مکی است؛ ترتیب آن 44؛ شمار آیات آن 59
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿حمٓ ١﴾.
حا. میم؛ خداوند متعال به مراد خویش در معنای این کلمات که از جملۀ حروف مقطّعات است داناتر میباشد.
﴿وَٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡمُبِینِ ٢﴾.
خداوند عزوجل به قرآن کریم سوگند یاد کرده که دارای معانی واضح و الفاظ فصیح است، احکام مفصّل دارد و در وعده و وعید خود صادق است.
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةٖ مُّبَٰرَکَةٍۚ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ ٣﴾.
همانا الله تعالی قرآن کریم را در شب قدر فرو فرستاده است؛ شبی که در دهۀ آخر ماه مبارک رمضان است و اوتعالی با کثرت خوبیها، چند برابر شدن پاداش حسنات و عفو گناهان در آن برکت داده است. خداوند متعال بندگان را بیم میدهد چون در این کار نفع و صلاحشان نهفته است و آنان را با فرستادن پیامبران و نازل کردن کتابها از اموری که به ضررشان است برحذر میدارد تا تکذیب کنندگان حجّتی نداشته باشند که رسالت و پیام آورانی نبوده است.
﴿فِیهَا یُفۡرَقُ کُلُّ أَمۡرٍ حَکِیمٍ ٤﴾.
در شب قدر انجام هر امر حکم شدل ثابتی، چون مدّت عمرها و رزق و روزی بندگان و همچنان حوادثی که در همان سال به وقوع میپیوندد در لوح محفوظ مقدّر میشود، بدون اینکه در آن تغییر و تبدیلی صورت گیرد.
﴿أَمۡرٗا مِّنۡ عِندِنَآۚ إِنَّا کُنَّا مُرۡسِلِینَ ٥﴾.
این امر مُحکم و حکم نافذ به اساس فرمان است که از جانب حقتعالی صادر شده است. بنابراین هر چیزی به قضا و قدر الله تعالی صورت میگیرد و آنچه را به سوی پیامبرانش وحی میفرستد، به اذن و علم الهی انجام مییابد. یقیناً خداوند عزوجل پیامبران را به سوی مردم به عنوان مژده دهنده و بیم دهنده میفرستد.
﴿رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٦﴾.
بعثت پیامبران رحمتی از جانب خداوند پاک برای بندگانی است که به سویشان فرستاده میشوند؛ زیرا پیامبران علیهم السلاممردم را به استوارترین راه رهبری میکنند و ایشان را از گناهان و معاصی تزکیه مینمایند. خداوند عزوجل همه آوازها و حرکات را میشنود و به همه سخنها، کارها و احوال داناست.
﴿رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَآۖ إِن کُنتُم مُّوقِنِینَ ٧﴾.
الله سبحانه وتعالی آفریدگار آسمانها و موجودات میان آنهاست، اگر شما به درستی یقین و اعتقاد دارید که اوتعالی پروردگار و آفریگار و تدبیر کنندۀ آنهاست، پس وی را به یگانگی عبادت کنید و به او چیزی را شریک نیاورید.
﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ رَبُّکُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِکُمُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٨﴾.
جز خداوند یگانه که شریکی ندارد، هیچ معبودی که سزاوار عبادت باشد وجود ندارد، همه پیامبران علیهم السلامبه سوی همین دعوت فراخوانی داشتند و مفهوم کلمۀ توحید همین است. اوتعالی زنده میکند و میمیراند و او آفریدگار مردم و پدران نخستینشان است. بنابراین تنها او مستحقّ عبادت میباشد و واجب است عبادت برای او خالص ساخته شود، از پیامبرش پیروی صورت گیرد و از کتابش هدایت خواسته شود.
﴿بَلۡ هُمۡ فِی شَکّٖ یَلۡعَبُونَ ٩﴾.
با این هم کافران در قرآن کریم و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شکّ و تردید دارند، با غفلت به محبّت دنیا مصروف اند، در شهوات مشغول میباشند و نمیدانند که چه چیزی در انتظار آنان است.
﴿فَٱرۡتَقِبۡ یَوۡمَ تَأۡتِی ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِینٖ ١٠﴾.
ای پیامبر! برای گروه کافران روزی را انتظار داشته باش که آسمان با دودی پوشانده میشود که پراکنده، ضخیم و واضح است و مردم در آن نظر میکنند.
﴿یَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٞ ١١﴾.
دود یاد شده مردم را تحت پوشش قرار میدهد و آنگاه برایشان گفته میشود: این عذاب دردناک و درد آور به سبب گناهان بندگان پدید آمده است.
﴿رَّبَّنَا ٱکۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ ١٢﴾.
آنگاه که مردم دود غلیظ را میبینند پروردگارشان را ندا میکنند: پروردگارا! عذاب را از ما دور ساز و در این صورت به پیامبرت تصدیق میکنیم و به کتابت ایمان میآوریم.
﴿أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّکۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِینٞ ١٣﴾.
اما چگونه و از کجا پند گرفتن و اعتبار بعد از نزول عذاب برایشان میسّر خواهد بود، در حالی که پیش از این، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تکذیب نمودند؛ با وجودی که حجّت واضح و معجزۀ آشکاری را برای آنان آورده بود که قرآن کریم است.
﴿ثُمَّ تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَقَالُواْ مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌ ١٤﴾.
بعد از آن کافران از تصدیق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رو گشتاندند و گفتند: دانش خویش را از مردم، یا از کاهنان و یا از شیطان فرا گرفته و او دیوانه است که پروردگارش نفرستاده است.
﴿إِنَّا کَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِیلًاۚ إِنَّکُمۡ عَآئِدُونَ ١٥﴾.
یقیناً که خداوند عزوجل به زودی عذاب را زمان اندکی از کافران برمیدارد، امّا به زودی باز به سوی تکذیب، کفر و عنادی که داشتند باز میگردند و این دفع عذاب در دنیاست.
﴿یَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ١٦﴾.
الله تعالی کافران را به سختترین عذاب که دخول در آتش دوزخ است مجازات میکند. واقعاً خداوند عزوجل به زودی انتقام میگیرد، سخت مجازات میکند و گرفتنش شدید است.
﴿وَلَقَدۡ فَتَنَّا قَبۡلَهُمۡ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ وَجَآءَهُمۡ رَسُولٞ کَرِیمٌ ١٧﴾.
بدون شک خداوند متعال پیش از کافران این امّت، قوم فرعون را مورد امتحان قرار داد چنانچه موسی علیه السلام را که در نزد پروردگار کریمش صاحب جاه و با کرامت بود به سوی آنان فرستاد. امّا او را تکذیب کردن، با وی جنگیدند و به آزار و اذیتش پرداختند. در نتیجه الله تعالی آنان را هلاک ساخت و این سنّت الهی دربارۀ هر گروهی است که پیامبرانشان را تکذیب نمایند.
﴿أَنۡ أَدُّوٓاْ إِلَیَّ عِبَادَ ٱللَّهِۖ إِنِّی لَکُمۡ رَسُولٌ أَمِینٞ ١٨﴾.
موسی علیه السلام برای فرعون و قومش گفت: قوم بنی اسرائیل را به من بسپارید و بگذارید با من بروند تا به عبادت خداوند یگانه توانایی داشته باشند؛ زیرا آنان در مصر تحت سیطره قرار داشتند و مغلوب بودند. موسی علیه السلام گفت: حقتعالی مرا به رسالتش فرستاده و امین وحیش مقرّر داشته تا دعوت توحید را به شما برسانم.
﴿وَأَن لَّا تَعۡلُواْ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنِّیٓ ءَاتِیکُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٖ ١٩﴾.
بر خداوند عزوجل تکبّر نورزید که با فرمانش مخالفت کنید و پیامبرش را تکذیب نمایید. من با دلیل واضح معجزۀ آشکاری که به درستی رسالتم دلالت میکند به نزد شما آمدم.
﴿وَإِنِّی عُذۡتُ بِرَبِّی وَرَبِّکُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ ٢٠﴾.
و موسی علیه السلام گفت: من به الله تعالی که من و شما را آفریده تمسّک میجویم و پناه میبرم از اینکه مرا با سنگباران به قتل رسانید.
﴿وَإِن لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ لِی فَٱعۡتَزِلُونِ ٢١﴾.
اگر مرا تصدیق نمیکنید و به من ایمان نمیآوردید، پس آزارم ندهید و اذیتم نکنید، راهم را باز گذارید و از جنگ با من دست کشید.
﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ مُّجۡرِمُونَ ٢٢﴾.
آنگاه که فرعون و قومش دعوت موسی علیه السلام را رد کردند، پروردگارش را دعا نمود و گفت: پروردگارا! این گروه، قومی کافر و بدکاراند و خداوند عزوجل از آنان انتقام گرفت.
﴿فَأَسۡرِ بِعِبَادِی لَیۡلًا إِنَّکُم مُّتَّبَعُونَ ٢٣﴾.
آنگاه پروردگارش به او فرمان داد که بندگانش، یعنی بنی اسرائیل را شب هنگام در تاریکی با خود ببرد تا حالشان پوشیدهتر باشد؛ زیرا فرعون و لشکریانش تعقیبشان خواهند کرد و به زودی خداوند متعال مؤمنان را نجات میدهد و کافران را غرق مینماید.
﴿وَٱتۡرُکِ ٱلۡبَحۡرَ رَهۡوًاۖ إِنَّهُمۡ جُندٞ مُّغۡرَقُونَ ٢٤﴾.
ای موسی! دریا را به حالتی که هست و از آن گذشتی رها بگذار که جریان نیابد و تحرّک نپذیرد تا فرعون و قومش در آن درآیند و خداوند عزوجل آنان را غرق نماید.
﴿کَمۡ تَرَکُواْ مِن جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ ٢٥﴾.
فرعون و قومش بعد از هلاکت خود چه اندازه باغهای سر سبز، باغچههای پر درخت و چشمههای آب روان را باقی گذاشتند.
﴿وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ کَرِیمٖ ٢٦﴾.
بعد از هلاکت خود چه کشتها، درختهای میوهدار، کاخهای بلند و سراهای زیبا را از خود به جای گذاشتند.
﴿وَنَعۡمَةٖ کَانُواْ فِیهَا فَٰکِهِینَ ٢٧﴾.
چه زندگی فراوانی را که در آن با نعمتها و آسودگی به سر میبردند بعد از خود باقی گذاشتند. آری! وقتی کافر شدند به هلاکت و نابودی گرفتار آمدند؛ زیرا گناهان نعمتها را دور میسازد و سبب نزول عذاب میشود.
﴿کَذَٰلِکَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا قَوۡمًا ءَاخَرِینَ ٢٨﴾.
همانند این مجازات، خداوند بزرگ هر کافر تکذیب کننده را جزا میدهد. چنانچه حقتعالی نعمتهایی را که فرعون و قومش باقی گذاشتند به قوم دیگری از بنی اسرائیل بخشید.
﴿فَمَا بَکَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَا کَانُواْ مُنظَرِینَ ٢٩﴾.
در آن هنگام آسمان و زمین در غم فراق فرعون و قومش گریه نکردند؛ زیرا آنان از این ناچیزتر و حقیرتر بودند و خداوند عزوجل عقوبت و جزایی را که بر آنان مقدّر کرده بود به تأخیر نینداخت، بلکه در وقتش واقع شد.
﴿وَلَقَدۡ نَجَّیۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِینِ ٣٠﴾.
به یقین که خداوند عزوجل بنی اسرائیل را از عذاب فرعون یعنی قتل فرزندان و استخدام زنانشان نجات داد.
﴿مِن فِرۡعَوۡنَۚ إِنَّهُۥ کَانَ عَالِیٗا مِّنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَ ٣١﴾.
عذاب بنی اسرائیل از طرف فرعون زورمند صادر شده بود که از حدود خداوند عزوجل تجاوز میکرد، در گناهان اسراف مینمود و صاحب عداوت و سرکشی بود.
﴿وَلَقَدِ ٱخۡتَرۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ عِلۡمٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ ٣٢﴾.
به راستی خداوند متعال بنی اسرائیل را بر امّتهای زمانشان بر گزیده بود؛ چنانچه نبوّت، علم و حکمت را در قومشان مقرّر داشته بود.
﴿وَءَاتَیۡنَٰهُم مِّنَ ٱلۡأٓیَٰتِ مَا فِیهِ بَلَٰٓؤٞاْ مُّبِینٌ ٣٣﴾.
خداوند عزوجل برای بنی اسرائیل معجزههای آشکار و روشنی را به دست موسی علیه السلام عطا کرد؛ معجزههایی که با آنها در فراوانی و تنگدستی و در آسانی و دشواری مورد امتحان و آزمایش قرار گرفتند تا شکر گزاران از کافران باز شناخته شوند.
﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَیَقُولُونَ ٣٤﴾.
ای پیامبر! به راستی که این گروه از کافران قوم تو که به قیامت باور ندارند و آن را تکذیب میکنند میگویند:
﴿إِنۡ هِیَ إِلَّا مَوۡتَتُنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُنشَرِینَ ٣٥﴾.
جز همین یک بار مردن، چیزی دیگر وجود ندارد و همین مردن ما، مرگ اوّلی و آخری است که بعد از آن زنده شدن دوباره، حساب اعمال، پاداش و جزایی نمیباشد. این سخن را به دروغ و ناحق ارائه داشتند.
﴿فَأۡتُواْ بَِٔابَآئِنَآ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٣٦﴾.
کافران میگویند: ای مؤمنان! اگر شما در این عقیده که خداوند عزوجل مردههای قبرها را زنده میکند راستگوی هستید، پس پدران ما را برای ما زنده گردانید.
﴿أَهُمۡ خَیۡرٌ أَمۡ قَوۡمُ تُبَّعٖ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ أَهۡلَکۡنَٰهُمۡۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَ ٣٧﴾.
آیا این کافران بهتراند یا قوم تُبَع حمیری و دیگر امّتهای تکذیب کنندهای که پیش از آنان بودند و خداوند عزوجل آنان را به سبب کفر و تکذیبشان هلاک ساخت؛ یعنی این کافران از آن اقوام بهتر نیستند که از مجازات الهی نجات یابند و از عذابش سالم بمانند، بلکه بازگشت همه آنان یکی است.
﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا لَٰعِبِینَ ٣٨﴾.
الله تعالی آسمانها و زمین و موجودات میان آنها را بازیچه و بیهوده نیافریده است، بلکه بر مبنای حکمت عظیم و مقصد بزرگی به وجود آرده است.
﴿مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٩﴾.
خداوند متعال آسمانها و زمین را نیافریده مگر به حقّانیتی که آن را در آفرینش، تدبیر، زنده کردن و میرانیدن، روش خویش مقرّر داشته است؛ یعنی آنها را عبث و بیفایده به وجود نیاروده و اوتعالی از بیهودگی منزّه است. اما بیشتر مردم به علّت نادانی از حق رو گرداناند و نمیاندیشند و از مشاهدۀ نشانهها و شنیدن موعظهها پند نمیگیرند.
﴿إِنَّ یَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِیقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِینَ ٤٠﴾.
یقیناً روز قیامت خواهی نخواهی واقع شدنی است و وعده گاه همه آفریدههاست، در آن روز میان خلایق حکم صورت میگیرد؛ یعنی نیکوکاران پاداش و بدکاران جزا داده میشوند.
﴿یَوۡمَ لَا یُغۡنِی مَوۡلًى عَن مَّوۡلٗى شَیۡٔٗا وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ ٤١﴾.
در آن روز هیچ همنشینی برای همنشینش فایده نمیرساند، هیچ رفیقش را یاری نمیکند و هیچ خویشاوندی از خویشاوندش ضرری را دفع نمینماید.
﴿إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلرَّحِیمُ ٤٢﴾.
