کرانه‌اى: ای پسر! سوار شو با ما و مباش با کافران. ﴿42گفت: پناه خواهم گرفت به سوى کوهى که نگاه دارد مرا از آب. گفت نوح: هیچ نگاهدارنده نیست امروز از عذاب خدا، لیکن معصوم کسى باشد که خدا رحم کرده است بر وى و حائل شد موج میان ایشان، پس شد از غرق کردگان. ﴿43و گفته شد: اى زمین! فرو بر آب خود را و اى آسمان! با زمان [655]، و کم کرده شد آب و سر انجام نموده شد کار و قرار گرفت کشتى بر کوه جودىّ و گفته شد: هلاک باد قوم ستمکاران را. ﴿44و آواز داد نوح پروردگار خود را، پس گفت: اى پروردگار من! هرآیینه پسر من از اهل من است و هرآیینه وعدۀ تو راست است و تو بهترین حکم کنندگانى. ﴿45

﴿ قَالَ یَٰنُوحُ إِنَّهُۥ لَیۡسَ مِنۡ أَهۡلِکَۖ إِنَّهُۥ عَمَلٌ غَیۡرُ صَٰلِحٖۖ فَلَا تَسۡ‍َٔلۡنِ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۖ إِنِّیٓ أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ ٤٦ قَالَ رَبِّ إِنِّیٓ أَعُوذُ بِکَ أَنۡ أَسۡ‍َٔلَکَ مَا لَیۡسَ لِی بِهِۦ عِلۡمٞۖ وَإِلَّا تَغۡفِرۡ لِی وَتَرۡحَمۡنِیٓ أَکُن مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٤٧ قِیلَ یَٰنُوحُ ٱهۡبِطۡ بِسَلَٰمٖ مِّنَّا وَبَرَکَٰتٍ عَلَیۡکَ وَعَلَىٰٓ أُمَمٖ مِّمَّن مَّعَکَۚ وَأُمَمٞ سَنُمَتِّعُهُمۡ ثُمَّ یَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٞ ٤٨ تِلۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَیۡبِ نُوحِیهَآ إِلَیۡکَۖ مَا کُنتَ تَعۡلَمُهَآ أَنتَ وَلَا قَوۡمُکَ مِن قَبۡلِ هَٰذَاۖ فَٱصۡبِرۡۖ إِنَّ ٱلۡعَٰقِبَةَ لِلۡمُتَّقِینَ ٤٩ وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓۖ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا مُفۡتَرُونَ ٥٠ یَٰقَوۡمِ لَآ أَسۡ‍َٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًاۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَى ٱلَّذِی فَطَرَنِیٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٥١ وَیَٰقَوۡمِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِ یُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَیۡکُم مِّدۡرَارٗا وَیَزِدۡکُمۡ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِکُمۡ وَلَا تَتَوَلَّوۡاْ مُجۡرِمِینَ ٥٢ قَالُواْ یَٰهُودُ مَا جِئۡتَنَا بِبَیِّنَةٖ وَمَا نَحۡنُ بِتَارِکِیٓ ءَالِهَتِنَا عَن قَوۡلِکَ وَمَا نَحۡنُ لَکَ بِمُؤۡمِنِینَ ٥٣

گفت: اى نوح! هرآیینه وى نیست از کسانِ تو، هرآیینه وى [خداوندِ] کار ناشایسته است. پس سؤال مکن تو مرا از چیزى که نیست تو را دانش آن، هرآیینه من پند می‌دهم تو را [براى احتراز] از آنکه باشى از جاهلان. ﴿46گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من پناه خواهم به تو از آنکه بپرسم از تو آنچه نیست مرا دانش آن و اگر نیامرزى مرا و رحمت نکنى بر من، باشم از زیانکاران. ﴿47گفته شد: اى نوح! فرودآی همراه سلامتى از جانب ما و همراه برکت‌های فرود آمده بر تو و بر امت‌هایى که پیدا شوند از همراهان تو، و امت‌هاى دیگرند که بهره‏مند می‌کنیم ایشان را در دنیا، باز برسد به ایشان از جانب ما عذاب درد دهنده. ﴿48این قصه از اخبار غیب‏ است، وحى می‌فرستیم آن را به سوى تو، نمى‏دانستى آن را تو و نه قوم تو پیش از این. پس صبر کن، هرآیینه عاقبت، متّقیان راست. ﴿49و فرستادیم به سوى عاد برادر ایشان، هود را. گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را، نیست شما را هیچ معبودى بجز وى، نیستید شما مگر افترا کننده. ﴿50اى قوم من! نمى‏طلبم از شما بر این پیغام، مزدى را، نیست مزد من مگر بر کسی که آفریده است مرا، آیا در نمى‏یابید؟!. ﴿51و اى قوم من! آمرزش طلبید از پروردگار خود، باز رجوع کنید به سوى او تا بفرستد ابر را بر شما ریزان گشته و بیفزاید شما را قوّتى همراه قوّت شما و روگردان مشوید گناهکار شده. ﴿52گفتند: اى هود! نیاوردى به ما دلیلى و نیستیم ما ترک کننده، معبودان خود را بگفتۀ تو و نیستیم ما تو را باور دارنده. ﴿53

﴿ إِن نَّقُولُ إِلَّا ٱعۡتَرَىٰکَ بَعۡضُ ءَالِهَتِنَا بِسُوٓءٖۗ قَالَ إِنِّیٓ أُشۡهِدُ ٱللَّهَ وَٱشۡهَدُوٓاْ أَنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ ٥٤ مِن دُونِهِۦۖ فَکِیدُونِی جَمِیعٗا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ ٥٥ إِنِّی تَوَکَّلۡتُ عَلَى ٱللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُمۚ مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذُۢ بِنَاصِیَتِهَآۚ إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٥٦ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقَدۡ أَبۡلَغۡتُکُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦٓ إِلَیۡکُمۡۚ وَیَسۡتَخۡلِفُ رَبِّی قَوۡمًا غَیۡرَکُمۡ وَلَا تَضُرُّونَهُۥ شَیۡ‍ًٔاۚ إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٍ حَفِیظٞ ٥٧ وَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّیۡنَا هُودٗا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَنَجَّیۡنَٰهُم مِّنۡ عَذَابٍ غَلِیظٖ ٥٨ وَتِلۡکَ عَادٞۖ جَحَدُواْ بِ‍َٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ وَعَصَوۡاْ رُسُلَهُۥ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٖ ٥٩ وَأُتۡبِعُواْ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا لَعۡنَةٗ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ عَادٗا کَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّعَادٖ قَوۡمِ هُودٖ ٦٠ ۞وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱسۡتَعۡمَرَکُمۡ فِیهَا فَٱسۡتَغۡفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِۚ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٞ مُّجِیبٞ ٦١ قَالُواْ یَٰصَٰلِحُ قَدۡ کُنتَ فِینَا مَرۡجُوّٗا قَبۡلَ هَٰذَآۖ أَتَنۡهَىٰنَآ أَن نَّعۡبُدَ مَا یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِی شَکّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَآ إِلَیۡهِ مُرِیبٖ ٦٢

نمى گوییم الاّ آنکه رسانیده‏اند به تو بعض معبودان ما ضررى. گفت: هرآیینه من گواه می‌سازم خدا را و شما گواه باشید که من بى‌تعلّقم از آنچه شما شریک می‌گیرید. ﴿54بجز وى. پس بدسگالى کنید در حق من همه یکجا، باز مهلت مدهید مرا. ﴿55هرآیینه من توکل کردم بر خدا، پروردگار من و پروردگار شما، نیست هیچ جنبنده‌ای مگر خدا گیرنده است موى پیشانى او را [656]، هرآیینه پروردگار من بر راه راست است [657]. ﴿56پس اگر روگردان شوید، ضررى به من عاید نیست هرآیینه رسانیدم به شما پیغامى را که فرستاده شدم همراه آن به سوى شما و جانشین سازد پروردگار من قومى را بجز شما و هیچ زیان نتوانید رسانیدن خداى را. هرآیینه پروردگار من بر همه چیز نگاهبان است. ﴿57و چون آمد عذاب ما، خلاص ساختیم هود را و آنان را که که ایمان آوردند با وى به رحمتى از جانب خود و برهانیدیم ایشان را از عقوبت سخت. ﴿58و این است سرگذشت عاد، انکار کردند آیات پروردگار خود را و نافرمانى نمودند پیغامبرانِ او را و پیروى کردند فرمان هر سرکش ستیزنده را. ﴿59و از پى ایشان فرستاده شد در این دنیا لعنتى و روز قیامت نیز، آگاه باش! هرآیینه عاد کافر شدند به پروردگار خود، آگاه باش! نفرین باد عاد را که قوم هود بودند! . ﴿60و فرستادیم به سوى ثمود برادر ایشان، صالح را. گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را، نیست شما را هیچ معبودى بجز وى، او پیدا کرد شما را از زمین [658]و گردانید شما را باشنده در زمین، پس طلب آمرزش کنید از او، باز رجوع کنید به سوى او، هرآیینه پروردگار من نزدیک است، پذیرندۀ دعاست. ﴿61گفتند: اى صالح! بودى تو در میان ما امید داشته شده پیش از این. آیا منع می‌کنى ما را از آنکه عبادت کنیم معبودانى را که عبادت می‌کردند پدران ما؟ و هرآیینه ما در شُبهه[ای] قوى‏ایم از آنچه می‌خوانى ما را به سوى آن. ﴿62

﴿قَالَ یَٰقَوۡمِ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَءَاتَىٰنِی مِنۡهُ رَحۡمَةٗ فَمَن یَنصُرُنِی مِنَ ٱللَّهِ إِنۡ عَصَیۡتُهُۥۖ فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیۡرَ تَخۡسِیرٖ ٦٣ وَیَٰقَوۡمِ هَٰذِهِۦ نَاقَةُ ٱللَّهِ لَکُمۡ ءَایَةٗۖ فَذَرُوهَا تَأۡکُلۡ فِیٓ أَرۡضِ ٱللَّهِۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَیَأۡخُذَکُمۡ عَذَابٞ قَرِیبٞ ٦٤ فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِی دَارِکُمۡ ثَلَٰثَةَ أَیَّامٖۖ ذَٰلِکَ وَعۡدٌ غَیۡرُ مَکۡذُوبٖ ٦٥ فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّیۡنَا صَٰلِحٗا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَمِنۡ خِزۡیِ یَوۡمِئِذٍۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡعَزِیزُ ٦٦ وَأَخَذَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ ٱلصَّیۡحَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِی دِیَٰرِهِمۡ جَٰثِمِینَ ٦٧کَأَن لَّمۡ یَغۡنَوۡاْ فِیهَآۗ أَلَآ إِنَّ ثَمُودَاْ کَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّثَمُودَ ٦٨ وَلَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُنَآ إِبۡرَٰهِیمَ بِٱلۡبُشۡرَىٰ قَالُواْ سَلَٰمٗاۖ قَالَ سَلَٰمٞۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَآءَ بِعِجۡلٍ حَنِیذٖ ٦٩ فَلَمَّا رَءَآ أَیۡدِیَهُمۡ لَا تَصِلُ إِلَیۡهِ نَکِرَهُمۡ وَأَوۡجَسَ مِنۡهُمۡ خِیفَةٗۚ قَالُواْ لَا تَخَفۡ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمِ لُوطٖ ٧٠ وَٱمۡرَأَتُهُۥ قَآئِمَةٞ فَضَحِکَتۡ فَبَشَّرۡنَٰهَا بِإِسۡحَٰقَ وَمِن وَرَآءِ إِسۡحَٰقَ یَعۡقُوبَ ٧١

