ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مدنی است؛ ترتیب آن 59؛ شمار آیات آن 24
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ١﴾.
همه موجوداتی که در آسمانها و زمین اند الله عزوجل را به اوصاف کمال مقدّس میشمارند، به همه ستایشها میستایند و از آنچه سزاوار او نیست منزّه میدانند. او خداوندی است که در پادشاهی و حکمش غالب است، چنانکه مغلوب کسی نمیشود، دیگران زیر قهر او قرار دارند و هیچکس با او برابری کرده نمیتواند. اوتعالی در صُنع و تصویرگری، در اختیار و تدبیر و همچنان در شریعتش باحکمت است هر چیزی را با استحکام و نیکویی در جایگاهش قرار میدهد.
﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَخۡرَجَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ مِن دِیَٰرِهِمۡ لِأَوَّلِ ٱلۡحَشۡرِۚ مَا ظَنَنتُمۡ أَن یَخۡرُجُواْۖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمۡ حُصُونُهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَأَتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِنۡ حَیۡثُ لَمۡ یَحۡتَسِبُواْۖ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ ٱلرُّعۡبَۚ یُخۡرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیۡدِیهِمۡ وَأَیۡدِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ فَٱعۡتَبِرُواْ یَٰٓأُوْلِی ٱلۡأَبۡصَٰرِ ٢﴾.
الله عزوجل خداوندی یگانهای است که کافران تکذیبگر یهود بنی نضیر سکنیگزین در اطراف مدینه را از جزیرة العرب به سوی شام بیرون ساخت، در حالی که مسلمانان گمان نداشتند یهودیان به این زودی، با ذلّت و شکست و با خواری و اهانت بیرون شوند؛ از آنرو که نیروی جنگی و اسلحۀ فراوان داشتند و میپنداشتند که قلعهها آنان را از نیروی الهی و لشکر پروردگار نگه میدارد. اما خداوند عزوجل از جایی که به دلشان خطور نمیکرد و به خیال آنان نمیآمد دوستانش را بر آنان مسلّط کرد، ترس و سستی را در دلهای آنان القا کرد، چنانکه در هنگام خروج خویش منازلشان را هم به دست خود خراب میکردند و هم به دست مؤمنان تخریب میشد. اکنون ای صاحبان فطرتهای معتدل، بصیرتهای زنده و عقلهای برتر! از این حادثۀ بزرگ پند گیرید؛ زیرا مصیبتهای یک قوم در نزد قومی دیگری فواید و پندهایی را به جا میگذارد و اخبار گذشتگان برای آیندگان مایۀ اعتبار و اندرز میباشد.
﴿وَلَوۡلَآ أَن کَتَبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡجَلَآءَ لَعَذَّبَهُمۡ فِی ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابُ ٱلنَّارِ ٣﴾.
اگر خداوند متعال بیرونشدن از دیار اطراف مدینه به سوی شام را بر آنان مقدّر نمیکرد، یقیناً آنان را در دنیا با قتل و اسارت به دست مسلمانان عذاب میکرد و در آخرت هم به عذاب دوزخ و خشم خداوند جبّار گرفتار میشدند؛ زیرا وقتی با پروردگار به جنگ برخاستند، اوتعالی امان را از آنان سلب کرد، از وطنها بیرونشان نمود و خشم الهی بر آنان فرود آمد.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۖ وَمَن یُشَآقِّ ٱللَّهَ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٤﴾.
این ذلّت و خواری که یهودیان در دنیا بدان گرفتار آمدند و عذابی که الله تعالی برای آنان در آخرت مهیّا داشته بدان سبب است که به عصیانگری دست زدند و به فرمان خداوند و رسولش مخالفت کردند کسی که با حقتعالی مخالفت کند، از امرش خلاف ورزد و با او به جنگ بپردازد، بدون شک حقتعالی شدیدترین مجازات و کاملترین عذاب را برایش آماده میکند.
﴿مَا قَطَعۡتُم مِّن لِّینَةٍ أَوۡ تَرَکۡتُمُوهَا قَآئِمَةً عَلَىٰٓ أُصُولِهَا فَبِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَلِیُخۡزِیَ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٥﴾.
ای مسلمانان! هیچ درخت خرمایی را نه قطع کردید و نه بر ساقش نگه داشتید، مگر خداوند عزوجل برایتان اجازه داده و شما را بدان امر نموده است. شما در این امر از حقتعالی اطاعت نمودید و در قطعش زیادهروی نکردید و برای این بوده که یهودیان ذلیل و خوار شدند؛ زیرا اوتعالی شما را به قطع سوختاندن درختان آنان مسلّط ساخت و آنان توان دفاع از آنها را نداشتند.
﴿وَمَآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنۡهُمۡ فَمَآ أَوۡجَفۡتُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ خَیۡلٖ وَلَا رِکَابٖ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُۥ عَلَىٰ مَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ٦﴾.
آنچه خداوند عزوجل برای پیامبرش از اموال بنی النّضیر بخشید، به سبب تلاش و مبارزۀتان بر بالای اسپان و شتران بود، بلکه الله تعالی پیامبرانش را بر هر که از دشمنانش که بخواهد مسلط میسازد؛ بدینگونه که شکست میخورند و بدون جنگ به دست شما تسلیم میشوند. خداوند عزوجل بر هر کاری تواناست و از جمله کافران را در جنگ با دوستان خویش به شکست مواجه میسازد.
﴿مَّآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ کَیۡ لَا یَکُونَ دُولَةَۢ بَیۡنَ ٱلۡأَغۡنِیَآءِ مِنکُمۡۚ وَمَآ ءَاتَىٰکُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰکُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٧﴾.
آنچه را خداوند منّان از اموال اهل شهرها- بدون اینکه مؤمنان برای جنگ با کافران بر پشت اسپان و شتران سوار شدند- برای پیامبرش بخشید در اختیار خداوند عزوجل و رسول اوست که در راههایی چون: امور خیر عامّه که نفع همه مسلمانان است، برای خویشاوندان رسول الله ج، کودکانی که پدرانشان را از دست دادهاند، نیازمندان، مسکینان و مسافرانی که از مال و داراییشان دور ماندهاند و نفقهای ندارند به مصرف میرسد. این امر برای آن مشروع شده که مال و داراییشان دور ماندهاند و نفقه ندارند به مصرف میرسد. این امر برای آن مشروع شده که مال و ثروت در یک جای احتکار نشود، تنها میان ثروتمندان دست به دست نگردد و فقیران از آن محروم نمانند. مال و ثروتی را که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به شما میدهد، یا حکمی را که برایتان مشروع میسازد بپذیرید، بدان عمل کنید و از پیشگرفتن و انجام اموری که شما را از آن منع کرده دوری جویید. با عمل به طاعات و ترک معاصی از عذاب خداوند عزوجل برحذر باشد؛ زیرا حقتعالی برای عصیانگران عذاب سختی را مهیّا کرده و مخالفان شریعتش را به سختی مجازات مینماید.
این آیه اصل بزرگی است که به وجوب پیروی از سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اعم از سنّت قولی، فعلی و تقریری دلالت میکند.
﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَیَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ ٨﴾.