مگر کسی از دوستان خداوند متعال که مورد رحمتش قرار گیرد؛ زیرا دوستانش برای یک دیگر شفاعت مینمایند؛ آن هم وقتی که حقتعالی به شفات کننده اجازه دهد و از کسی که برایش شفاعت صورت میگیرد راضی باشد حقتعالی در پادشاهی و حکمش با عزت، در انتقام از دشمنانش نیرومند و به دوستانش مهربان است؛ چنانکه امور ناخوشایند را از آنان دور میسازد و نعمتها را برایشان افزون میدارد.
﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ ٤٣﴾.
به راست که درخت زقّوم، یعنی درختی که در بخش بنیادین آتش دوزخ بیرون میشود.
﴿طَعَامُ ٱلۡأَثِیمِ ٤٤﴾.
طعام گنهگاران است؛ یعنی میوۀ این درخت، طعام بدکاران کافری است که گناهان زیادی را انجام دادهاند.
﴿کَٱلۡمُهۡلِ یَغۡلِی فِی ٱلۡبُطُونِ ٤٥﴾.
میوۀ درخت زقّوم مانند قطران، مس و یا نقرهای است که با آتش ذوب شده باشد، در شکمهای کافران میجوشد و رودههای بدکاران را قطع میکند.
﴿کَغَلۡیِ ٱلۡحَمِیمِ ٤٦﴾.
جوشش میوۀ درخت زقُّوم در شکمهای مجرمان، مانند جوشش آبی است که بسیار داغ باشد.
﴿خُذُوهُ فَٱعۡتِلُوهُ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلۡجَحِیمِ ٤٧﴾.
فرمان داده میشود که ای زبانیه! این کافر بدکار را بگیرید، به سوی آتش ببرید، او را به جانب خشم خداوند جبّار سوق دهید و با اشرار در میان دوزخ قرار دهید.
﴿ثُمَّ صُبُّواْ فَوۡقَ رَأۡسِهِۦ مِنۡ عَذَابِ ٱلۡحَمِیمِ ٤٨﴾.
بعد از آن آب جوشان بسیار داغی را بر سر این بدکار بریزید که جسمش را بریان کند و پوستش را پاره نماید.
﴿ذُقۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡکَرِیمُ ٤٩﴾.
برای این کافر بدکار گفته میشود: این جزای سخت و عذاب درد آور را بچش، بهراستی تو در میان قومت صاحب عزّت بودی و جایگاه با کرامتی داشتی، این اوصاف به گونۀ تمسخر و توهین به او اطلاق میشود.
﴿إِنَّ هَٰذَا مَا کُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ ٥٠﴾.
عذاب آتش دوزخ که اکنون به شما کافران رسیده، همان عذابی است که در دنیا تکذیب میکردید.
﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٖ ٥١﴾.
یقیناً پرهیز گاران که با انجام طاعات و اجتناب از گناهان از خداوند عزوجل میترسند، در جایگاه راستینی قرار دارند که از تمام آفات در اماناند و همه انواع شادمانیها را درمییابند.
﴿فِی جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ ٥٢﴾.
با خورسندی و شادمانی و با سرور و شادکامی، در باغهای سرسبز و بستانهای فراخی که چشمههای آب زلال و خوشگواری از زیر درختان آنها جاری است مقام دارند.
﴿یَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِینَ ٥٣﴾.
این ابرار نیکوکار، لباسهای نازک و ضخیم ابریشمین را میپوشند، روبروی همدیگر قرار میگیرند و میانشان نیکوترین سخن و سودمندترین کلام جریان مییابد.
﴿کَذَٰلِکَ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِینٖ ٥٤﴾.
همان گونه که الله عزوجل بر این گروه ابرار، با دستیابی به انواع شادمانیها و خوبیها کرامت بخشیده، با همسران زیبا و خوش چهرهای که دارای چشمهای فراخاند کرامتشان میبخشد.
﴿یَدۡعُونَ فِیهَا بِکُلِّ فَٰکِهَةٍ ءَامِنِینَ ٥٥﴾.
نیکوکاران از انواع و اصناف میوههای بهشت، هر اندازه که خواسته باشند طلب میکنند؛ در حالی که از فناشدن و انقطاع نعمتها و از هر ترس و آفتی در اماناند.
﴿لَایَذُوقُونَ فِیهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰۖ وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ ٥٦﴾.
ابرار در دار قرار، دیگر مرگ را نمیچشند؛ یعنی در نعمتهای بهشت همیشه و جاوداناند، جز یک مرگ ندارند و آن همان مرگی است که در دنیا آن را چشیدهاند و حقتعالی ایشان را از عذاب دوزخ نگه میدارد.
﴿فَضۡلٗا مِّن رَّبِّکَۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٥٧﴾.
نعمتهایی که خداوند متعال در بهشت برای دوستانش ارزانی کرده، از فضل و احسان اوتعالی است که برایشان کرامت و منّت فرموده است. این کامیابی است که دیگری را در پی دارد و دستیابی به بزرگترین مطالب و بالاترین مقاصد است.
﴿فَإِنَّمَا یَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٥٨﴾.
همانا الله عزوجل لفظ قرآن و معانی آن را به زبان عربی که زبان رسول الله است آسان ساخته تا مردم با فهم این کلام معانیاش را بدانند، از تهدیداتش پند بگیرند و از احکامش سودمند شوند.
﴿فَٱرۡتَقِبۡ إِنَّهُم مُّرۡتَقِبُونَ ٥٩﴾.
ای پیامبر! آنچه را خداوند عزوجل برایت از پیروزی بر کافران و مجازات بدکاران وعده داده انتظار بکش، به راستی که کافران نیز مرگ تو را انتظار میکشند و حوادث ناگوار را بر تو آرزو میبردند. امّا به زودی خواهند دانست که در نهایت امر، پیروزی و کامیابی و تأیید و تمکین برای چه کسی خواهد بود.
آری! همه این امور آشکار شد و نصرت و کامیابی برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پیروانش تا روز قیامت میسّر است. خداوند متعال ما را از جملۀشان داشته باشد.
مکی است؛ ترتیب آن 45؛ شمار آیات آن 37
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿حمٓ ١﴾.
حا. میم؛ از حروف مقطّعات است و خداوند متعال به مراد خویش در معنای آن داناتر میباشد.
﴿تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ ٢﴾.
قرآن کریم کتابی است که از جانب الله تعالی به طور وحی بر پیامبرش نازل شده است؛ از جانب خداوندی که در پادشاهی و حکمش غالب است، دوستانش را عزّت میبخشد و دشمنانش را خوار میسازد. اوتعالی در آفرینش و صُنعش و در تدبیر و شریعتش باحکمت است.
﴿إِنَّ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓیَٰتٖ لِّلۡمُؤۡمِنِینَ ٣﴾.
به راستی که در آفرینش آسمانهای هفتگانه و زمین، براهین واضحی است که هر که به خدا و رسولش ایمان داشته باشد در آن میاندیشد و از اثرش ایمانش فزونی مییابد.
﴿وَفِی خَلۡقِکُمۡ وَمَا یَبُثُّ مِن دَآبَّةٍ ءَایَٰتٞ لِّقَوۡمٖ یُوقِنُونَ ٤﴾.
همچنان در آفرینش انسانها و موجوداتی که در روی زمین میخزند دلایل آشکاری وجود دارد؛ البته برای کسانی که به یگانگی خداوند یقین دارند، به پیامبرش ایمان آوردند و از شریعتش پیروی میکنند.
﴿وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن رِّزۡقٖ فَأَحۡیَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا وَتَصۡرِیفِ ٱلرِّیَٰحِ ءَایَٰتٞ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ٥﴾.
اختلاف و تعاقب شب و روز در جهان، فرودآمدن آب از آسمان به فرمان خداوند عزوجل که با پیدایش انواع میوهها، گلها و کشتها، سبب زندهشدن زمین بعد از خشکسالی میشوند و وزش بادها از هرطرف که پروردگار آن سبب تلقیح میوهها و راندن ابرها ساخته و با آن منافع مردم تأمین میشوند، همه دلایل و براهین آشکاری بر قدرت پروردگار اند؛ البته برای قومی که در آیات الهی میاندیشند، تدبّر مینمایند و از آنها میآموزند.
﴿تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱللَّهِ نَتۡلُوهَا عَلَیۡکَ بِٱلۡحَقِّۖ فَبِأَیِّ حَدِیثِۢ بَعۡدَ ٱللَّهِ وَءَایَٰتِهِۦ یُؤۡمِنُونَ ٦﴾.
اینها همه آیات و براهینی است که حقتعالی و رسولش با حقّانیت و راستی آنها را میخوانند تا حجّت اقامه شود و برای کافران عذری باقی نماند. اکنون کافران و بدکاران بعد از کلامی که خداوند عزوجل بر پیامبرش نازل فرموده است به کدام سخن ایمان میآورند و بعد از اقامۀ براهین روشنی که اوتعالی آنها را در عالم کائنات اقامه داشته و در کتابش نازل نموده به کدام براهین باور خواهند کرد؟
﴿وَیۡلٞ لِّکُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٖ ٧﴾.
هلاکت و تباهی، با لعنت و آتش دوزخ بر هر تکذیبگر افتراکنندهای باد که گناه بسیار و معاصی بیشماری را مرتکب میشوند!
﴿یَسۡمَعُ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسۡتَکۡبِرٗا کَأَن لَّمۡ یَسۡمَعۡهَاۖ فَبَشِّرۡهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٖ ٨﴾.
آنکه چون آیات قرآن کریم بر او خوانده میشوند و آنها را میشنود، با خودبزرگبینی به سرکشی و تکذیبش ادامه میدهد، از فروتنی برای پروردگار ابا میآورند و از ایمان به اوتعالی و پیروی پیامبرش رو میگرداند؛ زیرا آیات خوانده شده را با سمع قبول نشنیده است. بنابراین قبل از شنیدن آیات قرآنی و بعد از آن حال یکسان دارد. پس ای پامبر! این تهمتگر گنهکار را به عذاب دردآوری در آتش دوزخ مژده بده.
﴿وَإِذَا عَلِمَ مِنۡ ءَایَٰتِنَا شَیًۡٔا ٱتَّخَذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِینٞ ٩﴾.
آنگاه که این تعذیب کنندۀ افتراگر چیزی از آیات الهی را میداند به تمسخر میگیرد، به استهزایش میپردازد و به آن میخندد؛ زیرا بصیرتش نابود شده و در بدکاری فرو رفته است. برای چنین کسی عذاب خوار کننده، ذلّتبار، اهانتآمیز و ننگآوری به سبب استهزایش به آیات خداوند یگانۀ قهّار آماده شده است.
﴿مِّن وَرَآئِهِمۡ جَهَنَّمُۖ وَلَا یُغۡنِی عَنۡهُم مَّا کَسَبُواْ شَیۡٔٗا وَلَا مَا ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِیَآءَۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٌ ١٠﴾.
آتش دوزخ در پیشروی کافرانی که به قرآن کریم استهزا نمودند قرار دارد و با عذاب و عقوبت زنجیرهایش در انتظار آنان است. مال و ثروتی که جمعآوری کردند و فرزندانی که از خود باقی گذاشته عذاب را از آنان دفع کرده نمیتواند. بتهایی را که عبادت میکردند شفاعتشان نمیکند و نفعی برای آنان نمیرساند، بلکه به دشوارترین عذاب در آتش دوزخ گرفتار میشوند.
﴿هَٰذَا هُدٗىۖ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ لَهُمۡ عَذَابٞ مِّن رِّجۡزٍ أَلِیمٌ ١١﴾.
قرآن کریم که از جانب خداوند عزوجل بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وحی شده کتابی است که حقتعالی آن را وسیلۀ نجات از گمراهی و دستیابی به هدایت ساخته است، چنانکه برای جاهلان دانش و به نابینایان بینش عطا مینماید و مردم را به سوی راه مستقیم هدایت میکند. پیروی و عمل به این کتاب سبب هدایت و راه نجات است و انسانیت را به فوز و فلاح میرساند. امّا کسانی که با تکذیب قرآن به آیاتش استهزا مینمایند و هدایاتش را نمیپذیرند، به سختترین عذاب و هولناکترین مجازات در آتش دوزخ گرفتار میشوند.
﴿۞ٱللَّهُ ٱلَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ ٱلۡبَحۡرَ لِتَجۡرِیَ ٱلۡفُلۡکُ فِیهِ بِأَمۡرِهِۦ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ١٢﴾.
خداوند یگانه ذاتی است که دریاها را برای مردم مسخّر ساخته تا کشتیها برای سواری و انتقال بارها به فرمانش در روی آن به حرکت درآیند و مردم به وسیلۀ آنها به طلب روزی و تجارت بپردازند. همچنان برای اینکه خداوند عزوجل را با انجام طاعات و حسن عبادات شکرگزاری کنند، در الوهیت یگانه بشناسند و با انجام طاعات و ترک نواهی یگانگی را مخصوص او دانند.
﴿وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا مِّنۡهُۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ١٣﴾.
الله تعالی همه موجودات آسمانها چون خورشید، ماه، ستارهها، سیارهها و ابرها و همچنان موجودات زمینی چون نباتات و جمادات را برای منافع مردم رام و مسخّر ساخته است. با آفرینش و تسخیر همه اینها بر مردم احسان و منّت گذاشته تا او را شکرگزار باشند و عبادت را برای وی خالص دارند. به یقین که در تسخیر این موجودات، براهین و نشانههای آشکار و واضحی است که به یگانگی و عظمت حقتعالی دلالت میکند؛ البته برای کسانی که در براهین بیندیشند، از آنها پند گیرند و فایدهمند شوند.
﴿قُل لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ یَغۡفِرُواْ لِلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ أَیَّامَ ٱللَّهِ لِیَجۡزِیَ قَوۡمَۢا بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ١٤﴾.
ای پیامبر! برای کسانی که با ایمان به خداوند عزوجل از پیامبرش پیروی کردند و با هدایتش راهیاب شدهاند بگو: از کافران که دریافت پاداش و رحمت حقتعالی را اراده ندارند و از عذابش نمیترسند، عفو و گذشت نمایید. آری! مؤمنان باید در برابر آزار و اذیت کافران بردباری داشته باشند؛ زیرا قطعاً حقتعالی در برابر آزار و اذیتی که به مسلمانان رساندهاند و تدبیر سنجیدهاند به حساب آنان رسیدگی میکند و عذابشان مینماید.
﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَسَآءَ فَعَلَیۡهَاۖ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمۡ تُرۡجَعُونَ ١٥﴾.
هر مؤمنی که عمل نیکی را با اخلاص به خداوند عزوجل و مطابق سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم انجام دهد، فایدهاش به خودش برمیگردد. همچنان هر که با انجام اعمال بد پروردگار را نافرمانی کند و با پیامبر مخالفت ورزد، ضرر عملکردش به خودش برگشته و به کسی دیگر زیانی نمیرسد. به یقین که بندگان در روز قیامت به سوی الله باز میگردند تا ایشان را طبق اعمالی که انجام دادهاند جزا دهد؛ برای اعمال خیر پاداش نیکو و برای اعمال نامشروع جزای بد مقرّر دارد.
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحُکۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٦﴾.
به راستی که خداوند عزوجل تورات را با نازل کردنش بر موسی علیه السلام و انجیل را با فزود آوردنش بر عیسی علیه السلام برای بنی اسرائیل عطا نمود، حکم و معرفت احکام را برای آنان بیان داشت، بیشتر پیامبران را از قومشان مبعوث کرد، از نعمتهای زمین چون انواع میوهها و اقسام غذاها و طعامها برایشان بخشید و آنان را بر مردم زمانشان برتری داد.
﴿وَءَاتَیۡنَٰهُم بَیِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِۖ فَمَا ٱخۡتَلَفُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡیَۢا بَیۡنَهُمۡۚ إِنَّ رَبَّکَ یَقۡضِی بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ ١٧﴾.