گفت: اى قوم من! آیا ندیدید اگر باشم بر حجتى از پروردگار خود و عطا کرده باشد به من از جانب خود بخشایشى، پس که نصرت دهد مرا از عقوبت خدا اگر نافرمانىِ او کنم؟ پس زیاده نمی‌کنید در حق من، مگر زیانکارى را. ﴿63و اى قوم من! این است ماده شترى که خدا فرستاده است براى شما نشانه، پس بگذاریدش تا بخورد در زمینِ خدا و مرسانید به وى هیچ ضررى را که آنگاه بگیرد شما را عقوبتى نزدیک. ﴿64پس پى زدند آن را، پس گفت صالح: بهره‏مند باشید در سراى خود سه روز، این وعده است غیر دروغ. ﴿65پس وقتى که آمد فرمانِ ما، خلاص ساختیم صالح را و آنان را که ایمان آوردند همراه وى به بخشایشى از جانب خود و رهانیدیم از رسوایى آن روز، هرآیینه پروردگار تو همونست توانای غالب. ﴿66و در گرفت ستمکاران را آواز سخت، پس صبح کردند در سراى خود مرده شده. ﴿67گویا هرگز نبودند آنجا. آگاه باش! هرآیینه ثمود انکار کردند پروردگار خود را، هرآیینه دورى باد ثمود را! . ﴿68و هرآیینه آمدند فرستادگان ما پیش ابراهیم به بشارت، سلام گفتند. ابراهیم جواب سلام داد، پس توقف نکرد در آنکه آورد گوساله‌ای بریان. ﴿69پس چون دید که دست‌های ایشان نمی‌رسد به‌آن، بد بُرد از ایشان و به خاطر آورد از ایشان ترسى. گفتند: مترس! هرآیینه ما فرستاده شده‏ایم به سوى قوم لوط. ﴿70و زن ابراهیم ایستاده بود، پس بخندید [659]، پس مژده دادیمش به تولد اسحق و بعدِ اسحق به وجود یعقوب. ﴿71

﴿ قَالَتۡ یَٰوَیۡلَتَىٰٓ ءَأَلِدُ وَأَنَا۠ عَجُوزٞ وَهَٰذَا بَعۡلِی شَیۡخًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَیۡءٌ عَجِیبٞ ٧٢ قَالُوٓاْ أَتَعۡجَبِینَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَکَٰتُهُۥ عَلَیۡکُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَیۡتِۚ إِنَّهُۥ حَمِیدٞ مَّجِیدٞ ٧٣ فَلَمَّا ذَهَبَ عَنۡ إِبۡرَٰهِیمَ ٱلرَّوۡعُ وَجَآءَتۡهُ ٱلۡبُشۡرَىٰ یُجَٰدِلُنَا فِی قَوۡمِ لُوطٍ ٧٤ إِنَّ إِبۡرَٰهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّٰهٞ مُّنِیبٞ ٧٥ یَٰٓإِبۡرَٰهِیمُ أَعۡرِضۡ عَنۡ هَٰذَآۖ إِنَّهُۥ قَدۡ جَآءَ أَمۡرُ رَبِّکَۖ وَإِنَّهُمۡ ءَاتِیهِمۡ عَذَابٌ غَیۡرُ مَرۡدُودٖ ٧٦ وَلَمَّا جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِیٓءَ بِهِمۡ وَضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗا وَقَالَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَصِیبٞ ٧٧ وَجَآءَهُۥ قَوۡمُهُۥ یُهۡرَعُونَ إِلَیۡهِ وَمِن قَبۡلُ کَانُواْیَعۡمَلُونَ ٱلسَّیِّ‍َٔاتِۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطۡهَرُ لَکُمۡۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُخۡزُونِ فِی ضَیۡفِیٓۖ أَلَیۡسَ مِنکُمۡ رَجُلٞ رَّشِیدٞ ٧٨ قَالُواْ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنۡ حَقّٖ وَإِنَّکَ لَتَعۡلَمُ مَا نُرِیدُ ٧٩ قَالَ لَوۡ أَنَّ لِی بِکُمۡ قُوَّةً أَوۡ ءَاوِیٓ إِلَىٰ رُکۡنٖ شَدِیدٖ ٨٠ قَالُواْ یَٰلُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَن یَصِلُوٓاْ إِلَیۡکَۖ فَأَسۡرِ بِأَهۡلِکَ بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّیۡلِ وَلَا یَلۡتَفِتۡ مِنکُمۡ أَحَدٌ إِلَّا ٱمۡرَأَتَکَۖ إِنَّهُۥ مُصِیبُهَا مَآ أَصَابَهُمۡۚ إِنَّ مَوۡعِدَهُمُ ٱلصُّبۡحُۚ أَلَیۡسَ ٱلصُّبۡحُ بِقَرِیبٖ ٨١

گفت: اى واى من! آیا خواهم زاد و من پیرم و این شوهر من است کلانسال شده! هرآیینه این چیزى عجیب است! . ﴿72[فرشتگان] گفتند: آیا تعجب می‌کنى از قدرت خدا؟ بخشایش خدا و برکات او بر شما است اى اهل این خانه! هرآیینه خدا ستوده کار بزرگوار است. ﴿73پس چون رفت از ابراهیم خوف و آمدش بشارت، شروع نمود جدال کردن با ما در باب قوم لوط. ﴿74هرآیینه ابراهیم، بردبارِ ترسکارِ رجوع کننده به خدا بود. ﴿75[گفتیم] اى ابراهیم! بگذر از این جدال. هرآیینه حال این است، آمد عقوبت پروردگار تو و هرآیینه این جماعت، آینده است به ایشان عقوبتى که با گردانیده نشود. ﴿76و چون آمدند فرستادگان ما پیش لوط، اندوهگین شد به سبب ایشان و تنگدل شد به سبب ایشان و گفت: این روزى است سخت [660]. ﴿77و آمدند پیش لوط قوم او شتابان به سوى او و پیش از این می‌کردند کارهایى زشت. لوط گفت: اى قوم من! این دختران منند (یعنى نکاح کنید)، اینها پاکیزه‏ترند براى شما، پس بترسید از خدا و رسوا مکنید مرا در باب مهمانان من، آیا نیست از شما هیچ مرد شایسته‌ای؟!. ﴿78گفتند: هرآیینه تو دانسته‌ای که نیست ما را در دخترانِ تو حاجتى و هرآیینه تو می‌دانى آنچه می‌خواهیم. ﴿79گفت: اگر مرا به مقابلۀ شما قوتى بودى، یا من پناه گرفتمى به قوم زور آور [می‌کردم آنچه می‌کردم] . ﴿80[فرشتگان] گفتند: اى لوط! هرآیینه ما فرستادگان پروردگار توییم، نخواهند رسید به تو، پس بِبَر کسانِ خود را به پاره‌ای از شب و باید که واپس نه نگرد هیچ کس از شما، الاّ زن تو که رسیدنى است او را آنچه رسد به این قوم. هرآیینه میعاد ایشان وقت صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟. ﴿81

﴿ فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا جَعَلۡنَا عَٰلِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمۡطَرۡنَا عَلَیۡهَا حِجَارَةٗ مِّن سِجِّیلٖ مَّنضُودٖ ٨٢ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَۖ وَمَا هِیَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ بِبَعِیدٖ ٨٣ ۞وَإِلَىٰ مَدۡیَنَ أَخَاهُمۡ شُعَیۡبٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ وَلَا تَنقُصُواْ ٱلۡمِکۡیَالَ وَٱلۡمِیزَانَۖ إِنِّیٓ أَرَىٰکُم بِخَیۡرٖ وَإِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٖ مُّحِیطٖ ٨٤ وَیَٰقَوۡمِ أَوۡفُواْ ٱلۡمِکۡیَالَ وَٱلۡمِیزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡیَآءَهُمۡ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِینَ ٨٥ بَقِیَّتُ ٱللَّهِ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِحَفِیظٖ ٨٦ قَالُواْ یَٰشُعَیۡبُ أَصَلَوٰتُکَ تَأۡمُرُکَ أَن نَّتۡرُکَ مَا یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَآ أَوۡ أَن نَّفۡعَلَ فِیٓ أَمۡوَٰلِنَا مَا نَشَٰٓؤُاْۖ إِنَّکَ لَأَنتَ ٱلۡحَلِیمُ ٱلرَّشِیدُ ٨٧ قَالَ یَٰقَوۡمِ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَرَزَقَنِی مِنۡهُ رِزۡقًا حَسَنٗاۚ وَمَآ أُرِیدُ أَنۡ أُخَالِفَکُمۡ إِلَىٰ مَآ أَنۡهَىٰکُمۡ عَنۡهُۚ إِنۡ أُرِیدُ إِلَّا ٱلۡإِصۡلَٰحَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُۚ وَمَا تَوۡفِیقِیٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ ٨٨

پس چون آمد فرمانِ ما ساختیم زَبَر آن [دیه‏ها] را زیر آن و بارانیدیم بر آنجا سنگ‏ها از قسم سنگ گل تَه به تَه. ﴿82نشانمند ساخته شده نزد پروردگار تو و این سنگ‌ها نیستند دور از ستمکاران. ﴿83و فرستادیم به سوى قوم مدین برادر ایشان، شعیب را. گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را. نیست شما را هیچ معبودى مگر وى و کم مکنید پیمانه و ترازو را. هرآیینه من مى‏بینم شما را به آسودگى و هرآیینه ‏می‌ترسم بر شما از عذاب روز درگیرنده [661].‌ ﴿84و اى قوم من! تمام کنید پیمانه و ترازو را به انصاف و کم مرسانید به مردان چیزهای ایشان را و تباهکارى مکنید در زمین، فسادکنان. ﴿85نفعى که خدای تعالی حلال ساخته است، بهتر است شما را اگر هستید باوردارندگان و نیستم بر شما نگاهبان. ﴿86گفتند: اى شعیب! آیا نماز تو می‌فرماید تو را که بگذاریم آنچه مى‏پرستیدند پدرانِ ما یا بگذاریم آنکه کنیم در مال خود هرچه خواهیم؟! هرآیینه تو مرد بردبار شایسته‌ای هستى (معامله و مقصود ایشان استهزا بود) . ﴿87گفت: اى قوم من! آیا دیدید اگر باشم بر حجتى از پروردگار خود و داده باشد به من از جانب خود روزى نیک [662]و نمی‌خواهم که خلاف کنم با شما مایل شده به سوى آنچه منع می‌کنم شما را از آن [663]، نمى‏خواهم مگر صلاحکارى تا بتوانم و نیست توفیق من مگر به فضل خدا، بر وى توکل کردم و به سوى او رجوع می‌کنم. ﴿88

