ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 94؛ شمار آیات آن 8
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿أَلَمۡ نَشۡرَحۡ لَکَ صَدۡرَکَ ١﴾.
ای محمّد! آیا سینهات را با نور نبوّت و هدایت بعد از تنگی فراخ نساختیم؟ آیا تو را دریادل، مهربان و بردبار نگردانیدیم؟ آیا علی رغم دشواریها، مشکلات و مصیبتها تو را از همه مردم شادمانتر، خوشنودتر، گشادهخاطرتر نساختیم؟
﴿وَوَضَعۡنَا عَنکَ وِزۡرَکَ ٢﴾.
بدینگونه باری را که بر تو نهاده شده بود کم کردیم، گناهان متقدّم و متأخرت را آمرزیدیم، از تو راضی و خوشنود شدیم و عفو و رحمت خویش را بر تو جاری ساختیم.
﴿ٱلَّذِیٓ أَنقَضَ ظَهۡرَکَ ٣﴾.
باری که پُشتت را گرانبار ساخته بود، بر تو تحمیل شده بود، اندوه لازم وجودت شده بود و غم دایمیات گردیده بود. امّا اکنون با آمرزش و رضوان تو را از آن راحت بخشیدیم.
﴿وَرَفَعۡنَا لَکَ ذِکۡرَکَ ٤﴾.
یاد تو را در منارهها، منبرها و دفترها بلند ساختیم؛ طوری که با ذکر خداوند عزوجل یاد میشود. همچنان نامت در محافل و مجامع درگذار زمان و اختلاف عصرها یاد میشود.
﴿فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرًا ٥﴾.
به راستی که بعد از هر سخنی آسانی است، بعد از هر تنگدستی گشایش است، بعد از اندوه شادمانی است و بعد از شب غم، صبح شادی فرا میرسد. بناءً سختی و دشواری استمرار نمییابد و رنج و پریشانی باقی نمیماند.
﴿إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرٗا ٦﴾.
دشواری یکی است، امّا در برابرش دو آسانی قرار دارد و هرگز یک سختی بر دو آسانی غلبه نمینماید. پس ترا مژده باد که بعد از هر سختی سهولتی است و بعد از هر شدّتی گشایشی پدید میآید.
﴿فَإِذَا فَرَغۡتَ فَٱنصَبۡ ٧﴾.
آنگاه که از امور دنیا مصروفیتهای آن فارغ شدی در عبادت بکوش، به طاعت رو آور، به ادای نوافل و فضایل بیشتر بپرداز و از اعمال نیکو توشه بگیر.
﴿وَإِلَىٰ رَبِّکَ فَٱرۡغَب ٨﴾.
تنها به پروردگارت روی آور، با مبالغه در دعا از نعمتهایی که در نزد اوست طلب کن و با کثرت نوافل در پیشگاهش خشوع و فروتنی داشته باش.
مکی است؛ ترتیب آن 95؛ شمار آیات آن 8
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلتِّینِ وَٱلزَّیۡتُونِ ١﴾.
به انجیر و زیتون سوگند یاد میکنیم، از آنرو که در این دو میوه منافعی وجود دارد و در سرزمین مبارک فلسطین که پیامبران در آن مبعوث شدهاند رشد و نمو میکنند.
﴿وَطُورِ سِینِینَ ٢﴾.
به طور سینا سوگند یاد مینمایم، به کوهی که خداوند عزوجل با موسی علیه السلام بر رویش سخن گفت و آن مکان را با کلامش مشرّف ساخت؛ چنانکه در قداست و نفاست امتیاز پیدا نموده.
﴿وَهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٱلۡأَمِینِ ٣﴾.
سوگند به مکّه که جای نزول وحی، مهد رسالت و سرزمین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. آنجا که مولد، مبعث و قبلۀ آنحضرت است. آری! عیسی علیه السلام در سرزمین انجیر و زیتون زندگی داشته، موسی علیه السلام در طور سینا حیاتش را سپری کرده و محمّد صلی الله علیه و آله و سلم در مکّه مکرّمه تولّد یافته است.
﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِیٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِیمٖ ٤﴾.
به راستی ما انسان را به نیکوترین چهره، زیباترین شکل و بهترین سیما آفریدیم؛ چنانکه اعضای متناسب، آفرینش درست و قامت برابر برایش عطا شده است.
﴿ثُمَّ رَدَدۡنَٰهُ أَسۡفَلَ سَٰفِلِینَ ٥﴾.
بعد از آن او را با کفر ورزیدن به جایی خوارتر از حیوانات و گمراهتر از چارپایان رساندیم و آتش دوزخ را مأوایش قرار دادیم؛ از آنرو که به خداوند یگانۀ قهّار شریک میآورد.