همچنان الله تعالی برای بنی اسرائیل براهین آشکاری را از احکام نازل شده دربارۀ امور حلال و حرام و امور مشروع و نامشروع با بیان حقّ و باطل عطا فرمود؛ یعنی بنی اسرائیل در بین خود اختلاف نورزیدند و نزاع نکردند، مگر بعد از آنکه علم کتاب و براهین الهی برایشان آمد و پیامبرانی به سویشان فرستاده شده بود. سبب اختلاف آن بود که به منظور به دستآوردن جاه و مقام، و ریاست و قدرت بر یکدیگر بغاوت کردند، حسد ورزیدند و برتری جستند. آری! علمای دنیا با هم حسد میورزند و علمای آخرت باهم محبّت دارند. همانا خداوند عزوجل در امور اختلافی میان اختلافکنندگان حکم میکند؛ طوری که نیکوکاران را نجات میبخشد و بدکاران را به هلاکت میرساند.
﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰکَ عَلَىٰ شَرِیعَةٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ فَٱتَّبِعۡهَا وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡلَمُونَ ١٨﴾.
بعد از آن ای پیامبر! خداوند عزوجل تو را با دین استوار، روش بزرگ و راه مستقیمی به عنوان خاتم انبیا و پیامبران مقرّر داشت. بنابراین از وحی الهی پیروی کن و بدان عمل نما، به سویش فرا خوان و از خواهشهای جاهلان گمراهی که با اعراض از کتاب و سنّت حق را نمیشناسد، بدان عمل نمیکنند و به سوی آن فرا نمیخوانند پیروی مکن.
این آیه دلالت دارد که احکام شریعت برای مسلمانان کفایت میکند، واجب است از آن پیروی صورت گیرد و از هر ملّت و آیین دیگر استغنا جسته شود.
﴿إِنَّهُمۡ لَن یُغۡنُواْ عَنکَ مِنَ ٱللَّهِ شَیۡٔٗاۚ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۖ وَٱللَّهُ وَلِیُّ ٱلۡمُتَّقِینَ ١٩.
در صورتی که با کافران در امور باطل موافقت کنی و در گمراهی از آنان پیروی نمایی، چیزی از عذاب خداوند عزوجل را از تو دفع کرده نمیتوانند. آری! کافران تجاوزگر و اسرافکار در گناه، اعم از منافقان، یهودیان و دیگران با همدیگر موالات و دوستی دارند، یکدیگر را یاری مینمایند و از هم دفاع میکنند، امّا خداوند یاور پرهیزگاران است، به یاریشان میرسد، از آنان دفاع مینماید و در امور دنیوی و اخرویشان تصرّف مینماید و چنین ولایتی جز با طاعت الهی حاصل نمیگردد.
﴿هَٰذَا بَصَٰٓئِرُ لِلنَّاسِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّقَوۡمٖ یُوقِنُونَ ٢٠﴾.
قرآن کریم که به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وحی شده بینشهایی است که بندگان به وسیلهاش به سوی حق هدایت میشوند، به امور خیر استدلال میجویند و حقّ و باطل را از هم باز میشناسد. همچنان رحمتی برای مؤمنان است که با باورمندی به مقتضای آن عمل مینمایند و از هدایتش پیروی میکنند.
﴿أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِینَ ٱجۡتَرَحُواْ ٱلسَّیَِّٔاتِ أَن نَّجۡعَلَهُمۡ کَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَوَآءٗ مَّحۡیَاهُمۡ وَمَمَاتُهُمۡۚ سَآءَ مَا یَحۡکُمُونَ ٢١﴾.
آیا کسانی که با ارتکاب گناه بسیار سرکشی میکنند و با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مخالفت دارند، میپندارند که خداوند عزوجل آنان را مانند کسانی مقرّر میدارد که با ایمان به حقتعالی اعمال نیکو را انجام میدهند، در طاعاتشان به پروردگار اخلاص دارند و در بندگی اوتعالی صداقتکار اند؟ این پندار باطلی است و الله عزوجل هرگز مؤمنان را با کافران و نیکوکاران را با بدکاران در دنیا و آخرت برابر نمیسازد. حکم این اشرار بدکار در باب مساوات این دو گروه بسیار ناپسند است.
﴿وَخَلَقَ ٱللَّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّ وَلِتُجۡزَىٰ کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا کَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ٢٢﴾.
خداوند عزوجل آسمانها و زمین را با حقّانیتی که بطلانی ندارد، با حکمتی که بیهوده نمیباشد و برای آنکه هر کسی به اموری که برایش مقدّر شده عمل نماید آفریده است. بعد از آن الله تعالی در روز قیامت هر کس را مطابق اعمال نیک و بدی که انجام داده محاسبه مینماید؛ بدینگونه که برای مطیعان پاداش میدهد و عصیانگران را مجازات میکند. امّا بر هیچ کسی با کم کردن حسنات و یا با زیاده نمودن گناهان ستم روا نمیدارد.
﴿أَفَرَءَیۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَىٰ عِلۡمٖ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمۡعِهِۦ وَقَلۡبِهِۦ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِۦ غِشَٰوَةٗ فَمَن یَهۡدِیهِ مِنۢ بَعۡدِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ٢٣﴾.
ای پیامبر! آیا کسی را که خواهشهای نفسانی خویش را خدای خود ساخته و به عبادت آنها پرداخته ندیدهای؟ یعنی آنکه به خواستههایش اگرچه مخالف شریعت هم باشد عمل میکند. خداوند عزوجل او را وقتی گمراه ساخته که دانش را دریافته، حجّت بر او اقامه شده و میداند که اعمالش ضلالت است. از اینرو با نصیحتها سودمند نمیشوند و از موعظهها عبرت نمیگیرد. حقتعالی بر دلش مُهر نهاده؛ به گونهای که چیزی را نمیداند و دلیلی را نمیفهمد، چشمانش را در حجاب قرار داده؛ چنانکه براهین قدرت و یگانگی حقتعالی را میبیند. اکنون بعد از گمراهی چه کسی او را به سوی هدایت رهنمایی میکند و به حق توفیق میبخشد؟ ای بندگان! آیا از این پند نمیگیرید که چون الله عزوجل به سبب کفر و سرکشی گمراهی را برای کسی مقدّر کرده باشد هرگز هدایت نمیشوند؟
این آیه میرساند که متابعت خواهشهای نفسانی نامشروع است و این خواستهها وقتی قابل عمل میباشد که شریعت و عقل آن را تأیید نماید.
﴿وَقَالُواْ مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا ٱلدُّنۡیَا نَمُوتُ وَنَحۡیَا وَمَا یُهۡلِکُنَآ إِلَّا ٱلدَّهۡرُۚ وَمَا لَهُم بِذَٰلِکَ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِنۡ هُمۡ إِلَّا یَظُنُّونَ ٢٤﴾.
کافران در حالی که از آخرت و زندهشدن بعد از مرگ انکار داشتند گفتند: جز همین زندگی دنیا که در آن به حیات ادامه میدهیم زندگی دیگری وجود ندارد. آنان به زندهشدن انسانها بعد از مردن باور نداشتند و به تکذیب آن پرداخته میگفتند: فقط تکرار روزها و شبها به تعقیب یکدیگر ما را نابود میسازد و میمیراند. امّا برای درستی سخن خود کدام دانش و برهانی نداشتند، بلکه بر مبنای وهم و گمان سخن میزنند.
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ مَّا کَانَ حُجَّتَهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ ٱئۡتُواْ بَِٔابَآئِنَآ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٢٥﴾.
آنگاه که آیات واضح کتاب باحکمت الهی برای کافران خوانده میشوند، در باب معارضه با قرآن دلیل و حجّتی ندارند، مگر اینکه برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بگویند: اگر شما در ادعایتان که خداوند عزوجل اهل قبرستانها و مردگان را زنده میکند راستگوی هستید خود و پیروانت پدران ما را که قبلاً مردهاند باز گردانید تا آنان را زنده ببینیم.
﴿قُلِ ٱللَّهُ یُحۡیِیکُمۡ ثُمَّ یُمِیتُکُمۡ ثُمَّ یَجۡمَعُکُمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا رَیۡبَ فِیهِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٢٦﴾.
ای پیامبر! برای این کافران بگو: خداوند بزرگ شما را برای گذراندن مدّت عمری که برایتان مقدّر کرده است زنده میسازد، بعد از آن میمیراند، باز در روز محشر دوباره زنده مینماید تا از اعمالتان حساب بگیرد. اما بیشتر بندگان حقیقت زندهشدن بعد از مرگ را نمیدانند.
﴿وَلِلَّهِ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ یَوۡمَئِذٖ یَخۡسَرُ ٱلۡمُبۡطِلُونَ٢٧﴾.
پادشاهی آسمانهای هفتگانه و زمین و تدبیر و تصرّف در آنها مخصوص خداوند سبحان است که در آفرینش، امر تکوینی و بندگی شریکی ندارد. روزی که قیامت برپا میشود و حقتعالی اولین و آخرین را جمع مینماید، کافران به هلاکت میرسند، اعمالشان از بین میرود و سعی و کوشش آنان باطل میشوند؛ زیرا از براهین الهی انکار کردند و به آیاتش تکذیب نمودند.
﴿وَتَرَىٰ کُلَّ أُمَّةٖ جَاثِیَةٗۚ کُلُّ أُمَّةٖ تُدۡعَىٰٓ إِلَىٰ کِتَٰبِهَا ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ مَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٨﴾.
در روز قیامت اهل هر دینی را میبینی که از شدّت ترس و هولناکی بسیار، زانوهایشان خم خورده است. هر امّتی را خداوند عزوجل به سوی نامۀ اعمال خوب یا بدش فرا میخواند و برای اعمال خیر و شرّ آنان جزا و پاداش میدهد.
﴿هَٰذَا کِتَٰبُنَا یَنطِقُ عَلَیۡکُم بِٱلۡحَقِّۚ إِنَّا کُنَّا نَسۡتَنسِخُ مَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٩﴾.
این کتاب الهی است که در آن اعمال نیک و بد نوشته شده و به عملکردهای خوب و زشت مردم، بدون زیادت و نقصان سخن میزند. یقیناً خداوند پاک فرشتگان را مأمور میسازد که اعمال خوب و بد فرزندان آدم را بنویسند.
﴿فَأَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَیُدۡخِلُهُمۡ رَبُّهُمۡ فِی رَحۡمَتِهِۦۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِینُ ٣٠﴾.
اما کسانی که با ایمان به خداوند و رسولش، به انجام طاعات و ترک معاصی پرداختند، حقتعالی ایشان را به رحمتش در بهشت داخل میکند، داخلشدن به بهشت کامیابی بزرگ و رستگاری عظیمی است؛ زیرا به مطلوب خویش رسیدند و از آنچه دوری میجستند نجات یافتند.
﴿وَأَمَّا ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَفَلَمۡ تَکُنۡ ءَایَٰتِی تُتۡلَىٰ عَلَیۡکُمۡ فَٱسۡتَکۡبَرۡتُمۡ وَکُنتُمۡ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِینَ ٣١﴾.
برای کافران تکذیبکننده به طور توبیخ و سرزنش گفته میشوند: آیا آیات کتاب الهی بر شما خوانده نشد و حجّت بر شما اقامه نگردید؟ امّا شما با اعراض از قبول و پذیرش آن تکبّر ورزیدید، با اسراف در خطاکاری گناهان بسیار انجام دادید و نیز به حساب اعمال و به پاداش و جزا ایمان نیاوردید.
﴿وَإِذَا قِیلَ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَٱلسَّاعَةُ لَا رَیۡبَ فِیهَا قُلۡتُم مَّا نَدۡرِی مَا ٱلسَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنّٗا وَمَا نَحۡنُ بِمُسۡتَیۡقِنِینَ ٣٢﴾.
و آنگاه که برای شما ای کافران گفته شد: مسلّماً وعدۀ خداوند پاک در باب زندهشدن بعد از مرگ حقّ است، قیامت قطعاً واقع میشوند و در وقوع آن شکی نیست، شما گفتید: ما از قیامت چیزی نمیدانیم، به برپاشدن آن جز بطور گمانی باور نداریم و در نزد ما یقین قاطعی که بر راستی وقوعش دلالت کند وجود ندارد.
﴿وَبَدَا لَهُمۡ سَیَِّٔاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٣٣﴾.
زشتی اعمال گناه و تکذیب کافران، در روز قیامت برای آنان آشکار میشوند و در نهایت، جزای تمسخر و استهزا به روز قیامت آنان را فرا خواهد گرفت.
﴿وَقِیلَ ٱلۡیَوۡمَ نَنسَىٰکُمۡ کَمَا نَسِیتُمۡ لِقَآءَ یَوۡمِکُمۡ هَٰذَا وَمَأۡوَىٰکُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّٰصِرِینَ ٣٤﴾.
برای کافران در روز قیامت گفته میشوند: امروز شما را در عذاب آتش دوزخ رها میگذاریم، همچنان که شما ایمان به خداوند یگانۀ قهّار و پیروی از پیامبر مختار را ترک نمودید. جایگاه و سرای اقامت شما آتش دوزخ است و برای شما یاوری نیست که عذاب را از شما دفع نماید.
﴿ذَٰلِکُم بِأَنَّکُمُ ٱتَّخَذۡتُمۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ هُزُوٗا وَغَرَّتۡکُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَاۚ فَٱلۡیَوۡمَ لَا یُخۡرَجُونَ مِنۡهَا وَلَا هُمۡ یُسۡتَعۡتَبُونَ ٣٥﴾.
عذابی که اکنون بر شما آمده بدان سبب است که شما به آیات و براهین الهی تکذیب کردید و با قوّت و متانت و قبول آنها را نگرفتید، زرق و برق دنیای فانی شما را فریب داد و با مظاهر آن به فتنه افتادید. اکنون از آتش بیرون نمیشوید و به سوی دنیا باز نمیگردید تا ایمان آورید و از کفر و تکذیب توبه کنید.
﴿فَلِلَّهِ ٱلۡحَمۡدُ رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَرَبِّ ٱلۡأَرۡضِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٣٦﴾.
ستایش پسندیده و شکران شایسته سزاوار خداوندی است که دارای صفات کمال، احسان بیپایان و افعال نیکوست. او که آفریدگار، صاحب اختیار و تدبیرکنندۀ آسمانها و زمین و موجودات میان آنهاست و اوست که آفریدگار همه مخلوقات و صاحب تصرّف در کائنات است.
﴿وَلَهُ ٱلۡکِبۡرِیَآءُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ٣٧﴾.
عزّت و جبروت، عظمت و غلبه، و جلال و کمال در آسمانها و زمین مخصوص خداوند عزوجل است. او پروردگار با عزّتی است که هر که با وی زورآزمایی کند قهرش میکند و هر که با وی ستیزه کند شکستش میدهد. همچنان او در آفرینش و صُنع، و در حکم و شریعتش باحکمت است.
مکی است؛ ترتیب آن 46؛ شمار آیات آن 35
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿حمٓ ١﴾.
حا.میم؛ از جملۀ حروف مقطعات است که خداوند متعال به معنای آنها و مراد خویش در نزول آنها داناتر است.
﴿تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ ٢﴾.
قرآن کریم کتابی است که خداوند عزوجل آن را بطور وحی بر پیامبرش نازل فرموده است. الله تعالی ذات باعزّتی است که دوستانش را عزّت میدهد، دشمنانش را خوار میسازد و در آفرینش و تقدیر، و در تدبیر و شریعتش باحکمت است.
﴿مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَ ٣﴾.
خداوند عزوجل آسمانها و زمین و موجودات میان آنها را جز به حقّانیت نیافریده و آفرینش آنها بیهوده، بازیچه و بیفایده نیست. الله تعالی بلندتر از این است که چیزی را بیهوده بیافریند، لذا باید تنها عبادت و طاعت به او تقدیم شود و به وی شریک آورده نشود. این حقّانیت و عدل در امور جهان تا وقت محدود و معیّنی که در نزد پروردگار معلوم است اقامه میشوند. امّا کسانی که با تکذیب آیات الهی و انکار از الوهیتش از آنچه قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنان را بیم داده روگرداناند، بدان ایمان نمیآورند و آنان نمیپذیرند.
﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِی مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡکٞ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِۖ ٱئۡتُونِی بِکِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٤﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: به من خبر دهید آیا بتها و تمثالهایی را که غیر از خداوند عزوجل عبادت میکنید چیزی از موجودات زمین را آفریدهاند، یا بخشی از آفریدههای آسمان به آنها تعلّق دارد تا بخشی از عبادت به آنها اختصاص یابد و در الوهیت با الله تعالی شریک دانسته شوند؟ اگر در این ادّعا راست میگویید، از نزد حقتعالی کتابی بیاورید که به درستیاش گواهی دهد یا از علوم گذشته چیزی بیاورید که تأییدش نماید.
﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا یَسۡتَجِیبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ ٥﴾.
هیچ کسی در دنیا گمراهتر و نادانتر نیست از کسی که جز الله عزوجل خدایان باطلی را عبادت کند که دعایش را اجابت نمیکنند و نمیدانند که چه میگوید؛ زیرا آنها جامد، مرده و ناتوان اند، بلکه سنگها و چوبهایی اند که از دعای عبادتگران خود غافلاند و چیزی را نمیدانند، نفعی را جلب کرده نمیتوانند و ضرری را دفع نمیکنند.
﴿وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ کَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَکَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ کَٰفِرِینَ ٦﴾.
در آن هنگام که مردم برای حساب اعمال در روز قیامت جمع کرده شوند، خدایان باطلی که غیر از پروردگار سبحان عبادت کرده میشوند، با عبادتکنندگان خویش دشمنی ورزیده از آنان بیزاری میجویند، لعنتشان میکنند و از عبادت آنان انکار مینمایند.
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِینٌ ٧﴾.
و آنگاه که آیات کتاب الهی با دلالت واضح و حجّت آشکار بر کافران خوانده شود و آن را بشنوند میگویند: این جادوی آشکاری است که هیچکس در آن شکّی ندارد.
﴿أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَیۡتُهُۥ فَلَا تَمۡلِکُونَ لِی مِنَ ٱللَّهِ شَیًۡٔاۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَا تُفِیضُونَ فِیهِۚ کَفَىٰ بِهِۦ شَهِیدَۢا بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۖ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ٨﴾.
آیا کافران میگویند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرآن را از خود ساخته و وحی از جانب خداوند عزوجل نیست؟ ای پیامبر! بر آنان بگو: اگر آن را از خود ساخته باشم، آنگاه که الله تعالی تعذیبم را اراده کند، شما هرگز نمیتوانید عذابش را از من دفع نمایید. آنچه را دربارۀ قرآن کریم و پیامبر میگویید و در آن فرورَوی میکنید همه را الله تعالی میداند. دربارۀ آنچه به شما تبلیغ کردم و شما بدان پاسخ دادید گواهی پروردگار سبحان کافی است و بر شما شهادت میدهد. خداوند پاک برای کسی که توبه کند آمرزگار است و به کسی که اخلاص ورزد و دعوت حق را بپذیرد مهربان میباشد.
﴿قُلۡ مَا کُنتُ بِدۡعٗا مِّنَ ٱلرُّسُلِ وَمَآ أَدۡرِی مَا یُفۡعَلُ بِی وَلَا بِکُمۡۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ وَمَآ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ مُّبِینٞ ٩﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: من نخستین پیامآوری نیستم که خداوند عزوجل به سوی بندگانش فرستاده است، بلکه پیامبرانی پیش از من نیز آمدهاند. من نمیدانم که خداوند سبحان با من و شما در دنیا چه میکند؛ زیرا علم غیب مخصوص اوتعالی است و وظیفۀ من تنها تبلیغ پیام الهی است. من در همه امور، جز از وحیی که بر من نازل شده پیروی نمیکنم و فقط بیمدهندهای از جانب پروردگار میباشم که اوتعالی به وسیلهام کسانی را که از امرش مخالفت نمایند از عذاب خویش میترساند و این بیمدادن در دعوتم واضح و آشکار است.
﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَکَفَرۡتُم بِهِۦ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ عَلَىٰ مِثۡلِهِۦ فََٔامَنَ وَٱسۡتَکۡبَرۡتُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٠﴾.
ای پیامبر! برای کافران بگو: به من خبر دهید اگر قرآن کریم که شما بدان تکذیب کردید وحیی از جانب خداوند عزوجل باشد و شاهدی از بنی اسرائیل، مانند عبدالله بن سلام و دیگران –همچنان که در تورات آمده است- گواهی دهند که قرآن کریم از نزد الله عزوجل است و به قرآن تصدیق و عمل نمایند، امّا بازهم شما آن را تکذیب کنید و بدان کافر شوید، چه اندازه کفرتان سخت است و ظلم بزرگی را بر خویشتن روا داشتید. یقیناً پروردگار سبحان کسی را که به کتابش کافر شود و به وحیش تکذیب نماید به سوی حق و صواب هدایت نمیکند.
﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَوۡ کَانَ خَیۡرٗا مَّا سَبَقُونَآ إِلَیۡهِۚ وَإِذۡ لَمۡ یَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَیَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡکٞ قَدِیمٞ ١١﴾.
کافران برای مؤمنان گفتند: اگر ایمانتان به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پیروی شما از او خیر و فضیلت میبود، ما از شما در ایمان و متابعت سبقت میجستیم. آری! آنگاه که به قرآن هدایت نشدند و بدان ایمان نیاورند، عاجل میگویند: این دروغی است که از مردم سابق نقل شده و از خرافات پیشینیان است.
﴿وَمِن قَبۡلِهِۦ کِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةٗۚ وَهَٰذَا کِتَٰبٞ مُّصَدِّقٞ لِّسَانًا عَرَبِیّٗا لِّیُنذِرَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُحۡسِنِینَ١٢﴾.
الله عزوجل پیش از قرآن کریم، تورات را برای موسی علیه السلام که رهبر بنی اسرائیل بود نازل فرمود تا از هدایتش پیروی کنند و رحمتی برای کسانی باشد که به احکامش عمل کنند. قرآن کریم نیز کتابهایی را که خداوند بزرگ پیش از آن بر پیامبرانش نازل کرده تصدیق میکند. الله تعالی آن را به زبان عربی نازل کرده تا برای اهل زبان عربی قابل فهم باشد و برای اینکه کافران را از عذاب دوزخ بیم دهد و نیکوکاران را به بهشتهای جاودان در جایگاه راستین و مطمئنّی مژده دهد.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ١٣﴾.
به راستی کسانی که گفتند: خداوند منّان پروردگار ماست و به ربوبیت و الوهیت الله عزوجل گواهی دادند، بعد از آن بر طاعتش استقامت ورزیدند و از محرّماتش اجتناب نمودند، هیچ ترس و هولناکی را در پیش ندارند و هیچ اندوهی به سبب اعمال و فرزندانی که به جا گذاشتند و سخنانی که گفتهاند متوجهشان نمیشوند.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِینَ فِیهَا جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٤﴾.
این گروه ابرار نیکوکار، اهل بهشت پر از ناز و نعمتاند و همیشه در آن ماندگار میباشند، در آنجا نمیمیرند و از آن بیرون نمیشوند. این نعمتها پاداش و کرامتی از جانب خداوند عزوجل برایشان ارزانی شده؛ زیرا با انجام اعمال نیکو در عبادت اخلاص ورزیدند.
﴿وَوَصَّیۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَیۡهِ إِحۡسَٰنًاۖ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ کُرۡهٗا وَوَضَعَتۡهُ کُرۡهٗاۖ وَحَمۡلُهُۥ وَفِصَٰلُهُۥ ثَلَٰثُونَ شَهۡرًاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَبَلَغَ أَرۡبَعِینَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِیٓ أَنۡ أَشۡکُرَ نِعۡمَتَکَ ٱلَّتِیٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَیَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِی فِی ذُرِّیَّتِیٓۖ إِنِّی تُبۡتُ إِلَیۡکَ وَإِنِّی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ١٥﴾.
خداوند عزوجل به انسان توصیه نمود و بر او واجب ساخت که به پدر و مادرش نیکوکاری و احسان نماید؛ یعنی در زندگی به نرمی و ملایمت با ایشان رفتار کند و بعد از وفات نیز در صورتی که مسلمان باشند، با دعا، صدقه و انواع نیکیها احسانشان نماید؛ زیرا مادرش با مشقّت و زحمت و با دردها و رنجها او را در بطنش برداشته و با مشقّت و رنج و درد، تولدش نموده است، چنانچه دورۀ بارداری و شیرخوارگیاش سی ماه را دربر گرفته است؛ از همین است که برای مادر نسبت به پدر، حق بزرگتری داده شده است. امّا آنگاه که این مولود، نیرومند شود، به کمال اعتدال رسد و عمر چهل سالگی را تکمیل نماید، پروردگارش را دعا کرده میگوید: خداوندا! به من الهام فرما تا نعمتهایی را که برای من و پدر و مادرم عطا کردی شکرگزاری نمایم و مرا به انجام اعمال نیکی که تو را خوشنود سازد توفیق ببخشا؛ یعنی به عملی که با اخلاص و متابعت سنّت همراه باشد. ذرّیهام را نیز با استقامت در دین، اصلاح بفرما. واقعاً من از گناهانم توبه کردم و به فرمان تو منقاد هستم، در برابر سلطه و قدرتت فروتنی میکنم و به شریعتت تسلیم میباشم.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنۡهُمۡ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَنَتَجَاوَزُ عَن سَیَِّٔاتِهِمۡ فِیٓ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَعۡدَ ٱلصِّدۡقِ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ ١٦﴾.
خداوند متعال همه اعمال این افراد صالح را به مانند نیکوترین اعمالشان میپذیرد؛ یعنی پاداش هر عملشان را به اندازۀ مزد نیکوترین عملشان مقرّر میدارد. همچنان کارهای بد و گناهانشان را مورد عفو و بخشش قرار میدهد و در زمرۀ اهل بهشت داخل میشوند. این وعده از جانب خداوندی است که وعدهاش را خلاف نمیکند؛ وعدۀ راستینی است که در آن شکّ و شبههای وجود ندارد.
﴿وَٱلَّذِی قَالَ لِوَٰلِدَیۡهِ أُفّٖ لَّکُمَآ أَتَعِدَانِنِیٓ أَنۡ أُخۡرَجَ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلۡقُرُونُ مِن قَبۡلِی وَهُمَا یَسۡتَغِیثَانِ ٱللَّهَ وَیۡلَکَ ءَامِنۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ فَیَقُولُ مَا هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ١٧﴾.
اما کسی که برای پدر و مادرش، وقتی او را به سوی توحید باریتعالی و ایمان به روز آخرت فرا خواندند گفت: بدا به حال شما! آیا به من خبر میدهید که از قبرم زنده و برانگیخته میشوم؟ حال آنکه پیش از من امّتهایی به هلاکت رسیدند ولی هیچیک از آنان دوباره به زندگی باز نگشته است. در این حال پدر و مادرش با دعا به پیشگاه خداوند عزوجل هدایت را برای او خواستار میشوند و میگوید: وای باد بر تو! بیا به الله عزوجل ایمان بیاور، پیامبرش را تصدیق نما و از دینش متابعت کن؛ زیرا وعدۀ اوتعالی راست است و در آن شکّی وجود ندارد. او سخنشان را رد میکند و ابراز نظر مینماید که خبرهایشان جز خرافات پیشینیان چیزی نیست و حکایات دروغینی است که از کتابهای متقدّمان نقل شده است.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ إِنَّهُمۡ کَانُواْ خَٰسِرِینَ ١٨﴾.
گروه بدکارانی که اوصاف آنان بیشتر بیان شد کسانیاند که خداوند عزوجل عذاب را بر آنان واجب ساخته و در جملۀ اقوام دیگری از گروه جنّیان و انسانها که پیشتر از اینان مرتکب کفر و تکذیب شده بودند عقاب و خشم الهی بر آنان واقع میشوند. آری! آنان با مبادلۀ ایمان به کفر و تعویض نعمت به عذاب واقعاً زیانمند شدهاند.
﴿وَلِکُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۖ وَلِیُوَفِّیَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ١٩﴾.
برای هر گروهی از نیکوکاران و بدکاران بر حسب اعمال خوب و بدی که انجام دادهاند در نزد خداوند عزوجل منازلی در بهشت و دوزخ مهیّا شده است. الله عزوجل آنان را مطابق اعمالشان جزا میدهد، بدینگونه که در گناهانشان چیزی افزوده نمیشوند، بلکه گاهی مورد بخشش قرار میگیرد و از حسناتشان چیزی کم نمیگردد؛ بلکه گاهی به طور فضل و احسان زیاده میشوند.
﴿وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَذۡهَبۡتُمۡ طَیِّبَٰتِکُمۡ فِی حَیَاتِکُمُ ٱلدُّنۡیَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا فَٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَسۡتَکۡبِرُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَفۡسُقُونَ ٢٠﴾.
کافران در روز قیامت به آتش دوزخ عرضه میشوند و به طور توبیخ برایشان گفته میشوند: شما از چیزهای دوست داشتنی بهرۀ خود را بردید، به شهوات و خواهشهای نفسانی رسیدید و در زندگی دنیا از آنها استفاده نمودید. اکنون ای کافران! در روز قیامت به سبب تکبّر از قبول حق، ستیزهجویی، خروج از طاعت الهی و زورآوری بر بندگان خدا به عذاب خواری، ذلّت و ننگ مجازات میشوید.
﴿۞وَٱذۡکُرۡ أَخَا عَادٍ إِذۡ أَنذَرَ قَوۡمَهُۥ بِٱلۡأَحۡقَافِ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلنُّذُرُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦٓ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ ٢١﴾.
ای پیامبر! از روزی یاد آور که پیامبر الهی هود علیه السلام برادر نسبی قوم عاد، نه برادر دینی آنان، قومش را در صورتی که ایمان نیاوردند به عذاب خداوند عزوجل بیم داد؛ در حالی که آنان در دیار خویش احقاف، در جنوب جزیرة العرب موقعیت داشتند. این در حالی بود که پیش از هود علیه السلام پیامبران دیگری نیز آمدند، اقوامشان را در صورت عدم ایمان از عذاب الهی ترساندند و به سوی توحید الهی و تخصیص عبادت برای اوتعالی فرا خواندند. هود علیه السلام برایشان گفت: اگر به خداوند عزوجل ایمان نیاورید و او را به یگانگی نشناسید، از نزول عذاب الهی بر شما میترسم؛ از عذاب روزی که سخت دشوار و بسیار هولناک است.
﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَأۡفِکَنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ٢٢﴾.
قوم عاد برای پیامبرشان هود علیه السلام گفتند: آیا تو آمدهای که با رسالت خود ما را از عبادت خدایان ما باز داری؟ اگر در چیزی که ما را به سویش دعوت میکنی راستگوی هستی، پس عذابی را که به سوی ما وعده میدهی باز آور. این سخن را به طور تمسخر و استبعاد عذاب الهی گفتند.
﴿قَالَ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِ وَأُبَلِّغُکُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَلَٰکِنِّیٓ أَرَىٰکُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ ٢٣﴾.
هود علیه السلام سخن آنان را رد نمود و گفت: تنها خداوند عزوجل به وقت آمدن عذاب داناست و من بدان کدام علمی ندارم. من فقط پیام الهی را تبلیغ مینمایم، حجّت را بر شما اقامه کرده شما را از عذابش بیم میدهم و نمیدانم که چه وقت واقع میشوند. اما شما را قوم نادانی یافتم که با نادانی خویش عناد و تکبّر میورزید و به فرمان خداوند استخفاف مینمایید.
﴿فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِیَتِهِمۡ قَالُواْ هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَاۚ بَلۡ هُوَ مَا ٱسۡتَعۡجَلۡتُم بِهِۦۖ رِیحٞ فِیهَا عَذَابٌ أَلِیمٞ ٢٤﴾.