﴿ وَیَٰقَوۡمِ لَا یَجۡرِمَنَّکُمۡ شِقَاقِیٓ أَن یُصِیبَکُم مِّثۡلُ مَآ أَصَابَ قَوۡمَ نُوحٍ أَوۡ قَوۡمَ هُودٍ أَوۡ قَوۡمَ صَٰلِحٖۚ وَمَا قَوۡمُ لُوطٖ مِّنکُم بِبَعِیدٖ ٨٩ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِۚ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٞ وَدُودٞ ٩٠ قَالُواْ یَٰشُعَیۡبُ مَا نَفۡقَهُ کَثِیرٗا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَىٰکَ فِینَا ضَعِیفٗاۖ وَلَوۡلَا رَهۡطُکَ لَرَجَمۡنَٰکَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡنَا بِعَزِیزٖ ٩١ قَالَ یَٰقَوۡمِ أَرَهۡطِیٓ أَعَزُّ عَلَیۡکُم مِّنَ ٱللَّهِ وَٱتَّخَذۡتُمُوهُ وَرَآءَکُمۡ ظِهۡرِیًّاۖ إِنَّ رَبِّی بِمَا تَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ ٩٢ وَیَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنِّی عَٰمِلٞۖ سَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن یَأۡتِیهِ عَذَابٞ یُخۡزِیهِ وَمَنۡ هُوَ کَٰذِبٞۖ وَٱرۡتَقِبُوٓاْ إِنِّی مَعَکُمۡ رَقِیبٞ ٩٣ وَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّیۡنَا شُعَیۡبٗا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَأَخَذَتِ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ ٱلصَّیۡحَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِی دِیَٰرِهِمۡ جَٰثِمِینَ ٩٤ کَأَن لَّمۡ یَغۡنَوۡاْ فِیهَآۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّمَدۡیَنَ کَمَا بَعِدَتۡ ثَمُودُ ٩٥ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ ٩٦ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِۦ فَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ فِرۡعَوۡنَۖ وَمَآ أَمۡرُ فِرۡعَوۡنَ بِرَشِیدٖ ٩٧

و اى قوم من! پیدا نکند در حقِّ شما دشمنى من این خصلت که برسد به شما مانند آنچه رسید به قوم نوح یا به قوم هود یا به قوم صالح و نیست قوم لوط دور از شما. ﴿89و طلب آمرزش کنید از پروردگار خود، باز رجوع کنید به سوى او، هرآیینه پروردگار من، مهربانِ دوستدار است. ﴿90گفتند: اى شعیب! نمى‏فهمیم بسیارى از آنچه می‌گویى و هرآیینه ما مى‏بینیم تو را در میان خود ناتوان و اگر نبودى قبیلۀ تو، سنگسار مى‏کردیم تو را و نیستى تو پیش ما گرامى قدر. ﴿91گفت: اى قوم من! آیا قبیلۀ من گرامى‏تر است پیش شما از خدا؟ و گرفتید خدا را انداخته پسِ پشت خویش، هرآیینه پروردگار من به آنچه می‌کنید در برگیرنده است. ﴿92و اى قوم من! عمل کنید بر طور خود، هرآیینه من نیز عمل کننده‏ام. زود خواهید دانست آن راکه بیایدش عذابى که رسوا کندش و آن راکه وى دروغگوی است و انتظار برید، هرآیینه من با شما منتظرم. ﴿93و وقتى که آمد عذاب ما، خلاص ساختیم شعیب را و آنان راکه ایمان آوردند با وى به بخشایشى از خود و در گرفت ظالمان را آواز سخت، پس گشتند در سراهای خویش مرده افتاده. ﴿94گویا هرگز نبودند آنجا! آگاه باش! دورى باد مدین را! چنانکه دور افتادند ثمود. ﴿95و هرآیینه فرستادیم موسى را به نشانه‌هاى خود و به دلیل روشن. ﴿96به سوى فرعون و جماعت او، پس پیروى کردند فرمان فرعون را و نبود فرمان فرعون به راه راست. ﴿97

﴿یَقۡدُمُ قَوۡمَهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَأَوۡرَدَهُمُ ٱلنَّارَۖ وَبِئۡسَ ٱلۡوِرۡدُ ٱلۡمَوۡرُودُ ٩٨ وَأُتۡبِعُواْ فِی هَٰذِهِۦ لَعۡنَةٗ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۚ بِئۡسَ ٱلرِّفۡدُ ٱلۡمَرۡفُودُ ٩٩ ذَٰلِکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّهُۥ عَلَیۡکَۖ مِنۡهَا قَآئِمٞ وَحَصِیدٞ ١٠٠ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰکِن ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡۖ فَمَآ أَغۡنَتۡ عَنۡهُمۡ ءَالِهَتُهُمُ ٱلَّتِی یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مِن شَیۡءٖ لَّمَّا جَآءَ أَمۡرُ رَبِّکَۖ وَمَا زَادُوهُمۡ غَیۡرَ تَتۡبِیبٖ ١٠١ وَکَذَٰلِکَ أَخۡذُ رَبِّکَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِیَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِیمٞ شَدِیدٌ ١٠٢ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّمَنۡ خَافَ عَذَابَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمٞ مَّجۡمُوعٞ لَّهُ ٱلنَّاسُ وَذَٰلِکَ یَوۡمٞ مَّشۡهُودٞ ١٠٣ وَمَا نُؤَخِّرُهُۥٓ إِلَّا لِأَجَلٖ مَّعۡدُودٖ ١٠٤ یَوۡمَ یَأۡتِ لَا تَکَلَّمُ نَفۡسٌ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ فَمِنۡهُمۡ شَقِیّٞ وَسَعِیدٞ ١٠٥ فَأَمَّا ٱلَّذِینَ شَقُواْ فَفِی ٱلنَّارِ لَهُمۡ فِیهَا زَفِیرٞ وَشَهِیقٌ ١٠٦ خَٰلِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّکَۚ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٞ لِّمَا یُرِیدُ ١٠٧ ۞وَأَمَّا ٱلَّذِینَ سُعِدُواْ فَفِی ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّکَۖ عَطَآءً غَیۡرَ مَجۡذُوذٖ ١٠٨

پیشوا شود [فرعون] قوم خود را روز قیامت، پس بیارد ایشان را به آتش و بد جایى است که وارد آن شدند. [دوزخ] . ﴿98و از پى ایشان آورده شد لعنت در این دنیا و روز قیامت نیز، بد عطایی است که داده شد [آن لعنت] . ﴿99این از اخبار دیه‌هاست که می‌خوانیم آن را بر تو، بعضى از آن باقی است و بعضی از بیخ بریده. ﴿100و ستم نکردیم ایشان را و لیکن ایشان ستم کردند بر خویشتن، پس هیچ دفع نکردند از ایشان و معبودانِ ایشان که می‌خواندند بجز خدا، وقتى که آمد فرمانِ پروردگار تو و نیفزودند ایشان را بجز هلاکى. ﴿101و همچنین است گرفتار کردن پروردگار تو، چون درگرفت کند دیه‌ها را و آنها ستمکار باشند، هرآیینه در گرفت وی، درد دهندۀ سخت است. ﴿102هرآیینه در این سخن نشانه‌ای‌ است کسى راکه ترسیده است از عذاب آخرت، آن روز روزى است که جمع کرده شوند در آن مردمان و آن روز روزی است که همه حاضر شوند در وى. ﴿103و موقوف نمی‌داریم آن را مگر تا مدّت معین. ﴿104روزی که بیاید، سخن نگوید هیچ کس مگر به دستورى حق. پس بعض ایشان بدبخت باشند و بعض نیک‌بخت. ﴿105امّا آنان‌که بدبخت شدند، پس در آتش باشند، ایشان را آنجا مانند زیر و بم خر باشد. ﴿106جاویدان آنجا، مدّت بقاى آسمان‌ها و زمین، غیر وقتى که خواسته است پروردگار تو، هرآیینه پروردگار تو می‌کند آنچه می‌خواهد. ﴿107و اما آنان‌که نیک‌بخت کرده شدند، پس در بهشت باشند جاویدان آنجا تا مدت بقاى آسمان‌ها و زمین، غیر وقتى که خواسته است پروردگار تو، بخششى غیر منقطع [664]. ﴿108

﴿فَلَا تَکُ فِی مِرۡیَةٖ مِّمَّا یَعۡبُدُ هَٰٓؤُلَآءِۚ مَا یَعۡبُدُونَ إِلَّا کَمَا یَعۡبُدُ ءَابَآؤُهُم مِّن قَبۡلُۚ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمۡ نَصِیبَهُمۡ غَیۡرَ مَنقُوصٖ ١٠٩ وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ فَٱخۡتُلِفَ فِیهِۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۚ وَإِنَّهُمۡ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُ مُرِیبٖ ١١٠ وَإِنَّ کُلّٗا لَّمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمۡ رَبُّکَ أَعۡمَٰلَهُمۡۚ إِنَّهُۥ بِمَا یَعۡمَلُونَ خَبِیرٞ ١١١ فَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطۡغَوۡاْۚ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ ١١٢وَلَا تَرۡکَنُوٓاْ إِلَى ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِنۡ أَوۡلِیَآءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ١١٣ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَیِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفٗا مِّنَ ٱلَّیۡلِۚ إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ یُذۡهِبۡنَ ٱلسَّیِّ‍َٔاتِۚ ذَٰلِکَ ذِکۡرَىٰ لِلذَّٰکِرِینَ ١١٤ وَٱصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ١١٥ فَلَوۡلَا کَانَ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِن قَبۡلِکُمۡ أُوْلُواْ بَقِیَّةٖ یَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡفَسَادِ فِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا قَلِیلٗا مِّمَّنۡ أَنجَیۡنَا مِنۡهُمۡۗ وَٱتَّبَعَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مَآ أُتۡرِفُواْ فِیهِ وَکَانُواْ مُجۡرِمِینَ ١١٦ وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهۡلِکَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا مُصۡلِحُونَ ١١٧

پس مباش در شبهه از آنچه مى‏پرستند این گروه. نمى‏پرستند مگر چنانکه می‌پرستیدند پدران ایشان پیش از این و ما البته تمام رسانیده‏ایم به ایشان، حصۀ ایشان را ناکاهیده [665]. ﴿109و هرآیینه دادیم موسى را کتاب، پس اختلاف افتاد در آن و اگر نبودى سخنى که سابقاً صادر شده از پروردگار تو، هرآیینه فیصل کرده می‌شد میان ایشان و هرآیینه ایشان در شبهه قوی‌اند از آن. ﴿110و هرآیینه هر کسى وقتى که برانگیخته شوند، البته تمام خواهد داد ایشان را پروردگار تو جزاى کردار ایشان، هرآیینه وى به آنچه می‌کنند داناست. ﴿111پس استوار باش چنانچه فرموده شده‌ای تو و آنان‌که توبه کرده‏اند همراه تو، و از حدّ مگذرید، هرآیینه وى به آنچه می‌کنید بیناست. ﴿112و میل مکنید به سوى آنان‌که ستم کردند که آنگاه برسد به شما آتش و نیست شما را بجز خدا دوستان، باز نصرت داده نشوید. ﴿113و برپا کن نماز را دو طرف روز و ساعتى چند از شب، هرآیینه طاعات دور می‌کنند گناهان را، این پندى هست پند پذیران را. ﴿114و شکیبایى کن، هرآیینه خدا ضایع نمى‏سازد مزد نیکوکاران را. ﴿115پس چرا نشدند از آن قرن‌هاکه پیش از شما بودند اهل خرد، که منع کنند از فساد در زمین، الاّ اندکى از آن جماعت که خلاص ساختیم از میان ایشان و پیروى کردند ستمکاران چیزی راکه آسودگى داده شدند به آن [666]و بودند گناهکاران. ﴿116و هرگز نیست پروردگار تو که هلاک کند دیه را به ستم و اهل آن نیکوکار باشند. ﴿117