از همین مال برای مهاجران فقیری که از مکّه بیرون رانده شدهاند و از وطن و داراییشان محروم ساخته شدند داده میشود؛ ایشان که در راه خدا، به منظور خوشنودی حقتعالی و یاری دین و پیامبرش بیرون شدهاند. آری! ایشان صداقت گفتار خویش را با کردار به اثبات رساندند و به سخنانشان عمل کردند و این امر به درستی ایمانشان گواهی میدهد.
﴿وَٱلَّذِینَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِیمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ یُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَیۡهِمۡ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَیُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ کَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٩﴾.
کسانی از انصار که پیش از قدوم مهاجران در مدینه سکنیگزین بودند، به آمدن مهاجران شادمان شدند، از اینکه خداوند عزوجل از مال فَئ و دیگر چیزها برای مهاجران بخشیده حسد نمیورزند، بلکه ایشان را در بخشش و طعام بر خویشتن مقدّم میدارند؛ هرچند به شدّت نیازمند باشند. کسانی که خداوند عزوجل ایشان را از بُخل و منع احسان سالم نگه داشته و سخاوتمند و صاحب جود ساخته است، به راستی که رضای الهی و همه کامیابیها را به دست آورده و از آتش دوزخ نجات یافتهاند.
﴿وَٱلَّذِینَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ یَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِینَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِیمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِی قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّکَ رَءُوفٞ رَّحِیمٌ ١٠﴾.
امّا مؤمنانی که بعد از مهاجران و انصار میآیند، برای خویشتن و مؤمنان پیشین از پروردگارشان آمرزش میخواهند و از حقتعالی میطلبند کینه و حسد اهل ایمان را در دلهایشان جای ندهد؛ زیرا الله عزوجل صاحب لطف است، طوری که بندگان را به امور خوشایند میرساند و ناخوشایندها را از ایشان باز میگرداند. او مهربان است که با آمرزش خطاها نواقص را جبران میکند و لغزشها را مورد عفو قرار میدهد.
این آیه دلالت دارد که واجب است به صحابۀ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم محبّت ورزیده شود، از بحث در مورد مشاجرههای میانشان دوری جسته شود و به کینه توزی حمل نشود.
﴿۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ نَافَقُواْ یَقُولُونَ لِإِخۡوَٰنِهِمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ لَئِنۡ أُخۡرِجۡتُمۡ لَنَخۡرُجَنَّ مَعَکُمۡ وَلَا نُطِیعُ فِیکُمۡ أَحَدًا أَبَدٗا وَإِن قُوتِلۡتُمۡ لَنَنصُرَنَّکُمۡ وَٱللَّهُ یَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ١١﴾.
آیا از عملکرد منافقان در تعجّب نمیشوی که برای برادران کافر خویش از قبیلۀ بنی النضیر میگویند: اگر شما را با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از مدینه بیرون کرد ما نیز به عنوان همدردی و همیاری با شما بیرون میشویم و هرگز شما را به خاطر کسی از مردم هر که باشد رها نمیگذاریم و اگر مسلمانان با شما بجنگند، ما نیز با شما بر ضدّ آنان بجنگیم. حقتعالی بر وعدۀ دروغین منافقان برای بنی النضیر گواهی میدهد که ادّعا و افترایی بیش نیست.
﴿لَئِنۡ أُخۡرِجُواْ لَا یَخۡرُجُونَ مَعَهُمۡ وَلَئِن قُوتِلُواْ لَا یَنصُرُونَهُمۡ وَلَئِن نَّصَرُوهُمۡ لَیُوَلُّنَّ ٱلۡأَدۡبَٰرَ ثُمَّ لَا یُنصَرُونَ ١٢﴾.
سوگند به خداوند عزوجل که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یهودیان را از مدینه بیرون راند، منافقان با آنان بیرون نمیشوند و قسم به پروردگار که اگر مسلمانان با یهودیان بجنگند، منافقان به جنگ شرکت نمیکنند و از آنان دفاع نمینمایند و اگر فرضاً با آنان در جنگ اشتراک ورزند، با شکست و قبول ذلّت میگریزند و فرار میکنند.
﴿لَأَنتُمۡ أَشَدُّ رَهۡبَةٗ فِی صُدُورِهِم مِّنَ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ ١٣﴾.
ای مؤمنان! منافقان نسبت به پروردگار جهانیان از شما بیشتر و شدیدتر میترسند؛ زیرا آنان مردمی اند که عظمت و بزرگی خداوند عزوجل را نفهمیدهاند و از اینرو حقّ اوتعالی و هیبت و تعظیمش را نمیشناسند.
﴿یُقَٰتِلُونَکُمۡ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرٗى مُّحَصَّنَةٍ أَوۡ مِن وَرَآءِ جُدُرِۢۚ بَأۡسُهُم بَیۡنَهُمۡ شَدِیدٞۚ تَحۡسَبُهُمۡ جَمِیعٗا وَقُلُوبُهُمۡ شَتَّىٰۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَعۡقِلُونَ ١٤﴾.
ای مسلمانان! یهودیان با شما در میدان جنگ طور روبرو نمیجنگند، بلکه در خانهها و پشت دیوارها پناه میجویند، در حالی که با یکدیگر خویش اختلاف دارند و به شدّت خصومت میورزند. شما آنان را نمیاندیشند تا به یک دین جمع شوند و از حقتعالی اطاعت نمایند.
﴿کَمَثَلِ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ قَرِیبٗاۖ ذَاقُواْ وَبَالَ أَمۡرِهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ١٥﴾.
صفت این یهودیان مانند کافران قریش و یهودیان بنی قینقاع است؛ از آنرو که عاقبت عصیانگری خویش را از شکست و عذاب در دنیا دریافتند و در آخرت نیز به سختترین عذاب و هولانگیزترین جزا گرفتار میشوند.
﴿کَمَثَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِ إِذۡ قَالَ لِلۡإِنسَٰنِ ٱکۡفُرۡ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنکَ إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَ رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٦﴾.
صفت این منافقان در فریبکاری با یهودیان دربارۀ جنگیدن با مسلمانان و وعدۀ یاری به دروغ و ناحق، مانند صفت شیطان است که برای انسان معصیت خداوند رحمان را زینت میبخشد. بعد از آناو را به سختی رها میکند و در وقت امتحان به حالش وا میگذارد و برایش میگوید: من از تو بیزارم و تو را رها میکنم؛ زیرا من از پروردگار مخلوقات عزوجل میترسم.
﴿فَکَانَ عَٰقِبَتَهُمَآ أَنَّهُمَا فِی ٱلنَّارِ خَٰلِدَیۡنِ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ جَزَٰٓؤُاْ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٧﴾.
نهایت کار شیطان و انسان عصیانگر خداوند رحمان این است که اوتعالی هردو را در دوزخ که سرای خواری و اهانت است داخل میکند و برای همیشه در آن ماندگار خواهند بود و این جزای هر تجاوزگر گنهکار و ستمگر بدکار میباشد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِیرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٨﴾.
ای مؤمنان! از خداوند عزوجل بترسید، او را مراقب اعمالتان بدانید، اوامرش را انجام دهید، از نواهیاش بپرهیزید و باید هر شخصی بیندیشید که چه اعمالی را برای روز قیامت پیش فرستاده است. با طاعت خداوند عزوجل از خشم وی حذر کنید؛ زیرا حقتعالی به عملکردهایتان باخبر است، هیچ امری از او پنهان نیست و قطعاً اعمال نیک و بد شما را جزا میدهد.