آنگاه قوم عاد عذاب را مانند ابر پهناوری دیدند که کنارۀ آسمان را فرا گرفته است گفتند: این ابری است که به زودی باران خواهد آورد و از اثرش آب فراوانی نصیب ما خواهد شد. هود علیه السلام سخن آنان را رد نمود و گفت: این ابر باران و رحمت نیست، بلکه ابر پهناور عذاب و مجازات است و همچنان چیزی است که در نزول آن بر خویشتن عجله میکردید، اکنون عذاب آن را که باد سخت، دردآور و کشندهای را با خود دارد بچشید.
﴿تُدَمِّرُ کُلَّ شَیۡءِۢ بِأَمۡرِ رَبِّهَا فَأَصۡبَحُواْ لَا یُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰکِنُهُمۡۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٢٥﴾.
ابر و باد مذکور، به چیزهایی که به هلاکت و نابودی آنها مأمون شده بود گذر کرد و همه را به ارادۀ الله تعالی تباه و نابود ساخت. در نتیجه بعد از هلاکت و نابودی در دیار آنان جز خانههایی که سقفهای آنها افتاده بود چیزی مشاهده نمیشد. همچنان که اینان عذاب شدند، خداوند هر مجرم کافر و تکذیبکننده را عذاب مینماید.
﴿وَلَقَدۡ مَکَّنَّٰهُمۡ فِیمَآ إِن مَّکَّنَّٰکُمۡ فِیهِ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ سَمۡعٗا وَأَبۡصَٰرٗا وَأَفِۡٔدَةٗ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُمۡ سَمۡعُهُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُهُمۡ وَلَآ أَفِۡٔدَتُهُم مِّن شَیۡءٍ إِذۡ کَانُواْ یَجۡحَدُونَ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٢٦﴾.
یقیناً خداوند منّان برای قوم عاد وسایل قدرت و تمکین فراوانی چون مال و ثروت، خانواده و فرزندان، و قوّت و جاه را عطا نمود؛ هچنان که برای کافران این امّت عطا کرده است. به همینگونه برای آنان گوشها، چشمها و دلهای را آفرید و بخشید تا بشنوند، ببینند و بدانند. امّا از این امکانات فایدۀ درست نگرفتند، بلکه در اموری به کار بردند که خشم خداوند عزوجل را برانگیخت؛ زیرا با انکار از براهین الهی، آیات اوتعالی را تکذیب نمودند و با پیامبرانش به محاربت و ستیز برخاستند. در نتیجه عذاب الهی که قبلاً مسخرهاش میکردند و وقوعش را دور میشمردند آنان را فرا گرفت.
این آیه تهدید و وعیدی برای هر زورآور ستیزهگری است که با دین حق بستیزد.
﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَا مَا حَوۡلَکُم مِّنَ ٱلۡقُرَىٰ وَصَرَّفۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ٢٧﴾.
به یقین که خداوند قهّار قریههای اطراف مکّه چون مناطق قوم عاد و ثمود را عذاب نمود؛ یعنی خود آن قریهها را خراب و اهل آن را نابود کرد. در حالی که حقتعالی براهین و دلایلی را که به وحدانیتش دلالت میکرد پیشتر اقامه داشته بود؛ برای اینکه با اخلاص عبادت به سوی خداوند عزوجل برگردند.
﴿فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَةَۢۖ بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡۚ وَذَٰلِکَ إِفۡکُهُمۡ وَمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٢٨﴾.
چرا خدایان باطل کسانی که عذاب میشوند از آنان دفاع نمیکند؛ خدایانی که معبودشان قرار گرفته بود و عبادت برای آنها را وسیلۀ تقرّب به پروردگار و شفاعت برای خود میدانستند. اکنون معبودان باطل، عبادتگران را به حالشان میگذارند، یاری نمینمایند و عذاب را از آنان دفع نمیکنند. کافران با دروغ و تهمت، جز خداوند یگانه خدایان دیگری را گزیدند و عبادت کردند. اکنون نتیجۀ کذب و افترای خویش را بچشید.
﴿وَإِذۡ صَرَفۡنَآ إِلَیۡکَ نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓاْ أَنصِتُواْۖ فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوۡاْ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِینَ ٢٩﴾.
ای پیامبر! از آنگاه یادآور کن که خداوند سبحان جماعتی از جنیّان را به سویت فرستاد تا به تلاوت قرآن از جانب تو گوش دهند. وقتی در نزد تو جمع شدند و تو قرآن را تلاوت میکردی به همدیگرشان گفتند: برای شنیدن قرآن خاموش باشید. آنگاه که تلاوتت به نهایت رسید و جنیّان به آن ایمان آوردند و به احکامش تصدیق کردند، به سوی قومشان بازگشتند تا در صورت عدم ایمان به قرآن آنان را از عذاب الهی بترسانند.
﴿قَالُواْ یَٰقَوۡمَنَآ إِنَّا سَمِعۡنَا کِتَٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِیقٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٣٠﴾.
جنیّان برای قوم خویش گفتند: ای قوم! ما قرآنی را شنیدیم که بعد از موسی علیه السلام بر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است. این قرآن کتابهای الهی پیشتر از خود را که بر پیامبران نازل شده تصدیق میدارد و هر که را بدان ایمان آورد به طریق هدایت و راه نجات رهنمایی مینماید.
﴿یَٰقَوۡمَنَآ أَجِیبُواْ دَاعِیَ ٱللَّهِ وَءَامِنُواْ بِهِۦ یَغۡفِرۡ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمۡ وَیُجِرۡکُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖ ٣١﴾.
ای قوم! دعوت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را بپذیرید، از وی پیروی کنید و هدایتی را که بدان فرستاده شده در پیش گیرید، خداوند عزوجل گناهان شما را میآمرزد و شما را از عذاب سخت و دردآور آتش دوزخ نجات میبخشد.
﴿وَمَن لَّا یُجِبۡ دَاعِیَ ٱللَّهِ فَلَیۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَیۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءُۚ أُوْلَٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ ٣٢﴾.
هر که دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را اجابت نکند و از او پیروی ننماید، نمیتواند در روی زمین از نزد خداوند عزوجل بگریزد، پروردگار را از اینکه عذابش نکند ناتوان ساخته نمیتواند، غیر از حقتعالی کسی را نمییابد که او را یاری کند و عذاب را از او دفع نماید. کسانی که دعوتگر حقتعالی را نپذیرند بسیار از حق و راهیابی به دور خواهند بود.
﴿أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَلَمۡ یَعۡیَ بِخَلۡقِهِنَّ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّهُۥ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٣٣﴾.
آیا قدرت و عظمت خداوند عزوجل را ندانستهاند و نمیدانند که فقط او آسمانها و زمین را آفریده است، از آفرینش آنها ناتوان نشده و مشقّت و دشواری به او نرسیده است؟ او به زندهساختن مردگان از قبرها و بیرونساختنشان برای حساب در پیشگاه خویش تواناست. آری! این کار بر کسی که هیچ کاری بر او بزرگ نیست و هیچ امری او را ناتوان ساخته نمیتواند سهل و آسان است. به راستی او به هر چیزی تواناست و هرچه را اراده کند انجام میدهد.
﴿وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۖ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ ٣٤﴾.
کافران در روز قیامت به آتش دوزخ عرضه میشوند و برایشان گفته میشوند: آیا عذابی که بدان وعده داده شدید و هم اکنون آن را مشاهده میکنید حق نیست؟ آنان میگویند: آری پروردگارا! این عذاب حق است. برای آنان گفته میشوند: اکنون از آن بچشید و به آتشی که در دنیا از آن انکار میکردید بپیوندید.
﴿فَٱصۡبِرۡ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ وَلَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡۚ کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَ مَا یُوعَدُونَ لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّن نَّهَارِۢۚ بَلَٰغٞۚ فَهَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٣٥﴾.
ای پیامبر! در برابر اذیت کافران و تکذیب بدکاران، مانند پیامبران اولو العزم چون نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلامکه تو نیز از جملۀشان هستی صبر و استقامت نما و در نزول عذاب بر کافران قومت عجله مکن؛ زیرا اگر عذاب بر آنان فرودآید و مشاهدهاش کنند، از کوتاهی عمرها میپندارند که گویا بیش از یک لحظه از روز را زندگی نکردند. قرآن پیامی برای همه جهانیان است و تنها کسانی به عذاب خداوند عزوجل هلاک میشوند که با انکار از یگانگی حقتعالی از محدودۀ طاعتش بیرون شوند.
مدنی است؛ ترتیب آن 47؛ شمار آیات آن 38
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ أَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ ١﴾
کسانی که از یگانگی خداوند عزوجل انکار کردند و مردم را از عبادت اوتعالی باز داشتند، حقتعالی پاداش اعمال آنان را نابود و باطل ساخته است؛ چنانکه دیگر نفعی ندارد، بلکه به سبب آن اعمال عذابشان میکند.
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٖ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ کَفَّرَ عَنۡهُمۡ سَیَِّٔاتِهِمۡ وَأَصۡلَحَ بَالَهُمۡ ٢﴾.
آنانکه با ایمان به الله تعالی و رسولش از اوامر الهی اطاعت میکنند و از گناهان اجتناب مینمایند و نیز کسانی که به قرآن عظیم –که حق است و در آن شکّی وجود ندارد- تصدیق داشته به احکامش عمل مینماید، خداوند عزوجل گناهانشان را میپوشاند و ایشان را مورد عفو قرار میدهد، مؤاخذۀشان نمیکند و احوالشان را در دنیا و آخرت نیکو میسازد، دلهایشان را برای قبول حق میگشاید و تصرّف در شؤون حیاتشان را به دست دارد.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡبَٰطِلَ وَأَنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡحَقَّ مِن رَّبِّهِمۡۚ کَذَٰلِکَ یَضۡرِبُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ أَمۡثَٰلَهُمۡ ٣﴾.
گمراهی کافران و هدایت ابرار بدان سبب است که کافران از شیطان پیروی کردند، امّا ابرار از خداوند رحمن و از سردار فرزندان عدنان محمّد صلی الله علیه و آله و سلم اطاعت نمودند. همچنان که الله عزوجل احوال کفّار و ابرار را به تفصیل بیان داشته، به منظور رفع اشتباهات و بیان مناسبت هرکدام از اهل هدایت و ضلالت، برای بندگانش مثالهایی را ارائه مینماید.
﴿فَإِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَضَرۡبَ ٱلرِّقَابِ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَثۡخَنتُمُوهُمۡ فَشُدُّواْ ٱلۡوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّۢا بَعۡدُ وَإِمَّا فِدَآءً حَتَّىٰ تَضَعَ ٱلۡحَرۡبُ أَوۡزَارَهَاۚ ذَٰلِکَۖ وَلَوۡ یَشَآءُ ٱللَّهُ لَٱنتَصَرَ مِنۡهُمۡ وَلَٰکِن لِّیَبۡلُوَاْ بَعۡضَکُم بِبَعۡضٖۗ وَٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٤﴾.
ای مؤمنان! آنگاه که با کافران در میدان معرکه روبرو شدید، در جنک با آنان جدّیت داشته باشید و با شمشیرهایتان گردنهای آنان را هدف قرار دهید. آنگاه که آنان را زیاد به قتل رساندید و نیرو و شوکتشان ضعیف و نابود شد اسیران را محکم ببندید. بعد از آن یا به اسیران منّت گذارید و بدون عوض آنان را رها سازید، یا در برابر اسیرانجنگی، مال یا اسیران مسلمانی را فدیه بگیرید و بدین طریقه تا جنگ به نهایت رسد ثابت باشید. این حکم الهی در ابتلای مؤمنان به کافران و احکام جنگ با آنان است که خداوند عزوجل مشروع ساخته است. اگر الله تعالی اراده میداشت کافران را بدون جنگ مؤمنان، مغلوب میساخت و بر آنان قهر مینمود، اما جنک با کافران را بر مؤمنان فرض کرد و جهاد را مشروع ساخت تا راستگوی از دروغگوی بازشناخته شود، از میان مؤمنان شهیدانی را برگزیند، بداند که جه کسی دینش را یاری میکند، سنّت مدافعه تحقّق و کمال باید از جملۀ بندگانش یاورانی را برای دینش برگزیند. هر که در راه خدای بزرگ و بلندبردن دینش کشته شود، پاداش وی در نزد الله عزوجل محفوظ است و مزدش را ضایع نمیکند.
﴿سَیَهۡدِیهِمۡ وَیُصۡلِحُ بَالَهُمۡ ٥﴾.
به زودی مؤمنان را به سوی عملی که وی را خوشنود سازد و ایشان را به هر کار خیری توفیق بخشد رهنمایی میکند و نیز گفتار، کردار و احوالشان را صلاح میبخشد تا در دنیا و آخرت سعادتمند باشند.
﴿وَیُدۡخِلُهُمُ ٱلۡجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمۡ ٦﴾.
و کسانی را که در راهش جهاد کنند به بهشت پر از نعمت داخل میکند؛ به بهشتی که آن را به وسیلۀ وحی برایشان بیان و معرفی داشته و ایشان را به جایگاههایی که در آن داخل میشوند آشنا ساخته است.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ یَنصُرۡکُمۡ وَیُثَبِّتۡ أَقۡدَامَکُمۡ ٧﴾.
ای کسانی که به خدا و رسولش ایمان دارید، اگر خداوند عزوجل را با اطاعت از اوامرش، متابعت پیامبرش، عمل به شریعتش و جهاد در راهش با نفس، مال، زبان، قلم و دیگر روشها یاری کنید، الله عزوجل شما را بر دشمنانتان یاری کرده عزّت میبخشد و با فرودآوردن آرامش و ثبات، شما را در جنگ ثابتقدم میسازد و آنگاه از جنگ نمیگریزید.
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَتَعۡسٗا لَّهُمۡ وَأَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٨﴾.
اما هلاکت و خشم خدا بر کافران باد! الله عزوجل آنان را عذاب میکند و پاداش اعمال آنان را باطل میسازد.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَرِهُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٩﴾.
چون کافران وحی خداوند عزوجل را که در کتاب الهی و سنّت رسولش جلوهگر است بد شمردند، به تکذیبش پرداختند و از آن روگشتاندند خداوند متعال پاداش اعمال آنان را باطل ساخت؛ زیرا با اخلاص، متابعت و ایمان همراه نبوده است.
﴿۞أَفَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ دَمَّرَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمۡۖ وَلِلۡکَٰفِرِینَ أَمۡثَٰلُهَا ١٠﴾.
آیا کافران در اطراف روی زمین سفر نکردند تا آثار گذشتگان را مشاهده کنند، به عذاب و نابودی اهل آن استدلال جویند و از آنها پند بگیرند؟ واقعاً خداوند عزوجل مساکن کافران را خراب ساخته و برای هر کافری که به کفرش ادامه دهد از جانب پروردگار همچنین جزایی مقرّر داشته میشوند؛ یعنی که جزا همگون است.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَى ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَأَنَّ ٱلۡکَٰفِرِینَ لَا مَوۡلَىٰ لَهُمۡ ١١﴾.
اینکه الله تعالی دوستان مؤمنش را یاری کرده و برایشان نعمت، قدرت و کرامت بخشیده، اما بر عکس دشمنان کافرش را به شکست و خواری مواجه ساخته و به عذاب آتش دوزخ گرفتار ساخته بدان سبب است که اوتعالی ولی و ناصر مؤمنان است، اما کافران ولیی ندارند که به امور آنان رسیدگی کند و یاری کنندهای ندارند که عذاب را از آنان دفع نماید.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ یُدۡخِلُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یَتَمَتَّعُونَ وَیَأۡکُلُونَ کَمَا تَأۡکُلُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ وَٱلنَّارُ مَثۡوٗى لَّهُمۡ ١٢﴾.