[642] یعنی اعراض می‌کنند. [643] مترجم گوید: می‌توان گفت: پیچیدن سینه عبارت از آن است که فکرهای ناصواب کند و به شبهات واهیه دل خود را اطمینان دهد و عقائد حقه را فراموش سازد، زیرا که صدر اینجا به معنای علومِ صدر آمده است. [644] یعنی در لوح محفوظ نوشته شده. مترجم گوید: مستودع جایی است که به غیر اختیار او آنجا نگاهداشته بودند، مانند صُلب و رَحِم و مستقر جایی است که به اختیار خود می‌ماند، مثل خانه. [645] یعنی ترک مکن، دلتنگ مشو. [646] مترجم گوید: نخست به دَه سوره تحدّی واقع شد و چون از آن عاجز شدند، به یکه سوره تحدّی فرمود. [647] یعنی بر اسلام ثابت باشید. [648] یعنی ثواب صدقه و صلۀ رحم که از کفار به وجود می‌آید در دنیا می‌دهند به توسیع رزق و صحت بدن. [649] یعنی دلیل عقلی. [650] یعنی قرآن. [651] یعنی کراماً کاتبین. [652] مترجم گوید: ومی‌توان گفت که همزۀ استفهام انکاری محذوف است، یعنی، آیا نمی‌توانستند شنیدن و آیا نمی‌دیدند؟ [653] مترجم گوید: این جمله زیاده کرده شد در وسط قصۀ قوم نوح تا تنبیه باشد بر تطبیق حال مشرکین مکه با حال قوم حضرت نوح، والله اعلم. [654] یعنی زن نوح و کنعان، پسر نوح. [655] یعنی از باران. [656] یعنی مالک اوست. [657] یعنی حکیم است. [658] یعنی آفریده پدر و مادر شما، آدم و حوا را از خاک که شما از نسل آنهایید. [659] مترجم گوید: یعنی به سبب خوش وقتی از هلاک قوم لوط. [660] مترجم گوید: یعنی ایشان نوجوان خوش روی بودند و عادت قوم معلوم بود، پس خوف فتنه پیدا شد، والله اعلم. [661] یعنی هلاک کننده. [662] یعنی حلال چگونه سخن شما را شنوم. [663] مترجم گوید: یعنی نمی‌خواهم که به کار نیک بفرمایم و خود نکنم، والله اعلم. [664] مترجم گوید: یعنی مدت ماندن در بهشت و دوزخ مانند مدت دوام آسمان‌ها وزمین است در دنیا، اگر زیادتی را که در مشیت خداست و در فهم کسی نمی‌گنجد اعتبار نکند، حاصل بیان دوام است بِاَبلغ وجوه، والله اعلم. [665] یعنی حصه ایشان از عذاب. [666] یعنی به لذات دنیا مشغول شدند. ﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ ٱلنَّاسَ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗۖ وَلَا یَزَالُونَ مُخۡتَلِفِینَ ١١٨ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَۚ وَلِذَٰلِکَ خَلَقَهُمۡۗ وَتَمَّتۡ کَلِمَةُ رَبِّکَ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِینَ ١١٩ وَکُلّٗا نَّقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِۦ فُؤَادَکَۚ وَجَآءَکَ فِی هَٰذِهِ ٱلۡحَقُّ وَمَوۡعِظَةٞ وَذِکۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ ١٢٠ وَقُل لِّلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنَّا عَٰمِلُونَ ١٢١ وَٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ ١٢٢ وَلِلَّهِ غَیۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَإِلَیۡهِ یُرۡجَعُ ٱلۡأَمۡرُ کُلُّهُۥ فَٱعۡبُدۡهُ وَتَوَکَّلۡ عَلَیۡهِۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ١٢٣

و اگر خواستى پروردگار تو، البته گردانیدى مردمان را یک ملّت و همیشه باشند مختلف. ﴿118الاّ آنکه بر وى رحم کرده است پروردگار تو و براى این اختلاف آفریده است ایشان را و تمام شد سخن پروردگار تو که البته پر کنم دوزخ را از جن و مردمان همه یکجا [667]. ﴿119و هر چیزى را می‌خوانیم بر تو از اخبار پیغامبران آن چیزى را که ثابت می‌گردانیم به آن دل تو را و آمده است به تو در این سوره سخن درست و پندى و یادکردنى براى مسلمانان. ﴿120و بگو آنان را که ایمان نمى‏آرند: کار کنید بر طور خود، هرآیینه ما نیز کار می‌کنم. ﴿121و انتظار کشید، هرآیینه ما نیز منتظرانیم. ﴿122و خدای راست علم غیب آسمان‌ها و زمین و به سوى او بازگردانیده می‌شود کار همۀ آن، پس عبادت کن او را و توکل کن بر او، و نیست پروردگار تو بى‌خبر از آنچه می‌کنید. ﴿123

سُورَةُ إِبۡرَاهِیمَ

سُورَةُ إِبۡرَاهِیمَ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ الٓرۚ کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَیۡکَ لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَمِیدِ ١ ٱللَّهِ ٱلَّذِی لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَوَیۡلٞ لِّلۡکَٰفِرِینَ مِنۡ عَذَابٖ شَدِیدٍ ٢ ٱلَّذِینَ یَسۡتَحِبُّونَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ وَیَبۡغُونَهَا عِوَجًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖ ٣ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ لِیُبَیِّنَ لَهُمۡۖ فَیُضِلُّ ٱللَّهُ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِی مَن یَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٤ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بِ‍َٔایَٰتِنَآ أَنۡ أَخۡرِجۡ قَوۡمَکَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ وَذَکِّرۡهُم بِأَیَّىٰمِ ٱللَّهِۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّکُلِّ صَبَّارٖ شَکُورٖ ٥

سوره ابراهیم

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

الر، این کتابى‏ است که فروفرستادیم آن را به سوى تو تا بیرون آرى مردمان را از تاریکی‌ها به سوى روشنى به حکم پروردگار ایشان به سوى راه خدای غالبِ ستوده. ﴿1[به سوى راه] خدا که او راست آنچه در آسمان‌هاست و آنچه در زمین است و واى کافران را! از عذاب سخت. ﴿2آنان‌که اختیار مى‏کنند زندگانى دنیا را بر آخرت و باز می‌دارند مردمان را از راه خدا و مى‏طلبند در وى کجى [691]، ایشانند در گمراهى دور. ﴿3و نفرستادیم هیچ پیغامبر را مگر به زبان قوم او تا بیان کند براى ایشان. پس گمراه سازد خدا هر که را خواهد و راه نماید هر که را خواهد و اوست غالب با حکمت. ﴿4هرآیینه فرستادیم موسى را با نشانه‌هاى خود، گفتیم که بیرون آر قوم خود را از تاریکی‌ها به سوى روشنى و پند ده ایشان را به روزهاى خدا [692]، هرآیینه در این نشانه‌هاست هر شکیباى شکرگزار را. ﴿5

﴿ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱذۡکُرُواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡ إِذۡ أَنجَىٰکُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ یَسُومُونَکُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبۡنَآءَکُمۡ وَیَسۡتَحۡیُونَ نِسَآءَکُمۡۚ وَفِی ذَٰلِکُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّکُمۡ عَظِیمٞ ٦ وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّکُمۡ لَئِن شَکَرۡتُمۡ لَأَزِیدَنَّکُمۡۖ وَلَئِن کَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٞ ٧ وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِن تَکۡفُرُوٓاْ أَنتُمۡ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا فَإِنَّ ٱللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ ٨ أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ نَبَؤُاْ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِینَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَا یَعۡلَمُهُمۡ إِلَّا ٱللَّهُۚ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَرَدُّوٓاْ أَیۡدِیَهُمۡ فِیٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَقَالُوٓاْ إِنَّا کَفَرۡنَا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ وَإِنَّا لَفِی شَکّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَنَآ إِلَیۡهِ مُرِیبٖ ٩ ۞قَالَتۡ رُسُلُهُمۡ أَفِی ٱللَّهِ شَکّٞ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ یَدۡعُوکُمۡ لِیَغۡفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمۡ وَیُؤَخِّرَکُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ قَالُوٓاْ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأۡتُونَا بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٖ ١٠

و یاد کن آن وقت که گفت موسى قوم خود را: یاد کنید نعمت خدا را بر خویش، چون خلاص کرد شما را از کسان فرعون، می‌رسانیدند به شما سختى عذاب و مى‏کشتند پسرانِ شما را و زنده مى‏گذاشتند دختران شما را و در این حال آزمایش بزرگ بود از پروردگار شما. ﴿6و آن وقت که خبردار ساخت پروردگار شما که اگر شکر کنید، زیاده دهم شما را و اگر ناسپاسى کنید، هرآیینه عذاب من سخت است. ﴿7و گفت موسى: اگر کافر شوید شما و هر که در زمین همه یکجا، پس هرآیینه خدا توانگر ستوده شده است. ﴿8آیا نیامده است به شما خبر آنان‌که پیش از شما بودند، قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از ایشان آمدند؟ نمى‏داند ایشان را [693]مگر خدا. آمدند به ایشان پیغامبران ایشان با معجزه‌ها. پس باز آوردند دست خود را در دهان خود [694]و گفتند: هرآیینه ما منکریم به آنچه فرستاده شدید همراه آن و هرآیینه ما در شبهه قوى‏ایم از آنچه مى‏خوانید ما را به آن. ﴿9گفتند پیغامبران ایشان: آیا در خدا شبهۀ است، آفرینندۀ آسمان‌ها و زمین؟! می‌خواند شما را تا بیامرزد براى شما گناهانِ شما و موقوف دارد شما را تا مدّتى معین. گفتند: نیستید شما مگر آدمى مانند ما، می‌خواهید که بازدارید ما را از آنچه عبادت می‌کردند پدران ما، پس بیارید پیش ما حجّتى ظاهر. ﴿10

