ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 109؛ شمار آیات آن 6
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ ١﴾.
ای پیامبر! برای کسانی که به خداوند عزوجل و رسولش کافر شدند و به آیاتش تکذیب کردند بگو.
به منظور توبیخ و تقبیح، به وصف کفر یادآوری شدند تا مورد مذمّت قرار گیرند و از آنان برائت جسته شود؛ همچنان که این مفهوم وصف لازمی آنان نیز میباشد.
﴿لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ ٢﴾.
بتها و مجسّمههایی را که شما عبادت میکنید من عبادت نمیکنم، بلکه خداوند رحمان را عبادت میکنم و با شیطان دشمنی میورزم. به تلاوت قرآن میپردازم و از این دروغ و بهتان برائت میجویم.
﴿وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٣﴾.
همچنان شما پروردگار یگانۀ یکتایی را که سزاوار پرستش است و من عبادتش مینمایم عبادت نمیکنید؛ زیرا به او شرک ورزیدید، پیامبرش را تکذیب نمودید و با دینش جنگیدید؛ چون شما دشمنان او هستید.
﴿وَلَآ أَنَا۠ عَابِدٞ مَّا عَبَدتُّمۡ ٤﴾.
به همینگونه من نیز –بعد از اینکه خداوند عزوجل مرا با دین اسلام هدایت فرمود- در آینده بتهای شما را عبادت نمیکنم. چگونه به پروردگارم که مرا آفریده و روزی داده کافر میشوم!
﴿وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٥﴾.
شما هم در آیندۀ نزدیک، معبود و آفریدگار مرا عبادت نمینمایید؛ زیرا بر دلهای شما مُهر کفر زده شده، شقاوت شما مقدّر شده و نزول عذاب بر شما محقّق گردیده است.
﴿لَکُمۡ دِینُکُمۡ وَلِیَ دِینِ ٦﴾.
شما با دین باطلتان باشید که با سرکشی و عناد آن را لازم گرفتهاید و با بغاوت و تجاوز بر پیرویاش اصرار میورزید. و من با دین مقرون به حقّم خواهم بود که پروردگارم مرا بدان هدایت نموده و غیر این دین چیزی دیگری را طلب نمیکنم و اراده ندارم؛ یعنی شما گمراهی را لازم گرفتهاید و من بر هدایت ثابت میباشم.
مدنی است؛ ترتیب آن 110؛ شمار آیات آن 3
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ ١﴾.
آنگاه که پیروزیات بر کافران کامل شد، کامیاب و مظفّر شدی، مردم به دینت نزدیکی جستند، حقتعالی برای گشایش عطا کرد، دلها، چشمها و گوشها را برای قبول دینت گشود و مکّه و سایر شهرها را به دست تو فتح کرد.
﴿وَرَأَیۡتَ ٱلنَّاسَ یَدۡخُلُونَ فِی دِینِ ٱللَّهِ أَفۡوَاجٗا ٢﴾.
و مردم را دیدی که گروه گروه به دین اسلام روآوردند، قبایل و جماعتهای پیدرپی برای بیعت حاضر آمدند و عرب و عجم به تو نزدیکی جستند.
﴿فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ کَانَ تَوَّابَۢا ٣﴾.
حصول این امور نشانۀ نزدیکی نهایت عُمر توست، بنابراین با ذکر بسیار، برای ملاقات پروردگارت آماده شو؛ زیرا ذکر او توشۀ ابرار است؛ یعنی به تسبیح که تنزیه از عیبهاست و به حمد که اثبات همه ستایشهاست ادامه بده. همچنان بسیار آمرزش بخواه تا نواقص و خطاهایت را جبران نمایی؛ زیرا با استغفار نعمتها دوام مییابد و عقوبتها دور میگردد. حقتعالی توبۀ توبهگاران را میپذیرد؛ زیرا او آمرزندۀ گناهان و پوشاندۀ عیبهاست، بازگشت را استقبال میکند، لغزشها را محو مینماید و از خطاها گذشت دارد.
مکی است؛ ترتیب آن 111؛ شمار آیات آن 5
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿تَبَّتۡ یَدَآ أَبِی لَهَبٖ وَتَبَّ ١﴾.
هردو دست ابیلهب شقاوتپیشه هلاک و زیانمند باد! او که از حساب اعمال انکار کرد، کتاب الهی را تکذیب نمود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را آزار داد، با دین و شریعت مقابله نمود و در مالش بخالت ورزید.
﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا کَسَبَ ٢﴾.
مال و منالش فایدهای به او نرساند، به دفاعش نپرداخت و خشم خداوند عزوجل را رد ننمود، بلکه با اعمال ناپسند، خویشتن را با اهل و مالش به زیانمندی گرفتار ساخت.
﴿سَیَصۡلَىٰ نَارٗا ذَاتَ لَهَبٖ ٣﴾.
به زودی با آتش شعلهوری سوختانده میشود، در عذاب دوزخ بریان میگردد و به جزای دشوار اعمال خویش در عذاب شدیدی گرفتار خواهد شد؛ چنانچه جزای هر شخص ستمگر عنادپیشه همین است.
﴿وَٱمۡرَأَتُهُۥ حَمَّالَةَ ٱلۡحَطَبِ ٤﴾.
همسرش نیز با او عذاب میشود؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را اذیت نمود، با اسلام به ستیزه پرداخت، از راه خدا جلوگیری کرد و خارها را در راه میانداخت.
﴿فِی جِیدِهَا حَبۡلٞ مِّن مَّسَدِۢ ٥﴾.
ریسمانی که با آن هیزم میکشید، طنابی از لیف خشن میشود و طوق گردنش میگردد. توسط آن آتش دوزخ بر او زبانه میکشد، گلویش را فشار میدهد و او را به سوی دوزخ میکشاند.
مکی است؛ ترتیب آن 112؛ شمار آیات آن 4
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾.
ای پیامبر! بگو که الله عزوجل خداوندی است که در الوهیت یگانه است و کسی شریکش نیست. او در ذات، نامها و صفاتش یکتاست، با هیچیک از مخلوقاتش همانند نیست، هیچیک از مخلوقات با او همانندی ندارند و در کمال، جلال و جمالش یگانه است.
﴿ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ ٢﴾.
الله عزوجل خداوندی یگانهای است که مخلوقات برای برآورهشدن نیازهای خویش به او رجوع میکنند. او سیّد و صاحب اختیار همه چیزهاست و سیادت و اختیار کامل مخصوص اوست، بعد از نابودی بندگانش باقی است، به طعام نیازی ندارد و او را خواب و غفلت فرانمیگیرد.
﴿لَمۡ یَلِدۡ وَلَمۡ یُولَدۡ ٣﴾.
از داشتن همسر، پدر و فرزندان مبرّاست. از وجود کسی پدید نیامده و کسی را از وجودش بیرون نیاورده است. کسی را نزاده تا میراث برده شود و از کسی هم زاده نشده تا به وی شرک آورده شود. بنابراین اوتعالی به کسی نیازی ندارد، بلکه همگان به او نیازمنداند.
﴿وَلَمۡ یَکُن لَّهُۥ کُفُوًا أَحَدُۢ ٤﴾.
هیچ کسی همانند، نظیر و شبیه اوتعالی نیست. در ذات، نامها، صفات و افعالش همتایی ندارد و در ربوبیت و الوهیتش تنها و یگانه است.
مکی است؛ ترتیب آن 113؛ شمار آیات آن 5
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١﴾.
بگو ای پیامبر! به پروردگار بامدادان پناه میجویم، التجا میکنم و اعتماد مینمایم. به خداوندی که بامداد را از شب شکافت، از میان تاریکی پدیدآورد و آن را نشانهای بر قدرتش مقرّر داشت.
﴿مِن شَرِّ مَا خَلَقَ ٢﴾.
از شرّ همه مخلوقات و اذیت تمام آزار رسانان؛ زیرا تنها خداوند عزوجل از آزارها بازمیدارد و از هلاکت نجات میبخشد.
﴿وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ٣﴾.
از شرّ شب تاریک و سخت سیاه، و از خطرها، آزارها و بدیهای آن؛ آنگاه که زمین را با تاریکی خود فراگیرد و جهان را با سیاهیاش بپوشاند.
﴿وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِی ٱلۡعُقَدِ ٤﴾.
و از شرّ جادوگرانی که در گرههای جادویی خویش میدمند تا امری را مانع گردند یا انجام کاری را باعث شوند. و از شرّ ایجاد تفرقه و ضررهایی که مرتکب میشوند.
﴿وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ٥﴾.
و از شرّ کسی که در نعمتها حسد میورزد و زوالش را آرزو میبرد. آنکه با حسد ورزی به فضل خدا بر بندگانش خشمگین میشود، نفسش را سرکش ساخته و به هر چیزی چشم میدوزد.