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ١٩﴾.
همانند کسانی نباشید که طاعت الهی را ترک کردند، عبادتش را فرو گذاشت کردند و حقتعالی هم اموری چون عمل به طاعات و اجتناب از محرّمات را که به صلاحشان است فراموش آنان ساخت تا اینکه در هلاکت افتادند. این گروه کسانی اند که از طاعت خداوند عزوجل بیرون شدند، از رحمتش دور ساخته شدند و مستحقّ عذابش گردیدند.
﴿لَا یَسۡتَوِیٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۚ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٢٠﴾.
اهل دوزخ که در عذابها به زنجیر کشیدهاند و به بدحالی گرفتار اند، با اهل بهشت که در نعمتهای جاودان و پاداش بزرگ قرار دارند برابر نیستند؛ زیرا اهل بهشت به بزرگترین مطلوب دست یافتند، به هر امر دلپسند نایل شدهاند و از هر امر ناخوشایندی نجات یافتند.
﴿لَوۡ أَنزَلۡنَا هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ عَلَىٰ جَبَلٖ لَّرَأَیۡتَهُۥ خَٰشِعٗا مُّتَصَدِّعٗا مِّنۡ خَشۡیَةِ ٱللَّهِۚ وَتِلۡکَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ یَتَفَکَّرُونَ ٢١﴾.
اگر با این قرآن کوهی را مخاطب قرار میدادیم و معنایش را میدانست و محتوایش را میفهمید، با صلابت و سختیی که دارد ذلّت، ترسناکی و فروتنی آن را از ترس خداوند عزوجل فرا میگرفت. پس چگونه انسان در هنگام تلاوت این کتاب خشوع و فروتنی نمیکند؟! چگونه در معانی آن نمیاندیشد و به احکامش منقاد نمیشود؟!! در حالی که وجودش از گوشت و خون است و مانند کوه از صخرهها ساخته نشده است. این مثالها را برای انسانها ارائه میداریم تا در عظمت الهی تفکر کنند، در آیاتش بیندیشند و در معجزاتش تأمل نمایند.
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۖ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِیمُ ٢٢﴾.
الله عزوجل خداوندی است که مستحقّ بندگی و سزاوار الوهیت است، یگانه است و شریکی ندارد، پروردگاری جز او نیست، به امور آهسته و بلند، حاضر و غایب و پنهان و آشکار داناست. رحمانیتش همگان را شامل است، امّا به اهل طاعتش رحیم است؛ یعنی که رحمتش گنهکاران را نیز دربر میگیرد، امّا مزید رحمت را به کسی خاص میسازد که تابع رضایش باشد.
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِکُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَیۡمِنُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَکَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٢٣﴾.
خداوند متعال معبود بر حقّی است که جز او خدایی وجود ندارد و روا نیست کسی غیر او پرستش شود و معبود دانسته شود. او مالک همه موجودات و تدبیر کنندۀ جهان است، با تصرّف در همه مخلوقات از هر عیبی مبرّا و از هر نقصی منزّه است، سالم از هر بدی و جامع صفات کمال است، مدح و ستایش مخصوص اوست و با معجزات و آیاتی که فرستاده پیامبرانش را تصدیق کرده است. او خداوندی است که همه زیر قهرش قرار دارند، دشمنانش را در هم میکشند و به همه اعمال آشکار و پنهان بندگانش مراقبت دارد. او ذات عزیزی است که کسی او را مغلوب و عاجز ساخته نمیتواند، خداوند جبّاری است که هر کس را به آنچه اراده کند مُسخّر میسازد و سلطه و قهر و قدرتش بر مخلوقات عمومیت دارد. او ذات متکبّری است که صفات بزرگواری، عظمت در نامها و همه ستایشهای نیکو مخصوص اوست، از هر نقصی پاک، از هر شریکی منزّه است و بزرگتر از این است که عیبی داشته باشد.
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ یُسَبِّحُ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٢٤﴾.
حقتعالی معبود یگانه و بر حقّی است که به مقتضای حکمتش مخلوقات را از عدم آفرید و آنها را به شکلها و صورتهای متفاوت در آورد. همه نامهای نیکو و پسندیده سزاوار اوست و کمال، جلال و جمال را مخصوص خویش ساخته است. همه موجودات آسمانها و زمین به تقدیس، تنزیه و تمجید اوتعالی مصروفاند. او خداوند عزیزی است که در پادشاهی بر مخلوقات یگانه و یکتاست، سخت انتقام میگیرد، در آنچه مقدّر کرده قهر و غلبه دارد و در حکم و تقدیر، در آفرینش و صورتگری و در تقدیم و تأخیرش باحکمت است.
مدنی است؛ ترتیب آن 60؛ شمار آیات آن 13
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمۡ أَوۡلِیَآءَ تُلۡقُونَ إِلَیۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَقَدۡ کَفَرُواْ بِمَا جَآءَکُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ یُخۡرِجُونَ ٱلرَّسُولَ وَإِیَّاکُمۡ أَن تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ رَبِّکُمۡ إِن کُنتُمۡ خَرَجۡتُمۡ جِهَٰدٗا فِی سَبِیلِی وَٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِیۚ تُسِرُّونَ إِلَیۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَأَنَا۠ أَعۡلَمُ بِمَآ أَخۡفَیۡتُمۡ وَمَآ أَعۡلَنتُمۡۚ وَمَن یَفۡعَلۡهُ مِنکُمۡ فَقَدۡ ضَلَّ سَوَآءَ ٱلسَّبِیلِ ١﴾.
ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خود اعم از کافران و منافقان را به دوستی نگیرید، طوری که اخلاصمندانه با آنان مودّت و محبّت ورزید و آنان را به رازها مسلمانان آگاه سازید. مسلّماً شما میدانید که آنان به رسالت الهی کافر شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شما را به سبب ایمانتان از مّکه بیرون ساختند. ای مؤمنان! اگر شما در راه خداوند عزوجل و به منظور رضای اوتعالی هجرت کردید با دشمنان دوستی برقرار نسازید و با کسانی که با پروردگار سبحان محاربه میکنند محبّت و مودّت خالصانه نداشته باشید. هر که مؤمنان را کنار میگذارد و با کافران موالات برقرار میسازد به یقین که از راه هدایت گمراه شده و در بیراهه فرو رفته است.
﴿إِن یَثۡقَفُوکُمۡ یَکُونُواْ لَکُمۡ أَعۡدَآءٗ وَیَبۡسُطُوٓاْ إِلَیۡکُمۡ أَیۡدِیَهُمۡ وَأَلۡسِنَتَهُم بِٱلسُّوٓءِ وَوَدُّواْ لَوۡ تَکۡفُرُونَ ٢﴾
اگر این دشمنان شما را دریابند و دسترسی پیدا کنند، با شما میجنگند و به قتلتان اقدام میکنند به زبانهای خود شما را دشنام میدهند و آرزو میبرند که از اسلام بر گردید و مانند آنان گمراه شده به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کافر شوید.
﴿لَن تَنفَعَکُمۡ أَرۡحَامُکُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُکُمۡۚ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یَفۡصِلُ بَیۡنَکُمۡۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ ٣﴾.