﴿قَالَتۡ لَهُمۡ رُسُلُهُمۡ إِن نَّحۡنُ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ یَمُنُّ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ وَمَا کَانَ لَنَآ أَن نَّأۡتِیَکُم بِسُلۡطَٰنٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١١ وَمَا لَنَآ أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنَا سُبُلَنَاۚ وَلَنَصۡبِرَنَّ عَلَىٰ مَآ ءَاذَیۡتُمُونَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُتَوَکِّلُونَ ١٢ وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِرُسُلِهِمۡ لَنُخۡرِجَنَّکُم مِّنۡ أَرۡضِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَاۖ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَیۡهِمۡ رَبُّهُمۡ لَنُهۡلِکَنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٣ وَلَنُسۡکِنَنَّکُمُ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۚ ذَٰلِکَ لِمَنۡ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ ١٤ وَٱسۡتَفۡتَحُواْ وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٖ ١٥ مِّن وَرَآئِهِۦ جَهَنَّمُ وَیُسۡقَىٰ مِن مَّآءٖ صَدِیدٖ ١٦ یَتَجَرَّعُهُۥ وَلَا یَکَادُ یُسِیغُهُۥ وَیَأۡتِیهِ ٱلۡمَوۡتُ مِن کُلِّ مَکَانٖ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٖۖ وَمِن وَرَآئِهِۦ عَذَابٌ غَلِیظٞ ١٧ مَّثَلُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡۖ أَعۡمَٰلُهُمۡ کَرَمَادٍ ٱشۡتَدَّتۡ بِهِ ٱلرِّیحُ فِی یَوۡمٍ عَاصِفٖۖ لَّا یَقۡدِرُونَ مِمَّا کَسَبُواْ عَلَىٰ شَیۡءٖۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِیدُ ١٨

گفتند به ایشان پیغامبران ایشان: نیستیم مگر آدمى مانند شما و لیکن خدا نعمت فراوان می‌دهد به هر که خواهد از بندگان خود و نیست ممکن ما را که بیاریم به شما حجتى مگر به حکم خدا و بر خدا باید که توکل کنند مسلمانان. ﴿11و چیست ما را که توکل نکنیم بر خدا و هرآیینه نموده است ما را راه‌هاى ما؟ و البته صبر خواهیم کرد بر ایذاى شما و بر خدا باید که توکل کنند توکل کنندگان. ﴿12و گفتند کافران، پیغامبران خویش را: البته اخراج کنیم شما را از زمین خود یا بازآیید در دین ما. پس وحى فرستاد به سوى ایشان پروردگار ایشان که: هلاک خواهیم کرد ستمکاران را. ﴿13و ساکن خواهیم ساخت شما را در زمین بعد از ایشان. این وعده برای کسی است که بترسد از ایستادن به حضور من و بترسد از بیم من. ﴿14و طلب فتح کردند [پیغامبران] و زیانکار شد هر گردن‏کش ستیزنده. ﴿15پیش وى دوزخ است و نوشانیده شود آب [جنس] زرد آب. ﴿16جرعه جرعه فروکشد آن را و نزدیک نبود از آنکه به سهولت درکشد آن را و بیایدش موت [695]از هر جایى و او مرده نبود و پیش وى است عذابى سخت. ﴿17صفت آنان‌که نامعتقد شدند به پروردگار خویش این است، اعمال ایشان مانند خاکسترى بود که سخت وزید بر آن باد در روزى که باد تند دارد. قدرت ندارند بر هیچ چیز از آنچه کسب کرده بودند. این است گمراهى دور [696]. ﴿18

﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ إِن یَشَأۡ یُذۡهِبۡکُمۡ وَیَأۡتِ بِخَلۡقٖ جَدِیدٖ ١٩ وَمَا ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ بِعَزِیزٖ ٢٠ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ جَمِیعٗا فَقَالَ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا کُنَّا لَکُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا مِنۡ عَذَابِ ٱللَّهِ مِن شَیۡءٖۚ قَالُواْ لَوۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ لَهَدَیۡنَٰکُمۡۖ سَوَآءٌ عَلَیۡنَآ أَجَزِعۡنَآ أَمۡ صَبَرۡنَا مَا لَنَا مِن مَّحِیصٖ ٢١ وَقَالَ ٱلشَّیۡطَٰنُ لَمَّا قُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَکُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّکُمۡ فَأَخۡلَفۡتُکُمۡۖ وَمَا کَانَ لِیَ َلَیۡکُم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّآ أَن دَعَوۡتُکُمۡ فَٱسۡتَجَبۡتُمۡ لِیۖ فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوٓاْ أَنفُسَکُمۖ مَّآ أَنَا۠ بِمُصۡرِخِکُمۡ وَمَآ أَنتُم بِمُصۡرِخِیَّ إِنِّی کَفَرۡتُ بِمَآ أَشۡرَکۡتُمُونِ مِن قَبۡلُۗ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٢٢ وَأُدۡخِلَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡۖ تَحِیَّتُهُمۡ فِیهَا سَلَٰمٌ ٢٣أَلَمۡ تَرَ کَیۡفَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا کَلِمَةٗ طَیِّبَةٗ کَشَجَرَةٖ طَیِّبَةٍ أَصۡلُهَا ثَابِتٞ وَفَرۡعُهَا فِی ٱلسَّمَآءِ ٢٤

آیا ندیدى که خدا آفرید آسمان‌ها و زمین به تدبیر محکم. اگر خواهد، دور کند شما را و بیارد آفرینش نو. ﴿19و نیست این بر خدا دشوار. ﴿20و حاضر شوند پیش خدا همه یکجا، پس گویند ضعیفان گردنکشان، را: (یعنى تابعان، پیشروان را:) هرآیینه ما بودیم تابع شما، پس آیا شما دفع کننده هستید از ما پاره‌ای از عذاب خدا؟ گویند: اگر راه نمودى ما را خدا، راهنمایى مى‏کردیم شما را. برابر است بر ماکه اضطراب کنیم یا شکیبایى ورزیم، نیست ما را هیچ مَخْلَصى. ﴿21و گفت شیطان وقتى که فیصله کرده شد کار: [697]هرآیینه خدا وعده داد شما را وعدۀ راست و وعده دادم شما را، پس خلاف وعده کردم من با شما و نبود مرا بر شما هیچ تسلّط، لیکن بود آنکه بخواندم شما را. پس قبول کردید سخن مرا، پس ملامت مکنید مرا و ملامت کنید خویش را. نیستم فریادرس شما و شما نیستید فریادرس من. هرآیینه من بیزار شدم از آنکه مرا شریک مقرر کردید پیش از این. هرآیینه ستمکاران، ایشان راست عذاب درد دهنده. ﴿22و درآورده شدند آنان‌که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند به بهشت‌ها، می‌رود زیر آن جوی‌ها، جاویدان در آنجا به حکم پروردگار خویش. دعای خیر ایشان با یکدیگر آنجا سلام است. ﴿23آیا ندیدى چگونه پدید کرد خدا داستانى را: ساخت سخن پاکیزه را مانند درخت پاکیزه که بیخش استوار باشد و شاخش در آسمان. ﴿24

﴿ تُؤۡتِیٓ أُکُلَهَا کُلَّ حِینِۢ بِإِذۡنِ رَبِّهَاۗ وَیَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٢٥ وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٖ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ ٱجۡتُثَّتۡ مِن فَوۡقِ ٱلۡأَرۡضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٖ ٢٦ یُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱلۡقَوۡلِ ٱلثَّابِتِ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَیُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلظَّٰلِمِینَۚ وَیَفۡعَلُ ٱللَّهُ مَا یَشَآءُ ٢٧ ۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ کُفۡرٗا وَأَحَلُّواْ قَوۡمَهُمۡ دَارَ ٱلۡبَوَارِ ٢٨ جَهَنَّمَ یَصۡلَوۡنَهَاۖ وَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ ٢٩ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِهِۦۗ قُلۡ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِیرَکُمۡ إِلَى ٱلنَّارِ ٣٠ قُل لِّعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ یُقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَ یَوۡمٞ لَّا بَیۡعٞ فِیهِ وَلَا خِلَٰلٌ ٣١ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّکُمۡۖ وَسَخَّرَ لَکُمُ ٱلۡفُلۡکَ لِتَجۡرِیَ فِی ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦۖ وَسَخَّرَ لَکُمُ ٱلۡأَنۡهَٰرَ ٣٢ وَسَخَّرَ لَکُمُ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ دَآئِبَیۡنِۖ وَسَخَّرَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ ٣٣

می‌دهد میوه‌هاى خود را هر فصلى به حکم پروردگار خویش و پدید مى‏آرد خدا مثل‌ها را برای مردمان، تا بود که پندپذیر شوند. ﴿25و حال سخن ناپاکیزه مانند درخت ناپاکیزه است که برکنده شده از بالای زمین، نیست او را هیچ استقرارى [698]. ﴿26استوار می‌سازد خدا مسلمانان را به سخن درست در زندگانى دنیا و در آخرت و گمراه می‌سازد خدا ستمکاران را و می‌کند خدا آنچه می‌خواهد [699]. ﴿27آیا ندیدى به سوى آنان‌که بدل کردند نعمت خدا را به ناسپاسى [700]و فرود آوردند قوم خود را به سراى هلاکى؟. ﴿28که دوزخ است، درآیند آنجا و آن بدقرارگاهى است. ﴿29و مقرّر کردند خدا را همتایان تا گمراه کنند عالم را از راه او. بگو: بهره‏مند شوید. هرآیینه بازگشت شما به سوى آتش است. ﴿30بگو آن بندگان مرا که ایمان آورده‏اند: برپا دارند نماز را و خرج کنند از آنچه ما روزى دادیم ایشان را، پنهان و آشکارا پیش از آنکه بیاید روزى که خریدوفروخت نیست در آن و نه با یکدیگر دوستى بود. ﴿31خدا آن است که آفرید آسمان‌ها و زمین را و فروفرستاد از آسمان آب را، پس بیرون آورد به آن آب، روزى براى شما از قسم میوه‌ها و رام ساخت براى شما کشتى را تا برود در دریا به حکم او و رام ساخت براى شما جوی‌ها را. ﴿32و رام ساخت براى شما آفتاب و ماه را همیشه روندگان و رام ساخت براى شما شب و روز را. ﴿33

﴿ وَءَاتَىٰکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَظَلُومٞ کَفَّارٞ ٣٤ وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِیمُ رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا ٱلۡبَلَدَ ءَامِنٗا وَٱجۡنُبۡنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ ٣٥ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِۖ فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُۥ مِنِّیۖ وَمَنۡ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٣٦ رَّبَّنَآ إِنِّیٓ أَسۡکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیۡرِ ذِی زَرۡعٍ عِندَ بَیۡتِکَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱجۡعَلۡ أَفۡ‍ِٔدَةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ تَهۡوِیٓ إِلَیۡهِمۡ وَٱرۡزُقۡهُم مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَشۡکُرُونَ ٣٧ رَبَّنَآ إِنَّکَ تَعۡلَمُ مَا نُخۡفِی وَمَا نُعۡلِنُۗ وَمَا یَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِن شَیۡءٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِی ٱلسَّمَآءِ ٣٨ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى ٱلۡکِبَرِ إِسۡمَٰعِیلَ وَإِسۡحَٰقَۚ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ ٱلدُّعَآءِ ٣٩ رَبِّ ٱجۡعَلۡنِی مُقِیمَ ٱلصَّلَوٰةِ وَمِن ذُرِّیَّتِیۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلۡ دُعَآءِ ٤٠ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لِی وَلِوَٰلِدَیَّ وَلِلۡمُؤۡمِنِینَ یَوۡمَ یَقُومُ ٱلۡحِسَابُ ٤١ وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا یَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمۡ لِیَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِیهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ ٤٢