هر آینه خداوند متعال مؤمنان نیکوکار را که با انجام طاعات الهی از نافرمانیاش اجتناب میورزند به بهشتهایی داخل میکند که از زیر سراها، کاخها و درختهای آن جویها جریان دارد و این پاداش اعمال نیکشان است. اما صفت کافران مانند چارپایان است که از دنیا بهره میگیرند و میخورند، عمل نیک و مقصد شایستهای ندارند، بلکه همّتهای آنان در شهوات و لذایذ خلاصه میشوند. در نتیجه آتش دوزخ جایگاه آنان است که در آن همیشه میمانند.
﴿وَکَأَیِّن مِّن قَرۡیَةٍ هِیَ أَشَدُّ قُوَّةٗ مِّن قَرۡیَتِکَ ٱلَّتِیٓ أَخۡرَجَتۡکَ أَهۡلَکۡنَٰهُمۡ فَلَا نَاصِرَ لَهُمۡ ١٣﴾.
قریههای بسیاری در دورهای پیشین وجود داشتند که اهل آنها از اهل مکه سرزمین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که ایشان را از آن بیرون کردند، از نیرو و امکانات بیشتری برخوردار بودند، امّا خداوند بزرگ آن قریهها را به هلاکت رساند و خراب کرد و کسی را نیافتند که عذاب را از آنان دفع نماید.
﴿أَفَمَن کَانَ عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ کَمَن زُیِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُم ١٤﴾.
آیا کسی که برهان و دلیل واضح و آشکاری از جانب خداوند سبحان داشته باشد، یعنی الله عزوجل را با بینشی عبادت نموده از نواهیاش پرهیز کند، مانند کسی است که شیطان، اعمال بد را در نظرش نیکو جلوه دهد، از نفس امّاره و خواهشهای گمراه کنندهاش اطاعت نماید، با شرک آوردن و ارتکاب گناهان به خدا عصیان ورزد و هیچ دلیل و برهانی برای اعمالش نداشته باشد؟ این دو کس باهم برابر نیستند.
﴿مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِی وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۖ فِیهَآ أَنۡهَٰرٞ مِّن مَّآءٍ غَیۡرِ ءَاسِنٖ وَأَنۡهَٰرٞ مِّن لَّبَنٖ لَّمۡ یَتَغَیَّرۡ طَعۡمُهُۥ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ خَمۡرٖ لَّذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِینَ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ عَسَلٖ مُّصَفّٗىۖ وَلَهُمۡ فِیهَا مِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ وَمَغۡفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِمۡۖ کَمَنۡ هُوَ خَٰلِدٞ فِی ٱلنَّارِ وَسُقُواْ مَآءً حَمِیمٗا فَقَطَّعَ أَمۡعَآءَهُمۡ ١٥﴾.
صفت بهشتی که خداوند عزوجل برای بندگان ابرار پرهیزگارش وعده کرده چنان است که جویهای آب زلال و خوشگواری در آن جاری است که با دیرماندن تغییر نمییابد، جویهای شیر صاف و لذیذی دارد که مزهاش تغییر ناپذیر است، جویهای از شراب طهور در آن موجود است که نوشیدنش دردسری ندارد و نشهآور نیست، دارای جویهای از عسل است که با پاکیزهگی از خار و خاشاک مزّۀ نیکو و نفع کامل دارد. برعلاوه برای ابرار در بهشت تمام انواع میوهها و غذاها میسّر است و بالاتر از همه آمرزش و عفو گناهانشان از جانب خداوند بزرگ است. آیا کسانی که با برخورداری از نعمتها حالشان چنین باشد، مانند کسانیاند که در آتش دوزخ ماندگار باشند، از آن بیرون آمده نتوانند، و از آبی نوشانده شوند که به نهایت درجه داغ است، چنانکه وقتی در شکمهای آنان استقرار یابد از شدّت حرارتش رودههای آنان را قطع نماید؟ مُسلّماً برابر نیستند.
﴿وَمِنۡهُم مَّن یَسۡتَمِعُ إِلَیۡکَ حَتَّىٰٓ إِذَا خَرَجُواْ مِنۡ عِندِکَ قَالُواْ لِلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مَاذَا قَالَ ءَانِفًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡ ١٦﴾.
ای پیامبر! شماری از منافقان بدون فهم و دانش و بدون قبول و پذیرش به سخنانت گوش میدهند، در حالی که از ایمان روگرداناند و به وحی ارزشی قایل نیستند به اندازهای که چون از مجلست بیرون میروند برای اشخاصی از اهل علم و دیانت که در مجلس حاضر بودند به گونۀ تمسخر میگویند: اندکی پیشتر محمّد چه گفت؟ خداوند عزوجل در دلهای این گروه به سبب نفاقی که دارند مُهر نهاده از آنرو چیزی را نمیدانند و به حافظه ندارند، بلکه براساس خواهشهای نفسانی خود از کفر و فسق پیروی میکنند.
﴿وَٱلَّذِینَ ٱهۡتَدَوۡاْ زَادَهُمۡ هُدٗى وَءَاتَىٰهُمۡ تَقۡوَىٰهُمۡ ١٧﴾.
امّا کسانی که با رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هدایت شدند و از نوری که بر او نازل شده پیروی کردند، خداوند عزوجل هدایتشان را مزید میسازد؛ یعنی پاداش اعمالنیکو، توفیق نیکیهای دیگر است. حقتعالی توفیق به اعمال نیک و خصایل پسندیده را برایشان عنایت میکند و انجام اعمال صالح و ترک منکرات را برایشان آسان میگرداند.
﴿فَهَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّا ٱلسَّاعَةَ أَن تَأۡتِیَهُم بَغۡتَةٗۖ فَقَدۡ جَآءَ أَشۡرَاطُهَاۚ فَأَنَّىٰ لَهُمۡ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ ذِکۡرَىٰهُمۡ ١٨﴾.
کافران جز روز قیامت را که الله تعالی برای آنان وعده داده انتظار نمیکشند. اما قیامت به طور ناگهانی چنان میآید که آنان در غرور به سر میبرند و هیچ آگاهی ندارند. آری! نشانههای قیامت آمده، ولی آنان با ایمان و توبه بدان آمادگی نگرفتند، اکنون که به طور ناگهانی فرا رسید و وقت توبه و ایمان گذشت چگونه پندپذیری ممکن است؟
﴿فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِکَ وَلِلۡمُؤۡمِنِینَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۗ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ مُتَقَلَّبَکُمۡ وَمَثۡوَىٰکُمۡ ١٩﴾.
ای پیامبر! بدان که جز الله عزوجل هیچ کسی سزاوار پرستش نیست و برای اوتعالی شریکی وجود ندارد. برای گناهان خود و همچنان برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه. خداوند به حرکات شما در انجام اعمال روزانه و به استقرار شبانۀتان که به منظور استراحت از کارها صورت میگیرد داناست.
این آیه مفاهیم ارزشمند توحید و استغفار، و علم و عمل را در خود جمعکرده است.
﴿وَیَقُولُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَوۡلَا نُزِّلَتۡ سُورَةٞۖ فَإِذَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ مُّحۡکَمَةٞ وَذُکِرَ فِیهَا ٱلۡقِتَالُ رَأَیۡتَ ٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٞ یَنظُرُونَ إِلَیۡکَ نَظَرَ ٱلۡمَغۡشِیِّ عَلَیۡهِ مِنَ ٱلۡمَوۡتِۖ فَأَوۡلَىٰ لَهُمۡ ٢٠﴾.
کسانی که به الله عزوجل و رسولش ایمان دارند میگویند: چرا خداوند عزوجل به پیامبرش سورهای از قرآن را نازل نمیکند که ما را به جنگ با کافران دستور دهد. اما ای پیامبر! آنگاه که پروردگار سبحان با فرود آوردن سورۀ مُحکمی اموری را بر بندگانش فرض کرد و در ضمن آن احکام جهاد را ذکر فرمود، کسانی را که در دلهای آنان مرض نفاق، شکّ، تردید و تکذیب وجود دارد دیدی که به جانبت نظر میکنند؛ مانند کسی که از ترس مرگ و دشواری هولناکی بر او بیهوشی آمده باشد. این در حالی است که پذیرش دعوت خداوند عزوجل و رسولش بر منافقان بهتر و واجبتر است.
﴿طَاعَةٞ وَقَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞۚ فَإِذَا عَزَمَ ٱلۡأَمۡرُ فَلَوۡ صَدَقُواْ ٱللَّهَ لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۡ ٢١﴾.
برای منافقان سزاوارتر این بود که اطاعت خداوند عزوجل را در پیش گیرند، از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی نمایند و سخن حقّی را بگویند که با کتاب و سنّت موافق باشد. در آن هنگام که جنگ با کافران واجب شد و حقتعالی بندگان مؤمنش را بدان امر نمود، اگر منافقان با پذیرش امر پروردگار به تصدیق اوتعالی میپرداختند و به آنچه دوست داشت شتاب میورزیدند، این کار در دنیا و آخرت برای آنان از مخالفت فرمان الهی و ترک جهاد بهتر بود.
﴿فَهَلۡ عَسَیۡتُمۡ إِن تَوَلَّیۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَکُمۡ ٢٢﴾.
شاید شما از عمل به کتاب و سنّت رو گردانید، در روی زمین خدا را نافرمانی خواهید کرد و با ادامه با کفر، ریختن خونها و قطع صلۀ رحم از حدودش تجاوز خواهید نمود.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فَأَصَمَّهُمۡ وَأَعۡمَىٰٓ أَبۡصَٰرَهُمۡ ٢٣﴾.
هر که چنین اعمالی را انجام دهد، در جملۀ کسانی است که خداوند آنان را از رحمتش دور میسازد؛ یعنی گوشهای آنان را ناشنوا و چشمهای آنان را از دیدن حجّتهای واضح و دلایل نافع نابینا مینماید؛ طوری که در گمراهی و سرکشی به سر برند.
﴿أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَآ ٢٤﴾.
آیا منافقان در قرآن نمیاندیشند تا به احکامش سودمند شوند، از نصایحش بهره گیرند و براهینش را درک نمایند؟ بلکه دلهای آنان قفل شده و بسته است؛ چنانکه با عدم قبول حق از آن فایدهمند نمیشوند و نور ایمان را در نمییابند.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ٱرۡتَدُّواْ عَلَىٰٓ أَدۡبَٰرِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ ٱلۡهُدَى ٱلشَّیۡطَٰنُ سَوَّلَ لَهُمۡ وَأَمۡلَىٰ لَهُمۡ ٢٥﴾.
کسانی که بعد از ایمانآوردن و ظهور حق، پس از بیان دلایل و وضوح هدایت مرتد شدند و با تکذیب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به تعقیب خویش برگشتند، شیطان اعمال بد را در نظر آنان زینت داده، آرزوهای آنان را طولانی ساخته و به طول بقا امیدوارشان داشته است.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ قَالُواْ لِلَّذِینَ کَرِهُواْ مَا نَزَّلَ ٱللَّهُ سَنُطِیعُکُمۡ فِی بَعۡضِ ٱلۡأَمۡرِۖ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ إِسۡرَارَهُمۡ ٢٦﴾.
زینتدهی و ترغیب به آرزوها از طرف شیطان بدین سبب است که آنان از روی حسد و بغاوت برای یهودیان که وحی الهی بر پیامبرش برای آنان ناخوشایند بود گفتند: ما با شما در معصیت خدا و رسولش که ما را بدان فرامیخوانید موافقت خواهیم کرد. امّا الله تعالی تکذیب و تدبیر پوشیدۀ آنان را میداند.
در این آیه از طاعت غیر حقتعالی در کاری که معصیت اوتعالی را لازم داشته باشد نهی صورت گرفته است.
﴿فَکَیۡفَ إِذَا تَوَفَّتۡهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ ٢٧﴾.
پس حال منافقان در سختیهای مرگ چگونه خواهد بود؛ آنگاه که فرشتگان ارواح آنان را قبض کنند و بر رویها و پشتهای آنان بزنند.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمُ ٱتَّبَعُواْ مَآ أَسۡخَطَ ٱللَّهَ وَکَرِهُواْ رِضۡوَٰنَهُۥ فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٢٨﴾.
عذابی که اکنون بدان گرفتار شدهاند بدان سبب است که با متابعت شیطان و مخالفت امر خداوند عزوجل خشم اوتعالی را برای خود خواستار شدند و از اموری چون ایمان و اعمال صالح که حقتعالی را خوشنود مینماید و جهاد در راه حق از آن جمله است دوری گزیدند. در نتیجه پروردگار مزد اعمال صدقه، نیکی و صلۀ رحمشان را باطل نمود و پاداش آن را نابود ساخت.
﴿أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن یُخۡرِجَ ٱللَّهُ أَضۡغَٰنَهُمۡ ٢٩﴾.
آیا منافقان میپندارند که خداوند عزوجل حسد و کینهای را که با اسلام و مسلمانان دارند برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مؤمنان کشف و آشکار نمیسازد؟ اینچنین نیست، بلکه اوتعالی تواناست که مؤمنان را از منافقان متمایز سازد.
﴿وَلَوۡ نَشَآءُ لَأَرَیۡنَٰکَهُمۡ فَلَعَرَفۡتَهُم بِسِیمَٰهُمۡۚ وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِی لَحۡنِ ٱلۡقَوۡلِۚ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ أَعۡمَٰلَکُمۡ ٣٠﴾.
ای پیامبر! اگر خداوند عزوجل اراده کند منافقان را به گونۀ مشخّص با نشانههای موجودۀ آنان برایت معرفی مینماید، آنگاه تو آنان را میشناسی و با آنچه میگویند و آشکار است بر احوال واقعی آنان استدلال مینماید، تا مقاصد آنان را دریابی. الله تعالی تمام اعمال خیر و شرّ بندگان را میداند و آنان را مطابقش مجازات میکند.
﴿وَلَنَبۡلُوَنَّکُمۡ حَتَّىٰ نَعۡلَمَ ٱلۡمُجَٰهِدِینَ مِنکُمۡ وَٱلصَّٰبِرِینَ وَنَبۡلُوَاْ أَخۡبَارَکُمۡ ٣١﴾.
ای مؤمنان! خداوند عزوجل شما را با فرضیت جهاد با کافران آزمایش مینماید تا کسانی که در جهاد راستی و استقامت کنند آشکار شوند و به زودی الله تعالی گفتار و کردار شما را با دشواریها و ستختیهایی که بر شما مقدّر کرده امتحان مینماید تا راستگویان از دروغگویان متمایز شوند.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ وَشَآقُّواْ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ ٱلۡهُدَىٰ لَن یَضُرُّواْ ٱللَّهَ شَیۡٔٗا وَسَیُحۡبِطُ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٣٢﴾.
کسانی که با انکار از توحید باریتعالی مردم را از ایمان باز داشتند و با دوستان خداوند عزوجل به جنگ پرداختند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تکذیب کردند و بعد از آنکه براهین راستینی برای اثبات رسالتش برای آنان آشکار شد با وی به ستیزه برخواستند، هرگز به اسلام ضرری رسانده نمیتوانند و قطعاً خداوند بزرگ پاداش اعمالی را که در دنیا انجام دادهاند نابود میسازد؛ زیرا در اعمال خود اخلاص نداشتند.
﴿۞یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَلَا تُبۡطِلُوٓاْ أَعۡمَٰلَکُمۡ ٣٣﴾.
ای مؤمنان! با انجام اوامر، اجتناب از معاصی و پیروی از شریعت، از خداوند عزوجل و رسولش اطاعت نمایید و با شرک و ریا پاداش اعمالتان را باطل نسازید.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ ثُمَّ مَاتُواْ وَهُمۡ کُفَّارٞ فَلَن یَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡ ٣٤﴾.
هر آینه کسانی که به خداوند عزوجل کافر شدند، پیامبر را تکذیب نمودند، مردم را از داخلشدن در اسلام باز داشتند و بعد از آن با ادامه بر کفر خویش مردند، اوتعالی هرگز گناهان آنان را نمیآمرزد، مجازاتشان مینماید و در آتش دوزخ عذاب میشوند.
﴿فَلَا تَهِنُواْ وَتَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱلسَّلۡمِ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ وَٱللَّهُ مَعَکُمۡ وَلَن یَتِرَکُمۡ أَعۡمَٰلَکُمۡ ٣٥﴾.