اگر به خاطر خویشاوندان و فرزندانتان با کافران دوستی و موالات برقرار سازید، در روز قیامت روابط و نسبها برای شما فایدهای ندارد؛ زیرا در آن روز خداوند عزوجل اهل ایمان و بندگان بُتان را از هم جدا میسازد؛ بدینگونه که مؤمنان در بهشت و کافران در آتش دوزخ قرار دارند. الله عزوجل به کردار و گفتارتان اگرچه پنهان باشد آگاه است و به احوال شما باخبر میباشد.
﴿قَدۡ کَانَتۡ لَکُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنکُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ کَفَرۡنَا بِکُمۡ وَبَدَا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ إِلَّا قَوۡلَ إِبۡرَٰهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسۡتَغۡفِرَنَّ لَکَ وَمَآ أَمۡلِکُ لَکَ مِنَ ٱللَّهِ مِن شَیۡءٖۖ رَّبَّنَا عَلَیۡکَ تَوَکَّلۡنَا وَإِلَیۡکَ أَنَبۡنَا وَإِلَیۡکَ ٱلۡمَصِیرُ ٤﴾.
به راستی که روش ابرهیم علیه السلام و پیروانش برای شما بهترین نمونهای است تا بدان اقتدا کنید، ایشان که از قوم کافر خود و از عبادت آنان برای غیر خداوند واحد قهّار برائت جستند، به نهایت درجه بر آنان انکار کردند، دشمنی و کینۀ دل خویش را در گفتار و کردار برای آنان آشکار ساختند و به این عداوت تا وقتی که به عبادت پروردگار یگانه برگردند ادامه دادند. اما به ابراهیم علیه السلام در طلب آمرزش برای پدرش اقتدا نکنید؛ زیرا این عملش قبل از اینکه به دشمنی پدرش با پروردگار آگاه شود صورت گرفته بود و چون این عداوت برایش آشکار شد از او برائت جست. بر شما لازم است خداوند متعال را بخوانید و بر او توکّل نمایید، صادقانه توبه نمایید و به او رجوع کنید؛ زیرا در نهایت همه امور در روز قیامت به او باز میگردد.
﴿رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ وَٱغۡفِرۡ لَنَا رَبَّنَآۖ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٥﴾.
پروردگارا! ما را با ارتداد از اسلام فتنهای برای کافران مگردان که به دین حق اعتماد نکنند، یا اینکه آنان را نصرت مده و بر ما مسلّط مساز که بگویند: اگر اینان به حق میبودند مغلوب ما نمیشدند. خطاهای ما را بپوشان و لغزشهای ما را نابود نما؛ زیرا تو خداوند عزیزی هستی که لشکرت مغلوب نمیشود و حزب تو شکست نمیخورد. در حکمها و مقدّرات خویش باحکمتی، همه مخلوقات را نیکو آفریدی و هر چیزی را صورت درست بخشیدی.
﴿لَقَدۡ کَانَ لَکُمۡ فِیهِمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن کَانَ یَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡیَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَۚ وَمَن یَتَوَلَّ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِیُّ ٱلۡحَمِیدُ ٦﴾.
ای مؤمنان! به راستی ابراهیم علیه السلام و همراهانش نیکوترین نمونهای برای شما هستند که در برائت از اهل ضلالت به ایشان اقتدا نمایید و این کار را کسی انجام میدهد که خیر دنیا و آخرتش را اراده داشته باشد، امّا کسی که خود از راه مستقیم رو گرداند و دیگران را باز دارد خداوند عزوجل از او بینیاز است و به کسی از بندگانش نیازمند نیست. او در ذات و صفاتش ستوده و در حالت سختی و آسانی قابل ستایش است و هر که به او روی آورد و ثنایش گوید برایش پاداش میدهد.
﴿۞عَسَى ٱللَّهُ أَن یَجۡعَلَ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَ ٱلَّذِینَ عَادَیۡتُم مِّنۡهُم مَّوَدَّةٗۚ وَٱللَّهُ قَدِیرٞۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٧﴾.
ای مؤمنان! شاید خداوند متعال میان شما و کافران بعد از کینه، محبّت و بعد از جنگ، صلح برقرار سازد؛ به اینگونه که مسلمان شوند. پروردگار سبحان تواناست که دلهای آنان را به قبول اسلام باز گشاید. او به گناهانی که پیشتر انجام دادهاند آمرزنده است و برای کسانی که به سویش توبه کنند و بعد از عبادت بتها به دینش داخل شوند مهربان است.
﴿لَّا یَنۡهَىٰکُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِینَ لَمۡ یُقَٰتِلُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ وَلَمۡ یُخۡرِجُوکُم مِّن دِیَٰرِکُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَیۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِینَ ٨﴾.
خداوند منّان شما را از اکرام کسانی که با شما به خاطر اسلام جنگ نکردهاند و شما را از وطنهایتان بیرون نکردهاند منع نکرده است، بلکه میتواند با آنان با عدل و احسان معامله کنید؛ زیرا حقتعالی عدالت پیشهگان در معامله و حکم را دوست میدارد.
در این آیه فرق معامله با کافرانی که با مسلمانان میجنگند و آنانی که روش مسالمت دارند آشکار میشود.
﴿إِنَّمَا یَنۡهَىٰکُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِینَ قَٰتَلُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ وَأَخۡرَجُوکُم مِّن دِیَٰرِکُمۡ وَظَٰهَرُواْ عَلَىٰٓ إِخۡرَاجِکُمۡ أَن تَوَلَّوۡهُمۡۚ وَمَن یَتَوَلَّهُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٩﴾.
امّا خداوند عزوجل شما را از دوستی و اکرام کسانی منع کرده که به خاطر ایمانتان با شما میجنگند، شما را از وطنهایتان بیرون راندند و بتپرستان را بر شما کمک کردند. با چنین کافرانی مصالحه نکنید و با آنان ملایمت و نرمش نشان ندهید. کسانی که با اینان دوستی و موالات نمایند ستمگر اند؛ زیرا دوستی و محبت را در غیر جایگاهش به کار برده و در عهد و پیمانها از حدود تجاوز کردهاند.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا جَآءَکُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ مُهَٰجِرَٰتٖ فَٱمۡتَحِنُوهُنَّۖ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِیمَٰنِهِنَّۖ فَإِنۡ عَلِمۡتُمُوهُنَّ مُؤۡمِنَٰتٖ فَلَا تَرۡجِعُوهُنَّ إِلَى ٱلۡکُفَّارِۖ لَا هُنَّ حِلّٞ لَّهُمۡ وَلَا هُمۡ یَحِلُّونَ لَهُنَّۖ وَءَاتُوهُم مَّآ أَنفَقُواْۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ أَن تَنکِحُوهُنَّ إِذَآ ءَاتَیۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّۚ وَلَا تُمۡسِکُواْ بِعِصَمِ ٱلۡکَوَافِرِ وَسَۡٔلُواْ مَآ أَنفَقۡتُمۡ وَلۡیَسَۡٔلُواْ مَآ أَنفَقُواْۚ ذَٰلِکُمۡ حُکۡمُ ٱللَّهِ یَحۡکُمُ بَیۡنَکُمۡۖ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ١٠﴾.