و داد شما را از هرچه خواستید و اگر بشمارید نعمت خدا را، احاطه نتوانید کرد آن را. هرآیینه انسان ستمکار ناسپاس است. ﴿34و یاد کن چون گفت ابراهیم: اى پروردگار من! بِکن این شهر را جاى امن و دور دار مرا و فرزندان مرا از آنکه عبادت بتان کنیم. ﴿35اى پروردگار من! این بتان گمراه کرده‏اند بسیاری را از مردمان. پس هر که پیروى من کرد پس هرآیینه از آنِ من‏ است و هر که نافرمانى کرد مرا، پس هرآیینه تو آمرزندۀ مهربانى. ﴿36اى پروردگار ما! هرآیینه من ساکن ساختم بعض اولاد خود را [701]به وادى بى‌زراعت نزدیک خانۀ محترم تو، اى پروردگار ما! تا برپا دارند نماز را، پس بکن دلى چند را از مردمان، رغبت کننده به سوى ایشان و روزى ده ایشان را از میوه‌ها تا بُوَد که ایشان سپاسدارى کنند. ﴿37اى پروردگار ما! هرآیینه تو می‌دانى آنچه پنهان می‌داریم و آنچه آشکارا مى‏کنیم و پوشیده نمى‏شود بر خدا هیچ چیز در زمین و نه در آسمان. ﴿38سپاس آن خدا راست که عطا کرد مرا با وجود کلانسالى، اسمعیل و اسحق هرآیینه پروردگار من شنوندۀ دعاست. ﴿39اى پروردگار من! بکن مرا برپادارندۀ نماز و از اولاد من نیز. ای پروردگار ما! و قبول کن دعاى مرا. ﴿40ى پروردگار ما! بیامرز مرا و مادر و پدر مرا و مسلمانان را روزی که قائم شود حساب. ﴿41و مپندار خدا را بى‌خبر از آنچه مى‏کنند ستمکاران. جز این نیست که موقوف می‌دارد ایشان را براى روزی که خیره شوند در آن چشم‌ها. ﴿42

﴿ مُهۡطِعِینَ مُقۡنِعِی رُءُوسِهِمۡ لَا یَرۡتَدُّ إِلَیۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفۡ‍ِٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ ٤٣ وَأَنذِرِ ٱلنَّاسَ یَوۡمَ یَأۡتِیهِمُ ٱلۡعَذَابُ فَیَقُولُ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ رَبَّنَآ أَخِّرۡنَآ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِیبٖ نُّجِبۡ دَعۡوَتَکَ وَنَتَّبِعِ ٱلرُّسُلَۗ أَوَ لَمۡ تَکُونُوٓاْ أَقۡسَمۡتُم مِّن قَبۡلُ مَا لَکُم مِّن زَوَالٖ ٤٤ وَسَکَنتُمۡ فِی مَسَٰکِنِ ٱلَّذِینَ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَتَبَیَّنَ لَکُمۡ کَیۡفَ فَعَلۡنَا بِهِمۡ وَضَرَبۡنَا لَکُمُ ٱلۡأَمۡثَالَ ٤٥ وَقَدۡ مَکَرُواْ مَکۡرَهُمۡ وَعِندَ ٱللَّهِ مَکۡرُهُمۡ وَإِن کَانَ مَکۡرُهُمۡ لِتَزُولَ مِنۡهُ ٱلۡجِبَالُ ٤٦ فَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ مُخۡلِفَ وَعۡدِهِۦ رُسُلَهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٞ ذُو ٱنتِقَامٖ ٤٧ یَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَیۡرَ ٱلۡأَرۡضِ َٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ ٤٨ وَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِینَ یَوۡمَئِذٖ مُّقَرَّنِینَ فِی ٱلۡأَصۡفَادِ ٤٩ سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٖ وَتَغۡشَىٰ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ ٥٠ لِیَجۡزِیَ ٱللَّهُ کُلَّ نَفۡسٖ مَّا کَسَبَتۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ ٥١ هَٰذَا بَلَٰغٞ لِّلنَّاسِ وَلِیُنذَرُواْ بِهِۦ وَلِیَعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَلِیَذَّکَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٥٢

شتاب کنندگان، سرِ خود بردارندگان، باز نمی‌گردد به سوى ایشان چشم ایشان و دلهاى ایشان خالى‏ است. ﴿43و بترسان مردمان را از روزی که بیاید به ایشان عذاب. پس گویند ظالمان: اى پروردگار ما! موقوف دار ما را تا میعادى نزدیک تا قبول کنیم خواندن تو را و پیروى کنیم رسولان را. [گفته شود به ایشان:] آیا قسم نمى‏خوردید پیش از این، که نباشد شما را هیچ زوال؟!. ﴿44و ساکن شدید در منازل آنان‌که ستم کردند بر خویش و واضح شد شما راکه چگونه کردیم به ایشان و پدید ساختیم براى شما داستان‌ها. ﴿45و هرآیینه بدسگالیدند، بدسگالى خویش را و نزدیک خدا است علم بدسگالى ایشان و نیست بدسگالى ایشان بدان مثابه که از جاى روند به سبب آن کوه‌ها [702]. ﴿45و هرآیینه بدسگالیدند، بدسگالى خویش را و نزدیک خدا است علم بدسگالى ایشان و نیست بدسگالى ایشان بدان مثابه که از جاى روند به سبب آن کوه‌ها. ﴿46پس مپندار خدا را خلاف کنندۀ وعدۀ خود را با رسولان خود. هرآیینه خدا غالب صاحب انتقام است. ﴿47روزی که بدل کرده شود این زمین به غیر این زمین و بدل کرده شوند آسمان‌ها و ظاهر شوند به حضورى خدای یگانۀ غالب. ﴿48و بینى آن روز گناه کاران را دست و پاها به هم بسته در زنجیرها. ﴿49لباس ایشان از قطران باشد و بپوشد روى ایشان را آتش [703]. ﴿50جزا دهد خدا هر کسى را به آنچه کرده است. هرآیینه خدا زود حساب کننده است. ﴿51این قرآن خبر رسانیدن است مردمان را [704]تا بیم کرده شوند به آن و بدانند که جز این نیست که وى خداى یگانه است و تا پندپذیر شوند خداوندان عقل. ﴿52

[690] یعنی احبار یهود می‌دانند که رسالت آن حضرتجصحیح است، والله اعلم. [691] یعنی به شبهات ثابت می‌کنند که کج است. [692] یعنی به وقائعی که از جانب او بودند. [693] یعنی عدد و صفات ایشان را. [694] یعنی از نهایت تعجب و انکار، انگشت به دندان گزیدند، والله اعلم. [695] یعنی اسباب موت بیایدش. [696] یعنی اعمال ایشان همه بر باد شوند و بدان منتفع نگردند، والله اعلم. [697] مترجم گوید: یعنی وقتی که بهشتیان به بهشت درآیند و دوزخیان ره دوزخ گیرند، والله اعلم. [698] یعنی شریعت حق در ملکوت، ثابت است و در دنیا هر روز رواجی تازه می‌یابد و مردمان منتفع می‌شوند و ملت جاهلیت در ملکوت استقرار ندارد، هرچند در میان مردم شائع شود. درنهایت درهم و برهم کرده‌اید، والله اعلم. [699] یعنی وقت مرگ، توفیق شهادت می‌دهد و وقت سؤال منکر و نکیر، به قول حق گویا می‌سازد، والله اعلم. [700] یعنی ناسپاسی کردند. به شومی آن، نعمت مفقود شد، پس گویا نعمت دادند و کفر خریدند، والله اعلم. [701] مترجم گوید: یعنی پسران بی‌واسطه، والله اعلم. [702] یعنی مکر ایشان ضعیف است، والله اعلم. [703] قطران چیزی سیاهِ بدبودار است که آتش دران زود می‌گیرد، والله اعلم. [704] یعنی نازل کرده شده است برای تبلیغ.

سُورَةُ الرَّعۡدِ

سُورَةُ الرَّعۡدِ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ الٓمٓرۚ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِۗ وَٱلَّذِیٓ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَ ٱلۡحَقُّ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یُؤۡمِنُونَ ١ ٱللَّهُ ٱلَّذِی رَفَعَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَیۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ کُلّٞ یَجۡرِی لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ یُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّکُم بِلِقَآءِ رَبِّکُمۡ تُوقِنُونَ ٢ وَهُوَ ٱلَّذِی مَدَّ ٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۡهَٰرٗاۖ وَمِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ جَعَلَ فِیهَا زَوۡجَیۡنِ ٱثۡنَیۡنِۖ یُغۡشِی ٱلَّیۡلَ ٱلنَّهَارَۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ٣ وَفِی ٱلۡأَرۡضِ قِطَعٞ مُّتَجَٰوِرَٰتٞ وَجَنَّٰتٞ مِّنۡ أَعۡنَٰبٖ وَزَرۡعٞ وَنَخِیلٞ صِنۡوَانٞ وَغَیۡرُ صِنۡوَانٖ یُسۡقَىٰ بِمَآءٖ وَٰحِدٖ وَنُفَضِّلُ بَعۡضَهَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فِی ٱلۡأُکُلِۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ٤ ۞وَإِن تَعۡجَبۡ فَعَجَبٞ قَوۡلُهُمۡ أَءِذَا کُنَّا تُرَٰبًا أَءِنَّا لَفِی خَلۡقٖ جَدِیدٍۗ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِیٓ أَعۡنَاقِهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ ٥

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

المر، اینها آیات قرآنند و آنچه فرستاده شده به سوى تو از پروردگار تو، راست است و لیکن اکثر مردمان ایمان نمى‏آرند. ﴿1خدا آن است که برداشت آسمان‌ها را به غیر ستون‌هاکه بینید آن را، بعد از آن مستقر شد بر عرش و رام کرد آفتاب و ماه را، هر یکى سیر می‌کند به میعادى معین، تدبیرِ کار مى‏نماید، بیان می‌کند نشانه‌ها را تا شما به ملاقات پروردگار خود یقین آرید. ﴿2و او آن است که گسترد زمین را و آفرین در آنجا کوه‌ها و نهرها و از هر نوع میوه آفرید در زمین دو قِسم [ترش و شیرین، نفیس و خسیس] مى‏پوشاند شب را به روز، هرآیینه در این نشانه‌ها است قومى راکه تفکر مى‏کنند. ﴿3و در زمین قطع‌ها مختلف است پیوسته با یکدیگر و بوستان‌ها است از درختان انگور و کشتزار است و خرماها، بعض بسیار شاخ و بعض غیر آن، آب داده می‌شود از یک آب و فضل می‌دهیم بعض را بر بعض در طعم میوه‌ها، هرآیینه در این نشانه‌ها است قومى راکه مى‏فهمند. ﴿4و اگر تعجب کنى، پس عجب است سخن ایشان که: آیا وقتى که خاک شویم، آیا ما در آفرینش نو خواهیم بود؟ ایشانند آنان‌که نامعتقد شدند به پروردگار خویش و ایشانند به این صفت که طوق در گردن ایشان باشد و ایشانند اهل آتش، ایشان آنجا جاویدان باشند. ﴿5