﴿إِلَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَلَهُمۡ أَجۡرٌ غَیۡرُ مَمۡنُونٖ ٦﴾.
امّا کسانی که ایمان آوردند و اعمال نیکو انجام دهند پاداش بزرگ و نعمتهای جاودانیی در جوار پروردگار مهربان برایشان مهیاست؛ همراه با پاداشی که قطع نمیشود و خیری که فنا نمیگردد.
﴿فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعۡدُ بِٱلدِّینِ ٧﴾.
ای انسان! چه چیزی تو را باعث شده که به زندهشدن بعد از مرگ و حساب اعمال تکذیب مینمایی؛ بعد از آنکه دلایل واضحی از کتاب و سنّت بر این دلالت مینماید و خداوند عزوجل بر جمعآوردن مردم برای ثواب و عقاب تواناست؟
﴿أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَحۡکَمِ ٱلۡحَٰکِمِینَ ٨﴾.
آیا الله عزوجل خداوندی نیست که روز قیامت را مقرّر داشته تا در اموری که مقدّر کرده، تصرّف و تدبیر نموده، امر و نهی فرموده، حکم کرده و خبر داده به عادلانهترین طریق حکم نماید؟
مکی است؛ ترتیب آن 96؛ شمار آیات آن 19
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلَّذِی خَلَقَ ١﴾.
ای پیامبر! آنچه را از قرآن به سویت نازل شده با آغاز به نام پروردگارت که در آفرینش یگانه است بخوان؛ زیرا با خواندن، علم و معرفت حاصل میشود و عبادت پروردگار صورت میگیرد و با نام الله عزوجل برکت، گشایش و توفیق به دست میآید.
﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ ٢﴾.
خداوندی که وجود انسان را از پارچۀ خون سختی پدید آورد، برایش چشم و گوش ساخت، روح را در او دمید و بعد از سپریشدن مراتب خلقت به او زندگی بخشید.
﴿ٱقۡرَأۡ وَرَبُّکَ ٱلۡأَکۡرَمُ ٣﴾.
آنچه را پروردگارت که احسان فراوان و بخشش فراگیر دارد بر تو نازل کرده بخوان. زود است که چون بخوانی بر تو گشایش بخشد و چون بیاموزی با توفیق فهم آیات بر تو احسان کند.
﴿ٱلَّذِی عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ ٤﴾.
خداوندی که نوشتن را به وسیلۀ قلم برای امّتها آموزش داد؛ چنانکه علوم را حفظ کردند و به تدوین اخبار و نقل آثار پرداختند. آری! قلم با وجود ناچیز و لاغرش توانایی بزرگ دارد.
﴿عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ یَعۡلَمۡ ٥﴾.
برای انسان اموری را که نمیدانست آموزش داد و بدینگونه او را از تاریکیهای جهل به سوی نور دانش، از حضیض غفلت به آسمان معرفت بالا برد. آری! هر بزرگواری به وسیلۀ دانش به دست میآید.
﴿کَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَیَطۡغَىٰٓ ٦﴾.
مسلّماً آنگاه که انسان از ایمان خالی باشد، دارایی و ثروت او را متکبّر و سرکش میسازد و در ستمگری، فساد، فسق، مکر و حیله از حد میگذرد.
﴿أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ ٧﴾.
آنگاه که ثروتمند شود سرکشی و طغیان میکند و چون تقوا را گم کرد میبینی که هتک حرمت میکند، طاعات را ترک مینماید و به ادای حقوق نمیپردازد.
﴿إِنَّ إِلَىٰ رَبِّکَ ٱلرُّجۡعَىٰٓ ٨﴾.
باید هر سرکش و بغاوتگر یقین کند که به سوی خداوند عزوجل باز میگردد و بازگشت در روز حساب به سوی اوست تا عقوبت اسرافش را دریابد. آیا کسی هست که پند گیرد؟
﴿أَرَءَیۡتَ ٱلَّذِی یَنۡهَىٰ ٩﴾.
آیا تعجّب نمیکنی از کسی که بندگان را از طاعت پروردگار بازمیدارد، از راه خدا منع میکند و مخلوق را از عبادت آفریدگار جلوگیری مینماید؟
﴿عَبۡدًا إِذَا صَلَّىٰٓ ١٠﴾.
بنده را از نماز خواندن برای پروردگارش منع مینماید؛ طوری که ابوجهل با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین کرد و همچنین است کسی که صدقه دهنده را از دادن صدقه باز دارد، دعوتگر را از دعوتش منع نماید و مجاهد را از جهاد جلوگیری کند.