ای مؤمنان! آنگاه که زنهای با ایمانی از دیار کفر به دیار اسلام هجرت کردند و به سوی شما آمدند، ایمانشان را امتحان کنید تا صداقت ایشان را بدانید، چون خداوند عزوجل به نیتها و حقیقت امر داناتر است. امّا آنگاه که ایمانشان بعد از آزمایش مورد تأکید قرار گرفت، آنان را به سوی شوهران کافرشان باز نگردانید؛ زیرا به خاطر اختلاف دین بر شوهران خود حرام اند و برای شوهرانشان به اندازۀ مهری که برای زنان پرداختند تسلیم نمایید. اگر بعد از پرداخت مهر برای شوهرانشان با آن زنان ازدواج کنید، بر شما گناهی نیست. به نکاح زنان کافر خویش دوام ندهید و چون به دیار کفر رفتند مهرهایی را که برای آنان دادهاید از کافران باز ستانید. کافران نیز حق دارند مهرهای زنان خود را که مسلمان شدهاند باز ستانند. این حکم و شریعت الهی است از آن متابعت کنید و بدان عمل نمایید. حقتعالی به امور پوشیده دانا، بر هر امر کوچک و بزرگی آگاه و در اقوال، افعال و احکامش باحکمت است.
این آیه به لزوم عدل و انصاف حتی با دشمنان کافر دلالت میکند.
﴿وَإِن فَاتَکُمۡ شَیۡءٞ مِّنۡ أَزۡوَٰجِکُمۡ إِلَى ٱلۡکُفَّارِ فَعَاقَبۡتُمۡ فََٔاتُواْ ٱلَّذِینَ ذَهَبَتۡ أَزۡوَٰجُهُم مِّثۡلَ مَآ أَنفَقُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِیٓ أَنتُم بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ ١١﴾.
اگر زنان کافرتان به سوی دیار کفر رفتند و کافران مهرهایشان را برایتان تسلیم نکردند و بعد از آن بر کافران پیروزی یافتید از غنایم به اندازۀ مهرشان بگیرید. از خداوند عزوجل بترسید و اوتعالی را مراقب خویش بدانید؛ یعنی بیش از آنچه پرداختید نگیرید و ادعای باطل نکنید؛ زیرا به اوتعالی ایمان آوردید و کتاب پیامبرش را تصدیق نمودید.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ إِذَا جَآءَکَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ یُبَایِعۡنَکَ عَلَىٰٓ أَن لَّا یُشۡرِکۡنَ بِٱللَّهِ شَیۡٔٗا وَلَا یَسۡرِقۡنَ وَلَا یَزۡنِینَ وَلَا یَقۡتُلۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ وَلَا یَأۡتِینَ بِبُهۡتَٰنٖ یَفۡتَرِینَهُۥ بَیۡنَ أَیۡدِیهِنَّ وَأَرۡجُلِهِنَّ وَلَا یَعۡصِینَکَ فِی مَعۡرُوفٖ فَبَایِعۡهُنَّ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُنَّ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ١٢﴾.
ای پیامبر! آنگاه که گروهی از زنان به نزدت آمدند تا با تو در قبول اسلام بیعت نمایند و بر ترک شرک، پرهیز از دزدی، زناکاری و کشتنفرزندان پیمان بندند، فرزندانی از زنا را به شوهران ملحق نسازند و در امور خیری که بدان دعوت میکنی با تو مخالفت نکنند با آنان پیمان ببند و از خداوند متعال بخواه که گناهان پیشینشان را بیامرزد؛ زیرا اوتعالی آمرزندۀ گناهان و پوشندۀ عیبهاست، به کسی که توبه کند مهربان است و کسی را که به سویش باز گردد دوست میدارد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا غَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمۡ قَدۡ یَئِسُواْ مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِ کَمَا یَئِسَ ٱلۡکُفَّارُ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡقُبُورِ ١٣﴾.
ای مؤمنان! کسانی را که خداوند عزوجل بر آنان خشم نموده به عنوان دوستان، یاوران و همرازان خود نگیرید؛ آنانی را که از رحمت پروردگار ناامید اند؛ چنانکه کافران اهل قبرستانها در آخرت از رحمت خدا ناامید هستید، یا همچنان که کافران از زندهشدن اهل قبرها ناامید اند.
مکی است؛ ترتیب آن 61؛ شمار آیات آن 14
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ١﴾.
همه مخلوقاتی که در آسمانها و زمین اند الله عزوجل را از عیبها مقدّس میشمارند، از نقایص منزّه میدانند و به انواع ثنا و ستایش تمجید میکنند. او خداوند عزیزی است که دیگران تحت قهر او قرار دارند، هیچکس بر او غالب نمیشود و در آفرینش و فرمان، و احکام و شریعتش باحکمت است.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفۡعَلُونَ ٢﴾.
ای مؤمنان! چرا سخنانی را میگویید که اعمالتان تصدیقش نمیکند؛ مانند اینکه به وعده وفا نمیکند، سخنهای راستین نمیگویید و مسؤولیتها را ادا نمینمایید.
﴿کَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفۡعَلُونَ ٣﴾.
اینکه به زبانهای خود چیزی را بگویید که بدان عمل نکنید؛ یعنی کردارتان مغایر با گفتارتان باشد، باعث خشم عظیم و غضب بزرگ پروردگار میشود.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلَّذِینَ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِهِۦ صَفّٗا کَأَنَّهُم بُنۡیَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ ٤﴾.
هر آینه خداوند عزوجل مؤمنانی را که برای بلندبردن دینش در صفی پیوسته، مستحکم و یکپارچه میجنگند دوست میدارد؛ با صف یکپارچهای که دشمن در آن نفوذ کرده نمیتواند و بر قوّت و همکاریشان دلالت مینماید. ایشان افرادی دلیر اند و منظّم به جنگ میپردازند؛ نه اینکه ترسو و پارچه پارچه باشند.
این آیه محبت خداوند عزوجل را ثابت ساخته بر فضیلت جهاد در راه خدا دلالت مینماید.
﴿وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ یَٰقَوۡمِ لِمَ تُؤۡذُونَنِی وَقَد تَّعۡلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَیۡکُمۡۖ فَلَمَّا زَاغُوٓاْ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡۚ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٥﴾.
از روزی یاد آور که موسی علیه السلام برای قوم خود گفت: به چه دلیل مرا با دشنام دادنم، مخالفت با اوامرم و نافرمانی پروردگارم اذیت میکنید؟ هرچند میدانید که مرا خداوند عزوجل فرستاده است. امّا آنگاه که هدایت را بعد از درک آن ترک کردند و به گمراهی و سرکشی ادامه دادند، خداوند بزرگ دلهای آنان را از هدایت برگردانید، از راهیابی به بیراهه برد و به راه حق توفیق نداد. آری! حقتعالی کسی را که از محدودۀ طاعت بیرون شود، از جماعت جدایی جوید، روش حق را ترک نماید و از هدایت رو گرداند به حق استوار و ثابتقدم نمیدارد.
﴿وَإِذۡ قَالَ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَ یَٰبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ إِنِّی رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَیۡکُم مُّصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَمُبَشِّرَۢا بِرَسُولٖ یَأۡتِی مِنۢ بَعۡدِی ٱسۡمُهُۥٓ أَحۡمَدُۖ فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِینٞ ٦﴾.