﴿ وَیَسۡتَعۡجِلُونَکَ بِٱلسَّیِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِ وَقَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِمُ ٱلۡمَثُلَٰتُۗ وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغۡفِرَةٖ لِّلنَّاسِ عَلَىٰ ظُلۡمِهِمۡۖ وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٦ وَیَقُولُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦٓۗ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٞۖ وَلِکُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ ٧ ٱللَّهُ یَعۡلَمُ مَا تَحۡمِلُ کُلُّ أُنثَىٰ وَمَا تَغِیضُ ٱلۡأَرۡحَامُ وَمَا تَزۡدَادُۚ وَکُلُّ شَیۡءٍ عِندَهُۥ بِمِقۡدَارٍ ٨ عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ ٱلۡکَبِیرُ ٱلۡمُتَعَالِ ٩ سَوَآءٞ مِّنکُم مَّنۡ أَسَرَّ ٱلۡقَوۡلَ وَمَن جَهَرَ بِهِۦ وَمَنۡ هُوَ مُسۡتَخۡفِۢ بِٱلَّیۡلِ وَسَارِبُۢ بِٱلنَّهَارِ ١٠ لَهُۥ مُعَقِّبَٰتٞ مِّنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ یَحۡفَظُونَهُۥ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ وَإِذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ سُوٓءٗا فَلَا مَرَدَّ لَهُۥۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ ١١ هُوَ ٱلَّذِی یُرِیکُمُ ٱلۡبَرۡقَ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَیُنشِئُ ٱلسَّحَابَ ٱلثِّقَالَ ١٢ وَیُسَبِّحُ ٱلرَّعۡدُ بِحَمۡدِهِۦ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ مِنۡ خِیفَتِهِۦ وَیُرۡسِلُ ٱلصَّوَٰعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَن یَشَآءُ وَهُمۡ یُجَٰدِلُونَ فِی ٱللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ ٱلۡمِحَالِ ١٣

و به شتاب می‌طلبند از تو عقوبت پیش از راحت و هرآیینه گذشته است پیش از ایشان عقوبت‌ها و هرآیینه پروردگار تو خداوند آمرزش است مردمان را با وجود ستمکار بودن ایشان. و هرآیینه پروردگار تو سخت عقوبت‏ است. ﴿6و می‌گویند کافران: چرا فرستاده نشد بر این پیغامبر نشانه از پروردگار او؟ [یا محمد] جز این نیست که تو بیم کننده‌ای، و هر قومی را راه نماینده‌ای می‌باشد. ﴿7خدا می‌داند آنچه در شکم بر می‌دارد هر زنی و آنچه ناقص می‌کنند رحِم‌ها و آنچه زیاده می‌گردانند و هر چیزى نزدیک او به اندازه هست. ﴿8داناست به پنهان و آشکارا، بزرگ است، بلندمرتبه است. ﴿9یکسان است از شما کسی که بپوشد سخن را و کسی که به آواز بلند گوید: آن را و کسی که وى پنهان است در شب و کسی که او راه می‌رود به روز. ﴿10براى آدمى فرشتگانند از پى یکدیگر آینده، میان دو دست او و پسِ پشت او، نگاه می‌دارند او را به حکم خدا، هرآیینه خدا بدل نمى‏کند حالتى راکه به قومى باشد تا وقتى که ایشان بدل کنند آنچه در ضمیر ایشان است و چون اراده کند خدا به قومى عقوبت، پس بازگردانیدن نیست آن را و نیست ایشان را بجز وى هیچ کار سازنده. ﴿11اوست آن که می‌نماید شما را برق براى [پیدا کردن] ترس و امید، و برمی‌دارد ابرهاى گران را. ﴿12و به پاکى یاد می‌کند رعد با ستایش او و فرشتگان از ترس او و می‌فرستد صاعقه‌ها، پس می‌رساند آن را به هر که خواهد و کافران مکابره مى‏کنند در باب خدا و او بسیار قوت است. ﴿13

﴿ لَهُۥ دَعۡوَةُ ٱلۡحَقِّۚ وَٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَسۡتَجِیبُونَ لَهُم بِشَیۡءٍ إِلَّا کَبَٰسِطِ کَفَّیۡهِ إِلَى ٱلۡمَآءِ لِیَبۡلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَٰلِغِهِۦۚ وَمَا دُعَآءُ ٱلۡکَٰفِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَٰلٖ ١٤ وَلِلَّهِۤ یَسۡجُدُۤ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ طَوۡعٗا وَکَرۡهٗا وَظِلَٰلُهُم بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ۩ ١٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ قُلِ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَٱتَّخَذۡتُم مِّن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ لَا یَمۡلِکُونَ لِأَنفُسِهِمۡ نَفۡعٗا وَلَا ضَرّٗاۚ قُلۡ هَلۡ یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُ أَمۡ هَلۡ تَسۡتَوِی ٱلظُّلُمَٰتُ وَٱلنُّورُۗ أَمۡ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَکَآءَ خَلَقُواْ کَخَلۡقِهِۦ فَتَشَٰبَهَ ٱلۡخَلۡقُ عَلَیۡهِمۡۚ قُلِ ٱللَّهُ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ وَهُوَ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّٰرُ ١٦ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَالَتۡ أَوۡدِیَةُۢ بِقَدَرِهَا فَٱحۡتَمَلَ ٱلسَّیۡلُ زَبَدٗا رَّابِیٗاۖ وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیۡهِ فِی ٱلنَّارِ ٱبۡتِغَآءَ حِلۡیَةٍ أَوۡ مَتَٰعٖ زَبَدٞ مِّثۡلُهُۥۚ کَذَٰلِکَ یَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ وَٱلۡبَٰطِلَۚ فَأَمَّا ٱلزَّبَدُ فَیَذۡهَبُ جُفَآءٗۖ وَأَمَّا مَا یَنفَعُ ٱلنَّاسَ فَیَمۡکُثُ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ کَذَٰلِکَ یَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَالَ ١٧ لِلَّذِینَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَٱلَّذِینَ لَمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَهُۥ لَوۡ أَنَّ لَهُم مَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡحِسَابِ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ ١٨

مر او راست دعاى حق [680]و آنان‌که کافران ایشان را می‌خوانند بجز خدا، قبول نمی‌کنند دعاى ایشان را به هیچ وجه، مگر مانند کسی که بگشاید دو دست خود را به سوى آب تا برسد بدهنش و آن آب هرگز رسنده نیست به دهان او و نیست دعای کافران مگر در بی‌فایدگى. ﴿14و خدا را سجده می‌کنند هر که در آسمان‌ها و زمین است خواهان و ناخواهان و سجده می‌کنند سایه‏هاى ایشان به وقت صبح و شام [681]. ﴿15بگو: کیست پروردگار آسمان‌ها و زمین؟ بگو [از طرف ایشان]: خدا است. بگو: آیا گرفتید بجز وى دوستانى که نمى‏توانند براى خویشتن سودى و نه زیانى؟ بگو: آیا برابر است نابینا و بینا؟ [نى! نى!] آیا برابر است تاریکی‌ها و روشنى؟ آیا مقرر کرده‏اند خدا را شریکانی که آفریده باشند مانند آفریدن خدا؟ پس مشتبه شده است آفرینش بر ایشان. بگو: خدا آفرینندۀ هر چیز است و اوست یگانه غالب. ﴿16فروفرستاد از آسمان آب را، پس روان شدند رودها به اندازۀ خویش، پس برداشت آب روان کفى بر روی آبْ آینده و از آنچه مى‏گدازندش در آتش به طلب پیرایه یا به طلب رخت خانه، کفى هست مانند کف آب. همچنین بیان می‌کند خدا مثل حق و باطل، امّا آن کف پس می‌رود ناچیز شده و امّا آنچه سود می‌رساند به مردمان، می‌ماند در زمین. همچنین بیان مى‏کند خدا مثل‌ها را [682]. ﴿17مر آنان راکه قبول کردند سخن پروردگار خویش، حالت نیک است و آنان که قبول نکردند سخن او را اگر باشد ایشان را آنچه در زمین است همه یکجا و مانند آن همراهِ آن، البته عوض خود دهند آن را. آن جماعت ایشان راست، سختىِ حساب و جاى ایشان دوزخ است و آن بدجایی است. ﴿18

﴿ ۞أَفَمَن یَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَ ٱلۡحَقُّ کَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓۚ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩ ٱلَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَلَا یَنقُضُونَ ٱلۡمِیثَٰقَ ٢٠ وَٱلَّذِینَ یَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن یُوصَلَ وَیَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَیَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ ٢١ وَٱلَّذِینَ صَبَرُواْ ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ وَیَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّیِّئَةَ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ ٢٢ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ یَدۡخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّیَّٰتِهِمۡۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یَدۡخُلُونَ عَلَیۡهِم مِّن کُلِّ بَابٖ ٢٣ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُم بِمَا صَبَرۡتُمۡۚ فَنِعۡمَ عُقۡبَى ٱلدَّارِ ٢٤ وَٱلَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهۡدَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مِیثَٰقِهِۦ وَیَقۡطَعُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن یُوصَلَ وَیُفۡسِدُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ ٢٥ ٱللَّهُ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ وَفَرِحُواْ بِٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَمَا ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا فِی ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا مَتَٰعٞ ٢٦ وَیَقُولُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ یُضِلُّ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِیٓ إِلَیۡهِ مَنۡ أَنَابَ ٢٧ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ ٢٨

آیا کسی که می‌داند که آنچه فروفرستاده شد به سوى تو از جانب پروردگار تو راست است، مانند کسى باشد که وى نابینا است؟! جز این نیست که پندپذیر می‌شوند خداوندانِ خرد. ﴿19آنان‌که وفا می‌کنند به عهد خدا و نمى‏شکنند عهد را. ﴿20و آنان‌که مى‏پیوندند آنچه فرموده است خدا پیوند کردن آن و می‌ترسند از پروردگار خویش و می‌ترسند از سختى حساب. ﴿21و آنان‌که شکیبایى کردند به طلب رضای پروردگار خویش [683]و برپا داشتند نماز را و خرج کردند از آنچه ما روزى دادیم به ایشان، پنهان و آشکارا و دفع می‌کنند به نیکویى بدى را، این جماعت راست جزاى آن سرای ﴿22بوستان‌های همیشه ماندن، درآیند آنجا ایشان و هر که نیکوکار باشند از پدران ایشان و زنان ایشان و اولاد ایشان و فرشتگان، داخل شوند بر ایشان از هر دروازه. ﴿23گویند سلامتى بر شماست به سبب صبر کردن شما، پس نیک است جزاى آن سرای. ﴿24و آنان‌که مى‏شکنند عهدِ خدا را بعدِ استوار کردن آن و قطع می‌کنند آنچه فرموده است خدا به پیوند کردن آن و فساد می‌کنند در زمین، آن جماعت ایشان راست لعنت و ایشان راست سختىِ آن سراى. ﴿25خدا گشاده می‌سازد روزى را براى هر که می‌خواهد و تنگ می‌کند. و کافران شادمان شدند به زندگانى دنیا و نیست زندگانى دنیا به نسبت آخرت، مگر متاع اندک. ﴿26و می‌گویند کافران که: چرا نَفرود آورده شد بر پیغامبر نشانه‌ای از جانب پروردگار [684]او؟ بگو: هرآیینه خدا گمراه می‌کند هر که را خواهد و راه نماید به سوى خویش هر که را رجوع کرد (یعنى راه می‌نماید به سوى خود) . ﴿27آنان را که ایمان آوردند و آنان راکه آرام می‌گیرد دل‌های ایشان به یاد خدا. آگاه شو! به یاد خدا آرام می‌گیرد دل‌ها. ﴿28