پس ای مؤمنان! از جهاد و ناتوان نباشید و با دشمنان الله عزوجل مصالحه و مسالمت را در پیش نگیرید، شما از آنان بلندتر، غالبتر و نیرومندتر هستید؛ زیرا خداوند عزوجل با شماست و کسی که اوتعالی با وی باشد، پیروزی همپیمان او، سرانجام نیکو از آن او و توفیق همراه اوست. آنگاه حقتعالی هرگز پاداش اعمالتان را نابود نمیکند و مزد شما را کم نمیسازد.
﴿إِنَّمَا ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا لَعِبٞ وَلَهۡوٞۚ وَإِن تُؤۡمِنُواْ وَتَتَّقُواْ یُؤۡتِکُمۡ أُجُورَکُمۡ وَلَا یَسَۡٔلۡکُمۡ أَمۡوَٰلَکُمۡ ٣٦﴾.
یقیناً زندگی دنیا لهو و بازیچهای است که انسان را از طاعات الهی به خود مشغول میسازد، از اعمال نیکو بازمیدارد و با مظاهرش فریب میدهد. امّا اگر به خداوند عزوجل و رسولش ایمان آورید و با انجام طاعات و پرهیز از نواهی پرهیزگاری کنید، به طور قطع پاداش اعمال نیکتان را با انواع بخششها چون محبّت، قبول اعمال، ذکر خیر، نجات از دوزخ و رسیدن به بهشت عطا مینماید. پروردگار متعال انفاق تمام اموالتان را از شما نخواسته، بلکه فرمان داده که بخشی از مال خویش را به منظور تزکیۀ نفسها و مالهایتان به عنوان صدقه جدا نمایید.
﴿إِن یَسَۡٔلۡکُمُوهَا فَیُحۡفِکُمۡ تَبۡخَلُواْ وَیُخۡرِجۡ أَضۡغَٰنَکُمۡ ٣٧﴾.
اگر خداوند عزوجل به انفاق تمام مالهایتان دستور دهد، انجام چنین کاری بر شما دشواری میآید، در انفاقش بخالت میورزد و از مصرفش خودداری میکنید. در نتیجه آنگاه که حقتعالی شما را به صدقهکردن چیزی که بر شما دشوار آید فرمان دهد بخالت دلهایتان آشکاری میشوند.
﴿هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ تُدۡعَوۡنَ لِتُنفِقُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَمِنکُم مَّن یَبۡخَلُۖ وَمَن یَبۡخَلۡ فَإِنَّمَا یَبۡخَلُ عَن نَّفۡسِهِۦۚ وَٱللَّهُ ٱلۡغَنِیُّ وَأَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُۚ وَإِن تَتَوَلَّوۡاْ یَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَیۡرَکُمۡ ثُمَّ لَا یَکُونُوٓاْ أَمۡثَٰلَکُم ٣٨﴾.
ای مؤمنان! شما فراخوانده میشوید تا در راه خدا برای اعلای شریعت و یاری دین خدا انفاق کنید، امّا بعضی از شما در صدقه بخالت میورزد. هر که به انفاق در راه اوتعالی بخالت کند، با محروم ساختن خود از مزد و پاداش بر خویشتن بخالت ورزیده است. الله عزوجل از بندگانش بینیاز است و احتیاجی به نفقاتشان ندارد؛ زیرا وی ایشان را آفریده و روزی داده است و بندگان در حقیقت به او نیازمند میباشند. ای مؤمنان! اگر از ایمان و جهاد در راه خداوند عزوجل رو گردانید، شما را عذاب میکند و قوم با ایمان دیگری را میآورند که دینش را یاری کنند و بعد از آن همانند شما از ایمان و جهاد رو نگردانند، بلکه با ایمان و انجام جهاد از خدا و رسولش اطاعت نمایند.
مدنی است؛ ترتیب آن 48؛ شمار آیات آن 29
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿إِنَّا فَتَحۡنَا لَکَ فَتۡحٗا مُّبِینٗا ١﴾.
ای پیامبر! به راستی که خداوند عزوجل پیروزی آشکار و بزرگی را برایت عطا نمود؛ پیروزی که به وسیلۀ آن تو را بر دشمنانت نصرت داد، در روی زمین قدرتمند ساخت، عزّت و غلبه بخشید و قدر و منزلت تو را بالا برد.
مراد از این پیروزی صلح حدیبیه است؛ زیرا که راه را برای فتح مکه و پیروزیهای بعد از آن به وجود آورد و سبب شد تا مردم دستهدسته به دین اسلام داخل شوند.
﴿لِّیَغۡفِرَ لَکَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنۢبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَیۡکَ وَیَهۡدِیَکَ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِیمٗا ٢﴾.
ای پیامبر! خداوند عزوجل این پیروزی بزرگ را برایت عطا فرمود تا سبب آمرزش گناهان گذشته و آیندهات باشد. بدینگونه که شمار زیادی مسلمان شدند، جهاد و به عبادت حقتعالی پرداختند و از اثر آن برای تو نیز پاداش و آمرزش به دست آمد؛ زیرا تو آنان را به سوی خیر و ایمان دلالت نمودی و حقتعالی به اندازۀ مزدهای پیروانت برای تو هم پاداش بخشید. همچنان تو در برابر مشقّت اذیت کافران و جهاد و دعوت، صبر و استقامت ورزیدی که این عمل کفّارۀ همه گناهانت گردید. الله با این پیروزی نعمتش را بر تو کامل ساخت؛ بدینگونه که نصرتش را برایت ارزانی داشت، دینت را غلبه بخشید، دشمنانت را سرکوب کرد و تو را برای رفتن در راه مستقیم که به رضای الهی و بهشتش وصل میگرداند توفیق بخشید.
﴿وَیَنصُرَکَ ٱللَّهُ نَصۡرًا عَزِیزًا ٣﴾.
خداوند عزوجل با این فتح و پیروزی برایت و عزّت بخشید، چنانکه نزدیکان هیبت و شکوه تو را احساس میکنند، دشمنان از تو میهراسند و این امر اعلای دین خدا را برایت ممکن ساخت.
﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ ٱلسَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ لِیَزۡدَادُوٓاْ إِیمَٰنٗا مَّعَ إِیمَٰنِهِمۡۗ وَلِلَّهِ جُنُودُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا ٤﴾.
الله عزوجل خداوندی است که آرامش را در دلهای مؤمنان فرودآورد تا از اثر آن به یاری وی اعتماد کنند و به وعدهاش دل بندند، در محنتها ثابت بمانند و در مواقف ابتلا صداقت پیشه شوند و یقین در دین و رسوخ در تصدیق به پروردگار و پیامبرش را در دل زیاده سازند. لشکریان آسمانها و زمین تحت فرمان پروردگار هستند و اوتعالی از دوستانش هر که را بخواهد نصرت میبخشد، از دشمنانش هر که را بخواهد خوار میسازد و در این امر به یاری کسی از مردم نیازی نیست. امّا جهاد در برابر کافران را فرض کرده تا مؤمنان را امتحان کند، شهیدانی را برگزیند و دلهای پرهیزگاران را در هنگام روبرو شدن با دشمنان بیازماید. خداوند عزوجل به مصلحت بندگان داناست و به اموری که در دنیا و آخرت مقدّر کرده باحکمت است.
﴿لِّیُدۡخِلَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَا وَیُکَفِّرَ عَنۡهُمۡ سَیَِّٔاتِهِمۡۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عِندَ ٱللَّهِ فَوۡزًا عَظِیمٗا ٥﴾.
برای اینکه خداوند عزوجل مردان و زنان با ایمان را در باغهایی در بهشت داخل سازد که از زیر منازل، کاخها و درختهای آن جویها جاری است. ایشان در بهشت همیشه و جاودان ماندگاراند، نه میمیرند و نه از آن بیرون میشوند. حقتعالی خطاهایشان را مورد عفو قرار میدهد و عذابشان نمیکند. این پاداش الهی نجاتی از هر دشواری و دستیابی به هر امر دوست داشتنی است.
﴿وَیُعَذِّبَ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ وَٱلۡمُشۡرِکَٰتِ ٱلظَّآنِّینَ بِٱللَّهِ ظَنَّ ٱلسَّوۡءِۚ عَلَیۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِۖ وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمۡ وَلَعَنَهُمۡ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرٗا ٦﴾.
همچنان تا اینکه خداوند عزوجل مردان و زنان منافق و مشرک را عذاب نماید؛ آنان را که حقتعالی بدگمان بودند و پنداشتند که دوستانش را بر دشمنانش پیروزی نمیبخشد و فوز و فلاحی را که برایشان وعده کرده عملی نمیکند. در نتیجه خواری و هلاکت، با ذلّت و بیچارگی بر آنان مسلّط میشوند، حقتعالی بر آنان خشم مینماید و از رحمت و بهشت خویش دورشان میسازد، آتش برافروختهای را برای آنان مهیّا کرده که در آن میسوزند و همیشه میباشند.
﴿وَلِلَّهِ جُنُودُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا ٧﴾.
لشکریان آسمانها و زمین تحت فرمان خداوند عزوجل قرار دارند و به وسیلۀشان هرکدام از بندگانش را که اراده کند یاری میبخشد. الله تعالی در انتقام و سلطۀ خویش غالب و در آفرینش و صُنع، و تدبیر و شریعتش باحکمت است.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰکَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِیرٗا ٨﴾.
ای پیامبر! یقیناً پروردگار منّان تو را با تبلیغ شریعتش گواهی بر این امّت فرستاده تا حجّت را بر ایشان اقامه نمایی، دلایل را بیان داری، مطیعان را به بهشت مژده دهی و عصیانگران را از آتش دوزخ برحذر داری.
﴿لِّتُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُۚ وَتُسَبِّحُوهُ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلًا ٩﴾.
بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از جانب الله عزوجل برای آن است که بندگان نیکوکار به رسالتش ایمان آورند، خداوند بزرگ را با نصرت دینش در روی زمین یاری کنند، با عمل به طاعات و ترک معصیتش تعظیم نمایند و او را در بامدادان و هنگام عصر به پاکی یاد کنند.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ ٱللَّهَ یَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَیۡدِیهِمۡۚ فَمَن نَّکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِمَا عَٰهَدَ عَلَیۡهُ ٱللَّهَ فَسَیُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا ١٠﴾.
ای پیامبر! به راستی مؤمنانی که با تو در حدیبیه برای جنگ با کافران بیعت کردند، گویا با خداوند عزوجل بیعت نمودند و با اوتعالی بر یاری دین و دریافت خوشنودی و رحمتش پیمان بستند. دست الله تعالی بالای دستهایشان است؛ یعنی او با علم، نصرت و رعایت خویش با ایشان است و سخنانشان را میشنود، اعمالشان را میبیند و به رازهای دلهایشان آکاه است. کسی که به مواد بیعتش چون راستی، استقامت و جهاد در راه خدا صداقت و وفاداری کند، پروردگار منّان برای او پاداش بزرگی را عطا مینماید که بهرهمندی به بهشت و نجات از دوزخ از آن جمله است.
در این آیه اثبات درستی برای خداوند عزوجل به گونهای که سزاوار جلال اوست بیان شده است.
﴿سَیَقُولُ لَکَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ شَغَلَتۡنَآ أَمۡوَٰلُنَا وَأَهۡلُونَا فَٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَاۚ یَقُولُونَ بِأَلۡسِنَتِهِم مَّا لَیۡسَ فِی قُلُوبِهِمۡۚ قُلۡ فَمَن یَمۡلِکُ لَکُم مِّنَ ٱللَّهِ شَیًۡٔا إِنۡ أَرَادَ بِکُمۡ ضَرًّا أَوۡ أَرَادَ بِکُمۡ نَفۡعَۢاۚ بَلۡ کَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرَۢا١١﴾.
ای پیامبر! اگر از متخلّفان جهاد سبب تخلّف را جویا شوی برایت میگویند: مالها و خانوادههایمان یعنی زنان و کودکان ما را مصروف ساخت و از خداوند عزوجل بخواه ما را مورد عفو خویش قرار دهد. این سخن را فقط به زبانهای خود میگویند و واقعیت دلهای آنان چنین نیست؛ یعنی بر خلاف رازدلهای خود سخن میگویند. ای پیامبر! برای آنان بگو: هیچکس توان ندارد خیر و خوبیی را که الله عزوجل برایش مقدّر کرده از خود بگرداند، یا شرّ و ناخوشایندیی را که بر او مقدّر کرده باشد از خود دفع نماید. واقعیت مطابق پندار شما نیست که خداوند عزوجل به رازهای دلهای شما آگاه نباشد، بلکه او به چیزهای پنهان و آشکار داناست، هیچ امر پوشیدهای از او مخفی نمیباشد و قطعاً شما را به اعمالی که انجام دادید مورد محاسبه قرار میدهد.
﴿بَلۡ ظَنَنتُمۡ أَن لَّن یَنقَلِبَ ٱلرَّسُولُ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِلَىٰٓ أَهۡلِیهِمۡ أَبَدٗا وَزُیِّنَ ذَٰلِکَ فِی قُلُوبِکُمۡ وَظَنَنتُمۡ ظَنَّ ٱلسَّوۡءِ وَکُنتُمۡ قَوۡمَۢا بُورٗا ١٢﴾.
عذر شما درست نیست که مالها و خانوادههایتان شما را از بیرونشدن در جهاد همراه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بازداشته باشد، بلکه در واقع شما پنداشتید که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و همراهان مؤمنش هرگز به خانوادهایشان برنمیگردد و به زودی هلاک خواهند شد. شیطان این گمان را در دلهایتان نیکو جلوه داد، بدان باور کردید و بدترین گمان را به خداوند نمودید که گویا اوتعالی پیامبرش را یاری نمیکند، شریعتش را بلند نمیبرد و دینش را عزّت نمیبخشد. شما قوم زیانکار و سستعنصری هستید که خیر و شایستگی در شما وجود ندارد و امیدی به بهبودی و صلاح شما نیست.
﴿وَمَن لَّمۡ یُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ فَإِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡکَٰفِرِینَ سَعِیرٗا ١٣﴾.
کسی که به خدا و رسولش ایمان نیاورد و به شریعت حقتعالی عمل نکند کافر است و خداوند عزوجل برای کافران عذاب دوزخ را بعد از گرفتاری به خواری، ننگ و ذلّت دنیوی آماده نموده است.
﴿وَلِلَّهِ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ یَغۡفِرُ لِمَن یَشَآءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَآءُۚ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١٤﴾.
پادشاهی و تدبیر آسمانها و زمین به دست الله عزوجل است، هرکدام از بندگانش را که اراده نماید به فضل و احسانش مورد بخشش قرار میدهد و هرکدام را که بخواهد بر مبنای عدل و جزایش عذاب میکند. خداوند برای کسانی که توبه نمایند بسیار بخشنده و آمرزنده است و برای کسانی که به سویش باز گردند رحمت فراگیر دارد.
﴿سَیَقُولُ ٱلۡمُخَلَّفُونَ إِذَا ٱنطَلَقۡتُمۡ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأۡخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعۡکُمۡۖ یُرِیدُونَ أَن یُبَدِّلُواْ کَلَٰمَ ٱللَّهِۚ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا کَذَٰلِکُمۡ قَالَ ٱللَّهُ مِن قَبۡلُۖ فَسَیَقُولُونَ بَلۡ تَحۡسُدُونَنَاۚ بَلۡ کَانُواْ لَا یَفۡقَهُونَ إِلَّا قَلِیلٗا ١٥﴾.