از آنگاه یاد کن عیسی بن مریم علیه السلام برای قومش گفت: مرا به سوی شما فرستاده است در حالی که من تورات را که بر موسی علیه السلام نازل شده تصدیق میکنم و به درستی و راستی پیامبری که بعد از من میآید و نامش (احمد) و همان محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است گواهی میدهم و به ایمان به وی فرا میخوانم. اما وقتی محمّد صلی الله علیه و آله و سلم با آیات واضح و معجزههای آشکاری بر مشرکان مبعوث شد گفتند: آنچه را آوردهای جادوی آشکار، سخن دروغ و ناحق است.
﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ وَهُوَ یُدۡعَىٰٓ إِلَى ٱلۡإِسۡلَٰمِۚ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٧﴾.
هیچکس از شخصی که بر خداوند عزوجل دروغ برمیبندد ستمگارتر نیست؛ یعنی از کسی که به حقتعالی شریک، همسر و فرزندانی را نسبت دهد، حال آنکه اوتعالی از چنین اوصافی بلندتر است. این افتراکننده به پیروی و انقیاد از اسلام فراخوانده میشود، امّا از آن ابا میآورد. خداوند سبحان کسی را که با کفر ورزیدن بر خویشتن ستم کند، به هدایت توفیق نمیدهد و او را به سوی صواب رهنمایی نمیکند؛ زیرا او در کفر و بازداشتن از راه حق از حد گذشته است.
﴿یُرِیدُونَ لِیُطۡفُِٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨﴾.
این کافران اراده دارند هدایتی را که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بدان فرستاده شده با سخنان گنهکارانه و اوصاف دروغین خود باطل سازند؛ مثل اینکه قرآن را جادو، شعر و کهانت میگفتند. امّا خداوند بزرگ دینش را پیروی میبخشد و بر خلاف خواستههای آنان متعالی میسازد؛ اگرچه برای دشمنان منکرش ناخوشایند باشد.
﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِینِ ٱلۡحَقِّ لِیُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّینِ کُلِّهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُشۡرِکُونَ ٩﴾.
الله تعالی خداوندی است که محمّد صلی الله علیه و آله و سلم را با علم نافع و عمل صالح یعنی دین اسلام فرستاده تا آن را بر هر دین دیگر تعالی برتری بخشد؛ اگرچه رفعت و بلندی دین اسلام برای مشرکان ناخوشایند باشد. آری! فرمان خداوند عزوجل خواهی نخواهی واقع شدنی است.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلۡ أَدُلُّکُمۡ عَلَىٰ تِجَٰرَةٖ تُنجِیکُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖ ١٠﴾.
ای مؤمنان! آیا شما را به تجارت بزرگ و فایدهای آشکاری رهنمایی کنم که با آن از عذاب دردآور و دشواری نجات یابید؟ گویا که مؤمنان گفتند: بلی ما آن را خواستاریم.
﴿تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتُجَٰهِدُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِکُمۡ وَأَنفُسِکُمۡۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١١﴾.
جواب این است که بر ایمان به خداوند عزوجل و رسولش ثابت باشید و در راه خدا و برای بلندی دین خدا با مال و نفس جهاد کنید. اگر شما میان منافع و ضررها و میان مصالح و مفاسد فرق کرده بتوانید، هریک از انواع جهاد، از تجارت فناپذیر دنیا برایتان بهتر است.
﴿یَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡ وَیُدۡخِلۡکُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ وَمَسَٰکِنَ طَیِّبَةٗ فِی جَنَّٰتِ عَدۡنٖۚ ذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ١٢﴾.
آنگاه که شما به این امر قیام کردید خداوند عزوجل گناهان شما را میآمرزد، خطاهایتان را کم میسازد و شما را به بهشتهایی که از زیر درختان آن جویها جاری است و به سراها و کاخهایی راحت بخش و با امنیت، با طهارت و پاکیزهگی و با نعمتهای همیشگی به طور جاودانه جایگزین میسازد. این والاترین پیروزی، بلندترین رستگاری و بهترین کامیابی است.
﴿وَأُخۡرَىٰ تُحِبُّونَهَاۖ نَصۡرٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَتۡحٞ قَرِیبٞۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٣﴾.
و امنیت دوست داشتنی دیگری نیز برایتان میسّر خواهد شد که عبارت از پیروزی و کامیابی عاجل شما بر کافران است. ای پیامبر! کسانی را که به تو ایمان آوردند به همه خوبیهای دنیا و آخرت چون پیروزی، سربلندی، سیادت، زندگی پسندیده، سرانجام نیکو و در نهایت، دخول به بهشت مژده بده.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُوٓاْ أَنصَارَ ٱللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَ لِلۡحَوَارِیِّۧنَ مَنۡ أَنصَارِیٓ إِلَى ٱللَّهِۖ قَالَ ٱلۡحَوَارِیُّونَ نَحۡنُ أَنصَارُ ٱللَّهِۖ فََٔامَنَت طَّآئِفَةٞ مِّنۢ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَکَفَرَت طَّآئِفَةٞۖ فَأَیَّدۡنَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ عَلَىٰ عَدُوِّهِمۡ فَأَصۡبَحُواْ ظَٰهِرِینَ١٤﴾.
ای مؤمنان! یاوران دین خداوند عزوجل باشید، همچنان که برگزیدگان عیسی علیه السلام یاوران دین الله تعالی بودند. آنگاه که عیسی علیه السلام از آنان پرسید: چه کسی یاور و مددگار من خواهد بود که مرا به خداوند نزدیک سازد؟ ایشان گفتند: ما یاوران توییم. بعد از آن جماعتی از بین اسرائیل بر طریقۀ حقتعالی استقامت ورزیدند، امّا جماعت دیگری انحراف کردند. در نتیجه خداوند عزوجل اشخاص با استقامت را بر دشمنانشان از فرقههای نصاری پیروزی بخشید که بر همه غالب آمدند و برتری حاصل کردند.
مدنی است؛ ترتیب آن 62؛ شمار آیات آن 11
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡمَلِکِ ٱلۡقُدُّوسِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ ١﴾.
همه موجوداتی که در آسمانها و زمین اند خداوند متعال را از هر عیبی منزّه میدانند و از هر نقص و هر امری که سزاوار او نیست مقدّس میشمارند. او خداوندی است که هر چیزی را مالک است، در همه امور تصرّف دارد و تدبیر همه امور به دست اوست. هیچکس در پادشاهیاش دخالت نمیکند و اوتعالی از همه عیبها و نقایص منزّه است. او پروردگاری است که عزیز و غالب است، بلند مرتبه و صاحب قهر است و در صُنع و تقدیر و در حکم و تدبیرش باحکمت است.
﴿هُوَ ٱلَّذِی بَعَثَ فِی ٱلۡأُمِّیِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ یَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُزَکِّیهِمۡ وَیُعَلِّمُهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٢﴾.
الله تعالی خداوند یگانهای است که در میان عربان که خواننده نبودند و کتاب و رسالتی را پیشتر نمیشناختند محمّد صلی الله علیه و آله و سلم را که از نسب و سرزمین خودشان بود فرستاد. پیامبری را که آیات الهی را برای آنان میخواند، با قرآن و حکمت تزکیۀشان میکند، آنان را از هر ناپاکی و عصیانگری پاک میسازد و آیات واضح کتاب و احادیث بابرکتش را برایشان آموزش میدهد. این در حالی است که قبل از بعثت وی، از هدایت انحراف داشتند و در گمراهی فرو رفته بودند.
﴿وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ لَمَّا یَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٣﴾.