﴿ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ طُوبَىٰ لَهُمۡ وَحُسۡنُ مَ‍َٔابٖ ٢٩ کَذَٰلِکَ أَرۡسَلۡنَٰکَ فِیٓ أُمَّةٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهَآ أُمَمٞ لِّتَتۡلُوَاْ عَلَیۡهِمُ ٱلَّذِیٓ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ وَهُمۡ یَکۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِۚ قُلۡ هُوَ رَبِّی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ مَتَابِ ٣٠ وَلَوۡ أَنَّ قُرۡءَانٗا سُیِّرَتۡ بِهِ ٱلۡجِبَالُ أَوۡ قُطِّعَتۡ بِهِ ٱلۡأَرۡضُ أَوۡ کُلِّمَ بِهِ ٱلۡمَوۡتَىٰۗ بَل لِّلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ جَمِیعًاۗ أَفَلَمۡ یَاْیۡ‍َٔسِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَن لَّوۡ یَشَآءُ ٱللَّهُ لَهَدَى ٱلنَّاسَ جَمِیعٗاۗ وَلَا یَزَالُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ تُصِیبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوۡ تَحُلُّ قَرِیبٗا مِّن دَارِهِمۡ حَتَّىٰ یَأۡتِیَ وَعۡدُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُخۡلِفُ ٱلۡمِیعَادَ ٣١ وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِکَ فَأَمۡلَیۡتُ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡۖ فَکَیۡفَ کَانَ عِقَابِ ٣٢ أَفَمَنۡ هُوَ قَآئِمٌ عَلَىٰ کُلِّ نَفۡسِۢ بِمَا کَسَبَتۡۗ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَکَآءَ قُلۡ سَمُّوهُمۡۚ أَمۡ تُنَبِّ‍ُٔونَهُۥ بِمَا لَا یَعۡلَمُ فِی ٱلۡأَرۡضِ أَم بِظَٰهِرٖ مِّنَ ٱلۡقَوۡلِۗ بَلۡ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ مَکۡرُهُمۡ وَصُدُّواْ عَنِ ٱلسَّبِیلِۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ ٣٣ لَّهُمۡ عَذَابٞ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَقُّۖ وَمَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ ٣٤

آنان‌که ایمان آوردند و کارهاى نیک کردند، حالت خوش باشد ایشان را و خوبى جایگاه باشد. ﴿29همچنین فرستادیم تو را در امتى که گذشتند پیش از وى امت‌های بسیار تا بخوانى بر ایشان آنچه وحى فرستادیم به سوى تو و ایشان کافرند به خدا. بگو: او پروردگار من است، نیست هیچ معبود مگر او. بر وى توکل کردم و به سوى اوست رجوع من. ﴿30و اگر بودى قرآنى که روان کرده می‌شد به سبب آن کوه‌ها یا شکافته می‌شد به سبب آن زمین یا سخن آورده می‌شد به سبب آن مردگان را، [نیز ایمان نمى‏آوردند] بلکه خدای راست، کار همه یکجا. آیا ندانسته‏اند مسلمانان که اگر خواستى خدای، راه نمودى مردمان را همه یکجا؟ و همیشه کافران به این صفت باشند که می‌رسد به ایشان به سبب آنچه کردند عقوبتى سخت یا فرود مى‏آید آن عقوبت نزدیک به خانۀ ایشان [685]. تا وقتى که بیاید وعدۀ خدا، هرآیینه خدا خلاف نمی‌کند وعده را. ﴿31و هرآیینه تمسخر کرده شد به پیغامبران پیش از تو. پس مهلت دادم کافران را باز گرفتار کردم ایشان را، پس چگونه بود عقوبت من. ﴿32آیا کسی که خبر گیرنده است بر هر کس به جزاى آنچه عمل کرده است [مثل این بتان باشد؟] و مقرر کردند کافران خدای را شریکان. بگو: بیان کنید نام‌هاى ایشان را [686]. آیا خبر می‌دهید خدا را به آنچه نمى‏داند در زمین یا فریفته مى‏شوید به سخن سرسرى؟! [687]بلکه آراسته کرده شده است کافران را اندیشۀ فاسد ایشان و بازداشته شده‏اند از راه و هر که گمراه کندش خدا، نیست او را هیچ راه نماینده. ﴿33ایشان راست عذاب در زندگانى دنیا و هرآیینه عذاب آخرت سخت‏تر است و نیست ایشان را از خدا هیچ نگاهدارنده. ﴿34

﴿ ۞مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِی وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ أُکُلُهَا دَآئِمٞ وَظِلُّهَاۚ تِلۡکَ عُقۡبَى ٱلَّذِینَ ٱتَّقَواْۚ وَّعُقۡبَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٱلنَّارُ ٣٥ وَٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَفۡرَحُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَۖ وَمِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ مَن یُنکِرُ بَعۡضَهُۥۚ قُلۡ إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَلَآ أُشۡرِکَ بِهِۦٓۚ إِلَیۡهِ أَدۡعُواْ وَإِلَیۡهِ مَ‍َٔابِ ٣٦ وَکَذَٰلِکَ أَنزَلۡنَٰهُ حُکۡمًا عَرَبِیّٗاۚ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ مَا جَآءَکَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَکَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا وَاقٖ 3٧ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِکَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّیَّةٗۚ وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأۡتِیَ بِ‍َٔایَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ لِکُلِّ أَجَلٖ کِتَابٞ ٣٨ یَمۡحُواْ ٱللَّهُ مَا یَشَآءُ وَیُثۡبِتُۖ وَعِندَهُۥٓ أُمُّ ٱلۡکِتَٰبِ ٣٩ وَإِن مَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیۡکَ ٱلۡبَلَٰغُ وَعَلَیۡنَا ٱلۡحِسَابُ ٤٠ أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّا نَأۡتِی ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَاۚ وَٱللَّهُ یَحۡکُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُکۡمِهِۦۚ وَهُوَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ ٤١ وَقَدۡ مَکَرَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَلِلَّهِ ٱلۡمَکۡرُ جَمِیعٗاۖ یَعۡلَمُ مَا تَکۡسِبُ کُلُّ نَفۡسٖۗ وَسَیَعۡلَمُ ٱلۡکُفَّٰرُ لِمَنۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ ٤٢ وَیَقُولُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَسۡتَ مُرۡسَلٗاۚ قُلۡ کَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدَۢا بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡ وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡکِتَٰبِ ٤٣

صفت بهشتى که وعده کرده است متّقیان را این است که: می‌رود زیر آن جوی‌ها، میوه‌هاى او جاوید است و سایه‏اش هم چنین. این است جزاى متّقیان و جزاى کافران آتش است. ﴿35و آنان‌که دادیم ایشان را کتاب، شاد می‌شوند به آنچه فروفستاده شد به سوى تو و از این جماعت‌ها کسى است که انکار مى‏کند بعض او را. بگو: جز این نیست که فرموده شده مراکه عبادت کنم خدا را و شریک او مقرر نکنم. به سوى او مى‏خوانم و به سوى اوست مرجع من. ﴿36و همچنین فروفرستادیم قرآن را کتابى عربى و اگر پیروى کنى خواهش‌های نفس ایشان را بعد از آنچه آمده است به تو از علم، نیست تو را از عقوبت خدا هیچ کار سازنده و نه نگاه‌دارنده. ﴿37و هرآیینه فرستادیم پیغامبران را پیش از تو و دادیم ایشان را زنان و فرزندان و نشاید هیچ پیغامبر راکه بیارد نشانه‌ای مگر به حکم خدا. هر قضای موقت را نامه هست. ﴿38نابود مى‏سازد خدا هرچه مى‏خواهد و ثابت کند هرچه خواهد و نزد اوست ام‌الکتاب (یعنى لوح محفوظ) [688]. ﴿39و اگر بنماییم تو را بعض آنچه وعده می‌کنیم به ایشان یا قبض روح تو کنیم، به هر حال جز این نیست که بر تو پیغام رسانیدن است و بر ما است حساب. ﴿40آیا نمى‏بینند که ما قصد مى‏کنیم به این سرزمین که ناقص مى‏سازیم آن را از جوانب آن؟ و خدا حکم می‌کند. نیست هیچ رد کننده‌ای حکم او را و او زود حساب کننده است [689]. ﴿41و هرآیینه بدسگالیدند آنان‌که پیش از ایشان بودند. پس خدای راست تدبیر، همه یکجا. می‌داند آنچه به عمل مى‏آرد هر نفسى و خواهند دانست این کافران که که را باشد جزاى آن سرای. ﴿42 و می‌گویند کافران: نیستى پیغامبر. بگو: بس‏ است خدا گواه در میان من و شما و بس است کسی که نزد اوست علم کتاب [690]. ﴿43

[680] یعنی او را سزد که به جناب او نیاز کنند و مدّعا طلبند و او اجابت فرماید، والله اعلم. [681] کافران و منافقان ناخواهان سجده می‌کنند نزدیک شدت یا ترس شمشیر فرشتگان و مسلمانان، خواهان، والله اعلم. [682] مترجم گوید: لابُد است که در هر جنس، خیر و شر باشد. همچنین لابُد است که در آدمیان، نیکوکاران و بدکاران باشند، لیکن نیکوکاران را مستقر می‌سازد و کار ایشان را پیش می‌برد و بدکاران را هلاک می‌کند، والله اعلم. [683] یعنی به طلب رضای او. [684] مترجم گوید: یعنی از قسمی که درخواست می‌کردند. [685] مترجم گوید: و آن کنایت است از شدتی که از وی خوفِ هلاک برایشان مستولی شود به آخرت نجات یابند، والله اعلم. [686] مترجم گوید: یعنی اوصافِ ایشان را ذکر کنید تا به اوصافِ خدا مقابله کرده ش مماثلت ظاهر گردد، والله اعلم. [687] یعنی تقلید پدران می‌کنید در سخن بی‌اساس، والله اعلم. [688] مترجم گوید: صورت حادثه در عالم ملکوت خلق می‌فرماید. بعد از آن اگر خواهد محو کند و اگر خواهد ثابت دارد و شاید که معنی چنین باشد که هر زمانی را شریعتی هست نسخ می‌کند خدای تعالی آنچه می‌خواهد و ثابت می‌گذارد آنچه را خواهد، نزد اوست لوح محفوظ، والله اعلم. [689] یعنی روزبه‌زور شوکت اسلام به زمین عرب منتشر می‌شود و دارالحرب ناقص می‌گردد از اطراف آن، عامۀمفسرین این آیت را مدنیّه دانند و نزد مترجم لازم نیست که مدنی باشد و مراد از نقصان دار الحرب، اسلامِ ابن سَلام و غفار و جهینه و مزنه وقبائل این است پیش از هجرت.