ای پیامبر! کسانی که از بیرونشدن با تو تخلّف ورزیدند، آنگاه که با همراهان مؤمنت به سوی غنایم خیبر که الله عزوجل برایتان وعده کرده بیرون شوی میگویند: ما را نیز بگذارید تا با شما به سوی خیبر برویم و از غنایم بهرهمند شویم. آنان اراده دارند که وعدۀ پروردگار سبحان برایتان و نیز عدم خروج خویش با شما را که قبلاً مقدّر شده تغییر دهند. ای پیامبر! برای آنان بگو: هرگز شما نباید با ما برای به دست آوردن غنایم خیبر بیرون شوید؛ زیرا حقتعالی برای ما قبل از بازگشت به مدینه خبر داده که غنایم خیبر تنها برای کسانی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حدیبیه حضور داشتهاند و برای غایبان از حدیبیه نیست. امّا به زودی متخلّفان برایت میگویند: واقعیت چنانکه شما میگویید نیست که خداوند عزوجل بدان حکم کرده باشد، بلکه ما را از بیرونشدن با خویش شما باز میدارید؛ چون با ما حسد میورزید و نمیخواهید که از غنایم خیبر بهرهمند شویم. آنان در این سخن خود دروغ میگویند؛ زیرا به احکام و دین الهی دانا نیستند و به چیزهایی که برای آنان حلال یا حرام میشوند، جز امور اندک و آشکاری که میشنوند دیگر فهمی ندارند.
﴿قُل لِّلۡمُخَلَّفِینَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ سَتُدۡعَوۡنَ إِلَىٰ قَوۡمٍ أُوْلِی بَأۡسٖ شَدِیدٖ تُقَٰتِلُونَهُمۡ أَوۡ یُسۡلِمُونَۖ فَإِن تُطِیعُواْ یُؤۡتِکُمُ ٱللَّهُ أَجۡرًا حَسَنٗاۖ وَإِن تَتَوَلَّوۡاْ کَمَا تَوَلَّیۡتُم مِّن قَبۡلُ یُعَذِّبۡکُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا ١٦﴾.
ای پیامبر! برای صحرانشینانی که از بیرونشدن به جهاد از همراهیات تخلّف ورزیدند بگو: به زودی به سوی جنگ با قومی که دارای نیرو و امکانات فراوانی هستند فراخوانده میشوید، آنگاه یا با آنان جنگ خواهید کرد یا به اسلام درمیآیند. اگر از خداوند عزوجل اطاعت کنید و همراه پیامبرش به جنگ شرکت ورزید، برای شما برابرش پاداش عظیم بهشت را عطا میکند و اما اگر رو گردانید و نافرمانی کنید، همچنان که از بیرونشدن با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به سوی مکه تخلّف ورزیدید، شما را به عذاب سخت و دردآوری گرفتار مینماید.
﴿لَّیۡسَ عَلَى ٱلۡأَعۡمَىٰ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡأَعۡرَجِ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرِیضِ حَرَجٞۗ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ یُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَمَن یَتَوَلَّ یُعَذِّبۡهُ عَذَابًا أَلِیمٗا ١٧﴾.
بر شخص نابینا، لنگ و بیمار آنگاه که از جهاد در راه الله عزوجل تخلّف ورزند گناهی نیست؛ زیرا ایشان به خاطر این آفتها معذور اند. کسی که از خدا و رسولش اطاعت کند، حقتعالی او را به بهشتهایی داخل میکند که از زیر خانهها، کاخها و درختهای آن جویها جاری است. امّا هر که از طاعت خدا و رسولش رو گرداند و جهاد در راه پروردگار را ترک نماید او را به عذاب دردآور و دشواری گرفتار میسازد.
﴿۞لَّقَدۡ رَضِیَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ إِذۡ یُبَایِعُونَکَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّکِینَةَ عَلَیۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِیبٗا ١٨﴾.
ای پیامبر! یقیناً خداوند سبحان از مؤمنانی که در بیعت الرضوان در زیر درخت با تو بیعت نمودند راضی و خوشنود گشت و به اخلاص، صداقت و ایمان دلهایشان آگاه شد؛ از اینرو آرامش ایمان را بر دلهایشان فرودآورد و ایشان را ثابتقدم ساخت، یقین و استقامت دینیشان را بیشتر کرد و به عوض آنچه در صلح حدیبیه از دستشان رفته بود، فتح و پیروزی در خیبر را که به صلح حدیبیه نزدیک بود برایشان بخشید.
﴿وَمَغَانِمَ کَثِیرَةٗ یَأۡخُذُونَهَاۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمٗا ١٩﴾.
همچنان غنیمتهای بسیار از مالهای یهودیان خیبر را در عوض برای ایشان عطا نمود. خداوند در انتقام از کسانی که با وی دشمنی میورزند با عزّت است، دوستانش را عزیز میسازد و در آفرینش و صُنع، و تدبیر و شریعتش باحکمت است.
﴿وَعَدَکُمُ ٱللَّهُ مَغَانِمَ کَثِیرَةٗ تَأۡخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَکُمۡ هَٰذِهِۦ وَکَفَّ أَیۡدِیَ ٱلنَّاسِ عَنکُمۡ وَلِتَکُونَ ءَایَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِینَ وَیَهۡدِیَکُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِیمٗا ٢٠﴾.
ای مؤمنان! حقتعالی برایتان غنیمتهای زیادی را وعده نمود که در زمان معیّن و مقدّرش آن را به دست خواهید آورد، از جمله در قدم نخست غنیمتهای خیبر را برایتان بخشید، همچنان شما را از اذیت و آزار مردم محفوظ داشت؛ چنانکه آمادگیها و تدابیر جنگی که کافران در برابرتان ساخته بودند به شما ضرری نرساند و خانواده و اموال شما را در مدینه از شرّ دشمنان اسلام حفظ کرد. این همه برای آن است که پیروزی شما و شکست دشمنان، با کامیابی و غنیمتی که برایتان بخشید، نشانهای باشد که به یاری، تصرّف و حسن رعایت اوتعالی دلالت کند و در نتیجه شما را به مسیر هدایت و راه مستقیم در گفتار، کردار و احوال توفیق بخشد.
﴿وَأُخۡرَىٰ لَمۡ تَقۡدِرُواْ عَلَیۡهَا قَدۡ أَحَاطَ ٱللَّهُ بِهَاۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٗا ٢١﴾.
همچنان خداوند عزوجل غنیمتی دیگری را برایتان مهیّا کرد که شما توان بدستآوردن آن را نداشتید و او به یگانگی خویش آن را برای شما مقدّر نمود و آسان ساخت؛ چون در حکم و تصرّف او بود. الله تعالی آنچه را در بهشت برایتان وعده کرده قطعاً عملی میکند؛ زیرا او بر هر چیزی تواناست، و هیچ امری او را ناتوان ساخته نمیتواند و هیچ کاری بر او دشوار نیست.
﴿وَلَوۡ قَٰتَلَکُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَوَلَّوُاْ ٱلۡأَدۡبَٰرَ ثُمَّ لَا یَجِدُونَ وَلِیّٗا وَلَا نَصِیرٗا ٢٢﴾.
اگر کافران در مکه با شما میجنگیدند خداوند بزرگ آنان را شکست میداد و شما را بر آنان پیروز میساخت، از میدان جنگ میگریختند و به شما پشت میگشتاندند. آنگاه جز حقتعالی کسی را نمییافتند که امورشان را به دستگیرد و به شؤون حیات آنان رسیدگی کند، و یاوری نمیداشتند که عذاب را از آنان دفع نماید؛ یعنی شکست خورده و زیانمند میبودند.
﴿سُنَّةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلُۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِیلٗا ٢٣﴾.
این روش خداوندی است که آن را در امّتهای پیشین اِعمال داشته است؛ یعنی دوستانش را پیروزی بخشیده و دشمنانش را شکست داده و هرگز در روش حقتعالی تغییری نمییابی، بلکه همیشه ثابت، دوامدار و اجراشدنی است.
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی کَفَّ أَیۡدِیَهُمۡ عَنکُمۡ وَأَیۡدِیَکُمۡ عَنۡهُم بِبَطۡنِ مَکَّةَ مِنۢ بَعۡدِ أَنۡ أَظۡفَرَکُمۡ عَلَیۡهِمۡۚ وَکَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرًا ٢٤﴾.
الله عزوجل خداوندی است که دستهای کافران را از آزار شما بازداشت و نیز بعد از اینکه شما را بر آنان غلبه و قدرت بخشید و در زیر سلطه و سیطرۀ شما قرار داشتند دستهای شما را از اینکه در داخل مکّه به آنان اذیتی برسانید بازداشت. خداوند عزوجل به احوال و اعمال بندگانش آگاه است و هیچ چیزی بر او پنهان نیست.
این گروه جماعتی قریب به هشتاد نفر از کافران بودند که حیله و تدبیری را بر ضدّی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سنجیده بودند، امّا یاران آنحضرت از این تدبیر جلوگیری کردند و بعد از آن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آنان را مورد عفو قرار دادند.
﴿هُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّوکُمۡ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَٱلۡهَدۡیَ مَعۡکُوفًا أَن یَبۡلُغَ مَحِلَّهُۥۚ وَلَوۡلَا رِجَالٞ مُّؤۡمِنُونَ وَنِسَآءٞ مُّؤۡمِنَٰتٞ لَّمۡ تَعۡلَمُوهُمۡ أَن تَطَُٔوهُمۡ فَتُصِیبَکُم مِّنۡهُم مَّعَرَّةُۢ بِغَیۡرِ عِلۡمٖۖ لِّیُدۡخِلَ ٱللَّهُ فِی رَحۡمَتِهِۦ مَن یَشَآءُۚ لَوۡ تَزَیَّلُواْ لَعَذَّبۡنَا ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡهُمۡ عَذَابًا أَلِیمًا ٢٥﴾.
این گروهی از کافران کسانیاند که با انکار از یگانگی الله عزوجل به اوتعالی کافر شدند و پیامبر را تکذیب نمودند، شما را در روز حدیبیه از رسیدن به مسجد الحرام باز داشتند و هدیهها را نگذاشتند به جایگاه ذبحش برسد. اگر در میان آنان، مردان مؤمن ناتوان و زنان مؤمنی که ایمانشان را پنهان نگه میداشتند نمیبودند و شما بین ایشان فرق میکردید و با کشتنشان گناه، مشقّت و غرامتی لازم نمیشد، حقتعالی شما را بر کافران مسلّط میساخت. امّا حقتعالی این کار را انجام نداد تا هر که را اراده دارد مشمول رحمتش سازد و بعد از گمراهی هدایتش کند. اگر مؤمنان از کافران مکّه بازشناخته میشدند، خداوند عزوجل آنان را به دست مؤمنان یا به هلاکتی از جانبش عذاب مینمود اما آنان با مؤمنان یکجا بودند.
﴿إِذۡ جَعَلَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فِی قُلُوبِهِمُ ٱلۡحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ ٱلۡجَٰهِلِیَّةِ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَکِینَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَأَلۡزَمَهُمۡ کَلِمَةَ ٱلتَّقۡوَىٰ وَکَانُوٓاْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهۡلَهَاۚ وَکَانَ ٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٗا ٢٦﴾.
در آن هنگام غرور و تکبّر جاهلیت کافران را باعث شد که به حقتعالی تواضح نکنند و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی ننمایند، بلکه عناد و ستیزهجویی آنان را به کفر و تکذیب واداشت و از اینکه پیمان نامۀ صلح حدیبیه «بسم الله الرحمن الرحیم» را بنویسند امتناع ورزیدند. امّا خداوند عزوجل ثبات، یقین و آرامش را بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یارانشان فرودآورد و در نتیجه بر دین حق و کلمۀ لا إله إلا الله که بنیاد هر پرهیزگاری است ثابت ماندند، به آن تمسک ورزیدند و به ادای حقوق آن پرداختند. آری ! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مؤمنان به این کلمه از کافران بهتر و سزاوارتر بودند. حقتعالی به هر چیزی داناست، به هر امر کوچک و بزرگی آگاه میباشد و هیچ چیز پوشیدهای از او مخفی نیست.
﴿لَّقَدۡ صَدَقَ ٱللَّهُ رَسُولَهُ ٱلرُّءۡیَا بِٱلۡحَقِّۖ لَتَدۡخُلُنَّ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُءُوسَکُمۡ وَمُقَصِّرِینَ لَا تَخَافُونَۖ فَعَلِمَ مَا لَمۡ تَعۡلَمُواْ فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَٰلِکَ فَتۡحٗا قَرِیبًا ٢٧﴾.
واقعاً خداوند منّان واقعهای را که پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله و سلم در خواب دیده بود راست ساخت؛ یعنی خوابش حق بود و الله تعالی برای آن حضرت در خواب بینانده بود که خود و یارانش به مسجد الحرام با امن و آرامش و بدون ترس از کافران داخل میشوند، طوری که بعضی سرهای خویش را میتراشند و بعضی مویهایشان را کوتاه مینمایند. خداوند عزوجل به مصلحت تأخیر فتح مکه از آن سال و فتحش در سالهای بعد آگاه بود و او چیزهای را میداند که بندگان نمیدانند؛ زیرا وی به امور پنهان و آشکار داناست. آری! الله تعالی پیش از فتح مکّه فتح خیبر را مساعد ساخت و صلح حدیبیه مقدّمهای برای این فتح آشکار بود.
﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِینِ ٱلۡحَقِّ لِیُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّینِ کُلِّهِۦۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدٗا ٢٨﴾.
ای پیامبر! الله عزوجل خداوندی است که محمد صلی الله علیه و آله و سلم را با بیان شفابخش، هدایت واضح، برهان روشن و دین اسلام فرستاد تا آیینش را بر سایر ادیان بلندی بخشد و تا با گواهی خویش تو و پیروانت را کفایت کند؛ یعنی گواهی دهد که رسالت تو راست است؛ زیرا او تو را یاری میکند، دینت را غالب میسازد و دشمنانت را مغلوب مینماید.
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُکَّعٗا سُجَّدٗا یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِیمَاهُمۡ فِی وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمۡ فِی ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِی ٱلۡإِنجِیلِ کَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطَۡٔهُۥ فََٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ یُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ ٱلۡکُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِیمَۢا ٢٩﴾.
محمد صلی الله علیه و آله و سلم رسول خداست و یاران و پیروانش با مقیدۀ نیرومند خویش بر کافران سختگیر و با دیانت خود عزّتمند میباشند، حال آنکه با همدیگر بسیار رحیم و مهربان هستند. ایشان را میبینی که با رکوع و سجده به پیشگاه پروردگار به ادای نماز در اوقاتش به گونۀ مشروع حفاظت مینمایند و این فریضۀ الهی را به کاملترین وجه ادا میکنند، در حالی که با طلب فضل و احسان پروردگار، به کرم و رحمتش امیدواراند و اعمال خود را برای او خالص میسازد. ترسناکی و فروتنی نشانۀ عبادتشان است که از اثر سجده و طاعت برای حقتعالی در چهرههایشان هویدا میباشد و این صفتشان در تورات است. اما صفتشان در انجیل همچو کشتی است که جوانهاش را از خاک بیرون آورد، شاخههایش انبوه شود، ساقهاش با نیرومندی استحکام یابد، بر وجودش قوام گیرد و در نهایت با رنگ سبز و منظر نیکو، و با شکل و قامت زیبا و وجود ارزشمند خویش کشتمندان را به تعجّب وا دارد. این همه برای آن است که خداوند عزوجل به وسیلۀ کثرت تعداد، قوت ایمان، زیبایی منظر و جمعیت مسلمانان در اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کافران را به خشمآورد. خداوند منّان برای مؤمنان نیکوکار عفو گناهان، پاداش بزرگ و بهشتهای پر از نعمتی را در جوار پروردگار کریم وعده کرده که همیشه در آن ماندگار خواهند بود. این وعدۀ خداوند عزوجل تحقق میپذیرد و سزاوارترین افراد به دریافت آن صحابۀ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میباشند، بعد از آن کسانی که تا روز قیامت در روششان رواناند و از ایشان پیروی میکنند.
محتوای این آیۀ مبارکه دلالت دارد که جز کافران کسی با صحابه بغض نمیورزد؛ زیرا حقتعالی با صحابه دشمنانشان را به خشم میآورند.