همچنان خداوند عزوجل محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به سوی مردم دیگری فرستاده که هنوز نیامدهاند و به زودی در قبایل عرب و سایر قبایل تولّد میشوند. او پروردگار یگانهای است که در پادشاهیاش غالب و کسی بر او غلبه نمییابد، با قهرش بر همگان سیطره دارد و در گفتار، کردار، شریعت و صُنع خویش باحکمت است.
﴿ذَٰلِکَ فَضۡلُ ٱللَّهِ یُؤۡتِیهِ مَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ ٤﴾.
این بعثت با کرامت و بزرگی محمّدی، منّت و احسان خداوندی بر مخلوقات است. خداوند عزوجل احسان رسالت و فضل هدایتش را به هر که از بندگانش که بخواهد عنایت میکند. او صاحب احسان عظیم و خیر عمیم است، فضل او رد کرده نمیشود، جودش قابل شمارش نیست و عطایش غیر محدود است.
﴿مَثَلُ ٱلَّذِینَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ ثُمَّ لَمۡ یَحۡمِلُوهَا کَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ یَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ بِئۡسَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥﴾.
حقتعالی یهودیان را که تورات را آموزش گرفتند و بعد از آن بدان عمل نکردند به خری تشبیه کرده که بر پشتش کتابهایی بار شده باشد؛ طوری که نه از آنها چیزی را بداند و نه بدان فایدهمند شود. سوگند به الله عزوجل که تشبیه بسیار زشتی برای تکذیب کنندگان آیات الهی و مخالفان رسولش وارد آمده است. خداوند عزوجل ستمگران را به راه صواب توفیق نمیبخشد و به سوی هدایت رهنمایی نمیکند؛ زیرا سرکشی و گمراهی را اختیار کردهاند.
﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ هَادُوٓاْ إِن زَعَمۡتُمۡ أَنَّکُمۡ أَوۡلِیَآءُ لِلَّهِ مِن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٦﴾.
ای پیامبر! برای یهودیان بگو: اگر شما در دعوای خود راست میگویید که دوستان خدا میباشید؛ پس لقای خداوند عزوجل را از طریق مرگ آرزو برید؛ زیرا هر دوست به لقای دوست خویش اشتیاق دارد و هر که کسی را دوست داشته باشد عذابش نمیکند.
﴿وَلَا یَتَمَنَّوۡنَهُۥٓ أَبَدَۢا بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلظَّٰلِمِینَ ٧﴾.
اما یهودیان به خاطر محبّت دنیا و شهوات آن به خاطر ترس از عذاب خداوند عزوجل در برابر اعمال بد و گناهانی که انجام دادهاند هرگز مرگ را آرزو نمیبرند. حقتعالی به احوال ستمگران که از حدود الهی تجاوز کردهاند داناست، هیچیک از اعمال آنان بر او پوشیده نیست و به زودی از آنان حساب میگیرد.
﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِی تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِیکُمۡۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨﴾.
برای یهودیان بگو: مرگی که شما از آن میگریزید آنگاه که وقتش فرا رسید خواهی نخواهی به شما رسیدنی است پس آیا فرار از مرگ ممکن است؟ بعد از مرگ به سوی خداوند عزوجل برمیگردید؛ به سوی خدایی که به امور پوشیده و آشکار و سرّی و علنی داناست. هیچ امر غایبی از او پنهان نمیماند و از علمش هیچ چیزی فراموش نمیشود. بنابراین شما را به اعمالتان خبر داده مطابقش جزا میدهد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَوٰةِ مِن یَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَیۡعَۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩﴾.
ای مؤمنان! آنگاه که برای نماز جمعه اذان گفته میشود به منظور شنیدن خطبه و ادای نماز حاضر شوید، از خرید و فروش دست کشید و اموری را که از نماز بازمیدارد ترک نمایید. این فرمان الهی است که شما را بدان مأمور داشته و به خیر شماست؛ زیرا پاداشی بزرگ دارد و موجب آمرزش گناهان شماست. اگر منافعتان را بدانید کارهایی را انجام میدهید که به صلاح شماست؛ مثل نماز جمعه که بر شما واجب است.
﴿فَإِذَا قُضِیَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠﴾.
بعد از اینکه خطبه را شنیدید و نماز را ادا نمودید، در روی زمین به طلب روزی و معیشت بروید، امّا ذکر خداوند عزوجل را در هر زمان و مکانی بسیار گویید؛ زیرا فوز و فلاح، و کامیابی و رستگاری دنیا و آخرت با یاد و ذکر خداوند عزوجل میسّر است.
﴿وَإِذَا رَأَوۡاْ تِجَٰرَةً أَوۡ لَهۡوًا ٱنفَضُّوٓاْ إِلَیۡهَا وَتَرَکُوکَ قَآئِمٗاۚ قُلۡ مَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ مِّنَ ٱللَّهۡوِ وَمِنَ ٱلتِّجَٰرَةِۚ وَٱللَّهُ خَیۡرُ ٱلرَّٰزِقِینَ ١١﴾.
ای پیامبر! آنگاه که بعضی از مردم تجارت یا لهوی را ببینند پراکنده میشوند، تو را در حال خطبه تنها میگذارند و اموری فانی را بر آنچه ماندگار است ترجیح میدهند. برایشان خبر ده که آنچه در نزد خداوند عزوجل از پاداش بزرگ و نعمتهای جاودان وجود دارد از همه زیب و زینت دنیا و تجارت و مزخرفاتش بهتر است. حق سبحانه و تعالی بهترین بخشاینده و عطا کننده و نیکوترین احسان کننده است.
مدنی است؛ ترتیب آن 63؛ شمار آیات آن 11
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿إِذَا جَآءَکَ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ قَالُواْ نَشۡهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُۥ وَٱللَّهُ یَشۡهَدُ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ لَکَٰذِبُونَ ١﴾.
ای پیامبر! آنگاه که منافقان به نزدت حضور مییابند، با زبانهای خود و بطور دروغ برایت میگویند: گواهی میدهیم که تو پیامبری از جانب خداوند عزوجل فرستاده شدهای. حقتعالی میداند که تو پیامبرش هستی و خداوند سبحان گواهی میدهد که منافقان در اظهار ایمان و پوشیده ساختن کفر خویش دروغگویاند؛ زیرا آنان بر خلاف واقعیت تصدیق خویش را آشکار و تکذیبشان را پنهان میسازند.
﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَیۡمَٰنَهُمۡ جُنَّةٗ فَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ إِنَّهُمۡ سَآءَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٢﴾.
منافقان سوگند خویش را سپری در برابر مجازات و تعزیرات دنیوی ساختهاند، از حق رو گشتاندند و دیگران را از دخول در اسلام باز داشتند. آری! به راستی که عمل زشت و معاملۀ بدی را انجام دادند؛ زیرا به زبانهای خویش دروغ گفتهاند و در دلهای خویش کافر اند.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا یَفۡقَهُونَ ٣﴾.
زشتی عمل آنان بدان سبب است که اظهار ایمان کردند و کفر خویش را پنهان داشتند، خداوند عزوجل به سبب نفاق بر دلهای آنان مُهر نهاد و در نتیجه آنان را از فهمیدن کلام خود و سخن رسولش محروم ساخت؛ چنانکه گفتنیهای کسی را درک نمیکنند.