﴿أَرَءَیۡتَ إِن کَانَ عَلَى ٱلۡهُدَىٰٓ ١١﴾.
برایم خبر بده، اگر بندهای را که از نماز باز داشته بر هدایت الهی استوار باشد و بازدارندهاش در گمراهی، نادانی و تکذیب رسالت به سر برد.
﴿أَوۡ أَمَرَ بِٱلتَّقۡوَىٰٓ ١٢﴾.
یا اگر آن بنده دیگران را به تقوای پروردگار امر نماید، چگونه او را بازمیدارد؟ زیرا کسی که به صلاح و خوبی امر نماید، سزاوار است که با وی معاونت و مساعدت صورت گیرد؛ نه اینکه با او جنگ و مخالفت اِعمال شود.
﴿أَرَءَیۡتَ إِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰٓ ١٣﴾.
خبر بده که اگر بازدارنده قرآن را تکذیب نماید، از فرمان شریعت رو گرداند، گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دروغ پندارد و کردارشان را ترک نماید؛ یعنی به دل و زیانش تکذیب کند و با اعضای وجودش اعراض نماید، چگونه او را بازمیدارد؟
﴿أَلَمۡ یَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ یَرَىٰ ١٤﴾.
آیا ندانسته که خداوند عزوجل افعالش را میداند و اعمالش را میبیند؛ یعنی گفتارش را برمیشمارد و کردارش را مینویسد، به احوالش داناست و بازگشتش را به سوی خویش مقرّر میدارد؟
﴿کَلَّا لَئِن لَّمۡ یَنتَهِ لَنَسۡفَعَۢا بِٱلنَّاصِیَةِ ١٥﴾.
واقعیت اینچنین نیست. سوگند به پروردگار که اگر این شقاوتپیشه، محاربه با خداوند عزوجل و اذیت پیامبرش را ترک نکند پیشانیاش را به سختی میگیریم، او را به شدّت میکشانیم و بعد از آن او را با طرد و ذلّت در آتش دوزخ میاندازیم.
﴿نَاصِیَةٖ کَٰذِبَةٍ خَاطِئَةٖ ١٦﴾.
پیشانیاش پیشانیی است که در سخنانش دروغگوی و در افعالش خطاکار است، در ارائۀ خبرها دروغ میگوید و در احکام خطا مینماید. بنابراین ارادۀ فاسد و عقیدۀ منکر دارد.
﴿فَلۡیَدۡعُ نَادِیَهُۥ ١٧﴾.
باید این شقاوتپیشه کسانی را که یاورش میدانست فراخواند و حاضر آورد تا بداند که جز حقتعالی یاوری ندارد و هیچ کسی عذاب را از او دفع نمیکند.
﴿سَنَدۡعُ ٱلزَّبَانِیَةَ ١٨﴾.
به زودی فرشتگان عذاب و زبانیۀ عقوبت را که سختدل و غلیظ اند و بازوی نیرومند دارند به منظور مجازات هر بدکار عنادپیشه فراخوانیم.
﴿کَلَّا لَا تُطِعۡهُ وَٱسۡجُدۡۤ وَٱقۡتَرِب۩ ١٩﴾.
ای محمّد! واقعیت طوری که این کافر میپندارد نیست، بلکه تو محفوظ و منصور میباشی. بناءً در ترک نماز از او پیروی مکن، بلکه بیشتر به پروردگارت سجده نما و تقرّب بجوی تا قُرب و دوستی اوتعالی را به دست آوری. آری! نزدیکترین حالت بنده به پروردگار هنگام به سجدهافتادن اوست.
مکی است؛ ترتیب آن 97؛ شمار آیات آن 5
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةِ ٱلۡقَدۡرِ ١﴾.
به راستی که ما قرآن کریم را در شب قدر از ماه رمضان فرو فرستادیم. به خاطر همین نزول قرآن کریم است که این شب در عبادت، شرافت، بزرگی و منزلت خود از هزار ماه بهتر شده است.
﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا لَیۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ ٢﴾.
چه میدانی که فضیلت و شرافت شب قدر چه اندازه میباشد و چه قدر بزرگی و منزلت دارد؟
﴿لَیۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ خَیۡرٞ مِّنۡ أَلۡفِ شَهۡرٖ ٣﴾.
شب با فضیلت، با کرامت و با برکت قدر در نزد خداوند عزوجل از عبادت هزار ماه بهتر است؛ یعنی شب قدر به طور مطلق بهترین شبهاست.
﴿تَنَزَّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ فِیهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمۡرٖ ٤﴾.