﴿۞وَإِذَا رَأَیۡتَهُمۡ تُعۡجِبُکَ أَجۡسَامُهُمۡۖ وَإِن یَقُولُواْ تَسۡمَعۡ لِقَوۡلِهِمۡۖ کَأَنَّهُمۡ خُشُبٞ مُّسَنَّدَةٞۖ یَحۡسَبُونَ کُلَّ صَیۡحَةٍ عَلَیۡهِمۡۚ هُمُ ٱلۡعَدُوُّ فَٱحۡذَرۡهُمۡۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ یُؤۡفَکُونَ ٤﴾.
وقتی منافقان را مشاهده نمایی، از شکلها و قیافههایشان متعجّب میشوی؛ چون زبانهای فصیح دارند، امّا بر دلهای آنان فقر ایمان مستولی شده و وجود آنان از حق وحشت دارد، در حالی که بیخرد و نافهماند. آنان را همچو چوبهای خشک و بیجانی میبینی که به ویوار تکیه داده باشند، از آواز هر حادثه و بلایی میهراسند و میپندارند که فقط بر آنان واقع میشود. این بدان سبب است که بر خویشتن بدگمان، به اعمال بد خود آشنا هستند و ترسو و زبون میباشند. ای مؤمنان! منافقان شدیدترین دشمنان شما هستند، از مکر و تدبیر و فریبکاری آنان خود را نگه دارید و برحذر باشید. خداوند سبحان آنان را شکست دهد، به هلاکت رساند و خوار سازد! چگونه از هدایت به گمراهی و از حق به سوی باطل انحراف میورزند.
﴿وَإِذَا قِیلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ یَسۡتَغۡفِرۡ لَکُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ لَوَّوۡاْ رُءُوسَهُمۡ وَرَأَیۡتَهُمۡ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسۡتَکۡبِرُونَ ٥﴾.
آنگاه که مؤمنان برای منافقان میگویند: به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم باز آیید و از گفتار ناپسند و کردار بدخویش توبه نمایید تا آنحضرت از حضور پروردگار برای شما آمرزش بخواهد، منافقان به گونۀ استهزا و بیاعتنایی به این سخن، سرهای خود را تکان میدهند و میبینی که از هدایت رو میگردانند و از حق تکبّر میورزند. آری! آنان در طلب راهیابی نیستند و نصیحت را نمیپذیرند؛ زیرا دلهای فاسد شده و چشمهای نابینا دارند.
﴿سَوَآءٌ عَلَیۡهِمۡ أَسۡتَغۡفَرۡتَ لَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ لَن یَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٦﴾.
ای پیامبر! اگر برای منافقان از حقتعالی آمرزش بخواهی یا نخواهی برابر است؛ زیرا هرگز خداوند عزوجل از آنان گذشت نمیکند، مورد عفوشان قرار نمیدهد و گناهان آنان را نمیآمرزد؛ به دلیل اینکه به دلیل کفر اصرار میورزند و به تکذیب دین الهی اعتقاد دارند. خداوند سبحان کسانی را که به وی کفر ورزند، از طاعتش بیرون شوند و با پیامبر و شریعتش جنگ و مقابله کنند توفیق نمیبخشد.
﴿هُمُ ٱلَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنفِقُواْ عَلَىٰ مَنۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ حَتَّىٰ یَنفَضُّواْۗ وَلِلَّهِ خَزَآئِنُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ لَا یَفۡقَهُونَ ٧﴾.
منافقان کسانی اند که برای انصار مدینه میگویند: برای مهاجران صدقه نکنید تا به فقر و ناداری گرفتار شوند، از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رو گردانند و او را تنها بگذارند. آیا اینان نمیدانند که خزانههای رزق همگان در اختیار الله عزوجل است و روزی همه موجودات آسمانها و زمین را او میدهد؛ یعنی تنها اوتعالی روزی دهنده است، او عطاکننده و بخشایندۀ سخاوتمندی است که نیازها باید از او خواسته شود، اما منافقان جلال الهی را نمیفهمند، قدرت پروردگار را درک نمیکنند و نمیدانند که چه اندازه رزق و روزی در نزد او وجود دارد؛ از اینرو به چنین اعمالی اقدام میکنند.
﴿یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعۡنَآ إِلَى ٱلۡمَدِینَةِ لَیُخۡرِجَنَّ ٱلۡأَعَزُّ مِنۡهَا ٱلۡأَذَلَّۚ وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِینَ وَلَٰکِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ لَا یَعۡلَمُونَ ٨﴾.
گروه منافقان میگویند: وقتی از جهاد به سوی مدینه برگردیم، به زودی افراد باعزّت و قدرتمند ما ضعیفان و ناتوانان را از آنجا بیرون میسازد و با اظهار این سخن از قدرتمندان، خویشتن و از ناتوانان، مهاجران را قصد داشتند. حقتعالی به آنان خبر داد که عزّت مطلق از آن خداوند سبحان، پیامبر بزرگوارش و مؤمنان پیرو محمّد صلی الله علیه و آله و سلم میباشد. امّا منافقان این حقیقت را نمیدانند؛ از آنرو که جهالت و نادانی، بدی اعمال و بیخردی بر اندیشۀ آنان حاکم شده است.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُلۡهِکُمۡ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُکُمۡ عَن ذِکۡرِ ٱللَّهِۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٩﴾.
ای مؤمنان! مالها و فرزندان شما را به خود مصروف نسازد؛ همچنان که منافقان را از طاعت پروردگار جهانیان به خود مشغول ساخت. کسی که دارایی و فرزندان، وی را از عبادت پروردگارش به خود مشغول دارد؛ در قسمتش از بارگاه پروردگار زیانمند شده، نصیبش از پاداش را ضایع ساخته، در منافعش افراط کرده، از معاملهاش سود نبرده و کوشش وی بیهوده گشته است.
﴿وَأَنفِقُواْ مِن مَّا رَزَقۡنَٰکُم مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَ أَحَدَکُمُ ٱلۡمَوۡتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنِیٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِیبٖ فَأَصَّدَّقَ وَأَکُن مِّنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ١٠﴾.
ای مؤمنان! از مال و دارائیی که خداوند عزوجل برایتان عطا کرده، در راه اوتعالی به مصرف رسانید و صدقه کنید؛ پیش از آنکه مرگ بر شما به طور ناگهانی هجوم آورد، وقتی برای انفاق باقی نمانده باشد و زمان انجام اعمال گذشته باشد. و آنگاه با رسیدن مرگ انسان با حسُّر و تأسُّف میگوید: پروردگارم! چرا برایم اندکی از زمان مهلت ندادی؟ تا از ثروت و دارایی خود در راه رضای تو به مصرف میرساند، برای خوشنودی تو میکوشیدم و جهاد میکردم و با ابرار نیکوکاران میبودم.
﴿وَلَن یُؤَخِّرَ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَاۚ وَٱللَّهُ خَبِیرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١١﴾.
خداوند عزوجل مرگ هیچ کسی را که وقت فوتش فرا رسد و عمرش به نهایت رسد به موعد دیگر موکول نمیسازد؛ یعنی مدّت مرگ یک لحظه تقدیم و تأخیر نمییابد. حقتعالی به اعمال و احوال شما باخبر، به امور پنهانیتان آگاه و به نیتها داناست. به طور قطع از اعمالتان حساب میگیرد؛ از اینرو برای مرگ آمادگی بگیرید.