در آن شب فرشتگان پروردگار رحمن با هر امری که حقتعالی در همان سال مقدّر کرده، همراه با جبرئیل علیه السلام که بزرگوارترینشان در نزد خداوند عزوجل است از آسمان فرود میآیند و به خاطر فضیلت این شب است که نزول فرشتگان بدان اختصاص یافته است.
﴿سَلَٰمٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطۡلَعِ ٱلۡفَجۡرِ ٥﴾.
این شب همهاش آرامش و سلامتی است، از اول تا آخرش برکت است، بدی و فتنهای در آن نیست و ناخجستهگی و خطری از نخستین لحظاتش تا هنگام طلوع بامداد وجود ندارد.
مدنی است؛ ترتیب آن 98؛ شمار آیات آن 8
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿لَمۡ یَکُنِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ مُنفَکِّینَ حَتَّىٰ تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡبَیِّنَةُ١﴾.
اهل کتاب و مشرکان کفرشان را ترک نمیکنند تا نشانهای را برای آنان بیاوری که در کتابهایشان ذکر شده و بدان وعده صورت گرفته است.
﴿رَسُولٞ مِّنَ ٱللَّهِ یَتۡلُواْ صُحُفٗا مُّطَهَّرَةٗ ٢﴾.
این نشانه و علامه، بعثت پیامبر خاتم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم است که قرآن کریم را میخواند؛ کتابی را که در صحیفهها نوشته شده و از ناپاکی و پلیدی منزّه و پاکیزه است.
﴿فِیهَا کُتُبٞ قَیِّمَةٞ ٣﴾.
در صفحات این کتاب خبرهای راستین، احکام عادلانه، فرمانهای نافع، قصّههای مفید و برنامههای بزرگواری است که به سوی حقّانیت، فضیلت و هدایت رهنمایی مینماید.
﴿وَمَا تَفَرَّقَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَیِّنَةُ ٤﴾.
اهل کتاب دربارۀ درستی نبوّت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم اختلاف نورزیدند، مگر به سبب اینکه بعد از بعثت آنحضرت، حسد و بغاوت آنان را بدین امر کشاند؛ زیرا نخست همه مطابق هدایت کتابهای خویش بر این اتّفاق داشتند که آنحضرت پیامبر الهی است و از نزد خداوند عزوجل آمده است، اما بعد از آن انکار ورزیدند و دربارهاش اختلاف کردند.
﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ حُنَفَآءَ وَیُقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُواْ ٱلزَّکَوٰةَۚ وَذَٰلِکَ دِینُ ٱلۡقَیِّمَةِ ٥﴾.
توسط کتابها و پیامبران خود به چیزی جز عبادت مخلصانۀ خداوند عزوجل برگشت از شرک، اقامۀ نماز و ادای زکات مأمور نشده بودند. آری! اینها اساس دین همه پیامبران الهی است و احکام دینی است که حقتعالی جز آن را از کسی نمیپذیرد.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ شَرُّ ٱلۡبَرِیَّةِ ٦﴾.
به راستی که جایگاه یهودیان، نصرانیان و مشرکانی که کافر شدند آتش دوزخ است که در آن همیشه ماندگار خواهند بود. آنان بیشتر از همه مردم، اعمال بد و گناهان بزرگی را انجام دادند؛ زیرا قرآن را تکذیب نمودند، از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم انکار کردند و با حق جنگیدند.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ خَیۡرُ ٱلۡبَرِیَّةِ ٧﴾.
امّا کسانی که به خداوند عزوجل ایمان آوردند و با اخلاصمندی و اتّباع، عملهای شایسته انجام دادند بهترین و برگزیدهترین مخلوقات میباشند؛ زیرا فرمان حقتعالی را عملی کردند، از نواهیاش اجتناب نمودند، از پیامبرش پیروی داشتند و به هدایتش رهنمون شدند.
﴿جَزَآؤُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِکَ لِمَنۡ خَشِیَ رَبَّهُۥ ٨﴾.
پاداششان در نزد خداوند عزوجل و در روز قیامت، بهشتهای جاودان نهایت زیبا و پسندیدهای است که از زیر درختانش جویها جاری است، در جایگاه راستین و مقام امن و سلامتی قرار دارند و از نعمتهای ماندگار و رستگاری بزرگی برخورداراند. علاوه بر این نعمتها، رضوان پروردگار کریم و خداوند رحمن و رحیم برایشان میسّر است؛ طوری که اعمالشان را قبول میکند و کرامتش را بر ایشان فراوان میسازد. ایشان نیز در برابر این نعمتها از اوتعالی راضی میشوند و این جزای کسانی است که با انجام اوامر و اجتناب از نواهی از مولای خویش بترسند.